لازم است دوباره اصل اساسی جهان را اول به خودم و سپس به شما یادآور شوم تا بتوانیم پاسخی هماهنگ با قوانین ارائه دهم و شما نیز بتوانی ترمزهایی را در ذهنت پیدا کنی که با این قانون هماهنگ نیست.
اصل این است که:
تمام اتفاقات زندگی ما- بدون استثناء- واقعاً بدون استثناء- نتیجه باورهای خودمان است. افراد زیادی هنوز نتوانستهاند این اصل واضح را بپذیرند.
بر طبق این اصل، اولاً:
قطعا نتایجی وارد زندگیات شده. اما آن نتایج متناسب با باورهایی است که تا اینجای کار توانستهای بسازی.
یادت باشد که ما همواره در حال رشد هستیم. یعنی همین حالا اگر با دقت جنبههای مختلف زندگیات را مرور و با قبل مقایسه کنی و مهمتر از همه اگر بتوانی گذشتهات را به یاد بیاوری، به وضوح برکتها و عطایایی را در زندگیات میبینی که روزگاری جزو آرزوهایت بوده است اما از آنجا که خواسته هایت رشد کرده، آنقدر داشتنشان را بدیهی و فاقد ارزش میدانی که حتی نمیخواهیبه آنها به عنوان نتیجهای نگاه کنی که به خاطر تلاش ذهنی برای تغییر باورهایت رخ داده است.
ثانیاً:
یادت باشد که اطلاع از قانون به معنای باور و ایمان به قانون نیست. یعنی لازم است اطلاعاتی که درباره قوانین زندگی کسب نمودهای را تبدیل به باورهای خود نمایی. یعنی اگر می خواهی دلیل این مشکل را بیابی، باید از خودت سوال کنی که اگر مدتی است روی باورهایم کار کرده ام، دقیقا چه کاری انجام داده ام؟
چه باورهایی را ساخته ام؟
چه باورهای مخربی را در خود از بین برده ام و چگونه این کار را انجام داده ام و نیز چه قدمهایی را برای تغییر اوضاع ام برداشته ام؟
نگرشم به اتفاقات زندگیام چقدر عوض شده؟
به محض برخورد با یک مسئله و تضاد چقدر به هم میریزم؟
چقدر برای تغییر نتایج، به دنبال تغییر باورهایم هستم و چقدر روی تغییر عواملی غیر از باورهایم متمرکز شدهام؟
چقدر مقصر مسائلم را دیگران میدانم که چقدر مسئولیت باورهایم را میپذیریم و برای تغییرشان متعهدم؟
چقدر میتوانم رابطهای معنادار میان کانون توجهام، ورودیهای ذهنم و اتفاقاتی که در زندگیام رخ میدهد بیابم و تا چه حد این موضوع را اصل میدانم؟
چقدر در نگرانیهایم کمتر شده و چقدر به واسطه درک قوانین زندگی، توکل و آرامشام بیشتر شده؟
و چقدر ایدههای الهام شدهام را جدی میگیرم و برای اجرایشان قدم برمیدارم؟
زیرا وقتی روی باورهایت کار می کنی، وقتی بذر باورهای قدرتمندکننده در شما شکل میگیرد، به اندازهای که آن بذر رشد را شروع میکند، نشانههای آن رشد در زندگیات هم آشکار میشود. به شکل الهام یک ایده و راهکاری که جدی گرفتن و دنبال کردن آن، نتایجی را وارد زندگیات میکند که قبلاً نبوده است.
اما اگر آن ایده ها را نادیده بگیری، اگر آنچه می آموزی را در رفتارت جاری نسازی، تغییری هم نباید رخ دهد. زیرا اگر رخ دهد یعنی عجیب است.
زیرا کار شما این است که همزمان که روی باورهای تان کار می کنی، هم زمان که آن باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین را می سازی، همزمان که ورودیهای ذهنت را کنترل میکنی، باید به نداهایی هم که دریافت میکنی، عمل شود.
ثالثاً:
اگر آن تغییر بسیار وسیعی که به دنبالش هستی هنوز رخ نداده، معنایش این است که هنوز تغییر بسیار عمده ای در باورهایت ایجاد نشده است.
واژههایی مثل تغییر وسیع، نتیجه بزرگ، ثروت بسیار زیاد و … نشانه فاصله فرکانسی تو با آن نتایج بزرگ است. نشانه فاصله تو با مداری است که آن نتایج بسیار بزرگ در آن قرار دارند و نشانهی این است که هنوز باورهایت به اندازه آن نتایج رشد نکرده و با آن نتایج هممدار نشده است. زیرا نشانهی واضح هممداری این است که داشتن آن نتایج آنقدر بدیهی میشود که دیگر وسیع و عظیم به نظر نمیآید. مثل همین نتایجی که الان داری و برایت بدیهی به نظر میرسد در حالیکه قبلاً داشتنش برایت یک خواسته و آرزو بود.
قانون این است که شما همیشه در مداری همجنس با باورهایت قرار میگیری و در آن مدار، اتفاقات و شرایطی همجنس با باورهایت را تجربه میکنی.
شما به اندازه باورهایی که می سازی، هدایت خداوند را به شکل ایده، نعمت، فرصت و برکت وارد ندگیات می کنی. یعنی تا زمانی که آن باورهای قدرتمند کننده ایجاد نشوند، به مدار آن خواستهها راهی نداری. در نتیجه هیچ اتفاق جدیدی در زندگی ات رخ نخواهد داد و البته ایجاد این باورها قدم به قدم رخ می دهد و هر بار باورت قوی تر می شود و هر بار نتایج ات بهتر از قبل می شود.
اما اگر نخواهی این مسیر را طی کنی و بخواهی با همان روش قبلی، همان باورهای قبلی، همان کانون توجه قبلی، همان نگرانی ها، ترس ها و اظطراب های قبلی ادامه دهی، یعنی همان فرکانس های قبلی را ارسال می کنی.
پس طبق اصلی که در ابتدا یادآور شدم، منطقی است که منتظر همان نتایج قبلی هم باشی.
طبق این اصل، اگر میخواهی نتیجه تغییر کند، باید فرکانس تغییر کند و اگر میخواهی فرکانس تغییر کند، باید باور تغییر کند.
در یک کلام اگر واقعاً یک راهکار اساسی میخواهی، تا یک بار برای همیشه به همه نگرانیها در زندگیات پایان دهی، راهش این است از ابتدا، پایه درست و حسابی برای زندگیات بچینی.
زیرا اگر همه چیز را بصورت اساسی تغییر ندهی مانند این است که یک خانه گلنگی داشته باشی که همه جای آن با مشکل مواجه شده به این دلیل که پی آن نشست کرده، ترک خورده و دیگر هچ کارایی ندارد. اما شما مرتباً یک بار دیوارش را رنگ میکنی و چند روزی احساس میکنی بهتر شده اما باز دوباره یک ترک جدید روی دیوار میبینی، سپس سقف را تعمیر میکنی، بعد میبینی فقط برای مدتی اوضاع بهتر شد. سپس در ورودی را عوض میکنی و خلاصه هر بار یک قسمت را.
اما نهایتاً اینهمه تلاش، وقت، زمان، انرژی و هزینهای که گذاشتی، نه تنها کمکی نکرده، نه تنها اوضاع امنیت و آسایش آن خانه بهتر نشده بلکه هر شب با نگرانی و ترس از اینکه فردا چه اتفاقی برای این خانه ممکن است بیفتد یا مبادا سقفش فرو ریخته و همه چیز را نابود کند، به خواب میروی.
موضوع اصلی درباره تجارب زندگی شما نیز، نیز مثل همین ماجرا است. نمیتوانی بدون تغییر بنیادین باورهایت، تغییری مح ایجاد نمایی زیرا اتفاقات زندگی شما، بازتاب کامل و دقیق فرکانس های شماست و اساس فرکانس های شما باورهای شماست.
پس راهکار اساسی را در این باره با هم مرور می کنیم:
اصل اول: پذیرش اصل و اساس جهان
اصل دوم: قانون تکامل
اولین عامل اساسیای که افراد در پروسه تغییر باورها آنچنان که انتظار دارند به نتیجه نمیرسند این است که، هنوز اصل اساسی را که در ابتدای این پاسخ یادآور شدم، مثل وحی منزل نپذیرفتهاند.
اگر به دنبال تغییری اساسی هستی، اول از همه باید به این موضوع ایمان بیاوری که: تمام اتفاقات زندگیات بخاطر باورهایتان رخ داده و تنها راه علاج، تغییر باورهاست و هیچ راه دیگری وجود ندارد.
وقتی تمامی راه ها را بر روی خود می بندی و دیگر شکی و تردیدی باقی نمیگذاری که نکند یک عامل دیگر هم باشد، آنگاه تعهدی در شما ایجاد می شود برای یافتن آن ترمز ذهنی و آن باور محدودکننده و تبدیل آن به باور قدرتمندکننده.
یعنی متمرکز و متعهد شوی که شیوهی نگرشات، رفتارات، تمرکزات و احساسات را منطبق بر آن آگاهیای نمایی که تازه فهمیدهای و سپس از طریق بیشتر جاری ساختن آن در نقطه تمرکزت و رفتارت، هم جوانب بیشتری از آن آگاهی را بیشتر درک کنی و هم بذر آن باور را تغذیه نمایی و به این شکل هر روز نتایج را کمی بهتر کنی و با ایمان تا رسیدن به نتیجه نهایی به راهت ادامه دهی و هرگز نا امید یا تسلیم نشوی.
این کار نیاز به توانایی زیادی برای کنترل ذهن دارد و آسان نیست. زیرا اگر آسان بود، الان همه موفق بودند.
تغییر باور نیاز به ایجاد چنین تعهدی دارد. ضمن اینکه در کنار این تعهد، باید بدانی که درک تو از این آگاهی و ساختن باور از این آگاهی، به مرور صورت میگیرد و همیشه یک فاصله فرکانسی میان کل این آگاهی و آنچه که تو از آن به عنوان باور برداشت کردهای، وجود دارد.
وقتی این تعهد را برای تغییر باور ایجاد نکنی و شیوه تغییر باور را درک نکنی، نمی توانی آنچه را درک نمایی که از استاد عباس منش درباره قوانین زندگی، نقش تغییر باورها و شیوه تغییر باورها میشنوی. آنوقت درباره این موضوع دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت میشوی.
به همین دلیل اندکی کار می کنی، تغییرات کوچکی به همان میزان هم ایجاد میشود. سپس آنچنان که باید ادامه نمی دهی. چون می خواهی با اولین قدم ، نتایج بزرگی رخ دهد.
یعنی آن قرار داد نوشته می شود، اما امضا نمی شود.
آن مشتری می آید اما چیزی نمی خرد.
فرد مورد علاقه ام را پیدا می کنم اما موضوع به ازدواج ختم نمی شود و …
شما نتوانستهای مفهوم فرکانس را درک کنی و اصل اساسی جهان را که در ابتدای این متن یادآور شدم بپذیری. به همین دلیل می خواهی با اندک تلاشی معجزه رخ دهد و یک شبه تمام باورهایی که در طی سالیان ساخته شده، تغییرکند. به همین دلیل است که با چنین تردید هایی در ذهنت مواجه هستی و هنوز همان شیوههای و نگرش قبلیات سکّان دار ذهنت است و میگوید :
“خوب! من باورم را تغییر می دهم اما اگر شغلم تغییر نکند که نمی شود؟
خوب! تا زمانیکه من یک حقوق مشخص دارم، چگونه فقط تغییر باور می تواند درآمد مرا افزایش دهد؟
خوب اگر من کاری برای افزایش مشتری انجام ندهم، تبلیغ نکنم و فقط روی باورهایم کار کنم، که امکان ندارد درآمدم زیاد شود؟
پس باید کاری هم انجام دهم!”
«باید کاری هم انجام دهم» همان نگرش قبلی است که حذف آن نیاز به جهادی اکبرتر از اینها دارد.
یعنی می خواهم بگویم همزمان که به اصطلاح روی باورهایت کار می کنی، تردیدهای تان هم با شماست و این تردیدها تعهد و تمرکز لازم برای تغییر باور را از شما می گیرد و ایمان تان را به این موضوع که، باورها عامل اصلی نتایج هستند، سست می کند و بعد نتیجه مشخص است. شما کنترل ذهن را ادامه نمیدهی، شما به این شیوه وفادار نمیمانی و شما مرتباً در حال رفت و برگشت به نگرش قبلی و اطلاعات فعلی هستی. در نتیجه باورهایت آنچنان که باید تغییر نمیکند.
لذا از آنجا که تغییر باور هنوز صورت نگرفته، نتیجه خاصی هم بوجود نیامده و از آنجا که به نظر خودت مدتی است روی باورت کار کرده و پاسخ دلخواهت را نگرفتهای و از آنجا که نجواهای ذهن که حاصل باورهای محدودکننده قبلی است، ریشه دارتر از این حرفهاست، شک هایت را به ادامه این شیوه دوباره بیشتر میکند. اینجاست که ذهن دوباره شما را برمی گرداند به روش قبلیِ خودش و همان باورهای محدود کننده قبلی.
همان روشی که می خواست با انجام یک کار فیزیکی مثل تغییر شغل و … درآمدش را افزایش دهد و دوباره همان مشکلات و ماجراهای قبلی را دارد و واقعا سردرگم می شوی.
اما موضوع این است که باور با اطلاعات فرق دارد. باور با دانسته فرق دارد. باورهای شما خودش را در رفتار و نگرش شما نشان میدهد. باورهای شما ابتدا به شکل رفتار و اقدام ظاهر میشود. یعنی به اندازهای که قدرت میگیرند شما را به مسیر راهکارها و ایدههایی هدایت میکند که انجامشان، وضعیت را کمی بهتر میکند و سپس به میزان تعهد شما رشد میکند اما از جایی به بعد، آن رشد تصاعدی شروع میشود. اما رسیدن به آن نقطه یک جهاد ابراهیم گونه میطلبد.
هنوز تغییری اساسی در باورهایت رخ نداده، بلکه فقط یک سری اطلاعات کسب کرده ای که به نظرت اطلاعات قشنگ و لذت بخشی است. انگیزه بخش است و دانستنش خوب است.
اما در عمل از آنجا که آن ایمان به اصل که «تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء حاصل باورهایمان است»، ایجاد نشده، باورها را عامل اصلی نمیدانی تا بتوانی گفته ها و آموزش های استاد در آن فایلها را مانند وحی منزل بپذیری و هرگز در این مسیر هیچ شکی به خود راه ندهی و به دنبال تغییر اوضاع در عواملی بیرون از باورهایت نگردی.
ایمان و باور وقتی ساخته می شود، اول خود را در آرامشی که تجربه می کنی، نشان می دهد. هرچه به میزان بیشتری در آرامش ذهنی بمانی، یعنی آن باور قدرتمند کننده تر شده است.
یعنی اگر بدهی داری ، نگران نیستی و می توانی به نعمت های زندگی ات هر چند کوچک حتی سلامتی ات، بینانی ات و … توجه کنی و نگران نمی شوی ، یعنی ایمان شما به تغییر باورها، به اینکه من الان در حال کار کردن روی فرکانس هایم هستم، به اینکه فرکانس ها نتایجم را ایجاد می کنند و چون الان دارم فرکانس های مناسب را می فرستم پس به زودی نتایج دلخواه از راه می رسد
به زودی سر و کله اتفاقات خوب پیدا می شود و … موجب می شود که نگران نباشید
موجب می شود که به خود بگویید این اتفاقات کنونی حاصل فرکانس های نامناسب قبلی است و من از این به بعد باید منتظر چیزهای خوب باشم چون در حال ارسال فرکانس های خوب هستم
و اگر با اتفاق نامناسبی روبرو شدی،با خود می گویی: حتما این همان اتفاقی است که می خواهد مسیر زندگی ام را بهتر کند. زیرا ممکن است این اتفاق به ظاهر نامناسب باشد اما در خود برکتی به همراه داشته باشد
یعنی می خواهم بگویم اگر می خواهی باورهایت را به صورت بنیادین تغییر دهی، باید به نقش تغییر باورها، به قوانین کیهانی و در راس آن قانون فرکانس، ایمان بیاوری و آن را مثل وحی منزل بپذیری. این ایمان به نقش باورها، تعهدی در توایجاد می کند و باعث می شود اصلا تردیدی در این باره برایت ایجاد نشود. زیرا ایمان میآوری که اگر باورت را تغییر دهی، نتیجه حتما خودش را نشان می دهد. بنابراین با ایمان به این موضوع و بدون شک و تردید بر این کار مصمم تر میشوی.
بنابراین، تنها راه تغییر نتایج، تغییر باورهاست و من برای تغییر باورها، استادی شایستهتر از دوره روانشناسی ثروت۱ نمیشناسم.
بنابراین اول این پذیرش را در خود ایجاد کن که تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء حاصل باورهایم است. سپس با ایمان یک بار برای همیشه کمر همت را برای کار کردن مداوم روی باورهایت ببند و جهادی اکبر برای تغییر اساسی باورهایت به راه بیانداز.
ایمان دارم به محض اینکه باورهایت عوض شود، جهان شما را وارد مدار دیگری میکند که در آنجا اتفاقات، شرایط، آدمها، ایدهها و راه کارهایی را ملاقات میکنی که سبب میشود قدم به قدم و مدار به مدار، خواسته های بیشتری را با لذت بیشتر، تجربه نمایی. آنهم از راههای بدیهی و طبیعی.
این کار جهان است. این روندی است که خداوند برای جهان آفریده است.
اما تغییر باور کاری نیست که یک شبه انجام شود. تغییر باورها تکامل می خواهد. باید کم کم باورهایت را بسازی و این مسیر را قدم به قدم برداری.
اصل دوم رعایت قانون تکامل و درک قانون تکامل است:
یکی از مهم ترین عواملی که موجب میشود افراد در طی مسیر شور و شوق اولیه را نداشته باشند و احتمالا کاری که آغاز نمودهاند یا ایدهای که به واسطه همان میزان تغییر باور به آنها الهام شده را ادامه ندهند و حتی علائقشان را نیمه کاره رها کنند و سپس ناامید و سرخورده شوند، این است که آنها از همان ابتدا به دنبال این هستند که یک شبه ره صدساله را بروند.
نادیده گرفتن قانون تکامل موجب میشود، راه تغییر باورها را درک نکنی. در نتیجه به محض اینکه آگاهی ای از قوانین دریافت میکنی، فکر میکنی دیگر کار تمام شده و باورهایت تغییر کرده و حالا دیگر آن نتایج بزرگ هم باید وارد زندگی ات شود.
در نتیجه نمیتوانی نتایج کوچک را ببینی و از وجودشان لذت ببری و به واسطه این لذت به مسیر رشد بیشتر هدایت شوی که با برداشتن اولین قدم ها ایجاد شده است. این موضوع خطرناک است و آدم را خیلی راحت از مسیر صحیح گمراه میکند.
همین حالا اگر نگاهی به زندگی ات بیندازی، قطعا آن نتایج کوچک را خواهی دید. اما از آنجا که نمی خواهی تکامل ات را طی کنی و فکر میکنی ذهنت محدود خیلی سریع تغییر میکند، انتظار داری خیلی سریع نتایج بزرگ برایت رخ دهد. در نتیجه وقتی آن نتایج کوچک را با آن خواسته های بزرگ مقایسه می کنی، نه تنها از ورود آنها به زندگی ات شاد نمی شوی، بلکه عصبانی هم می شوی.
در نتیجه به محض برداشتن اولین قدم و ندیدن آن نتیجه بزرگ، به جای آنکه آن نتایج کوچک را ببینی و تایید کنی و قدم بعدی را برداری، دوباره از این شاخه به آن شاخه میپری. مثل فردی که تبری به دست گرفته تا درختی کهنسال و قطور را قطع کند.
اما با تبر کوچکش هر بار به نقطهی از درخت ضربهای وارد میکند و قطعا نتیجه هم معلوم است.
این از این شاخه به آن شاخه پریدنها که نتیجه عدم پذیرش اصل و اساس جهان است، یعنی همانکه قطعاً تمام اتفاقات زندگیات نتیجه باورهایت است و لا غیر و عدم درک این موضوع که، تغییر باورها تکامل میخواهد و نتایج و تغییر باورها به مرور همراه با هم رشد میکنند، موجب میشود مسیری را تا انتها طی ننمایی و نتیجه دلخواهت را نیز دریافت ننمایی. در نهایت هم به خودت می گویی:
قانون برای من جواب نداد.
من که باورها را ساختم. منکه به دنبال علاقه ام رفتهام. پس چرا اتفاقی رخ نداد؟
البته منظورم خرده گرفتن بر شما نیست. ذات انسان عجول است. این کار شیطان است که به محض اینکه با اندکی کار کردن روی ذهنمان، الهامی از خدا دریافت می کنیم، بخواهد با عجله هایش ما را گمراه کند تا آن الهام را جدی نگیریم یا نیمه کاره رهایش کنیم.
همانگونه که خداوند هم در قرآن می فرماید:
«نبوده به پیامبری وحی کنیم و شیطان کلام خودش را وارد کلام الله نکند. اما ما کلام خدا را بالا آورده و کلام شیطان را پایین می آوریم…»
اما تنها زمانی میتوانی هدایت خداوند را در مسیر دریافت کنی، وقتی می توانی کلام خداوند را مرتبا بالا نگه داری که، با قوانینش هماهنگ شوی و نخواهی قوانین خداوند را دور بزنی.
هماهنگ شدن با قوانین یعنی درک همان اصلی که ابتدای کلامم اول به خودم و سپس به شما یادآور شدم. هماهنگ شدن با قوانین یعنی، بخواهی قدم به قدم و آرام به آرام تکامل ات را طی نمایی.
دوست عزیز، یادت باشد که فاصله میان تو و خواسته ات، با برداشتن یک قدم پر نمی شود. بلکه قدم هایی است که باید برداری و با برداشتن هر قدم، باورت بهتر، عزت نفس ات بیشتر و نتیجه ای به همان میزان بالاتر، رخ می دهد و سپس قدم بعدی به تناست باورهایی که ساخته میشود و ایمان، انگیزه و اشتیاقی که جهان از تو میبیند، به تو گفته می شود.
هرچه در این مسیر بیشتر پیش می روی، یعنی مرتبا نتایج هرچند کوچک را تایید و رابطه میان باورهای جدید و نتایج جدیدت را پیدا و قانون را تایید می کنی، باورهای قدرتمند کننده تری می سازی که موجب میشود نتایج ات بزرگتر شود. سپس آن نتایج دوباره اعتماد به نفس و ایمانت را برای برداشتن قدم بعدی، بیشتر می کند و این مسیر همچنان ادامه دارد.
تا جایی که مرتباً با اشتیاق در این مسیر حرکت می کنی و به خودت که می آیی، می بینی نه تنها با خواسته هایت زندگی می کنی، بلکه از تمام این مسیر نیز لذت برده ای. به این دلیل که نخواستی یک شبه اتفاقات رخ دهد، بلکه خواستی از مسیرت لذت ببری.
به این دلیل که با دیگران مسابقه نگذاشیتی و نمی خواستی خودت را به آنها ثابت کنی. بلکه فقط می خواستی در مسیر علائقت باشی و با تجربه آنها و اجرای ایده هایت، خودت را تجربه کنی و از مسیرت لذت ببری.
دلیل اینکه در دوره جهان بینی توحیدی، استاد عباس منش موضوعات مثل «قانون تکامل» و چگونگی برداشتن اولین قدمها و سپس ادامه این مسیر را ساعت ها توضیح می دهد، این است که این موضوع مثل پی یک ساختمان است و سه جلسه اول دوره جهان بینی توحیدی، میتواند پی مستحکمی برای ساختمان زندگی شما بسازد که ساختمان تجربه زندگی شما را تا هر جا که بخواهی بالا ببرد و رشد دهد.
بنابراین هرچه این جلسات را جدی تر بگیری و بر اجرایشان متعهدتر باشی، این پی مستحکم تر می شود. این بنا آنقدر قوی می شود که هیچ زلزله ای نمی تواند ویرانش کند و در یک کلام موجب تثبیت نتایج تان می شود. زیرا موجب تثبیت باورهای تان می شود
و شما را وارد مسیر موفقیت پایدار می کند.
موفقتیت که یک شبه کسب نمی شود که یک شبه هم بخواهد از بین برود، بلکه قدم به قدم، باور به باور، ساخته می شود و مدار به مدار طی می شود و وقتی به این شکل پیش بروی و این بنا را اینقدر اصولی بسازی، محال است اوضاع هر روز بهتر نشود. محال است اوضاع به قبل برگردد و محال است به مدارهای پایینتر دسترسی داشته باشی.
قطعا پیشنهاد من به شما استفاده از دوره جهان بینی توحیدی را در کنار دوره روانشناسی ثروت۱ دارم. به عنوان فردی که تا کنون از همه دوره های استاد استفاده و به نتایج بی نظیری در زندگی ام رسیده ام، اما اعتراف می کنم که این ۳ جلسه از دوره جهان بینی توحیدی، انقلابی در من ایجاد کرد که تا کنون چنین حالی نداشته ام. تا کنون به چنین درکی از قوانین نرسیده ام. انگار که به تازگی این قوانین را شنیده باشم.
این سه جلسه واقعا مرا به معنای واقعی کلمه بیدار کرد. گویی قبلا خواب بوده باشم و مطمئنم که نتایجم هم به همان میزان، قطعا بیشتر خواهد شد. زیرا به اندازه ای که می توانم این قوانین را هر لحظه به خودم یادآور شوم و با این یادآوری، شیطان ذهنم را خاموش و قلبم را بیدار کنم، هدایت خداوند را دریافت و به همان اندازه برکت او را وارد زندگی ام می نمایم.
به نظرم همین ۳ جلسه، دستاویز محکمی است برای اینکه به آن تکیه کنم و با تکیه بر آن آگاهی، از لحظه لحظه مسیرم لذت ببرم.
به شما و هر فردی که می خواهد احساس کنترل اتفاقات زندگی اش را داشته باشد و می خواهد مسیر پیمودن خواسته هایش، مسیری همراه با آرامش و لذت باشد، مسیری که مرتباً هدایت خداوند را در آن احساس کند، پیشنهاد میکنم با این دوره همراه شود و خودش را بیش از این از نعمتها و برکتهایی که برایش مسخر شده، بیبهره نکند.
وقتی این کار را انجام بدهی و این نگاه را شیوه زندگیات نمایی، نتایجی دریافت میکنی که موجب میشود با من هم عقیده بشوی. به گونهای که به خودت میگویی : من تا کنون اصلا قوانین را نمی دانستهام.
این دوره واقعا یک مکمل عالی برای دوره روانشناسی ثروت۱ و هر دوره دیگری از استاد عباس منش است.
گروه تحقیقاتی عباسمنش
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
به نام خداونده بخشنده مهربان
جواب خانم شایسته خیلی عالی بود
و اصل و اساس کار رو دوره های استاد
رو به من یادآوری کرد من دنبال ترمزهای
میگشتم که به این فایل هدایت شدم
خیلی چیز ها برام روشن شده
چقدر عالی خانم شایسته عزیز توضیح
دادن و من اصل مطلب که درک قوانین بود
و نحوه اجرا کردن دوره ها بود خیلی خوب و عالی فهمیدم
و بهم گفت چجوری از دوره ها استفاده کنم
که نتیجه بهتری بگیرم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
خانم شایسته عزیز
سلام به استادعزیزم ودوست عزیز.
گروه تحقیقاتی عباس منش کامل و جامع توضیح دادن .
فک کنم با خوندن این متن ،پاسخ تمام سوالاتت راگرفته باشی .
اول اینکه دنبال چیزی بیرون ازخودت نگرد.هرچی که هس ،دردرون خودماس .
اولین چیزی که یادگرفتیم وبه خاطرش اومدیم اینجا،اینه که قبول کردیم افکاروباورهایی داشتیم که ماراازدنیای زیباوخوشبختی وآرامش دورکرده بود.وتصمیم گرفتیم تغییرش بدیم .
منی که تواون دوران نتایج مورد دلخواهم رانگرفته بودم ،دیگه بایداینوبدونم که اگه الآنم نتیجه خوبی نمیگیرم ،ایرادازکجاس.!
اینکه من به خیال خودم دارم روی تغییرات خودم کارمیکنم ،فایل گوش میدم یاخیلی کارای جدیددیگه ای انجام میدم ،دلیل براین نمیشه که کلی اتفاقات خوبی برام بیفته.
نتیجه ی متفاوت وخوبی که من دنبالشم ،زمانی اتفاق میفته که ،من تمام این آگاهی هایی راکه کسب کردم راتوعمل انجام بدم .
بهتره، عزیزم یه مروری صادقانه به افکارو رفتارهاوعملکردهای خودت داشته باشی تاببینی آیاباتمام وجودتلاشت راکردی .وهمه ی قوانینی را که ازاستادیادگرفتی رارعایت کردی وانجام دادی .
اگه جوابت نه باشه که هیچ .بایدازاول شروع کنی .
ولی اگه جوابت ،بله است،خب کمی صبورترباش وطبق قانون تکاملی که استادهمیشه تاکیدبهش داره ،پیش برو .
من اگه جای شماباشم ،روال گوش کردن وبودن توسایت وفعالیت دراونو،ادامه میدم .وجایی که نیازه ،دوره ای که لازمه ازاستادخریداری میکنم .تابهتر،بهم کمک بشه.
بعدسعی میکنم بدون هیچ کنترلی رواین قضیه که کی من به چیزی که میخام ، میرسم یانه ؟یاچرااتفاقاتی که میخام بیفته ،نمی افته،دست برمیدارم .
وتمام تمرکزم رااگاهانه روی ،اتفاقات روزمره ی خودم میزارم که اوناراازدست ندم ،ینی سعی کنم روزم راباتوجه به زیبایی هاوداشته هام سپری کنم .ولذت ببرم .زمانیکه من خودم راتواحساس خوب نگه دارم ،طبیعتااتفاقات خوب هم میفته.
این کنترل کردن که من انقدکارکردم ،پس کو،نتیجه ی کارم ؟خیلی آزاردهندس وماراازهدف اصلیمون که لذت بردن وداشتن آرامشه ،دورمیکنه .
قرار شده ماازمسیرلذت ببریم و تمرکزمون به مقصدنباشه و انقددرگیرش نشیم که ،بعدن متوجه بشیم که هیچی ازمسیررانفهمیدیم وحالاکه به مقصد رسیدیم ،خب که چی ،چ اتفاقی افتاده .
درواقع کسی که ازحال روزانه ی خودش لذت نبره ،نمیتونه وقتی به هدفش هم رسید،خوشحال باشه .چون همیشه بااحساسات بدی مثل نگرانی ومضطرب بودن وترسها،هم گام بوده .
ماهدف وخواستمون رامشخص میکنیم ودرراستای اون حرکت میکنیم ولی قرارنیس به خاطر رسیدن بهش ،دست وپابزنیم .
اگه باهدایت خداوندپیش بری،مطمئن باش ،شایداتفاقاتی بهترازهدف یاخواسته ی خودت ،رخ بده .
همیشه همه چیو،به خدابسپاروشک نکن که خدابهترین هدایتگره.
یه کم رو،ایمانت کارکن تابیشتربه خدااعتمادکنی .
اگه جهان وقوانین اونودرست شناخته باشی ،این توقعهاراازجهان نمیکنی .بزرگترین هدف مارسیدن به آرامشه ،مابابودن در آرامش احساس خوشبختی میکنیم ،پس بی دلیل دنبال حواشی نرو.همه چی سروقتش ،بدست میاد.یادت باشه نگرانی خودش یه نقصه.وتوروازمسیر،دورمیکنه.
پس بیشتر دقت کن .
موفق باشی دوست عزیزم .
سلام دوست من
چند روزی بود که به خاطر نتیجه ای که هنوز به دست نیاورده ام ذهنم ونجوا های اون چنان فشاری روی من آورده بود که حتی دقیق نمی تونستم تشخیص بدم که چی به چیه داشتم توی سایت دنبال دلیل و راه حل می گشتم وبا خواندن کامنت شما تازه متوجه شدم که مدت هاست برای حل مسئله ای و رسیدن به خواسته ای دارم تلاش میکنم وذهنم به یک باره بهم حمله کرده و نتیجه می خواست و منو سردرگم کرده بوده تازه متوجه شدم که چه نتیجه های کوچک وبزرگ گرفته بودم واز بس یاد آوری نکرده بودم نجواها بهم هجوم آوردند.
از شما سپاسگزارم.
سلام خدمت استادعزیزم رفیقِ من ،و خانواده عزیزم،
واقعااا بی نظیر بود این مطالب، من مدت عضویتم تو سایت زیاد نیست چون ثبت نام نکرده بودم ولی مدت ۲ سال شایدم بیشتر باگفته های استاد دارم زندگی میکنم، و اون نتایجی که میخواستم رو نگرفتم، نتیجه های کوچیکی بوده که من طبق قانون عمل نکردم و اون هارو تحسین نکردم ،وهمش میخواستم نتایج بزرگ رقم بزنم و این نتایجی که با کارکردن رو باورهام اتفاق افتاده رو سطحی میگرفتم، خیلی تو این مدت به درو دیوار خوردم، خیلی از مسیر دور شدم و دوباره برگشتم و دوباره تکرار و تکرار… امروز من درحال خواندن کتاب چگونه فکرخدارا بخوانیم بودم، که یهو به ذهنم اومد برم عقل کل رو بخونم خود استاد هم تو فایل هاش میگه اونجا مطالب بی نظیری داره و واقعا همین طوره… نگاهم به این متن افتاد که چرا بااینکه فایل های استاد رو گوش دادم و باورهام رو تغییر دادم هنوز نتیجه دلخواهمرو نگرفتم واااااااای وااااای این مطب بی نظیر بود و دقیقاً درست درست درست، باهرلحضه خوندش نمیدونی چقدر گفتم خدایاشکرت دقیقا همینه داره درست میگه پس ایراد من اینه و جواب معمای بزرگ ذهنم رو گرفتم که چرااا! خدا رو شکر میکنم که تواین مسیر درست قرار دارم، خداروشکر میکنم که خانواده ای مثل شماها دارم که باهم به سمت موفقیت تو همه جنبه ها درحال حرکت هستیم،
یه چیزی و هی به ذهنم میاد که بگم و نمیخوام مقاومت نشون بدم کاملا دلی و جدا از بحث مورد نظر نیست؛(من اوایل که تشنه تغیربودم و اصلا شرایط خوبی نداشتم به طور معجزه آسا بااستاد آشنا شدم،ولی بخاطر درک نداشتن قوانین جهان، فایل هارو از روش نادرست گوش دادم، هی جهان با چیزهای ساده بهم میگفت که این روش نادرست ها… با ذهن من مقاومت داشت انگار یه گونی سیمان ریختن تو مغزم که نمیتونه قشنگ این موضوع رو درک کنه، واقعا همن نتیجه ی خوبی نداشت، نتیجه ای ام گرفتم از فایل های رایگان بوده، یه روز دیگه به خودم اومدم گفتم من باید این دوره هارو پاااک کنم باید باید باید ، از فایل های رایگان شروع کنم قدم به قدم هدایت میشم دوره هارو میخرم… باورتون نمیشه، هدایت شدم کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم رو که توان خریدش رو داشتم خریدم و کتاب رویاهایی که رویا نیستند، وگوش دادن فایل های رایگان که خودش یه دوره س به نظرم قشنگ دسته بندی شده طبق موضوعات مختلف ممنونم ازت استادوخانم شایسته عزیز، از وقتی که دوباره شروع کردم به این شکل یادگیری و طی کردن تکاملم برای یادگیری، اصلا انگار من تواین مدت قبل هیچی نفهمیدم، کلا االان همه چیز رو بهتر درک میکنم، وانگار من کلا قبل این با استاد نبود گوش میدادم ولی نمیفهمیدم، چون روشم نادرست بود چون تو مدار نبودم، خیلی ام اوضاعم بد شد اوضاع مالیم بد شد، ولی دوباره شروع کردم از صفره صفر الان حالم به لطف خدا خیلی بهتره،خیلییی بهتر از هردوره ای توزندکیم، آرامش دارم، شغلی که مدت هاست دنبال پیدا کردنش بودم که بهش علاقه دارم رو بفهمم، فهمیدم چیه و دارم پلن میچینم واسه عملی کردنش و میدونم باید تکاملم رو طی کنم تا باز تو دیوار نخورم… دارم هروز بهتر شدنم رو میبینم وتحسینشون میکنم که قانون داره جواب میده، ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
سلام دوست گلم امیدوارم حالت عالی باشه
و بقول استاد میخوام با بیان این نکات اونو در ذهن خودم پایدارتر کنم
اول اینکه جهان ما جهان فرکانس هاست و بقول قران شما هر لحظه که توبه کنید امرزیده میشوید
و با تغییر فرکانس مدارهامون هم به همون نسبت تغییر میکنه و غیر ممکنه که ما رو خودمون کار کنیم و نتایج از همون روز اول هفته اول خودشو نشون نده ولی با توجه به قانون تکامل این نتایج به ارامی جوری که ما اونارو بدیهی بدونیم و جذابیت این جهان به همینه که اگر هوشیار باشیم زندگیمون یه جورایی خیلی ماجراجویانه و جذاب میشه برامون و همین که به این موضوع پی میبریم بیرون ز تو نیست انچه در عالم هست همه چی خودتی
ینی ما وقتی رو خودمون کار میکنیم اگر توجه کنیم کاملا میتونیم ببینیم که افراد شرایط موقعیت ها یه جوری داره میشع که ما قبلا تجربش نکردیم
فقط موضوع صبر و طی کردن قانون تکامل و کار کردن مداوم رو خودمونه که اون نتایج بزرگ ک نتیجه کار کردن و عمل به الهاماته برامون به صورت بدیهی و طبیعی و خیلی منطقی برامون بیوفته
شاد پیروز و موفق باشین❤️
سلام دوستان من مریم هستم و تا ه چند ماه با استاد آشنا شدم به لطف خدا ولی انقدر ذهن آشفته و داغونی دارم که اصلا گیج هستم که من کجا هستم و پشیمان که چرا زودتر با این معجزه ای الهی زودتر اشنا نشدم ولی با همه وجود دوست دارم زندگیم تغییر کند ولی خیلی آرام پیش میرود گویی چیزی نشدم برای من آرزوی موفقیت کنید تا به مدار استاد نزدیک بشوم به امید حق
سلام
خانم شایسته کامنت شما جامع و کامل بود وچنان ذوق کردم و از خداوند سپاسگزارم و قدردان زحمات شما و خانواده عباسمنشی هستم واقعا چند مدتی است که هدایت شدم به سایت شما آرامشی سراسر نور خدا را احساسسسسسس میکنم.درحین خواندن کامنت یه سری سوالها ذهن مرا مشغول کرده و این مشکل تمام دوستان هست که از نتایج خیلی کوچک روزانه والهاماتی که از خداوند دریافت میکنند اول که مطلع نیستند ویا کم ارزش می دانند خودم بارها الهامات و دستاوردهای کمی هم برام ایجاد می شود و حالم خیللللللللللللیییییییی عالی میشه سپاسگزاری برمبنای اجابت درخواست را انجام میدهم(جادار سپاسگزار خداوند وقدردان جناب ژوبیک باشم که چهار مرحله سپاسگزاری را عنوان کردند)
سپاسگزاری چهار گونه است
اول ، سپاسگزاری بر مبنای ایمان فعال به خداوند
دوم ، سپاسگزاری بر مبنای اجابت درخواست
سوم ، سپاسگزاری بر مبنای رویت نشانه ها در طول روز
چهارم ، سپاسگزاری عملی
الهی شکررررررررررررر الهی شکررررررررررررر
خوب الان زمینه رشد خوبی برای خودم و دوستان هم فرکانسی و برای رسیدن به کمال شایسته که هدف از خلقت خداوند هست لازم ضروری است یه برنامه تمرینی و همان فانوس زندگی و سوالات قبل خواب و بعد از بیداری حتما مدنظر مان باشد.
راستی خانم شایسته درحین نوشتن کامنت یه سری سوالها پرسیدند ویرای من گنگ هست وسوالات خیلی جامع هست اگر دوستان تجربه ای دارن که چه باورهایی داشتن و تغییر کرده و مکتوب کرده اند لطفا سوالات را واضح تر عنوان کنند تا بقیه دوستان روند تکاملی را طی کنند.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی وما بندگان شکرگزارررررررررررررررر
سلام به خانم شایسته عزیز
این متنی هست که تا الان بارها وبارها خوندمش
هر دفعه هم متفاوت از دفعات قبل درکش کردم… کلا یکی از دلایلی که من در عقل کل فعالیت دارم تا الان، مقایسه خودم با ورژن خودم در روزها و ماه های قبل هست…. تکامل… واقعا یه موضوعی هست که صبر میطلبه و اگر افسار ذهن رو در دستان خودمون نگیریم، همون ماه های اول ، چه بسا هفته های اول، از این مسیر خارج میشیم.
فاصله زمانی بین تغییر فرکانسها با نتایج فرکانسهای جدید… این موضوع نیاز به درک عمیق و بالایی داره.
اصل قانون که میگه ما در هر لحظه زندگی خودمون رو داریم خلق میکنیم… دقیقا این موضوع در مورد همه ما صحت داره که اوایل این مباحث رو قشگ و جذاب میبینیم و در قالب یه سری جملات زیبا… اما به میزانی که با خودمون قانون رو مرور کنیم و دنبال شواهد و الگوهاش و نشونه هاش در زندگی خودمون و بقیه باشیم، قانون رو درک میکنیم .
وقتی درک کنیم میتونیم ازش استفاده کنیم.
وقتی « قانون» رو «درک» کنیم، «باور» داریم که برای زندگی نیاز به مدرک و اطلاعات نداریم… بلکه فقط و فقط نیاز به «باور ، ایمان و توکل» داریم.
با باور و ایمان و توکل می سازیم و اتفاق میفته چون قانون اینه که بسازی و رخ بده… اما همین ایما و توکل و باور هم تکاملی هست و به میزانی که تمرکز روش بذاریم و در موارد مختلف ازشون استفاده کنیم، بیشتر در ما تثبیت و باورپذیر و ریشه دار تر میشن.
تمام تمرکز رو باید گذاشت روی اصل قانون و قانون تکامل / باورهای توحیدی/ عزت نفس و احساس لیاقت
سلام و درودها بر همه عزیزان دل ،
سوال زیبا و جواب های بی نهایت زیباتر
اجاره میخوام اول از طراح سوال سپاسگزاری کنم و در مرحله بعدی از جواب فوق العاده منظم و دسته بندی شده و پر از درس و حرف استاد عزیزم ، و جواب های پر شور و اشتیاق و پر از آگاهی دوستان ارزشمندم
استاد در اول پاسخ گفتند بزارید مرور کنیم تا برای خودم هم مروری بشه و چقدر این ی تکه به ظاهر ساده ب من درس داد ک خود استاد هم همیشه در حال رفرش کردن خودشون هستند ..اونوقت یکی مثل من اینقدر مغرور میشم به ی آگاهی نصف و نیمه ک چند ساعت ممکن در مورد ی آگاهی بدون عمل ب دیگران پند و نصیحت میکنم
امروز بزرگترین درسهایی ک گرفتم از این پاسخ ها هر چند بارها گفته شده اینه که ؛
۱. نتایج کوچکی ک بدست میاریم همان خواسته های آرزوهای دیروز ماهستند
۲. مقصد بهانه ست مسیر و لذت از مسیر خود خود زندگیست و رسیدنی وجود نداره
۳. اصل زندگی ما فقط و فقط باورهای ما هستند و لا غیر
۴. هر نتیجه متناسب با باورهای ماست
۵. هر چقدر رشد کنیم باز هم نیاز ب رفتن ب فرکانس بالاتر هست و همیشه چندین فرکانس ما با مدارهای بعدی فاصله داریم و هیچ سقفی برای این مسیر پر از لذت وجود نداره
۶. کوچکترین دستاوردها که به چشم نمیان همان خواسته های دیروز هستند .
۷.اطلاع از قانون به معنای باورش نیست
۸. عمل کردن و آبیاری و رشد نشانه ها پاسخ به باورهای درست هست.
۹. رسیدن به هر خواسته ای یعنی ما با آن خواسته هم فرکانس شدیم واین همون رشد و تکامل قدم ب قدم فقط نیاز ببینیم و با حس خوب سپاسگزار باشیم و لذت ببریم
۱۰. هیچ چیزی بدیهی وجود نداره و رسیدن ب هر چیزی و هر موقعیتی ک داریم یعنی رسیدن ب مدارهای بالاتر ، و اونجاست که هدایت خداوند ب شکل ایده .نعمت، برکت ،فرصت وارد زندگی ما می شود
۱۱. ایجاد باور جدید و رشد قدم ب قدم ؛ اصل تکامل است
۱۲. برای تغییر اساسی باور باید همه راههای برای حل مسایل بسته شود و هیچ شک و تردیدی نباید باقی بمونه
۱۴.بین آگاهی و باور فاصله های فرکانسی وجود دارد باید برای رسیدن ب اون باورهای صحیح باورهای مخرب و منفی را ریشه کن کنیم.
۱۵.در این مسیر تداوم و پایداری در ساختن باور و اقدام بسیار حیاتیست ..با هر کمکاری چند گام ب عقب برمیگردیم .
وفاداری ب مسیر خیلی خیلی مهم ؛ اگاهی،ریشه کن کردن باورها و ذهنیت های منفی ،رشد و تقویت باورهای صحیح ،دیدن و لذت بردن وسپاسگزاری بابت اتفاقات بسیار ریز و بدیهی ، دیدن نشانه ها و اقدام اقدام اقدام
۱۶. باور وقتی باور هست ک به شکل رفتار و نگرش در ما ظاهر شود
۱۷. بزرگترین نشانه تغییر باور رسیدن و ماندن هر چ بیشتر در ارامش ذهنیست هر چقدر طولانی تر در آرامش بمانیم به همان اندازه باورها قویتر است .
۱۸. وقتی باورها مون تقویت میکنیم خیلی مهم ک به مسایل و مشکلات هم به عنوان نشانه های رشد خود بنگریم ،باید بدون و شک وتردید به مسیر ایمان داشته باشیم .
۱۹.ایمان داشته باشیم ، جهان ما را وارد مدار دیگری میکند که در آنجا اتفاقات، شرایط، آدمها، ایدههایی را تجربه میکنیم که سبب میشود گام به گام خواسته های بیشتری را با لذت بیشتر تجربه کنیم .
۲۰.توی این مسیر خودمان را فقط با خودمان مقایسه میکنیم اکنونمان را نسبت ب قبل ، قرار نیست خودمان را ب کسی ثابت کنیم.
اینها فقط گوشه ای از آموزه های این فایل بود
خدایا بی نهایت بابت هدایتگرانی ک در مسیرم قرار داده ای سپاسگزارم.
دوست خوبم مدت زمانی که برای تغییرباورهایت روکه آغازکردی رانگفتی .شایدتوقع خودت ازخودت زیاده والان به خاطرعدم تغییر،حالت خرابه.البته ازنظرمن سن انسان هم خیلی مهمه چون منم اول کاری که شروع کردم به خاطربالارفتن سنم مقاومتهایی داشتم که خیلی باهاشون درگیربودم اولین مقاومت من این بودکه درخودم نمی دیدم که بتونم بعدخیلی احساس گناه وسرزنش سراغم اومده بودواین دیگه بدداغونم می کرد.ازدرون به نظرخودم داشتم تلاش براتغییرباورهاورفتارهام میکردم امادرواقعیت درگیرذهنم بودم که کلی افکارمنفی توش بودوهمین به جای حرکت منونگه توحال واحساس بدنگه می داشت که نمیتونستم واصلن نمی شدکه چیزجدیدی واردمغزم بشه .این احساس بد، کلاباهام بود،درعین حال فایل گوش می کردم وظاهرامطالب تازه یادمی گرفتم .بله به این روش من هیچ تغییری نمی کنم وبعدبه خودم نگاه می کنم میبینم که آیاباچندماه پیشم تغییری بوجوداومده ؟میسنجم ومقایسه میکنم وبه خودم میگم نه .واین حال منوبدترمیکنه .حتی پیش اومده که من به خودم میگم چقدخنگی چرابه جا،ازچیزایی که یادگرفتی استفاده نمیکنی .همین مسئله اعتمادبه نفس وعزت نفس منو،زیرسوال می بره وبعدمیگم اصلن ولش کن اینابه دردمن نمی خوره وکلن همه چیزومیزارم کنارودرآخرافسرده میشم چرا؟چون هم خودم هم دیگرانی که درجریان بودن تغییری ازمن ندیدن ومن خجالت کشیدم .خودموبه دردنخورخطاب کردم البته توخلوت خودم .همه ی اینهاباعث رفتارهای منفی وتکراراشتباهات مکررمیشه .
حالامن بعدازیه مدتی چکارکردم؟
اول ازهمه به خودم زمان، بلندمدت دادم نه کوتاه مدت منظورم فرصته بلندمدت .
دست ازکنترل خودم برداشتم .
دست ازسرزنش خودم برداشتم
هراشتباهی که میکنم رومی پذیرفتم ومی بخشیدم یعنی احساس گناه روازخودم دورکردم .
تمام توجه وتمرکزم رابرای یادگیری وآموزش گذاشتم .
ازتوجیه وتوضیح به دیگران که دارم روی خودم کارمیکنم، برداشتم.
هرشب قبل ازخواب برنامه ریزی برای فردامی کردم.
بعدازبرنامه ریزی ،شروع به سپاسگزاری ازداشته هام .
هرزمانی که فایلهای استادروگوش میدید، تنهاوبادقت گوش بدید،سعی کنیدشیش دونگ حواستون به سخنان گوهربارایشون باشه .
درکل باذوق وشوق گوش بدید.
ازخدابرای دریافت آگاهی های جدیدممدبجوییدتاکلام خداروازاستاددریافت کنید.
توجه خودتوازاینکه ببینی چقدتغییرکردی برداریعنی رهاباش وخودتووهمه ی وجودتوبه بالایی بسپاربعدیه دفه به خودت میای ،می بینی که چقدتغییرکردی .
سپاس ازاستادگرامی خودم که هرچی یادگرفتم ازدولت ایشونه .ممنون عشق من
خیلی عالی بود واقعا زیبا وانگیزشی بود
این پاسخ شما درون منم یه چیزایی رو حل کرد برام واقعا تشکر میکنم
خدای من باورم نمیشه حتی یک خط از این مقاله هزاران نکته توشه ،من شروع کردم این عبارت تاکیدی رو هزاران بار به خودم بگم که تمام اتفاقات زندگی من بدون استثنا حاصل باورهای من است رو بگم اما وقتی یک بار دیگه این مقاله رو خوندم دیدم اونجا نوشته شده تمام اتفاقات زندگی من بدون استثنا (واقعا )بدون استثنا حاصل باورهای من است و این یک کلمه (واقعا)چقدر به باورهای من کمک کرد اخه من عبارت رو میگفتم ولی ته قلبم قبول نداشتم و این یک کلمه تمام باورهام رو تغییر داد که واقعا تمام اتفاقات همه ی اتفاقات حاصل باورهامه …خدای من واقعا هزاران بار باید این مقاله روخوند
سلام .خیلی ذوق و شوق دارم که خداوند من رو بوسیله یکی از دوستان در سایت به این متن زیبا هدایت کرد ،تا حالایکبار خوندمش ولی مطمئنم اصلا شاید یک درصد هم درکش نکرده ام و هزاران بار دیگر باید بخونمش ،همین الان کف دستم با خودکار نوشتم تمام اتفاقات زندگی من بدون استثنا حاصل باورهای من است تا امروز میلیون ها بار اینو به خودم بگم ،صادقانه بگم من برای اینکه بتونم راحت دیگران رو محو صحبت های خودم بکنم و مورد تایید دیگران باشم فایل گوش میکردم که دیگران بگن اره ببین حامد چه حرفهای قشنگی میزنه ببین چقد اطلاعات داره و در این راه هم موفق بودم و فقط قشنگ صحبت میکردم اما من نتایج بزرگ میخوام و روزهاست که از خداوند میخوام منو هدایت کنه و اونم شنید و منو به این متن هدایت کرده ممنونم خدای مهربانی ها ،البته چند وقت پیش وقتیکه با خداوند داشتم حرف میزدم همش میگفتم خدای خوبم چرا من ساعت ها فایل گوش میکنم واحساسم خوبه ولی نتیجه ها بزرگ نیست ؟؟؟شاید باورتون نشه ولی وقتی خوابیدم تو خواب دیدم که یه نفر بهم گفت چون تو فقط داری فیلم بازی میکنی برای خودت و دیگران چون تو عمیقا احساست خوب نیست و فقط یه ماسک روی صورتت زدی ،از خواب بیدار شدم و ساعت ها شوکه بودم اره دقیقا این همون چیزی بود که من داشتم انجام میدادم و واقعا از درون حالم خوب نبود و فقط تظاهر میکردم و حتی خودمم گول میزدم ،اما از الان دیگه کلید دستم افتاد از الان سپاسگذار نتیجه های کوچیک هستم و همش به خودم یادآور میشم که ببین حامد قانون داره جواب میده ببین خداوند چطور هدایتی جواب سوالت رو داد و به این متن هدایت ات کرد ،گذشته ات رو فراموش نکن حامد از سلامتی گرفته تا روابط بسیار نامناسبی که داشتی درسته الان تنهایی ولی این تنهایی هزاران بار می ارزه به اون رابطه های نامناسبی که داشتی ببین دیگه هیچ فرد زندانی یا دعوایی یا ….تو زندگیت نیست یا هیچ دختره نامناسبی تو زندگیت نیست ،حامد خود زنی های با چاقو روی بدنت یادته ؟؟؟تو الان چقد با شخصیت شدی که همه میخوان کارهات روبرات انجام بدن ؟معامله ماشین ریو یادته حامد ؟؟؟؟حامد اجازه بده تکامل طی بشه تو به ثروت بعیرالحساب خواهی رسید چون بارها در گذشته تا یک قدمی رسوایی و مرگ رفتی ولی اتفاقی برات نیوفتاد اما الان با ارامش و لذت واینکه خواسته هات رو داری زندگی میکنی و از مسیر لذت میبری ……دوستون دارررررم همتون رو دوست دارم ،در مورد روابط هم بگم تمام افراد نالایقی که در زندگی من بودن در گذشته اونها خوده من بودن که جهان بهم نشونشون میداد و تو زندگیم بودن اما الان اینقدر تنها میمونم و از تنهایی لذت میبرم وخودم رو دوست دارم و اصلاح میکنم تا جهان که آیینه منه یکی مثخودم رو به زندگیم بیاررره خیلی حالم خوبه ،خدایا شکرت که خواهر زاده کوچولوی من باران عزیزم نزاشت بخوابم اومدم تو سایت و به این آگاهی ها هدایت شدممممم ….من عاشق تمام مردم جهان هستم
سلام به دوستان گلم.بعد از یکسال و نیم کار روی این قوانین و فایلهای دانلودی که هرکدومو هزار بار گوش دادم،امروز خیلی جدی،با عصبانت و دعوا از خدا راهنمائی خواستم و به این صفحه هدایت شدم.نتایج زیادی داشتم این مدت ولی دنیال نتایج بزرگ بودم که در همه موارد ،رابطه و مالی به طرز عجیبی برام نشده.مثلا از چندین نفر طلبکارم که حتی با پیگیری اونها جلسه توافق میذاشتم ولی نمیشد،همه شرایط برای یک وعده آشنائی در روابط جور میشد ،ولی نمیشد.همگی به طرز عجیبی که حتی چند نفر بهم گفتن نحث و طلسم شده کارات.و من روی خودم کار میکردم که نپذیرم این افکار رو.ولی واقعا جوابی نمیگرفتم که چرا؟؟؟؟چیزهایی که به راحتی میتونه بشه،،واسه من خیلی مسخره،،،نمیشه.دوس دارم نظارتونو بدونم .شماها خیلی خوبین😥.حتی گله به هیشکی نکردم و اینجام با کلی اکراه این جملات منفی رو گفتم.و اما در مورد هدایتم به این صفحه…
بچا هر کدوم از کامنتاتون انگار دقیقا واسه من نوشته شده.حتی فقط جای اسم شما،،اسم من نوشته میشد،،،انگار دقیقا خدا داره باهام حرف میزنه.فکر میکنم از قوانینی که من کار کردم تا حالا ۸۰درصدش رو ماسک بودم یا شاید داشتم قانون رو تست میکردم ببینم جواب میده یا نه…و این یا نههههه،،،همونیه که نشون میده ایمان نداشتم.
امروز درک کردم وقتی استاد میگه هرکدوم از کامنتای بچا صدتا کتابه،،یعنی چی.
پیشاپیش از نظراتتون سپاسگذارم🙏🏻🌹
دوستتون دارم .زندگیهاتون پر از سلامتی و آرامش و ثروت🌹🙏🏻
سلام به استاد عزیزو دوستان خوبم
یک تردیدی خیلی بدی در مورد موضوعی به دلم افتاده بود هر چقدر تلاش میکردم نمیتونستم این حس بد رو از خودم دور کنم تا اینکه به این سوال و پاسخ هدایت شدم و چقد قشنگ جوابم رو گرفتم و الان حس خوبی دارم و اروم شدم. ممنونم از استاد و از گروه تحقیقاتی عباسمنش. خدایا شکرت خدایا شکرت
من شخصا باورهایی را که میخوام بسازم اینجوری برای خودم تفسیر کردم با این سوال اصلا باورها رو چطور بسازم و چطور جایگزین کنم ؟ بعد یه درکی از باور رو برای خودم ایجاد کردم که توی ساختن باور درست بهم خیییییلی کمک میکنه
متنی که خودم برای خودم نوشتم از این تعریف رو دست نخورده قرار میدم شاید جمله بندیش خیلی جالب نباشه ولی احساسی که برام ایجاد میکنه فراتر از ترتیب کلمات و ساختار جمله هاش هست.
“قرار نیست ضمیر ناخودآگاه خود را با باورهای قدرتمند برنامه نویسی کنی ،ضمیرناخودآگاه تو قبلا با برنامه های قدرتمند از طرف خدای تو برنامه نویسی شده به صورت ویژه.توی قرآن خداوند به پیامبر میگه تو بشارت دهنده ای تو بیم دهنده ای….ما از قبل همه چیز را میدانیم پیامبران برای یادآوری انچه میدانیم ،فرستاده شده اند.پس قرار نیست برنامه ضمیر ناخودآگاهت را از نو بنویسی،تو قراره برنامه هایی که خودت از سر ضعف،ترس،ناامیدی،حقارت،خودکم بینی وجهل ،به برنامه های خدا ترجیح داده ای را غیر فعال کنی وآن برنامه ها رو که غیرفعال کنی،برنامه اصلی و پیش فرض،بصورت اتوماتیک اجرا میشه.مثل شخم زدن زمین که لایه زیرین را بالا میاری چون لایه زیرین پراز مواد معدنی خالصه….ضعیف ها درمقابل قدرت ،خار و خاکسار میشن.
اونا ریشه نیستن ….تو قدرتمند خلق شدی،برنامه نویسی شدی با تمام نعمت هایی که برازنده توست.مهیا شده ای.
وقتی این را باور کنی و بدانی انرژی خیر ،انرژی برتره،انرژی مثبت انرژی خالصه،اونوقت مثل گردی که از روی نور برداشته بشه،مثل ابری که از روی خورشید کنار بره،مثل پرده ای که از پنجره کنار زده بشه ،تو غرق در عشق میشی عشقی که نیاز نیست تو اونو وارد کنی،اون از قبل بوده ،نیاز به دعوتش نیست اون خود صاحب خانه س.عشق را به قلبت دعوت نکن ،تو حضور پیدا کن. به مقامش درآی
برای همیشه بودنش را سپاسگزار باش.اصالت را تعظیم کن و عشق را دوباره و دوباره تر تجربه کن.
باورهای قدرتمند را نساز ،اونا از قبل ساخته شدن برات،تو مهیا شده ای از قبل،تو تجهیز شده ای.فقط بزار پرده کنار بره،بزارباد ابرهارو از خورشید دور کنه.نوری که همیشه بوده را ببین.
این، اون عظمتیه که خدا میگه از روح خودم،در تو دمیدم.
تو روح را در خودت داری،نورآسمانها و زمین در قلب توست….کجا بدنبال نوری؟کجا به دنبال عشقی؟
مهمان های ناخوانده رو بیرون کنی،صاحب خانه را میبینی.
به افتخار وجود همیشگی اش ،پایکوبی کن.
مست شو چون وقتی تو مستی جهان بر مستی تو مدهوش ؛و بیقرارِ خدمتِ به توست.”
استاد عزیزم سلامت میکنم و عشق خدا رو هر لحظه افزونتر به قلبت خواهانم از خدا،خدایی که تو اونو یادم دادی که ربم،عشقم،نفسمه،اونی که انقدر بهم نزدیکه از رگ گردن نزدیکتر
خیییییلی دوست دارم بهترین بنده خدا
اینجوری وقتی میخوام باور بسازم پیش خودم میگم خوب خدا اصل رو از قبل یادم داده اونا حس خوبی رو بهم میده قدرتمندم میکنه خدا بیشتر از من میخواد تا باورش کنم و مقاومتم در برابر تغییر باورهای ناخالص و دروغ و ضعیف کننده کمتر میشه .باورهای درستم را به صفات خدا وصل میکنم مثلا اگه خدا گفته من ثروتمندم من غنی هستم باور اینه ثروتندی خدا رو زیر سوال ببرم رو گناه میدونم و مدام ازش میخوام که نشانه های ثروتش را برام واضح و واضحتر کنه تا بتونم و قدرت کنار زدن پرده رو پیدا کنم.
گرفتی چی میگم ؟😂😂😂چقدر سخته الان نمیتونم بهتر از این توضیحش بدم
پروین عزیزم
چقدر لذت بردم و چقدر دلم غرق در شعف و شناخت شد
چقدر حس نزدیکی ب قلبم و روحم بیشتر شد
چقدر راه های شناخت راحتتر و نزدیکتر شد
سپاسگزارتم
سلام دوست عزیزم کامنتت بسیار عالی و تأثیرگزار بود واقعاً استفاده بردم مدتها بود دنبال این باورهای عالی می گشتم و اینجا جوابمو دریافت کردم نکته ای که لازمه اینجا یادآور بشم اینه که ماباید عشقو دعوت کنیم تا عشق واقعی و درون ما زودتر فعال باشه باید آرامشو از بیرون دریافت کنیم از نعمتهای فعلی زندگیمون از داشته هامون تا آرامش درونی با اساس واقعی خودش مچ بشه ما باید ثروت را از بیرون دریافت کنیم نشانه هایش را ببینیم تأییدشون کنیم سپاسگزار باشیم تا باز ثروتهای درونی فرصت ابراز داشته باشن و همه چیزهای زیبا و عالی را در بیرون هم ببینیم آنوقت پرده ها کنار زده میشن آن قصرهای رویایی آن الماس و گنج ها خودنمایی میکنن و آن آرامش ابدی فرصت حضور پیدا می کنه برای همه عاشقان حقیقت و ثروت و آرامش واقعی ،ارزوی خوشبختی و ثروتمندی و سلامتی میکنم .
خداروشکر به خاطر این فضایی که ایجاد شده تا انرژی از هم بگیریم و با هم رشد کنیم.ممنون که وقت گذاشتی و کامنت منو خوندی
سلام به همه دوستان واستاد عزیز و خانوم شایسته وای چقدر خوشحالم امروز دوروزه که فقط توهمین صفحه باورها هستم چقدر حالم را عالی کرده چقدر تجربه ها بهم قوت قلب میده اصلا دوست ندارم از این صفحه بیرون برم تمام کامنتها با عشق میخونم و لذت میبرم کلا دورزوه کتاب خوندن رو گذاشتم کنار فقط از این تحربه ها درس میگیرم ممنونم از همتون ممنونم از جهان هستی که الان این لحظه اینجا هستم ممنونم از استاد عزیزم و اینکه تو این دوروز که دقتم زیاد شده به خدا قسم یه اتفاقات قشنگی برام میفته هرچند کوچیک ولی انگار کل دنیا رو بهمدادن و همش میگم ببین شیرین قانون داره جواب میده میگم ببین استاد میگه از چیزهای کوچیک شروع میشه و ایمانم قوی تر میشه خداروشکرت عاشقتونم شاد باشید 🙏🙏🙏💜💜💜💜
سلام دوستان عزیز،یک احسنت و یه دنیا عشق برای گروه تحقیقاتی عباس منش عزیز
به نظرم به جای زمان گذاشتن برای انواع کتاب های موفقیت
و دوره های اساتید مختلف،از دل همین جواب های گروه تحقیقاتی استاد عباس منش عزیز میشه کتاب ها نوشت و موفقیت بسیار کسب کرد اگر چندین بار این مقاله وکامنت ها رو با دقت خوند و با تلاش و تکرار وتمرین به هر چی که بخواین می رسید به دلیل اینکه این آموزش ها وقوانین و گفته ها بر پایه قوانین و حقیقت جهان هستی میباشد،باشد که تامل وتفکر کنید
تشکر از گروه تحقیقاتی استاد عباس منش عزیز
باسلام مهدی هستم
من دوره ثروت یک استاد رو گوش دادم و سه ماه تعهد دادم و واقعا تو این سه ماه هم بیشترین کاری که باید روش متمرکز میشدم همین دوره بود و برای منی که تازه از یه دوره ی افسردگی ناشی از شکست مالی به این دوره و نتایج مالی خیلی خوبی که حداقل برامن چشمگیربود رسیده بودم معجزه ای به تمام معنا بود منی که میگم افسرده شده بودم و با استارت این دوره که میتونم بگم کم کم خودمو پیدا کردم شادی درونیم که گمش کرده بودمو پیدا کردم
خلاصه من بعداز تعهدی که بخودم داده بودم که سه ماه فیکس پیش ببرم و شاید بالغ بر بیست بار دوره رو دور کرده بودم گم کم خوردم به گفتگوی ذهنم که چرا نتایج بالاتر نمیاد و از بیست وپنج آذر 1400تا الان که نهم فروردین1401هستش همچنان ادامه میدادم حدود یه هفته ای میشه که داشتم به مسئله چرا چرا چراوچرا های ذهنی میخوردم که چرا نتایج بزرگ نمیان
الان که خوندم پاسخ بالارو کنف یکون شدم و دلیل تمام این اتفاقات رو در خودم فهمیدم و با ورود به سایت مستقیم رفتم رو فایلی که استاد میگن شیطان میتونه بیادوسط بهشت و اونجا رو برات با یه مسئله ی کوچیک تبدبل به جهنم کنه و تو نبینی چه بلایی این دشمن دیرینه داره سرت میاره و بعدازونجا هدایت سدم به این سوال وپاسخی که خودش برای من یک پکیج کامل بود
خدا حفظتون کنه برای ما وانرژیه متقابل براتون میفرستم باورکنید میخوندم و موهای تنم سیخ میشد بخدا ازشدت ذوق میخواستم بعضی جاها گریه کنم که خدا دستتو ول نمیکنه. تو اگه بخوای خدا مشتاقانه کمکت میکنه نشانه هاشو میفرسته پاسخ سوالاتتو میده گیراتو رفع میکنه امید میبخشه شعار تسلیم نشوی مانی خوشبین از دیشب مدام داره برام زمزمه میشه خیلی درشت جلوی چشامه و این لایو که امروز ازاستاد دیدم دقیفا بهم ثابت کرده که مسیرت درسته قلبت درست داره بهت میگه که تو مسیری رو ریلی فقط ادامه بده بزار تکاملت طی بشه بزار الهاماتت برسه قوی عمل کن تو توی بغل خدایی برو جلو نترس خدا غقط میخواد لبینه تو چقد با توکلت و باایمانت به خودش شجاعانه پا پیش میزاری کمک کردن وموفقیتت جایزه ی گوش دادن به ندای قلبت و احساساتته
الهی شکر که آگاهی از جنس حقیقت بهم دادی و میرم که فققففط رو باورام جدیتر کار کنم ممنونم ازتون
به نام خداى مهربان و هدایتگر
سلام
عالى بود ، منم این مشکل رو دارم و توضیحات عالى بود ، تا الان دو بار این متن رو خوندم و فکر میکنم بارها و بارها باید این متن رو بخونم .
آنجایى که از خانه کلنگى صحبت شد دقیقا یاد خودم افتادم ، خدایا شکرت که همیشه هدایتم میکنى .
دقیقا همینه ،اول باید بپذیریم که همه اتفاقات و افراد و شرایط و موقعیت ها بواسطه فرکانس هاى ما وارد زندیگیمون میشه و فرکانس هاى ما حاصل باورهاى ماست .
اصلى که همیشه باید بارها و بارها با خودمون تکرار کنیم تا فراموشمون نشه. مثلا در زمینه روابط همیشه تمرکزم روى رفتازهاى طرف بوده تا اینکه خدا هدایتم کرد به کامنت یکى از بچه ها و بعد این متن که اصل باورهاى منه و من دارم مثل کسى که فقط داره از این صندلى جابجا میشه و میره روى صندلى دیگه ، در اصل مشکل صندلى ها نیست ، مشکل منم .
و اینکه ما به اندازه اى که روى خودمون کار مى کنیم و روى باورهامون کار مى کنیم نتیجه مى گیریم . و باید همون نتایج کوچک رو ببینیم و خودمون رو تحسین کنیم و تبریک بگیم تا ایمانمون قویتر بشه که ما با تغییر باورهامون به این نتایج رسیدیم . هر چقدر بیشتر روى باورهامون کار کنیم نتایج بیشتر بیشتر مى شود . این اصل رو باید بدونیم که هر چیزى روند داره و ما باید تکاملمون رو طى کنیم.
سلام و عرض ادب خدمت همه همراهان عزیز من تجربه شخصی خودم را می گم در مورد مواد مخدر من از سن ۱۷ سالگی مواد مخدر آشنا شدم اون زمان سالی یکبار مصرف میکردم و حتی نمی دونستم چه جوری باید مصرف کنم ابزار آلات مصرف رو چه جوری درست کنم از کجا باید تهیه کنم اما به مرور چون واقعا لذت بخش بود اولش با اشتیاق شروع شد رفته رفته وقتی سنم به ۳۱ ساله ای رسید نیون زمان حرفه ای شده بودم و خودم موادم رو تهیه می کردم به صورت حرفه ای مصرف میکردم و وقتی به خودم اومدم دیدم که در شروف طلاق هستم بدنم رو به زوال رفته ورشکسته مالی شدم روابط نابود شده به شدت افسرده شده بودم از کارم اخراج شده بودم و خلاصه توی این مسیر غلط دوره تکامل خودم رو خیلی قشنگ سپری کرده بودم تا به این درجه از خفت و بی ارزش ترین درجه و میگویی که درجه حیوانی نزول کردم و و اما تقریباً ۶ سال از این لول و این درجه پست های میگذره و خدا را شکر از سال پیش وقتی چک و لگد مواد رو خوردن به اندازه کافی تصمیم گرفتم که تغییر کنم و اونجا بود که گفتم یه جای کار میلنگه زمانی که تغییر کردم بهم گفتن حسین تو یک شبه به این نقطه نرسیدی که بخواهی شب هم آدم قبل بشی باید توی تمام جنبه های زندگی اول باطن تغییر کنید و من شروع کردم به تغییر کل الگوهای رفتاری طرز صحبت کردن نوع خوراک نگرش نوع بینش و کلیه ابعاد وجودی و الان تقریبا ۶ ساله که پاک هستم و این رو مک می کنم به جواب سایت استاد عباس منش در رابطه با این موضوع اما من هم مثل این دوستمون بعد از ۵ سال پاکی برگشتم به اون چیزی که خودم می خوام یعنی نه اون چیزی که اصل و اساس تغییر من بود من شروع کردم به جمعآوری اطلاعات و دانش از این انجمن به اون انجمن و این شد که باز افسردگی اومد سراغم و بقیه ماجرا را بهتر می تونید حدس بزنید شما این شد که با سایت عباس منش آشنا شدم و تغییرات دوباره شروع شد اما دیگه میدونم که عجله ای در کار نیست و این روند مادام العمر است و با کسی مقایسه و مسابقه ندارم و زندگی و تمام مسائل آن را و تمام مسئولیت زندگی خودم را به عهده گرفتم به انگشت اشاره به بیرون نیست و همیشه با خودم میگم و هر لحظه حسین الان توجه و تمرکزت روی چه چیزی است اگر احساسم خوب بود در لحظه یعنی دارم راه درست میرم اما اگر خشم کینه حسرت سنجش مقایسه غیبت حقارت جنگ با خود سرزنش خود و دیگران خود برتر بینی ناسازگاری قهر کردن تقصیر را به گردن این و آن انداختن افسردگی ناامیدی نیمه کاره رها کردن و بی نهایت مثال دیگه که خودتون بهتر می دونید من چی میگم اگر هر کدوم از این احساسات روداشتم یعنی یک باور غلطی در وجود من است که باید درست بشه امروز تصویری که از خودم دارم یک تصویر دوست داشتنی دیگه توقعی از هیچ بنده خدایی ندارم و می دونم که همه چی دست خودم و خدای خودم است و لاغیر من هنوز هیچ بستهای از آموزشهای استاد رو نگرفتم اما خودم و همسرم یک ماهی هست که شروع کردیم به انجام عملی فایلهای رایگان مثل توجه به نکات مثبت احساس خوب مثل توکل فقط بر خداوند الان تغییر رو در تمام جنبه های زندگی دارم به شدت احساس می کنم و هوشیارانه به دنبال نشانه های خداوند و هدایت و حمایت خداوند هستم و سپاسگزار خداوندم اولین چیزی رو که من خودم توش مشکل دارم اون اعتماد به نفس که من این را حتما میگیرم بعد برم سراغ ثروت ۱ و بقیه موارد تا ببینم کدومشون به من الهام میشه این طور که گفتم خودم نخواستم ولی اون قسمتی که میزنه من را هدایت کند روی ساعت نیرویی که زدم چند روزی فقط همینا رو برای من بیاورد بالا اما از اونجایی که من تقریباً بدهکار هستم ۱۲ میلیون تومان اول قول دادم به خودم که به قول استاد هیچ بدهکاری نداشته باشم و توانایی پرداخت راحت دو رو داشته باشم بعد دوره رو بخرم بازم از همتون تشکر می کنم همتونو دوست دارم عاشقتونم
و این واقعا بی انصافیه که اگر نخوام به این موضوع اشاره کنم که من باور کنید که این جوابی که سایت به این سوال دوستمون داد رو فقط همین رو اگر انجام بدم تمام کار از نظر من همه چیز در دل این جواب نهفته است
سلام حسین جان
احساس میکنم شما هم مثل من که درگیر اعتیاد بودم مدتی از عمرت را درگیر اعتیاد بودی.
دوست خوبم من ۱۶ ساله که به لطف خداوند پاک هستم.
اما از زمانی که با استاد آشنا شدم پنجره خوشبختی به رویم باز شد.
من نیز با همسرم در سایت هستیم.
خوشحالم که دوستانی با عشق و هم مدار دارم.
سلام دوست عزیز من هم ۲۴ سالم دارم و از ۱۸ سالگی درگیر اعتیاد بودم الان پاک هستم امیدوارم دیگ هم برنگردم و بتونم کنترل کنم و زندگی ک لایقش هستم رو با کمک خداوند متعال بسازم امین
سلام حسین جان
درود ب تو و همت بلندت
تبریک ب همسرت و خودت
منم کاملا باهات موافقم در مورد این فایل آموزشی ،کل مطلب همین ،کل قوانین همین فقط تمرکز تمرکز تمرکز واقدام و اقدام و اقدام لازم
پایدار و تندرست و ثروتمند و سعادتمند باشید.
باسلام به دوستان عزیز من دو بار متنو حوندم بار دوم خیلی بهتر درک کردم و مطمئنم هر بار حونده بشه مطالب جدیدی برحورد میکنی ممنونم از دوست عزیزم که به این زیبایی جواب سوالو دادن از حوندنش هم لذت بردم هم به آگاهیام اضافه شد ومنی که با این دوستان تازه آشنا شدم واین اولین نظریست که بابت کامنت دوستان عزیزم میدم خیلی خوشحالم ودر خود این باور را ایجاد کردهام که منم میتونم به این خوبی وآگاهی کامنت بنویسم فقط باید دوره تکاملم رو طی کنم و بر این اصل که دوست حوبم توضیح دادن باید پایبند باشم به امید آن دوز.موفق باشید.
با سلام
به نظر من تا زمانی که نتونستید افکار مثبت داشته باشید اصلا بی فایده هست یعنی وقتی نگاهت به کوچکترین مسائل هنوز منفی پس نمیتونی انتظار داشته باشی بعد از تلاشت جواب مثبت و درست بگیری اولین تلاش باید باید تغییر یدگاه بصورت واقعی باشه واعتماد کنیم به انچه که میگیم وداریم براش تلاش میکنیم..
سلام وصدسلام خدمت خانم شایسته عزیز واستاد گرامی
واقعا انسان لذت میبره ازاینهمه آگاهی ونمیتونیم تحسین نکنیم چرا که شایسته تحسین هستی.
اما من هم نظر خودم را مختصر درمورد سوال مینویسم
اینکه شما داری تلاش میکنی برای تغییر باورهاتون،ملاک نمیشه که باورها عوض شده باشه ،واینکه گوش کردن فایلها ملاک نمیشه که باورها عوض شده باشند،درصورتی که نتایج فقط وفقط با تغییر باور ها رخ میدهد وتغییر باورها هم ازطریق تغییر رفتاررخ مینماید وبا تغییر انها نتایج آرام آرام خودش را نشان میدهد.
موفق وپاینده باشید درپناه ایزد منان ان شاالله
شما مطمئنا به نیت رسیدن سریع و بدون وقفه به اهدافتان دوره ها رو تهیه کردید در حالیکه استاد بارها بارها از طی تکامل و قدم به قدم پیش رفتن صحبت میکنه شما به محض اینکه هر دوره ای رو تهیه کردید بدون شک نشانه هایی هر چند کوچک براتون پیش اومده که قطعا به اونها توجه نکردید این نشانه ها خیلی میتونه کوچیک حتی یکی بودن ساعت و دقیقه های ساعت گوشیتان باشه حتی در این حد کوچک اگه برای این نشانه های به ظاهر کوچیک ذوق زده نشید و سپاسگزار نباشید روند تکامل رو قطع کردید و نشانه ها و خواسته هاتن بزرگ و بزرگتر نمیشن به هر نشانه هر چقدر کوچک آلارم نشون بدید این آلارم همون حس خوب و سپاسگزاری برای اون خواسته و نشانه به ظاهر کوچیکه انشالله موفق باشید ……………و زندگیتان پر از حضور خداوند رحمن و رحیم
با سلام :
به اندازه ای که به فایل ها توجه می کنی ، به همان اندازه باید متوجه و مُلاحظه یِ درون و احساسِ خود باشی ، آنها باید با حِس و حالت ترکیب شوند ، و تداومِ اتحادِ این دو سرانجام نتیجه را برایِ ما رونمایی می کند
درجه اطمینانی که نسبت به ابعاد وجودی خودت داری
همان درجه اطمینانی است که نسبت به خواستههای خود دارید
آیا به آن بعد دلخواه خودت رسیده اید ؟
آیا احساسات متناسب به دلخواه خود شده است ؟
آیا فرم و شیوه نگرش هایت دلخواه خود شده است ؟
آن شکل دلخواه ای که از خود ساخته ای مبنای میشود که چقدر مسیر و هدف دلخواه را دریافت کرده ای
اگر به احساسِ لحظه ای توجه نشود ، مانندِ آن است که بذرهایی در زمین بِکاری ، و آن را آبیاری نکنی ، و مُنتظرِ محصول بمانی
اگر به احساس توجه نشود و روی فایل ها کار شود ، اما احساسات خام باقی بماند ، تغییر و دگرگونی رُخ نخواهد یافت .
تغییرات از تغییرِ حِس و احساسات شروع می شود ، چون احساس رابطه یِ جسم و روح است و هر وقت بیشتر وزنه یِ احساسی مان خوب باشد ، نشان از ارتباط و اتحادِ بینِ جسم و روح است و در حالِ دگرگون شدن هستیم
ممکن است در طول مسیر مرحله خالص کردن خود را انجام نداده باشید و هر چقدر که هم روی خودکار کنی آن لَکه های ناخالصی میتواند تمام عملکرد تو را از بین ببرند
مرحله یِ خالص سازی :
یعنی از بین بردن کینه ها
از بین بردن نفرت ها
از بین بردن نگرانیها
از بین بردن غمها
از بین بردن ترس و استرس ها
این مرحله چسبیدن سخت به خواسته ها
و این جدیتی که شما انجام داده اید ،
کاملاً عکس مرحلهای رهایی است
آیا به مرحله رها شدن رسیده اید ؟
مرحله رها شدن یعنی ایمان به اینکه :
همه چیز هست
ایمان به اینکه خواسته در دست من است
اما من می خواهم از این مسیر لذت ببرم
رها باشم
و عشق بورزم
چون انسانها همواره در طول مسیر
با دو بُعد زندگی می کنند و
انسان ها در دو بعد مختلف در حال زندگی کردن هستند
یک بعد ذهنی و
دیگری بعد جسمی
اغلب و همه زندگی در آن سطح جسمی همه چیز و همه کاره می دانند ،
در صورتیکه هر آن زندگی که در بعد ذهن و ارتعاشات شکل بگیرد ، آن معنای زندگی و آن داستان زندگیِ آینده ات می شود
به خود بیاموزیم که زندگی را در سطح ارتعاشات زندگی کنیم
به خود بیاموزیم که قبل از رسیدن به هر مقصد و هر هدفی که ارتعاش آن را در خود خلق کنیم
چون جهان پاسخ دهنده یِ ارتعاشات و زندگی تو در ابعاد ذهنی است
جهان از تو تلاش سرسختانه نمیخواهد
چون با تو سرسختانه برخورد میکند
جهان از تو باورها و نگرش ها را میخواهد
آیا باورها و نگرش ها در شما بنیادین شده است.
علامت بنیادین شدن باورها را تنها خود می توانید ببینید و درک کنید
تنها خود می توانی ببینی دچار احساساتِ خوبِ مقطعی میشوی یا نه
بر احساس خود مسلط هستی ؟
و زمانی که احساس منفی می شود نگران میشوی
و چقدر خود را همراستا و و هم فرکانس با منبع میکنی
که ابزارِ این هم راستایی افکارت است
در این صورت ، بدان که باورها در تو بنیادین شده است
دیگر اثرات وابستگی از تو گُم شده است
و محیط و شرایط بیرون بر تو اثری ندارد
و افکار و باورهای منفی اطرافیان که روزی تو را به هم بریزد دیگر بر تو اثری ندارد و نشانه آن است که باورها در تو بنیادی شده است .
وقتی که دیگر ، نگران هیچ خواستهای نیستی
و ایمان داری که محصول در فصل مشخص خود برداشت می شود ، نشانه یِ آن است که باورها در تو نهادینه شده است
و نهادینه شدن این باورها
این پیام را به تو می دهد که تمام کارهایی که در مسیر رسیدن به خواسته ها انجام می دهید را درست انجام داده ای
و در نبود این نشانه ها
نشان از آن دارد که شما مسیر را با جدیتِ سرسختانه میدهی
باز هم به این گفته میرسیم که همواره جهان با تمرین کردن و گوش دادن های تو هیچ کاری ندارد ،
جهان با تلاشهای تو هیچ کاری ندارد
جهان با این کار دارد که همزمان چه ارتعاشات و چه فرکانس هایی را به سمتش فرستاده اید
اگر آن ارتعاشات و فرکانسها مورد توافق خودت است و حِس و حالت را خوب میکند ، بدان که حالِ جهان را نیز خوب می کند و جهان پاسخی مثبت به تو پس میدهند
پس :
ابتدا لازم است که به آن وجودِ علاقه مندِ خود دست بیابیم ،
قبل از اینکه جُستجوگرِ علاقه و نتیجه یِ خود باشیم ،
باید خلق کننده یِ آن وجودِ علاقه مندِ خود باشیم
نگاهِ به علاقه یِ بیرونی
هرگز نباید از نگاهِ به علاقه یِ به خود ، پیشی بگیرد
کار کردن رویِ خود ، نگاه کردن به مقصد نیست
کارکردن رویِ خود ، خلق کردنِ آن مقصد است
کار کردن روی باورها را یک برنامه ی جدی و سر سختانه
ندانیم ، چون جهان با ما با سرسختی برخورد خواهد کرد
اکثریت ، این بلا را سرِ خود می آورند و آن را یک پروسه یِ جدی در نظر می گیرند
کار کردن روی خود و باورها را مثلِ غذا خوردن ، مثل آب خوردن ، مثلِ خوردن میوه ، را یک نیازِ ناخود آگاه بدانیم ، یک عادت بدانیم ،
زمانِ خواصی را برای آن در نظر نگیریم ، بی زمان و با هر لحظه باورهای خود را گره بزنیم
باور کُنید که نتایج رُخ می دهد
اما ما آنها را زیرِ چشم نمی آوریم
هر آن نتیجه یِ کوچکی را که زیرِ چشم نیاوریم ،
آن علاقه یِ به خود ، کاهش می یابد
و ذهن تنها به نبودِ آن نتیجه یِ اصلی خود را می دوزد
در صورتیکه به سیلِ عظیمِ نتایج کوچک نگاهی ندارد
دوستِ عزیز :
هر آن لحظه ای که یک فکرِ مثبت به ذهنت خطور می کند
نتیجه را با خود و چسبیده به خود به همراه دارد
باید در طولِ مسیر ، چشم به هر لحظه یِ خود بدوزیم
مقصد دست یافتنی است
آن چراغِ باورها که روشن شد
تنها کافیست همان چند مترِ رو در رویمان را روشن کند
آرام آرام ، تجمع همین افکارِ ساده ، و با تداوم ، به مقصد خواهیم رسید .
هر چقدر هم که چشم وگوشَت متمرکز بر فایل ها باشد
باید بیشتر از آن ، متوجه یِ احساسی که در زمانِ تمرکز و توجهاتت رُخ می دهد ، باشی
ابزارِ فهم و درکِ تو و راهنمایِ هر لحظه یِ تو ، احساساتت است .
اگر به اندازه یِ دلخواه و قابلِ قبولِ ذهنت
، به احساست توجه کُنی ،
هر لحظه ای در حالِ کسبِ نتیجه هستی ،
همین که احساس را تنظیم می کنی
و جویایِ آن می شوی ،
با منبع ارتباط برقرار می کند
و این نتیجه می شود .
ممکن از ما در طول مسیر حرکت کنیم
عالی ترین شیوه به زعمِ خودمان رویِ باورهای خود کار میکنیم اما میزان و تجمع شَک ها فراتر از اطمینان می باشد
که در مسیر داریم
در طولِ مسیر چقدر متوجه یِ روابط خود با خود و دیگران
شده اید
فایل ها را با اقتدار گوش می دهید
نگاه می کنید
ارتباطی عالی با فایل ها برقرار می کنید
اما در کنارِ این ارتباطات چقدر با خود ارتباط برقرار کرده اید
چقدر جویایِ رابطه با منبعِ درونِ خود شده اید
اغلب در طولِ مسیرِ کار کردن روی خود ، خود را فراموش کرده اند و آن قدر وابسته به فایل ها می شوند که از آن شُکوهِ وابسته بودن به خود دور می شوند و فکر می کنند رویِ خود کار کرده اند
باید فایل ها را زندگی کرد
هر آن علاوه بر دیدن و شنیدن ،
دستانِ عمل کردن و با خبر شدن از احساسات بیدار باشد
متوجه احساس
متوجه شک ها
متوجه صلح با خود
متوجه دوست داشتن خود
متوجه عشق ورزیدن به خود.
شاد و سلامت و خوشبخت باشید .
سلام
جناب ابودردائی
چقدر ازشما سپاسگزارم ، چقدر راحت و ساده
مفهیم و سوالات ذهنی من در پاسخ های شما جواب داده شده ،
واقعا قابل تحسین هستید
از شما خواهشی دارم لطفا نحوه تغییر نگرش و توجه خودتون رو در شرایط ذهنی و موقعیتهای روزمره منفی با مثال برام اگر مقدور هست توضیح میدید
بی نهایت سپاسگزارم
سلام خوبید من زمان زیادیه که عضو سایت هستم فایل ها رو گوش میکنم ،توحید عملی رو گوش کردم و فایل فقط روی خدا حساب کن اما نمیدونم باید چطور باور بسازم که به قول خانم شایسته فرد دلخواه برای ازدواج میاد اما در صورتیکه همه چیز خوب پیش میره در نهایت به ازدواج ختم نمیشه و یا اینکه در شغلم یه روز مشتری های عالی دارم یه روز نه و به من گفته شد برای افزایش مشتری به بعضی از سوره های قرآن مداومت کن و … من پروفایل شما و پاسخ هاتون رو اکثرا خوندم ممنون میشه خیلی واضح و مشخص به من بگید چطور باور بسازم که نتایج بزرگ و پایدار باقی بمونه
🌺🌼🌺
همواره کار کردن روی خود باید دائمی باشد ، حالا بعضی از مواقع که حالت ناپایداری داریم ، اینجا یک نشانه است ، یک علامت است ، یک جرقه است که دوباره علت آن ناپایداری را در افکار گذشته یِ خود پیدا کنیم ، چون اگر کمی برگردیم به عقب ، متوجه میشیم که چرا روحیه یِ من همین الان حالت ناپایداری دارد ، چرا مشتری های من کم شده است ، کمی به تصاویر ذهنی قبلی یا دیروز یا گذشته خود برگردید که چه افکاری وارد ذهن من شد که راندمان من را پایین آورد ، من که تا الان و امروز فروشم خوب بود ، امروز چه افکاری وارد ذهن من شد که راندمان من آمد پایین ، چرا این خواستگار و آن خواستگار آمد ولی رابطه پایدار نشد ، پس معلوم میشه آن دیدگاه مثبت من از ریل خارج شده ، پس مشکلی نداره ، موضوع کمبود مشتری یا به ختم نرسیدن ازدواج یا هیچ قضیه یِ بیرونی نیست ، موضوع این است که من نتوانسته ام در مسیر باقی بمانم ، من نتوانستهام همراستایی و هماهنگی با آن منبع و اصلِ خودم را در دست بگیرم ، پس اینجا مشکلی وجود ندارد ، دوباره از نو آغاز می کنم این بار می نشینم و با عشق آزاد و رها می شوم خود را از حالت نیازمندی به حالت بی نیازی میرسانم ، ارتعاشات و فرکانس هایم می تواند مرا سیر کند ، وقتی که از ناحیه یِ نیاز و تقلا به چیزی نگاه می کنی ، از تو دور می شود ، اما وقتی که که به این درک برسی که منبعی در درون خود دارم که هر لحظه در حال تحسین و تمجید و تشویق من است و تمام دارایی ها را در درون من قرار داده است ، آرام آرام این ایده و این نوع طرز تفکر تو را از حالت نیاز به حالت خَلق کردن در می آورد.
🌺🌼🌺🌼🌺 🙌
سلام اقای ابودردائی منظور شما این هست که تمام خواسته های ما درون ما هست ؟ پس با این نجواها چیکار کنیم که خواسته رو جدا میبینیم ؟ چه تمرینی کنیم خودمون رو با خواسته ها یکی بدونیم و این احساس ترس رو نداشته باشیم ؟
با سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و
همینطور شما دوست عزیز و همه هم فرکانسی های گلم
ممنونم از توضیحات قشنگتون به نکته های خیلی خوبی اشاره کردید
چقدر قشنگ و زیبا مرحله خالص سازی رو توضیح دادین و اینکه جهان به ارتعاشات ما کار داره
و این جمله زیبا که گفتید ” محصول در فصل مشخص خودش برداشت می شود ”
این جمله به من حس آرامش و رهایی رو میده و اینکه همه چیز به وقت خودش اتفاق میفته
امیدوارم که با کمک همه دوستان هم فرکانسی نازنین
همونطور که استاد عباس منش عزیز گفتند
بتونیم جهان رو جای بهتری برای زندگی کنیم جهانی سراسر نور و روشنایی و امید و عشق و
هممون دستان بینهایت خداوند باشیم بر روی زمین
همونطوری که استاد عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته نازنین و مهربان
دستان بینهایت خداوند هستند تو زندگی هممون
دوستون دارم و بهترینها رو براتون آرزومندم
سلام دوست عزیز
من از شما بسیار بسیار سپاسگزارم که به حرف دلت گوش دادی واین آگاهی های ناب وگرانبها رو نوشتی،این آگاهی ها چنان ضربه ای به گوشم نواخت که فهمیدم من با اینکه دوسال هست با استاد آشنا هستم وروی خودم کار میکنم،دارم ادا درمیآوریم ،من اصلا اصل را نفهمیدم، من قانون رو شنیدم . ازش خوشم اومده،من با اینکه یاد گرفتم، درک نکردم
.فقط میدانستم تمام اتفاقات زندگی دست خودم بوده ،اما عمل نمی کردم،مثل اینکه من میدانم اگر قند بخورم قند خونم بالا میرود ولی به خاطر لذت وهوسی که در دلم هست آن را میخورم،پس دونستن با عمل کردن خیلی فرق دارد،
مثلا من میدانم اگر تلویزیون ببینم باورهایی درآن گنجانده شده که مرا از دنیای درونم دور میکند ولی گاهی اوقات باخانواده همراه میشوم وبا خود میگویم من حواسم هست که چه فیلمی ببینم و از چه نکاتی چشم پوشی کنم،در صورتی که فراموش میکنم که وقتی روی خواسته کار نکنی ،پس حتما توجهت روی نخواسته هست،
شما به من یاد آوری کردین که نباید سختگیر باشم بلکه باید این آگاهی ها دروجودم نهادینه باشد ،من هیچوقت تلاش نمی کنم نفس بکشم،بلکه به صورت ناخودآگاه انجام میدهم،درصورتی که اگر همین نفس کشیدن عادی رو جلویش رابگیرم ،بدنم به شدت آلارم میده که من نیاز به اکسیژن دارم،پس این آگاهی ها باید دروجودم جاری باشند ومرا به زحمت نیاندازند ،من فقط باید بااین آگاهی ها عجین باشم ،من باید در هرچیزی وهر اتفاقی به دنبال قانون بدون تغییر خدا باشم،من نیاز به زمان ومکان خاصی ندارم،من رها از هر چیز وهر جا وشخص هستم،می توان در زندان بود ولی آزاد ورها بود ،می توان در سختی بود ولی شاد بود سپاسگذار که هستی تا سختی را برطرف کرد،این اتفاق ناخواسته آمده تا به تو بگوید که چقدر توانمندهستی وفارق از هرچیزی که هستی ،چقدر تو بزرگ وبزرگ زاده ای،راست گفتین ما نباید برای رسیدن به مقصد تلاش کنیم بلکه باید خودت مقصد باشی ،احساس تو،رهایی تو،شادی وعشق وجودی تو مقصد است،من فراموش کردم که مقصد ثروت ودارایی نیست بلکه ثروت وداریی با بودن درمقصد وجود دارد،وقتی من از خورشید دور باشم گرمایی وجود ندارد ،رسیدن من به خورشید همراه بودن با گرماست ،پس هرچه من از خودم که خورشید هست دور باشم سرما ویخ زدگی وهزاران مشکل دیگر همراه آن هست نه اینکه من مشکلات را به وجود آورده ام دوری همواره همراهانی دارد و نزدیکی به خورشید همراهانی باخود دارد،مطمئنا در کویر همیشه بی آبی،گرما وتشنگی همراه هم هستندوباغ وجنگل همیشه با آب،سرسبزی وزندگی وجاری شدن همراه هست،پس مهم هست ما چه باوری داریم وقدم درچه مکانی میگذاریم.
بسیار ازتون سپاسگذارم من از این نوشته فهمیدم که من فقط میخواستم به تکالیفم عمل کنم،میخواستم به ذهنم بگویم این فایل ۱۰۰ بار دیدم وگوش دادم،من امروز روی خودم کار کردم همین، پس پول دار میشم،من نه تنها راه رو اشتباه رفتم که بیراه رو راه متوجه شدم من فقط به فکر ثروت بودم،این یعنی باز هم اشتباه ،به خاطر احساس کمبود وعدم لیاقت وچسبیدن به خواسته وتایید دیگران ومهم دانستن نظر دیگران درمورد خودم از اصل دور ودورتر شدم
دوست داشتم متنتون همین طور ادامه داشت ومن بیشتر آگاه میشدم،من به مثال عابدی بودم که فهمیدم نه تنها عابد نبودم بلکه کافر بودم
امروز قول میدهم که نه برای تکلیف بلکه برای رسیدن به خورشید وجودی ،بلکه برای رسیدن به اکسیژن برای جاری شدن زندگی روی خودم کار کنم تا فردی آزاد ورها باشم
شما مرا به دنیایی بردید که فارغ شدم ازهر چیزو فرد وزمان،مرا به دنیای وجودم دعوت کردید،دنیایی که درونش فقط خودن هستی وخواسته هایت،دنیایی که تو درآن آزادی و رها،دنیایی که تو آن را هر جور دوست داری خلقش میکنی وهرچه را دوست داری درآن راه میدهی وهرچه را نخواهی به آن اجازه ورود نمیدهی این تو هستی که انتخاب میکنی، این توهستی که همه کاره هستی،فقط فقط خودت
اکنون آنقدر شادم واحساس خوشبختی وآرامش دارم که دوست دارم ساعته ها تنها باشم ودرآن زندان،زندانی باشم تا باخودم تنهای تنها باشم به دور از هر هیاهو ،ومن سکوت کنم وخداوند برای ترانه بسراید ومن لذت ببرم ودر این شادی محو شوم
نمی دانم چگونه ولی این آگاهی مرا یک قدم به خدا نزدیک تر کرد
ازتون بسیار بسیار سماسگذارم،واجب دونستم ازتون قدر دانی کنم
استاد عزیزم
ازتون سپاسگذارم که این راه رو پیدا کردین وبه ما نشان دادین
شاید دیگران هم این راه رو بارها به میانشان داده بودن ولی همیشه می گفتنی بعد از هر سختی آسانی هست،واییییییییییی شما به ما گفتین همممممممررررررااااااه ه ه ه هر سختی آسانی هست،این دوجمله خیلی باهم فرق دارند
ولی یعنی باید سختی بکشی تا به آسانی برسی ولی دومی میگه ما در سختی هواتو داریم تو بیا من کارارابرات درست میکنم من جلو جلو راه رو برات باز میکنم ،من باهاتم ،ها نترس،من کنارتم تو تنها نیستی
خدایا هزاران هزار بار شکر که قبل ازاینکه بمیرم به این آگاهی ها رسیدم واز غافلین نبودم خدایا شکرت که به من فهماندی علت وجودیم چیست
شاد ورها رها باشید وسعادتمند درپیشگاه خداوند
به نام خدا
سلام
ممنون آقای ابودردایی دست بزرگ خداوند هم در سایت و هم در بخش عقل کل
واقعا فعالیت شما و گفته ها و نوشته هاتون کاملا واضح و خوب و روشنه
الهی که بهترین ها بهتون برگرده
معلومه گفته هاتون عزیمت خدا است
بسیار زیبا و درست است برای من مهمتر است که درسته و حقیقت
ممنون
خدایا شکرت برای وجودتون
5 سال پیش
سلام من امروز این مقاله رو خوندم چقدر عالی بود بی نظیر بود نمیدونم این مقالات را دقیقا چه مینویسه خود استاد یا گروهش. تا اسم ببرم و ازش تشکر کنم بهرحال از نویسنده واقعا ممنونم چقدر خوب این قوانین را درک کرده. خوش بحااش