فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 16

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هانا تخمیری گفته:
    مدت عضویت: 3591 روز

    سلام.

    امروز که این نظر رو مینویسم در نقطه ای ایستادم که متاسفانه با حساب کردن روی قول یک نفر به شدت و فجاعت زمین خوردم،تا جایی که کل مسیر زندگیم عوض شده.هر چند این فایل رو بارها و بارها دیدم اما نتونستم 100٪ شرکم رو از بین ببرم و امروز متاسفانه عواقبش دامن گیرم شد.

    میخوام و میخوام که بر خدا و فقط بر خدا تکیه کنم که جبران مافات هر چه سریعتر برام رخ بده

    به امید تو خدای خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    محمدحسین زارع ده آبادی گفته:
    مدت عضویت: 3073 روز

    سلام

    من تازه عضو شدم و میخوام که تغییر کنم و زندگیمو خوب کنم

    الان زندگی مناسبی ندارم و اصلا حس خوبی ندارم

    وقتی عضو کانال شدم امیدوار شدم

    و به کمک خدا زندگیمو تغییر میدم و موفق میشم

    ممنون از آموزش هاتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    سجاد ولی الهی گفته:
    مدت عضویت: 3078 روز

    با سلام من میخواستم یکم درمورد خودم بهتون عرض کنم من شغلم نصب کاشی و سرامیکه روش کاری ما طوریه که ما کارتمونو به کاشی فروش میدیم آنها هم اگه از ما خوششون بیادکار میدن من با دوتا مغازه کار میکردم که یه دفع بدون که دلیلی داشته باشن یعنی نه کارم بد باشه ونه مشتری از دسته من ناراضی باشه ونه پورسانتشونو دیر داده باشم بی هیچ دلیلی کار ندادن تا یک روز رفتم پیشه یکیشون دیدم اصلا جواب سلام مو نداد بعدشم اصلا باهام حرف نزد منم خیلی ناراحت شدم از مغازش زدم بیرون تو میسر برگشت تو ماشین آهنگاهی گوشیم داشتم گوش میدادم که رفت رو یک آهنگی که سخنرانی بود که درمورد خدا بود وشرکی که از ما سر میزنه ومن اونجا بود که به شرکهایی که نسبت بخدا داشتم پی بردم و انقلابی در من بوجود اومد من قبلا همیشه میترسیدم که کوچیکترین کاری انجام ندم که کاشی فروش از من ناراحت باشه مجبور بودم مشتری هرچی بهونه بگیره بسازش برقصم که به اون نگه .خلاصه من فهمیدم فقط خدا منبع رزق و خوشبختیه .همون لحظه تصمیم گرفتم هر روز این فایل و گوش بدم چون یه دوسالی بود نماز نمیخوندم تصمیم گرفتم بجای نماز اینکارو انجام بدم واز اون روز من زندگیم تغییر کرد به خود خدا قسم این سه ماه یک طرف کل زندگیم یک طرف هیچ وقت اینقد از زندگی راضی نبود اینقد حس وحالم خوب نبود اینقد اعتماد بنفسم بالا نبوده حالا بازم نمازمو شروع کردم من حالا بهتر اون موقع میدونم دارم بکی سجده میکنم .اونچیزی که از زندگی باید بدست بیارم و بدست آوردم .من خدا رو پیدا کردم و اگر تا آخر عمرمم چیزی یاد نگیرم همین منو بسه.حالا باورام تغییر کرده هدفهایی بزگی تارم که یکی یکی دارم بهش میرسم لصفا این متن و به شخص آقا ی عباسمنش بدید که بخونه من میخوام بهش بگم شیر مادرت حلالت خیلی ازت ممنونم امدوارم همیشه باهم دراین مدار باهم باشیم خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  4. -
    مهدی نوری گفته:
    مدت عضویت: 3391 روز

    به نام پروردگاری که همین نزدیکیست ، پروردگاری که از رگ گردن به من نزدیکتر است ، پروردگاری که از روح خودش در وجودم دمیده است و به من جان داده است ، پروردگار قدرتمند و مهربان ، پروردگار وهاب رزاق و ثروت آفرینم

    پروردگارا سپاسگزارم ، سپاسگزارم ، سپاسگزارم +که همواره بامنی ، مرا هدایت می کنی و ازمن حمایت میکنی

    سلام

    سلامی دوباره خدمت همفرکانسی های عزیزم

    خیلی خوشحالم و خداوند مهربانم را هزارن مرتبه شکر می کنم که به من این فرصت را داد تا نظر خودم را در مورد این فایل بگزارم

    حقیقتا الان که فکر می کنم میبینم بله من قبلا خیلی شرک می ورزیدم اگرجه سنم کم بود ولی اینکار را کردم اکثرا ناخوداگاه اما بعد ها که با سایت استاد آشنا شدم دیگه اینکارا نکردم

    در مورد حساب کردن بر روی دیگران من هم این کار را کردم ولی با صورت خوردم زمین!!

    الان که می بینم دلیل اصبی آن هم باور های فقیرانه پدرم نسبت به خدا بود به من سرایت کرده بود ولی خدا را شکر الان خیلی بهتر شده ام و هر روز دارم بر روی باور های درستم کار می کنم تا بهتر شود

    خدایا عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    احمدرضا هودرجی گفته:
    مدت عضویت: 3621 روز

    استاد عزیز برادر گرامی دوست مهربانم …………سلام

    من با این فایل با استاد آشنا شدم اگر کسی خدا را واقعا درک کند خدا او را به بهترین مسیر هدایت می کند.

    یاران وهمراهان عزیز چه زیباست با خدا بودن

    شوق پرواز باید داشت تا پرید از این قفس

    آشتی کرد با خدای خود

    سبک بال و عاشق در کنارش نشست و تماشا کرد

    عشق را

    آرامش را

    سلامتی را ، بودن را ، درک کردن را ، و همه نعمت هایش را

    :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

    بخوان ما را ، منم پروردگارت

    خالقت از ذره ای ناچیز

    صدایم کن مرا آموزگار قادر خود را

    قلم را ،علم را ، من هدیه ات کردم

    بخوان ما را ، منم معشوق زیبایت

    منم نزدیک تر از تو به تو

    اینک صدایم کن ، رها کن غیر مارا ، سوی ما باز آ

    منم پروردگار پاک بی همتا

    منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست می دارم

    تو بگشا گوش دل

    پرور دگارت با تو می گوید

    تو را در بی کران دنیای تنها یان

    رهایت من نخواهم کرد

    بساط روزی خود را به من بسپار

    رها کن غصه یک لقمه نان و آب فردا را

    تو راه بندگی طی کن

    عزیزا ، من خدایی خوب می دانم

    تو دعوت کن مرا بر خود به اشکی ، یا خدایی ، میهمانم کن

    که من چشمان اشک آلوده ات را دوست می دارم

    طلب کن خالق خود را

    بجو ما را

    تو خواهی یافت

    که عاشق می شوی بر ما

    که وصل عاشق و معشوق هم

    آهسته می گویم ، خدایی عالمی دارد

    قسم بر عاشقان پاک با ایمان

    قسم بر اسبهای خسته در میدان

    تو را در بهترین اوقات آوردم

    قسم بر عصر روشن

    تکیه کن بر من

    قسم بر روز هنگامی که عالم را بگیرد نور

    قسم بر اختران روشن اما دور

    رهایت من نخواهم کرد

    بخوان ما را

    که می گوید که تو خواندن نمی دانی؟

    تو بگشا لب

    تو غیر از ما خدای دیگری داری؟

    رها کن غیر ما را

    آشتی کن با خدای خود

    تو غیر از ما چه می جویی؟

    تو با هر کس به جز با ما چه می گویی؟

    و تو بی من چه داری؟هیچ

    بگو با ما چه کم داری عزیزم،هیچ

    هزاران کهکشان و کوه و دریا را

    و خورشید وگیاه و نور و هستی را

    برای جلوه خود آفریدم من

    ولی وقتی تو را من آفریدم

    بر خو دم احسنت می گفتم

    تویی زیباتر از خورشید زیبایم

    تویی والاترین مهمان دنیایم

    که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت

    تو ای محبوب تر مهمان دنیایم

    نمی خوانی چرا ما را

    مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد؟

    هزاران توبه ات را گر چه بشکستی

    ببینم من تو را از درگهم راندم؟

    اگر در روزگار سختیت خواندی مرا

    اما به روز شا دیت یک لحظه هم یادم نمی کردی

    به رویت بنده من ، هیچ آوردم؟

    که می ترساندت از من؟رها کن آن خدای دور

    آن نا مهربان معبود

    آن مخلوق خود را

    این منم پرور دگار مهربانت ، خالقت

    اینک صدایم کن مرا ، با قطره اشکی

    به پیش آور دو دست خالی خود را

    با زبان بسته ات کاری ندارم

    لیک غوغای دل شکسته ات را من شنیدم

    غریب این زمین خاکیم …..(این جمله اشکامو در آورد)

    آیا عزیزم حاجتی داری؟

    توای از ما

    کنون برگشته ای ، اما

    کلام آشتی را تو نمیدانی؟

    ببینم چشم های خیست آیا،گفته ای دارند؟

    بخوان ما را

    بگردان قبله ات را سوی ما

    اینک وضویی کن ، خجالت می کشی از من

    بگو، جز من ، کس دیگر نمی فهمد

    به نجوایی صدایم کن

    بدان آغوش من باز است

    برای درک آغوشم

    شروع کن ، یک قدم با تو

    تمام گام های مانده اش ،با من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      مرضیه فریدونی گفته:
      مدت عضویت: 2121 روز

      سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و مایک عزیز و همه دوستان هم فرکانسی

      واقعا سایت استاد عباسمنش به تنهایی دنیایی اطلاعات مفید ،دنیایی آرامش و دنیایی زیبایی و درس زندگیست خدایا سپاسگزارم که مرا بیدار کردی و روی خوش و دوست داشتنی وزیبای جهانت را به من نمایاندی خدایا به خاطر وجود بنده های خوب و لایقت از تو سپاسگزارم به خاطر حضورت در جای جای زندگی ام از تو سپاسگزارم و از تو میخواهم همیشه من و تمامی بندگانت را هدایت حمایت و حفاظت کنی

      محبوب نازنینم مهربان خدای خوبم از تو میخواهم که مرا بخاطر زمانهای غفلتم ببخشی و از مسیری که به آن هدایتم کردی دور نکنی

      برای استاد و خانواده محترمشون و همه دوستان عزیز این سایت آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    با باورام رویا میسازم گفته:
    مدت عضویت: 3146 روز

    سلام خدمت شما دوستان و استاد عزیز و ثروتمندم از هر لحاظ

    امیدوارم هرجاهستید همواره بهترینها باشه براتون من هنوز نشنیدم این فایلو اما از تجربه اقای کامران فر مطلبی دستگیرم شد که لازم دونستم بیام و بگم یادمه تازه دیپلم گرفته بودم وبه سرم زده بود برم نظام سال اول که با اشتباه خودم قبول نشدم اما برا سال دوم اتفاقی افااد که بعد اینکه نتونستم برم سپاه برا شخصی داستم کارگری میکردم روبروش یه انسان متشخص که جای پدربزرگم بودن مساله رو مطرح کردم وگفت اتفاقا دامادم تو ارتش سرهنگ تمام ومن بهش میگم برات کاری بکنه منم خوشحال شدم که دیگه درست میشه من اونموقع ها بیشتر نماز میخوندم وچون مجردم بودم تمام وقتم مسجد وبسیج بود بااون حال گفتم کنکور شرکت نمیکنم چون زمان نهایی شدن دقیقا همزمان با کنکور بود و حاجی بهم گفته بود مطمئن باش تمومه کار دیگه نیاز نیست درس بخونی اما غافل از اینکه کار رو باید خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه وچون به خدا نسپرده بودم جواب منفی بهم دادن مبنی بر اینکه رشته شما رو قبول نکردن بگم که رشته ام کشاورزی بود گذشت وسال دیگه هم دوباره این اشتباه رو تکرار کردم وبه همسایه سپردم که زمان ثبت نام کنکور رو که اعلام میکنن بهم خبر بده تا دفترچشو بگیرم و پر کنم چون من کار میکردم وقتشو نداشتم گفت باشه اما زمانی فهمیدم که کار از کار گذشته بود وقتی داشتم نماز مغرب و عشا رو به جماعت میخوندم معلمم که رابطه خوبی باهاش داشتم تو مسجد بود که همونجا بهم گفت ثبت نام کردی گفتم نه مگه پخش شده گفت اره چند روز بر شاید تمدید شده باشه که نشده بود و من دوباره جا موندم وخیلی اونموقع از دست همسایمون نارحت که چرا خبر ندادی واز این حرفا الان که اینارو مینویسم یاد فیلم حضرت یوسف افتادم که برا آزادیش فقط اشاره ای کرد به شخص ازاد شونده که مرا هم پیش عزیز مصر یاد کن که باعث شد مدت ماندگاریش تو زندان بیشترم بشه به هر حال سال دیگه تصمیم گرفتم برم سربازی وتو نهضت سواد آموزی خدمت کنم که گفتن باید برگ سبزتو بیاری برامون که کاراتو انجام بدیم آوردم اما از شانس من چون دو سال درس نخونده بودم بهم اضافه خدمت خورده بود و قبول نکردن وگفتن باید بدون اضافه خدمت باشی که رفتم پیگیرش که درست کنم تو همین حین من دوستمو معرفی کردم بره اونجا که به لطف خدا کارش درست شد وهمیشه ازم تشکر میکنه چون الان دیگه شده استخدام نهضت سواد آموزی به هر حال پیگیریم باعث شد که بیشتر وخالصانه از خدا بخوام که اگه میشه کاری کنه که اضافه خدمتم پاک شه شاید باورتون نشه 2تا برگه سبز داشتم که تو 2مرحله بهم دادن که هر دوش اضاف داشت اما یه روز رفتم دوباره پیگیرش شدم که تو اوج شلوغی سازمان نمیدونم چی شد فقط وقتی برگ سبز جدیدو گرفتم چشم خورد به اینکه اضافم پاک شده بود اصلا تو پوست خودم نمیگنجیدم وقتی رفتم نهضت سواد آموزی گفتن که دیر شده و دیگه پذیرش نداریم به هر حال رفتم خدمت وچقدم خوب شد چون اگه اضافه خدمت داشتم بهم کسری خدمت نمیدادن واینو به فال نیک گرفتم راستی اینم بگم که تو آموزشی دوست داداشم که منم باهاش سلام احوال داشتم گفت دوست داری بری دانشگاه که من برات فرم بگیرم و کاراشو بکنم که گفتم اره حتما انجام بده که همونموقع من با شرایط خدمت تونستم قبولی دانشگاهمم بگیرم ببخشید که خیلی طولانی شد امیدوارم بهتون تونسته باشه کمکی کنه شاد باشید و ثروتمند در پناه ایزد منان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  7. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3564 روز

    استاد منم مثل شما تو دوره دانشگاه با همه استادام دوست شدم البته بگم بابیشتر افرادی که تو دانشگاه مسئول هستن هم دوست شدم

    فقط به خاطر اینکه فکر میکردم اونا میتونن کاری کنن که معدلم بشه 18 خدایا منو ببخش که به خاطر چند نمره چه کارهای که نکردم ?چند دقیقه پیش رفتم سایت دانشگاه چک کردم دیدم تاریخ تحلیلی زده 10 بعد از تمامی دوستام سوال کردم گفتن نمره 17 اوردن بعد اعصابم خورد شد گفتم خدایا چرا این اتفاق برای من فقط رخ داد که یک لحظه اسم این فایل اومد تو ذهنم فهمیدم که چه گناهی بزرگی مرتکب شدم

    خدایا ببخش منو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    13161316 گفته:
    مدت عضویت: 3101 روز

    سلام دوستان من هم چند وقت پیش وقتی به خدا توکل کردم ورقم برگشت. علتشو امروز با گوش دادن این فایل فهمیدم و از خداوند سپاسگزارم.

    این داستان مال یک سال پیشه ، من در رشته ورزشی شنا فعالیت میکردم و منبع درآمدم هم از کافی نت بود. یک روز یک ایده ای به ذهن من رسید و اومدم اون ایده رو اجرایی کردم،کلی براش وقت گذاشتم و این ایده ترکیبی از مهارتم تو شنا و مهارتم تو کامپیوتر بود. ابتدا با یک وبلاگ شروع کردم ، خیلی پیشرفت کردم بعد چند ماه، همون موقع ها دنبال دوره های مربی گری حرفه ای بودم.با بهترین و معتبر ترین استاد در این زمینه تو شهرمون آشنا شدم. این فرد به قول خودمون خیلی خرش میرفت حتی توی دانشگاه هم مدیر گروهمون بود و هر روز از شبکه استانی تلویزیون نشونش میداد و کلی مقام های قهرمانی جهانی داشت.خلاصه من رو خیلی جذب کرد و چون میدید ک چقد هم نسبت به بقیه جای پیشرفت دارم بیشتر بهم بها میداد. وقتی متوجه شد همچین وبلاگی دارم و اینقد بازدیدش زیاده کلی بهم وعده داد که برام توش تبلیغات بکن من میبرمت مسابقات ، من تمام دوره ها مو برات برگزار میکنم خصوصی ، و مدرکتو که گرفتی تورو همه کاره شرکتم میکنم و …. خلاصه عاغا من پنج شیش ماه چشمم به این آقا بود که دیگه آینده ام و موفقیتم تو دست اونه ، خیلی خرج کردم براش ، روزی 5-6 ساعت وقت میذاشتم ، تو سایت های خارجی مطلب میگرفتم ، ترجمه میکردم ، طراحی های زیبا ، تبلیغاته عالی… و همش امیدم به اون بود … امیدم به اون بود نه به خدا… اونقد پیشرفت کردم که مجبور شدم وبلاگو تبدیل به یه سایت کنم، یه سایت جدید زدم که در عرض 5 ماه ارزشش در حدود 30 میلیون تومن میشد. اما وقتی به خودم اومدم دیدم چند ماه گذشته و من فقط و فقط دارم رایگان برای یک نفر بازاریابی میکنم هرچی ثبت نام میکردن کاربرا تو سایت من میفرستادم سمت اون آقا و پیش خودم میگفتم خب ایندم پیششه … وقتی دیدم هیچ دوره ای رو برام برگزار نکرده ، چند بار بهش گفتم وقتی دیدم فقط داره ازم استفاده میکنه و ازش قطع امید کردم دیگه کاری به کارش نداشتم. تبلیغاتشو از سایتم برداشتم. هیچ خبری نشد . تا چند ماه. چند روز بعد از تعطیلات عید از پلیس فتا زنگ زدن ف گفتن این سایت به اسم کیه . گفتم خب مال خودمه ینی چی مال کیه.گفتن خب حالا باشه . منم به کارم ادامه دادم. یه روز یه حکم دادگاه اومد.دیدم استادی ک اینهمه براش کار کردم، اونم رایگان شکایتمو کرده.اونم برا چی ؟ سرقت اطلاعات . خندم گرفته بود. چون کارای اینترنتی جا نیوفتاده هنوز ، تو فامیل همه فک میکردن دزدی کردم یا سرقت یا کلاهبرداری، چند ماه و شاید حتی همین الان هم خیلیا با این دیدگاه نگام میکنن.حکم دادگاه بعد از 3 ماه ثابت شد که الکی شکایت کرده و هیچ حقی بهش ندادن،فقط ادعا میکرد که باید سایتو به من بدی. متاسفانه فقط چون مجوز نداشتم خودم دادگاه گف ک نباید سایت میزدی.و این جنبه عمومی داره و ربطی به این اقا نداره. منم سایتو بستم.

    *

    تا چند وقت خانواده اذیت میکردن بزور میشستم رو لپ تاپ ، چون بد بین شده بودن. بعد از اون برادرام گیر داده بودن ک بیا ما پشتیبانیت میکنیم بیا یه سایت دیگه فروش فایل بزن. من قبول نمیکردم ، حتی به برادرام هم بد بین شده بودم و اعتماد نداشتم. خلاصه راضیم کردن. 1 ماه روزی 6 ( بجز ساعتایی ک کافی نت بودم) طراحی سایتو انجام میدادم. وقتی تموم شد و یک هفته شروع کردم به فایل گذاشتن. خب خیلی شوق داشتم ، اما اونا با حرفاشون دلسردم میکردن، من میدونستم جواب میده ، اما اونا انتظار داشتن بدون هیچ خرجی یهو بیوفتن تو درامد . یه جورایی فقط میخواستن تو زمان درامده سایت شریک باشن . ه اینا هم عهد شکستن ، هرچی تلاش کردم برا طراحیش ، پشتمو خالی کردن و اصلا خبری از پشتیبانی (مالی،روانی و …) نبود.

    ——-

    یک روز خیلی بغض کردم.قسم خوردم که دیگه به کمک کسی چشم نداشته باشم. و فقط خودم باشمو خودم

    ——

    یه سایت دیگه طراحی کردم.این شد 3 بار . اخه میدیدم که بقیه دارن پول درمیارن از این راه.و ایمان داشتم به ایده هام. تا چند ماه کار کردم اما هیچ درامدی نداشتم . و یه باور اشتباه هم هر روز تو دلم قوی تر و قوی تر میشد ، این باور که اخه کی از اینترنت پول درمیاره … اینکه بابا معتاده اینترنت شدی …. دیگه داشتم نا امید میشدم. اومدم گفتم خدایا من 20 درصد از کل درامد سایتو میدم به کودکان سرطانی… این باور رو داشتم که خدا همچین پولایی رو خودش چند برابر میکنه میفرسته برام. حتی وقتایی ک درامد نداشتم بازم از جیب خودم کمک میکردم به موسسه محک .

    خونواده ام فهمیده بودن و همش مسخرم میکردن و میگفتن چرا تو که درامد نداری میدی ب کودکان سرطانی، ضمناً من اصلا ادم مذهبی نیستم . فقط ایمان داشتن که این پولا برمیگردن.

    بالاخره نشانه خداوند پدیدار شد

    یک روز مثل همیشه کافی نت بودم( اینم بگم که من فقط اونجا کار میکردم و مال خودم نبود) یه بچه اومد گف فلان کارو برام انجام بده ، خیلییییییییی دردسر داشت و حوصله نداشتم ، گفتم انجام نمیدم نمیتونم و این حرفا …. شاید چون میدونستم کارش اذیت میکنه و پول هم توش نیست نهایتا هزار تومن یا دوتمن، رفت یه جای دیگه ، باز برگشت گفت انجام نداده. به خدا فردا معلم صفر میذاره برام و دیگه چیزی نمونده بود گریه کنه .(دانش آموز نهم بود) .

    یه چیزی تو دلم گفت پسر خدایش ببین چقد سنگ دلی ، چطور دلت میاد بچه اینجوری به التماس کنه ، همش به فکر پولی نامرد ؟! یه لبخند زدمو گفتم باشه خدا بکشد بیا تا برات انجامش بدم. فقط تو سه چهار دقیقه انجامش دادم و دو تومن ازش گرفتم.

    خیلی ازم تشکر کرد و از خوشحالی داشت بال درمیوورد. فرداش کلی از دوستاشو اوورد برا همون تحقیق.

    معجزه رخ میدهد *

    همون لحظه یه فکری به ذهنم رسید ، گفتم وقتی تو این منطقه به این کوچیکی سه چهار تا دانش آموز ازم میخوان همیچین فایلی رو بذا بذارمش تو سایتم چارتا دانش آموز استفاده کنن ( اینم بدونید اصلا دانش آموزا راست کار سایت من نبودن)

    فایلو گذاشتم به قیمت هزارو نهصد تومن.

    به یک باره همون روز صد ها بار خریداری شد.

    و روزهای بعدی بیشر…. بیشتر و بیشتر ….

    فایلی که من فق چند دقیقه روش وقت گذاشته بودم. …. در حدود 2 میلیون تومن به فروش رسید. و هر روز الان هم حتی به فروش میرسه .

    این نشونه به من گفت که برو تو کار دانش آموزا….. و همین کارو کردم و به یه درآمد ثابت رسیدم. تو سایت دیوار اگهی دادم که هرکی میتونه بیاد فایلشو بفروشه ، ده ها نفر ثبت نام کردن و الان هم فعالن و برا خودشون درامد دارن.

    اما باز هم امید به غیر از خدا من رو به سقوط نزدیک کرد *

    دوستان سایت من به شدت افزایش رتبه پیدا کرد و قیمتش رفت بالا تو این مدت

    اما همون روزا تو کافی نت بودم ، یکی از کاندیدای شورای شهر اومد کافی نت به کاری براش انجام بدم…. گفت که اینجا برات کمه ، حق تو بیشتر ازایناس تو باید پیش خودم باشی و این حرفا…. هر چند روز یه بار میومد و به من وعده ی اداره کردن یه دفتر خدمات الکترونیک قضایی رو میداد. میگفت مجوزشو گرفتم همین روزا منتظرم باش که برات یه کاری کنم . منم خوشحال که اره حتما رای میاره دستمو یه جایی بند میکنه .

    – همون روزا یه اشنایی هم داشتیم که کسب و کارش بد جوری گرفته بود تو همین ضمینه ها گفتم شاید به دردش بخورم رفتم رزومه ام رو بهش دادم .

    ه خدایا الانن میفهمم …. الان میفهمم…. یادم میاد گفتم آقای فلانی امیدم به شماست ….

    خدا شاهده به یک باره رتبه ی سایتم 4 هزار رتبه افت کرد. بدون هیچ گونه تغییراتی تو سایت . بدون هیچ گونه عوامل دیگه . اصلا مونده بودم خودم . میگفتم خدایا همه چیز که روبراهه ، بچه ها هم ک دارن رو سایت کار میکنن ، ینی چی آخه .

    دیگه همون روند عادی خودشو داشت سایتم و درامد عادی… هیچ پیشرفت یا پسرفتی نداشتم دیگه ….

    تا اینکه…

    نشانه ای دیگه از این خدای مهربونم

    یه روز تو اوج شلوغیای کافی نت و سایت که حتی نمیرسیدم جواب پیام و تلفنامم بدم یه نفر تو تلگرام پیام داد. باور کنید نمیدونم چی شد جواب دادم. عاغا فلان فایلو دارید؟؟ شمارتو از تو سایت ورداشتم. نمونه سوال میخواست . من نداشتم . گفتم نه . ما فقط تحقیق داریم. گفت فردا امتحان دارم نمیتونم پیدا کنم. خواستم بگم خب کار ما نیست ما نداریم.

    با خودم گفتم عه پسر باز سنگ دل شدی؟! گناه داره فردا امتحان داره راهنماییش کن.

    یه سایت بهش معرفی کردم که نمونه سوال داشت . کلی تشکر کرد گف نمیدونم چطور ازت تشکر کنم و این حرفا گف شماره کارتتو بفرس برات یه مبلغی بفرستم . گفتم نه بابا من ک کاری نکردم.

    خدافظی کردیم. فقط آخرش گفت بزرگترین هدیه ای که میتونم بهت رو بهت میدم.

    گفتم مرسی ، چه هدیه ای ؟ گفت تو اینترنت سرچ کن گروه تحقیقاتی عباس منش….

    گفتم چشم . حتما . مرسی خدافظ

    —–

    چند تا فایل رایگان دانلود کردم. خیلی روم تاثیر داشت… یکی… دوتا …. سه تا….. حدود ده تا رو دانلود کردم و گوش میدادم.

    همون موقع بود که انگار تحولی تو وجودم شکل گرفت … گفتم خدایا …. ببخشم …. من یک بار چشمم به یاریه استادم بود.شکست خوردم…. بار دوم چشمم به یاری برادرام بود بازم شکست خوردم….. یه مدت گفتم خدایا خودت …. چقد پیشرفت کردم…. تو چند ماه چند نفر رو به درامد رسوندم….. و باز الان برای بار سوم چشمم دنبال دست یه کاندیدای شورای شهره و یه آقای دیگه ببین چقد افت کردم….. همون موقع دیگه چشم از امید به بقیه برداشتم . گفتم خدایا فقط خودت همین

    باز هم معجزه بدون هیچ گونه تلاش و کوشش دارم پیشرفت میکنم

    دوستان خدا رو شاهد میگیرم که فقط یک هفته است که تلویزیون کلا نمیبینم . با همه دوستام قطع ارتباط کردم ، و فقط و فقط شب و روز فایلای استاد تو گوشمه و باور کردم که پیشرفت میکنم ، و ثروتمند میشم. و فقط به ماشین و درامدی که میخوام فک میکنم.بدون اینکه هیچ تغییری تو سایت بدم.هیچ فعالیت جدیدی ارائه بدم یا هر تلاشی دیگه .

    همین دو روز پیش مثل همیشه رتبه ی سایتمو چک کردم. تا چند دقیقه همینجوری موندم…… چی؟!!!! 8000 رتبه بالا اومد ؟!!!!

    (( دوستانی که با این چیزا سرو کار دارن میدونن برای همچین ارتقای رتبه ای تو اون رنج رتبه که رقابت هم شدید هست ، حد اقل باید 5 میلیون تومن تبلیغات کرد ، یا حد اقل 2000 مطلب ناب منتشر کرد. )) اما من بخدا هیچ کاری نکردم. فقط و فقط به پیشرفتم ایمان داشتم و دارم . و هر روز به خدایی که این همه استاد به زیبایی ازش تعریف میکنه ایمان میارم.

    در حال حاضر هم یه فایل از قانون افرینش خریدم و دارم خودمو برا بعدیاش آماده میکنم. دوستان…. اگه بتونید تو خواب هم هندزفری تو گوشتون باشه و قانونارو مرور کنید خیلی زود تر نتیجه میگیرید.

    خیلی از خدا سپاس گزارم بابت این دنیای قانون مندش …. من تلاشمو میکنم…. امیدم فقط به خداست …. و هر روز وقت میذارم و رو قانونا و باور هام کار میکنم. و مطمعنم چند ماه دیگه میام همینجا براتون مینویسم چطور هینوندایی ک دوس دارم رو خریدم . خیلی دیگه از خواسته های که هر روز فرکانسو برا جهان و خدای مهربانم میفرستم.

    مرسی از وقتی ک گذاشتین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 716 رای:
    • -
      مینا زیبا گفته:
      مدت عضویت: 3195 روز

      سلام جناب کامران فر عزیز.

      داستان زندگی شما رو خوندم و باید بگم به من بسیار انگیزه بخشید.

      براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.

      اگه این داستان رو در بخش یک کتاب از الگوی موفقیت می زاشتید یقینا جزء برنده های اون بخش بودید چرا که داستان شما براساس ایمان وتوکل به خدا بود که مهم ترین اصل در هر حوضه ای از زندگی هست.

      حال من به شما پیشنهاد می دم که این داستان رو در بخش یک کتاب از الگوی موفقیت به اشتراک بزارید چرا که دوستان زیادی هستند که هرروز به اون قسمت میرن و داستان موفقیت هریک از اعضای این وب سایت رو میخونن و اگه داستان شما رو بخونن یقینا ایمان این افراد به قانون مثل بنده زیاد وزیادتر میشه.

      از گروه تحقیقاتی عباس منش هم خواهشمندم که این داستان رو در صفحه ی تلگرامی خودشون قرار بدن چون بسیار انگیزه بخش و زیبا بود.

      شاد وپیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
    • -
      حمید رضا گفته:
      مدت عضویت: 3600 روز

      دوست عزیزم آقای کامرانی فر

      متشکرم ازتون بابت وقتی که گذاشتید و این واقعیت بسیار زیبا و تاثیرگذار از زندگیتون رو برامون نوشتید، اینقدر به این موضوع در زندگیم یقین داشتم و دارم که کل زندگیم با این مطلب از جلوی چشمام گذشت و اشک ازشون سرازیر شد.

      بهترینها رو براتون آرزو دارم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        مرضیه فریدونی گفته:
        مدت عضویت: 2121 روز

        سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و مایک عزیز و همه دوستان هم فرکانسی

        واقعا سایت استاد عباسمنش به تنهایی دنیایی اطلاعات مفید ،دنیایی آرامش و دنیایی زیبایی و درس زندگیست خدایا سپاسگزارم که مرا بیدار کردی و روی خوش و دوست داشتنی وزیبای جهانت را به من نمایاندی خدایا به خاطر وجود بنده های خوب و لایقت از تو سپاسگزارم به خاطر حضورت در جای جای زندگی ام از تو سپاسگزارم و از تو میخواهم همیشه من و تمامی بندگانت را هدایت حمایت و حفاظت کنی

        محبوب نازنینم مهربان خدای خوبم از تو میخواهم که مرا بخاطر زمانهای غفلتم ببخشی و از مسیری که به آن هدایتم کردی دور نکنی

        برای استاد و خانواده محترمشون و همه دوستان عزیز این سایت آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت دارم ء

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3816 روز

      سلام کامران جان

      از خواندن و اینکه چطور با تغییر باورهاو فرکانس های هر لحظه و کانون توجه ات، خیلی خوشحال شدم

      دو سالی از این موضوع گذشته و مطمئنم الان بیشتر از همیشه در سلامتی هستی، سلامتی جسمانی و قطعا بدن ورزیده ای داری” شنا ”

      اسم شنا را آوردی، امروز که سانس خانماست ولی فردا سعی میکنم برم. عاشق زیر آبیم نفس بگیرم … ( خنده )

      خداروشکر

      امیدوارم که هر روز موفق تر، ثروتمند تر و عزیزتر از همییشه باشی.

      خیلی دوست دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مریم غدیری گفته:
      مدت عضویت: 3757 روز

      چقدر خوب، شما دی ماه ۹۵ این مطلب را نوشته اید اما انرژیش خیلی زیاده و من را به وجد آورد ٫ چه قشنگ خدا بهتون یادآوری کرده ، عالی نوشته اید، پر روزی باشید٫ کاش باز هم از نتیجه ی روی خدا حساب کردن هایتان بنویسید٫ ممنون٫

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      هانیه گفته:
      مدت عضویت: 2228 روز

      وای دوست خوبم چقد با داستان زندگیتون اشک‌ریختم از اینکه خداااااا چقد بهمون فرصت میده چقد بهمون وقت میده تا چیزی که بایدو یاد بگیرییییم واقعا خیلی خوشحالم از پیشرفتتون خدارو هزاران مرتبه شککر بابت اینکه پیشرفت کردین و بزرگترین نعمت زندگی تک‌تک ماها اینکه خداییی داریم‌که هر لحظه هدایتمون میکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ازاده ازاد گفته:
      مدت عضویت: 2058 روز

      بسیارتاثیرگذار بود سرگذشتتون و نتیجه ی توکل به خدا یا غیرخدا….براتون ارزوی موفقیت و توکل دایمی به خدا رو دارم.راجب شنا…من هم علاقه ی زیادی به شنا دارم ولی متاسفانه هنوز مربی یا سایت خوب در این زمینه پیدا نکردم.شما سایتی دارین در این زمینه؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نرگس پرورش گفته:
      مدت عضویت: 2199 روز

      سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸

      سپاسگزارم برای شرح کامل مسیر درونی ای که طی کردید و نتایجی که به واسطه ی باورها تون براتون رقم خورده.🌼

      خدا رو شکر می کنم که این آگاهی رو دریافت کردید و خداوند اینقدر زیبا شما رو به راه راست هدایت کرد. 🙏🌼

      امیدوارم تا الان از توحید و اجرای قوانین در زندگی تون کلی نتیجه گرفته باشید. 🙏

      دوستتان دارم ❤️

      خداوند عاشق شماست ❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مـــریـم گفته:
      مدت عضویت: 2201 روز

      اقا ارمان عزیز تبریک میگم بهتون ، ان شالله که به یاری خدا هر روز خوشحال باشید و بهترینا رو جذب کنید.

      فقط یه سوال !! گفتین که هنگام خواب هم هندزفری گوشتون باشه و فایلای استاد و گوش بدین! یعنی هنگامی که خواب هستیم ؟؟؟؟؟! چطوری نتیجه میگیریم تو خواب؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مرضیه خوانین زاده گفته:
      مدت عضویت: 2002 روز

      سلام دوست عزیز

      الان ۲۵خرداد۹۹ هست و من فایل شمارو خوندم …خیلی عالی بود و من واقعا احساساتی شدم و اشک ریختم …من تازه شروع کردم و فایل های آفرینش استاد رو به همراه همسرم گوش میدم

      از شما ممنونم برای نوشتن این متن و از خدای خوبم سپاسگذارم که منو با استاد عباسمنش آشنا کرد.من الان میدونم که چه اتفاقی داره میفته و مطمئم که با تکیه بر قانون آفرینش و انجام دستورات خداوند مهربان و روزی ده به تمام خواسته هام میرسم.

      خدایا شکرت برای آفرینش من و قانون زیبای آفرینش.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      امید رضا گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      سلام دوست عزیزم

      ازت سپاسگزارم بار دیگر خداوند با قلمت چشمانم را بینا کرد و باید بهت بگم که دوست خوبم با عمق وجود ازت تشکر میکنم

      وقتی داشتم کامنتت رو میخوندم اشک هام سرازیر شد و اینقدر بغضدکردم که دیگه نتونستم ادامه کامنتت رو بخونم، کلی با خدای خودم راز و نیاز کردم و سپاسگزاری کردم که هدایتم کرد سبک شدم و اومدم ادامه کامنتت رو خوندم

      واقعا درس داد داستان زندگیت به من انشاالله که خدا خیرت بده دوست خوبم

      تا الان فکر میکردم دارم روی خدا حساب میکنم و در عمل جور دیگه ای بود،درعمل به دنبال فالور و جلب توجه مشتری و اینجور چیزا بودم

      خدایا شکرت که هدایتم کردی

      آرزوی بهترین ها رو برات دارم دوست خوبم

      انشاالله همیشه همفرکانس با خدای یکتا باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مهدیه وهبی گفته:
      مدت عضویت: 1802 روز

      سلام دوست عزیز

      مطلبت بسیار عالی و انگیزه بخش بود

      با اینکه حدود ۴ سال از تاریخ مطلبت میگذره ولی چون با انرژی ِ درونت نوشتی اینقدر انرژی اش ماندگار شده و تاثیرش همیشگی است برای هر دلی که آماده دریافت این آگاهی هاست

      ازت ممنونم که نوشتی و ردپا از خودت بجا گذاشتی

      ازت ممنونم که انرژی های خوب و آگاهی های نابت را با ما هم شریک شدی

      در پناه الله یکتا همیشه سلامت و شاد و سعادتمند باشی

      خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حسنا کوثریان گفته:
      مدت عضویت: 1752 روز

      سلام

      خیلی جالب بود

      ی داستانی ام زندگی من داره که البته فرصت بشه تو بخش دفتر خاطراتم می نویسم و اون اینکه تو ی برهه ای از زندگیم وقتی شغل ام رو تغییر میدادم نگرانی خاصی نداشتم همیشه امید داشتم ک بهتر میشه و واقعااا میشد

      من از کودکی خیلی با خدا صحبت میکردم و تقریبا رابطه ام خوبه باهاش البته مسائل شرک چیزیه ک تو زندگی هممون بوده و هنوزم گاهی اوقات هست ولی این داستانی ک نوشتین رو دقیقا درک میکنم چون زمانی که جای دومی ک کار میکردم بسته شد برای همیشه و عملا همه بیکار شده بودن و نگران بودن، من امیدی داشتم ک هیچ یک از همکارانم نداشت و خیلی جالب بود من بعد از ۳ روز کار پیدا کردم با شرایط خیلی خیلی بهتر از قبل

      هنوزم همه میگن چه شانسی داشتی ی کار اینقدر خوب پیدا کردی!گفتم شماها نگران بودین که حالا که بیکار شدیم چی میشه! اما من نه !

      ی جورایی بیخیال بودم ،میگفتم خدا اینقدر دوستم داره که به نفع ام میشه اینجا بسته شد حتما خیره همیشه ۹۹% اوقات اینجوری فکر کردم تو زندگی جوابشم گرفتم

      با اینکه کار پر درامدی بود کار قبلیم و به جای اینکه ناراحت باشم خوشحالم بودم ک تغییر داره تو زندگیم اتفاق می افته جای جدید دوستان و همکاران جدید و حس ام در کل خوب بود با اینکه همه نگران بودن که ای وای بیکار شدیم چی میشه!

      خلاصه اینکه هرجایی که نگران نبودم که بعدش چی میشه خدا ی دری برام باز کرد بهتر از درهای قبلی و واقعا به عینا دیدم و لمس اش کردم این قانون رو

      و خدا رو صد هزار مرتبه شکر که حس خوبی دارم شما دوستان هستید نظراتتون هست بیشتر با دیدگاه هاتون اشنا میشم و خدارو هزاران بار شکر که استادی به این نازنینی خداوند سر راهم قرار داده تا یاد بگیرم چطور به خواسته هام دسترسی داشته باشم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      شيدا نوید گفته:
      مدت عضویت: 2117 روز

      سلام دوست عزیز

      امروز که این پیام شما رو می بینم ۹۹/۰۹/۲۵ هست و خیلی دوست دارم بدونم در این چند سال که همراه با آموزش های بی نظیر استاد بودید چه تغییراتی کردید.

      در واقع بهم انگیزه میده وقتی تغییرات دوستان رو می بینم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      میثم رخشان گفته:
      مدت عضویت: 1908 روز

      فوق العاده ای تو پسر بینظیری

      چقدر امیدوار کننده بود کامنتت لذت بردم از نوشتنت احساس کردم خودم جای تو هستم و این اتفاقات رو تجربه کردم غرق در متن بی نظیرت شدم

      واقعا همینه فقط با تکرار و گوش دادن به صورت مکرر روی فایل ها نتیجه ها پدیدار میشه چه برسه به نوشتن و ادامه دادن و حرکت کردن غوغا میشه

      توکل به رب فقط تنها نیروی قدرتمند تنها حامی مالی تنها کسی که میتونه از هر طریقی همه کار برات بکنه

      سلامتی میخوای بهت میدم زندگی خوب میخوای بهت میدم لذت میخوای بهت میدم ارامش میخوای بهت میدم تفریح میخوای میفرستمت فقط منو باور کن به من ایمان داشته باش میرسی و در حین این رسیدن لذت میبری از زندگی کارها برات اسون میشه

      خدایا شکرت

      مرسی دوست من فوقالعاده بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      الهام عزیزی گفته:
      مدت عضویت: 1848 روز

      سلام دوست عزیز واقعا عالی بود خیلللللللللی خییییییییلی لذت بردم یعنی اشک از چشام جاری شد بخاطر خدای درونمون خدای وهاب خدای رحیم خدای که خیلی جاها به دادمون میرسه واقعا نمیدونم دیگه چی بگم ایشالا که روز ب روز پیشرفت کنین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسل گفته:
      مدت عضویت: 2320 روز

      وااااوووو وااااوووو باریکلااااا

      اولش که کامنتتون رو دیدم گفتم چقد زیااااده و ولش کن و این حرفااا ولی گفتم باید کامنت بخونی چون قبلا اینکار رو نمیکردم و فقط فایل گوش میدادم و به خودم قول داده بودم که این بار هر کامنتی به چشمم خورد بخونم. که کامنت شما رو دیدم و خوندم همینطور که داشتم میخوندم برام جذاب تر و جذاب تر میشد و یهو رسیدم به تهش. اشک تو چشمام اومده بود و فقط میگفتم خدا همینه.

      سلام دوست عزیز. نمیدونی چقدد از کامنتت انرژی و امید گرفتم. چقد انگیزه گرفتم. چقد تحسینت کردم که دست برنداشتی از تلاشت

      ادم وقتی یه ذره حتی یه ذره کوچیک هم رو خودش کار میکنه، خدا براش یه معجزه گنده میاره. فقط یادمون میره که خدا اینکار را رو میکنه و درگیر مسایل ریز و درشت حاشیه میشیم. به قول شما باید تو خواب هم این آگاهی ها و قوانین رو مرو کرد و یاداوری کنیم که چطور میشه رستگار بشیم. من خیلی خیلی از خدا ممنونم که منو به کامنت شما هدایت کرد تا انگیزه ای باشه برای ادامه مسیر خودم. ممنون از شما دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شیما مقصودلو گفته:
      مدت عضویت: 1211 روز

      سلام دوست عزیز و همه همراهان گرامی ممنون که وقت گذاشتید و تجربیات عالی خودتون و برای ما نوشتید، من هم‌به نوبه خودم متاسفانه بارها در مراحل متفاوت زندگی به این نوع شرک مبتلا شدم بخصوص در زمینه کار و روابط عاطفی، من از اواخر اسفند سال ۱۴۰۰ با استاد آشنا شدم و از همون موقع بسته قانون سلامتی ‌‌خریدم و هر روز هر تعداد از فایل های رایگان شون و میتونم گوش میدم تازه متوجه باورهای محدود کننده زیادم شدم، خدا رو شکر میکنم به این حد از فرکانس رسیدم تا بتونم در این راه که چنین ریشه همه مسایل رو میگه پا بگذارم، در مورد خواب دوست عزیز کاملا درست میگید چون فرکانس مغز در حالت نیمه هوشیار و در واقع خلسه و پس از اون خواب طبیعی همه باهم متفاوت و در حالت آلفا (نیمه هوشیار) ناخودآگاه دست بکار میشه و همونطور که فروید پدر علم روانکاوی گفته ناخودآگاه ۹۰٪ و خودآگاه تنها ۱۰٪ تاثیرگذار هست. پس بهتره زمانی که نقطه ضعف هامون و میبینیم توسط ناخودآگاه اصلاحش کنیم، استاد عباسمنش انسان بسیار بزرگی و اگر آموزه های ایشون و در حالت خلسه دریافت کنید نتایج حتما سریع تر رخ میده، برای اینکار مثل مراحل خودهیپنوتیزم با چشم بسته بین ۱۰ تا ۱۵ نفس عمیق بکشید در هر نفس ۵ ثانیه دم از بینی ۳ تا ۵ ثانیه حبس و پس از اون ۵ ثانیه بازدم از دهان، در هر نفس جسمت و رها کن ذهنت و خالی کن، پس از اون پشت پلک های بسته توجه رو ببرین به مرکز پیشانی در این حالت مردمک چشم ۵۰ درصد به بالا میره غده لیمبیک مغز فعال میشه میتونید از صد به یک هم بطور معکوس بشمارید این ترفندی هست که من هیپنوتیزور در دگر هیپنوتیزم کلینیکال استفاده میکنم یا به مدت یک تا دو دقیقه به مرکز پیشانی توجه کنید، در ناخودآگاه الان باز هست پس باور صحیح رو در ذهن خود تکرار کنید هر چقدر بیشتر بهتر

      در پایان برای همه عزیزان آرزوی بهترین ها رو دارم همیشه شاد و سربلند و موفق باشید ♥️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 1407 روز

      درود برشما

      چقدر این داستان تاثیرگزار بود. برای من هم داستانی مشابه ماجرای شما اتفاق افتاده و زمانیکه تونستم امیدم فقط به خدا باشه و چشمم به این رئیس و فلان فرد ثروتمند نباشه اونموقع بود که درهای رحمت خداوند به روم بازشد و بدون اینکه تلاش خاصی کنم یا کاری متفاوت از قبل انجام بدم درامدم چندبرابر شد و افسوس خوردم که چرا دلم به همه گرم بود جز پروردگارم…اما بازهم شاکر خداوند هستم که با چندبار سیلی که خوردم به خودم اومدم و به اینجا هدایت شدم و تونستم درمسیر یادگیری قراربگیرم و بفهمم کجای راه رو اشتباه میومدم.

      ممنونم از شما که تجربتون رو به اشتراک گذاشتید.

      درپناه حق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه طاهری گفته:
      مدت عضویت: 1883 روز

      سلام به استاد عزیزم و مریم جونم و تمام دوستان هم فرکانسی،امیدوارم هرجا هستید درپناه خدا باشید و به تمام خواسته های مادی و معنوی خودتون برسید.این روزها ازنظر ذهنی روزهای پرمشغله و پراسترسی برام.از خدا هدایت خواستم و به این فایل و به این نوشته هدایت شدم واقعا زیبا و تاثیرگذاربود،ازشمادوست عزیز سپاسگزارم که تجربه ی خودتون رو به زیبایی بیان کردید تا درروزهای سخت نور امید برام بشه و دوباره به یاد بیارم که هروقت فقط به خدا توکل کردم چقدر همه چیز می‌آید و هر وقت ازش دور شدم و به غیرخدا تکیه کردم چقدر همه چیز نابود شد و به سختی افتادم

      همتون و به خدا میسپارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 1514 روز

      خدا رو شکر بابت پیشرفتت

      فهمیدن راهت

      و من همیشه میگم آنقدر ی موضوع پیش میااااد تا من درس بگیرم و تا درس نگیرم و رسد نکنم خدا ولم نمیکنه تا رسد کنی و یادت باشه این رشد از طرف میشه و چجوری تو رشد میمونی

      خدا کمک شما و همه و من بکنه فراموش نکنیم از کجا به کجا رسیدیم

      و هر روز راه پیشرفت و هدایت رو برامون باز کنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      میثم رخشان گفته:
      مدت عضویت: 1908 روز

      سلام به تو نازنین پسر

      چقدر منو بردی توی اون روزای خودت کنارت بودم زمانی که کار دانش اموز رو انجام دادی کنارت بودم زمانی که فهمیدی نباید بگی به کسی امیدم به شماست

      لذت بردم از اون هدیه ی بی نظیری که گرفتی سایت عباسمنش

      لذت بردم از افزایش رتبه سایتت وقتی توکلت فقط به رب بود

      لذت بردم و میبرم وقتی میبینم دوستانی دارم که متعهدانه روی خودشون کار میکنن و اونقدر تعهد دارن و اونقدر انگیزه میگیرن از کلام گران بها استاد عباسمنش که عین وحی منزل میبیننش

      خدارو شکر میکنم بار ها و بارها چقدر این قانون شبیه هم کار میکنه اونروزی که با مفهوم انفاق و بخشش اشنا شدم و استاد گفت خیلیا میگن اینو به من بده تا من این کار خیر رو انجام بدم خداوند بهم گفت همین الان اون کار خیر رو انجام بده

      اون موقع که همه شرایط از کمبود میگفت

      اون احساس بهم گفت مگه باور نداری خدا مالک تمام جهانه ثروت دست اونه ببخش و خوشحال باش

      اونوقت دیدم چطور دستان خدا وارد زندگیم شدن و اونقدر برکت اومد توی زندگیم که همین الان کسی باور نداره که من به این موفقیتام رسیدم و این تازه شروع کاره

      کامران جان امیدوارم هر کجا هستی سالم و موفق و خوشنود و ارام وثروتمند در پناه الله یکتا باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1513 روز

      سلام، خیلی داستان زیبایی بود امیدوارم منم نشانه ها از جانب خداوند درک کنم و به سمتش قدم بزارم،

      داستان شما پر بود از نشانه و دستان خدا، واقعا خدا از رگ گردن به انسان نزدیکتر هست،

      ممنون که انقدر زیبا نوشتید، امیدوارم به همه خواسته ها تون برسید.

      دستان خداوند در دستانتان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مهری جزایری گفته:
      مدت عضویت: 835 روز

      سلام دوست عزیز با کلمه به کلمه صحبت‌هایتان گریه کردم،چقدر قشنگ پیامتون را رسوندید،داستان پر از فرازو نشیب،که هروز تو زندگی ما هم رخ میده،وهر بار امید داریم یه آدم از راه برسه وبگه نگران نباش من همه چی را درست میکنم،و هربار مشکلات بزرگتر میشن،تا جایی که به تقطه عجز برسی،و بگی خدایا من دیگه نمیتونم،بریدم،از همه تو خودت فقط خودت کمکم کن،من نه راهی بلدم،نه قدرتش دارم ،با خوندن دوستانتون از خداوند خواستم منو ببخشه برای همه اون لحظه هایی که امید غیره خودش بود،و گفتم خدااییاااااااا همه چی همه چی را به تومیسپارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا علیپور گفته:
      مدت عضویت: 957 روز

      سلام دوست عزیز

      من بعد سالها کامنتتو خوندم و چقد کلماتت پرانرژی هستند ممنون که وقت گذاشتی وخیلی زیبا تجربیاتتو برامون گفتی و من هم فهمیدم که هرجا به غیر خدا حساب بازکردم همه چی درست پیش نرفت و امروز که این فایل روگوش دادم خیلی خوشحالم و حالم خیلی بهترشد امیدوارم هرکجا که هستی درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند دردنیا و آخرت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      منیژه رجاییان گفته:
      مدت عضویت: 1458 روز

      سلام دوست عزیز چقدر داستان تاثیر گذار و تامل برانگیز بود واقعاً با خوندنش گریم گرفت و حالم عوض شد

      مخصوصا اونجا که اون آقا بهتون گفته بود تو اینترنت سرچ کن گروه تحقیقاتی عباس منش!

      واقعاً که چه هدیه ارزشمندی بهتون داده بود ممنونم ازت امیدوارم به تمام خواسته های دلت برسی و هرروزتو شناخت قوانین و عمل بهش نتایج شگفت انگیز گرفتن پیشرفت کنیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      نیلوفر آبی گفته:
      مدت عضویت: 1051 روز

      سلام دوست عزیز

      کامنت شما رو خیلی هدایتی خوندم‌. زده بودم رو فایل بعدی استاد و دقیقا لحظه‌ای که وارد صفحه فایل بعدی شدم، چشمم به کامنت شما افتاد و فقط نام کاربریتونو دیدم. یچیزی جذبم کرد و برگشتم به همین صفحه که کامنتتونو بخونم‌.

      داستانی که گفتین خیلی تاثیرگذار بود.

      الان خودم تو شرایطی هستم که دارم رو باورهای توحیدیم کار میکنم. تو این مدت رو خودم کار کردم ولی شرایطم تغییر چندانی نکرده و چند بار اتفاقات نادلخواهو تجربه کردم ولی هر بار گفتم عب نداره دفعه بعدی درست میشه ولی باز دفعه بعدی هم اتفاق مشابهش تکرار شد.. نمیدونستم ایرادم از کجاست… امروز خیلی از خدا کمک میخواستم، نشونه‌هایی برام فرستاد، کامنت شما هم نشونه بزرگی بود برام.. ازش میخوام کمکم کنه دستمو بگیره و هدایتم کنه از مسیرهای درستم برم جلو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      سپیده رحمانی گفته:
      مدت عضویت: 1189 روز

      کامران عزیز مرسی بابت انتشار این تجربیات بی نظیر

      به قدری رو من تاثیر داشت که نفهمیدم از بعد پسر بچه کلاس نهمی تا آخر فقط دارم اشک میریزمو خدارو شکر میکنم…

      واقعا عالی بود و از خدای وهابم برای شما دوست عزیز موفقیت و ثروت بی کران خواهانم…

      در پناه الله یکتا شاد و سلامت و پیروز باشی…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      بیژن امینی گفته:
      مدت عضویت: 729 روز

      درود بر شما

      تازه فهمیدم خدا من چقدر دوست داره که با این سایت دارم به سمتی میرم که واقعیت زندگیم بوده،همه چیز می خواستم ولی نمیدونم که چرا از رب نخواستم،چقدر آروم و طبیعی از خدا دور شدم،خدارو شکر که دارم از راه اشتباهم برمی‌گردم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مریم مقدم گفته:
      مدت عضویت: 2359 روز

      دوست عزیز همفرکانسی درود

      چقدر زیبا داستان زندگیتون رو برامون نوشتین،چقدر زیبا افتان و خیزان رفتنهاتون،پیشرفت‌ها و تحولتون رو گفتین و من اشک ریزان خوندمشون،یاد لنگان لنگان پیش رفتن‌ها و ایست کردن‌ها ی خودم افتادم،یاد توحیدی رفتار کردن‌ها و شرک آلود رفتار کردن‌ها و نتایج متفاوتی که می‌اومد و نمیدونستم چرا…؟؟؟

      ازتون واقعا ممنونم برای به اشتراک گذاشتن این تجارب ناب و با ارزش..

      براتون از خدای بینهایتها،بینهایت شادی و آرامش و ثروت و سلامتی میخوام.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1729 روز

      بنام خدای بخشنده ی مهربان

      سلام ب شما دوست عزیز آقا کامران

      سپاسگزارخداوندم ک منو هدایت کرد ب این کامنت شما، این مسیر، این فایل، این استاد، این تجارب فوق العاده ارزشمند

      چقد قشنگ خدا هدایتت کرد ب این مسیر

      چقد عالی تونستی ادامه بدی

      خیییلی تحسینت میکنم خیییلی بهتون افتخار میکنم بخاطر ایمانی ک ساختین برای خودتون

      اینکه اینقد عالی روخودتون کار کردین و خودتو شناختی

      الهی صدهزار بارشکرت خدای من عاشقتمممم

      چقد قشنگ هوای بنده هاتو داری

      چقدقشنگ ب شجاعان پاداش میدی

      من متوجه چنتا از ترمزهام شدم

      اینکه من باید سخت تلاش کنم، تلاش فیزیکی و کلی مسیر و باید طی کنم تا ب خواسته م برسم

      اینکه پول درآوردن سخته، پول کمه

      خیلی باید مهارت داشته باشی و کار کنی تا بتونی پول دربیاری

      ولی الان متوجه شدم هیچ تلاش فیزیکی ب اون صورت نیاز نیست

      خدا منشا نعمت وثروته

      همه چی باوره، فقط باید قدرتو توذهنم ب خدا بدم

      خدا از بی نهایت طریق دستاش و ب کمک من میفرسته

      و ب راحتی ک حتی فکرشو نمیکنم

      پول و ثروت میتونه وارد زندگیم بشه

      اینکه خدا همه ی کارها رو برای من انجام میده

      من فقط باید روی خدا حساب بازکنم

      و حرکت کنم و ب ایده هام عمل کنم

      وقتی فرصتی پیش میاد و راهی جلوی پام قرار میگیره مقاومت نکنم مت همین پسر بچه ای ک اومد و ی تحقیق 2000تومنی درخواست کرد

      ظاهر قضیه ی اتفاق بی اهمیته ولی اگه ب نشانه ها اگاه باشی

      و ظرفت آماده باشه

      نتایج رخ میده

      و چقدددد شیرینه این لحظه خدای من چقد لذت بردم

      عشق کردم

      وخداروشکر کردم

      خداروصدهزار بارشکر

      بابت لمس این آگاهی ها

      خداروشکر میکنم ک با این تجربه واین کامنت همفرکانس شدم

      این نشونه ی واضحی هست ک داره ب من میگه

      روزهای خوب ونتایج عالی داره انتظارمو میکشه

      و منتظره پشت در ایساده

      من تنها کاری ک باید انجام بدم در و ب روش بازکنم

      واجازه بدم ک بیاد تو زندگیم

      الهی رب من

      عاشقتممممم

      سپاسگزارررم

      سپاسگزارم دوست عزیزم برای اینکه این کامنت پراز نور وآگاهی و نوشتی

      ان شاالله هرجا ک هستین موفق وشاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      حسین محمدپور گفته:
      مدت عضویت: 1694 روز

      پسر عالی هستی خداروشکر که این کامنت زیبات رو دیدم و خدارو بهتر و زیباتر شناختم انشالله پیشرفته روز به روز بیشتر میشه و موفقیت هات رو بیشتر میخونم تو‌ کامنت ها من تو خدمت موقعی که فقط روی خدا حساب باز می‌کردم هیچ کس کاری بهم نداشت ولی وقتی از فرمانده ام میترسیدم و از ترس مرخصی تا کمر خم میشدم چقدر اذیت میشدم تو مرخصی رفتن ها و کارهای خدمتم واقعا توحید یعنی این که به هیچ کس جز خداوند قدرت ندی وسلام️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زکیه گفته:
      مدت عضویت: 875 روز

      سلام اقا کامران دوست عزیز و هم فرکانسی و البته بنده ی توحیدی الله یکتا

      خیلی عالی بود کامنتت اشک شوق تو چشمام حلقه زد .

      این فایل رو بعداز مدت ها دوباره گوش دادم و کلی حالم دگرگون شد به کامنت شما هدایت شدم .

      یه اتفاق کوچیک ولی جالب افتادبرام تو همین فایل .

      اولا اینکه دیروز تصمیم گرفتم به صورت عملی اموزه های استاد رو در زندگیم پیاده کنم .

      اینطور هدایت شدم که تو زمینه هایی که دوست دارم پیشرفت کنم . باورهای مناسب بسازم .

      خب اولویت اول من ثروت هست .

      بعد روابط

      بعد سلامتی

      و….

      خلاصه دیروز از عقل کل باورای ثروت ساز و روابط رو گرفتم و گفتم هرروز این باورهارو تکرار میکنم و با خودم گفتم دیگه وقت عمل کردنه .

      خلاصه یکی از باورهای ثروت ساز این بود که خداوند رزاق است .

      اینجا یه جرقه ای انگار زده شد تو ذهنم که اره دقیقا خداوند منبع ثروته و با خودم گفتم پس اولین باورهای قدرتمند کننده ای که باید بسازم در رابطه با توحید هست .

      و تو عقل کل سرچ کردم باورهای توحیدی و از طریق یکی از دوستان به این فایل هدایت شدم .

      و البته انگار همه چی دست به دست هم داده تا باورهای توحیدی رو جدی بگیرم خیلی جالبه تو شبکه ی پویا همین الان یه حدیثی نقل شد که هرکس میخواهد قوی ترین مردم جهان باشد باید بر خدا توکل کند .

      و این یعنی نشونه …

      با خودم میگفتم چیکار کنم که باورهاخیلی خوب تو ذهنم نهادینه بشن و جایی شنیده بودم که اگه شب موقع خواب هندزفری بزاریم توی گوش و مطلبی رو گوش کنیم خیلی قشنگ تو ضمیر ناخوداگاه ما نقش میبنده و جالبه شماهم به این نکته اشاره کردین و این هم یه نشونه ی دیگه برای من بود که حتما این کار رو انجام بدم .

      ممنون از تو برادر عزیزم

      به امید روزی که با توکل به تنها قدرت جهان هستی به درجات بالای ثروت و سلامتی و عاقبت به خیری برسیم انشاالله.

      در پناه تنها قدرت کیهان و هستی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    امین محمودی گفته:
    مدت عضویت: 3098 روز

    سلام من مدت کوتاهیه با این سایت اشنا شدم دو هفته هست چطوری یادم نمیاد هیچ اتفاق خاصی هم برام نیافتاده از فایلهای رایگان استفاده میکنم از اون وقتی که یادم میاد دنبال خوشبختی ایمان وثروت میگشتم و همیشه بی نتیجه. نمیدونم چرا فقط یه حسی بهم میگه اینجا نتیجه میگیری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: