خودشناسی را از کجا شروع کنم؟

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگیخودشناسی را از کجا شروع کنم؟
177

سوال:
در یکی از فایلها از استاد شنیدم که می گفت:
“من خودم رو خوب می شناسم و تلاشم کار کردن روی ضعف هام و بهبود خودم هست…
در آموزش های ایشان نیز به خوبی می شود این را فهمید که ایشان خیلی خوب خودشان را شناخته‌اند که توانسته‌اند چنین تحولی در زندگی‌شان بوجود بیاورند.
این در حالی است که من بشدت در شناخت خودم ضعف دارم. حتی نمی دانم چطور باید به خودشناسی برسم.
لطفا راهنماییم کنید که از کجا باید شروع کنم و اگر منبع خاصی سراغ دارید، لطفا معرفی کنید.


پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:
اگر بخواهم تعریفی از خودشناسی داشته باشم، باید از یادآوری این قانون شروع کنم که:
جهان به گونه ای طراحی شده که به فرکانس های ما واکنش نشان دهد و بازتاب فرکانس های غالب ما(باورها) را وارد زندگی مان نماید.
پس خودشناسی یعنی تلاش برای یافتن ارتباط میان:
«رفتارها یا عکس العمل هایی که در برابر اتفاقات زندگی مان از خود بروز می دهیم»، با «باورها و نگرشی که درباره دلیل اتفاقات یا شیوه بوجود آوردنشان داریم»
سپس تلاش آگاهانه برای اصلاح آن باورها به منظور ایجاد رفتارها و عکس العمل های بهتر.
زیرا همیشه باورهای ما خود را در رفتارمان نشان می دهد و تنها راه تغییر آن رفتارها، تغییر آن باورهاست.
به نظر من کاری که استاد عباس منش انجام می دهد نیز یافتن این ارتباط، به منظور شناسایی ترمزها و موانع ذهنی و نیز تلاش آگاهانه برای برداشتن آن ترمز به وسیله تغییر نگرش.
این همان یافتن ترمزها و تبدیل آنها به گاز است که در دوره کشف قوانین زندگی راه و روش آن مفصلاً شرح داده شده است.
خودشناسی یعنی درک رابطه ما با جهان. درک رابطه ما با منبعی که جهان از او خلق شده و درک رابطه ما با سیستمی که جهان بر اساس آن کار می‌کند.
خودشناسی یعنی درک موجودیت فرکانسی خودمان و توانایی که برای خلق شرایط دلخواه‌مان به کمک این خاصیت فرکانسی داریم.
خودشناسی یعنی تلاش برای کنترل ذهن به منظور دریافت الهامات و هدایت‌های قلب.
مهم ترین ابزار های کار برای خودشناسی از دیدگاه من کار کردن روی این موضوعات است:
1. تلاش برای کنترل نجواهای ذهن:
راه حل های این موضوع به صورت بسیار مفصل در دوره جهان بینی توحیدی 1 خصوصا جلسه ششم، توسط استاد عباس منش آموزش داده شده است.
زیرا تا زمانی که ذهنت و نجواهایش را نشناسی و روش برخورد با ذهنت را ندانی و در یک کلام نتوانی دست ذهنت را بخوانی، راهی به سوی خودشناسی پیدا نمی کنی زیرا نمی توانی از عهده نجواهای ذهنت برآیی و در یک کلام نمی توانی صدای قلبت را بشنوی و هدایت اش را دریافت نمایی
زیرا ما در هر لحظه یا در حال گوش دادن به نجواهای ذهن مان هستیم یا در حال گوش دادن به صدای قلب مان.
یا در حال پیروی از شیطان ذهن هستیم یا در حال پیروی از هدایت خداوند.
دریافت هدایت الهی نیز از ساختن این باور توحیدی شروع می شود که ” به هیچ چیز جز خداوند، به عنوان نیرویی که برگی به اذن او به زمین نمی افتد، وابسته نشویم”
این موضوع، همان بستری است که باید در وجودمان ایجاد و سپس همه جنبه های زندگی مان را روی این بستر بچینیم.
در واقع به اندازه ای که این نگاه توحیدی ساخته می شود، بهتر موجودیت فرکانسی‌مان و توانایی‌مان در خلق هر خواسته‌ای را درک می‌کنیم و به همان اندازه نیز‌، حریف نجواهی ذهن مان خواهیم شد و به همان میزان نیز می توانیم نسخه بهتری از خودمان ایجاد نماییم و این یعنی خودشناسی.
آگاهی‌های دوره جهان‌بینی توحیدی‌، یک گنج حقیقی است برای درک این بخش مهم از خودشناسی یعنی درک توحید واجرای آن در عمل.
2. ایجاد مهم ترین رابطه زندگی مان که همان رابطه درونی ما با انرژی است که تمام هستی را مدیریت می کند و او را خدا نامیده ایم.
قوانین این موضوع را نیز استاد عباس منش تحت عنوان “هماهنگی میان ذهن و روح” هم در فصل سوم کتاب رویاهایی که رویا نیستند و هم به صورت کاملاً مفصل در دوره عشق و مودت در رابط، توضیح داده و چگونگی ساختن باورهایی که سبب ایجاد این رابطه می شود را، آموزش داده است و از آنجا که یک فرایند است، توضیح آن در قالب یک نوشته، نمی گنجد.
در حقیقت، به اندازه ای که فاصله فرکانسی میان ذهن مان و روح کمتر می شود، به همان اندازه قادر به دریافت هدایت الهی می شویم. به همان اندازه صفات مان خداگونه تر شده و می توانیم از آن دیدگاه، به همه مسائل و جوانب زندگی مان بنگریم و در یک کلام، خداگونه تر عمل نماییم و ان اقول کن فیکون بشویم.


منابع پیشنهادی ما برای رسیدن به خودشناسی:

محتوای آموزشی دوره عشق و مودت در روابط

فایلهای دسته بندی «توانایی ای به نام خودشناسی»

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
180
بهترین پاسخ

با سلام :

از شناختِ خویشتن و شناخت و درکِ احساسات شروع می شود
چون همه چیز شناختِ این منِ درون و این منبع است :
دروازه یِ خود شناسی ، شناختِ احساسات خود است
چون هیچ راهنما و هیچ چراغی بهتر از احساس نمی تواند ما را به پیش ببرد
دیده ها
شنیده ها
نوشتن ها
گفتن ها
همه ابزارهایِ زنده یِ دستِ تو هستند
با احساسات و عواطف خود بر آنها نظارت کن
آنها را مُتمایل به خواسته ها و آرزوها و رویاهایت کن
آنها ابزارهایِ هدایتِ تو هستند
آنها ایجاد کننده یِ افکار و فرکانس هایت هستند
آنها تولید کننده یِ ثروتهایِ درون و برونِ تو هستند
آنها را بشناس
آنها را رها نکن
آنها نیروهایِ به کار انداختنِ ذهن هستند

خود را به جایی برسان که من درونت تو را فرا بگیرد

همه چیز از این (خود) آغاز می شود ،
باید بدانیم که ما وصلیم به یک نیروی بی نهایت
به یک انرژی بی نهایت
به یک شکوه بی نهایت
و آن هم خدای درون است
و آن هم منبع درون است

باید درک کنیم که درون ما چه دنیای بی نهایتی نهفته است باید درک کنیم که درون ما چقدر نامحدود است
باید درک کنیم که تنها خدا در درون ماست
باید درک کنیم که به این نیروی بینهایت تکیه کنیم
نیرویی که دیده نمی شود
نیرویی که لمس نمی شود
اما باید آن را با قدرت در کمان در درون خود حفظ کنیم

و تصور کن هر جا که می روی این نیروی بی نهایت با توست این خدای بی نهایت همیشه با توست
و می توانید در واقع دست به هرکاری بزنی آن را درک کنی
به هر چیزی که نگاه کنی آن را درک کنید
زمانی که صحبت می کنی آن را درک کنید
زمانی که با بچه ها بازی می کنی آن را درک کنید
زمانی که عملی را انجام می‌دهی آن را درک کنید
زمانی که نشسته ای آن را درک کنید
زمانی که بلند می شوی آن را درک کنی
زمانی که میخوابی آن را درک کنی
و تصور کن اگر این نیروی بی نهایت اگر این خدای درون را در هر شرایطی و در هر مرتبه و در هر جا و مکانی که هستید آن را در درون خود درک کنی به چه خوشبختیهای بی نهایتی تو وصل می شوی ؟؟؟

اگر در این (من درون) تنها خدا را قرار دهید
و از چشم این منبع درون
و از دیدگاه این منبع درون
و از بینش این منبع درون
هر عملی که از تو سر میزند انجام دهی
آرام آرام این (من درون) تمام تو را فرا می‌گیرد و این یعنی عدالت اصلی در اعتماد بنفس
و این یعنی تسلط بر خویشتن
و این یعنی شناخت خویشتن

در اداره ای دونفر هستند هر دو ۱۰ سال سابقه دارند و هر دو کارشان دقیقاً یکی است
یکی از آن ها در کمر درد شدید و علت آن را کارش می داند
و دیگری بدون هیچ دردی
با اینکه کار و عمل این دو یکی است

این کار آنها نیست که باعث درد می شود
این دقتی که به خدای درون و من درون دارند معیار سعادت و سلامتی و تندرستی آنهاست
یکی با این ابزار جلو رفته که به خدا اعتقاد داشته ولی آن را از خود جدا دیده
دیگری به خدا اعتقاد داشته ولی آن را دائم در درن خود دیده است
زمانی که آن را جدا درک کنی ، یقینا در این تلاش و کوشش قرار می گیری که باید دردی باشد و تلاشی باشد تا سلامتی ای بدست آید
اما اگر آن را درون خود ببینی ، دائم تنها خدا را که عین سلامتی است را خودت می بینی و تنها تلاشت این است که آن را جُدای از خود نبینی .

اینکه گفته می شود من درون تو را فرا بگیرد :
یعنی همون اعتقادی که به خداوند و انرژی که دیده نمی شود داشته باشی
این یک هنر است که تو اعتقاد داشته باشی به چیزی که خیلی ها به آن اعتقاد ندارد
این یک هنر است که اعتقاد داشته باشید به چیزی که اصلاً دیده نمی شود
اعتماد کنی به یک انرژی که همه چیز می‌تواند برای تو تشکیل دهد ، همه چیز را میتواند به تو بدهد ، و همه جور مکان و جایگاهی را می‌تواند برای تو برقرار کند.

چقدر زندگی شگفت انگیز می شود که از دید همان( من درون) ، آن من برتر ، آن خود واقعی ، همه چیز را نظاره گر باشیم.

☘️☘️

در طول روزهای زندگی به هر اتفاقی که بر میخوری از من درون آن را تفسیر کن
درطولِ روزهای زندگی هر مسئله‌ای برای تو پیش می‌آید در هر زمینه‌ای ،
از دیدگاه آن من درون و آن خدای درون و آن خود برتر آن را تفسیر کن
و می‌توان در این مورد مثال هایی زد برای اینکه روشن شود (من درون) کیست :

هر جایی که شاداب بودی بدان که داری از مخازن درون استفاده می کنی
هر جا که در حال احساس خوب هستی بدان که داری از دارایی های منبع درون مستفیذ می شوی.

☘️☘️☘️

من درون همیشه در سعادت است
من درون همیشه خوشبخت است
اگر با من درون حرکت کنی همیشه در برداشت عالی ترین حال و احساس خوب هستی

وقتی با من درون باشی ، مهم نیست کجا باشی
وقتی با من درون باشی‌ ، مهم نیست در چه شغلی هستی وقتی با من درون باشی ، مهم نیست در چه کوی و درچه کوچه و شهری هستی
وقتی با من درون باشی ، مهم نیست با چه کسی رابطه عاطفی داری
وقتی با من درون باشی ، مهم نیست در چه جایگاهی هستی وقتی با منبع درون باشی :

میدانی که دسترسی دائمی به خداوند داری
میدانی که دسترسی دائمی به انرژی بی نهایت داری
میدانی که دسترسی دائمی به بی نهایت ثروت و سعادت داری

وقتی با من درون باشی در واقع در حال دسترسی هستی به عالیترین پول‌ها و ثروتها و مکنت ها و زیبایی ها و سلامتی ها و تندرستی ها

من درون همان خدای درون است
و همان خدایی که هر ثانیه به آن دسترسی داری است.

شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید .



5

4 سال پیش

با سلام بر تمام دوستان عزیز در گروه بزرگ عباسمنش سلام بر علی آقای گل مثل همیشه امشب هدایت شدم که کامنت زیبای شما را بخونم وسیوش کنم . یه سوال داشتم امیدوارم که راهنمایی شما راهگشا باشد .سوال من این است که همه ازاین من درون صحبت مکنند ازجمله شما در این کامنت این من درون چیست/ ؟یک احساس است که باید به اون برسی؟یا حالتی هست؟واقعا این من چیست ؟چطوری میتوان آن را شناخت؟لطفا بیشتر راهنمایی فرمایید برای شناخت من درون چکار باید کرد؟با این توصیف های جنابعالی آرزوی رسیدن به این حالت در ما فوران میکند .بازم سپاسگزارم به خاطر وقتی که میگذارید وصمیمانه ما را راهنمایی میکنید/ در پناه حق باشید.


3 سال پیش

سلام دوست عزیز

بسیار زیبا توصیف کردید این من درون رو من از شما بسیار سپاسگذارم که با صحبتهاتون توجه من رو به درون خودم بردید و خیلی واضح شناخت خودم رو توضیح دادید

خداوند رو هزاران بار شکر میکنم برای ای آگاهی و از شما سپاسگزارم

درود بر تو واقعا زببا توزیع دادی و من دارم به تک تکشون عمل میکنم و دارم نتیجشون میبینم دوستان قسم میخورم که همون چیزی میشه که من میخوام میگم وقتی رو خودمون کار کنیم انوقت همون شرایط که در نظر داریم برامون اتفاق می افته انوقت عاشقانه میریم دنبالشون و زندگیمون میسازیم و سپاس خدای را که اینگونه ما را خلق کرده


1 سال پیش

به نام خدای معجزه ها

سلام خدمت همگی

با تشکر از علی آقای عزیز بابت کامنت های زیبا و تاثیرگزارشون.

آقا منوچهر نمیدونم کامنتم رو میبینی یا نه ولی اگه دیدی، یه توضیحی درباره درکی که نسبت قوانین پیدا کردی برامون بده.

واقعا پاسخ های خانم شایسته روی سوال های بچها گنجی هس که باید همش خونده بشه.

استاد عزیزم و مریم بانو و بقیه دوستان ازتون سپاسگزارم


11 ماه پیش

سلام آقا شبخیر…

کامنت عالی گذاشتین پر معنی بود ،،

ولی واضح نبود برادر .من ۳ ساله دارم شبانه روز بت خدا صحبت میکنم

نمیدونم جریان چیه که جواب نگرفتم تا به حال

و یه جورای احساس میکنم اوضاع بدترم شده

واقعا نمیدونم چطوری باید به خدا وصل بشم

نمیدونم چیزی که شما میگیو چه جوری عملی کنم

چون واقعا همیشه باهاش صحبت میکنم ..ولی نتیجه نمیده

60

سلام دوست خوبم .
یادم میادکه بیشترین وقت وانرژی وفکرم راروی دیگران میزاشتم وهمیشه درحال کنترل کارهاورفتارهای اونهابودم ،همه ی حواسم به این بودکه ،کی چکارکرد،چراکرد،چکارکنه بهتره وخلاصه کلی کندوکاوه دیگه .همیشه هم حال بدداشتم .همیشه انتقادمیکردم ازدیگران وحتی مسخره هم میکردم .بیشترفکرمیکردم همه بی عقل هستن وخداوندهمه ی درکیات وعقل سلیم رانصیب من کرده وجالب اینجابودکه خودمم زندگی جالبی نداشتم وهمیشه تظاهرمیکردم یایه جورایی نقاب میزدم که دیگران راجع به من خوب قضاوت کنن .بماندکه اونهاچیاپشت سرمن میگفتن .
تازمانیکه خیلی جاهاتحقیرشدنم وشکست خوردنم راتوزندگی ،متوجه شدم .کی متوجه شدم؟زمانیکه صادقانه به خودم وافکارپلیدومنفی خودم اعتراف کردم حداقل پیش خودم وتوخلوت خودم .
به قول استادتاوقتیکه جهان شماراواداربه انجام کاری نکرده ،خودتون دست به کاربشیدبرای تغییراساسی .
ومنم،ازاون دسته آدمهایی بودم که جهان وادارم کردشروع به تغییرکنم ،
اوایلش سخت بودوبرام دردناک بودکه بپذیرم هرآنچه باعث شکست ونابودی روح من داره میشه خودم هستم ،ولی بامروری به گذشته ورفتاروکنشهای حال خودم ،قبول کردم وپذیرفتم که هیچ کس مقصرنیس ومقصراصلی خودمنم.تسلیم شدم وبااعتراف به خدای خودم واعلام عجزخودم دربرابرخیلی چیزها،ازاودرخاست کمک کردم که منویاری کنه وخودم هم شروع کردم به تلاش برای تغییررفتارهاوباورهاوعقایدهای نادرست خودم .
نگاه وتوجه خودم راازدیگران سعی کردم بردارم وهمه توجهم فقط به خودم باشه .تاکیدمیکنم فقط وفقط به خودم .
دفتری برداشتم وکلیه ی نواقص خودم رانوشتم ولیستی ازخوبیهاوتوانمندیهام .روی دونه به دونه نواقصم کارکردم .
برای شروع خودشناسی ،تمایل خودت واینکه ازاین روش زندگی خسته شده باشی خیلی مهمه .اینکه سالیان سال بااین شخصیت واین کارها،نتونستم به هیچ جایی برسم وازهمه بدترنداشتن آرامشم بودکه این بیشترازهمه منومیرنجوند.
بایدازیه جایی شروع می کردم ،فهمیده بودم که نمیتونم روکمک کسی حساب کنم جزخداوندکه درهمه حال حامی ونگهدارمنه .
پس دست ممدجستم وقول دادم به خودم وخودش که بدون هیچ بهانه ای ،به مسیرم که هدایت خودم وشناخت خودم بود،ادامه بدم .
وقتی آدم به کسی مثل خداتکیه میکنه خیلی ازترسهاش می ریزه .واحساس قدرت بیشتری میکنه .که البته قبلافکرمیکردم قدرت دارم امانگوکاذب بود.
دیگه آشنایی بااستادوبرنامه هاوفایلهای ایشون که همه ی مسیرم راتکمیل کرد.درسته هنوزخیلی جای تغییردارم اماخیلی بااراده ومصمم به راهی که انتخاب کردم ،ادامه میدم .
چیزی که اول میخاستم راتقریبابدست اوردم واون ،آرامشه ومطمئن هستم درکناراین حس خوب حتمن به همه چیزهایی که میخام ،میرسم .
امروزهمه ی خلوتم وتنهاییهام باخدای مهربونه .ارتباط باخداخیلی ازکمبودهاوخلاهای مارورفع میکنه .
دوست وهمدم ورفیق جون جونیم ،خداست وبس .
امروزبیشترازقبل بهش اعتماددارم وخیلی ازامورزندگیمورهاکردم وبه خودش سپردم .وباتوکل وهدایت خودش پیش میرم .
امروزخودم راخیلی بیشترازقبل دوست دارم واحترام بیشتری به خودم میزارم وارزشهای خودم رابالامیبرم ودرنتیجه ازجهان هم عزت واحترام بیشتری دریافت میکنم .
حالم خیلی خوبه دیگه سرخودم شیره نمی مالم وخودموگول نمیزنم
باخودم صداقت دارم وشبهاقبل خواب همیشه به افکارورفتارهای خودم فکرمیکنم .دست ازسرزنش واحساس گناه هم برداشتم دیگه مثل قبل بایه اشتباه حال خودموخراب نمی کنم وزودخودمومی بخشم .درگذشته باهمه ی غروروخودخواهیم ولی سراشتباهاتم خیلی خودمواذیت میکردم کلن تعادل تورفتارهام نداشتم ولی ازاستادخیلی چیزهایادگرفتم وانقدآگاهیم بالارفته که بدونم اگه به اشتباهاتم زیادی فکرکنم، فقط منوازحرکت به جلوبازمیدارن .
واینکه تواحساس بد،موندن ،چ عواقبی داره .سعی میکنم تجربه کنم وزودبگذرم واحساس خودم راخوب نگه دارم تااتفاقات خوبی برام بیفته .
بالابردن اعتمادبه نفس وعزت نفس خیلی به شناخت خودت کمک میکنه .پشینهادمیکنم این دوره راهم بخری وگوش بدی .
من خیلی باارزشم باهمه ی اشتباهاتم خودمومی پذیرم وخودم رادوست می دارم .من عاشق خودمم به نظرخودم من بینظیرم .
استادعاشقتم که عشق ومحبت درست راازشماآموختم .



1

سلام به ناهید عزیزم

چقدر لذت بردم از تک تک کلمات شما و تحسینتون کردم وقتی بک نفر به آگاهی میرسه در ناخوآگاه جگعی تاًیر خودشو میذاره و یه جورایی باعث پیشرفت کل جهانه ومن خوشحالم که امروز در مدار بودن کنار شما و خوندن کامنتهای بی نظیر عزیزانم هستم…وقتی که استاد عزیز و مریم بانوی عزیز اینچنین مطالبی رو مینویسن و عنوان میکنن مگه میشه که شاگردانشون اینطور نباشن…🥰😘خدای مهربونم رو شاکرم که همانطور که قول داده بود در این مسیر یواش یواش داره هدایتم میکنه و من تاتی تاتی در حرکتم و همچنان دستانم رو با مهر و صبوری گرفته و داره پا به پای من میاد😭عاشقتم عزیزم تورو دارم دیگه چی کم دارم میتونم ساعتها و روزها تنها با تو باشم بنویسم و سکوت کنم و بنویسم و بنویسم و شکرگزار تو باشم عزیزم

در پناه الله یکتا همانی که حتی یک برگ بدون اذنش بر زمین نمی افتد باشید…منتظر دیدن کامنتها و تجارب بیشتر شما هستم همسفر🥰🤍

47

خیلی ساده توضیح بخوام بدم یه وقتایی وقتی کسی کار خیلی بدی میکنه مثل خیانت بهش میگیم حالا خوب شناختمت یا وقتی کسی در مورد ما فداکاری میکنه بهش میگیم خیلی خوشحالم که شناختمت در هر دو حالت منظور ما اینه که در اون مورد خاص به ذات فرد پی بردیم و پی بردن به ذات فرد رو از طریق اعمال و رفتارش انجام دادیم
در مورد خودمون هم همینطوره. همه ما یک ظاهر داریم که خوب میشناسیم (همونی که جلوی آینه می بینیم) و یک باطن داریم که منظور از خودشناسی شناخت باطن خودمونه
دستیابی مستقیم به باطن مقدور نیست ولی از روی نشانه ها میشه باطن خودمون رو بشناسیم. این نشانه ها همون عکس العمل ما نسبت به اتفاقاته. حالا اگر عکس العمل شما نسبت به اتفاقات نامناسب باشه این یعنی نقطه ضعف و اگر خوب باشه نقطه قوت. جالبه بدونید تمام اتفاقاتی که در زندگی شما میافته برای درس دادن به شما طراحی شده و هیچ کدوم تصادفی نیست. درس اینه که بهتر خودتون رو بشناسید، نقاط ضعف رو کمرنگ و نقاط قوت رو پررنگ کنید.


38

سلام به همه دوستان هدایت شده خودم در سایت استاد بزرگ عباسمنش که دستی از دستان زیبای خداوند است و مریم شایسته نازنین که بسیار زیبا وشیوا توضیح میدن.و اما در جواب این سوال باید بگم ببینید تموم اسمان ها و زمین وانچه که بین اونهاست رو خداافرید با این همه عظمت و بزرگی که انتها نداره وهرلحظه هم داره گسترششون میده با این نظام مندی دقیق که حتی کوچکترین بی نظمی در این مقیاس به این بزرگی دیده نمیشه و اتفاق نمیفته.حالا این همه عظمت و بزرگی این کیهانی که انتها نداره رو خلق کرده بعد تازه اومده وقتی انسان رو خلق کرده،خود خود خود خداوند بزرگ به خودش افتخار کرده.یعنی خودمون ببینیم دیگه چ جایگاهی داریم که توی این همه بزرگی و عظمت کیهان فقط وفقط به افریدن ما خداوند به خودش فخر فروخته وجالب اینه که میگه من همه اون چیزی که هست در اسمون ها وزمین رو برای تو افریدم دیگه باید بدونیم که کی هستیم و چه جایگاهی داریم وچقد خداوند مارو دوست داره.من که خودم وقتی اینجوری نگاه میکنم خیلی قدرت میگیرم و اعتمادبه نفس و عزت نفسم بیشتر میشه و بیشتر پی به با ارزش بودنم میبرم.خدایا شکرت واقعا.
ایشالله تونسته باشم با این چند خط ناقابل هم به قدرت باور های خودم بیأفزایم وهم به بچه هایی که این سوال رو دارندکمکی کرده باشم.عاشقتم استاد عباسمنش و مریم شایسته عزیز.



1

4 سال پیش

با سلام، بدون شک هر دیدگاه و هر باوری که از آموزش های استاد و قوانین زیبای جهان نشئت گرفته باشه میتونه خیلی به همه شاگردهای استاد کمک کنه تا باورهاشون را عوض کنن و موفق باشن پس حتی با اشتراک‌گذاشنن یک باور ، میتونیم بهم کمک کنیم که زندگی زیباتر و آرامتری را تجربه کنم. سپاسگزارم

36

سلام پاسخ خوبی رو به شما دادند اما منم یه چیز عالی را اضافه کنم به اون… اونم اینه که خانم شایسته در متن بالا گفته اند که باید جلوی وسوسه های شیطان رجیم بایستی اما روش آنرا درنزد خدا نگفته اند…
تنها روش مقابله با وسوسه های شیطان و نجوا ها هم در دین اسلام و در علم تهذیب نفس است. در تهذیب نفس نه تنها شما با وسوسه های شیطانی و نجوا ها مقابله میکنی و بلکه به شیطان حمله میکنی… یعنی در روش تهذیب نفس اول شناخت وسوسه دوم دفاع سوم حمله به شیطان شکل میگیره…
حالا منظور از تهذیب نفس چیه؟ منظور از تهذیب نفس اینه که انسان عادی دو نفس داره یکی لوامه(سرزنشگر) که خوبی و الهامت الهی به انسان پیشنهاد میده و دومی اماره (وسوسه و فریب دهنده) که نجوا های شیطانی و گناه رو به انسان پیشنهاد میده که نفس اماره ما به نجوا میده یا موجب گناه و انواع مشکلات میشه منظور از نفس همین نفس اماره هست..

و تهذیب ب معنای اول پاکسازی روح و قلب از گناه و افکار منفی و نفس اماره و دوم به معنی رشد و به کمال دادن روح و ذهن و نفس لوامه ادمی و رام کردن کامل نفس اماره با نفس لوامه…وقتی که تو تهذیب نفس رو کاملا انجام دادی که مراحلی داره و روش های مخصوص خودش مانند: مشارطه،مراقبه،جریمه و… ( که میتونید در اینترنت جسنجو کرده و بخوانید) رو داره یعنی تو هم به خودشناسی کامل با خودت رسیدی و هم دیگه افکار منفی و نجوا های شیطانی نداری اصلا نمیتونی فکر منفی بکنی اخه تو چون با نفسی که به افکار منفی پیشنهاد میداد رو تهذیب کردی و بعد از تهذیب نه دیگه بلدی فکر منفی بکنی و نه شیطان از چند کیلومتری میتونه بهت نزدیک شه و به علاوه بسیار خودشناس و مثبت اندیش مهربان و موحد و کاملا توحیدی شدی و خدا به تو نفس مطمئنه داده و رستگاری و موفقیت و ثروت مندی تو را در اخرت نضمین کرده… به لطف خدا منم نه ماهه دارم نفسمو تهذیب میکنم و وقتی نه پیش نگاه میکنم میبینم اون فرد سابق نیستم و خدا خیلی منو به خودشناسی رسانده
یادت باشد که نفس سخت ترین دشمن انسان است و عمال شیطان در درون ماست و تهذیب نفس و یا همان جهاد با نفس بالاترین جهاد ها نزد خداست و همه جنگ ها نزد جهاد با نفس کوچک هستند…
از تهذیب نفس در اسلام به عنوان خودسازی هم یاد میشه….
وقتی که انسان تهذیب نفس کرد کاملا ذهن و روح و جسمش به متصل و هماهنگ شده و به آرامش حقیقی هم در این دنیا و هم در اخرت رسیده و مورد توجه خدا قرار گرفته… و تهذیبب نفس یکی از واجبات عقلی و دینی محسوب میشه

زکیه، فقط در پرتو فضل خدا و توفیق و رحمت الهی:
ـ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ وَمَنْ یتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَکِنَّ اللَّهَ یزَکِّی مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ [۵۸] «ای کسانی که ایمان دارید، دنبال گام‌های شیطان مباشید و هر کس پا جای شیطان بگذارد، او پیروانش را به فحشا و منکر فرمان می‌دهد؛ و اگر فضل و رحمت خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‌کند و او شنوای داناست».
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا
هر کس نفس خود را تهذیب و پاک گردانید قطعا رستگار شد

همچنین میتواند در مورد تهذیب نفس و خودسازی و خودشناسی در اینترنت مقاله بخوانید..
با تشکر


29

سلام
یکی از راههای خودشناسی اینه که بدرستی نگاه و تامل کنی که
با چه عقاید و رفتارهایی که از اطرفیانت مشاهده می کنی موافقی
و با چه عقاید و رفتارهاشون مخالفی

بطور مثال
من عشق و رفاه و شادی رو باور نداشتم

واسه همین با فردی که این چیزارو بشدت باور داشت همیشه در حال مخالفت بودم و

با کسی که برعکس اینارو باور داشت همراستا و موافق بودم و بعبارتی سبک زندگیشو می پسندیدم

و تمام کیفیت یا بهتره بگم بی کیفیتی زندگی این سالهای دنیویم هم تجلی و بازتاب همان باورها و همان عقاید و همان ارتعاشات بود

پس الان که این در خودم کشف کردم و به خودشناسی رسیدم باید سعی کنم
عشق و نور و شادی را تایید کنم تحسین کنم بپذیرم بهش اعتقاد پیدا کنم
تا جایی پیش بروم که براساس اونها زندگی کنم

شاد باشید❤



1

2 سال پیش

با سلام ووقت به خیر خدمت شما دوست گرامی:

دقیقا به نکته بسیار مهمی اشاره کردید،یعنی منم با هم سن وسالهای خودم که مثلا دنبال لباس زیبا و کفش و کیف و طلا و خلاصه اینجور چیزها بودند،حالا بسته به هر دوره از زندگیم،فرق میکرد،یا مثلا در کودکی اونها به دنبال مهمانی یا عروسی رفتن بودند و کلا دنبال خوشگذرونی بودند،با اینکه هم سن بودیم،اما من همیشه به دنبال سختکوشی و زحمت کشی بودم و فکر میکردم به اصطلاح اونها خیلی از نظر فکری بچه هستن و من چون عقلم بیشتر از اونها کار میکنه،همیشه با بزرگتر از خودم کاملا همدری میکردم و کلا به دنبال فقط زندگی بخور و نمیر بودم و اینجوری میشد که طرف جای مادربزرگ من بود ،بهم میرسید شروع به ناله میکرد ومنم ۱۰۰ درصد باهاش همدری میکردم،در حالیکه شاید نوه خودش یک بار هم پای حرفهاش نمینشست. میخوام بگم منم قبلا فقط میگفتم خوشا به حال اونهایی که پولدارهستن اونم نسل اندرنسلشون پولداربودند.و ماها که فقط باید بدویم ،برای همین اصلا میگفتم چطوری این همسن سالهای من دلشون به این لباس و کفش خوش هس در حالیکه هنوز مستاجر هستن؟و خیلی از باورهای محدود دیگه،که ناشی از عدم قبول داشتن ثروت و عشق و رفاه بوده است،البته دارم روش کارمیکنم تا بهتر بشم.ممنون از دیدگاه زیباتون

26

سلام به استادعزیزودوستان گرامی.
کارکرد هر کدوم از دوره ها سطح آگاهی شما رو به یه درجه ای میرسونه.
این دوره هایی که شما گفتید رو من کار کردم.
ولی باز نیاز دیدم دوره های دیگه را خریداری کنم وسطح آگاهیمو بالاتر ببرم.
الان که اکثر دوره ها رو کار کردم .خوب متوجه میشم که کدوم تغییراتم به خاطر کدوم دوره بوده.
وازاین بابت خوشحال هستم که مراحل بالاتری رو‌تجربه کردم.
هرچند انقد افکار وباورهای تضعیف کننده داشتیم که با یه بار یا چند بار کار کردن ،موضوعات ومسائلمون حل نمیشه.
وباید خیلی بیشتر از این حرفا وخیلی سال روی تغییراتمون کار کنیم تا خیلی از نگاههامون تو زندگی فرق کنه .
پس فکر نکنید با چند بار گوش کردن فایل ،دگرگون شدید.
تا زنده هستیم باید این مسیر رو ادامه بدیم.
وتمام تمرکزمون روی تغییرات خودمون باشه.
هرچی که هست تو دنیای درونی ماست.
پس، از کنترل کردن عوامل بیرونی دست بکشید.
از محکوم کردن دیگران هم دست بکشید.
وبه خودتون بپردازید که شناخت اصلی خودتون در صلح بودن خودتون با جهان هستی وهماهنگ شدنتون با خدای خودتونه.
وقتی به این مرحله برسید دیگه راحتر خودتون رو میشناسید وراحتر راهکارها جلو نظرتون‌میاد.
چون کسیو پیدا کردید که با تکیه وایمان بهش از هر سختی وبندی ،رهایی وآزادی پیدا میکنید.
خدا تووجود شماست وشما در سرشت خداوند نهادینه شدید.
پس هر دو باهم دنیایی پر از آرامش ،سلامتی،خوشبختی وسعادت رو‌میتونیدبسازید.
با توکل وامید وصبوری به نتایج عالی دست پیدا خواهید کرد.
پس از طریق رعایت ضوابطه قوانین جهان هستی ،شما میتونید راحتر خودتون رو بشناسید.
ببینید در طول روز با چه افکاروباورهایی سر وکار دارید ؟
تمرکزتون رو چیا هستش؟
آیا بابت داشته هاتون سپاسگزاری میکنید؟
حواستون هست چ فرکانسهایی ارسال میکنید؟
آیا میدونید در طول روز با چ احساساتی دست و پنجه میزنید؟
احساسات ما مهمترین ملاک رشد وپیشرفت وشناخت درونی ماهستن.
استاد که تاکید فراوان به نوع احساس ما دارن.وهمه ی مسائل رو بر اساس احساس میسنجن .
احساساتی مثل نفرت ،غم ،ترس ونگرانی ،کنترل کردن،حسادت ،عجله،تصورات باطل همه نشات گرفته از حس منفی هستن .
واحساساتی مثل شادی ،امیدواری ،توکل،صبر،سکوت ،پذیرش ،کنترل ذهن احساسات مثبت هستن.
که مواجه شدن ما با هر گونه مسئله ای باید با احساس خوب باشه تا اتفاقات خوب رخ بده.
پس شناخت احساس یکی از عوامل مهم شناخت درونی خودته.
هرچقدر این احساسات رو بشناسی بهتر میتونی با هر موضوعی مقابله کنی.
در واقع عملکرد بهتری خواهید داشت.
بها دادن به خودت.
دوست داشتن خودت.
شناخت ارزشهات.
دیدن توانمندی‌هات .
عشق به خودت همه وهمه باعث شناخت بهتر خودت میشه.
داشتن شهامت برای انجام هر کاری هم ازعوامل مهمی هستش.
اجازه ندید احساساتتون جریحه دار بشه.در لحظه دنبال راه حل باشید.
ودر آخر با هدایت خدا پیش رفتن خیلی تو شناخت خودتون کمکتون می‌کنه .



2

1 سال پیش

سلام دوست عزیز م خیلی سپاسگزارم از متن زیبایی که نوشتید پدر ک درستی که از قوانین دارید و احساس خود ارزشمندی که دارید و یا نوشتن آن یادآور من هم شد


10 ماه پیش

سلام دوست عزیز .سپاس و قدر دانی به خاطر کامنت فوق العاده تان که کلی آگاهی داشت وهمچنین سپاس مجدد که من و سایر عزیزان از نوشته های خوبتان استفاده بردیم در این مدت .سپاس از استاد جان و مریم جان عزیز وهمچنین از همه دوستان فوق العاده و فعال در سایت الهی. دوست دانا، روز به روز در تمام جوانب مد نظرتون بدرخشید.

24

سلام باسخ جامع و کاملی را بانو شایسته به شما دادند
ومن هم چیزی به ان اضاف می کنم
به نظر من خودشناسی یعنی اینکه ابتدا با خود درونیت رابطه ای زیبا داشته باشی و با او همژاد گردی چراکه درون ما بخشی از خود متعالی ماست و خودمتعالی ما هم همون خداست یا منبعی که جهان ازاو خلق شده است .



5

سلام خدمت دوستان وسروران گرامی

من همیشه باخودم فکر میکنم که آیا خودشناسی مهمتر است یا تغییر باورها…؟؟؟ لطفا منو در رسیدن به جواب سوال کمک کنید… باتشکر

سلام دوست عزیزم اگه خودتو بشناسی اون موقع بهتر میتونی روی باورات کار کنی

باور هاتو شناسایی کن

سوال بپرس از خودت مثلا:

به محض برخورد باتضاد چقدر بهم میریزم

چقدر باورای مخربی رو ازبین بردم و چه باورقدرتمند کننده رو جایگزین کردم

سلام نظریه خانوم شایسته خیلی عالی

بود من هم فقط یک نکته اضافه میکنم

ما باید خود شناسی رو از خدا شناسی شروع کنیم دوست عزیز سعی کن خدا رو در وجود خودت پیدا کنی به خدا اعتماد کن هر کاری که احصاص تو خوب میکنه اجام بده

در پناه حق


5 سال پیش

سلام دوستان یه نکته ی بسیااااار مهم هم من اینجا بگم که ما خود خدا نیستیم. یعنی این حرف اشتباهه که درون ما خداست.درسته جنس روح ما از جنس روح خداست و این به اختیار خداوند اینگونه خلق شده، اما توجه داشته باشیم که اشتباها برداشت نشه که درون ما خداست. خیر. بهتره بگیم خدا نزدیکتررررررین شخص به ماست. و از رگ قلب هم به ما نزدیکتره.

در پناه حق باشید دوستان هم فرکانسی خودم. 🙏🌿🌹


5 سال پیش

سلام دوست عزیز

منظور از خود روح لایتناهی جدای از جسم زمینی

خدا از روحش خودش در ما دمیده.

خدا شخص نیست.

ما حتی میتونیم از جسممون جدا شیم ولی خدا ثانیه ای ما رو به حال خودمون رها نمیکنه.

این دید رو به خدا داشتن متوجه میشید که منظور ما خود خداییم یعنی چی؟؟

خداوند رو توی همه چیز میشه دید و البته خودمون

که خیلی ها این روزا فراموشش کردن.

موفق باشید

23

علم خود شناسی و خداشناسی

یاهو
اما وقتی کار از این نقطه یعنی ساختن تواناییِ «نگاه بی قید و شرط مثبت به خودت» شروع می‌شود‌، باور احساس لیاقت‌، فرصت بروز می‌یابد و تمام گزینه‌ها‌، انتخاب‌ها‌، تصمیمات و کلاً فرایند لازم برای تغییر را تحت تأثیر قرار می‌دهد و عزت نفس‌ات را به گونه‌ای رشد می‌دهد و تو را با خودت به صلح می‌رساند که‌، بتوانی نکات منفی و حتی ضعف‌هایت را به عنوان بخشی از ویژ‌‌گی انسان بودنت بپذیری.

این همان نقطه‌ای است که دست از تلاش برای تأیید دیگران یا ترس از قضاوت آنها برداشته‌ای.

این همان نقطه‌ای است که دست از جنگیدن با خودت برداشته‌ای.

و این همان نقطه‌ای است که توانایی تغییر آن ضعف‌ها و تقویت آن نکات منفی را پیدا می‌کنی و به خوبی از عهده‌اش برمیایی.

وقتی با عزت نفس بالا‌، مسیر مورد علاقه‌ی خودت را می‌روی(مسیری که تو را به آرامش و رضایت می‌رساند)‌، به دستاوردهایی می‌رسی که موجب تحسین دیگران می‌شود و به این ترتیب‌، نیاز طبیعی شما به تحسین‌، به این شکل برطرف می‌گردد.
(انسان به چیزی تبدیل میشه که بهش می اندیشه)

«من خودمو دوست دارم» 

اما تا همین حد بگم اگه قبول کنی ک همه اتفاقات زندگی رو خودت ایجاد میکنی و دنبال دلیل هر اتفاقی را در وجود خودت بگردی و توجه و تمرکز خودت رو بزار ب روی خودت و ب دیگران کاری نداشته باش.
پس باید تمرین کنیم ک در هر شرایطی ب خواسته هامون توجه کنیم و ب ناخواسته هامون توجه نکنیم.
کسی که به گفته شما یه شبه بهش ارث میرسه و پولدار میشه و هر روز هم این موضوع بیشتر در زندگیش نمود پیدا میکنه یعنی موفقیتشش بیشتر میشه به خاطر  مدار و فرکانسیه که اون فرد درش قرار داره و باور های ثروت رو در خودش بسیار عالی پرورش داده، در واقع اون فرد قانون تکامل ، لیاقت داشتن ثروت و احساس ارزشمندی خودش رو از قبل طی کرده و مشکلی هم از این بابت نداشته و از ثروت بدست اومده نهایت استفاده رو میبره.

بطور کلی:
همه چیز در مورد ثروت هایی که یهویی میرسه و پایدار میمونه یا کسی برنده میشه یا شانس بهش رو میکنه وغیره برمیگرده به باور و تکامل درونی اون شخص ( که برای شما قابل مشاهده نیست) و نتیجتا احساس ارزشمندی که اون افراد درونشون ایجاد شده.

فرق میکنه کسی که دوره تکامل ش گذرانده باشه و کسی که نگذرانده باشه
مثال پول باد آورده رو باد می بره

اما در مورد کسایی که شما میگین یه شبه ثروتمند شدن و موفقن مطمن باشید شما به ظاهر زندگی اون آدم دارید نگاه میکنید و باورهاش و افکارش رو که نمیدونید چی بوده پس حتما تکاملشو طی کرده و لایق اون ثروت شده که اون ثروت بهش رسیده 
شاید تو این مدت خواسته هایی رو داشته که به این مسیر هدایتش کرده و هم باوراش تغییر کرده هم این شرایط براش بوجود آمده.
قضاوت کردن از بیرون درست نیست.
چون غیرممکنه کسی باورهاش ایراد داشته باشه و موفق بشه.

دوست عزیز اگر کسی از راه درست ب ثروت برسه پس تکاملش رو طی کرده و گرنه اون ثروت در زندگیش دوام نخواهد آورد….
شما در ذهن اون افراد نبودید و از باورهاشون خبر نداشتید پس از کجا میدونید ک تکاملشون طی نشده….اینکه ما چیزی رو نمیبینیم دلیل بر نبودن آن چیز نیست….
مثل الکتریسیته ک وجود دارد اما ما آن را نمیبینیم….
مثل دانه گیاه بامبو ک مدت زیادی در دل خاک مخفی میمونه و تکاملش رو از درون خاک طی میکنه و بعد از مدتی سر از خاک بیرون میاره و ب سرعت قد میکشه و بلند میشه…..
موفقیت و رسیدن ب ثروت ۹۹% نیاز ب تلاش ذهنی دارد……آنها حتما با تلاش های ذهنی و تغییر باورهاشون تکاملشون رو پیموده اند…
موفق باشی..

شما که از باورهای اون فرد خبر نداشتید 
شاید اون باورهای قدرتمند و ذهن ثروتمندی داشته حالا ممکنه اگاهانه بوده باشه یا نااگاهانه
شاید اعتماد به نفس خیلی بالایی داشته 
شاید حس لیاقت بالایی در خودش میدیده 
خود استاد هم بارها در صحبت هاشون گفتند وقتی باورها خیلی قوی باشه روند و مسیر تکامل هم سریعتر طی میشه و هم چنین دوره  تکامل ممکنه برای یه نفر ۱میلیون ۱میلیون طی بشه و برای یه نفر دیگه ۱۰۰میلیون ۱۰۰میلیون، که اینم دقیقا به میزان باورها و قدرت تجسم و شکرگذاری و احساس خوب هر شخص بستگی داره 
اما مطمئن باشید که روند و سبستم و قوانین جهان هستی تغییر ناپذیره 
فقط کسانی بهتر بلدند استفاده کنند و خب طبیعتا بیشتر از نعمتها بهره مند میشوند



1

5 سال پیش

باعرض سلام آقا حمزه کلی لذت بردم از دیدگاه شما برادر عزیز

23

سلام وقت بخیر من محمد خیابانی هستم
من میتونم خودشناسی رو اینگونه توضیح بدم که اگر یک دقت کوچیکی داشته باشیم به مولکول ها و سلول های بدنمون میفهمیم که چقدر ما محشریم و میتونیم به راحتی رسالت بزرگمونو کشف کنیم ما با این همه دارایی و شگفت انگیزی ایا به این دنیا اومدیم که معمولی باشیزم به نظر من هر کدام از ما میتونه یک اسطوره باشه که اسمش در کتاب گینس ثبت بشه
اول از همه باید به خودمون اعماد و اعتقاد راسخ داشته باشیم و بعد به خودمون ایمان بیاریم و اخر به خودشناسی برسیم


22

با سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی و خانم شایسته گل و همه دوستان خوبم:
به نظر من خودشناسی یعنی اینکه از هیچ کس هیچ توقعی نداشته باشیم و هیچ وقت رنجیده خاطر نشویم بلکه تمام تمرکزمان را روی خودمان بگذاریم و ببینیم چه باورهایی داشته‌ایم که این نوع رفتار و عکس العمل را در دیگران دیده‌ایم ببینیم چه باورهایی در درون ما است که باعث جایگاه فعلی ما شده است.
یعنی بدون سرزنش خود و قبول تمام مسئولیت زندگیمان سناریوی جدید زندگیمان را بنویسیم که البته در شروع کار خیلی مواقع ممکن است حتی ناامید شویم .
مثلاً در حالی که پدر مادر خود یا همسرمان دارای تمکن مالی هستند ولی به ما کمکی نمی‌کنند ،احساس بدی به آنها داشته باشیم و در ذهنمان آنها را کاملاً محکوم کنیم، اما اگر این باور را جایگزین کنیم که تنها خودمان هستیم که شرایط زندگیمان را می‌سازیم پس دیگر کاری به مال و اموال دیگران نباید داشته باشیم ، حتی اگر این دیگران پدر و مادر ما و یا همسرمان باشند .
یا مثال دیگرش اینکه من در زندگی متاهلی خود همیشه از آمدن مهمان بسیار واهمه داشتم به طوری که دچار استرس فراوان می‌شدم تپش قلب می‌گرفتم، اما از وقتی که با این مباحث آشنا شدم و یک درک کوچکی رسیدم سعی کردم ریشه این رفتار را در خودم بشناسم که به این نتیجه رسیدم از آنجایی که از کودکی تا سن ازدواجم در خانه پدرم ،همواره به خودمان بسیار سخت می‌گرفتیم و گاهاً تا چند روز و حتی تا چند هفته درگیر اومدن مهمان‌ها بودیم این در حالی بود که اون مهمان‌ها اصلاً توقع خاصی نداشتند ،اما خانواده من به خودشان سختی میدادند. به طوری که فقط طرف مقابلمان از این مهمانی سود می‌برد و ما فقط مثل کارکنان هتل زحمت می‌کشیدیم و من متوجه شدم که این باور اشتباه است که باید از روند طبیعی زندگی مان را بزنیم تا فقط مهمانمان لذت ببرد و از ما راضی باشد .وجود چنین باور ریشه‌ای در من باعث شده بود که من نیز چنین احساسی را نسبت به آمدن مهمان داشته باشم که خدا را شکر چون خانواده همسرم بسیار پرجمعیت هستند و رفت و آمد خیلی دارند و بسیار به خودشان آسان می‌گیرند باعث شد که من نیز خیلی آسانگیرتر بشوم و خودم را مسئول ایجاد احساس خوب در مهمانم ندانم در صورتی که قبلاً واقعاً وظیفه خودم می‌دانستم که به هر طریقی باید و باید به مهمانم احساس خوب بدهم حالا حتی شده با همراهی او در باورها منفی، شده با شرکت در بحث‌های سیاسی و منفی که در نهایت بعد از رفتن مهمان خود من دچارسرزنش و مریضی می‌شدم، به خاطر اون غیبت یا تهمت یا بحث‌های سیاسی که داشتیم یعنی من از اول می‌دانستم که نباید وارد این چالش‌ها بشوم ،اما فقط به خاطر این باور اشتباه به هر طریقی با مهمانم همراهی می‌کردم که برای او کم نذاشته باشم و این فقط یک نمونه از شناختی است که من از خودم به دست آوردم که البته حالا خیلی بهتر شده‌ام، جالب اینجاست که همین مهمان‌ها ی ما به خانه‌شان می‌رفتیم آن هم ۱۰ سال یکبار، بسیار به خودشان آسان می‌گرفتند و فقط این مسئله برای خانواده ما بود.


22

خود شناسی یعنی خودتو عالی عالی بشناسی
تو درونت هیچ ناشناخته ای نباشه ک تو بدونی
خود شناسی یعنی اینکه وقتی حالت خوبه دلیل حال خوبت و وقتی ک حالت بده دلیل حال بدتو بفهمی
خیلی هستن ک بی دلیل نگرانن یا ترس دارن از چیزی ک خودشون نمیدونن این یعنی اینکه طرف هنو خودشو نشناخته بدونه دلیل ترساش چیه دلیل نگرانیش چیه
خودشناسی یعنی اینکه وقتایی ک حالت بده بتونی خودتو کنترل کنی و حالتو خوب کنی تو حال بد نمونی



1

1 سال پیش

خانم فدایی عزیزم ب نظرم همین اصل هستش ک آدم ازروی احساسش بتونه خودشو ودرونش رو بفهمه وخودش دلیل ترس و نگرانیهارواسترس های بی موردرو درک کنه و همچنین دلیل شادی

20

با سلام .
خودشناسی رو نمیشه توضیح داد .
باید درک کنی و احساس کنی که در مرحله اول اصلا تو چه چیزی یا چه موجودی هستی ؟
و برای چی به وجود اومدی ؟
و بعد میفهمی که در به وجود اومدنت چه چیزی باعث شده
و بعد اون چیز چیه که به این زیبایی کار خودشو انجام داده کی هست …..
وخیلی پرسشهای دیگه که وقتی از خودت سوال کردی و به جواب رسیدی .مرحله بعدی این میشه که این موجود چه ویژگیهایی مثل قدرت خلق کردن یا فرکانسی بودن .رو داره .اونوقته که به ارامش میرسی و خیلی باورهای محدود کننده خودکار حذف میشن . وبعد یک زندگی فوق العاده که اولین چیزش ارامش هست رو تجربه میکنی ….


19

به نام خدای مهربان، بخشنده، زیبا، عاشق، توانا ‌و ثروتمند
به نام انرژی معجزه گری که از رگ گردن به من نزدیک تر است و اگر با او دوستی کنم، هر چیزی را که بخواهم برایم مهیا می کند

سلام به تمام آدم های خوب دنیا در تمام دوران ها
سلام به هر چی خیر و نیکی و خوبی و تجربه های ناب و لذت های کوچک و بزرگ است که در دنیای فرکانسی ما در جریانه

سلام به خانواده خوشبخت و خوش فرکانس عباسمنش

قبل از اینکه برخی نکات متن بالا رو بنویسم، باید بگم که «قدم اول» دوره «۱۲ قدم» هم یک تمرینی داره که استاد عباسمنش با یکسری سوالات باعث میشن خودمونو کندوکاو کنیم و ببینیم با خودمون چندچند هستیم. (در مورد مابقی قدم ها نمیتونم نظری بدم چون هنوز باید صبر کنم تا زمانش برسه بتونم اونها رو هم گوش بدم.)

برخی نکات این متن:
* خودشناسی یعنی تلاش برای یافتن ارتباط میان: رفتارها یا عکس العمل هایی که در برابر اتفاقات زندگی مان از خود بروز می دهیم، با باورها و نگرشی که درباره دلیل اتفاقات یا شیوه بوجود آوردنشان داریم.
سپس تلاش آگاهانه برای اصلاح آن باورها به منظور ایجاد رفتارها و عکس العمل های بهتر.

*همیشه باورهای ما، خود را در رفتارمان نشان می دهد و تنها راه تغییر آن رفتارها، تغییر آن باورهاست.

*خودشناسی یعنی درک رابطه ما با جهان. درک رابطه ما با منبعی که جهان از او خلق شده و درک رابطه ما با سیستمی که جهان بر اساس آن کار می‌کند.

*خودشناسی یعنی درک موجودیت فرکانسی خودمان و توانایی که برای خلق شرایط دلخواه‌مان به کمک این خاصیت فرکانسی داریم.

*خودشناسی یعنی تلاش برای کنترل ذهن به منظور دریافت الهامات و هدایت‌های قلب.

*برای خودشناسی می توان کارهای زیر را انجام داد:

1. برای کنترل نجواهای ذهن تلاش کنیم.

2. ایجاد مهم ترین رابطه زندگی مان که همان رابطه درونی ما با انرژی است که تمام هستی را مدیریت می کند و او را خدا نامیده ایم.

به امید قرارگیری در فرکانس های بالاتر و عالی تر برای هممون

با عشق و احترام، مریم



1

10 ماه پیش

سلام مریم عزززیزم هم فرکانسی خوبم ممنون از پاسخی که به این متن دادین و اینقدر خلاصه شده و چکیده و بسیار شفاف خودشناسی رو بیان کردین که من بسیار لذت بردم از کامنت شما و سپاسگزارم برای شریک شدن در پاسخ این سوال معنوی و امیدوارم در تمام جهات زندگی همیشه بهترین آگاهی ها به قلب مهربونتون الهام بشه

18

سلام به خانم شایسته و دوستان
برای من که تقریبا هیچ شناختی از خودم نداشتم ، بی اندازه دوره عزت نفس فوق العاده بود
این دوره به من کمک کرد تا خودم رو «باور» کنم .. استعدادها و توانایی ها و قابلیت هامو بشناسم و به خودم ایمان داشته باشم
تمام نتایج و موفقیت ها ازهمین دوره شرع میشه


17

سلام به دوستان عزیزم
من عاشق همه شما عزیزانی هستم که هم مدار هستیم برای درک و دریافت این آگاهی های ناب
من امروز یک هدفی را برای خودم مشخص کردم اینکه مقداری پول از چند نفر میخواهم وقطعا امروز باید برم ازشون بخوام.اومدم رفتارم رو کنکاش کردم دیدم چقدر من ضعیف عمل میکنم پولی که مال خودمه .حقه منه و زمانش گذشته روم نمیشه برم از طرف بخوام که یه وقت دلخور نشه
بالاخره تا ساعات آخر امروز تصمیم گرفتم که انجام بدم رفتم از اولین نفر خواستم به جاش یه قوطی رب خریدم روم نشد بگم پولم رو بده
دومی هم روم نشد از کنار خونش رد شدم.به سومی هم رسیدم در زدم کسی جواب نداد
میدونید چرا؟! چون تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء حاصل باور ها و افکار غالب من هستند
باور غلطی داشتم ..که حداقل اگه پول هم ندادند به خودم بگم آقا جان من رفتم هدفم. رو انجام بدم اما میدونستم پولم رو نمیتونم پس بگیرم .
چون اعتماد به نفسم خیلی خیلی پایینه چون ارزش درونی ام ومن درونم رو هنوز پیدا نکردم .
خیلی هم دارم رنج میبرم اما هیچ اقدام عملی انجام نمیدم نمی‌دونم چرا بهم بر نمیخوره
نمیدونم چرا از این خجالتی بودن خسته نمیشم
یه ذره بهتر شدم اما راضی نیستم از این کمبود عزت نفس
من خیلی عزت نفس ضعیفی دارم باید برطرفش کنم با انجام همین کار های به تعویق افتاد ام
من هرچه قدر مساعل زندگی ام را حل کنم به خود شناسی بیشتری میرسم
دوستان عزیز مهم عمل است نه صرفاً دونستن ویاد گیری قانون .
قانون اینه که هر آنچه که از مساعلم حل کنم به پیشرفت جهان خودم کمک کردم
چون جهان به افکار غالب من و باورهای من کار دارد .نه به بیان خواسته هایم.
من انسان با ارزش هستم
من خودم را با تمام اشتباهات پذیرفته ام
اما نمیخواهم در اشتباهات غرق شوم و هیچ کاری نکنم
من باید از ریشه خودم رو تغییر بدم درسته که روند خیلی کند داره اتفاق می‌افته اما بالا خره شدنیه
من میتوانم آنچه را که میخواهم بدست آورم ‌من قدرت مندم
من خالق زندگی خودم هستم .
با تشکر از همه دوستان عزیزم .


17

سلام دوست عزیزم
وقتی با خودت صادق باشی به خودت تعهد بدی که میخوای بهترین و عالی باشی ….وقتی با خودت دوست باشی وقتی عاشق خودت باشی با خودت صحبت های زیبا بکنی به خودت از رویاهای زیبا حرف های زیبات بگی و عبارات تاکیدی قطعا وقتی به خودشناسی برسی خدارو خواهی شناخت شک نکن …..من عاشق خودمم چون وجود خدا سراسر وجودم را پر کرده


16

سلام دوستان عزیزم
درک جدیدی که به خودشناسی پیداکردم برای خودم هم جالبه
خودشناسی یعنی کندوکاو کنی خودتو یعنی با خودت روبروبشی یعنی با تمام چیزهایی که یه عمر فرار کردی روبروشی و قبولشون کنی
خودشناسی خیلی درداوره چون قراره با خودت روبروشی قراره تمام دروغ هایی که به خودت گفتی روبشه اینکار جرئت میخواد اما وقتی از ترس عبور کنی رها میشی
نسبت به احساستون هوشیار باشید وقتی درمورد چیزی حساس میشید و احساستون بد میشه ازش فرار نکنید با جملات تاکیدی مثبت اشغالارو نخواین بریزین زیر فرش تو اون حال یکم صبر کنید ازش فرار نکنید از خودتون بپرسید چرا حالم بده از خدا هدایت بخواید و برین تو اقیانوس درونتون مثل یه قواص بگردید چی باعثش شده شاید تو گذشته های دور باشه شاید به یه خاطره برسید ازش فرار نکنید خودتونو تو اون موقعیت قرار بدید یبار دیگه تجربش کنید اسعی کنید حسش کنید چشماتونو ببندید و اروم بشید اگر گریتون گرفت اگر خشمگین شدید اگر هر حسی سراغتون اومد فقط اروم باشید و تجربش کنید
بعد اینکار انگار یه باری از رو دوشتون برداشته میشه انگار به یه ریشه رسیدین انگار با این کار اون ساقه رو قطع میکنید انگار زنجیری رو پاره میکنید که اون خاطره بهتون حس بد میداده انگار اون اتفاق اثرش رو از دست میده و پوچ میشه فقط باید با خودتون روراست باشید باید به خاطر بیارید چرا هر وقت در اون موقعیت هستین یک کد مخرب در ناخوداگاه ران میشه
بخاطر همین استاد میگه با خودتون روراست باشید خودتونو به عنوان انسان بپذیرید
سعی کنید از خودتون فرار نکنید از خود واقعیتون فرار نکنید فقط اینطوری میشه اصلاحش کرد



1

10 ماه پیش

باسپاس ازرویای عزیز،چقدر زیبا نوشتید کاملاً درسته،لذت بردم از خوندن کامنت شما ،خودشناسی که شما برامون تعریف کردیدکامل وعالی بود ممنون از مطلبی که گذاشتید ،موفق،سربلند،شاد،سلامت،پرازآرامش خیروبرکت ،نعمت ثروت باشید.خداروشکر سپاسگزارم.

15

باعرض سلام وادب به گروه هم فرکانس وهم انرژی ومثبت اندیش عباس منش قبل از هر چیز به خاطر این سوال خوب و رک شما وپیدا کردن نقطه ضعفتان به شما تبریک میگم همین الان با طرح همین موضوع اولین قدم برای خودشناسی را خودتان وحسهای خوبتان برای شناخت برداشته است یعنی به این درک رسیده اید که برای یو حرکت ذهنی وفرکانسی باید درون وضمیر ناخودآگاه خود را به بهترین شیوه ها شناسائی کنید وبدونید دراین دنیای فوق هوشمند وبا شعور به عنوان خلیفه الله قدم اول همین خودشناسی است حضرت علی علیه السلام می‌فرماید که هرکسی خودرا شناخت خدای خودرا خواهد شناخت یعنی عزیزم به زبان ساده هرکسی دنیای درونش را شناخت به شناخت قوانین الهی وخواست الهی می‌رسد در خودشناسی بدانید که شما در یک جهان انرژی فرکانس وارتعاشی هستیم همان چیزی که دیده نمی‌شود مثل ریشه درخت که نمیبینیم ولی می‌دانیم که ریشه دارد این انرژی وارتعاش وفرکانس همان ایمان به غیب است وبدان آن چیزهایی که دیده نمی‌شود خیلی خیلی بز گتر وقوی تر وعظیم تر است وشما برای شناخت خودت باید بپذیری که خدایی در درونت است که در هر لحظه باید اونو بشناسی ودر این بین اون ساختار ذهنی تو که برپایه باورهای تو باورهاییکه آنچنان در تو قوی هستند که برایت به ایمان تبدیل شده اند ودر نهایت بواسطه همین باورها وایمانی که داری درهرلحظه انرژی‌ها وفرکانسهایی وارتعاشاتی منفی یا مثبت از باورهای منفی یامثبت به جهان هستی ساطع میکنی وطبق قانون جذب از همین جنس ویا مشابه آنرا دنیا وکائنات بخودت با هر شدت وضعفی به خودت برمی‌گرداند بدون دخل وتصرف وکم و کاستی پس برای خودشناسی نگاهی عمیق به درون خودت وباورهای ریزودرشتی که داری بیانداز وبدان که منابع خودشناسی در درون خودت میباشد فقط باید شروع کنی حواست به نشانه ها هرچند کوچک باشد و از هر اتفاقی که چه درگذشته وچه در حال برایت می افتد تعبییر مثبت داشته باشی واصرار ا فقط به دنبال تعبییر مثبت باشی تا راه خودشناسی ودنیای درونت هموارتر شود وحتما باورهای منفی را شناسایی کنی وهمیشه ودر هر لحظه احساسات شما نشانگر احوالات شماست وخودش می‌گوید که باورهای شما چگونه است بهتر است راه خودشناسی را با ایمان به قوانین الهی بر روی جهان هستی شروع کنی وبدانی که تو چیزی نیستی جز آنکه فکر میکنی درپناه ایزد یکتا هستیم قطعا


14

به نام خداوند آگاهی و عشق

پاسخی فوق العاده دیگه👌

من از زمانی که شروع کردم به دوست داشتن خودم به خداوند رسیدم
اینکه میگن از خودشناسی به خدامیرسی برای من حقیقت محض بود هرچی بیشتر عاشق خودم شدم بیشتر عاشق خدام شدم
و بیشتر در آرامش ذهنی قرار گرفتم
هرچی بیشتر تو مسیر خودشناسی و خودسازی قرار گرفتم نگاهم به زندگی و رفتارام نسبت به قبل توحیدی تر شده ومسئولیت پذیر ترشدم…
یکی از مهم ترین کارای زندگی مون باید خودشناسی مون باشه چرا که دراین مسیر احساست فوق العاده ای مثل شکوفا شدن وآرامش روحی و روانی و آسایش تجربه میکنیم .
خودشناسی قشنگترین مسیری هست که توزندگیم میخوام برای همیشه و تازمانی که زنده ام موفق و روبه جلو باشم
چون میبینم که چطور باعث تعالی روحم و رشد شخصیتم و آگاهی
بیشترم و در نهایت بالارفتن کیفیت و کمیت زندگیم شده.
شکر خدا به خاطر این سایت که خیلی زیبا با فایل های و سوال جواب شما دوستان به رشد بالایی میرسم
من باگوش دادن بارها بارها فایل های رایگان در حال بالا بردن کیفیت زندگیمم.
من ایمان دارم خودمم که می‌سازم
پس بهترینا رو می‌سازم.
زندگیم به فرم فوق العاده ای فرمش میدم
و قول میدم به خودم و خدای خودم که نهایت بهره رو از دنیای قشنگش از قدرتی که تو وجودم برای تجربه این قشنگی ها گذاشته ببرم.
الله یارتون دوستان عزیز.


رفتن به بالا