زیبایی ها را ببینیم - صفحه 62 (به ترتیب امتیاز)

1401 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    سلام.

    امروز فایل 4 توت فرنگی رو شنیدم.

    چقد خوبه استاد کامنتها رو میخونن.

    مثالهای کامنت ها فوق العاده است.

    اتاقمون رو دیروز مرتب کردم.

    دارم با خودم کار میکنم که تو شرایط جدید و بچه کوچک داشتن، توقعم رو نسبت به مرتب بودن همیشگی خونه بیارم پایین.

    امروز موقعی که داشتم پرتقال میکس شده میدادم حافظ، دیدم دوست داره دستشو بکنه تو ظرف و تجربه کنه.

    مقداریشو دادم خورد، باقیشو با ظرفش دادم بازی و تجربه کنه.

    خوشم میاد از خودم که دارم چارچوب های خشک و منظم ذهنیمو میشکنم و انعطاف پذیری مو تقویت میکنم.

    افرین سمانه.

    خدایا شکرت حافظ تو خونه چهار دست و پا میره.

    خدایا شکرت حافظ میشینه.

    خدایا شکرت حافظ می ایسته با کمک دیوار و میز و … و حرکت میکنه.

    خدایا شکرت که حافظ شیر مادر میخوره.

    الهی شکرت که حافظ سلامته.

    خدایا شکرت که حافظ زیبا و باهوشه.

    خدایا شکرت که حافظ خیلی دوست داشتنیه.

    خدایا شکرت که حافظ سوپ و غذای سفره (غذای خانگی) میخوره.

    خدایا شکرت حافظ ماست و پنیر و کره میخوره‌.

    خدایا شکرت برای قند عسلم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    سلام.

    امروز، 10 فروردین، 14 اُمین سالگرد فوت پدرم هست.

    بسیار خوشحالم و تحسین میکنم خودم رو برای سبک متفاوت خودم.

    صبح تو گروه خانوادگی مون، به یاد پدر، عکس گل و شکوفه ی صورتی بهاری ارسال کردم.

    زنگ زدم مامانم بیاد خونه مون، دور هم باشیم.

    خواهرم تو واتس اپ و اینستاگرامش عکس پدر و سنگ مزارش رو گذاشته.

    بی شک یاد پدر تو این 14 سال برای ما زنده بوده و هست.

    می دونم که غم و غصه خوردن من پدر رو خوشحال نمیکنه.

    صبح به خودم گفتم ببین چه کاری انجام بدی خوشحال میشی، همونو انجام بده.

    سمانه، من تحسینت میکنم.

    تو دختر مهربان و مسیولیت پذیری هستی.

    سمانه جانم، تو کافی هستی.

    چند روز پیش ویدیویی دیدم تو اینستا که لذت بردم.

    یه جمله داشت خطاب به مامان ها.

    اینکه شما مادر کافی هستی، دنبال کامل بودن نباش، الکی روی خودت فشار و استرس وارد نکن.

    من یه چیزی رو بهتر درک کردم این روزها…

    که شرایط خودم و خونه و زندگیم با حضور یه بچه (قند عسلم)، کاملا متناسبه با تغییرات زندگیم.

    نظم خونه، خانه داری و بچه داری همزمان، رسیدگی به امورات خودم و زندگی، آشپزی و …

    اینا فقط چالش های سمانه نبودن و نیستن.

    برای هر خانمی که مامان میشه این شرایط وجود داره.

    فقط نباید سخت گرفت.

    نباید توجه کرد به حرف و قضاوت دیگران در امور زندگی.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    سلام.

    بیدار شدم به حافظ شیر بدم، بعدش اومدم سایت.

    برخلاف همیشه که میخوابم.

    تعدادی از کامنت های فاطمه ی عزیز که ارایشگر هست و تازه سالن زیبایی خودشو افتتاح کرده، تو عقل کل خوندم.

    از آسان شدنش بر اسانی ها.

    از الطاف خداوند یکتا در مسیر حرفه اش و …

    خیلی خوب بود.

    الهی شکر که آغاز روز، این حس خوب و نعمتها رو روزیِ من کردی.

    الانم ساعت 5:21 دقیقه ی صبحه، هوا داره روشن میشه، صدای آواز پرندگان میاد.

    اینم یه روزیِ خوب دیگه برای من‌.

    الحمدالله.

    دیشب، قبل از خواب یهو این ایده اومد شیر شبانه برای حافظ چه زمانی قطع میشه؟

    سرچ کردم و اطلاعاتی رو خوندم ولی باز از دکترش میپرسم.

    نوشته بود میشه با دادنِ آب، نوازش و … و البته به صورت تدریجی شیر شبانه قطع بشه.

    جالبه دیشب دو مرتبه به جای شیر دادن حافظ رو نوازش کردم و خوابید.

    این مرحله آخر با نوازش جواب نداد و بهش شیر دادم.

    دقیقا اون لحظه تو ذهنم اومد، الان باید شیر بدم و تدریجا فرآیند قطع شیر شبانه انجام بشه.

    و بعدشم مجدد خوابید.

    الهی شکرت که تا سوال میاد، خودتم راه حلشو میدی.

    و البته این به قلبم اومد که سمانه هیچ نگران نباش، مثل همه ی امور حافظ که به خدا سپردی، اینم خدا آسان میکنه برات.

    الان یادم اومد.

    دیشب قبل خواب، کمی شیر خورد و با نوازش به آسانی خوابید.

    همون موقع به خدا گفتم من بلد نیستم، تو یادم بده باید چیکار کنم.

    خودت به آسانی این مرحله رو هم جلو ببر.

    الحمدالله برای حضورت در قلب و ذهن و زندگیم خدای مهربانم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مریم رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 856 روز

    خدای من چقدرررر همیشه درست و بجا جوابمو دادی و میدی خدای من وااااقعا شکرت

    امروز این فایل که من تاحالا بعد از اینهمه مدت توی سایت بودن دفعه ی اوله دیدمش ، نشونه ی من بود

    من همیشه وقتاییکه دوست دارم خدا باهام حرف بزنه میام و راجب اون موضوع نشونه رو میخام و دکمه ی نشانه ب من رو می‌زنم و مثل الان واااقعا معجزه میبینم وااااای خدای من شکرت

    ماجرا از این قراره که کلی از ماماهای ایرانی که الان سراسر انگلیس مشغول به کار هستن بخاطر این قانون دولت جدید انگلیس که مخالف مهاجر ها هست ،گروه واتسآپی رو تشکیل دادن و صحبت ها که آی چیکار کنیم این انگلیسی ها ضد مهاجر هستن و نژادپرستی و … این داستانا

    من از اونجاییکه عضو این سایت الهی هستم و دارم روی خودم کمابیش کار می‌کنم خیالم راحت بود و با خودم گفتم چرا اینقدر اینا موضوع رو جدی گرفتن!

    و انگار بهم الهام شد که مریم خیالت راحت باشه همینطوری که تضاد بزرگی مثل کرونا باعث شد فضا فراهم بشه برای مهاجرت من و امثال من به انگلیس (کادر درمان) دقیقا به همین راحتی هم یک تضاد دیگه هم به راحتی فضا و شرایط رو فراهم میکنه برای پیشرفت بهتر من ! که من الان نمی‌دونم چی و چطوری

    اما دقیقا اینجا بودنم رو هم نمیدونستم چطوری و شد و اومدم

    خیلی خوشحالم که داشتم اینطوری فکر میکردم و اومدم نشانه ی من رو بزنم گفتم خدایا بهم بگو که عایا دارم درست فکر می‌کنم یا چی؟!

    که دیدم دقیقا خدا زارت از زبان استاد گفت تو به زیبایی ها توجه کن بقیه ش بامن!!!!!

    اخه چقدرررر دقیق

    من پرام الان ریخته

    دلم می‌خواد زمینو جررررر بدم از خوشحالی که چقدرررر باز قشنگ تر از اون خانم شایسته ی عزیزم که عاشقشم اومده توی توضیحات جلسه نوشته که اون چیزی رو که میخای فقط و فقط با تحسین کردنش وارد زندگیت کن

    استاد گفت که سپاسگذار باش « قبل » و بعد از اون اتفاقی که میخای بیفته

    توجه کنین دوستان چقدرررررر این جمله خفنه

    قبل از رخ دادن اون اتفاق دلخواهت بابتش شکرگزار باش

    واییییی من چقدر خوشحال و خوش بختم که اینجام

    ایمان دارم و بااااور دارم که این تضاد که ذره ای آب از آب تو دل من تکون نداد بلکه خوشحال ترم هم کرد ،خودش میشه یک نقطه ب عطف برای من

    من به بقیه کار ندارم که دوست دارن مقاومت کنن و معتقدن نه باید جلوی اینا وایستیم و حقمونو بگیریم و …

    من به راحتی و به سرعت به چیزی که حق من هست می‌رسم به راااااحتی و به سررررررعت

    خدای من شکرت

    خدای من شکرت

    سوپرایزم کن از جاییکه فکرشو نمیکنم برام افراد مناسب رو دستان خودت رو بیار و برام به رااااحتی پاسپورت بریتیش که سهله ،گرین کارت امریکا رو بزار کف دستم

    جوووووون

    چه حاااالی میده

    خدایا وااااقعا صد هزار مرتبه شکرت

    فقط به زیبایی ها توجه کن

    کلید اینه

    برای من کلید توی این دوران اینه

    فقط باید با ذوق برم جلو و زیبایی هایی که خدا الان منو درش قرار داده رو ببینم

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فاطمه دبیری گفته:
    مدت عضویت: 1540 روز

    بنام الله زیبایی

    سلام به استادتوحیدی عزیزم عباس منش ومریم عزیزم

    مرابه سوی نشانه ام هدایت کن

    این فایل پرازنشانه برای من بوداستاد

    ازخداوندهدایت خواستم برای مهاجرت کردن وخونه رویایی که همیشه تصورش دارم هدایت شدم به این فایل زیباکه هم ازیه کشوردیگه ومهاجرت شماهستش هم خونه وهتل چوبی که منم عاشق خونه ی که باچوب باشه هستم یه خونه ویلایی سرسبزپردرختان میوه وگلهای زیباداخل حیاطش نزدیک به جنگل دریادرچندکیلومتری خونمون وفول امکانات رفاهی کابینت های چوبی درب هاچوبی زیباوشیک پرازانرژی مثبت وحال خوب ودریه شهرزیباخیلی دوست دارم مهاجرت کنیم این فایل بازکردم اولین کامنت ازدوست عزیزم محبوبه خوندم گفتن الان درشمال کشورزندگی میکنن اینم برای من نشونه بودچون من ازبچگی درشهرکویری زندگی کردم عاشق شهری هستم دریاوجنگل داره وهمیشه تصورم اینه یه ویلاداریم توی یه شهرسرسبزوزیباباهوای مطبوع نه سرده نه گرمه انرژی مثبت داره ورویایی

    استادچندین سال قبل که شمااین فایل ضبط کردین ازاین هتل چوبی لذت بردین وکلی تحسین کردین الان خونه ای روی یه دریاچه زیباهمش باچوب وچقدرپرادایس زیباست ومن همیشه تحسین میکنم این بهشت زیبارو ودوست دارم این فضاروتجربه کنم جایی که آب باشه جنگل باشه هوامطبوع باشه

    این کامنت نوشتم تاردپایی باشه برام تاببینم خودم یه روزی به خواستم رسیدم ودارمش وایمانم وباورهام قوی وقوی تربشن که میشود

    الان که دردوره هم جهت باخداوندهستم این نشانه هاومومنتوم مثبت دنبال میکنم تارسیدن به خواسته ام

    درپناه الله یکتاشادباشیدوسربلند

    1404/3/5مشهدایثارگران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    سلام.

    2 شب پیش به عروسی یکی از اقوام پدرشوهرم دعوت بودیم و خانوادگی رفتیم.

    قبلش زیاد میزون نبودم.

    از نظر ذهنی تو فشار بودم و نتونستم زیاد و اونجور که باید، ذهنمو مدیریت کنم.

    اما بعدش بهتر شدم.

    با خانواده همگی حاضر شدیم و رفتیم.

    تو خود عروسی هم بهم خوش گذشت، چون خودم بودم، با خودم راحت بودم.

    چندین بار رفتم وسط سن و رقصیدم وقتی همه وسط بودن و شلوغ بود.

    ورژن قبلی من روش نمیشد بره وسط برقصه.

    چون فکر میکردم بلد نیستم، ضایع است، ضایع میشم و فلان.

    ولی این چند سال اخیر دارم با خودم راحت تر میشم و مخصوصا اینبار، با اینکه افراد غریبه بودن و من نمیشناختمشون، چون با خودم راحت بودم، رقص و شادی و نشاط خودمو داشتم فارغ از نگاه دیگران.

    یه درس بزرگ داشت برام.

    من خیلی باید روی کنترل ذهنم، اروم کردن خودم، انعطاف پذیر بودنم بیشتر و بهتر کار کنم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    حسنا کوثریان گفته:
    مدت عضویت: 1883 روز

    سلام استاد عزیز

    وقتی تصاویر رو نشون دادین از زیبایی هایی که خداوند مهربان بهمون عطا کرده و از شوق دیدن اون آب و ابشار و درختان و و… از بزرگی و زیبایی خداوند گریه ام گرفت

    خداروصد هزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مصطفی باقری گفته:
    مدت عضویت: 2488 روز

    سلام عمیق قلبی من تقدیم به استاد عباسمنش، مریم بانو و دوستان فوق العاده ام

    امروز روز اول سفرنامه من هست و به لطف خدا و برکت این سفر معنوی، یک جمله که استاد همیشه از قرآن بیان می کنند و بارها و بارها شنیدم و درکی ازش نداشتم ، امروز در روز اول سفر نامه ، کمی بیشتر تونستم با این جمله الهی و هدایت گونه ارتباط برقرار کنم و به جرات می تونم بگم با درک نسبی این جمله، خیلی از قفل های ذهنم باز شد و خدا رو بیشتر عاشق خودم دیدم و به واقع از خودم بدم اومد، پس با عباراتی که در ادامه خواهید خواند بهتر است که ارتباط عمیقی برقرار کنیدو من فرض میکنم که شما قبل از من به این آگاهی و درک رسیدین که بهتر از این نمیشه که در این صورت یادآوری می شه، یا هنوز درکی نسبت به این قول الهی نداشتین تا این لحظه که به امید خدا اگر بتونم حرف دلم رو بزنم و تا حدودی منتقل کنم، به قول استاد درهایی از نعمت و ثروت و سلامتی وارد زندگی همه ماها خواهد شد.

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    جمله این است:

    خداوند می فرماید: من تمام گناهان رو می بخشم به غیر از شرک

    خواهش می کنم قبل از خوندن ادامه متن، چند دقیقه ای رو بیشتر روی این جمله تمرکز کنید و تامل.

    فقط قبلش چند تا سوال:

    1-شرک یعنی چی؟

    2-چرا شرک در قرآن از سمت خداوند به این شدت تقبیح شده است؟

    3-چرا شرک از کشتن انسانی یا ظلم به دیگران یا ربا و خیانت و دورویی و نفاق…شقی تر و مذموم تر برشمرده شده؟

    4-شرک به لحاظ کمی و کیفی شامل چه درجاتی است ؟

    5-مشرک بودن یا نبودن، چه آثار و تبعاتی در زندگی ما چه دنیوی و چه اخروی دارد؟

    6-تفاوت یک انسان مشرک و مومن در چیست؟

    7-…

    شرک طبق گفته قرآن و همین طور استاد عزیز، یعنی توکل و چشم امید داشتن به غیر،یعنی ایمان به موقعیت و مقام دیگران،یعنی بودن خدا در حاشیه، یعنی باور به اینکه کار من و مشکل من فقط به دست فلانی حل میشود، یعنی باور به ثنویت و دوگانگی در ذات باریتعالی، یعنی خدا من رو به حال خودم واگذار کرده، یعنی خودم هیچ نقشی در نقش زندگیم ندارم و این دیگران هستند که سرنوشت مرا تعیین می کنند،

    یعنی ،یعنی ،یعنی…

    احتمالا کلی موارد دیگه هم بشه در پاسخ به سوال شرک چیست نوشت و سوالات بعدی رو خیلی راحت تر میشه به جواب منطقی و قطعی تری رسید با اینکه ظاهر سوال ها کمی ترسناک تر به نظر میرسه.

    از اینجا به بعد شما رو ارجاع میدم به باورهای بی نظیر استاد،در مورد خداوند در همین فایل:

    اینکه خدا عاشق منه، خدا همواره با منه، خدا درونه من، خدا همیشه حواسش به هست، خداوند تمام کارهای منو به راحت ترین شکل ممکن انجام میده،…

    باز یک گریزی بزنیم به یک قانون جهانی به اسم قانون علت و معلول، اینکه هر معلولی ،علتی دارد و احتمالا هر علتی،معلولی

    (احتمالا رو از این جهت گفتم که در باب خداشناسی فقط معلول به علت، توجیه و منطق دارد و تفکر در باب علت،معلولی در شناخت خدا،به تسلسل یا دور باطل میانجامد)

    خوب طبق باورهای استاد خداوند عاشق چه کسانی هست؟خداوند درون چه کسانی هست؟خدا کارهای چه کسانی رو سهل و آسان انجام میده؟؟؟

    جواب: همه انسانها

    خوب تا اینجا که بین منو امثال استاد عباسمنش نباید هیج تفاوتی در عمل و نتیجه و جنبه های مختلف زندگی باشه ، پس دلیل این همه تفاوت فرکانسی، نتایج مالی،روابط ، سلامتی و … چیه و از کجاست؟

    دوست دارم ساعت ها در مورد این شرک ورزیدن یا نورزیدن بنویسم چون همیشه پاشنه آشیل خودم بوده در تمام دوران زندگیم،ولی همه مان رو دعوت به تفکر و کنکاش و جستجوی بیشتر میکنم تا با کمک هم از آگاهی های همدیگه و 100 البته استاد و هدایت الهی، همواره در صراط مستقیم قدم برداریم، مسیری که سراسر نعمت و ثروت و سلامتی هست.

    مادرم همیشه یک توصیه به من داشت و داره(البته قبل از فوت پدرم) که به من هر چی گفتی گفتی،منو زدی،به من توهین کردی کردی، ولی به پدرت حتی تو هم نگو چون آه پدر بدجوری میگیره و به قول معروف سنگ رو آب میکنه.

    یک بار به مادرم گفتم ولی این مواردی رو که گفتی رو از قدیمها ، در مورد مادر ها شنیده بودم که مادر کم سوادم ولی اندیشمندم جمله ای به من گفت که بعد از حدود 17 سال همیشه به خودم یادآور میشوم، جمله این بود:

    پدر نسبت به فرزندانش یک غیرت خاص و مثال زدنی داره،پدر به فرزندانش مینازه چه خوبش چه از راه مستقیم خارج شده، پدر طاقت دیدن بیماری و بی پولی و ناراحتی فرزندانش رو اصلا نداره و… که بعدش یک خاطره از پدرم و یکی از برادرام تعریف کرد که توی اطاقی با هم خصوصی صحبت میکردند:

    حین سیگار کشیدن بارها مچت رو گرفتم گذاشتم به حساب جوانیت، دهنت بوی مشروب می داد گفتم حالا یک بار بوده و احتمالا با رفیقاش عروسی جایی بوده که برات آرزو کردم حالا که این نجسی رو خوردی لااقل بهت خوش گذشته باشه، توی پارتی گرفتنت،با فلان دختر سر از کلانتری درآوردی و برای اولین بار پام به کلانتری باز شد،ماشین رو برداشتی و کوبیدی به گاردریل و …نه چیزی گفتم نه به روی خودم آوردم و به خودم گفتم که منم مشابه بعضی از این کارها رو در جوانیم کردم.

    مادرم می گفت چند دقیقه ای هیچ صدایی نیومد تا اینکه پدرم جمله ای گفت که ای کاش نمی گفت:

    همه اینا رو ندید گرفتم و همیشه پشتت بودم ،کنارت بودم و با خودم هزار بار میگفتم تو از زندگیت راضی باش من هم بیشتر به پات میریزم چون میدونم نون حروم نخوردی و بالاخره مسیر درست رو پیدا میکنی ولی، ولی …

    مادرم میگفت دوباره یک سکوت چند ثانیه ای شروع شد و پدرت گفت:

    پسر جان ولی اینکه برای چندرغاز پول که با دوستات بخوایی بری مسافرت، به هر کس و نا کسی رو زدی ولی به من نگفتی ،حتی شانست رو هم امتحان نکردی، این رو نمی تونم ندید بگیرم، نمی تونم ببخشم.

    تفسیر و تعبیر این ماجرا با خودتون.

    ما با شرک ورزیدن به خودمون ظلم میکنیم،خودمون رو از ثروت و سلامتی و روابط عالی و … محروم میکنیم،خودمون رو از قدرت لایتنهایی و بیکران خداوند دور می کنیم، از زندگی لذت نمی بریم،دائما در غم و ترس و نگرانی به سر میبریم و …

    حالا به نظرتون خدایی که عاشق ماست ،همواره با ماست،درون ماست،بیشتر از ما می خواد که ثروتمند،سعادتمند، سلامت باشیم میتونه این مشرک بودن ما رو ببخشه؟

    اگر آره پس باید به خدایی خدا و عدالتش و رحمان و رحیم بودنش و عاشق بودنش و در نهایت به وجود خود خدا شک کرد.

    دیگه مغزم بیشتر از این کشش نداشت ☺

    عذر می خوام که طولانی شد چون کمتر از این هم امکان نداشت.

    از استاد و شما دوستان عزیزم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1518 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و همراهان سایت عباس منش

    خدایا شکرت بابت این مناظر زیبا و هیجان انگیز من واقعا وقتی تمرکزم را روی فایل گذاشتم حالم خیلی بهتر شد و معنی آگاهانه تمرکز بر روی زیبایی ها رو درک کردم و بعد از این هم به طور جدی توجه خواهم کرد

    به موضوع ومقدمه نوشتاری خانم شایسته در مورد تحسین کردن و نت برداری والگو سازی در مورد اون پرداختم و چقدر احساس فوق العاده ای تجربه کردم و وجه های مثبت همسرم را نوشتم

    الهی شکرت چه قانون عالی و قدرتمندی

    با تحسین کردن زیبایی ها میتوانی آن را به زندگی ت دعوت کنی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 1185 روز

    به نام خدای مهربان

    با کلیک بر روی نشانه امروز من خداوند من رو به این صفحه هدایت کرد

    هرچه از قدرت تحسین کردن بگم کم گفتم

    چند روز پیش بود که تصمیم گرفتم علاوه بر تحسین زیبایی های طبیعت که توی سایت زیاد وجود داره

    شروع کردم تحسین ماشین ها و خونه ها ی زیبا و آدم هایی که اصلا نمی شناختمشون

    به طرز معجزه آسایی همه چیز عوض شد

    اولا ماشین گرون قیمت تری اطرافم می بینم

    دوم درباره آدما فوق‌العاده آدما نسبت بهم مهربون تر شدن

    توی صف نون آدمای بهتری خندان و مهربون تری رو میبینم

    من آدم هارو به شدت تحسین کردم فرقی هم برام نداشت که اون آدم چه جوریه فقط تسحیم کردم

    فقط گفتم ببین عجب آقای خوش تیپیتی عجب خانم زیبایی خدایا شکرت که این آدما این اطرافم هستن

    می گفتم خدایا شکرت به خاطر این آدم های زیبا به خاطر این آدم مهربون حالا من که تاحالا باهاشون معاشرت نکرده بودم که ببینم چه جور آدمی هستن فقط تحسین کردم

    و همه ی آدما اطرافم عوض شدن از شاطر نون وایی

    از مغازه دار

    از مسئول پیشخوان دولت که با لبخند باهام صحبت می کرد

    همه و همه نتیجه تحسین آدما بود اونم توی یه10 روز

    اومدم به خودم بگم ببین محمد نتیجه تحسین کردنت رو ببین این همه تغییر رو پس ادامه بده که اتفاقات عالیی تری توراهه

    عاشقتونم شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: