گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • قدم اول برای صلح درونی، “خودشناسی” است؛
  • جهان بر اساس “خودارزشمندی درونی افراد”، نعمت ها را اختصاص می دهد؛
  • رابطه افزایش خودارزشمندی درونی و افزاش درآمد؛
  • دوست داشتن بی قید و شرط خودت؛
  • برخورد دیگران با ما، بازتاب رفتار ما با خودمان است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مجتبی کاظمی» در این صفحه: 1
  1. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3359 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

    خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم

    روز 185

    درس‌هایی که از این فایل عالی یاد گرفتم و بایستی همواره مدنظر قرار داده و آویزه گوشم نمایم

    اینکه من لایقم، باارزشم و صرف اینکه من بعنوان انسان به این دنیا پا گذاشته‌ام این احساس لیاقت و ارزشمندی همراه من بوده و حال که لایق و ارزشمندم، پس باید از تمام نعمت‌هایی که خداوند بخاطر من خلق کرده بهره‌مند شوم

    این لیاقت کسب کردنی نیست چون بمحض تولد در وجود من قرار داده شده ولی من بمرور زمان و براساس بازخوردهایی که از اطرافیان و جامعه گرفته‌ام، روی آن را با گرد غبار بی‌لیاقتی پوشانده‌ام و به من القا شده که اگر فلان موفقیت و یا این مقدار ثروت و یا مدرک تحصیلی و یا اعتبار شغلی داشته باشم آنوقت لایق و ارزشمندم، در صورتیکه همانگونه که استاد در دوره احساس‌لیاقت می‌فرمایند لیاقت و ارزشمندی من کسب شدنی نیست، من لایقم فارغ از اینکه مدرکم چیست، رنگ پوستم چیست، چقدر ثروت دارم، چه موفقیت‌هایی کسب کرده‌ام و یا در چه خانواده‌ای متولد شده و بزرگ شده‌ام

    این احساس لیاقت و ارزشمندی یک شبه درون من کم‌رنگ نشده و در طول زمان کم‌کم رنگ باخته و همانطور هم یک شبه احیا نمی‌شود و باید آرام‌آرام بیاد بیاورم این احساس لیاقت که خداوند در وجود من قرار داده است.

    -تمام انسانها منحصربفرد هستند با ویژگی‌ها و توانایی‌های منحصربفرد و این زیبایی جهان است و همین تفاوت‌ها باعث می‌شود که دنیا به این زیبایی و تنوع باشد،

    چقدر زشت و بی‌روح می‌شد اگر همه انسانها مثلاً پزشک بودند و یا یک توانایی ثابت و یکسانی داشتند، یا همه تولید کننده بودند و یا همه مصرف‌کننده، همه فروشنده بودند یا همه خریدار، همه ریاضیدان بودند و یا همه هنرمند و نقاش و موسیقیدان

    پس وقتی بیشتر دقت کرده متوجه می‌شوم که همین تنوع در ویژگی و توانایی و سلایق انسانهاست که باعث شده انقدر تنوع مشاغل و تولیدات و صنایع وجود داشته باشد.

    پس با توجه به تفاوت‌های بالا من باید همانگونه که هستم و با همان ویژگی‌ها و علایق و سلایق و توانایی‌های که دارم خودم را دوست داشته باشم و بپذیرم، باخودم در صلح باشم و سعی کنم همین توانایی‌های که دارم را ارزشمند دانسته و بهبود ببخشم و از آن در جهت ساختن یک زندگی پربارتر استفاده کنم.

    اگر من خودم را با تمام ویژگی‌هایی که دارم بپذیرم و قبول داشته باشم در نتیجه اطرافیان نیز من را با تمام خصوصیاتم می‌پذیرند، زیرا برخورد دیگران با من، بازتاب رفتار من با خودم است، اگر من خودم را قبول داشته باشم و باخودم در صلح بوده و خودم را دوست داشته‌باشم مسلماً دیگران هم همینگونه با من رفتار خواهند کرد

    باید سعی در خودشناسی داشته باشم و مرتب خودم را بررسی کنم و دلیل رفتارهایم را بدانم و ببینم که از چه باورهای من نشات می‌گیرد، مهمترین وظیفه من خودشناسی و شناخت بیشتر خودم می‌باشد، ببینم من کی هستم؟ چی هستم؟ چه باورهایی دارم؟ چرا این رفتار از من سرزد؟ چرا فلان جا این عمل از من سرزد؟

    من همیشه باید پولساز باشم، میزان درآمد من هیچ ربطی نباید داشته باشد به میزان ساعت کاری من، اگر استاد توانسته است پس امکانپذیر است و می‌شود و وقتی که میدانم که شخصی توانسته است پس من هم شروع به فکر کردن می‌کنم و چون فکر می‌کنم آنرا باور می‌کنم و هدایت می‌شوم و راه آن را پیدا می‌کنم، من کمتر کارکردن و بیشتر نتیجه گرفتن و درآمد بیشتر داشتن را میخواهم.

    تمامی اعتبار این کامنت صرفاً متعلق بخداوند است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: