ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 76

1144 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم نوبخت گفته:
    مدت عضویت: 605 روز

    باتمام وجودم از آگاهی‌های رو که به ما انتقال می‌دهید

    استاد گرامی سپاس می گذارم

    وکاملا تایید می کنم چونکه خود م هروقت به ندای درون وقلبم حتی وقتی خلاف میل ومنطقم بود گوش دادم

    تماما لذت وموفقیت بود

    متشکرم که این قدر ساده آسون مطالب رو برامون بیان می کنید

    سپاس سپاس سپاس

    خداوند بخشنده ومهربانم راکه مارا درمسیر درست هدایت می کند ونعمتهایش را به افراد بی حد واندازه می بخشد ومن دوست دارم درمسیر کسانی که به راحتی نعمتهایی را دریافت می کنند باشم والان هم بخش بسیاری از زندگیم دراسانی وآرامش قرار دارد

    خدایا ممنونم که مارا آسان می کنی برای اسانیهای زندگیمان

    ایاک نعبد واینکه نستعین

    اهدنا صراط المستقیم

    راه کسانی که به آنها نعمت بخشیدی نه راه گمراهان وغصب شدگان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مریم نوبخت گفته:
    مدت عضویت: 605 روز

    باتمام وجودم از آگاهی‌های رو که به ما انتقال می‌دهید

    استاد گرامی سپاس می گذارم

    وکاملا تایید می کنم چونکه خود م هروقت به ندای درون وقلبم حتی وقتی خلاف میل ومنطقم بود گوش دادم

    تماما لذت وموفقیت بود

    متشکرم که این قدر ساده آسون مطالب رو برامون بیان می کنید

    سپاس سپاس سپاس

    خداوند بخشنده ومهربانم راکه مارا درمسیر درست هدایت می کند ونعمتهایش را به افراد بی حد واندازه می بخشد ومن دوست دارم درمسیر کسانی که به راحتی نعمتهایی را دریافت می کنند باشم والان هم بخش بسیاری از زندگیم داستانی وآرامش قرار دارد

    خدایا ممنونم که مارا آسان می کنی برای اسانیهای زندگیمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    حدیثه اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 701 روز

    سلام استاد عزیزم

    من الان تقریبا ده روزه فقط پنج دقیقه اول این فایل رو دارم گوش میکنم ودوباره میزنم از اول وهر دفعه به یه چیز اگاه میشم

    خیلی جالبه برام همه ی سوالاتمو پاسخ دادین تو این چند دقیقه اول

    خدا وند به شما ومریم جان برکت بده که اینقدر خالصانه صحبت میکنید

    حقیقت چند ماهه برای جابجایی خونه وبحث کار همسرم وپولی که پس انداز کردیم ومقداری طلا فروختم دچار مشکل شدیم وهمه ی راهی که میریم به بن بست میخوریم

    تو راه خسته شدیم ناامید شدیم وبی حرکت

    تو این فایل شما میگین افرادی که چرخ زندگیشون روان تره باورشون نسبت به خداوند جور دیگه اییه مناسب تره

    باور به این که خداوند عالم مطلقه خداوندقادر مطلقه واینکه خداوندخالقه وخداقدرت خلق زندگی ماروبه خودمون داده

    وباور به اینکه خداوند هرلحظه داره مارو هدایت میکنه به بینهایت طریق ممکن

    هر لحظه به ما ایده میده راه رو نشمونمون میده

    باور به اینکه

    وارامش درقلب ما باعث میشه که هدایت بشیم

    موقعی که ترس ها ونگرانی ها تو وجودمون کمتره

    موقعی که احساس سپاسگزاری درما بیشتره

    وقتی که درزمان های طولانی این باور رو داشته باشیم این ارامشه باشه اونوقته که ما هدایت میشیم به مسیر درست

    خدا حفظتون کنه برای ما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    خانم موفق گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان همراه

    امروز هم این توفیق نصیبم شد که دوباره این فایل رو گوش بدم و متوجه یک سری باورهای نامناسب یا خلاف همجهت باخواسته ام بشم .

    ذهنم شیفت شد به دوران نوجوانی و تعریف وتمجید از خانمهایی که باچنگ و ودندون بچه هاشون رو بزرگ کردند و در ذهن من هم سختی کشیدن مترادف شد باارزش .

    یا عبارت آشنای هشت سال دفاع مقدس . یا سرریال هایی مثل اوشین و.. که هرجا باسختی به نتیجه ای میرسیدن تحسین میشدند وافرادی که چرخهای زندگیشون روان بود انسانهای خلافکاری بودند .

    الان اگاهانه سعی میکنم افرادی که دوربرم چرخهای زندگیشون راحت و روان هست رو تحسین کنم و به این روند ادامه بدم تا چرخهای زندگیم راحت و روان پیش بره .

    وقتی خداوند اراده خودش رو راحتی وآسانی ما قرارداده دیگه حجت تمام است و هرکس مسیر زندگیش راحت و روان باشه به خداوند نزدیکتر است این فایل خیلی بهم کمک کرد تا مسیرفکریم روتغییر بدم وحواسم بیشتر به ورودیهای ذهنم باشه .

    سپاسگزار خداوندم بابت هدایت به این مسیرالهی . و تشکر ازاستادعزیز بابت آموزشهای توحیدی شان . که کمک میکنه تا هم خدای خودمان وهم خودمان رو بهتر بشناسیم وخودمان رو همجهت کنیم با جریان الهی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سید سجاد رجبی گفته:
    مدت عضویت: 2304 روز

    به نام خدا

    به نام رب

    به نام قادر مطلق

    به نام مهربان ترین مهربانان

    این جهان ربی دارد که به همه اجزاء و امور هستی آگاه است، به دل ها آگاه است، نیازها و توانایی همه انسان ها را می داند و همزمان در حال پاسخ دادن به همهء آنهاست، بدون اینکه به رنج بیافتد.

    همه راه حل ها را می داند و خودش راه حل همه مسایل و خواسته هاست خودمم خیلی دوس دارم به این باور برسم که راه حل خارج از خدا نیست*، *خودش راه حله*.

    او قادر مطلقی است که به همه چیز و همه کس سلطه کامل دارد، سلطه کامل یعنی زمان و مکان مساله ، بزرگ و کوچک بودن مساله برای خدا مهم نیست، همه چیز در قبضه قدرت اوست. نه علمش از درک چیزی ناتوان است نه چیزی در مقابلش توانایی مقابله دارد. چه اینکه همه قدرت ها از خود اوست. خالق همه علوم و قدرت ها خود اوست.

    مثال: انسان کامپیوتر و اختراع و تولید و گسترش داده، آیا ممکنه مساله نرم افزاری یا سخت افزاری برای کامپیوتر به این پیچیدگی پیش بیاد بعد آدمش، متخصص یا متخصصانش ندونن چیه و راه حلش چیه؟ اصلا یه سیستم کامپیوتر در مقابل خالقش اراده ای نداره، خالق بهش تسلط کامل داره.

    چطور ممکنه خداوند هستی از درک و حل مساله ای ناتوان باشه؟؟

    حالا ما انسان و محدودیم، اینجا بحث خداییه که مساله خودشه، راه حل هم خودشه.

    خداوند به خاطر صفاتش که کریم، رحمن، رحیم، لطیف و وهاب است و هم به خاطر هدفش که گسترش جهان است و همچنین به خاطر لیاقت ، برتری و کرامتی که به انسان داده، به ما در خلق خواسته ها و رسیدن به اهدافمون کمک می کنه، دوس داره این کارو بکنه، روزی که ما رو خلق کرد پزمون و به فرشته ها داد تعصبمونم کشید، عزیز دردونه خداییم.

    گواه دارم از گذشته خودم که ثابت می کنه خدا دوسم داره و برای من خوبی می خواد، به آسانی من و به خواسته هام می رسون، بهم الهام می کنه و باهام حرف می زنه، اصلا گناه کار بودنم تغییری در صفات ، هدف و خیر خواهیش ایجاد نمی کنه چون به محض اینکه به سمتش برم پذیرای منه. البته مهمه که من با گناهانم مدارمو پایین نیارم چون به خودم ضربه می زنم و تکاملم دیرتر اتفاق می افته.

    داستان اینجاست که خدا در این جهان دو قطبیه بین صفر تا صد که برای گسترش به این شکل ایجادش کرده به من قدرت انتخاب داده که تو می خوای کجای این داستان باشی؟ و من با باورهایی که نسبت به خدا و خواسته هام دارم جایگاه و مدارم و انتخاب می کنم، راهکار و دستور عملشم توی قرآن و قوانین و تجربه هامون قرار داده و این نیست که من بتونم بگم من نمی دونستم اینجوریه چون خدا در هر لحظه از طریق احساسم با من در ارتباطه.

    سازوکار جهان بر پایه اصل آسانی یا اصل آکامتیغ آکام بنا شده که می گه: همیشه ساده ترین راه حل بهترین راه حله، ساده ترین جواب، جواب درسته، ساده ترین الهام، الهام درسته.

    طبیعت هم همیشه ساده ترین راه رو انتخاب می کنه، نور همیشه مستقیم می تابه، آب همیشه از شیب می ره پایین، الکتریسیته همیشه از جایی عبور می کنه که مقاومت کمتری داره، توی فیزیک کوانتوم وقتی یه زره می خواد از نقطه A به نقطه B بره بی نهایت مسیر رو انتخاب می کنه ولی در نهایت بیشترین احتمال موفقیتش توی ساده ترین مسیره اصل کمترین کنش.

    اصل فراوانی هم که جهان بر پایه اون بنا شده اینه که از همه چی بی نهایته، هیچ چیزی از جهان تموم نمی شه مگه اینکه به چیز بهتری تبدیل بشه یا جایگزین بهتر و زیادتری براش بیاد، گندمی که در زمین کاشته می شه در نهایت از بین نمی ره بلکه به دانه های بیشتری تبدیل می شه. تمام کیهان از یه نوترون و پروتون شروع به گسترش کرد و تمام نوترون و پروتون های موجود هم پتانسیل این میزان گسترش دارن. جهان به محض اینکه تضادی، درخواست یا نیازی در جایی به وجود بیاد شروع به تامین و خلق اون خواسته ها می کنه.

    خدا با تمام صفات نیکش در هر لحضه به وسعت کیهان در جریانه و به من این توانایی رو داده که با فرکانس هام خالق زندگی خودم با تمام گستردگیش باشم، البته به آسانی.

    اصل: من هرگز نمی دونم چطور قراره اتفاقات بیافته و این قانونه. تسلیم هم اینجا معنی پیدا می کنه، تسلیم نشون دادن ایمان در عملیه که از آرامشی میاد که در نتیجه باورهایی که من نسبت به خدا دارم ایجاد شده.

    نسبت احساس لیاقتی که من برا دریافت الهامات و هدایت ها و رسیدن به خواسته هام دارم، باورهای من در مورد خدا و امکان پذیری خواسته هام و قوانینی مثل آسانی و فراوانی، برابری می کنه با نتایج و زندگی ای که من دارم یا خواهم داشت.

    یه تجربه از خودم بگم:

    یادمه سال‌ها قبل یکی دوبار برا تپش قلب قرص خوردم که تهش فهمیدم یکی از عوارض این قرص ها تپشه قلبه، حالم خوب نبود، گفتم خدایا تو درمانم کن، چکار کنم؟

    یه سی دی تو مغازه بود گذاشتم رو ضبط یه دکتر طب سنتی داشت حرف می زد، ایشون گفت به یه دکتر گفتم: چرا به مریضات قرص ضد تپش قلب می دی، اون دکتر هم گفته بود چکار کنم؟ ایشونم گفت: گفتم بهشون بگو چایی نخور، آقا من دمنوش پونه رو جایگزین کردم که باعث شد از سالی چند بار برا عفونت به دکتر رفتن هم خلاص بشم و کلا یه دستی به تغذیه و سلامتیم بزنم.

    الانم چایی می خورم و خیلی هم کیف داره، اون راهکار برای اون زمان من بود، خدا می دونه کِی، به کی چه راهکاری مناسب باشرایطش بده.

    درود بر شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: