گفتگو با دوستان 30 | قانون رشد پایدار - صفحه 5
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-21 08:26:292024-04-23 07:43:27گفتگو با دوستان 30 | قانون رشد پایدارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم امیدوارم حالتون عالی باشه.
استاد امروز خیلی خوشحالم چون وقتی فایلهایی را گوش میدم که قبلا هم گوش داده بودم و میبینم چقدر درکم نسبت به آگاهی های درون اون فایل بالا رفته متوجه رشد بزرگ خودم میشم و همین موضوع خیلی باعث شادی من شده.
انگار تو روال معمول هرچقدر هم موفقیت های کوچک و بزرگ رقم بخوره بازم واضح آدم متوجه نمیشه که کجای کاره ولی وقتی فایلهایی را بعد از مدتها میادو مرور میکنه تازه میفهمه که چقدر تغییر کرده، چون کاملا آدم میتونه بفهمه دفعات قبل که این فایل را شنیده چی متوجه شده و الان چی داره متوجه میشه.
استاد بینهایت سپاسگزارم شما هستم و سپاسگذار خدایی که امروز از چندین جهت باعث شادی من شد.
استاد امروز با گوش دادن و نت برداری این فایل چه ایده های عالی ای در مورد کسبو کارم دریافت کردم. بقدری ذوقشو دارم که حدنداره.
وقتی مثال اون خانمی که رستوران داشت و نحوه عملکردش را گفتین یا مثال اون تعمیرکار ماشین را زدین نمیدونید چه ایده هایی به وجودم جاری شد.
خیلی حالم عالیه. الهی صدهزار مرتبه شکرت
واقعا نمیدونم چجوری حس شادیمو بیان کنم.
بعد از مدتها که قدمهایی که خدا بهم میگفت بردارم همه درونی بود، همه نشون دادن ترمز ها و هدایتم بسمت راه حل و باور درست بود الان خدا ایده قدم فیزیکی را بهم داد.
چقدر منتظر چنین لحظه ای بودم.
گرچه برای انجام این ایده قبلش باید یه قدمهای دیگه ای بردارم ولی خیلی خوشحالم خیلی.
دیگه کم کم داشتم ناامید میشدم. کم کم داشتم کم میآوردم و خدا اجازه نداد مثل همیشه.
خیلی خوشحالم استاد.
دوستتون دارم. درپناه خداوند باشین
سلام ...
بر همه دوستان … این فایل عالی بود …
و جواب سوال امروز من دقیقا …
من بیش از 25 روز هست که به یک پیج پول دادم برای تبلیغ … که تا امروز نه تبلیغ برام زده و نه پول برگردونده … امروز متوجه اشتباهم شدم …
و بهش پیام دادم امروز پولمو پس ندی از طریق قانونی پیجت رو میبندم …
و از طرف دیگه میگم سزای کسی که فقط به زبان میگه من از خدا فقط کمک میخوام همینه ….
اما یک سوال … لطفا دوستان جواب بدید …
اون موقع که من فکر این تبلیغ به ذهنم رسید پیش خودم میگفتم این هدایت پروردگارا من هست … که حالا اینجوری شده و یک درس بود برام ….
پس چطور تشخیص بدیم این دوتا رو از هم ؟؟؟
سلام خانم سنجری درمورد سوالتون اگر اون زمان که این ایده بهتون گفته شده واقعا حالتون خوب بوده و روی باورهاتون واقعی کارمیکردین،یعنی که این هدایت خداوند بوده
حالا سوال پیش میاد که چرا خدا بیاد به من بگه برو تبلیغ کن با وجود این که برخلاف قوانین الهی هست
من نمیدونم چقدر پول دادین برای این تبلیغ ولی طبق تجربه میدونم اون پول خیلی پول زیادی برای شما نیس و احتمالا بهتون هم برنمیگرده چون اون پیج کلاه برداری بوده
و خدا این مسیر رو گذاشت بری چون دوست داشت و میخواست از طریق این پول کم درس بگیری که آینده ظرر های بزرگ نکنی و بخوای پوله زیاد برای تبلیغ بپردازی و اجازه بدی که خداوند قدم به قدم هدایتت کنه و در کل این پول که پرداختی بهایی بوده برای این که درس بگیری و دفعه ی بعد این جور کاری نکنی که بخای تو دام تبلیغ بیافتی
و چون تومسیر درستی خدامیخاد از همین مسیر درست هدایتت کنه
بخاطر همین این الهام بهت شده
حالا من یه درخواست از شما دارم اگر شرایطتون به همین شکلی که من حدس زدم یه لطف کنین اینجا جواب بدین تا ایمانمون قوی تر بشه متشکرم
سلام به شما دوست خوبم
من باتوجه به برداشت های خودم از اموزشها و تجربه های خودم جوابتون رو میدم امیدوارم بتونم منظورمو کامل برسونم
قشنگم شما اگه باورهاتون درست باشه یعنی ترمز هایی راجب کار و پول و ثروت نداشته باشید و در کنارش جنس یا محصول یا خدماتتون عالی و با کیفیت و اکی باشه وایمانتون بخدای روزی رسان درست باشه و فقط و فقط اونو روزی رسان مطلق بدونید اگه لین سه تا ملاک رو داشته باشید دیگه هیچ احساس نیازی نمیکنید به اینکه بخواید خودتون رو تبلیغ بکنید و هزینه ای بابت تبلیغ بدید حتی هزارتومان
تبلیغ هم فقط این کاری که شما کردید نیست اینکه خودتون رو محتاج خرید یا گرفتن خدمات دوست و اشنا ندونید اینکه منتظر نباشید مشتری شما براتون تبلیغ کنه و اصرار نکنید که براتون مشتری بیارن اینا هم یه نوع تبلیغ و شرک محسوب میشه چرا که اگه تون سه تا ملاک رو داشته باشید به خدای احدو واحد طبق چیزیکه من بارها تجربه کردم خدا خودش چنان تبلیغتون میکنه چنان کارتونو مشهور میکنه چنان برای شما مشتری و پول و ثروت و درامد میشه که وقت تبلیغ کردن نخواهید داشت
و فقط سپاسگذاری خدارو میکنید
مثل من که یه زمانی یه مغازه کوچیک داشتم و هیچوقت چشمم به دنبال ادم ها و رزق و روزی دست ادم ها نبود
هیچوقت از مشتریها نمیخواستم منو به دیگران معرفی کنن
هیچوقت با زبون بازی مشتری رو جذب نمیکردم فقط کار خوب ایمان خوب داشتم و باورهام از الانم بهتر بود
از درو دیوار و جاهای غیرممکن مشتری داشتم رزق و روزی بی حساب از شهراها و راه های دور برام می اومد
اصلا چرا من؟ کمی به پیامبر و یا حضرت ابراهیم فکر کن
ایا زمان اونها تبلیغ بود؟ایا اینترنت بود؟نه اینها هیچکدوم نبود اما اوازه ی دین و شریعت اونها در دنیا و در عصرهای مختلف هست و تا الان ادامه داشته چرا؟چون خداوند اونها رو تیلیغ کرد
اینو بدون, مشتری داشتن تو به تعداد فالورهات نیست به تعداد مشتریهای الانت نیست
خدا از راه هایی برای تو مشتری میاره دهن هایی رو برای تبلیغ تو باز میکنه که از تو تعریف کنن، چشم هایی رو به طرف مغازه تو، پیج تو، کار تو میاره که عمرا فکرش رو نمیکردی از این طریق این مشتری بیاد
یه نگاه به سایت استاد بکن ببین بچه ها از چه طرقی به سایت استاد هدایت شدن
حتی اگه استاد پیج هم نداشت و فقط همین سایت بود هیچ فرقی به حالش نمیکرد و باز هنرجوهای خودشو داشت و خدا براش میرسوند چرا؟،چون باورهاش درسته و اموزشهاش با صداقت و با کیفیت و تاثیر گذاره
و ایمانش به خداوند زیاده پس تو هیچ نیازی به تبلیغ نخواهی داشت
چون تبلیغ خبر از باور کمبود میده کمبود مشتری کمبود پول
تبلیغ خبر از عجله میده عجله برای اینکه جا موندی عقب موندی از همکارات شرایط و امکانات برا پیشرفت تو داره تموم میشه فلانی انقد فالورش بیشتر شد انقد هوادارش, مشتریش بیشتر شد و عجله فقط کار شیطانه
و به قول استاد گاهی تبلیغ اگه زودتر از موعد باشه نه تنها برات سود نداره بلکه ضرر هم داره چون تو تکاملت رو طی نکردی و نمیتونی خدمات با کیفیتی تحویل بدی
امیدوارم بهت کمکی کرده باشم دوست من
با نام و یاد خدا
نشانه امروز من 29 شهریور 1403
استاد باورتون نمیشه من از دیشب تا حالا فکر کنم 10 بار این فایل رو گوش دادم. انقدر که این فایل درس داشت.
خب من نقاشی رو به تازگی شروع کردم و واقعا هم پیشرفت کردم تو این مدت. اما یکی از چیزایی که بهش فکر میکنم اینه که برای معرفی کارم باید چکار کنم. خب من میدونم که نباید تبلیغ کنم و یکی از خط قرمزهایی که برای خودم قرار دادم همین موضوعه. چون من ایمان دارم که اگه کیفیتم عالی باشه و صبر داشته باشم و باورهای مناسب در خودم ایجاد کنم قطعا کارم خودش راهش رو بین مردم پیدا میکنه. و من وظیفه ام اینه که فقط روی بهبود کارم و لذت بردن ازش تمرکز کنم.
تبلیغات خیلی تبعات سنگینی داره. اولیش اینه که تمرکز رو از روی بهبود کار بر میداره. به نوعی تمرکز از روی اصل برداشته میشه و روی حواشی قرار میگیره. یعنی به جای تمرکز روی اصل موضوع و بهبود در کار، سرمون گرم تبلیغ میشه و تو کارمون در جا میزنیم.
بهمون حس عجله میده. یعنی بدون طی کردن تکامل میخوایم به سرعت پیشرفت کنیم و این یکی از مخرب ترین عوامل توی شکست توی کسب و کاره.
طبیعتا وقتی تبلیغ میکنیم میوفتیم تو دام مقایسه کردن. مقایسه میکنیم فروشمون رو با فروشنده های دیگه، با الگوریتمها و استانداردهای فروش و اگه نتونیم با اونها برابری کنیم احساس ناامیدی و شکست بهمون دست میده و طبیعتا چون هزینه هم کردیم برامون سخت تر میشه اوضاع.
وقتی تبلیغ میکنیم از خداوند دور میشیم. حس میکنم خداوند میگه خب حالا که فکر میکنی تبلیغ جواب میده انقدر برو تا با سر بخوری زمین. و من دوست دارم خداوند کارها رو برام انجام بده.
باید تو کارمون انقدر پیشرفت کنیم تا برسیم به جایی که با اطمینان در مورد کیفیت کارمون به دیگران بگیم، اما نباید تو دام کمالگرایی هم بیفتیم. چون ممکنه در ابتدای کار واقعا اون کیفیت بالایی که انتظار داریم رو نداشته باشیم و با کار کردن و طی کردن تکامل هست که ما بهتر و بهتر میشیم و خب هیچ وقت تو دنیای مادی به کمال نمیرسیم. پس باید به حد قابل قبولی از تبحر توی کارمون برسیم و بعد دیگه معرفی کنیم کارمون رو.
مثالهاتون بینظیر بودن. رستوران هانی الان بسیار بزرگ شده. و جالبه که هر چی قیمتش بالاتر بره مشتری هاش هم بیشتر میشه. من جدیدا یکی از شعبات بزرگش رفتم و اصلا میز خالی نبود اونجا.
وقتی میبینیم شرکت های غولی مثل تسلا و کاستکو تبلیغ ندارن اگر هم داشته باشن بسیار بسیار محدود و اندکه، بیشتر میفهمیم که اصل چیز دیگه ای هست و دقیقا این دیدگاه برمیگرده به صاحب اون کسب و کار. واقعا عده کمی هستن که باورهای درست داشته باشن و توی کسب و کارشون میشه نتایج این باورها رو دید. این روزها همه دنبال تبلیغات هستن و بازار تبلیغات حسابی گرمه. واقعا دمشون گرم که میتونن انقدر متفاوت فکر و عمل کنن و انقدر متفاوت نتیجه بگیرن.
last but not least الگوی دیگه تو این زمینه سایت خوب عباسمنش که بدون تبلیغ این همه عضو خوب و فعال داره. وقتی داستان آشنایی بچه ها رو تو سایت میخونم، نقش خداوند رو تو معرفی کسب و کار استاد درک میکنم.
ممنونم از شما استاد عزیزم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اگر تبلیغ نکنیم چگونه مشتریان ما را بشناسند؟
ما باید بتوانیم کسب و کار خود را : به دیگران معرفی کنیم تنها نباید تبلیغات ما : هزینه بر باشد
کسب و کارهای موفق: تیلیغات و هزینه ان را در بر ندارد و به دلیل کیفیت بالای محصولات و خدماتشان افراد مناسب به سمتشان هدایت می شوند
زمانی که محصولات و خدمات با کیفیت داشته باشیم: کسب و کار ما توسط مشتریان راضی تبلیغ خواهد شد
کار خوب و با کیفیت: همیشه دیده می شود مشتریان: مانند تبلیغات ارزشمند برای ما عمل می کنند
تبلیغات هزینه بر: در نهایت باعث ورشکستگی ما خواهد شد چون با ادامه ی این روند و نسبت دادن موفقیت به تبلیغات:
کل دارایی ما برای تبلیغات هدر می رود تمرکز ما بر عامل فرعی به جای اصلی است و هیچ نتیجه ای در بر نخواهد داشت
وقتی از مسیر نادرست حرکت می کنیم قانون تکامل را نادیده می گیریم در نتیجه:
اتفاقات نامناسب برای ما رخ خواهد داد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان عالی و خوب خودم
در این فایل من نکته فوق العاده عالی یاد گرفتم
استاد در مورد تبلیغات نکات عالی و خوبی گفتند
همه این گفته ها برای من این درس را دارد که باید بتوانم روی خودم و باورهای خودم کار کنم
من خودم را درست است که معرفی می کنم و روی خودم و باورهای خودم که کار می کنم باقی کارها را به دست خدای مهربان می سپارم
این برای من به این معنی است که باید قدم به قدم جلو بروم
باید آرام آرام جلو بروم
همه چیز برای من از زمانی به وجود می آید که بتوانم تکامل خودم را طی کرده ام
کار خوب داشته باشم
حال خوب داشته باشم
آرامش داشته باشم
در همه این موارد از خدای خودم کمک بگیرم
این بزرگترین رمز و راز موفقیت در هر کسب و کاری می تواند باشد و آنوقت تمام کسانی که در کنار من قرار می گیرند همه اینها مشتری های وفاداری خواهند بود که بی هیچ پول و بی هیچ مزد و منتی کار من را تبلیغ خواهند کرد
این نکته را رعایت کنم بی شک من همیشه در آرامشی بسر خواهم برد که حال خوب دارم و همیشه موفقیت برای من خواهد بود
این صحبت ها برای خود یک دوره آموزشی است و واقعا ارزش دارد که روی خودمان کار کنیم و به نتایج عالی و فوق العاده برسیم
یاد بگیرم که همیشه از قانون کمک بگیرم
قانون همیشه ثابت است و همیشه در کنار من برای بهتر شدن حال من خواهد بود
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوست
به نام یگانه قدرت حاکم بر زندگیم که لحظه ای از من غافل نمیشود و همواره به سادگی مرا هدایت میکند و همواره با من سخن میگوید
درود نازنین استادم
من در شگفت زده ترین حالت ممکنم.استاد جانم مو به تنم سیخ شده بدنم یخ کرده به حدی که پنجره اطاق زیبام رو که روبروی پنجرش رو به یک ویوی بی نظیر نشسته ام بستم.هوا عاالیهه اما من حیران ترینم و تاثیرش رو در بدنم دارم میبینم.
این فایل نشانه امروزم هست.به محضی که شروع شد اشکهای منم جاری شد.
مگه میییشه انقدر دقیق.البته که میییییشههه.به حکم تجارب قبلیم میشههه.
اصلا من راهی ندارم جز حرکت و پیش رفتن با این هدایت ها و پوش کردن های زیبا و ملایم و لحظه به لحظه ی پروردگارم.
حس میکنم انقدر عاشقانه دووست داره توانایی هایی که بهم داده رو به مرحله ی عمل برسونه و از دیدنشون لذت ببره که به هر طریقییییی داره مسیر رو برام هموار میکنه.
باور نمیکنید نمیدونم از کجا بگم چطور بگم.
استاد من قبلا هم حضورتون گفتم من و همسرم در زمینه شغلی مثل سایر زمینه هایی که مشترکا باهم هستیم باهم کار میکنیم.
به طرز بسیار عجیب و بی ربطی از نظر منه انسان کار ما به سمتی پیش رفت که لابلاش لازم شد که به یکی از تواناهایی قدیم من بپردازیم تا از طریق اون کار اصلیمون بهتر پیش بره.
من نمیییدونم چطووور اینجور شد نه از طریییق من که از طریق همسرم پیشنهادش و پووش شدنم اتفاق افتاد.
من کم کم ایده هایی که قبلا به ذهنم میرسید که بعد از انجام یک مهم به اوون مهم برسسسم تو ذهنم پر رنگ میشدن و تلنگر میخوردن.حتی تو خواب حتی به محضی که بیدار میشدم یه ایده میومد و اصلا نمیدونم چی شده من الان وسط ماجرام.
استاد خدای من گواهه این صحبت از همسرم رو عینا نقل قول میکنم.
نگین میبینی خدا چطور داره مسیرتو نشون میده و همه چیز رو داره جوری میچینه که تو این کار رو انجام بدی
اصلا همسر من کار و بار خودش رو ول کرده شده دستی الهی از دستان خدا افتاده دنبال کارای من.
ببینید بخاطر اون کاار به ظاهر اصلیییمون این اشتیاق و همت و اراده به دلش افتاده و دااره پیش میره.کارایی که من نمیدونم چطور داره انقدر قشنگ و با کیفیت پیش میره.
ببینین استاااد میخوام به ماهیت بپردازم نمیخوام اسم بیارم و فقط بدونید تفاوت از زمین تا آسمونه بین بیزینس اصلیمون و این کاری که من دارم به آرامی به سادگی به راحتی به سمتش هدایت میشم.
میدونید موضوع جالب اینه که قبل از این قضیه من به اینکه از لحاظ کاری مسیر جدیدیو پیش بگیرم تو ذهنم فکر میکردم یعنی دوست داشتم تو شاخه ی دیگه ای از بیزینسمون که بیشتر با روحیه من سازگاره مجددا ورود کنم. چون طبق قانون تمرکز لیزری الان مدت طولانی هست که جفتمون یعنی من و همسرم تمرکزی اومدیم روی یک قسمت دیگه از کارمون کار میکنیم و من تو این مدت ازون زمینه فاصله گرفته بودم. میخواستم در کنارش این کار خیلی جدید :)) روهم انجام بدم چون واقعا جفتشونو یعنی کار جدید و کار جدیدتر رو :))) دوست دارم و هنوز نرسیدم به اون مرحله که کدوم یکی برام ارجح تره و خدارو شاکرم که انقدددر به من نعمت و توانایی و استعداد داده که خدا شاهده گاها گیج ترینم که خووب از کدومشون استفااده کنم به کدوم برسم کدومو بیشتر پرورش بدم.اما یهووو دیدم به طور واضح بهم گفت نگین جانم کدووم کارو هنوووز که هنوووزه از بچگی بدون در نظر گرفتن شرایط انجام میدی؟سرد بوده گرم بوده خسته بودی نبودی حالت خوب بوده نبوده انجام دادی کدووم کاره حالتوو خوب میکنه کدوومه که وقتی انجامش میدی انقدر برات بدیهیه که متوجه تفاوت فاحش عملکردت با دیگران نمیشی.
بعد گفتم بابا خدا قربونت برم نگوو اینوو الکی هندونه زیر بغلم نده کااری نیس که.
هی گوش نکردم گووش نکردم اما شاخکام تییییز شده بود هی نشونه فرستاد گفت ببین اینوو ببین اونو ببین ببیین ببیییین
و دییدم دیدم دیدم و باور کردم باور کردم
بعد یهو بوووم سلسله اتفاقای بعدش پیش اومدن.
استاااد من فقط میدونم به طرق مختلف از طریق شما از طریق سایت کامنتای بچه ها از طریق کلام همسرم از طریق یه پستایی تو فضای مجازی انقدر خدا بهم نشون داد که یهو قدرت گرفت تو ذهنم که آرهههه اصلاااا اینی که هست عاالیه ولی من توانایی یادگیری بیشترم دارم من بهترش میکنم من باروترش میکنم من بیشتر رشدش میدم من قدم به قدم پیش میرم من میخوام و میتوونم و در این مسیر نمیخوااام خودمو به کسی ثابت کنم تنهااا میخوام این وجه از خودمم زندگی کنم میخوام تجربش کنم میخوام گسترشش بدم
بعد یهو به فکر فرو رفتم دیدم اینجااا اوونجاییه که انگاری میشه ترکیب تمام استعدادامو بروز بدم و میشه نسخه خاااص من میشه امضااای من میشه مااال من میشششه سبک شخصیه من
بعد یهو گفتم خدایاااا قربون ذووقت برم که چطوور هدایت میکنی دووس داری تبلور ثروت ها و استعدادها و نعمت های بی انتهای درونی که بهم دادی رو ببینی نگاه کنی لذت ببری هزارونی رو به صف وایسوندی که منو واسطه کنی تا بیان پیشم و اون چیزی که باید رو ببینن بشنون و با لذت تر و مشتاق تر به زندگیشون ادامه بدن
من اووون نقطه ی پر رنگ زمین و زمان و کیهان و کهکشان هاتم که داری هدایتم میکنی به بااار بشینم تا هممونوووو بهتر و زیباتر کنیییی
من برای دیگران دیگران برای من و با عشششق و لذت فقط پیش بریم
استاااد من مثل این داستانای کارگاهی برای جذابیت داستان بازم نمیگم رسالتمو بعدا میام میگم.دیگه دارم خودمو لوس میکنم :))))))
آخه دوست دارم قشنگ توضیحش بدم و الان هیجان زده ترینم با این فایل.
یعنییییییی من دیواانهههه شدم.
قشنگ خدا گفت ببین نگین جان الان مثلااااا یه قاشق چایخوری نمک بردار اضافه کن به 1 کیلو و 250 گرم گوشت و دمای گاز رو هم بذار روی 7
به ایییین حد واااضح دقیق
گفت خوشگلم کسی تورو نمیشناسه قرار نیس بشینی گوشه به اشتباه بگی خدا منو معرفی کن.آرههه قبووول قربونت برم معرفیت میکنم اما یه قدم اولیه میخواد که.به یه نفر بگو حداقل :))))
حکایت کج فهمیه رو میتونم اینجوری بگم با یک لطیفه که طرف همش میگفت یا امام رضااا خواهش میکنم من تو بانک برنده شم جایزه بگیرم و انقدر ناله و گریه میکرد و التماس میکرد که دیگه بنده خدا امام رضا به ستوه اومد و اومد به خوابش گفت بابا بنده خدا برو تو باانک حسااب باز کن تا برا جایزت یه کاری کنیم.
حالاااا من اوونجووری نیسسستم من ترسای دیگم مانع شدن که این قدم اولو برندارم.قبلا هم گفتم به شدت از شهرت هراس دارم.نمیدونم چه حسیه که فکر میکنم زود شناخته میشم و دارم الان تو ذهنم اون روزا رو مدیریت میکنم و یهو میبینم این ذهن چموش و نجواهای اشتباااه میگن میگن ببین نگین حالا باید جواب اینو بدی جواب اونو بدی کلیپ فلانو ضبط کنی اونو ادیت کنی والا بیخیال ولش کن بعد من میگم رااست میگیا.
حالاااا عاااامو ای ذهن چموش شیطون من تو بذاااا من یه نفرو مدیریت کنم به اونجاشم رسیدم قطعا کم کم راهشو قدم به قدم یاد میگیرم تو مسیر.بعد مگه تو این پروردگارو نمیبینی که داره چطور میچینه بعد اصلاااا مگه من کاری دارم میکنم که مگه قراره من این جور چیا رو مدیریت کنم من فقط قراااره عشق کنممم.واای از فکرشم قند تو دلم آب میشه.مهم تر از همههه وقتی پیش اووومد ان مع العسر یسری راه حل مساله تو خود مسالست و من مثثثل همیشه به پشتوانه تجارب قبلیم ایمان دارم به راه حل در دسترشم هدایت میشم و هی رشد میکنمو رشد میکنمووو رشددد هی عشق میکنمو عشق میکنمووو عشق هی پوول پارو میکنمو پول پاروو میکنمووو پوووول :)))))
استااااد عاااشقتووونم
حالا من اول راهم
میام مفصل میگم بعدا
یکم نتیجه بدست بیارم نتیجه بدست تشریفمو بیارم.
در پناااه حق باااشید.
به نام پاک و سلامتی بخش عالم
سلام به استاد توانا و مریم جان مهربانم
خدارو خیلی شاکرم که من رو خیلی زود به سمت این فایل هدایت کرد تا برای شغلی که من در صدد رسیدن به ان هستم هیچگونه تبلیغی انجام ندم.
موضوع اول اینکه
در این زمینه باید گفت که وقتی افرادبه شغلی،
حرفه ای وارد میشن همون اول نباید به دنبال پول باشن
علارغم(به زور و ناچار) اینکه خیلی از افراد به دنبال پولن،خیلی از ادما به کاری که انجام میدن علاقه
دارن و مهارت لازم رو برای انجام کار خودشون رو بدست میارن و بعد میگن من کاری رو دارم انجام میدم و خوب انجامش میدم و من لایق اینم که درامد کسب کنم.
زمانی که افراد به این مرحله میرسن توانایی که در انجام اون شغل و حرفه دارن براشون درامد میسازه،
ولی باید بدونیم که تبلیغ کردن زمانی درسته که بتونی با استفاده از تواناییت پول بدست بیاری؛
وقتی افراد توانایی های خودشون رو نادیده میگیرن و میخوان با استفاده از پول تبلیغ کنن
حتی اگر درامدی هم کسب کنن لیاقت داشتن اون رو ندارن و اون پول رو خیلی زود باز هم برای تبلیغات مصرف میکنن.
ونباید فراموش کرد
برخی افراد برای اینکه توانایی و شجاعت خودشون رو در کاری که انجام میدن ندارن به سمت تبلیغ میرن.
و موضوع مهمی دیگه ای که من از این چند فایل اخیر یاد گرفتم اینکه
استاد عزیزم صحبت کردن در کلاس ها کار هر فردی نیست و نیازمند مهارت بسیاریه
به عنوان نمونه خود من،من به شخصه به عنوان یک دانش اموز مطلبی رو که شاید بیشتر از 10بار خوندم رو بدرستی نمی تونستم سر کلاس ارائه بدم خیلی ممنونم که در این چند فایل(30،29،28) در میان سخنان گوهر بار شما بار دیگر به من الهام شدکه در این زمینه باز هم فرصت الگو گرفتن از استادم را دارم و میتوانم بر روی توانایی که دارم حساب باز کنم.
خدایی را سپاس میگویم که مرا در نوشتن اولین کامنت خود هدایت کرد
عاشقانه شما و مریم جان عزیزم رو دوست دارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
باید بتوانیم کسب و کار شخصی خود را به دیگران معرفی کنیم اما نباید پولی برای تبلیغات هزینه کنیم اگر کیفیت کار ما عالی باشد افراد خودشان دیگران را به کسب و کار ما دعوت می کنند کار با کیفیت همیشه دیده خواهد شد و زنجیره ی مشتریان شروع خواهد شد و یک نفر به تدریج به هزاران نفر مشتری تبدیل خواهد شد تمام کسب و کارهای با کیفیت همین گونه رشد و پیشرفت می کنند.
هزینه ی تبلیغات به گونه ای است که کم کم به قدری زیاد خواهد شد که خودمان در ابتدا متوجه آن نخواهیم شد اما به تدریج می بینیم که هزینه های ما به شدت افزایش یافته است حتی باوجود سود کمی که برای ما دارد باز هم این روند را ادامه داده تا در پایان به ورشکستگی و بدهکاری خواهد رسید چون به تدریج تمام پول خود را در این زمینه سرمایه گذاری کرده و کاملا شکست خواهیم خورد.
برای انجام هر کاری آن را با قوانین تطبیق دهیم تا بتوانیم نتایج ان را پیش بینی کنیم اگر بر قوانین تا حدودی تسلط داشته باشیم می توانیم نتایج خود را پیش بینی کنیم. این شیوه ی تبلیغات مانند قمار عمل کرده و تمام پول های خود را از دست خواهیم داد زمانی که طبق قانون و در مسیر درست حرکت می کنیم حتما موفق خواهیم شد و پیشرفت می کنیم. نمونه های زیادی از این شرکت ها وجود دارد که قانون تکامل را رعایت نکرده و می خواهند با صرف هزینه برای تبلیغات یک شبه و یک دفعه به موفقیت دست یابند.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام استاد عزیزم و مریم جونم
استاد دمتون گرم خدایی چقدر باز کردین این موضوع تبلیغ رو
عالی بود
من خودم مثال واضحی دارم از تبلیغ نکردن
همین جایی ک کار میکنم ک توی عکاسی هست
اینجا اصلااا اصلا دید نداره و فضایش اصلا جوری هست ک دیده نمیشه توی خیابون
باید بپرسی تا پیداش کنی و اینک روز اولی ک اومدم اینجا سر کار ک خودش کاملا هدایتی بود
اصلا از کوچیک بودن فضا احساس خفگی داشتم
ولی باورهای صاحب کارم بسیار قوی بود در صورتی ک اصلا قانون نمیدونست چیه اما نا آگاهانه داشت مسیر درست میرفتم
اصلا از نظر درآمد ترکونده و خداشاهده ک این عکاسی حتی تابلو نداره
و الان ک با قانون آشنا شده کل دکوراسیون عکاسی رو عوض کرده ک یه غوغایی در بین مغازه دارای همسایه ایجاد کرد
و استاد من ب چشم خودم دیدم الان ک سرعت افزایش درآمد عکاسی چقدر بعد این تغییرات مثبت بالا رفت
و بانک ها برای بسیاری از کارها ب این عکاسی مراجعه کردند و واقعا این جمله ک از جایی ک فکر نمیکنید ب شما روزی میدهیم رو با چشم های خودم با تغییرات مثبت دیدم با چشم های خودم
و دائم دارم برای خودم تکرارش میکنم
در صورتی ک بقیه عکاسی ها بسیار شیک تر از این عکاسی ما هستند و حتی فیلم برداری هم دارند ولی هیچ کدوم مث عکاسی ما درآمد ندارن
خدایا شکرت
استاد دوست داشتم اینو بگم بهتون
خدایا شکرت هرآنچه ک دارم از آن توست
به نام خدای فراوانی ها
به نام خدای پاکی ها
سلام بر استاد عزیزم و سلام بر مریم شایسته و دوستان عزیزم
این قسمت گفتگو با دوستان
و چقد من برام درس داره
چندسال شراکت هیچ چیز عاید ما نشد و هرچی بود تبلیغات و قسط و وام و قرض خورد رفت واقعا تکامل رو طی نکنی حالا هرچی هم خوب بلد باشی بازم نمیشه تبلیغات یعنی شرک واقعا درسته خداوند برات مشتری میشه وقتی روی خودش حساب کنی
ایدهایی به ذهنت میاد که قبلا اصلا بهش فکر هم نمیکردی
چند سال ما رفتیم جلو اما نشد که نشد
هرچی کار میکردیم شرکتهای تبلیغاتی
نگاه به رقیب که اون چکار میکنه ما هم اون کارو بکنیم
و دقیقا این راه به کج ختم میشد
باید بجای تبلیغ کردن روی خدماتت کار کنی که میخوای ارائه بدی به مشتری نه پز عالی با جیب خالی
مثل ایلان ماسک روی محصولات کار کن روی چیزی که میخوای ارائه بدی وقت بذار روی مکانی که درش کار میکنی هزینه کن دستگاهاتو به روز کن تو هنوز درگیر دهه 50 هستی و بعد داری چیزی که نیستی رو تبلیغ میکنی اول باش اون بعد ببین خدا چه راه کارهای بهت میده
روی خدات حساب کن روی کله پوک خودت حساب نکن
استاد درسته میگه حرفاش حقه و اصل من بیام درها رو ببندم تکاملم رو طی کنم بعد ببین نتایج صدا میکنه ملت خودشون میگن بابا دمت گرم آفرین این همونه که ما میخواستیم مثل رستوران هانی خودم چند بار رفتم و دیدم غذای بدی نمیده با اینکه من نمیتونم جز جوجه اونجا چیزی بخورم اما واقعا خیلی شلوغه
و چقدر خوب شد این الگو رو استاد برای ما توضیح داد که بدونیم ی خانم هیچ محدودیتی رو قبول نکرده
و با همین روش که خودش کار خودشو تبلیغ کرده داره پیش میره و چه پیشرفتی کرده آفرین
استاد مرسی برای این توضیحات عالیتون ممنونم
در پناه تنها سکان بان عالم باشید
شاد سلامت و سعادتمند