سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 110 - صفحه 3

192 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    بنام خدایی که تمام خواسته هامون و بصورت طبیعی و بدیهی و راحت و آسون بر آورده میکنه .

    سلام به اعضای هم فرکانسی سایت عباس منش

    بر آورده شذن خواسته استاد بعد از ۱۵ سال و دیدن قلعه مرجانی ادوارد ،

    تمام خواسته های ما که دیگران فکر میکنند نشدنی است قابل دستیابی است اگر قوانین را بصورت درست و اصولی بدونیم :

    قوانین خلق ثروت ،

    قوانین روابط عاشقانه،

    قوانین سلامتی ،

    قوانین طبیعت

    …..

    با علاقه و عشق به کار و دونستن قوانین و هدایت الله هر کاری شدنی است .نه با نیروهای عجیب و غریب و خرافات …

    خداوند هم در معجزه هاش از قوانین طبیعت عدول نمیکند …

    خدایا شکرت که در مدار آگاهی های ناب این سایت قرار گرفتم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2640 روز

    بنام فرمانروای کل جهان هستی

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان همفرکانسی گلم

    خدایا سپاسگزارم امروز روزیم کردی دری از آگاهی برویم باز بشه و چ درسهایی داشت این فایل

    سپاسگزارم استاد عزیزم در مورد قلعه مرجانی در شهر هوم استید در فلوریدا بنام ادوارد اومدین بما توضیحات کامل رو دادین چقدر میشه درس گرفت

    وقتی رفتین بودین در مورد افراد موفق و افرادی ک تونستن کارهای خارق العاده انجام بدن وبلاگی هم در مورد قلعه مرجانی ک این ادوارد چطور تونسته این صخره ها رو بلند کنه و روی هم بذاره

    چطور تونسته جابجا کنه این صخره ها

    و سوالی ک کرده بودین و خداوند هم در بهترین زمان و مکان شما رو هدایت کرد به قلعه مرجانی بعد از ۱۵ سال

    و این سوالی ک گفتین در مورد تخت جمشید ک چطور این سنگها با این ارتفاع روی هم قرار گرفته اون موقع هم برام سوال بود ک چی میشه چندین نفر این سنگ به این بزرگی آوردن بالا فقط تو ذهنم بود و رد میشدیم بدون اینکه دنبال سوالم باشم خدا رو شکر میکنم ک الان جوابو گرفتم ک یک انسان چقدر میتونه این توانایی و این قدرت رو داشته باشه طبق قانون طبیعت کاری کنه ک میتونه سنگهایی با هر وزنی جابجا کرد چقدر این مثال حس ارزشمندیمون بالا برد چقدر به توانایهای خودمون میتونیم پی ببریم چقدر میتونیم به قدرتی که خدا درمون قرار داده پی ببریم خدایا صد هزار مرتبه شکر

    این ادوارد داستان ما با وزن ۴۵کیلو گرم وقد ۱۵۰سانتی

    متری چ کاراهایی نکرده ک بمن بگه که چیزی غیر ممکن نیست چیزی بنام نشد وجود نداره

    وقتی به تضادی میخوره ک از عشقش جدا میشه میاد چنین قلعه مرجانی برای عشقش درست میکنه

    و این شور و اشتیاق چیزی هست که اگه در هر کاری داشته باشیم چ کارهایی نمیکنیم

    وقتی ادوارد میاد ک هر کاری میشه انجام داد با اینکه تو ذهنش اینو ایجاد کرده ک اگر مصریان باستان اون موقع تونستن این سنگها به این سنگینی جابجا کنن پس من هم میتونم انجام بدم

    و وقتی میاد این قلعه رو میسازه از همون اول میدونسته چ کار عجیبی از نظر دیگران داره انجام میده بخاطر همین از همون روز اول شروع کرده بود به ساخت موزه و همینجور ک میساخت پول خلق میکرده و ذهن خلاق و ثروتمندی داشته

    و خیلی افراد کارایی انجام میدن ک توش کارای خلاقانه ای میکنن و برای کارشون ارزش قائل نیستن

    و ادوارد برای کارش ارزش قائل بوده

    و هر وقت ازش میپرسیدن ک چطور این کار رو کردی

    میگفته من قانون جاذبه اهرم و قانون وزن رو بلدم

    و وقتی براشون قابل هضم نبوده تئوریهای مختلف این بوده ک از نیروهای پنهان ذهنش استفاده کرده و همه بلوکها رو با ذهنش جابه جا میکنه

    یا اینکه ورد میخونه این سنگها تبدیل به بادکنک تبدیل میشه و جابجا میشه یا ادم فضایهای کمک میکنن سنگها رو جابجا میکنن

    و قبلا هم خودم اینطور بودم قبل از اشنایی با این قوانین هر ثروتمندی یا کسی که موفق شده بود به اصطلاح خودم کشف میکردیم که اگه به اینجا رسیده گنج پیدا کرده یا خون بقیه تو شیشه کرده و هزار باور مخرب دیگه یا درهر مورد میشه مثال آورد

    وقتی استاد عزیزم تیر خلاص به این ذهن ما زد و این ویدیو رو نشون دادی چقدر باورهامون در موردکارهای ک انجام نمیدیم و ترس داریم که این الگو رو نشون دادی ک انسان با این الاکلنگ به این راحتی میتونی هر بلوک ۱۰۰تنی رو بیاره بالا با هر ارتفاعی که میخواد فقط باید صبر کنی و ارام آرام بری جلو و احتیاج به نیروی جسمی بالا نداره همه رو داره خود جاذبه زمین و خود اهرمها دارن انجام میدن فقط نیاز داره حوصله داشته باشی هی این الاکلنگ رو باهاش بازی کنی

    و این مثال الا کلنگ باید همیشه بیادم بیارم ک انسان با این توانایی و قدرتی ک داره بدون هیچ ابزاری و هیچ امکاناتی داره این بلوک های ۱۰تنی رو میاره،بالا پس باید تو ذهنم اول بسازم که میشه بعد بیرون هم میشود انجام داد و خیلی منطقی شد برام

    ((((((با درک این قانون و با صبر این به من خیلی ایده داد ک ببین چیزهایی که آدما فکر میکنن نمیشود اگه کسی انجام داده به این معناست ک میشود و اگر کسی انجام داده به این معنایه ک یک ادم فضایی بهش کمک نکرده به این معنا ک یک درک از این موضوع داشته به این معنا ک یک نگاه متفاوتی به موضوع کرده و راهش رو پیدا کرده با استفاده از قوانین طبیعت))))

    و راز این قلعه مرجانی تو ذهن همه ما بر ملا شد

    ک ادوارد یک انسان عجیبی نبوده یک انسانی بوده مثل همه ماها که اومده کمک گرفته از تواناییهاش و عشق به کارش و اون علمی ک داشته و قانون طبیعت رو درک کرده و عمل کرده و نتایجش این بوده چون نسل در نسلش کار سنگبری بوده و اشنا بوده به این موضوع و در فلوریدا سنگی نبوده و کسی با سنگ هیچ کاری نمیکرده و اومده از اون تواناییهاش و اون بیماریش هدایتش کرده خداوند به سمت فلوریدا و بازیش رو خوب انجام داده با اون عشق و علاقه ای ک داشته و اگه در سکوت شب این کار رو انجام میداده صد در صد از اون الهاماتی که خداوند هم بهش گفته میشد انجام میداده

    و اگه تا این ویدیو و این آدوارد رو نشون نداده بودین استاد عزیزم اگه به چنین سنگهایی نگاه میکردم میگفتم امکان پذیر نیست ک ی نفر چنین بلوکهای ۳۰تنی رو ببره بالا و این شکست در ذهن من و جاهایی که متوقف میشدم این باور بوده ک نیروی عجیب و غریبی داشته یا هر چیز دیگه ای

    مطمئن هستم که چقدر کمک شد این فایل برای من و دوستانی که دیدین و درکش کردن و این فایل میشه ی محصولینمیشه قیمت گذاشت

    ((اگه قوانین رو درک کنیم همه چیز قانون داره))

    ((روابط عاشقانه قانون داره))

    ((سلامتی قانون داره))

    وقتی ما باورهامون در مورد ثروت و روابط عاشقانه و سلامتی درست کنیم طبیعی هست ک ثروت و روابط عاشقانه و سلامتی و چیزهایی که دوست داریم وارد زندگیم بشه وهمه چیز طبق قانون داره اتفاق میفته

    اگه آدوارد تونسته با این جسم نحیفی ک داشته و به تنهایی حدود ۱۰۰۰بلوک مرجانی را استخراج کنه و هر کدوم از این بلوکها ۳۰تن بوده

    داره میگه بمن ک هر انچه که تو ذهنم فک میکنم سخته قابل انجام شدنه

    خدایا سپاسگزارم استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم بابت این همه آگاهی بما با عشق هدیه میدین خدایا هدایتم کن ک بهتر درک کنم و بهتر عمل کنم و تکاملم رو طی کنم فقط حرف نباشه و عمل کنم

    و قبلا ی ویدیو در مورد ی مرتاض هندی دیدم که ۷۰سال آب و غذا نخورده

    یا اینکه مردی در شهر مشهد ۳۸سال نخوابیده است

    چقدر میشه چنین افرادی که کارای خارق العاده انجام میدن رو بیام به ذهنم نشون بدم ک انسان قادر هست چ کاراهایی انجام بده

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 79 رای:
  3. -
    خورشید گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    سلآم خدمت استاد عزیز ومریم جان امیدوارم سفر بهتون خوش بگذره ومیدونم ومطمئنم که خوش میگذره

    آشنای من با شمااز طریق برادر شوهرم بود که خیلی به موقع وبه جا بود واینها همه از برکات الهی هست که الان حدود یک سال ونیم هست اما به طور جدی ودقیق وکامل چند ماه هست معجزه های دیدم که به طور یقین میدونم از کار کردن خودم هست یعنی گاهی اوقات انقدر هیجان دارم که اشک شوق میریزم

    من همیشه کامنتای بچه ها را میخوندم وپیش خودم میگفتم خوش به حال اینا که انقدر طولانی واحساسی کامنت مینویسن چند روز بود دلم میخواست کامنت بزارم اما فکر میکردم باید سخت باشه بعد یاد حرف شما افتادم درمورد کتاب نوشتنتون که میگفتین الهام بهم میشد ومن تند تند مینوشتم حالا انگار منم یه همچین حالتی بهم دست داده تند تند روی کیبورد گوشیم میزنم وانقدر هیجان دارم که قلبم داره تند تند میزنه خدایا سپاس گزارم

    من تاحالا از شما محصول نخریدم اوایل که آشنا شدم با هاتون فایلهای دانلودی را گوش میدادم زندگی در بهشت ومیدیدم وسفر به دور آمریکا و شگفت زده میشدم از این همه فراوانی وزیبای

    به قول معروف آمریکا را همش اینجور میدیدم که جنگ وفسادوغیره ….ومن الان آرزودارم که حتما فلوریدا تمپا از نزدیک ببینم

    من به واسطه برادر شوهرم که قانون آفرینش و خریدن وبه برادرشون دادن زندگی خودمون وتغییر دادیم وه به تازگی ۱۲ قدم وشروع کردیم که فعلا اولین قدم وکار کردیم ومن به شجاعت میتونم بگم تو این دوهفته برای من اتفاقات خیلی جالب وخوب افتاداز تمرین ستاره قطبی

    واقعا خداراشاکرم که با شما آشنا شدم ومیتونم خودم مسیر زندگیم وهدایت کنم خیلی دوست دارم باهاتون از نزدیک صحبت کنم وببینمتون

    به امید آن روز ومیدونم تکاملم باید طی بشه دوستون دارم وهمیشه دلم میخواد روابط زناشوی من هم مثل شما ومریم جان باشه عاشقتونم 💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  4. -
    مرجان دوست الهی گفته:
    مدت عضویت: 1487 روز

    سلااااااااااااااام سلاااااام استاد جونم!مریم خانوم جوووونم❤❤❤❤خداااااااا قوت

    صخره های مرجانی🤩

    قلعه های مرجانی🤩

    ساخت یک قصر مرجااااااانی توسط فقط یک انسان اونم با ۴۵ کیلوگرم وزن و ۱۵۰سانت قد🤩اون تضاد چه کاری کرده با آقای ادوارد که دست به یک همچین خلاقیت هایی زده که سالها بعد بشه یک جای بسیار بسیار توریستی که یکی مثل شما از ۱۵سال پیش در ایران، در بندرعباس این خواسته درونتون ایجاد شده که ببینیدش از نزدیک و به سمتش هدایت بشید🤩🤩🤩🤩

    چقدر مردم باادب و باعشق نشسته بودند و به حرف های اون لیدر گوش میکردند👏👏🥳🥳و به اطراف نگاه می‌کردند

    خدایا شکرت فقط باید قانون یک چیزی رو دانست و طبق اون عمل کرد🤩باز هم به ما یک شور تازه دادید استااااااااااد

    استاد جووووونم آرزوی شما در ۱۵ سال پیش در بندرعباس اونم اینکه فقط در کافی نت دیده بودین الان در خود آمریکا دارید از نزدیک مشاهده میکنین🌹🌹🌹🌹🌹

    چقدر لیدر خوش اخلاق بود و مهربان و اگر درست فهمیده باشم اون آقا رو روی مریم جوووون مثال زد که فیس و اندامی بچگانه داشتند🤩🤩🤩🤩

    استااااااادم چقدر خوبه قوانین یه چیزی رو بدونی و طبق اون فقط عمل کنی حتی اگر زورش رو به ظاهر نداشته باشی👏👏👏👏👏👏👏

    مثل مریم جان که در ۱۲ قدم! اون بز رو سلاخی کردند و به تمیزی و زیبایی هر چه تمام تر گوشت هاش رو جدا کردند با اینکه همینجور که خودشون گفتند فقط دارند به قوانین قرار گیری جایگاه ماهیچه ها و استخوان های اون توجه می‌کنند و همون قسمت ها رو برش میدهند که به راحتی برش میخوره و تمیز و تمیز🤩🤩👭🤩👭👭👏👏👏👏💪💪💪

    استاااااااااد و مریم جاااانم و دوستاااااانم یک خبر خوش براتوووون دارم من از بست که این چند قسمت سفر به دور آمریکا رو باعشق نگاه میکردم و از ته قلبم ذوق و همه ی زیبایی هاش رو تحسین میکردم …….

    الاااااااان دارم به یک سفر تفریحی میرم😋😂😂😃😃😃😃😃😃😘😃😃

    در استان فارس منطقه های اردکان شش پیر که بینهایت سرسبز و دریاچه و درختان سیب قرمز و سفید فراوان داره 🤩🤩🤩🤩🤩

    و

    دشت ارژن که رستوران های فوق العاده ای داره و سرسبز و آبشارهای زیادی داره😋😋😋😋😋

    و

    آبشار مارگون 🥳🥳🥳🥳

    اولین بار که میخوام همشو برم و انشاالله قراره که کلی بهم خوش بگذره و لذت ببرم🤩🤩🤩🤩🤩و جای شماااااا سبز سبز

    انشاالله تمام دوستان هم بتونند تمام زیبایی های جهان را ببینند و لذت ببرند💌🏝🏝

    خب استاد جونم من در مسیرم ولی دلم نیومد این قسمت جدید رو نبینم و درموردش کامنت نزارم 🤩🤩🤩🤩👭👭👭🤩👫👫👫👫

    خیلی خیلی دوستتون دارم و عاشقانه میبوسم روی ماهتون رو 💌💌💌💌💌💌

    انشاالله که در این مسیر زیبای زندکی خیلی خیلی بهتون خوش بگذره و باز هم ما رو مهمان خودتون کنید🤩🤩🤩

    خداااااااااااااا قوت بده انشاالله 💪💪

    🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2208 روز

      سلام و صد سلام به دوست همراه عباسمنشی عزیزم مرجان دوست الهی مسافر.🤗😍

      خدارو شکر مرجان جون خبرهای خوبی فرستادی برامون و با دیدن این سفرها و احساس عمیق زیبات به این سفرها به لطف خدا جاذب بودی و با عشق این سفرها رو دنبال کردی..و هدایت شدی به مسافرت‌

      اینکه گفتی استان فارس منطقه های اردکان شش پیر که بینهایت سرسبز و دریاچه و درختان سیب قرمز و سفید فراوان داره 🤩🤩🤩🤩🤩

      و

      دشت ارژن که رستوران های فوق العاده ای داره و سرسبز و آبشارهای زیادی داره و آبشار مارگون..

      به امید خدا خیلی بهت خوش بگذره و یا نمیدونم خوش گذشته و تا بحال به منزل برگشتی یا نه ؟؟، چون من الان تازه کامنت زیبا تو خوندم عزیزم و با خوندن کامنت خوش خبری تو منم میخوام خوش خبری رو جذب کنم .. خیلی خیلی بهت خوش بگذره و به امید خدا سفر در سفرهای بینظیری باشی ..

      خوب و خوش و سلامتی و تندرستی و پول و ثروت رو برات آرزو میکنم ❤❤❤👏👏👏👏🙏🙏🙏🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        مرجان دوست الهی گفته:
        مدت عضویت: 1487 روز

        سلام عزیزدلم!

        رویا خانوم دوست داشتنی ❤💋🌹

        سپاسگزارم

        خدا رو شکر خیلی خیلی خوش گذشت و ما شب بود رسیدیم شش پیر و چون خیلی سرد بود آتش عظیمی روشن کردیم و گرم شدیم نسبت به اون تضاد سرما خیلی حس خوبی بهمون داد🌹💋❤

        اونجایی که ما رفتیم یک جایی میشه گفت مثل State Park هایی بودن که استاد میرفتن🤩ورودی پرداخت میکردیم و میرفتیم داخل‌!برق،چوب برای آتش زدن،سرویس بهداشتی و …داشتند

        شب ما ساعت چهار خوابدیم و من با یه ذوقی ساعت۷صبح بلند شدم از چادر اومدم بیرون و رفتم اطراف رو ببینم یک آن محو شدم منم که عاشق طبیعت🤩

        دیگه دقیقا انگار بچه ها شدم یک بار میرفتم سمت جوی آب که با شدت از همه سمتی اومده بود بیرون و میرفتم سمت درختان یه جایی اش بود پله میخورد میرفت بالا منم رفتم ببینم اونجا چخبره؟

        رفتم!دیدم وای کلی تاب گذاشتن،یک نفره ! دونفره

        سوار تاب شدم وقتی میرفتم بالا احساس می‌میکردم میتونم آسمان و با دستام لمس کنم خیلی خیلی خیلی حس خوبی بود❤💋🌹

        دیگه یک قسمت باریک اما بلند نزدیک به یک درخت داشت منم همونجا نشستم و دفتر و گذاشتم جلوم و فقط نوشتم و نوشتم🌲

        اینم قسمتی از خاطرات من

        انشاالله که بهتر از اینها رو تجربه کنی که

        میکنی🥳🥳🥳💪🥳

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    علی اکبر شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1726 روز

    خدایا چطور من سپاسگذار باشم تو این فایل علاوه بر این که داره کلی خواسته برام شکل میگیره و کلی زیبایی دارم میبینم به چه شاه کلید هایی دست پیدا کردم

    سلام بر استاد عزیزم و عزیز دلشون مریم جان

    به قول خودتون فقط میتونم بگم خدایا شکرت

    این فایل پُره از قانون که من به اندازه مدار الانم درک میکنم و امیدوارم در مدار عمل بهشون قرار بگیرم

    با شروع فایل پی میبرم به قدرت سوال

    اولا بپرسم چه کار های خارق العاده ای انجام شده و چه افرادی تونستن چنین کارهایی انجام بدن

    و این که چطور تونستن اون کار را انجام بِدن

    و خدا را شکر به واسطه سفرهای زیادی که رفتم تو ایران همیشه این سوال برام بود که واقعا چطور تخت جمشید ساخته شده

    چطور اون نوشته ها و کارهای خارق العاده توی کوه بیستون انجام شده

    چطور اون هنرها و معماری ها توسط افراد مختلف تو زمان هایی که هیچ امکاناتی نبوده انجام شده

    چطور یک فرد مثل مولوی یک اثری مثل مثنوی از خودش به جا میذاره

    چطور یه نفر میشه حافظ

    چطور یه نفر میشه سعدی

    چطور یه نفر میشه پروفسور سمیعی

    چطور یه نفر میشه انیشتن

    چطور یه نفر میشه عباس منش

    چطور یه نفر میشه ایلان ماسک

    و…

    و واقعا تا به امروز فکر میکردم که اون ها ارتباط خاصی با خدا داشتن یا توانایی های خاصی داشتن

    در حالی که امروز فهمیدم نه اون ها مثل بقیه بندگان خوب خدا بودن که با عشق و علاقه چیزی که بهشون انرژی‌ می‌داده را دنبال کردن و با صبر و مداومت به نتیجه رسیدن و صددرصد نگرش متفاوتی نسبت به بقیه داشتن و باورهای درستی داشتن که این نتایج را گرفتن

    پس امروز جواب یه سوالم را گرفتم و ایمانم بیشتر شد که جهان هیچ سوال و درخواستی را بی پاسخ نمیزاره

    و باز هم نتیجه گرفتم که ما در نهایت هدایت میشیم به اونجه که کانون توجه ما روش هست حتی اگه تو برهه ای فراموش کنیم مثل توجه ای که استاد ۱۵ سال قبل داشتن و حالا دارن نتیحه اش را میبینن

    پس خواسته ها و آرزوهای ما هیچ وقت نمیمیرن و میتونیم از نزدیگ ببینیم و لمسشون کنیم

    امروز یاد گرفتم کار درست انجام بدم و در مسیر درست باشم و برای خودم و کارم ارزش قائل باشم تا جهان و دیگران هم ارزش قائل باشن برای خودم و کاری که انجام میدم

    امروز یاد گرفتم که از خدا بخوام و روی خودم کار کنم که ذهن ثروتمند بسازم برای خودم که از هیچ و از تضاد هام بتونم ثروت خلق کنم

    امروز یاد گرفتم کار های خارق العاده نیاز به درک قانون و صبر داره نه نیاز به نیروی جسمی چون فیزیک ما مهم نیست همین طور که این بنده خدا اصلا توان فیزیکی بالایی نداشته با ۱۵۰ سانتی متر قد و پنجاه کیلو وزن چنین کار بزرگی انجام داده

    و این فیزیک ما نیست که کارها را انجام

    امروز یاد گرفتم برای هر موضوعی دنبال جواب های منطقی باشم نه جواب های غیر منطقی که خیلی راحت مسئولیت را از دوش ما بر میداره

    امروز یاد گرفتم ابزار و عوامل بیرونی اصل نیست اصل باوره درسته ، اصل شور و اشتیاقه، اصل عشق داشتنه، اصل صبر داشتنه ، اصل درک قانون تکامله و …

    و وقتی از قوانین طبیعت با شور و اشتیاق بالا و صبر استفاده کنم همراه با باورهای درست

    اون وقت کارهایی که از نظر بقیه غیر ممکنه را میتونم انجام بدم

    (یاد یه داستانی افتادم البته یادم نیست کجا خوندم و غریب به مضمون را میگم حتی اگه واقعی هم نباشه اصل موضوع جالب بود

    داستان از این قرار بود که تو یه سرزمینی یه جوونی یه خطایی انجام میده و پادشاه اون سرزمین دستور میده اون فرد را اعدام کنن و مادر اون فرد که گویا پیرزنی هم بوده میاد به پادشاه التماس میکنه که از نظرش منصرف بشه و پسرش را ببخشه و پادشاه میگه به یک شرط پسرت را میبخشم که تو یک گاوه را روی شونه های خودت از پله های قصر من بیاری بالا و عملا خواسته بود کار غیر ممکنی را به اون پیر زن بگه و اون پیره زن این شرط را قبول میکنه و فقط از پادشاه یه مدتی زمان خواسته

    و پیره زن از همون روز شروع میکنه یک گوساله کوچیک را روی شونه های خودش حمل کردن و این کار را هر روز انجام میده و همین طور که هر روز اون گوساله بزرگ میشده اون پیره زن هم قوی‌تر میشه تا میرسه به جایی که میشه یک گاوه تنومند و میره پیش پادشاه و اون شرط را انجام میده و پسرش بخشیده میشه

    و افرادی که از جریان اطّلاع نداشتن فکر کردن اون پیره زن وِردی خونده یا با اجنه در ارتباط بوده که تونسته اون کار را انجام بده

    در حالی که هدفی داشته که نجات فرزندش بوده و عشق به پسرش و مداومت اون نتیجه را به بار آورده

    کاری به اصل داستان و صحت اش ندارم اما این مضمون که همین کارهای کوچیک ما هستن که با مداومت ما نتایج خارق العاده را به وجود میارن که برای دیگران قابل باور نیست .‌‌)

    امروز یاد گرفتم نه تنها خودم طور دیگه ای و از زاویه ای دیگه ای به همه چیز نگاه کنم بلکه دنباله رو و فالوو کننده ای کسانی باشم که نسبت به بقیه متفاوت نگاه میکنن به همه چیز

    امروز یاد گرفتم که اگه هر کسی تو این جهان کاری انجام داده پس من هم میتونم فقط باید مثل اون باور داشته باشم ، مثل اون عمل کنم و مثل اون نگاه متفاوتی داشته باشم تا راهش را پیدا کنم

    امروز یه مقدار بیشتر درک کردم که تضادها دشمن من نیستن بلکه اون ها اومدن تا من را رشد بِدن

    این فرد وقتی به اصطلاح شکست عشقی خورده و وقتی بیماری جسمی داشته افسرده و ناامید نشده بلکه دنبال راه حل بوده و تونسته از اون تضاد ها خودش را رشد بده

    امیدوارم تو مدار دوره ارزش تضاد ها قرار بگیرم که بتونم درک بهتری از تضاد ها داشته باشم

    و بازم یاد گرفتم از قدرت سوال که چطور از این بهتر ، چطور از این راحتر ، چطور از این سریع تر

    یاد گرفتم بیشتر فکر کنم و بپرسم چطور یه بیزینس خوب و درآمد خوب برای برای خودم داشته باشم

    امروز یاد گرفتم من برای فرار از مسئولیت و برای قانع کردن ذهنم طوری به مسائل نگاه میکنم که بگم اون کار امکان پذیر نیست و اگه افرادی انجام دادن اونها نیروی عجیب و غریبی داشتن و توانایی های بیشتری داشتن یا خدا یک حمایت خاصی از اون ها داشته

    که این نوع تفکر یکی از ترمز های اصلی ماست و باعث میشه هیچ قدمی بر نداریم و باور داشته باشیم که یک اتفاق عجیب و غریب تونسته اون موفقیت را به وجود بیاره نه عامل درونی

    در حالی که خداوند تمام ما انسان ها را با بدن های مشابه با سیستم عصبی مشابه‌ آفریده

    امروز بازم برام یادآوری شد که خداوند از قوانین و سنت های الهی عدول نمیکنه

    و اگه برای پیامبران معجزاتی رخ داه یا برای افراد موفق معاصر موفقیت هایی رخ داده دلیل بر تغییر قوانیین الهی نیست بلکه اون فرد به اون قوانین عالِم بوده و در مسیر درست که مسیر عشق و علاقه اش بوده در هم زمانی های مناسب یعنی در زمان مناسب و مکان مناسب و با افراد مناسب قرار گرفته

    امروز دوباره برام یادآوری شد که هیچ چیز تو این جهان شانسی نیست و همه چیز قانون داره

    اگه ثروت میخوام ،اگه روابط عالی میخوام ، اگه سلامتی میخوام و هر چیزی که میخوام باید طبق قانون اش عمل کنم

    و با عمل کردن به اون قوانین و با ذهنم بهشون برسم نه با جسم ام

    و امروز دوباره برام یادآوری شد که وقتی مثل استاد عزیزم و مریم جان دنبال علایق خودم برم و از قوانین پیروی کنم وبا خودم و جهان اطرافم در صلح باشم و با احساس خوب از زندگیم لذت ببرم حتی سفر کردنم و غذا خوردنم و لذت بردنم هم هزاران درس و نکته برای صدها هزار نفر که دنبال حقیقت هستن داره و نتایج اش قابل وصف نیست

    و چقدر خوشحالم از ادامه سفر به دور آمریکا چون واقعا عاشق سفرم و خیلی مواقع واقعا خودم را حس میکنم اونجا

    منتظر فایل های فوق العاده هستم برای ساختن باورها و خواسته های عالی و رفع ترمز ها

    دوستون دارم و امیداورم این لحظات خوشتون هزاران برابر بشه که خوشی های شما هم برای ما درس داره

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 67 رای:
  6. -
    شهریار گفته:
    مدت عضویت: 1441 روز

    عالی بود واقعا،من انقدر برام عجیب بود اینکه چطور مثلا تخت جمشید یا اهرام ساخته شده،این فایل رو که دیدم فهمیدم اصا نمیخواستم بهش فکر کنم حتی!نمیتونستم چون برام خیلی زیاد عجیب و غیر قابل درک بود و انگار فرار میکردم اصا،ولی حداقل هیچوقت نذاشتم بگم به خودم که کار آدم فضایی ها بوده یا اینجور چیزا.امروز این فایل رو دیدم و همچنان ناامید بودم که اینجا هم قرار نیست بفهمم و استاد هم تا لحظه ی آخر لو ندادن😄 حالا انقدر برام راحت و قابل درک شده که انگار خیالم از بابت خدا و بودنش و بزرگیش راحت تر شده،چون اگه همچین چیزای غیرِ ممکنی تو این همه سال برای خیلی از مردم، الان فهمیدم که ممکن شده به دست انسان،پس دیگه رسیدن به خواسته ها چه مالی چه روابط و… واقعا اونقدراهم سخت نیست رسیدن بهشون اگه فقط صبر کنیم و قانون رو بدونیم و طبق قانون عمل کنیم.بیشتر میفهمیم که حتی جابجا کردن سنگ ۳۰ تُنی مُتکی به زور انسان نیست همش،قانون داره جابجا کردنش و بلد باشیمش کار انجام میشه حالا باصبر،بدست آوردنِ ثروت هم متکی به تلاشِ بی وقفه و خیلی سخت نیست،قانون داره،و بلدش باشیم و اجراش کنیم و صبر،بدست میاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2183 روز

    استادم، اولاً که چقدر خوشحالم که مجدد سفرتون رو شروع کردید و با نشون دادن جاهای مختلف هی بیشتر و بیشتر خواسته ها رو در ما بیدار میکنید؛ و درضمن چقدر خوب که تصمیم گرفتید مجدد غذاهای غیر گیاهی رو یه مدت امتحان کنید، بعنوان یک انسانِ سوپر گوشتخوار، لذت بصریِ این غذاهای خوشمزه هم برام هیجان انگیزه :)

    چقدددر فوق العاده بود این فایل. چقدددرررر زیبا بود این مکان و چه عالی تر که موسیقیِ متن، صدای دلنشین شما و آموزه های همیشه تازه تون بود.

    وای استاد کِیییف کردم که فرمودید 15 سال پیش راجع به Coral Castel مطالعه کردید و انقدر زیبا بهش هدایت شدید. هر کدوممون همچین تجربیاتی داشتیم که یه زمانی یه چیزی رو خواستیم یا بهش توجه زیاد داشتیم بعد رها کردیم و سالها بعد، زمانیکه آمادگی دریافت در ما ایجاد شد و در فرکانسِ اون موضع قرار گرفتیم، خیلی ظریف و زیبا دیدیم تو همون شرایط هستیم که بهش فکر کردیم.

    اون قسمت که فرمودید “من اون زمان خیلی تحت تاثیر اون داستان ادوارد قرار گرفتم…” یعنی شما کاملا توجهتون به این موضوع جلب شده و شکل گرفتن این خواسته که میخواستید بدونید واقعاً داستان از چه قراره، شما رو به این سمت هدایت کرد حتی شده 15 سال بعد.

    موضوع جالبِ دیگه برای من نگاه شما به این داستانه. شاید خیلیهای دیگه هم از اون مکان دیدن کردند و در نهایت باور کردند که یا یه جنیانی با وِردهای ادوارد به تسخیرش در اومدند و سنگها رو براش جابجا کردند یا پای آدم فضاییهایی در میون بوده و یا هر نیروی فرازمینیِ دیگه. ولی شما حتی بعد از دیدنِ این مکان هم متوقف نشدید و باز تحقیق کردید و وقتی این خواسته ی به دریافت آگاهی، در شما ادامه پیدا کرد، به ویدیویی هدایت شدید که شخصی این معما رو حل کرده بود.

    آخ استاد چقدر اونجا رو دوست داشتم که اصل داستان رو فرمودید:

    ” قانون طبیعت (درک قانون)،

    شور و اشتیاقِ بالا،

    و صبر”

    چقدررررر این صدق میکنه برای هر چیز و هر چیز و هر چیز در این جهان. از ساختنِ یه بدن عضلانی بگیر، تا ساختن یه ثروتِ زیاد و یا حتی جابجایی سنگهای چند تنی بدون ابزارِ پیشرفته.

    اونجا که فرمودید:

    “همه اون چیزهایی که همه فکر میکنند نمی شود، اگه کسی انجام بده، به این مفهومه که می شود و این به این معناست که یک درک بهتری از موضوع داشته. به این معناست که با یک نگاه متفاوت به موضوع، با استفاده از قوانینِ طبیعی، راهش رو پیدا کرده”

    وقتی بچه بودم بابا تو کارِ تولید و پخش میزهای چوبی برای زیر تلویزیون بود. اون موقع همه داشتند با یه قیمتی فروش میکردند و خیلی گنده تر از بابا بودند و فروشهای خوبی داشتند ولی خریدارها ازون قیمتِ بالا ناراضی بودند، بابا فکر کرد اگه بتونه هزینه تولید رو بیاره پایین، میتونه جای خوبی تو بازار بگیره ولی همه دیدگاهشون این بود که چوب گرونه، پس هزینه از این پایین تر نمیاد. ولی بابا با یک نگاه متفاوت تونست توی قسمتهایی از میز که به کیفیت کار آسیب وارد نمیکرد، به جای چوب، از نئوپان استفده کنه و ازونجایی که رنگکار ماهری هم بود، ظاهر کار هم حفظ میشد و و هزینه تمام شده یهو به نصف هزینه قبلی کاهش پیدا کردو به قول شما بمممب. بابا سهم زیادی از بازار میز تلویزون رو گرفت و مثل چییی بار به شهرستانها ارسال میکرد.

    این همون نگاه متفاوته که وقتی همه میگن خب شرایط همینه و کاریش نمیشه کرد، یکی با یک نگاه متفاوت یه راه حلی پیدا میکنه و دیگران هم بعداً از همون راه حل ها استفاده میکنند.

    یا یه مثال ساده ترش، از کار خودمه. من زمانیکه بعنوان کارمند بازرگانی کار صادرات قیر رو شروع کردم میدیدم که آماده سازی یه سِت اسناد برای پروژه هایی که با ال سی فروخته میشد، یه کار زمانبر، حوصله سر بر و پر خطاییه. خیلی ها که حتی همت نمیکردند خود متن ال سی رو هم بخونند و اسناد کامل رو به بانک بفرستند و بانک هم همیشه بابت هر یه دونه مغایرت یا کمبودِ اسناد، یه مبلغی بین 70-150 دلار هزینه از فروشنده دریافت میکنه و مثلا طرف 5 تا اشتباه داره میشه 750 دلار و حالا در نظر بگیرین این توی هر فروش تکرار بشه. انگار برای همه عادی شده بود که این ازون هزینه هاییه که باید داد و کاریش نمیشه کرد. کسایی هم که سعی میکردند یه ذره دقیقتر باشند، چندین روز برای آماده سازی یه ست اسناد مجبور بودند وقت بذارند و مدام چک کنند که اشتباهات تایپی و غیره رو کاهش بدن. من بعد از دو ست اسناد مدام این حرف شما تو ذهنم تکرار میشد که اگه “یه کاری داره سخت انجام میشه، یعنی یه جای کار اشتباس. کارها باید هر روز ساده تر، باز هم ساده تر و باز هم ساده تر انجام بشن…” این بود که فکر کردم خب چیکار کنم؟ دیدم اولاً که اسنادِ ال سیِ درخواستیِ بانک تو هر کشوری معمولا برای همه بانکهای اون کشور ثابته و ما کلا با دو تا کشور بنگلادش و سری لانکا بیشتر ال سی کار نمیکنیم. از طرفی هم 80% اطلاعاتی که توی هر صفحه از این اسناد باید وارد میشد، توی تمام صفحات مشترک بود، دو تا فایل اکسل برای این کشورها آماده کردم و شیتهای مختلف اکسل رو طوری فرمول دادم که اطلاعات ال سی تو صفحه اول وارد بشه و اتومات تا صفحه 35 اسناد خودبخود تکمیل بشن. کاری که همیشه چند روز زمان میبرد و همیشه با کلی اشکال تایپی و ایراد همراه بود، به همین راحتی به یه نگاه متفاوت که “نه، نباید همین باشه که هست” در عرض 20 دقیقه انجام میشه و نیاز به کلی دقت هم نداره و هزینه مغایرت هم به صفر رسیده.

    دوست داشتم با مرور این مثال های کوچیک، آموزه های شما رو بیشتر تو ذهنم تثبیت کنم. عاشقتونم استاد جانم و عاشقانه منتظر فایلهای بی نظیر بعدیتون هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
    • -
      منصور گفته:
      مدت عضویت: 1534 روز

      بنام خداوند زیبایی ها. سلام به برگزیدگان موفقیت. سلام استادعزیز.. سلام خانم شایسته مهربان… سپاس فراوان ازشما استادبابت خلق این زیبایی ها بادیدن این تصاویر صحبت‌های شما یک لحظه به گذشته مروری کردم از زمانی بطور اتفاقی با فایل های شما آشنا شدم ازسال۹۴ تا به امروز واقعا زندگی کردم با فایلهای زیبایی خلق کردین اتفاقات زیادی برایم افتاد حتی در سخت ترین روزها صحبت های شما استادعزیز درذهنم نجوا میشدن… تو بدنیا نیامده ای نفر اخرباشی.. فقیربودن تنبل بود راحته…… همیشه این کلمات امیددهنده من درمشکلات وسختیها بودن… خیلی وقتها تجربیات سختی رو گذراندم خیلیا دلمو شکستن حتی ۵۰هزار تومان یادمه یکی از نزدیکترین دوستام ازمن دریغ کرد واقعا از رفتارشان اشکهایم سرازیرمیشد تجربهای مختلفی شدم اما همیشه فایلهای شما مرورمیکردم فایل های رایگان… الان واقعا فکرمیکنم هدیه های الهی من هستن… همیشه منتظر بودم فایل بعدی برسه… گاهی فایلی می‌رسید وای خدایا جواب سوالی بود داشتم بهش فکرمیکردم سپاسگزارم استاد… بادیدن این تصاویر این کلمات به ذهنم اومد.. تمام اتفاقاتی برای من پیش اومدن دقیقا مثل این الاکلنک عمل کردن.. مشکلاتی شاید زمان خودشان از ۳۰ تن هم فشار روحی بیشتر برایم داشتن… اما باعث شدن مثل یک قلعه استوار بشم الهی شکر الهی هزاران مرتبه خدایاشکرت شکر شکر… سپاس فراوان استادعزیز نشدادامه بدم چشمانم پراز اشکه فقط ممنونم ممنونم بی‌نظیری سپاسگزارم سپاسگزارم……

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مصطفی شاه محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1173 روز

      شهرزاد عزیز سلام

      فایل بسیار زیبا آموزنده و پر از درس و آگاهی بود و من امروز در نشانه امروز من هدایت شدم به این فایل زیبا و بینظیر و عالی که از دیدنش لذت بردم و کیف کردم و شاد و خوشحالم و احساس بسیار خوبی دارم .

      بعد از دیدن این فایل بینظیر که قابل تحسینه شروع به خوندن کامنتها کردم و هدایت شدم به کامنت زیبای شما و بادیدن عکس زیبای شدم رفتم پروفایلتون رو ببینم که نحوه هدایت شدن شما به سایت عباسمنش و آموزه های استاد رو خوندم و اشک شوق از گونهام غلطید و منو خالص و ناب کرد و با خوندن نحوه هدایت شما دوست عزیزم سپاسگزاری از خداوند رو بجا آوردم و از خوندن این هدایت ناب لذت بردم و شادی کردم و خوشحالم و احساس بسیار بسیار خوبی دارم .

      به شما شهرزاد عزیزم تبریک میگم و تحسینت میکنم که چه قدر عالی روی خودت کارکردی و چه عالی و خوب با هدایت الله یکتا به موفقیت هدایت شدی .

      منتظر خوندن و دیدن موفقیتهای بهتر و بیشتر از شما شهرزادعزیزم هستم

      آرزوی بهترینها برات دارم

      درپناه الله یکتا

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      اشرف پورعینی گفته:
      مدت عضویت: 806 روز

      سلام عزیز خدا قوت آفرین به استادمان آفرین به شما ماشاالله به درک وفهمتون همیشه مثل چشمه ها جاری باشی خیلی فکرت عالیبود تحسین میکنم شما وخدا قانونش روجذب همه یمابکنه انشاالله آفرین به پدرت که اون هم باقانون خداوند پیش رفته از الله یکتا برای همه آرزوی ثروت سلامتی محبت احترام و از قانون خداوند مهربان رو می خوام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    لیدا موسوی نسب گفته:
    مدت عضویت: 2049 روز

    سلام استاد جان و دوستان همسفر

    چه جای زیبایی

    خیلی خوبه یه نفر سال های خیلی قبل،تونسته از فکرش استفاده کنه و این عظمت رو بنا کنه

    این نشون میده که راه به دست آوردن ثروت،اصلا نیازی به زور زدن نداره

    کاری که عشق و علاقه داشته باشی

    و یک اقدام عملی انجام بدی

    خدا خودش بقیه ی کارها رو انجام میده

    فقط به یک چیز دیگه هم نیازه و اونم

    صبره صبررررر

    همه ی ما یه ادوارد هستیم ،فقط باید از فکرمون درست استفاده کنیم

    ادوارد هم یه شبه این قلعه ی زیبا رو درست نکرده

    ۲۰ سال طول کشیده

    ولی واقعا قشنگه،چه ذهن ثروتمندی هم داشته که از همون موقع از این راه پول در می آورده

    پول در آوردن به قول استاد نیاز به همچین کار فیزیکی خاصی نیست

    ادواردِ لاغر و ۴۵ کیلویی این زیبایی رو خلق کرده

    کار و قانون جهان هم، پیشرفته و رشد هستش

    و ایشون در راه درستی قدم گذاشتن

    چه تخت زیبایی،اون مدل صندلی که برای کنار استخر خوابیدن بود

    همه چیز فوق‌العاده بود

    ساعت خورشیدی

    اون سوراخی که داخل سنگ ایجاد کرده بود و تا سنگ پشتی ادامه داشت

    حتما این هم به دلیلی ایجاد کرده

    دیدن ستاره ها یا هر چیز دیگه ای

    خلاصه که

    شما هر درخواستی که داشته باشید،حتما به اون میرسید

    مثل استاد که ۱۵ سال پیش این درخواست رو داشتند و در یک زمان مناسب که امروز بود بهش رسیدن

    استاد یه مدت میامی و نزدیک این بنا زندگی کردند

    ولی موقع دیدن بنا،امروز بود

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    اصلا نگرانی و استرس نداشته باشیم

    همه ی ما در زمان مناسبش به آرزوهای قلبیمون میرسیم

    و بعد به دنبال آرزو های بزرگتر میریم

    رستوران های عالی هم رفتیم و شکمی رو سیر کردیم

    خدایا شکرت

    در پناه الله باشید

    💜🤍💜🤍💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    زهرا مستانی گفته:
    مدت عضویت: 2205 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز

    سلام به همه ی دوستان نازنینم

    این قسمت برام حکم بزرگترین منطق برای تقویت باور عزت نفس بود

    استاد نمیدونم چطور ازتون سپاسگزاری کنم این قسمت در وجود من یه ولوله ای انداخت یه باور هایی در وجودم نقش بست که میتونم هرکاری بکنم

    هرچقدر بیشتر میگذره استاد دارم بیشتر باور میکنم که همه چی باوره همه چی باید در درون من اتفاق بیوفته و بعد نتیجه ی اونو در دنیای بیرون ببینم هیچ عواملی بیرونی تاثیر گذار نیست اگه فکر کنم تاثیر گذاره این شرکه چطور میشه یه آدمی شرک داشته باشه واین همه ثروت حتی بعد از مرگش خلق کنه

    خدایاشکرت خدایا شکرت که دارم امروز این ویدئو رو میبینم وباور میکنم که چیزی نشد نداره اگه من باور هاشو بسازم اگه من قانونشو بلد باشم اگه من با عشق اون کاررو انجام بدم اگه من صبور باشم صبور باشم قطعا اتفاق خواهد افتاد چقدر این صبر مهمه به نظرم مهمترین عامل رسیدن به هر هدفی هس که من بهش میگم قانون تکامل چقدر

    این خانم خوب قانون تکاملو درک کرده چقدر خوب درک کرده که باید آرام آرام مسیر طی شود چقدر ایمانه قوی ای داشته که بیست سال صبوری کرده واقعا تحسین برانگیزه آفرین که اینقدر ایمان داشته واینقدر عملگرا بوده تمام این صخره ها مطمئنا با هدایت خدا وعمل صالح این خانم ساخته شده که اینقدر محبوب شده

    وقتی داشتم این فایلو نگاه میکردم خیلی سوال در ذهنم نقش بست

    چی میشه که یه خانم در اون زمان برای خودش اینقدر ارزش قائل بوده؟

    چی میشه که یه خانم در اون زمان اینقدر خلاقیت برای ساخت اینجا به ذهنش میرسه ؟

    چی میشه که این خلاقیت ها رو عمل میکنه بهش؟

    چی میشه که اینقدر خودشو باور داشته که من از پس اینکار بر مییام؟

    چی میشه که اینقدر صبور بوده واینقدر در طول اون بیست سالی که اینجا رو ساخته انگیزه شو از دست نداده وهمیشه تمرکزش روی هدفش بوده؟

    چی میشه که اینقدر ایمان داشته به نتیجه ی اینکار وشروع میکنه؟

    چی میشه که اینقدر ذهن ثروتمندی داشته که مردم برای کار من پول میدن اونم یه خانم تو اون زمان ؟

    چی میشه که هدایت میشه به یه جایی که نبوده اصلا سنگ وخیلی براشون اون زمان جالب بوده ؟

    چی میشه که باور داشته اون زمان که من میتونم سنگ ها رو جابه جا کنم اونم بدون هیچ ابزار خاصی ؟

    به خدا میشه در مورد هرکدوم از اینا خیلی حرف زد میدونم کامنتم طولانی میشه اما دوست دارم بنویسم وبه خودم یادآوری کنم که زهرا هیچ آدمی خاص نیست هر چیز خاصی که در جهان میبینی خیلی عجیب وغریب ساخته نشده با باور درست ساخته شده

    خدایا کمکم کن که این باور هایی که الان هدایتم کردی و فهمیدم از این فایل خودم هرروز بهش بیشتر عمل کنم

    حالا میخوام در مورد هرکدوم از این سوالات با خودم صحبت کنم :

    چی میشه که اینقدر این خانم اون زمان برای خودش ارزش قائل بوده؟؟؟؟؟

    احتمالا خودش رو به عنوان یه خانم باور کرده وباور کرده که هیچ محدودیتی نیس ومن میتونم هر کاری رو انجام بدم وبی نهایت قدرت دارم من قوی هستم

    چه میشه که این خانم اینقدر در اون زمان خلاقیت داشته ؟

    وقتی داشتم به این سوال فکر میکردم با خودم گفتم به جز اعتماد به نفس وایمان به خودش چه میتونه باشه دلیلش قطعا دلیلش همین موضوع بوده بعد یهو اومد تو ذهنم گفتم باور داشته که من انسان خلاقی هستم مردم عاشق خلاقیت های من هستند مردم برای خلاقیت های من ارزش قائلند

    این چیزی بود که خود خدا به ذهنم الهام کرد:

    « من میتونم خلاقیت هایی رو انجام بدم که هیچ کس تا به حال انجام نداده »

    با این دیوانه شدم گفتم اگه من بتونم همین جمله روتبدیل کنم به باور دیگه اصلا لازم نیس حواسم به رقبا باشه اینقدر کارهای من خاص میشن که مردم براش صف میکشن دیگه لازم نیست تبلیغ کنم کارمو ؛کار متفاوت بازار های جدیدی میسازه وقطعا بقیه با من رقابت میکنن البته من نه تبلیغ میکنم ونه رقابت اما هی دارم اینارو به خودم با منطق میگم که حتی اگه روزی تحریک شدم برای انجام این کارا بییام این کامنتو بخونم

    چقدر عزت نفس مهمه خدای من

    چی میشه که به خلاقیت های خودش عمل میکنه یا بهتره بگم چی میشه که اینقدر برای ایده های خلاقیت سازی که بهش گفته میشود عمل میکند ؟

    یادمه زمانی که بچه بودم ۱۵ یا ۱۶ساله بودم واصلا با این مباحث آشنا نبودم واصلانمیدونستم که این رفتار من آبشخورش کجاست همیشه ایده های خوبی به ذهنم میرسید از هرچیزی یه ایده یه خلاقیتی خلاصه داشتم این چیزی نبود که روش کارکرده باشم این جزو ویژگی های شخصیتیم بود خودمم آگاه نبودم بعدا فهمیدم اما هرموقع میرفتم اون ایده ها رو انجام بدم دوتا نجوا تو ذهنم فریاد میزد تو نمییییییییییییییییتونی همیشه خودمو کم میدیدم بقیه رو بهتر ازخودم اگه اونا تونستن پس حتما آدمهای خاصی بودند یا مثلا میگفتم اگه انجام بدم بقیه مسخرهم کنن چی ؟اگه بقیه ازم انتقاد کنند چی؟؟؟؟؟

    دومین نجوایی که تو ذهنم مییومد این ایده ایده ی ارزشمندی نیست بزار یه ایده ی دیگه رو شروع کنم

    همیشه خودمو قضاوت میکردم بعد میدونید چی شد چند سال بعد دیدم همون ایده هایی که من یه زمانی داشتم بقیه انجامشون دادن یکی استارتاپ شده یکی کارآفرین یه چند وقتی رفتم تو فاز افسردگی دختر چرا تو اون ایده ها رو انجام ندادی خیلی خودمو سرزنش میکردم بعد به خودم گفتم ولش کن زهرا بزار ببینیم مشکل از کجا بوده اونموقع یه چند وقتی بود که با استاد عباس منش آشنا شده بودم وچندین بار هم بهم گفته شد که روی عزت نفست کار کن اما میدونید من اینکاررو انجام نمیدادم خیلی مقاومت داشتم میگفتم نه من دنبال پولم نه دنبال عزت نفس خلاصه بعد چند سال تسلیم شدم وتصمیم گرفتم روی عزت نفس کار کنم والانم دارم کار میکنم اینقدر مشکل دارم تو این قضیه که خدا میدونه الان فهمیدم که چقدر اون موقع میخواستم با دور زدن قانون تکامل از اینکه میخواستم از همون روز اول نتیجه بگیرم با تغییر ندادن شخصیتم با انجام همون رفتارها با تسلیم نبودن در برابرخدا با ایمان نداشتن با توقع زیادی از خدا داشتن از خودم داشتن به همه چیز برسم اما امروز دیگه خبری از اون روزها نیست چون خیلی خوردم زمین استاد اینقدر درد داشت که گفتم زهرا بیا یه بار هم که شده با قانون تکامل با کار کردن روی خودت برو جلو بابا لذت ببر الان دیگه دارم آرام آرام روی عزت نفس کار میکنم خدارو شکر دارم هرروز نشونه های بیشتری میبینم ودارم نتیجه میگیرم الان تا تصمیم بگیرم عمل میکنم بعضی مواقع پیش مییاد که از مسیر میرم بیرون اما دوباره برمیگردم دوباره شروع میکنم میگم اگه استاد جواب گرفته اگه این همه بچه ها جواب گرفتن پس من هم میتونم الان مشغول اجرای یه ایده هستم البته وقتی واردش شدم اینقدر گسترده هس استاد که میگم خدایا اگه من همه ی این ایده هارو انجام بدم چقدر ثروت میسازم واگر این ایده رو ادامه بدم انشاالله تبدیل میشم به استارتاپ تا حالا هیچ کس انجام نداده خیلی جالبم هس هر ایده ای به ذهنم میرسه تو ایران هیچ کس انجام نداده

    خلاصه این رفتار این خانم هم که برای ایده های خودش ارزش قائل بوده از عزت نفسش نشأت میگیره البته یه بخشش

    یه قسمتشم برمیگرده به قانون تکامل وقتی خودت نخوای خودتو به بقیه نشون بدی (عزت نفس) وباور داشته باشی که فرصت ها تموم نمیشن

    وهرروز داره بیشترمیشه(باورفراوانی)اونوقت دیگه عجله نمیکنی اونوقت از روز اول دنبال نتایج بزرگ نیستی درک کردی قانونو وصبر میکنی مثل همین خانم صبر میکنی و یه قسمت دیگشم برمیگرده به ایمان ایمانی که این قوانین هیچ نقصی توش نیس که اگه این ایمان باشه عمل میکنی دیگه خیالت راحته

    استاد من الان نسبت به خیلی از بچه هایی که میبینم کامنت مینویسن نتایجم کوچکتره اما میگم عیبی نداره درسته هم سن وسال من هستند اما نمیدونم از کجا شروع کردند چقدر مقاومت داشتن چقدر ایمان داشتن فقط سعی میکنم تحسینشون کنم همین

    من خیلی اعتماد به نفسم پایین بود پایین که چه عرض کنم منفی ۱۰۰۰تو تمام چیزهایی که شما تعریف میکنید درباره ی عزت نفس من مشکل داشتم

    امروز وقتی دیدم این خانم این کاررو انجام داده به خودم گفتم نگاه کن ببین چقدر باور باعث تفاوت زندگی انسان ها میشه اونموقع یه خانم تازه اون‌موقع که نه اینترنتی بوده نه مثلا کسی خیلی زیاد یه همچین کارایی انجام داده شاید حتی الگو یی هم نداشته اما اینقدر عالی قوانین رو بهش عمل میکنه وایمان داشته که جواب میده واقعا آفرین هرچی تحسینش کنم بازم کمه

    چی میشه که اینقدر باور داشته من از پس اینکار بر مییام؟

    خودش خودش رو باور داشته والبته خدای خودش رو باور داشته

    من میتونم اینکارو انجام بدم هیچ کاری برای من نشد نداره باور به اینکه خدا منو هدایت میکنه حمایت میکنه من دارم با این کارم به گسترش جهان کمک میکنم من فقط کافیه قدم اولو بردارم خدا بقیه قدم ها رو به من میگه خدا بقیه مسیرو بلده در هرلحظه همراهمه جواب تک تک سوالاتی که برای من تو این موضوع پیش مییاد رو میدونه وبه موقع به من میگه باور به اینکه خدا قدرتمند ترین انرژی کیهان هس و هر لحظه همراه منه استاد از اون وقتی که این جمله ی آخرواجرا کردم تمام کارها برام شدنی شد حتی یادمه میخواستم اولین محصولمو که با هدایت خدا بود نوشته بودم تولید بشه خوب من الان به نوعی فروش محصولاتم با شرکته خودم فقط محصولات رو آماده میکنم اما من همیشه به خدا میگفتم من ویراستاری بلد نیستم اگه این تولید بشه وبقیه بهم بخندن چی خلاصه هی این نجوا ها توذهنم مییومدو من به خدا میگفتم تو خودت محصول منو هدایت میکنی مطمئنمبقیه کاراشو هم میکنی تا اینکه یه نفر که تو خود اون شرکت کار میکرد بدون اینکه من ازش درخواست کنم حتی من اصلا نمیدونستم که ایشون کار ویراستاری هم بلده چون مسئولیت دیگه ای تو شرکت داشت خلاصه محصول من رو وقتی دید بهم گفت محصول شما رو من دوست دارم ویراستار کنم حتی استاد با عشق رایگان بدون اینکه پولی از من بگیره اینکاررو انجام داد بعد من گفتم نگاه کن چقدر داره این باور جواب میده

    اینو دارم با تک تک سلول هام میگم بچه ها اگه خدا رو باور کنید که هرکاری میتونه براتون انجام بده حتی کارهایی که خودتون مهارتش رو بلد نیستید هر کاری براتون شدنی میشه وهر کاری رو میتونی انجام بدی به نظرم باور ایمان ته ته ته اعتتتتتتتتتتتتماد به نفسه به خدا اگه تمام ویژگی های یه فرد با عزت نفس رو داشته باشی اما وجودت پر از شرک باشه به خدا به هیجا نمیرسی توحید از عزت نفسه قوی مییاد که هرچقدر روش کار کنی هم عزت نفست بالاتر میره هم کارهای بزرگی رو میتونی انجام بدی که اصلا خودت متحیر میشی

    چی میشه که اینقدر صبور بوده واینقدر در طول این بیست سال که اینجا رو ساخته انگیزشو از دست نداده وهمیشه تمرکزش رو هدفش بوده؟

    واقعا تحسین میکنم این حد از تقوا رو که بیست سال بتونی فقط روی خواسته ات تمرکز کنی کاری به ناخواسته هات نداشته باشی این حد از ایمان که جواب میده و این حد ازعمل به قوانین از جمله قانون تکامل

    فقط میتونه دلیل انگیزه وحرکت وشور وشوق این همه سال باشه زبانم قاصره از تحسین من خودم هنوز به اینجا نرسیدم که اینقدر همیشه تو این مسیر باشم بعد از یه مدتی مییام بیرون ناخودآگاه ودوباره برمیگردم البته مدت زمانی که بیرون از مسیر هستم هی داره کمتر میشه وخودم میفهمم که داره ایمانم به این مسیر بیشتر میشه خدایا شکرت

    چی میشه اینقدر ایمان داشته به نتیجه که اینکاررو شروع کرده؟

    وقتی به این سوال فکر میکنم میگم فرض کن خدا یه همچین چیزی رو الهام کرده بود چقدر باید روی باور عزت نفس وایمان کار کرده باشی که شروع کنی اصلا بتونی بهش فکر کنی که من میتونم این کاررو انجام بدم من وقتی این تصاویرو میدیدم حتی نمیتونستم باور کنم که اینکار شدنی هس چه برسه به اینکه بییام روی باورهام کار کنم برای انجام اینکار وامروز یه باور بزرگ تو ذهنم شکسته شد که من به عنوان یه خانم چه کارهای بزرگی رو میتونم انجام بدم که حتی به خاطر ترمز های ذهنی اجازه ی فکر کردن هم از خودم گرفتم چون باور دارم نمیشه با این پیش فرض اصلا بهش فکر نمیکنم بعد به خودم گفتم زهرا درباره ی کارهایی که بقیه انجام ندادن بیشتر وگسترده تر فکر کن وقتی همه چی ایمانه همه چی درونیه پس طبق قانون حتما جواب میگیری

    خلاصه کلام اینکه یه کاره به این عظمتی رو اونموقع شروع کرده از یه باور توحیدی خیلی خیلی خیلی قوی مییاد آفرین بهش

    چی میشه که اینقدر ذهن ثروتمندی رو داشته که مردم برای اینکار من پول میدن ؟

    باورداشته که من لایق ثروت هستم کار من ارزشمنده ومردم حاضرند براش پول بپردازند چون براشون جذابه واز نگاه کردن بهش لذت میبرن باور داشته خلاقیت های من ارزشمندن

    چی میشه که هدایت میشه به یه جایی که نبوده اصلا سنگ وخیلی براشون اون زمان جالب بوده تو اون ایالت ؟

    یه خواسته ای داشته ومهارتشو داشته وعاشق کارشم بوده باورم داشته ؛قوانینهم خوب درک کرده ذهن ثروتمندی هم داشته خیلی ساده به خاطر باورهای توحیدیش هدایت شده والبته باورم داشته که مطمئنا یه جایی هس که خیلی براشون اینکار جذابه ونتیجه گرفته

    ولی استاد برام خیلی جالب بود که این اتفاق برای این خانم دقیقا زمانی افتاده که یه تضاد بزرگ در زندگیش پیش اومده واین باور رو تقویت میکنه که اگه در مسیر درست باشی تضاد ها باعث رشدت میشن باعث ثروت بیشتر ونعمت بیشتر میشن

    چی میشه که اون زمان باور داشته که من میتونم سنگ ها رو جابه جا کنم بدون هیچ ابزار خاصی؟

    باور به اینکه بدون هیچ سرمایه ای وابزاری میشه هر کاری رو انجام بدی

    باور به اینکه این کار شدنی هس ومن میتونم این کار رو انجام بدم(اعتمادبه نفس)

    خدایا شکرت که امروز هدایتم کردی تا این کامنتو بنویسم واین فایل رو ببینم واین آگاهی ها رو بهتر درک کنم

    عاشقتتتتتتتتتتتتونم استاد ومریم جون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      بشیراحمد نیازی گفته:
      مدت عضویت: 1726 روز

      سلام ممنون از دیدگاه خوبتون که مثال های عزت نفس رو در موردش صحبت کردین

      جسارتن ببخشید شخصی که استاد در موردش صحبت کردند خانوم نبودند

      اقا بودند اقای ادوارد که شکست عشقی خورده بودند و می یان تو اون منطقه فلوریدا و یه شاهکار از خودشون بجا می زارن

      کامنتون واقعا خوب بود لذت بردم از خوندش امیدوارم عزت نفستون روز به روز بهتر و بهتر بشه و منتظر نتایج عالی تون هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1624 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم

    سلام خانم شایسته عزیز

    و سلام خدمت تک تک دوستان نازنینم

    باز هم یه فایل بینهایت زیبا با کلی درس جدید خدایا شکرت

    چقدر عالی بود این منطقه ای که استاد ۱۵ سال منتظر دیدنش بودن

    و خیلی جالب از طریق دستان خداوند فهمیدین که بهش نزدیک هستین ولی زمانش نبوده که ببینید اینجا رو

    و الان زمان مناسبش بوده که هدایت شدین بهش

    و چقدر مسیرش جذاب بود

    از اون خیابون صافی که خداوند براتون مثل یک فرش پهن کرده بود

    اون رنگین کمان زیبا که مثل اینکه تونل ورودی این مکان زیبا بوده

    و این فایل ایمان منو قوی تر کرد که آقا جان میشود به هر انچه که میخام برسم ولی بسپارم به خدا که از بهترین مسیر هدایتم کنه و من باید و باید فقط از مسیر لذت ببرم نه اینکه فقط منتظر یه مکان خاص باشم که این چسبندگی بجای اینکه منو به خواستم نزدیک کنه دور میکنه

    پس باید رها باشم و از ثانیه به ثانیه زندگیم لذت ببرم

    و کل زندگیم رو بسپارم به نیروی برتر جهان

    مثل آهنگی که میگه

    باید پارو نزد وا داد

    باید دل رو به دریا زد

    این فایل باورمون رو قوی تر میکنه که آره استاد بعد از ۱۵ سال چیزی رو که فقط درموردش خونده بودن الان اینجا در امریکا دارن زیبایی اونجا رو حس میکنن

    در فصل قبل خانم شایسته عزیز به یکی از رویاهایی که در کتاب دیده بودن رسیدن به همون مکانی که معماری زیبا در منطقه ی سرسبز و در دل طبیعت بود رو دیدن و چقدر منی که داشتم فایلش رو میدیدم لذت بردم

    خدا میدونه که استادو خانم شایسته چقدر از اون فضا و از اون هوای بینظیر لذت بردن

    داستان این فردی که این مکان زیبا رو ساخته خیلی برام جالب بود

    فردی که شکست عشقی خورده بجای اینکه بشینه و خودشو آزار بده و افسرده بشه

    میاد یه قصر میسازه و از توانایی های خودش که حتما خودش رو قبول داشته همچنین کاری میکنه و از طریق همون ثروت هم میسازه

    و این نشون میده که رفتن اون فرد از زندگیش باعث موفقیتش شده و شاید اگر اون فرد نمیبود الان این موزه هم وجود نداشت

    یه اعترافی هم بکنم استاد اول که گفتین این حجم از سنگها رو اون فرد یه چیزی خونده و جابه جا شون کرده چون چند بار تکرار کردین با خودم گفتم استاد چرا شما دیگه این خرافت رو باور کردین (ذهن قضاوت گر)

    ولی بعد که اون تیکه فایلی که اون آقاهه داشت با الاکلنگ سنگها رو بالا میبرد و توضیح دادین گفتم هیچ وقت نباید چیزی رو بدون تحقیق بپذیرم

    چقدر درس داشت خدایا شکرت

    عاشقتونم استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    آرزو میکنم بینهایت بهتون خوش بگذره و لذت ببرید

    راستی در این فصل جای مایک عزیز خالیه ان شاءالله که هرجا هستن غرق در شادیها باشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: