https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-19 06:08:272024-09-08 08:12:02قلبی که به سوی خداوند باز می شود
742نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
هر در که زدم صاحب آن خانه تویی تو/ هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو/مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
پروردگار عشق… ازت بی نهایت سپاسگزارم، حالا که طلب توحید کردم بی وقفه آدرس کوچه پس کوچ های توحید میاد.
استادم عزیزم نازنینم سلام…. مریم جانم که خورشید کم میاره جلوی نور وجودت خوش برگشتی به چشمان منتظر من. احساس می کنم یکی دو هفته ای پارادایس نبودی و الان داری برمی گردی. چشم ما روشن.
عشق و ارادت و تحسین منو بپذیرید.
عاشق اون تیپ سِت مشکی و ساعتهای بندزرد خوشگلتون شدم.
الهی با چه زبانی با چه ادبیاتی تشکر کنم برای اینهمه سرسبزی و حاصلخیزی و نعمتی که آفریدی. آخه مگه میشه تکه ای در زمین اینقدر زیبا باشه. جاده ای که تا بی نهایت کشیده شده میون اینهمه جنگل و آبادانی. اتومبیلی با این حد از استاندارد و شیکی و راحتی که وقتی از روی ریل قطار عبور میکنه یه ناز به بدن سرنشیناش میده و رد میشه.
آیا کسی که خدا سینه اش را برای [پذیرفتن] اسلام گشاده است، و بهره مند از نوری از سوی پروردگار خویش است [مانند کسی است که سینه اش از پذیرفتن اسلام تنگ است؟] پس وای بر آنان که دل هایشان از یاد کردن خدا سخت است، اینان در گمراهی آشکار هستند.
شما زوج بی نهایت زیبا و روشن روان که ایمان دارم در تمام کیهان بگردیم، حتی اگر به جز این زمین زمینهای دیگری هم باشه که موجودات زنده ای روش باشن که قدرت تفکر و اختیار داشته باشن، من به جرأت قسم می خورم الهی تر و نزدیکتر به اصل و ذات پروردگار نسبت به شما دو استاد وجود نداره.
———————————————————————————————-
به محض اینکه عنوان فایل رو دیدم اشکم سرازیر شد. قلبی که به سوی خدا باز می شود
این روزها که تنها دغدغه ام شده نزدیک شدن و هماهنگتر شدن با رب، این روزهایی که تازه داره چشمم به حقیقت جهان باز میشه که هرچی اراده کنم داشته باشم فقط باید اول به منبع و سرچشمه نعمت وصل بشم تا خودش دست منو بگیره و قدم به قدم هدایتم کنه،
این روزها و هفته ها و ماه هایی که هر روز و هر ساعتش که می گذره بیشتر به عمق این واقعیت پی می برم که همه چیز رو ول کن و فقط به دریافت الهامات تکیه کن…..
مثل زندانی که دنبال خروج از زندان خودساخته اش هست، دارم بوی نور رو استشمام می کنم، و خداوند امروز به من گفت له مقالید السماوات و الأرض تمام کلیدها به دست اوست.
پس درست اومدم.
اوایل حرکتم برای بهبود شخصیت با ذهن خودم می خواستم مسائلم رو حل کنم و همیشه در کوچه پس کوچه های پر از ابهام، در این هزارتوی دوری از نور، در کلاف سردرگم باورهای کژ و زنگ زده راه خروج رو گم می کردم.
به مرور در محضر استاد نازنینم و با جدی گرفتن درسهاشون دارم یاد می گیرم همه چیز اوست و هیچ نیست جز او.
هر باری که در قلبم رو آگاهانه به سوی نور باز کردم خودش با شیواترین بیان کاملترین معانی رو به قلبم سرازیر کرد و من فقط ذوب شدم و اشک ریختم.
خودشه که بار سنگین ناآگاهی و بی ایمانی رو از دوش من برداشته. خودشه که روح منو باصفا و ذهن منو جویا کرده تا بتونم هدایت های بیشتر، آموزه های کاراتر، دوستان توحیدی تر، نوشته های خالصتر رو ببینم.
الهی شکر که میتونم زمانهایی رو در زندگیم به خاطر بیارم که هنوز اطلاع دقیقی از این قوانین نداشتم ولی تونسته بودم با روح الهیم ارتباط برقرار کنم و معنی توحید رو عملی کنم و نتیجه البته که شگفت انگیز شد. جهان به من اعتبار می داد در صورتیکه ناآگاهانه می دونستم خدا برام اون تاج زرین رو ساخته بود و روی سرم گذاشته بود. همیشه شکرگزارش بودم و هستم. ولی شکرگزاری اندک من کجا و اینهمه منتی که بر سر من داره از ابتدای آفرینشم تا ابد کجا…
و خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، در حالی که زمین در روز قیامت یکسره در قبضه قدرت اوست، و آسمان ها هم درهم پیچیده به دست اوست؛ منزّه و برتر است از آنچه با او شریک می گیرند.
امان از شرک که موذیترین نفوذها رو در قلبمون کرده و جز با اتصال و یاری خودش توانایی از بین بردنشون رو نداریم.
——————————————————————–
زمانی که تنها هدف و آرزوی زندگیم گذشتن از سد کنکور بود و اعتبار و موفقیت رو در اون می دیدم که دانشگاه دولتی قبول بشم، بر خلاف اکثر دوستانم که درگیر رقابت و حواشی شده بودند من فقط سرم رو به کار خودم گرم کردم و هر آنچه در توان داشتم به کار گرفتم. اونجا بود که یادم میاد فقط از خدا می خواستم و باهاش خیلی حرف می زدم. و چه نتیجه بزرگتری از اونچه انتظار داشتم به من هدیه کرد.
همون رشته ای که دوست داشتم (فیزیک اتمی) اما نه شهرستان بلکه تهران. با اینکه از قبل تواناییش رو در خودم نمی دیدم. و جالبه که نتیجه من از همه اون دوستان پرحاشیه ام بهتر شد.
هرجا خودم حس کردم به واسطه کار ناشایستم از خدا دور شدم در باتلاق خود ساخته بیشتر فرو رفتم. و دقیقا زمانیکه خودم رو پذیرفتم و بخشیدم شرایط به نفعم تغییر کرد.
تا جایی که دیگه توی شبهای قدر برای بخشش گناهان گریه نمی کردم بلکه بخاطر بزرگی و بخشایندگی خداوند اشک می ریختم. از حساب نعمتهایی که خدا بهم داده بود عاجز بودم و از روی سپاسگزاری اشک شوق می ریختم. همون زمانها بود که خدا دلم رو از غم جدایی از محبوبم رها کرد. چون ازش خودش رو طلب کردم. چون خواستم که دلم رو از غیر خودش خالی کنه.
و او به زیباترین شکل هدایتم کرد به ازدواجی شیرین و پر از نعمت. بصورتیکه در همون سال اول ازدواجم به هرآنچه در اون زمان از نعمتهای دنیا آرزو داشتم رسیدم. (عشق، فرزند، خونه، ماشین، راحتی و آسایش)
این ماه ها و روزهای اخیر که در مرحله جدیدی از زندگیم هستم و قصد تغییر انقلابی خودم رو دارم با هر آگاهی و هر احساسی که تجربه کردم بیشتر و بیشتر به این نتیجه رسیدم که ذهن فقط یک ابزار برای اجرای اون دستوریه که از طرف فرمانروا میرسه. رب العالمین از طریق روح من بهم وحی میکنه و من وظیفه دارم برای سعادت خودم با استفاده از مهندس ذهن اجراش کنم. اگر از منبع فرستنده دور بشم سیگنال قطع میشه و ذهنم منو کورکورانه به قعر دریا میکشونه. به همین سادگی!
دریافته ام که ذهن نور نداره. وظیفه اش فقط حفظ حیات منه. و اگر درست هدایت نشه خودش باعث نابودی حیات من میشه.
این روزها دارم بیشتر حس می کنم همزمان ان مع العسر یسری هست. این شیفت از عسر به یسری فقط با ذهن و باور من انجام میشه. مثلا همین الان من در کرج خوش آب و هوا زندگی می کنم در صورتیکه خانواده ام که باور درستی راجع به مهاجرت ندارن در هوای جهنمی اهواز دارن گرما تحمل می کنن.
بله، قلب و روح الهیه که میتونه به سوی نور باز بشه و بشه رهگشای ذهن. پس من برای نجات خودمم که شده باید هر روز و هر ثانیه روحم رو به منبعش، به سرمنشأ خیر جهان متصل نگه دارم.
بی تردید به تو و به کسانی که پیش از تو بوده اند، وحی شده است که اگر مشرک شوی، همه اعمالت تباه و بی اثر می شود و از زیانکاران خواهی بود.
بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَکُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ
بلکه فقط خدا را بپرست و از سپاس گزاران باش.
———————————————————————————–
خدایا ازت عذرخواهی می کنم و می دونم که همین الان از گناهم درگذشتی. اون زمانهایی که حرف لغو و بی منطق اون عده نادان رو پذیرفتم که می گفتن خانمها در چند روز از ماه ناپاک هستن و اجازه نماز خوندن و روزه گرفتن و حتی لمس قرآن رو ندارن. با اینکه هیچ آیه ای در تاییدش پیدا نکرده بودم.
خدایا منو ببخش که زودتر نفهمیدم صلوه جدای از جسمه و تو منو اینگونه خلق نکردی که مجبور به دوری از تو باشم.
خدایا شکرت که در هر وضعیتی صلوه رو به جا میارم و گرفتار نادانی گمراهان نمیشم.
خدایا شکرت که جسارت گفتن این حرف رو به من دادی.
—————————————————————————————–
استادم بی نهایت تحسینتون می کنم که در موردی که اختلاف نظر داشتید اینقدر صبورانه و محترمانه نظرتون رو بیان کردید. منظورم اون مساله انتخاب شما از طرف خداست.
چقدر زیبا صبر کردید تا صحبتشون تموم شه و به حرف عزیزدل همه ما احترام گذاشتید و بعدش فقط گفتید من با این مساله مقاومت دارم نه اینکه بگید این حرف اشتباهه. چقدر من از این رفتار شما درس گرفتم.
وجودتون برای این جهان برکته. خدا شما رو برای ما حفظ کنه.
مریم جانم گوارای وجودت اینهمه نعمت. عاشق این روحیه پژوهشگری و شاگردی کردنتم که ازت یه پا استاد ساخته. مگه هر کسی لیاقت داره که نفس به نفس استادمون با این حجم از توحید و ایمان، زندگیش دریایی سراسر لذت و نعمت و آگاهی باشه؟
درود و خداقوت به اساتید عزیزم و همه دوستان جانم در این مسیر زیبایی الهی
این فایلها هدایای خداوند به ماست
از وقتی که دوره کشف قوانین رو آغاز کردم توی تمرین تقریباً اکثر روزهام نوشتم که میخوام هدیه دریافت کنم و الان که این فایل رو دیدم به یاد آوردم که خداوند هر روز داشته به من هدیه میداده و من متوجهش نبودم. این سری فایلهای اخیر استاد اصلاً یه جنس توحیدی خیلی خاصی داره و من رو بهشدت تحت تأثیر قرار داده.
واقعاً سپاسگزار خداوند هستم که این آگاهیها رو به استاد عزیزمون الهام میکنه و سپاسگزار استاد عزیزم که به این الهامات عمل میکنه و سخاوتمندانه با ما بهاشتراک میگذاره.
یه نکتهای که در این فایل خیلی توجهم رو بهخودش جلب کرد و ایمانم رو به شما در تشخیص اصل از فرع خیلی بیشتر کرد و بهم نشان داد که چقدر شما عالی روی توحید کار کردید زمانی بود که خانم شایسته داشتن در مورد شما صحب میکردن و شما را تحسین میکردن و همان موقع با این که شما درحال رانندگی بودید اما شاخکها انگار تیز شد و سریع مو رو از ماست کشید بیرون. شاید هر کسی جای شما بود از اینکه یه نفر داره تحسینش میکنه اصلاً وارد یه فضای دیگهای میشد و برای اینکه تو ذوق طرف مقابلش نزنه با صبحتهاش همراهی میکرد اما با اصلاح صحبت خانم شایسته ثابت کردید که چقدر توحید برای شما الویت داره به هر چیز دیگری و این برای من و همه دوستانی که در این جمع هستند خیلی ارزشمنده که الگو و راهنمایی مثل شما داریم.
همانطور که خودتون هم قبلاً اشاره کردید که حتی اگر من هم نبودم شما به یه طریقی هدایت میشدید به این آگاهیها چون در مدارش قرار گرفتید و دریافتش میکردید و این موضوع چقدر به ما کمک میکنه که اولاً اصل رو از فرع تشخیص بدیم یعنی باز دچار شرک نشیم که بخوایم اعتبار این مسیر رو به فرد خاصی بدیم و دوماً چقدر بهمون قدرت میده که زندگیمون رو خلق کنیم. در نگاه خیلی از ماها این هست که آدم نباید زیاد از خودش تعریف کنه و اینکه بخوای بگی من خودم هستم که خلق کردم برای خیلیها غرور حساب میشه اما من به شخصه میبینم که شما چقدر عالی جایی که باید اعتبار رو به خودتون و قدرت اراده و انتخابتون بدید و جایی که باید اعتبار رو به خداوند بدید دقیق عمل میکنید و میتونید اینها را از هم تمییز بدید، واقعاً این حد از درک و عمل تحسینبرانگیزه.
هدایت من به این فایل و فایل جلسه 5 دوره کشف قوانین که در این 1-2 روزه اتفاق افتاد دقیقاً مصادف شد با اینکه من از یه چالش تقریباً طولانی که در راستای اهدافم بود به عالیترین شکل ممکن گذر کردم و پیش از اینکه بخوام دچار بیانگیزگی و بیهدفی بشم این آگاهیها سر راهم قرار گرفت و باعث شد که اهدافم رو دوباره به یاد بیارم و این بار با یک برنامه بسیار دقیقتر و منظمتر و یک روحیه پرقدرتتر وارد مسیر چالش جدید خودم بشم. یعنی دقیقاً همینه که موفقیت مسیره، نه مقصد.
اینکه من دارم آگاهتر، عملگراتر، کمتر نگران و بیشتر امیدوار و متوکل میشم این یعنی موفقیت. اینکه من دارم هر روز ورژن بهتری رو از خودم ارائه میدم یعنی موفقیت. اما این موفقیت حتماً نیاز به تعهد داره.
وقتی صحبتهای شما را در فایل جلسه 5 و اشارهای که در این فایل کردید به اینکه خودتون هم دچار بیهدفی و بیانگیزهای شدید، باوجود اینکه به همه خواستههای خودتون رسیدید، بهخوبی فهمیدم که چقدر مسیر رو درست اومدم. هیچکسی رو ندیدم که بخواد انقدر شفاف این مسئله رو توضیح بده چون من فکر نمیکردم که فردی مثل استاد عباسمنش هم بخواد درگیر روزمرگی بشه و همین اشاره چقدر به من کمک کرد که متوجه ویژگیهای انسانی خودم و قوانین جهان بشم که باید همیشه به فکر رشد و بهبود باشم و درک کنم که ما قرار نیست به جای خاصی برسیم، قراره که بهتر شدن خودمون رو ببینیم در مسیر. به همین دلیله که برای خیلیها شکل زندگی امثال ایلان ماسکها قابل درک نیست و تعجب میکنند که چرا فردی در موقعیت او خیلی وقتها در کارخانه میخوابه و یه لباس خیلی ساده میپوشه بدون هیچ زیورآلاتی و اکثراً حتی موهاش هم بهم ریختس. چون موفقیت و پیشرفت تو ذهن این فرد جور دیگهای تعریف شده. من خودم این مصاحبه رو ازش دیدم که درباره شکل زندگی افراد موفق نکوهشی داره و اشاره میکنه که بسیاری از بیلیونرها دارند یک سطح پوشالی و عامهپسند از موفقیت رو نشان میدن و نمیان به اصول موفقیت بپردازند.
چقدر نگاه این فرد به نگاه و مسیر استادمون نزدیکه واقعاً. دقیقاً استاد هم هیچوقت دنبال نشان دادن زرق و برق نیست و اصلاً این حس به آدم دست نمیده که خوب چی که الان داری این خانه یا این ماشین یا این وسیله رو نشون میده، تماماً برای تقویت باورهاست.
دیشب داشتم قسمت 72 سفر به دور آمریکا رو میدیدم و با خودم گفتم آخه مگه میشه یه فایل 10 دقیقهای انقدر آموزنده باشه.
چون استاد تمرکزش روی اصله واین خودش کار رو پیش میبره. چقدر این تعبیر خانم شایسته زیباست که ایمان یعنی برداشتن کانون توجه از روی ناخواستهها و معطوف کردن کانون توجه روی خواستهها بهشکل مستمر. این همان مصداق بارز آیه ان معالعسر یسری است. شرایطی که ما درونش هستیم میتونه سخت باشه و همزمان هم میتونه آسان باشه. اینکه برای ما چطوری پیش میره بستگی به نگاه خودمون داره. اگر ما توجه کنیم به زیباییها و نعمتها آسان میشیم برای آسانیها و اگر روی برگردانیم از زیباییها، یعنی وقتی بهطور آگاهانه به کانون توجهمون جهت ندیم ناخودآگاهمون طبق برنامهریزی خودش توجه میکنه به نازیباییها و به این شکل آسان میشیم برای سختیها.
اینجاست که پی به حرف استاد میبریم که وقتی داره از دوران بندرعباس تعریف میکنه میگه خودم کردم و وقتی هم داره از شرایط مطلوب الان صحبت میکنه باز هم میگه خودم کردم چون خداوند جهان رو برای خلق زندگی برامون آماده کرده و این قدرت رو به خودمون داده که بخوایم خلق کنیم. اینکه من بگم شرایط خوب زندگیم رو خودم خلق کردم غرور نیست اتفاقاً خود توحیده، همانطور که من باید اعتراف کنم که زمانی که سختی کشیدم و یا میکشم هم باز خودم خلق کردم چون خدای من عادله چیزی رو برای من انتخاب نمیکنه یه سیستمی رو طراحی کرده که هر چیزی که ما انتخاب کنیم رو همان رو بهمون برمیگردونه، پس اگر من نیکی کنم نیکی برمیگرده و اگر بدی، بدی. نه اونجایی که اوضاع سخت پیش میره خدا مقصره، نه اونجایی که آسانی اتفاق میفته خدا برامون انتخاب کرده. همه چیز داره طبق سیستم پیش میره.
چقدر عالیه که به یاد بیارم از زمانی که نگاه به جهان عوض شد همه چیز در زندگیم تغییر کرد. از زمانی که یاد گرفتم قدرت فقط و فقط دست خداست و نباید روی هیچکس حساب کنم، نباید دستم جلو کسی دراز باشه، نباید دنبال کسی باشم که بهم عشق بورزه، نباید از کسی توقع داشتم باشم و باید توجه کنم به زیباییها و تحسین کنم اگر میخوام بیشتر تو زندگی داشته باشم همه چیز دگرگون شد چون جهان داره طبق سیستم عمل میکنه.
این فایل مهر تأییدی بود برای اهداف و برنامههای جدید زندگیم و خداوند بهم گفت که تو هر چی بخوای من مهر تأییدم رو پای آن خواهم زد و از تو با تمام قوا حمایت خواهم کرد پس با قدرت پیش برو و نگران قدم بعدی نباش.
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
اضافه شدن خانم شایسته به آموزشهای استاد واقعاً تأثیر دورهها و جلسات رو بارها و بارها بالاتر برده و من خیلی ازشون سپاسگزار هستم، ایشون برای من یک الگوی بسیار بزرگه که ثابت میکنه که چقدر انسان لایقه و قدرت داره که زندگیش رو بهشکل دلخواهش بسازه. همه ما دوست داریم که استاد رو از نزدیک ببینیم یا باهاشون ارتباط داشته باشیم اما در عمل به آگاهیها خود من اون تعهد و ایمان کافی رو نداشتم و در این بهروزرسانیها متوجه شدم که خانم شایسته چقدر عالی قوانین رو درک کردند و چقدر عالیتر بهشون عمل میکنند که شایسته حضور در نزدیکترین حالت ممکن در زندگی استاد رو دارند. واقعاً دمتون گرم
این رو هم بگم که چقدر زیبا هستید و روز به روز استاد و خانم شایسته عزیز دارید زیباتر میشید. دوره قانون سلامتی اخیراً داره یه چشمکایی بهم میزنه و به امید خدا قصد دارم که بهزودی استارتش رو بزنم.
از همه دوستان عزیزی هم که مینویسند و نکات فوقالعادهای رو اشاره میکنند تشکر میکنم.
خدایا سپاسگزار تو هستم، ما را در این مسیر ثابت قدم بگردان
به یاد میارم روزهایی رو که در چه حال و هوایی بودم و خداوند چگونه بارها را از رو دوشم برداشت و به این مسیر زیبا هدایتم کرد.
دقیقاً احساسی که در دوره کشف قوانین دارم و ترمزهایی که دارم روش کار میکنم و برمیدارم این آیه رو برام تداعی میکنه که چقدر همه چیز آسانه و چقدر خداوند از همه چیز و همه کسی بزرگتره، بهشرط ایمان. چه جاهایی که صدای لرزش و خرد شدن استخوانهام رو داشتم حس میکردم اما تو بهم قدرت دادی و تونستم بایستم. چه جاهای که قلبم از ترس خالی شد و از شک به لرزه افتاد اما تو شدی آرامش جانم و من رو در مسیر صحیح قرار دادی. همه اینها نتیجه همان توجه و یاردآوری قدرت تو بود که مثل یک نور اوایل به اندازه یک نقطه بسیار کوچک در اعماق وجودم چشمک میزد و الان بسیار پر رنگتر زندگیم رو روشن کرده.
با تمام وجودم از تو سپاسگزارم. سپاسگزارم که مرا هدایت کردی و در مسیر ارواح پاکی قرار دادی که هر لحظه نام و یاد تو رو در قلبم زنده کنند.
چقد از خوندن کامنتت لذت بردم و تحسینت میکنم بخاطر این همه عملگرا بودنت که اینقد خوب قانون رو درک کردی و داری نتایج خوبی رو برای خودت رقم میزنی…
چقد این جمله ت به دلم نشست و ناخودآگاه اشک از چشام جاری شد اونجا که گفتی :
چه جاهایی که صدای لرزش و خرد شدن استخوانهام رو داشتم حس میکردم اما تو بهم قدرت دادی و…
چقد از ته دل بود، قششنگ تونستم با تموم وجودم حس کنم که از چی حرف میزنی…
دمت گرم واقعا
فقط میتونم بگم خداروشکر بخاطر این قوانین بدون تغییر خدا، بخاطر مسیری که داریم میریم… به قول یکی از دوستان همینکه ما ازبین 8میلیارد انسان روی کره ی خاکی اینجاییم و داریم قوانین جهان رو با بهترین استاد دنیا یاد میگیریم این خودش نشونه ی اینه که ما اومدیم که به خواسته هامون برسیم، الکی خواسته ای تو ذهنمون شکل نگرفته، حتما تواناییه انجامش رو داریم که نور اون خواسته توو قلبمون روشن شده… واقعا هم همینطوره.
با سلام واحترام خدمت استاد گلم دوست خوبم وخدمت خانم شایسته گل وعزیز
الیاس هستم
استاد جان چقدر عالی شد این فایل برای من بود اخه همه چیز عالی هست فقط کاسبی 10روز خوب میشه 3روز خراب واین من ورنج میداد تا اینکه این فایل وشما برای من ضبط کردید.
چقدر زیبایی
چقدر ارامش
چقدر تمیزی درکادر دوربین بود دوتایی شیک وتروتمیز چقدرهم به هم میایید استاد اگه هیچی هم نگید وهمین جور دو ربین وبزارید وفیلم ازخودتون بگیرید واقعا لذت بخش دیدن انسانهای باتقوایی مثل شماهاواینکه صحبت میکنید دیگه عالی
چقدر تصاویر پشت ماشین اطراف ماشین زیبا سرسبز هست چقدر عالی وباکیفیت خونهای زیبا وکلی زیبایی. یادم هست پشت صحنه یه فیلمی. که یک زن وشوهر بودند داخل ماشین وپنج نفر روکاپوت ماشین بودن فیلمبردار وصدابردارو….ده نفر پایین ماشین بودند و داشتن تکون میدادن ماشین و وتصاویرهم بصورت مثلا طبیعی داشت رد میشد وقتی تو فیلم دیدم گفتم واقعا اینقدر سختی کشیدید واین شد.
حالا که شمارو دیدم که دوربین وگذاشتید روداشبورد وچقدر تمیزو عالی فیلم گرفتید لذت بردم همین خودش نشونه سوره شرح هست که اون بارهای گران برداشته شد اون همه اذیت تمام شد.. یا کمتر شد نسبت به قبل.
واما سوره شرح که قبل این سوره میگویند خداوند چهل روز باپیامبر صحبت نکرد ومردم گفتن که خدا با محمد قهر کرده. که سوره ضحی وبعدم شرح کاملا میگوید خداوند به پیامبرش.
مشخص هست که صحبتهای شما بوی تکامل داره وهنوزهم ازاون اتفاقات بندر ناراحت نیستیدو خوشحال هستید چون میدونید اونها نردبان شما بودنند برای پیشرفت ویکتا پرستی
بوی تقوا وایمان ازکلامتون جاری هست استاد گل
ورفعنا لک ذکرک.
چون شما دنبال شهرت نبودی استاد نامتون پرآوازه شد اگه دنبال شهرت بودید این اتفاق نمی افتاد وپیامبرهم دنبال شهرت نبود.
واین قضیه برای همه ما هست یاد خودم افتادم روزی که هیچی نبود حالا رو من باید بایک سال دوسال یا چند سال قبل مقایسه کنم اونوقت میفهمم که چه بارهایی رو خدا برداشت ازپشت من
ومریم جان عزیز چقدر بادقت وبا حوصله گوش میدادند فکرمیکردی الان یکی داره ازیه عالم دیگه خبرمیاره وتو چهره زیباش موج میزد این افتادگی با اینکه من اعتقاد دارم ایشون یک استاد حرفه ای وعالی هستند
[که] پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است (3)
وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را تنگدست یافت و بى نیاز گردانید (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و گدا را مران (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوى (11)
درود و سلام خداوند یکتا به همگی اعضای خانواده سایت بزرگ عباسمنش
سوره الم نشرح بعد از ضحی نازل شده و ادامه سوره مبارکه ضحی می باشد و آن هم در جواب پیامبر که از خداوند پرسیدند من معجزه ای مانند دیگر پیامبران ندارم و خداوند در پاسخ این دو سوره را نازل می کند.
من اولین بار که جور دیگری به سوره صدر نگاه کردم موقعه ای بود که استاد فرمودند دلیل دو بار تکرار ان مع عسر یسری این است که درون هر مسئله جواب هست و با هر تضاد جواب هم از دل آن بیرون می آید و همه چیز ساده راحت آسان است .سپاسگزارم از استاد گرانقدر به خاطر یادآوری این اصل و همین طور دوست و همراه و همسفر ایشان .موفق باشید.
خدا رو صد هزار بار شکر میکنم که توی این مسیر زیبا و چالشی قرار گرفتم که بتونم زندگیمو با دستان خودم بسازم و مثل اکثریت جامعه باری به هر جهت نباشم
بزار اول از همه تحسینتون کنم به خاطر تیپ فوق العادتون که عین هم مشکی پوشیدین خیلی بهتون میاد و خیلی دوست میدارم وقتی عاشقانه کنار هم میشینین و بنا به هر دلیلی میزنین به دل جاده و قوانین رو با هم مرور میکنین و از همه مهمتر ما رو هم بی نصیب نمیزارین
زمانی که شروع کردم به کامنت نوشتن واسه این فایل نمیدونستم اصلا چی میخوام بنویسم و فقط از خدا خواستم منو یاری کنه حس میکنم توی این همه کامنتی که گذاشتم این کامنت من خدایی ترین کامنته چون از خدا خواستم هدایتم کنه که بنویسم .کلی واسه بقیه کامنت ها فکر میکردم و آگاهانه مینوشتم هنوزم نمیدونم چی میخوام بنویسم ولی شروع میکنم
من از سال 99 که وارد سایت شدم و شروع کردم به تغییر زندگی کنم هر لحظه که آگاه تر میشدم یه جاهایی احساسم عالی بود یه جاهایی احساسم بد میشد و اکثر وقتا به همسرم میگفتم آگاهی هم سختی های خودشو داره و همش برام سوال بود که چرا یه وقتایی سخت میشه
تا اینکه چند وقت پیش یه فایلی گوش دادم که استاد گفتن خدا یه سری ها رو آسون میکنه واسه آسونی ها و یه سری ها رو آسون میکنه به سمت سختی ها یعنی بعضی ها سخت مسیر رو طی میکنن و بعضی ها آسون طی میکنن و هر دو ممکنه یه نتیجه رو تجربه کنن یا اینکه طرف میخواد دزدی کنه راحت راهشو پیدا میکنه یعنی خدا کمکش میکنه از طرفی هم طرف میخواد کارخونه بزنه خدا کمکش میکنه که بزنه هنوزم نمیدونم دارم چی میگم ولی ادامه میدم
امروز که این فایل رو گوش دادم درک بهتری پیدا کردم
ان مع العسر یسری
همانا با هر سختی ، آسونی است
یعنی دو بُعد سختی و آسونی داریم این ماییم که انتخاب میکنیم
که بنا به گفته های مریم جون یه سری ترمز ها هست که سخت میکنه
من خودم الان توی زندگیم تقریبا هر چیزی که بخوام مهیا میشه البته طبق قانون تکامل و قدم به قدم جلو میرم ولی فهمیدم دو تا ترمز دارم اونم اینه که زمانی که همه چی عالی پیش میره به خودم میگم انگار زیادی داره خوب پیش میره و میکشم کنار و درخواست هام شل میشه با این فکر اسون میشم به سمت سختی و منتظر میشم که یه خواستم محقق نشه و از همونجا استپ میخورم فکر کنم به خاطر احساس عدم لیاقت باشه که ریشه توی عزت نفس داره و یه ترمز دیگم اینه که وقتی هر چیزی میخوام برام تهیه میشه احساس گناه
میکنم و میگم بکشم کنار حالا نوبت بقیه است و دوباره نعمت ها رو از خودم دور میکنم اینم به خاطر همون احساس عدم لیاقت و نبود عزت نفسه بابا کسی نیست بهم بگه بی نهایت نعمت و ثروت توی جهان وجود داره که هر کسی میتونه بی نهایتش رو داشته باشه این ماییم که باید ظرفمونو بزرگ کنیم
خدایا ازت میخوام هر لحظه منو آسون کنی به سمت آسونی ها
اول از همه خدار رو شکر می کنم که در مدار دریافت این آگاهی ها بودم و خیلی اتفاقی تصمیم گرفتم وارد سایت بشم درحالی که داشتم کتاب رویایی هایی که رویا نیستند4 رو می خوندم یه لحظه اومدم یه سر به سایت بزنم اگر اون موقع ازم می پرسی چرا می گفتم نمی دونم
اما وقتی اومدم توی سایت دیدم بله استاد فایل گذاشته خدا می دونه چقدر خوشحال شدم
و اما خود فایل اسمش انقدر برام شرینه که نمی شه ازش گذشت چون اگر مثل من این اتفاق را تجربه کرده باشی . که وقتی برات اتفاق می افته این جمله برات میشه مثل دری که تو رو وارد یه جهان دیگه میکنه انگار دری وسط بیابان بی آب و علف که به ظاهر هیچ چیزی به جز بیابان خشک در اطرافش نیست اما همین که در رو باز می کنی می بینی به طرز شگفت آوری جنگلی سرسبز با صدای آبشار و چشمه های زیبا همراه با آواز پرندگان
و هوای به شدت مطبوع که فقط نگاهش انقدر حالت را دگرگون می کند چه برسد به تجربه اش و اینکه حالا بیایی پات رو هم بذاری در اون جنگل و در پشت سرت ببنیدی
تجربه ایی انقدر شیرین که برای من همون لحظه ایی است که قانون رو درک میکنی و تازه می فهمی که دنیا دست کیه
فکر نمی کنم کسی اون لحظه رو فراموش کنه برای من که تقریبا یک ساله دارم توی سایت می چرخم و فایل های زیادی رو دیدم به شخصه بهترین لحظه ای بوده که تا کنون تجربه کردم فراتر از تمام شادی هایی که تا حالا داشتم رو تجربه کردم
که وقتی این اتفاق می افته دیگه جنس فایل ها دیگه کلا عوض میشه و می فهمی در لابه لای تمام حرف های استاد قانون وجود داره و لذت می بری از تمام کلمات توحیدی که استاد استفاده می کند
از وقتی که قانون رو فهمیدم کلمات برایم تبدیل به شده و الان دارم این جمله رو می نویسم دارم گریه می کنم واقعا کلمات دیگه مفهوم میشه همون کامنت های همون فایل های استاد دیگه مفهوم میشه و از بعد جهان مادی بیرون میاد
سوره انشراح رو که خودت می خونی قبل از اینکه استاد تحلیل شو بیان کنه خودت میفهمی خدا داره چی می گه چون عوض شدیم ، چون به رشد و تکامل رسیدیم با آیه اولش چنان آرامشی وارد قلبت میشه که حد نداره انگار خودش داره باهات حرف می زنه و مخاطبش خودمونیم نه کس دیگه ای انگار این آیه رو خدار برای هر یک از ما نازل کرده .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ
>
برای من به همون لحظه ایی اشاره دارد که قانون را درک کردم که اون لحظه برای من لحظه جدا شدن از زمین بود
وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ
>
الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ
وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
خاطره ایی که استاد هر بار درباره اون شرایط تعریف می کنند برای هر آدمی که بشنوه عجیب که چطوری آدم میتونه از راننده تاکسی توی جنوبی ترین نقطه کشور بیاد بشه تاثیر گذارترین آدمی که زندگی میلیون ها نفر رو عوض کنه اونهای که خودشون دنبال تغییر هستن و تبدیل به آدمی بشه که نه تنها در کشور خودش در هر شهری اون رو بشناسن و حتی در کشوری دریک قاره دیگه آدما عاشقش باشن و تحت تاثیرش قرار بده
این دو آیه تبدیل شده به یه ترمز اساسی برای خیلی از مردم ما که منم جزشون بودم با تغییر معنی یک کلمه و بدون اینکه ماهم تفکر کنیم اون رو پذیرفتم که آره بعد از هر سختی آسانی است و با خودم میگفتم محمد خدا خودش گفته بعد از هر سختی آسانی پس اگر داری زجر می کشی تا یه ذره پیشرفت کنی ایراد نداره بعدش آسانیه بعدش راحته خدا خودش گفته و این باور کاری میکنه تو به دنبال ایده های آسان تر نمیری و دوست نداری حتی آسان تر بشه و وقتی از خستگی شروع به آه ناله می کردی آدما می گفتن تا سختی نکشه چیزی نمیشه و تو دوباره به زجر و سختی ادامه می دادی و تازه اونم که برای من در نهایت به موفقیت ختم نمی شد ولی دیگه همه چیز عوض شده ما فقط آسانی را می خواهیم چون جهان ، جهان دوقطبی است و اگر یک روی آن دشواری ، فقر ، روابط نامناسب و بیماری است روی دیگر آن قطعا آسانی ، راحتی ، ثروت ، روابط عالی و سلامتی است و این ما هستم که با فرکانس هامون انتخاب می کنیم کدام روی آن در زندگی تجربه کنیم
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾
پس چون فراغت یافتى به طاعت درکوش
وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾
و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور
و در نهایت اینکه دنبال هدف جدیدت باش با آسودگی خاطر دنبال هدفات برو به دنبال خلق خواسته هات که با عبادت عاشقانه خدا اون رو بدست میاری که دلیل اتفاقات زندگی فقط خودمان هستیم نه آدم هایی که بیرون از ما قرار دارند و اینکه آدم های اطرافمون هیچ تاثیری بر زندگی ما ندارند و با باور توحیدی که خداوند برای من فقط پاکی ، درستی ، آسانی ، ثروت ، سلامتی روابط عالی و عزت را می خواهد
و فقط و فقط خودم هستم که باید اجازه ورود خواسته هام رو به زندگی رو بدم
خدارو صد هزار مرتبه شکر بابت این کامنتی که ایمان دارم خودش گفت و من نوشتم
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که قانون رو درک کردم
خدارو شکر استاتیدی چون شما دارم که هر کدام دیگری را کامل می کند
خدارشکر بابت سایت فوق العاده :abasmanesh.com
خدارو شکر بابت زندگیم و نفس های که در هر لحظه میکشم
درود میفرستم بر همه بندگان صالح خداوند در سراسر جهان و خدا رو شاکر و سپاسگذارم که جان و نفس و فرصتی دوباره برای گذاشتن ردپای دیگه و اپدیت جدیدی بهم داد
خدایا خودت بر قلمم جاری شو …
بیارم بیار الطاف و دریچه های نجاتی که بارها و بارها بروم باز کردی از جاهایی ک گمان نمیکردم …
چه بارهای کمرشکن و استخوان خورد کننده ای رو از روم برداشتی … هروقت گرسنه شدم سیرم کردی هربار تشنه شدم سیرابم کردی و هربار بیمار شدم شفایم دادی جسم و ذهن و روحم را …
چه اتفاقات خوبی ک این روزا برامون رقم زدی و چه بلایایی رو از ما دور کردی
و سپاس خدایی را سزاوار است ک اندوه را از ما زدود …
الحمدلله رب العالمین
و در نومیدی بسی امید است …
و در دل هر سختی ای آسانی ای هست …
و این دنیا ملعبه و بازی ای بیش نیست و همه ما مهمان این مهمانی گذرا هستیم و در سفر …
اره سفر مگه زندگی دنیایی غیر ازینه
سفری که مبدا و مقصدش رو خودمون انتخاب میکنیم
اخه ما با میل و اراده خودمون وارد این جهان مادی دو قطبی زیبا شدیم
همین الان ک دارم این کامنت رو مینویسم خواهرشوهرم بیمارستان هست و در حال بدنیا آوردن دخترش
انگار یه مهمون جدید داره برامون میاد …
و من و همسرم تازه از ماه عسل شماره دو مون برگشتیم خونه و هیچ جا خونه خود ادم نمیشه …
اره خونه
ما متعلق به خونه خودمون هستیم جایی ک بهش برمیگردیم یه روز …
زندگی فرصت کوتاهیه که …
خدایا کمکمون کن خوب زندگی کنیم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کنیم
چند تا نکته ی خوب ازش یاد گرفتم ولی قبل از صحبت راجب این نکته ها ، از خداوند می خوام که قلب من رو باز کنه برای دریافت آگاهی ها و ایمانم رو قوی کنه برای حرکت به سمت اون ایده ها ، در یک کتابه یکی از ادیان الهی خوندم : اگر به اندازه ی دانه ی خردلی ایمان داشتید به درخت توت دستور میدادید و اون ریشه های خورد را از خاک در میآورد و خود را در دریا دوباره میکاشت.
یعنی به اندازه ی یک ذره اگر ایمان واقعی در من وجود داشته باشه کار های بظاهر غیر ممکن رو میتونم انجام بدم پس از خدا ایمان واقعی رو خواستارم.
خب نکته ای که راجبش گفتید ( بعد از اینکه به هر موفقیتی رسیدیم مدت کوتاهی و جشن بگیریم و بعد بریم سراغ هدف بعدی) اینو پیش تر که در مدار این صحبت نبودم فکر میکردم که چه زندگی کسل کننده یا سختی خواهد بود ،ولی الان متوجه میشم که اتفاقا این یعنی زندگی ، تا وقتی که در مسیر هدفی هستم سالمم ، خوشحالم ، اعتماد بنفس دارم و پر از انگیزه و اشتیاق زندگی هستم و وقتی رها میکنم انگار همه چیز باهم رکود میکنه ، زندگی شبیه دوچرخه سواریه برای حفظ تعادل باید پدال زد و حرکت کرد و بواسطه ی این حرکت هاست که همیشه در جریان و تازه میمونیم.
نکته ی بعد که خانوم شایسته ی عزیز راجبش صحبت کردن ، آسان شدن برای آسانی ها ، چقدر دارم این روز ها نشانه هاشو و مثال هاشو در زندگیم میبینم اهدافی که سالها داشتم و اون اهداف و موقعیت ها همیشه همونجا بودن ولی من هنوز براشون آسون نشده بودم ، الان که در مدارش هستم آسان شدم براشون.
انگار خوشبختی و خواسته هام ایستادن و همیشه حضور دارن فقط این منم که باید آماده شم براشون تا بهم داده شه، تا آسان شم برای این آسانی ها.
می خوام ظرفیت های وجودیم رو بالا ببرم ، طبق گفته ی استاد ظرفیتم رو برای خوشبختی بالا ببرم و آسان شم برای آسانی های زندگی زیبا
سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم و دوستان هم فرکانس عزیزم
بحث توحید و ایمان به خدا اصلی ترین موضوعی هست که هر یک از بندگان توش سعی کنن قوی تر بشن نتایج زندگی شون هم بهتر قوی تر و ملموس تر میشه برای من که اینجور بوده به همون مقدار که تونستم توحیدی تر به جهان نگاه کنم به همون اندازه هم احساس من بهتر شد راحت تر شدم با خودم با خدای خودم و نتایج تغییر کرد به سمتی که من میخام
هرچی بیشتر خداوند رو توی زندگیم تاثیر گذارتر میبینم و توحیدی تر میشم به همون اندازه هم درک عمیق تری از این جریان انرژی که همه چیز رو خودش خلق کرده درک میکنم و زندگی و دیدم به اطرافم قشنگ تر میشه و ما دستان خداوند هستیم که در مسیر درست در مسیر انتخابمون در حرکت هستیم
با هماهنگی با این انرژی که همه چیز خودشه از زندگیمون لذت بیشتری میبریم و قدرت تنها از آن خودش و ما هست و البته که ما و خداوند اون انرژی کل آگاهی برتر یکی هستیم چیزی از ما جدا نیست ما جزئی از کل هستیم پس ما یکی هستیم و ما فرمانبردار فرمانروای کل هستی و نیستی هستیم
دیگه همچی بستگی داره به من که چه انتخابی بکنم این قدرت رو اون کل به منه جز داده که تو انتخابگر زندگیت هستی میتونی در مسیری که من تو رو بخاطرش خلق کردم یعنی گسترش حرکت کنی و یا در مسیر مستقیم حرکت نکنیم و نابود بشیم تماما این قدرت به من داده شده که چه مسیری رو برم و اون کل به طور مداوم در لحظه حال در حال هدایت من است به کدام مسیر؟ به مسیری که من انتخاب میکنم حالا انتخاب من توحید فراوانی ایمان عمل صالح ثروت و زیبایی بیشتر و بیشتر باشه هدایت میشوم و اگر کمبود ترس غم و بدهی باشه هم هدایت میشوم این عادلانه ترین حالت ممکن هست و این هدایت ما در مسیر درست که انتخابمونه تنها و تنها از قدرت خداوند ساخته هست که مسیرها رو برای ما باز کنه به سمت آسان شدن برای آسانی ها
انشالله بتونیم در هر لحظه خدا رو کنارمون احساس کنیم تا در هر لحظه انتخاب درست رو انجام بدیم تا اول خودمون از این فرصت زندگی لذت بیشتری رو ببریم و هم به خداوند به جهان و به دیگر بندگان که همگی یکی هستند بتونیم خدمت کنیم تا خالق از ما راضی و راضی تر باشد انشاالله
بسم الله الرحمن الرحیم
الا بذکر الله تطمئن القلوب
هر در که زدم صاحب آن خانه تویی تو/ هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو/مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
پروردگار عشق… ازت بی نهایت سپاسگزارم، حالا که طلب توحید کردم بی وقفه آدرس کوچه پس کوچ های توحید میاد.
استادم عزیزم نازنینم سلام…. مریم جانم که خورشید کم میاره جلوی نور وجودت خوش برگشتی به چشمان منتظر من. احساس می کنم یکی دو هفته ای پارادایس نبودی و الان داری برمی گردی. چشم ما روشن.
عشق و ارادت و تحسین منو بپذیرید.
عاشق اون تیپ سِت مشکی و ساعتهای بندزرد خوشگلتون شدم.
الهی با چه زبانی با چه ادبیاتی تشکر کنم برای اینهمه سرسبزی و حاصلخیزی و نعمتی که آفریدی. آخه مگه میشه تکه ای در زمین اینقدر زیبا باشه. جاده ای که تا بی نهایت کشیده شده میون اینهمه جنگل و آبادانی. اتومبیلی با این حد از استاندارد و شیکی و راحتی که وقتی از روی ریل قطار عبور میکنه یه ناز به بدن سرنشیناش میده و رد میشه.
آیا اینها جز این آیه است که میگه:
أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ۚ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَهِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ
آیا کسی که خدا سینه اش را برای [پذیرفتن] اسلام گشاده است، و بهره مند از نوری از سوی پروردگار خویش است [مانند کسی است که سینه اش از پذیرفتن اسلام تنگ است؟] پس وای بر آنان که دل هایشان از یاد کردن خدا سخت است، اینان در گمراهی آشکار هستند.
شما زوج بی نهایت زیبا و روشن روان که ایمان دارم در تمام کیهان بگردیم، حتی اگر به جز این زمین زمینهای دیگری هم باشه که موجودات زنده ای روش باشن که قدرت تفکر و اختیار داشته باشن، من به جرأت قسم می خورم الهی تر و نزدیکتر به اصل و ذات پروردگار نسبت به شما دو استاد وجود نداره.
———————————————————————————————-
به محض اینکه عنوان فایل رو دیدم اشکم سرازیر شد. قلبی که به سوی خدا باز می شود
این روزها که تنها دغدغه ام شده نزدیک شدن و هماهنگتر شدن با رب، این روزهایی که تازه داره چشمم به حقیقت جهان باز میشه که هرچی اراده کنم داشته باشم فقط باید اول به منبع و سرچشمه نعمت وصل بشم تا خودش دست منو بگیره و قدم به قدم هدایتم کنه،
این روزها و هفته ها و ماه هایی که هر روز و هر ساعتش که می گذره بیشتر به عمق این واقعیت پی می برم که همه چیز رو ول کن و فقط به دریافت الهامات تکیه کن…..
مثل زندانی که دنبال خروج از زندان خودساخته اش هست، دارم بوی نور رو استشمام می کنم، و خداوند امروز به من گفت له مقالید السماوات و الأرض تمام کلیدها به دست اوست.
پس درست اومدم.
اوایل حرکتم برای بهبود شخصیت با ذهن خودم می خواستم مسائلم رو حل کنم و همیشه در کوچه پس کوچه های پر از ابهام، در این هزارتوی دوری از نور، در کلاف سردرگم باورهای کژ و زنگ زده راه خروج رو گم می کردم.
به مرور در محضر استاد نازنینم و با جدی گرفتن درسهاشون دارم یاد می گیرم همه چیز اوست و هیچ نیست جز او.
هر باری که در قلبم رو آگاهانه به سوی نور باز کردم خودش با شیواترین بیان کاملترین معانی رو به قلبم سرازیر کرد و من فقط ذوب شدم و اشک ریختم.
خودشه که بار سنگین ناآگاهی و بی ایمانی رو از دوش من برداشته. خودشه که روح منو باصفا و ذهن منو جویا کرده تا بتونم هدایت های بیشتر، آموزه های کاراتر، دوستان توحیدی تر، نوشته های خالصتر رو ببینم.
الهی شکر که میتونم زمانهایی رو در زندگیم به خاطر بیارم که هنوز اطلاع دقیقی از این قوانین نداشتم ولی تونسته بودم با روح الهیم ارتباط برقرار کنم و معنی توحید رو عملی کنم و نتیجه البته که شگفت انگیز شد. جهان به من اعتبار می داد در صورتیکه ناآگاهانه می دونستم خدا برام اون تاج زرین رو ساخته بود و روی سرم گذاشته بود. همیشه شکرگزارش بودم و هستم. ولی شکرگزاری اندک من کجا و اینهمه منتی که بر سر من داره از ابتدای آفرینشم تا ابد کجا…
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ
و خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، در حالی که زمین در روز قیامت یکسره در قبضه قدرت اوست، و آسمان ها هم درهم پیچیده به دست اوست؛ منزّه و برتر است از آنچه با او شریک می گیرند.
امان از شرک که موذیترین نفوذها رو در قلبمون کرده و جز با اتصال و یاری خودش توانایی از بین بردنشون رو نداریم.
——————————————————————–
زمانی که تنها هدف و آرزوی زندگیم گذشتن از سد کنکور بود و اعتبار و موفقیت رو در اون می دیدم که دانشگاه دولتی قبول بشم، بر خلاف اکثر دوستانم که درگیر رقابت و حواشی شده بودند من فقط سرم رو به کار خودم گرم کردم و هر آنچه در توان داشتم به کار گرفتم. اونجا بود که یادم میاد فقط از خدا می خواستم و باهاش خیلی حرف می زدم. و چه نتیجه بزرگتری از اونچه انتظار داشتم به من هدیه کرد.
همون رشته ای که دوست داشتم (فیزیک اتمی) اما نه شهرستان بلکه تهران. با اینکه از قبل تواناییش رو در خودم نمی دیدم. و جالبه که نتیجه من از همه اون دوستان پرحاشیه ام بهتر شد.
هرجا خودم حس کردم به واسطه کار ناشایستم از خدا دور شدم در باتلاق خود ساخته بیشتر فرو رفتم. و دقیقا زمانیکه خودم رو پذیرفتم و بخشیدم شرایط به نفعم تغییر کرد.
تا جایی که دیگه توی شبهای قدر برای بخشش گناهان گریه نمی کردم بلکه بخاطر بزرگی و بخشایندگی خداوند اشک می ریختم. از حساب نعمتهایی که خدا بهم داده بود عاجز بودم و از روی سپاسگزاری اشک شوق می ریختم. همون زمانها بود که خدا دلم رو از غم جدایی از محبوبم رها کرد. چون ازش خودش رو طلب کردم. چون خواستم که دلم رو از غیر خودش خالی کنه.
و او به زیباترین شکل هدایتم کرد به ازدواجی شیرین و پر از نعمت. بصورتیکه در همون سال اول ازدواجم به هرآنچه در اون زمان از نعمتهای دنیا آرزو داشتم رسیدم. (عشق، فرزند، خونه، ماشین، راحتی و آسایش)
این ماه ها و روزهای اخیر که در مرحله جدیدی از زندگیم هستم و قصد تغییر انقلابی خودم رو دارم با هر آگاهی و هر احساسی که تجربه کردم بیشتر و بیشتر به این نتیجه رسیدم که ذهن فقط یک ابزار برای اجرای اون دستوریه که از طرف فرمانروا میرسه. رب العالمین از طریق روح من بهم وحی میکنه و من وظیفه دارم برای سعادت خودم با استفاده از مهندس ذهن اجراش کنم. اگر از منبع فرستنده دور بشم سیگنال قطع میشه و ذهنم منو کورکورانه به قعر دریا میکشونه. به همین سادگی!
دریافته ام که ذهن نور نداره. وظیفه اش فقط حفظ حیات منه. و اگر درست هدایت نشه خودش باعث نابودی حیات من میشه.
این روزها دارم بیشتر حس می کنم همزمان ان مع العسر یسری هست. این شیفت از عسر به یسری فقط با ذهن و باور من انجام میشه. مثلا همین الان من در کرج خوش آب و هوا زندگی می کنم در صورتیکه خانواده ام که باور درستی راجع به مهاجرت ندارن در هوای جهنمی اهواز دارن گرما تحمل می کنن.
بله، قلب و روح الهیه که میتونه به سوی نور باز بشه و بشه رهگشای ذهن. پس من برای نجات خودمم که شده باید هر روز و هر ثانیه روحم رو به منبعش، به سرمنشأ خیر جهان متصل نگه دارم.
این هم سند تاییدش:
وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
و خدا کسانی را که پرهیزکاری پیشه کردند، به سبب اعمالی که مایه رستگاری شان بود نجات می دهد، عذاب به آنان نمی رسد، و اندوهگین هم نمی شوند.
اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ
خدا آفریننده هر چیزی است و او بر هر چیزی نگهبان و کارساز است.
لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
کلیدهای آسمان ها و زمیندر مالکیّت اوست، و کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند، هم آنان زیانکارند.
قُلْ أَفَغَیْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّی أَعْبُدُ أَیُّهَا الْجَاهِلُونَ
بگو: ای نادانان! آیا به من فرمان می دهید که غیر خدا را بپرستم؟!
وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ
بی تردید به تو و به کسانی که پیش از تو بوده اند، وحی شده است که اگر مشرک شوی، همه اعمالت تباه و بی اثر می شود و از زیانکاران خواهی بود.
بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَکُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ
بلکه فقط خدا را بپرست و از سپاس گزاران باش.
———————————————————————————–
خدایا ازت عذرخواهی می کنم و می دونم که همین الان از گناهم درگذشتی. اون زمانهایی که حرف لغو و بی منطق اون عده نادان رو پذیرفتم که می گفتن خانمها در چند روز از ماه ناپاک هستن و اجازه نماز خوندن و روزه گرفتن و حتی لمس قرآن رو ندارن. با اینکه هیچ آیه ای در تاییدش پیدا نکرده بودم.
خدایا منو ببخش که زودتر نفهمیدم صلوه جدای از جسمه و تو منو اینگونه خلق نکردی که مجبور به دوری از تو باشم.
خدایا شکرت که در هر وضعیتی صلوه رو به جا میارم و گرفتار نادانی گمراهان نمیشم.
خدایا شکرت که جسارت گفتن این حرف رو به من دادی.
—————————————————————————————–
استادم بی نهایت تحسینتون می کنم که در موردی که اختلاف نظر داشتید اینقدر صبورانه و محترمانه نظرتون رو بیان کردید. منظورم اون مساله انتخاب شما از طرف خداست.
چقدر زیبا صبر کردید تا صحبتشون تموم شه و به حرف عزیزدل همه ما احترام گذاشتید و بعدش فقط گفتید من با این مساله مقاومت دارم نه اینکه بگید این حرف اشتباهه. چقدر من از این رفتار شما درس گرفتم.
وجودتون برای این جهان برکته. خدا شما رو برای ما حفظ کنه.
مریم جانم گوارای وجودت اینهمه نعمت. عاشق این روحیه پژوهشگری و شاگردی کردنتم که ازت یه پا استاد ساخته. مگه هر کسی لیاقت داره که نفس به نفس استادمون با این حجم از توحید و ایمان، زندگیش دریایی سراسر لذت و نعمت و آگاهی باشه؟
می بوسمتون و خوشحالم که دارمتون.
به امید فالی ربک فارغب
به نام خالق عشق و زیبایی
درود و خداقوت به اساتید عزیزم و همه دوستان جانم در این مسیر زیبایی الهی
این فایلها هدایای خداوند به ماست
از وقتی که دوره کشف قوانین رو آغاز کردم توی تمرین تقریباً اکثر روزهام نوشتم که میخوام هدیه دریافت کنم و الان که این فایل رو دیدم به یاد آوردم که خداوند هر روز داشته به من هدیه میداده و من متوجهش نبودم. این سری فایلهای اخیر استاد اصلاً یه جنس توحیدی خیلی خاصی داره و من رو بهشدت تحت تأثیر قرار داده.
واقعاً سپاسگزار خداوند هستم که این آگاهیها رو به استاد عزیزمون الهام میکنه و سپاسگزار استاد عزیزم که به این الهامات عمل میکنه و سخاوتمندانه با ما بهاشتراک میگذاره.
یه نکتهای که در این فایل خیلی توجهم رو بهخودش جلب کرد و ایمانم رو به شما در تشخیص اصل از فرع خیلی بیشتر کرد و بهم نشان داد که چقدر شما عالی روی توحید کار کردید زمانی بود که خانم شایسته داشتن در مورد شما صحب میکردن و شما را تحسین میکردن و همان موقع با این که شما درحال رانندگی بودید اما شاخکها انگار تیز شد و سریع مو رو از ماست کشید بیرون. شاید هر کسی جای شما بود از اینکه یه نفر داره تحسینش میکنه اصلاً وارد یه فضای دیگهای میشد و برای اینکه تو ذوق طرف مقابلش نزنه با صبحتهاش همراهی میکرد اما با اصلاح صحبت خانم شایسته ثابت کردید که چقدر توحید برای شما الویت داره به هر چیز دیگری و این برای من و همه دوستانی که در این جمع هستند خیلی ارزشمنده که الگو و راهنمایی مثل شما داریم.
همانطور که خودتون هم قبلاً اشاره کردید که حتی اگر من هم نبودم شما به یه طریقی هدایت میشدید به این آگاهیها چون در مدارش قرار گرفتید و دریافتش میکردید و این موضوع چقدر به ما کمک میکنه که اولاً اصل رو از فرع تشخیص بدیم یعنی باز دچار شرک نشیم که بخوایم اعتبار این مسیر رو به فرد خاصی بدیم و دوماً چقدر بهمون قدرت میده که زندگیمون رو خلق کنیم. در نگاه خیلی از ماها این هست که آدم نباید زیاد از خودش تعریف کنه و اینکه بخوای بگی من خودم هستم که خلق کردم برای خیلیها غرور حساب میشه اما من به شخصه میبینم که شما چقدر عالی جایی که باید اعتبار رو به خودتون و قدرت اراده و انتخابتون بدید و جایی که باید اعتبار رو به خداوند بدید دقیق عمل میکنید و میتونید اینها را از هم تمییز بدید، واقعاً این حد از درک و عمل تحسینبرانگیزه.
هدایت من به این فایل و فایل جلسه 5 دوره کشف قوانین که در این 1-2 روزه اتفاق افتاد دقیقاً مصادف شد با اینکه من از یه چالش تقریباً طولانی که در راستای اهدافم بود به عالیترین شکل ممکن گذر کردم و پیش از اینکه بخوام دچار بیانگیزگی و بیهدفی بشم این آگاهیها سر راهم قرار گرفت و باعث شد که اهدافم رو دوباره به یاد بیارم و این بار با یک برنامه بسیار دقیقتر و منظمتر و یک روحیه پرقدرتتر وارد مسیر چالش جدید خودم بشم. یعنی دقیقاً همینه که موفقیت مسیره، نه مقصد.
اینکه من دارم آگاهتر، عملگراتر، کمتر نگران و بیشتر امیدوار و متوکل میشم این یعنی موفقیت. اینکه من دارم هر روز ورژن بهتری رو از خودم ارائه میدم یعنی موفقیت. اما این موفقیت حتماً نیاز به تعهد داره.
وقتی صحبتهای شما را در فایل جلسه 5 و اشارهای که در این فایل کردید به اینکه خودتون هم دچار بیهدفی و بیانگیزهای شدید، باوجود اینکه به همه خواستههای خودتون رسیدید، بهخوبی فهمیدم که چقدر مسیر رو درست اومدم. هیچکسی رو ندیدم که بخواد انقدر شفاف این مسئله رو توضیح بده چون من فکر نمیکردم که فردی مثل استاد عباسمنش هم بخواد درگیر روزمرگی بشه و همین اشاره چقدر به من کمک کرد که متوجه ویژگیهای انسانی خودم و قوانین جهان بشم که باید همیشه به فکر رشد و بهبود باشم و درک کنم که ما قرار نیست به جای خاصی برسیم، قراره که بهتر شدن خودمون رو ببینیم در مسیر. به همین دلیله که برای خیلیها شکل زندگی امثال ایلان ماسکها قابل درک نیست و تعجب میکنند که چرا فردی در موقعیت او خیلی وقتها در کارخانه میخوابه و یه لباس خیلی ساده میپوشه بدون هیچ زیورآلاتی و اکثراً حتی موهاش هم بهم ریختس. چون موفقیت و پیشرفت تو ذهن این فرد جور دیگهای تعریف شده. من خودم این مصاحبه رو ازش دیدم که درباره شکل زندگی افراد موفق نکوهشی داره و اشاره میکنه که بسیاری از بیلیونرها دارند یک سطح پوشالی و عامهپسند از موفقیت رو نشان میدن و نمیان به اصول موفقیت بپردازند.
چقدر نگاه این فرد به نگاه و مسیر استادمون نزدیکه واقعاً. دقیقاً استاد هم هیچوقت دنبال نشان دادن زرق و برق نیست و اصلاً این حس به آدم دست نمیده که خوب چی که الان داری این خانه یا این ماشین یا این وسیله رو نشون میده، تماماً برای تقویت باورهاست.
دیشب داشتم قسمت 72 سفر به دور آمریکا رو میدیدم و با خودم گفتم آخه مگه میشه یه فایل 10 دقیقهای انقدر آموزنده باشه.
چون استاد تمرکزش روی اصله واین خودش کار رو پیش میبره. چقدر این تعبیر خانم شایسته زیباست که ایمان یعنی برداشتن کانون توجه از روی ناخواستهها و معطوف کردن کانون توجه روی خواستهها بهشکل مستمر. این همان مصداق بارز آیه ان معالعسر یسری است. شرایطی که ما درونش هستیم میتونه سخت باشه و همزمان هم میتونه آسان باشه. اینکه برای ما چطوری پیش میره بستگی به نگاه خودمون داره. اگر ما توجه کنیم به زیباییها و نعمتها آسان میشیم برای آسانیها و اگر روی برگردانیم از زیباییها، یعنی وقتی بهطور آگاهانه به کانون توجهمون جهت ندیم ناخودآگاهمون طبق برنامهریزی خودش توجه میکنه به نازیباییها و به این شکل آسان میشیم برای سختیها.
اینجاست که پی به حرف استاد میبریم که وقتی داره از دوران بندرعباس تعریف میکنه میگه خودم کردم و وقتی هم داره از شرایط مطلوب الان صحبت میکنه باز هم میگه خودم کردم چون خداوند جهان رو برای خلق زندگی برامون آماده کرده و این قدرت رو به خودمون داده که بخوایم خلق کنیم. اینکه من بگم شرایط خوب زندگیم رو خودم خلق کردم غرور نیست اتفاقاً خود توحیده، همانطور که من باید اعتراف کنم که زمانی که سختی کشیدم و یا میکشم هم باز خودم خلق کردم چون خدای من عادله چیزی رو برای من انتخاب نمیکنه یه سیستمی رو طراحی کرده که هر چیزی که ما انتخاب کنیم رو همان رو بهمون برمیگردونه، پس اگر من نیکی کنم نیکی برمیگرده و اگر بدی، بدی. نه اونجایی که اوضاع سخت پیش میره خدا مقصره، نه اونجایی که آسانی اتفاق میفته خدا برامون انتخاب کرده. همه چیز داره طبق سیستم پیش میره.
چقدر عالیه که به یاد بیارم از زمانی که نگاه به جهان عوض شد همه چیز در زندگیم تغییر کرد. از زمانی که یاد گرفتم قدرت فقط و فقط دست خداست و نباید روی هیچکس حساب کنم، نباید دستم جلو کسی دراز باشه، نباید دنبال کسی باشم که بهم عشق بورزه، نباید از کسی توقع داشتم باشم و باید توجه کنم به زیباییها و تحسین کنم اگر میخوام بیشتر تو زندگی داشته باشم همه چیز دگرگون شد چون جهان داره طبق سیستم عمل میکنه.
این فایل مهر تأییدی بود برای اهداف و برنامههای جدید زندگیم و خداوند بهم گفت که تو هر چی بخوای من مهر تأییدم رو پای آن خواهم زد و از تو با تمام قوا حمایت خواهم کرد پس با قدرت پیش برو و نگران قدم بعدی نباش.
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
اضافه شدن خانم شایسته به آموزشهای استاد واقعاً تأثیر دورهها و جلسات رو بارها و بارها بالاتر برده و من خیلی ازشون سپاسگزار هستم، ایشون برای من یک الگوی بسیار بزرگه که ثابت میکنه که چقدر انسان لایقه و قدرت داره که زندگیش رو بهشکل دلخواهش بسازه. همه ما دوست داریم که استاد رو از نزدیک ببینیم یا باهاشون ارتباط داشته باشیم اما در عمل به آگاهیها خود من اون تعهد و ایمان کافی رو نداشتم و در این بهروزرسانیها متوجه شدم که خانم شایسته چقدر عالی قوانین رو درک کردند و چقدر عالیتر بهشون عمل میکنند که شایسته حضور در نزدیکترین حالت ممکن در زندگی استاد رو دارند. واقعاً دمتون گرم
این رو هم بگم که چقدر زیبا هستید و روز به روز استاد و خانم شایسته عزیز دارید زیباتر میشید. دوره قانون سلامتی اخیراً داره یه چشمکایی بهم میزنه و به امید خدا قصد دارم که بهزودی استارتش رو بزنم.
از همه دوستان عزیزی هم که مینویسند و نکات فوقالعادهای رو اشاره میکنند تشکر میکنم.
خدایا سپاسگزار تو هستم، ما را در این مسیر ثابت قدم بگردان
به یاد میارم روزهایی رو که در چه حال و هوایی بودم و خداوند چگونه بارها را از رو دوشم برداشت و به این مسیر زیبا هدایتم کرد.
دقیقاً احساسی که در دوره کشف قوانین دارم و ترمزهایی که دارم روش کار میکنم و برمیدارم این آیه رو برام تداعی میکنه که چقدر همه چیز آسانه و چقدر خداوند از همه چیز و همه کسی بزرگتره، بهشرط ایمان. چه جاهایی که صدای لرزش و خرد شدن استخوانهام رو داشتم حس میکردم اما تو بهم قدرت دادی و تونستم بایستم. چه جاهای که قلبم از ترس خالی شد و از شک به لرزه افتاد اما تو شدی آرامش جانم و من رو در مسیر صحیح قرار دادی. همه اینها نتیجه همان توجه و یاردآوری قدرت تو بود که مثل یک نور اوایل به اندازه یک نقطه بسیار کوچک در اعماق وجودم چشمک میزد و الان بسیار پر رنگتر زندگیم رو روشن کرده.
با تمام وجودم از تو سپاسگزارم. سپاسگزارم که مرا هدایت کردی و در مسیر ارواح پاکی قرار دادی که هر لحظه نام و یاد تو رو در قلبم زنده کنند.
سلام و درود به احسان عزیز
چقد از خوندن کامنتت لذت بردم و تحسینت میکنم بخاطر این همه عملگرا بودنت که اینقد خوب قانون رو درک کردی و داری نتایج خوبی رو برای خودت رقم میزنی…
چقد این جمله ت به دلم نشست و ناخودآگاه اشک از چشام جاری شد اونجا که گفتی :
چه جاهایی که صدای لرزش و خرد شدن استخوانهام رو داشتم حس میکردم اما تو بهم قدرت دادی و…
چقد از ته دل بود، قششنگ تونستم با تموم وجودم حس کنم که از چی حرف میزنی…
دمت گرم واقعا
فقط میتونم بگم خداروشکر بخاطر این قوانین بدون تغییر خدا، بخاطر مسیری که داریم میریم… به قول یکی از دوستان همینکه ما ازبین 8میلیارد انسان روی کره ی خاکی اینجاییم و داریم قوانین جهان رو با بهترین استاد دنیا یاد میگیریم این خودش نشونه ی اینه که ما اومدیم که به خواسته هامون برسیم، الکی خواسته ای تو ذهنمون شکل نگرفته، حتما تواناییه انجامش رو داریم که نور اون خواسته توو قلبمون روشن شده… واقعا هم همینطوره.
خدارو صدهزار مرتبه شکر
با سلام واحترام خدمت استاد گلم دوست خوبم وخدمت خانم شایسته گل وعزیز
الیاس هستم
استاد جان چقدر عالی شد این فایل برای من بود اخه همه چیز عالی هست فقط کاسبی 10روز خوب میشه 3روز خراب واین من ورنج میداد تا اینکه این فایل وشما برای من ضبط کردید.
چقدر زیبایی
چقدر ارامش
چقدر تمیزی درکادر دوربین بود دوتایی شیک وتروتمیز چقدرهم به هم میایید استاد اگه هیچی هم نگید وهمین جور دو ربین وبزارید وفیلم ازخودتون بگیرید واقعا لذت بخش دیدن انسانهای باتقوایی مثل شماهاواینکه صحبت میکنید دیگه عالی
واینکه دررابطه با خدا کلام خدا وقوانین صحبت میکنید دیگه ببییین محشر وعالی هست. واین خودش خیلی زیبایی داره خیلی
چقدر تصاویر پشت ماشین اطراف ماشین زیبا سرسبز هست چقدر عالی وباکیفیت خونهای زیبا وکلی زیبایی. یادم هست پشت صحنه یه فیلمی. که یک زن وشوهر بودند داخل ماشین وپنج نفر روکاپوت ماشین بودن فیلمبردار وصدابردارو….ده نفر پایین ماشین بودند و داشتن تکون میدادن ماشین و وتصاویرهم بصورت مثلا طبیعی داشت رد میشد وقتی تو فیلم دیدم گفتم واقعا اینقدر سختی کشیدید واین شد.
حالا که شمارو دیدم که دوربین وگذاشتید روداشبورد وچقدر تمیزو عالی فیلم گرفتید لذت بردم همین خودش نشونه سوره شرح هست که اون بارهای گران برداشته شد اون همه اذیت تمام شد.. یا کمتر شد نسبت به قبل.
واما سوره شرح که قبل این سوره میگویند خداوند چهل روز باپیامبر صحبت نکرد ومردم گفتن که خدا با محمد قهر کرده. که سوره ضحی وبعدم شرح کاملا میگوید خداوند به پیامبرش.
مشخص هست که صحبتهای شما بوی تکامل داره وهنوزهم ازاون اتفاقات بندر ناراحت نیستیدو خوشحال هستید چون میدونید اونها نردبان شما بودنند برای پیشرفت ویکتا پرستی
بوی تقوا وایمان ازکلامتون جاری هست استاد گل
ورفعنا لک ذکرک.
چون شما دنبال شهرت نبودی استاد نامتون پرآوازه شد اگه دنبال شهرت بودید این اتفاق نمی افتاد وپیامبرهم دنبال شهرت نبود.
واین قضیه برای همه ما هست یاد خودم افتادم روزی که هیچی نبود حالا رو من باید بایک سال دوسال یا چند سال قبل مقایسه کنم اونوقت میفهمم که چه بارهایی رو خدا برداشت ازپشت من
ومریم جان عزیز چقدر بادقت وبا حوصله گوش میدادند فکرمیکردی الان یکی داره ازیه عالم دیگه خبرمیاره وتو چهره زیباش موج میزد این افتادگی با اینکه من اعتقاد دارم ایشون یک استاد حرفه ای وعالی هستند
واینقدر باتواضع کنارشما نشستن وقتی که شما اجازه میدید صحبت میکنند که اگه خانمها بخوان صحبت کنند میتونند ساعتهابدون وقفه اینکاروانجام بدند
افرین که اینقدر
رفتار
گفتار
کردارتون درکنترلتون هست
سپاسگزارتونم ازهردوی شما عزیزان وتمام دوستان شاد وپیروز وثروتمندو سعادتمند وسلامت باشید همگی دوستان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿1﴾
سوگند به روشنایى روز (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
سوگند به شب چون آرام گیرد (2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
[که] پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است (3)
وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را تنگدست یافت و بى نیاز گردانید (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و گدا را مران (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوى (11)
درود و سلام خداوند یکتا به همگی اعضای خانواده سایت بزرگ عباسمنش
سوره الم نشرح بعد از ضحی نازل شده و ادامه سوره مبارکه ضحی می باشد و آن هم در جواب پیامبر که از خداوند پرسیدند من معجزه ای مانند دیگر پیامبران ندارم و خداوند در پاسخ این دو سوره را نازل می کند.
من اولین بار که جور دیگری به سوره صدر نگاه کردم موقعه ای بود که استاد فرمودند دلیل دو بار تکرار ان مع عسر یسری این است که درون هر مسئله جواب هست و با هر تضاد جواب هم از دل آن بیرون می آید و همه چیز ساده راحت آسان است .سپاسگزارم از استاد گرانقدر به خاطر یادآوری این اصل و همین طور دوست و همراه و همسفر ایشان .موفق باشید.
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستانم
خدا رو صد هزار بار شکر میکنم که توی این مسیر زیبا و چالشی قرار گرفتم که بتونم زندگیمو با دستان خودم بسازم و مثل اکثریت جامعه باری به هر جهت نباشم
بزار اول از همه تحسینتون کنم به خاطر تیپ فوق العادتون که عین هم مشکی پوشیدین خیلی بهتون میاد و خیلی دوست میدارم وقتی عاشقانه کنار هم میشینین و بنا به هر دلیلی میزنین به دل جاده و قوانین رو با هم مرور میکنین و از همه مهمتر ما رو هم بی نصیب نمیزارین
زمانی که شروع کردم به کامنت نوشتن واسه این فایل نمیدونستم اصلا چی میخوام بنویسم و فقط از خدا خواستم منو یاری کنه حس میکنم توی این همه کامنتی که گذاشتم این کامنت من خدایی ترین کامنته چون از خدا خواستم هدایتم کنه که بنویسم .کلی واسه بقیه کامنت ها فکر میکردم و آگاهانه مینوشتم هنوزم نمیدونم چی میخوام بنویسم ولی شروع میکنم
من از سال 99 که وارد سایت شدم و شروع کردم به تغییر زندگی کنم هر لحظه که آگاه تر میشدم یه جاهایی احساسم عالی بود یه جاهایی احساسم بد میشد و اکثر وقتا به همسرم میگفتم آگاهی هم سختی های خودشو داره و همش برام سوال بود که چرا یه وقتایی سخت میشه
تا اینکه چند وقت پیش یه فایلی گوش دادم که استاد گفتن خدا یه سری ها رو آسون میکنه واسه آسونی ها و یه سری ها رو آسون میکنه به سمت سختی ها یعنی بعضی ها سخت مسیر رو طی میکنن و بعضی ها آسون طی میکنن و هر دو ممکنه یه نتیجه رو تجربه کنن یا اینکه طرف میخواد دزدی کنه راحت راهشو پیدا میکنه یعنی خدا کمکش میکنه از طرفی هم طرف میخواد کارخونه بزنه خدا کمکش میکنه که بزنه هنوزم نمیدونم دارم چی میگم ولی ادامه میدم
امروز که این فایل رو گوش دادم درک بهتری پیدا کردم
ان مع العسر یسری
همانا با هر سختی ، آسونی است
یعنی دو بُعد سختی و آسونی داریم این ماییم که انتخاب میکنیم
که بنا به گفته های مریم جون یه سری ترمز ها هست که سخت میکنه
من خودم الان توی زندگیم تقریبا هر چیزی که بخوام مهیا میشه البته طبق قانون تکامل و قدم به قدم جلو میرم ولی فهمیدم دو تا ترمز دارم اونم اینه که زمانی که همه چی عالی پیش میره به خودم میگم انگار زیادی داره خوب پیش میره و میکشم کنار و درخواست هام شل میشه با این فکر اسون میشم به سمت سختی و منتظر میشم که یه خواستم محقق نشه و از همونجا استپ میخورم فکر کنم به خاطر احساس عدم لیاقت باشه که ریشه توی عزت نفس داره و یه ترمز دیگم اینه که وقتی هر چیزی میخوام برام تهیه میشه احساس گناه
میکنم و میگم بکشم کنار حالا نوبت بقیه است و دوباره نعمت ها رو از خودم دور میکنم اینم به خاطر همون احساس عدم لیاقت و نبود عزت نفسه بابا کسی نیست بهم بگه بی نهایت نعمت و ثروت توی جهان وجود داره که هر کسی میتونه بی نهایتش رو داشته باشه این ماییم که باید ظرفمونو بزرگ کنیم
خدایا ازت میخوام هر لحظه منو آسون کنی به سمت آسونی ها
به خدا میسپارمتون
به نام الله یکتا که نامش آرامش دهنده قلب هاست
سلام به استاد عزیز و مریم شایسته بزرگوار
سلام به دوستان عباس منشی
اول از همه خدار رو شکر می کنم که در مدار دریافت این آگاهی ها بودم و خیلی اتفاقی تصمیم گرفتم وارد سایت بشم درحالی که داشتم کتاب رویایی هایی که رویا نیستند4 رو می خوندم یه لحظه اومدم یه سر به سایت بزنم اگر اون موقع ازم می پرسی چرا می گفتم نمی دونم
اما وقتی اومدم توی سایت دیدم بله استاد فایل گذاشته خدا می دونه چقدر خوشحال شدم
و اما خود فایل اسمش انقدر برام شرینه که نمی شه ازش گذشت چون اگر مثل من این اتفاق را تجربه کرده باشی . که وقتی برات اتفاق می افته این جمله برات میشه مثل دری که تو رو وارد یه جهان دیگه میکنه انگار دری وسط بیابان بی آب و علف که به ظاهر هیچ چیزی به جز بیابان خشک در اطرافش نیست اما همین که در رو باز می کنی می بینی به طرز شگفت آوری جنگلی سرسبز با صدای آبشار و چشمه های زیبا همراه با آواز پرندگان
و هوای به شدت مطبوع که فقط نگاهش انقدر حالت را دگرگون می کند چه برسد به تجربه اش و اینکه حالا بیایی پات رو هم بذاری در اون جنگل و در پشت سرت ببنیدی
تجربه ایی انقدر شیرین که برای من همون لحظه ایی است که قانون رو درک میکنی و تازه می فهمی که دنیا دست کیه
فکر نمی کنم کسی اون لحظه رو فراموش کنه برای من که تقریبا یک ساله دارم توی سایت می چرخم و فایل های زیادی رو دیدم به شخصه بهترین لحظه ای بوده که تا کنون تجربه کردم فراتر از تمام شادی هایی که تا حالا داشتم رو تجربه کردم
که وقتی این اتفاق می افته دیگه جنس فایل ها دیگه کلا عوض میشه و می فهمی در لابه لای تمام حرف های استاد قانون وجود داره و لذت می بری از تمام کلمات توحیدی که استاد استفاده می کند
از وقتی که قانون رو فهمیدم کلمات برایم تبدیل به شده و الان دارم این جمله رو می نویسم دارم گریه می کنم واقعا کلمات دیگه مفهوم میشه همون کامنت های همون فایل های استاد دیگه مفهوم میشه و از بعد جهان مادی بیرون میاد
سوره انشراح رو که خودت می خونی قبل از اینکه استاد تحلیل شو بیان کنه خودت میفهمی خدا داره چی می گه چون عوض شدیم ، چون به رشد و تکامل رسیدیم با آیه اولش چنان آرامشی وارد قلبت میشه که حد نداره انگار خودش داره باهات حرف می زنه و مخاطبش خودمونیم نه کس دیگه ای انگار این آیه رو خدار برای هر یک از ما نازل کرده .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ
>
برای من به همون لحظه ایی اشاره دارد که قانون را درک کردم که اون لحظه برای من لحظه جدا شدن از زمین بود
وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ
>
الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ
وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
خاطره ایی که استاد هر بار درباره اون شرایط تعریف می کنند برای هر آدمی که بشنوه عجیب که چطوری آدم میتونه از راننده تاکسی توی جنوبی ترین نقطه کشور بیاد بشه تاثیر گذارترین آدمی که زندگی میلیون ها نفر رو عوض کنه اونهای که خودشون دنبال تغییر هستن و تبدیل به آدمی بشه که نه تنها در کشور خودش در هر شهری اون رو بشناسن و حتی در کشوری دریک قاره دیگه آدما عاشقش باشن و تحت تاثیرش قرار بده
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾
این دو آیه تبدیل شده به یه ترمز اساسی برای خیلی از مردم ما که منم جزشون بودم با تغییر معنی یک کلمه و بدون اینکه ماهم تفکر کنیم اون رو پذیرفتم که آره بعد از هر سختی آسانی است و با خودم میگفتم محمد خدا خودش گفته بعد از هر سختی آسانی پس اگر داری زجر می کشی تا یه ذره پیشرفت کنی ایراد نداره بعدش آسانیه بعدش راحته خدا خودش گفته و این باور کاری میکنه تو به دنبال ایده های آسان تر نمیری و دوست نداری حتی آسان تر بشه و وقتی از خستگی شروع به آه ناله می کردی آدما می گفتن تا سختی نکشه چیزی نمیشه و تو دوباره به زجر و سختی ادامه می دادی و تازه اونم که برای من در نهایت به موفقیت ختم نمی شد ولی دیگه همه چیز عوض شده ما فقط آسانی را می خواهیم چون جهان ، جهان دوقطبی است و اگر یک روی آن دشواری ، فقر ، روابط نامناسب و بیماری است روی دیگر آن قطعا آسانی ، راحتی ، ثروت ، روابط عالی و سلامتی است و این ما هستم که با فرکانس هامون انتخاب می کنیم کدام روی آن در زندگی تجربه کنیم
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾
پس چون فراغت یافتى به طاعت درکوش
وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾
و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور
و در نهایت اینکه دنبال هدف جدیدت باش با آسودگی خاطر دنبال هدفات برو به دنبال خلق خواسته هات که با عبادت عاشقانه خدا اون رو بدست میاری که دلیل اتفاقات زندگی فقط خودمان هستیم نه آدم هایی که بیرون از ما قرار دارند و اینکه آدم های اطرافمون هیچ تاثیری بر زندگی ما ندارند و با باور توحیدی که خداوند برای من فقط پاکی ، درستی ، آسانی ، ثروت ، سلامتی روابط عالی و عزت را می خواهد
و فقط و فقط خودم هستم که باید اجازه ورود خواسته هام رو به زندگی رو بدم
خدارو صد هزار مرتبه شکر بابت این کامنتی که ایمان دارم خودش گفت و من نوشتم
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که قانون رو درک کردم
خدارو شکر استاتیدی چون شما دارم که هر کدام دیگری را کامل می کند
خدارشکر بابت سایت فوق العاده :abasmanesh.com
خدارو شکر بابت زندگیم و نفس های که در هر لحظه میکشم
عاشقانه دوستون دارم
سالم و سلامت باشید
بسم رب الشهداء و الصدیقین
درود میفرستم بر همه بندگان صالح خداوند در سراسر جهان و خدا رو شاکر و سپاسگذارم که جان و نفس و فرصتی دوباره برای گذاشتن ردپای دیگه و اپدیت جدیدی بهم داد
خدایا خودت بر قلمم جاری شو …
بیارم بیار الطاف و دریچه های نجاتی که بارها و بارها بروم باز کردی از جاهایی ک گمان نمیکردم …
چه بارهای کمرشکن و استخوان خورد کننده ای رو از روم برداشتی … هروقت گرسنه شدم سیرم کردی هربار تشنه شدم سیرابم کردی و هربار بیمار شدم شفایم دادی جسم و ذهن و روحم را …
چه اتفاقات خوبی ک این روزا برامون رقم زدی و چه بلایایی رو از ما دور کردی
و سپاس خدایی را سزاوار است ک اندوه را از ما زدود …
الحمدلله رب العالمین
و در نومیدی بسی امید است …
و در دل هر سختی ای آسانی ای هست …
و این دنیا ملعبه و بازی ای بیش نیست و همه ما مهمان این مهمانی گذرا هستیم و در سفر …
اره سفر مگه زندگی دنیایی غیر ازینه
سفری که مبدا و مقصدش رو خودمون انتخاب میکنیم
اخه ما با میل و اراده خودمون وارد این جهان مادی دو قطبی زیبا شدیم
همین الان ک دارم این کامنت رو مینویسم خواهرشوهرم بیمارستان هست و در حال بدنیا آوردن دخترش
انگار یه مهمون جدید داره برامون میاد …
و من و همسرم تازه از ماه عسل شماره دو مون برگشتیم خونه و هیچ جا خونه خود ادم نمیشه …
اره خونه
ما متعلق به خونه خودمون هستیم جایی ک بهش برمیگردیم یه روز …
زندگی فرصت کوتاهیه که …
خدایا کمکمون کن خوب زندگی کنیم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کنیم
خلاص
یا حق
حکایت همچنان باقیست
19 جولای 2023
سلام ب استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته
سلام ب همه دوستان
من هنوز فایل کامل ندیدم ولی یک چیزی بهم گفت برو و بنویس
از اول فایل من فقط دارم از شیشه عقب ماشین ب جاده نگاه میکنم … خدای من! چقدر زیباست . چقدر چشم نواز. چقدر رویایی .
من ک اصلا نفهمیدم تا اینجا استاد چی گفت و به خودم قول دادم اول از جاده لذت ببرم بعد دوباره فایل صوتی گوش بدم انشاالله
از خدا میخوام منم بتونم توی این جادههای زیبا رانندگی کنم و عشق کنم ، لذت ببرم و شکر گذار این همه زیبایی باشم .
خدایا شکرت بخاطر چشمانم
خدایا شکرت بخاطر وجود این فیلم
خدایا شکرت بخاطر استاد و تکنولوژی
عاشقتم استاد. سالم و سرحال باشید در پناه رب العالمین
سلام سلام سلام
این فایل خیلی خوب بود و خیلی به دلم نشست
چند تا نکته ی خوب ازش یاد گرفتم ولی قبل از صحبت راجب این نکته ها ، از خداوند می خوام که قلب من رو باز کنه برای دریافت آگاهی ها و ایمانم رو قوی کنه برای حرکت به سمت اون ایده ها ، در یک کتابه یکی از ادیان الهی خوندم : اگر به اندازه ی دانه ی خردلی ایمان داشتید به درخت توت دستور میدادید و اون ریشه های خورد را از خاک در میآورد و خود را در دریا دوباره میکاشت.
یعنی به اندازه ی یک ذره اگر ایمان واقعی در من وجود داشته باشه کار های بظاهر غیر ممکن رو میتونم انجام بدم پس از خدا ایمان واقعی رو خواستارم.
خب نکته ای که راجبش گفتید ( بعد از اینکه به هر موفقیتی رسیدیم مدت کوتاهی و جشن بگیریم و بعد بریم سراغ هدف بعدی) اینو پیش تر که در مدار این صحبت نبودم فکر میکردم که چه زندگی کسل کننده یا سختی خواهد بود ،ولی الان متوجه میشم که اتفاقا این یعنی زندگی ، تا وقتی که در مسیر هدفی هستم سالمم ، خوشحالم ، اعتماد بنفس دارم و پر از انگیزه و اشتیاق زندگی هستم و وقتی رها میکنم انگار همه چیز باهم رکود میکنه ، زندگی شبیه دوچرخه سواریه برای حفظ تعادل باید پدال زد و حرکت کرد و بواسطه ی این حرکت هاست که همیشه در جریان و تازه میمونیم.
نکته ی بعد که خانوم شایسته ی عزیز راجبش صحبت کردن ، آسان شدن برای آسانی ها ، چقدر دارم این روز ها نشانه هاشو و مثال هاشو در زندگیم میبینم اهدافی که سالها داشتم و اون اهداف و موقعیت ها همیشه همونجا بودن ولی من هنوز براشون آسون نشده بودم ، الان که در مدارش هستم آسان شدم براشون.
انگار خوشبختی و خواسته هام ایستادن و همیشه حضور دارن فقط این منم که باید آماده شم براشون تا بهم داده شه، تا آسان شم برای این آسانی ها.
می خوام ظرفیت های وجودیم رو بالا ببرم ، طبق گفته ی استاد ظرفیتم رو برای خوشبختی بالا ببرم و آسان شم برای آسانی های زندگی زیبا
به نام خداوند بخشنده مهربان وهاب و هدایتگر
سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم و دوستان هم فرکانس عزیزم
بحث توحید و ایمان به خدا اصلی ترین موضوعی هست که هر یک از بندگان توش سعی کنن قوی تر بشن نتایج زندگی شون هم بهتر قوی تر و ملموس تر میشه برای من که اینجور بوده به همون مقدار که تونستم توحیدی تر به جهان نگاه کنم به همون اندازه هم احساس من بهتر شد راحت تر شدم با خودم با خدای خودم و نتایج تغییر کرد به سمتی که من میخام
هرچی بیشتر خداوند رو توی زندگیم تاثیر گذارتر میبینم و توحیدی تر میشم به همون اندازه هم درک عمیق تری از این جریان انرژی که همه چیز رو خودش خلق کرده درک میکنم و زندگی و دیدم به اطرافم قشنگ تر میشه و ما دستان خداوند هستیم که در مسیر درست در مسیر انتخابمون در حرکت هستیم
با هماهنگی با این انرژی که همه چیز خودشه از زندگیمون لذت بیشتری میبریم و قدرت تنها از آن خودش و ما هست و البته که ما و خداوند اون انرژی کل آگاهی برتر یکی هستیم چیزی از ما جدا نیست ما جزئی از کل هستیم پس ما یکی هستیم و ما فرمانبردار فرمانروای کل هستی و نیستی هستیم
دیگه همچی بستگی داره به من که چه انتخابی بکنم این قدرت رو اون کل به منه جز داده که تو انتخابگر زندگیت هستی میتونی در مسیری که من تو رو بخاطرش خلق کردم یعنی گسترش حرکت کنی و یا در مسیر مستقیم حرکت نکنیم و نابود بشیم تماما این قدرت به من داده شده که چه مسیری رو برم و اون کل به طور مداوم در لحظه حال در حال هدایت من است به کدام مسیر؟ به مسیری که من انتخاب میکنم حالا انتخاب من توحید فراوانی ایمان عمل صالح ثروت و زیبایی بیشتر و بیشتر باشه هدایت میشوم و اگر کمبود ترس غم و بدهی باشه هم هدایت میشوم این عادلانه ترین حالت ممکن هست و این هدایت ما در مسیر درست که انتخابمونه تنها و تنها از قدرت خداوند ساخته هست که مسیرها رو برای ما باز کنه به سمت آسان شدن برای آسانی ها
انشالله بتونیم در هر لحظه خدا رو کنارمون احساس کنیم تا در هر لحظه انتخاب درست رو انجام بدیم تا اول خودمون از این فرصت زندگی لذت بیشتری رو ببریم و هم به خداوند به جهان و به دیگر بندگان که همگی یکی هستند بتونیم خدمت کنیم تا خالق از ما راضی و راضی تر باشد انشاالله
بسیار ممنونم به خاطر این فایل زیبا و خداگونه
همیشه به یاد خالق مهربان باشید