باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود - صفحه 45 (به ترتیب امتیاز)

1180 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3201 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سفرنامه روز بیست و پنجم – باوری که تغییرش درهایی از نعمت را به رویم گشود

    من عاشق این جمله هستم: “معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدن است” یعنی از وقتی این حرف رو تو بسته ثروت 1 از استاد عزیزم شنیدم انقدر احساسم نسبت به ثروت بهتر و مثبت تر شده که حد نداره. هر وقت تکرارش میکنم با خودم حس میکنم که با هر قدمی که در جهت رشد کسب و کارم و افزایش درامدم برمیدارم در واقع دارم هزاران قدم به الله یکتا نزدیک میشم و خودمو پیشش محبوب تر میکنم.

    همین چند وقت پیش بود که خالم گفت اره فلانیو میبینی تا با شوهر پولدار ازدواج کرد اصلا اخلاقش عوض شده به خانوادش محل نمیده خودشو میگیره و … سریع گفتم چون جنبه نداشته و پیش خودم استدلال کردم که این اتفاق بخاطر این افتاده که تکامل طی نکرده و با تلاش خودش به ثروت نرسیده بخاطر همین جنبه و ظرفیت پولدار بودن در وجودش ساخته نشده وگرنه ادمی که بطور طبیعی با تلاش خودش موفق بشه هرگز خودشو گم نمیکنه. حتی اگر کسی هم از این راه بخواد به ثروت برسه باید در مدارش باشه یعنی اگر خواسته اش رو داشته باشه بابتش تلاش ذهنی انجام بده باورهای مناسب بسازه و بعد به ثروت دست پیدا کنه میتونه در چنین موقعیتی هم شان و شخصیت خودشو حفظ کنه. ولی یهویی پولدار شدن هیچ وقت نمیتونه به ادم کمک کنه فقط طرفو خراب میکنه مثل افرادی که از طریق ارث یا قرعه کشی به پول میرسن.

    به قول استاد در دوره کشف قوانین تنها زمانی ضرب المثل هرکه بامش بیش برفش بیشتر درست هست که یک نفر بدون طی کردن تکامل و خیلی یهویی و اتفاقی ثروتمند بشه در این صورت اون پول نه تنها مایه شادی و خوشبختیش نمیشه بلکه کلی دردسرهای مختلف براش درست میکنه از نظر اخلاقی گرفته تا روابط و سلامتی و مشکلات کاری و مالی و … پس هرکسی هم که میبینیم بخاطر پول خراب شده الکی تو ذهنمون نگیم اره دیگه پول همینه لعنت بر این پول کثیف که همه رو از خود بیخود میکنه و … بلکه به روندش نگاه کنیم با بررسی متوجه میشیم که دلیلش چی بوده و درک میکنیم که خودِ پول و ثروت مشکل نداشته و راهی که بهش رسیده مشکل دار بوده.

    یکی از فامیلای ما که فوت کرد ارث زیادی به بچه هاش رسید. انها هم همشون جوون بودن زیر 20سال داشتن و هیچ وقت طعم تلاش و زحمت رو نچشیده بودن در واقع اصلا امادگی دریافت این ثروت رو نداشتن. بخاطر همین همشون خراب شدن و سراغ پارتی و روابط نامشروع و مواد مخدر و دوست ناباب و … رفتن. قبلا با دیدنشون میگفتم اره پول اینارو خراب کرد پول این پسرارو از راه بدر کرد ولی الان کاملا درک کردم که این مشکلات بخاطر وجود پول نبوده چون خیلیا هستن از طریق همین پول دارن هر روز بیشتر رشد میکنند و هزاران کار خیر کردن و اثر مثبت ماندگار از خودشون بجا گذاشتن بنابراین راه رسیدن به پول نقش اصلی رو ایفا میکنه نه پول.

    استاد عزیزم ازت سپاسگزارم که چشم دل مارو روشن میکنی و حقایق رو بیان میکنی. خانم شایسته گلم از شما هم ممنونم بخاطر این سفر دوست داشتنی که هر روزش پر از عشق و لذت و اگاهیه.

    خدای بی نهایت بزرگ و مهربونم از تو هم خیلی سپاسگزارم بخاطر هدایتم به این مسیر و دست یافتن به این علم با ارزش. برای همه دوستان عزیزم در این خانواده ارزوی ثروت مادی و معنوی خیلی زیاد و ماندگار و پایدار دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    طاهره جان گفته:
    مدت عضویت: 2882 روز

    با سلام

    خیلی عالی بود سفر 25 روز

    من امروز باوری رو پیدا کردم البته فکر نمیکردم همچین باوری داشته باشم ولی با این فایل متوجه شدم که همیشه از بیشتر خانما شنیدم

    باور محدود کننده: همسر ادم همیشه باید بدهکار باشه و نباید پولدار بشه وگرنه کارهای ضد اخلاقی انجام میده.

    ی باور دیگه که :چطوری من هم عاشق خداوند باشم هم عاشق خودم و هم عاشق ی فرد دیگه که همسرم هستن

    چطوری عاشق بشم که وابستگی نیاره و در ذهنم ی ناهماهنگی ایجاد شده.

    و ی حس دیگه تا رو باور عشق و لیاقت کار میکنم میگم اگه من زندگی مثل استاد که با عشقش دارن داشته باشم همسرم اصلا اصلا حاضر نمیشه فلان کار بکنه یا اینجا که زندگی میکنیم فامیلمون اگه ما عاشقانه زندگی کنیم فلان چی میگن

    و چه باورهاایی بسازم که این باورا رو تصحیح کنه؟

    سپاسگزارم که این فایل کمک کرد من این باورای محدود کننده رو بشناسم حتی وقتی باور مخربی میشناسی حس خیلی خوبی داری چه برسه که تغییر بدیم اون باورای مخرب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      آرزو گفته:
      مدت عضویت: 2843 روز

      سلام دوست خوبم درمورد باور اولتون

      پدر من چند سال پیش به مشکلات مالی برخوردن و خب شرایط زندگی سخت شد و حتی رفتیم تو روستا واسه زندگی اون روزا همه به مادرم میگفتن طلاق بگیر و این همه سختی نکش تو الان خودت داغون میکنی شوهرت دوباره بدهیاش میده ووضع مالیشخوب میشه و تو اون موقع پیر میشی و شوهرت میره یه زن دیگه میگیره برا روزای خوشیش

      خداراشکر مادرم این هارو باور نکرد و الان اون روزایی که مردم وعدش میدادن ولی پدر مادرم تازه بیشتر هم عاااشق هم شدن و رابطشون خداراشکر عالی تر شده

      عاشق خودت شو خود به خود عاشق خدایی میشی که آفریدتت و عشق خاصیتت میشه و عاشق همسری میشی و اونم آینه توعه پس عشق بهت برمیگردونه

      شما تغییر کنید شرایط خودش عوض میشه حتی نوع حرف زدن همسرتون حتی جوری میشه که میگی خدااا این همون آدم

      تو بحث روابط فقط و فقط فقط رو خودت کار کن وابسته خودت شو و عاشق خودت شو این مهم ترین کار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        طاهره جان گفته:
        مدت عضویت: 2882 روز

        فرحناز عزیزم سلام

        ممنونم که وقت گذاشتی و پاسخم رو دادی

        و هر چند از اون کامنتی که گذاشتم تا الان خیلی تغییر کردم ولی صحبتات برام خیلی شیرین و ستودنی بود مخصوصا اون قسمت

        که یا خداااا یعنی این همون فرده

        سپاسگزارم دوست عزیزم

        خوشحال میشم در ۱۲ قدم هم مسیر بشیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 3008 روز

    سلام

    روز 25 این سفر

    این فایل فوق العاده پر از نکات تامل برانگیز بود

    هر جمله ش برای من نکته ای بود که لازم می بینم به قلبم رجوع کنم و در خلوت و با خدای خودم راجبش گفتگو کنم

    راجب نژادها راجب جهان راجب خودم و همینطور باورهای منفی که راجب ثروت دارم

    و و و هرکدوم برای خودش داستانی داره که خود به تنهایی می تونه شخصیت و باورهای من رو بسیار تغییر بده

    در مورد سیاست هم خیلی جالبه که دیگه حتی هیچ علاقه ای به دنبال کردن اخبارش ندارم و خیلی خوشحالم که از وقتی متعهدانه به این مسیر بازگشتم خیلی تغییر کردم و بسیار سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    الهام مسکرانیان گفته:
    مدت عضویت: 2739 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    ?????????

    روز بیست و پنجم

    ????????

    بعد از دو ماه که شدید مثلا داشتم روی خودم کار می‌کردم ولی نتیجه ای از لحاظ مالی نگرفتم و همش از خدا میخواستم که مثل همیشه هدایتم کنه و جوابم رو بده و خدای مهربون به راحتی و آسانی برام مشخص کرد که چه ترمزی باعث این مسئله شده و اون این هست که با اینکه من ده ماه هست که عضو سایتم و این ۲ماه آخر هم بشدت دارم کار میکنم ولی همش سرکاری بوده چون من اصل رو هنوز باور نداشتم ولی خودم هم نمیدونستم که قبول ندارم و ده ماه فقط به حرفهای استاد گوش میدادم و فقط به به و چه چه میکردم این در حالی بوده که من اصلا حرفهای استاد رو باور نمی کردم و اینکه اصلا این قانون رو باور نداشتم و اینکه خودم خالق باشم و بتونم هر ایده یا خواسته ای رو هر چند بزرگ خلق کنم یعنی نمی تونین باور کنین چقدر خوشحالم که تونستم این ترمز بزرگ واساسی رو شناسایی کنم البته اگر استاد یا حتی خدا به من میگفتن که تو هنوز این قوانین رو باور نکردی مطمئنا من مقاومت میکردم و میگفتم امکان نداره چون من تمام اصول رو رعایت کردم و در یه محیط ایزوله خودم رو قرار دادم تازه من دارم هر روز فایل گوش میدم کامنت میذارم کامنت بچه ها رو میخونم خلاصه همش تو سایتم و ارتباطی با هیچ کس و هیچ جایی ندارم پس چنین ترمزی امکان نداره در من باشه ولی خوب متاسفانه چنین ترمز اساسی و پایه ای در من هست، چرا؟! چون من در این دو ماه هیچ نتیجه مالی نداشتم

    من برای رسیدن به خواسته هام رو برای خودم این طوری تعریف کرده بودم که من باید روی باورهای توحیدی، فراوانی، احساس لیاقت و ارزشمندی و قانون تکامل کار کنم و خداییش هم با کار کردن روی همین موارد کلی ترمز خفن هم پیدا کردم که خودم مونده بودم ولی باز هم با کار کردن روی اینها هر ایده و خواسته ای برام بزرگ و دوراز دسترس بود و خوب اصلافکرش رو هم نمیکردم که اصل موضوع رو هنوز بهش شک دارم و با خودم همش میگفتم آخه چرا پس جواب نمیگیرم و چرا خواسته هام برام بزرگ هستن و مرتب خواسته هام رو کوچکتر میکردم ولی باز هم نتیجه نمی‌داد تا امروز بالاخره چنین کشف بزرگی رو کردم و خدا مهربونم هم با نشون دادن نشانه من رو کمک کرد برای کشف اصل و اساس تمام این ناکامیها خیلی خوشحالم که فهمیدم و بیشتر تونستم خودم رو بشناسم و مطمئنا هنوز باورهای محدودکننده زیادی هست که باید پیدا کنم ولی این باور واقعا اساسی و پایه ای هست که من باور کنم تمام حرفهای استاد و قوانین ثابت زندگی رو و چقدر نگاهم تغییر کرده نسبت حتی به دیروز الان دیگه میفهمم که همه چی باوره و هیچ کس و هیچ چیز در اتفاقات زندگی ما تاثیری نداره چقدر خیالم راحتر شده نسبت به قبل

    نمی خوام بگم همین الان دیگه هر خواسته ای رو سریع میتونم خلق کنم ولی دیگه خواسته هام برام دور از دسترس یا بزرگ نیستن اصلا تکامل هم برام دیگه زجر آور نیست که قبلا میگفتم خوب باید تکاملش طی بشه تا من به خواسته ام برسم ولی الان بهتر تکامل رو درک میکنم و برام ساختن یه باور برای خواسته ام و گذروندن تکاملش برای رسیدن به اون برام لذت بخش حتما هست و انگار همه چی تحت کنترل خودم هست نمی دونم قشنگ تونستم حسم رو بگم یا نه ولی نگاهم کلا یه طور دیگه هست حالا شاید با کار کردن روی همین باوری که تازه پیداش کردم بیشتر آگاه بشم و نگاهم هم نسبت به امروز کاملتر بشه ولی الان تا همین اندازه که درک کردم فهمیدم خیلی هم سخت نیست وقتی اصل و اساس رو باور کنم و بپذیرم که همه چی به باور هست و با باور هست چه خواسته و ناخواسته در زندگیم وارد میشه و اتفاق میفته و این اصلا ربطی نداره که ما باور کنیم یا نکنیم چون همیشه داره کار خودش رو میکنه و من هم چون برای ذهنم بیشتر قابل پذیرش باشه اینطوری منطقی کردم که تمام اتفاقات زندگی من تا الان که بیشتر ناخواسته بود با همین باور اتفاق افتاده و کلی دلایل از زندگیم با مثال برای ذهنم آوردم که بتونم قانعش کنم و چقدر بیشتر این باور برای خودم قابل قبول تر شد

    خدا رو سپاسگزارم برای اینکه من رو هدایت کرد تا بتونم براحتی و آسانی این ترمز اساسی رو پیدا کنم

    ????

    در پناه خدا شادو ثروتمند باشید

    ??????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2736 روز

    سفرنامه روز 25

    امروز یک روز عالی و پر انرژی را شروع کردم روزی که ثانیه های اولش را به محض اینکه زنده شدم ضمیر ناخودآگاهم شروع به خلق اتفاقات چند ساعت آینده کرد و بصورت رگباری با چشمان 80 درصد بسته شروع به سپاسگزاری و شمارش نعمتهای زندگی ام می کرد و بعدش با یه آهنگ شاد، صبحونه عالی را بهمراه خدا که همراه همیشگیمه و شریک زندگیمه زدم به کالبدم و بعد رفتم سفرنامه روز 25 را خوندم که دقیقا به باوری اشاره میکرد که من در لایه های زیرین ذهنم پنهان شده بود و این باور که خیلی از آدما وقتی پولدار بشن ناخودآگاه به هرزگی کشیده میشن ومن از همین الان باورم را تغییر میدهم که ثروتمند شدن طبیعی ترین راه برای خداگونه شدن است (خخخ میخواستم یه چیز دیگه بنویسم دستم خودش اینو نوشت)

    امروز روزم خیلی عالی بود چون با سلام و احوال پرسی دوستان عزیز و همفرکانسی ام خانم کهنسال و آقای شکراله زاده و انرژی زیادشون شروع کردم خدایا بخاطر دوستان بی نهایت خداگونه ام سپاس!!!!

    واوووو یه ترمز دیگه با گوش دادن این فایل پیدا کردم اونهم مرزبندی و تعصبی که دروجودم ریشه قدیمی داره و در برابرش خودم را رها میکنم و خودم و تمام جهان را یکی می بینم خدایا سپاس بخاطر آگاهی های بینظیرت

    ساعت 12:32

    الان که دارم این قسمت از سفرنامه ام را می نویسم رفتم کنار رودخانه گرگانرود جایی که خودم و خدا و کاینات تنهاییم دارم می نویسم و خداوند را بی نهایت سپاسگزارم امروز تو تمرین ستاره قطبی ام نوشتم که بهم خوش بگذره و الان که تو طبیعت نشستم فقط دارم روی باورهام کار میکنم خدایا سپاسگزارم بخاطر سلامتی و ثروت ام که مثل این رودخانه جاریه!!!!

    امروز یه روزعالیه هرچی محدودیت و چهارچوبی که ذهنم داره واسم میچینه را می شکنم مثلا اولش که با دوچرخه خواستم برم تو دل طبیعت اطراف شهر تهدیدم کرد خسته میشی برای برگشتن جونی نمیمونه. برات ولی رفتم از تپه های کوچیک میرفتم بالا از تپه های بزرگ با سرعت میومدم پایین یه جاهایی پر از گیاهان بلند هم قد خودم بودن تهدیدم میکرد که نرو سمتشون ماری حیوونی چیزی بهت حمله میکنم اتفاقا رفتم بین اون گیاهان بلند و عکس کشیدم چه عکسهایی، یا اینکه تو راه برگشت یه ماشین بستنی فروش را دیدم بازم ذهن تهدیدم کرد هوا خیلی سرده بستنی بخوری مریض میشی و باز تهدیدش را شکستم و به احساسم عمل کردم بستنی راهم خوردم خیلی هم حس خوبی داشت تو هوای سرد بستنی خوردن،

    الان هم تو راه با یه اکبرجوجه از خودم پذیرایی می کنم و خونه میرم و یه دوش می گیرم و تا شب روی خودم کار میکنم و باز تو شب میرم تو خیابونا قدم میزنم و از جمعه لذت میبرم خدایا شکرت، اینم بگم که وقتی تو طبیعت بودم خدا یکی از همکارام را به سمت من هدایت کرد که ازم بخواد لیست قیمت محصولاتمون را واسش بفرستم خدایا شکر هم مراقبه کردم هم تفریح هم کار و هم خودسازی همه چی باهم!!!!

    خب خدا‌ را بی نهایت سپاسگزارم سپاسگزارم که اینقدر. بهم خوش گذشت باهاش، خدا منو خیلی خیلی خیلی خیلی دوست داره بخاطر همین هرروز داره ثروت و نعمت و سلامتی بیشتر میده تا بزرگ و بزرگ تر و به خداگونه تر زندگی کنم

    ساعت 14:44

    دوستان جاتون بسیار خالی روز خوب من همواره در جریانه واکبر جوجه را هم زدم تو رگ، و رفتم ناهارمو سفارش دادم و بعد از چند دقیقه یکی از دوستان قدیمیم که تو نتورک مارکتینگ می دیدم و باهاش کار میکردم را دیدم که از در وارد شد و اومد روبروم نشست و از اوضاع و احوالم پرسید و و وقتی که حال خوبم و انرژی فراوانم را دید متعجب شد و پرسید که تو این اوضاع اقتصادی چجوری حالت خوبه چکار میکنی و من که قد یه بمب هسته ای آماده انفجار بودم تا براش بگم و منتظر درخواستش بودم کلیپ تبلیغاتی که برای تمرین 12 قدم درست کرده بودم را نشونش دادم و گفت که دیروز دیده که جلو مغازه ام یک نیسان دوچرخه بار میزدم و اینکه چرا چجوری و چطوری؟

    من هم از خدا براش گفتم از قوانین گفتم و آدرس سایت استاد را بهشدادم و این مکالمه ما بغیر از ناهار خوردن یک ساعت طول کشید و جالب اینجاست که به من الهام شده بود که مسیرم را عوض کنم چون اصلا نمیخواستم به اون رستوران برم ولی بهم الهام شد که برم اونجا تو اولین میز بشینم تا که حالا فهمیدم دلیلش قرار فرکانسی که بین من و دوستم اونجا می خواست اتفاق بیفته!

    خدایا سپاسگزارم بخاطر این عشق و انرژی فراوانی که برای من آفریدی خدا جووووووووووووووووون دوستت دارم بی نهایت خدایا جونم منتظر اتفاقات خوب بعدی هستم تا بیام و بعنوان نشونه اینجا بنویسم تا رد پایی واسه خودم و نشانه و آگاهی برای دیگران بشود خدایا سپاس خدایا سپاس!

    من امروز ایمانم به خداوند که در برنامه ریزی برای زندگی من بی نظیره و از این به بعد همیشه با توکل به خدا بر احساس خوب یا بد بودن احساسم پیش میرم چون امروز کل روز را هواشناسی بارندگی زده بود و لی تا وقتیکه من بیرون بودم باران نیامد و تا رسیدم خونه بارندگی شروع شد، یعنی خداااااااااااا اینقدر افکار من روی کاینات حتی بارندگی هم تاثیر میذاره؟؟؟؟؟؟

    خدایا بخاطر مشتری های آسان پسند پول دار تو را سپاسگزارم خدایا شکر شکر شکر

    خدایا بخاطر راحتی و آسایش ها و نعمتهایی که برای من آفریدی تو را سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    هادی سهامی گفته:
    مدت عضویت: 3959 روز

    به نام خدای قوانین تغییرناپذیر

    سلام به خدای مهربانم

    سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام به همه دوستان هم فرکانسیم

    خدایا شکرت که داری هرروز با نشانه هات منو در مسفر نگه میداری

    داشتم روی باورها و صحبت های استاد فکر میکردم و این فایلشون رو چند بار گوش داده بودم ، اونجایی که استاد فرمودن باور ثروت معنوی ترین کار دنیاست و اون صحنه جنگ و خاکریز رو توصیف کردن ، من همش توی فکرش بودم .

    امشب خواب دیدم توی یه میدان جنگ خیلی وسیع بودم ، مردم زیادی اونجا بودن ، از زن و مرد و پیر و جوان ، همه اون افرادی که توی میدان بودن داشتن منالیدن از وضعیت موجود ، گریه میکردن ، فحش میدادن

    توی آسمون پر بود از هواپیماهای جنگی که کل آسمون رو پوشونده بودن و بمب رو سر مردم میریختن و اون آدما داشتن یکی یکی از صحنه جنگ حذف میشدن .

    منم داشتم به بالاسرم و مردم فقط نگاه میکردم .

    همون لحظه از خواب بیدار شدم و همینکه بیدار شدم این افکار به ذهنم اومد که این میدان جنگ همون زندگیته و اون مردمی نشان از انسان هایی بودن با باورهای محدود کننده در زندگیم

    و اون هواپیماها خود من بودن و باورهام بودن که باید یکی یکی اون افراد رو حذف میکردم تا پیروز باشم .

    من اصن نترسیدم به خاطر خوابم که مثل خیلیا بعد یه خواب اینچنینی نگران بشن و صدقه بدن که نکنه اتفاقی برامون بیافته . من این خواب رو نشانه ای از طرف خدا میدونم که به محض بیدار شدنم اونهارو به شکل افکار به ذهنم آوردن.

    البته این خواب به فایل دوم سه برابر کردن ثروت در یکسال هم ربط داره چون استاد از حذف انسان های اطرافمون صحبت کردن(کسایی که احساسمون رو بد میکنن) و من چون خیلی دارم در این زمینه دارم روی خودم کار میکنم ، نشانه هارو میبینم در خواب

    خدایا شکرت که هرروز داری با زبان نشانه ها با ما صحبت میکنی

    خیلی دوستتون دارم و براتون آرزوی شادی و سلامتی و ثروت در دنیا و آخرت از خدا خواستارم

    در پناه رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سيدحسين كسایی گفته:
    مدت عضویت: 3131 روز

    به نام الله یکتا

    روز ۲۵ ام سفر من

    سلام به همه ?

    این فایل سرشار از آگاهی و بسیار انگیزه بخش هست ، استاد شما ثابت کردید که چقققققدر قوانین هستی عالی کار می کنند ، شما خیلیییی عالی در کمال آرامش و مانند شاهان وارد امریکا شدید خیلی لذت بردم از اینکه شنیدم که چقدر عالی جهان همه کارهارو براتون انجام داد بدون هیچ زحمتی و به راحتی به راحتی ، اینکه می گید همه ی کار ها رو راحت می گیرید واقعا همینه ها ??.

    باید روی خودمون کار کنیم باید باور های خوب رو ایجاد کنیم و بعد همه چی رو بسپریم به خدا ، ایمان داشته باشیم که خودش برام ردیف می کنه همه چی رو همه چی رو .

    من واقعا نمی تونم چیزی بگم این فایل واقعا کلمه به کلمش پر از آگاهی و تجربه های عالی بود مثال های واقعی و مهر تاییدی بر قوانین .

    استاد عزیز تجارب شما بسیار الگوی مناسبی در ساخت باور هاست بسیار سپاس گزارم که این ها رو در اختیار ما قرار می دید

    در پناه الله ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهندس حسنی گفته:
    مدت عضویت: 2451 روز

    سلام و درود خدمت استاد و دوستان

    من در حال حاظر دارم کاری رو انجام میدم ک دوسش ندارم چونکه از اول بخاطر باورهای نامناسب سراغ عشق و علاقم یعنی باغبانی و پرورش گلهای اپارتمانی نرفتم، کاری ک وقتی انجام میدم با لذت بسیار زیاد انجام میدم چند سال هست ک با استاد اشنا هستم و فقط فایلهای رایگان رو از کانالها دانلود میکردم و بارها و بارها گوش میدادم من هر فایل صوتی رو شاید باورتون نشه صدها ها بار گوش دادم اینقدر ک بعضی جاها کاملا حفظ شدم صحبت استاد رو

    اینقدر گوش دادم تا بلاخره کار خودشو کرد تو فایلی ک قبلا خیلی زیاد هم گوش داده بودم ولی تقریبا سه ماه که تیکم خورده شنیدم استاد میگه هر کاری پتانسیل ثروتمند کردن منو داره اگ باورهامو عوض کنم یکم ک روی خودم کار کردم بصورت معجزه وار از کاری ک عصرها انجام میدادم اومدم بیرون( چون صبح یک کار و عصرا سر کار دیگه بودم ) وقتی شروع کردم به کار کردن روی خودم معجزش رو ب چشم دیدم چند نفر توی زندگیم بودن ک بصورت عجیبی از زندگیم حذف شدن ک بعدا فهمیدم این افراد چقدر نامناسب بودن الان فقط یک شغل دارم و از همون گل وگیاهانی ک تو خونه داشتم شروع کردم به پرورش گل و تکثیر اون تو همین مدت شرایطی رو تجربه کردم ک حتما بعدا در موردش تو همین سایت مینویسم ،

    ادمایی وارد زندگیم شدن ک بصورت رایگان دارن به من کمک میکنن و مهارتهای لازم رو یاد میدن،

    من روی چند تا از باورام کار کردم و دارم کار میکنم

    ۱ برای شروع نیاز به سرمایه زیاد ندارم

    ۲ثروتمند شدن بسیار کار معنوی هست

    ۳هر شغلی میتونه ادمهارو بی نهایت ثروتمند کنه اگ عاشق اون باشن و باورهاشون قدرتمند باشه،

    سپاسگذارم از خداوند بخاطر هدایت من به سمت نور ،

    از استاد و این سایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    معصومه میر گفته:
    مدت عضویت: 3600 روز

    سلام

    25امین روز سفر

    من امسال را سال موفقیت مالی گذاشتم و تصمیم دارم که روی باورهای مالی کار کنم و تا الان خیلی پیشرفت کردم و مطمینم بیشتر هم پیشرفت میکنم، خدایا شکرت. در مورد هجرت هم من تصمیم دارم که برای ادامه تحصیل به آمریکا بروم قبلا حتی به این خواسته فکر هم نمیکردم ولی از زمانی که با استاد و آموزه های ایشون آشنا شدم این جرئت پیدا کردم که اهداف بزرگتری انتخاب کنم و این قابلیت را در خودم ببینم که میتوانم به اهدافم برسم ولی این را هم مطمینم که باید تکامل خودمو طی کنم و به هماهنگی با شرایط فعلی برسم. خدایا شکرت.

    ممنون از این سفرنامه زیبا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3375 روز

    والا من ادمی رو نمیشناسم که ثروت باعث بد بودنش شده باشه.

    اینم که میگن طرف پولدار شد مغرور شد رو یکم دیدم.

    اما فکر کنم این از دیدماست چون اون برای خودش ارزش قائله و افراد فقیر به دلیل عزت نفس پایینشون

    مثلا انتظار دارن مثل خودشون ثروتمندا یا پولدارا رفتار کنن.

    برای همین فکر میکنن مغرور شده یا خودشو میگیره.

    و برای همه هم اینطوری نیست برای همون افراد فقیر هست با عزت نفس پایین.

    تصمیم گرفتم روی این سه تا باور کمبود و احساس عدم لیاقت و معنویت با ثروت کار کنم.

    درست مثل باشگاه ورزشی. هر روز روی یکی از اینها مدتی مشخص کار میکنم.

    آره الگو خیلی مهمه جای پا خیلی مهمه.

    منم وقتی یکی از دوستامو میبینم که به فلان موفقیت رسیده که دلخواه و خواسته ی منه

    منم بیشتر باور میکنم که میشه.

    اما خب نمیدونم چرا به پیشرفت بقیه حسادتم میشه ذهنم میگه اینارو نگاکن چقدر دارن پیشرفت میکنن

    و تو هنوز هیچی نشدی. خیلی سعی میکنم ارومش کنم.

    و اینکه مثلا بدونم اصولا یه سری خواسته ها وجود دارن هم خیلی خوبه مثلا من نمیدونستم

    تخت خواب های هوشمندی هست که خیلی بزرگه گرم کن داره ماساژور داره زیباست

    ساعت بیدار شدن از خواب رو براش تنظیم میکنی و اگر بیدار نشی پرتت میکنه.

    نمایشگر سینما داره و … .

    آره ما باید دید جهانی داشته باشیم. آدمی که احساس لیاقت نداره مدام از شخصییتش فرار میکنه و باهاش راحت نیست.

    و آره به هرکس که کمک کنم انگار به همه و به خودم کمک کردم اصلا من دوست ندارم

    خودمو محدود کنم به شهر یا روستا یا کشور.

    دوست دارم همه جای دنیا رو بگردم بلد باشم رفیق یا آشنا داشته باشم با فرهنگ هاشون آشنا بشم.

    توی ایرانم که هستم دوست ندارم بمونم توی شهرم فقط دوست دارم برم ایران رو بگردم برم کشور های

    همسایه رو بگردم ببینم با افراد آشنا بشم. و وقتی اینکارو میکنم یعنی بهشون فکر میکنم

    حس میکنم اینطوری پیشرفت میکنم حداقل بیشتر.

    منم اگر خودمو رها کنم ذهنمو ول کنم میخواد منو شخصیتمو فراموش کنه.

    ولی کنترش میکنم و اون چه که هستمو میگم.

    آره وقتی توی یه مدار هستی نمیتونی با تغییر لوکیشن مدار رو عوض کنم.

    آره منم اصلا از سیاست خوشم نمیاد و فراریم.

    آره همه چیز سر جاشه و هیچ چیز خراب نیست. جهان خیلی هوشمند تر از این حرفا داره کا میکنه.

    کافیه یه نگاه بندازید به کهشکان ها ستاره ها سیارات.

    چرا جای دور بریم همین سیاره خودمون نگاه کنید این فاصله ی زمین تا خورشید رو

    چقدر دقیق تنظیم شده که همه نوع آب و هوایی هست آب هست موجودات زندگی میکنن.

    هیچ سیاره ی دیگه مثل زمین نیست دیگه که امکان حیات داشته باشه.

    و این فاصله طی میلیون ها سال تغییر نکرده. حتی به غیر از این فاصله چه چیزای دیگه ای هست؟

    داشتم میخوندم چند روز پیش که سیاره مشتری که خیلی وسیع تره داره تمام خطراتی که زمین روتحدید میکنن مثل

    برخورد شهاب سنگ ها سیارک و خرده سنگ ها محافظت میکنه.

    میدان مغناطیسی زمین که هم داره از زمین محافظت میکنه هم باهاش جانوران زندگی میکنن

    مثل پرندگان که مهاجرت میکنن و راهشونو پیدا میکنن.

    هم اینکه باهاش ماهواره ها هستن جهت یابی می تونیم بکنیم جزر و مد داریم.

    آهنربا داریم اوههه خیلی چیزای دیگه. اصلا همین بدن خودمون سیستم تنفسی اسکلتی گردش خون عضلات

    سوخت و ساز و … ببینید چقدر دقیق کار میکنن؟ من و شما غذا می خوریم میگیرم می خوابیم

    و اصلا متوجه نیستیم که چطور این غذا هضم میشه تبدیل میشه به انرژی برای بدن

    ما یه مطلبو میخونیم و یادش میگیرم اصلا نمیدونیم چطوری این سلول های مغز اونو ذخیره میکنن.

    و وقتی هم که توی یک مدار باشی فقط با تغییر فرکانس میشه مدار رو عوض کرد.

    چطوریه که این قران کلید گنج آسمان ها و زمینه ؟ همین جمله از حضرت علی یعنی چی

    یعنی سعادت دنیا همراه با آخرت. یعنی قرآن و معنویت یعنی رابطه ای بین ثروت و معنویت هست.

    حتی میشه این نشانه ها و قوانین رو توی قران هم دید. هنگامی که ما قبض روح میشیم

    فرشتگان از ما میپرسن که در زمین چگونه بودید؟ میگن که ما در زمین خار و زبون و بدبخت بودیم.

    و فرشتگان هم در ادامه میگن که اون دنیا خیلی بدتره.

    یعنی حتی با تغییر لوکیشن دنیا به آخرت هم نمیشه شرایط رو عوض کرد الا با تغییر مدار و فرکانس و باور.

    پس این باور چرت که این دنیا اگر بدبخت بودی اون دنیا خوشبختی هم میره کنار.

    واقعا این کتاب کتاب روشنگریه آسان برای فهم هم هدایتگره.

    من این قانون رو همین الان بهم الهام شد که بنویسم من دیشب این فایلو گوش دادم ولی چیزی بهم الهام نشد.

    باید برای درک بهتر عمیق تر فکر کنیم. وقتی خدا گفته که خیلی واضح آقا با تغییر لوکیشن و اینا

    اواضاع بهتر نمیشه که هیچ بدترم میشه پس منم باید سعی کنم که هر جایی که هستم با تغییر زاویه دید

    دیدگاه باور و فرکانس هام به هماهنگی برسم و خودش دیگه منو هدایت میکنه بهش سپردم.

    مدیر برنامه هام شده. این باور بهم کمک میکنه که باورم بهتر بشه در مورد پیشرفت در جایی که هستم.

    حالا فهمیدم چرا الگوهایی هستن در هر جایی از دنیا که موفق ترن. پس میشه آره دارم یواش یواش باور میکنم.

    وقتی توی یه باشگاه بدنسازی نمیتونی یه وزنه ی 50 کیلویی بزنی قطعا نمیشه توی یه باشگاه دیگه اون وزنه رو بزنی

    اینم از مثال فیریکی. مثال قرآنی هم زدم مثال واقعی از آدمها که استاد زد.

    آره منم با هجرت موافقم و برنامه هم دارم براش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: