هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 41

به نام یکتا رب جهان

سلام استاد عزیزم

سلام به همه ی هم فرکانسی های بی نظیرم

بخوام از اول تعریف کنم من رو سایت شما خوابیدم از همون روز اولی که این فایل رو گذاشتین دیدمش

و باید بگم که منتظر تک تک این حرفا و تلنگرا بودم و باید بگم همون موقع انقدر سر تا پا شگفتی و حال خوب بودم هی دوست داشتم از وسط فایل بیام و کامنت بذارم ولی خب هم دستم بند بود هم خواستم که چیزایی که راجع به فایل فهمیدم رو هم بنویسم.

استاد منم امسال داشتم با خودم راجع به این مسائل حرف میزدم که فاطمه چرا بیای یک صفحه نمیدونم دو سه صفحه هدف بنویسی که چی.

و اشکالات این روش از نظر من اینجوری بوده که تازه بهش رسیدم به قول شما من میومدم خوشحال و با هیجان هدف هام رو می نوشتم گاهی اهدافی خیلی بزرگ و از لحاظ فرکانسی دور از من حتی بعضی سالها می رفتم هر بار چک میکردم دفترم رو ولی چون بلد نبودم آگاهی نداشتم که چیکار کنم از کجا شروع کنم خب حالا چجوری این خواسته برآورده میشه اون خواسته ها و اهداف باری میشد بر دوش من که فرکانسم و حالم رو منفی میکرد که دغدغه ی من میشد و نا امیدم میکرد از زندگی.

و من شهادت میدم که حرفای شما درسته خیلی وقتا من اهدافمو به خاطر خودم انتخاب نمیکردم به خاطر نظر دیگران به خاطر رقابت به خاطر حسادت و طبیعتا هم نمیرسیدم و فقط خودمو اذیت میکردم الحق که خدا میگه آدما به خودشون ستم میکنن نه کس دیگه ای.

من امسال کم کم تمام این اشکالات این کارامو پیدا کردم و فایل امروز شما شد سندی به درست بودن یافته هام شد مهر خدا به یافته هام و نشونه ای که قطعا من باید مسیرم رو تغییر بدم.

اتفاقا من امسال هدفم رو ننوشتم هی به خودم میگم آروم باش هیجانی عمل نکن بذار خواسته هاتم خدا بهت میگه یعنی یه حس عجیبی داشتم یه حسی که دوست دارم واقعا در لحظه زندگی کنم همش تو ذهنم می چرخید که من اگر روی خودم کار کنم بقیه چیزا خودش درست میشه حتی خواسته هام به موقع شکل میگیرن به موقع بهم داده میشن کافیه آروم باشم و به خدا توکل کنم.

و صد البته گفتم امسال رو هدف های واقعی تر هدف هایی خیلی قابل دسترس تر می نویسم و نوشتم.

با خودم حرف میزدم کی گفته مگه باید موقع سال نو یه هدفی رو شروع کنم من باید هر لحظه پویا باشم.

استاد نمیدونید این افکار و این طرز فکر ها این تصمیم ها بهم حس بزرگی و آرامش عمیقی رو میداد و خصوصا که شما اومدین و صحبت کردین انگار یه چیزی در درونم یقین داشت شما اومدین این بار در مورد این مسائل صحبت کنید.

خلاصه که از روزی که این فایل رو گذاشتین نمیدونم ده بار یا بیشتر من گوشش دادم و دقیقا دیشب باز پلی کردم و گوش کردم و نت برداری کردی بعد اون تصمیمات جدیدی گرفتم.

استاد اصلا کلمات کم میارم یه جاهایی واسه توصیف یه چیزایی خیلی وقته بهش رسیدم که باید روی احساس لیاقتم کار کنم و بهترش کنم.

گفتم که از دیشب یه سری تصمیمات گرفتم و همون موقع امتحان الهی از راه رسید و خداروشکرررر سربلند بیرون اومدم صبحم که پاشدم شروع کردم کار روی این مسئله و کلی نوشتم و با خودم حرف زدم تصمیات عالی گرفتم واسه خودم و دارم بهش عمل میکنم بی نهایت به خودم متعهدم که احساس لیاقتم رو ببرم بالا خیلی بالا و از این رو به اون رو بشم دارم اعلام میکنم اینجا بین کلی انسان متعهد و بی نظیر که استمرار کنم و حتما این هدف رو تحقق ببخشم.

استاد هر چی فکر میکنم دوست ندارم چیزایی که در مورد احساس لیاقت گفتین تو این فایل رو بنویسم یه حالتی که انگار بلد نیستم و بازم باید بارها و بارها گوشش بدم پس ترجیح میدم از این نکات حرفی نزنم.

ولی به خودم و شما قول میدم یه روز بیام و از اون احساس لیاقت بی نهایت محکم و ارزشمندی که ساختم حرف بزنم براتون.

حالم خوبه حالم خیلییی خوبه این حال خوب رو واسه تک تک کسایی که میان اینجا و یه حرکتی برای بهبود زندگیشون انجام میدن آرزومندم کلی نور و عشق می پاشم سمتتون.

خیلی خیلی دوستتون دارم بهتون میبالم که قشنگترین رسالت دنیا رو دارین استاد جان

اینم بگم که وقتی دیدم چیزی رو میگین که من انتظار داشتم بشنوم از خدای خودم؛ بهتون افتخار میکردم که شدین پیام بر خدا شدین کسی که دسته اول ترین خبر ها و حرفاشو انتشار میدین از بهترین مفاهیم زندگی حرف میزنین و لایق شدین تا جواب سوال من و خیلی از آدم هایی مثل من رو بدین.

به دستان خدای قدرتمندم میسپارمتون.