توانایی تمرکز بر نکات مثبت - صفحه 14

516 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید H گفته:
    مدت عضویت: 3764 روز

    سلام استاد

    امیدوارم که حالتون خوب باشه منتظر فایل جدیدتون برای عید بودم ولی انگار سرتون خیلی شلوغه امیدوارم همین روزا فایلی ضبط بکنید و روی ماهتون رو ببنیم :)

    عیدتونم پساپس مبارک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهتاب گفته:
    مدت عضویت: 3158 روز

    سلام

    میخوام یه تجربه ای که دیروز داشتم رو باهاتون به اشتراک بذارم در مورد تمرکز بر نکات مثبت

    یه کتاب لازم داشتم و به کسی سپردم برام پیداش کنه ولی اون گفت پیدا نمیشه. فایل PDF شو داشتم و با احساس خشم شروع کردم به پرینت گرفتنش. (با خودم میگفتم بهم دروغ گفته و اصلا دنبال پیدا کردنش نرفته) با اینکه میدونستم چطور پشت و رو پرینت بگیرم در کمال تعجب صفحات رو خیلی خراب گرفت: سر و ته میگرفت، کاغذ گیر میکرد، وسط پرینت گرفتن stop میکرد چون نمیتونست کاغذو بگیره و… با اینکه پرینترم نو و کاملا سالم بود و من کاملا مسلط بودم که چطوری پشت و رو بزنم. بیشتر عصبانی شدم و عصبانیتم رو با چند تا بد و بیراه گفتن به پرینتر خالی کردم. یکم نشستم البته از روی مستأصل بودن و بعد چند دقیقه گفتم ولش کن یه راه دیگه پیدا میکنم. کاغذایی که خراب شده بودن رو پاره کردم و عصبانیتم کاملا برطرف شد. کاغذایی که میشد به عنوان باطله استفاده کرد رو جدا کردم و یهو به فکرم این ایده رسید که به یکی دیگه از دوستام بگم که اون کتاب رو گیر بیاره و مطمئنم حتی اگه اون هم نتونه یه جوری خدا بهم اون کتاب رو میرسونه چون خواسته م داشتن کاغذی اون هست نه دیجیتالیش و وقتی با خواسته م تضاد پیدا کردم قدرت اون بیشتر بود و انگار پام همچنان روی گاز بود و تخته گاز توی خاکی و جدول و… میرفتم و هی خرابی به بار میومد!!!

    نکات: چون با احساس بد شروع به کار کردم کارم خراب شد و اتفاقات بد بعدش افتاد

    وقتی رها کردم احساسم خوب شد چون احساس بدم داشت بهم میگفت داری از خواسته ت دور میشی و پرینت گرفتنی که دوستش نداری هیچ فایده ای برات نداره

    با رسیدن به احساس خوب ناشی از واضح دیدن خواسته م به خاطر ناخواسته م (کتاب پرینتی) تونستم دوباره قدرت بگیرم و از بین کاغذ پاره ها برای خودم کاغذ باطله جور کنم که بعدا به کارم میاد و همچنین ایده کمک گرفتن از یکی دیگه برای رسیدن به هدفم به ذهنم اومد.

    چون احساسمو خوب نگه داشتم و نوع دیدگاهمو تغییر دادم به این نتیجه رسیدم که بالاخره از یه راهی به خواسته م میرسم.

    خدایا ازت ممنونم که آگاهم کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سارا بخشی گفته:
    مدت عضویت: 3385 روز

    دوستان و همراهان و استاد بزرگوارم سلام

    میخوام یه شعری از مولوی براتون بنویسم

    ای غم اگر مو شوی پیش منت بار نیست

    در شکرینه یقین سرکه انکار نیست

    گر چه تو خون خواره ای رهزن و عیاره ای

    قبله ما غیر آن دلبر عیار نیست

    کان شکرهاست او مستی سرهاست او

    ره نبرد با وی آنک مرغ شکر خوار نیست

    هر کی دلی داشتست بنده دلبر شدست

    هر که ندارد دلی طالب دلدار نیست

    کل چه کند شانه را چونک ورا موی نیست

    پود چه کار آیدش انک ورا تار نیست

    با سر میدان چه کار ان که بود خرسوار

    تا چه کند صیرفی هر کش دینار نیست

    جان کلیم و خلیل جانب اتش دوان

    نار نماید در او جز گل و گلزار نیست

    ای غم از اینجا برو ورنه سرت شد گرو

    رنگ شب تیره را تاب مه یار نیست

    ای غم پر خار رو در دل غمخوار رو

    نقل بخیلانه ات طعمه خمار نیست

    حلقه غین تو تنگ میمت از ان تنگ تر

    تنگ متاع تو را عشق خریدار نیست

    ای غم شادی شکن پر شکرست این دهن

    کز شکر آکندگی ممکن گفتار نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    آدا گفته:
    مدت عضویت: 3071 روز

    سلام به تمام دوستان عزیز و استاد خیلی مهربون و عزیزم از خدای مهربونم خیلی سپاسگزارم که اینجا کنارتون هستم واقعا این فایل استاد عالی هست .خب راستش چند وقتی میشه دارم رو باور هام کار میکنم و ارزوهای خیلی بزرگی توی سرم دارم که خودم وقتی بهشون فکر میکنم هم میترسم هم هیجان زده میشم من قبل از تعطیل شدن مدارس خیلی به فایلهای استاد گوش میدادم ولی به طور جدی نه الان که دارم روی باورهام کار میکنم به طور جدی دارم مقاومت های ذهنم رو میبینم بعضی وقت ها خیلی انرژی دارم و هیجان زده میشم و بعضی مواقع هم میگم نه ندا ارزوهات خیلی بزرگه اگه نشد چی لا اقل اینقدر دیگه نه درسته تازه شروع کردم به کار کردن جدی روی باورهام ولی یه حس یه کم نا امیدی دارم از صبح که از خواب پا میشم تاشب فقط دارم این کارو انجام میدم تکرار جملات تاکیدی کتاب خوندن گوش دادن به فایلهای استاد ولی پایان روز حس میکنم بازم کم گذاشتم یه جورایی سردرگمم نمیدونم از کجا شروع کنم …باز هم به خودمم میگم نه ادامه بده استادهم مثل تو بود استاد هم هم استانی تو هست استاد تونست تو هم میتونی به خودم میگم تازه تو 15 سال بیشتر نداری ادامه بده ولی یه صدایی میگه نه من کم میذارم میگه ندا تو چیزای خیلی زیادی میخوای خیلی خیلی بزرگن چطوری بهشوون میخوای برسی با این تلاش کم.لطفا اینو به عنوان انرژی منفی تلقی نکنین ولی قبل از شروع عبارات تاکیدی خیلی بیشتر به خودم باور داشتم لطفا راهنماییم کنید نمیدونم جای درستی کامنت دادم یا نه ولی خب امیدوارم درست باشه خیلی سپاسگزارم ازتون که تا اخر کامنتم رو خوندین امیدوارم همیشه شاد سلامت و پر انرژی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      شادی سعادتمند گفته:
      مدت عضویت: 3089 روز

      سلام ندای عزیزم.

      خوشحالم که شما هم به این مسیر زیبا هدایت شدید و قصد تغییر دارید.

      دوست عزیزم شما سن پایینی دارید و این خیلی عالیه چون هر چقدر سن کمتر باشه مقاومت ذهنی کمتره چرا که هر چقدر سن بالا باشه باورهای ما به خاطر گذر زمان و سالهای زیادی که تکرار شدن قدرتمندتر هستند مثلا کسی که 40 سالشه مقاومتش شدیدتر از یه فرد 15 ساله هست.

      اما هر دوی اینها هم هر چقدرم باورهای نیرومندی داشته باشند میتونن تغییر کنن و رمز تغییر باورها اینه که بسیار تکرار و تمرین کنی و مداوم باشه و متوقف نشی …

      این خیلی خوبه که آرزوهای زیاد و بزرگی داری ببین عزیزم هروقت درونت صدایی اومد که داشت بهت حس بد و ناامیدی میداد مطمئن باش نجوایی از سوی شیطانه از سوی خدا نیست چرا که الهامات خداوند به انسان امید میده . پس هر وقت دچار احساساتی شدی که بهت گفت آرزوهات بزرگه رسیدن بهش سخته نمیشه و فلان… سریعا به خداوند پناه ببر و بگو خدایا منو به راه مستقیم هدایت کن قطعا خداوند کمکت میکنه.

      دوما اینکه سعی کن بیشتر روی خواسته ها و باورهات کار کنی روی احساس لیاقت و ارزشمندیت کار کنی و خودت رو لایق بهترینها بدونی. اگر هنوز یه سری خواسته ها برات بزرگ و دور و ناممکن به نظر میرسه نشون میده که هنوز در مدارش قرار نگرفتی هنوز خودت رو لایق داشتنشون نمیدونی و هنوز برات عادی نشده …

      یه مدت که تمرین و تکرار و تمرکز روی خواسته هاتو ادامه بدی و به مرحله باور برسی یعنی باور کنی که الان به اون آرزو رسیدی کم کم دیگه اون آرزو برات خیلی بزرگ به نظر نمیاد و عادی میشه و اینجاست که در مرحله دریافت خواسته قرار میگیری …پس نگران نباش و باورت رو عوض کن رسیدن به هیچی سخت نیست هیچ تلاشی هم نداره بهاش اینه تمرکز کنی و رو باورهات کار کنی تا بهش برسی و بس.

      ضمنا اگر سوالی داری در بخش عقل کل بپرس دوستان زیادی در این بخش آماده راهنمایی و کمک هستند.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        آدا گفته:
        مدت عضویت: 3071 روز

        خیلی ممنونم شادی عزیزم واقعا حق با تو باید رو باور لیاقت کار بکنم.راهنمایی عالی بود عزیزم خیلی سپاسگزارم ازت بخاطر وقتی که در اختیارم گذاشتی و راهنماییم کردی امیدوارم همیشه لبریز امیدو عشق باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3058 روز

    سلام عید فطر همه مبارک.

    دیشب خواب استاد عباس منش را دیدم.

    خواب دیدم که در خانه امان مهمانی گرفته بودیم همسایه ها و دوستان را دعوت کرده بودیم، جالب بود همه از صبحانه آمده بودند . آقای عباس منش هم آمده بود در جمع مهمان ها بود ، من او را شناختم کسی او را نمی شناخت نرفتم جلو باهاش حرف بزنم چرا که در فایل هایش شنیده بودم دوست نداشت خیلی شناخته شود و خلوتش را به هم بزنند.

    سفر ه صبحانه باز می شد همه هم آمدند کم کم صبحانه بخورند من هم می رفتم سینی صبحانه را برای مهمان ها می آوردم ، آقای عباس منش هم مثل بقیه مهمان ها سر سفره نشستند و مشغول صبحانه خوردن شدند با کسی صحبت نمی کردند ، من فکر کردم ایران چه می کند گفتم شاید آمده به خانواده آش سر بزند و اینجابرای مهمانی آمده است . گفتم آخر مهمانی می روم با ایشان صحبت می کنم اما وقت نشد بهر حال بیدار شدم.

    اما خواب خوشی بود به عنوان فال نیک می گیرم که شب عید دیدم و مهمانی داده بودیم. از دوستان می خواهم برایم دعا کنید و برایم آرزوی سلامتی کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    شادی سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 3089 روز

    سلام استاد عزیزم

    نمی دونید چقدر دلم براتون تنگ شده و هروز برای فایل جدیدتون انتظار میکشم احساس میکنم که به فایلهای شما چسبندگی پیدا کردم الان چند روزی بود رها کرده بودم نمیومدم چک کنم و فایلهای قبلی رو گوش میدادم اما واقعا فایل های شما مثل غذا خوردن مثل ویتامینه احساس میکنم بدنم ویتامینش کم شده ??

    استاد عزیزم دوستتون دارم امیدوارم هرجا هستید موفق و سلامت و شاد باشید و برای ما تند تند فایل بزارید . فایل های شما از با ارزش ترین دارایی منه و حرفهای شما رو باید با طلا قاب گرفت و به دیوار زد منتظر فایل های جدیدتون هستم استاد عزیزم…در پناه خدای مهربان باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مینا روحانی گفته:
    مدت عضویت: 2967 روز

    سلام به شما استاد مهربان و عزیز

    تشکر ویژه ای اول از خداوند و بعد از شما دارم

    واقعا از لطف شما ممنونم بخاطر مهربونی هاتون بخاطر زحماتتون

    من مدت اندکی هست که با سایت شما آشنا شدم و در این مدت کوتاه با همین فایل های رایگان شما دارم پی به نتایج شگفت انگیز زندگیم میبرم و نتایج جدیدی رو مشاهده میکنم

    باعث افتخارمه که در این محیط با شما و هم نوعان خودم آشنا شدم

    اگر چه من 16 سال بیشتر ندارم و خب توان تهییه محصولات شمارو ندارم اما همین فایلایی که میذارید باعث تحول من شده و احساس میکنم به آرامش رسیدم

    همچنین صدا و کلام شما پراز انرژی های مثبت که احساس خوبی رو منتقل میکنه

    صمیمانه از شما گروه تحقیقاتی و تمام دوستانی که با نظراتشون اینجا باعث پیشرفت من شدن سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    04 گفته:
    مدت عضویت: 2965 روز

    و خیلی جالبه فکر کنم بیشتر ادم ها این فکر رو هم دارند بهانه میارن توی ذهنشون نه دیگه بزار از ماه دیگه درس و فایل های عباس منش رو غوغا میکنم یا مثلا دوست ندارند مسافرت کنند یا کاری انجام بدند میگن ای بابا ایران جایی نداره که ما بریم یا مثلا بهانه کاری میارند بهانه بهانه توی ذهنشون درست میکنن این موضوع رو یادم رفت کامنت کنم دوستان استاد عزیز خیلی دوست دارم شما یکی از الگو های من هستید خیلی دوستتون دارم همیشه توی قلبم دعاتون میکنم با احساس عالی ثروت بیشتر برای عباس منش سلامتی و هر چیزی دیگری شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: