گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نتایج پایدار حاصل استقامت در مسیر درست است؛
  • حیاتی ترین نقطه ای که ذهن باید کنترل شود جایی است که: ذهن شما به خاطر یک ناخواسته، تمام نتیجه های قبلی را در نظرت بی ارزش جلوه می دهد؛
  • تا می توانی، سطح توقع ات را از آدمها پایی بیاور؛
  • “کینه و نفرت”، آبشخور تولید بیماری های جسمی است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری
    19MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعید» در این صفحه: 2
  1. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 635 روز

    به نام خداوند غفور و رحیم

    قدم 179

    سلام به دوستان

    من قبلا شخصی بودم که خیلی زود از افراد ناراحت میشدم و کلا حالم سرجاش نبود . مثلا از پدرم به خاطر رفتارهایی که با من و مادرم داشت خیلی تنفر داشتم و این تا همین 5 سال پیش ادامه داشت یا از این دین و مذهب ناراحتی داشتم چون انگشت اتهامم به سوی اون ها بود و اون ها رو مسئول ضعف خودم میدونستم و موقعی که با استاد اشنا شدم فهمیدم که این که دیگران رو مسئول میدونستم و یا اینکه خودم رو قربانی جامعه یا افراد یا مذهب باعث شده من بیشتر ضربه بخورم برای همین سعی کردم که اینها رو از ذهنم رها کنم و روی خودم تمرکز کنم و جهان داره به باورهای من مثل آینه پاسخ میده و برای همین خیلی حالم بهتر هست. گذشته ها رو باید رها کرد و در این لحظه زندگی کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 635 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    تا همین چندسال پیش خیلی از پدرم ناراحتی داشتم و باهاش مشکل داشتم و اونم به ولسطه رفتارهایی که با مادرم داشته بود و تنبیه هایی که میکرد اما یهموقعی به نتیجه رسیدم و بخشیدمش و به خودم یاداوری کردم چه کارهایی برای من و خانواده انجام داده .

    یه گروه از بچه بودن که توی مدرسه بقیه رو مسخره میکردن و منو هم همینطور مسخره میکردن و منم ازشون کینه به دل گرفتم و سالها ناراحت بودم که خصوصا توی محله ماهم بودن و با گذشت زمان بخشیدمشون و یکی از اونا خیلی رابطش با من خوب شد و بهم احترام میذاشت و برای من عجیب بود

    من از دولت و خیلی از نظام خیلی ناراحتی داشتم چون فکر میکردم اونا هستن که باعث این مشکلات شدن و موقعی که با استاد و قوانین اشنا شدم عیب را در خودم یافتم که نگاهم به دولت بوده و از خودم غافل بودم و حتا اگر شرایط اینطوری هست روی خودم کار کنم که هدایت شوم

    توی یه شرایطی بودم و چند نفر رفتار خیلی بدی کردند و داستان مفصله که از اون ها ناراحتی داشتم و و خودم رو گذاشتم جای اون ها که اگر منم در اون شرایط بودم رفتار مثل همونا رو داشتم . و با استاد فهمیدم تا این رفتارهایی که با من میشده باعثش خودم هستم

    کینه و تنفر مثل همون سم هست که میخوری و انتظار داری بقیه بمیرن . نفرت داشتم ارامش رو از انسان میگیره.

    موقعی که در شرایطی قرار گرفتم که فهمیدم از ادما توقع نداشته باشم دیگه نه گفتن ها و حرف هاشون از اهمیت برام افتاد چون چک و لقد خوردم و خداروشکر اتفاقاتی افتاد که منو به خیلی نتایج رسوند

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: