یکی از ملموس ترین جاهایی که «باور احساس عدم لیاقت» خود را نشان میدهد، رفتاری است که نسبت به پرداخت بهای خواستههایمان داریم.
از ملموسترین لحظاتی که میتوانیم «باور احساس عدم لیاقت» و «باور به کمبود» را در خود شناسایی نماییم، لحظاتی است که به شدت بر سر بهای کالای مورد علاقهمان چانه میزنیم یا بدتر از همه، با اینکه توان تهیهاش را داریم، اما به دنبال راهی برای نپرداختن قیمت واقعی آن و تخفیف گرفتن هستیم. یعنی همیشه داشتن خواستههامان را موکول به زمانی میکنیم که یک جنس تخفیف بخورد.
در یک کلام، پرداختن بهای خواستههامان برای ما کاری بسیار سخت است.
به خاطر این کد مخرب در ذهن، وقتی بابت کالا یا تجربه ای پول می پردازیم که دوست داریم، گویی جان از بدنمان خارج میشود و به شدت احساس بدی پیدا میکنیم و این بدترین فرکانس درباره «کمبود ثروت» است که یک آدم به عنوان خالقی که با فرکانسهایش، تجربههایش را خلق میکند، میتواند ارسال کند. فرکانسی که از یک طرف ما را وارد مدار کمبودهای بیشتر میکند و همزمان از نعمتهای بیشتری دور میکند.
اگر خوب خودمان را بشناسیم و ریشه ی رفتارها و واکنش هایمان را بدانیم، می فهمیم که موضوع تخفیف گرفتن نیست بلکه پای چند ترمز جدی در میان است که خودشان را به شکل تلاش برای به دست آوردن خواسته هایمان با تخفیف، نشان میدهند.
به همین دلیل دوست دارم یک نکته اساسی را اول از همه به خودم و سپس به همه افرادی که این متن را میخوانند و به دنبال موفقیتهای مالی پایدار هستند، یادآور شوم و ترمزی را به آنها نشان دهم که شناختن و رفع کردنش، از هر تخفیفی که بخواهی بدست بیاوری، سودمندتر است و می تواند عاملی باشد برای ورود ثروتهای بسیار به زندگی ات.
در واقع این جنس از رفتار که برنامه ریزی می کنیم تا تجربه خواسته هایمان را به زمانی موکول کنیم که یک جنس تخفیف می خورد یا به طور کلی به دنبال داشتن خواسته هایمان به صورت رایگان، تخفیف و… هستیم یعنی پرداخت بهای خواستههایمان برایمان سخت است، این رفتار خبر از دو باور بسیار مخربی می دهد که سرمنشأ تمام کمبودها و نداشتن هایی است که در زندگی خود تجربه می کنیم.
سردسته ی این دو باور، «باور به کمبود» است.
باور به کمبود نعمت، ثروت، عشق، موفقیت و هر چیزی است که ما آن را ارزشمند میدانیم.
سپس در ادامه کار به همین جا ختم نمیشود و این باور مثل یک دستگاه مولد، شروع به تولید هزاران باور محدود کنندهی دیگر نیز مینماید که در تمام تار و پود وجودمان ریشه میدواند و ما را وارد مداری میکند که از مدار ثروت فرسنگها فاصله میگیریم.
به همین دلیل، حتی تجسم کردن ثروتمند بودن هم برایمان سخت میشود.
قانون این است که مدار تخفیف خواستن، با مدار خواستنِ ثروت، از هم جدا هستند. نمیتوانی هم به دنبال تخفیف باشی و هم باور فراوانی را بسازی.
نمیتوان به فراوانی باور داشت اما مرتب به دنبال تخفیف نیز بود. این دو مسیر، خلاف جهت هم هستند به همین دلیل تو مرتبا در این مسیر در حال رفت و برگشت هستی.
دومین باور محدود کننده در این باره، «باور احساس عدم لیاقتِ داشتن ثروت» است. به این معنا که، درباره تجربهی نعمتهای بیشتر، احساس لیاقت نداری. خصوصاً هرچه آن نعمتها تجملیتر باشند، به خاطر احساس عدم لیاقت، راضی کردن خودت برای تجربهی آن نعمتها سختتر خواهد بود، حتی اگر مشکلی در پرداخت بهای آن نداشته باشی.
در واقع این باور، یعنی احساس عدم لیاقت، زاییدهی باور به کمبود است. یعنی باور به اینکه پول درآوردن، کار سختی است. حتی اگر آدمهایی را ببینی که به راحتی در حال پول ساختن هستند، به خودت خواهی گفت:
خوب، من آنقدرها خلاق نیستم که از عهدهی این کار بر بیایم(که خودش نشانهای محکم از عدم لیاقت و باور نداشتن تواناییهایت است). در نتیجه تنها راهکار برایت این خواهد بود که :
مراقب باشی در خرج پول، از هرگونه اسراف پرهیز نمایی و با این نگاه، آنقدر خودت را در مدار کمبود ثروت پش میبری که، ترجیح میدهی فقط برای نیازهای فوق ضروری هزینه نمایی. سپس آنقدر درباره نیازهایت دچار سوء تفاهم میشوی که نیازهای ضروری را نیازهایی تعیین میکنی که به زندهماندن وابسته است و هرگونه تجاربی که مربوط به روح و روانت است و اصلاً برای تجربهی آن نعمتها به این جهان آمدی را غیر ضروری میدانی مثل:
تجربه اقامت در یک هتل زیبا برای چند روز
یا تجربه خوردن غذا در یک رستوران که بهایش به اندازه هزینه یک ماه غذا در منزل است
یا تجربه سفر با بلیط فرست کلاس که بهایش به اندازه چندین سفر است
یا تجربه …
یا حتی تجربه استفاده از مبلمان چرم به جای اجناس چینی.
در حالیکه بی خبری دلیل اینکه هر روز از تجربهی این نعمتها فاصلهی بیشتری میگیری، همین نوع نگاه است و نه عدم توانایی ات در ساختن ثروت!
سپس باور محدود کنندهی «احساس عدم لیاقت در تجربه نعمت و ثروت» بیشتر در تو ریشه میدواند و تو را بیشتر در مدار عدم لیاقت فرو میبرد.
مثلاً ترجیح میدهی خودت از وسایل بیکیفیت استفاده نمایی و وسایل گرانبها و با ارزش را برای میهمان بگذاری…
به همین دلیل وسایل زندگیِ تو شامل دو دسته است:
ظروف دَمِ دستی بیکیفیت برای خودت و ظروف لاکچری زیبا برای میهمان
ملافه پاره و پوره و بی کیفیت و قدیمی برای خودت و ملافه نخی و خوشبو و خوشرنگ برای میهمان
و…
یا حتی بدتر از آن، این رفتار را درباره خودت و اعضای خانواده مثل همسر و فرزند نیز تعمیم دادهای
مثلا در خرید لباس موارد غذایی، مواد شوینده و تمیز کننده و … اولویت را با سایر اعضای خانواده قرار میدهی و سعی میکنی همواره نیازهای خودت را کاهش دهی و کمخواهتر شوی.
مثلا از آنجا که همسر و فرزندانت زیاد از دستمال های یکبار مصرف برای خشک کردن دست و … استفاده میکنند، تو ترجیح میدهی برای برقراری تعادل در مصرف دستمال حولهای، برای تمیز کردن خانه از دستمال های پارچهای استفاده نمایی.
یا لباس های ارزانقیمت و بیکیفیت بخری و به هر ترتیبی همواره هزینههای خودت را کاهش دهی تا کمتر اذیت شوی. چون به اندازه کافی احساس لیاقت تجربه بهترینها را نداری.
چون درباره لایق بودن و انسان خوب و باگذشت بودن، دچار سوء تفاهم شدهای. چون همواره برای راضی کردن خودت در استفاده از یک نعمت، به دنبال یافتن دلایل قانع کننده هستی. یعنی خودت را لایق نمی دانی تا برای خودت تا این حد هزینه کنی و فکر میکنی آنقدر ارزشمند نیستی که پول نازنینات را صرف این خواسته نمایی. در نتیجه یا از آن چشم میپوشی و یا به دنبال شیوههایی هستی تا دلایلی منطقیتر از لایق بودنت، پیدا کنی. یعنی به این شکل که:
«من توانستم تخفیف بگیریم
من رایگان این را به دست آوردم
من بهای واقعی اش را نپرداختم و …»
این احساس گناه را که برای خودت پول خرج کردهای، از خود دور می کنی و یا به خاطر این کار احساس قدرت هم میکنی در حالیکه نمیدانی ریشه این رفتار که در اصل باور کمبود و باور احساس عدم لیاقت است، چه نعمتهایی را از زندگیات دور نموده است.
نعمتهایی که قابل مقایسه با هیچ تخفیف و هدیه ای نیست. و تازه ماجرا به همین جا نیز ختم نمیشود و حتی اگر به خاطر یک باور قدرتمندکنندهی دیگر، نعمتی وارد زندگیات شود، این باورِ محدودکننده، به شکل یک اتفاق غیر مترقبه، آن نعمت را از زندگیات حذف میکند.
من داستانهای بسیاری درباره این موضوع از افراد زیاد داشتهام که نوشتهاند، ماشینی که آن همه سال دوست داشتم سوار شوم را خریدم اما اوضاع به گونهای پیش رفت و هزینههای غیرمنتظره به گونهای روانه زندگیام شد که مجبور شدم به خاطر آن هزینههای غیرمترقبه، که اصلا هیچ وقت در زندگیام وجود نداشتند، نهایتا ماشینم را بفروشم.
و بسیار حسرت میخورَد که ای کاش حداقل از امکانات آن ماشین مثل کولر و… استفاده کرده بود… ای کاش حداقل کاور پلاستیک صندلیها را در آورده بودم و لذت نشستن روی چرم صندلی را تجربه کرده بودم و…
در حالیکه خبر نداشت، همین رفتارها که نشانهی باور احساس عدم لیاقت و در نگاه وسیعتر، باور به کمبود است، آن نعمتها را از زندگیاش خارج ساخته است.
در واقع، « مأموریت باور احساس عدم لیاقت»، دور کردن نعمتها از زندگی شماست و حتی اگر به خاطر یک باور درست، نعمتی وارد زندگیات شود، این باور کاری میکند که آن نعمت بار و بنه اش را از زندگیات بَربندد و به شکلی باورنکردنی و غیرمنتظره از زندگیات بیرون برود.
این رفتار که همیشه به دنبال یک تخفیف ویژه هستیم تا به خواستههایمان برسیم، معنایش دقیقا این است که:
«من که به صورت طبیعی امکان تهیه این جنس را ندارم. مگر اینکه تخفیف بخورد. مگر اینکه ارزان شود. مگر اینکه وام بگیرم. مگر اینکه قسطی بپردازم.»
یعنی از یک طرف آن خواسته آنقدر شدید است که نمیتوانی بی خیالش شوی، از طرفی آن باورها آنقدر مخرب است که نمیتوانی به داشتنش به صورت طبیعی فکر کنی. به همین دلیل به جای تغییر این کد مخرب و این ترمز قوی، خودت را با این کد مخرب، هماهنگ میکنی.
درحالیکه این ماجرا نهتنها کمکی به افزایش توان مالیات نخواهد کرد، بلکه شروع به، برباد دادن نتایج سایر باورهای قدرتمندکنندهات نیز میگردد.
دلیل اینکه افراد پس از اینکه نعمتی را به دست میآورند و پس از مدت کوتاهی به شکلی عجیب و غیر منتظره آن را از دست میدهند، همین باور عدم احساس لیاقت است.
به قول استاد عباس منش که می گوید “بیشتر افراد، باورهای خود را تغییر نمیدهند بلکه، می خواهند خواستههای جدیدشان را بر آن باورها منطبق سازند” و این اصلا امکان ندارد و نتیجهاش ساخته شدن یک باور محدودکنندهی دیگر است که باید بپذیری چنین چیزی در سرنوشت تو نیست و این برای از-ما-بهتران است!
به نظر شما، «از ما بهتر هم مگر هست!».
اگر همهی ما به یک اندازه به منبع ثروت وصلیم و به یک اندازه توان خلق زندگیمان را داریم، از ما بهتر کیست؟ چه کسی لایقتر از خودم برای استفاده از این نعمت میتواند وجود داشتهباشد.
بنابراین، اگر به دنبال تجربهی موفقیت مالی پایدار هستی، توصیه میکنم، خیلی جدّی تعهدی غیر قابل مذاکره را برای ریشه کن کردن این باورها و این رفتارها شروع کن.
خصوصاً در مواردی که مربوط به آموختن قوانینی است که زندگیِ ما را متحول میکند، حتی پرداخت تمام دارییمان نیز در برابر نتیجهای که کسب می شود، مبلغ ناچیزی به حساب میآید و حتی یک دقیقه به تعویق انداختنِ شروعِ این آموزشها نیز زمان زیادی به حساب میآید، چه برسد به اینکه منتظر بمانیم تا تخفیف بخورد.
خشت اولِ موفقیت پایدار، از ساختن «باور به فراوانی و باور به لیاقت داشتن ثروت»، شروع میشود.
باور احساس عدم لیاقت در تجربه ثروت، یک شاهترمز است که، اگر بتوانی روی این ترمز کار کنی و آنرا اصلاح نمایی ترمزهای بسیارِ دیگری، به خودی خود برداشته میشود.
زیرا باور احساس لیاقت، شاهکلید عزت نفس است و از آنجا که عزت نفس، مهمترین توانایی است که به شما قدرت میدهد تا خودت را باور کنی و تواناییهایت را ببینی و ارزشمند بدانی و بخواهی از آنها ثروت بسازی، وقتی این ترمز برداشته میشود به مداری هدایت میشوی که میتوانی از تواناییها و علائقت ثروت خلق کنی.
به همین دلیل استاد عباسمنش همیشه شروع موفقیتهایش را به ساختن عزت نفسش مرتبط میداند و به این دلیل، صرف نمودنِ وقت برای ساختن باور احساس لیاقت، تا این حد برای شما مهم است.
خصوصاً اگر صاحب کسب و کار خودت هستی، داشتن راهنمایی مثل روانشناسی ثروت۳، برای رونق کسب و کارت، یک ضرورت است. در جلسات این دوره، استاد عباسمنش بهتر از هر جای دیگری، چگونگی ساختن باور احساس لیاقت را آموزش داده است.
زیرا تا زمانی که باور احساس لیاقت را بعنوان مدیر کسب و کارت نسازی و این باور را به روح و روان کسب و کارت منتقل ننمایی، فارغ از انیکه چقدر خدماتت عالی است و چقدر محصولت باارزش است، هیچ راهی به مسیر کسب و کارها سودآور نداری.
پس واقعاً ارزشش را دارد که چنین سرمایهگذاری سودآوری برای خودت و کسب و کارت انجام دهی.
زیرا این، مهمترین سرمایهی اولیه تو برای شروع و رونق دادن به کسب و کارت است.
زیرا اگر میدانستی نداشتن باور احساس لیاقت، مانع ورود چه نعمتهای بزرگی به زندگیات شده، اگر آب دستت بود، آن را کنار میگذاشتی و جهادی اکبر برای ساختن باور احساس لیاقت، به راه میانداختی.
فقط مسئله این است که ما هنوز هم درک نکردهایم که ما، خالقی هستیم که تمام اتفاقات لحظات بعدی را با فرکانسهای این لحظه خلق میکنیم. فرکانسهایی که خود را به خوبی در رفتارها و واکنش ما به موضوعات مختلف افشاء می کنند و حقیقت باورهای ما را به ما نشان میدهند .
اگر برای ریشهکن کردن این باورهای مخرب جهاد به راه نیاندازی، هر دقیقه و ثانیهای که با این باورها پیش میروی، این ریشههای محدودکننده، در وجودت عمیقتر میشود و شاخ و برگهای بیشتری تولید میکند و نتیجهاش این است که:
احساس میکنی سالهاست که در یک سطح متوقف ماندهای و هنوز پس از اینهمه تلاش، اوضاع مالی رضایتبخشی نداری. نتیجهاش این است که همیشه درگیر پرداخت قسطهای تمامنشدنی میشوی.
نتیجهاش این است که همیشه درگیر جور کردن هزینههای زندگیات خواهی بود. همیشه درگیر تلاش برای اخذ یک وام دیگر برای پرداخت قسط چند وام قبلی هستی و به این شکل اوضاع مرتباً پیچیدهتر و غیرقابلکنترلتر میشود و نمیدانی که این موضوع اول از همه از اینجا شروع شد که مشتاق داشتن خواسته هایت به صورت رایگان، ارزان و یا بهره مندی از یک تخفیف ویژه بودی.
این مانع خیلی ریز است و خودش را در قالب سود، زرنگی و زیرکی نشان میدهد اما خودمان بهتر میدانیم که این حقیقت ندارد.
حقیقت این است که هیچ لذتی بالاتر از این نیست که آنقدر ثروتمند باشیم که برای داشتن خواستهای، نیازی به حتی دانستن قیمت آن نداشته باشیم و فقط اگر آن را نیاز داریم، تهیهاش نماییم.
خصوصاً کالاهایی که ارزش افزودهشان بینهایت است. مثل کالاهایی که روح و روان ما را متعادل میکند و ما را به طبیعت ثروتمند و بینیازمان باز میگرداند و آن را به یادمان میآورد و ما را در مدار آن ثروتها قرار میدهد.
به همین دلیل تأکید میکنم حتی یک دقیقه به تعویق انداختن شروع این آموزشها نیز زمان زیادی به حساب میآید چه برسد به اینکه منتظر بمانیم تا تخفیف بخورد. زیرا هر ثانیهی شروع نکردن تغییر این باورها، بسیار برایمان گران تمام میشود و در هر ثانیه، ما را از ثروتهای بیشتری دور میکند و به ضررهای بیشتری نزدیک میکند.
فقط وقتی این ریشه را در وجودت دنبال میکنی، می فهمی که چه شاخ و برگهای تمامنشدنی ای دارد.
به همین دلیل است که استاد عباس منش در دوره ثروت ۱ و جلسات اولیهی ثروت ۳، تا این اندازه بر ساختن باور فراوانی تاکید دارد و می گوید وقتی این باور ساخته می شود، هزاران باور محدودکننده خود به خود از وجودت حذف می شود.
تا زمانی که این باور در وجود ماست، راهی به سوی موفقیت مالی پایدار و استقلال مالی پایدار به معنای واقعیِ بینیازی، نخواهیم داشت. زیرا ثروت یک امر ذهنی است؛ اول ذهن شما ثروتمند میشود و سپس آن ذهن ثروتمند، ثروت را وارد زندگی شما میکند.
ذهن ثروتمند، یعنی ذهنی که فراوانی را باور دارد و میداند که بینهایت ثروت برای همه در جهان وجود دارد، هرگز برای داشتن خواستههایش انتظار تخفیف را ندارد و با عشق، بهای خواستههایش را تمام و کمال میپردازد.
ذهن ثروتمند هرگز تجربهی خودش را به خاطر گرفتن تخفیف، به تعویق نمیاندازد.
ذهن ثروتمند هرگز داشتن خواستهاش را منوط به گرفتن تخفیف نمیداند و چنین ذهنی سبب هدایت فرد به مسیر ایدههای ثروتساز میشود.
به شما هم توصیه می کنم که اگر میخواهی که به موفقیت مالی پایدار برسی و به مدار ثروت دسترسی داشته باشی، کلا از همین حالا ذهنت را به روی دنبال تخفیف بودن برای داشتن خواستههایت ببند و آن را جزو خطوط قرمز زندگیات بدان.
بهتر است همیشه به جای اینکه بخواهی چیزی ارزان یا رایگان شود تا بتوانی آن را بخری یا داشته باشی، این باور را بسازی و این درخواست را از جهان داشته باشی که توان مالی تو بیشتر شود تا بتوانی هر چیزی را که میخواهی بخری. نه فقط دربارهی محصولات ما، بلکه در مورد همهی مسائل زندگیات و همه خواستههایت این باور را بساز.
زیرا وقتی این کار را انجام میدهید، و جهان جدیت شما در این موضوع را میبیند، دیگر شما را در مداری قرار میهد و شرایطی را تجربه میکنید که اول به شما توانایی خرید را میدهد و بعد آن خواستهی مورد نظر را به شما نشان میدهد.
زیرا این باور به تو احساس قدرت بیشتری میدهد و تو را به مسیرهایی هدایت میکند؛ و به استقلال مالیای میرسی که میتوانی در هر زمان، هر آنچه که مورد نیازت هست را بخری، بی آنکه نگران قیمتش باشی یا اصلا حتی به قیمتش نگاه کنی.
در هر صورت، اگر درباهی برداشتن این ترمز و ساختن باور احساس لیاقت، متعهد و مصمم هستی، دوره روانشناسی ثروت۳، منبعی کامل از آگاهیها خالص و ورودیهای مناسب برای ساخته شدن باور لیاقت داشتن برای نعمتها است.
هرچه بیشتر روی ساختن این باور کار کنی، احساس خودارزشی بیشتری میکنی. و این احساس به شما کمک میکند تا خودت و تواناییهایت را ببینی و ارزشمند بدانی و مهمتر از همه، به این فکر کنی که چطور می توانی از این توانایی ها ثروت بسازی و مهم تر از آن، ایده هایی را جدی بگیری و اجرا کنی که به خاطر این طرز تفکر به ذهنت خطور می کند.
حتی نمیتوانی تصور کنی که با ساختن باور خودارزشی،، چه سایه سنگینی از سر توانمندیهایت بر میداری که تا حالا اجازه شکوفا شدن به آن تواناییها را نداده بود.
زیرا بارها، خواستههایی در وجودت شکل گرفته بود تا بخواهی بخشی از توانمندیهایت را بروز دهی. هزاران ایده در راستای آن خواسته ها آمده بود، اما از آنجا خودت را ارزشمند نمیدانستی و از آنجا که فکر میکردی موفق ها همان از شما بهتران هستند، آن ایدهها و آن تواناییها را جدی نمیگرفتی که بخواهی برایشان اقدام نمایی. در نتیجه آنهمه شور و شوق که با آن خواستهها آمده بود، با سمّی به نام «باور احساس عدم لیاقت» در نطفه خفه میشد و به این ترتیب خواستههای بسیاری در وجودت تبدیل به رویایی دور و دراز شده است. صدهایی ایدهای که هرگز فرصت تحقق یافتن نیافتند و زیر سایهی سنگین باور عدم لیاقت ماندند و هرگز فرصت ابراز وجود نداشتهاست.
حالا زمان آن است که جهادی اکبر برای ریشه کن کردن کدی مخربی به نام «احساس عدم لیاقت در داشتن نعمتها» را در وجودت اصلاح کنی.
به همین بخش اعظمی از آموزش های دوره روانشناسی ثروت 1 اختصاص دارد به شناسایی این دو باور مخرب «باور به کمبود و باور احساس عدم لیاقت» و راهکارهای و تمریناتی برای تغییر این دو باور.
در دوره روانشناسی ثروت 1، شما به وسیله ی آموزش ها و تمرینات این دوره و خودشناسی ای که در این روند طی می شود، فرایندی تکاملی را طی می کنی برای تغییر شخصیت خود.
این تغییر ابتدا در ذهن و افکارت ایجاد می شود و سپس به اندازه ای که این نوع تفکر را جدی می گیری و در ذهنت می پرورانی و تمرینات را به همان شیوه ای که استاد از شما خواسته است انجام می دهی، رفتارها و راهکارهایت را تغییر می دهد. نگاهت به مسائل زندگی ات را تغییر می دهد. نگاهت به توانایی هایت را تغییر می دهد و مهم تر از همه ایمانت را برای قدم برداشتن، مسائل را حل کردن و مولد ثروت بودن تقویت می کند و در طی فرایندی تکاملی، به زندگی ات آنچنان کیفیت می دهد که ربطی به شرایط کنونی ات نداشته باشی.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1 و نتیجه ای که می توانی با عمل به آنها بسازی
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام درود به خانواده عزیزم
از قلم الهی تان سپاسگزارم بانوی آرامش وعشق عزیزشایسته
اونقدر اون ترمز مخفی هستش که نهایت نداره من چند وقت پیش این مطلب رو خوندم و یکسری از باورهامو تعقیر دارم اما مجدد هدایت خواستم تا قوی تر روی باور خود ارزشی کارکنم که مجدد هدایت شدم به این صفحه که خواندن مجدد این آگاهی ها تازه گی داشت برام و حتی حدود نیم ساعت از انرژی زیاد به راه رفتن و حرف زدن با خودم گذشت آلان حدود 3ساعتی هست دارم این صفحه رو میخونم از هر مطلب که بهم احساس ناب میده باور میسازم یه یکیج کامل هستش این متن الهی و نوشته های الهی بچهها نازنین عباس منشی روح تازه ایست بر جانم ️
خدارو سپاسگزارم
خودم یادمه از وقتی روی باور کارکرد زندگی ام رفتار امها نصب بهم جایگاه هم در کارم زندگی روابطم و همه وهمه تعقیر کرد..
یادمه اولین تلنگر پارسال چند روز قبل تولدم بود همسرم گفت بریم لباس بخریم که من چندتا لباس پروف کردم دختر بزرگم چهره بدی بهم گرفت جوری که یکدفعه شروع کرد با پدرش بحث کردن من آمدم پرسیدم عزیزم چی شده دخترم گفت تو حق نداری لباس بخری اول باید من بخرم و نیاز من تو الویت هستش و من باید خرید کنم تو نیازی نداری تو کجا مگه میری واسه چی باید بخری و من اولین بار بود چنین حرف های از دخترم میشنیدم و حتی تصور اینو نداشتم همینطور اشکم سرازیر شد و آرام لباس گذاشتم آمدم بیرون همسرم آنقدر ناراحت شد و اونقدر اذیت شد که نهایت نداشت کلی از من معذرت خواهی کرد عزیزم بچه هستش نفهمید تو خدا ناراحت نشو بیا بچه ها رو بزارم تو ماشین باهم بریم خرید من فقط سکوت کردم بعد گفتم حق میگه درست گفت من همیشه بچهها تو الویتم بودن باید اینو بگه درستش همینه حدود یکهفته تا تولدم فقط سکوت داشتم و از خدا هدایت خواستم که به صورت اتفاقی یاد یه کتاب افتادم که کلی عبات تاکیدی داشت شروع کردم اونا رو تعقیر دادن و روشون کار کردن دقیقا تا شب تولدم با همسرم بچه ها رفتیم یه رستوران عالی غذاهایی ترکیه ای داشت و من واقعا لذت بردن از اونجا شروع شد و تابستان امسال بعد از چندین تضاد واضح جدی شروع کردم کار کردن روی باورهام که هدایت شدم به این صفحه و کلی مطالب ناب نوشتم اما باز هم جای کار داشت که به لطف خدای مهربانم مجدد هدایت شدم و الان دارم فقط روی رفتارم فکر میکنم تا اون ریشه هایی که هست رو بسوزونم و یه گل همیشه بهار ارزشمند وناب مقدس بکارم به لطف الله مهربانم خداروشکر خوشحالم
از دلم نیومد تجربه مو ننویسم و رد پا از قلم ناب الهی ام نزارم واقعا خوشحالم و سپاسگزارم کنار شما عزیزان هستم️️
هرکجاهستید در آغوش الله یکتا فرمانروایی عالم هستی ثروتمند موفق شاد سالم آرام باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام .
و خدا هدایت میکند هرکسی را که بخواهد
آخ آخ از ای آیه آین تمام مسائل حل میکنه
تمام استرسا تموم میشه
تمام من ها به پایان میرسه
و این نقطه نقطه ی توحیده
هدایت میشوند اگر بخواهند
بخواهند از خدا نه بند هی خدا چیکار کنم با این بچه
چیکار کنم بیشتر پول در بیارم
یا
خدایا تو هدایتم کن به راه راست
به راه کسانی که به آنها نعمت دادی
نه راه کسانی که به انها غضب کردی
به خدا که رستگار خواهیم شد با این هدایت
خدایا شکرت بخاطر اینهمه زیبایی
خدایا شکرت بخاطر اینکه میزاری بهت تکیه کنیم شکرت واسه اینکه میزاری رو دوشت بشینم وقه قهه بزنم بخونم
آخ دلم داره میره برات…..مگه میشه جز تو کسی رو بخوام
هدایتم کن و خودتم ببر و خودتم ازم بخر و خودتم بهم پول بیشتر بده بیشتر از هرکسی تو کل تاریخ
دووووست دارم خداجونم
منتظرتم بازم بیا
سلام درود فراوان آقای رجبی عزیز باورهاتون فوق العاده الهی زیبا بود لذت بردم به پهنای صورتم خنده بود و سپاسگزاری از الله مهربانم و الهیت درون تون ? ? ?
خیلی ممنونم برام وقت گذاشتید درپناه رب مهربان شاد وثروتمند باشید ?
چه عالی متوجه باورهای اشتباهتون شدین
به نام خدای ثروتمند
سلام و درود فراوان به عاشقان ثروت و فراوانی
خدایا شکرت که به این صفحه ی ارزشمند هدایت شده ام❤️
من قبلا به همین شکل عمل می کردم و جاهایی که تخفیف میشد میرفتم خرید می کردم و البته الان خیلی خیلی بهتر شده ام و اونقدر به جاهای شیک و لاکچری خریدهامو انجام میدم که دیگه نمیتونم به مناطقی که کیفیت کارهاشون پایین تره برم حتی اگر هم خریدی نداشته باشم احساس می کنم متعلق به همچین جاهایی نیستم.
و این تغییر مدار فرکانسی خیلی باور فراوانی را در من تقویت کرده.
الان که تو مراکز خرید و مجتمع های بزرگ بیشتر خریدهای خودم و بچه هامو انجام میدم حس خیلی خوبی بهم میده و احساس ثروتمند بودن می کنم.
طوری که تمام لباسها و اجناسی که در منزل با کیفیت حتی متوسط داشتم را بخشیدم.
حتی ظرفهایی که نو و در جعبه بودند و حتی ازش استفاده ای هم نشده و با کیفیت بودند رو هم بخشیدم.
فایل ارزش ابزار استاد خیلی در من تاثیر مثبتی داشته و دنبال اجناسی هستم که با کیفیت باشد حتی اگر قیمتش بالا باشد اونو میخرم چون میدونم سود کرده ام و اون جنس مدت زیادی عمر می کند.
فایلهای سفرنامه دید منو به دنیای اطرافم وسیع تر کرده و باور لیاقت و ارزشمندی رو در من بالاتر برده.
به اینکه خالق من بی نهایت ثروتمنده و منو هم باارزش و ثروتمند خلق کرده و لایق تمام نعمتها و فراوانی های این دنیا هستم.
تمام باورهایی که از بچگی تو ذهن من کاشته اند این بوده که کم بخور، همیشه بخور و همش به ما می گفتند که باید صرفه جویی کنیم و کم کم مصرف کنیم.
با اینکه من در خانواده ی مرفه بزرگ شدم و اصلا هم هیچ کمبودی نداشتم و پدرم از همان وقتی که من بچه بودم تا الان همیشه مسافرتهای خارج از کشور را داشته و دارد و همیشه از اونجاها برام لباس و عروسک و وسایل شیک میاورد.
اما واقعا نمیدانم که چرا توی ذهن ما این باورها رو تزریق کردند.؟؟!!!
البته مادرم بیشتر رو این باور بوده و همچنان هم هست.
طوری که الان هم لباسشویی تمام اتوماتیک داره و با اینکه کمردرد داره بیشتر با دست لباسها رو میشوره.
و اینها همش ناشی از عدم احساس لیاقت نشات می گیره.
خداروشکر پدرم کلی باغ مرکبات داره و من هم در خانه ی بزرگ ویلایی ، بزرگ شدم.
پدرم امسال هم که دبی بود کلی لوازم بهداشتی و آرایشی مرغوب و با کیفیت ژاپنی برای من خرید.
اما چون من بیشتر در کنار مادرم و بهش نزدیکتر بودم و پدرم هم معلم بود و تمام خریدهای منزل رو خودش انجام میداد.
و من اصلا همراه مادر و با پدرم زیاد به بازار نمیرفتم .
و موقعی که دانشجو شدم تازه به شهر دیگه رفته بودم و اونجا بود که مستقل خرید می کردم.
من از همان دوران هنرستان برای فروشگاهی جعبه های بسته بندی درست می کردم و به فروش میرسوندم و
بعد از فارغ التحصیل شدنم هم دیپلم خیاطی گرفتم و در منزل خیاطی می کردم و کسب درآمد داشتم. و بعد اون هم در آتلیه ی عکاسی به مدت ۵ سال کار می کردم و در آمد داشتم.
و کلی از جهاز خودم را با درآمد خودم تهیه کردم.
خیلی خوشحالم که با تمرین بازی فراوانی تا یک سال کلی باورهای ثروتم تقویت شده و نشانه های زیادی دیدم.
اما با این حال هنوزم که هنوزه بعضی اوقات اون حرفها و باورهای کمبود سرباز می زنه و ما مدام باید روی این باور کار کنیم تا مدارها را قدم به قدم طی کنیم.
خوشحالم که اینجا هستم خوشحالم که فهمیدم هر چقدر که ثروتمند شوم نزد خداوند محبوب ترم.
خوشحالم که فهمیدم هر چقدر که ثروتمند بشم و از نعمتهای خداوند بیشتر استفاده کنم بیشتر شکرگزار خداوندم.
سپاس از همگی که وقت گذاشتید و کامنت منو خوندید.
برا همتون از خدا ثروتی غیر قابل شمارش با سلامتی روزافزون آرزومندم.
سلام لیلای عزیز
هر حرف ما توجهان باعث یه پیشرفته اینو از صمیم درکم میگم هر تضادی تو زندگیمون باعث یه پیشرفته حتی ورود مورچه حتی ورود سوسک به خونمون حتی همین که من شما رو لیلای عزیز خوندم برای جای که من توش به دنیا اومدم
اما طرز فکری که پیدا کردید از دید من اصلا نمیشه گفت شما باور لیاقتتون رو درست کردید
شما تکیه کردید به یک تکیه گاه درست و جا پای ابراهیم گذاشتید این دقیقا توحیده بخدا
چقدر این دنیا صفر و یکیه یعنی یا ایمان داری به خدا یا نداری واقعا استاد راست میگه کل دوره هاش همینه فقط یکی استارتش تو این دوره میخوره یکی تو یه دوره دیگه و واقعا این چه اقیانوسیه که من توش افتادم و غرق شدم و هرچه فرو تر میرم به زیبایی های قشنگ تری میرسم چرا تا الان تو جهان مادی که خیلیا تو اون گیر کردن و خود برزخ بودم خیلی از حرفای که میزنن بقیه رو متوجه نمیشم و انگار من زیر آبم اونا فقط دهناشون باز و بسته میشه و هی به من میگن بیا نجاتت بدیم چقدر آرومه جهان چقدر قشنگه و چقدر زیباست این خدا کیه که انقد هم نشین زیباییه پس کجا بود اینهمه سال اون بود من نبودم ارع این درستشه خدا میدونه با بند بند وجودم دارم میگم فقط اون هیچکی نمونده دورم اولش ناراحت شدم ولی یکم که نگاه کردم دیدم دارن ظاهر میشن همه اونچیزای که میخوام مادرم پدرم همه حذف شدن و اونطوری که من میخواستم فقط بگن و بخندن فقط دوباره ظاهر شدن
این چه خدای که هم خونم شد هم کارم هم زندگی و هم همنشین تنهاییم بدون تلوزیون یا هر سرگرمی فقط منم و اون و یک گوشی و فوق العاده زندگیم عسل شد و در عمق این اقیانوس دوست دارم بازم فرو برم فرو فرو و فروتر
جالبه تا یه چیزیم پیش میاد سریع میگه آیا من برای بندگانم کافی نیستم میگم بخدا چرا به همه چی ارع تو باش تو تو تو همه چی هستی من هیچی
وقتی بچه ها استاد میگفتن گریه آدم در میاد وقتی اسم خدا میاد نمیفهمیدم یعنی چی میگفتم هه بعد دوباره میگفتم استاده برو جلو
الان که هیچکی نگفت چی میخوری
اون گفت چی بیارم برات اینجاست که حرف شما میخوره تو پیشونیم اونجا نفهمیدی اینجا بازبون لیلا میگم هرچی تو بخوای من میدم فقط تو یک کار کن منو بخواه فقط یادت باشه ها من نزدیکم به تو میشنوم صداتوووو
یبار بگو دوست دارم ۱۰ بار میام سمتت
یک قدم بیا سمتم دوان دوان میام سمتت
کی کی کی اینجوریه
کی انقد زیباست
کی انقد بخشندست
از من بی توجه تر نبود
ولی اون نه
من هواسم به ماشین این و اون بود
ولی اون نه هواسش به من بود دستشو اورد گفت تو بخواه من میدم به من اعتماد کن میدم باورم کن بخدا فقط اومدم تستش کنم نیومدم ایمان بیارم ولی تستمو فهمید و داد اون میدونه که من چی بودم اون بزرگه
لیلا جان عجب تکیه گاهیه چقد بزرگه چقدر محکمه چقدر مهربونه چقدر بخشندست چقدر فرق داره باهمه چی مبارکت باشه
نمیدونم چرا اینارو نوشتم
از خدا برات سلامتی شادی و نعمت بی نهایت میخوام
نکته آخر به خودم میگم البته
به قدری که میخوای ایمان داری اگر کم میخوای بدون ایمان نداری همههههه چیزهههه این علی اگر میخوای لایق رفتن تو آغوشش بشی قشنگ ترین آغوش همه عوالم پس زیاد بخواه خودخواهانه
خدایا انقد بهم بده که سلیمان تو خوابشم همچین قروتی رو ندیده
خدایا توحیدی بده که ابراهیم تو خوابم ندیده
خدایا سلامتی و طول عمری بده که نوح ندیده باشه
خدایا منتظر من نباش تو هدایتم کن تو هدایتم کن به راه راست راه کسانی که به اونها نعمت دادی نه راه کسانی که تورو ناراحت کردن
عاشقتم دوست دارم مهربون
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام و درود فراوان علیرضای عزیز?
چی بگم با این متن بلند بالایت که اشک شوق بر صورتم جاری شد.
واقعا منم وقتی شروع به نوشتن کردم نمی دانستم که چه چیزی میخوام بنویسم و همینطور بهم گفته میشد و می نوشتم.
من هم از خانواده و دوستام و تلویزیون و اخبار فاصله گرفتم.
خداروشکر که هر روز به مسیرها و آگاهی بالاتر هدایت میشیم.
من این پاسختون به کامنتم را یک نشانه میدانم و وقتی میگویی که نمیدانم که چرا اینها رو نوشتم، خداوند هم از زبان شما با من حرف میرند.
به راستی ما همه دستان خداوند هستیم برای کمک به همدیگه و وقتی در یک مدار باشیم این انرژی به صورت زنجیره وار به خدا متصل میشه و مثل دایره وار این پله های رشد و ترقی رو طی می کنیم.
حتی همینا رو که نوشتم از قبل اصلا زمینه ای نداشتم و فی البداهه خودش میاد و اون میگه و من مینویسم.
مثل استاد برای تهیه ی فایلها میگه تا قبل اینکه بیاد جلوی دوربین اصلا نمیدونه که چی باید بگه.
من ،شما ،بچه های سایت ،استاد، خانم شایسته و همه و همه که تغییر رو در زندگیمون خواستیم دستی از دستان خداوند هستیم.
این جمله تون خیلی ارزشمنده که :
یبار بگو دوست دارم ۱۰ بار میام سمتت
وقتی کامنتتون رو خوندم باز در ذهنم جرقه ای ایجاد شد و بهم گفته شد که لیلا پاشو الان همون کاری که چند روزه امروز و فردا می کنی رو همین الان انجام بده.
خدایا شکرت برای هدایتت لحظه به لحظه ات??????
خیلی سپاسگزارم از شما که اینقدر زیبا برام نوشتید و براتون از درگاه خداوند شادی و آرامش و سلامتی و ثروت روزافزون را آرزومندم.???
سلام لیلای عزیز ممنون از توضیحاتت
منم خیلی دوست دارم اجناس با کیفیت بخرم سفرای خوب برم ولی تو بعضیا مواقع شرایط مالی اجازه نمیده و مجبورا چیزی با کیفیت رو انتخاب میکنیم چطوری حس لیاقتو ببریم بالا؟الان که داشتم اینو مینوشتم یه چی تو ذهنم اومد که تو اول حس لیاقت بکن پولشم میاد اول بگو من اون جنسو میخوام نه پایینتزشو من اون گوشی رو میخوام مثلا حتی اگه ۲۰ میلیون باشه بعدا جور میشه بقیه ش
شما و بقیه دوستان اگه نظری دارید خوشحال میشم بدونم
انشالا موفقیات و آگاهیاتون روز افزون باشه
سلام حدیثه ی عزیز?
راستش من بیشتر اوقات تصویر سازی می کنم و حس می کنم که اونو دارم و به این شکل احساس لیاقتم را به دنیا ثابت می کنم و رهاش می کنم باور کن به شکل های باورنکردنی خداوند جورش می کنه خدایی که ارزشمنده و ما رو ارزشمند آفریده
خدایی که هنرمند واقعیه و ما رو اشرف مخلوقاتش کرده
خدایی که گفته انا اقول له کن فیکون
خدایی که گفته ادعونی استجب لکم
خدایی که گفته إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ
همه ی اینا یه شرط داره
شرطش چیه؟!
فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
اینه که تو هم اجابتش کنی و بهش ایمان داشته باشی تا راه سعادت را یابی
اونقدر رو باور توحیدی ات کار کن که هدایت لحظه به لحظه اش را درک کنی و راه رو از چاه تشخیص بدی.
اونوقت حس ارزشمندی تو هم بالاتر میره.?
امیدوارم رهگشا بوده باشد.??
سپاس از شما دوست عزیز???
ممنون عزیزم خیلی خوب اشک تو چشام جمع شد یه سری چیزا هر چقدر هم که تکرار بشه بازم کمه
میدونی لیلا جان جالبه تو یه پله میری بالا و دست منو میگیری میبری بالا من میرم بالا و دست تو رو میگیرم میبرم بالا با نوشتن آگاهیهامون البته که این بالا رفتن کار خداست وسیله ایم ما ولی خیلی جالبه انقد میریم بالا تاجهان دیگه جا نداشته باشه بعد جهان مجبوره بزرگ بشه چون علی رجبی باید به روند رشدش ادامه بده لیلا کیایی باید ادامه بده و این روند باعث رشد جهان میشه خیلی قشنگه دقیقا استاد میگه هر هدفی داشته باشی باعث پیشرفت جهانی حتی از سمت منفی مثلا یزید ۷۲ سر برید داعش صد تا و…..
خدایا شکرت بخاطر اینهمه آگاهی و پیشرفتم خدایا شکرت واسه اینهمه کاری که توو میکنی برام
سپاسگزارم دوست عزیز بابت مثالهایی که میزنید و نوع نگاهی که از قوانین الهی دارید.
زندگیتان سرشار از آرامش و برکت و سلامتی و لطف و هدایت روزافزون خداوند باشد??
یه باورخوبی ک نوشته ی شماداشت لیلای عزیز،این بود ک میشود معلم بود ثروتمند هم بود،مثل پدر شما❤️❤️❤️❤️❤️
خدای من به چه صفحه ای هدایت شدم از صبح برنامه ام این بود که روی ” باور فراوانی ” بیشتر در ذهنم کار کنم. گفتم بیام عقل کل
اون موقع این صفحه در صفحه ی اولم نبود اصلا هیچ برنامه ای برای اومدن به این قسمت فراارزشمند از گنجینه که اسم عقل و کل هست نداشتم
4 تا سوال برام جالب به نظر اومد با هدایت خدای درونم و رفتم شروع کردم به خواندن سوالات و جاری کردن کلمات خدای درون ببینظیرمم که عاشقشممم و خودمم که البته عااشق خود ارزشمند و زیبارو فراثروتمند و سپاس گزارم هستم، کردم.
سوال چهارمی که را خواندم و پاسخم را نوشتم دقیقا صفحه ی گنجینه را یک رفرش کردم و بعد دقیقا فکر کنم بدونید خداوند یکتا که تنها منبع خوشبختی و ثروت و سلامتی منه و هر کسی که بهش ایمان و باور قلبی داره، هدایتتت کرد و این صفحه را در ابتدای عقل و کل آورد و من وقتی دیدمش یک لبخند به پهنای به قول عادله جان، به پهنای صورتم اومد و شروع کردم به خواندنش با جان دل الان فکر کنم 3-4 ساعتی هست توی همین قسمتم منتها خواندن این قسمت برای همیشه فرق داشت برای من اینکه من الان دفترم کنارمه و مثل یک کارگردان که دقیقا سناریوش را هر چیزی که به ذهنش میاد را مینویسه و در موردشون فکر میکنه تامل میکنه منم اینکارو کردم نتیجه کاغذیش شد وایسا ببینممم اووم دفتر جذابمو … خب شد 3 صفحه در مورد فراوانی و احساس لیاقت ثروتمندی توام با احساس سپاس گزاری که بالاترین فرکانس را شامل میشه.
خیلییی خیلیییی خوشحال تر و سپاس گزارتر از همیشه هستم
واقعا واقعاااا احساس خوشبختی میکنم، خوشبختی که در گروِ بودن در سپاس گزاری دائمی و لذت بردن از همون چیزهایی که داری از کوچک ترین داشته هات عزیز دلم
حالا قدم بعدی من اینه که این نوشته هایی که 3 صفحه شده فعلا را بارها و بارها بخوانم و بهشون به هر شکلی توجه کنم.
مریم جانِ عزیز شایسته دوست بینظیر و فرا ثروتمند و مهربون و خوش صدای من، از شما ممنونممم و سپاس گزارر به خاطر فقط این تامل و این درک و این اگاهی بالایی که داری و حال عالی دلت تجربه ی گران بهات را با ما هم خانواده ی عزیزت به اشتراک گذاشتی.
به راستییی که مننن عاااشقتمممم
خدایااا شکرتت خدایااا شکرت خدایاا صدهزار مرتبه شکرت
دوست دارم خدای مهربونم خدایی که در هر لحظه دست من را گرفتی و به سمت بهترین ها ” هدایت ” میکنی در هر لحظه و چقدر این هدایت زیباست و البته که از بنده ی بینظیرت یاد گرفتم که به هیچ به هیچ زیبایی هم نچسبم! چرا که زیبایی بیشتری ( هدایت ساده تر و زیباتری ) در انتظارمه ….
خدای من سپاس گزارممم سپاس گزار همیشگی تو.
سلام خانم شایسته عزیز،
الان یه بغضی گلوی من رو گرفته از اینکه چطور بعد از ۳ ماه که تو سایت شما عضو هستم و همش منتظر این بودم که با یک آمادگی ذهنی دوره ۱۲ قدم و خریداری کنم امروز تصمیم گرفتم شب که به خانه رفتم قدم اول رو خریداری کنم. تازه الان به این فایل هدایت شدم و فهمیدم که چقدر بخاطر این ترمزها عقب موندم منی که سالها در نعمت و ثروت بودم ولی با این طرز فکرها مدتیست نه تنها نگذاشته دارایی هام بیشتر بشه بلکه نگرانی از دست دادنش هم بیشتر شده و همین ترمزهای من رو محکمتر کرده. الان واقعا فهمیدم معنی هدایت چیه و اینکه حالا با ایمان بیشتر این آموزه ها رو دنبال کنم و باور داشته باشم و مشتاق تر …
تو این مدت که فایلهاتون رو میبینم و میخونم خیلی آرامش پیدا کردم منی که همیشه سراپا استرس و نگرانی وجودم رو گرفته بود الان با این که تو ی کشور دیگه تنها با فرزندم هستم و همسرم در کشور هست و سال گذشته بخاطر این موقعیت بدترین سال زندگیم رو گذرندونم الان آرامش خاصی دارم چون فهمیدم که تنها خداست که یاری دهنده ماست و با وجود او نگرانی هم خیلی کمتر شده و مطمئنا با شروع این دوره ها به دنیای زیباتر و امن تری خواهم رسید
ممنونم از استاد عزیز که اینقدر خالصانه و دوستانه صحبت میکنند و باعث هدایت ما میشوند
سلام خانم کریمی عزیز تبریک میگم شما وقتی به قوانین عمل میکنید تو مرحله اول فقط و فقط پشت سرهم سورپرایز می شوید و همش ذوق زده می شوید و بعد مرحله دوم به آرامش می رسید و به یک آدم خنثی تبدیل می شوید که نه با اتفاقات خوب غافلگیر می شوید نه با تضادها چون به این مرحله باوری می رسید که خودتان خالق زندگیتان می شوید و خیالتان راحت است و مرحله بعد شروع پاداش های مادی جهان هست که بصورت پول و هدیه به دستتان می رسد و مرحله بعد قسمت رهایی و عدم وابستگی و عمل به باور هذا من فضل ربی است که همه قدرت را به خداوند بدهی و و فقط لذت ببری و جلو بری و مرحله بعدش….. که ادامش را چون هنوز تجربه نکردم و در مرحله هذا من فضل ربی هستم میذارم تا یه روز دیگه بیام و همینجا ادامه ردپایم بنویسم….
پس تا مرحله بعد به درود!!!!
سلام
من هم ممنونم از دوستان به خاطر نظرات عالیشون امشب فهمیدم ترمز های خودم در مورد ثروت چی هست و سعی میکنم رفع بشه از همه ممنونم که باعث هدایت من شدید
امیدوارم همگی مخصوصا استاد سلامت شاد و ثروتمند باشید
سلام به مریم جون عزیزم
چقدر نیاز داشتم به دیدن این مطالب و شناختن باور مخربی دیگر در وجودم که عدم لیاقت بود ،اینم یه پاشنه آشیل بود برام که از الان تصمیم قطعی گرفتم برا رفعش ،من این باور تخفیف گرفتن رو از پدر مرحومم یاد گرفته بودم که موقع خرید خییییلی چونه(تخفیف) میزد ما که کلافه میشدیم ، یه حدیث از پیامبر نقل میکرد که فرمودند: اونقدر چونه بزنید تا عرقتون دربیاد
خلاصه بچه هاشم یاد گرفتن و برا خرید هر جنسی کلی زمان وانرژی هدر میرفت،جالبه که آخرشم ناراضی از مغازه میمدیم بیرون که چرا تخفیف بیشتری نگرفتیم،
مدتی هست منتظر تخفیف خوردن قدم اول هستم تا بتونم بخرم با حساب من هیچ مناسبتی تا تخفیف نیست تا که برسیم به اواخر اسفند برا تولد استاد که طبق روال معمول تخفیف بدن ، الان این مطلب رو خوندم به باور اشتباهم پی بردم که این از نقطه ضعف من نشأت گرفته پس باید با اراده و توکل بر خدا برم برا خرید ومن هم بشم از بچه های دوازده قدم و عقب نمونم از ثروت و ارامش و لذت بردن از زندگی ….خدااااا جونم شکرت که به
من لیاقت بهترینها رو دادی
سلام
بنظرم در این زمینه ذهن رو انطور باید متقاعد کرد:
درسته عدم لیاقت نسبت ب ثروت داریم منتهی اگه خواسته هات رو(مادی) روی کاغذ بیاری و همشون رو بنویسی بعد براشون قیمت گذاری کن ببین چقدر پول لازم داری تا براوردشون کنی بعد می بینی چه رقمی میشه و بعد نتیجه می گیری که این رقم قبلا بزرگ به نظرت میومد وقتی ازین منظر بهش نگاه میکنی می بینی برای خواسته های پیش پا افتادت که اینقدر نیاز به پول داری بعدش می بینی که عدم لیاقت که هیچ این رقم هم برات عادی میشه.
ایده جالبیه! این کار را می کنم خواسته هام را لیست می کنم و هزینه اش را حساب می کنم.
سلام خانم شایسته عزیزدلم
چقدر خوشحالم که به این صفحه هدایت شدم خدایا صدهزار مرتبه شکرت
من واقعا نمیدونستم تخفیف گرفتن ناشی از باور عدم لیاقته تازه کلی هم احساس زرنگی میکردم که تخفیف گرفتم زهی خیال باطل
من همینجا با تمام وجودم تعهد میدم که از این به بعد دیگه بدنبال تخفیف نباشم.
همونطور که قبلا تعهد دادم دیگه هرگز بدنبال وام و قرض نباشم.
سپاسگزارم بخاطر به اشتراک گذاری این آگاهی های ناب سرنوشت ساز
سلام خانم شایسته واقعا از این قسمت چیزهای زیادی آموختم بی نهایت سپاسگزارم
سلام .
سلام خدا به همه انسانها تا که بیدار شویم و سر جاهای اصلی خودمان بایستیم و تجربه هایکه قرارمان هست بدون ترس به انجام برسانیم همه چیزهایی که باید در متن بالا و تجربه اعضا گفته شده؛ و باید بارها و بارها خواند تا تبدیل به باور شود . فقط واقعیتی که هست: ما هر آنچه در درونمان هست و باور داریم در بیرون تجربه میکنیم و برای ثروت هم باید به باور فراوانی بی نهایت خداوند در عالم به باور برسیم و خودمان را به جای کسانی که تا به حال از خود مقدم تر قرار دادیم یا دیدیم بگذاریم و به خود خدمت و افتخار کنیم . این باورها باید مانند رانندگی یا بستن کفش تکرار شوند تا ناخودآگاه اینطور فکر و باور کنیم . آن موقع ثروت بدون اینکه هزینه خیلی زیاد یا شغل خاصی داشته باشیم به سراغمان میآید و این باور فراوانی و احساس لیاقت خود به خود ما را وادار به عمل در باره هر چیزی یا شغلی یا فکری که داریم میکند و دیگر خبری از ترس نمیشود . زمانی که ما موفق شویم آنوقت است که میتوانیم به درد عزیزانمان و جامعه و جهان بخوریم بدون اینکه کمبود یا مشکلی داشته باشیم .به امید بهترینهای خداوند برای همه انسانهای دوست داشتنی و استاد و این سایت و اعضایش بالاخص .
خدایا شکرت که یادآور قدرتمان در خلق زندگیمان هستی .دوووووست دااااااارم
وای خدای من این متن عالی بود
من چند سال هست تو کسب و کار خودم نتونستم یک کسب و کار برای خودم راه بندازم ولی برای دیگران سود درست کردم که بر میگرده به لیاقت و این حس که مثل یک طناب پامو بسته
من خیلی چیزا دوست داشتم ولی الان میبینم هیچ حس لیاقتی نسبت به اون ها نداشتم
انگار خوشم میومده از اونها ولی برای خودم نمیخواستم و همیشه برام سوال بود که چرا مثلا در فلان ماشین هرچی میخوام فکر کنم که مثلا دارمش یا نشستم نمیتونم تصور کنم
بله حس لیاقت نداشتم بدجور هم نداشتم
خدایا به این بنده خودت کمک کن کمک کن تا بتونه این مریضی های روحی رو ریشه کن کنه . خدایا دوست دارم همه نعمت های بسیار زیبایی که برای من به صورت فراوان قرار دادی تجربه کنم
خدایا الان که اشکام جمع شده میفهمم چرا وقتی از دستت ناراحت بودم فقط لبخند میزدی تو راه رو بهم نشون دادی چی بهتر از این میتونستی به من بدی ؟ آیا واقعا بهونه ای میومنه برامم ؟ جرات میکنم کفر بگم ؟ از دستت ناراحت باشم؟
تو همه چیزو بهم دادی
من لیاقت رو تو خودم نداشتم خب این قانون توبود و چه قانون قشنگی که حتی تصورش رو هم نمیکردم که در این حد میتونم سازنده دنیا اطراف خودم باشم واقعا درود بر این خالق که من رو آفرید
خدایا درود بر تو
با سلام خدمت همه هم خانواده ای های عزیز این مطلب عالیه عالیه من مسیرهای زیادی را در زندگی برای ثروتمند شدن طی کردم که ناموفق بوده و الان که نگاه میکنم این حس عدم لیاقت را کاملا توی زندگیم میبینم اما خداوند را هزاران بار سپاسگزارم که من را با استاد آشنا کرده و دارم خودم را اصلاح میکنم و این حس را بطور طبیعی داشتم حذف میکردم و چند مورد مثل اینکه همیشه دوست داشتم کفشهای مارک بخرم نه بخاطر مارکش بلکه بخاطر کیفیتش اما همیشه منتظر میموندم تا تخفیف بخوره اما دو روز پیش رفتم و کفشی را که دوست داشتم بدون توجه به قیمتش خریدم و الان احساس عالی دارم و مطمعن هستم که اینها شروع کاره و انشالله رفته رفته مدارم بهتر خواهد شد سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام خدمت دوستان عزیز”
بی تعارف بگم چند ماه قبل که این مطلب رو خوندم گفتم که اینا نشستن واسه خودشون تبلیغ میکنن و این رو نوشتن که فقط بقیه رو تحریک کنن که بدون چک و چونه محصولاتشون رو بخرن و البته خودم رو هم کمی مقایسه کردم که آیا من باور عدم لیاقت دارم یا نه که نتیجه گرفتم نه. الان که باز مطلب رو خوندم دارم میبینم که من چند ماهه که علاقه دارم گوشی نوت ۹ بخرم بخاطر حافظه بالاش واسه فایل های دوره ها و کلا گوشی با قلم خیلی دوست دارم ولی هر باردکه میگم نوت ۹ ذهنم مقاومت نشون میده که این قیمت واقعی گوشی نیست و چون دلار رفت بالا شده اینقد و ارزش گوشی این نیست وگرنه من که راحت پول میدم و دست و دلبازم و … یا دوباره تا بگم نوت ۹ ذهنم میگه تو میخوای شروع کنی خونتو ساختن و ۱۰ تمن بدی گوشی مقداری از پول ساخت خونه میره و خلاصه هر بار یه بهانه. یا باز ذهنم اینطور گولم میزد که تو داری از قانون جذب استفاده میکنی و باید گوشی خودش یه طوری بیاد سمتت و صبر کن که به وقتش میاد(دنبال رایگان به دست اوردنش بودم) قشنگ الان متوجه میشم که هم باور عدم لیاقت رو دارم و هم باور کمبود و از همین لحظه تعهد میدم که سفت و سخت برم تو کار این دوتا باور و کلی فایل پر کنم و هرجا نیاز باشه بنویسم و دنبال دلایل منطقی باشم و از نتیجه کار رو خودم خبرتون کنم. مرسی خانم شایسته عزیز واسه این همه اگاهی ناب که منتشر میکنی. خدا رو شکر که مدارم رفته بالاتر و اینبار نه تنها قضاوت نکردم بلکه حرف های شما رو کاملا پذیرفتم و باورهای مخربم رو کشف کردم. البته این رو هم اضافه کنم همیشه دنبال خرید لباس های درجه یک و وسایل مورد نیازم هستم و واسه خودم اطرافیان راحت خرج میکنم و معروفم به دست و دلبازی و الان هم کلی لباس و وسایل دارم و هر گوشیی هم که خواستم تا اومده درجا خریدمش و به همین دلیل خدا رو شکر همیشه پول اومده سمتم به اندازه ظرفم و مشکل خاصی نداشتم ولی دارم میبینم که تو هزینه های بالاتر مشکل دارم و باور لیاقتم تا یه رنج خاصیه که نیاز به کار بیشتر دارم.
In god we trust
سلام مریم جان ازنوشتت معلومه که چقدر تو سیر تکاملیت جلو رفتی وچقدر از دل حرف زدی و درک کردی که ثروت جای مناسبی میخواد ظرف درست میخواد نه چیز دیگه
واقعا لذت بردم از نوشته هات و خیلی خیلی نظرم نزدیکه بهت من اولا جااار میزدم الان که واقعا یادم رفته که به بقیه بگم چون واقعا تو اقیانوس خودم غرق شدم و چقدر زیباااام من چقدر خوشم اومده از خودم و چقدر دنیای درونم بزرگه خداروشکررر که با خودم آشتی کردم این سفر رو شروع کردم خیلی لذت بخشه اولای آشناییم با استاد یادمه میگفت صفحه اجتماعی چیه من اصلا نمیفهمم چرا ادما اونجان…و الان بعد از گذشت ۴ قدم فقط واقعا نمیفهمم آدما چرا اونجان و چی میخوان همه چی تو اقیانوس خودم دارم بقیه چی دارن که دنبالش تو اونا بگردم یه کسی رو هم دارم که هرچی رو بخوام عاشقانه خودش برام میاره و بزرگترین دارایه دنیاست بزرگترین شگفتیه دنیاست و دیگه دنبال چی بگردم بهتر از اون یه چیز دیگم درباره دختر تون گفتید اینم بگم من به خواهرام دادم پیشرفتشون خوب بوده ولی راضیم نمیکنه اونا بیشتر از این باید اوج بگیرن فکر کنم دیگه بهشون فاییل ندم بهتره و این اسمای که گذاشتیم روهم خواهرم مادرم همچین مهم نیست هرکسی باید خودش برای خودش تلاش کنه و اینا بیشتر دست و پا گیره
بازم ممنون ممنون تشکر نشکر خیلی نظراتت دلنشین بود الهی بیشتر تو خودت فرو بری و حس کنی خالق بی همتا رو
ایاک النعبد و ایاک النستعین
اهدنالصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین
انک انت الوهاب
ممنون ازتون چقدر عالی توضیح دادین وقتی این متنو دیدم یه نشونه و هدایت بود برام چیزی از خدا خواستم و بعد چند ساعت به این متن هدایت شدم
خب .من تا بحال فکر میکردم که تخفیف گرفتن کار خوبیه البته بدون تخفیفم این کارارو تا حدی انجام میدم مثلا قبل اینکه با قانون جذب آشنا بشم هم از بهترین ظرفها و لباسام واسه خونه استفاده میکردم و همسرم ک اینا رو میدید اونم واسه خونه لباسای خوب میخرید و میپوشید
یا مثلا به نسبت درآمد و اطرافیانمون بیشتر رستوران میریم یا مسافرتای خیلی بهتری میریم اما متوجه نیستم چرا تخفیف گرفتن بده شایدم چون به اطرافیانم که ادمهای حسابگری هستن نگاه میکنم فکر میکنم خیلی لارجیم .
مثلا از پسر کوچولوم الان که هوا گرم شده تصمیم گرفتیم بریم آتلیه یه کلیپ خوب تهیه کنیم توی باغ کاری ک اقلا اطرافیان خودمون نکردن اما تلاش دارم هزینه ها رو خیلی کم کنم یه اتلیه خوب پیدا کردم که واقعا عکاس و فیلمبردار حرفه یی داشت و تخفیف خیلی خوبی گرفتیم و هزینه رو خیلی کم کردیم حتی با خودم فکر کردم نهار تو خونه درست کنم و با خودم ببرم اونجا اینجوری هم عکاسا رو مهمون کردیم هم تو هزینه مون صرفه جویی شده .فکر میکنم باور لیاقت داریم هم من هم همسرم واسه همینم بوده که تا بحال زندگی در حدی بوده ک از حقوق و درآمد خودمون بالاتر بوده اما ظاهرا باید باورهامون تقویت بشه
سلام بر دوستان اصل تخفیف مشکل نداره بلکه باورش مشکل داره اگه جایی تخفیف گذاشتند کالایی با همان کیفیت رو معلومه که استاد مخالف خرید نیستند مثل محصولات خودشون.فکر اینکه باید جایی برم که تخفیف بدن و به مرور این فکر باور ما بشه و این باور از باور عدم احساس لیاقت نشات گرفته که باید روش کار کرد .اون باور مشکل داره نه خود کلمه تخفیف و هیچکس بهتر از خودمون این تفاوت رو
درک نمیکنه
به نام خدا و سلام بر دانشجویان راه زیبای زندگی
من نیز درباره شناخت رفتارهای نشاندهنده این باورهای مخرب مشکل داشتم که به لطف خدا ازطریق شما برمن شناخته شد، لذا می خواستم ازتون تشکر کنم. یک سوال هم تو ذهنم شکل گرفت و میخواستم دراین باره لطفاً توضیح بدین . با عنایت به اینکه در گفتارتان موضوع تخفیف را به زعم من نکوهیده برشمردین چرا دوره های آموزشی درسایت استاد عباس منش به مناسبتهای خاص تخفیف خورده و نیز پس از خرید دوره ای کد تخفیف به آن تعلق گرفته و تا ۵ روز فرصت استفاده از آنرا داریم، لذا به نظرم این دو با هم درتعارض هستند.
سلام بر همگی، آری حقیقت اینست که همواره باید مراقب این روح لطیف بود مراقب بود تا راه نفوذ را برای شیطان ببندیم با تمرکز برنکات مثبت زندگی، با تمرکز به شادیها، سلامتی ها و نعمتهای فراوان زندگی که در زندگی ما درجریان است واقعا به قانون خداوند که در آیات قرآن آمده ایمان دارم که می گوید لازیدنکم
واقعا به موجودی فرکانسی بودنمان ایمان دارم
به خاطر همین واقعا ازتمام وجودم تایید میکنم که باور احساس عدم لیقات شروعی برای تمرکز برنکات منفی در زندگی و تمرکز بر کمبود است و احساس سپاسگزاری و لذت بردن از داشته ها راه دریافت نعمتهای بی نهایت الهی است
سلام
این جملات چقدر عالی بودند من چند روزی بود که به خود گفتم راهی برای شناخت باورهای محدود کننده و ترمزها پیدا میشه و این متن بدستم رسید
اگه بگم چقدر با اومدنش برم درد گرفت و از خودم ناراحت شدم شاید باور نکنید ولی مثل اینکه این متن برای من بود و شناخت باورهای من
خوشحالم ایراد ذهن خود را فهمیدم
حالا میخوام جهاد اکبر کنم و باورها را درست امید دارم به بهترین شکل اتفاق بیفتد
من خوشحالم که گره های ذهن را شناختم از دوستمان بابت نوشتن متن عالی سپاس و تشکر دارم
موفق بلشید
سلام
خانم شایسته عزیز و سپاسگزارن از شما بخاطر توضیحات زیباتون
واقعا چقد برای تخفیف عالی توضیح دادین
من قبل از عید میخواستم ی دوره اموزشی تخصصی برای خودم بخرم و همینجوری ب ذهنم خورد ک بذار تخفیف بخوره و با قیمت پایینتر بخر تا مقاله شما رو خوندم فهمیدم این ی ترمز توی ذهن من هست گ خیلی وقتا دیگه هم پیش میاد و بعدم مجبورم توی ی زمان بدون برنامه ازش استفاده کنم ک بقیه برنامه هامو بهم میریخت
مرسی بابت کمک به شناسایی این ترمز
براتون بهترینها رو ارزومندم
سلام خانم شایسته ی عزیز بسیار سپاسگزارم از آگاهی هایی که با ما دادید شما و استاد عباس منش عزیز دستانی از دستان خداوند هستند اجر شما با خدا .. خانم شایسته ی عزیز از شما سپاسگزارم…. به راستی به قدرت معجزه ایمان دارم من متعهدانه روی خودم کار می کنم از خدا خواستم من را هدایت کند لینک این مقاله ی ارزشمند روی سایت قرار گرفت.. بعد از مطالعه مقاله ، کلی چراغ توی ذهنم روشن شد و گیج و مات مانده بودم.. فکرش را نمی کردم این رفتارهایی که در جامعه به خاطر آنها تشویق می شویم چه ترمزهایی برای نرسیدن ما به مدار ثروت هستند فکر می کردیم کم کردن هزینه ها، هنر یک زن برای حمایت از اوضاع اقتصادی امروز است.. چقدر از گرفتن تخفیف و خرید لباس ها و محصولاتی که با تخفیف می گرفتیم کیف میکردیم….خانم شایسته ی عزیز و استاد عباس منش عزیز بسیار سپاسگزارم که مشتاقانه وقت خود را برای هدایت ما به مسیر الهی و زیباتر صرف میکنید …. اجر شما با خدا … موفق پیروز شاد و سلامت باشید
واقعا چیبگم حسم خیلی خوب کرد خداروشکر عالی بود
انگارسالیان سال روحم دنبال این مطالب بود تا کمی آروم بشه. مرسی
سلام بر خانم شایسته ی عزیز و استاد عباسمنش عزیزم دستان قدرتمند خدا
خیلی خیلی ممنونم از خدای مهربونم بخاطر اینکه انقدر عالی و زیبا این اگاهی های ارزشمند رو به اشتراک میزارید تازه فهمیدم کجایه کار ایراد داره خیلی ممنونم سپاسگزارم متشکرم بهترینا رو از خدا براتون میخوام سپاسگزار فاشقتم استاد
با سلام خانم شایسته عزیز واقعا لذت بردم از خوندن متن بالا جواب خیلی از سوالهای من و دوستان تو متن هست و ارزش این رک داره که بارها و بارها خونده بشه یاد یه دوست عزیزی افتادم که باهم خرید میرفتیم و اصلا به قیمت اجناس نگاه نمیکرد اول انتخاب میکرد وقت کارت کشیدن متوجه قیمت میشد و جالب اینکه همیشه درامد همسرش در حال افزایش بود من با دیدن تخفیف خوشحال میشدم ولی برای دوستم اصلا جالب نبود و بیشتر اوقات موقع تخفیف خرید نمیکرد و میگفت از مدلهاش خوشم نیومد خیلی دوست داشتم مثل اون فکر کنم الان با خوندن مقاله متوجه شدم مشکل از کجاست
برای خرید لوازم غیر ضروری دوست ندارم خیلی هزینه کنم ولی عاشق یادگیری هستم مخصوصا دوره های استاد رو با جون و دل میخرم وقت خرید دوره کشف قوانین بارها به خودم گفتم تو لایق هستی که این دوره رو داشته باشی و بابت پرداخت بها خیلی خوشحالم خوشبختانه به تمرینهای استاد ایمان دارم و همواره نتایج خوبی هم میگیرم
با ارزوی موفقیت و ثروتمند شدن همه ی دوستان