https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/09/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-09-25 08:44:482024-02-26 20:46:09سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 110
192نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
سفر به دور آمریکا به جاهای دیدنی و جدید و جذاب ما را هدایت میکند چقدر جالب این مکان که توسط شخصی به نام ادوارد که شکست عشقی خورده بود یک همچین دیوارهها و صخرههایی رو به وجود آورده است این قلعه بینظیری با سنگهای سنگین چند تنی این سبک طراحی و اون نقشهای که از ایده خودش بود جای تحسین داره
خودش میدونست که روز اول وقتی داشت این بنا رو میساخت کار عجیب و غریبی میکنه از نظر مردم و این ذهن ثروتمند او قانون رو معلوم بود که خوب بلد بود که چگونه جذب کند ادوارد با قانون طبیعت و شور و شوق زیاد و صبر و تکامل در طول زمان توانسته آن را درست کند اگر نگاه ما مثل ادوارد درست باشه که اون توانسته ما هم حتماً میتوانیم اگر قانونش رو درک کنیم و به هر چیزی قطعاً میرسیم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سپاسگذارم بابت این کلیپ با کیفیت و فوقالعاده زیبا وتاثیرگذار
داستان هدایت شدن شما به این مکان برایم بسیار جالب است.فکرش رابکن بیش از 15 سال قبل یک تحقیقی انجام بدی و حتی ندانی این مکان در کجاست ولی بعد از چندین سال به این مکان زیبا هدایت شوی
چه مکان قشنگی چه قلعه ی مرجانی زیبایی
انرژی مثبت را به راحتی میتوان در این مکان حس کرد نه تنها در آن قلعه بلکه در چهره ی استاد و مریم جان عزیز
استاد شورو و شوق شما من را به وجد آورد حتی این حس در صحبتتان حتی آنجایی که اول فیلم در ماشین بودید و بعد رفتید برای خرید بلیط میشد تشخیص داد.
اون هیجان و حسی که خانم راهنما داشت چه قدر عالی بود. قطعا اون خانم کارش رو بسیار دوست داره که این چنین باعشق و آب و تاب تعریف میکردند
چه قدر لباس مریم جان وشما زیبا بود
چه روز زیبایی ، چه آسمان آبی وشفافی چه ابرهای پراکنده و چشم نوازی
و اما میرویم سراغ اِدوارد قصه ما….. داستان اِدوارد برای من این درس را داشت که هرکاری ممکن است.ناممکن دراین دنیا وجود ندارد
ساختن این قلعه ی مرجانی زیبا درآن زمان بدون داشتن تجهیزات خاصی با وزن 45 و قد 150 و با داشتن بیماری و تنهایی ؟؟؟؟مگه میشه؟بله که میشه چرا نشه
چرا من وقتی یک قضیه ای در ذهنم ناممکنه میام براش دلیل میارم مثلا اهرام مصر با خودم میگم مگه میشه اون زمان همچین بنایی بااین عظمت بسازن؟قطعا آدم فضایی ها یه کاری کردن و….
آره کلی دلیل میارم که اون کارو غیرممکن بدونم
چه زیبا اِدوارد قصه ما از این کارش درآمدزایی میکرده و ثروت میساخته . تحسینش میکنم
چه قدر کنجکاوشدم برم دربارش تحقیق کنم خدایا شکرت. بااینکه شکست عشقی خورده میاد و از این تضاد استفاده میکنه و همچین قلعه ی زیبایی درست میکنه برای عشقش. کاری ندارم در آخر به عشقش رسید یا نه ولی کارش جالب بود
چه امکانات خوبی در اونجا هست برای استفاده بازدیدکنندگان. اگه اشتباه نکنم اون چترها هم خود مسئولین اونجا داده بودن به بازدیدکنندگان برای اینکه نور آفتاب اذیتشون نکنه و لذت بیشتری ببرندخداروشکر بابت تمام این اتفاقات
ساخت این خونه 20 سال طول کشیده؟؟؟ببین رزا چه اراده ای چه شوروشوقی داشته این مرد خدایاشکرت. تسلیم نشدن و ادامه دادن این مرد رو تحسین میکنم . این مردیک الگوی خوب برای ماست ،یک انسان موفق و با پشتکار فراوان
باید اینو توی ذهنمون تکرار کنیم که این مرد با وجود تضادهایی که درزندگیش داشته تسلیم نشده و اون تضادهارو به عنوانی پلی برای رسیدن به خواسته هاش قرارداده خدایاشکرت
استاد ازتون ممنونم که کلیپ اون آقایی که راز ساختن این قلعه رو گفته بود برامون توی این فیلم گذاشتید من که خیلی کنجکاو شده بودم و به خودم گفتم دیدی رزا خبری از آدم فضایی و … نیست. کل داستان این بوده که اِدوارد قصه ما قوانین طبیعت رو به خوبی میدونسته و بهش عمل کرده
تحسینش میکنم بابت ساختن تقویم و اون سخره ای که به وسیله ستاره قطبی فصل هارو نشون میداد که کلی بابتش مات و مبهوت مونده بودم و کلابابت همه چیز تحسینش میکنم بابت همه چیز و خداروشکر میکنم که باسرگذشت همچین انسان موفقی آشنا شدم
استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان ازتون بسیاربسیار سپاسگذارم بابت به اشتراک گذاشتن این زیبایی و تجربه ها با ما
سلام به استاد عزیزم..مریم زیبا وهمه ی دوستان همفرکانسی ام..
چقدر این داستان زیبا و قابل تامل بود…درست کردن همچین قلعه ایی وبا این عظمت و به این زیبایی به دست کسی به اسم ادوارد ….
چیزی که من بهش توجه کردم این بود که برای ادم ها راحت تر اینه که به جای اینکه دنبال قاونش باشن توجیحی مثل خوندن ورد و داشتن یه نیروی خارق العاده داشته باشن و فرار کنن از دونستن قانونش ..حالا چرا ؟ به این خاطر که ما فکر میکنیم نمیتونیم اینکارو انجام بدیم چون قانونش رو نمیدونیم فکر میکنیم کهسخت باشه و چون انسان با سختی مخالفه،پس دلیلی میاره تا از زیر بار انجامش شونه خالی کنه و خودش رو مبرا کنه …اما واقع7یت اینجاست که ما وقتی تصمیم به انجام کاری میگیریم ،جهان راه های انجامش رو بهمون نشون میده ..قوانینش رو یاد میده و با اجرای اون راه کارها و اون قواین خیلی راجت میتونیم انجام بدیم مثل کسانی که قبل از ما انجام دادند…و یه موضوع مهم اینکه فادوارد این بنا رو در یک بازه ی بیست ساله و بدون عجله ساخته اما عموما ما انسانها عجول هستیم و میخوایم که یه کار سریع انجام بشه … و وقتی یک مسری رو شروع کنیم دوست داریم یک شبه ره چند ساله رو بریم و مثل فلان ادم معروف که الگوی ذهنمونه بشیم … بنظرم ادوارد خیلی انسان موحد ،و با ذهن ثروتمند بود و ربط ساختن این بنا رو به شکست عشقیش متوجه نشدم اما به گمان من شاید که فرصت بیشتری داشته بعد از اون ماجرا و یا شاید میخواسته دردی که اون حادثه براش داشته رو به این شکل کم کنه و یا حتی به این جمله هم فکر کردم که استاد گفتند انسان وقتی توی مسیر درست باشه هر اتفاق به ظاهر ناجالبی هم پلی هست برای رسیدن به خواسته هاش ؛که حالا این اتفاق به ظاهر ناجالب باعث شده که اردوارد با این وجه از پشتکار و توانایی خودش روبه رو بشه و همچین بنایی رو بسازه که هم ازش کسب درامد کنه و هم اون رو معروف کنه ، کسی چمیدونه شاید معروف شدن به صورت جاودانه تا زمانی که این دنیای خاکی هست ،خواسته ی ادوارد ….
بهرجهت این فایل بسیار برای من درس داشت …یک مقاومت و پاشنه ی اشیلی که امروز بیشتر باهاش اشنا شدم در خودم ترس از موفقیت بود که با موفق شدن و رونق کسب و کارم ازادی زمانی و مکانیم گرفته میشه و تصمیم به حلش گرفتم که خیلی ارتباط داشت با فایل امروز سفرنامم،به این طریق که همونطوری که مردم میخواند با دلیلی مثل خوندن ورد دنبال پیدا کردن قانونش نرند و باور کنند که عده ی خواسی تو دنیا هستند که همچین نیروهایی رو دارند و با این توجیحات از زیر بار انجامش شونه خالی کنند ،ذهن من هم به حای اینکه این باور رو حل کنه که اتفاقا موفقیت کلی ازادی زمانی و مکانی بهت میده و بگرده دنبال الگو ها تا برلاش منطقی بشه این بائر زیبا ،میگه نه ازادی زمانی و مکانی گرفته میشه و نمیزاره موفق بشم … امیدوارم که خداوند من رو به سمت حل این باور هدایت کنه …
راستی یکی از زیبایی هایی که این فایل توجه من رو خیلی جلب کرد : اندام زیبای خانوم شایسته بود که من کلی لذت بردم از دیدنشون و کلی تحسینشون کردم…
فایل زیبا و عجیبی بود کار ادوارد و قلعه ایشان فوقالعاده جالب بود بویژه که نگاه استاد عباسمنش بهش نگاه می کنیم .
تمام موفقیت ها قانون داره ، و کسی که مسلط بشه و تکامل را رعایت کند می تونه بهش برسد وقتی که آن کار مورد علاقه اش هم باشه و باورهای درستی هم داشته باشد.
اون تیکهای که استاد گفتن همه چی قانون داره و اگه یه نفر کاریو انجام داده که برای ما عجیب غریب بنظر میرسه
بدین معنا که از قانونش استفاده کرده
یاد خودم افتادم که همیشه در مقابل افراد پولدار احساس ضعیف بودن میکردم چون فکر میکردم اونا یه ویژگی خاص دارن یه دانش خاصی دارن خلاصه یه چیزی دارن که من ندارم
موقعی که با آموزه های استاد مواجه شدم فهمیدم تنها فرق من با افراد ثروتمند تفاوت در ذهنیت و نگرشمونه و اونا ویژگی عجیب غریبی ندارن
فهمیدم قانون ثروت کار کردن رو باورها،عشق به کار و رعایت قانون تکامل یا همون داشتن صبره
چقدر عالی گفتین همه چی قانون داره و میشه به همهی نعمتها با استفاده از قانونش از آسون ترین راهها رسید
چقدر این موزه فوق العاده و زیبا بود
نکته جالب بعدی برام این بود که جهان و طبیعت هیچوقت درخواستی که ما ازش داریم و رو به هیچ وجه یادش نمیره
مثه خود شما استاد که یه روزی یه جایی این موزه رو دیدین و همونجا این درخواست و فرکانس رو فرستادین که دوست دارین یه روزی به این نقطه هدایت بشین
میخوام بگم شاید ما خواسته هامونو یادمون بره ولی جهان هرگز
همه چیز در این دنیا ثبت شده است و از بین نمیره
خدا رو شکر بابت این آموزهها و این صحنه های زیبا
اون غذا و رستوران آخر فایل هم که دهنمو آب انداخت نوش جونتون استاد عزیزم
وایی من چقد لایقم چقد خوشبختم که به این فایل ارزشمند برخوردم
یه سوالی توی زهنم باز شد به اینکه هر چیزی امکان داره اما به شرط اشتیاق داشته برات مهم ارزشمند باشه حلش
وشرط درک واگاهی
ادوارد قده صدوپنجاه ووزن چهلو پنج
قطعه های بیست تن جا به جا میکنه به راحتی و با عشق وصبر
وبعد این قطعه هایی که صد ها نفر نمیتونن باهم پنج قدم ببرن جلو ولی اون ه راحتی میبرده
بعد هزاران نفر یگفتن این قدرت جادویی داره یگفتن که ین قانونها رو برعکس کرده این جایی که این هست قانون جاذبه از کار افتاده و هزاران نفر میگفتند ها کمکش میکنند آدم فضاییا کمکش میکنه و خلاصه کلی افسانه براش درست کرده بودن با یه ابزار ساده و به تنهایی عصری هزار تنی توی 20 سال تقریبا درست کرده بوده و چقدر رابطه با ثروت خوب بوده که از این کارش ثروت هم ساخته تبدیل موزهای شده هم کلی استفاده ازش برده مطالعه کرده لذت برده همم اینکه زش ثروت هم میساخته و باعث ساخت این راز زیبا و هزاران ثروت و جاری کرده
استاد میگفت به جای اینکه بگید آدمی جادویی و عجیب و غیر ممکن بوده به کارهاش نشدنی هست و به طور اتفاقی انجام داده کس دیگهای نمیتونه
بگید چه ادم دانا وعاشقی که توی زندگیش چه هدف زیبایی داشت واروم اروم انجامش داد
جالبه بدونید ادوارد خانواده تو کار سنگ بودن و درک اگاهی خوبی داشت به این کار به خاطره تجربش واینکه
اگه به زهتون کاری عجیبو غیر ممکن سخته قبول میکنه
این همه سال وزن های سنگین برده واگاهی های زیادی داشته و خیلی صبر میخاد برای ما که نشدنیه حتما
ولی میشه امکان پزیرش وسادش کنی بگی چقد خوبه با قدم های کوچیک ساده وزن هایی به این وبه این عجیب قریبیو تکون داده و اینکه میشه انقد عاشق کاری باشی که بیست سال وهمیشه ادامش بدی واینکه انقد میشه با ثروت دوست باشی که کاری که میکنی ارزش مند باشه وبرات به غیر از عشق شیرینی که به خاطر اون ادمش میدی ثروت هم برات بسازه
و چقد استادمو تحسین میکنم این راز بزرگ ادوتر برام بازگشایی کرد ومن قبلا در موردش خونده بودم ولی به نتیجه نرسیدم وفراموشش کرده بودم ولی استادم راحت رازشو کشف کرد
وفهمیدم که هیچ کار عجیبو قریبی نیس
توی رابطه
توی سلامتی
توی ثروت
توی کار
ادمایی میبینی انگار جادویین
مثلا تو که مشتری برات پر نمیزنه ولی مشتری برا اونا از در دیوارشون میره بالا ویا چقد نون ندارند بخورند ولی خیلیا قده همه ی نسلشون ثروت دارند
یکی که نمیتونه با یکی سلام علیک کنه ولی میبینه هزاران نفر چه عشقبازی هایی وچه خاطره های ناب زیادی باهم دارند
دیشب داشتیم تو خونه دسته جمعی بودیم حرف میزدیم یکی میگفت مردم نون ندارند بخورن ونگران بود یکی اسوده بود وتوی فراوانی ومیگفت مردم چه خریدای زیادی و متنوع وتوی چه اسایشی زندگی میکنن
ویکی میگفت دیگه همین چند نفر نون ندارن بخورن چند نفرم پول از سرو کولشون بالا میره کاریش نمیشه کرد
ولی با این فایل قلبم باز شد
همه این راه حل داره کاری که میبنی یکی کرده برای توهمه میشه وبه جای قر بزنی وگریه کنی وخدارو مقصر بدونی برو راه حلشو پیدا میکنی
تحسین میکنم استاد عزیزمو که انقد کامل وعمیق زندگی میکنه مثلا اگه ما اتفاقی بهش برمیخوردیم میگفتیم خب دیگه چندتا سنگ جابه جا کرده
میگفتیم خوش به حالش عقلش کار کرده
ولی استاد میره رمزشو پیدا میکنه وازش. ایده میگیره میگه ببین از این کارش که انقد دوس داشته ادامه داده تازه پولم ازش ساخته وهم ارزشی باشه برای استفاده مردم هم پولی میسازه برای اون
گاهی یه کار کوچیک انقد برامون سخته غیر ممکنه ولی طرف بیست سال کارشو رها نکرده و به راحتی انجامش داده
دلم میخاد یاد بگیرم کار کردن با عشق وراحتی
خلاصه راز حرفای دیشبمونم برملا شد راز ثروتمندان پس هیچ ادم فضا ونیروهای جادویی نیس ویه اگاهی مهارتیه که در تکامل وکار کردن یاد میگیری
یادم اومد مثل مهارت عجیب قریب نظم که الان به اسونی دارمش وتونستم رازشو درک کنم
من از بچگی ی سری داستان هایی که واسمون تعریف میکردن مثل همین عصای حضرت موسی و… رو اصلا نمیتونستم باور کنم
و حتی خیلی از چیزای ساده دیگه رو
پیش خودم میگفتم مگه میشه یکی عصاشو بزنه زمین بعد رودخانه به اون بزرگی باز بشه
یا اینکه پیامبران از طرف خدا برگزیده میشن و از همون لحظه به دنیا اومدن خدا انتخابشون میکنه و خودشون کاری نمیکنن
ولی خداروشکر با شما آشنا شدم
فهمیدن این خوده پیامبران بودن که این شایستگی رو پیدا کردن تا به پیامبری برسند مثل حضرت محمد که چهل سال تلاش کرد، چله گرفت تا به پیامبری مبعوث شد
هیچ موقع عدالت خدا رو نمیتونستم حس کنم و هزارتا سوال داشتم ولی از وقتی با شما آشنا شدم این گره های ذهنیم داره یکی یکی باز میشه
واقعا سپاسگزار خداوندم که هدایتم کرد و کمکم کرد از اون جهل چشم و گوش بسته نجات پیدا کنم
اصلا یکی از چیزایی از همون اول منو شیفته حرف های شما کرد، منطقتونه
هیچ چیز رو بدون منطق قبول نمیکنید و این فوق العادست
مورد بعدی اینکه این طرف عجب پشتکاری داشته
من اگه بودم بعد ی هفته ول میکردم میرفتم، (اینو گفتم که یاد خودم بیارم که واقعا پشتکارم ضعیفه و باید و باید قوی بشم)
.
باورسازی امروز من
من دیشب نمیتونستم ذهنمو کنترل کنم و مدام منفی ترین افکار ممکن میومد توی ذهنم
همسرم که متوجه شد یکی از حرفایی که خودم بهش گفته بودم رو بهم یادآوری کرد که وقتی ذهنت به سمت منفی ترین حالت ممکن میره به خودت بگو 99٪ این موارد اصلا اتفاق نمی افته
اصلا تو اول بزار اون اتفاق منفی بیافته بعد بشین به خاطرش ناراحت باش
پس اول اینکه ذهنمو کنترل کنم و به زیبایی ها و نعمت هایی که خدا بهم داده دقت کنم و از الان زندگیم لذت ببرم
دوم اینکه باور کنم قرارداد بعدی از رگ گردن به من نزدیکتره. پس به خاطرش خداروشکر کنم و با تمرکز به سمتش حرکت کنم
فراموش نکنم حس خوب اتفاقات خوب
پس در کل روز سعی کنم حسمو خوب نگه دارم و به زیبایی ها دقت کنم
من کلی باور برای خودم ایجاد کردم مثل باور به اینکه مشتری های من فوق العاده خوش معامله آمد و به راحتی سر قرارداد کنار میان و امضا میکنند پس نگران نباشم و سعی کنم از تجربیاتی که بدست آوردم نهایت استفاده رو بکنم
چقدرجالب من این فایل من برای اولین باردارم میبینم بااین سایرقسمت های سفربه درآمریکا چندین باردیدم
خداروشکرت درمداردریافت این آگاهی ها وزیبایی هاشدم
درواقع ازخدانشونه میخواستم که منوهدایت کنه به جواب سوالی که توذهنم بوددرموردکسب وکارم که درچه فضایی شروع کنم چون حسم بهم میگفت بروتویوتوب ولی مطمعن نبودم این حس ازقلبم یاذهنم دارم میگه وگفتم بپرسم ازخداونشونه ای بخوام برای دومین بارازخدااین سوال پرسیدم عین دوبارش بهم گفت یوتوب
وقتی داشتم این ویدئونگاه میکردم وقت افطارهم بودهمونطورکه داشتم افطارمیکردم گوش هم میکردم دنبال یه نشونه ای بودم که این سوال تاییدکنه فکرنمیکردم توویدئوبشنوم پیش فرضم این بودتوکامنتاس طبق تحربیات قبلی
یهودیدم استادگفت تویوتوب یه فردی ویدئوگذاشته بود
اصلاشوکه شدم وخندم گرفت که چقدرواضح خداهدایت میکنه چقدرافطاری بیشتربهم چسبید خیلی خوشحال شدم
خدایاشکرت بارهاشده ازش سوال پرسیدم وواضح هدایت خواستم ازبی نهایت طریق بهم جواب داده
وحتی نکات ودیگه ای هم بهم یاداوری کرد
که باعشق وتکامل کارت جلوببرمثل ادوارد هرمسیری قانون داره طبق قانون عمل کن تاموفق بشی
برای کارت ارزش قائل باش وازش پول بساز مثل ادوارد
خداروسپاس گزارم برای این سایت بهشتی
برای استادعزیزم وخانم شایسته مهربون وتمامی دوستان عزیزم درسایت .
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
سفر به دور آمریکا به جاهای دیدنی و جدید و جذاب ما را هدایت میکند چقدر جالب این مکان که توسط شخصی به نام ادوارد که شکست عشقی خورده بود یک همچین دیوارهها و صخرههایی رو به وجود آورده است این قلعه بینظیری با سنگهای سنگین چند تنی این سبک طراحی و اون نقشهای که از ایده خودش بود جای تحسین داره
خودش میدونست که روز اول وقتی داشت این بنا رو میساخت کار عجیب و غریبی میکنه از نظر مردم و این ذهن ثروتمند او قانون رو معلوم بود که خوب بلد بود که چگونه جذب کند ادوارد با قانون طبیعت و شور و شوق زیاد و صبر و تکامل در طول زمان توانسته آن را درست کند اگر نگاه ما مثل ادوارد درست باشه که اون توانسته ما هم حتماً میتوانیم اگر قانونش رو درک کنیم و به هر چیزی قطعاً میرسیم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خدایی که مهربان تراز حدتصورماست….
سلامی دوباره به استادعزیزم و مریم بانو زیبا
سپاسگذارم بابت این کلیپ با کیفیت و فوقالعاده زیبا وتاثیرگذار
داستان هدایت شدن شما به این مکان برایم بسیار جالب است.فکرش رابکن بیش از 15 سال قبل یک تحقیقی انجام بدی و حتی ندانی این مکان در کجاست ولی بعد از چندین سال به این مکان زیبا هدایت شوی
چه مکان قشنگی چه قلعه ی مرجانی زیبایی
انرژی مثبت را به راحتی میتوان در این مکان حس کرد نه تنها در آن قلعه بلکه در چهره ی استاد و مریم جان عزیز
استاد شورو و شوق شما من را به وجد آورد حتی این حس در صحبتتان حتی آنجایی که اول فیلم در ماشین بودید و بعد رفتید برای خرید بلیط میشد تشخیص داد.
اون هیجان و حسی که خانم راهنما داشت چه قدر عالی بود. قطعا اون خانم کارش رو بسیار دوست داره که این چنین باعشق و آب و تاب تعریف میکردند
چه قدر لباس مریم جان وشما زیبا بود
چه روز زیبایی ، چه آسمان آبی وشفافی چه ابرهای پراکنده و چشم نوازی
و اما میرویم سراغ اِدوارد قصه ما….. داستان اِدوارد برای من این درس را داشت که هرکاری ممکن است.ناممکن دراین دنیا وجود ندارد
ساختن این قلعه ی مرجانی زیبا درآن زمان بدون داشتن تجهیزات خاصی با وزن 45 و قد 150 و با داشتن بیماری و تنهایی ؟؟؟؟مگه میشه؟بله که میشه چرا نشه
چرا من وقتی یک قضیه ای در ذهنم ناممکنه میام براش دلیل میارم مثلا اهرام مصر با خودم میگم مگه میشه اون زمان همچین بنایی بااین عظمت بسازن؟قطعا آدم فضایی ها یه کاری کردن و….
آره کلی دلیل میارم که اون کارو غیرممکن بدونم
چه زیبا اِدوارد قصه ما از این کارش درآمدزایی میکرده و ثروت میساخته . تحسینش میکنم
چه قدر کنجکاوشدم برم دربارش تحقیق کنم خدایا شکرت. بااینکه شکست عشقی خورده میاد و از این تضاد استفاده میکنه و همچین قلعه ی زیبایی درست میکنه برای عشقش. کاری ندارم در آخر به عشقش رسید یا نه ولی کارش جالب بود
چه امکانات خوبی در اونجا هست برای استفاده بازدیدکنندگان. اگه اشتباه نکنم اون چترها هم خود مسئولین اونجا داده بودن به بازدیدکنندگان برای اینکه نور آفتاب اذیتشون نکنه و لذت بیشتری ببرندخداروشکر بابت تمام این اتفاقات
ساخت این خونه 20 سال طول کشیده؟؟؟ببین رزا چه اراده ای چه شوروشوقی داشته این مرد خدایاشکرت. تسلیم نشدن و ادامه دادن این مرد رو تحسین میکنم . این مردیک الگوی خوب برای ماست ،یک انسان موفق و با پشتکار فراوان
باید اینو توی ذهنمون تکرار کنیم که این مرد با وجود تضادهایی که درزندگیش داشته تسلیم نشده و اون تضادهارو به عنوانی پلی برای رسیدن به خواسته هاش قرارداده خدایاشکرت
استاد ازتون ممنونم که کلیپ اون آقایی که راز ساختن این قلعه رو گفته بود برامون توی این فیلم گذاشتید من که خیلی کنجکاو شده بودم و به خودم گفتم دیدی رزا خبری از آدم فضایی و … نیست. کل داستان این بوده که اِدوارد قصه ما قوانین طبیعت رو به خوبی میدونسته و بهش عمل کرده
تحسینش میکنم بابت ساختن تقویم و اون سخره ای که به وسیله ستاره قطبی فصل هارو نشون میداد که کلی بابتش مات و مبهوت مونده بودم و کلابابت همه چیز تحسینش میکنم بابت همه چیز و خداروشکر میکنم که باسرگذشت همچین انسان موفقی آشنا شدم
استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان ازتون بسیاربسیار سپاسگذارم بابت به اشتراک گذاشتن این زیبایی و تجربه ها با ما
دوستون دارم
سلام به استاد عزیزم..مریم زیبا وهمه ی دوستان همفرکانسی ام..
چقدر این داستان زیبا و قابل تامل بود…درست کردن همچین قلعه ایی وبا این عظمت و به این زیبایی به دست کسی به اسم ادوارد ….
چیزی که من بهش توجه کردم این بود که برای ادم ها راحت تر اینه که به جای اینکه دنبال قاونش باشن توجیحی مثل خوندن ورد و داشتن یه نیروی خارق العاده داشته باشن و فرار کنن از دونستن قانونش ..حالا چرا ؟ به این خاطر که ما فکر میکنیم نمیتونیم اینکارو انجام بدیم چون قانونش رو نمیدونیم فکر میکنیم کهسخت باشه و چون انسان با سختی مخالفه،پس دلیلی میاره تا از زیر بار انجامش شونه خالی کنه و خودش رو مبرا کنه …اما واقع7یت اینجاست که ما وقتی تصمیم به انجام کاری میگیریم ،جهان راه های انجامش رو بهمون نشون میده ..قوانینش رو یاد میده و با اجرای اون راه کارها و اون قواین خیلی راجت میتونیم انجام بدیم مثل کسانی که قبل از ما انجام دادند…و یه موضوع مهم اینکه فادوارد این بنا رو در یک بازه ی بیست ساله و بدون عجله ساخته اما عموما ما انسانها عجول هستیم و میخوایم که یه کار سریع انجام بشه … و وقتی یک مسری رو شروع کنیم دوست داریم یک شبه ره چند ساله رو بریم و مثل فلان ادم معروف که الگوی ذهنمونه بشیم … بنظرم ادوارد خیلی انسان موحد ،و با ذهن ثروتمند بود و ربط ساختن این بنا رو به شکست عشقیش متوجه نشدم اما به گمان من شاید که فرصت بیشتری داشته بعد از اون ماجرا و یا شاید میخواسته دردی که اون حادثه براش داشته رو به این شکل کم کنه و یا حتی به این جمله هم فکر کردم که استاد گفتند انسان وقتی توی مسیر درست باشه هر اتفاق به ظاهر ناجالبی هم پلی هست برای رسیدن به خواسته هاش ؛که حالا این اتفاق به ظاهر ناجالب باعث شده که اردوارد با این وجه از پشتکار و توانایی خودش روبه رو بشه و همچین بنایی رو بسازه که هم ازش کسب درامد کنه و هم اون رو معروف کنه ، کسی چمیدونه شاید معروف شدن به صورت جاودانه تا زمانی که این دنیای خاکی هست ،خواسته ی ادوارد ….
بهرجهت این فایل بسیار برای من درس داشت …یک مقاومت و پاشنه ی اشیلی که امروز بیشتر باهاش اشنا شدم در خودم ترس از موفقیت بود که با موفق شدن و رونق کسب و کارم ازادی زمانی و مکانیم گرفته میشه و تصمیم به حلش گرفتم که خیلی ارتباط داشت با فایل امروز سفرنامم،به این طریق که همونطوری که مردم میخواند با دلیلی مثل خوندن ورد دنبال پیدا کردن قانونش نرند و باور کنند که عده ی خواسی تو دنیا هستند که همچین نیروهایی رو دارند و با این توجیحات از زیر بار انجامش شونه خالی کنند ،ذهن من هم به حای اینکه این باور رو حل کنه که اتفاقا موفقیت کلی ازادی زمانی و مکانی بهت میده و بگرده دنبال الگو ها تا برلاش منطقی بشه این بائر زیبا ،میگه نه ازادی زمانی و مکانی گرفته میشه و نمیزاره موفق بشم … امیدوارم که خداوند من رو به سمت حل این باور هدایت کنه …
راستی یکی از زیبایی هایی که این فایل توجه من رو خیلی جلب کرد : اندام زیبای خانوم شایسته بود که من کلی لذت بردم از دیدنشون و کلی تحسینشون کردم…
به خداوند هدایتگر ومهربان
سلام وقت همگی بخیر وشادی
فایل زیبا و عجیبی بود کار ادوارد و قلعه ایشان فوقالعاده جالب بود بویژه که نگاه استاد عباسمنش بهش نگاه می کنیم .
تمام موفقیت ها قانون داره ، و کسی که مسلط بشه و تکامل را رعایت کند می تونه بهش برسد وقتی که آن کار مورد علاقه اش هم باشه و باورهای درستی هم داشته باشد.
از استاد بخاطر این آگاهی های توحیدی سپاسگذارم
به نام فرمانروای جهانیان ،خدای عزیز و مهربان
سلام و درود فراوان به شما عزیزان
خدایا شکرت برای یک روز زیبای دیگه توی موزه خفن
خدا رو شکر چقدر استاد خوشحال بود و از این خوشحالی منم خوشحال شدم
عجب موزه اسرار آمیز و زیبایی خدای من
واقعاً شگفت انگیز است این همه زیبایی
چه خلاقانه و تمیز چیدمان شده
تحسین میکنم این همه عشق و علاقه مردم برای دیدن این موزه فوقالعاده زیبا
خیلی واسم جالب بود که این سنگ های بزرگ رو چطوری بلند کردن و روی هم گذاشتن
خدایا شکرت ،خدایا هزاران بار شکرت
سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته مهربان برای این کلیپ زیبا و جالب ،،خدایا شکرت
سلام خدمت دوستان عزیزم
استاد و خانوم شایسته گل
اون تیکهای که استاد گفتن همه چی قانون داره و اگه یه نفر کاریو انجام داده که برای ما عجیب غریب بنظر میرسه
بدین معنا که از قانونش استفاده کرده
یاد خودم افتادم که همیشه در مقابل افراد پولدار احساس ضعیف بودن میکردم چون فکر میکردم اونا یه ویژگی خاص دارن یه دانش خاصی دارن خلاصه یه چیزی دارن که من ندارم
موقعی که با آموزه های استاد مواجه شدم فهمیدم تنها فرق من با افراد ثروتمند تفاوت در ذهنیت و نگرشمونه و اونا ویژگی عجیب غریبی ندارن
فهمیدم قانون ثروت کار کردن رو باورها،عشق به کار و رعایت قانون تکامل یا همون داشتن صبره
چقدر عالی گفتین همه چی قانون داره و میشه به همهی نعمتها با استفاده از قانونش از آسون ترین راهها رسید
چقدر این موزه فوق العاده و زیبا بود
نکته جالب بعدی برام این بود که جهان و طبیعت هیچوقت درخواستی که ما ازش داریم و رو به هیچ وجه یادش نمیره
مثه خود شما استاد که یه روزی یه جایی این موزه رو دیدین و همونجا این درخواست و فرکانس رو فرستادین که دوست دارین یه روزی به این نقطه هدایت بشین
میخوام بگم شاید ما خواسته هامونو یادمون بره ولی جهان هرگز
همه چیز در این دنیا ثبت شده است و از بین نمیره
خدا رو شکر بابت این آموزهها و این صحنه های زیبا
اون غذا و رستوران آخر فایل هم که دهنمو آب انداخت نوش جونتون استاد عزیزم
هر جا هستید شاد و موفق و ثروتمند باشید
سلام و عرض ادب
خیلی کلیپ قشنگی بود مرسی
از کلیپ میشه به این رسید که با قانون و استمرار کارهای معجزه آسایی میشه انجام داد
از نظر بقیه
موفقیت برای کساییه که صبر دارند استمرار دارند و قانونو میشناسند
یک انگیزه فوق العاده قوی نیاز که یه نفر 20 سال یه کاری رو انجام بده
و از کاری که انجام میده لذت ببره
مرسی استاد
به نام خدای بخشنده مهربان
جلسه صدوده
واقعا با روحم بازی کرد
وایی من چقد لایقم چقد خوشبختم که به این فایل ارزشمند برخوردم
یه سوالی توی زهنم باز شد به اینکه هر چیزی امکان داره اما به شرط اشتیاق داشته برات مهم ارزشمند باشه حلش
وشرط درک واگاهی
ادوارد قده صدوپنجاه ووزن چهلو پنج
قطعه های بیست تن جا به جا میکنه به راحتی و با عشق وصبر
وبعد این قطعه هایی که صد ها نفر نمیتونن باهم پنج قدم ببرن جلو ولی اون ه راحتی میبرده
بعد هزاران نفر یگفتن این قدرت جادویی داره یگفتن که ین قانونها رو برعکس کرده این جایی که این هست قانون جاذبه از کار افتاده و هزاران نفر میگفتند ها کمکش میکنند آدم فضاییا کمکش میکنه و خلاصه کلی افسانه براش درست کرده بودن با یه ابزار ساده و به تنهایی عصری هزار تنی توی 20 سال تقریبا درست کرده بوده و چقدر رابطه با ثروت خوب بوده که از این کارش ثروت هم ساخته تبدیل موزهای شده هم کلی استفاده ازش برده مطالعه کرده لذت برده همم اینکه زش ثروت هم میساخته و باعث ساخت این راز زیبا و هزاران ثروت و جاری کرده
استاد میگفت به جای اینکه بگید آدمی جادویی و عجیب و غیر ممکن بوده به کارهاش نشدنی هست و به طور اتفاقی انجام داده کس دیگهای نمیتونه
بگید چه ادم دانا وعاشقی که توی زندگیش چه هدف زیبایی داشت واروم اروم انجامش داد
جالبه بدونید ادوارد خانواده تو کار سنگ بودن و درک اگاهی خوبی داشت به این کار به خاطره تجربش واینکه
اگه به زهتون کاری عجیبو غیر ممکن سخته قبول میکنه
این همه سال وزن های سنگین برده واگاهی های زیادی داشته و خیلی صبر میخاد برای ما که نشدنیه حتما
ولی میشه امکان پزیرش وسادش کنی بگی چقد خوبه با قدم های کوچیک ساده وزن هایی به این وبه این عجیب قریبیو تکون داده و اینکه میشه انقد عاشق کاری باشی که بیست سال وهمیشه ادامش بدی واینکه انقد میشه با ثروت دوست باشی که کاری که میکنی ارزش مند باشه وبرات به غیر از عشق شیرینی که به خاطر اون ادمش میدی ثروت هم برات بسازه
و چقد استادمو تحسین میکنم این راز بزرگ ادوتر برام بازگشایی کرد ومن قبلا در موردش خونده بودم ولی به نتیجه نرسیدم وفراموشش کرده بودم ولی استادم راحت رازشو کشف کرد
وفهمیدم که هیچ کار عجیبو قریبی نیس
توی رابطه
توی سلامتی
توی ثروت
توی کار
ادمایی میبینی انگار جادویین
مثلا تو که مشتری برات پر نمیزنه ولی مشتری برا اونا از در دیوارشون میره بالا ویا چقد نون ندارند بخورند ولی خیلیا قده همه ی نسلشون ثروت دارند
یکی که نمیتونه با یکی سلام علیک کنه ولی میبینه هزاران نفر چه عشقبازی هایی وچه خاطره های ناب زیادی باهم دارند
دیشب داشتیم تو خونه دسته جمعی بودیم حرف میزدیم یکی میگفت مردم نون ندارند بخورن ونگران بود یکی اسوده بود وتوی فراوانی ومیگفت مردم چه خریدای زیادی و متنوع وتوی چه اسایشی زندگی میکنن
ویکی میگفت دیگه همین چند نفر نون ندارن بخورن چند نفرم پول از سرو کولشون بالا میره کاریش نمیشه کرد
ولی با این فایل قلبم باز شد
همه این راه حل داره کاری که میبنی یکی کرده برای توهمه میشه وبه جای قر بزنی وگریه کنی وخدارو مقصر بدونی برو راه حلشو پیدا میکنی
تحسین میکنم استاد عزیزمو که انقد کامل وعمیق زندگی میکنه مثلا اگه ما اتفاقی بهش برمیخوردیم میگفتیم خب دیگه چندتا سنگ جابه جا کرده
میگفتیم خوش به حالش عقلش کار کرده
ولی استاد میره رمزشو پیدا میکنه وازش. ایده میگیره میگه ببین از این کارش که انقد دوس داشته ادامه داده تازه پولم ازش ساخته وهم ارزشی باشه برای استفاده مردم هم پولی میسازه برای اون
گاهی یه کار کوچیک انقد برامون سخته غیر ممکنه ولی طرف بیست سال کارشو رها نکرده و به راحتی انجامش داده
دلم میخاد یاد بگیرم کار کردن با عشق وراحتی
خلاصه راز حرفای دیشبمونم برملا شد راز ثروتمندان پس هیچ ادم فضا ونیروهای جادویی نیس ویه اگاهی مهارتیه که در تکامل وکار کردن یاد میگیری
یادم اومد مثل مهارت عجیب قریب نظم که الان به اسونی دارمش وتونستم رازشو درک کنم
سلام استاد عزیزم
شما فوق العاده اید
من از بچگی ی سری داستان هایی که واسمون تعریف میکردن مثل همین عصای حضرت موسی و… رو اصلا نمیتونستم باور کنم
و حتی خیلی از چیزای ساده دیگه رو
پیش خودم میگفتم مگه میشه یکی عصاشو بزنه زمین بعد رودخانه به اون بزرگی باز بشه
یا اینکه پیامبران از طرف خدا برگزیده میشن و از همون لحظه به دنیا اومدن خدا انتخابشون میکنه و خودشون کاری نمیکنن
ولی خداروشکر با شما آشنا شدم
فهمیدن این خوده پیامبران بودن که این شایستگی رو پیدا کردن تا به پیامبری برسند مثل حضرت محمد که چهل سال تلاش کرد، چله گرفت تا به پیامبری مبعوث شد
هیچ موقع عدالت خدا رو نمیتونستم حس کنم و هزارتا سوال داشتم ولی از وقتی با شما آشنا شدم این گره های ذهنیم داره یکی یکی باز میشه
واقعا سپاسگزار خداوندم که هدایتم کرد و کمکم کرد از اون جهل چشم و گوش بسته نجات پیدا کنم
اصلا یکی از چیزایی از همون اول منو شیفته حرف های شما کرد، منطقتونه
هیچ چیز رو بدون منطق قبول نمیکنید و این فوق العادست
مورد بعدی اینکه این طرف عجب پشتکاری داشته
من اگه بودم بعد ی هفته ول میکردم میرفتم، (اینو گفتم که یاد خودم بیارم که واقعا پشتکارم ضعیفه و باید و باید قوی بشم)
.
باورسازی امروز من
من دیشب نمیتونستم ذهنمو کنترل کنم و مدام منفی ترین افکار ممکن میومد توی ذهنم
همسرم که متوجه شد یکی از حرفایی که خودم بهش گفته بودم رو بهم یادآوری کرد که وقتی ذهنت به سمت منفی ترین حالت ممکن میره به خودت بگو 99٪ این موارد اصلا اتفاق نمی افته
اصلا تو اول بزار اون اتفاق منفی بیافته بعد بشین به خاطرش ناراحت باش
پس اول اینکه ذهنمو کنترل کنم و به زیبایی ها و نعمت هایی که خدا بهم داده دقت کنم و از الان زندگیم لذت ببرم
دوم اینکه باور کنم قرارداد بعدی از رگ گردن به من نزدیکتره. پس به خاطرش خداروشکر کنم و با تمرکز به سمتش حرکت کنم
فراموش نکنم حس خوب اتفاقات خوب
پس در کل روز سعی کنم حسمو خوب نگه دارم و به زیبایی ها دقت کنم
من کلی باور برای خودم ایجاد کردم مثل باور به اینکه مشتری های من فوق العاده خوش معامله آمد و به راحتی سر قرارداد کنار میان و امضا میکنند پس نگران نباشم و سعی کنم از تجربیاتی که بدست آوردم نهایت استفاده رو بکنم
دوستون دارم
خدانگهدار
سلام به همگی
چقدرجالب من این فایل من برای اولین باردارم میبینم بااین سایرقسمت های سفربه درآمریکا چندین باردیدم
خداروشکرت درمداردریافت این آگاهی ها وزیبایی هاشدم
درواقع ازخدانشونه میخواستم که منوهدایت کنه به جواب سوالی که توذهنم بوددرموردکسب وکارم که درچه فضایی شروع کنم چون حسم بهم میگفت بروتویوتوب ولی مطمعن نبودم این حس ازقلبم یاذهنم دارم میگه وگفتم بپرسم ازخداونشونه ای بخوام برای دومین بارازخدااین سوال پرسیدم عین دوبارش بهم گفت یوتوب
وقتی داشتم این ویدئونگاه میکردم وقت افطارهم بودهمونطورکه داشتم افطارمیکردم گوش هم میکردم دنبال یه نشونه ای بودم که این سوال تاییدکنه فکرنمیکردم توویدئوبشنوم پیش فرضم این بودتوکامنتاس طبق تحربیات قبلی
یهودیدم استادگفت تویوتوب یه فردی ویدئوگذاشته بود
اصلاشوکه شدم وخندم گرفت که چقدرواضح خداهدایت میکنه چقدرافطاری بیشتربهم چسبید خیلی خوشحال شدم
خدایاشکرت بارهاشده ازش سوال پرسیدم وواضح هدایت خواستم ازبی نهایت طریق بهم جواب داده
وحتی نکات ودیگه ای هم بهم یاداوری کرد
که باعشق وتکامل کارت جلوببرمثل ادوارد هرمسیری قانون داره طبق قانون عمل کن تاموفق بشی
برای کارت ارزش قائل باش وازش پول بساز مثل ادوارد
خداروسپاس گزارم برای این سایت بهشتی
برای استادعزیزم وخانم شایسته مهربون وتمامی دوستان عزیزم درسایت .
موفق باشین