سوال:
در یکی از فایلها از استاد شنیدم که می گفت:
“من خودم رو خوب می شناسم و تلاشم کار کردن روی ضعف هام و بهبود خودم هست…
در آموزش های ایشان نیز به خوبی می شود این را فهمید که ایشان خیلی خوب خودشان را شناختهاند که توانستهاند چنین تحولی در زندگیشان بوجود بیاورند.
این در حالی است که من بشدت در شناخت خودم ضعف دارم. حتی نمی دانم چطور باید به خودشناسی برسم.
لطفا راهنماییم کنید که از کجا باید شروع کنم و اگر منبع خاصی سراغ دارید، لطفا معرفی کنید.
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:
اگر بخواهم تعریفی از خودشناسی داشته باشم، باید از یادآوری این قانون شروع کنم که:
جهان به گونه ای طراحی شده که به فرکانس های ما واکنش نشان دهد و بازتاب فرکانس های غالب ما(باورها) را وارد زندگی مان نماید.
پس خودشناسی یعنی تلاش برای یافتن ارتباط میان:
«رفتارها یا عکس العمل هایی که در برابر اتفاقات زندگی مان از خود بروز می دهیم»، با «باورها و نگرشی که درباره دلیل اتفاقات یا شیوه بوجود آوردنشان داریم»
سپس تلاش آگاهانه برای اصلاح آن باورها به منظور ایجاد رفتارها و عکس العمل های بهتر.
زیرا همیشه باورهای ما خود را در رفتارمان نشان می دهد و تنها راه تغییر آن رفتارها، تغییر آن باورهاست.
به نظر من کاری که استاد عباس منش انجام می دهد نیز یافتن این ارتباط، به منظور شناسایی ترمزها و موانع ذهنی و نیز تلاش آگاهانه برای برداشتن آن ترمز به وسیله تغییر نگرش.
این همان یافتن ترمزها و تبدیل آنها به گاز است که در دوره کشف قوانین زندگی راه و روش آن مفصلاً شرح داده شده است.
خودشناسی یعنی درک رابطه ما با جهان. درک رابطه ما با منبعی که جهان از او خلق شده و درک رابطه ما با سیستمی که جهان بر اساس آن کار میکند.
خودشناسی یعنی درک موجودیت فرکانسی خودمان و توانایی که برای خلق شرایط دلخواهمان به کمک این خاصیت فرکانسی داریم.
خودشناسی یعنی تلاش برای کنترل ذهن به منظور دریافت الهامات و هدایتهای قلب.
مهم ترین ابزار های کار برای خودشناسی از دیدگاه من کار کردن روی این موضوعات است:
1. تلاش برای کنترل نجواهای ذهن:
راه حل های این موضوع به صورت بسیار مفصل در دوره جهان بینی توحیدی 1 خصوصا جلسه ششم، توسط استاد عباس منش آموزش داده شده است.
زیرا تا زمانی که ذهنت و نجواهایش را نشناسی و روش برخورد با ذهنت را ندانی و در یک کلام نتوانی دست ذهنت را بخوانی، راهی به سوی خودشناسی پیدا نمی کنی زیرا نمی توانی از عهده نجواهای ذهنت برآیی و در یک کلام نمی توانی صدای قلبت را بشنوی و هدایت اش را دریافت نمایی
زیرا ما در هر لحظه یا در حال گوش دادن به نجواهای ذهن مان هستیم یا در حال گوش دادن به صدای قلب مان.
یا در حال پیروی از شیطان ذهن هستیم یا در حال پیروی از هدایت خداوند.
دریافت هدایت الهی نیز از ساختن این باور توحیدی شروع می شود که ” به هیچ چیز جز خداوند، به عنوان نیرویی که برگی به اذن او به زمین نمی افتد، وابسته نشویم”
این موضوع، همان بستری است که باید در وجودمان ایجاد و سپس همه جنبه های زندگی مان را روی این بستر بچینیم.
در واقع به اندازه ای که این نگاه توحیدی ساخته می شود، بهتر موجودیت فرکانسیمان و تواناییمان در خلق هر خواستهای را درک میکنیم و به همان اندازه نیز، حریف نجواهی ذهن مان خواهیم شد و به همان میزان نیز می توانیم نسخه بهتری از خودمان ایجاد نماییم و این یعنی خودشناسی.
آگاهیهای دوره جهانبینی توحیدی، یک گنج حقیقی است برای درک این بخش مهم از خودشناسی یعنی درک توحید واجرای آن در عمل.
2. ایجاد مهم ترین رابطه زندگی مان که همان رابطه درونی ما با انرژی است که تمام هستی را مدیریت می کند و او را خدا نامیده ایم.
قوانین این موضوع را نیز استاد عباس منش تحت عنوان “هماهنگی میان ذهن و روح” هم در فصل سوم کتاب رویاهایی که رویا نیستند و هم به صورت کاملاً مفصل در دوره عشق و مودت در رابط، توضیح داده و چگونگی ساختن باورهایی که سبب ایجاد این رابطه می شود را، آموزش داده است و از آنجا که یک فرایند است، توضیح آن در قالب یک نوشته، نمی گنجد.
در حقیقت، به اندازه ای که فاصله فرکانسی میان ذهن مان و روح کمتر می شود، به همان اندازه قادر به دریافت هدایت الهی می شویم. به همان اندازه صفات مان خداگونه تر شده و می توانیم از آن دیدگاه، به همه مسائل و جوانب زندگی مان بنگریم و در یک کلام، خداگونه تر عمل نماییم و ان اقول کن فیکون بشویم.
منابع پیشنهادی ما برای رسیدن به خودشناسی:
محتوای آموزشی دوره عشق و مودت در روابط
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام و درود فراوان بر همه شما سروران واستادعزیزوهمسرشان
من هم همین مسئله رو داشتم وبا استفاده از فایل های رایگان ونوشتن مطالب مهم در یک دفتر الان به لطف الله در مسیری عالی هستم .گوش دادن بی وقفه ،نوشتن انجام تمارین و جملات تاکیدی مثبت مثل ریزش باران پر زمین خشک کم کم باعث ابادی زمین بی اب وعلف ذهن مان میشود
موفق و پیروز باشید
سلام به دوستان عزیزم
من عاشق همه شما عزیزانی هستم که هم مدار هستیم برای درک و دریافت این آگاهی های ناب
من امروز یک هدفی را برای خودم مشخص کردم اینکه مقداری پول از چند نفر میخواهم وقطعا امروز باید برم ازشون بخوام.اومدم رفتارم رو کنکاش کردم دیدم چقدر من ضعیف عمل میکنم پولی که مال خودمه .حقه منه و زمانش گذشته روم نمیشه برم از طرف بخوام که یه وقت دلخور نشه
بالاخره تا ساعات آخر امروز تصمیم گرفتم که انجام بدم رفتم از اولین نفر خواستم به جاش یه قوطی رب خریدم روم نشد بگم پولم رو بده
دومی هم روم نشد از کنار خونش رد شدم.به سومی هم رسیدم در زدم کسی جواب نداد
میدونید چرا؟! چون تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء حاصل باور ها و افکار غالب من هستند
باور غلطی داشتم ..که حداقل اگه پول هم ندادند به خودم بگم آقا جان من رفتم هدفم. رو انجام بدم اما میدونستم پولم رو نمیتونم پس بگیرم .
چون اعتماد به نفسم خیلی خیلی پایینه چون ارزش درونی ام ومن درونم رو هنوز پیدا نکردم .
خیلی هم دارم رنج میبرم اما هیچ اقدام عملی انجام نمیدم نمیدونم چرا بهم بر نمیخوره
نمیدونم چرا از این خجالتی بودن خسته نمیشم
یه ذره بهتر شدم اما راضی نیستم از این کمبود عزت نفس
من خیلی عزت نفس ضعیفی دارم باید برطرفش کنم با انجام همین کار های به تعویق افتاد ام
من هرچه قدر مساعل زندگی ام را حل کنم به خود شناسی بیشتری میرسم
دوستان عزیز مهم عمل است نه صرفاً دونستن ویاد گیری قانون .
قانون اینه که هر آنچه که از مساعلم حل کنم به پیشرفت جهان خودم کمک کردم
چون جهان به افکار غالب من و باورهای من کار دارد .نه به بیان خواسته هایم.
من انسان با ارزش هستم
من خودم را با تمام اشتباهات پذیرفته ام
اما نمیخواهم در اشتباهات غرق شوم و هیچ کاری نکنم
من باید از ریشه خودم رو تغییر بدم درسته که روند خیلی کند داره اتفاق میافته اما بالا خره شدنیه
من میتوانم آنچه را که میخواهم بدست آورم من قدرت مندم
من خالق زندگی خودم هستم .
با تشکر از همه دوستان عزیزم .
سلام به خانم شایسته و دوستان
برای من که تقریبا هیچ شناختی از خودم نداشتم ، بی اندازه دوره عزت نفس فوق العاده بود
این دوره به من کمک کرد تا خودم رو «باور» کنم .. استعدادها و توانایی ها و قابلیت هامو بشناسم و به خودم ایمان داشته باشم
تمام نتایج و موفقیت ها ازهمین دوره شرع میشه
سلام
یکی از راههای خودشناسی اینه که بدرستی نگاه و تامل کنی که
با چه عقاید و رفتارهایی که از اطرفیانت مشاهده می کنی موافقی
و با چه عقاید و رفتارهاشون مخالفی
بطور مثال
من عشق و رفاه و شادی رو باور نداشتم
واسه همین با فردی که این چیزارو بشدت باور داشت همیشه در حال مخالفت بودم و
با کسی که برعکس اینارو باور داشت همراستا و موافق بودم و بعبارتی سبک زندگیشو می پسندیدم
و تمام کیفیت یا بهتره بگم بی کیفیتی زندگی این سالهای دنیویم هم تجلی و بازتاب همان باورها و همان عقاید و همان ارتعاشات بود
پس الان که این در خودم کشف کردم و به خودشناسی رسیدم باید سعی کنم
عشق و نور و شادی را تایید کنم تحسین کنم بپذیرم بهش اعتقاد پیدا کنم
تا جایی پیش بروم که براساس اونها زندگی کنم
شاد باشید❤
با سلام ووقت به خیر خدمت شما دوست گرامی:
دقیقا به نکته بسیار مهمی اشاره کردید،یعنی منم با هم سن وسالهای خودم که مثلا دنبال لباس زیبا و کفش و کیف و طلا و خلاصه اینجور چیزها بودند،حالا بسته به هر دوره از زندگیم،فرق میکرد،یا مثلا در کودکی اونها به دنبال مهمانی یا عروسی رفتن بودند و کلا دنبال خوشگذرونی بودند،با اینکه هم سن بودیم،اما من همیشه به دنبال سختکوشی و زحمت کشی بودم و فکر میکردم به اصطلاح اونها خیلی از نظر فکری بچه هستن و من چون عقلم بیشتر از اونها کار میکنه،همیشه با بزرگتر از خودم کاملا همدری میکردم و کلا به دنبال فقط زندگی بخور و نمیر بودم و اینجوری میشد که طرف جای مادربزرگ من بود ،بهم میرسید شروع به ناله میکرد ومنم ۱۰۰ درصد باهاش همدری میکردم،در حالیکه شاید نوه خودش یک بار هم پای حرفهاش نمینشست. میخوام بگم منم قبلا فقط میگفتم خوشا به حال اونهایی که پولدارهستن اونم نسل اندرنسلشون پولداربودند.و ماها که فقط باید بدویم ،برای همین اصلا میگفتم چطوری این همسن سالهای من دلشون به این لباس و کفش خوش هس در حالیکه هنوز مستاجر هستن؟و خیلی از باورهای محدود دیگه،که ناشی از عدم قبول داشتن ثروت و عشق و رفاه بوده است،البته دارم روش کارمیکنم تا بهتر بشم.ممنون از دیدگاه زیباتون
سلام دوست خوبم .
یادم میادکه بیشترین وقت وانرژی وفکرم راروی دیگران میزاشتم وهمیشه درحال کنترل کارهاورفتارهای اونهابودم ،همه ی حواسم به این بودکه ،کی چکارکرد،چراکرد،چکارکنه بهتره وخلاصه کلی کندوکاوه دیگه .همیشه هم حال بدداشتم .همیشه انتقادمیکردم ازدیگران وحتی مسخره هم میکردم .بیشترفکرمیکردم همه بی عقل هستن وخداوندهمه ی درکیات وعقل سلیم رانصیب من کرده وجالب اینجابودکه خودمم زندگی جالبی نداشتم وهمیشه تظاهرمیکردم یایه جورایی نقاب میزدم که دیگران راجع به من خوب قضاوت کنن .بماندکه اونهاچیاپشت سرمن میگفتن .
تازمانیکه خیلی جاهاتحقیرشدنم وشکست خوردنم راتوزندگی ،متوجه شدم .کی متوجه شدم؟زمانیکه صادقانه به خودم وافکارپلیدومنفی خودم اعتراف کردم حداقل پیش خودم وتوخلوت خودم .
به قول استادتاوقتیکه جهان شماراواداربه انجام کاری نکرده ،خودتون دست به کاربشیدبرای تغییراساسی .
ومنم،ازاون دسته آدمهایی بودم که جهان وادارم کردشروع به تغییرکنم ،
اوایلش سخت بودوبرام دردناک بودکه بپذیرم هرآنچه باعث شکست ونابودی روح من داره میشه خودم هستم ،ولی بامروری به گذشته ورفتاروکنشهای حال خودم ،قبول کردم وپذیرفتم که هیچ کس مقصرنیس ومقصراصلی خودمنم.تسلیم شدم وبااعتراف به خدای خودم واعلام عجزخودم دربرابرخیلی چیزها،ازاودرخاست کمک کردم که منویاری کنه وخودم هم شروع کردم به تلاش برای تغییررفتارهاوباورهاوعقایدهای نادرست خودم .
نگاه وتوجه خودم راازدیگران سعی کردم بردارم وهمه توجهم فقط به خودم باشه .تاکیدمیکنم فقط وفقط به خودم .
دفتری برداشتم وکلیه ی نواقص خودم رانوشتم ولیستی ازخوبیهاوتوانمندیهام .روی دونه به دونه نواقصم کارکردم .
برای شروع خودشناسی ،تمایل خودت واینکه ازاین روش زندگی خسته شده باشی خیلی مهمه .اینکه سالیان سال بااین شخصیت واین کارها،نتونستم به هیچ جایی برسم وازهمه بدترنداشتن آرامشم بودکه این بیشترازهمه منومیرنجوند.
بایدازیه جایی شروع می کردم ،فهمیده بودم که نمیتونم روکمک کسی حساب کنم جزخداوندکه درهمه حال حامی ونگهدارمنه .
پس دست ممدجستم وقول دادم به خودم وخودش که بدون هیچ بهانه ای ،به مسیرم که هدایت خودم وشناخت خودم بود،ادامه بدم .
وقتی آدم به کسی مثل خداتکیه میکنه خیلی ازترسهاش می ریزه .واحساس قدرت بیشتری میکنه .که البته قبلافکرمیکردم قدرت دارم امانگوکاذب بود.
دیگه آشنایی بااستادوبرنامه هاوفایلهای ایشون که همه ی مسیرم راتکمیل کرد.درسته هنوزخیلی جای تغییردارم اماخیلی بااراده ومصمم به راهی که انتخاب کردم ،ادامه میدم .
چیزی که اول میخاستم راتقریبابدست اوردم واون ،آرامشه ومطمئن هستم درکناراین حس خوب حتمن به همه چیزهایی که میخام ،میرسم .
امروزهمه ی خلوتم وتنهاییهام باخدای مهربونه .ارتباط باخداخیلی ازکمبودهاوخلاهای مارورفع میکنه .
دوست وهمدم ورفیق جون جونیم ،خداست وبس .
امروزبیشترازقبل بهش اعتماددارم وخیلی ازامورزندگیمورهاکردم وبه خودش سپردم .وباتوکل وهدایت خودش پیش میرم .
امروزخودم راخیلی بیشترازقبل دوست دارم واحترام بیشتری به خودم میزارم وارزشهای خودم رابالامیبرم ودرنتیجه ازجهان هم عزت واحترام بیشتری دریافت میکنم .
حالم خیلی خوبه دیگه سرخودم شیره نمی مالم وخودموگول نمیزنم
باخودم صداقت دارم وشبهاقبل خواب همیشه به افکارورفتارهای خودم فکرمیکنم .دست ازسرزنش واحساس گناه هم برداشتم دیگه مثل قبل بایه اشتباه حال خودموخراب نمی کنم وزودخودمومی بخشم .درگذشته باهمه ی غروروخودخواهیم ولی سراشتباهاتم خیلی خودمواذیت میکردم کلن تعادل تورفتارهام نداشتم ولی ازاستادخیلی چیزهایادگرفتم وانقدآگاهیم بالارفته که بدونم اگه به اشتباهاتم زیادی فکرکنم، فقط منوازحرکت به جلوبازمیدارن .
واینکه تواحساس بد،موندن ،چ عواقبی داره .سعی میکنم تجربه کنم وزودبگذرم واحساس خودم راخوب نگه دارم تااتفاقات خوبی برام بیفته .
بالابردن اعتمادبه نفس وعزت نفس خیلی به شناخت خودت کمک میکنه .پشینهادمیکنم این دوره راهم بخری وگوش بدی .
من خیلی باارزشم باهمه ی اشتباهاتم خودمومی پذیرم وخودم رادوست می دارم .من عاشق خودمم به نظرخودم من بینظیرم .
استادعاشقتم که عشق ومحبت درست راازشماآموختم .
سلام به ناهید عزیزم
چقدر لذت بردم از تک تک کلمات شما و تحسینتون کردم وقتی بک نفر به آگاهی میرسه در ناخوآگاه جگعی تاًیر خودشو میذاره و یه جورایی باعث پیشرفت کل جهانه ومن خوشحالم که امروز در مدار بودن کنار شما و خوندن کامنتهای بی نظیر عزیزانم هستم…وقتی که استاد عزیز و مریم بانوی عزیز اینچنین مطالبی رو مینویسن و عنوان میکنن مگه میشه که شاگردانشون اینطور نباشن…🥰😘خدای مهربونم رو شاکرم که همانطور که قول داده بود در این مسیر یواش یواش داره هدایتم میکنه و من تاتی تاتی در حرکتم و همچنان دستانم رو با مهر و صبوری گرفته و داره پا به پای من میاد😭عاشقتم عزیزم تورو دارم دیگه چی کم دارم میتونم ساعتها و روزها تنها با تو باشم بنویسم و سکوت کنم و بنویسم و بنویسم و شکرگزار تو باشم عزیزم
در پناه الله یکتا همانی که حتی یک برگ بدون اذنش بر زمین نمی افتد باشید…منتظر دیدن کامنتها و تجارب بیشتر شما هستم همسفر🥰🤍
با سلام :
از شناختِ خویشتن و شناخت و درکِ احساسات شروع می شود
چون همه چیز شناختِ این منِ درون و این منبع است :
دروازه یِ خود شناسی ، شناختِ احساسات خود است
چون هیچ راهنما و هیچ چراغی بهتر از احساس نمی تواند ما را به پیش ببرد
دیده ها
شنیده ها
نوشتن ها
گفتن ها
همه ابزارهایِ زنده یِ دستِ تو هستند
با احساسات و عواطف خود بر آنها نظارت کن
آنها را مُتمایل به خواسته ها و آرزوها و رویاهایت کن
آنها ابزارهایِ هدایتِ تو هستند
آنها ایجاد کننده یِ افکار و فرکانس هایت هستند
آنها تولید کننده یِ ثروتهایِ درون و برونِ تو هستند
آنها را بشناس
آنها را رها نکن
آنها نیروهایِ به کار انداختنِ ذهن هستند
خود را به جایی برسان که من درونت تو را فرا بگیرد
همه چیز از این (خود) آغاز می شود ،
باید بدانیم که ما وصلیم به یک نیروی بی نهایت
به یک انرژی بی نهایت
به یک شکوه بی نهایت
و آن هم خدای درون است
و آن هم منبع درون است
باید درک کنیم که درون ما چه دنیای بی نهایتی نهفته است باید درک کنیم که درون ما چقدر نامحدود است
باید درک کنیم که تنها خدا در درون ماست
باید درک کنیم که به این نیروی بینهایت تکیه کنیم
نیرویی که دیده نمی شود
نیرویی که لمس نمی شود
اما باید آن را با قدرت در کمان در درون خود حفظ کنیم
و تصور کن هر جا که می روی این نیروی بی نهایت با توست این خدای بی نهایت همیشه با توست
و می توانید در واقع دست به هرکاری بزنی آن را درک کنی
به هر چیزی که نگاه کنی آن را درک کنید
زمانی که صحبت می کنی آن را درک کنید
زمانی که با بچه ها بازی می کنی آن را درک کنید
زمانی که عملی را انجام میدهی آن را درک کنید
زمانی که نشسته ای آن را درک کنید
زمانی که بلند می شوی آن را درک کنی
زمانی که میخوابی آن را درک کنی
و تصور کن اگر این نیروی بی نهایت اگر این خدای درون را در هر شرایطی و در هر مرتبه و در هر جا و مکانی که هستید آن را در درون خود درک کنی به چه خوشبختیهای بی نهایتی تو وصل می شوی ؟؟؟
اگر در این (من درون) تنها خدا را قرار دهید
و از چشم این منبع درون
و از دیدگاه این منبع درون
و از بینش این منبع درون
هر عملی که از تو سر میزند انجام دهی
آرام آرام این (من درون) تمام تو را فرا میگیرد و این یعنی عدالت اصلی در اعتماد بنفس
و این یعنی تسلط بر خویشتن
و این یعنی شناخت خویشتن
در اداره ای دونفر هستند هر دو ۱۰ سال سابقه دارند و هر دو کارشان دقیقاً یکی است
یکی از آن ها در کمر درد شدید و علت آن را کارش می داند
و دیگری بدون هیچ دردی
با اینکه کار و عمل این دو یکی است
این کار آنها نیست که باعث درد می شود
این دقتی که به خدای درون و من درون دارند معیار سعادت و سلامتی و تندرستی آنهاست
یکی با این ابزار جلو رفته که به خدا اعتقاد داشته ولی آن را از خود جدا دیده
دیگری به خدا اعتقاد داشته ولی آن را دائم در درن خود دیده است
زمانی که آن را جدا درک کنی ، یقینا در این تلاش و کوشش قرار می گیری که باید دردی باشد و تلاشی باشد تا سلامتی ای بدست آید
اما اگر آن را درون خود ببینی ، دائم تنها خدا را که عین سلامتی است را خودت می بینی و تنها تلاشت این است که آن را جُدای از خود نبینی .
اینکه گفته می شود من درون تو را فرا بگیرد :
یعنی همون اعتقادی که به خداوند و انرژی که دیده نمی شود داشته باشی
این یک هنر است که تو اعتقاد داشته باشی به چیزی که خیلی ها به آن اعتقاد ندارد
این یک هنر است که اعتقاد داشته باشید به چیزی که اصلاً دیده نمی شود
اعتماد کنی به یک انرژی که همه چیز میتواند برای تو تشکیل دهد ، همه چیز را میتواند به تو بدهد ، و همه جور مکان و جایگاهی را میتواند برای تو برقرار کند.
چقدر زندگی شگفت انگیز می شود که از دید همان( من درون) ، آن من برتر ، آن خود واقعی ، همه چیز را نظاره گر باشیم.
☘️☘️
در طول روزهای زندگی به هر اتفاقی که بر میخوری از من درون آن را تفسیر کن
درطولِ روزهای زندگی هر مسئلهای برای تو پیش میآید در هر زمینهای ،
از دیدگاه آن من درون و آن خدای درون و آن خود برتر آن را تفسیر کن
و میتوان در این مورد مثال هایی زد برای اینکه روشن شود (من درون) کیست :
هر جایی که شاداب بودی بدان که داری از مخازن درون استفاده می کنی
هر جا که در حال احساس خوب هستی بدان که داری از دارایی های منبع درون مستفیذ می شوی.
☘️☘️☘️
من درون همیشه در سعادت است
من درون همیشه خوشبخت است
اگر با من درون حرکت کنی همیشه در برداشت عالی ترین حال و احساس خوب هستی
وقتی با من درون باشی ، مهم نیست کجا باشی
وقتی با من درون باشی ، مهم نیست در چه شغلی هستی وقتی با من درون باشی ، مهم نیست در چه کوی و درچه کوچه و شهری هستی
وقتی با من درون باشی ، مهم نیست با چه کسی رابطه عاطفی داری
وقتی با من درون باشی ، مهم نیست در چه جایگاهی هستی وقتی با منبع درون باشی :
میدانی که دسترسی دائمی به خداوند داری
میدانی که دسترسی دائمی به انرژی بی نهایت داری
میدانی که دسترسی دائمی به بی نهایت ثروت و سعادت داری
وقتی با من درون باشی در واقع در حال دسترسی هستی به عالیترین پولها و ثروتها و مکنت ها و زیبایی ها و سلامتی ها و تندرستی ها
من درون همان خدای درون است
و همان خدایی که هر ثانیه به آن دسترسی داری است.
شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید .
با سلام بر تمام دوستان عزیز در گروه بزرگ عباسمنش سلام بر علی آقای گل مثل همیشه امشب هدایت شدم که کامنت زیبای شما را بخونم وسیوش کنم . یه سوال داشتم امیدوارم که راهنمایی شما راهگشا باشد .سوال من این است که همه ازاین من درون صحبت مکنند ازجمله شما در این کامنت این من درون چیست/ ؟یک احساس است که باید به اون برسی؟یا حالتی هست؟واقعا این من چیست ؟چطوری میتوان آن را شناخت؟لطفا بیشتر راهنمایی فرمایید برای شناخت من درون چکار باید کرد؟با این توصیف های جنابعالی آرزوی رسیدن به این حالت در ما فوران میکند .بازم سپاسگزارم به خاطر وقتی که میگذارید وصمیمانه ما را راهنمایی میکنید/ در پناه حق باشید.
سلام دوست عزیز
بسیار زیبا توصیف کردید این من درون رو من از شما بسیار سپاسگذارم که با صحبتهاتون توجه من رو به درون خودم بردید و خیلی واضح شناخت خودم رو توضیح دادید
خداوند رو هزاران بار شکر میکنم برای ای آگاهی و از شما سپاسگزارم
درود بر تو واقعا زببا توزیع دادی و من دارم به تک تکشون عمل میکنم و دارم نتیجشون میبینم دوستان قسم میخورم که همون چیزی میشه که من میخوام میگم وقتی رو خودمون کار کنیم انوقت همون شرایط که در نظر داریم برامون اتفاق می افته انوقت عاشقانه میریم دنبالشون و زندگیمون میسازیم و سپاس خدای را که اینگونه ما را خلق کرده
به نام خدای معجزه ها
سلام خدمت همگی
با تشکر از علی آقای عزیز بابت کامنت های زیبا و تاثیرگزارشون.
آقا منوچهر نمیدونم کامنتم رو میبینی یا نه ولی اگه دیدی، یه توضیحی درباره درکی که نسبت قوانین پیدا کردی برامون بده.
واقعا پاسخ های خانم شایسته روی سوال های بچها گنجی هس که باید همش خونده بشه.
استاد عزیزم و مریم بانو و بقیه دوستان ازتون سپاسگزارم
سلام آقا شبخیر…
کامنت عالی گذاشتین پر معنی بود ،،
ولی واضح نبود برادر .من ۳ ساله دارم شبانه روز بت خدا صحبت میکنم
نمیدونم جریان چیه که جواب نگرفتم تا به حال
و یه جورای احساس میکنم اوضاع بدترم شده
واقعا نمیدونم چطوری باید به خدا وصل بشم
نمیدونم چیزی که شما میگیو چه جوری عملی کنم
چون واقعا همیشه باهاش صحبت میکنم ..ولی نتیجه نمیده
با سلام .
خودشناسی رو نمیشه توضیح داد .
باید درک کنی و احساس کنی که در مرحله اول اصلا تو چه چیزی یا چه موجودی هستی ؟
و برای چی به وجود اومدی ؟
و بعد میفهمی که در به وجود اومدنت چه چیزی باعث شده
و بعد اون چیز چیه که به این زیبایی کار خودشو انجام داده کی هست …..
وخیلی پرسشهای دیگه که وقتی از خودت سوال کردی و به جواب رسیدی .مرحله بعدی این میشه که این موجود چه ویژگیهایی مثل قدرت خلق کردن یا فرکانسی بودن .رو داره .اونوقته که به ارامش میرسی و خیلی باورهای محدود کننده خودکار حذف میشن . وبعد یک زندگی فوق العاده که اولین چیزش ارامش هست رو تجربه میکنی ….
سلام پاسخ خوبی رو به شما دادند اما منم یه چیز عالی را اضافه کنم به اون… اونم اینه که خانم شایسته در متن بالا گفته اند که باید جلوی وسوسه های شیطان رجیم بایستی اما روش آنرا درنزد خدا نگفته اند…
تنها روش مقابله با وسوسه های شیطان و نجوا ها هم در دین اسلام و در علم تهذیب نفس است. در تهذیب نفس نه تنها شما با وسوسه های شیطانی و نجوا ها مقابله میکنی و بلکه به شیطان حمله میکنی… یعنی در روش تهذیب نفس اول شناخت وسوسه دوم دفاع سوم حمله به شیطان شکل میگیره…
حالا منظور از تهذیب نفس چیه؟ منظور از تهذیب نفس اینه که انسان عادی دو نفس داره یکی لوامه(سرزنشگر) که خوبی و الهامت الهی به انسان پیشنهاد میده و دومی اماره (وسوسه و فریب دهنده) که نجوا های شیطانی و گناه رو به انسان پیشنهاد میده که نفس اماره ما به نجوا میده یا موجب گناه و انواع مشکلات میشه منظور از نفس همین نفس اماره هست..
و تهذیب ب معنای اول پاکسازی روح و قلب از گناه و افکار منفی و نفس اماره و دوم به معنی رشد و به کمال دادن روح و ذهن و نفس لوامه ادمی و رام کردن کامل نفس اماره با نفس لوامه…وقتی که تو تهذیب نفس رو کاملا انجام دادی که مراحلی داره و روش های مخصوص خودش مانند: مشارطه،مراقبه،جریمه و… ( که میتونید در اینترنت جسنجو کرده و بخوانید) رو داره یعنی تو هم به خودشناسی کامل با خودت رسیدی و هم دیگه افکار منفی و نجوا های شیطانی نداری اصلا نمیتونی فکر منفی بکنی اخه تو چون با نفسی که به افکار منفی پیشنهاد میداد رو تهذیب کردی و بعد از تهذیب نه دیگه بلدی فکر منفی بکنی و نه شیطان از چند کیلومتری میتونه بهت نزدیک شه و به علاوه بسیار خودشناس و مثبت اندیش مهربان و موحد و کاملا توحیدی شدی و خدا به تو نفس مطمئنه داده و رستگاری و موفقیت و ثروت مندی تو را در اخرت نضمین کرده… به لطف خدا منم نه ماهه دارم نفسمو تهذیب میکنم و وقتی نه پیش نگاه میکنم میبینم اون فرد سابق نیستم و خدا خیلی منو به خودشناسی رسانده
یادت باشد که نفس سخت ترین دشمن انسان است و عمال شیطان در درون ماست و تهذیب نفس و یا همان جهاد با نفس بالاترین جهاد ها نزد خداست و همه جنگ ها نزد جهاد با نفس کوچک هستند…
از تهذیب نفس در اسلام به عنوان خودسازی هم یاد میشه….
وقتی که انسان تهذیب نفس کرد کاملا ذهن و روح و جسمش به متصل و هماهنگ شده و به آرامش حقیقی هم در این دنیا و هم در اخرت رسیده و مورد توجه خدا قرار گرفته… و تهذیبب نفس یکی از واجبات عقلی و دینی محسوب میشه
زکیه، فقط در پرتو فضل خدا و توفیق و رحمت الهی:
ـ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ وَمَنْ یتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَکِنَّ اللَّهَ یزَکِّی مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ [۵۸] «ای کسانی که ایمان دارید، دنبال گامهای شیطان مباشید و هر کس پا جای شیطان بگذارد، او پیروانش را به فحشا و منکر فرمان میدهد؛ و اگر فضل و رحمت خداوند هر که را بخواهد تزکیه میکند و او شنوای داناست».
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا
هر کس نفس خود را تهذیب و پاک گردانید قطعا رستگار شد
همچنین میتواند در مورد تهذیب نفس و خودسازی و خودشناسی در اینترنت مقاله بخوانید..
با تشکر
خیلی ساده توضیح بخوام بدم یه وقتایی وقتی کسی کار خیلی بدی میکنه مثل خیانت بهش میگیم حالا خوب شناختمت یا وقتی کسی در مورد ما فداکاری میکنه بهش میگیم خیلی خوشحالم که شناختمت در هر دو حالت منظور ما اینه که در اون مورد خاص به ذات فرد پی بردیم و پی بردن به ذات فرد رو از طریق اعمال و رفتارش انجام دادیم
در مورد خودمون هم همینطوره. همه ما یک ظاهر داریم که خوب میشناسیم (همونی که جلوی آینه می بینیم) و یک باطن داریم که منظور از خودشناسی شناخت باطن خودمونه
دستیابی مستقیم به باطن مقدور نیست ولی از روی نشانه ها میشه باطن خودمون رو بشناسیم. این نشانه ها همون عکس العمل ما نسبت به اتفاقاته. حالا اگر عکس العمل شما نسبت به اتفاقات نامناسب باشه این یعنی نقطه ضعف و اگر خوب باشه نقطه قوت. جالبه بدونید تمام اتفاقاتی که در زندگی شما میافته برای درس دادن به شما طراحی شده و هیچ کدوم تصادفی نیست. درس اینه که بهتر خودتون رو بشناسید، نقاط ضعف رو کمرنگ و نقاط قوت رو پررنگ کنید.
سلام وقت بخیر من محمد خیابانی هستم
من میتونم خودشناسی رو اینگونه توضیح بدم که اگر یک دقت کوچیکی داشته باشیم به مولکول ها و سلول های بدنمون میفهمیم که چقدر ما محشریم و میتونیم به راحتی رسالت بزرگمونو کشف کنیم ما با این همه دارایی و شگفت انگیزی ایا به این دنیا اومدیم که معمولی باشیزم به نظر من هر کدام از ما میتونه یک اسطوره باشه که اسمش در کتاب گینس ثبت بشه
اول از همه باید به خودمون اعماد و اعتقاد راسخ داشته باشیم و بعد به خودمون ایمان بیاریم و اخر به خودشناسی برسیم
خود شناسی یعنی خودتو عالی عالی بشناسی
تو درونت هیچ ناشناخته ای نباشه ک تو بدونی
خود شناسی یعنی اینکه وقتی حالت خوبه دلیل حال خوبت و وقتی ک حالت بده دلیل حال بدتو بفهمی
خیلی هستن ک بی دلیل نگرانن یا ترس دارن از چیزی ک خودشون نمیدونن این یعنی اینکه طرف هنو خودشو نشناخته بدونه دلیل ترساش چیه دلیل نگرانیش چیه
خودشناسی یعنی اینکه وقتایی ک حالت بده بتونی خودتو کنترل کنی و حالتو خوب کنی تو حال بد نمونی
خانم فدایی عزیزم ب نظرم همین اصل هستش ک آدم ازروی احساسش بتونه خودشو ودرونش رو بفهمه وخودش دلیل ترس و نگرانیهارواسترس های بی موردرو درک کنه و همچنین دلیل شادی
پاسخ زیبایی بود.
این رو هم اضافه کنم که نجوا های ذهنی همان وسوسه ها و دعوت های شیطانند که میخواهد از سرعت رشد و تعالی ما جلوگیری کند تا اینکه مسیر را کاملا برگردیم :
»» الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ… (بقره ۲۶۸)
شیطان شما را از بینوایى مىترساند و به کارهاى زشت وا مىدارد
پس ضمن تفکر در این زمینه بهترین راه همان عمل کردن است ، که عمل نیک ریشه های نجوا های ذهنی را میخشکاند
باید صادق باشید ک ب قول قران در هر کاری با صداقت وارد شوید و با صداقت موفق و پیروز خارج شوید.
دقت کنید طبق باب عنکبوت، نشانه ۶۴، زندگی یک بازیه! این مسیر، مسیر خودشناسی و رسیدن به فردیت هستش، به عبارتی یگانه شدن. همون طور که شما کلش او کلنز بازی میکنید و بازی دستورات مشخصی داره، خداوند از ما میخواد کلش او پارادایس بازی کنیم و اون هم با دستورات خداوند! یعنی مبارزه برای رسیدن به بهشت زمین و اخرت.
برای یگانه شدن اسمان ها مسخر شما شده که بهترین خودتون باشین تا جایی که میتونین خلاق باشید و خالق زندگیتون باشین.. یعنی شما همونی هستید که پذیرفتید.
عیسا مسیح به طور ذاتی به خداوند متصل و مقرب بود. ما همینو میخوایم.. برای همینه مسیحیان میگن در مسیح باشید!
معیار زندگی نیز بر پایه عشقه..
با معیار عشق به زندگی نگاه کنین..
طبق ترکیب دو شرطی زمانی گزاره درسته که هر دو گزاره درست یا نادرست باشه پس نتیجه میگیریم که باید از خودتون شروع کنید با معیار عشق!
باب بقره، نشانه ۱۳۸ میگه که رنگ خدایی… یعنی اینکه ارزش و شخصیتتون به اندازه خداوندگار باشه که میشه حق و توحید!
جهان نیز بر پایه گسترش و به سمت بهشت حرکت میکنه..
پس خودشناسی یعنی خدا شناسی و حرکت ب سمت بهشت زمین و اخرت!
پس طبق باب سبا، نشانه ۳۷ با تقویت ایمان و شایستگی شریعت میتونیم به بهشت زمین و اخرت برسیم..
خودشناسی یعنی درک کردن خداوند! درک اینکه ما انسان ها موجوداتی روحانی و به سمت بهشت در حرکتیم که جز تلاش و کوشش و البته با اشتیاق! میسر نخواهد شد.
سلام دوستان عزیز
پیشنهاد میکنم خیلی خیلی دقت کنید روی تحلیل و قیاس رفتار ادم ها
از بچه ها تا بزرگ تر ها
نه به این دید که قضاوتشون کنید یا عیب هاشون رو بشمرید و بگید
برای اینکه خودمون بتونیم خیلی رابطه ها رو بفهمیم
نتیجه خیلی کار ها رو بدونیم و بازخورد خیلی اعمال رو درک و تحلیل کنیم
از نزدیکان خیرخواهمون بخوایم که به ما انتقاد کنند
و عطش رشد و بهتر شدن داشته باشی تا بتونیم بخوبی تحلیل خیلی چیز ها رو درک کنیم
و اینکه یکی از نام های قران فرقان هست
یعنی فرق دهنده مشخص کننده مسائل از هم
و شناخت درست و صحیح انها
ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا
اگر تقوا پیش کنید برای شما فرقان رو قرار میدهیم
سلام به نظر من خودشناسی رو از روراست بودن با خودتون شروع کنید
هیچکس مخصوصا خودتون رو فریب ندید
همه جا رفتارتون یک جور باشه
دروغ باعث اختلال درونی میشه نا هماهنگی و نشناختن حقیقت در اینده میشه
خیلی وقت ها انتخاب های ما تحت تاثیر تمایلات صرف ماست
نه انصاف
بقول قرام سفه نفسه نباشیم
خودمون رو سفیه نکنیم و گول نزنیم
خدا حافظ
سلام به همگی خانواده استاد عباسمنش
همه صحبتهای دوستان انصافا جالب زیبا و ناب بود خیلی استفاده کردم ولذت بردم خداروشکر که در این مدار هستم واین مطالب زیبا به چشمم وبه گوشم میخوره
خدارو صدهزار مرتبه شکر وشکر وشکر
دیدگاهتون عالی بود
وگفتید دروغ باعث نا هماهنگی میشه واختلال میشه همه جا خودمون باشیم و صداقت و یکرنگی در رفتارهامون داشته باشیم بسیار خوب بود
واینکه رفتارهای کاذب خودمون گول نزنیم خیلی از شما سپاسگزارم
واز استاد عزیز ومریم جان عزیز هم متشکرم
به امید بهترینها برای همگی عزیزان وخودعزیزم🌹
سلام به همه دوستان هدایت شده خودم در سایت استاد بزرگ عباسمنش که دستی از دستان زیبای خداوند است و مریم شایسته نازنین که بسیار زیبا وشیوا توضیح میدن.و اما در جواب این سوال باید بگم ببینید تموم اسمان ها و زمین وانچه که بین اونهاست رو خداافرید با این همه عظمت و بزرگی که انتها نداره وهرلحظه هم داره گسترششون میده با این نظام مندی دقیق که حتی کوچکترین بی نظمی در این مقیاس به این بزرگی دیده نمیشه و اتفاق نمیفته.حالا این همه عظمت و بزرگی این کیهانی که انتها نداره رو خلق کرده بعد تازه اومده وقتی انسان رو خلق کرده،خود خود خود خداوند بزرگ به خودش افتخار کرده.یعنی خودمون ببینیم دیگه چ جایگاهی داریم که توی این همه بزرگی و عظمت کیهان فقط وفقط به افریدن ما خداوند به خودش فخر فروخته وجالب اینه که میگه من همه اون چیزی که هست در اسمون ها وزمین رو برای تو افریدم دیگه باید بدونیم که کی هستیم و چه جایگاهی داریم وچقد خداوند مارو دوست داره.من که خودم وقتی اینجوری نگاه میکنم خیلی قدرت میگیرم و اعتمادبه نفس و عزت نفسم بیشتر میشه و بیشتر پی به با ارزش بودنم میبرم.خدایا شکرت واقعا.
ایشالله تونسته باشم با این چند خط ناقابل هم به قدرت باور های خودم بیأفزایم وهم به بچه هایی که این سوال رو دارندکمکی کرده باشم.عاشقتم استاد عباسمنش و مریم شایسته عزیز.
با سلام، بدون شک هر دیدگاه و هر باوری که از آموزش های استاد و قوانین زیبای جهان نشئت گرفته باشه میتونه خیلی به همه شاگردهای استاد کمک کنه تا باورهاشون را عوض کنن و موفق باشن پس حتی با اشتراکگذاشنن یک باور ، میتونیم بهم کمک کنیم که زندگی زیباتر و آرامتری را تجربه کنم. سپاسگزارم
سلام دوست عزیزم
وقتی با خودت صادق باشی به خودت تعهد بدی که میخوای بهترین و عالی باشی ….وقتی با خودت دوست باشی وقتی عاشق خودت باشی با خودت صحبت های زیبا بکنی به خودت از رویاهای زیبا حرف های زیبات بگی و عبارات تاکیدی قطعا وقتی به خودشناسی برسی خدارو خواهی شناخت شک نکن …..من عاشق خودمم چون وجود خدا سراسر وجودم را پر کرده
اول تر ازهمه میخوام بگم که خود شناسی یک بحث خیلی مهمی هست . چون درحقیقت خود شناسی خدا شناسی هست . پس یاید سعی کنیم خودمون رو بشناسیم
طوریکه دوستمون گفتن : درحقیقت باید درخودمون پیدا کنیم اون چیزاییکه میخوایم و درموردشون توانایی داریم و چیزاییکه درموردشون کمی ضعف داریم . وقتی تونستیم به سوالاتی چون من کیم . کجام . واسه چی اومدم و هدفم چیه . پس درواقع خودمون رو شناختیم .
وخودمون رو پیدا کردیم
❤❤❤وااااای یعنی بهتر از این هم میشه توضیح داد؟؟؟ عااااالی توضیح دادی خانم شایسته عزیز.
بسیار از شما سپاسگزارم. همیشه این برای من سوال بود که استاد گفت من خودم رو خوب میشناسم یعنی چی؟ چجوری میشه آدم خودش رو خوب بشناسه؟
جوابم رو گرفتم. سپاس