گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نتایج پایدار حاصل استقامت در مسیر درست است؛
  • حیاتی ترین نقطه ای که ذهن باید کنترل شود جایی است که: ذهن شما به خاطر یک ناخواسته، تمام نتیجه های قبلی را در نظرت بی ارزش جلوه می دهد؛
  • تا می توانی، سطح توقع ات را از آدمها پایی بیاور؛
  • “کینه و نفرت”، آبشخور تولید بیماری های جسمی است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمیه کمالی» در این صفحه: 1
  1. -
    سمیه کمالی گفته:
    مدت عضویت: 2487 روز

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    من اصولاً وقتی شما لایو دارید یا گفتگو با دوستان اصلا متوجه نمیشم و همیشه یا دو ساعت بعد فهمیدم که لایو تمام شد یا چند روز بعدش که میگذارید روی سایت متوجه میشم ولی جالب شده برام که لایو چهارشنبه سوری رو من اتفاقی فهمیدم و در لایو شرکت کردم و جالب بود که سوالاتی که داشتم استاد پاسخ دادند .گذشت تا اینکه من گفتگو با دوستان رو متوجه شدم پنج شنبه ساعت ده شب و نرم افزار رو نداشتم سریع نصب کردم و آمدم و شنیدم حرف های دوستمون رو ولی نموندم چون کاری برام پیش آمد . و الان که آمدم و شنیدم جواب شما رو استاد فهمیدم که دقیقا من چرا هدایت شدم به گفتگو .

    من هم تازه متوجه شدم با اون که دوره عزت نفس رو تهیه کرده بودم و صد بار هم گوش دادم ولی پیدا نمی‌کردم که من چرا عزت نفس خودم رو پیدا نمیکنم چه ترمزی دارم؟ جمعه من بعد از دعوای شدید با مادرم یک دفعه پیدا کردم پاشنه آشیل خودم رو توی عزت نفس من اونها نمی بخشیدم فقط به خاطر اینکه تعدادمون زیاد بود و بعد از من هم تک پسر خونه به دنیا آمده بود خیلی نادیده گرفته شده بودم

    در بچگی تصادف کردم و خانواده من اصلا متوجه نشده بودن که من نیستم و بعد از یک روز نبود من در خانه وقتی که منو اون شخصی که با من تصادف کرده بود برده بود بیمارستان و بعد درب همه خونه ها رو زده بود تا خانواده منو پیدا کنه خانواده م وقتی منو روی دستای طرف دیده بودن گفته بودن بله این بچه ماست و تازه فهمیده بودند که من نبودم خونه من همیشه با پرخاشگری با خشم با نفرت با حس جلب توجه دیگران با بیمار شدن زیاد میخواستم ثابت کنم من هستم منو ببینید منو دوست داشته باشید

    .دیشب خودم رو بخشیدم و خانواده ام رو و به طور عجیبی احساس آرامش دارم انگار یه باری از دوش من برداشته شد.

    و حالا دارم تازه درک میکنم اون قسمت اعتماد به نفس رو که شما میگید

    خدای که منو دوست داره با منه منو هدایت می‌کنه نیروی برتری که با ماست و با من داره حرکت می‌کنه ………. و فایل های آرامش در پرتو آگاهی در ذهن من تداعی میشه

    قلبت رو پاک کن .سلامت میکنم ‌‌و آنجا که منو‌ تو یکی هستیم را گرامی میدارم سکوت کن و دل بسپار چه اهمیت دارد که کیست که می گوید….

    انگار خدا داره بهم میگه ساکت باش من با توام من از اول با تو بودم من تو رو دوست دارم

    (دیدی که هر اتفاق خوب تنها نتیجه قلبی پاک است و قلبت را پاک کردی و ساده تر شدی و سادگی یعنی رهایی ) و من رها شدم از این همه نفرت و کینه ….

    ( همه آنچه تو را به سعادت می رساند بازگشت تو به اصل خویش است )

    ببخش و عشق بورز بی انتظار چه اهمیت دارند که دیگران با تو چنین نند یا نه تو آمده ای که عشق بورزی کافی ست همه را دوست بداری بی قید و شرط دوست بدار تا دوستت بدارند عاشق شو تا عاشقت شوند ……….

    دیر فهمیدن بهتر از هرگز نفهمیدن هست ولی امیدوارم که زود یاد بگیریم و متوجه بشیم که باید چه تغییراتی در خودمون ایجاد کنیم . دوستتون دارم . در پناه الله مهربان باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای: