ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 41
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام ب استاد عزیزم و همه دوستان.
وقتی تو فرکانس باشی حتی کوچک ترین چیز ها هم بهت الهام میشه.
مثل وقتی ک استاد گفتن توی ماشین چپ یا راست رفتن مسیر رو هدایت میشم.
بهم الهام میشه ک ب فلانی زنگ بزن.
منم میخوام ی دونه از هدایتای کوچولوی خدا رو بگم ک برام انگیزه بشه، چون واقعا خیلی حس خوبی ازش گرفتم.
درست همین روزایی ک استاد این فایل رو گذاشتن.
من خیاطم و مشتری بهم ی لباس داده ک براش بدوزم و دکمه هاش از خوده پارچه هست و من باید میبردم پیش خیاط ساختمون بغلیمون ک دستگاهشو داره تا برام بزنه.
دیشب بهشون گفتم دکمه هارو برام میزنید؟
گفتن اره.
امشب دقیقا ساعت هشت و ده دقیقه ک داشتم لباسه رو میدوختم، وقت دوخت مچ آستین انگار ی حسی بهم گفت زنگ بزن ب خانم اسدی تا اگر هستش برات دکمه ها رو بزنه.
من مچ آستین رو زیر چرخ ول کردم و زنگ زدم ب خانم اسدی ، گفت واسه کی میخوای گفتم واسه صبح، گفت همین الان بیار چون صبح نیستم خونه تا شب.
وقتی رفتم اونجا،نشسته بودم ک یادم افتاد واااااااای این هدایت بوده همونی ک استاد میگن یهو ب دلت میوفته ک ب فلانی زنگ بزن، اینم همون بود.
وگرنه صبح خانم اسدی نبودش، مشتریه منم میخواست لباسشو ببره و ب دردسر میافتادم.
خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم از وجودت از محبتت از بخششت از هادی بودنت از رزاق بودنت خدایا همیشه همراهم باش و هدایتم کن ، من مسیر راستی من مسیر راحتی، لذت و ثروت رو میخوام ، میخوام تو مسیر علایقم سوت بزنمو لذت ببرمو ثروتمند بشم.
خدایا شکرت.
بسم الله الرحمن الرحیم.
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.
درود بر همه دوستان عزیز و استاد بزرگوار و عزیز و خانوم شایسته عزیز.
انی سئلک عبادی فانی قریب .
همیشه شنیدیم که خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتره، وقتی به این جمله فکر میکنم و با توجه به درکم از این آگاهی ها میبینم که ما انسانها جزئی از وجود خداوند بزرگ هستیم خداوند عالم و دانا، پس خیلی منطقیه که باور کنیم خداوند به ما نزدیکه چون قسمتی از کل هستیم . خداوند از حال ما باخبره اما ما اینو درک نکردیم و درگیر ترس از آینده نگرانی اضطراب شرک مقایسه و کمبود و … شده ایم و ناسپاسی رو برامون به ارمغان آورده.
ناسپاسی باعث میشه توجهمون رو به سمت کمبود و نکات به ظاهر منفی جلب کنیم و احساسات بد و حال بدی رو تجربه کنیم بعد توی یه لوپ نارضایتی و ناشکری و حال بدی بیشتر قرار گرفتیم بعد افراد و شرایطی رو به سمت خودمون جذب کردیم که بهمون ثابت بشه که درست فکر میکنیم و به قول استاد آسان بشیم برای سختی ها دردسر ها گرفتاری ها و مشکلات .
وقتی که میایم دیدگاهمون رو تغییر میدیم و شروع می کنیم به توجه به چیزهای بسیار زیادی که داریم و حواسمون بهش نبوده کم کم و آرام آرام متوجه میشیم که توی هر شرایطی که هستیم چقد جا برای سپاسگذاری از خداوند وجود داره و سپاسگذاری که شروع میشه حالمون و احساساتمون نسبت به موضوعات مختلف زندگی بهتر میشه و برعکس شرایط قبلی و افکار قبلی که داشتیم هر روز سپاسگذارتر و اتفاقات بهتر رو جذب میکنیم شرایط زندگی آرام آرام تغییر میکنه افراد نامناسب از زندگیمون کم رنگ و بعد دور میشن و حذف میشن بعد یه مدت که بهتر روی خودمون و باورهای درست کار میکنیم میبینیم که اصلا آدم قبلی که بودیم دیگه وجود خارجی نداره
حتی از خود سابقمون هم دور میشیم و تبدیل به یه انسان متفاوت با شخصیت متفاوت میشیم و هر چقد روی باورهای فراوانی و رفاقت با خداوند کار کنیم انگار آسان میشیم برای آسانی ها اتفاقات خوب خودبخود پیش میاد.
شرایط خوب ایده های خوب فرصتهای خوب اتفاقات خوب و راحت به راحتی و به آسانی وارد زندگیمون میشه و آسان میشیم برای آسانی ها .
من هر چقد بیشتر در مسیر خداوند قرار گرفتم و پا گذاشتم روی ترسهای و کمتر نگران بودم و رفتم توی دل ترسها دقیقا اونجا بوده که یه رشدی کردم.
یادمه سال 93 که از درآمد و پس انداز کارگری وانت نیسان خریدم یه هجمه ای از نگرانی ترس استرس و افکار منفی که بدبخت میشی میری چپ میکنی نابود میشی و …از افرادی که اطرافم بودن چه خانوادا چه دوستان به من هجوم آورد ، اما من گوشم بدهکار نبود و ترسی نداشتم چون از کار کردن توی کارگری خسته شده بودم و همش با خودم از گرفتاری های کارگری حرف میزدم و میگفتم همین که اسمم از لیست کارگری در میاد برام کافیه و من کار خودم رو کردم و نترسیدم و کارم رو شروع کردم یکی از دوستان که باهم توی کارگری همکار بودیم با من از کارگری خارج شد واونم نیسان خرید اما اون یه سری ترسها داشت مثلا میخواست بارگیری کنه و بار ببره شیراز عموش رو با خودش میبرد در صورتی که اونم راننده نبود فقط میخواست یکی همراش باشه اما من از اول بدون ترس خودم تنها شروع کردم بعد چند تا بار شروع کردم بار برا اصفهان گرفتم بعد بندر عباس یزد سیرجان کرمان زاهدان کازرون .
اون دوستم میگفت تو چطور تنها همه جا میری میگفتم مگه نگهبان باید داشته باشم من هیچی از قوانین نمیدونستم و اصلا شنیده بودم دنیا و جهان قانون نداره هرج و مرجه و قانون جنگل حاکمه .
اما هستند کسانی که هنوز همونجا کارگری میکنند.
بعد کم کم مسافرتهام شروع شد اونم چون ترس نداشتم و میگفتم خدابزرگه توکل بر خدا بعد کامیونت خریدم و میخواستم با دوتا داداشم شریک بشم اونا ترس داشتن استخاره میکردن یه داستانی بود اما من گفتم نیازی به شما ندارم خودم حرکت میکنم چند سال هم اونجوری بود .
بازم نترسیدم . کارها خودش جور میشد و چرخ زندگی بهتر و بهتر میچرخید اما زیاد زور میزدم .
یه سری مشکلات خانوادگی داشتم که هی بدتر میشد تا جایی که به جدایی کشید توی اون داستان هم همه اطرافیان توی دل من رو خالی میکردن و دری وری میگفتن میگفتن تو احمقی نادونی پسر بشین تحمل کن و همه زندگیشون همینجوریه و من میگفتم آقا من یه بار دنیا اومدم یه بار هم میمیرم خداوند حق زندگی داده میخوام تاجایی که میشه خوب زندگی کنم شده یه درجه بهتر ایراد نداره میرم دنبال یه درجه بهتر اونموقع با تمسخر دیگران مواجه میشدم .
من نترسیدم و روی هدفم که میخواستم زندگی رو تجربه کنم موندم و مهاجرت کردم به گیلان من نمیدونستم که اینها همه الهامات بوده که بهش گوش کردم بعد دوباره ازدواج کردم بازم میگفتن مجرد بمونی بهتره خودتو دوباره توی دردسر ننداز . خلاصه شرایط به ظاهر کمو بیش سخت اما همراه با تغییرات خوب عالی پیش رفت تا این که سه سال پیش با استاد آشنا شدم و امروز که به گذشته نگاه میکنم میبینم هر جا که یه خواسته ای اومده و همون لحظه ترسیدم و توی نطفه خفه شده ، خفه شده . و هرجا توی خودم میدیدم و میگفتم توکل بر خدا و این که خدا بزرگه رشد کردم و رشد کردم .
الان میبینم دقیقا همون پا گذاشتن روی ترسها بوده که الان نسبت به خود سابقم قابل قیاس نیستم آدمی که هیچ تجربه مسافرتی نداشته توی 15 سال پیش ، اما الان 95 الی 96 درصد از ایران رو بارها و بارها مسافرت رفتمو منتظر اومدن شرایط خوب نبودم اگه نیسان بوده لذتش رو بردم کامیونت بوده بازم لذتش رو بردم اگه پراید یا پژو بوده بازم لذتش رو بردم و الان هدایت شدم به استانبول و اینجا هم دارم لذتش رو میبرم و کلی نکات مثبت هست که دیگه نیازی نیست دنبالش بگردم هر جا نگاه میکنم رابطه های خوب آرامش فرصتهای پولساز ماشین های لوکس طبیعت عالی انسانهای فوق العاده و توی این اسکوپ هر چی میبینم برام سپاسگذاری بیشتر و احساسات بیشتر میاره و با دیدن این فایل بازم آگاهیم بیشتر شد حواسم جمع تر شد توجهم به نعمتهایی که دارم بیشتر شد و از استاد عزیز هم سبیشتر و بیشتر از قبل سپاسگذارم . و ایمان دارم که همینجوری روی داشته هام تمرکز کنم بقول استاد توی فرکانس خداوند باقی میمونم و روی شونه های خداوند میشینم .
یه چیزی که هی بیشتر نظرم رو جلب میکنه توی این سه تا فایل اخیر استاد مخصوصا این فایل ، میبینم که استاد چقد آرام تر و روحانی تر شدن و هیچ عجله ای توی وجودشون نیست که بخاطر ایمان محکم و فولادی هستش که دارن … انشالا منم بتونم اینجوری ایمانی قوی رو در وجودم زنده کنم و به انسانی توحیدی تبدیل بشم و در روند بهبود قرار بگیرم .
قبلا برام زندگی کردن مهم بود اما الان سعادت دنیا وآخرت مهمه که به قول استاد هم در این دنیا بهشت رو تجربه کنم و هم سعادت آخرت رو دریافت کنم ، از لحظه به لحظه زندگی لذت ببرم و اجازه بدم خداوند منو هدایت کنه و من هم به الهامات عمل کنم و از چیزی نترسم و با توکل بر خداوند حرکت کنم انشالا….
امیدوارم این کامنتی که نوشتم هم به خودم کمک کنه که ایمانم قویتر بشه هم به دوستان عزیز و بیشتر وارد ترسهام بشم با توکل برخدا اونوقته که درک میکنم اصلا ترسی نبوده توهم ذهن بوده و خداوند من رو آسان کنه برای آسانی ها .
یه ردپایی از خودم بجا بزارم که بدونم کجا بودم و چقد پیشرفت کردم و ازش قدرت بگیرم برای ادامه مسیرم با توکل بر خداوند بزرگ.
سپاسگذار خداوند هستم بخاطر این همه نعمت و این نعمت بودن در سایت توحیدی عباسمنش و داشتن بهترین استاد در تمام دورانها . … .
با تشکر از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز.
سپاس از همه دوستان که کامنت مینویسند و درکشون از آگاهی ها رو به اشتراک میزارن .
با تشکر ویژه از دوست عزیز آقای حمید امیری که کامنت خیلی عالی و تاثیر گذاری نوشتن .
چقدرررر خوب نوشتین آقا مصطفی دوست عزیز ،
چقدر حس کردم که حال خوب توی نوشتتون هست وچقدر آرامش دارید و به قول خانم شایسته جان ، چقدر با خودتون در صلح هستید ،
کیف کردم خدارو صد هزار مرتبه شکرت که به منم اجازه دادی و الهام کردی که توی این موقع شب بعد یروز کاملا خوب و کامل هدایتم کردی بیام اینجا و این کامنت و بخونم ، مطمعنم که هدایت شدم و خداوند بهم گفت بیام اینجا برای حال بهتر برای یادگیری بیشتر وتوکل بهتر ،
خدایا ممنونم ازت …
درود بر شما دوست عزیز بهاره خانوم . وقتی میبینم که دوستان عزیزی مثل شما بزرگواران میاید و کامنت من رو میخونید کلی انرژی میگیرم و حالم عالی و عالی تر میشه و تشویق میشم که هر روز بیشتر توی سایت فعال باشم و بازم کامنت بنویسم هر وقت میبینم که برام ایمیل اومده لذت میبرم میگم این ایمیل از سایته و با شوق کامنتها رو میخونم و برای من توی پاسخ ها و خوندن کامنتها کلی درس وجود داره خیلی وقتها هدایتگر مسیری که توش هستم میشه . .
با آرزوی سلامتی و ثروت و سعادت برای شما .
سلام و درود به آقا مصطفی عزیز
خیلی لذت بردم از نوشته قشنگ و جالبتون و از سیری که پیمودین درسها گرفتم و کیف کردم
داداش مصطفی دلم رو پرامید کردی دمت گرم با این کامنت گرم و صادقانه ات
ایمان و استواریم به مسیرم و امید به یاری و هدایت پروردگارم یک پله رشد کرد با خواندن حکایت صمیمی و جالب شما
از ته قلبم تحسینت میکنم و سپاسگزارم ازت
و سپاسگزار استاد عزیزم هستم که چنین فایل زیبا و تأثیرگذاری رو تهیه کردند
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
سلام و درود به دوست عزیزم آقا سیاوش . ممنون و سپاسگذار هستم که کامنت من رو خوندید واقعا ممنونم که منو تحسین کردید چقدر از خوندن کامنتتون لذت بردم و غرق شور و شعف شدم انشالا خداوند بزرگ هدایتگر همه مون باشه و ما هم عمل کنیم به الهامات که خداوند بهمون میگه . چون خداوند در هر لحظه کنارمون.
سپاسگذارم
مصطفی جان سلام
درود بر تو مرد پرانرژی
وقتی راج ب موفقیتهات میگی
یعنی خداوند داره باهام حرف میزنه
من ممنونم دست خدا شدی
تحسینت میکنم و سپاسگزارتم بابت کامنت قشنگت توی تضاد بودم تصمیم گرفتم عصرها روی ماشینم کار کنم ،از خدا هدایت خواستم منو آوورد سراغ کامنت زیبات باورهای قشنگ توحیدیت رو گرفتم و ب رزاق بودن خدا امیدوار شدم ک درها رو برا منم باز میکنه
چون خدا بینهایت راه بلده برای ثروتمند شدن من و بهم میگه هر چی رو تو میخوای برات انجام میدم _دمش گرم ک همچین خدای لوتی داریم
عاشقتم
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
درود بر شما دوست عزیزم حسام نازنین ممنونم از انرژی که بمن میدید که بدونم توی مسیر درست هستم و یک لحظه از مسیر خارج نشم .
خداوند رو شاکرم بخاطر وجود استاد و همه دوستان پر انرژی که توی کامنتها فعالند.
امیدوارم شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد توحیدی و خانم شایسته عزیز
من سهیلا هستم
من چند بار این فایل رو شنیدم و کلی کامنت های بچه ها رو خوندم
من هر دفعه چیزی از این فایل یاد گرفتم و فهمیدم
از اونجایی که قبلا گفتم من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم اما چند ساله که ازدواج کردم شوهرم مذهبی نیست ولی فوق العاده توحیدی هست
از اونجایی که من توی خانواده مذهبی با پول و ثروت و راحتی مشکل دارن اما من به کل با کل خانواده ام فرق میکنم من از بچگی دنبال راحتی و اسانی ها بودم و پول رو دوست داشتم و توی قلبم بیشتر مواقع کار درست میدیم ادم های پول دار رو اینم نمیدونم از کجا میاد درکل مادرم میگفت تو بچه اخر ما بودی و همیشه پول و رفاه دیدی و هیچ وقت نداری ندیدی
البته بگم من همه ی باورهام خوب نبود از وقتی تو سایت و فایل های استاد گوش میدم منم توی ثروتمند شدن خیلی پاشنه اشیل دارم
خلاصه بگم همونطور گفتم من دنبال راحتی و خدا راحتی و آسانی بهم میداد وقتی استاد توی این فایل میگفت من مدام میگفتم بله درسته استاد
البته که من توحیدی و خیلی باورهای مخربی هم داشتم اما توی این زمینه نه
من مدام دنبال راحت درس خوندن
راحت سرکار رفتن و راحت بایه همسری ازدواج کنم که مسولیت پذیر باشه و من راحت باشم و کلی راحتی های دیگه مثلا من کلا ادم سفر هستم الان همسرم یه وقتایی شوخی میکنه میگه به سهیلا بگیم بریم شمال و مسافرت دیگه رو پاهاش نیست
خلاصه من برام راحتی میامد و الان که چند سالی هست با استاد آشنا شدم و فایل ها رو کار میکنم همه چیز از قبل هم برام راحت تر شده
اینقدر که خانواده همسرم میگن سهیلا شانس داره و یاخواهر خودم میگه کجا راحت هست تو همونجایی
البته من افت و خیز های تو زندگیم بوده اما برای من الان آسان شدم برای آسانی ها البته نه توی همه چیز اون چیزای که توی ذهنم باور خوبی داشتم
اما الان که این فایل شنیدم فهمیدم خدا چگونه راحت بعضی از آسانی ها رو بهم داده
استاد از شما برای این فایل و سایت عالیتون سپاسگزارم و ممنون و امیدوارم چرخ زندگیتون همیشه روان باشه و سلامت و از خدا برای شما خیر دنیا و اخرت میخوام
به نام خدای بخشنده و مهربونم
الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم صدهزار مرتبه شکرت ک من و تو مدار آرامش و سلامتی و ثروت و حال خوب قرار دادی و روز ب روز ب نسبتی ک قوانینتو رعایت کنم بیشتر و بیشتر وارد زندگیم میکنی الهی صدهزار مرتبه شکرت
چی میشه که بعضی وقتا چرخ زندگی روان و راحت پیش میره و بعضی موقع ها سخت؟!
نگاه و باوری که من خودم ب خداوند دارم باعث میشه زندگیم یا روان پیش بره یا سخت خداوند قادر مطلقه به همه چیز من آگاهه میدونه ک من چ خاسته ای دارم و هرچقد ک من بهش اجازه بدم راههای راحت تر و برام باز میکنه اگ با آرامش و ایمان کل سکان زندگیم و بسپارم بهش خیلی خووووووب هدایتم میکنه ب جزیره هایی ک پر از نعمت و خوشبختی هس
استاد همین چند شب پیش داشتیم با همسرم دور میزدیم و سپاسگزاری میکردیم برای همه نعمت هامون سپاسگزار ماشینی ک داریم و باهاش دور میزنیم و حرف میزدیم بهش گفتم از تههههههههه دلم احساس خوشبختی میکنم و خیلییییییی خوبممممم برای بودنت سپاسگزارم ک پیشت خود خودمم نیازی ب تظاهر برای چیزی ک نیستم ،نیسم بعد یهو ذهن میگه حالا ک همه چی خوبه و احساس آرامش داره بیام با ی سری نجواها حالش و بگیرم و کاری کنم بهش قدرت بده و اتفاقات ناجالب بیفته براش ولی منی ک دونه دونه اتفاقات زندگیم و میبینم و حس آرامش و خوشبختی دارم همون لحظه تو نطفه خفه میکنم و با صدای بلند میگمممممم که خدایا از اینم بهتررررر از اینم راحت ترررر من فقط ب تو محتاجم افسار کل زندگیم ب دست توعه خدایا من باور دارم که تو برای من فزونی و حال خوب میخای توی کوچیکترین مسائلم هدایتم کن بعضی وقتا میشه ک فراموش میکنم ک بخدا بسپارم و میبینم چقدددد سخت پیش میره کارام اما ب محض اینک کنترلش و میدم ب خود پروردگار تو همون لحظه میبینم ک انگار ته دلم قرص شد با خیال راحت فقط لذت میبرم خدایاااااا کمکم کن ک هرلحظه تو مدار خودت باشم و تنطیم فرکانسم فقط رو فرکانس خودت باشه توجه ب هرچیزی جز تو برای من حرامه کمکم کن بیشتر بندگی خودت و بکنم و تو برام اربابی کنی الهی صدهزار مرتبه شکرت برای بودنت تو لحظه لحظه زندگیم ک صفر تاصدش ب اعتباره توعه من نمیخام بجنگم زجر بکشم تا ب چیزی ک میخام برسم تو آسونی تو راحتی منو هم آسون کن برای آسونی ها الهی شکرت
استاد جانم مثل همیشههههههه عالی و قدرتمند الهی ک انرژی این آگاهی هاااااا چند هزار برابر ب خودتون و زندگی قشنگتون برگرده بی نهایت عاشقتونم و روی ماهتون و میبوسم
مریم جونم از شما هم میلیون هاااااااا بار سپاسگزارم برای تدوین این فایل های گرانبها ک ارزششون بیشتر از طلا و ایناس روی ماهت و میبوسم و قدردان تلاش هات برای این بهشت زیبا هستم
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای بی نظیرم عاشقتممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.
خدایا توجه به چیزی غیر از تو برای من حرامه ،
این جمله رو برای خودم ثبت کردم ، چقدر زیبا بود دقیقا من صبح شبیه این جمله روتوی دفترم نوشته بودم ، که چقدر این دنیا مسخره و بی کیفبت میشه پو سخت میگذره اگر بخوایم به غیر از ذات خداوند توجه کنیم ، وقتی توی تک تک لحظه ها از خداوند کمک میخوایم چقدر همه زندگی با لبخند میگذره اصلا سخت نیست اصلا وابستگی نیست و به زیبایی هرچه تمام تر میره جلو ، انگار که اصلا حرف های بد، تصویرهای ناجور ، آدم های بد فرکانس ، درد ها بیماری ها دیده نمیشن اگر هم باشن ، خیلی زود گذر هستند و به راحتی رد میشن و میرن ،
خدایا چقدر خوبه در جمع دوستانی هستم مثل برگ سبز و زیبای بهار تازه و نو و سرسبز ،
الهام جان ممنون از کامنت قشنگت عزیزم که نوشتی و یاد آوری نکات مفید و الهامات زیبای قلبتو با ما شریک شدی ….
در پناه الله زیبا و مانا باشی
سلام زیباترین مخلوق خدا
بهار قشنگم چقد ایمیل خوشگلی بود بعد اینک اینترنتم و روشن کردم چقد حس عااالی بهم داد و منو بغضی کرد این روزا ب هرچیزی اشک میریزم اشک شوق اشک رهایی اشکی ک از روی آرامشه و وصل پروردگارشه من از خدااااا دوستای هم فرکانسی زیادی خاستم ک سرراهم قرار بده چون ب نظر من ی زبان مشترک داریم و حرفای همو بهتر متوجه میشیم و میدونم دیدن شماهاا کار خودشه ممنونم ازت ک با نوشتن کامنت قشنگت دوباره ب خودم یادآوری کردی این حس فوقالعاده بندگی ک فقط و فقط ب درگاه پروردگار بی همتا و مهربونمون هس ازش میلیون ها بار سپاسگزارم ک من و تو مسیر خودش هدایت کرد و قدرت کل زندگیم و ب خودم داد ازش ممنونم ک منو تو این بهشت زیبا قرار داد تا بیشتر بشناسمش و درکش کنم و میبینم ک الان من هیچ ربطی به گذشتم نداره ازت ممنونم بهار مهربونمم ک توام با این جملات زیبات حس فوقالعاده ای بهم دادی و روزمو ساختی
عاشقتونممممم
روی ماهت میبوسم .
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین
ایاک نعبد و ایاک نستعین
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین
سلام به استاد عزیز و مریم جان فرهیخته و دوستان نازنینم در این مکان مقدس و الهی
خدایا شکرت که امروز بمن نعمت زندگی دوباره دادی
الهی شکر که این فایل رو رزق و روزی من قرار دادی
استاد جانم دم شما گرم از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم
چه فایل نابی
سراسر معطر به ذکر و یاد خداوند و اسماء الحسنای خداوند
چقدر زیبا، چقدر شیرین، چقدر پر از آگاهی
هرچقدر از زیبایی و شیرینیش بگم بازم کمه، به عمق جان و قلبم نشست
هرچقدر گوش میدم سیر نمیشم باز تشنه ی شنیدنشم
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
همون روز که فایل روی سایت اومد تصویری دیدم و بعد صوتی شو دانلود کردم و پلی کردم و تصمیم داشتم که خلاصه نکاتشو یادداشت کنم و در ادامه اش کامنت بنویسم
هرچی خواستم خلاصه کنم دیدم اصلاً نمیشه
همه گفته ها خیلی مهمه، همه اش خیلی تأثیرگذاره، نمیشه بعضی رو بنویسم و بعضی ها رو ازش بگذرم،
بنظرم اومد نکات فایل رو در قالب یک کامنت جدا بنویسم و کامنت دیگری رو به مطالبی که خودم میخوام بنویسم اختصاص بدم
این شد که از روز جمعه تا بعد از ظهر دیروز که یکشنبه بود سرگرم نوشتن نکات فایل توی نوت گوشیم بودم
خب تا اینجا که بیان احساسات بود
حالا بیام ببینم با آگاهیهای این فایل چند مرده حلاجم
خدا رو شکر که من قبل از اینکه با استاد و آموزه هاش آشنا بشم هم به خداوند اعتقاد داشتم باورای نسبتا خوبی در مورد خداوند داشتم
بعنوان مثال
خداوند رحمان و رحیمه بخشنده و مهربانه
ستار العیوبه پوشاننده عیبها
غفار الذنوبه
رزاقه، وهابه
مسبب الاسبابه
چند اصطلاح و ضرب المثل خوب هم در جامعه وجود داشت که من به اونها باور داشتم بعنوان مثال
عالم همه محضر خداست در محضر خدا خدا را نافرمانی نکنید
و یا با خدا باش و پادشاهی کن
اتفاقاً این با خدا باش و پادشاهی کن رو قشنگ می دیدم که هر چی من بیشتر سعی می کنم بنده خوبی باشم و کارهای درستی انجام بدم که مورد رضای خدا باشه بیشتر در زندگیم نمود پیدا می کنه
البته مسلمه اینایی که گفتم همه بصورت نسبی بوده، نه باورم و نه عملکردم هیچکدوم خالص و بی نقص نبوده
با این بک گراند من قدم به این وادی مقدس گذاشتم،
و خب معلومه هرچی بیشتر پای کلام استاد میشینم باورام در مورد خداوند هی بیشتر تصحیح میشه هی بهتر و قویتر میشه
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
الان که به زندگیم نگاه می کنم میبینم که واقعاً چرخ زندگیم روان می چرخه، و دقت که می کنم میبینم که این روانی همونطور که استاد میگه آرام آرام و با طی تکامل داره اتفاق می افته
و هر بار یه درجه بیشتر من آسان میشم برای آسانی ها
من الان تقریباً میتونم بگم که سختی ای در زندگیم نمی بینم، خیلی از چیزهایی رو که میخوام راحت بدست میارم، راحت خرید می کنم، در بسیاری از موارد اوضاع طبق میل و خواسته من پیش میره
و البته خواسته های خیلی زیادی هم دارم که هنوز نرسیدم به اونها، خواسته هایی که فورس ماژور نیستن و من یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم که عجله نداشته باشم، من دارم از مسیری که طی می کنم لذت میبرم،خواسته ها در زمان مناسب داده میشه
خدا رو شکر وقتی که صحبتهای استاد رو شنیدم خوشحال شدم که من هم به خیلی از اونها عمل می کنم بطور مثال
هر روز که از خواب بیدار میشم قبل از اینکه چشام باز بشه گفتگو با رب مهربانم رو شروع می کنم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین
ایاک نعبد و ایاک نستعین
اهدنا الصراط المستقیم
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر
خدایا ممنونم که آسانم می کنی برای آسانیها
در سجده های شکرم که روزی چند بار انجام میدم آخرش میگم خدایا شکرت من از مسیری که دارم میرم راضی ام، از زندگیم راضی ام، از خودم راضی ام، از تو راضی ام، تو هم از من راضی باش
تجربیاتی که درباره موضوعات فایل دارم
روز جمعه یعنی همون روزی که این فایل روی سایت اومد صبح طبق عادتی که مدتیه در خودم ایجاد کردم از خداوند درخواست کردم که خدایا هدایتم کن برای ناهار چی درست کنم، چیزی دریافت نکردم و سرگرم کارهای دیگه شدم، دلم میخواست یه غذای تکراری نباشه، باز هم چند بار دیگه گفتم و باز هم هدایتی دریافت نکردم، کم کم نزدیک ظهر میشد گفتم خدا جانم نگفتی چی درست کنم و بطرف فریزر رفتم و درشو باز کردم که نگاهی بندازم شاید به ذهنم بیاد چی درست کنم،تا دستمو بردم بسمت بسته های گوشت و مرغ یه ذره جابجا شدن و ناگهان دیدم یه بسته ماهی که بین دو طبقه فریزر گیر کرده بود و من فکر نمی کردم ماهی تو فریزر داشته باشم آزاد شد و افتاد پایین، حالا بگو کجا افتاد؟! صاف افتاد روی چند بسته سبزی و مواد قلیه ماهی که خواهرم چند روز پیش بمن داده بود!!
هدایت از این واضحتر؟ از این قشنگتر؟
خدا جونم هدایتش آماده بود فقط لازم بود من در فریزرو باز کنم تا دریافتش کنم
صبر کنید تموم نشده، پشت بندش یه اتفاق شیرین دیگه هم رخ داد
من به خواهرم زنگ زدم که سؤالی در مورد سبزی قلیه ماهی ازش بپرسم،
قبلش لازمه به این موضوع اشاره کنم که خواهرم یکی دو ماهه اوضاع سلامتیش یه کم ناخوبه گاهی وقتها زیاد درد داره بهش فشار میاد و گاهی وقتها خوبه، من هفته ای یکی دو بار بهش زنگ میزنم و حالش رو می پرسم، و توی مکالماتمون کلی حرفهای خوب میزنیم، تا حالا چند بار بمن گفته که هر وقت شما زنگ میزنی روزی بوده که حال من خوب بوده(البته من می دونم قضیه از چه قراره، این بخاطر درخواست منه که به خدا میگم من میخوام هروقت بهش زنگ بزنم با حال خوبش برخورد کنم)
خلاصه زنگ زدم و تا سلام کردم بی مقدمه با یه حالت سؤالی بمن گفت
چه ارتباطی با خدا داری؟!
منو میگی غرق شور و شعف شدم گفتم چطور مگه
گفت آخه اگه دیروز زنگ میزدی من حتی نمی تونستم به تماست جواب بدم شما امروز که خجسته و آرومم و کلی تونستم تو خونه بچرخم و بعضی کارها رو انجام بدم بمن زنگ زدی!!!
یه تجربه متفاوت بگم
سه روز پیش که اتفاقاً باز همون جمعه بود، غروب شد و می خواستم نماز مغرب و عشا رو بخونم که متوجه شدم در اتفاقی بسیار نادر و کم سابقه نماز ظهر و عصرم رو نخوندم و قضا شده
یادم اومد که ظهر مشغول کاری بودم که لازم بود قبل از ناهار تموم بشه و یه کمی طول کشید و بعد هم همسرم که بیرون از خونه بود اومد و ما مشغول ناهار خوردن شدیم
و چون همیشه سعی می کنم نمازمو اول وقت بخونم و معمولاً همیشه اول نماز می خونیم و بعد ناهار می خوریم، ذهنم بعد از ناهار به نماز خوندن فکر نمی کنه چون پیش فرضش اینه که قبل از ناهار انجام شده، و اینجوری شد که من بکلی فراموش کردم تا غروب که دوباره می خواستم نماز بخونم
چیزی که برام نمایان شد اینه که اصلاً خودمو سرزنش نکردم با اینکه موضوع خیلی مهمی بود برام
که اگر قبل از این بود خیلی احساسم بد میشد و ناراحت میشدم، هزار جور فکر می کردم که چرا این اتفاق افتاد
اینکه نمازم قضا شد اتفاق خوبی نبود، و قطعاً بعد از این حواسم رو جمع خواهم کرد و دقت خواهم کرد دیگه تکرار نشه
اما اینکه در این مورد به هیچوجه خودمو سرزنش نکردم این اتفاق بسیار مبارکی بود و نشون داد که چقدر من تغییر کردم
خدا رو هزاران بار شکر
دیروز بعد از ظهر که هنوز نت نویسی فایل رو تموم نکرده بودم یه لحظه از دلم گذشت که کاش کامنتا منتشر نشه، تا من بتونم اینو تموم کنم و بعد کامنت هم بنویسم
چون وقتی کامنتا منتشر میشه من غرق خوندن میشم متوجه گذر زمان نمیشم،
و وقت انتشار کامنتها شد و دیدم منتشر نشد!!!
همه ما شاهد هستیم که خیلی کم اتفاق می افته که روزی کامنت منتشر نشه، اینم یه مورد دیگه
چند تجربه دیگه رو هم می خواستم بگم ولی کارهای دیگه ای دارم که میخوام به اونها بپردازم
حق یار و نگهدارتون
سلام دوست عزیز
چقدر ارتباطت باخدا قشنگه .
فکرم نرسید من حتی میتونم ازخدا درخواست کنم که کی به نزدیکانم زنگ بزنم که در فرکانس خوب باشن .
وچقدر خوب حتی تو غذا درست کنی چی باشه ونباشه هم از خدا کمک میخای .
چقدر عالی . تحسین برانگیزه .
تازه دارم درک میکنم چطور توحیدی تر زندگی کنم .
ممنونم
سلام و درود به دوست ارزشمندم خانم موفق
چه اسم زیبایی برای پروفایلت انتخاب کردی
ممنونم که به کامنتم پاسخ دادی
سپاسگزارم از لطف و تحسینت
و عذرخواهی می کنم که با چند روز تأخیر دارم جواب میدم دلیلش هم اینه که چند روزی مسافرت بودم رفته بودیم شمال دیدن یکی از نزدیکانمون و بیشتر وقتها با هم بودیم
تو این سفر با خودم قرار گذاشتم که بیشتر در لحظه باشم و لذت ببرم
و جای شما سبز خیلی خیلی هم خوش گذشت و دیروز بعد از ظهر برگشتیم
خدا رو شکر چقدر ما خوشبختیم که در این سایت حضور داریم و داریم رشد می کنیم در کنار بهترین و توحیدی ترین استاد دنیا، و این هم از فضل و کرم خدای نازنینمون هست
خدا رو هزاران بار شکر
باز هم تشکر می کنم که احساس خوبی رو بمن هدیه دادی
روی ماهت رو می بوسم و بهترینها رو برات آرزو می کنم
سلام به استاد عزیز و توحیدی
سلام به دوستان هم فرکانسیم
استاد عزیز من وقتی که شما فایل درک قوانین جهان درقران کریم رو گذاشتید وکامنت دوستان رو خوندم متوجه شدم که دلیل اینکه من اینهمه برای رسیدن به خواسته ام سختی میکشیدم اما عده ای رو می دیدم که به راحتی به خواسته شان میرسندچیست
جواب اینکه من زجر کشیدن برای خواسته هام رو معنوی میدونستم .
چونکه در تقویم ایران اکثر روزهایی که به مناسبت تعطیلات گذاشتند شهادت ایمه اطهار بود و کلی تلویزیون از سختی هایی که اونها میکشیدن وتحمل میکردند ومورد ستم قرار میگرفتند صحبت میکرد و من چون خودم رو مذهبی میدونستم عاشقانه میدیدم وگاها گریه میکردم .
مادرم که لباس مشکی میپوشید و اجازه نمیداد زیاد خونه رو آب وجارو کنیم میگفت گناه داره .وشروع میکرد به سختی کشبدنهای انها صحبت کردن .
یا تعزیه هایی که من میرفتم و دوطفلان مسلم رو آواره میکردند و بیرحمانه کشتنشون یا هانی آواره شد . حضرت ابوالفضل دستاش قطع شد و با دهانش برای برادرزاههاش آب میبرد .
حضرت فاطمه 18 سالگی شهید شد و خونه اش رو به آتش کشیدند . مصیبت های حضرت زینب که زبانزد هست .
سختی هایی که پیامبر در شبه ابیطالب کشید وآزار و اذیتهایی که عمار ویاسر و سمیه رو کردند .
وامام سجاد که همش بیمار بود و در رختخواب بود .
حصرت ایوب وحضرت یعقوب و …. که زیادند .
چی من بر سرذهنم اوردم .
حالا شنیدیم فرعون و نمرود و پادشاهان قدیم در عیش ونوش بودند و برتخت پادشاهی مینشیتند وکارها رو خدمه برای اونها انجام میداد . وبه مردم ستم میکردند .
در ایران که میگفتند ارباب زاده ها کارشون راحت پیش میره و همش در اونور آب در عشق وحال هستند و
کم کم برای ما در ذهنمون ثابت شد که بچه مسلمان نباید روی خوشی رو تو این دنیا زود گذر ببینه بزاره واسه آخرت .
یا زمان تعیین مهریه میگفتند به نیت 14 تن معصوم 14 سکه . مسجد چهارده معصوم و…
اما فایلهای توحیدی شما خصوصا فایل درک قوانین جهان در قران کریم و تفسیر ریزبینانه شما ذهنیت شرک الود منو بهم زد .
چی میتونست مثل ایه های قران بهم ثابت کنه که پیامبران عاری از گناه نیستند وانها معصوم نیستند وانها انسانی هستند مثل همه ما انسانها . وایمانشان هم هرچقدر قوی تر باشه ترس هایشان کمتر است و توحیدی تر عمل میکنند و تفسیری که در مورد حضرت موسی وایمانش داشتید ذهنم رو شخم زد .
اگرچه من همش میگفتم طبق ایه خدا
یریدالله بکم الیسر ولایرید بکم العسر و عبارت تاکیدی درست کردم و خدامیدونه چندبارگوش دادم اما ذهن منطق میخواست واین یک آیه حریفش نمیشد .
یا در مورد نگاه قران به دنیا واخرت گنگ بودم و شروع به خواندن قران از اول کردم عقل کل رو شخم زدم و کم کم متوجه شدم یک عده انسانهای مریض ذهنی این برداشت رو بهمون دادند که پیامبران معصوم بودند و سختی اگه کشیدند به خاطر نزدیک شدن به خدا بوده است .
امامان رو کاری ندارم چون در قران مطلبی نیامده در موردشان و من اصلانمیتونم چی درسته وچی علطه که باتوجه با تحریفات یک عده ادم مریض که بخوام تفسیر یاقضاوت کنم .
و یا خود پیامبر در آیه ای از قران میگه من هم انسان هستم مثل شما که رسالت من دعوت مردم به یکتاپرستی بوده است کلی ذهنم متقاعد شد و خدا رو شکر مدتی است کارها کمی برام داره راحت تر از قبل پیش میره .
وهمچنان این مسیر رو به لطف الهی ادامه میدم که شاد زیستن و لذت بردن از مواهب الهی و راحت تر انجام شدن کارها یکی از ویزگیهای فرد توحیدی باید باشه .
والانا که دوباره دارم سربال سفر به دور امریکا رو می بینم بارها دارم به خودم میگم نگاه چقدر این دو نفر با توحیدی عمل کردن زندگی کردن در دنیا براشون لذت بخش شده وچقدر کارها براشون راحت تر پیش میره .
سپاسگزار خداوندم بابت هدایتم به این سایت توحیدی.
وسپاسگزار استاد عزیزم که عاشقانه این فایل های توحیدی را رو آماده میکنند وبه ما چگونه زیستن رو می آموزند .
سلام و خدا قوت به استاد عزیز…
چقدر زیباست اگه بدونیم و بفهمیم چقدر زندگی میشه راحت پیش بره چقدر جالبه که انسان با هدایت خدا میتونه راحت زندگی کنه ولی یه سری موضوع ها تو ذهن من سخته … شاید به خاطر اینه که کارم و تحصیلم جوری بودن که همیشه دو دو تا چهارتاست برام سخته بفهمم علم موجود در جهان و خرافات چه جایگاهی داره وقتی ما دنبال هدایت میریم خیلی از ترس های پنهان در وجودمون نهادینه شده که از تجربیات و تضادهامون میاد و این ترس های مخفی و اعتقادات غلط ما رو هدایت میکنه …
برام عجیبه مادر موسی بچش رو میندازه تو آب بدون هیچ دلیل علمی …. و با هدایت خدا…
ولی من امروز چطوری بفهمم رسالتم چیه مسیر الهامم کجاست یه سمت ماجرا علم روانشناسی شخصیت شناسی و تیپ شناسی وجود داره که هزاران دلیل و مقاله علمی وجود داره که میگه تو باید این سمت بری …. یه سمت ماجرا آرامش و گوش کردن به ندای قلب است…
یه قسمت ماجرا اعتقاد هایی هست که میگه با گناه نکردن و دعا کردن مسائل زندگی و جامعه حل میشه و این نوع تفکر هم عمل میکنه ولی به برنامه ریزی دقیق از جنس ژاپنی اعتقاد نداره….
به نظر من مرز باریکی وجود داره بین هدایت خرافات و تضادهای درونی…
و اون چیزی که من تا الان فهمیدم الهامات هم نیاز به تکامل داره مثل همینجور که استاد در بخش سلامتی در ابتدا الهامات درست دریافت نکردن و رفته رفته به سمت قانون سلامتی هدایت شدن….
و حداقل تا به امروز برا من هم درکش دشوار بوده ولی از خدا میخواهم و سینه هم رو باز میکنم.. که به من هم الهاماتش رو بگه … بتونم بشنومش و بهش قول میدم با تمام وجودم به حرفاش گوش کنم … و بی معرفت نباشم … خدای عزیزم نمیدونم چقدر فرصت زندگی دارم ولی الان مهم ترین خواستم اینه تو رو درک کنم صدای تو رو بشنوم کنارم باشی بغلم کنی نورت رو دریافت کنم و همه ترس ها و نگرانی هایم بره از نعمت هایت لذتت ببرم … وجودت را درک کنم و بفهمم از آمدنم در این دنیا راضیم و میتونم حس واقعی زندگی رو با وجود تو درک کنم … برام دعا کنید..
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت بودن درمسیر هدایتش که نشانه اش احساس ارامش من است
همین فایل به تنهایی هرکسی رو که باور کنه این اگاهی هارو ،میتونه اسون کنه برای اسونی ها
یک فایل بینظیر
چند تا نکته ای که الان مد نظرم هست رو اومدم بنویسم
اول اینکه اون نگاهی که به خداوند داریم باعث میشه که همون طور خداوند رو دریافت کنیم
این اگاهی ها یک پله بالاتر از باور عموم برای موفقیته
استاد چقدر قشنگ گفتی که چرا من به جای اینکه بیام با نگاه تاب آوری برای خودم مسئله بتراشم که بخوام بیام حلشون کنم
چرا من اون ادمی نباشم که بیاد این انرژی رو بزاره روی اینکه باورهاشو درمورد خداوند تقویت کنه ،چرا نیام روی ایمانم کار کنم ؟؟؟
چرا نیام ورودی هایی و الگوهایی به ذهنم نشون بدم که به اسونی درمسیر هدایت حرکت کردن و به خواسته هاشون رسیدن ؟؟؟
هر بار میتونه درکم از این اگاهی بهتر بشه که خداوند هر طوری باورش کنم به همون شکل در زندگی من کار میکنه
تفکر باید زجر بکشی تا لایق بشی از کجا اومده ؟؟؟ از نگاه نادرست نسبت به خداوند
از درک نادرست نسبت به خالق و رابطش با مخلوق
وقتی که واقعا دیگران رو از زندگی حذف میکنیم خیلی موارد پذیرفتنش اسونتره و البته خیلی هام هستن که توی مسیر سخت حرکت میکنن و واقعا هم نمیخوان که بعدا برای شوآف بیان و به بقیه از بدبختیا و سختی و کم نیاوردناشون بگن ،اما خب چون این اشخاص پذیرفتن که تنها راهش همینه ،از همین مسیر ها دارن حرکت میکنن و شکست ها و ناراحتی ها و زجرها جزوی از مسیره و کاملا پذیرفتن
اما وقتی که میایم این باور که خدا دوس نداره زجر بکشیم در مسیر رسیدن به خواسته
خدا هر لحظه داره هدایت میکنه
خدا میتونه کارهارو انجام بده اگر اجازه دهم
خدا بیشتر از من میخواد که من شاد و ثروتمند و سلامت باشم
خدا منبع رزق منبع سلامتی منبع شادی منبع عشقه و از ما بیشتر خواهان برطرف کردن نیازهای ماست و خواسته های ما
خداوند میخواد که مقاومت های ذهنی رو بشکنیم و باورهای درست رو جایگزین کنیم تا دستش رو باز بزاریم برای هدایت نه که زجر بکشیم تا لایق بشیم
خداوند میخواد که ما با کار کردن روی باورهامون با تعهد داشتن در مسیر تکرار این باورهای خالص و استمرار در عمل لایق درسافت نعمت ها و ثروت ها بشیم نه با پارو زدن درمسیر خلاف رودخونه
کار کردن روی باورها به شدت نیازه
اما نه زجر کشیدن نه سختی کشیدن
اصن وقتی که موضوعی داره سخت پیش میره باید بهش شک کنیم ، چون وقتی که خداوند داره کارهارو انجام میده به سکل حیرت انگیزی کارها ساده پیش میره ، ولی برای خیلی ها طبیعیه که مدام درگیر حل مسئله باشن .
حالا این مسائل از کجا پیش میاد مدام براشون ؟؟؟ این افراد چون باور دارن که تنها راهش همینه ، و چرا باور دارن که تنها راهش همینه ؟؟؟ به خاطر الگوهایی که دیدن ، این افراد به این ترتیب دارن فرکانس هایی به جهان ارسال میکنن و این پیغام و به جهان میدن با این باورها که : ببین مسیر موفقیت سخته no pain no gain و جهان هم در پاسخ میگه فرمانبردارم سرورم و دقیقا این نگاه باعث رخ دادن این تجربیات سخت میشه
حالا فک کن من این باور رو تغییر بدم که اقا اگه من درمسیر هدایت باشم قدم های درست به من گفته میشه و من عمل میکنم و نتیجه میگیرم ، نیازی نیست که با باور زجر کشیدن برای لایق شدن خودمو گرفتار حل مسائل کنم و بخوام در حل مسائل سرسخت باشم
من با باورهام دارم به جهان شکل میدم ،جهان شکل و غالبی نداره ،
جهان شکلی از انرژیه و خداوند این قدرت رو به من داده که بدون محدودیت به این انرژی هر جوری که بخوام تغییر شکل بدم
پس من دارم از این انرژی چجوری استفاده میکنم ؟؟؟
ایا این انرژی رو با افکار مناسب راجب خالق ورب دارم جهت دهی میکنم به سمت اسونی ها و به سمتی که خداوند کارهارو انجام بده یا نه با دست خودم دارم جوری با باورهای نامناسب بهش جهت دهی میدم که همه بارو خودم بخوام به دوش بکشم مسائل حل کنم و به خداوند اجازه ی ورود ندم ویا زمانی اجازه ی ورود بدم که مسئله یا مشکل پیش اومده وبعد تاره دست به دعا بردارم .
چرا نیام از همون اول تسلیم باشم ؟؟؟
تسلیم این قانون که هر باور و هر نگاهی به خداوند داشته باشی همونطور دریافتش میکنی
پس به نفعته باور کنی که خداوند میتونه کارهارو انجام بده
چرا باور کنی ؟؟؟ چون خودش گفته برای تو فزونی میخواد ،هدایتت رو واجب کرده بر خودش ،چون نیاتشو نسبت به تو گفته در کتابش که خیرو خوبی میخواد برات ،عینه سلیمان میتواند بدون زجر به توام نعمت بده عین محمد و ابراهیم و مادر موسی و خوده موسی میتواند هدایتت کند اگر که تسلیم قوانینش باشیم و تسلیم قوانین بودن یعنی تسلیم خدا بودن
واقعا چقدر مثال های فوق العاده ای زدین استاد ،اینکه درسته ترامپ به خیلی خواسته ها رسیده اما بسیاری از افراد به خواسته های بیشتری رسیدن بدون اینکه ورشکستگی های ترامپ رو تجربه کنن ، مثل مارک زاکربرگ مثل برانسون ،
علت اینکه ترامپ با جنگ به خواسته هاش میرسه به این معنی نیست که راهش اینه به این معنیه که اون انتخاب کرده این راهو
و اصن کاری نداریم که بخاطر جلب توجهه یا هر چی
ما مسیر خودمون رو میریم و افتخارمون اینه که میتونیم متعهدانه و با قدرت بندگی الله رو بکنیم و بعد اگه کسی پرسید با افتخار بگیم که خداوند همه ی کارهارو انجام داد برامون
آهااااااااای اشخاصی که اعتقاد دارید و افتخارتون اینه که سختی های زیادی رو تحمل کردید و ناامید نشدید و پیش رفتید و هزارتا چیزه دیگه ، بیاید یه یه هفته بندگی خدارو بکنید ببینم میتونید
فک کردید کاره اسونیه کنترل ذهن و اعراض از ناخواسته ها و توجه به نکات مثبت اونم زمانی که هیچ ردی از هبود نیست به ظاهر
فک کردید ایمان به غیب کاره هر کسیه ؟؟؟
ایمان به اینکه فرکانس های ارسالی که نمیبینم دارن کارشونو انجام میدن کاره اسونیه ؟؟؟
فک میکنید فانتزیه ؟؟؟
نه بابا یه چنتا لول بیاید بالاتر باهم اختلاد کنیم دوکلمه ،فعلا از فازه اینکه بخواید خودتونو به دیگران ثابت کنید بیاید بیرون ،بعد تازه بشینیم راجب اسان شدن برای اسانی ها حرف بزنیم .
استاد چقدر زیبا گفتی
اینکه من به جای اینکه بگم هفت بار سرطان و شکست دادم بیام بگم من انقد اجازه دادم که انرژی خداوند در بدنم جاری باشه که مسئله ای پیش نیومده که بخواد حل بشه ،این باحاله به نظرم (تکرار قهرمانی از خوده قهرمانی سختتره ،چه ربطی داشت هههه)
استاد سه بار فایل رو گوش دادم و تازه احساس میکنم که این باور زجر و سختی کشیدن یه کم شل شده تو ذهنم و بارها و بارها باید بمباران کنم ذهنمو با این فایل تا بریزه این سیمان باور محدود کننده و باورهای قشنگ راجب خداوند جایگزینشون کنم تا هدایتگر مسیرم اون باورهای قدرتمندکننده باشن
الهی شکرت
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
درپناه الله یکتا .
سلام به استاد و خانوم شایسته عزیز
درود به همکلاسیهام
استاد جان عجب فایلی این فایل به نظر من اگر کسی تا حالا توی این مسیر هم نبوده باش با این فایل میتونه استارت این مسیر دل انگیز رو بزن و با هر بار گوش کردن و عمل کردن به نتایج دلخواهش برس.
چه برس به ما که شاگرد شما هستیم و بیشتر این صحبتها رو از شما شنیدیم.
خود این فایل یه دورهء کامل فقط باید به گفته های شما در این درس فوق العاده عمل کنیم.
من به این حرف شما ایمان قلبی دارام که خداوند از طریق قلب ما باهامون صحبت میکن و الهاماتش رو بهمون میگه حالا این ما هستیم که میخوایم عمل کنیم یا اینکه بیخیالش بشیم.
یکی از الهامات خداوند که جون منو نجات داد رو براتون تعریف میکنم.
اگر اشتباه نکن 4 یا 5 سال پیش بود این الهام بهم شد.
زمستون بود و من توی سالن بخاری رو روشن کرده بودم و طبق عادتی که سالهاست دارام ساعت
11:30 تا12 شب میخوابم الان هم همینطور برنامهء من
یه شب طبق معمول که از سرکار برگشتم خونه و کارهام رو انجام دادم آماده شدم برای خوابیدن، احساس کردم یه نفر بهم میگه پیام نخواب اینقدر این صدا واضح بود اولش جا خوردم چند بار این جمله با وضوح خیلی کامل بهم گفته شد اولش مقاوت داشتم اما بعدشم احساس کردم باید بیدار بمون خلاصه ساعت شد 12 شب و خواب گرفتم ، اما باز اون صدای واضح رو شنیدم ( پیام بیدار باش نخواب ) خلاصه من باز بیدار موندم با سختی چشمام رو باز نگه داشتم.
ساعت شد 1 شد 2 ، من واقعا” دیگه نمیتونستم بیدار بمون گیج خواب بود، اگر اشتباه نکنم ساعت 2:30 بود دیدم یه صدای وحشتناکی اومد ، صداش اینطور بود که یه شلنگ آب رو باز کردی بعد دستتو طوری گذاشتی جلوی شلنگ که آب با شدت بیشتر بیاد همچون صدایی رو شنیدم، بعد که دقت کردم دیدم صدا از آشپزخانه ست رفتم دیدم بست شلنگ گاز باز شده و گاز شهری داره با یه شدت خیلی زیاد از لولهء اصلی خارج میشه یه لحظه جا شوکه شدم، سریع به خودم اومدم و گاز اصلی رو بستم. خشکم زده بود زبونم بنده اومده بود ، اگر من خواب بودم و این اتفاق میفتاد در کمتر از 1 دقیقه من مرده بودم چون با اون شدت گاز پخش میشد تو خونه و هیچ پنجرهء هم باز نبود که این گاز خارج بشه.
خدا منو از مرگ 100 درصد نجات داد.
فقط شکرگزاری میکردم باور کنید هر وقت بهش فکر میکنم دیوانه میشم، اینقدر خداشاهد صدای الهام واضح بود که نمیشد بهش اعتماد نکنی.
من مطمعن هستم برای همهء انسانها از این دسته معجزات زیاد اتفاق افتاده اما به راحتی فراموشش کردیم.
استاد عزیزم باز ازتون سپاسگذارام
در پناه خدا باشید شادوخوشحال
سلام دوست عزیز
همینطور با کنجکاوی داشتم کامنتتون رو می خوندم، وقتی رسیدم به آخرش چشام پر از اشک شد، اصلا حس و حالی که بهم داد خیلی عجیب بود، منم تجارب مشابه رو دارم
خوشحالم براتون که به ندای قلبتون گوش کردین و تسلیم خواب نشدین
زندگی ما همیشه پر از این نوع هدایت هاست، کافیه بهشون گوش کنیم تا از نتایجشون شگفت زده بشیم
بهترین ها رو براتون ارزو میکنم.
در پناه خدا باشید
سلام و ارادت خدمت استاد عباس منش
چقدر این فایل عالی بود و چقدر مسیرمونو اصلاح میکنه و چقدر من به شنیدن این صحبتها نیاز داشتم . استاد جان اخیرا اتفاقی واسم رخ داده که دوست داشتم داخل سایت بنویسم . بعد از اینکه ذهنم از روی خواسته قبلیم برداشته شد و بهش رسیدم تمرکزمو روی ثروت گذاشتم و سعی میکردم باورهای خوب بشنوم و بسازم و از خداوند هدایت میخواستم که مسیرمو اصلاح کنه و چند روزیه که نشانه های خیلی خوب میبینم اولین نشانه اینه که من ده سال پیش که خیلی خیلی آدم پرخاشگر و نامناسبی بودم برای یه سفر زیارتی اسم نوشتم که کلاهبرداری بود و بعد ازون گفتن دیگه این پولها برنمیگرده و منم بهش فکر نمیکردم و فقط ازش درس گرفتم و من حتی شمارمو عوض کرده بودم و کسی شماره جدیدمو نداشت چند روز پیش برادرم زنگ زد که فاطمه به من زنگ زدن و شماره کارت تورو خواستن که پول ده سال پیش برگردونن اصلا دیوانه شدم گفتم خدایا شکرت چجوری آخه من اصلا پیگیر نبودم این حتما نشونه کار کردن من روی باورامه که پولی که ده سال پیش رفت الان با کار کردن من روی خودم به راحتی برگشت و خیلی زیاد خدارو شکر کردم .
نشانه دومی که باهاش رو به رو شدم اینه که من قبلا خوابامم اکثرا منفی بودن و همش توی خوابام نگران از دست دادن بودم و غصه میخوردم خلاصه خواب خوب نمیدیدم چند شب پیش خواب دیدم که یه عالمه پول و طلا بهم رسیده و خوابش به وضوح در ذهنمه بیدار شدم گفتم فاطمه اینم نشونه س چرا قبلا ازین خواب نمیدیدی الان میبینی اینم هدایت خداونده که مسیرت داره درست میشه.
خیلی دوست داشتم اینارو بنویسم هم ردپا از خودم به جا بگذارم هم بقیه استفاده کنن ازتون سپاسگزارم استاد جان