داستان سناریو نوشتن که یکی از تمرینات دوره قانون آفرینش برای «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه» میباشد، از این اساس شکل میگیرد که
از آنجا که زندگی ما توسط فرکانسهای مان خلق میشود، یکی از راههایی که به ما کمک میکند تا آگاهانه کانون توجهمان را از ناخواستهها منحرف و متمرکز بر خواستههامان نماییم، این است که با نوشتن جزئیات فراوان درباره آن خواسته و توجه به آن، به احساس خوب برسیم.
افراد زیادی که می خواهند از این اصل برای خود یک تمرین مثل سناریو نویسی بسازند، بیشتر از آنکه تمرکزشان بر اجرای این اصل باشد که: برای رسیدن به یک خواسته، باید با آن خواسته همفرکانس بشوی،
اصل و اساس را کاملاً فراموش کرده و به حاشیه میچسبند. یعنی مرتباً میپرسند:
باید به کلمات را به زبان حال بنویسم یا گذشته؟
باید حتماً سپاس گزاریام را هم بنویسم؟
تا کی باید این تمرین را انجام دهم؟ …
از چه عبارتهای تأکیدی استفاده کنم؟
تا چه حد جزئیات را شرح دهم ؟
و سوالاتی از این دست.
برای پاسخ به این سوالات، لازم است ارتباط این تمرین را با بزرگترین و سادهترین قانون کیهانی یعنی قانون فرکانس درک کنی. تنها در این صورت است که در این باره دیگر هیچ سوالی برایت بوجود نمیآید.
ما در جهانی فرکانسی زندگی میکنیم. پس جهان به کلمات نوشته شدهات، کاری ندارد. آنچه برای او مهم است، فرکانسی است که هنگام نوشتن این کلمات ارسال میکنی.
جهان مثل یک دستگاه است که ورودیای را دریافت و بر اساس آن، خروجی مشخصی به تو ارائه میدهد. ورودی این دستگاه، فرکانسهای توست و خروجی این دستگاه، تبدیل آن فرکانسها به شکل اتفاق و تجاربی همجنس با آن فرکانسهاست.
یعنی جهان هیچ دخل و تصرفی در آن فرکانسها ندارد، تمامش همان است که خودت فرستادی. فرکانسهای تو حاصل باورها و کانون توجه توست. همهی ما در هر لحظهای که بیدار هستیم، در حال ارسال فرکانس هستیم و نکته اساسی که باید از خود بپرسی این است:
حالا که در جهانی زندگی میکنم که فقط به فرکانسیم واکنش نشان میدهد، چگونه فرکانس خواسته هایم را ارسال کنم؟
نوشتن سناریو میتواند راهی برای تنظیم فرکانسهای هماهنگ با خواستهات باشد. زیرا همانگونه که از نامش پیداست، سناریو یعنی تبدلی یک اتفاق به شکل کلمات و جملات.
فرض کن شما یک کارگردان هستی و میخواهی ماجرای رفتنت از خانه تا فروشگاه را بنویسی به گونهای که بازیگر آن نقش با خواندن آن جملات دقیقاً بتواند آن ماجرا را اجرا کند، بدون آنکه سوالی از شما بپرسد.
پس باید ماجرا را با تمام جزئیان بنویس به گونهای که بودن در آن فضا تو را به احساس خوب برساند. در واقع هدف از پرداختن به جزئیات، وسیلهای است برای تمرکز بر خواسته و بیشتر ماندن در احساس بهتر.
مهفوم سناریو نوشتن یعنی دیدن نکات مثب یک موضوع و تمرکز بر آنچه که رخ دادنش را دوست داری. در واقع تو با این وسیله از این خاصیت جهان که به فرکانسهایت واکنش نشان میده، آگاهانه به نفع خودت و در جهت رسیدن به خواستهات استفاده میکنی.
پس هر اتفاقی را که میخواهی برایت رخ دهد، برای خودت کارگردانی کن. زیرا در این جهان فرکانسی، ذهن فرق میان رؤیا و واقعیت را نمیداند. به این دلیل که فرکانس هر دوی آنها یکسان است.
یعنی چه شما تصویر کاملی از 10 دقیقه رانندگی با ماشین دلخواهت را در ذهنت بسازی و چه در واقعیت با همان ماشین به همان شکل و در همان خیابانها رانندگی کنی، دقیقاً برای جهان یک فرکانس را دارد و هیچ تفاوتی میان آنها احساس نمیکند و در نهایت یک نتیجه که تجربه لذت رانندگی با ماشین دلخواهت را وارد زندگیات میکند.
حالا که در چنین جهانی هستی که تنها به فرکانسهایت اهمیت میدهد ،پس هوشمندانهترین کار این است که فرکانسهای دلخواهت را به جهان ارسال کنی تا جهان هم اتفاقات دلخواه را وارد زندگیات نماید.
مهمترین نکته درباره سناریو این است که تو را به احساس خوب برساند. به احساس سپاسگزاری و بینیازی از خواسته.
به احساس یقین .
زیرا مگر میشود آدم در حال تجربه اهداف و رویاهایش باشد و احساس خوبی نداشته باشد؟
بهایی که باید برای تحقق هدفت بپردازی احساس خوب است. حال آنکه احساس خوب، خودش یک نتیجه است کما اینکه ماندن در این احساس هزاران نتیجه جانبی دیگر را نیز به شکل عشق، سلامتی و ثروت وارد زندگیات میکند.
یکی از مهمترین قوانین که باید در زندگیمان بشناسیم، قانون فرکانس است. اساس زندگی ما بر این قانون است. ما موجوداتی فرکانسی هستیم که وارد جهانی شدهایم که به فرکانسهای ما پاسخ میدهد.
به شما توصیه میکنم برای درک قانون فرکانس وتمرین سناریو نویسی و بهره بردن از این تکنیک در جهت ارسال فرکانس خواستههایت و کنترل کانون توجهات، حتماً جلسات6 و 9 و 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و تمامی جلسات دوره کشف قوانین زندگی را بارها گوش بده تا این قانون را خوب درک کنی.
به نظرم این جلسات و این دوره، بهترین جا برای درک چگونگی عملکرد این جهان فرکانسی و چگونگی همراه شدن با سیستم جهان است. زیرا پس از این جلسات، می دانی چه قدرتی داری و می دانی چطورباید از آن برای رسیدن به خواستههایت بهره ببری و چطور دهنِ ذهنت را ببندی تا با نجواهایش مزاحم تمرکزت بر خواستهات نشود و گمراهت نکند.
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
به نام الله مهربان
سلام به همه ی دوستان عزیزم
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان
منم دوست دارم تجربه ی خودم رو اینجا بگم امیدوارم که مفید باشه
اول اینکه من وقتی خییییلی سنم کم بود حدود ۱۴ یا ۱۵ همیشه قبل اینکه بخوابم به این فک میکردم که یه خونه ای دارم تو قسمت وسط شهر با تمام خصوصیات اون خونه که در اون زمان در نظرم بود و یک ماشین کوچیک دارم به رنگ سفید و خودم رو در حال رانندگی هم میدیدم یعنی وقتی آهنگ میزاشتم که بخواب برم (چون قبل از خواب اون موقع ها در اون سن با آهنگ میخوابیدم) داعم میدیدم تو ماشینم هستم در حال رانندگی و کلی لذت میبردم قبل از اینکه اصلا قانون رو بدونم یا مطلبی حتی در موردش بخونم و خلاصه با گذشت زمان چند سال بعدش دقیقا همون خونه ای که تصورم بود بهش رسیدم و وقتی فک کردم دیدم وااو من چند سال قبلش بدون اینکه قانون رو بدونم به اینا فک میکردم و این یه نمونه
بعدیش هم ما یه جایی زندگی میکردیم که پنجره ی اتاقمون مشرف به یه خونه ای بود که مجتمع بود و باید بگم بهترین مجتمعی بود که تو منطقمون بود هم فضای بازی برای بچهها داشت هم باربی کیو آلاچیق داشت هم پرندهای زیبایی اونجا نگه داشته میشدن هم اینکه استخر و سالن اجتماعات داشت و پارکینگ مهمان ووووو وقتی منو دخترم از پنجره نگاه میکردیم به اینجا کلی ذوق میکردیم و دوست داشتم اونجارو داشته باشیم من اون زمان فیلم راز دیده بودم و چند تا کتاب خونده بودم مثل چهار اثر از فلورانس ،معجزه ی شکر گذاری وو خلاصه اون زمان هم زیاد مینوشتم سپاسگذاری میکردم تو نوشته هام شروع کردم به نوشن اینکه من همین جان همین خونه رو میخوام با همین امکانات و اینکه اتاق فرزندم تخت تاشو داشته باشه کاغذ دیواری کابینت ممبران سفید ووووو خلاصه به یک سال نکشید با طی کردن تکامل اون خونه رو خریدیم و بعد از اون سالها چند سال پیش مادر دوست داشت باغ بگیره با خونه ی ویلایی من همسرم ۴۰ روز گشتیم تا باغ مورد نظر رو برای مادرم پیدا کردیم و اون زمانها یادمه خییییلی لذت میبردم از گشتن دنبال باغ ویلا خلاصه بعد از اینکه برای مادرم باغ گرفتیم یه شب نشستم برآب خودمون نوشتم که منم باغ میخوام با تمام خصوصیاتی که در نظر داشتم با استخرو جایی امن ووووو کلی تمام خواسته هامو نوشستم به ۶ ماه نگذشت که باغ مورد علاقمو خریدیم و همیشه من دوست داشتم کاملا توی باغ زندگی کنم یعنی باید از این خواسته به قول استاد گذر میکردم که خداروشکر برام انجام شد و الان بازم خواسته های دیگه ای دارم چون به قول استاد باید به اون شرایط برسی بعد بفهمی دوست داری اونجوری باشی با همون خواسته یا نه گذرکنی و یخ بگذری و من الان طوری شدم که به خواسته ای میرسم دنبال خواسته س بعدی هستم چون به قول استاد اگه اینجوری باشی همیشه انگیزه داری که به خواسته ات برسی و همین که دیدی به خواسته ات داری میرسی باید هدف بعدی رو بزاری تا بازم هدفمندتر از قبل بری جلو
امیدوارم که تمام دوستان هم فرکانسی من به تک تک خواسته هاشون برسن
همتون رو به خدای مهربان میسپارم
سلام و درود دوستای مهربونم
جالبه امروز که تو سایت میچرخیدم داشتم فکر میکردم یه چیزی تو زندگی من خالیه و اون اینه که من نمیدونم دقیقا چه خواسته هایی دارم و الان فهمیدم من باید خواسته هامو بنویسم و برای اونا سناریو بنویسم
واسه همین تصمیم گرفتم همین الان که رفتم یه برنامه نوت دانلود کنم و هر روز داخل اون بنویسم که چه چیزهایی دوست دارم و برای اونا سناریو بنویسم
خدایا ازت ممنونم که منو هدایت کردی به این فایل
سلام
سپاس فراوان .
سپاسگذارم که با چیدن جمله ها اینجا دراین مامن گاه پر آرامش میتوانم لحظه ای چند بیاسایم .
سپاسگذارم که اینجا همه جمع شدیم واحساس خوب رو گسترش میدیم .
صبح زیبایم را با کنترل نجواها بدست احساس خوب سپردم واکنون سپاسگذاری میکنم که نفس در ریه هایم هست سلولهایم تک به تک با بودن در کنار هم مرا تشکیل ومن با احساس خوب از تک تکشان سپاسگذارم ..
این گونه با نوشتن جملات حال واحساس خوب رنگ میگیرد واین نوع نوشتن سناریو نویسی است وچه زیباست وپر آرامش ممنون که هستم در کنارتون تشکر وعاشقانه سپاسگذارم .
بودن در اینجا خود هدیه احساس خوب است وسپاسگذارم
قدر لحظه ها رو دانستن همین بودن در جمع شما نازنین بودن است .
سلام و درود
سناریو نوشتن برای خواسته یعنی اینه پس هر خواسته ای رو که میخوای، توی ذهنت بساز. طوریکه احساس کنی همین الان داریش و این بهت احساس خوبی بده. یعنی به احساس سپاسگزاری و بینیازی از خواسته برسی.
بینیازی از خواسته زمانی اتفاق میفته که ما اون خواسته رو داریم ما چیزی رو که داریم دیگه بهش نیازی نداریم.
پس اول باید توی ذهنمون به اون خواسته برسیم و احساس کنیم که اونو تو زندگیمون داریم و باهاش زندگی کنیم.
رسیدن به این احساس خوب و موندن توی این احساس خوب ما رو به مسیری هدایت میکنه که اون خواسته رو بصورت واقعی تو زندگیمون تجربه میکنیم.
سلام و آرزوی سلامتی برای همه ی دوستان
خدایا شکرت دوستت دارم
در های قلبم باز شده است بسان کودک سه ساله ای هستم پر از شور و شوق زندگی
خدایا سپاس گذارم
دوستت دارم
چند لحظه ای هست خانواده ام با کلی لحظات خوش وزیبا اینجا را ترک کردند
سه روز کامل اینجا کنار من و همسر و فرزندانم خیلی به آن ها خوش گذشت
و خدارا شکر میکنم ولذت فراوانی از شادی عمیق آن ها بردم
خدایا شکرت به خاطر وجود پدر ومادرم
چه قدر مقدس است وجود پدر و مادر
خدایا شکرت
داخل ساختمان میروم همه جا مرتب است خدا راشکر همسر برادرم خیلی مهربان وزرنگ است خیلی در پختن ناهار و شام کمک میکرد
و خدا را شکر برادر هم کمک میکرد با وجود همسر بالیاقت و مهربانش کلی به قابلیت هایش افزوده شده است.و عالیترین اند.
خدایا شکرت چه قدر به بچه ها خوش گذشت
خدایا ممنونم که بهشت را در این دنیا میبینم
خدایا شکرت بچه ها در اتاقشان هستند
و درس هایشان را مرور میکنند
همسرم سر کار است
بیشتر کارمن هم دور کاری است هفته ای دو روز سر کار میروم
کار کردن برایم تفریح است
هر جز از زندگی ام برایم فراخی و آسانی است
خداجونم شکرت
هر لحظه شادی عمیق و درونی همه ی وجودم را فرا میگیرد
از ساختمان ویلا بیرون میایم
همیشه یک دسته پرنده بالای آسمان ویلایمان بازی میکنند مسیری را دایره وار دور میزنند و تکرار میکنند
بازی جزیی از شاد بودن است
خدایا شکرت
چقدر لذت میبرم آسمان آبی را میبینم
چه قدر جا دارد این آسمان
خدایا شکرت
همه چیزت این همه جا دارد و فراخ است
بینهایت ثروت ،عظمت ،عشق ،زیبایی،آرامش
چند کیلو تخمه ی آفتاب گردان شسته بودم و در کنار دریاچه روی پارچه ای پهن کردم تاخشک شوند
پرنده ها دسته دسته میآیند و میخورند
پارچه ای روی آن کشیده بودم تا پرنده ها نخورند
وقتی داخل ساختمان بودم دیدم که گنجشک ها دسته ای با نوکشان پارچه را از روی تخمه ها برداشتند
چه صحنه ی زیبا و هوشمندانه ای بود و بسیار تحسین کردم
قبلا در کارتن سیندرلا این صحنه را دیدم
خدایا شکرت دوستت دارم
مورچه های سیاه هم بیکار ننشسته اند
دانه های گندم را که کنار رودخانه روی زمین ریخته شده را با خود حمل میکنند
خدایا شکرت من عاشق خوشه های گندم هستم
خدایا دوستت دارم
چند خوشه را چیدم ودر گلدان گذاشتم و به اتاق محمدم میبرم ولی دوست دارم بیشتر لذت ببرم لب ورودی میگذارم تا بعداً ببرم
نم نم باران میبارد دوست دارم کمی دورتر بروم
گالش هایم را در می آورم من به حس لمس کردن خاک عادت کرده ام
پاهایم از راه رفتن روی خاک کیف میکند
ومن نمیخواهم این لذت دوست داشتنی وناب را از او بگیرم
خدایا شکرت
راه میروم ونفس میکشم میخواهم همه ی بودن را استشمام کنم
خدایا شکرت
چه هوای دلپذیری
چند پرنده ی مهاجر لب دریاچه نشسته اند و آب میخورند
چه قدر زیبا هستند
دلم میخواهد بگیرمشان و نوازششان کنم
خدایا شکرت
چقدر نگاه کردن به آب روح بخش است
آب
آب چقدر زلال و پاک است چه قدر همه چیز با آب زیباتر است
خدایا شکرت
مینشینم تا تمام وجود سراسر از عشقم زمین و طبیعت را حس کند
سپاس گزاری میکنم
پارسای عزیزم میآید یک بیل کوچک دارد زمین را میکند میخواهد خاک بازی کند
و خانه ای کوچک بسازد دستان کوچکش چه قدر از این کار لذت میبرد با شوقی وصف ناپذیر با خود سخن میگوید ومن هم از لذت بردن او بسیار عمیق شاد میشوم و خدا را سپاس میگویم
خدایا شکرت
بلند میشوم تا مانع هوشیاری ناب خدایی اش نشوم .راه میروم دستانم را زیر آسمان سخاوتمند میگیرم نم نم میبارد
و با باریدنش مرا سرخوش و شادمان میکند
خدایا شکرت
هر ذره در رقص و نو شدن وپایکوبی است
خدایا شکرت
خورشید در آسمان فرمانروایی میکند
دل زمین به وجودش گرم است و آرامش دارد
و خورشید از این موضوع شادمان است و سخاوتمندانه وبااحترام میتابد
همه ی وجود طبیعت با احترام وباادب رفتار میکنند
ومن لذت میبرم و خدارا شکر میکنم
خدایا چه بگویم و چگونه توصیف کنم
بوی ریحان میآید ریحان های بنفش وتره های زیبا و نازک اندام
مینشینم دسته ای ریحان میچینم و لحظاتی فقط بوی نابش را میکشم
محمد نان وپنیر وریحان دوست دارد
چند دانه گوجه فرنگی هم میچینم
سیر نمیشوم از بو کشیدن ولذت بردن
خدا را شکر میکنم
خدایا دوستت دارم
و زندگی را لحظه به لحظه زندگی میکنم.
حیف است که لحظه ای را زندگی نکنم
خداوند هر لحظه با من است با این همه زیبایی.!!!!!!!
سلام
خداوند با من است هرلحظه با این همه زیبایی ……
سپاسگذارم بابت این همه شور وشوق زیبا
سپاسگذارم بابت چیدن جملات پر از شادی .
سپاسگذارم دوست خوبم ممنون
اعظم عزیز.. خواندن متن زیبای شما به اندازه یک شعرِ لطیف و پر از احساس برایم لذت بخش بود. چه قلم زیبایی و چه طبع لطیفی! سپاسگزارم که زیباییهای زندگیتو با ما به اشتراک گذاشتی و امیدوارم لحظه لحظه های زندگیتون همواره لبریز از نشاط و آرامش باشه.
سلام و درود
سناریوی نویسی یعنی تمرکز کردن و توجه کردن به خواسته ها از طریق نوشتن و تجسم اونها، به اضافه ساختن باورهای قدرتمند کننده در مورد اونها و رفع مقاومتها و ترمزهای ذهنی یا باورهای نامناسب در مورد اون خواسته ها.
مهمترین دستاورد این تمرین اینه که احساس ما رو خوب میکنه.
و احساس خوب = اتفاقات خوب.
صرفا نوشتن سناریوی خواسته ها مهم نیست بلکه احساسی که در حین نوشتن داریم نتیجه رو تعیین میکنه. اگر باور و یقین و ایمان داشته باشیم که خواسته هایی که داریم مینویسیم اتفاق خواهد افتاد به احساس خوبی میرسیم انگار که همین الان اون خواسته رو داریم. به این حالت میگیم بی نیازی از خواسته.
وقتی بی نیاز از خواسته ای باشی اون خواسته وارد زندگیت میشه ولی برعکس وقتی با احساس نیازمندی و احتیاج و حسرت و افسوس از نداشتن اونها و احساس کمبود، سناریو مینویسی اون خواسته ها نه تنها بهت نزدیک نمیشه بلکه چه بسا دورتر هم میشه.
خدایا شکرت من از صحت و سلامت کامل جسمی بهره مندم و کسب و کار پر رونق و لذتبخشی دارم که برام آزادی زمانی، مکانی و مالی و شهرت نیک رو فراهم کرده. اعتماد به نفس بالایی دارم و هر کاری رو که اراده کنم میتونم انجام بدم و هر مسئله ای رو میتونم تو زندگیم حل کنم. ارتباطات فوقالعاده و دوستان صمیمی بینظیری دارم. از نعمت یک رابطه عاشقانه رویایی و سرشار از عشق و مودت بهره مندم. خونواده فوقالعاده ای دارم. حال دلم عالیه، از تک تک لحظات زندگیم و کسب و کارم و روابطم با تمام وجود لذت میبرم. رابطه ام با خداوند عالیه و عاشقش هستم و همواره عشق خدا و یکی بودن با خداوند رو احساس و هدایتهای اون رو دریافت میکنم…………
مثلا میشه به این سناریو بال و پر داد و جزئیات زیادی در مورد هر خواسته بهش اضافه کرد و کامل و واضح و دقیق نوشت.
سلام سلما خانم بسیار عالی بود استفاده کردم مخصوصا از اون قسمت که موقع نوشتن اون احساسی که داریم مهمم است
ممنونم از دیدگاه بسیار خوب و زیباتون ,وخیلی مفید بود برام
مخصوصا اون تیکه اش که من با احساس نیاز و نداشتن و یا کمبود خواسته هام رو می نوشتم و دقیقا همون احساس ها رو دوباره تو زندگیم تجربه میکردم
ممنونم از این که واضح توضیح دادید عالیه من قبلا این تمرین رو انجام دادم واقعا نتیجه میده چون که فرکانس های ما نتایج زندگی مارو رقم میزنه یعنی چیزی رو که در ذهنمون بسازیم به حقیقت می پیونده زمان نوشتن سناریو تو با نوشتن و بالو پر دادن و داری داری موضوع خواسته رو تو ذهنت میسازی که نشونه درست انجام دادنش اون احساس همون لحظته و می بینی که بعدش اتفاقات ساخته شده در ذهن اتفاق میفتن این تمرین میتونه خیلی راحت ذهن رو از نو برنامه ریزی کنه سپاس از شما
به نام خدا که هر چه دارم از اوست
سلام خدمت تمام دوستان عزیزم
خدارو شکر که برای اولین بار توفیق نوشتن پیدا کردم
خدا جون خیلی دوست دارم خدایا شکرت که هر روز قشنگتر از روز قبله وحالم خیلی خوبه
وقتی ما زیبایی ها را فقط ببینیم وشکر گذار خداوند باشیم خداوند نشانههایش را در زندگی به ما نشان میدهد و ما رو به سمت بهترینها هدایت میکند
من یه پسر ۶ ساله دارم که خیلی بدغذا هست و هر غذایی که درست می کنم نمیخورد شاید ۲ مدل غذا باشد که بخورد اون هم بدون میل و رغبت موقع غذا خوردن خیلی اذیت میکرد ۱۰ دقیقه طول میکشید که یک لقمه رو توی دهنش بجود وقورت بده و من به خاطر این اتفاق همیشه ناراحت بودم تا این که با این سایت و این قوانین آشنا شدم وشروع به نوشتن کردم وهمان طور که میخواستم باشه تجسم میکردم الان خداروشکر غذا خوردنش خیلی خوب شده تقریبا اکثر غذاها رو در مدت زمان کوتاه میخوره وهر روز بهترو بهتر میشه
خدایا صد هزار مرتبه شکر
سلام به شما دوست عزیز. من هم دقیقا همین مشکل و دارم دوتا بچه بد غذا دارم اگر براتون امکان داره سناریو یی که نوشتین و برام بزارین ممنون میشم
سلام وآرزوی سلامتی وشادی برای همه ی دوستداران حقیقت
میخواهم فقط بنویسم و بنویسم
مینویسم چون خداوند به قلم قسم خورده است
خدایا شکرت
خدایا از اعماق وجودم تو را صدا میزنم
چه قدر شور آفرین است که هر صبح بلند میشوم واز تو هدایت میخواهم چه کسی عاقل تر و خردمند تر از توست؟
چه کسی قدرتمندتر از توست؟
در آغوش چه کسی میتوانم در امنیت کامل به سر برم؟
میخواهم هر لحظه ام را به تو واگذارم واز تو هدایت بخواهم
خدای مهربانم دوستت دارم
مینویسم تا به وقوع بپیوندد
صبح زود است
صدای هشدار دهنده و درعین حال لطیف دارکوب را میشنوم
خدایا چه میگوید؟؟وجود بینظیر و والای تورا به اعماق وجودم گوشتزد میکند و همین طور زیبایی زندگی را به خاطرم دیکته میکند
بلند میشوم
همه خواب هستند پارسای خوشکلم خیلی راحت خوابیده و ملحفه را از رویش کنار زده
پدر ومادرم خواب هستند و برادرم میگوید آبجی بیدارشدی؟ومن میگویم عزیزم بخواب هنوز زوده بیدار بشی
برادربزرگم همراه همسر و فرزندانش در اتاق محمدم خوابیده اند
خدایا چه تجربه ی لذت بخشی است بعد از مدت ها خانواده ام به دیدنم آمده اند
دیشب تا دیروقت بیدار بودیم وچه قدر به همه خوش گذشت
چه آتش دلبرانه ای به پا کردیم
چه کباب جانانه ای بر بدن زدیم
خدایا شکرت وچه چای آتشی خوش طعمی خوردیم
چه قدر بچه ها بازی کردند
خدایا من چه قدر از دیدن بازی بچه ها لذت میبرم بازی مثل بمب ویتامین روح و جان بچه ها را نیرو میدهد
خدا شکرت ومن هم برای دقایقی با آن ها بازی کردم
خدا را لحظه به لحظه با تک تک سلول های بدنم حس میکنم
خدایا شکرت
از ساختمان ویلا بیرون میایم خورشید آرام آرام ار کنار افق بالا میآید
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی ونظم
کنار دریاچه میایستم به سنگ های ریز ودرشت کنار دریاچه نگاه میکند خدایا من عاشق دیدن آنها ولمس کردنشان هستم عاشق آبی که روی آن ها خودنمایی میکند
چند تکه سنگ را برمیدارم و میبوسم بوی پاکی و بودن میدهد
خدایا دوستت دارم ماهی های دریاچه چه رنگ های زیبا و جذابی دارند
خدایا شکرت
خدایا نعمتی نیست که نیافریده باشی وزبانی نیست که بابت این همه نعمت شکر گزارت باشد
سوار دوچرخه میشوم و با سرعت زیاد اطراف ویلا دور میرم
خدا جونم حس رهایی میکنم حس آزادی
خدایا شکرت
از دور یک آهوی زیبا میبینم که میدود
چه قدر لذت بخش است که لحظه به لحظه را زندگی میکنم
وزندگی سخاوتمندانه لحظات را بکرتر و رویایی تر نشانم میدهد
نگران چیزی نیستم چون پشتیبانم خداست همه چیز را به او سپرده ام
صدای زیبای شادی آفرین گنجشکان وبلبلان را میشنوم که لحظه ای قطع نمیشود
هر جز طبیعت حرف میزد وسپاس گذاریی میکند
پیاده میشوم گالش هایم را در میآورم پاهای خوشبختم خاک راحس کند
خاک!!! چه نعمت بینهایت والا ومقدسی
راه میروم و حس میکنم وحس میدهم به پاهایم وجود نازنین خاک را
چه گلهای زرد کوچک قشنگی کنار دریاچه روییده است جلو میروم با انگشتانم نوازش میکنم و میبوسم
خدایا شکرت
خدایا دوستت دارم
پروانه ای قشنگ میبینم خدا جونم چه قدر بزرگ است تابه حال پروانه ای به این بزرگی ندیدم قدری بزرگتر از کف دستم است
چه تلفیق رنگ های زیبایی
روی گل زرد نشسته است عمیق تر نگاه میکنم چه پاهای زیبا وظریفی دارد چه شاخک های قشنگی
خدایا چه زیبا و خلاقانه و هنرمندانه نقاشی کردی
خدایا شکرت
صدای پارسای گلم میآید
من غرق در ستایش پروردگارم از ساختمان ویلا دور شده ام
مامان مامان ،،،دایی و بچه ها بیدار شدند
دستانش را میگیرم و با هم به طرف ساختمان میدویم و میخندیم
کتری را پر از آب میکنم و روی گاز میگذارم
همسرم میآیدو یه عالمه صبحانه خریده است
از او تشکر میکنم
وزندگی لحظه به لحظه جریان دارد
سلام خانم اعظم م،وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه چقدر زیبا چقدر عالی چقدر مملو از زیبایی،خدایا شکرت!!!
نمیدونم اینایی که خوندم سناریو بود یا اتفاقات واقعی؟؟؟
انقدر جزئیات و احساسات فراوان درش بود به نظرم واقعی میومد و نه سناریو!!!
با خوندن اون حس کردم که تو اون فضا هستم و لذتی رو که شما میچشید،من هم چشیدم.
احسن بر شما و بر قلم توانا و شیوایتان.
به قول آقا رضای عزیز:
مانا باشید و شادزی….
سلام برادر گرامی و عزیز
آقا مجیدحرفت مهربان
ممنونم بابت کامنت زیبایی که برایم نوشتی
چهره ی مهربان و متینی دارید وچه قدر با احساس هستید
همسرتان چه چهره ی زیبا ودل نشینی دارد
امیدوارم به لطف خداوند همیشه شاد و پیروز باشید و اتفاقات زیبا وباور نکردنی همراه با حضور قدرتمند الهی برایتان رقم بخورد!!!
سلام خانم اعظم م،وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه.
ابتدا تشکر میکنم بابت پاسخ
زیبایتان که برایم مرقوم نمودید دوم تشکر میکنم که یادآوری کردید که پاسختان را فراموش نکنم.
و اما پاسخ ۲ پیام زیبای شما،موقعی که پاسختون را خواندهام نمیدانم به چه دلیل هر چقدر کلمه پاسخ را کلیک میکردم که کادری برای نوشتن باز شود این اتفاق نمیافتاد،نه در عقل کل و نه در محصولات نه در فایلهای دانلودی،در هیچ یک با کلیک بر روی پاسخ پنجرهای باز نمیشد تا بتوانیم بنویسیم،رها کردم و به روز دیگر سپردم که شاید مشکل مرتفع گردد.
و بعد از آن دختر دومم که اخیرا دیپلم گرفته و در دانشگاه قبول شده و پذیرش نیمه دوم است به همین دلیل با تشویقهای من و مادرش به سر کار میرود در محل کار با همدستی مادرش هماهنگ کردند که من را جهت عمل زیبایی کاشت مو پذیرش کنند،و خلاصه درد سرتان ندهم به قول اون دو خانم دکتر شیرازی دختر و مادر دست به دست هم دادند تا پوست از کله ما کنده بشه و نو نوار بشیم و خوشگل!!!
استیکر خنده با دو قطره اشک از دو چشم.
و از همان سه شنبه قبل تا امروز بنده قادر به تایپ هیچ متنی نبودم عذرم را بپذیرید و بر من ببخشید!!!
که البته این تاخیر یک هفتهای نیز باعث شد تا یک ستاره به عقب بازگردم.
استیکر بغض با یه قطره اشک از گوشه چشم.
اما بنده هم دیشب تا خود صبح مانند شما ، سناریو پردازی میکردم،و اکنون قصد دارم که آنها را یادداشت نمایم.
و با تمرکز بر نکات مثبت با سناریو نویسی هرچه زودتر به مدارهای بالاتر جذب ثروت برسم. با سپاس از خداوندی که جهانی خلق کرد با قوانین ثابت،
تا ما با تمرکز بر نکات مثبت حالمان را خوب کرده و حال خوب برایمان مساوی اتفاقات خوب گردد.
کمی طولانی شد عذرخواهی میکنم.
مانا باشید و شاد زی…
بنام الله یکتا
بنام خدای که منو خالق زندگی خودم قرار داده
قبل از اینکه شروع کنم به نوشتن میخوام سپاسگزاری کنم از الله یکتا که منو در این مسیر قرار داده و همچنین استاد عباس منش که با تحقق رویاهای خودش ما رو مصمم کرده به اجرای این قوانیین خداوند که رد خور نداره
من از سناریو نویسی دست آوردهای زیادی داشتم که قبلا اینجا نوشتم و خدا میدونه چقدر لذت میبردم از خلق خواستهام
منی که کل زندگیم درگیر این بودم که چرا خداوند منو آفریده الان با تمام سلولهای بدنم درک میکنم که من چیزی جدا از خداوند نیستم و من خود خدا هستم که اومدم توی این دنیا خواستهامو در قالب فیزیکی خلق کنم و در عین لذت بردن از خدا بودنم باعث گسترش جهان بشم
این دنیا هر روز داره زیباتر میشه برای من وقتی آسمون میبینم و ستارهای توشو وقتی ابرها رو میبینم و نقش نگاری که بوجود آوردن در آسمان فقط میتونم خالق بندگی کنم و اشک شوق از چشمانم سرازیر میشه وقتی پروانه روی گلهای زیبا در حال پروازه محو تماشاش میشم و با تعجب به خودم میگم انگار دارم فیلم انیمیشن میبینم بسکه همه چیز جالب پیشم و خودمو یک بچه تازه متولد شده میبینم که با ذوق و شوق دنبال تجربه خواستهاشه
از خوردن یک بستنی گرفته تا بازی کردن و هر چیز کوچولویی امتحان کردنه
من وقتی با این قوانیین آشنا شدم شروع کردم به نوشتن خواستهام و تمرکز گذاشتن روشون شروع کردم با خدای خودم حرف زدن و بطرز جادویی همه چی برام به واقعیت پیوست و فهمیدم که قانونا جواب میده پس تصمیم گرفتم بیشتر بهش عمل کنم و ساده ترین راهشم اومدن توی این سایت و خوندن کامنتها و دیدن فایلهاست و چه نعمتی بزرگتر از این …خدایا سپاسگزارم ازت رب من
من ازت کارخونه خواستم با دست خالی بهم کارخونه دادی .ساعتها مینشستم مینوشتم و تجسم میکردم که من الان توی کارخونه خودم مشغول تولید محصولات خودم هستم و کمتر از 5 ماه همه چی عوض شد .مجوز احداث کارخونه گرفتم یه آدم مهربون پیدا شد که باهام شریک شد و توی مدت زمان کوتاه صاحب کارخونه شدم
من ازت برگزاری سمینار کردم توی حوزه تخصصی خودم اونم برای خانوما که اصلا باورش برام سخت بود ولی کتر از یک ماه همهش اتفاق افتاد و بارها و بارها این آرزوی من به حقیقت پیوست و اینا نتایج من هستن که همیشه با خودم تکرارشون میکنم و الان ایمانم هزاران برابر شده و الان میخوام خواستهای جدیدمو اینجا بنویسم که برای خودم رد پا بشه چون ایمان دارم یه روز بر میگردم همین جا مثل آقا رضا عطار روشن از نتایجم میگم و تایید میکنم این قوانیینو
بریم برای خواستهای من و نوشتن سناریوش که از همین لحظه که دارم مینویسم قلبم داره باز میشه به نشانه تاییدش و درستی مسیرم
من محمد کردی صاحب شعب خودم در زمینه آرایش و پیرایش زنانه و مردانه هستم و تمام این موفقیتهامو از یه جای کوچولو استارت زدم اونم توی شرایطی که همه میگفتن نمیشه همه با من مخالف بودن کلی از لحاظ مالی بدهکار بودم اما با توکل به خدا و باور کردن قوانیین ثابت خداوند هر روز صب به محض بیدار شدن خواستهامو مینوشتم و تمرکز خودمو میزاشتم روی چیزهای که الان دارم
اون روزا کل جای که از دنیا تصاحب کرده بودم فقط یه سالن 40 متری بود با سه تا شاگرد که پیشم مشغول کار بودن
یادم میاد اون روزا که این خواسته در من بوجود اومد که شعب داشته باشم برای خودم حتی یه میلیون برای پس انداز آخر ماهم نداشتم ولی مطمین بودم که خداوند مسیرشو بهم نشون میده
من الان توی شهر کوچیک خودمون یه سالن سه طبقه دارم که انستیتو زیبای شهرمون شده طبقه اول سالن آرایشگری مردونست که تقریبا 90 متر زیر بنای هر واحد که در لاین آرایشگر مردونه بیش از ده نفر مشغول کارن یه ردیفش کل این واحد ساخته شده از سکوریت که باعث شده نور فراوانی وارد سالن بشه و پشت این سکوریتها گلدونهای که همیشه عاشقشون بودم گذاشته شده
یه قسمت از این سالن مجهز کردم به اسباب بازی برای لاین کودک که این ایده باعث شده خیلی مشتری جذب کنم و تمام خانوادها راضی باشن از همچین ایده ای
تمام پرسنل من آدمهای بسیار دوسداشتنی و مهربونن که بسیار روی کار خودشون حساسن و بشدت برام احترام قایلند و خیلی منو دوسدارن و هر بار که میبینمشون لبخند روی لبهامه و ازشون تشکر میکنم و خدا رو سپاسگزارم بخاطر تحقق این آرزوم
طبقه دوم لاین آرایش و زیبایی خاونهاست که ورودیش کاملا جداگانست و یم فضای عالی و امن برای خانوادهاست که خدماتشونو از ما دریافت کنن .لاین آرایشگر زنانه متشکل از بیش از 8 نفر پرسنل هستش و تمامی لاینهامون فعال ..تمام پرسنل خانوم من بسیار دوسداشتنی و زیبا هستن که باعث شده زیبای سالن من چند برابر به چشم بیاد و جالبش اینکه همه این خانومها بشدت منو دوسدارن و برام احترام قایلند و تمامی تلاش خودشونو میکنن که من از کارشون راضی باشم و این نکته ای که هر چقدر بابتش ازش سپاسگزاری کنم بازم کمه و من قلبن تمام پرسنل خودمو چه آقایون و چه خانومها بشدت دوسشون دارم و خیلی دوسدارم که با تمام وجودم ازشون تشکر کنم همیشه
و اما طبقه بالا یعنی طبقه سوم تجهیزات پزشکی مثل خدمات تزیق ژل و بوتاکس و خدمات لیزر که خیلی پر طرفدار شده و با چندتا پزشک عالی همکاری میکنم
این تازه فقط توی شهر خودمون بود اما در فاصله 5 کیلیومتری شهرمون یک شعبه دارم که علاوه بر خدمات آرایش و زیبای که در لاین آقایون و خانومهاست چندتا سالن لوازم آرایشی هم دارم که با فاصله نزدیک از انستستو سه طبقه منه
تفاوت این انستیتو با قبلی اینکه لاین آقایون از خانومها کاملا جداست و یک آپارتمان کامل که شامل طبقه هم کف مزن عروس و داماد و لوازم آرایشی هستش و کل تجیزات مربوط به سور و ثات عروس دامادی هستش اونجا پیدا میشه و این همیشه آرزوی من بود که همچین مجتمعه ای و داشته باشم که اسمشم گذاشتم 118 عروس و داماد
طبقه دومش هم سالن زیبای خانومهاست که بسیار زیباست و متشکل از یک در شیشه ای بزرگ که بمحض باز شدن یک دفتر زیبا مخصوص خود من هستش که نظارت میکنم به تمامی اتفاقاتی اونجا انجام میشه
پرسنل عالی که هر بار میبینمشون گل از گلم میشکفه و سپاسگزار خداوند میشم بخاطر وجود نازنینشون .مشتریای بسیار ثروتمند که از هم صحبتی باهاشون لذت میبرم و سپاسگزار الله میشم
و طبقه سوم هم کلنیک زیبای و مجهز که میخوام علاوه بر لاین زیبایی کاشت مو به خدماتمون اضافه کنیم
خدایا سپاسگزارم ازت بخاطر خلق تمام این خواستهام …الان دیگه ایمانم به قوانیین هزاران برابر شده و میخوام شعب خودمو توی کل کشور داشته باشم و توی هر شهری این شعب احداث کنم و سایت خودمو راندازی کنم و بصورت اتلاین 118 عروس داماد راه بندازم که دیگه نیازی به حضور فیزیکی و گرفتن وقتشون نباشه و منم مثل اسنپ تمام مشتریامو با پرسنلم کانکت کنم
من عاشق اینم که هر سال کل پرسنل خودمو برای تقدیر ازشون به یک سفر و دوره همی دعوت کنم کلی لذت ببرم از حضور تک تکشون
خدایا شکرت بخاطر قدرتی که بهم عطا کردی خدایا سپاسگزارم ازت
سلام دوست عزیز
کلی لذت بردم از کامنت زیباتون و از اول تا آخر کامنتتون فقط ذوق کردم و غرق در شادی شدم انگار برای خودم اتفاق افتاده
ممنونم از شما که باعث شور و شعف در من شدید.
امیدوارم که هر چه زودتر این سناریوتون به حقیقت بپیونده، واقعا لذت بردم.
بهترینها را از صمیم قلبم براتون آرزومندم.
به نام خداوندی که خالقه و منو خالق آفرید تا خودم خلق کنم زندگیم رو
نوشته خانم شایسته فوق العاده بود در خصوص تمرین فوق العاده سناریو نویسی و جواب دوستام هم عالی بود: فرکانس بالایی داشت، سراسر انرژی مثبت بود: با لذت نشستم کل ۸۴ تا کامنت خوندمو لذت بردم؛ گاهی اوقات ذهنم میگم اینجا چیکار میکنی برو سراغ محصولات ولی بنظر من هر کامنتی که میخونم و مینویسم به اندازه یه قسمت از دوره برام ارزنده هست؛ برا همین با عشق پاسخارو خوندم و میخام راجب خواسته هایی بگم که با نوشتن بدست آوردم؛ البته من فقط راجب خواسته های خیلی ملموس میگم و گرنه معجزات شگفت انگیزه زیادی بعد نوشتنم صورت گرفت؛
اولین مورد؛ من سال ها بود دوس داشتم به تناسب اندام برسم و تو دفترم مینوشتم من ۸۰ کیلو هستم و به تناسب اندام رسیدم؛ ۲ ماه بود عضوسایت بودم با کلی بدهی( رقمشو بارها گفتم دیگه دوس ندارم بگم) که دوره فوق العاده قانون سلامتی اومد و من هزار تومان پول نداشتم وقتی به مادرم گفتم یه دوره ایی هست اینترنتیه ۴ میلیون قیمتشه من اگه داشتمش میتونستم لاغر بشم، در کمال ناباوری مادرم برای خواهرم زنگ زد ۵ میلیون پول بزن به حساب برادرت؛ پول مادرم دست خاهرم بود؛ گفت با ۴ تومن دوره بخر و با ۱ تومن دیگه وسایل مورد نیازتو بخر؛ مادره من اصلا خرید اینترنتیو اینارو قبول نداره و نداشت ولی برام دوره رو خرید و من شدم ۸۰ کیلو
دومین موردم این بود که من وقتی سفر به دورآمریکارو دیدم این خواسته در من شکل گرفت که منم دوست دارم برم مسافرت؛ تو دفترم راجب این خواستم نوشتم که دوست دارم اسفند هر سال تا فروردین ماه برم مسافرت؛ بعد چند ماه برنامه سفر محیا شد و من رفتم به استان زیبای گیلان و بهم خیییییلی خوش گذشت و بعد اینکه از سفر برگشتم یادم اومد من همچین خواسته ایی داشتم وبرام محقق شد.
خواسته بعدی من پروژه کاری بود؛ اولین فایل دانلودی سایت استاد عباسمنش؛ جهت دهی آگاهانه کانون توجه؛ من زیر این پست نوشتم؛ میخام پروژه ایی باشه که اون شخصی که قراره براش ویلا بسازم آدم تحصیلکرده و با جایگاه اجتمائی بالا باشه، یه ویلای سوپر لوکس بسازو بهم بگه مهندس من بهترین هارو میخام پول برام مهم نیست؛ دقیقا یک سال بعد مو به مو با جزئیات حتی بیشتر از اون چیزی که تو ذهنم بود رقم خورد؛ فردی که ۲ تا دکتری داشت با جایگاه اجتمائی خیلی بالا( دانشمند و نخبه ایرانی) فردی بسیار محترم و دوست داشتنی باهاش قرارداد کاری بستم؛ یک ویلای سوپر اوکس که بهترین پروژه کاریم بود با کلی ورودی مالی شگفت انگیز و کلی درس که از این پروژع گرفتم؛ شاید بگم این پروژه برام معجزه بود انقدر قشنگ با جزئیات انجام شد؛ من حتی دفتر کار نداشتم، بهم میگفتن مهندس خیلیا اومدن برای ساخت ویلا ولی شما مهرتون به دلمون نشست؛ کی این مهرو به دلشون نشوند؟ خدا دیگه
مورد بعدی خانه؛ وقتی سریال زندگی در بهشتو دیدم این خواسته در من شکل گرفت دوست دارم مستقل باشم و تنها زندگی کنم و آزاد باشم؛ تا قبل ۲۸ سالگی من با پدرو مادرم زندگی میکردم و حتی ۱ بارم برا خودم تخم مرغ درست نکردم؛ کل کارا با مادرم بود ولی من مصمم بودم تغییرکنم؛ مستقل بشم و جدا زندگی کنم: ویژگی های خونه رو نوشتم، دوست دارم متراژش کم باشه ولی نوساز باشه، من همیشه خواب مستر دوست داشتم، من همیشه درب ریموتی دوست داشتم، من همیشه زندگی کردن در منطقه ایی لوکس رو دوس داشتم و به لطف پرودگار و در کمال ناباوری خونه ایی با همین ویژگی ها خدا برام فراهم کرده دقیقا با همون رقمی که تو حسابم بود؛ حتی بهتر از اون چیزی که من دوست داشتم، الان اینجا من حتی میتونم رو باور فراوانیم کار کنم چرا که جلوی خونم ۵ هکتار زمین کشاورزیه که ۳۵۰ میلیارد قیمتشه و منظره خونم ویلاهایی داره به ارزش ۱۰ میلیارد و بیشترین ساخت و ساز، خرید و فروش، شهرک سازی تو جایی که من زندگی میکنم صورت میگیره؛ به خونم میگم خونه خدا، همیشه تمیزش نگه میدارم چرا که هدیه خدا به منه
مورد بعدی ماشین؛ تو دفترم مینوشتم که ماشین جک s5 دوس دارم بخرم، اتومات باشه زیر ۱۰۰ تا، در کمال ناباوری بعد حدود ۱ سال این خواستم ۱ ماه قبل برام رقم خورد و من ماشین مورد علاقه خودمو به مبلغ ۱ میلیاردو اندی خریدم
اینو نوشتم تا یادم باشه اینایی که الان دارم یه روز خواسته من بودو الان به راحتی دارمشون و برام محقق شده، یه رد پایی برام باشه و انگیزه برای سایر دوستان چون من از دستاوردهای دیگران خیلی انگیره میگرم
الان که بازیو یادگرفتم مو به مو راجب خواسته هام مینویسم، الان میخام تو برج سفید واحد داشته باشم( یکی از بهترین برج منطقه ساحلیه سرخروده متری ۱۰۰ میلیونه قیمتشه) و ۱۰ روز قبل رفتم بازدید یکی از واحدا در طبقه ۱۲ ام همین برج که قیمتش حدودا ۱۰ میلیارده، عکسشو بگ گراند گوشیم گذاشتم و راجب کس وکارم اینکه دوس دارم با چه کسایی کار کنم ، درآمدم چه مبلغی باشه نوشتم حسابی نوشتم، نوشتم که دوست دارم به استقلال زمانی و مکانی و مالی برسم مثل استاد، و اینکه از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم البته با جزئیات نوشتمشون و دوس دارم، شغلم، کارم و تفریح یکی باشه؛ خلاصه اینکه خیلی چیزایی که نوشتم برام محقق شده و الان کلی خواسته هست که قشنگ و با جزئیات نوشتمشون
خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم که منو به این مسیر هدایت کردی؛ خدایا شکرت
سلام آقا افلاطون،دوست عزیز و هم فرکانسیم.وقت شما بخیر،امیدوارم حالتون عالی باشه.
چقدر لذت بردم از کامنت زیبایتان.چقدر با انگیزه نشستین و همه دیدگاههای این بخش رو مطالعه کردید و چه عالی عمل هم نمودید!
دستاوردهایی خیره کننده که جای بسی تبریک و تهنیت دارد.
گوارای وجود نازنینتان.من هم با عمل به آموزههای دورهی روانشناسی ثروت۱ البته تاجلسه هشتم تمریناتش رو عمل کردهام
دستاوردهای خیلی خوبی کسب نمودهام
که قبلاً آنها را چند جا نوشتهام.
اما اکنون استارت یک کار خیلی بزرگ رو زدهام و به یاری خدا امیدوارم خیلی زود نتیجهی تصاعدی و خیلی بزرگش بهبار بنشیند و آنوقت با یک ویدیو به جمع دوستان عزیزم خواهم آمد.
فعلا همهی شما عزیزان را به خدای مهربان میسپارم و برایتان شادی سلامتی خوشبختی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواهانم خدانگهدار
به به آقای نوروزی عزیز واقعاً کیف کردم.
سلام و درود بر شما
فکر کنم تیکه تجربه و دستاوردهای قسمت بالایی متن تونو قبلاً در کامنت های دیگه خونده بودم ولی امروز دوباره در بخش سناریو نویسی چقدر عالی تکمیل کردید
واقعاً لذت بردم و چقدر تحسین میکنم و آفرین میگم به این تمرکز به این دقت به این اراده به این توکل به این درخواست های الهی به این هدایت به این استمرار به این عملگرایی به این خوش تیپی تون
و این درخواست های خوشگل
و این که دمتون گرم که نوشتید تا باعث افزایش انگیزه و فرکانس مثبت و جهت دهی کانون توجه مثبت بشه نوشته تون.
چقدر با باور نوشتن قدرت داره
منم در دورانی هستم حداقل توی این سه، چهار ماه گذشته بخصوص توی دو ماه گذشته تقریباً هر روز اشک از چشمانم سرازیره اینقدر حس نزدیکتر شدن و صمیمیت با الله مهربان پیدا کردم اینقدررر معجزه هاش دارن کار میکنند
اینقدررر مدام خودشو نشون میده اصلا زبون بند میاد از این همه زیبایی و شگفتی و شکوهش
خدایا نوکرتم. عاشقتم.
دوست عزیزم خیلی ممنونم که تجربیات و دستاورد و تمرینات تونو ملموس و با جزییات و عدد و رقم مینویسید
الهی خداوند قدرتمند، روز به روز بر ثروت، دارایی، شهرت، تندرستی، شادکامی و آگاهی و ایمان و عزت و عمر طولانی و پر برکت شما بیفزاید.
آمین.
سلام به افلاطون عزیز
اسمتم مثل خودت بی نهایت بزرگه
بهت تبریک میگم که به این خواسته های زیبا رسیدی
ومن هم از کامنتت بی نهایت انگیزه گرفتم البته نه فقط این کامنتت بلکه کامنت هات
خیلی هاشو ذخیره کردم و میخونم
سپاسگذارم ازت دوست عزیزم
بنام الله مهربان
سلام به افلاطون عزیز
داداش چه کردی با دل ما ، دمت گرم واقعا ایول داری
لذت بردم ، آفرین و احسنت به این همه نتیجه عااالی
خیلی کیف کردم که اینچنین با جسارت ، با آگاهی ، با ایمان به خدا و درک درست قوانین بدون تغییر خداوند تونستی انقدر عاااالی عمل کنی
نمیدونی با خوندن کامنتت همه خواسته هایی که دارم جلو چشم اومد و دمت گرم که انقدر الگوی فوق العاده ای هستی برای من و هزاران نفر که کامنتت رو میخونند
خدا را بینهایت سپاسگزارم که من رو همیشه هدایت میکنه به خواسته هام
دقیقا یه هفته است که از خدا خواستم که هدایتم کنه به سمت باور های مناسب ، پیدا کردن ترمز هام ، باور فراوانی ، ایده های خوب و همشون بلافاصله اجابت شده ، یعنی می خواهم و میشود به همین سرعت و به همین سادگی
انقدر همه چیز عااالی داره پیش میره که نیدونم چطور سپاسگزاری کنم ، فقط میگم خدایا قدرتی به من بده که بتونم بیشتر سپاسگزارت باشم
امروز از صبح میگفتم خدایا میخوام هدایتم کنی که بهتر بتونم خواسنه هام رو بگم یا بنویسم ، که هدایتم کرد به این بخش سناریو نویسی برای خواسته ها
یعنی قانون چقدر دقیق و بینقص عمل میکنه به قول استاد عزیز میخواهی و میشود همه چیز باید راحت بدست بیاد
افلاطون عزیز برات بهترین ها رو آرزو میکنم
در پناه الله یکتا شاد ، سالم ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی
سلام دوست عزیز
چقدر زیبا و عالیه کامنتتون، چقدر لذت بردم و حس خوبی به من داد.
ممنونم از شما به خاطر کامنت سرشار از عشق و پرنعمتتون
امیدوارم همیشه زندگیتون پر برکت و پر از نعمت های فراوان باشه، خیلی حالم عالی شد با خواندن کامنت شما و خیلی انگیزه به من داد برای حرکت به سمت خوشبختی
امیدوارم که همیشه بهترینها رو در زندگیتون خلق کنید و با ما به اشتراک بزارید و ما هم کلی ذوق کنیم.
بهترینها را از صمیم قلبم براتون آرزومندم
سلام به دوست عزیزم آقای نوروزی
من چقدر لذت میبرم از تعهد شما ، از توحیدی که تو وجودتون ایجاد کردید و بواسطه اون خواسته هاتون کاملا بدیهی و آسون خلق شدن و هدایت شدید
الهی شکر
خدا رو سپاسگزارم که هدایتم کرد به کامنت شما دوست عزیزم و بهم این مژده رو داد که من هم خیلی راحت آسون و در زمان مناسب به همه ی خواسته هام میرسم
الهی شکرت
قانون جواب میده
این ماییم که خالق زندگیمونیم
خدایا شکرت که قدرت خلق زندگیمون رو به ما دادی
خدایا شکرت که به وعده ات وفاداری
الهی شکرت که به قول خودت هیچ عمل درستی رو نادیده نمی گیری و حتی به کوچک ترین عمل درست و فرکانس های درستم پاسخ میدهی
عاشقتم خدا جونم ، عاشقتم که هدایتم کردی به این کامنت زیبا
سپاسگزارم ازتون آقای نوروزی عزیز
چقدر نتایجتون ایمان منو به انجام این تمرین بیشتر کرد.
رسیدن به خواسته ها چقدر مقدسه که نه تنها شما لذت میبرید ایمان رو در خیلی از آدمهای دیگه زنده میکنید و چقدر تاثییر گذار هستن نتایج شما ممنون :)
سلام اقا افلاطون عزیز خیلی خوشحال شدم از نتایج شما و بسیار لذت بردم از کامنت زیباتون واقعا انگیزه شد برام که روی باورهای خودم کار کنم و دوره ثروت یک رو بخرم که تا چن روز آینده با توکل به خدا میخرمش براتون آرزوی موفقیت روز افزون دارم دوست عزیزم ایشالله که به همه خواسته های قشنگت برسی و لذت ببری:)
دوست عزیز
چقدر با خوندن کامنت شما احساساتی شدم بغضم گرفته که اینقدر زیبا زندگیتون رو خلق کردید بهتون تبریک میگیم و ممنون از استاد عزیز و خانم شایسته بابت تمامی زحماتشون
سلام آقا افلاطون
خدا قوت دم شما گرم، بابت تکتک نتایج عالی تون بینهایت تبریک میگم،
که با درک وتعهدبالا ،عملگرایی،استمرار و طی کردن مسیر تکامل ، به اهداف و رویاهاتون رسیدین
اکثر کامنت های شما رو خوندم گاهی اشک شوق ریختم چون سرشار از عشق و ایمان و خودباوری، که بوی خدا رو میده و از صمیم قلبم تحسین تون کردم و خوشحال شدم بابت این مسیر رشد و تکامل و احساس خوب سپاسگزاری قلبی
امروز ۱۳ بهمن ،پیشاپیش تولدتونو تبریک میگم آرزو میکنم امسال بهترین سال تولدتون باشه و سالهای بعد ،از امسال زیباتر، موفق ترو عاشقانه تر ،مطمنم به زودی به خودتون کادو تولد پورش هدیه میدید چون لایق بهترینها هستید
من یه درخواستی شما داشتم شما خیلی خوب تمرین تجسم خلاق و دریم بورد رو انجام دادید نتایج شما اینو تایید میکنه
من برای درک بهتر و درست انجام دادن تمرینم به راهنمایی شما نیاز دارم
لطفاً بفرمایید چطور مینویسید ؟
باچه احساسی؟
چه مدت زمانی ادامه میدید نوشتن رو از نظر تایم و روزهای هفته؟
سناریو چند تا رویا رو هم زمان مینویسید یا نتیجه مبگیرید بعد رویا بعدی رو مینویسید؟
لطفاً یه مثال بزنید که بهتر متوجه بشم و نتیجه بگیرم
بزرگترین رویای من زندگی مستقل و مهاجرت هست و چندین آرزوی دیگه …
صمیمانه سپاسگزارم بابت اینکه شما ،اقا مهدی سابقی نژاد،شهرزاد خانوم ،اقا رضا عطار روشن،اقا عرشیا،اقا علی خوشدل ،سعبده خانوم ،فاطمه خانوم ،اقا حمید ،رزا خانوم ،وهزاران دوست دیگه که همگی باور امکان پذیر بودن رو به ما یاد میدن با نوشتن صادقانه و خالصانه از خودشون و خو افشایی های جسورانه شون که نشونه درک و فهم و عشق بالای همگی شماست که ما رو به ثابت قدم بودن در مسیر الهی استاد عشق مطمن تر میکنید ،از صمیم قلبم آرزوی عشق ،ارامش و حضور هدایت بیانتهای الهی رو براتون دارم
شاد ، خوشبخت و سعادتمند باشید در پناه اله یکتا
سلام دوست عزیزم چقدلذت بردم ازنتایج عااالی تون خداروشکرمیکنم که خواسته هاتون رودارین تیک میزنین امشب ازخدا هدایت خواستم انگیزه خواستم خییییلی خوشحال شدم که به کامنت شما هدایت شدم والانم دارم تک به تک شون رومیخونم لذت بردم انشاالله همیشه حالتون عالی باشه درکنار بهترین هاتون
سلام وآرزوی سلامتی برای استاد نازنین ومریم مهربان و همه ی دوستان
خانه ی من دالانی بسیار زیبا و رویایی است که با بوته های ذرت و درخت های بید و سرو
در هر دو طرف پوشیده شده است آسمان آبی را به وضوح میبینم نوار باریکی از آسمان پیداست
پرندگان در آسمان بازی میکنند دسته دسته دور میزنند عطر نفس های تر و پاک طبیعت را استشمام میکنم
گاهی چند قطره باران میبارد ابرها بالای آسمان با عشق به من نگاه میکنند .به پاهایم نگاه میکنم که چقدر قدرتمندانه وباعشق دالان را طی میکند خدایا شکرت خدایا دوستت دارم
آب جاری از کنار دریاچه ی ویلای دوست داشتنی ام به جوی دالان می ریزد چه صدای شرشر ودوست داشتنی دارد
به قول استاد سپهری عزیز
صدای پای آب را میشنوم
بوی خاک خیس خورده میآید خدایا من سرمست این بو هستم ،میایستم وفقط این بو را استشمام میکنم ولی قانع نمیشوم مینشینم ودستانم را در گل های جوی که از آن آب عبور میکند فرو میبرم و مشتی گل را با پنجه بر میدارم نزدیک بینی ام میبرم و استشمام میکنم خدایا شکرت چه قدر تجربه ی استشمام خاک خیس خورده بینظیر است نفس میکشم وبو میکنم
شاید به خاطر این است که از خاک آفریده شدم
به صورتم میمالم تا حسش هم کنم ،خدایا شکرت خدایا دوستت دارم
به تنه های درختان در دوطرفه دالان نگاه میکنم چقدر زیبا هستند با عشق نگاه میکنم وآن ها را میبوسم برگ ها را نوازش میکنم میدانم میفهمند
این جا بوی عطر خدا میآید خدایا شکرت کلاغی از بالای سرم غارغار میکند من عاشق غارغار کلاغ هایم
خدایا دوستت دارم،،
آرام آرام به جلو حرکت میکنم صدای پارسای دوست داشتنی ام را میشنوم دارد بازی میکند
ویلای من شباهت زیادی به پارادیس استادم دارد
خدایا شکرت دوستت دارم چه قدر زندگی زیباست خدایا من همه ی چیزهای زیبا وبکر را دارم ومهمتر از همه این حس خوب را که اعتماد به ذات والای توست
به انتهای دالان میرسم چقدر تجربه ی زندگی لذت بخش است پسر ده ساله ام مرا در آغوش میگیرد و میگوید مامان دوستت دارم
ومن محکم اورا بغل میکنم ومیبوسم خدایا شکرت گوشی موبایلم زنگ میزند همسرم است عاشقانه به من حرف میزند خدایا شکرت که همسرم سالم وپاک وسرحال است
به اطرافم خوب توجه میکنم چه قدر زمین خانه ام وسیع و زیباست سه هزارمتر است خدایا شکرت
اسبی دوست داشتنی و زیبا مثل براوونی دارم
که محمد و پارسا بااو بازی میکنند
و دریاچه ی خانه ام بسیار زیبا و روان است خدایا شکرت
محمدم بهترین برنامه نویس حرفه ای شده است و بسیار موفق است از فن بیان و خردمندیش به وجد میایم خدایا شکرت
محمد چند مدل بستنی عالی وبینظیر گرفته ومن عاشق بستنی هستم
خدایا شکرت
به داخل ساختمان ویلایم میروم چند اتاق زیبا و عالی با دوستان پذیرایی زیبا و جذاب و یک آشپز خانه ی بزرگ وجا دار
خدایا شکرت
چه قدر کمدهای اتاق ها خوب و زیبا و جادار هستند برای چند لحظه میایستم ونگاه میکنم من عاشق رنگشون هستم چه ویوی بینظیری دارند خدایا شکرت
همه چیز مرتب وعالی است بچه ها خودشان اتاقشان را مرتب و تمیز میکنند
صدای رعد و برق میآید کمی باران هم میبارد همسرم باماشین دلخواهش وارد ویلا میشود پدر ومادرم و برادر کوچکم هم هستند قرار است چند روزی بمانند و با شور تمام میدوم نزدیک میروم وآن ها را در آغوش میگیرم
میخواهم همهی تلاشم را بکنم تا به آنها خوش بگذرد وچقدر خوش حالی را در چشمانشان میبینم
وبعد برادربزرگم با همسر زیبا ودوست داشتنی و فرزندانش میآیدو مادرم را در آغوش میگیرد.عاشق برادرم است و بسیار متعهد وزرنگ وبا اخلاق است
خدایا شکرت بابت این همه نعمت
خدایا دوستت دارم
همسرم بساط همه چیز را مهیا کردهاست و میخواهد کباب درست کند بچه ها رفته اند کمی هیزم بیاورند
خدایا ممنونم بابت این همه خوشبختی خودم واطرافیانم
خدایا ممنونم بابت این همه فراوانی و خوشبختی ولذت
قرار کاری مهمی برای چاپ کتابم دارم که باید یک روز آن راعقب بیندازم و در کارم بسیار موفق هستم خدایا شکرت که مرا لایق این همه وسعت وفراوانی کردی
خدایا دوستت دارم
خدایا من بیدارم واین همه دارم طعم خوشبختی را میچشم
خدایا شکرت
امشب محمد میخواهد شب را بیرون از ویلا بخوابد
خدایا شکرت
همسرم باعشق به چشمانم نگاه میکند واز من سپاس گزاری میکند
بابت بودنم واینکه روز قبل خواهرانش مهمان ما بودند و بسیار به آن ها خوش گذشته بود
خدایا شکرت
همسرم بسیار مهربان و دست و دلباز است خدایا شکرت
سلام دوستان عزیز
دوست دارم اینجا از یکی از تجاربم در زمینه سناریونویسی برتون بنویسم که همین اواخر رخ داد.
یه مشکلی توی وصل شدن اینترنت به الباپم پیش اومده بود و باعث میشد کارم تعطیل بشه در حالی که عجله داشتم باید زودتر انجام بشه. اومدم برای خدا بنویسم که خدایا این مشکل رو حل کن .تا اومدم بنویسم یهو نوشتم با خدایا شکرت شروع شد.چون همیشه شکزگزاری مینویسم خیلی وقتا میخام چیزی بنویسم ناخوداگاه اولش خدایا شکرت مینویسم. بعد مکث کردم گفتم حالا که نوشتم خدایا شکرت بیام جوری بنویسم که انگار اتفاق افتاده خواستم و دارم براش سپاسگزاری مینویسم . و همونطوری نوشتم . بعد یکم به طرز معجزه آسایی حل شد. به راحتی و آسانی چیزی که چند روز درگیرش بودم.
بنظر من نوشتن مثال و نمو نه و شرح تجربیاتمون خیلی به باور سازی و قابل باور کردن قانون و شکل گرفتن خواسته ها کمک میکنه.پس بیایم از مثالهای واقعیمون و تجربیات موفقیتمون از استفاده از قانون و نتیجه گرفتن بنویسیم در همه زمینه ها
ثابت قدم باشیم و در پناه خدا
سلام به همگی
سلام به استاد نازنینم
استاد عزیزم خیلی دوست دارم
این روزا من جایی ندارم بیام و فقط اینجارو دارم و اینجا از همه ی کل جهان برام بسه و کافیه
تمرین سناریو نویسی رو قبلا آگاهی زیادی ازش نداشتم ولی با همون حد از آگاهی بازم عالی بود و جواب گرفتم .
مثلا اینکه خیلی وقتا با حس خوب واسه خودم مجسم میکردم که من باید برم سر کار مورد علاقم .یا ماشین دلخواهم. و خونه ای که الان داخلش هستم خدایا شکرت واقعا یادمه اینارو مینوشتم و حس میکردم دارمشون
یا روابط زیبایی که الان با همه دارم با همسرم با بچه هام
با خانوادم و همکارانم و دوستام اینا الان فوقالعاده شدن خدایا شکرت چون من واقعا اینارو مینوشتم و حسم عالی بود
و من مطمعنم که به همه ب خواسته هام میرسم
یکی از خواسته هدایتم به دوره ی دوازده قدم هست و دیگری عزت نفس و احساس لیاقت
طوری که مطمعنم اینقدر به جای خوب و فرکانس خوب و پول و ثروت زیاد هدایت میشم که خیلی راحت میخرمش خدایا شکرت واقعا
سپاسگزارم
خدای خوب و انرژی های مثبت این جهان همواره یار و یاور شما عزیزان و خانواده ی خوبم
سلام خدای من خدای من
من هر جا میرم که قرار منتظر بمونم هندزفری میزارم گوشم و فایل های استاد رو گوش میدم، و با لذت اون زمان رو براحتی سپری میکنم امروز هم مطب دکتر با خوشحالی اومدم هدفون روشن کنم دیدم نیست اولش ناراحت شدم که چطور این تایم بگذره، سریع حسم رو خوب کردم و تو ذهنم قربون صدقه خودم میرفتم که یهو گفتم برم سایت ببینم چه خبره، هدایت شدم به سمت این سوال و جواب ها وقتی نظر دوستان رو خوندم خدای من چیزایی که الان دارم و قبلا با نوشتن دیدم بهشون رسیدم، ریاست تو بخش که من همش مینوشتم و شد، خیلی 206 دوست داشتم و با کمتر از یک ماه نوشتن و تشکر از خدا بخاطر داشتنش شد و بعد چند سال ماشینم خواستم عوض کنم یادم افتاد با نوشتن به 206 ام رسیدم پس بزن بریم برای ماشین جدید که عاشقش هستم اونم کمتر از 2 ماه شد… خدای من شکرت و سپاسگزارم.
برای یکی از اهدافم میخوام شروع کنم که خیلی هم برام مهم و میدونم میام خبرش بهتون میدم. خدایا سپاسگزارم بخاطر این آگاهی ها، بخاطر وجود استاد که پیامبر زمان هستن. عاشقتونم
سلام شهرزاد عزیز و همه دوستان هم فرکانسی و گروه فوق العاده عباسمنش اگه میشه و پاسخ من رو دیدید نحوه خلق ۲۰۶ رو با جزئیات بیشتر توضیح بدید یه جوری که اگه کسی بخواد از شما الگو بگیره بتونه و اونم خلقش کنه من واقعا لذت ب دم از موفقیت شما در استفاده از قوانین کیهانی و خلق خواسته هاتون امیدوارم روز به روز موفق تر و توحیدی تر باشید
با درود و احترام
این جمله از جواب گروه تحقیقاتی عباسمنش در متن بالا: (جهان هیچ دخل و تصرفی در آن فرکانسها ندارد، تمامش همان است که خودت فرستادی)
جواب همه ی سوالاتی بود که در ذهنم نقش بسته بودن و جواب قانع کننده ای برایش نداشتم…
سوالم این بود که چرا بعضیا همش اتفاقات خوب براشون می افته چرا بعضیا همش بد میارن انگار خدا بین بنده هاش فرق میذاره… خیلیا می گفتن نه اینا امتحان الهیه و باز من میپرسیدم خب چرا بعضیا امتحتانشون با ثروت و موفقیته و بعضیا امتحانشون با فقر و شکست… خلاصه اینکه با جواب هیچ کس قانع نشده بودم و باز یه سوال دیگه برام پیش میومد اما الان به یه درک صحیح رسیدم: جهان هیچ دخل و تصرفی در آن فرکانسها ندارد، تمامش همان است که خودم فرستاده ام خب این یعنی نهایت عدالت … خدایا متشکرم که هدایتم کردی و جواب سوالامو دادی و بهم فهموندی که این فرق گذاشتن بین بنده ها نیست و واقعا هرکی بخواد میتونه موفق بشه میتونه شاد بشه فقط خودش باید بخواد و خودشو در مسیر نگه داره خدایا ممنونم که منو با این سایت آشنا کردی. یعنی یکی از مهم ترین کارهای روزانه ام که هر روز انجامش خواهم داد همینه بیام توی سایت و پاسخ های گروه تحقیقاتی عباسمنش رو بخونم چون الان دارم کتابهایی که در این زمینه مطالعه کردمو بیشتر و بهتر درک می کنم مثل کتاب راز از راندابرن مثل کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد از هنریت کلاوسر مثل کتاب چهاراثر از فلورانس اسکاول شین مثل کتاب چهار میثاق از سرخپوستان تولتک از دون میگوئل مثل کتاب قدرت ذهن از ژوزف مورفی مثل کتاب شما هم میتوانید موفق شوید اگر بخواهیداز شیو خیراو صدها کتاب دیگر که در این زمینه خوانده ام…
دقیقا همینه هرکس که بخواد و اشتیاق موفقیت و تجربه های شاد و لذت بخش را داشته باشه میتونه فرکانسهاشو با توجه کردن به نکات مثبت زندگیش با توجه به خواسته هاش با توجه به اتفاقات دلخواهی که دوست داره براش به وقوع بپیونده ، فرکانس خوب بفرسته و خوبها رو جذب کنه . من از امروز تمرین سناریو نویسی را شروع می کنم مطمئنم نتایج بزرگی در انتظارم هستن من با نوشتن اتفاقات خوبی که دلم می خواد واسم رخ بدهد و با فکر کردن و تمرکز روی اونها حسمو خوب می کنم و اونها رو مینویسم و باز به حس بهتر میرسم هرچی رو نوشتم میخونم برای خودم و دوباره به حس خوب بیشتر میرسم، اونو در ذهنم تصویرسازی و تجسم می کنم و همون لحظه خودمو میبینم که دارم خدارو برای اون اتفاق خوب و نعمت خوب شکر میکنم و هر اتفاق خوبی که واسم افتاد رو تایید و تحسین میکنم و براش شکر گزاری می کنم ، خدای من چی میشه…. همینطور حس خوب فرکانس خوب اتفاقات خوب، حس بهتر فرکانس بهتر و اتفاقات بهتر، الله اکبر واقعا قابل ستایش است خدای یکتا که عدلش همه را فراگرفته. خدایا دوستت دارم خیلی دوستت دارم احساس می کنم دعام داره مستجاب میشه و خدا داره ملکوتشو بهم نشون میده و من دارم به مقام اهل یقین میرسم…من این راه را انتخاب کردم و با خودم عهد میبندم که همیشه در همین مسیر بمانم… خدایا مرا تحت حمایت الهی ات همواره در راه راست قرار بده نه راه گمراهان و نه راه کسانی که به آنها غضب کرده ای.
خدایا برای آگاهی نابی که امروز در اختیارم قرار داده ای از صمیم قلبم صمیمانه ازت سپاسگزارم خدایا شکرت حمد و ستایش فقط مخصوص توست که رب و پروردگار و تنها پادشاه جهانیانی. از گروه تحقیقاتی عباسمنش برای اینکه این فضای توحیدی را درست کرده اند که میشود هر لحظه از آن استفاده کرد یادگرفت خواند و نوشت، بسیار ممنونم میخوام روزی یک قسمت از سریالهاتون رو ببینم و به تمام نکات مثبتش توجه کنم و اونها رو بنویسم، منتظر کامنتهام باشید. دوستتون دارم.
اول تشکر میکنم از عوامل گروه تحقیقاتی عباسمنش
من ی تمرینی که انجام دادم و واقعا همینجوری اتفاقات انجام شد برام این بود که مثلا مینوشتم ی کارمند میخوام اینجوری باشه اونجوری باشه و سپاسگذاری میکردم بعد بهم گفته میشد که خودت اینجوری هستی که میخوای اون اونجوری باشه بعد خودم شروع میکردم به انجام دادن اون کارها به طرزی که دوست داشتم اون کارمند انجام بده
و واقعا بعد چند ماه این اتفاق افتاد و کسی رو جذب کردم که بیشتر از اون چیزی که من بودم بود واقعا حرفه ای حرفه ای و خدارو صدهزار مرتبه شکرت
حالا که با جزیات بنویسم و زیاد بنویسم رو میخوام امتحان کنم احساس کنم ببینم چه اتفاقات خوبی میوفته
سلام خدمت استادعزیز وهمراهان
من دوسال پیش سناریوی داشتن فرزندپسرم واومدن کار شوهرم ازعسلویه به شهرخودمون رو نوشتم ونتیجه هردوتاشون رو گرفتم همه جزعیات رو مینوشتم ودقیقا همون هایی که میخواستم شد من دوفرزنددخترداشتم وفرزندپسرمیخواستم وازدوری شوهرم هم اذیت بودم ودلم میخواست بیاد پیش خانواده ممنونم خداجون ممنونم استاد الآن هم باردارهستم ویک پسر دیگه خدابهمون داده سپاسگزارم بی نهایت
س دوست عزیزم زینب خانم واقعا براتون خوشحالم که با سناریونویسی و خوب کردن حس و حالتبه خواستت رسیدی .اینکه گفتی فرزند پسر میخواستی و خداوند بهتون عطا کرده و همینطور دو دختر گل داری و یک پسر دیگه
خیلی خوبه و خوشحال کننده هست موفق باشی عزیزم
سلام خدمت خانم شایسته. من جواب این سوال رو هرچند وقت یک بار میخونم تا بره تو لایه های زیرین ذهنم و درکش کنم و امروز ک دوباره خوندمش ی چیزای جدید دیگه ای ازش یاد گرفتم و قشنگتر درکش کردم. ممنونم ازتون. چقدر درست و کامل جواب دادین. اینکه ذهن ما فرق بین تخیل و واقعیت رو نمیدونه. اینکه اصلا دلیل این تمرین و رابطه ش با قوانین رو توضیح دادین. خیییلی کامل و عالی بود.
و ن تنها این جواب، جوابهای دیگه هم خیییلی عالیه. خییلی کامله بقول استاد ک گفتن جواب این گروه تحقیقاتی ب سوال دوستان واقعا مثل یک کتابه. چند کتاب رایگان در اختیار ماست و از هر کتاب معروف دیگه چندین برابر بهتر و پر محتواتره. الان میفهمم ک استاد میگن وقت بزارید و هرچند وقت یک بار بیاید و جواب این سوالات رو بخونید. وقت بزارید چون ارزشش رو داره.
واقعا هم همینطوره
ارزشش رو داره
اینکه درک میکنی چقدر بهتر از قبل میفهمی این قوانین رو نشون میده ک مدار اگاهی ت بالاتر رفته؛ دقیقا مثل مدار ثروتت ک وقتی روی باورهای ثروت و فراوانی تمرکز میکنی و تاییدشون میکنی، تحصینشون میکنی، مدار ثروتت بالاتر میره. این هم همینطوره
خداروشکر بخاطر این سایت ارزشمند
خداروشکر بخاطر استادعزیز و خانم شایسته ی مهربان
ممنونم بخاطر این جواب زیبا و پر محتوا
سلام به دوستان گلم استاد عزیز و مریم جان
واقعا لذت میبرم که در این سایت عضو هستم
من تازه با بخش عقل کل آشنا شدم همیشه یه نیم نگاهی داشتم اما هیچ وقت نمیرفتم و وارد این گزینه نمیشدم این بار امروز با خودم یه بار دیگه نگاه کردم بهش گفتم الان دیگه وقتشه که باید برم و یه نگاهی به این قسمت بندازم چقدر برام جذاب بود عالی بود با خودم قول به خودم قول دادم که دیگه از این به بعد هر روز این بخشو حتماً حتماً مثل کتاب باز کنم و بخونمش مرسی از استاد خوبم مرسی از مریم جون مرسی از دوستان مرسی از همه که منو در این مسیر راهنمایی کردی ممنونم ازتون
و چه قسمت جذابی برام باز شد قسمت سناریو نویسی زندگیم عالی بود
با سلام ووقت به خیر خدمت استاد گرامی و خانم شایسته گل و همه دوستان خوبم:
ورودی های ما ،که تکرار میشن ،حالا توسط جامعه و خانواده و دوستان و حتی خودمون تبدیل میشن به باورهای ما.
و از اونجا که اکثریت باورهای جامعه منفی است ،مخصوصا در زمینه ثروت ،حالا اگر حتی خودمون از درون کاملا مخالف جریان منفی باشیم ،اما چون مدام در معرض این ورودی ها قرار میگیریم ،حتی اگر در نگاه اول بگیم خوب جامعه مسیر رو اشتباه میرن،اما چون این باورهای منفی در باطن خود ما هم نهادینه شده ،پس با اولین جایی که به مشکلی بخوریم و طبق انتظارمون کارمون پیش نره،میگیم پس حق با اکثریت جامعه است.
پس تنها راهش اینکه به جای اینکه بخواهیم دیگران رو ارشاد کنیم،بیاییم برای خودمون داستان موفقیتهامون رو تو هر زمینه ای بنویسیم.
تا تمرکز مثبت داشته باشیم و ورودی مثبت به خومون بدیم و البته باید جوری بنویسیم و احساس اینو داشته باشیم که حتما اتفاق می افتد.
حقیقتش خود من قبلا که قانون رو نمیدونستم ،فقط عکسای مورد علاقه مو جمع میکردم.ولی ذهنم میگفت چطور میخواد پیش بره و این خطرناک بود.
در واقع وقتی سناریو مینویسیم فقط باید احساس خوب رسیدن داشته باشیم و به چگونگیش کاری نداشته باشیم.
سلام به همگی
امروز اومدم تو سایت و هدایت شدم به این قسمت عقل کل وقتی داشتم کامنت دوستان رو میخوندم گفتم منم از نتایجی که گرفتم بنویسم
من شغلی که الان دارم رو با نوشتن خلق کردم
یادمه پارسال تو یه دفتر چندین خواسته ای که میخواستم مینوشتم یکی در مورد رانندگی بود یکی درمورد کار و یک مورد دیگه ذرمورد خرید دوره کشف قوانین زندگی بود هر روز صبح و شب مینوشتم برای کارم نوشته بودم دلم میخواد کاری باشه مربوط به رشته تحصیلیم باشه ساعت کاریش ۷:۳۰یا۸،تا۲ظهر باشه ,,تعطیلات تعطیل باشه ,,به محل تاکسی و اتوبوس شهری نزدیک باشه همکار خانم داشته باشم,نورش خوب باشه ,,صاحب کارم خانم باشه ,حقوقش بالای ۳میلیون باشه ,با ارباب رجوع سرکارو کار نداشته باشم ,کار رو بهم یاد بدن اول که میرم سرکار
و خداوند همه اینها رو بهم داد همه مواردی که برای کارم میخواستم الان عین همونایی که نوشتم محقق شده بعضی مواردش رو الان که دارم کامنت میذارم یادم میومد مینوشتم خدایا شکرت
درمورد رانندگی و دوره کشف قوانین دیروز که داشتم خونه تکونی میکردم دفترم رو دیدم باز کردم و دیدم نوشتم خدایا شکرت که دوره کشف قوانین رو خریدم ,خدایا شکزت که رانندگی میکنم وراحت و تنهایی پشت فرمون میشینم
والان من تنهایی و راحت بدون ترس رانندگی میکنم ودوره کشف قوانین رو هم خریدم ,اینو هم الان یادم افتاد قبل از اینکه بخوام رانندگی رو دوباره یاد بگیرم تو ذهنم میگفتم راحت میشینم پشت فرمون اهنگ میذارم و زیاد میکنم صدای اهنگ مورد علاقم رو ورانندگی میکنم و میرم هرجا دلم بخواد الان همینطوری شده و خواستم تحقق پیدا کرده اهنگ مورد علاقم رو میذارم و راحت با عشق رانندگی میکنم البته هنوز ماهر ماهر نیستم تو رانندگی اما همین مقدار پیشرفت هم جای هزاران مرتبه شکرگذاری داره
چقدر خوشحالم منم یه رد پا از نتایجی که از قانون گرفتم رو نوشتم برای فهیمه اینده و امیدوارم کمکی کرده باشم به تقویت باور دوستان ,راستشو بخواین الان که اینا رو نوشتم احساسم خیلی بهتر شد و انگار تازه داره باور خودم قوی میشه چقدر نوشتن خوبه
همگی در پناه الله یکتا شاد و سلامت و موفق باشین