چه درخت های عجیب و خاص و قشنگی. چه میوههای عجیب غریبی دارند. آب اونقدر زلال بود که در دقایق اولیه من اصلاً نفهمیدم که اونجا آبه. بعد که مریم جون ماهی رو نشون داد فهمیدم آب بوده. از بس تمیز و زلاله.
رنگ دریا یه چیزی بین آبیسورمهای و آبی کاربنی است. فوقالعاده است. تعریفم از دریا اصلا عوض شد. استانداردم خیلی رفت بالا و ساحل پوشیده شده با سنگ های آتشفشانی مشکی. دقیقا شبیه سنگ پا. من نمی دونستم که این نوع سنگهای مخصوص بر اثر آتشفشان ایجاد میشن. خیلی زیبا و جالب بود.
و اما درباره اون باغچه های طبیعی از گلهای کاکتوس زیبا باید بگم که وقتی چیزی سر جای خودش قرار بگیره، نتیجه عالی اونهم به صورت طبیعی اتفاق می افته. فکر کن ما تو خونه کلی مراقب گلها هستیم. آب بده، کود بده، خاکش رو چک کن، آفتاب و نور و ناز و نوازش و… آخرشم گل یه ذره رشد میکنه. اون وقت اونجا تو اون جزیره، توی اون خاک، میون اون همه سنگ آتشفشانی یه همچین درخت های میوه و کاکتوس و این همه درخت متنوع و زیبا رشد کرده.
خدایا اون گل سفید و زردی که مریم جون زد پشت گوشش، چقدر زیباست. .مریم جان وسط اون همه زیبایی خارق العاده این جزیره زیبا، شما مثل یه نگین میدرخشید.
استاد بهتون تبریک می گم که امروز10 الی دوازده کیلومتر پیادهروی داشتید بدون اینکه غذا بخورید. این دوره قانون سلامتی عجب دوره ایه. استاد بعد از دوره قانون سلامتی خدا رو صدهزاران بار شکر خیلی خوشچهرهتر و جوانتر شدید.
نمایش آخر هم که مثل همیشه شاد و زیبا بود. کلی رنگ و انرژی داشت چه دیزاین صحنه خوبی. چقدر به رنگ توجه دارند. عالی بود. آدم با دیدن اون همه رنگ و قشنگی دلش باز می شه و احساس زنده بودن می کنه.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 139443MB29 دقیقه
سلااااااااااااااااااااام و صد سلااااااااااااااااااااام به استاد بی بدیل و مریم جون بی نظیر
و دوستان بی رقیب 💞💞💞💞
ایستگاه خنده 😄
استاد قربون اون کارای و حرف های بامزتون برم
امروز بعد از اون سوتی خوب خودتون زدید با اون راه😅
کدوم سوتی!!
همون که با لیوان پر آب تو دست خواستید حوله ی یخ زده رو روی گردنتون بذارید و آب روتون ریخت😂
اول صبحی کلی خندیدم و یاد اون جک افتادم که یارو یک کاسه ماست دستش بود و بهش میگن ساعت چنده ؟ گفتن ساعت همانا ریختن ماست همانا😄
(البته این جک رو باید نمایش داد)
استاد عزیز ممنون ام که امروز به جای گریه خنده بر لبم جاری شد. خدا دلتون رو لبریز شادی و سرور کنه
و اما از اینهمه زیبایی درختان ماتم و مبهوت و این شگفتی ها را از زبان شاعر آمریکایی جویس کیلمر بیان می کنم
باور ندارم که روزی سرودهای را
ببینم که به زیبایی یک درخت باشد
درختی که دهان گرسنهاش
به سینه جاری شیرین زمین فشرده است
درختی که تمامی روز رو به خدا دارد
و بازوان پربرگ خود را به دعا میافرازد
درختی که در تابستان شاید
آشیانهای از سینهسرخان را بر گیسوان دارد
و بر سینهاش برف نشسته
و با باران همنشین است
اشعار را ابلهانی چون من میسرایند
اما، تنها خداست که میتواند درخت بیافریند
//////////////////////////////////////////
“درختی که تمامی روز رو به خدا دارد
و بازوان پربرگ خود را به دعا میافرازد”
و این بیت واقعا جای تامل داره و در مورد درختان بینهایت زیبای این جزیزه شگفت انگیز
که جلوه ای از خداست صادقه.
و استاد و تعهد و تعهد و تعهدی که هنوز برایم قابل هضم نیست که با چه قدرتی میشه این همه خوراکی ها و میوه خوشمزه رو دید و لب نزد؟! خدای من مگه داریم ؟ اینهمه قدرت تعهد؟!!
الان که ماه رمضان است واقعا میشه فهمید روزه واقعی یعنی چی؟
روزه واقعی یعنی آزاد باشی برای خوردن و نخوری،
روزه واقعی یعنی کاری که استاد داره انجام میده ، اصل جنس تقوا
نه روزه ای که من از ترس جهنم میگرفتم و کل روز فقط منتظر الله اکبر اذانم که دخل سفره رو دربیارم و بعدش…. تا لحظه ای که بیدارم میخورم و سحر تا لحظه آخر
به قول حسن ریوندی چنان تا لحظه آخری که اذان صبح بگن میخورن ملت که فرشته نیاز به ویدئو چک پیدا میکنن😄
خدا استادمان حفظ کنه در پناه خودش. روز به روز بر شادهایش نعمتش، توحیدش، ثروتش بیافزاید و همچنین همه بچههای سایت.
هر چی میگذره تفاوت عظیم بین خودمون و بقیه مردم رو بیشتر متوجه میشم و حرف های استاد رو کم کم مثل روز برایم روشن میشود.
دیشب تصویر جالبی از سایت عباسمنش و بچه ها برایم روشن شد، سایت عباسمنش منش مثل این کشتی کروز بینظیر است که ما بچهها سایت مهمان های افتخاری اون هستم استاد ناخدای کشتی و ما تا هر وقت دوست داشته باشیم و به هر مقدار میتونیم از نعمت ها و لذت های این کشتی نجات استفاده کنیم.
خدایا این سفینه نجات رو روز به روز وسیع تر کن و ناخدای اون رو ثروتمند تر ، شادمان تر و مهمان های افتخاری اهل دل اون رو بیشتر کن .
به امید اینکه تماما اعضای خانواده هامون سوار بر این سفینه نجات بشوند یه ان شاالله از ته دل
کلام آخر
دوستتان دارم …………………. شیدا
سلام دوست عزیز
بسیار زیبا و از ته دل متن تون رو نوشته بودید.
واین متن شما بسیار عالی و قابل تامل است
“من یاد انسانهایی افتادم که مثل خار هستن که اگر از کنارشون عبور کنی و خود را به آن نزدیک نکنی هیچ آسیبی بهت وارد نخواهد شد اما وقتی بخواهی آن را بکنی و با خود حمل کنی، باید زخمهایش را نیز تحمل کنی و… بهتره که توجهی به اون انسانها نکنیم و آنها راه خودشون را برن و ما هم راه خودمان را، و منتظر عاقبت باشیم، و…”
و همچنین این تکیه از نوشته شما
“این طبیعت زیبا،حاصل اتشفشانی شده که
که قبلا در زیر دریا بوده، و برام این را یاد اور شد که اتش عشق و علاقه درون هرکس هم میتواند مثل آتشفشانی فووران کند و ان را از بالقوه بودن به بالفعل مبدل نماید و این در حالیست که باید تکاملش را طی نماید و با توکل بر خدا گام اول را برای ایجاد یک طرح،
و هدف استارت بزند و..”
با تشکر از شما و احساس زیباتون