https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-19 06:08:272024-09-08 08:12:02قلبی که به سوی خداوند باز می شود
742نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
واقعا خداوند قلب من را هم باز کرده امروز تعداد باور های توحیدی رو نوشتم باور های ثروت ساز ارزش های زندگی باور های سلامتی موارد شکر گزاری و قوانین که خداوند قلب من را باز کرد را نوشتم چقدر چه عدد که نگم من رسیدم خدایا یعنی اینها را تو به من اموختی یعنی خدایا من یه تضادی که داشتم چقدر برای من محبت الهی بوده تا این قوانین و. باور ها را بدونم امروز یه جایی از احساس رسیدم که خدایا شکرت من سپاسگزارت اگر امروز فرشته مرگ را بسوی من بفرستی من راضی هستم من شاکرم من با داشته هایم خوشبختی و لذت را در زندگی تجربه کردم من را یکتا پرست قرار دادی و من دعوت تو را با تمام وجود لبیک میگوییم خدایا سپاسگزارم که قلب من را باز کردی و قراره چه اتفاقات زیباییی چه اتفاقات فوق العاده ای چه فراوانی های در زندگی من قرار است اتفاق بیفتد من سپاسگزار خداوندم و سپاسگزار استاد عزیزم
خداروشکر که فقط زیبایی میبینید وهمراه زیبایی ها هستید
قلبی که به سوی خداوند باز میشود
سباسگزار خانم شایسته عزیز هستم برای انتخاب این عنوان زیبا برای این فایل الهی هستم
خداجانم شکرت دوباره درمداردیدن زیبایی ها قرار گرفتم
این سوره خیلی زیباست من معنی این ایه روچندین بار خونده بودم وفکر میکردم اون بار سنگین همان احساس گناهه که من خیلی داشتم ولی امروز یادگرفتم وفهمیدم ودرک کردم که هدایتم به این سایت وجمع صالحان خداوند وهم مدار شدن باعزیزان سایت بار سنگین من بود که خداوندازدوشم برداشت ومرا هدایت کردبه سمت نور
وقتی ایه الکرسی رو میخوندم که خداوند اهل ایمان رو ازتاریکی ها ی جهان بیرون ارد وبه عالم نور میبرد
وانان که راه کفر ورزیدند انهارا ازعالم نوربه تاریکی هاوگمراهی می افکند اصلن نمی تونستم بفهمم یعنی چه
شکرخداامروز فهمیدم هدایت یعنی اسان شدن براسانی ها یعنی حرکت به سمت نوریعنی بیداکردن خداوندیعنی ارامش یعنی خوشحال بودن برای دیدن طلوع افتاب یعنی نگاه کردن باذوق وشوق به زیبایی ها دیدن اسمان زیبا اسمانی که فک نمیکردم این قدر زیبا باشه وبادیدن طلوع وغروبش روحم به برواز دربیاد
خدایاشکرت بارسنگین گمراهی روازدوشم برداشتی وهدایتم کردی به سمت نور
خدایاشکرت برای هدایتم به سمت نور وروشنایی شکرت برای درک توحید درک اینکه شفاعت وجودنداره وکسی بین من وخدایم نمیتونه شفیع باشه من هرموقع درخاستی از خدایم داشتنم باتوجه به ایه اذا سالک عبادی به من داده خاهد شد بیواسطه وقتی هم مدار زیبایی ها باشم
خداجانم شکرت برای هدایتم دراین سایت واشنا شدن با اولیای خداوند
سباس گزار وجود تک تک عزیزان خداوند هستم دراین مسیر زیباحس وحالم خیلی عالیه وقتی دراین مسیر هستم وهربارغرق درنجواها وافکارم میشوم احساس سنگینی میکنم ولی دوباره باهم مسیر شدن دراین جاده زیبا سرشارازارامش وسبکبالی میکنم
خیالم میرود تااسمان ها.
بسی بالاتر به دوراز کهکشان ها.
فضابو میشود تابینهایت.
که دریابد نشان از بی نشان ها.
خدابالاتراست ازهرمعلی.
خدانزدیکترازمابرما.
خدارامیتوان باچشم دل دید.
خدارادیده کن یک لحظه دل را.
اگریک لحظه دل رادیده سازی .
ببینی کزدوعالم بی نیازی.
همان یک لحظه بینش کارساز است .
که ایی ازنشیبی برفرازی.
نبندم دل براین میراث دنیا.
ندوزم چشم برخیرات عقبی.
خدایاچشم ودل رابرتوبستم.
نه بردنیاوعقبی چشم دل را.
باخوندن این شعرروحم به برواز درمیاد وحس سبکبالی میکنم هروقت میرم بشت بام خونم تاغروب روتماشا کنم این شعررو زمزمه میکنم وحس حالم خوب میشه
استاد این فایل توحید عملی 9 بود، چقدر حس خوبی داد بهم اصن آرامش موج میزد خدا جریان داشت در اون ماشین.اون نگاه های آرامش بخش تون ب هم، تن صدای آرام تون قربان متانت تون. این شیپ بدن فوق العاده، بهترین و باکیفیت ترینه زندگی تون در هر جنبه ای.خدایا شکرت استاد من با دیدن زندگی شما ب خودم میگم نکنه یه وقت بگی تا فلان جا بسه دیگه نه بازم بهتر بازم بهبود بازم رشد کن.
چند روز پیش ک این سوره رو خوندم حظ کردم از معنی اش و گفتم خدایا درک بیشتری بهم برسان.و امروز هدایت شدم. چه همزمانی اینکه اینترنت منزل ما تموم بشه و من تا نصفه فایل رو دانلود کنم و موفق ب دیدنش نشم و فایل رو با تاخیر 5 روزه ببینم. و بعد دیروز هدایت بشم برای بار گران برداشتن از روی دوشم.ک اول باید اون اتفاق برام می افتاد بعد لذت این فایل رو می چشیدم.
آیا ما سینه ات را گشاده نساختیم ؟
چطور سینه مان گشاده میشود!؟ وقتی خداوند قلب( جایگاه دریافت الهامات) تو را باز میکنه، کمک میکنه ک پیام خداوند رو بهتر بفهمی.
و بار گرانت را از دوشت برنداشتیم!؟
و آیا در نتیجه درک پیام خداوند و عمل به اون الهامات ما بار گرانی رو از دوشت برنداشتیم !؟
استاد: من وقتی خداوند رو ب عنوان تنها منبع قدرت دونستم و حرکت کردم دیدم خداوند چه باری رو از دوشم برداشت. همه چیز در زندگی من تغییر کرد، و بار راننده تاکسی بودن رو از دوش من برداشت و قلب مرا باز کرد.
اگر تو با خدا باشی همون افرادی ک میخوان ب تو صدمه بزنن ب تو خیر میرسونن چه بسا همونا میشن دنباله رو و مشتری خودت.
همان بار گرانی ک گویی پشت تو را میشکست.
اون سختی و زجرهایی ک کمرت رو داشت می شکوند. من فکر میکنم بیشتر ما قبل از شناخت خدا، قبل از شناخت این سایت در سختی بودیم.داشتیم زور میزدیم ک حالمون خوب بشه، زور می زدیم روابط خوب داشته باشیم، زور می زدیم شب آروم بخوابیم، زور میزدیم و می دوییدیم دنبال پول، آره ما در سختی بودیم ولی خدا از سر لطفش ما رو هدایت کرد ب این مسیر، ب شناخت خودش، شناخت قوانین اش.
و نامت را بلند آوازه ساختیم
خداوند ب تو اعتبار میده، خداوند دلهای بندگانش رو ب سمتت متمایل و نرم میکنه، از اطرافیان نزدیکت گرفته تا مردم غربیه.
خانم شایسته : ما دانشجوها تو هر زمینه ای اصل رو از فرع تشخیص می دیم و این مارو از بدنه جامعه جدا میکنه. الله اکبر خدایا خدایا دقیقا من دیروز با یک فردی آشنا شدم ایشون با اینکه داشت ثروت میساخت و خوب هم میساخت باز تو صحبت هاش دولت و مقصر می دونست، خودش رو مقایسه میکرد، نا سپاس بود و اصن استاد من این آدم هارو ک می بینم ایمانم ب سایت ب این صراط مستقیم دهها برابر میشه. میگم ببین چقدر افراد تو درو دیوارن، حاجی تو داری پول میسازی خوب چرا ناسپاسی چرا بین حرفات اسمی از خدا نشنیدم، اصن میدونی توحید یعنی چی، چرا خودت رو با دیروز خودت مقایسه نمیکنی، چرا شرک داری انگشت اتهام ات رو میبری سمت دولت. همینه ک حالت خوش نیست چون چسبیدی ب اون جایگاهی ک هنوز نیومده فکر میکنی با بالا پایین رفتن عدد حساب بانکی ات حالت خوب میشه، ایشون میگفت و من میگفتم من از باورهای مثبتم و ایشون سکوت میکرد (البته من اصلا برای متقاعد کردن شون اون حرفا رو نمیزدم بلکه در جدل با ذهنم بود ک سریع مثال های نقض اش رو تو ذهنم می اوردم ک دهنش رو ببندم) بعد شبش هدایت شدم ب قران یه آیه بود گفته بود تو نمیتوانی آنهایی ک کر و کور هستن رو ب راه راست هدایت کنی، ب خودم گفتم اره بابا ب من چه من چرا حرص کسی رو بخورم بزار هر باوری میخواد داشته باشه خودش نتیجه شو می گیره، با اینکه خودش رو خیلی دنیا دیده میدونست ولی به جرئت میگم نصف باورهای خوب من در مورد خدا و توحید رو نداشت.نصف آرامش منو نداشت، نصف حال خوب منو نداشت.پسر خوبی بود خوب پول میساخت بعد منی ک نصف اونم هنوز پول نساختم 10 برابر اون حالم خوش بود، امیدوار بودم. و اینجا بود اهمیت درک توحید و خداشناسی و خدا دوستی رو بیشتر درک کردم، به خودم گفتم حتی اگه میلیاردر هم بشی ولی خدا رو نداشته باشی حالت خوش نخواهد بود. تو باورهات رو درست کن حالت و خوش کن و حرکت کن پول خودش میاد سمتت. اینجا بود فهمیدم توحید مهم ترین اصله، حتی از ترفند های پولسازی و زرنگ بازی و هر ترفندی ک بقیه میگن خیلی خیلی مهم تره.
به یقین با هر سختی آسانی است.
آری مسلماً با هر سختی آسانی است.
اگر سختی وجود داره نه ب این معنا ک فقط سختی وجود داره، یه سریا تو مدار دریافت سختی ها هستن چون هنوز خدا رو باور نکردن، چون خودشون رو لایق زندگی خوب ندونستن.
یعنی تو این دنیا هم سختی هست هم آسانی این ماییم ک با افکارمون با باورهامون انتخاب میکنیم کدومش رو میخوایم. کمبود یا فراوانی !؟
پس هنگامی ک از کار مهمی فارغ میشوی، به مهم دیگری پرداز
وقتی نزدیک قله اول شدی و قدم های پایانی تو برداشتی مشخص کن قله دوم ات رو ادامه بده و برو سراغ هدف بعدی.
موفقیت مسیر رسیدن ب خواسته هاست نه مقصد آنها، وای ک من دیوانه این فایل تون هستم چون خودم مقصد گرا هستم خیلی ب خودم گوشزد میکنم اهمیت حال خوب لحظه ای ام رو و هر وقت میزنم جاده خاکی و فقط بدنبال نتیجه هستم این فایل تون رو گوش میدم.
موفقیت یک مسیره، مقصد نیست.
یه مسیره برای پیشرفت نه رسیدن ب نقطه ی پایان. چون ب قول سیدعلی هر کاری کنی باز از تو ثروتمندتر هم هست، پس اولویت اصلی ات لذت بردن از روزت از همین یه دونه فایلی ک گوش میدی باشه.
انگیزه زیستن یعنی هدف داشتن، تا وقتیکه هدف داری حرکت میکنی حالت خیلی خوبه اما وقتی هدف نداری انگیزه ای برای زندگی هم نداری.پس سعی کنیم درگیر بی هدفی نشیم. وقتی آدم نتایج خوب میگیره خیلی احتمال داره ک حرکت نکنه پیشرفت نکنه.
میتونی خوشحالی کنی جشن بگیری بخاطر رسیدن ب قله اول. ب خودت پاداش بده جایزه بده ولی تو باد موفقیت اول نخواب فکر نکن ک دیگه تموم ک اگر اینجوری فکر کنی سقوط میکنی.
مثالش پپ، قهرمان جام 3 گانه شد و گفت بعد خوشحالی من تمرکز میکنم برای کارها و برنامه های فصل بعد. بعدش دوباره همه چیز از صفر شروع میشه و ما مشتاقانه میخوایم حرکت کنیم برای فصل بعد برای هدف بعد قدم بعدی.
این اون چیزیه ک آدم رو زنده نگه میداره و باعث پیشرفت میشه.
و با اشتیاق به سوی پروردگارت روی آور
وقتیکه این اشتیاق به سمت پروردگارت رو چاشنی حرکت ات میکنی، همه چیز خیلی آسون تر میشه.
حرکت میکنی و از خداوند میخوای ک کمکت کنه برای هدف بعدی و خدا بهت ایده میده و تو رو هدایت میکنه ب الهامات موقعیت ها و آدم های بهتر.
وقتی با رویکرد به خداوند با اشتیاق با حس خوب با ایمان با باور و توکل ب خدا حرکت میکنی، هیچ هدفی نیست ک بهش نرسی.
واقعا هیچ هدفی نیست ک بزرگتر از خداوند باشه همه چی دست یافتنی عه با خداوند همه چی همه چی.
چه قدرتی بالاتر از قدرت پروردگار !؟ از هیچ تهمت از هیچ تهدید نترسیم، نه توجهی کنیم و نه برامون مهم باشه اصن پیگیری نکنیم جواب پس ندیم.
فقط تو ذهن مون ب خودمون بگیم هیچ کسی در جهان کنترلی بر زندگی من نداره غیر از خودم و اگر من بتونم ایمانم رو ب خداوند حفظ کنم همه چی به نفع من میشه همه چی.
توحید رو بزاریم جای شرک، توکل رو بزاریم جای ترس.اون وقت بارها برداشته میشه و خداوند مارو هدایت میکنه و می بینیم ان مع العسر یسری رو.مسیرمون رو عوض کنیم تا آسونی هارو دریافت کنیم.
سپاسگزارم استاد عزیز، انشاله ک بتونم در عمل توحیدی رفتار کنم.
استاد جانم اینقدرررر محو زیبایی چهره و اندام شما و بانو شایسته شدم که خوب نتونستم فایل رو گوش بدم…فقط داشتم تحسینتون میکردم و قربون صدقتون میرفتم…الخصوص خانوم شایسته که چهره اش به طرز عجیبی نورانی و دلنشین شده…شاید قبلا زیاد به زیبایی ظاهری شما توجه نداشتم ولی از وقتی دوره ی قانون سلامتی رو خریدم دنبال کوچکترین نشانه هام برای تایید این مسیر تا باورهام قوی تر شه…من امروز روز هشتم دوره قانون سلامتی هستم با وجود اینکه خیلی لاغرم ولی ایمان دارم این دوره تو زندگی من طوفان میکنه…
در ضمن بگم که درسته که محو زیبایی شما شده بودم و نتونستم رو فایل خوب تمرکز کنم ولی فرکانس آرامش بی نظیر کلامتون رو دریافت کردم و احساس کردم که قلبم گشاده تر شد…
سلام مجدد به استاد عباس منش نازنین و خانم شایسته عزیز
سلام مجدد به همه دوستان توحیدی ام
من مجددا دارم روی این فایل کامنت میگذارم…
امروز صبح برای من خیلی عجیب بود
خیییلی عجیب
گویی الان روی آسمان ها دارم پرواز میکنم
به برکت این فایل ترمزی عجیب از خودم را کشف کردم
ترمزی که فکر میکردم آن را کشف کرده ام و برطرف کرده ام اما این ترمز همچنان در درون من در حال جولان بود ، ترمزی با این عنوان که
“خدا برای یکی میخواد و برای دیگری نه”
و این ترمز جلوی این باور من را که من خودم خالق شرایط خودم هستم را گرفته بود
و طبیعتا این ترمزِ من هم از مذهب می آید که نگاه انسان گونه به خدا را برای من تزریق کرد…
مثلا یادم میاد بچه بودم میدیدم طرف داره کلی التماس میکنه تا دل خدا به رحم بیاد تا حاجتش را بده و همین رفتارها در ذهن من این باور را شکل میداد که خدا یک انسان خیلی قوی ای هست
مثلا بچه تر که بودم یادم میامد که طرف میگفت ، خدا شانس بده ؛ نگاه چه ماشینی را سوار شده ؟ کاشکی خدایا برای منم میخواستی… و این نگاه این باور را در من شکل میداد که خدا یک انسان قوی است که اون بالا روی صندلی ای از جنس طلا نشسته و داره دستور میده به فلانی را بدبخت کنید و فلانی را خوشبخت…
اما اصل داستان چیز دیگری است…
“خدا انسان نیست ، خدا یک سیستم است که به فرکانس های ما پاسخ میدهد”
داستان این فایل برای من اینجاست که خانم شایسته به استاد گفتند که
“خدا شما را انتخاب کرد…”
ولی از دقیقه 15:32 تا 16:08 ، یعنی در عرض 36 ثانیه استاد نکاتی را گفتند که حقیقتا من کمتر جایی شنیدم و این 36 ثانیه دریایی از آگاهی را به من عطا کرد
استاد گفتند:
“خدا به یک اندازه به همه ما نزدیک است و این ما هستیم که خدا را انتخاب میکنیم و هدایت میشویم ، نه اینکه خدا ما را انتخاب کنه…”
این جمله خیلی خیلی خیلی برای من قابل تامل بود…
و یادم هست که در یک فایل دیگری استاد گفتن
“این پیامبران بودند که خدا را انتخاب کردند ، نه اینکه خدا پیامبران را انتخاب کرده باشد”
یا در یک فایل دیگری گفتند
“فهم ما از قرآن از اینکه ما بگیم قرآن کتابی است که بر حضرت محمد نازل شده تا اینکه بگیم قرآن کتابی بود که موجود بود و فقط حضرت محمد در فرکانس دریافت آن قرار گرفت ؛ از زمین تا آسمان فرق میکنه”
ما انسانیم و خیلی باید دقت کنیم که نگاه انسان گونه به خدا نداشته باشیم
حالا درسته که ما انسانیم و در دعاهایمان طوری رفتار میکنیم که ممکنه این برداشت بشه که خدا انسان هست اما حواسمون باشه که خدا سیستم گونه رفتار میکنه ، نه انسان گونه
و با این پشه ، خدا به همه ما میگه که عده ای با همین پشه هدایت میشوند که آنها همان اهل ایمان و تفکر هستد و عده ای با همین پشه گمراه میشوند که آنها همان فاسقانند…
پشه یک نماد قدرت خالقیت خداست که آنهایی که اهل ایمان باشند میگن این نماد حقانیت خداست که چقدر ظرافت در بدن این پشه به کار برده ولی آنهایی که اهل فسق و فجور هستند میگن خدایا پشه؟ این دیگه چه مسخره بازیه؟
همه اینا رو گفتم تا به این امر برسم که قرآن هم همین خاصیت را داره ، عده ای با قرآن هدایت میشن و عده ای با قرآن گمراه…
نمونه علنی گمراهی با قرآن ، میشه گروه داعش در زمان فعلی ما یا گروه خوارج در زمان حضرت علی علیه السلام
حالا خاصیت این گروه گمراه شده اینه که تک بعدی به قرآن نگاه میکنند ، مثلا دوتا آیه بالاتر و پایین تر را نگاه نمیکنن…
مثلا در مورد حجاب فقط میبینند که خدا گفته شال هایتان را برسینه هایتان بیاندازید و دیگر کاری به فرهنگ و موقعیت مکانی اون منطقه و آیات دیگر ندارند و با همین یک آیه حکم جهنم تمام خانم هایی را که موهایشان بیرون است را صادر میکنند
همه اینا را گفتم تا به اینجا برسم که خدا به موسی میگه…
(وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی)
[سوره طه 41]
و ای موسی ، من تو را برای خودم برگزیدم…
(وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُکَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا یُوحَىٰۤ)
[سوره طه 13]
و ای موسی، من تو را انتخاب کردم…
بحث سر واژه “ٱخۡتَرۡتُکَ” است که هم هدایت کننده است و هم گمراه کننده
آدم تک بعدی میگه
“بیا ببین ، خدا خودش میبره و میدوزه ، موسی را انتخاب کرد ، کاشکی ما رو هم انتخاب میکرد…”
و این یعنی نگاه انسان گونه به خدا…
اما انسانی که اهل تفکر است میاد کل داستان موسی را در قرآن میخوانه و اینجوری میگه که
“خب این موسی روزگاری یه قتل انجام میده ، بعدش آواره بیابان میشه ، بعدش عاجز میشه و فرکانس درخواست رَبِّ إِنِّی لِمَاۤ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرࣲ فَقِیرࣱ را به ملکوت خدا ارسال میکنه ، بعدش هدایت میشه و داماد شعیب میشه و بعدش هدایت پشت هدایت ؛ تا اینکه به واسطه بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِی هایش به جایگاهی میرسه که خدا در وصفش میگه ٱخۡتَرۡتُکَ”
و بعدش با خودش میگه
“اگر موسی توانست ،منم میتونم زیرا که موسی هم بشری بود مثل من”
و این نگاه درست است به سیستم رب العالمین که منجر به هدایت ما به الله میشود
حالا من با یک مثالی این سیستمی بودن جهان را بهتر درک کردم که اینجا میگم تا همه ما بهتر بتونیم درکش کنیم
استاد در کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم گفتند که هر جا از واژه ” ما ” استفاده شده یعنی سیستم…
حالا این سیستم چیه؟
تصور کنید دانش آموزی در یک مدرسه درس میخواند
این دانش آموز در رشته ریاضی رتبه یک المپیاد استان را میاره
حالا مدیر مدرسه در یک مراسمی ضمن تشکر از این دانش آموز و دادن هدیه ای به او در برابر همگان ؛ میاد میگه
“ما توانستیم امسال رتبه یک المپیاد ریاضی را در استان کسب کنیم”
وقتی که مدیر میگه ما ، یعنی سیستم و این سیستم شامل خود محیط مدرسه و کلاس میشه ، شامل معلمانی که به بچه ها تعلیم دادند میشه حتی شامل اون سرایدار مدرسه که قبل از ورود بچه ها مدرسه را جارو زده میشه و…
و نکته مهممم اینجاست که شامل خود اون دانش آموز رتبه اولی مدرسه هم میشه که از این فضا استفاده کرد و خواست و تلاش کرد و به جایگاه رتبه یکی المپیاد استان رسید…
و حالا اگر در اینجا ، این دانش آموز در برابر مدیر مدرسه بایسته و شکایت کنه از مدیر که چرا رفتی گفتی ما توانستیم…؟ مگر ندیدی که چقدر من تلاش کردم؟ مگر ندیدی شبم را به صبح و صبحم را به شب دوختم تا رتبه یک شوم؟ مگر ندیدی…؟
چقدر بی معرفتیه (حالا اگر منصفانه فکر کنه میبینه که مدیر مدرسه در آن مراسم جلوی همه از او تقدیر کرد و او را به همه نشان داد)
و اگر بجای این شکایت ها بیاد در برابر همه به مدیر مدرسه بگه
ممنونم آقای مدیر ، اگر مدیریت شما و ایجاد این فضا برای من نبود من هرگز به چنین موفقیتی نمیرسیدم و اعتبار تمام موفقیتش را به مدیر مدرسه بدهد…
اینجا چقدر زیباتر میشود…
این فقط یک مثال بود تا بهتر درک کنیم
خدا مدیر است و تمام این عالم دستان این مدیر و ما دانش آموز…
حالا مساله این است که
آیا ما به عنوان دانش آموزان این عالم آیا میخواهیم؟
و اگر بخواهیم تمام این مدرسه عالم بسیج میشوند برای هدایت من به سمت خواسته ام…
الان فکر کنم بهتر معنای أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَکَ صَدۡرَکَ و ما بقی آیات این سوره را بفهمیم
ای محمد، آیا ما ما ما قلبت را باز نکردیم؟
ای محمد، آیا ما ما ما…
الان فکر کنم بهتر معنای این صحبت استاد عباس منش را در این فایل بفهمیم که گفتن
الان بهتر معنای آیه زیر را میفهمم که من بدون تو هیچم و هر چه دارم از توست و از این مدیریت تو ضربان های قلب من است که مرا سر پا نگه داشته و…
(وَمَا تَوۡفِیقِیۤ إِلَّا بِٱللَّهِ)
[سوره هود 88]
خدایا شکرت
من آمدم در مورد ترمز “نگاه انسان گونه به خدا ” نوشتم اما الان که نگاه میکنم میبینم یک ترمز دیگر من هم خود به خود داره حذف میشه
ترمزی که من اسمش را میگذار “پس بقیه چی”
و بهترین جواب خودش می آید که
بقیه کافیه بخواهند و از امکانات این مدرسه استفاده کنند و تلاش کنند…
خیلی مسخره است که در یک مهمانی باشیم و من مشغول استفاده از مواهب سر سفره باشم اما دوستم نخواهد از خوراکی های سر سفره بخورد و من دلسوزش شوم و بخواهم به زور به او خوراکی دهم…
استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز ، بسیار ممنونم از شما که با این صحبت هایتان درس بزرگی را به من دادین…
سلامی دوباره به استاد عزیز امروز فکرکنم چهارمین کامنتی هست که میذارم
میدونی استاد حالم خوبه کلی فایل ناب و درجه یک گوش دادم سطح انرژیم عالیه عالی.
استاد جان این فایل بینظیر بود و مایلم چندتا مثال از خودم بنویسم.
دوستان عزیز این مسیری که با ورود به این سایت شروع میکنید اینقدر تغییراتش زیبا و آهسته آهسته رقم میخوره که انگار ن انگار اتفاقی افتاده و فقط افراد بیرونی میتونن بگن چقدر تغییر کردیم.
دوستان همین مسیر و همین خدایی که میپرستیم اینقدر دستمو گرفته و بهم عزت و احترام داده که الان که یادم میاد اشکام سرازیر میشه.
4سال پیش وقتی تازه بعد از اتمام خدمت سربازی عقد کردیم من و عزیزدلم( من ساکن دزفول استان خوزستان عزیزدلم ساکن قیدار استان زنجان) استاد جان گوشی نداشتم.پول نداشتم.لباس گرم مناسب نداشتم و وقتی میرفتم زنجان از سرما یخ میزدم.
استاد جان اینقدر بی ارزش بودم بین فک و فامیل که فقط خدا میدونه.
چون خونواده سطح پایین بودیم از لحاظ مالی کسی از دوستان و آشنایان محل به ما نمیذاشتن و بی ارزش بودیم.
خداروشکر با لطف و مرحمت خدا با عزیزدلم عقد کردم و همه منتظر این بودن بزودی از هم طلاق بگیریم چرا چون بی پول و بی ارزش بودم و میگفتن زنش باهاش نمیسازه چون بیکاره.
استاد جان واقعا پولی نداشتم و ایده ای برای کارکردن نداشتم.
کاملا معجزه آسا خدا هدایتم کرد به کار خرید و فروش انواع یخچال و فریزر صنعتی.
خداروشکر الان بعد از گذشت سه سال وخورده ای از اون موقه بنده بین تماااام دوستان و آشنایان و آهالی روستا بعنوان فرد ثروتمند و خیلی خوشبخت معروفم.
همه حسادت میکنن به زندگی من ولی من حتی یک ذره به کسی فیس و افاده ندارم.
با خودم در صلح هستم و عاشق زنم و دخترم هستم.
هرچیزی که دلم میخواد میخرم.انواع لباس سرد و گرم از هر کدوم چندین تا.
گوشی های لمسی آخرین مدل.هرچی دلمون میخواد میخریم و میخوریم.
کسب و کار شخصی خودم را دارم.خونه و فروشگاه ساختم.زندگی درجه یک و پر از آرامش دارم.
مهمتر از همه این سایت عالی و الهی را دارم و هرروز روی خودم کار میکنم.
واقعا اگه خدا نبود چطور میتونستم به اینجا برسم؟!!
الان محرم هست و همه سیاه پوشیدن و ادای آدمهای ناراحت و غمگین را درمیارن ولی نمیدونن قانون چیه نمیدونن امام حسین بخاطر عشق خودش شهید شد و به لقا الله رسید.
نمیدونن حال خوب داشتن بهترین و مهمترین کار جهانه و امام حسین بخاطر رسیدن به حال خوب رفت و شهید شد.
با اینکه محرم هست ولی بنده بدون عذاب وجدان دارم زندگیمو میکنم و کارامو انجام میدم و میدونم هرچی باید اتفاق بیفته تهش برمیگرده به حال خودم.
الهی صدها هزار مرتبه شکرت و سپاسگزارتم.
و این تازه شروع داستان زندگی من هست.
بزودی میخوام مهاجرتم را شروع کنم.
آخ استاد جان چکار کردی با ما.خدا بهتون عزت روز افزون بده.
من امدم داستانی رو براتون تعریف کنم که به نظرم چیزی جز معجزه نمیتونه باشه
گوش دادن به این فایل عجیب منو متحول کرد یاد گذشته ای از خودم افتادم که چطور زیر بار سنگینی از زندگی که خودم برای خودم ساخته بودم داشتم له میشدم ولی درست زمانی که امدم و به خدا گفتم ابرو و عزت دست خداست برای همیشه اروم شدم و خداوند بعد از سالها جواب اینکه به خودم امده بودم و همه چیز رو به خدا سپرده بودم رو داد. نمیدونم از کجا شروع کنم من با فردی که بیماری پارونوئید داشت سال 93 ازدواج کردم خب این ازدواج ناموفق بود سال 94 از این زندگی که احساس میکردم تو برزخ و یا جهنمم امدم بیرون ، کم کم متوجه شدم ایشون پیجی زدن و دارن به دیدگاه خودم در اون زمان، ابروی منو میبرن. هر شب کار من شده بود گریه یهو به خودم امدم و گفتم اخه مگه ابرو و عزت دست اونه اگر خداوند بخواهد تورو میبره بالا. 7 سال گذشت تا وقت ازدواج دوباره ام، شب خواستگاریم همسرم بهم گفت من تورو نمیشناختم، اون پیج باعث شد من روی تو حساس بشم و ببینم تو کی هستی، این شد که من تورو شناختم و جذبت شدم ، وای نمیدونید وقتی این حرفو شنیدم چه حالی بهم دست داد واقعا معجزه خداوند رو احساس کردم و همون موقع به همسرم گفتم یعنی خدا صدای گریه های منو شنید
گفت بله عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!!!
حرف های استاد و این ایه ها واقعا منو متحول کرد تازه فهمیدم خداوند چقدر به من لطف داشته و درست از وسط دل دشمن به من عزت داده…
حالا هم کنار کسی هستم که خیلی زود امد تو فرکانسم و حالا به طرز عجیبی تو فرکانس استاد عباسمنش هستیم چون همیشه از خدا خواسته بودم با کسی ازدواج کنم که هم مسیر و هم فرکانسمه و خدا هم از جایی که فکرشو نمیکردم به انتخاب خودش همسری رو برام فرستاد که بسیار دوسش دارم…….
خدارو شکر میکنم برای این فایل زیبا که حسابی اشکمو در اورد و باعث شد بیشتر شکر گذار خداوند باشم و بهتر درک کنم که خداوند چطور انسانی رو که به سمتش برمیگرده رو، بار سنگین رو از روی دوشش برمیداره و اونو پر اوازه میکنه و بهش عزت میده
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز️
استاد جان در مورد شرح صدر و گشادن سینه باید بگم که من هم وقتی که از قوانین جهان هستی آگاه نبودم واقعا متحمل اتفاقات و شرایطی بودم که ناآگاهانه داشتم برای خودم رقم میزدم
البته همون حالت ناآگاهانه هم اتفاقات خوب هم رقم میزدم ولی خودم نمیدونستم خودم دارم این کارو میکنم
یاد گرفتم وقتی که اجازه دادم خداوند باهام حرف بزنه و خودمو آروم کردم صداها و الهامات خداوندو شنیدم
این همون چیزیه که شما گفتید این ما هستیم که خداوندو انتخاب میکنیم، دقیقا همون کاری که من کردم وقتی خودمو آروم کردم موقعی که شرایط بسیار سخت بود اونوقت بود که خداوندو انتخاب کردم
در دنیا هم سختی هست هم آسونی این ما هستیم که انتخاب میکنیم چه شرایطی داشته باشیم
این آیه به اینمعنی نیست که اول باید شرایط سخت داشته باشیم بعد شرایط آسون، تو هر شرایطی میشه آسونی رو هم دید
من از خودم مثال هایی دارم که با افکارم در شرایط سخت هرچقدر نگران بودم ، ترسیدم یا غر زدم، شرایط بدتر شد، ولی وقتی یکم خودمو آروم کردم اجازه دادم خداوند شرایطو برام رقم بزنه و منو هدایت کنه به مسیرهای بهتر
به چشم دیدم که وقتی هدف و انگیزه برای زندگی دارم احساسم خوب میشه و احساس بهتری دارم
اینو یاد گرفتم وقتی به هدف رسیدی متوقف نشوی و بری سراغ هدف بعدی
وقتی با توکل و ایمان و باور خوب حرکت میکنی هیچ هدفی نیست که بهش نرسی
استاد جان تک تک این آگاهی ها به ما یاد میدهد که هرچقدر با ایمان و توکل حرکت کنی هدایت میشوی به راه های درست و بهتر
ممنونم از شما استاد جان دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون
هیچ هدفی بزرگتر از خدانیست و همه اهداف دستیافتنی هستند جمله استاد
چقدر توحید و بزرگی و اینکه خداوند تنها نیروی جهانِ وتوانایی خلق زندگیمون را به خودمون داده را استاد در زندگیش اصل و مهم دونسته و چقدر با تعهد و جدیت انجامش داده ،،
خدایا سپاسگزارم که دوباره توحید و ایمان و یگانگیت را بهم نشون دادی تا دوباره د این لحظه ازشب به تو فکر کنم و عظمتت را دوباره به خودم یادآوربشم و بدونم تنها نیروی جهان حامی و پشتیبان منه و میتونم خلق کنم فقط کافیه باورش کنم و بهش اجازه بدم تا زندگیم شکلی را بگیره که دوست دارم اونوقت خودش دست بکار میشه و بهترازآنچه میخواستم را بهم میده
شکر خدا الان زنده،سلامت و درکنار خانواده ام هستم شکرگزارم تنها نیروی جهان ای رب العالمین
آرامش را خداوند باتو تجربه کردم همانجور که گفتید ،،بایاد خدا دلها آرام میشود ،، ذکر ویاد تو ذهن و قلب را در یک راستا قرار و باعث میشه فرکانس درست و پرقدرتی بفرستم
به نام خدا
سلام استاد عزیز و دوستان
واقعا خداوند قلب من را هم باز کرده امروز تعداد باور های توحیدی رو نوشتم باور های ثروت ساز ارزش های زندگی باور های سلامتی موارد شکر گزاری و قوانین که خداوند قلب من را باز کرد را نوشتم چقدر چه عدد که نگم من رسیدم خدایا یعنی اینها را تو به من اموختی یعنی خدایا من یه تضادی که داشتم چقدر برای من محبت الهی بوده تا این قوانین و. باور ها را بدونم امروز یه جایی از احساس رسیدم که خدایا شکرت من سپاسگزارت اگر امروز فرشته مرگ را بسوی من بفرستی من راضی هستم من شاکرم من با داشته هایم خوشبختی و لذت را در زندگی تجربه کردم من را یکتا پرست قرار دادی و من دعوت تو را با تمام وجود لبیک میگوییم خدایا سپاسگزارم که قلب من را باز کردی و قراره چه اتفاقات زیباییی چه اتفاقات فوق العاده ای چه فراوانی های در زندگی من قرار است اتفاق بیفتد من سپاسگزار خداوندم و سپاسگزار استاد عزیزم
سلام براستادان عزیزم
چقدر فایل زیباتر میشه باهمراهی سمادوعزیز دوست داشتنی
چقدر حس وحال شما خوبه چقدرنگاه هایتان عاشقانه است
خداروشکر که فقط زیبایی میبینید وهمراه زیبایی ها هستید
قلبی که به سوی خداوند باز میشود
سباسگزار خانم شایسته عزیز هستم برای انتخاب این عنوان زیبا برای این فایل الهی هستم
خداجانم شکرت دوباره درمداردیدن زیبایی ها قرار گرفتم
این سوره خیلی زیباست من معنی این ایه روچندین بار خونده بودم وفکر میکردم اون بار سنگین همان احساس گناهه که من خیلی داشتم ولی امروز یادگرفتم وفهمیدم ودرک کردم که هدایتم به این سایت وجمع صالحان خداوند وهم مدار شدن باعزیزان سایت بار سنگین من بود که خداوندازدوشم برداشت ومرا هدایت کردبه سمت نور
وقتی ایه الکرسی رو میخوندم که خداوند اهل ایمان رو ازتاریکی ها ی جهان بیرون ارد وبه عالم نور میبرد
وانان که راه کفر ورزیدند انهارا ازعالم نوربه تاریکی هاوگمراهی می افکند اصلن نمی تونستم بفهمم یعنی چه
نورتاریکی برایم کلماتی سنگین بودندومعنی ومفهومشان رادرک نمیکردم وطبق عادت طوطی وار میخاندم
شکرخداامروز فهمیدم هدایت یعنی اسان شدن براسانی ها یعنی حرکت به سمت نوریعنی بیداکردن خداوندیعنی ارامش یعنی خوشحال بودن برای دیدن طلوع افتاب یعنی نگاه کردن باذوق وشوق به زیبایی ها دیدن اسمان زیبا اسمانی که فک نمیکردم این قدر زیبا باشه وبادیدن طلوع وغروبش روحم به برواز دربیاد
خدایاشکرت بارسنگین گمراهی روازدوشم برداشتی وهدایتم کردی به سمت نور
خدایاشکرت هدایتم کردی وقلبم روباز کردی ویادم دادی اصل وفرع چیه
خدایا شکرت باهدایت ودرک این اگاهی ها مرا از بدنه جامعه جدا کردی
من سعی میکنم اگاهانه افکار ورفتارم رو کنترل کنم
یاد گرفته بودم بعداز هرسختی اسانی هست والبته باور هم کرده بودم بدون ذره ای تفکرواندیشیدن
وقتی مشکلی بیش میومد میگفتن اشکالی نداره حتمن بعدش یه اتفاق خوب برات میوفته ودربیشترمواقع اتفاق نمی افتاد وهمیشه درگمراهی ظلمات بودم
ولی امروز یادگرفتم ودرک کردم که همواره همراه هرسختی اسانی هست خودم انتخاب میکنم باافکارم هرلحظه اسان کنم برخودم اسانی را
وانتخاب هرلحظه باخودم هست که درمداراسانی باشم یاسختی فراوانی باشم یاکمبود سلامتی باشم یابیماری ثروت باشم یافقر
خدایاشکرت برای هدایتم به سمت نور وروشنایی شکرت برای درک توحید درک اینکه شفاعت وجودنداره وکسی بین من وخدایم نمیتونه شفیع باشه من هرموقع درخاستی از خدایم داشتنم باتوجه به ایه اذا سالک عبادی به من داده خاهد شد بیواسطه وقتی هم مدار زیبایی ها باشم
خداجانم شکرت برای هدایتم دراین سایت واشنا شدن با اولیای خداوند
سباس گزار وجود تک تک عزیزان خداوند هستم دراین مسیر زیباحس وحالم خیلی عالیه وقتی دراین مسیر هستم وهربارغرق درنجواها وافکارم میشوم احساس سنگینی میکنم ولی دوباره باهم مسیر شدن دراین جاده زیبا سرشارازارامش وسبکبالی میکنم
خیالم میرود تااسمان ها.
بسی بالاتر به دوراز کهکشان ها.
فضابو میشود تابینهایت.
که دریابد نشان از بی نشان ها.
خدابالاتراست ازهرمعلی.
خدانزدیکترازمابرما.
خدارامیتوان باچشم دل دید.
خدارادیده کن یک لحظه دل را.
اگریک لحظه دل رادیده سازی .
ببینی کزدوعالم بی نیازی.
همان یک لحظه بینش کارساز است .
که ایی ازنشیبی برفرازی.
نبندم دل براین میراث دنیا.
ندوزم چشم برخیرات عقبی.
خدایاچشم ودل رابرتوبستم.
نه بردنیاوعقبی چشم دل را.
باخوندن این شعرروحم به برواز درمیاد وحس سبکبالی میکنم هروقت میرم بشت بام خونم تاغروب روتماشا کنم این شعررو زمزمه میکنم وحس حالم خوب میشه
.
سلام ب استاد عزیز و دوستانم
استاد این فایل توحید عملی 9 بود، چقدر حس خوبی داد بهم اصن آرامش موج میزد خدا جریان داشت در اون ماشین.اون نگاه های آرامش بخش تون ب هم، تن صدای آرام تون قربان متانت تون. این شیپ بدن فوق العاده، بهترین و باکیفیت ترینه زندگی تون در هر جنبه ای.خدایا شکرت استاد من با دیدن زندگی شما ب خودم میگم نکنه یه وقت بگی تا فلان جا بسه دیگه نه بازم بهتر بازم بهبود بازم رشد کن.
چند روز پیش ک این سوره رو خوندم حظ کردم از معنی اش و گفتم خدایا درک بیشتری بهم برسان.و امروز هدایت شدم. چه همزمانی اینکه اینترنت منزل ما تموم بشه و من تا نصفه فایل رو دانلود کنم و موفق ب دیدنش نشم و فایل رو با تاخیر 5 روزه ببینم. و بعد دیروز هدایت بشم برای بار گران برداشتن از روی دوشم.ک اول باید اون اتفاق برام می افتاد بعد لذت این فایل رو می چشیدم.
آیا ما سینه ات را گشاده نساختیم ؟
چطور سینه مان گشاده میشود!؟ وقتی خداوند قلب( جایگاه دریافت الهامات) تو را باز میکنه، کمک میکنه ک پیام خداوند رو بهتر بفهمی.
و بار گرانت را از دوشت برنداشتیم!؟
و آیا در نتیجه درک پیام خداوند و عمل به اون الهامات ما بار گرانی رو از دوشت برنداشتیم !؟
استاد: من وقتی خداوند رو ب عنوان تنها منبع قدرت دونستم و حرکت کردم دیدم خداوند چه باری رو از دوشم برداشت. همه چیز در زندگی من تغییر کرد، و بار راننده تاکسی بودن رو از دوش من برداشت و قلب مرا باز کرد.
اگر تو با خدا باشی همون افرادی ک میخوان ب تو صدمه بزنن ب تو خیر میرسونن چه بسا همونا میشن دنباله رو و مشتری خودت.
همان بار گرانی ک گویی پشت تو را میشکست.
اون سختی و زجرهایی ک کمرت رو داشت می شکوند. من فکر میکنم بیشتر ما قبل از شناخت خدا، قبل از شناخت این سایت در سختی بودیم.داشتیم زور میزدیم ک حالمون خوب بشه، زور می زدیم روابط خوب داشته باشیم، زور می زدیم شب آروم بخوابیم، زور میزدیم و می دوییدیم دنبال پول، آره ما در سختی بودیم ولی خدا از سر لطفش ما رو هدایت کرد ب این مسیر، ب شناخت خودش، شناخت قوانین اش.
و نامت را بلند آوازه ساختیم
خداوند ب تو اعتبار میده، خداوند دلهای بندگانش رو ب سمتت متمایل و نرم میکنه، از اطرافیان نزدیکت گرفته تا مردم غربیه.
خانم شایسته : ما دانشجوها تو هر زمینه ای اصل رو از فرع تشخیص می دیم و این مارو از بدنه جامعه جدا میکنه. الله اکبر خدایا خدایا دقیقا من دیروز با یک فردی آشنا شدم ایشون با اینکه داشت ثروت میساخت و خوب هم میساخت باز تو صحبت هاش دولت و مقصر می دونست، خودش رو مقایسه میکرد، نا سپاس بود و اصن استاد من این آدم هارو ک می بینم ایمانم ب سایت ب این صراط مستقیم دهها برابر میشه. میگم ببین چقدر افراد تو درو دیوارن، حاجی تو داری پول میسازی خوب چرا ناسپاسی چرا بین حرفات اسمی از خدا نشنیدم، اصن میدونی توحید یعنی چی، چرا خودت رو با دیروز خودت مقایسه نمیکنی، چرا شرک داری انگشت اتهام ات رو میبری سمت دولت. همینه ک حالت خوش نیست چون چسبیدی ب اون جایگاهی ک هنوز نیومده فکر میکنی با بالا پایین رفتن عدد حساب بانکی ات حالت خوب میشه، ایشون میگفت و من میگفتم من از باورهای مثبتم و ایشون سکوت میکرد (البته من اصلا برای متقاعد کردن شون اون حرفا رو نمیزدم بلکه در جدل با ذهنم بود ک سریع مثال های نقض اش رو تو ذهنم می اوردم ک دهنش رو ببندم) بعد شبش هدایت شدم ب قران یه آیه بود گفته بود تو نمیتوانی آنهایی ک کر و کور هستن رو ب راه راست هدایت کنی، ب خودم گفتم اره بابا ب من چه من چرا حرص کسی رو بخورم بزار هر باوری میخواد داشته باشه خودش نتیجه شو می گیره، با اینکه خودش رو خیلی دنیا دیده میدونست ولی به جرئت میگم نصف باورهای خوب من در مورد خدا و توحید رو نداشت.نصف آرامش منو نداشت، نصف حال خوب منو نداشت.پسر خوبی بود خوب پول میساخت بعد منی ک نصف اونم هنوز پول نساختم 10 برابر اون حالم خوش بود، امیدوار بودم. و اینجا بود اهمیت درک توحید و خداشناسی و خدا دوستی رو بیشتر درک کردم، به خودم گفتم حتی اگه میلیاردر هم بشی ولی خدا رو نداشته باشی حالت خوش نخواهد بود. تو باورهات رو درست کن حالت و خوش کن و حرکت کن پول خودش میاد سمتت. اینجا بود فهمیدم توحید مهم ترین اصله، حتی از ترفند های پولسازی و زرنگ بازی و هر ترفندی ک بقیه میگن خیلی خیلی مهم تره.
به یقین با هر سختی آسانی است.
آری مسلماً با هر سختی آسانی است.
اگر سختی وجود داره نه ب این معنا ک فقط سختی وجود داره، یه سریا تو مدار دریافت سختی ها هستن چون هنوز خدا رو باور نکردن، چون خودشون رو لایق زندگی خوب ندونستن.
یعنی تو این دنیا هم سختی هست هم آسانی این ماییم ک با افکارمون با باورهامون انتخاب میکنیم کدومش رو میخوایم. کمبود یا فراوانی !؟
پس هنگامی ک از کار مهمی فارغ میشوی، به مهم دیگری پرداز
وقتی نزدیک قله اول شدی و قدم های پایانی تو برداشتی مشخص کن قله دوم ات رو ادامه بده و برو سراغ هدف بعدی.
موفقیت مسیر رسیدن ب خواسته هاست نه مقصد آنها، وای ک من دیوانه این فایل تون هستم چون خودم مقصد گرا هستم خیلی ب خودم گوشزد میکنم اهمیت حال خوب لحظه ای ام رو و هر وقت میزنم جاده خاکی و فقط بدنبال نتیجه هستم این فایل تون رو گوش میدم.
موفقیت یک مسیره، مقصد نیست.
یه مسیره برای پیشرفت نه رسیدن ب نقطه ی پایان. چون ب قول سیدعلی هر کاری کنی باز از تو ثروتمندتر هم هست، پس اولویت اصلی ات لذت بردن از روزت از همین یه دونه فایلی ک گوش میدی باشه.
انگیزه زیستن یعنی هدف داشتن، تا وقتیکه هدف داری حرکت میکنی حالت خیلی خوبه اما وقتی هدف نداری انگیزه ای برای زندگی هم نداری.پس سعی کنیم درگیر بی هدفی نشیم. وقتی آدم نتایج خوب میگیره خیلی احتمال داره ک حرکت نکنه پیشرفت نکنه.
میتونی خوشحالی کنی جشن بگیری بخاطر رسیدن ب قله اول. ب خودت پاداش بده جایزه بده ولی تو باد موفقیت اول نخواب فکر نکن ک دیگه تموم ک اگر اینجوری فکر کنی سقوط میکنی.
مثالش پپ، قهرمان جام 3 گانه شد و گفت بعد خوشحالی من تمرکز میکنم برای کارها و برنامه های فصل بعد. بعدش دوباره همه چیز از صفر شروع میشه و ما مشتاقانه میخوایم حرکت کنیم برای فصل بعد برای هدف بعد قدم بعدی.
این اون چیزیه ک آدم رو زنده نگه میداره و باعث پیشرفت میشه.
و با اشتیاق به سوی پروردگارت روی آور
وقتیکه این اشتیاق به سمت پروردگارت رو چاشنی حرکت ات میکنی، همه چیز خیلی آسون تر میشه.
حرکت میکنی و از خداوند میخوای ک کمکت کنه برای هدف بعدی و خدا بهت ایده میده و تو رو هدایت میکنه ب الهامات موقعیت ها و آدم های بهتر.
وقتی با رویکرد به خداوند با اشتیاق با حس خوب با ایمان با باور و توکل ب خدا حرکت میکنی، هیچ هدفی نیست ک بهش نرسی.
واقعا هیچ هدفی نیست ک بزرگتر از خداوند باشه همه چی دست یافتنی عه با خداوند همه چی همه چی.
چه قدرتی بالاتر از قدرت پروردگار !؟ از هیچ تهمت از هیچ تهدید نترسیم، نه توجهی کنیم و نه برامون مهم باشه اصن پیگیری نکنیم جواب پس ندیم.
فقط تو ذهن مون ب خودمون بگیم هیچ کسی در جهان کنترلی بر زندگی من نداره غیر از خودم و اگر من بتونم ایمانم رو ب خداوند حفظ کنم همه چی به نفع من میشه همه چی.
توحید رو بزاریم جای شرک، توکل رو بزاریم جای ترس.اون وقت بارها برداشته میشه و خداوند مارو هدایت میکنه و می بینیم ان مع العسر یسری رو.مسیرمون رو عوض کنیم تا آسونی هارو دریافت کنیم.
سپاسگزارم استاد عزیز، انشاله ک بتونم در عمل توحیدی رفتار کنم.
بنام یکتای هستی بخش
سلاااااام
استاد جانم اینقدرررر محو زیبایی چهره و اندام شما و بانو شایسته شدم که خوب نتونستم فایل رو گوش بدم…فقط داشتم تحسینتون میکردم و قربون صدقتون میرفتم…الخصوص خانوم شایسته که چهره اش به طرز عجیبی نورانی و دلنشین شده…شاید قبلا زیاد به زیبایی ظاهری شما توجه نداشتم ولی از وقتی دوره ی قانون سلامتی رو خریدم دنبال کوچکترین نشانه هام برای تایید این مسیر تا باورهام قوی تر شه…من امروز روز هشتم دوره قانون سلامتی هستم با وجود اینکه خیلی لاغرم ولی ایمان دارم این دوره تو زندگی من طوفان میکنه…
در ضمن بگم که درسته که محو زیبایی شما شده بودم و نتونستم رو فایل خوب تمرکز کنم ولی فرکانس آرامش بی نظیر کلامتون رو دریافت کردم و احساس کردم که قلبم گشاده تر شد…
عاشقتونممممممممممم لایق بهترینها هستید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام مجدد به استاد عباس منش نازنین و خانم شایسته عزیز
سلام مجدد به همه دوستان توحیدی ام
من مجددا دارم روی این فایل کامنت میگذارم…
امروز صبح برای من خیلی عجیب بود
خیییلی عجیب
گویی الان روی آسمان ها دارم پرواز میکنم
به برکت این فایل ترمزی عجیب از خودم را کشف کردم
ترمزی که فکر میکردم آن را کشف کرده ام و برطرف کرده ام اما این ترمز همچنان در درون من در حال جولان بود ، ترمزی با این عنوان که
“خدا برای یکی میخواد و برای دیگری نه”
و این ترمز جلوی این باور من را که من خودم خالق شرایط خودم هستم را گرفته بود
و طبیعتا این ترمزِ من هم از مذهب می آید که نگاه انسان گونه به خدا را برای من تزریق کرد…
مثلا یادم میاد بچه بودم میدیدم طرف داره کلی التماس میکنه تا دل خدا به رحم بیاد تا حاجتش را بده و همین رفتارها در ذهن من این باور را شکل میداد که خدا یک انسان خیلی قوی ای هست
مثلا بچه تر که بودم یادم میامد که طرف میگفت ، خدا شانس بده ؛ نگاه چه ماشینی را سوار شده ؟ کاشکی خدایا برای منم میخواستی… و این نگاه این باور را در من شکل میداد که خدا یک انسان قوی است که اون بالا روی صندلی ای از جنس طلا نشسته و داره دستور میده به فلانی را بدبخت کنید و فلانی را خوشبخت…
اما اصل داستان چیز دیگری است…
“خدا انسان نیست ، خدا یک سیستم است که به فرکانس های ما پاسخ میدهد”
داستان این فایل برای من اینجاست که خانم شایسته به استاد گفتند که
“خدا شما را انتخاب کرد…”
ولی از دقیقه 15:32 تا 16:08 ، یعنی در عرض 36 ثانیه استاد نکاتی را گفتند که حقیقتا من کمتر جایی شنیدم و این 36 ثانیه دریایی از آگاهی را به من عطا کرد
استاد گفتند:
“خدا به یک اندازه به همه ما نزدیک است و این ما هستیم که خدا را انتخاب میکنیم و هدایت میشویم ، نه اینکه خدا ما را انتخاب کنه…”
این جمله خیلی خیلی خیلی برای من قابل تامل بود…
و یادم هست که در یک فایل دیگری استاد گفتن
“این پیامبران بودند که خدا را انتخاب کردند ، نه اینکه خدا پیامبران را انتخاب کرده باشد”
یا در یک فایل دیگری گفتند
“فهم ما از قرآن از اینکه ما بگیم قرآن کتابی است که بر حضرت محمد نازل شده تا اینکه بگیم قرآن کتابی بود که موجود بود و فقط حضرت محمد در فرکانس دریافت آن قرار گرفت ؛ از زمین تا آسمان فرق میکنه”
ما انسانیم و خیلی باید دقت کنیم که نگاه انسان گونه به خدا نداشته باشیم
حالا درسته که ما انسانیم و در دعاهایمان طوری رفتار میکنیم که ممکنه این برداشت بشه که خدا انسان هست اما حواسمون باشه که خدا سیستم گونه رفتار میکنه ، نه انسان گونه
یاد آیه قرآن میفتم که خدا با “پشه” مثال میزنه…
( إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَسۡتَحۡیِۦۤ أَن یَضۡرِبَ مَثَلࣰا مَّا بَعُوضَهࣰ فَمَا فَوۡقَهَاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ فَیَعۡلَمُونَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡۖ وَأَمَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُوا۟ فَیَقُولُونَ مَاذَاۤ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَـٰذَا مَثَلࣰاۘ یُضِلُّ بِهِۦ کَثِیرࣰا وَیَهۡدِی بِهِۦ کَثِیرࣰاۚ وَمَا یُضِلُّ بِهِۦۤ إِلَّا ٱلۡفَـٰسِقِینَ)
[سوره البقره 26]
و با این پشه ، خدا به همه ما میگه که عده ای با همین پشه هدایت میشوند که آنها همان اهل ایمان و تفکر هستد و عده ای با همین پشه گمراه میشوند که آنها همان فاسقانند…
پشه یک نماد قدرت خالقیت خداست که آنهایی که اهل ایمان باشند میگن این نماد حقانیت خداست که چقدر ظرافت در بدن این پشه به کار برده ولی آنهایی که اهل فسق و فجور هستند میگن خدایا پشه؟ این دیگه چه مسخره بازیه؟
همه اینا رو گفتم تا به این امر برسم که قرآن هم همین خاصیت را داره ، عده ای با قرآن هدایت میشن و عده ای با قرآن گمراه…
نمونه علنی گمراهی با قرآن ، میشه گروه داعش در زمان فعلی ما یا گروه خوارج در زمان حضرت علی علیه السلام
حالا خاصیت این گروه گمراه شده اینه که تک بعدی به قرآن نگاه میکنند ، مثلا دوتا آیه بالاتر و پایین تر را نگاه نمیکنن…
مثلا در مورد حجاب فقط میبینند که خدا گفته شال هایتان را برسینه هایتان بیاندازید و دیگر کاری به فرهنگ و موقعیت مکانی اون منطقه و آیات دیگر ندارند و با همین یک آیه حکم جهنم تمام خانم هایی را که موهایشان بیرون است را صادر میکنند
همه اینا را گفتم تا به اینجا برسم که خدا به موسی میگه…
(وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی)
[سوره طه 41]
و ای موسی ، من تو را برای خودم برگزیدم…
(وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُکَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا یُوحَىٰۤ)
[سوره طه 13]
و ای موسی، من تو را انتخاب کردم…
بحث سر واژه “ٱخۡتَرۡتُکَ” است که هم هدایت کننده است و هم گمراه کننده
آدم تک بعدی میگه
“بیا ببین ، خدا خودش میبره و میدوزه ، موسی را انتخاب کرد ، کاشکی ما رو هم انتخاب میکرد…”
و این یعنی نگاه انسان گونه به خدا…
اما انسانی که اهل تفکر است میاد کل داستان موسی را در قرآن میخوانه و اینجوری میگه که
“خب این موسی روزگاری یه قتل انجام میده ، بعدش آواره بیابان میشه ، بعدش عاجز میشه و فرکانس درخواست رَبِّ إِنِّی لِمَاۤ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرࣲ فَقِیرࣱ را به ملکوت خدا ارسال میکنه ، بعدش هدایت میشه و داماد شعیب میشه و بعدش هدایت پشت هدایت ؛ تا اینکه به واسطه بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِی هایش به جایگاهی میرسه که خدا در وصفش میگه ٱخۡتَرۡتُکَ”
و بعدش با خودش میگه
“اگر موسی توانست ،منم میتونم زیرا که موسی هم بشری بود مثل من”
و این نگاه درست است به سیستم رب العالمین که منجر به هدایت ما به الله میشود
حالا من با یک مثالی این سیستمی بودن جهان را بهتر درک کردم که اینجا میگم تا همه ما بهتر بتونیم درکش کنیم
استاد در کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم گفتند که هر جا از واژه ” ما ” استفاده شده یعنی سیستم…
حالا این سیستم چیه؟
تصور کنید دانش آموزی در یک مدرسه درس میخواند
این دانش آموز در رشته ریاضی رتبه یک المپیاد استان را میاره
حالا مدیر مدرسه در یک مراسمی ضمن تشکر از این دانش آموز و دادن هدیه ای به او در برابر همگان ؛ میاد میگه
“ما توانستیم امسال رتبه یک المپیاد ریاضی را در استان کسب کنیم”
وقتی که مدیر میگه ما ، یعنی سیستم و این سیستم شامل خود محیط مدرسه و کلاس میشه ، شامل معلمانی که به بچه ها تعلیم دادند میشه حتی شامل اون سرایدار مدرسه که قبل از ورود بچه ها مدرسه را جارو زده میشه و…
و نکته مهممم اینجاست که شامل خود اون دانش آموز رتبه اولی مدرسه هم میشه که از این فضا استفاده کرد و خواست و تلاش کرد و به جایگاه رتبه یکی المپیاد استان رسید…
و حالا اگر در اینجا ، این دانش آموز در برابر مدیر مدرسه بایسته و شکایت کنه از مدیر که چرا رفتی گفتی ما توانستیم…؟ مگر ندیدی که چقدر من تلاش کردم؟ مگر ندیدی شبم را به صبح و صبحم را به شب دوختم تا رتبه یک شوم؟ مگر ندیدی…؟
چقدر بی معرفتیه (حالا اگر منصفانه فکر کنه میبینه که مدیر مدرسه در آن مراسم جلوی همه از او تقدیر کرد و او را به همه نشان داد)
و اگر بجای این شکایت ها بیاد در برابر همه به مدیر مدرسه بگه
ممنونم آقای مدیر ، اگر مدیریت شما و ایجاد این فضا برای من نبود من هرگز به چنین موفقیتی نمیرسیدم و اعتبار تمام موفقیتش را به مدیر مدرسه بدهد…
اینجا چقدر زیباتر میشود…
این فقط یک مثال بود تا بهتر درک کنیم
خدا مدیر است و تمام این عالم دستان این مدیر و ما دانش آموز…
حالا مساله این است که
آیا ما به عنوان دانش آموزان این عالم آیا میخواهیم؟
و اگر بخواهیم تمام این مدرسه عالم بسیج میشوند برای هدایت من به سمت خواسته ام…
الان فکر کنم بهتر معنای أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَکَ صَدۡرَکَ و ما بقی آیات این سوره را بفهمیم
ای محمد، آیا ما ما ما قلبت را باز نکردیم؟
ای محمد، آیا ما ما ما…
الان فکر کنم بهتر معنای این صحبت استاد عباس منش را در این فایل بفهمیم که گفتن
اعتبار تماااام موفقیت های من مربوط به خداست
خدایا شکرت
الان بهتر معنای آیه زیر را میفهمم
وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ مَا زَکَىٰ مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ أَبَدࣰا
[سوره النور 21]
خدایا شکرت
الان بهتر معنای آیه زیر را میفهمم تا یه وقت منیت سراغ من نیاید و بجای منیت همواره بگویم تو تو تو
(یَـٰۤأَیُّهَا ٱلۡإِنسَـٰنُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ ٱلۡکَرِیمِ)
[سوره الانفطار 6]
خدایا شکرت
الان بهتر معنای آیه زیر را میفهمم که من بدون تو هیچم و هر چه دارم از توست و از این مدیریت تو ضربان های قلب من است که مرا سر پا نگه داشته و…
(وَمَا تَوۡفِیقِیۤ إِلَّا بِٱللَّهِ)
[سوره هود 88]
خدایا شکرت
من آمدم در مورد ترمز “نگاه انسان گونه به خدا ” نوشتم اما الان که نگاه میکنم میبینم یک ترمز دیگر من هم خود به خود داره حذف میشه
ترمزی که من اسمش را میگذار “پس بقیه چی”
و بهترین جواب خودش می آید که
بقیه کافیه بخواهند و از امکانات این مدرسه استفاده کنند و تلاش کنند…
خیلی مسخره است که در یک مهمانی باشیم و من مشغول استفاده از مواهب سر سفره باشم اما دوستم نخواهد از خوراکی های سر سفره بخورد و من دلسوزش شوم و بخواهم به زور به او خوراکی دهم…
استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز ، بسیار ممنونم از شما که با این صحبت هایتان درس بزرگی را به من دادین…
سلام و سپاس از شما بابت حرف های زیبا و چراغ افروزتان.
همه چیز در سیطره ی خداوند است و او به همه چیز محیط است.
تمام ما ذرات عالم هستیم و اگر هر بنده ای را عزیز می کند به یاد این شعر می افتم:
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند.
خدایا شکر که در این فرکانس هستم فرکانس هم سویی با انسان های در جستجوی معنا و فرکانس شکرگزاری.
شما چشمک های خداوند هستید و عشق به خدا را یادآور می شوید.
سربلند و دلارام در پناه خدا و زیر سایه ی مهدی علیه السلام باشید.
بنام خداوند جان
سلامی دوباره به استاد عزیز امروز فکرکنم چهارمین کامنتی هست که میذارم
میدونی استاد حالم خوبه کلی فایل ناب و درجه یک گوش دادم سطح انرژیم عالیه عالی.
استاد جان این فایل بینظیر بود و مایلم چندتا مثال از خودم بنویسم.
دوستان عزیز این مسیری که با ورود به این سایت شروع میکنید اینقدر تغییراتش زیبا و آهسته آهسته رقم میخوره که انگار ن انگار اتفاقی افتاده و فقط افراد بیرونی میتونن بگن چقدر تغییر کردیم.
دوستان همین مسیر و همین خدایی که میپرستیم اینقدر دستمو گرفته و بهم عزت و احترام داده که الان که یادم میاد اشکام سرازیر میشه.
4سال پیش وقتی تازه بعد از اتمام خدمت سربازی عقد کردیم من و عزیزدلم( من ساکن دزفول استان خوزستان عزیزدلم ساکن قیدار استان زنجان) استاد جان گوشی نداشتم.پول نداشتم.لباس گرم مناسب نداشتم و وقتی میرفتم زنجان از سرما یخ میزدم.
استاد جان اینقدر بی ارزش بودم بین فک و فامیل که فقط خدا میدونه.
چون خونواده سطح پایین بودیم از لحاظ مالی کسی از دوستان و آشنایان محل به ما نمیذاشتن و بی ارزش بودیم.
خداروشکر با لطف و مرحمت خدا با عزیزدلم عقد کردم و همه منتظر این بودن بزودی از هم طلاق بگیریم چرا چون بی پول و بی ارزش بودم و میگفتن زنش باهاش نمیسازه چون بیکاره.
استاد جان واقعا پولی نداشتم و ایده ای برای کارکردن نداشتم.
کاملا معجزه آسا خدا هدایتم کرد به کار خرید و فروش انواع یخچال و فریزر صنعتی.
خداروشکر الان بعد از گذشت سه سال وخورده ای از اون موقه بنده بین تماااام دوستان و آشنایان و آهالی روستا بعنوان فرد ثروتمند و خیلی خوشبخت معروفم.
همه حسادت میکنن به زندگی من ولی من حتی یک ذره به کسی فیس و افاده ندارم.
با خودم در صلح هستم و عاشق زنم و دخترم هستم.
هرچیزی که دلم میخواد میخرم.انواع لباس سرد و گرم از هر کدوم چندین تا.
گوشی های لمسی آخرین مدل.هرچی دلمون میخواد میخریم و میخوریم.
کسب و کار شخصی خودم را دارم.خونه و فروشگاه ساختم.زندگی درجه یک و پر از آرامش دارم.
مهمتر از همه این سایت عالی و الهی را دارم و هرروز روی خودم کار میکنم.
واقعا اگه خدا نبود چطور میتونستم به اینجا برسم؟!!
الان محرم هست و همه سیاه پوشیدن و ادای آدمهای ناراحت و غمگین را درمیارن ولی نمیدونن قانون چیه نمیدونن امام حسین بخاطر عشق خودش شهید شد و به لقا الله رسید.
نمیدونن حال خوب داشتن بهترین و مهمترین کار جهانه و امام حسین بخاطر رسیدن به حال خوب رفت و شهید شد.
با اینکه محرم هست ولی بنده بدون عذاب وجدان دارم زندگیمو میکنم و کارامو انجام میدم و میدونم هرچی باید اتفاق بیفته تهش برمیگرده به حال خودم.
الهی صدها هزار مرتبه شکرت و سپاسگزارتم.
و این تازه شروع داستان زندگی من هست.
بزودی میخوام مهاجرتم را شروع کنم.
آخ استاد جان چکار کردی با ما.خدا بهتون عزت روز افزون بده.
شب خوش
عاشقتونم
سلام ،
سلام استاد عزیزم و همه هم فرکانسی های پراز عشق
من امدم داستانی رو براتون تعریف کنم که به نظرم چیزی جز معجزه نمیتونه باشه
گوش دادن به این فایل عجیب منو متحول کرد یاد گذشته ای از خودم افتادم که چطور زیر بار سنگینی از زندگی که خودم برای خودم ساخته بودم داشتم له میشدم ولی درست زمانی که امدم و به خدا گفتم ابرو و عزت دست خداست برای همیشه اروم شدم و خداوند بعد از سالها جواب اینکه به خودم امده بودم و همه چیز رو به خدا سپرده بودم رو داد. نمیدونم از کجا شروع کنم من با فردی که بیماری پارونوئید داشت سال 93 ازدواج کردم خب این ازدواج ناموفق بود سال 94 از این زندگی که احساس میکردم تو برزخ و یا جهنمم امدم بیرون ، کم کم متوجه شدم ایشون پیجی زدن و دارن به دیدگاه خودم در اون زمان، ابروی منو میبرن. هر شب کار من شده بود گریه یهو به خودم امدم و گفتم اخه مگه ابرو و عزت دست اونه اگر خداوند بخواهد تورو میبره بالا. 7 سال گذشت تا وقت ازدواج دوباره ام، شب خواستگاریم همسرم بهم گفت من تورو نمیشناختم، اون پیج باعث شد من روی تو حساس بشم و ببینم تو کی هستی، این شد که من تورو شناختم و جذبت شدم ، وای نمیدونید وقتی این حرفو شنیدم چه حالی بهم دست داد واقعا معجزه خداوند رو احساس کردم و همون موقع به همسرم گفتم یعنی خدا صدای گریه های منو شنید
گفت بله عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!!!
حرف های استاد و این ایه ها واقعا منو متحول کرد تازه فهمیدم خداوند چقدر به من لطف داشته و درست از وسط دل دشمن به من عزت داده…
حالا هم کنار کسی هستم که خیلی زود امد تو فرکانسم و حالا به طرز عجیبی تو فرکانس استاد عباسمنش هستیم چون همیشه از خدا خواسته بودم با کسی ازدواج کنم که هم مسیر و هم فرکانسمه و خدا هم از جایی که فکرشو نمیکردم به انتخاب خودش همسری رو برام فرستاد که بسیار دوسش دارم…….
خدارو شکر میکنم برای این فایل زیبا که حسابی اشکمو در اورد و باعث شد بیشتر شکر گذار خداوند باشم و بهتر درک کنم که خداوند چطور انسانی رو که به سمتش برمیگرده رو، بار سنگین رو از روی دوشش برمیداره و اونو پر اوازه میکنه و بهش عزت میده
دوستون دارم
در پناه خداوند لحظات شیرینی رو سپری کنید….
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز️
استاد جان در مورد شرح صدر و گشادن سینه باید بگم که من هم وقتی که از قوانین جهان هستی آگاه نبودم واقعا متحمل اتفاقات و شرایطی بودم که ناآگاهانه داشتم برای خودم رقم میزدم
البته همون حالت ناآگاهانه هم اتفاقات خوب هم رقم میزدم ولی خودم نمیدونستم خودم دارم این کارو میکنم
یاد گرفتم وقتی که اجازه دادم خداوند باهام حرف بزنه و خودمو آروم کردم صداها و الهامات خداوندو شنیدم
این همون چیزیه که شما گفتید این ما هستیم که خداوندو انتخاب میکنیم، دقیقا همون کاری که من کردم وقتی خودمو آروم کردم موقعی که شرایط بسیار سخت بود اونوقت بود که خداوندو انتخاب کردم
در دنیا هم سختی هست هم آسونی این ما هستیم که انتخاب میکنیم چه شرایطی داشته باشیم
این آیه به اینمعنی نیست که اول باید شرایط سخت داشته باشیم بعد شرایط آسون، تو هر شرایطی میشه آسونی رو هم دید
من از خودم مثال هایی دارم که با افکارم در شرایط سخت هرچقدر نگران بودم ، ترسیدم یا غر زدم، شرایط بدتر شد، ولی وقتی یکم خودمو آروم کردم اجازه دادم خداوند شرایطو برام رقم بزنه و منو هدایت کنه به مسیرهای بهتر
به چشم دیدم که وقتی هدف و انگیزه برای زندگی دارم احساسم خوب میشه و احساس بهتری دارم
اینو یاد گرفتم وقتی به هدف رسیدی متوقف نشوی و بری سراغ هدف بعدی
وقتی با توکل و ایمان و باور خوب حرکت میکنی هیچ هدفی نیست که بهش نرسی
استاد جان تک تک این آگاهی ها به ما یاد میدهد که هرچقدر با ایمان و توکل حرکت کنی هدایت میشوی به راه های درست و بهتر
ممنونم از شما استاد جان دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون
به نام خدا
هیچ هدفی بزرگتر از خدانیست و همه اهداف دستیافتنی هستند جمله استاد
چقدر توحید و بزرگی و اینکه خداوند تنها نیروی جهانِ وتوانایی خلق زندگیمون را به خودمون داده را استاد در زندگیش اصل و مهم دونسته و چقدر با تعهد و جدیت انجامش داده ،،
خدایا سپاسگزارم که دوباره توحید و ایمان و یگانگیت را بهم نشون دادی تا دوباره د این لحظه ازشب به تو فکر کنم و عظمتت را دوباره به خودم یادآوربشم و بدونم تنها نیروی جهان حامی و پشتیبان منه و میتونم خلق کنم فقط کافیه باورش کنم و بهش اجازه بدم تا زندگیم شکلی را بگیره که دوست دارم اونوقت خودش دست بکار میشه و بهترازآنچه میخواستم را بهم میده
شکر خدا الان زنده،سلامت و درکنار خانواده ام هستم شکرگزارم تنها نیروی جهان ای رب العالمین
آرامش را خداوند باتو تجربه کردم همانجور که گفتید ،،بایاد خدا دلها آرام میشود ،، ذکر ویاد تو ذهن و قلب را در یک راستا قرار و باعث میشه فرکانس درست و پرقدرتی بفرستم
شکر خدا بابت سایت عباسمنش