روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 19

سلام استاد عزیزم

صحبتی کردی در مورد رد پا که دیگه نتونستم آروم بشینم و تمام کارهامو کنسل کردم و گوشی را از دسترس خارج که فقط بنویسم و با خدا عشق بازی کنم.

اگر تمام روز را هم به دنبال کار کردن روی باورها و شادی درونی و تجسمات آینده بکنیم باز کمه ، از بس که بهش نیاز داریم ، از بس که انسان فراموش کاره ، از بس که افسار زندگی مثل یک بچه ای که گولش میزنن و اسباب بازیشو ازش میگیرن ، زود ازمون میگیرن وقتی قدرت را به چیزی خارج از درون خود رهسپار میکنیم.

اگر هزاران بار در طول روز این جمله را تکرار کنم که تمام اتفاقات و شرایط که برای من در طول روز ایجاد میشه به خاطر خودم هست و فرکانس هام ، بازم کمه حتی اگر با تمام درک و آگاهی این کارو بکنیم .

من به اندازه ای که این جمله را درک کردم تونستم پیشرفت کنم در تمام جنبه های زندگی

مگه نهایتی داره ؟ بخدا نهایتی نداره . بخدا این فقط ذهن منطقیه که داره برای ما چرتکه میندازه

مگه ابراهیم از حد نگذشت ؟ او از همه مرزها گذشت . آفرین به تو ابراهیم

مگه استاد نازنینم از تجسمات من نگذشت ؟ او به همه چیز رسید و خواهد رسید . آفرین به تو استاد

قبلا توی دیدگاه ها و تمریناتم خیلی کلمات نوشتم و بهم کمک کرد مثل تعهد ، ایمان ، شجاعت ، ایمان به غیب ، تمرین ، توحید ، قدم اول ، الهامات

و الان میخوام یک کلمه جدید به کلکسیون لغت نامم اضافه کنم و اون لذت بردنه ، دوست داشتن و لذت بردن از زندگی فارغ از هر موقعیت و زمانی که هستم ، تمام زندگیو صرف کاری کنم که عاشقشم و خدا هست و خدا کنارت هست و او مسیرها را برات باز میکنه ، فقط لذت ببر و از زمان زندگیت استفاده کن

خدا را شکر او نشانه ها را بهم گفته و من بی تعلل دارم انجامش میدم ، تا الان هم که دریافتهای خوبی داشتم

اصلا خدا داره با من حرف میزنه ، داره از جاهایی باهام حرف میزنه که چشمام اون موقع بیناست ، گوشهام تیزتره ، قلبم نرمتره ، ایمانم بیشتره و باورهام قوی تر

جالبه نه ؟

تا حالا اینقدر نشانه پشت سر هم ندیده بودم از زمانی که خواستم لذت بردن از زندگی را تجربه کنم و تصمیم جدی گرفتم.

او همه چیز به من داده و داره میده

استاد عزیز و دوره ها و فایلهاش ، زمان آزادی بینهایت زیاد ، احساس خوب بیشتر در طول روز ، درک بهتر از قوانین جهان ، آشتی بیشتر با خود درونم ، عمل به هر مسیر و تصمیمی که دلم میخواد و بهم الهام میشه و …

اینها نتایج بزرگی است

فقط از صبح که بیدار میشم ، اول میرم سراغ دفتر شکرگذاری و از همه چیز مینویسم ، بعد دفتر سناریو نویسی که امروز دیگه قرار چه اتفاقات خوبی را دریافت کنم و در طول روز هم دفتر نشانه ها و یادداشت نشانه های تغییر فرکانسم حتی در مورد کوچکترین اتفاقات خوب

اینها نتایج بزرگی است

روح من خداگونه تر شدن را داره بیشتر از قبل احساس میکنه و ذهنم به روحم نزدیکتر

روح من حرفهای بیشتری را در طول روز برام تکرار میکنه که هدف از خلق تو این بوده که لذت زندگی در دنیا را تجربه کنی و نه اینکه موفقیتهامونو به دیگران نشون بدیم که به چشم بیایم ، چون این هدف خنده داریه و قرار بوده که همه ما خوشبختی را تجربه کنیم.

روح من میگه ارتباط با خدا برای هر کسی به یه شکلیه و نباید با استانداردهای یک جامعه هم رنگ بشی

روح من میگه اینکه یک صحبت درسته یا نه ، ببین چقدر ازش قدرت میگیری و اگر قدرتو ازت گرفت پسش بزن

باز هم میخوام از اینجا ببوسمت استاد نازنیم

چقدر دیدگاه های منو عوض کردی ، میدونم الان تو دلت میگی به خاطر اینکه خودت خواستی

همیشه از خدا به خاطر قرارگیری در مسیرت ازش تشکر میکنم

برای همه دوستان نازنین و هم فرکانسم نهایت خوشبختی و ثروت را آرزومندم.