تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم - صفحه 1

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    با عرض سلام خدمت استاد مهربان و بینظیرم ، خدمت خانم شایسته و گروه تحقیقاتی عباس منش و اعضای سایت .

    ۴ سال پیش از قانون خبر نداشتم ، از سیستمی و بدون احساس عمل کردن الله خبر نداشتم. دوره بینظیر “کشف قوانین زندگی ” و دوره بینظیر “روانشناسی ثروت ” (( که من خیلی دوست دارم به این دوره بگویم “روانشناسی نعمت ” )) را نداشتم و حتی با استاد عباس منش نیز آشنا نبودم.

    علاقه ای شدید به مهاجرت داشتم. با اولین ریجکتی ویزای اروپا سخت گله مند و ناراحت شدم و شرایط بیرونی را عامل دانستم . بعد از این ، با دومین ریجکتی ویزای کانادا همین روند منفی فکر کردن و مهم دانستن عوامل بیرونی را ادامه دادم.

    با داشتن ۵ ریجکتی ویزای کانادا و یک ریجکتی ویزای اروپا ، مثل حضرت موسی به خدا گفتم ، دیگه بسمه ، من حالیم نیست ، از هر خیری که از تو به من برسد من فقیرم.

    سپس هدایت شدم به مهاجرت به یک کشور بسیار معمولی ، ولی دیگر ادم قبل نبودم . حسم این بود ؛ تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس ، خود راه بگویدت که چون باید کرد.

    بعد از مهاجرت به ان کشور معمولی ، بعد از ۲ ماه ، من به اروپا مهاجرت کردم بصورت معجزه الهی .

    و سپس باز هم بصورت هدایت الهی با استاد عباس منش عزیز اشنا شدم .

    دوره های خیلی حرفه ای ، که من تهیه کردم به شرح زیر میباشند .

    ۱-دوره سلامتی

    ۲-روان شناسی ثروت ۱

    ۳- کشف قوانین زندگی

    ۴ – جهان بینی توحیدی

    ۵ – عزت نفس

    ۶- ارزش تضاد

    ۷- به صلح رسیدن با خود

    ۸- چگونه فکر خدارا بخوانیم

    با تشکر فراوان از استاد خیلی خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای:
    • -
      مجید کدخدایی گفته:
      مدت عضویت: 1966 روز

      سلام به سعید عزیز

      خوشحال شدم که در نهایت به خواسته تان رسیدید و آنهم در زمانی که فکرش رو نمیکردید،، البته که این هم یکی از مواردی هست که باید روش بیشتر کار کنیم و دست خدا رو باز بگذاریم برای هدایتمون در مسیرهایی که خودش بهتر میدونه .

      خوشحال شدم که هنگام ریجکتتون

      توانستید جلو نجواهای ذهنتان رو بگیرید و خود را به دستان پر مهر الله جان بسپارید و از ادامه زندگیتون در همون شرایط قبلی لذت ببرید

      بدون شک این کنترل ذهن هنگام برخورد با یه تضاد و یه ناخواسته و از اونور امید داشتن به هدایت الله جزو نتایج پر بار کار کردن روی باورهاست

      امید دارم که خداوند همه ما رو در این مسیر پر از خیر و برکتش یاری بده

      سعید عزیز،،

      براتون زندگی سرشار از نعمت و ثروت و سلامتی توأم با ارامش از الله یکتا خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علی حسین حاجیوند گفته:
    مدت عضویت: 2016 روز

    سلام به استاد عزیز وبزرگوارم

    به نظر من شما فراتر از یک استاد

    هستی. چون بادرجه خلوص درونی خودت به الهاماتی دست رسی داری که خیلی ها ندارند.

    شما در بهشت دارید زندگی می کنید چون زندگی هزاران نفر را از جهنم به بهشت تبدل کردین.

    من تمام مشکلاتی که در گذشته داشتم دلیل اصلی همه آنها تمرکز بر روی حاشیه ها وناخواسته

    بود.از روزی که با شما آشنا شدم و آموزش های شما را دنبال کردم به طور نا خودآگاه از این مسائل دور شدم و من چند سال است که تلوزیون در خونه ندارم وبرای خیلی ها تعجب آور هست.

    من با آموزش های هدیه شما در سایت از شهری که شرایطم سخت بود درش ،به بهترین شهر ،خیلی اتفاقی حجرت کردم همه دوستانم می گفتند که چرا آمدی اینجا؟! می گفتند اینجا کاری که تو داری اصلا نیست. اگر هم باشه پول نمی دهند.

    ولی من با این که تازه با شما آشنا شده بودم،به شما ایمان. راسخ داشتم. خدای بزرگ وتوانا منو هدایت کرد به یک پروژه که اولین با بود همچین

    پروژه ای را من از نزدیک می دیدم. رفتم قیمت را از دفتر فنی پرسیدم که بیش از دوبرابر قیمتی بود که در ذهنم داشتم! باورم نمی شد! پرسیدم پرداختی چگونه هست گفتن هر دو هفته یک بار تسویه می کنیم، باورم نمی شد از ظهر تا شب می گفتم خدایا شکرت.

    استاد جانم بعد از سه ماه قیمت کارم چهار برابر شد.

    دوباره بعد از سه ماه قسمتی به من دادند که باورم نمی شد چون 30 نفر همکار من داشتم که سال ها اونجا کار می کردند. در 40روز من به مقدار 6 ماه گذشته ام پول گرفتم.خدایا شکرت برای اون روزها.

    من کارم را تمام کردم گفتم خدایا شکرت وخودت قدم بعدی را نشونم بده، فرداش رئیس پروژه آمد سراغم گفت آقای حاجیوند شما باید این قسمت از پروژه را برام انجام بدی، گفتم آخه این تخصص من نیست من تاحال کار نکردم!گفت نمی دونم یا باید خودت انجام بدی یا نیرو بزاری.

    رفتم خودم شروع کردم بعد از چند روز یاد گرفتم

    به مدت 3 مشغول بودم وبهترین پول ها را که باورم نمی شد گرفتم.

    ودر همون شهر من خونه ای بسیار زیبا وتمیز با یک اجاره عجیب مناسب گرفتم ،در بهترین وزیباترین وبا فرهنگ ترین نقطه اون شهر.خدایا شکرت شکرت شکرت. من وخانواده ام هدایت می شدیم به بهترین مکان های تفریحی به خودم می گفتم خدای من تا حالا کجا بودم ودر چه مداری بودم که از این همه زیبایی محروم بودم.

    وهمش به خودم می گفتم این همه پیشرفت

    وتجربه خوب همش کار استاد عباس منش هست

    وبا فریاد خدا را شکر می کردم می گفتم شکرت شکرت که هدایتم کردی به سایت استادی که شاگرداش لیاقت هر کسی نیست.

    این نتایج فقط وفقط گوش دادن به فایل های ریگان بود، فقط گوش می کردم هیچ تمرینی راهم انجام نمی دادم گوش می کردم وبه هیچ حاشیه ای توجه نمی کردم.

    تا رسیدم به سال 1400

    و از دوره 12قدم شروع کردم تا قدم 7پیش رفتم

    ومعجزاتی در این قدم ها برام پیش آمد که بعضی وقت ها فکر می کردم دارم خواب می بینم!

    همه این نتایج دوری از حاشیه وکنترل ذهنم بود

    وبه این باور رسیدم که تمام زندگی من در دست خودم هست که می توانم خلقش کنم.

    الان هم در کشور اتفاقاتی افتاده که من اطلاعی ندارم وبه من هم مربوط نیست.

    ازخدای خودم سپاسگزارم

    از استاد بسیار ارزشمند سپاسگزارم

    واز همه شما دوستانم که همیشه از نتایجتون انرژی می گیرم سپاسگزارم.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 75 رای:
    • -
      امیرحسین ترکمان گفته:
      مدت عضویت: 2064 روز

      سلام دوست قوی و با ایمان من علی عزیز؛

      چقدر لذت بردم از دیدگاه دلیت

      چقدر عشق بردم از موفق شدنت و تغیر روند زندگیت

      احسنت به تو

      احسنت به شخصیت تو

      احسنت به نگاه تو که انگشت اشاره مسائل رو به سمت خودت گرفتی

      و بقول شما باید از استاد عزیز والاا تر از یه استاد نام برد و یاد کرد که این همه حال بنده های خداشو توپو با ایمان کرده

      واقعا خداروشکر بابت این همه نعمت در زندگی ما

      بدرخشی در زندگیت دوست خوب من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زهرا مهدوی گفته:
    مدت عضویت: 2257 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    نمیدونم چه حکمتی بوده که این فایل رو که قبلا ضبط شده الان باید بدست مون برسه. ولی حتما قرار بوده ما هم امتحان بشیم ببینیم درس هامون رو خوب یاد گرفتیم یا نه… این چند روزه واقعا امتحان نهایی بود برای هممون. الحمدالله تو هفته گذشته خیلی خوب تونستم کنترل داشته باشم روی افکارم اما یه جایی هم پام لغزید و به اون ندای قلبم بی توجهی کردم

    و دیدم که چطور ذهنم برام جهنم درست کرد به عینه دیدم ، منی که اهل شکایت نیستم و مدام حواسم هست که قدرت رو به کسی ندم اما یه روز اسیر وسوسه های شیطان شدم ولی خداروشکر متوجه اشتباهم شدم و دوباره توبه کردم و از خداوند خواستم که هدایتم کنه. هدایتی که دریافت کردم جلسه سوم قدم چهارم بود اونجا هم دقیقا مثل الان توی این فایل شما میگید خودتی که داری به خودت ظلم میکنی حواست نیست! و چقدر مرتبط بود بحث

    و چه تلنگر و چه هدایتی خدایا شکرت تو اون جلسه درباره ستاره قطبی هست که گفتید اگه نتیجه نمیگیری اگه منحرف شدی از مسیر یعنی تمرین رو انجام نمیدی که دیدم بله این چند روز با جماعتی همراهی کردم که برخلاف میلم منم دارم مثل اونا فکر میکنم و داشتم پا به جهنم اونا میذاشتم که خداوند دستم رو گرفت. و بعد هم این فایل ارزشمند شما البته فایل قبلی هم فوق العاده بود و نکته تقلبی خوبی داشت برای امتحان ما … ان شاءالله که خداوند ما رو هیچ وقت به حال خودمون رها نکنه حتی لحظه ای.

    بودن در این مسیر ، نگاه توحیدی به زندگی ، قدرت انتخاب و کنترل ذهن و توجه به نعمتها ،بزرگترین ثروت این دنیاست با این ثروت از پس هر امتحان الهی برمیایی و بقول قران شیطان هیچ راهی به بنده های مخلص نداره.

    خدایا شکرت بابت هدایت های مکرر

    خدایا شکرت بابت قبول توبه ام

    خدایا شکرت که اینقدر عادل و مهربونی

    خدایاشکرت که بنده توام و همین برام کافیه

    خدایا شکرت که زبانم رو به حمد و ستایش خودت باز میکنی

    صحبت درباره خوبی ها و نعمتها شاه کلید مباحث جلسه سوم قدم چهارم بود خیلی خیلی عالیه این جلسه.

    استاد عزیزم ازتون بینهایت ممنونم

    همیشه در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  4. -
    فرانک ریسیان گفته:
    مدت عضویت: 3210 روز

    استاد عزیزم با همه ی احترام وعشقی که نسبت به شما دارم نمیتوانم این موضوع را به مورد پیش آمده در ایران ربط دهم ای کاش میشد باهاتون حرف بزنم خیلی نیاز دارم که موضوع رو برام روشن کنید.اصطلاحا کم آوردم و انتظار داشتم شما فایلی را برای ما تهیه کنید و روی سایت بذارین ولی …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    نسیم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1611 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز پشت صحنه و همه دوستان عباس منشی

    چقدر حس خوبیه وقتی میام تو سایت میبینم یه فایل جدید اومده، خیلی کیف میده، مخصوصا اینجوری مناسب شرایط جاری… البته من الان تو ایران نیستم ساکن کانادام ولی خب در جریان شرایط هستم و تا حدی ناخودآگاه رو منم تاثیر میذاره، غیر از تاثیر احساسی و عاطفی (که سعی میکنم درگیرش نشم و همش نکات و باورهایی که شما در این موارد بهمون یاد دادین با خودم مرور میکنم) کارم هم کارای مهاجرتیه و فعلا ارتباط مشتریا با ما تقریبا قطعه و یه جورایی کارامون فعلا متوقفه، تو پیج کاری اینستام هم فعلا پست و استوریِ کاری نمیذارم (البته غیر کاری هم نمیذارم) خلاصه در عمل تحت تاثیر اتفاقات روز قرار میگیریم ولی خب آگاهانه حواسم هست که تا من نخوام و باور نکنم چیزی از بیرون تاثیر مثبت یا منفی رو کار یا زندگی من نمیذاره.

    اما مثال اصلی که میخوام بزنم غیر از این جریاناته… من همین اخیرا یه مشتری داشتم که خیلی آدم به قول معروف گیری بود، و اهل ناله و فغان و … اوائل من هروقت با خواهرام حرف میزدم ازین بنده خدا هم میگفتم البته به خیال خودم مثلا داشتم به شوخی و خنده میگفتم که آقا این هروقت پیام میده نصف پیامش فقط روضه ست و فلان و چقدر کار با این سخته و … خلاصه حواسم نبود که با حرف زدن دربارش بیشتر جذبش میکنم، تا یه مدتی هم هی کار این بنده خدا گره میخورد (چیزایی که دست من نبود، مدارکش آماده نمیشد، نمره لازمو نمیاورد و ازین جور موارد) منم خیلی استرس داشتم اصلا این پرونده شده بود بلای جون من، صبحا با استرس بیدار میشدم کلا… تو این مدت هم میدونستم این برخورد اشتباهه، مثلا حواسم بود که در برخورد با ناخواسته ها نباید اینجوری رفتار کرد اما تمرکز نمیکردم و خلاصه عمل نمیکردم به دانسته هام… تا اینکه یه روز دیدم واقعا تو عذابم، تمرین فانوس دریایی رو هم مثلا انجام میدادم، از خدا میخواستم که امروز کمک کنه فلان قضیه درست بشه اما بعدا که دقت کردم دیدم خب فقط تو حرف میخواستم، توکل و اعتماد نمیکردم به خدا، ازش میخواستم اما همچنان مضطرب بودم و به هر دری میزدم این کار درست بشه، دیگه یه روز واقعا خواستم از خدا و بعدم طول روز خیلی سعی کردم خودمو با درسام و کارای دیگم مشغول کنم که اصلا به این فکر نکنم، همون روز یه قسمت ماجرا حل شد و خلاصه من این روند رو ادامه دادم و خدا رو هزار مرتبه شکر قضیه کلا حل شد. چقدر حس خوبی بود:)

    ولی واقعا یه عقیده ای، باوری رو به حرف گفتن یه چیزه، عمل کردن بهش یه بحث کاملا جدا. خدایا کمکمون کن ایمانمون همیشه همراه عمل باشه و حرف مفت نباشه!

    یه دنیا ممنون استاد عزیز، امشب با پسرم داشتیم این فایلو گوش میدادیم و چقدر جفتمون خدا رو شکر کردیم برای نعمت آشنایی با شما

    یکشبه 25 سپتامبر 12 شب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  6. -
    الناز محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1224 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم مریم جونم و همه دوستان عزیز همفرکانسی

    فایل بسیار عالی بود لذت بردم و اگاهی زیادی ازش دریافت کردم بابت این فایل بسیار زیبا از شما دو عزیز مچکرم و خدارو شکر میکنم که در مدار دریافت این اگاهی ها هستم

    خب اگه بخوام تجربه خودمو در رابطه به تمرکز بر نکات منفی شرایط یا ادمها بگم

    برمیگرده به حدودا شیش هفت ماه قبل یعنی قبل از آشنایی با استاد

    من یه دختر خجالتی اروم گوشه گیر در کل بگم یه افسردگی خفیف داشتم همیشه تنها بودم جایی نمیرفتم سر هر چیزی گریه میکردم وقتی یه اتفاقی میوفتاد اگه خوب بود میگشتم دنبال نکات منفیش و اگه اتفاق بدی بود که بازهم همون آش و همون کاسه و الان با باز شدن این بحث وقتی بهش فکر کردم دیدم من بابت تک تک این موضوعات و همه ی مشکلات ریز و درشت زندگیم پدر و مادرمو مقصر میدونستم چون پدر و مادرم اختلافاتی باهم داشتن و من فکر میکردم که اونا باعث شدن تا من اینجوری بشم

    و همیشه به نکات منفی اونا توجه میکردم و از شرایطم ناراضی بودم و دقیقا بر حسب این فکرم همیشه هم جنبه منفی شون میدیدم و دریافت میکردم و تو خیال خام خودم فکر میکردم حق دارم تا این رفتارهارو از خودم بروز بدم و چپ و راست از جهان هستی پس گردنی میخوردم و یه چیز دیگه اینکه همیشه دوست داشتم قربانی بشم که اینم برمیگرده به کمبود عزت نفس

    این روند همینجوری ادامه داشت تا اینکه به لطف پرودگار مهربانم با استاد عزیزم آشنا شدم و طرز فکرم خداروشکر تغییر کرد

    حالا که تا حدودی متوجه شدم قضیه چیه و فهمیدمو درک کردم که هیچ چیز زندگی من به عامل بیرونی ربطی نداره و همه و همه نتیجه باورهام افکارم و فرکانسی هست که به جهان هستی ارسال میکنم حالا بیشتر سعی میکنم ذهنمو اگاهانه کنترل کنم اگه اتفاقی افتاد مقصر هیچ یک از عوامل بیرونی رو نمیدونم و از وقتی که تمرکزمو گذاشتم روی نکات مثبت زندگیم همه چیز به طور حیرت انگیزی تغییر کرده

    و اگاهی های این فایل: همیشه سعی کنیم بر نکات مثبت آدما، شرایط و اتفاقات تمرکز کنیم

    برای اتفاق افتادن، اتفاقی کسی یا کلا هیچ عامل بیرونی رو مقصر ندونیم بلکه بدونیم که ما خودمون یه مشکلی از درون داریم که اینجوری شده بگردیم بفهمیم مشکل رو و حلش کنیم

    رو باور هامون کارکنیم و اینو بدونیم که وقتی ما با خودمون در صلح هستیم وقتی رو باورهامون کار میکنیم و در مدار مناسب هستیم امکان نداره برامون اتفاق بدی بیوفته

    و در آخر این که ما عباس منشی هستیم

    باید متفاوت از بقیه جامعه فکر کنیم، متفاوت عمل کنیم تا متفاوت نتیجه بگیریم

    از دوستان همفرکانسی عزیزم بسیار، بسیار مچکرم بابت کامنتهای فوق العاده شون خیلییییی لذت میبرم از خوندنشون عاشق تک تک تونم♥♥♥❤❤❤❤

    در پناه الله مهربان شاد سالم ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید

    خدانگهدار عشق های من😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  7. -
    عباس صفرپور گفته:
    مدت عضویت: 1426 روز

    صددرصد استاد با نظر شما موافقم هرچه به گله شکایت بیشتر پرداختیم هیچ اثری نداشه بلکه بیشتر شده اون مشکلات ،از خدا طلب عمر بیشتر و موفقیت بخواهیم نه مرگ کشور های دیگه و رو خواسته ها و تغییر خودمون و باورهامون کار کنیم تا اتفاقات بهتری برامون رخ بده با تشکر از شما استاد عزیز🌹❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم جان

    سلام دوستان گلم

    استاد واقعا جالبه که این فایلو شما ۲۰ روز قبل از این اتفاقات اخیر ظبط کردید . هرچی میگذره بیشتر بهتون ایمان میارم .

    من تا قبل از آشنایی باشما یعنی تا پارسال یه مشرک کامل بودم و برای بدست اوردن پول و هرچیزی چشمم به دست مادرم یا همسرم بود ولی از وقتی که فایلهای ارزشمند دانلودی شما رو بارها گوش دادم هدایت شدم به یک شغل عالی در نزدیکی منزلم و کاملا استقلال مالی دارم . خداروشکر میکنم برای قوانین ثابت جهانش .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    مریم عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1808 روز

    سلام به استاد عزیزم،

    وای که چقدر این فایل عالی بود، چقدر همه کلماتش ارزشمند است، چقدر درست و زیبا همه کلمات در کنار هم قرار گرفته، این فایل ۲۰ روز پیش ضبط شده و اصلا استاد داره در مورد فوتبال و داور صحبت میکنه و تاثیر نداشتن عوامل بیرونی توی زندگیمون صحبت میکنه،

    و چقدر زیبا این تفکر رو توی زندگی روزمره بررسی میکنه و میگه که خودمون داریم زندگیمون رو رقم میزنیم و تا زمانی که دیگران رو مقصر بدونیم، بدبختی پشت سر هم میاد برامون،

    و جهان بهت ثابت میکنه که تو راست میگی،

    اگه فکر میکنی بقیه مقصر هستند، پس تجربه میکنی مقصر بودن بقیه رو،،

    و چقدر من تجربه کردم توی زندگیم این مقصر دانستن بقیه رو و چقدر آسیب دیدم،،

    چقدر گفتم بقیه مقصر هستند، پدرم، مادرم، همسرم، خواهرم، مادرشوهرم، همه و همه و

    خودم رو مقصر نمیدونستم، و پشت سر هم می‌بارید برام بدبختی،،،

    و الان دوساله که عباس منشی هستم و دارم یاد میگیرم زندگی کردن رو، از اون روزی که دیگه نگفتم بقیه مقصر هستن، دیگه نگفتم بقیه،

    زیپ دهانم رو بستم و سعی کردم تمام تمرکزم رو بگذارم روی خودم، روی اهداف خودم، روی پیشرفت خودم،

    دیگه نگفتم بقیه،،

    در خودم جستجو کردم، ایرادها رو دونه دونه پیدا میکنم و جهان بهم پاداش میده،

    به خدا زندگیم گل و بلبله، زندگیم اونقدر شیرینه، اون قدر حالم خوبه، از درون راضی هستم و شاد و خداروشکر

    افتادم توی غلتک رسیدن به خواسته هام،

    دونه دونه دارم به خواسته هام میرسم،

    رها شدم و آزاد و آرامشی دارم که هیچ وقت تجربه اش نکردم،

    از روزی که دیگران رو مقصر ندانستم و خودم رو مسول زندگیم دانستم،، فهمیدم چی میخام از زندگی، شادی چیه، آرامش چیه،

    من الان توی همون رشته ای که دوستش دارم، درس میخونم، توی همون رشته ای که دوست داشتم، دارم پول میسازم،

    به خدا جهان اونقدر زیبا همه چی رو کنار هم قرار داده که من به اون چیزی که یه عمره آرزوشو داشتم و اصلا فراموشش کرده بودم،

    این روزها دارم زندگی میکنم اون آرامش و لذت بردن از زندگی رو

    و قدم اول رسیدن به این مرحله،، مقصر ندانستن بقیه عوامل بیرونی و همه کاره دونستن خودم و حرکت کردم، عمل کردم و میرفتم جلو، در عین ترسیدن میرفتم جلو و عمل میکردم الهامات رو،

    و الان راضی هستم، اول راه هستم ولی خیلی برام روشنه مسیرم درسته، این همون جاده سرسبزی که توش افتادم و دارم سوت میرنم و میرم جلو،

    خداروشکر بابت وجودتون استاد عزیزم

    خداروشکر بابت وجود باارزشت مریم عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  10. -
    مرضیه صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1970 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان گرامی

    من حدود چهار سال پیش با استاد آشنا شدم .در افغانستان در شهر کابل (در یکی از محله فقیر نشین شهرکابل) زندگی میکردم .من همینطور با قوانین آشنا شدم و فهمیدم که همه چی درون من است و عوامل بیرونی در زندگی من تاثیر ندارد.اگر بخواهم زندگی م تغیر بدم، باید خودم باورهام تغیر بدم و روی خودم کار کردم چند جمله اساسی که استاد همیشه میگن سر لوحه زندگی خودم قرار دادم .احساس خوب اتفاق های خوب.تمرکز روی چیزهای میخواهی وارد زندگیت بشن و اعراض از ناخواسته ها.من در یکی از ناامن ترین شهرهای دنیا زندگی میکردم همیشه انفجار و انتحاری بود من بعد از اینکه تصمیم گرفتم توجه نکنم به ناخواسته ها. و از نا امنیتی از دولت شکایت نکنم ، از فقر شکایت نکنم .خدا شاهد است در هیچ انفجار انتحاری دزدی روبرو نشدم .من دنیای خودم ساخته بودم به دنیای بیرون توجه نمیکردم.فقط روی خودم کار میکردم .در دوران کرونا که همه بزنس ها شکست خوردن .در کابل بزنس خودم راه انداختم .به مدت دو نیم سال فوق العاده بزنس موفقی شده بود. من اصلا اخبار و شبکه های اجتماعی را دنبال نمیکردم اما صد درصد موفق نبودم همیشه اما تمام تلاشم را میکردم که تحث تاثیر جامعه و خبرهای بد نرم و احساسم بد نشه.حتی اونقدر بی خبر بودم که اوضاع چقدر خرابه که حتی برم پاسپورتم را تمدید کنم .و پارسال دولت افغانستان سقوط کرد .فقط پنج روز بعد از سقوط در کابل زندگی کردم .بعد از کشور خارج شدم به لطف خداوند.واقعا بدون پاسپورت. به کشور کانادا مهاجرت کردم. و الان کانادا زندگی میکنم .میدونم تمام اتفاق های زندگیم خودم خلق میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 145 رای:
    • -
      Ehsan Moqadam گفته:
      مدت عضویت: 1925 روز

      احسنت به شما مرضیه عزیز

      آفرین به شما بانوی قدرتمند و شجاع، واقعاً تحسین‌برانگیزه کارهای شما برام. یاد یه دوست افغانی که در دانشگاه داشتم افتادم که یکی از صمیمی‌ترین دوستای من بود و پسر بسیار باهوش و خوش فکری هم بود و ضع مالیشم همیشه بهتر از من بود طوری که اون موقع همیشه بهش می‌گفتم محسن یه Nتومن به من دستی بده:) (تیکه کلام قرض گرفتن پول)

      در کنار خونه ما یه کافه خیلی خوب هست که یه دوست افغان اونجا کار میکنه و من خیلی باهاش صحبت می‌کنم همیشه. چند وقت پیش تو صحبت‌ها متوجه شدم که این دوست ما استاد شماره 1 زبان عربیه چون حدود 19 سالی در عربستان زندگی کرده بود و از خود عرب زبان‌ها بهتر صحبت می‌کرد که برگشتم بهش گفتم تو با همین یه کار میتونه زندگیت رو عوض کنی که به تازگی متوجه شدم یه برنامه‌هایی برای مهاجرت داره و خیلی خیلی براش خوشحال شدم.

      واقعاً مرضیه جان مهم نیست ما تو چه شرایطی داریم زندگی می‌کنیم اگر بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم و سعی کنیم قانون بدون تغییر خداوند رو به خوبی درک و اجرا کنیم هدایت میشیم به تجربه زیبایی‌های بیشتر.

      اقدام شما خیلی بیشتر تحسین‌برانگیزه چون 1% شرایطی که شما داشتی رو من ونداشتم به همین خاطر خیلی میدونم که انگیزه‌های قوی‌تری هم داری و ایمان دارم که روز به روز شرایط بهتر و زیباتری رو هم تجربه خواهی کرد.

      دمت گرم رفیق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1970 روز

        ممنونم احسان عزیز

        خدا شاهد است چقدر از کامنت شما خوشحال شدم .این برای اولین بار بود در سایت کامنت میزاشتم

        از خداوند سپاسگذارم چنین فضای خوبی وجود داره با چنین انسان های خوبی مثبت و قابل تحسین .حمایت گر .برای شما احسان عزیز آرزوی موفقیت شادی ثروت سلامتی دارم

        امیدوارم هر روز پیشرفت کنید در زندگی تان و به تمام آرزوهاتون برسید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      غـــزل گفته:
      مدت عضویت: 2238 روز

      مرضیه جان عالی بود. خیلی بهم انگیزه دادی.

      امیدوارم همینطوری موفق و عالی پیش بری.

      خوشحال میشم با جزییات بیشتری برامون مسیرت رو تعریف کنی تا یاد بگیریم ازت. شما به معنای واقعی کلمه تونستی ذهنت رو کنترل کنی و نتیجه بگیری ازش. مسیرت قطعاً برای ما سرشار از درس و نکته خواهد بود.

      زندگی تو کانادا خوش بگذره. امیدوارم روزی ببینمت ✌️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1970 روز

        ممنونم غزل عزیز

        من به معنای واقعی در جهنم زندگی میکردم .جایی زندگی میکردم وقتی صبح از خونه میرفتم بیرون نمیدونستم زنده برمیگردم خونه یا نه چون به شدت نامن بود .و چقدر فقر دزدی زیاد بود.من قبلا به یک استاد دیگه آشنا شده بودم و با مبحث قانون جذب آشنا شدم تا اینکه بعدا به لطف خدا با استا عباسمنش آشنا شدم .تونستم ذهنم کنترل کنم فهمیدم قانون جهان چطوریه .جهان چطوری عمل میکنه با خدا آشنا شدم.تمام سوالای بی جوابم را در مورد خدا .جوابشون پیدا کردم..من بعد از حدود یک و سال تونستم بزنس م باز کنم تو کابل تقریبا اولین نفر بودم در بزنس جواهرات این چنینی. .بزنس من جواهرات غیر از طلا و نقره بود.خانم ها در کابل یا طلا میپوشیدند یا نقره .من برای اولین بار استیل آب کاری طلا مس و جواهرات برنجی در کابل فروشش شروع کردم با طراح های شعر و مطابق با فرهنگ افغانستان. همه اطرافیانم فکر میکردند کارم شکست میخوره اینجا کسی نمیخره از چیزا .مغازه ت جمع کن یا کنارش شال بیار بفروش لوازم آرایش بفروش .من تصمیم گرفته بودم فقط اختصاصی میخوام روی جواهرات کار کنم .شش ماه اول هیچ سودی نکردم. بعداز شش ماه کم کم سود کردم و بعد دو ماه درآمدم چند برابر شد.تقریبا تمام کابل من میشناختن تبلیغ بزنس م میکردن به دوستاشون.از شهر های دیگه از افعانستان هم مشتری داشتم .من از امریکا اروپا مشتری داشتم بقدری کارم موفق شده بود .حدود روزی چهارصد پنجصد دلار فروش داشتم

        این اواخر بخاطر اوضاع امنیتی اکثر بزنس ها بسته شده بودند .بزنس من برعکس شده بود چون خیلی از مردم خارج میرفتن میومدن از مغازه من .حواهرات مخصوص افغانستان میخریدن. سه ماه اخر پر فروش ترین روزهای بزنسم بود .حسم فوق العاده عالی بود به ناامنی شرایط بد توجه نمیکردم .همه دوستام کنار گذاشته بودند چون از ناامنی حرف میزدن که چکار کنیم چکار کنیم .اخبار و شبکه های اجتماعی دنبال نمیکردم.

        اکثر مردم نگران اوضاع امنیتی بودند خیلی ها خارج رفتن . و خدا شاهده که من هیچ راهی برای خارج رفتن نداشتم فقط سعی میکردم حسم خوب نگه میدارم .میدونستم اگه حسم خوب نگه دارم اتفاق های خوب میافته .بعد از اینکه دولت سقوط کرد پنج روز بعد شبانه فرار کردیم به طرف پاکستان .هیچ راهیی نداشتیم یه دفعه تمام زندگی م خونم بزنسم نابود شد.برای یک ماه در صالون عروسی زندگی کردیم با ۱۸۰ نفر دیگه .خیلی شرایط سخت بود.حتی برای دسشویی رفتن باید مدت ها در صف میاستادی چون نفر زیاد بود دو تا دسشویی بود فقط.من فقط اندازه یک پتو جا داشتم .بالشت نداشتم .برای اولین بار بود تو زندگیم چنین شرایطی تجربه میکردم. غذای خیریه میخوردیم چون نتونسته بودم پولم از بانک بکشم .تا یک هفته ده روز نتونستم حسم خوب کنم .بعد از ده روز تصمیم گرفتم دوباره به همون روشی که زندگیم ساخته بودم دوباره حسم خوب کردم توجه روی نکات مثبت.ایمان به خدا .ایمان به اینکه خدا کارها درست میکنه .بعد از یک ماه و دو هفته کشور المان درخواست من قبول کردند با تقبل تمام هزینه هوتل ستاره دار گرفتن اینا .یک روز قبل از اینکع برم سفارت آلمان در پاکستان برای بایومتریک. سفارت کانادا بهم خبر دادن گه در خواست من قبول کردند منم آلمان رفتن کنسل کردم و کانادا قبول کردم. .جوری من مهاحرت کردم به کانادا اگر قبلش کسی بهم میگفت تو اینجوری میری کانادا باور نمیکردم .بدون مصرف هیچ پولی .تمام هزینه ها سفارت کانادا پرداختن .فقط پول بلیط هواپیما بعد از دو سال بهشون پس بدم و الان حدود نه ماه هست در کانادا زندگی میکنم .نتیجه ایمان به خداوند و حس خوب ارامش در زندگیم حس میکنم

        و برای شما هم آرزوی خوشبختی سعادت ثروت ایمان سلامتی میکنم غزل عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
        • -
          غـــزل گفته:
          مدت عضویت: 2238 روز

          سلام دوباره.

          وای مرضیه‌ی عزیز! چقدر فوق‌العاده, چقدر فوق‌العاده!

          خیلی ممنونم که اومدی و بیشتر نوشتی. تماماً درس و انگیزه‌ست. و همونطور که فکر میکردم، شما کنترل ذهن رو به اوج خودش رسوندی. واقعاً تحسین‌برانگیزه.

          این مهاجرت و زندگی آسون، گوارای وجودت. امیدوارم با وکیل قرار دادن متبحرترین وکیل عالم، پول‌هات رو هم هرچه زودتر به حساب جدیدت منتقل کنی 😍✌️

          امیدوارم توی سایت، بیشتر از تو بخونم💐

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          حسین فرهنگی گفته:
          مدت عضویت: 1364 روز

          سلام خانم صالحی

          چقدر کامنتتون فوق العاده بود

          چقدر خودتون فوق العاده هستید

          خدا رو شکر ، خدا رو میلیاردها بار شکر به خاطرافراد بسیار با ایمانی مثل شما

          امروز داشتم با خودم غر میزدم که چرا سه ساله با این سایت آشنا شدم و حتی یکی دو تا دوره هم شرکت کردم ولی نتایج خاصی نگرفتم

          .

          این فایل نشانه امروز من بود که خداوند بهم یکی از مهمترین دلایل نتیجه نگرفتنم از صحبت های استاد عزیز رو نشون داد

          اما کامنت شما

          اما کامنت بی نظیر و خارق العاده شما بهم گفت که حسین

          حتی یک هزارم این ایمان و کنترل ذهنی که ایشون داره رو تو نداشتی

          حتی نزدیک هم نیستی

          واقعا خدا رو شاکرم به خاطر این هدایت بی نظیرش

          وضعیت زندگی من، شهری که توش زندگی می کنم، شرایط مالیم، همه از نقطه شروع شما بارها و بارها بهتره، اما خودم اصلا

          و این کامل نشون میده که فقط ما مهم هستیم، فقط کنترل ذهن و افکارمون هست که مهمه

          نه اینکه کجاییم و چه شغلی داریم

          من شرایط افغانستان رو نمی دونم

          اما اینکه یک نفر بیزینس طلافروشی و ساخت طلا های زینتی توی افغانستان داشته باشه رو حتی به فکرم هم خطور نمی کنه

          این حد از کنترل ذهن که توی شرایط اونچنینی تمرکزت فقط روی کارت باشه و هیج غر نزنی و هیچ همکلام افکار شرک آلود دیگران نشی واقعا بی نظیره

          واقعا از شما ممنونم به خاطر اشتراک گذاری این تجربه فوق الهاده

          از خدا سپاسگذارم که بهم گفت حتی توی همچین شرایطی هم من نجات بخش تو هستم

          دیگه شرایط تو که خیلی بهتره

          و خدا رو سپاسگذارم که بهم نشون داد، بهم ثابت کرد، که اگر شرایطم هر روز داره بدتر میشه

          فقط به خاطر خودمه و نه هیچ عامل دیگه ای

          خدایا صد هزار هزار مرتبه شکرت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            مرضیه صالحی گفته:
            مدت عضویت: 1970 روز

            سلام به دوست خوبم حسین جان

            ممنونم از شما با این کامنت زیباتون باعث شدید که دوباره بیام کامنت م بخونم و دوباره برام یاد آوری بشه که مسیری که اومدم

            دقیقا در شرایط ی هستم که نیاز به کنترل ذهن زیادی دارم فشار نجواها زیاد هست و از خدا کمک خواستم کمک م کنه

            و با این کامنت زیبای شما من به این فایل عالی و کامنت خودم هدایت شدم

            باز هم از شما حسین عزیز ممنونم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مهسا وفایی گفته:
      مدت عضویت: 1747 روز

      احسنت به شما دوست عزیزم

      جدا که میتوان نقش کنترل ذهن و هدایت خداوند رو در جریان زندگی شما مشاهده کرد، بی توجهی به ناخواسته و ناامنی های کشورتون شما رو چه آسون از مسیر انفجارها و ناامنی ها دور کرده و به سمت امنیت و آرامش در کشور زیبای کانادا هدایت کرده. واقعا لذت بردم مرضیه جان

      برات بهترین احساسات رو از خداوند منان آرزو میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1941 روز

      سلام دوست عزیزم مرضیه خانم مهربان

      واقعا تحسین برانگیزه که چنین اقدامی کردی و پاداش جهان به شما هم اینچنین هست واقعا بهتون تبریک میگم که در اون شرایط تونستی ذهنت رو کنترل کنی و مثل بقیه مردم دهن به گله و شکایت باز نکردی و دمت گرم دختر نوش جانت باشه این شهد شیرین مهاجرت اون هم به کانادا

      واقعا تحسینت میکنم خدا پشت و پناهت باشه

      و به من هم یاد دادی دمت گرم دختر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      نسرين خالقي گفته:
      مدت عضویت: 1296 روز

      سلام و صد افرین بر تو دوست عزیز مرضیه جان،

      افراد موفق و با اراده و محکمی مانند تو واقعا الگو های بسیار موفقی هستند که با توکل به خدا و کنترل ذهن همه چیز امکان پذیر أست . خدا را شکر موفق شدی و به مکان درست هدایت شدی انشالله روز به روز بهتر و بهتر بشی .

      در پناه الله یکتا پر از نعمت ، ثروت و سلامتی باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      Afsontorbati گفته:
      مدت عضویت: 2126 روز

      سلام به تو دختر افغان دختر بی نظیر که میتونی الگوی خیلی از ما باشی که انقدر غر میزنیم به زندگیمون

      درسته به ظاهر ما داریم مثبت فکر‌میکنیم ولی هنوز ته ذهنمون غر میزنیم هی میگیم چرا نسد کی میشه پس چرا نتیجه نمیگیرم من که اینطوری ام به ظاهر خوبم ولی ته باورام هنوز خرابه یکم که تو مسیر میرم برمیگردم به عقب نگاه میکنم هی انگاری با شک میرم جلو واین باگ رو دارم مطمعنم شاید معلوم نباشه تو رفتارم ولی خودم از خودم خبر دارم که چی داره میگذره در درون من در هز صورت ممنون که این کامنت و گذاشتی من امیدوارم شدم خدا حفظت کنه

      برات خیلی خوشحالم امیدوارم به بهتراز اینها برسی

      همیشه حال دلت خوب باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 1547 روز

      دوست عزیزم واقعا دستمریزاد👏👏👏 کارت عالی بوده خیلی خوشحال شدم و لذت یردم که این‌قدر راحت هدایت شدین به جای بهتر امیدوارم همین طور عالی پیش بری و یه تلنگر به ما بود که تو هر شرایطی میشه کنترل ذهن کرد. و ایمانم به این راه و این مسیر بیشتر شد متشکرم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمدرضا رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1441 روز

      سلام ، درودها بر شما . چقدر لذت بردم از این پیامتون و تحسین کردم شمارو خداروشکر میکنم که هرجای دنیا هم باشی فقط باتعییر نگاهت میتونی دنیاتو تغییر بدی واقعا درودها بر شما خیلی متشکرم از این کامنتی که گذاشتید . چقدر باورهام تقویت شد بعد از خوندنش ، چقدر بهم فکت قدرتمند دادید از عملکرد قانون .

      خداروشکر میکنم که این جهان فرکانسی است و ما اگر مثبت نگر باشیم و حال خوب داشته باشیم مهم نیست قبلش کجاییم ، هدایت میشیم به جایی که در فرکانس ما باشه . وقتی کسی تونسته در شهری ک این مدلی بوده مثبت نگر باشه و توجه نکنه پاداش میگیره و هدایت میشه به یک مکان بهتر . این یک نمود عینی واضح از تغییر نگرش و تغییر جهان ما میباشد .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ریحانه یاراحمدی گفته:
      مدت عضویت: 1656 روز

      سلام دوست عزیزم خانم صالحی

      امروز استاد یک فایل جدید گذاشتن که دقیقا کامنت شما رو داشتن توضیح میدادن و من خیلی اتفاقی همین الان کامنت شمارو اینجا دیدم شما واقعا باعث افتخار هستین و بسیار تحسین برانکیز ک در این شرایط سخت روحی انقدر محکم وایسادسن من هم باید این خصلت رو در خودم پرورش بدم و درمواقعی ک همه افسرده ان ایمانمو از دست ندم مرسی بخاطر کامنت های زیبات به امید موفقیت های بیشتر

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: