گفتگو با دوستان 4 |  تمرکز بر بهبود شخصیت خودم

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نشانه های بهبود شخصیت؛
  • نقش توانایی کنترل ذهن در عملکرد صحیح جسم؛
  • منطق هایی برای متعهد ماندن در عمل به قوانین زندگی؛
  • منطق هایی برای ساختن تعهد؛
  • ارزشمندترین نتیجه ی عمل مستمر به قانون؛
  • “سمت من” در عمل به قانون، تمرکز بر بهبود شخصیت خودم است؛
  • به محض اینکه آماده می شوی – به هزاران طریق- به جواب سوالات و راهکار مسائل ات هدایت می شوی؛
  • به اندازه ای که “ناتوانی خود در تغییر دیگران” را می پذیری، از روابط ات لذت می بری؛
  • سوالات در هر لحظه در حال پاسخ داده شدن است. اما اینکه شما چقدر آن جواب ها را می شنوی، بستگی به میزان آمادگی شما دارد؛

منابع بیشتر:

دکمه ” مرا به سوی نشانه ام هدایت کن ” در صفحه اصلی سایت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    938MB
    62 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 4 |  تمرکز بر بهبود شخصیت خودم
    56MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

282 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سهیلا» در این صفحه: 1
  1. -
    سهیلا گفته:
    مدت عضویت: 550 روز

    به نام خدا

    سلام استاد بزرگوار و دوستان عزیزم.

    خدایا هزاربارشکرت که من وهدایت کردی به این سایت واین فایل..

    من تقریبا چندروزه دوازده قدم و شروع کردم وتوی این چندروز دارم میبینم که کاملا یه چیزایی تو زندگیم تغییر میکنه.وحسش میکنم این فایلو قبلا گوش کرده بودم بعداز اینکه قدم اول و شروع کردم یه جورایی حتی درحد خیلی کم با خانوادم درمیون میزاشتم ولی همیشه به بحث و ناراحتی کشیده میشد متاسفانه ،من میگفتم دیگه چیزی نمیگم ولی بازم نمیتونستم و دوباره یه چیزی پیش میومد و میگفتم،تا اینکه اخرین بار همین دوسه روزقبل،با برادرم درمورد دین اسلام وخدا حرف میزدم،خیلی دوباره به ناراحتی کشیده شد وبرادرم میگفت که من تو راه اشتباهیم،منم تصمیم گرفتم دیگه به هیچ وجه یک کلمه حرف نزنم درمورد این موارد،ختی همسرم هم باهام مخالفه،حالا همسرم خیلی به دین و.. اعتقادنداره ولی برادرم مومنه وازاون مذهبی ها.هر دوکاملا متفاوت و هردوهم مخالف من..

    رفتم خونه وشب شروع کردم به خوندن جلسه5 قدم اول،دیدم مبحث قرآنی یه،تا اخر گوش کردم وشنیدم ونوشتم و فقط اشک ریختم،..همون لحظه هم که یه چیزی توی ستاره ی قطبی همون روز از خداخواسته بودم اتفاق افتاد،دیگه اشک هام بند نمی اومد خدا رو‌کنارم حس میکردم،یهو بهم الهام شد برم این کفتگوی دوستان وگوش بدم ،..وای من از دیروز چندین بار گوش کردم و اشک ریختم همون چیزی بود که من باید میشنیدم..خدایا شکرت،هزاران بار شکرت..من با وجود اینکه قبلا هم گوش میکردم فایلها رو،ولی اینبار کاملا وجود خدا رو حس کردم تو زندگیم ..خدایا شکرت که من وهدایت کردی به این مسیر زیبا..

    خیلی خیلی خیلی خوشحالم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: