زیبایی ها را ببینیم - صفحه 13

1401 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمانه جان صوفی» در این صفحه: 607
  1. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    قشنگی های امروز- دوشنبه- 24 اردیبهشت جانِ 1403.

    1- فایل جدید روی سایت- الگویی مناسب برای کسب و کار.

    ذوق کردم برای اومدنِ فایل جدید.

    2- دیدن دایره آبی.

    3- دیروز از خواهرم درخواست کردم دو کار برام انجام بده، انجام داد.

    وسیله ای رو خواستم برام بخره که عالیه، همونی که مناسبِ نیازِ من هست.

    4- برای کاری در رابطه با موبایل به خواهر دیگه ام کمک کردم دیشب.

    5- این روزها بیشتر از همیشه دارم متوجه میشم یه مامان چقدر برای بزرگ شدنِ بچه اش زحمت کشیده و میکشه.

    مامانِ خودم در حقم محبت هایی میکنه که شدیداً سپاس گزارشم.

    از خدا میخوام یادم بندازه و هدایتم کنه بهش خیلی احترام بذارم و یادم بمونه این روزها رو با هم چطوری سپری می کنیم.

    دیشب با اینکه خودشم خسته بود اما به من گفت تو بخواب و بچه رو بغل کرد تا من بتونم کمی بخوابم.

    خیلی خیلی بهم محبت میکنه همیشه و مخصوصا این روزها برای بچه داری و رسیدگی به خودم.

    تنش سلامت، خیر ببینه در دنیا و آخرت.

    خدایا شکرت سلام بی نهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    قشنگی های شنبه 22 اردیبهشت 1403.

    1- سوپ خوشمزه ی مامانم.

    2- آرامشِ دیروز عصرم.

    3- پیاده روی تو پارکینگ و حیاط خونه مامانم و دیدن گلهای رنگی و قشنگ.

    4- تمامِ لحظه هایی که میتونم بخوابم.

    5- دکتر متخصص اطفالِ بسیار خوبی که هدایت شدیم بهشون، دکتر فرهادی.

    تو اتاقشون پر بود از نقاشی های کودکانه.

    یه لحظه یاد کلاس هنر خودم و شاگردهای مدرسه ام افتادم.

    دکتر بسیار خوش اخلاق که کاملا حافظ رو معاینه کرد با مهارت و خیلی خوش فرکانس بودن.

    یه پروانه هم من هدیه دادم بهشون.

    6- از خدا هدایت میگیرم برای پیدا کردن دلیل گریه حافظ، خدا میگه بهم نیازش چیه اون لحظه و پسرم به آرامش میرسه.

    7- کم کم داریم یاد میگیریم نیازهای حافظ رو.

    8- بسم الله گفتن هام اول هر کاری، مخصوصا کارهای حافظ، که بهم قدرت و شجاعت و آسانی میده.

    9- موسیقی های بی کلامی که گوش میدیم، قرآن هایی که گوش میدیم.

    10- اینکه دارم اینجا کامنت مینویسم، کامنت میخونم، فایل گوش میدم.

    11- رفتارِ خوشِ منشیِ مطبِ اقای دکتر فرهادی.

    12- رفتارِ خوشِ مسیولینِ داروخانه.

    13- خریدهای خوبم از داروخانه، نیازهام اجابت شدن به آسانی و شیرینی.

    14- مراقبت هام از حافظ به آرامی و با خیال اسوده، اینکه باهاش صحبت میکنم کلی.

    15- خداوند خواهرشوهرم رو برام فرستاده تا کلی صحبت های آرامش بخش باهام کنه و به روحم توجهِ ویژه کنه.

    مثلِ خواهرم بهم عشقِ عمیق میده، همینطور خیلی عاشقانه و صبورانه و آرام به حافظ رسیدگی میکنه.

    الگو قرارش دادم برای خودم که اینطوری آروم و با صبر کارهامو انجام بدم.

    16- با قرآن با ارامش خوابیدم و بیدار شدم.

    17- اینکه در مدار ارامش، امنیت، روزی حساب و غیر حساب، عشق و محبت هستیم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    خدایا خیلی خوشحال و آرومم وقتی بهت توکل میکنم، ازت هدایت میخوام تو هم همیشه راهنمایی و کمکم میکنی، خیلی ازت ممنونم نازنینم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    سپاس گزاریِ این روزهای من…

    1- خدایا شکرت برای دونه به دونه ی مژه های قشنگِ پسرم که خلق کردی.

    2- خدایا شکرت برای ابروهای پسرم، دونه دونه ی موهای روی سر و صورت پسرم.

    3- خدایا شکرت برای دست ها و پاهای ظریف و قشنگِ پسرم.

    4- خدایا شکرت برای بندهای انگشت های پسرم که با ظرافت خلق کردی.

    5- خدایا شکرت برای حرکت های پسرم.

    6- خدایا شکرت برای چشم ها، بینی، دهان، لب، چانه و صورتِ چون ماهِ پسرم.

    7- خدایا شکرت برای اینکه سلامتیم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    قشنگی ها و داشته های من- پنجشنبه جان- 20 اردیبهشت 1403.

    1- حضور مامانم خونه مون، مخصوصاً دیشب و همراهی هاش و قوت قلبی که بهم میده همیشه.

    تنش سلامت، دلش خوش، روزیش فراوان و پر برکت.

    2- آخ جون، مامان بزرگ و عمه ی نی نی امروز عصر میان و تا فردا می مونن پیشمون.

    3- خواهرزاده جانم زنگ زد احوالپرسی مون، خوشحال شدم.

    4- از بیمارستان و مرکز بهداشت تماس گرفتن برای پیگیری سلامتی و شیرخوردنِ حافظ.

    خیلی کیف کردم از این پشتیبانی، لذت میبرم از این توجه هایی که به سمتمون میاد از طرفِ خدا و دست های مهربانِ خدا.

    5- کبوترهایی که دیدم روی درخت جلوی پنجره آشپزخونه.

    6- لباس های نرم و لطیف حافظ که به سادگی تعویضشون میکنیم.

    خدایا شکرت برای همه ی نعمت هات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    قشنگی های چهارشنبه 19 اردیبهشتِ زیبای 1403.

    1- دارم تمرین میکنم در لحظه بگم الهی شکر برای هر نعمتی که دارم تجربه میکنم.

    به قبل و بعد فکر نکنم که چی شده یا میشه.

    2- میخوام از خودم تشکر کنم و تحسین کنم خودم رو:

    – آفرین سمانه جان که تونستی به لطف خدا تو شیر دادن به حافظ مهارت کسب کنی و تجربه کنی.

    – آفرین سمانه جان که تونستی به لطف خدا تو پوشک کردن حافظ مهارت کسب کنی و تجربه کنی.

    – آفرین سمانه جان که تونستی به لطف خدا تو بغل کردنِ حافظ مهارت کسب کنی و تجربه کنی.

    – آفرین سمانه جان که تونستی به لطف خدا تو گرفتنِ باد گلوی حافظ مهارت کسب کنی و تجربه کنی.

    – آفرین سمانه جان که خودت و همسر جانت تونستین به لطف خدا تو مدیریت کارهای رسیدگی به حافظ مهارت کسب کنین و تجربه کنین.

    3- غذاهای خوشمزه، مقوی، سالمی که هر روز نوش جان میکنم.

    4- گ آسان و باکیفیت.

    5- تنظیمِ بهترِ خوابِ سه تایی مون.

    6- خریدهای لازم برای خونه مون که انجام شد:

    وسیله شخصیِ من، پنیر، دستمال کاغذی، آلو بخارا، قارچ، سیب زمینی، پیاز، نون سنگک.

    7- محبت مامانم هر روز بهمون، صبح ها تا عصر همسرم بیاد میاد خونه مون پیشِ من و حافظ و کلی بهمون کمک و لطف میکنه.

    با هم صحبت هم می‌کنیم.

    هر قدمی که برامون بر می داره بهش میگم خیر ببینی.

    خداوند کلی از دست های مهربونش رو برای کمک به ما فرستاده برامون و میفرسته.

    خیلی الهی شکر.

    8- اینکه دارم اینجا مینویسم، سعی مو میکنم با همه ی مشغله ام بنویسم و تمرینم رو ادامه بدم به یاریِ خدا.

    9- تمرین خط با دست چپ رو امروز نوشتم.

    آفرین سمانه جانم.

    این کاری هست که برای سمانه جانم انجام میدم با لذت.

    10- میدونم کم کم روی غلتک میوفتم تو امور مربوط به بچه داری.

    خدا کمک میکنه هر لحظه.

    داریم بهتر میشیم.

    تکاملی داریم جلو میریم و یاد میگیریم.

    کم کم دارم بهتر و آروم تر میشم تو بچه داری.

    بچه داری و مراقبت و رسیدگی بهش، واقعا ارزشمند، زمان بر، انرژی مصرف کن هست.

    خدا رو شکر که به ما فرشته کوچولومون رو هدیه دادی.

    در پناه خودته همیشه.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    11- خدایا شکرت برای سلامتیِ همه مون.

    12- الهی شکر برای تمام نعمت های زندگی و خونه مون.

    خدایا شکرت برای همه ی روزی های حساب و غیر حسابت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    1- این برگه ها از روی دیوار افتادن امروز:

    تمرکز روی زیبایی ها و نکات مثبت، از همون جنس رو واردِ زندگیم میکنه.

    سمانه جان

    قدم اول رو بردار، شروع کن، خدا میگه بهت، خدا هدایتت می کنه، خدا میفرسته برات. خدا به شجاعان پاسخ می‌دهد.

    خدایا مرسی انقدر واضح باهام صحبت میکنی.

    2- داریم تو مدیریت کارهای حافظ با همسرم بهتر و بهتر میشیم هر روز نسبت به روز قبل.

    الهی شکرت.

    3- گفتگو با دوستان قسمت 53، شگفت انگیزه.

    مخصوصا الان خیلی جذبش کردم.

    فایلِ روز شمار که کاملا به جا اومده برام…

    تسلیم، هدایت، ارامش، اعتماد، شهود…

    4- دیدنِ روی ماهِ پسرم هر بار.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    5- سلامتی خودم و حافظ و همه ی عزیزانم.

    6- صدای استاد و فایلهای عالی که شب موقع خواب هم خانوادگی گوش میدیم و به آرامش میرسیم.

    7- پیامک تبریک دریافت کردم از عزیزی که دلم براش تنگ شده و مدتهاست ندیدمش، تو یادش بودم چند روز پیش و بامداد امروز پیامکش رسید.

    الهی شکر که هدایتم میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    به نام اللهِ یکتا

    سلام.

    زیبایی های دوشنبه 17 اردیبهشت جان 1403

    1- با حافظ جان توحید عملی 10 گوش دادیم.

    2- شب تا صبح توحید عملی گذاشتم تا گوش بدیم خانوادگی، چقدر آرامش بخش بود برام، خواب مون بهتر بود از شب های قبل.

    3- مادر مهربونم کلی بهم کمک میکنه، محبت میکنه، مراقبت میکنه ازمون.

    تنش سلامت، دلش خوش، روزیش پر برکت.

    4- رفتم آرایشگاه موهامو کوتاه کردم، سبک شدم، نفسم تازه شد.

    حافظ رو سپردم به خدا، بعدش مامانم.

    خواب بود، بعدشم تو بغل مامانم ارامش گرفت تا من برگردم.

    خدایا شکرت برای این چیدمان.

    ایده ی کوتاهی مو دیروز بهم داده شد، این روزها خیلی کلافه شدم از موهام و الان سبک شدم، الهی شکرت.

    5- دایره ابی، پیام از زهرا جانم.

    6- بارونِ امروز عصر، پیاده روی در هوای باز و عالی.

    7- مامانم حافظ رو نگه داشت من خوابیدم امروز چند بار.

    خیر ببینه الهی.

    خوابیدن خوب و اروم نعمتی هست که این ایام مخصوصا شب ها، بیشتر دارم متوجهش میشم.

    خدایا شکرت بی نهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام.

    نکات مثبت و زیبایی های شنبه 15 اردیبهشت 1403.

    1- اینکه میتونم اینجا کامنت بذارم، یعنی خدا به وقت و انرژی ام برکت میده، فراوانی میده.

    2- وضعیتِ گ به راحتی هر روز، الهی شکر.

    3- لبخندهای حافظ.

    4- دیدن و تجربه کردن چالش های جدید مادری- تلاش من برای بهبودگرا بودن و …

    5- خواهرزاده جانم اومد خونه مون امروز، از حافظ مراقبت کرد من تونستم یکی دو ساعت بخوابم، کاملاً تازه شدم بعد از بیداری.

    6- مادرشوهر و مادر نازنینم این مدت کلی غذای خوشمزه و مقوی برام پختن و نوش جان کردم.

    7- خواهرها و برادر و خواهر شوهر و برادر شوهرم کلی به من و حافظ و همسرم محبت کردن.

    8- حافظ هدیه های زیبایی دریافت کرد از خانواده.

    خدا رو شکر می‌کنم برای دوست داشتن حافظ جان.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    9- پیاده روی عصر در محیط زیبای مجتمع مون.

    خدایا شکرت حواست بهمون هست، من همه چیز رو به خودت سپردم و میسپرم مخصوصاً امنیت و آرامش مون رو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    قشنگی های 14 اردیبهشت جان، جمعه.

    1- صبح و عصر رفتم پیاده روی داخل محوطه ی زیبای مجتمع مون.

    محوطه مون عالی شده، سرسبز و پر از گل‌های رنگارنگ، درخت های انار زیبا، شمشادهای خوشگل و جدید، بوی خوش هوا، هوای بارونی و پر طراوت.

    2- شیرینی های مامان شدن داره هر روز بیشتر میشه برام، در کنارش دارم با چالش های مامان شدن و تغییر شرایط هم کنار میام و می پذیرمشون.

    3- داره بارون میاد الان (10 شب) و من لبریزم از حس خوب.

    این بارون نشانه ی خوبیه برای من.

    4- خانواده عزیزم برام لباس هدیه گرفتن، خیلی خوشحال شدم از محبت خالصانه ای که دریاعت میکنم به شدت از اطرافیانم.

    اعتبارش از خداونده.

    5- امروز عصر تونستم و فرصت شد تو دفترم سپاس گزاری بنویسم، خیلی بهم چسبید.

    خدایا مرسی واسه برکتی که به زمانم دادی.

    درخواست جدید این روزهام خوابِ باکیفیت شبانه (مدت زمانش مهم نیست، شده 10 دقیقه باشه چه چند ساعت) و برکت داشتنِ زمان هست برام.

    به طوریکه هم به بچه برسم هم به کارهام، استراحت هم داشته باشم.

    6- پروسه زایمانم خیلی متفاوت و خاص بود برام، خاطره ی شیرینی برام مونده از بیمارستان، زایمان، بچه دار شدن، درد داشتن، توکل کردن به خدا توی درد بعد از زایمان، تمام پرسنلِ عالیِ بیمارستان و رفتارهای قشنگشون باهام…

    بخوام از روز زایمان و فرداش بنویسم ساعت ها باید بنویسم.

    الهی شکرت برای همه چیز، برای همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    سلام سعیده جانِ نازنینم.

    برات نوشتم، بعد دیدم پریده…

    گفتم اشکال نداره.

    الان دوباره اومدم بنویسم برات.

    خدا خودش هدایت میکنه چی بنویسم این بار…

    کامنتت خوشحالم کرد…

    مخصوصا این قسمت:

    سمانه جانم نگاه زیبات رو تحسین می کنم. تمرکز بر زیباییها و سپاسگزاری کردنت اونم در بحبوحه بی خوابیها و خستگیها و مشغله شیرین مادرانگی، نشون از وصل شدنت به رگ گردنت داره.

    انگار پیامی بود از جانب خدا که بهم بگه آفرین سمانه.

    تلاشت خوبه.

    ادامه بده.

    مابقیش با منه، تو آروم باش و جلو برو، نترس، نگران نباش…

    به همه چیزت برکت و فراوانی میدم…

    تو فقط اروم باش…

    میدونم گاهی سختته.

    میدونم گفتگوهای ذهنیِ آزار دهنده داری گاهی، اما تلاش کن قطعشون کنی تا حالت بهتر شه برای خودت.

    امروز متوجه شدی قضاوت آزارت میده و تلاش کردی متوقفش کنی.

    افرین سمانه، همینه.

    من همینو برات میخوام.

    سعیده تو نوشتی ارتباطم با رگ گردنم برقراره، و قلبم زیر و رو شد…

    خدا همیشه حواسش به من بوده و هست…

    امروز از خدا خواستم و نوشتم براش که به خوابِ حافظ و به خوابِ خودم فراوانی بده.

    خواب یکی از بزرگترین تغییرات این روزهاست.

    البته به لطف خدا بهتر از اوایل شدیم، اما من همیشه محتاجِ لطف و کمک خدا هستم.

    مامانم یه جمله قشنگ بهم میگه تا ارومتر شم:

    میگه هر روز بهتر از روز قبل میشه.

    حافظ به سلامتی 3 هفته اش هست.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    میخوام لذتِ این روزها و بزرگ شدنش رو ببرم.

    غرق نشم تو چالش ها و یادم بره قشنگی ها و داشته ها و نعمت هامون رو.

    البته خوشحالم که تلاش میکنم و به لطف خودِ خدا، سپاس گزاری هامو انجام میدم هر روز.

    مینویسم، شفاهی میگم، اینجا کامنت میذارم.

    فرصتی نشده پاسخِ تبریک دوستان نازنینم رو اینجا جداگانه بدم بهشون.

    اما الان دوباره تشکر میکنم از شیما، فاطمه، نفیسه، زهرا، فرشته جانم برای تبریک هاشون، اگه اسمی جا مونده از ایشون هم تشکر میکنم و یه دنیا ممنونم که دوستانِ نابی دارم اینجا.

    سعیده جانم برای خودت و تو دلی جان و دختر قشنگت و همسر محترمت سلامتی و ارامش و شادی فراوان آرزو میکنم.

    خدایا شکرت، شکرت، شکرت، شکرت، شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: