ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 46 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و سپاسگزار خداوندم که به من فرصت شنیدن این فایل و فایلهای توحیدی قبلی رو داد تا من هدایت بشم. فایلهای قبلی فوق العاده متحول کننده و بجا و مکمل آگاهیهای قبلی بوده و در ادامه من دیروز مثل هر روز گفتم فقط گوش میدم و کنترل ذهن می کنم نه چیز دیگه و این فایل رو گذاشتم گوش بدم و برای انجام یک کاری که پشت گوش انداخته بودم رفتم با مترو به مرکز شهر و انجام کار بانکی ام، از همون قصد شروع مسیر تا آخر با عشق و لذت و احساس آرامش فوق العاده و حس سپاسگزاری از خدا بابت این فایل زیبا رفتم و کل مسیر قدری آسان شد و همزمانیها رخ داد که بی نظیر بود در ایستگاه مترو شاگردم رو دیدم که (کارمند مترو هست) خودش به اصرار کارت مترو رو برام شارژ کرد و در برگشت هم دوباره منتظر برگشتم بود و باز به اصرار با ماشینش منو تا خونه رسوند که بقیه مسیر رو قرار بود پیاده از ایستگاه مترو برگردم و تا برگشتن دخترم به خونه برسم و ناهار بپزم و این یک نشونه عینی همزمانی و آسونی بود که صبح با درخواست آسونی از خدا برام ایجاد شد و خود فایل که آگاهی های بی نظیری داشت خالص و ناب و توحیدی که میتونم بگم ذره ذره گپ های ذهنی من رو بعد از خیلی دوره ها و آگاهی های قبلی ام رو پر کرد و خیلی راحت تر و خالص تر و بدون مقاومت درخواست می کنم و هدایت می شم به لطف الله یکتا و آموزه های استاد عزیز که خیلی متشکر و سپاسگزارم ازشون. و من رو علاوه بر احساس خوبی که در اکثر اوقات روز برام ایجاد کرده و عمیق نه احساس خوب سطحی و موضعی یا موقت که وابسته به یک امر بیرونی باشه بلکه در عمق باورهام داره اثر میکنه و من ایمانم و توکلم بسیار عمیقتر شده و مسائلی که اکنون دارم بسیار برام کوچک و کم رنگ شده و سپاسگزاریهام باز بیشتر و درونی تر و قلبی شده و فقط اینو میتونم بگم که دیگه نگرانی یا منتظر جواب دادن فرکانس یا نتیجه خواسته ام و حساسیتی که قبلا داشتم پس کی میشه پس این ارتعاشهام و فرکانسهام کو کی جواب میده نیستم دیگه عمیقا مطمئنم و ایمان دارم که همه چیز خوب و عالی میشه و من خودمم که هر چیزی بخوام و درخواست کنم او قادر مطلق به بهترین شیوه جواب میده و مهیا میکنه به قدری زیبا و آرام زندگی می کنم و فقط خودم و قلبم و فقط خدا رو می بینم که نظر دیگران حرفها و قضاوتهاشون برام بقدری کمرنگ شده که تا کنون به این حد در زندگی ام تجربه نکرده بودم این حس آرامش و ایمان رو.. قبلا خیلی فکر می کردم اشتباه کرده ام و در سن 40 سالگی به موفقیتهای شغلی و مالی مدنظرم هنوز نرسیده ام و دیر کرده ام و این منو خیلی زجر میداد و علیرغم بسیاری تلاش و تحصیلات عالی فکر میکردم دیر شده و طعم لذت و موفقیت مالی رو دیگه من نتونستم و بلد نشدم بچشم و خیلی این حس ناتوانی در شرایط مالی و شغلی منو زجر میداد….. ولی الان میگم خدایا شکرت که هنوز 40 سالمه و من آگاه به راز حقیقی خوشبختی و هدایت تو شده ام و میتونم طعم سعادت رو در تمام جنبه ها بچشم. و می شد شاید در یک شغل یا درآمدی نسبی موفق بشم ولی تا سنهای بالاتر هنوز به این حد از هدایت تو دست پیدا نکنم و تا آخر عمر مثل اکثر مردم در تقلا و درگیریهای شخصی و عقب ماندگی ذهنی(به قول استاد) بمونم… اونوقت چی؟ آیا این سعادت زندگی هست که الان مطمئنم و به لطف الله ایمان دارم که میتونم به بهترین حالت شغلی درآمدی و روابط و سلامتی با آسانی و لذت برسم و در آرامش عالی در ارتباط با خدای خودم باشم و هم در دنیا هم در آخرت برسم و دیگه هیچ حسرت غم غصه نگرانی درد و رنجی که تمام دنیا فیلمها کتابها و علوم و فلسفه و …..در پی کشف یا حل اون هستند رو من نداشته باشم و معنی واقعی زندگی در بهشت رو با خدا هم در این دنیا هم آخرت بچشم؟ هان کدام بهتره؟ پس دیر هم نشده و به لطف خدا انشاالله فرصتش رو دارم و زیبا زندگی می کنم و این بزرگترین هدیه و اجابت هست بنظرم که انسان بتونه با نظر لطف خدا در مدار درست و در مسیر هدایت الهی باشه و اونوقت به راحتی و زیبایی با هدایت ها و الهامات الهی به خیلی نعمتهای بیشتر و بهتری میتونه برسه….و الان فقط این درخواست رو دارم که خدایا همیشه منو در این مسیر درست و مدار درست هدایت و سعادت حفظ کن و هیچ زمانی منو از مدار درست و هدایتت خارج نکن و دلسرد نکن…. ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب
خودت همیشه ما رو در مدار ایاک نعبد و ایاک نستعین و اهدنا الصراط المستقیم حفظ کن و ثابت قدم نگه دار…..
با آرزوی توفیق و هدایت و بهترینها در دنیا و آخرت برای تمامی عزیزان در سایت استاد عباسمنش
سلام خدای مهربانم
سلام استاد عزیزم ومریم بانو
سلام همه دوستان قشنگم
خدایا شکرت بازهم درمدارشنیدن این حرفها که جنسشون از طلاست قرار گرفتم
آه تازه فهمیدم سپردن کارها به خدا یعنی چی واقعا 5سال نیاز داشت تا این مساله برام جابیفته
تازه فهمیدم باید آرامش داشته باشم وقلب شکرگذار واقعی تا خدا بتونه منو هدایت کنه
استاد من آدم عجولیم نمیدونم چه جوری 5سال صبر کردم دراین راه بعضی وقتا نجواها میومد که تو این همه فایل گوش دادی تغییر آنچنانی تو زندگیت ندادی ولی انگار یه نیروی قویتری باعث شد من هرروز بیام تواین سایت فایل ببینم کامنت بخونم کتابهای استاد رو بخونم دوره بخرم
خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت
پریشب یه اتفاقی افتاد برای همسرم بیرون ازخونه ودیدم مستاصله نمیدونه چکارکنه مامان وبابامونم نگران این مساله شدن ولی من اثلا نگران نشدم وبهشون اعلام کردم توکل به خدا اون خودش برامون درستش میکنه 5دقیقه نشد مشکلش توسط راه حلی که خدا به قلبم وحی کرد حل شد اثلا دوتاییمون شاخ درآوردیم
خدایاشکرت فهمیدم با آرامش واطمینان وتوکل فقط به خودت ازپس همه کارها برمیام واین اتفاق واین فایل یه عوض کردن مدار واقعی بود برای من
دنیای باخدا چه دنیای امن وپراز آرامشیه
خدایا شکرت استاد عزیزم متشکرم برای هرکلامی که ازقلبت میاد وبرقلبم جاری میشه
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
خدایا تو کمکم کن که یک کامنت عالی بنویسم که من به هر خیری از طرف تو به من برسد محتاجم
استاد میفرمایند که خداوند منبع رزق است؛
این به چه معناست؟ چطوری من این را باور کنم؟
چطوری درونیاش کنم؟ چطور به این ذهن منطقیام بقبولانم؟
چطوری درک و فهمم نسبت به این باور زیادتر و عمیقتر شود؟
چه مثالی از اطرافم بزنم و چه الگویی را پیدا کنم تا به درک بیشتر این باور برسم؟
دیدی مثلاً میگند که اگه میوه زیاد بخوای باید بری میدان میوهوترهبار؛
اونجا هرچقدر میوه که بخوای با هرشکل و هر نوع و هرسایز و هرکیفیتی موجود است با قیمتهای مختلف
یا اگر ماهی زیاد و تازه و با کیفیت بخوای باید بری بازار ماهی
یا مثلاً در بازار بزرگ یک بازار هست که همه طلافروش هستند و تو بهرمیزان و هر مقدار و هروزن و هرشکل طلا یا جواهر بخوای اونجا میتونی پیدا کنی
یا در بازار راستههای مختلفی وجود دارد مثلاً راسته پارچهفروشی، راسته عمدهفروشان لباس، راسته عطارها و …
یا مثلاً یک خیابان طالقانی در اصفهان مخصوص تعمیرکاران لوازم خانگی و قطعات الکترونیک و یا میدان شوش تهران مختص چینی و بلور و لوازم آشپزخانه فروشها
و مثالهای متعدد که میتوان در این زمینه پیدا کرد
حالا استاد فرمودند که خداوند منبع رزق و ثروت است؛
یعنی من اگر رزق و ثروت بینهایت، بیحساب و فراوان بخوام باید مثل موقعی که میوه زیاد میخوام و میرم میدان میوهوترهبار، باید برم بسراغ خداوند که منبع رزق و روزی و ثروت است
اگر بسراغ کس دیگری بروم مثل موقعی است که من بسراغ خردهفروشیها یا مغازههای کوچک سطح شهر رفتهام که چیز درست و حسابی و زیاد و باکیفیتی نصیبم نخواهد شد
اگر برای رزق و روزی بسراغ هرآنچه غیر خداوند است بروم هم شرک ورزیده و هم روزی باخیروبرکتی شاملم نخواهد شد،
مضاف براینکه خداوند دهنده بیمنت است ولی هرکسی غیر از خداوند بخواهد به من کمکی بکند احتمال اینکه بهمراه چشمداشت و توقع برگشت باشد هست و بقول این ضربالمثل هیچ گربهای بهر رضای خداوند موش نمیگیرد
رزق و روزی و ثروت بیحساب، باکیفیت، دستاول، بیمنت، فراوان و بینهایت تنها و تنها نزد خداوند است و بس.
خب حالا فهمیدم که من باید برای تهیه و بدستآوردن هرچیز باکیفیت، متنوع، تازه و مرغوب بسراغ منبع اصلی آن بروم!!!
چطور میتونی به من ثابت کنی که خداوند منبع رزق و روزی و ثروت است؟
میریم سراغ کلام الله در قرآن
خداوند در سوره هود آیه 6 میفرماید:
وَ مَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا کُلٌ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ
هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را میداند؛ همه اینها در کتاب آشکاری ثبت است
دیگه از این دقیقتر هم میتونی منطق بیاری؟
خداوند هم که حرف بیهوده و لاف و گزاف نمیگوید و کیست صادقتر از خداوند
پس ثابت شد که من اگر رزق وروزی وسیع، بیحدو حساب و بینهایت و با کیفیت و تازه ومرغوب بخواهم باید برم سراغ منبع و معدن اصلی آن که فقط و فقط خداوند است و بس
سلام استاد عزیزززز و مریم زیبا و همه عزیزاان
اومدم براتون از نتیجه بگم…
به سبک استاد عباسمنش رو شونه خدا نشستن و راحت زندگی کردن و سوت زدن!!
امروز بطور عجیبی دنبال راحت تر کردن کار ها بودم در خونه که پلوپز 4نفره بهترین گزینه بود براام!!!
شروع تو دفترچه کدنویسی نوشتم
امروز میخوام خداوند هدایتم کنه پلوپز داشته باشم
پول بیاد به حسابم یه نعمت
خلاصه شروع کردم به گشتن و گشتن و گشتن در سایت ها و مغازه ها فارغ از اینکه!!!ای دل غافل قراره خدا هدایتم کنه چرا من میخوام همه چیزو کنترل کنم!!!!چند باری با مامانم تماس گرفتم که باهم بریم جواب نداد خلاصه به چند تا تضاد رسیدم برای گرفتنش مصافت مغازه فروشش دوره و کسی نیست و شبه،دیر وقته برای خریید!!!!
یه صدای توی ذهنم گفت بسپار به خدا گفتم خدایا من نمیدونم تو هدایتم کن
و حس خوب فرستادم و مطئن بودم یه مسیری باز میشه
خلاصه بیخیال پیگیری خرید شدم و رفتم در مسیر برگشت از محل کار به خونه… که یه حسی بهم گفت ازاین خیابون برو امشب رفتم و بعد دیدم یه لوازم خونگی داره برق میزنه تابلوش گفتم اینجا که جا پارک نیست تازه ویترینشم تلوزیون داشت گفتم بعیده پلو پز داشته باشه..رفتم جلو تر یه خشکبتری توجهم رو جلب کرد که برم کره بادوم زمینی بگیرم خلاصه ماشینو پارک کردم رفتم تو خشکباری دیدم اونویو که من میخوام نداره بازم حسم گفت حالا تا لوازم خونگیه هم بروووو!!!!رفتم داخل یکم که رفتم جلو تر سلام کردم و پرسیدم گفتن بله داریممم گفتم میخوام حتما پارس خزر باشههه گفت بله داریم گفتم 4نفره میخوام گفت بلههه یکی موجوده….
اما نگم از قیمت که گفتم تخفیف میخوام
بعد فروشنده به طرز عجیبی گفت شما قیمت چند میخواید؟؟!!!
(درحالیکه قیمتش 2750 نوشته بود)
گفتم راستش من 2640 قیمت گرفتم یکم قیمتتون بالاست
گفت خانوم برای شما 2600!!!!!ببرید
من متعجب مونده بودم یعنی 150 زیر قیمت خودشششو قیمت بازار!!!
بارها گفتم الله اکبر از بزرگی هدایت خداااا
ببین چقدر راحت میکنه کارو اصلا لازم نبود راه به اون طولانی رو جابجا شم با قیمت خیلی بهتر برام اوکی کرد
خدارو سپاس برای هدایت های بینظیرش
کافیه باورش کنیم!!!
سلام استاد جان
واقعا ایول به این همه اگاهیتون
من قبلا این فایل رو دانلود کرده بودم و نمیدونم چطوری تو موسیقی گوشیم هدایت شدم بهش
و واقعا منو منقلب کرد انگار همین الان اماده ی شنیدن این همه باور عالی بودم و به قلبم نشست شاید این چند روزه 30بار این فایل رو گوش دادم و لذت بردم و دیدم بزرگترین پاشنه اشیل من تو صحبتهای شما بود اینکه. تو دنیا هر چی خواستی به دست بیاری با رنج همراهه و من دقیقا داشتم سالها جواب همین فرکانسم رو از جهان دریافت میکردم
من گفتم دیگه نمیخام به خودم و بچم زجر بدم و چند روزیه تو سرمای شدید نرفتم مغازه چون غرفه داریم و هیچ سیستم گرمایشی اونجا نداره
و رو همین فایل کار کردم و به خدا گفتم تو به نیازهای من اگاهی خودت منو اسان کن برای اسانیها و نتیجه این شد که مبلغی اندازه ی یک ماه که من برم کار کنم از طریق پسرم برای من واریز شد و این معجزه ی این باورهای عالی بود
حتی یه نصف روز رفتم معازه و بچم مریض شد و احساس کردم خدا به من نشانه میده که حالا که درخواست دادی و من اجابت کردم حق نداری دوباره بری خودت و اون طفلک رو اذیت کنی
خدایا شکرت بابت درک این اگاهیها
استاد واقعا ازتون سپاسگذارم که با عشق این مطالب دلنشین رو به ما هدیه میدید
من صحبتهای شما رو نکته برداری کردم و اینجا میزارم شاید به دوستای دیگه کمکی بشه
باورهای قدرتمند
خداوند قادر مطلقه
عالمه مطلقه خالقه و قدرت خلق زندگیم رو به خودم داده
خداوند به مسائل من اشناست
خداوند تمام خواسته هامو میدونه
راه رسیدن من به خواسته هامو هم میدونه
وخداوند هر لحظه داره هدایت میکنه به بی نهایت طریق
اگه باور کنم که خدا هدایت کننده ی منه و خداوند میخواهد که نعمتهای بیشتری به من بدهد و خداوند لذت میبرد از اینکه من زندگی زیبایی داشته باشم و فراوانی و نعمت و خوشبختی تو زندگی من باشه
خداوند میخواهد که نعمت وفراوانی تو زندگی من باشه
به قول قران خداوند برای شما فزونی میخواهد
خداوند همواره در حال هدایت کردن من به مسیر درسته
خداوند همواره داره به بی نهایت طریق مسیر رو به من میگه
داره راه حلها رو به من میگه
هر چقدر من این باورها رو داشته باشم و تکرار کنم و به یاد بیارم نتیجه ی احساسیش در قلب من چی میشه؟؟
نتیجش احساس ارامش بیشتره احساس اطمینان بیشتره احساس امنیت بیشتره درکت از جهان به شکل بهتریه
هر وقت این باورها تکرار میشه و من به یاد میارم اون ارامشی که در قلبم احساس میکنم بهم کمک میکنه من همفرکانس بشم با فرکانس خدا
خداوند همواره داره ما رو هدایت میکنه ولی افرادی هدایت رو دریافت میکنند که نزدیک باشن به فرکانس خداوند
کی ما به فرکانس خدا نزدیک هستیم؟؟
موقعی که قلبمون ارومه حالمون خوبه موقعی که ارامش ذهنی داریم موقعی که ترسها و تردیدها و نگرانیها تو وجودمون کمتره موقعی که احساس سپاسگذاری و احساس اشتیاق در قلبمون بیشتره
وقتی ما بتونیم در زمانهای طولانی به این شکل به ارامش برسیم با ایجاد باور مناسب نسبت به خداوند ما هدایت میشیم به مسیرهای درست یعنی قدمها به من گفته میشه
بارها بوده خواسته هایی داشتم و اجازه دادم خدا هدایتم کنه سعی کردم عجله نکنم
هر چی هم عجله کردم کار رو برای خودم سخت کردم
چون عجله چی میاره؟ ترس و نگرانی میاره
وقتی استرس داری که و عجله داری که زودتر باید این اتفاق بیفته یا به فلان خواستم برسم شما دارین دور میشین
موقعی ما به فرکانس خداوند دسترسی داریم که ارامش داشته باشیم نگرانی نداشته باشیم موقعی که امیدوار باشیم
چه جوری این امید و ارامش را در وجودمون ایجاد کنیم؟؟ وقتی که باورهای خوبی نسبت به خدا داشته باشیم باور کنیم که خداوند خواسته های ما را میدونه و نیاز نیست که گریه کنیم و صد بار بگیم و فریاد بزنیم نیاز نیست که بخوایم هی به یادش بیاریم اون خواسته های ما رو میدونه
وقتی شما یه خواسته تو قلبت متولد میشه حالا میخاد تو روابط باشه یا سلامتی یا ثروت و شغلی یا هر چیزی خداوند اگاهه به خواسته ها و نیازهای ما
خداوند بهتر از خودمون میدونه ما چه نیازهایی داریم و خداوند میخواهد که نیازهای ما رو بر طرف کند چون به این شکل
جهان گسترش پیدا میکنه
خداوند پشتیبان برطرف کردن نیازهاست خداوند میلیاردها ساله داره نیازهای موجودات رو براورده میکنه
نگاه کنید به کره ی زمین به گیاهان به حیوانات به درختان چطور داره نیازهاشون برطرف میشه
میلیاردها ساله این سیستم داره کارش رو درست انجام میده
خداوند میخواهد این کار را انجام دهد
خداوندهمواره در حال هدایت کزدن ماست
انا علینا للهدی
خدا میفرماد ما بر خودمون مقرر کزدیم که شما را هدایت کنیم
خدا میگه وقتی به زمین هبوط میکنید کسی که به هدایت من گوش کنه نه غمگین میشه و نه ترسی بهش میرسه
هدایت همیشه هست چی میشه گه ما هدایت رو دریافت میکنیم؟؟موقعی که ما باور داشته باشیم خدا داره هدایتمون میکنه موقعی که ما توکل کنیم به خداوند
کی ما داریم به خدا توکل میکنیم ؟؟موقعی که ما ارامش داریم و خیالمون راحته که اون حواسش بهم هست داره منو هدایت میکنه
خداوند قادر مطلقه هر کاری رو میتونه انجام بده تا به حال همیشه انجام داده برای کل کیهان
خداوند همواره داره هدایت میکنه خداوند منبع رزقه منبع رشده منبع سلامتیه منبع ثروته منبع ارامشه
ووقتی ما این باورها رو به خودمون گوشزد میکنیم و بیشتر باور میکنیم
کی معلوم میشه باور میکنیم؟؟موقعی که حالمون خوبه اگر باورمون واقعی باشه و اگر خدا را به عنوان منبع رزق و منبع هدایت باور کرده باشیم و اینو واقعا باور کرده باشیم که خداوند همواره میخاد به من نعمتهای بیشتری بده و همواره میخاد منو هدایت کنه این به ما کمک میکنه ارامش داشته باشیم و با قلبی مطمعن حرکت کنیم و وقتی تو این فرکانس قرار بگیریم که این وظیفه ی ماست
این وظیفه ی ماست که بتونیم از این زاویه به جهان و خداوند نگاه کنیم وقتی بتونیم این کار را انجام بدیم در مسیر هدایتها قرار میگیریم و به ما از بینهایت طریق گفته میشه با ایده هایی که بهمون گفته میشه ادمهایی که میان شرایطی که پیش میاد مسیرها قدم به قدم برای رسیدن به خواسته هام به من گفته میشه
کل کاری که ما باید انجام بدیم اینه که بتونیم ذهنمون رو اروم کنیم و تقوا داشته باشیم بتونیم کنترل ذهن داشته باشیم
واگر این باورها را درمورد خدا ایجاد کنیم که خداوند اگاهه به مسائل ما
خداوند به نیازهای ما اگاهه خداوند عالمه قادر مطلقه برای اینکه نیازهای ما رو بر طرف کنه
خداوند بیشتر از ما میخواد که ما خوشبخت باشیم که ما سعادتمند باشیم که ما سلامت باشیم که ما ثروتمند باشیم به شرطی که ما اجازه بدیم
خداوند بیشتر از ما میخواهد که ما را هدایت کند جهان بر پایه ی هدایت داره کار میکنه کل جهان رو خدا همواره داره هدایت میکنه
ما باید در مداری قرار بگیریم که هدایتها رو دریافت کنیم
کل کاری که ما باید انجام بدیم این که این باورها رو تکرار کنیم و بعد میبینی که خداوند داره چطوری هدایت میکنه میبینی که چطوری داره مسیرها را باز میکنه و قدمها را بر میداره
وقتی شرایط سخته میتونه شرایط اسون پیش بره میتونه خیلی همه چیز نرم و روان بشه
ومن میتونم به جای تمرکز روی این که من بعد از مشکلات ادم قوی تری میشم و نشکنم و خورد نشم زیر بار مشکلات
میتونی جوری زندگی کنی که هدایت بشی قبل از اینکه مسائلی به وجود بیادو شرایط سخت و پیچیده بشه
چرا نباید اینجوری فکر کنی که میتونه اوضاع خیلی اسون و راحت و نرم و روان پیش بره
میتونی در مسیر خداوند قدم بر داری و همه چیز رو به راحتی برات به وجود بیاره همونطوری که برای حضرت مریم و حضرت موسی و مادر موسی و پیامبر انجام داد
میتونه خیلی راحت باشه میتونه همه چیز نرم و روانواگر این باورها را درمورد خدا ایجاد کنیم که خداوند اگاهه به مسائل ما
خداوند به نیازهای ما اگاهه خداوند عالمه قادر مطلقه برای اینکه نیازهای ما رو بر طرف کنه
خداوند بیشتر از ما میخواد که ما خوشبخت باشیم که ما سعادتمند باشیم که ما سلامت باشیم که ما ثروتمند باشیم به شرطی که ما اجازه بدیم
خداوند بیشتر از ما میخواهد که ما را هدایت کند جهان بر پایه ی هدایت داره کار میکنه کل جهان رو خدا همواره داره هدایت میکنه
ما باید در مداری قرار بگیریم که هدایتها رو دریافت کنیم
کل کاری که ما باید انجام بدیم این که این باورها رو تکرار کنیم و بعد میبینی که خداوند داره چطوری هدایت میکنه میبینی که چطوری داره مسیرها را باز میکنه و قدمها را بر میداره
وقتی شرایط سخته میتونه شرایط اسون پیش بره میتونه خیلی همه چیز نرم و روان بشه
ومن میتونم به جای تمرکز روی این که من بعد از مشکلات ادم قوی تری میشم و نشکنم و خورد نشم زیر بار مشکلات
میتونی جوری زندگی کنی که هدایت بشی قبل از اینکه مسائلی به وجود بیادو شرایط سخت و پیچیده بشه
چرا نباید اینجوری فکر کنی که میتونه اوضاع خیلی اسون و راحت و نرم و روان پیش بره
میتونی در مسیر خداوند قدم بر داری و همه چیز رو به راحتی برات به وجود بیاره همونطوری که برای حضرت مریم و حضرت موسی و مادر موسی و پیامبر انجام داد
میتونه خیلی راحت باشه میتونه همه چیز نرم و روان باشه میتونه این مسیرها خیلی راحت طی بشه میتونه ادمهای مناسب بیاد
موسی از وقتی تسلیم خدا شد چقد کارها براش اسون شد چقد هدایت شد چقد کارها خوب انجام شد
وقتی مادر موسی تسلیم خدا شد چقدر کارها رو خدا براش انجام داد اونم به بهترین نحو
به جای اینکه بیام رو قوی شدنم در مقابل سختیها کار کنم بیام روی باوری که میتونم به قدرت خداوند و به هدایت خداوند داشته باشم بیام رو اون کار کنم به جای اینکه مشکلات را دعوت کنم تا بخام قوی بشم تاحلشون کنم بیام شکل فکر کردنم و شکل باورم رو تغیر بدمشکل باورم رو به خدا تغیر بدم که خداوند منو هدایت کنه به مسیرهای درست خداوند مرا اسان کند برای اسانیها
چرا اینجوری فکر نکنم چرا نخام از هدایت خداوند استفاده کنم خداوند میخاد همیشه شرایط خوب باشه خداوند همیشه هدایت میکنه
یعنی هر جا اوضاع بد پیش میره به خاطر ترسامونه به خاطر شنیده هامونه
اگر من بتونم ذهنم را کنترل کنم اگر بتوانم خداوند رو باور کنم اگر بتوانم هدایتها رو دریافت کنم من از همون اول در مسیر اسانیها قرار میگیرم
اگر بتونم ورودیهای ذهنم را کنترل کنم اگر بتوانم تمرکز کنم روی. نعمتهایی که خدا به من داده تمرکزکنم روی قدرتی که خدا به من داده تمرکز کنم روی علمی که خداوند داره و من میتونم بهش دسترسی داشته باشم و اونوقت میبینی شرایط چقد اسون پیش میره
چون من باور دارم که خدا هر لحظه هدایتم میکنه و من دسترسی دارم به این هدایتها
من لایق دریافت الهامات الهی هستم
وخداوند میخواهد که مرا هدایت کند خودش میخاهد همه ی ما را هدایت کند و با این باورها نتیجه ی احساسیش میشه ارامش
وقتی تو شرایط سختی هستم اگر نتونم ذهنم را کنترل کنم هی احساسم بدتر و بدتر میشه هی ترس و نگرانیام بیشتر میشه و این فرکانس منفی باعث میشه من ادمها شرایط و موقعیتهایی را جذب خودم میکنم که اینا رو قویتر میکنهو شدت بیشتری بهشون میده
اگر بتوانم ذهنم را کنترل کنم و ایمان بیارم به خداوندی که داره هدایت میکنه ایمان بیارم به خداوندی که قادر مطلقه ایمان بیارم به رب و توکل کنم به ارامش میرسم وقتی به ارامش برسیم اونوقته که اماده میشیم برای دریافت الهامات اون وقته که ادمها میان موقعیت میاد شرایط میاد ایده ها میاد به ما گفته میشه قدمهای بعدی
وقتی ما تو فرکانس خوب هستیم میزان هدایتها خیلی خیلی بیشتر میشه وقتی عصبانی و ناراحت و نگران و افسرده هستیم داریم با دست خودمون خودمون رو دور میکنیم از دریافت الهامات و نعمتهای خداوند
نعمتها به بی نهایت طریق میتونسته وارد زندگیمون بشه ولی ما خودمون داریم خودمون رو دور میکنیم
ما نگاهمون رو به خداوند عوض کنیم خداوند داره هر لحظه هدایتمون میکنه خداوند منبع سلامتی و ارامشه
تمرکز کنیم بر روی سپایگذاری به خاطر نعمتها و سلامتی که بهمون داده
اگر بتونیم این باورها رو برای خودمون تکرارکنیم و در ذهنمون ایجاد کنیم و گسترش بدیم اسان میشیم برای نعمتها اون وقت همه چیز به ما گفته میشه
چی بشه که ما همواره اسان باشیم برای اسانیها؟
چی بشه که ما همواره در حال دریافت نعمتها باشیم؟
موقعی که ما نگاهمون رو به خدا عوض کنیم موقعی که ما باور کنیم خداوند همواره به ما نزدیکه همواره با ماست از رگگردن به ما نزدیکتره همیشه با ما هست همیشه داره گوش میکنه همیشه داره میبینه همیشه داره هدایت میکنه عالمه مطلقه قادر مطلقه وهابه بخشندست مهربونه رحمن رحیمه
وقتی این باورها را ایجاد میکنیم اگه درست ایجاد کرده باشیم و زیاد تکرارشون کرده باشیم ما به ارامش میرسیم ووقتی به ارامش میرسیم میبینیم زندگی چقدر نرم و راحت و روون میشه میبینیم که چه اتفاقاتی میافته و ماجوابهامون رو میگیریم و این باعث میشه ما تو مسیر درست قرار میگیریم
ما نیاز داریم همیشه رو این باورهایی که نسبت به خدا داریم کار کنیم
خداوند رو چه جوری میبینیم؟؟
ایا باور داریم وقتی درخواستی داریم داره جواب میده؟؟
اگر باور داشته باشیم جوابها رو دریافت میکنیم ولی خیلیامون باور نداریم
ما باور نداریم خدا به ما نزدیکه
ما باور نداریم خدا میتونه سریع پاسخ بده
باور نداریم خدا میخاد که ما هرچی میخوایم داشته باشیم
باور نداریم ما لایق پاسخ خداوند هستیم
باور نداریم ما لایق نعمتهای خداوند هستیم
خداوند همواره داره به ما پاسخ میده و ما رو هدایت میکنه و از ما بیشتر میخاد که خوشبخت و سلامت و ثروتمند بشیم فقط ما باید خودمون رو اماده کنیم
فرکانس خدامثل موج رادیویی خییلی بزرگیه که هر لحظه هست و ما باید خودمون رو رو اون موج تنظیم کنیم باید رو موج خدا باشیم تا هدایتها رو دریافت کنیم نعمتها رو دریافت میکنیم به ما ارامش میده و کمک میکنه و قدمها به ما گفته بشه و ایده ها رو میاره
نشانه ی این که خدا داره کارها رو انجام میده و کمک میده اینه که کارها به شکل حیرت انگیزی ساده انجام میشه به شکل باورنکردنی روان انجام میشه خود به خود انجام میشه برامون پیش میاد
هر جا کارها روخودمون انجام میدیم هر دفعه یه مسئله ای توش درمیاد و سخت انجام میشه
هر وقت تو زندگیمون یه مسائلی هست که خیلی سخت پیش میره یادمون باشه ما خودمون رو داریم از مدار خدا جدا میکنیم که کارها داره سخت پیش میره اگه ما برگردیم به مدار خدا و فرکانسمون رو بالا ببریم و بریم تو فرکانس خدا کارها راحت انجام میشه
کی ما وارد فرکانس خدا میشیم؟؟وارد فرکانس دریافت هدایتها ونعمتها میشیم؟؟
موقعی که به ارامش میرسیم
چه طوری ارامش داشته باشیم؟
موقعی که افکار و باورهای مناسب داریمیکی از مهمترین باورها اینه که چه نگاهی به خدا داریم؟؟ایا خدا رو همواره حاضر میبینیم ایا خداوند رو وهاب میبینیم رحمن میبینیم
ایا اگه اشتباهی کردم خودمو سرزنش میکنم یا میپذیرم که خدا منو بخشیده و نیازی به سرزنش خودم نیست وسریع احساسم رو خوب میکنم
ایا اگه شرایطی برامون سخت پیش میره به شدت به هم میریزیم یا میگیم حتما خیریتی داره حتما یه مسیر بهتری خدا میخاد به من بده
وقتی اینطور عمل کنیم میبینیم خداوند به راحتی داره کارها رو انجام میده مسیرها رابهمون میگه و ایده ها و ادمها و شرایط رو وارد زندگیمون میکنه. هدایتمون میکنه به سمت مسیر درست و ما رو تو مسیر درست قرار میده و دروازه ای از نعمتها رو برامون باز میکنه
چطور ذهنمون رو اروم میکنیم
وقتی ما با ارامش سپاسگذار هستیم ما داریم تمرکز میکنیم روی نعمتها به همون نسبت احساس خوبی داریم احساس رضایت داریم
از زندگی به جای اینکه همش تمرکز کنیم رو جیزایی که نداریم به جای اینکه همش مقایسه کنیم خودمون رو با دیگران
ببینید چه افکاری احساس ما رو بد میکنه اون افکار رو تغیر بدیم وقتی خودمون رو مقایسه میکنیم احساسمون بد میشه وقتی اخبار گوش میدیم و نگران میشیم داریم خودمون رو از مسیر هدایتهای خدا دور میکنیم اگه ما بدونیم سیستم چطور داره کار میکنه و بدونیم خدا همواره هست و از ما بیشتر میخواهد که ما رو هدایت کنه و به ما ثروت و سعادت و سلامتی و نعمت بیشتری بده اونوقت بیشتر اعتماد میکنیم به خدا و بیشتر اجازه میدیم که خدا ما رو هدایت کنه به جای اینکه بیایم رو این کار کنیم که ای مشکلات بیاین من ضد ضربم و حرکت میکنم وشکست نمیخورم وووفکر میکنند هر چی جنگجو باشن و مقاومت کنند موفقیتهای بیشتری کسب میکنند و زیر بار مشکلات خورد میشن و میخان ادامه بدن حالا فرضا به نتیجه هم برسن ایا ارزش این همه سختی وزمر رو داشت؟
ایا راه دیگه ای نبود که به نتایج عالی برسی ولی مسیرم مسیر لذت بخش و ساده ای باشه و هست مثل زندگی استاد که بدون زجری بهترین نتایج رو داره
خدا کمکم کنه سپاسگذار این روانی و اسانی باشم که تو زندگیمه
همه چیز برای من خیلی راحت پیش میره تو همه ی زمینه ها وبقیه تقلا میکنند برای خواسته های خیلی کوچیکتر و شب و روزشون رو دارن به هم میدوزن
ولی اگه ما باور داشته باشیم(اینکه ما باور داریم برای رسیدن به موفقیت باید زجر بکشیم نابرده رنج گنج میسر نمیشود و این باور بنیادینه ما داریم خودمون رو هدایت میکنیم به سمت سختی کشیدن )
وقتی این باور هست که اگه میخای چیز با ارزشی به دست بیاری باید پوستت کنده بشه و اذیت بشی ما داریم خودمون رو به اون سمت هدایت میکنیم ما میریم به سمت فرکانسی که مسائل و مشکلات هست و زور میزنیم خودمون رو قوی کنیم تا ازاین مشکلات بگذریم و بعد خوشحال باش یم که من مسائل رو حل کردم
ولی ولی من دوس دارم خوشحال باشم که خداوند مسایل رو حل میکنه
من میخام ادعام این باشه که خداوند مسائل منو حل کرده من کسی هستم که اسان شدم برای اسانیها نه اینکه بگم من کوتاه نیومدم و با این همه بلا کنار نیومدم و تسلیم نشدم و بعد تونستم موفق بشم
من حدیثه نمیخام اون ادمه باشم پدرم در بیاد زجر بکشم بعد به یع نتیجه برسم و به بقیه بگم من قوی هستم و تونستم
نمیخام به دیگران چیزی رو ثابت کنم برام مهم نیست بقیه چه نگاهی به من دارن
اصلا بقیه ای وجود ندارن من هستم حالا یه نگاهی رو ایجاد کنم که شرایط اسون پیش بره چرا من نیام تو مسیری حرکت کنم که اخرش بگم خدایا شکرت تو همه ی کارها رو کردی
باورهای توحیدی من کمک کرد که تو کار و زندگی منو به دست بگیری و هدایتم کنی و مسیر رو برام باز کنی و من لذت بردم و رو شونه ی خدا بشینم و خدا منو ببره اون منو از توی سختیها ببره اون منو از روی کوهها و دشتها و بیابانها رد کنه من اون بالا واسه خودم نشسته باشم برای خودم سوت بزنم و حال کنم و باش عشق بازی کنم و اون کارا رو انجام بده چرا همچین باورهایی رو برای خودم ایجاد نکنم و همچین دنیایی رو برا خودم نسازم
و به نسبتی که بتونیم باور کنیم به همون نسبت خدا کارها رو انجام میده و
این افتخار بزرگیه برای من که بتونم بندگی خدا رو بکنم و با بندگی کردن خودم اجازه بدم به خداوند که اربابیش رو بکنه
با تسلیم بودن خودم با اعتماد کردن خودم به خدا با توکل کردنم به خداوند نه غیر خدا اجازه میدم خداوند کارهاشو انجام بده
کارهای خداوند چیه ؟؟کارهای خداوند اینه که نعمت بیشتری بده سلامتی بیشتری بده سعادت بیشتر رزق بیشتر ارامش بیشتر ثروت بیشتر
اجازه بدم خداوند کارهاشو انجام بده
اگر من این نگاه رو در خودم تقویت کنم مسیر ساده و ساده تر میشه ولی تو کتابهای موفقیت و فیلمها میگه قهرمان کسیه ک6 هزاران بلا سرش اومده و کوتاه نیومده و جنگیده تا نتیجه گرفته
من برام مفهومی نداره که بجنگم چرا من باید بجنگم اصلا چرا زندگی من جنگ خشونت درگیری غم غصه و یه سری نتایج که اصلا راضیم نمیکنهچرا اجازه ندم خیلی نرم و راحت و روان در زمان مناسب همه چیز برام شکل بگیره و همه چیز خیلی راحت پیش بره بدون اینکه براش جنگیده باشم به خاطر درامد بیشتر
چرا من کسی نباشم که بگم اونقدر خدا رو شکر اجازه دادم انرژی خدا در بدن من حرکت کنه که اصلا بیماری ای برام پیش نیومده که بخاد درمان بشه همیشه در مسیر درست هستم و هر وقتم نیاز باشه تغیری در خوراکم ایجاد بشه خدا هدایتم میکنه چی بخورم یا نخورم و من سالم سالمم چرا باید ادمی باشم که بگم من با بیماری جنگیدم
چرا تو بیزینسم ادمی باشم که بگم پدرم در اومد تا اینجا رسیدم چقد زجر کشیدم ولی ادامه دادم کوتاه نیومدم و و
چرا اونجور نگم ک6 من هدایت خدا رو پذیرفتم و خدا ادمهایی رو تو زندگیم اورد و ایده ها و شرایطی برام اورد که هر روز همه چیز بهتر و بهتر شد بدون اینکه زجری بکشم در طول مسیر
چرا من خدا را اینجوری باور نکنم و اینجوری فکر نکنم
خداوند نمیخاد ما زجر بکشیم اگه داریم زجر میکشیم ماخودمون داریم ایجادش میکنیم ما داریم خودمون رو از فرکانس خدا دور میکنیم
ما داریم با باورهای اشتباه مسیر رو غلط میریم
ما داریم کار رو برای خودمون سخت میکنیم
یعنی اگر بتونم همین باورهای خودمو قویتر کنم بازم زندگیم از این راحتتر میتونه بشه
خدا نمیخاد ما زجر بکشیم اگه داریم زجر میکشیم اگه مسیر سخته اگه داریم اذیت میشیم یه ایرادی هست خداوند میخاد خیلی راحت ما را به خواسته هامون برسونه
چقدر راهها راحته من بهش هدایت نشدم
اگر ما خداوند رو باور کنیم (همه ی اینا با همه) خدا رو درست باور کنیم عجله نکنیم مقایسه نکنیم هر فکری احساس بدی به ما میده بفهمیم با ادامه ی اون فکره داریم از فرکانس خدا دور میشیم و در نتیجه دریافت کمی از الهامات داریم ارامش کمتری داریم
اون وقت حواسمون هست که جور دیگه ای فکر کنیم به خدا و جهان
وخداوند همه ی راه حلها رو داره
و خداوند میخواهد که همه ی راه حلها رو به ما بده قرار نیست که زجر بکشیم نیاز نیست که زجر بکشیم
نیاز نیست زجر بکشیم تا لایق بشیم
میگن من به خاطر اینکه زجر کشیدم خدا باید به من نعمت بده چرا فکر میکنی وقتی زجر بکشی لایق نعمتها میشی
میتونیم بدون زجر کشیدن نعمتها رو دریافت کنیم اگه باورش رو درست کنیم
کل احساس لیاقت در مورد اینه که شما خودتو ارزشمند بدون به صورت درونی نه به خاطر یه عامل بیرونی مثل چهرت یالباست یا مالت یا خانوادت که اگه اونا را نداشته باشی احساس لیاقت نکنی
بیا این احساس لیاقت رو درونی کن و تاثیر عوامل بیرونی رو برای احساس لیاقتت کمتر کن و از درون احساس لیاقت داشته باش و اونوقت ببین چطوری نعمتها بهت داده میشه
ما نیاز داریم باورهامونو در مورد خداوند تغیر بدیم نیاز داریم خدا رو باور کنیم که بهمون نزدیکه و پاسخ میده به درخواستهای ما و اگاهه به خواسته های ما و نیاز نیست صد بار بهش بگیم خودش میدونه
و راه حلها خیلی سادست هیچ عجله ای نکنیم و اجازه بدیم خدا قدم به قدم مسیر رو بهمون بگه
ما فقط ارامش داشته باشیم و فقط رو افکاری کار کنیم که به ما ارامش بیشتری میده ما فقط رو سپاسگذاری کار کنیم و بقیه کارها رو خدا انجام میده ادمها رو میاره ایده ها رو میاره موقعیتها رو میاره شرایط رو میاره و کارها انجام میشه هر چند هر چقدر ما نعمت دریافت میکنیم بازم خواسته هامون بیشتر میشه و خداوند لذت میبره از اینکه ما خواسته های بیشتری داشته باشیم
نخواهید که قانع باشید سلیمان میگه به من ملکی عطا کن که نه بع قبل من دادی نه به بعد من میدی
خداوند لذت میبره ازش خواسته های زیادی داشته باشیم ولی به اندازه ی ظرفمون به ما داده میشه اگه خواسته ی زیاد داری باید ظرفت رو بزرگ کنی قلبت رو بزرگ کنی و اجازه بدی خداوند کارها رو انجام بده
هیچ ایرادی نیست که شما همه ی چیزهای خوب دنیا را بخای ولی موقعی دریافتش میکنی که اماده باشی ظرفتون بزرگ باشه بارون داره میباره به اندازه ی ظرفت دریافت میکنی بی نهایت داره میباره نعمتهای خداوند بی نهایته و وقتی ما تو مسیر درست قرار میگیریم میبینیم کارها خیلی ساده و راحت انجام میشه و به همون نسبت که میبینیم کارها راحت انجام میشه ایمانمون قویتر میشه از اینکه میتواند کارها راحت و ساده انجام بشه
بارها دیدیم یه کاری اسون انجام شده و باورمون تکاملی بیشتر شده. و ادمهای با کیفیتتر و بهتر وارد زندگیم شدن
اصلا تو شکل ادمهایی که وارد زندگیتون میشن میفهمید که دارید تغیر میکنید هر بار ادمهای با کیفیت تری وارد زندگیتون میشن
هر بار همه ادمهای اطرافتون بهتر و بهتر میشن و کارها ساده تر انجام میشه
وقتی این اتفاقات میافته خیلی کمکمون میکنه باورهامون تقویت بشه ما از یه جایی شروع میکنیم و یه ذره کارها اسون میشه چون ما یه ذره تغیر کردیم ولی بعدش باید اینو با خودمون تکرار کنیم دیدی من یه ذره تغیر کردم و کارهام اسونتر شد دیدی خدا چه قشنگ داره هدایت میکنه بیام بیشتر تغیر کنم و بیشتر در فرکانس خداو ارامش قرار بگیرم و اجازه بدم خدا هدایتم کنه دیدی من اونجا تبعیت کردم از هدایت خداوند و چقد کارها رو خدا راحت برام انجام داد بیام بیشتر از خدا تبعیت کنم بیام بیشتر باورهایی رو ایجاد کنم که من لایق دریافت نعمتهای الهی هستم و اجازه بدم خدا با من صحبت کنه بیام بیشتر هر روز و هر لحظه بگم اهدنا الصراط المستقیم ووو که خدایا منو به راه راست به راه کسانی که نعمت داده ای هدایت کن بیام هر روز اینو بهش بگم که خدایا تنها من تو را بندگی میکنم و تنها از تو کمک میجویم بیام هر روز به خودم بگم بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوندی که بخشنده و مهربان است بیام هر روز به خودم یاداوری کنم ویژگیهای خداوند رو
بیام هر روز به خودم یاداوری کنم که خداوند مسخر کرده زمین و اسمانها را برای من خداوند قدرت خلق کردن رو به من داده بیام هرروز بندگی خداوند را بکنم و بیشتر توکل کنم به جای غیر خداوند و اجازه بدم خداوند کارها رو بکنه بیام هر روز رو ایمانم بیشتر کار کنم به جای اینکه اجازه بدم ترسهای شیطانی تو وجودم رسوخ کنه نگرانیهایی که ای وای اینده چی میشه نرم شبکه ها رو ببینم که همش از بیماری ها و ترسها میگن
چرا باید اینقد با زجر به موفقیت رسید ایا نمیشه به راحتی به موفقیتها رسید؟؟بدون زجر و بدبختی و بدهی و طلب و بگیر و ببند و بلا ؟؟
چرا میشه ولی فکر میکنی راهش اینجوریه
من دوس دارم زندگیم نرم و روان و اروم باشه که رو دوش خدا نشستم خدا داره کارها رو انجام میده خدا داره هدایت میکنه
کسی که ارتباط قوی با خدا داره نیازی به توجه غیر خدا نداره که احترام بقیه را جلب کنه نیاز نداره توجه دیگران رو به خودش جلب کنه که همه در موردش صحبت کنند
اگه همچین نیازایی داره یه خلائی داره
اصلا نیازی نداره. به دیدگاه دیگران درمورد خودش اصلا مهم نیست بقیه در موردش چه فکری میکنند و این دیدگاه باعث ارامش میشه و کسی که ارامش و خدا رو داره نیازی به تایید دیگران نداره که بخاد کارو برای خودش سخت کنه و بعد میبینه که چقد کارها براش راحت و ساده انجام میشه.
ببینید اونجاهایی که ذهنمون رو اروم کردیم و باورهای مناسبی در مورد خدا ایجاد کردیم ببینیم چه کارهایی رو خدا برامون انجام داده و اونجایی که اجازه دادیم تردید و ترس و نگرانی ها تو دلمون بیفته و احساسمون رو بد میکنه و چقد کارا سخت پیش رفته
ببینید کجاها کارها سخت پیش رفته و کجاها اسون پیش رفته مثل گواهی رانندگی و زایمان فاطمه
ازدواج با احسان رو کلا خدا همه ی کارها رو انجام داد
چند در صد داری تقلا میکنی برای رسیدن به یه خواسته
چند در صد خواسته ها خودشون برات به وجود میان حتی بدون اینکه بهشون فکر کنی وقتی به وجود میان میگی ا چه جالب من دوس داشتم اینو تجربه کنم
اگه ورودیها رو کنترل کنیم خروجیها درست میشه خروجی چیزی نیست جز ورودیها
دقیقا فرکانسی که ارسال میکنیم رو داریم دریافت میکنیم به شکل افراد موقعیتها اتفاقات و ایده ها وارد زندگیمون میکنه
وقتی احساس خوبی داریم ایده های الهی بهمون داده میشه وقتی احساس بد و افسردگی و خشم و غم داریم ایده هامون همه شیطانی هستن
خداوند فقط میتونه وقتی ما ارامش داریم میتونه بهمون ایده های الهی بده یعنی ما فقط وقتی ارامش داریم میتونیم با خدا ارتباط برقرار کنیم در بقیه موارد داریم چرندیاتی که ذهنمون داره ایجاد میکنه یا چیزایی که از قبل شنیدیم داره بلغور میشه تو مغز ما
به نام خداوند هدایتگر
سلام استاد عزیزم و مریم جان نازنین
سلام به دوستان همفرکانسم
استاد خداروشکر میکنم که یک بار دیگه موجب شد با کلامتون رشد کنم
استاد من هرموقع که خداوند رو نزدیک احساس میکنم به این درک میرسم که خداوند نزدیکه و در قلبم حضور داره ، به آرامشی که قابل توصیف نیست میرسم و رزق و روزی، سلامتی، موفقیت و در کل یک پکیچ کامل از تمامی نعمت های خداوند رو در زندگیم میبینم انگار کلید اون جاده و مسیر صاف و پر از گل و بل بل رو که در دوره12 قدم گفتین رو بهم میده و میگه برو لذتش رو ببر که همون توحید است. ولی امان از شیطان ذهن که با نجوا هایش از چپ و راست ضربه میزنه و متأسفانه بیشتر اوقات موفق هم میشه و اینجا متوجه میشم که هر ثانیه باید رو ذهن کار کرد یعنی به تعهد خودمون عمل کنیم چون واقعا خدای ما خیلی خیلی نزدیکه از قلب و روح ما آگاهی داره انچه که در ذهن داریم رو میدونه پس الکی ادا در نیاریم که ما ایمان داریم چون هرچقدر ادای با ایمان ها رو در بیاریم فقط خودمون رو گول زدیم بعد میگم چرا رشد نمیکنم چرا نتیجه نمیگیرم من که انقد فایل گوش دادم انقد کامنت خوندم چرا هیچ نتیجه ای نمی گیرم در جا میزنم… و خداوند از هر نفس ما آگاهی داره.
آیه 186 بقره
186- واذا سالک عبادى عنى فانى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لى و لیومنوا بى لعلهم یرشدون
و چون بندگان من از تو سراغ مرا مى گیرند بدانند که من نزدیکم و دعوت دعاکنندگان را اجابت مى کنم البته در صورتى که مرا بخوانند پس باید که آنان نیز دعوت مرا اجابت نموده و باید به من ایمان آورند تا شاید رشد یابند.
استاد مهربونم از شما بسیار سپاسگزارم برای این فایل توحیدی از خداوندم سپاسگزارم برای اینکه چشم و گوش بهم داد تا درک کنم تا کر و لال از دنیا نروم.. همانطور که خداوندفرمودند:
سوره بقره
صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿١٨﴾
کر و لال و کورند، به این سبب آنان [از گمراهی و ضلالت به سوی هدایت و حقیقت] بازنمی گردند. (18)
در پناه خداوند یگانه
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
آیاتی از اواخر سوره هود
وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً ۖ وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ (118)
و اگر پروردگارت می خواست، همه مردم را (به اجبار) امت واحدی (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار می داد. ولی آنها همواره با هم اختلاف دارند.
إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ ۚ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ (119)
مگر کسی را که پروردگارت رحم کند. و برای همین (پذیرش رحمت) آنها را آفرید. و وعده پروردگارت قطعی شده که: دوزخ را از همه (سرکشان و طاغیان) جنّ و انس پُر خواهم کرد
حقیقتا استاد درست میگن وقتی ک انسان در آرامش مطلق باشه وقتی ک قلبش در نهایت سلامتی باشه و در آرام ترین وضع ممکن بتپه اون وقته ک صدای خدارو میتونه بشنوه ی باورهایی بهش گفته میشه ک هرو0ی فک میکنه نمیتونه بفهمه اونو از کجا خونده و یاد گرفته در واقع اونها همش الهام بوده اینجاس ک استاد میگه من هر چی میگم از خودم نیس
جنس الهامات ما و استاد و تمام پیامبر ها یکی است
اینو میگم چون وقتی کامنت قبلیم رو نوشتم خودم ب وجد اومدم ک خدایا من اینارو نمیدونستم تا الان و تو همین الان بهم گفتی تا خودمو و مسیرمو اصلاح کنم همش اعتبارش ب تو میرسه چون میخای منو پاک کنی تا رحمتت رو شامل حالم کنی خداجونم تو ن فقط برای من بلکه برای همه خلقت میخاهی
تو کامنت قبلیم ب این رسیدم ک خدا مارو خلق کرده تا بهمون رحم کنه تا بهترین زندگی رو داشته باشیم ما برای لذت آفریده شدیم یعنی زندگی طبیعی باید اونطوری باشه اما من خودم ب خودم ستم کردم و دجار سختی شدم سختی با برچسب رضایت خدا
با باور ب این ک هر چی بیشتر سختی بکشم نزد خدا محبوب ترم
مغفرت طلب میکنم خدابا تو هیچ وقت منو برای سختی نیافریده تو منو آفریدی تا غرق رحمت تو باشم تا تو از من راضی باشی و من از تو راضی تر
کامنت قبلیم
abasmanesh.com
آیاتی ک در بالا نوشتم بعد از نوشتن کامنتم بهش برخورد کردم این نشون میده جنس الهامات از ابتدای خلقت تا الان یکی بوده جنس الهامات بین من و موسی و عیسی و محمد و عباسمنش یکی بوده و هست
خداوند در این آیات میفرمایند
خداوند برای همه میخاد ک مهر و رحمت جاری کنه با این قسمت. ((و لذلک خلقهم))
اما میگه ک گروه خاصی مشمول رحمت قرار میگیرن و این ب خاطر عملکردشونه
و در آخر قسم خورده بدون هیچ دل رحمی و احساس دلسوزی جهنم رو از انسان و جن پر میکنه
در واقع جهنم نتیجه طبیعی اعمالشون هس و خدا براس مهم نخواهد بود
یک آیه ای ک یقین دارم هدایت الله است و خیلی خیلی مهمه و به من و به همه کمک میکنه در برطرف کردن سرزنش ها و احساس گناه ها چیزی ک استاد خیلی تاکید دارن روش ک برترین فرکانسی ک ب جهان ارسال میشه فرکانس احساس گناهه و ما باور داشتیم قبلا ک هر جقدر من احساس گناه داشته باشم در مقابل خدا یعنی محبوب ترم
این ایه خیلی مهمه 114 و 115 سوره هود
وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَلِکَ ذِکْرَی لِلذَّاکِرِینَ (114)
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (115) ۞
خداوند دعوت میکنه ب کنترل توجه در دو طرف روز یعنی آخر شب و اول روز
همون جیزی ک استاد در ستاره قطبی گفتن ک در لین دو زمان توجهت رو ببر ب چیزهایی ک میخای
و بعدش ک خیلی مهمه خدا میگه ک همانا خوبی ها بدی هارا می برند
داره میگه اگر در طول روز جاهایی خطا رفتی ب هیچ عنوان نگران نباش چون من طوری تنظیم کردم ک تو در خال رشد باشی و قدرت خوبی هارد بیشتر کردم تا اون بدی هارو بپوشونه
در واقع خدا میدونه ک ما کامل نیستیم و جوری قرار داده ک ما در حال رشد باشیم
در آخر ایه میگه این یادآوری است برای یاد کنندگان
میگه یادت باشه ک احساس گناه نداشته باشی من میخام و میتونم ک اون اعمال ب ظاهر بدت رو ب خوبی تبدیل کنم در وقع نباید با وجود منه الله نگرانی داشته باشی
و در ایه بعد میگه ک تا رسیدن نتیجه ب کار خودت و اعمال خوب و فرکانس های خوب ادامه بده و صبر میشه کن در راه درست
همانا خدا آگاهه و ضایع نمی کنه آجر نیکوکاران را
خدایا خودت توفیق صبر در راه خوبی هارو بهم بده
یادم باشه خدا ازم نمیخاد سختی هارا تحمل کنم ازم میخاد در راه لذت ها صبر کنمو ب لذت بردنم تو اومدن نتیجه ادامه بدم
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز اول آذر رو با عشق مینویسم
امروز صبح که بیدار شدم خدا با جاری کردن 3 آیه از 3 سوره نازعات ،لیل و الرحمن به من گفت که همیشه یادم باشه که متواضع باشم و یادآوری کنم به خودم که هیچی نیستم در مقابل خدا
و خوشحالم که این سوره هارو نشونه داد برای من
که تو فایل
توانایی کنترل ذهن – صفحه 73
نوشتم جریانشو
وقتی نوشتم مادرم گفت طیبه برو نون بخر و من حاضر شدم و رفتم
انقدر زیبا بود هوا و تقریبا درختای اطراف برگاشون ریخته بود چون بارون شدیدی بارید دیشب و هرچی برگ زیبا بود که قرار بود از درخت جدا بشه ،جدا شده بودن
وقتی سنگک گرفتم و برگشتم سریع وسایل رنگ روغنم رو گذاشتم و قلموهامو گذاشتم تا کارم رو شروع کنم
یه لحظه نگاه کردم از پنجره اتاقم به پارکینگی که درخت بید مجنون رو قطع کرده بودن و چند روز پیش من کلی برگاشو چیدم تا روش نقاشی بکشم
وقتی نگاه کردم دیدم نیست و نظافت چی های شهرداری اومده بودن برده بودن
یه لحظه گفتم ای کاش دیروز هم میرفتم برگ میچیدم ،سریع گفتم طیبه حتما اون مقدار برای نقاشیت کافی بوده پس افسوس نخور
و به کتابایی که پر بود از برگ درخت بید نگاه کردم و سپاسگزاری کردم از خدا و تمرین رنگ روغنم رو شروع کردم به کار کردن
امروز برای مادرم گل بافتم وقتای زنگ تفریح بعد تمرین رنگ روغنم
و چشمای قورباغه هارو چسبوندم که مادرم گفت طیبه پولاشو حساب کن که بهت بدم ،زمان گذاشتی چسبوندی برای من
و من صدایی که قبلا میشنیدم میگفت هیچ پولی نگیر در قبال کمک به مادرت که مادرت بارها کمکت کرده و الان نوبت تو هست رو نشنیدم و حس خیلی خوبی داشتم که دارم هم تو روند کارش کمک میکنم و هم در قبال کمکم مبلغی که به خانمایی که قلاب بافی انجام میدن ، پرداخت میکنیم ،برای من هم در نظر گرفت
من امروز از صبح تا شب داشتم فایل
ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
رو گوش میدادم
و باز هم درک هایی داشتم
و سعی میکنم در عمل اجرا کنم
امروز حتی یه صدایی که دو هفته پیش میشنیدم که میگفت حق نداری گل سر بفروشی رو نشنیدم
یه حس خوبی داشتم که باز هم مادرم گفت و تصمیم گرفتیم که فردا من دو تا چوب لباسیارو که مثل دستفروشای مترو نمد دوختم و نقاشیامو آویزون کردم بهش با سنجاق اونا رو برمیدارم و تو دستم ظرف گل سرامو میذارم
و وقتی تو جمعه بازار مسیرش رو راه میرم میگیرم دستم و هم نقاشیامو میبینن و هم گل سرارو
و از فروش گل سرا تصمیم گرفتیم به ازای هر 50 تا فروش یه مبلغی که برای زحمت من هم باشه بردارم
و مادرم هم قبول کرد
هرچی فکر میکنم میبینم دیگه خبری از اون منع شدن ها نیست
آقای نارنجی ثانی راست میگفتن
طیبه عزیز ، همه ما هدایت میشیم ولی آیا براه درست ؟
نه ،بلکه هدایت میشیم به باورهامون ، به آنچه برای ذهنمون تثبیت شده.
من شده بارها با جملات دیگه از استاد این حرف رو شنیده بودم اما هیچ وقت درکی نداشتم و الان درک میکنم
که من طبق باورهام بود که اون روزا میشنیدم حق نداری از پول برداری و باید هدیه بدی به مادرت
یا کمک نکنی به مادرت حتی یه ذره کمکم نباید بکنی و بذاری خودش شروع کنه
یا اینکه فکر میکردم منم که میتونم به مادرم کمک کنم و خدارو ندیدم
یا اینکه هدیه بده چون مادرت بارها بهت کمک کرده و الان نوبت تو هست کمکش کنی
و یا اینکه دستمو به درختا میخواستم بزنم و مثل همیشه بگم خدایا شکرت و چقدر تو عظیمی ،میشنیدم که دست نزن به خواب رفتن و شب به درخت آب نده
که اونم طبق باورهای محدود خودم بود که فکر میکردم ار طرف خداست
طیبه عزیز ، همه ما هدایت میشیم ولی آیا براه درست ؟
نه ،بلکه هدایت میشیم به باورهامون ، به آنچه برای ذهنمون تثبیت شده.
این جمله رو باید بارها برای خودم بخونم و فکر کنم
حتی استاد هم در این فایل در دقیقه های اول که میگفتن اگر باورهای مناسبی نسبت به خدا داشته باشیم بیشتر بهره مند میشیم
و من سعی میکنم که این باورهارو تکرار کنم و دوباره باورهای قوی بنویسم و با صدای خودم ضبط کنم
استاد در ادامه که گفتن خدا برای شما فزونی میخواهد تازه فهمیدم که باورهای محدود من بود که فکر میکردم نباید پول رو برای خودم بردارم
یا اینکه خدا با هر بار نگاه کردن من به برگ درختا و لمس کردنم و شکر کردنم ظرف من رو رشد میده و خوشش میاد که من سپاسگزاری کنم و به برگ درختا دست بزنم و خدا رو یاد نکنم
نه اینکه بیاد بگه به درختا دست نزن حتی تو شب آب نده بهشون که سبب حال ناخوب در من بشه که نتونم سپاسگزاری کنم
انقدر خوشحالم که دیشب وقتی بیرون بودم دستمو گذاشتم رو برگ درخت کاج و قربون صدقه اش رفتم داشتم باهاش صحبت میکردم که دیدم دارم خداروشکر میکنم و انقدر حس و حالم خوب بود که دلم میخواست برگاشو بوس کنم
حتی دو روز پیش شب بود برمیگشتم خونه رفتم پیش درخت توتی که تو ایستگاه بی آر تی بود دستمو کشیدم به تنه درخت و حالشو پرسیدم انقدر حس خوبی گرفتم که خیلی حالم خوب بود
خیلی حس خوبی بود
خوشحالم از اینکه متوجه شدم و خدا هدایتم کرد تا بهم بفهمونه و درکم رو بیشتر کرد تا عمل کنم
و از اون روز تا جایی که تونستم سعی کردم بارفتارم ببینم چه باوری پشتش هست که حس میکنم از طرف خداست
البته امروز یه نشانه از خدا که از طریق یه دوست آگاه درسایت بهم گفت که مراقب باش کمال گرا نباشی و سخت نگیری
آسان بگیر تا آسان بشه مسیر تکاملت
و از خدا درخواست میکنم قلبم رو باز کنه برای هرچه بی نهایت هموار تر شدن مسیر تکاملم و راحت و آسان بگیرم
و پیش برم
امروز خدارو بی نهایت سپاسگزارم که تونستم قدم اول جلسه اول دوره 12 قدم رو که چکاب فرکانسی بود بنویسم و اجازه رفتن به جلسه دوم با انجام تمرین جلسه اول بهم داده شد
و خدارو بی نهایت سپاسگزارم که الان وقتش بود که من تکمیل کنم
از این به بعد سعی میکنم بیشتر قرآن بخونم
بیشتر فکر کنم در مورد آیات و بیشتر سعی کنم عمل کنم
برای تک تک دوستان و خانواده صمیمی سایت پر از آگاهی بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام
دوستتون دارم
به نام رب جهانیان
سلام به استادان گرانقدر
سلام به دوستان توحیدی
رابطه ای که همش برات سود و سود و سود هست.
رابطه با خود خداست.
صادقانه من که تا به حال نتونستم رابطه خوبی باهاش داشته باشم
از بس که به نجواهای شیطان گوش دادم که چرا نمیشه؟ چرا نشد؟ چرا برای همه میشه حتی اونایی که به ظاهر از این مسیر و قوانیین خبر ندارند و برای من نمیشه؟
خوب میدونم نجوای شیطان هست
اما من نتونستم ساکتش کنم
اعتراف میکنم با اینکه تو دوره احساس لیاقت شرکت کردم و یک جلسه مختص مقایسه بود
اما باز هم مقایسه و مقایسه
و حق به جانب گرفتن و مظلوم نمایی
خدایا یک بار دیگه مثل هزاران بار قبلی بهم نشون بده فقط تو هستی و دیگر هیچ.
و من در همین جا میخوام اعلام کنم که من هیچی نیستم و تسلیمم چون واقعا دیگه کاری از دستم بر نمیاد تمام زندگی و افکارم را به تو میسپارم. کمکم کن تا تسلیم باشم
خدایا من به هر خیری که از تو بهم برسد فقیرم
سلام آقا میثم دوست عزیز ،
به همون نجواهای ناقلای نامرد بگو من 10 هیچ از خیلیا جلوترم ، به خودت هر لحظه بگو که وقتی توی این جمع هستم کنار دوستان توحیدی ، در کلاس های استاد عباس منش دارم قدم برمیدارم و یادمیگیرم خیلی از خیلیا جلوترم ،
و امیدوارانه و شاد به زندگی ادامه بدین که اتفاقات خوبی در راهه
در پناه خداوند باشید
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستانم در این سایت الهی
یه روز قبل از این فایل خداوند بهم گف تو این چند روز خیلی تو فکری رها نیستی، ی شب بهم گفت بیا و با خودت صادق باش تو این چندسالی ک تو این مسیر بودی چه اتفاقات خوبی برات افتاده و چه اتفاقات بدی
اول شروع کردم خوبا نوشتم ک یه روزای ارزوم بودن از جمله مهاجرت کردنم ب شهر،رابطه عالی ک با پدر و مادرم دارم،از سلامتیم ک تو این چندسال فقط یکبار سرما خوردم،از صورتم ک چقدر زیباتر شدم و هزاران هزارررر خواسته ای دیگه ک من ب جرت میتونم بگم کار خاصی براشون نکردم بخدا فقط فایل گوش میدادم و رو باورام کار میکردم و لذتتت میبردم تنهای با خدای خودم میخندیدم و میرقصیدمم
زمانی ک گف حالا بیا بنویس چه اتفاق بدی تو این مدت برات افتاده خدا شاهده هیچی نداشتم بنویسم دیدم هر اتفاق ب ظاهر بدی ک هم افتاده برا رشد و قوی تر شدنم بوده
همون شب من 4 صفحه از دستاوردام نوشتم،4 صفحه از نکات مثبت خودم نوشتم منی ک قبلا ب زور میتونستم تمرکزم بزارم روی نکات مثبتم حالا ب جای رسیدم ک میتونممم چندین ساعت فقط بنویسم از زیبای هاممم و داشته هام،این نوشتن من اون شب باعث شد ب ی احساس فوق العاده برسم ک نتیجه اش شد دریافت الهامات پرانرژی تر از جمله هدایت شدم ب خواندن سوره نملل وقتی ک از قدرت و ثروت سلیمان میگف خداوند بهم میگف طاهره ب این دقت کردی ک طرف سلیمان ملکه صبا چقدر زود ب خدا ایمان اورد؟؟؟؟ بنظرت دلیلش چیه ؟؟؟ اما تو داستان بقیه پیامبرا اکثرا ایمان نمیاوردن و مورد عذاب شدید قرار میگرفتن. چرا موقعی ک ملکه صبا قدرت سلیمان دید ب راحتی ب خدای سلیمان ایمان اورد و گف من ب خودم ظلم کردم؟؟ اصلا خداوند چرا ایقد ب سلیمان ثروت و قدرت داد؟؟ مگه سلیمان چه چیزی برتر داشت جز ایمان و احساس لیاقت داشتن؟
تا اینکه شما این فایل گذاشتین و چقدر مربوط بود ب رهای و شکرگزاری برای داشته هام ک نتیجه اش شد احساس فوق العاده و این الهامت.
من این کامنت فردای همون روزی ک این فایل امد نوشتم اما ب دلایلی تازه تونستم منتشرش کنم.
خداوند باهمه ما داره حرف میزنه کافیه گوشامونو تیز کنیم کافیه مغزمونو از حرفای بی خود خالی کنیم.