قلبی که به سوی خداوند باز می شود - صفحه 20

742 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرين خالقي گفته:
    مدت عضویت: 1303 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانو و همه عزیزان دل

    هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ

    هم‌او که در بین مردمِ بی‌سوادِ جزیره‌العرب، پیامبری از خودشان فرستاد تا آیه‌هایش را برایشان به‌دقت بخواند و جانشان را از آلودگی‌ها پاک کند و کتاب آسمانی و حکمت به آن‌ها یاد دهد؛ درحالی‌که قبلش واقعاً غرق گمراهی بودند.

    جمعه – 2

    استاد عزیز شما همان برگزیده ای هستید که امده و انتخاب شده تا مردم این زمان را از جهل و گمراهی ، از ترس واهی از خدای اشتباهی نجات دهد. گرچه شما فرمودید شما خدا را انتخاب کردید ، شاید چون خواسته و باور قلبی شما جور دیگر بود ، قلب شما باز شد و این الهامات ،که نتایج ان این همه فایل های ارزشمند أست ، به قلب شما وارد شد ، به قول اقا رضای عطار روشن خدا را هزاران بار شکر که در دوره ای هستم که شما هستید و به تعالیم ارزشمند شما دست پیدا کردم .

    بار دیگر هم در زمان بسیار مناسب خدا از زبان شما بندگان شایسته پیام خودش را بیان کرد ، دیشب تضادی پیش اند که بسیار تلاش کردم با حال خوب بخوابم و در خواب و بیداری فقط تکرار می کردم هیچ کس در زندگی من هیچ تاثیری ندارد و فقط خداست که هدایتگر و باز کننده راه أست . صبح این فایل را دیدم ، کامنت های عزیزان که هر کدام گنجی أست را خواندم تکرار و تکرار که فقط و فقط باید روی خدا حساب کنم هیچ بنی بشری کوچکترین اراده ای در تغییر زندگی من ندارد نه از تهدید ها بترسم نه از تشویق ها وا بروم .

    خدایا تو خود می دانی در تلاشم تنها در مسیر تو باشم هر جا خطا رفتم نشانه ای بده تا به راه برگردم قلبم را باز کن تا هدایت هر لحظه تو را دریافت کنم .

    معبودم ، معشوقم ، محبوبم همه انچه در اسمانها و زمین أست نشانگر از وجود قدرتمند توست ، خود توست ، در هر لحظه مراقبم باش تا بهترین خودم باشم تا مقبول تو باشم در هر لحظه. تصمیمی بگیرم تا یک قدم کوچک به تو نزدیک تر شوم ، افرادی را در اطرافم جمع کن تا همه در راه تو باشند و متوکل بر تو و جز از خوبی و لطف و معجزات تو سخنی نباشد همواره ما را به راه راست راه کسانی که نعمت دادی هدایت کن . قلب ما را باز کن ، سنگینی باز مشکلات را از دوش ما بردار و در هر محفلی بزرگ و عزیز بدار ، اراده و همتی بده همواره در راه تو قدم برداریم همواره اهدافی در جهت رضایت تو داشته باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    امین روستا گفته:
    مدت عضویت: 1288 روز

    سلام

    استاد الحق والانصاف خداوند بخشنده ومهربان یکی ازکلیدهاش رو به دست شماداده تادر هرقلبی رو باز کنید واون روجذب خودتون کنید به امید روزی که ماهم این سعادت رو داشته باشیم ودر راه نشر توحید ویکتا پرستی قدم های بزرگی برداریم.

    الهی آمین

    استادبنازم به این همه شایستگی وزیبایی که خداوند به شما داده

     فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ

    استادچرا اینقدر باقلب مابازی می کنید!

    دیروز وقتی که برای دومین بار تفسیر سوره شرح رو شروع کردید درحالی که داشتم رانندگی می کردم مات ومبهوت شدم وتمام حس وحواسم تو این سوره بود نمی دونستم دارم چی کار می کنم!

    اونجایی که خانم شایسته شروع کردن سوره رو خوندن

    بسم الله الرحمن الرحیم الم نشرح لک صدرک

    قلب من باز شد یه حس وحال عجیبی داشتم که باهیچ چی عوضش نمی کردم همین جور این آیه روباخودم زمزمه می کردم

    وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ

    من وقتی این آیه روشنیدم به یادخودم افتادم که یه جوانی بودم تازه ازدواج کرده بودم ویه بچه یک ساله هم داشتم سرباز هم بودم هیچ وقت یادم نمی ره یه صبح بارونی که بادشدیدی هم می یومد همسرم گریه کرد گفت امروز نرو پادگان توراه خطرناکه بارندگی شدیدهست ولی من رفتم وضع مالیم هم خوب نبود وتوراه پادگان مسافرسوار می کردم تایه پولی دستم بیادولی خدامن رو هدایت کرد به من کمک کرد اون روزا تمام شد روزی بی شمار به من داد به من رفاه داد به من آرامش دادفرزندم بزرگ شدوحالابه مدرسه میره

    وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ

    بعد ازدوران سربازی وارد یه شغل اداری شدم(مدیریت یه روستاروبرعهده گرفتم که اون هم هدایتی بود) سردرگم بودم کسی شناختی ازمن نداشت تا راه وچاه رویادگرفتم خیلی سختی کشیدم البته ناشی ازترمزهای ذهنیم بود تااینکه یواش یواش راه افتادم وکار رویادگرفتم وخدا من رو هدایت کرد وقتی بهش توکل کردم مسئولیت هام رو برعهده گرفت وکارهام به نحو احسن پیش میره

    إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

    حالامعنی این آیه رودرک می کنم که سختی کارها به مابستگی داره به باورهای مابستگی داره اگر به گفته استاد تودوره کشف قوانین زندگی ؛نپذیریم شرایط سخت رو؛کارها به آسانی پیش میره

    فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ

    حالا که به رفاه وآرامش رسیدم خواسته مهاجرت روپیگیری می کنم تایه دنیای جدید وآدمای جدیدروتجربه کنم

    وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ

    واین اشتیاق به پروردگار باعث شده که من باکمترین ترمز به خواسته مهاجرت فکر کنم چون می دونم خداکمکم می کنه هدایتم می کنه

    درپایان

    استاد ممنونم به خاطراین فایل زیبا وبی نظیر

    پس خلق را (به حکمتهای الهی) متذکر ساز که وظیفه پیغمبری تو غیر از این نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    فریدون گفته:
    مدت عضویت: 2267 روز

    سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته

    و یک سلام ویژه به فرشته هایی که توی این قطعه از بهشت خدا در کنار جویهای روان و درختای زیبا که نسیم خنکی میوزه ، میشینن و با خدای خودشون خلوت میکنن

    و الّذین ءامنوا وعملوا الصَّلحت لنبوّئنّهم مّن الجنّه غرفا تجرى من تحتها الأنهر

    کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در غرفه‌ هائی از بهشت جای می‌دهیم که نهرها در زیر آن جاری است

    این ایه مصداق شمایی که اینجا هستی که وعده حق خداست

    حالا درسته نهر واضحی زیر پارادایس هست……. ولی شک ندارم خیلیهاتون تجربه کردید و در انتظارتون هست

    کدامین آیات خدا رو میتونیم نبینیم و باور نکنیم

    شاید مقطعی فراموش کنیم ولی اونقدر نشانه ها واضح تر میشن که به یاد میاریم

    استاد چه قشنگ بارها میگه که

    من به یاد شما میارم

    خدا گفته برای مومنین ( کسانی که به چیزی که نمیبینند باور دارند)

    واقعا ما چی رو نمیبینیم که قراره باورش کنیم که باز هم بهترین تعبیر

    فرکانس هست

    برای مومنین غرفه در نظر گرفته

    میگم این سایت یکی از اون غرفه ها نیست؟

    خدایا شکرت که توی دنیای فیزیکی دارم بهشتت رو میبینم

    واقعا دلیل از این بالاتر برای شکرگزاری میخوام

    میدونی استاد فقط اسم این فایل منو برد به روزهای روشن شدن دلم با حرفهای شما

    رفتم دوباره فایل قرانی 12 قدم رو گوش دادم

    دیشب عزیز دلم ازم پرسید

    فریدون دلیل اصلی که تو تونستی از اون وضعیت بحرانی خارج بشی چی بود؟

    اول که خیلی فکر کردم تا یادم بیاد تو چه حال و احوالی بودم

    استاد اصلا فکر میکنم قلبی نداشتم…. که باز چقدر به من کمک کردید تا بفهمم منظور خدا از قلب چیه ، که اگه الان کسی ازم بپرسه نمیتونم توضیح بدم

    وقتی به یاد آوردم که چه عاملی باعث نجات من شد

    همین اسم این فایل بود

    قلبم به سوی خداوند باز شد

    قلبی که ذره ای نور خدا بهش بتابه آنچنان نورانی میشه که جایی برای غم و اندوه باقی نمیگذاره

    زودتر از این میخواستم براتون بنویسم ولی هر بار لرزش دست و قلبم نمیگذاشت

    آره، قلبم باز شد

    تونستم نفس بکشم

    تونستم ببینم بشنوم بگم

    شما رو تحسین میکنم که با این حجم باز شدن قلبتون میتونید بیایید جلوی دوربین و برامون بگید

    استاد ازتون ممنونم که راهنمای ما هستید

    از خدا میخوام من رو توی این راه تا آخرین نفس نگهبان باشه

    خدایی که حتی اگر من حواسم بهش نباشه

    اون وظیفه خودش دونسته مراقب من باشه

    این خدای مهربون و رحیم رو هم شما به من معرفی کردی

    من فقط رحمت خدا رو دارم میبینم

    تازه فهمیدم خدایم، این خداست

    این خدای مهربان و آشناست

    همین باور که قران برای همه ما فرستاده شده و میتونم همزاد پنداری کنم بعضی جاها چقدر کمک میکنه که

    آره

    بارهایی رو از روی دوشم برداشت که اگه میموند دیگه کمرم میشکست

    برای من که جبران کرد

    خدایا منو ببخش اگه این نعمتها رو نمیبینم و یادم میره

    که باز خودت دلداریم میدی که احساس گناه نکنم و میگی که

    وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ ۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

    و هرگاه آدمی را رنج و زیانی رسد همان لحظه به هر حالت باشد از خفته و نشسته و ایستاده فورا ما را به دعا می‌خواند و آن گاه که رنج و زیانش را بر طرف سازیم باز به حال غفلت و غرور چنان باز می‌گردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنجی که به او رسیده بود نخوانده است! اعمال زشت تبهکاران این چنین در نظرشان زیبا جلوه داده شده است.

    اصلا اینکه من میتونم این ایات رو بفهمم از وقتی بود که قلبم باز شد

    حالا یک ذره باز شد و این همه حالم خوب

    خدایا قلبم رو باز کن

    دوست دارم با همین سوره این کامنت رو تموم کنم تا بعدا اومدم بخونم ببینم چی نوشتم برای چی نوشتم

    عاشقتونم

    أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ

    آیا براى تو سینه‏ ات را نگشاده‏ ایم

    وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ

    و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتیم

    الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ

    [بارى] که [گویى] پشت تو را شکست

    وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ

    و نامت را براى تو بلند گردانیدیم

    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

    پس [بدان که] با دشوارى آسانى است

    إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

    آرى با دشوارى آسانى است

    فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ

    پس چون فراغت‏ یافتى به طاعت درکوش

    وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ

    و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور

    حالی که از این فایل بهم دست داد هزاران بار از فایل قرانی دوره 12 قدم عالی تر بود

    خیلی وقتها پیش اومده توی فایلهای رایگان میگم چرا استاد هر چی تو محصولات هست رو به زبان دیگه ای توی فایلهای رایگان میگه

    جوابش رو الان میفهمم

    چون به شدت باور به فراوانی دارید و این هم برام درسه

    در پناه خدا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      مریم درویشی گفته:
      مدت عضویت: 2852 روز

      سلام عمو فریدون عزیز، خوبید

      دلم براتون تنگ شده بود، نمیدونم چیشد که توی یه صحفه از فایل کامنت چند نفر از بچهای زندگی در بهشت دیدم جایی که هنوز اصلا بهم نخورده بودیم یکی فروردین کامنت گذاشته بود یکی اردیبهشت و.. ، اسم شما رو دیدم

      چیز دیگه ای ندارم بگم فقط میخواستم بگم دلم تنگ شده بود براتون، فکر کنم اینجا بهترین جا برای گفتنش بود.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1411 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و تمامی دوستان هم‌فرکانسی خودم

    تصمیم گرفته بودم اولین فایلی که روی سایت اومد بیام و کامنت بزارم چون هم اینکار واسم یه تمرینه و هم اینکه دوست داشتم یه ردپا از خودم بزارم…

    اول از همه بگم که موقع دیدن فایل تصویری من نمیدونستم روی ماه شما دوتا عزیز رو نگاه کنم یا محو اونهمه زیبایی اطرافتون بشم چقدرر این مسیر زیبا و فوق‌العاده بود و فقط فراوانی رو توی ذهن من تداعی میکرد… مثل جاده‌های شمال بود که من هروقت میرم مثل دیوانه‌ها سرمو از شیشه میبرم بیرون و با تک تک ذرات وجودم از خداوند سپاسگزاری میکنم بابت اونهمه نعمت و عظمت…

    خلاصه ممنونم ازتون استاد که زحمت میکشیدو هم فایل صوتی میزارید و هم تصویری ضبط میکنید که ما همه جوره لذت ببریم

    خداوند خیلی قشنگ بلده زمانی که ما خواستار دریافت هدایت هستیم قلب مارو باز کنه و مارو آماده شنیدن و دریافت کنه… من آدمی بودم که هییییییچ‌وقت توی زندگیم نه دنبال مباحث موفقیت بودم و نه قبولشون داشتم و نه میتونستم چیزی بنام جذب کردن رو درک کنم و حتی فیلم راز رو هم که دیدم هیچ تاثیری روی من نداشت و من یچیز تخیلی حسابش کردم امااا زمانش که رسید و من از خداوند طلب هدایت کردم و ازش خواستم راه درست رو به من نشون بده قلب من رو باز کرد و جوری تمام این مباحث رو به دلم نشوند که انگار سالها راجع بهشون مطالعه داشتم و فکر کرده بودم! خداوند قلب من رو پذیرای این قوانیش کرد و من بدون کوچک‌ترین مقاومتی پذیرفتم…دقیقا مثل بیماری که داره از درد دست و پا میزنه و به خودش میپیچه و یهو با تزریق یه مسکن اروم میشه و تمام تقلاهاش تموم میشه منم همونجور بودم وسط اونهمه حال بدم وسط اون همه تقلا یهو آروم شدم یهو تمام حرفای شما توی وجودم نشست… خودم که الان بهش فکر میکنم واقعا برام عجیب بود که چطور منی که از این حرفای انگیزشی و قانون جذب و مباحث مربوط به خدا و … متنفر بودم و فرارمیکردم در عرض چندثانیه با شنیدن صدای شما همش به عمق جانم نشست و گفتم این حقه!

    وقتی پذیرفتم حقانیت کلام خدارو دقیقا مثل این آیه بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد…سبک شدم و آماده بودم فقط بشنومو بفهممو درک کنم

    این نیرو چنان منو اروم کردو نجات داد که خودم متحیر شدم منی که سالها بود ترس تمام وجودم رو گرفته بود و از سایه خودمم میترسیدم منی که خسته بودم از اون همه محدودیت درونی و تقلا میکردم از طریق مشاوره یا دعانویس ترسم ازم دورشه با شنیدن کلام شما شاید توی همون لحظات پنجاه درصد ترس هام ریخت و ارام شدم…

    خدای من چقدر یاداوری اون روزا برام عجیب و سخته و گریم گرفت هم سخته چون حاضر نیستم حتی یک لحظه برگردم به اون دوران و هم عجیب که چطور شد من الان یه ادم دیگه شدم!نمیگم صد درصد ترسام رفته اما وااااقعا هیچ ربطی به اون ادم قبلی ندارم اونقدر اون ترس‌ها ترس از مردن،ترس از تنهایی،ترس از هواپیما،ترس از فضای بسته، ترس از زلزله و سیل و … عذابم میداد که همیشه میگفتم خدا داره توی همین دنیا بابت اشتباهاتم مجازاتم میکنه (البته شکرگزار خداوند هستم بابت اون دردها که باعث شد من راهم رو پیداکنم و بقیه عمرم رو درجهل و نادانی نگذرونم)

    اینکه خداوند گفته فانَّ معَ العسرِ یسرًا یعنی شما وقتی به یک مشکلی میخوری اگرررر درتلاش باشی برای حل اون موضوع و بخوای ازش بگذری و برطرفش کنی اونموقع ما بهت کمک میکنیم و قطعا بعدش به تو آسانی خواهیم داد و این برای کسانی هست که بخوان مثلا من اگر توی اون شرایط از خداوند طلب کمک و هدایت نمیکردم پس همواره آسان میشدم برای سختی ها و هرگز بعد از اون مشکلات آسانی برام رقم نمیخورد.

    چقدر زیباست که خداوند مارو به سمت پیشرفت کردن و حرکت کردن دعوت میکنه و این یه باور قوی میتونه برای ما بسازه که خداوند بیشتر از ما خواستار پیشرفت کردنِ ماست ️

    الهی شکرت بابت دریافت این آگاهی‌ها

    پروردگارم شکرت که من رو هدایت کردی

    خداوندا سپاسگزارت هستم که در دوره ای زندگی میکنم که استادعزیزم درقیدحیات هستن️

    دوستون دارم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    جواد جمشیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1648 روز

    سلام خدمت استاد گلم و مریم خانوم و اعضای سایت

    طبق صحبت های استاد من همیشه سعی کردم به هدایت های خداوند گوش کنم و از قلبم کمک بگیرم برای بدست آوردن مسیر درست…

    اما موضوعی که الان بهش برخوردم خیلی برام مهمه و واقعا نمیتونم بفهمم که نشونه های درست تو کدوم مسیر پیشه روم هست..

    خیلی فایل های استاد رو درمورد هدایت گوش کردم و با تمام وجود درک کردم اما الان دوتا مسیر شغلی کاملا متفاوت جلوم هست و واقعا نمیدونم کدومش میتونه زندگی بهتری رو برام بسازه.شاید هردو مسیر مسیر های درستی هستن چون از خداوند خواستم هدایتم کنه تا مسیر درست رو انتخاب کنم خداوند از هردو مسیر نشونه های مثبتی نشونم داد.

    استاد اگه میشه راهنماییم کنین وقتی به دوتا مسیر میخورید که از هردو مسیر هم نشونه های مثبتی دریافت میکنید شما عکس العملتون چیه؟

    چطور مسیر درست رو انتخاب میکنید؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مطهره کلاس هشتم گفته:
      مدت عضویت: 724 روز

      سلام دوست عزیز

      از خدا کمک بخواهید .

      وقتی از خدا کمک میخاید خودش شمارو هدایت می‌کنه

      مثلا اگر بین دو راهی در دو شغل نجاری و حسابداری هستید و اگر از خدا کمک بخایدد خدا خودش به شما کمک می‌کنه . نشانه ها بیشتری بخاین

      برای مثال!

      وقتی تو خیابونین سر راهتون کسی رو میبینین که داره چوبی رو برش میزنه این یعنی نجاری و این یعنی هدایتت

      یا یه مثال دیگه !!

      وقتی وارد یک محیطی میشی میبینی که عه چند نفر دارن راجب حسابداری صحبت میکننگ و توعم شنیدیی

      این یعنی هدایتت

      دوست عزیزم . با عقل خودت جلو نروو بسپار دست خدا هیچکس بهتر از اون نمیدونه . :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فائزه باغستانی گفته:
    مدت عضویت: 822 روز

    به نام پروردگار مهربانم که هر لحظه نشانه هایش را برایم می فرستد

    سلام استاد عزیزم و مریم جونم

    الآن ساعت 4 و 20 دقیقه صبحه و حسم گفت این فایلو گوش کنم. حین اینکه داشتم این فایل رو گوش می کردم، قرآن روی میزم را برداشتم و باز کردم. سوره طه آیه 18 تا 35 اومد که یکی از آیه هاش قال رب اشرح لی صدری است. استاد اشک از چشمانم داره میریزه و باورم نمیشه چقدر خدا نشونه هاش قشنگه. قبل از اینکه قرآن رو باز کنم، از خدا خواستم باهام حرف بزنه و این آیات اومد.

    خدا رو شکر بابت این آگاهی ها و این مسیر زیبا

    استاد چند روز پیش داشتم یه فایلی از شما گوش می کردم و گفتین چقدر از اعضای سایت که غیرفعال بودن رو حذف کردین. اون موقع به خودم گفتم باید کامنت بذاری کنار فایل گوش دادن و کامنت ها هم بخونی و این اولین کامنت من توی سایته.

    خیلی خیلی از خدا ممنونم. استاد عزیزم امیدوارم شما و مریم جون رو در سمینار بزرگتون در ایران ببینم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سمیه گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    به نام خدای صابران

    سلام به استاد عزیزم و مریم خوش قلب و دوستای نازنین هم فرکانسیم

    عجب فایلی عجب هدایت نابی استاد عزیزم من اولین بار هست که هدایت شدم به کامنت گذاشتن و با شنیدن این فایل حال عجیبی شدم چون خودم دقیقا تو دل ان مع العسر یسرا هستم سختی هایی که میدونم آسانی به همراه داره سختی هایی که میدونم یه عالمه درس توشون داره و از خدا میخوام که بتونم درساشو خوب متوجه بشم و شاگرد خوبی براش باشم بتونم امتحانمو با نمره بالا قبول بشم از خدا میخوام قلبمو باز کنه و هر روز اگاهترم کنه تو این مسیر،از خدا میخوام سختی ها رو برام اسون کنه و بارها رو از روی دوشم برداره ،از خدا میخوام هر روز عشقمو بهش زیادتر کنه عجب سوره ی نابی چقدر خوبه که شما رو داریم و میتونیم قران رو با این تفسیر زیبا از زبان شما بشنویم چقدر خوبه که به مسیر این سایت هدایت شدم و تمام اگاهیهای تا به امروزمو که برام مفید بوده رو فقط از شما گرفتم چقدر خوشحالم این مسیر زیبا رو انتخاب کردم چقدر خوش سلیقه هستند اعضای این سایت ،انتخاب هوشمندانه یعنی این ،اینجا جاییه که عقل و دل با هم همسو میشن هم عقلت میگه مسیر درسته هم دلت گواه اینو میده که ادامه بده تو برنده میشی تو میبری تو پیروز میشی فقط باید صبر داشته باشی صبر از روی اگاهی صبر همراه با ارامش صبر همراه با ایمان قلبی و باور به اینکه مسیر برات هموار میشه و تو به همون آسانی که خداوند بهت وعده داده میرسی منم تسلیم امرش شدم و رها و ازاد،نمیدونم چرا این شعر استاد فردمنش بعد از شنیدن این فایل زمزمه لبانم شده

    باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد

    خودش میبرتت هر جا دلش خواست

    که هر جا برد بدون ساحل همونجاست

    این به نظرم یعنی یه باور درست و ریشه ایی این یعنی همون درختچه اصلی که مریم جون بهش اشاره کردند این یعنی همون ایمان و اعتماد کردن به منبع و درست شدن همه چیز در کمال ارامش این یعنی اگه یه باوری هم خرابه وقتی اعتماد میکنی اون خودش هدایتت میکنه برای حلش

    عاشقتووونم استاد و مریم عزیز و دوستای نازنینم ازتون خیلی چیزها یاد گرفتم اشنایی با شما یکی از بهترین اتفاقای زندگیمه

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1899 روز

    بنام رب وهاب و غفورم

    سلام به خانواده عزیز و ارزشمندم

    روز 89 ام

    خدایا شکرت برای این فایل زیبا و نام زیباش

    دقیقا یادمه همیشه تو دفترم به عنوان خواسته می نوشتم به عنوان هدف، من صفای قلب می خوام

    من کتابای معنوی زیادی فقط برای اینکه یاد بگیرم باید چجوری دعا کنم، چون جوری که ما از محیط اطرافمون دریافتم این بود که باید دعا بخونی بلد باشی فلان دعا رو این دعا و هزارتا دعا و … دیگر تا خدا صدات بشنوه و همیشه یه حسی داشتم بابا معلومه از اساس این غلطه و میدونستم من باید با خدا اونقدر راحت باشم و راحت گفت و گو کنم که نگفته کن فیکون شه برام همه چیز، نگفته احساسم عالی باشه، احساس نزدیکی جوریه که مثلا امام حسین یا علی داشتن به خدا، و میگفتم نامردیه و ناجوان مردانس اگر فقط امام علی بخواد خوب باشه، آقا منم خوبم میتونم الگو بگیرم یاد بگیرم چیکار کرده منم اونجوری خدا رو باور داشته باشم، از طرفی هیچ منبع موثقی هم نمی شناختم که بگه دقیقا علی (ع) چه نگاهی داشته به خدا، فقط میگفتم دوست دارم جوری که امام علی به خدا نزدیک بوده منم نزدیک باشم و اینا چیزایی بودن که مربوط به دوران نوجوانیم بودن و از همون موقع اشتیاق شدید من به وصل شدن به منبع رو می رسوند. که الان میفهممش من واقعا جویندش بودم.

    حتی یادمه وقتی سال 1398 بود که برای اولین بار با مبحثی به نام بولت ژورنال آشنا شدم، که قسمتی داشت برای هدف گذاری، من هدف اولم صفای قلب که یعنی همون ارتباط عمیق و صمیمی با خدا بود رو می خواستم بش دست پیدا کنم از هر چیزی برام مهمتر بود، چون خلائی بود در وجودم، احساس اینکه از منبع دورم رو میفهمیدم و اشتیاق داشتم برای اینکه بتونم ببینم که من وصل هستم بخوام نخوام وصلم، ولی باورها و ترمز های من بود که نشونم می داد که دورم، اونقدر مهم بود که نوشتن پایان نامه و فارغ التحصیلی رفته بودن جزء اولویت های بعدی.

    و بعد طبق این خواسته هدایت می شدم به خوندن کتاب های فلسفی که خداروشکر همشون تو یک خط بودن و من به خدا نزدیک تر می کردن تا اینکه من با استاد عزیزم آشنا شدم و اونموقع از همه چیز پرده برداشته شد، عاشق تر از قبل شدم برای قرآن درک الانم کجا و درک اونموقع کجا، استاد یادمه موقعی که فایل های آفرنیش شما رو گوش می کردماون کانال تلگرام که بعدها سبب شد من بفهمم سایت هست و رو بیارم به فایل های رایگان ، سپاس گزاری های همیشگی من حضور شما بود و شکر می کردم که یک آدمی که اینقدر شبیه من و وضعیت منه، حتی خواسته هاش الان به چنین نگاه و موفقیتی رسیده که من دنبالشم، تو حرفاتون یه چیزی رو میفهمیدم که اون موقع نمیدونستم توحیده اسمش، و برام جنس رابطتون با خدا و نوعی که خدا و جهان رو تعریف می کنید بود، و می گفتم جدا از هر موفقیتی که استاد می گه من این رابطه ای که با خدا داره رو دوست دارم و چند نکته گفتین که چجوری قرآن بخونین، و الان قرآنم باز می کنم می خونم جاهایی که هایلایت کردم و در موردش نوشتم که خدا منظورش این بوده اینجا و جوری که الان می خونم تعجب می کنم، میگم چجوری اینطور نوشتم اینجارو چه خوب این فهمیدم و این همش از برکات وجود شماست، آشتی با قرآن و فهم و درکش در حد و اندازه مدار فعلیم.

    استاد من این چند وقت خیلی برای حضور شما سپاس گزاری می کردم برای این سایت و برای این کتاب هایی (کامنت ها) که می خونم، و میگفتم واقعا از عواملی که من الان دارم از زندگیم لذت میبرم همین غذاهای روحی هست که دارم به روحم می رسونم، و بعد یه آن گفتم بعد چند وقت که می نوشتم از این سپاس گزاری یهو ذهن منطق خواست؟ چرا اینقدر سپاس گزاری می کنی برای این مورد، بعد گفتم چون استاد هدایت های خدا رو شنید در جهت بهتر زیستنش و فهم دلیل وجودیش بشون عمل کرد و بعد اومد با اشتیاق و از روی عشق اونها رو با همه به اشتراک گذاشت، و من خیلی راحت دارم به این ها دسترسی پیدا می کنم و نگاهم به زندگی با امید و سرزندگی بیشتریه، روزی هزاران بارم سپاس گزاری می کنم، کسی که داره چیزایی به من یاد میده که همون صقای قلب و ارتباط عمیقیه که از خدا می خواستم و اینقدر تکاملی از اون موقع عالی دام بش می رسم و حال می کنم باش و میدونم بقیه خواسته هام همش با همین میاد.

    خلاصه که استاد عزیزم سپاس گزارم ازتون برای اینکه به علاقتون پی بردین و هدایت های خدا رو شنیدین و عمل کردین و از توحید گفتین به ما، از اصلی که ازش دور افتاده بودیم.

    یه حسی بم می گفت باید خیلی زود برم چیزی بنویسم و از اونجا شروع شد که خداوند با یک تضادی عالی نشونم داد که چون به قوانین من احترام نزاشتی و ازشون پیروی نکردی الان این احساس منفی رو پیدا کردی و قشنگ گفت یادآوری کن مجدد به خودت که همش همون ایمان و تقوا و عمل صالحه، که ایمان همون توحید و توکل کردنه و فقط من منبع همه چیز و تمام قدرت جهان دونستنه، تقوا همون کنترل ذهنه و افکارته، عمل صالح همون حرف خوب گفتن و شنیدنه، غذای مناسب روح دادن به وجودته، خودت رو لایق دونستن و در حد و اندازه یک روح عزت مند رفتار کردنه، صلح داشتن با خودته، تکریم خودته، هر کاری رو با لذت انجام دادن، در جهت خواسته هات با هدایت های من قدم برداشتنه، عجله نکردن و از مسیر لذت بردنه، و بم یادآوری کرد این کاری که الان مشغول انجامش هستی رو انجام بده بدون عجله و پروژه بعدی رو هم هدایتم کرد به سمتش و استاد هم اینجا گفتن قله اول هنوز فتح نکردی بعدی رو هدف گذاری کن.

    خدایا شکرت برای این حرفای زیبا، استا خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم گفتین قراره در مورد یک شوره حرف بزنیم و من عاشق یادگیری هر چه بهتر و بیشتر قرآنم، ازتون سپاس گزارم برای فهمیدن و فهماندن جان کلام.

    استاد و خانم شایسته و دوستان عزیزم شما فوق العاده اید، فوق العاده

    عاشقتونم

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    یوسف احمدی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2490 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم، مریم خانم شایسته و سایر دوستان جان

    استاد سپاسگزارم بابت این فایل عالی که باز کلی درس داشت و هرکس از ما بچه های سایت بعد از هر فایل یه جنبه هایی رو به یاد میاره از زندگیش یا کشف میکنه، واسه من اینطور بود که وقتی خداوند به حضرت محمد میگه بار سنگین رو از دوشت برداشتیم، رفتم به گذشته و زندگی فوق سختی که داشتم، انسانی با چندین سال افسردگی، عصبی، بی خواب، بی هدف و کلی مصیبت واقعا. چقدر از آدما بی مهری دیده بودم، چقد شرک فراوان داشتم، چقدر از وضع دولت و حکومت و همه نالان بودم، چقدر تنها بودم، چقدر دوستانی داشتم که فقط داشتن ازم میخوردن و میبردن و هیچکار مثبتی ازشون ندیده بودم، چقدر با مردم جر و بحث داشتم، چقدر غوطه ور بودم تو سیاست و شبکه های خبری خارج کشور، هیچ روزنه امیدی نمیدیدم تو زندگی، معدم نابود، دستگاه گوارشم نابود، همیشه سرما خورده بودم و مست مشت قرص میخوردم، واقعا خسته و مستاصل، چقدر با باج دادن میخاستم مردم دوسم داشته باشن، هرکس بدهکار بود من پیشقدم، هرکس وسیله میخاست من پیشقدم، هرکس با دوستش به مشکلی برمیخورد من واسطه، ولی دریغ از اینکه خودم دوستی داشته باشم. رابطه عاطفی پر از بحث و ناراحتی و وابستگی، خونه دوره ساز قدیمی بزرگی داشتیم و من اتاقم ته خونه از همه دور، تنهای تنها تو بدبختیا تو رنج، پر از کفر به خدا بودم، یه روزی که باز با بدبینیا و افسردگیامو و دادن سکان زندگیم به دست شیطان مصیبتی دیگه درس کردم و خودمو میدیدم تو مشکلی فوق سخت که گویا هیچ راه حلی نداشت و همه بم نهیب میزدن که چرا اینطور کردی و من افسرده تر از همیشه و فقط از خدا مرگ میخاستم. هیچ راهی نداشتم و احساس میکردم قلبم تکه تکه شده از بار مشکلات، دیگه بریده بودم و تو اوج ناامیدی یه روز از ته دل گفتم خدایا کمکم کن و اینبار قول میدم بدعهدی نکنم، چون هربار بعد خرابکاریام میگفتم خدایا کمکم کن قول میدم درست بشم ولی تا اوضاع خوب میشد من میشدم همون آدم قبلی. هروز بیشتر از خدا میخاستم که کمکم کنه و میگفتم خدایا هیچ امیدی ندارم غیر خودت و خداوند آشنام کرد با یکی از اساتید قانون جذب و اینبار متعهد بودم و گوش میدادم ولی هنوز افسرده بودم و پر از شرک، تمرین میکردم عمل میکردم ولی هنوز حالم بد بود، هنوز آثار خرابکاریام و عذاب وجدان شدید بود ولی کم کم بهتر شده بودم، کمی توجهم به نعمات بود، کمی حالم بهتر شده بود ولی کسی میخاستم که بیشتر خدا رو بم بشناسونه، اینبار میگفتم خدایا با کسایی آشنام کن که هم اهل قانون باشن و هم اهل قرآن که بیشتر بشناسمت، باز هم خداوند جوابمو داد و تو یه کانالی آشنا شدم با استاد عباس منش و بعد عضو سایت شدم و شروع کردم به گوش دادن فایلای رایگان و کار کردن رو خودم، همون اوایل آشناییم با استاد دوره کشف قوانین اومد و خریدمش و تو همون فایل مقدمه اون مشکل بزرگم حل شد، مشکلی که همه ناامید بودن، حالم بهتر شده بود، دوره رو کار میکردم و گام برمیداشتم واسه حل مشکلاتی که درست کرده بودم، آروم شده بودم، مهربون، سپاسگزارتر، رابطه داغون گذشته که نابود شده بود درست شده معجزه وار و اینبار عشق توش بود و آرامش، حالم خیلی خوب، کاملا سالم، نه دارویی نه مشکل جسمی نه چیزی، درامدم چقدر بهتر شد، چقدر چشمم به نعمات بازتر شد، چقدر ساعات کاریم کمتر شد با فروش بیشتر، مغازم چقدر رشد کرد، خونمو ساختم، تو بورس تو سودش وارد شدم قبل نابود شدن بورس خارج شده بودم با کلی سود، خونه عالیی ساختم، چقدر هدیه و واقعا چقدر حالم بهتر، چقدر بارها از رو دوشم برداشته شد، درامدم چندین برابر شده، تو کاسبیم همه میشناسنم به کیفیت، تو بازار میشناستم به انسانی خیلی معتبر و خوش حساب، در صلحم با خودم و همه، هروز انسان هایی میان و تو کارام کمکم میکنن بدون اینکه از کسی بخام، رابطه نابود گذشته تبدیل شده به یه ازدواج خوب و یه زندگی قشنگ، این همه نتیجه و آرامش باریه که خداوند از رو دوشم برداشته و این فایل درسی بود که باز هم ببینم مسیر قانون رو و مسیر دل سپردن به خداوند رو، هرچند هیچوقت صد در صد نموندم تو مسیر ولی باز هم صدها هزار بار زندگیم قشنگتر شده و حالم خوبه خدایا شکرت. استاد عزیزم سپاسگزارم که آموزشهای خالص شما عامل صد در صد این آرامش و زندگیه رو به رشده.

    به خداوند بزرگ میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    نفیسه m گفته:
    مدت عضویت: 750 روز

    به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر

    سلام به استاد عباس منش،استادگرانقدرم،و مریم عزیزم

    8آیه ی سوره انشراح و مفهومی که من ازشون دریافت کردم با توضیحات استاد و مریم جان

    1)خداوند رو سپاسگزارم به خاطر اینکه سینه ام را به این آگاهی ها گشاده ساخت و شنیدنشون رو روزیم کرد تا اینگونه آسان الهاماتش رو لبیک بگم وهمراه بشم با خیل عظیم بندگان رو به تعالی و رشدش،به اینکه دریافتی ام،درکم،سوره ی انشراح باشه تا که باور کنم من هم شرح صدر دارم و خداوند اینگونه با من سخن میگه ومنو لایق دریافتش میدونه، الهی شکرت.

    2) تا اینگونه با آگاهی هایی که نصیبم میکنه از زیر بار سنگین نادانی هام نسبت به خداوند و قوانین الهیش وخودم، بیرون بیام و از غل وزنجیری که سالها منو اسیر خودش کرده بود نجات پیدا کنم،خدایا شکرت،شکرت شکرت

    3)خداوند هر روز وهر روز باری(ترس،غم واندوه،کینه،احساس گناه،حسادت و…)از روی دوشم برمیداره ومن روز به روز سبکتر وسبکتر میشم،انگار

    تازه دارم نفس میکشم وبا اشک شوق شکرگزار این همه لطفش به خودم هستم،خدایا شکرت شکررررت.

    4)وقتی با خودم فکر میکنم نام وآوازه ای دارم ونصیبم شده؟!میگم نه،وباز خداوند اینگونه بر قلبم الهام میکنه که بفهمم بلللله،من بزرگ شده ام و خداوند من رو بلندآوازه کرده آنگاه که از روح خود در من دمید و من امانت دار روح خداوند شدم،بله بزرگم داشت آنگاه که در بهشت برین،به همه ی بهشتیان فرمود مرا(آدم)سجده کنند، بزرگ و گرانقدرم کرد،آه خدایا چقدر شرمگین وخجلم به درگاهت که این همه خودم رو حقیر

    و کوچک پنداشتم در حالی که تو اینگونه مرا بزرگی عطا کرده بودی،الان که این رو فهمیدم و دارم مینویسم به پهنای صورتم دارم اشک می ریزم که من چقدر نادان بودم به بزرگی خودم و لطف ومحبت تو نسبت به خودم،خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم.

    5،6)خداوندا تو رو سپاس که اینطور سینه ام را گشاده میکنی که دریافت کننده ی الهاماتت باشم و باورهای زنگار زده وباورهایی که همچون بُتنی سخت به ته ذهنم

    چسپیده اند(بعد از هر سختی اسانی ست)را کَنده و ازشون رها بشم و بفهمم با هر ناخواسته ای،خواسته ای هست،واینکه تو با تاکید به من میگوید از ناخواسته هایت وحشت نکن وافکارت رو بهشون معطوف نکن که همان را در زندگی ات ببینی،بلکه از آن ناخواسته(تضاد)

    به خواسته هایت پی ببر وبه آنها فکر کن و اینگونه تمام آنچه را میخواهی به دست بیاور،خدایا شکرت.

    7) حالا که بینا وشنوا شدی وفهمیدی!واین آگاهی ها

    به تو آسایش عطا کرد بکوش وتلاش کن در مسیر خواسته هایت ،و لحظه ای درنگ نکن که دنیا،دنیای فراوانیست،پس ظرفت رو گسترده کن و هر روز از این خوان فراوانی نعمت مائده ای بردار، بَه!که چه گواراست این آگاهی، خدایا شکرت شکرت شکرت.

    8)چگونه میتوانم مشتاق به تو نباشم وقتی اینگونه سرمست از آگاهی ام کرده ای،حالا که غرق در شوق فهمیدن شده ام چطور میتوانم انقدرناسپاس باشم که مشتاق به تو(خداوند)نباشم،خدایا سخت به تو مشتاق ومحتاجم،خدایا شکرت که هستی،شکر شکر شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: