تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 71

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2173 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز پنجم

    به نظر من همین که من الان تو این چالش فوق العاده هستم یعنی جسارت تغییر داشتم وگرنه اینجا چیکار میکنم

    تغییر از باور ها شروع میشه و به عملکرد و نتیجه ختم میشه

    من سر ی ساعت تصمیم گرفتم از شهرستان دل بکنم و بیام ورامین و دارم کار یاد میگیرم و نتیجه شو میگیرم ولی نمیخام محدود به اینجا بمونم و در آینده نه چندان دور به تهران مهاجرت خواهم کرد به حول قوه الهی

    از خدای مهربونم خودمو سپاس گزارم بخاطر این سایت فوق العاده و نمیدونین که چقدررر حالم خوب میشه وقتی میام اینجا ‌‌‌وکامنت میزارم اصن حالم عالی عالی میشه خدارو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1344 روز

    سلام و درود به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همه دوستان مهربان

    تغییر شخصیت از افکارمون شروع میشه وقتی ما روی افکارمون کار کنیم و ۹۹٪ تقلید هایی که از بچگی تا الان از سمت خانواده و دوستان و جامعه به ما وارد شده رو بذاریم کنار و خودمون متفاوت همه ی آدم ها فکر کنیم حتی خودِ خداوند رو متفاوت از همه ی آدم ها عبادت کنیم و باهاش ارتباط برقرار کنیم این باعث میشه که باورهامون کم کم طبق قانون تکامل قدرتمند تر و سالم تر و بهتر بشه اینجا مرحله ای هستش که چون فرکانسمون تغییر کرده به صورت اتومات جهان کاری میکنه که هم شخصیتمون و مکان و زمانی که توش قرار داریم خیلی بهتر و عالی تر بشه که نیاز به تغییر فیزیکی و متافیزیکی خودمون داره.

    خداروشکر که به این آگاهی مهم دست پیدا کردم و از استاد عباسمنش نهایت تشکر رو میکنم

    شاد و سلامت و ثروتمند در پناه خدای یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1351 روز

    سلام

    این فایل پنجمین فایل از سفری که شروع کردم حرفای استاد رو که گوش کردم برام درداور بود چون حقیقت واقعی وجودم رو دیدم اینکه واقعا تغییر شخصیت جسارت می خواد و من هیچ وقت هیچ وقت تغییر نکردم و در همون شرایط رنج اور قبلی خودم باقی موندم و روز به روز تحلیل رفتم چه از نظر فکری چه از نظر شخصیتی کوچیک وکوچیکتر شدم امروز روز دیگه خبری از اون ادم شاد و سر خوش و پر از ایده و امید نیست دیگه حتی خودمم رو خودم حساب نمی کنم چه برسه به دیگران همشم فقط واسه خاطر ترس بود و تنبلی ترس و تنبلی من رو به اینجا کشوند وبه جایی رسیدم که فقط روز مرگی می کنم فقط زنده ام فقط نفس می کشم میخوام تغییر کنم ولی انگار نمیشه فکرش رو که میکنم در تمام جنبه های وجودیم باید تغییر کنم کجا رفت اون همه غروری که با من بود ترس ترس ترس بخاطر ترس از نبود کار حتی دنبال کار نرفتم و خونه نشین شدم واز اینجا پس رفت من شروع شد بالیسانس حسابداری هیچ اعتماد به نفسی نداشتم واسه کار کردن کار هنری یاد گرفتم ولی با این باور که پول دست مردم نیست اون رو کنار گذاشتم یه کار اینترنتی رو شروع کردم ولی همون اول کار به این خاطر که دست زیاده رهاش کردم کهرای دیگه ایی هم شروع کردم و همون اول کار ولشون کردم ولی دیگه باید تغییر کنم باید شروع کنم به تغییر باید تنبلی رو کنار بذارم باید یه کاری رو شروع کنم باید دستم تو جیب خودم باشه باید بشم همون ادم قبلی و حتی خیلی خیلی بهتر و بالاتر باید به این حرفام تعهد داشته باشم من حتی دیگه نمازم رو هم نمی خونم ولی دیگه بسته باید شروع کنم و در این راه از خدا کمک بگیرم خداجون خودت کمکم کن که بتونم روی تعهدم به خودم بمونم تو جنبه های زیادی نیاز به تغییر دارم ولی اولین کار شروع دوباره نماز اونم با توجه قلبیه باید روی کاهش وزنم کارکنم باید روی روابطم کار کنم باید روی داشتن شغل کار کنم خدایا خودت دستم رو تو این کار بگیر و من رو رها نکن ممنون خداجون ممنونم ممنونم استاد عزیز از شما هم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1556 روز

    سلام به همه عزیزانم و خانواده دوست داشتنی عباسمنش

    روز پنجم سفرنامه

    امروز واقعا با این فایل به خودم اومدم تقریبا یکماهی هست از مسیری ک برای خودم تعریف کرده ام دور شدم از هدفی ک میخواستم انجام بدم دور شدم و تو حالت سردرگمی قرار گرفتم با اینکه در موردش با دوستم ک اونم عضو همین خانواده هست و خودش منو ب شما معرفی کرده صحبت کردم و بهم گفته دچار وسواس فکری شدم اما بازم حرکتی نمیکردم بازم همش فقط فکر میکردم و قدمی برنمیداشتم امروز متوجه شدم با این فایل ک بسه این وسواس فکری بسه دیگه مگه هدف تغییر این روند زندگی نیست پس باید حرکت کنم و اینقد دست دست نکنم و نگم خب حالا برم سراغ کدوم کار همشو با هم انجام بدم یا نه بذارم ببینم چی میشه باید فقط حرکت کنم از امروز متعهد میشم برای هدفی ک دارم که مهاجرت و تحصیل در مقطع دکترا در امریکا ست مصمم تر قدم بردارم و سریعتر مقالم رو بنویسم و ثبت کنم و دنبال کارای ترجمه مدارکم برم و به استاد دانشگاه هایی ک مد نظرم هست ایمیل بزنم

    ترس هایی ک باعث شده بود دچار این وسواس فکری بشم این بوده تو این سه سالی ک کارمند بودی هیچی بهت اضافه نشده از رشته ای ک خوندی هیچی بلد نیستی ب صورت عملی فقط تئوری بلدی همین ها باعث شده بود از نوشتن مقالم دور بشم دچار وسواس فکری بشم ک اول باید بصورت عملی یادبگیری بعد بری ترس از اینکه اگه رفتم اونجا چیزی بلد نباشم منو از حرکت کردن باز داشته اما الان میدونم باید این راه رو برم وگرنه تا ده سال دیگه من همچنان تو همین زندگی کارمندی هستم همونطور ک تو این سه سال بودم و هیچ تجربه ای هم بهم اضافه نمیشه درسته حقوقم بالا میره اما هیچ تجربه ای هیچ لذتی اینکار برام نداره پس ندا همین جا متعهد میشه ک با قدرت بیشتر با اراده بیشتر تو این مسیر قدم برداره تا زندگیش تغییر کنه به امید اونروزی ک بیام و بنویسم ندا دیدی شد دیدی موفق شدی شرایط الانت رو تغییر بدی و خودت رو به جایگاه بالاتر از الانت برسونی 💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    ملیحه قنبری فیروزآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    🌹به نام‌ خدایی که قدرت تغییر را به من عطاکرد🌹

    روز پنجم از سفر تکاملی من✈

    سلام به استاد جان و مریم جان عشق 🤗

    نکته ی زیبایی که از شروع سفرم پیش اومده،اینکه نسبت به هر موضوعی ک همون روز یا شب قبل وارد ذهنم‌شده فایل سفر دقیقامرتبط با همون بوده و برای من نشونه ای واضح که 🌹خدا🌹رو هزاران مرتبه شکرگزارم🙏

    همه ما می دونیم که تغییر یه شبه ممکن نیست چراکه باورهای اشتباه و محدودکننده ای که در ما شکل گرفته و مثل سیمان به ذهنمون چسبیده یه شبه هم تغییر نخواهد کرد،و به مرور و طی کردن دوره ی تکامل، با ساختن باورهای درست و قدرتمند کننده تغییرش رو شروع کنیم،ذهن ما نسبت به تغییردادن شرایط مقاومت میکنه چراکه راحت طلبه و دوست نداره خودشو به زحمت بندازه و تلاش ذهنیه زیادی میخواد تا افکار و باورهای غلط رو دور بریزه.

    بعضی از ماها ممکنه در یک برهه از زندگی،از شغل یا محیط کاری و یا شهری که زندگی می‌کنیم راضی نباشیم ویا احساس خوب و حس آرامش درونی رو نداریم اما میدونیم که باید تغییر کنیم و الان وقتشه

    یادمه ۴سال آخری که همسرم سر کار می رفت هیچ رضایتی از کارش نداشت حجم کار بسیار بالا بود و کل انرژیشو سر کار مصرف میکردو می رسید خونه هیچ انرژی ای برای حتی صحبت کردن نداشت، و بالاخره با خودش کنار اومد و قبل ازینکه جهان دست به کار بشه تصمیم به تغییر بزرگی در زندگیش گرفت که واقعا تحسین آمیز بود،شغلی که واقعاخیلی اهمیت داشت و دارای وجهه ی اجتماعی بالایی بود و بعد از ۱۷سال،کسی که شغل دولتی داشته باشه میدونه رها کردن و دل کندن و جدا شدن از منطقه ی امن بسیار دشواره و دشوارتر اینکه بازخرید کردن یک در هزار پذیرفته میشه و چقدر مخالفت شد باهاشون اما ایمان راسخ ایشون و درخواستی که از 🌹خدای مهربون🌹کرد و باور به اینکه پذیرفته میشه اونو از زندانی که برای خودش ساخته بود رها کرد،ما انسانها اسیر باورهاو زنجیرهای خود ساخته ایم و فقط با اراده و ایمانی راسخ میشه تغییر رو شروع کرد.

    نکته ای ک تو تغییر کردن‌ همسرم بود

    ۱.باید خواسته مون رو روشن و واضح از🌹 خدا 🌹بخواییم

    ۲.ایمان و باور به الله یکتا ،که خواسته ام مورد پذیرش قرار میگیره

    ۳.نترسیدن از شرایط و موقعیت جدید، چرا که ترس باعث از بین رفتن ایمان ما به الله مهربان میشه و واقعا مهمترین فاکتوره

    ۴.دنبال پیشرفت و یادگیری چیزهای جدیدوبیشتر بودن

    و چقدر آگاهی هایی که استادجان توی این فایل با ما می دن عالی و پر محتواست « تغییر کردن قبل از اینکه جهان ما را وادار به تغییر کردن کند»

    و جالبه بدونید که بعد از خروج همسرم از اون شغل مجلس قانونی رو تصویب کرد که اگر وامیستادن تا بازنشستگی دیگه نمیتونستن به شغل فعلی‌شون برسن و همش یاد اتفاقی که برای استادجان افتاد که اگر به ندای درونشون گوش نمیدادن تو اون اتفاقی که برای نفت کش افتاد مقصر حادثه میشدن و ….

    _ باید ایمان داشته باشیم و باور کنیم که 🌹خدا🌹حامی و هدایت گر منه و با توکل بریم توی دل ترسهاموم،ترسهایی که فقط بخاطر ناشناخته ها ایجاد شده بخاطر توکل نداشتنمون بخاطر باور نکردن خدایی که هر لحظه با ماست مراقب ماست و مارو هدایت میکنه

    اگر قانون بدون تغییر🌹خداوند🌹رو واقعاً ایمان وباور داشته باشم و عملا اونو توی زندگیمون انجام بدیم، به مسیر درست هدایت میشیم مسیری که راهش آسفالته و پراز درختان سرسبز با کوه هایی زیباست یعنی باور داشته باشیم که خالق زندگی خودمون هستیم نه شرایط و اتفاقات بیرون

    تغییر شهامت میخواد جسارت میخواد و شجاعت می‌خواد

    فقط کافیه که باور کنی که میتونی، باور کنی که این‌ منم‌ شرایط زندگی مو خلق می کنم، پس باید با شجاعت برای تغییر قدم بردارم. وقتی من باور دارم پس حرکت می‌کنم وقتی حرکت کنی 🌹خداوند🌹درهای رحمتش رو بروی تو باز میکنه و به تو خوشامد میگه چرا که تو باورش کردی و بهش ایمان داشتی.

    مثل بچه کوچیکی که تازه قدم برداشته تا راه رفتن رو یاد بگیره یه شکلات دستت بگیری اون قدم های بیشتری رو برای رسیدن به اون بر میداره و اگر بخواد بیوفته مامان یا باباش زودی دستشو میگیرن 🌹خدا🌹ام دست ما رو میگیره اگر ایمان داشته باشیم‌ به قول استاد میشینیم رو شانه های 🌹خدا🌹مارو به بهترین مسیر هدایت میکنه

    اینکه در آرامش باشیم طبیعیه،اینکه شاد باشیم طبیعیه، اینکه ثروتمند باشیم‌طبیعیه،اینکه هر روز در حال پیشرفت باشیم و ظرف وجودمون بزرگتر بشه طبیعیه اینکه عاشق باشیم طبیعیه،اینکه در سلامتی کامل باشیم طبیعیه، و اگه غیر از اینها بود غیر طبیعیه و باید به درون مون نگاه کنیم و ریشه یابی کنیم که مشکل کجاست کجای باور من ایراد داشته که این مریضی این فقر این خلل عاطفی بوجود اومده

    چه مثال جالب به ذهنم رسید هی چشمک میزد که بگو بگو 😅

    باشه میگم‌عشقم،مثل ماشینی که یهو استارت میزنی و تق صدا میده و روشن نمیشه و یا وسط راه یهو خاموش میشه مطمئننا باید برقش و…چک بشه و این غیر طبیعیه ک روشن نشه و طبیعیه که خوب استارت بخوره و راه بره،🌹خدایا🌹عجب چیزی گفتی حال کردم 🤗 سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    که تا این لحظه من رو هدایت کردی به نوشتن این کامنت زیبا که به تحریر در اومد

    🌹خدا 🌹دوست داره که ما پیشرفت کنیم چرا که باعث گسترش جهان‌میشیم و هرچه جهان گسترش پیدا کنه ظرف وجود ما هم بزرگتر میشه و قادر به درک بهتری از قوانین🌍 جهان هستی🌍 هستیم

    ما باتغییر خودمون باعث میشیم جهان به نحو زیبایی تغییر کنه چون آگاهی‌ها ی ما باعث میشه یه ایده ی تازه ای شکل بگیره و دنیای پیرامونمون رو زیباتر کنیم

    🌹خدایا 🌹ازت سپاسگزارم بخاطر نوشتن این کامنت ازت سپاسگزارم بخاطر وجود استاد نازنینم سپاسگزارم بخاطر حضورم در خانواده صمیمی عباسمنش 👩‍👧👪

    👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👦👩‍👧

    🌹خدایا🌹ازت سپاسگزارم بخاطر این سفر فوق‌العاده ✈🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2414 روز

    به نام خدای مهربون

    جلسه پنجم تغییر شخصیت جسارت می خواهد والبته پشت کار وتعهد .

    قبل از اینکه جهان بخواد با چک ولقد بهت بفهمونه که باید تغییر کنی خودت آگاهانه عمل کن وتغییر کن من به خودم میگم زهرا تو باید تغییر کنی چون تو لایق بهترین ها هستی من تا زمانی که از درون تغییر نکنم جهان بیرون هم تغییر نمی کنه همه چیز درون من است پس متعهد میشم و تمام تمرکزم را میزارم برای بهتر شدن و می دونم خدا با نشانه هایش راه را بهم نشون میده وهدایتم میکنه به مسیر درست پس فقط روی خودم کار میکنم .وبقیه را میسپارم به خدا

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    سلام

    نکته ها و تمرین روز پنجم

    من با همین روندی که دارم پیش میرم اگه ادامه بدم ده سال دیگه کجام جایی هست که دوستش دارم؟

    اگه من همین جوری به این استرس داشتن و با استرس کارها رو انجام دادن ادامه بدم ده سال بعد دچار هزاران بیماری میشم و از الان که اوج جوانیم هست نمی تونم لذت ببرم.

    پس از امروز تمرین می کنم که با آرامش کارهام رو انجام بدم.

    اگه همین جوری به رفتار بدم با همسرم ادامه بدم ده سال بعد هیچ اثری از رابطه عاشقانه من نمی مونه

    اگه به اهمیت ندادن به بدنم ادامه بدم مریضی های مختلف میاد سراغم

    چرا نمی خوام تغییر کنم؟

    به نظرم چون علت اصلیش تنبلی هست و تنبلی هم از این نشات می گیره که من نمی شینم فکر کنم و ببینم آینده این رفتارم رو این که اگه به این روش ادامه بدم ده سال بعد چه اتفاقی می افته.

    سه سال پیش که با استاد آشنا شدم قرار بود به خیلی جاها برسم قرار بود اتفاقات عالی واسم بیفته. واقعیتش اینه که اتفاقات خوب واسم زیاد افتاده ولی باید خیلی بیشتر از این می افتاد به نظرم علتش اینه که باید آهسته ولی پیوسته یک سری تغییرات رو تو باورها و عادت هام ایجاد می کردم.

    خیلی زود زمان می گذره باید بجنبم

    چرا این وضعیت با وجود این که منو خیلی آزار میده نمی خوام کاری انجام بدم؟

    در بخش نظرات همین فایل‌، از خودت بپرس که چه جنبه‌هایی از زندگی‌ات الان نیاز به تغییر دارد و بنویس که چگونه و با ایجاد چه تغییری در باورها و نگرش‌ات می‌توانی زندگی بهتری برای خود بسازی و الان چه ایده‌ای برای برداشتن اولین قدم داری!

    1-رفتار با همسرم باید بیشتر به همسرم توجه کنم و بهش عشق و احترام بدم. بهش اجازه بدم که خودش انتخاب کنه و اگه راهنمایی خواست ازم راهنماییش کنم و بذارم خودش تجربه کنه. بره جلو و اعتماد به نفسش بره بالا. فقط روی خودم تمرکز کنم و خودم رو تغییر بدم.

    بحث نکنم به هیچ عنوان مخصوصا پیش دخترم . دعوا ممنوع . داد زدن ممنوع

    2- اضطرابم. از همین امروز فقط به اندازه همین امروز تمام تلاشم رو می کنم که با آرامش کارهام و انجام بدم عجله ممنوع

    3- نان استاپ انجام دادن کارهام به جای لذت بردن از کاری که انجام میدهم. با آرامش و با لذت گلها رو درست کنم

    4- بیشتر به خودم برسم. ویتامین هام رو سر ساعت بخورم.

    5- با آرامش غذا بخورم و قبل از سیر شدنم دست از غذا خوردن بردارم.

    6- تمرین توجه به داشته ها به جای تمرکز بر نداشته ها و ناراحت شدن و مقصر دانستن دیگران و شکرگزاری رو جزئی از شخصیتم بکنم. این که همیشه شاکر باشم.

    تمرین

    هر روز به دنبال تغییر باشم

    امروز چیکار کنم که بهتر از دیروز باشم؟

    حواسم به نشونه ها باشه که خدا می خواد باهام حرف بزنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    Fariba t گفته:
    مدت عضویت: 1394 روز

    به نام خالق جهان هستی

    سلام به شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    خدا رو سپاسگزارم به خاطر هدایتی که امروز در سفرنامه روز 5 ام در مسیرم قرار داد.

    مدتیه میخوام تغییری تو مسیر شغلیم ایجاد کنم. با حرف استاد واقعا فکر کردم اگر همین مسیر رو برم 10 سال آینده چه چیزهایی بهم اضافه شده. آیا رضایت خاطر دارم یا ممکنه حسرت بخورم.

    قطعا جوابش برام واضحه چون بارها بهش فکر کردم و فقط و فقط ایده پروری.

    تصمیم گرفتم از امروز هر روزی یک تغییری هر چند کوچیک تو مسیر شغلی و مالیم ایجاد کنم و تو یک نقطه نایستم.

    خدارو سپاس از اینکه میدونم با گرفتن این تصمیم من رو هر بیشتر هدایت خواهد کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1390 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و همراهان خوب همیشگی م

    از امروزم بگویم یه تفریح عالی یه حس خوب با خانواده در دل طبیعت بی نظیر خداوند با باریدن باران رحمتش کامل شد خدایا شکرت

    شب قبل رابطه م با برادر بهم ریخت هم دوستش دارم هم سربلندیشو میخوام ولی نتونستم جلوی این شرایط رو الان بگیرم فقط سعی کردم حس م رو خوب نگه دارم ولی خیلی برام سخت بود کنترل ذهنم تا در زمان عالی دوباره ارتباط بگیرم .

    نکته بعدی هم شرایط کاری م و بدهی م به شرکت بود که حسابی درگیرم کرد وبه لطف خدا رهایش کردم هر اتفاقی بیفته خیره

    اما برداشت من از فایل پنجم سفرنامه م:

    سوال:چه جنبه هایی از زندگیم نیاز به تغییر دارد؟چگونه میخواهم چه تغییری ر باورهای م ایجاد کنم؟چه ایده ای دارم و قدم اول چیست؟

    الان مهمترین جنبه زندگیم که باید تغییر کند موضوع شغل الانم هست که کارفرمایان تمایلی به رشد بیشتر ندارد و حاظر نیست وارد ایده ها جدید شود رونقی ایجاد کند وبه تعهدات خود پایبند نیست و رشد بیشتری در آن با این زمان نمیبینم وبه پیشنهاد من هم فعلا جواب نداده در کل حقوقش کم واقعا به سختی میتوانم اجاره منزل .قسط ها .بدهی ها.وزندگیم را بدهد و مجبور شده ام تا دریافت جواب یه جای دیگه هم کار کنم و این باعث شده که نتوانم با آرامش رفتار کنم.

    الان سعی میکنم به ندای درونم گوش کنم و بگذارم جواب آنها چه میشود ولی واقعا نمیترسم که دنبال شغل جدید بروم فقط نمیخواهم عجولانه رفتار کنم

    باورهای پوسیده امروز من:

    اینکه من بروم تمام زحمات به باد میرودو اونها لذتش میبرن بازار کاری که بوجود آورده ام از دستم میرود؛تا شغل بعدی نمیتوانم هزینه هایم را بدهم؛ کار جدید تلاش جدید واقعا دیگه جای این هم جابجایی شغلی را ندارم حداقل تا عید ۱۴۰۱ صبر کنم بعد بروم .

    ایده ام هم این است عزت نفس من اولویت دارد اگر به افزایش حقوقم توجه کردن چه بهتر اگرنه همزمان تا شغل بهتری پیدا میکنم صبور باشم ایمان را حفظ کنم خدا هست وبرای من نیز هست وکار میکند راضی م به رضای او میدانم من رابه مسیرهای بهتر هدایت میکند

    خدایا تو همشه هوایم داری ازت سپاسگزارم. و ازش میخوام نشانه و شرایط عالی با روشنی بمن برساند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1717 روز

    سلام به همگی

    خدایا شکرت که روز پنجم سفرنامه رو هم متعهدانه دارم طی میکنم

    اینکه من تو‌جه زمینه های باید تغییر کنم ! یه جورایی خیلی وقته که می دونم تو زمینه روابط عاطفی و‌مالی مسئله دارم

    خیلی وقته میدونم

    ولی چیه که نمیزاره دست به عمل بزنم

    ترس

    دلهره

    من هیچ وقت آدم ترسویی نبودم ‌و همش عاشق تغییر بودم و به پیشواز تغییر میرفتم

    پس چرا یه مدته تو‌مسائل مالی و عاطفی دارم درجا میزنم و با اینکه می دونم باید تغییر کنم نمیکنم ؟؟

    امروز تو کامنت یکی از بچه ها خوندم که میگفت من دلهره و اضطراب شروع کار دارم

    بعد که فکر کردم دیدم منم همین طوری

    منم تا هر کاری پیش میاد دلهره میاد سراغم ‌‌اجازه تغییر و ازم میگیره

    ولی فهمیدم منی که با همین آموزه های استادم تونستم افسردگیمو درمان کنم

    اینم می تونم

    امروز فهمیدم یه باور اشتباه دارم واسه حرکت نکردن

    با وجود اینکه عاشق تغییر و‌رشدم

    باور اینکه رشد دردناکه

    هر کاری تو‌مسیرم کنم سخته

    این باعث‌میشه تو‌شروع ذهنم بهم اجازه حرکت نده

    الان میدونم که‌باید با باور عکسش و اهرم رنج و لذت رشد و‌ تغییر و واسه خودم لذت بخش و آسون کنم

    خدایا کمک کنم به من و همه همسفرانم

    تا این جاده زندگیمونو به آسانی و با لذت و‌تو همون‌ جاده سراشیبی سوت زنان با دوچرخه بریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: