https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-12-02 05:10:342023-03-18 21:33:36سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 169
136نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
عزیزانم، دیروز درایران روز مادر وزن بود ،ومن از صبح مشغول کارخودم که دراون هم یه استاد کاملا حرفه ای پیدا کردم واون کارخیاطی هست،بلاخره ازصبح تاغروب بدون اینکه بفهمم کارمیکردم ولذت میبردم .اینو هم بگم که من سالها خیاطی میکردم وبعد برای ده دوازده سالی اونوکنار گذاشته بودم وفکر میکردم کارکردن من باعث تنبل شدن همسرم میشه
وبعد که با شما اشنا شدم ودوره دوازده قدم رو خریدم،اونجا گفتین که بچه ها خودتونو بیکار نکنین
ومن باوجود اینکه خیلی برام سخت بودوکارهای بسیارزیادی رو امتحان کرده بودم تا بتونم درامد ازکارراحتتری بدست بیارم،
اما علاقه ای به اون کارها نداشتم.
خلاصه استادی عالی ،مثل شماها رو خدا سرراهم قرارداد که باهاش کارحرفه ای ولذت بخش رو تجربه میکنم،باوجود اینکه کل فامیلم باتعجب میگن حالا بااین سن وسال دوباره داری خیاطی میکنی،؟
ولی من میدونم که وقتی به استاد بودن استادت ایمان اوردی باید چشم ببندی وبگی چشم
به هرحال غروب بچه هام اومدن ومنو بردن ویرام کلی هدیه به سلیقه خودم خریدن ودرانتها به یه کافی شاپ مهمونم کردن که من یه معجون که فقط مقداری مغز بود خواستم
وقتی که یه روز فست بودی وبعد چیزی میخوری اون غذا بعدازورود به معدت میره وحسش میکنی که داره شاخه شاخه توی تموم رگ وپیوندت حرکت میکنه وحس لذتبخشی ازغذا خوردن رو بهت میده واین موضوع که من درقانون سلامتی توی فستها کشفش کردم چقدر عالیه،ومن وقتی بعد فست غذا میخورم یه لذت کاملا عمیق میبرم که ادم میتونه همیشه همچین لذت عالی ازغذاببره.
تمام اینارو گفتم تابدونید که درروز زن،یکی ازدوستام بهم پیام تبریک دادوبعدباذوق گفت استادکامنتتو توی قسمت169 یعنی همین قسمت خونده،
گوشیم داشت خاموش میشد وتوخونه مهمون داشتم،تااخرشب که سرم خلوت شد،وتوی تختم داشتم این قسمترو تماشا میکردم،ته قلبم عروسی بود واحساس عالی داشتم
توی ماشین استاد بااون رنگ لباس شایسته جان واون تلالو خورشید که گاهگاهی ازبغل گوشش دیده میشد ،یه منظره رویایی عالی بوجوداورده بود ووقتی کامنتمو میخوند ،اون احساس عالی روازشون دریافت کردم واون حس ولبخندتون ،مثل اون معجون عالی بعد فست،به دلوجانم نشست .
باوجوداینکه وقتی اون کامنتو مینوشتم ،یه حسی بهم میگفت این نوشته خونده میشه ولی بازم احساس خوبم تا امروز ادامه داره.
واینو جزو بهترین هدیه های روز زنم میگزارم وخداوندم رو شاکرم که باوجودی که موفق نشده بودم هفت هشت قسمت سریالرو ببینم،ولی دوست عزیزم ازراه دور به من این خبرروداد ومن مثل فکرکنم، مثل رونالدو دربازیهایی که برنده میشه،همش لبخند ازته قلبم روی لبمه.
ببین استاد که چه میکنی بایه گوشه چشم باما
عاشقتونم وسپاسگزارخداوندم برای اینکه منو هم مسیرشما خوبان کرد.بوووووووس واغوش
آقاااااا این نشونه ی بندس در این ساعت از شب که اصولا باید برم بخوابم چون صبح باید زود بیدار شم ولییی اشتیاق من به بیان چیزی بر من غلبه کرد و من اینجام برای گفتن چیزی که چند ماهی هست تو مخمه و امشب چقدر قشنگ توسط استاد فیزیکم تشریح شد
نمیدونم از شروع کنم …
امشب آخر کلاس استادم از سالهای قبلش میگفت از اون سالای اوایل تدریسش . میگفت من به واسطه ی شخصی (دست خدا) به مدرسه ای معرفی شدم که 6 دبیر فیزیک داشت و مدرسه به بچه ها گفته بود که از بین این 6 دبیر میتونید با هر کسی که فکر میکنید خوبه کلاس بردارید و یکی از اونها کلاسش اجباری بود که برا بچه ها تست حل میکرد از مباحث تدریس شده.
میگفت کلاس من با 6 نفر دانش آموز شروع شد از بین 200 و خورده ای دانش آموز فقط 6 نفر
وسطای سال که شد این از این 6 دبیر فیزیک 3 نفرشون موندن و خب مام (استادم) بین اینا بودیم
همون موقع ها بود که نفرات کلاس من به 200 و خورده ای نفر رسید(دقیق یادم نمیاد الان ولی خب منظور خیلی زیاد شد تعداد نفرات کلاس) و اون دبیر که اون موقع خیلی غول بود مثلا کلاسش 80 90 نفری بود با اجبار
میگفت یروز مدیر منو صدا زد و گفت نباید الان نوسان تدریس کنی . الان باید الکترومغناطیس تدریس کنی .
استادم: چرا؟
مدیر: چون اون دبیری که برای بچه ها تست میزنه الان داره تست الکترومغناطیس میزنه و نباید که کلاسش خالی شه. تو میدونی اون کیه؟ من 50 میلیون سر کلاساش بهش پول میدم
استادم:من نوسان تدریس میکنم
و میگفت مدیر روی کاغذ نوشت :تدریس نوسان =پارگی….
اره خلاصه استاد مام اومد و کار خودش رو کرد و نوسانش رو تدریس کرد و بعد اتمام تدریس نوسان از اون مدرسه اون بیرون و رفت سالنی رو اجاره کرد و دقیقا تو همون تایم اون معلم کلاس گذاشت
به گفته ی خودش کلاس اون معلم خالی شد:)))
من شخصا عاشقققق این شخصیت استادمم حالا بین دبیرای من خفنا زیادن و من عاشق شخصیت تک تکشونم
ولی این استادم تک تنها رسیده به جایی که هست نه از طریق موسسه ای
اون بدون تبلیغ شاگرداش از همه ی دبیرای فیزیک کنکور( که انواع و اقسام تبلیغات ها رو انجام میدن) بیشتره
اون یه تنه اومد یه موسسه زد خودش
اون بیشترین تست ها رو حل میکنه و البته سخت ترین
و از همه مهم تر اون کله شقه
راستش تمام هدفم از نوشتن متن بالا این بود که بگم واقعا مهم نیس که چند نفر از تو جلو عن فقط فقط رو خودت تمرکز کنی و و کله شق باشی خیلی مهمه خیلی کله شق بودن تو هر حوزهای لازمه
(خدایا منو کله شق کن در این شب زیبا و آروم ازت میخوام منو یه عدد کله شقی کنی که در مسیر اهدافش براش حرف هیچکس مهم نیس کله شقی که فقط رو به جلو باشه با پرویی )
(آقا بزارین اینم الان یادم افتاد بگم اون فردی که استادم رو به مدرسه معرفی کرده بود بهش گفته بود زیاد لازم نیس بلند پروازانه فکر کنی همین که بتونی بین اینا 3 ماه دوام بیاری کافیه . الان همونا انگشت کوچیکه ی استادما محسوب نمیشن)
سلام وارادت خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان….
خدا را شکر میکنم بخاطر وجود چنین انسانها یی….وسپاسگزار خداوند هستم برای آشنا شدنم باآنها..
شماها احتیاج به تعریف و تمجید ندارید..شماها خود عشق..خود تعریف وخود زیبایی هستید….بادیدن فایلها وباخواندن.کامنتهای دوستان آدم جان تازهای میگیره…پر از انرژی میشه..ذوق میکنه…دم همتون گرم…من چندتا از محصولات شما رو تهیه کردم…خیلی هم نتیجه های عالی گرفتم…الآن شدم مثل بچه ای که وارد یه فروشگاه اسباب بازی میشه. وتمام اسباببازی ها رو میخواد…وقتی وارد سایت میشم همه محصولات رو میخوام..و نمیدونم چکارکنم با این دستپاچگی…یه توضیح بدید..ممنون از لطف شما دستان خداوند….انشالله درپناه خداوند شاد و سلامت باشید…
سلام و درود بر استاد جان؛ خانم شایسته و همسفران عزیز
وقتی که تمرکزمان بر روی نکات مثبت و زیبائی ها باشد می توانیم از دل یک نازیبائی (ترافیک) ، زیبایی استخراج می کنیم.کاری
که استاد عزیز و مریم جان در عمل انجام دادند تا شاهد ضبط این قسمت از سفرنامه و پرداختن به کامنت دوستان باشیم که جای
تحسین و تقدیر دارد و چقدر این دو عزیز در این قاب از تصویر در کنار هم زیبا، جذاب و دوستداشتنی هستند، خدایا شکرت برای
دیدن دوباره شما در این قاب زیبا .
اولین کامنت از حمید عزیز بود که همواره شاهد حضور پررنگ و کامنت های زیبایشون در سفرنامه هستیم و استاد بخوبی ایشان
رو بخاطر آوردند و توصیه عالی که کردند این بود که اعضای سایت اسم و فامیل کامل خودشون را بنویسند و عکس خودشان را
قرار دهند و آنرا نشانه شجاعت افراد توصیف کردند و پس از این توصیه حمید عزیز و خیلی از اعضای سایت اسم و فامیل کاربری
کامل خودشون را نوشتند که جای قدردانی دارد.
به نظرم هر کسی که عضو این سایت الهی و انسان ساز می شود نه تنها نباید واهمه و ترسی داشته باشد؛ بلکه باید به خودش افتخار
کند که در جمع چنین انسانهای ارزشمند و خودساخته ای قرار دارند که برای خودشان ارزش قائلند و دنبال رشد و تکامل و
ارزشمندتر کردن خودشانند و چه فرکانسی از این بالاتر و چه محیطی از اینجا نابتر و خدایی تر و انسانی تر و زیباتر.
قبل از توضیحات استاد منم فکر می کردم که خیلی سیستم این هواپیماها پیچیده و حساس و عجیب و غریب است و خیلی تخصص
لازم دارد که یک هواپیمای شخصی بسازید ولی دیدن این فایل و صحبت هایی که استاد از قول دوستشون گفتند واقعآ باورها و
ذهنیت من را تغییر داد و کافیست بدانیم که سیستم چگونه کار می کند آنوقت میتوانیم هر قطعه ای که آن وظیفه را انجام دهد را سوار
سیستم کنیم بدون مشکل و این نکته خیلی جالبی بود و این اقدام هم قابل تحسین است که قوانین اجازه اینکار را به افراد برای ساخت
و تغییر برای استفاده شخصی از هواپیما را داده است بدون اینکه این اقدام امنیت حمل و نقل عمومی و جان شهروندان را تهدید کند.
اینکه هواپیما اگر موتورش خراب بشه یا خاموش بشه بتوان آنرا کنترل کرد و سالم فرود آورد واقعآ برایم شگفت آور بود. من مستند های زیادی در مورد دلایل سقوط هواپیماهای مسافربری دیده ام و وقتی که پس از سالها تحقیق و بررسی به علت سقوط هواپیما پی می بردند متوجه می شدیم که بعلت نادیده گرفتن یک چک لیست یا شل شدن و کنده شدن یک پیچ یا عمل نکردن یک اهرم در دمایی خاص و موارد به ظاهر کم اهمیت اینچنینی منجر به سقوط هواپیما شده است و فکر می کردم هواپیماهای شخصی و تفریحی هم همین گونه اند و الان که استاد گفتند که دوستشون چنین چیزی گفته برایم واقعآ تعجب آور بود!
در یکی از مسافرت هایی که داشتم صندلی من نزدیک بال و موتور هواپیما بود و در بین مسیر متوجه شدم که موتور هواپیما خاموش شد و قدرت اوج گرفتن ندارد که پس از یک دقیقه خلبان به مسافران اعلام کرد که بعلت نقص فنی به فرودگاه مهرآباد بر می گردیم و هواپیما در ارتفاع مشخصی به فرودگاه مهرآباد برگشت و تصور من این بود که موتور دیگر هواپیما توانسته ما را به فرودگاه مبدا برگرداند ولی نمی دانستم هواپیما حتی اگر موتورش را هم از دست بدهد باز میتوان آنرا کنترل و مدیریت کرد و این آگاهی ترس ما را هنگام سوار شدن به هواپیما کاهش می دهد. و جالبتر اینکه این قضیه حتی در مورد هلی کوپتر هم صدق می کند و حتی کنترل آن با کمک پره های بالگرد راحتتر خواهد بود! و این مساله بصورت واضح به ما نشان می دهد که دلیل عمده ترس های ما ریشه در ناآگاهی مان دارد و هر چقدر ما اطلاعات و علم مان راجع به مساله ای بیشتر باشد ترس کمتری در آن خصوص خواهیم داشت و هر چقدر انجام کاری را برای ذهن آسان کنیم و ذهنمان انجام آن را ساده بگیرد؛ خلق کردن آن برایمان راحتتر خواهد بود. و نبوغ و شجاعت و علم و هوش آقای راس واقعآ قابل تحسین و ستایش است.
مورد جالب بعدی الگو برداری و الگو ساختن است که هر چه الگوهای بیشتری را در موضوعی خاص یا شغل یا سبک زندگی و … داشته باشیم یا پیدا کنیم ، پذیرش آن برای ذهنمان باور پذیرتر می شود.مانند الگوهایی که استاد در سبک زندگی، کسب و کار ، روابط و … ساخته اند که بی نظیر است.
با نظر استاد کاملآ موافقم و منظور ایشان را درک میکنم که خیلی از چیزها در کشور و ملتمان بصورت بنیادین ایراد دارد و راه درازی برای هموار کردن و هموار شدن این مسیر باید طی شود و هر کدام از ما در این خصوص رسالتمان این است که خودمان و طرز فکرمان و عمل کردنمان را اصلاح کنیم و اینکار را باید از خودمان آغاز کنیم و اگر اکثریت جامعه هم اینگونه فکر کنند و عمل کنند دوران گذار سریعتر طی میشود و اگر هم چنین همتی در مردم نبود ما هدایت میشویم به جایی که بصورت بنیادین درست است و جهان راه ما را از آنها جدا خواهد کرد.
نکته مهم بعدی در مورد شوق و ذوق است .شور و شوق و اشتیاق نقش مهمی در برانگیخته کردن آدمها به شکل مثبت دارد. وقتی که خودمان شور و شوق داشته باشیم آدمهایی را جذب خواهیم کرد که شور و شوق و ذوق دارند. و اگر آن فرد شخص توانمندی باشد و ما به این توانمندی پی برده باشیم آن شخص از دیده شدن این توانمندیش توسط ما شور و شوق خواهد داشت و توانمندیش را بیشتر و بهتر به ما معرفی خواهد کرد و اغلب نیز دیالوگ معروفی که این مواقع توسط آن شخص گفته می شود اینست که: من تا به حال این حرفها را پیش هیچ کسی نگفته ام! و به قول مریم جان ، جهان نیز در این خصوص همانند آدمها برایمان شوق و ذوق دارد.
در پایان تشکر و تحسین میکنم حمید جان ، مهرک عزیز، یکی از دوستان عزیز، سحر عزیز، الناز عزیز، امیر عزیز، اکرم عزیز، ریحانه عزیز، محمد صادق عزیز، الهه عزیز و علی عزیزکه با کامنت های پر بارشان زمینه ضبط این قسمت از سفرنامه را ایجاد کردند.تا ادامه سفرنامه بدرود💖
سلام استاد عزیزم…سلام مریم جان …خدا رو شکر یه روز دیگه و یه قسمت دیگه از سفر
به به…دوباره تو ماشینیم و دوباره همون لباس قشنگا و عینک خوشگلا رو می بینیم…چقدر زیبا و خوش هیکل تر شدین هر دوتون عزیزای دلم و توی هر قسمت و با هر لباس و تیپی؛ این رو میشه به وضوح فهمید…خدا رو شکر واقعا
قسمت 156 دیدار یا تیفانی و راس و تجربه پرواز شما بود … واقعا منم کلی هنگ بودم از اینکه یه آدم چقدر می تونه خلاق و توانمند باشه که دست به ساخت هواپیما بزنه…مگه داریم؟ ممنونم ازتون که اینقدر عالی و جامع توضیح دادین استاد شزایط این کار رو توی آمریکا..کلی یاد گرفتم…کلی تحسین می کنم اون کشور ثروتمند رو که این فرصت رو به همه میده برای هواپیماهای تفریحی شون این امکان رو داشته باشن اما برای استفاده بیزینسی قوانین سختگیرانه ای داره
واقعا منم با مهرک عزیز هم نظرم و چقدر نگاهش و توضیحاتش رو دوست داشتم….چقدر من خوشبخت و ارزشمندم که اینجام کنار شما و اینقدر با لذت و راحتی از آموزه هاتون استفاده می کنم…اینجا نشستم و راحت میرم آمریکا و کلی می گردم و زیبایی می بینم و درس می گیرم … سپاس بیکران بابت این نعمت که واقعا نمیشه ارزشی براش گذاشت.
چقدر تحسینتون می کنم استاد که کنجکاوین. همونجور که توی گفتگو با ارشیا صحبت شده؛ اونقدر ذهنتون متمرکزه روی اصل و نکات مثبت که همیشه سوالهای عالی می پرسین از افراد…و همینکه می پرسین و دوست دارین یاد بگیرین و تجارب بقیه رو بشنوین چقدر عزت نفس بالاتون رو نشون میده و چقدر هم به فرد مقابل احساس ارزشمندی میده
ذوق و شوق داشتن توی زندگی … درست می گین استاد.به قول معروف مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد …وقتی با شور و اشتیاق گوش میدی به حرف های طرف مقابلت و ازش سوال های خوب در راستای علایق و تخصصش می پرسی؛ اون اشتیاق در اون فرد شعله ورتر میشه و با عشق و لذت بیشتری برات توضیح میده و درواقع یه مکالمه برد – برده همیشه و درباره مریم جان چقدر تحسینش می کنم و این رو واقعا ما هم از اینور که شاهد سریال هاتون هستیم تایید می کنیم که چقدر با عشق و اشتیاق زندگی می کنه مریم نازنین…و چه خوب گفتی من نمی تونم بدون ذوق و شوق زنده بمونم
این درواقع معنی واقعی شکرگزاریه….یعنی اونقدر با لذت لحظه ها رو می گذرونی و سپاسگزارشی که برای هر آن و لحظه زندگی که هیچ ویویی ازش نداری اشتیاق داری…هر فریم از زندگی رو مثل یه مرحله هیچان انگیز از یه بازی می بینی که می خوای بری توش تا بفهمی چی در انتظارته…خیلی زیباست این نگاه و این سبک زندگی
خدایا کمکم کن منم این خصوصیت رو در خودم تقویت کنم و از کوچکترین چیزها لذت ببرم…برای هر تجربه ای اشتیاق داشته باشم و ذوقم رو نشون بدم…زبان بیان احساسم رو تقویت کنم و من رو جزو اونهایی که با اشتیاق زندگی می کنن قرار بده
سپاسگزارم از تمرکزتون روی نکات مثبت…روی کامنت ها..همین کار زیباتون هم ارزش گذاشتن به تک تک کاربرهای این سایته و همینه که شما رو متفاوت می کنه …عشقین شما
استاد عزیزم جالبه که قبل اینکه بگید اسمتون و تو سایت بهتره که فارسی بنویسید من معمولا همه جا فینگیلیش مینویسم اسممو اما اینجا همون روز اول یه حسی گفت فارسی بنویس اسم و فامیل واقعیم هست فامیلیم پسوند داره اما همه جا منو به همین اسم و فامیل میشناسن
با اینکه یوقتایی میگم اگه فلانی بره تو سایت کامنتهای منو بخونه چی؟ بعد با خودم میگم مهم نیست کسی که همفرکانس منه و بخواد کامنت منو ببینه خودش قطعا تو این مسیره و نه قضاوتی میکنه نه برداشتی اگه غیر این باشه اصلا نه وارد سایت میشه نه کامنت من جلوی چشمش میاد
در رابطه با اون قسمت هیجان انگیز سوار بر هواپیما و هلیکوپتر منم خیلی لذت بردم و کامنت این دوست عزیزمون گویای همه چیز بود
واقعا از چهرش مشخص بود اون اقا که پر از اطلاعات و مهربونی و عزت نفس بودن ایشون
به جرااات میتونم بگم شما تو کل دنیا اولین نفری هستین که روابط درست با ادمها رو به ما یاد دادین بدون نقاب زدن بدون قربانی کردن خودمون بدون بزور ارتباط برقرار نکردن و نقش بازی کردن و شما بهترینید تو هر زمینه
خدا رو شکر که اینقدر اطلاعات مفید راجع به زندگی در امریکا در اختیار ما قرار میدین جوری که بیشتر از قبل دلم میخواد مهاجرت کنم ️
چقدر این ازادی قشنگتره که تو فارغ از هر نژاد و مذهب و پوششی همانگونه که دوس داری باشی و نه به دیگران کاری داشته باشی نه دیگران با تو
سلام و درود بر استاد بزرگوار و مریم عزیزم.پنج صبح بیدار شدم.جاتون خالی چای نوشیدم و یک ساعتی زبان آلمانی خوندم و بعد دیدم نیاز دارم با ارامش بشینم و ویدیو های با ارزش و انگیزشی شما رو ببینم… خدارو شکر که به قسمت 158هم هدایت شدم و با تمرکز اون رو هم الان میبینم…ازتون واقعا سپاسگزارم که باعث حال خوب و توجه ما به نکات مثبت هستید…شما دوستانی هستید که ترجیح میدم زمان آزادم رو با دیدن سریال ها و نکات خوب شما سپری کنم..درپناه نور و عشق الهی باشید.سفر خوش
وای اصلا ادم نمیدونه چطور از خدا و شما برای نشون دادن این همه آگاهیهای زیبا و نشاط و ذوق زندگی در جهان تشکر کنه.
راستش اونقدر شماها و دوستان و کسانی که درمسیرتون هستند سرشار از ذوق و صمیمیت هستین که من اصلا حس نمیکنم کیلومترها از شما فاصله دارم و لحظه به لحظه طوری از تماشای شما لذت میبرم که انگار خودم اونجا حضور دارم و باتمام وجود لمس میکنم تمام اون تفریحات و حس سرزندگی رو و انگار دارم تو اون کشور زندگی میکنم.
هرفایل وسفر و گفتگوی شما انگار دری است به سوی یک جهان زیبای دیگه که به سمت نورو روشنایی در حرکته و ادم افسوس میخوره که وقتی ما یک اهرم جادویی به نام ذهن داریم که میتونه همه چیز رو اینقدر زیبا بسازه چرا سقف های ذهنیم در برابر این همه نعمت های بیکران الهی باید کوتاه باشه و چشممون به روی این همه زیبایی بسته باشه .اصلا نمیتونم از امروز به بعد محدود فک کنم و اقدام کنم وقتی که شایستگی و پتانسیل خلق این همه زیبایی رو و انتقال اونها از رویا به حقیقت رو دارم . واقعا خدا رو شاکرم ازینکه این درسهای بزرگ رو به ما میدین و باعث میشین هرچی حصار بین ما و بینهایت خداست شکسته بشه و هر روز یک قدم به خلق خواسته هامون نزدیک بشیم و نه تنها ار رسیدن به نتیجه بلکه از مسیر رسیدن به اون بالاترین لذتها رو ببریم و قبح سختیهای مسیر برای ما شکسته بشن.
خدارو شکر که یاد گرفتم ازتون که تحسین کنم ادمهای اطرافم بابت توانایی هاشون و تمام حسهای سازنده ای که ازشون میگیرم .تحسین کنم حتی طبیعت و محیط فیزیکی اطرافم رو و چقدر قدرت این تحسین بالاست و هربار باعث هدایت به ادما و زیباییهای بیشتری میشن.نمیدونین از وقتی باهاتون آشناشدم چقدر ادمای دوست داشتنی دراطرافم زیاد شدن و چقدر احساس شوق و لذت دروجودم حتی با دیدن کوچکترین چیزها بیدار شدن.
خدا رو شکر که میبینم ترافیک که برای خیلی ها مسئله آزاردهنده ای هست برای شما برعکسه و نه تنها اعصابتون رو بهم نریخت، نارحتتون نکرد و انرژیتون رو نگرفت بلکه باعث شد دوباره یه اثر زیبای دیگه خلق کنید و محدودیتها رو به فرصتهای طلایی تبدیل کنید.
خدا رو شکر که با دیدن این فایل و دیدن نتایج فوق العاده ای که شما و اون دوست عزیز خلبان و مخترعمون در طول زندگیتون داشتین و چیزهایی رو خلق کردین که در خیلی از باورها نمیگنجه نشون دادین که هیچ بن بستی برای رسیدن و خلق خواسته هامون وجود نداره جز ذهن و درون خودمون و مابقی همه هیچن و چقدر دنیامون تغییر میکنه وقتی ذهنیتمون در مورد مسایل تغییر میکنه.واقعا فرقی نمیکنه کجای دنیا باشیم چون این ذهن آزاده دنیای آزاد میسازه و عوامل بیرونی همه هیچن.
واقعا سپاسگزارم ازخداوند و شما اساتید عزیز و تمام دوستانی که زیبا می اندیشن و زیباییها رو انتشار میدن.حس و حالم باهاتون عالیه
من موفقیت هام اوایل که با استاد و قانون آشنا شدم خیلی زیاد بود الان هم خدا را شکر میکنم اما اوایل خیلی بیشتر بود و هر روز هم زیاد و زیادتر میشد زود و راحت راحت
اما از یه جایی رشدم کم شد و این خیلی برام سوال بود و خداوند باز هم پاسخم را داد
اوایل اومدم ذهنم را خاموش کردم و گفتم هر چی که استاد بگه
ایشون میگفتن ورودیهات تا به الان اشتباه بوده میگفتم خب قطعش میکنم و اومدم رابطه و رابطه هامو به کل از همه قطع کردم
ولی الان که خدا را شکر بیشتر رشد کردم و ظرفم بزرگ شده ورودی ها هستند و این منم که باید خودمو بیرون بکشم و چون این رو از استاد جونم شنیدم یه کم برام زمان میبره وگرنه که به قول استاد تو خونه بشین تا یه کیسه پول از بالا برات بیندازن ، این کار خیلی راحته
اما این من هستم که نباید به اخبارهایی که هم وطن های عزیزم از گوشه و کنار ماشالله دارن و عده شون هم کم نیستند که اون هم ماشالله داره ، گوش بدهم
باید خودم را رها کنم
یه جورایی بلد شدم خودم و گوشهامو به نشنید بزنم، خیلی خوبه و خدا را شکر جواب میده
یا اینکه هر چی که میگن همون اول میگم حق با شماست بعد اون طرف هیچی نمیگه و یه نفر دیگه رو پیدا میکنه
سلام به دوتا عشق
دوتا محبت
دوتا مهربونی
دوتا استاد
دو تا الگوی فوق العاده
و ما چقدر خوشبختیم که شما رو داریم
همش به خدا میگم
خوش به حالم که یکی مثل تو رو دارم ولی تو مثل خودت رو نداری
هرچند رب من بی نیازه از هرکس و هرچیز
ولی واقعا داشتن خدایی مثل اون یه حس فوق العادست
و فوق العاده تر اینکه من رو هم هدایت کرده به سمت بهترین اساتید
هرچقدر بگم از این خوشبختی کمه
چه خانواده ی فوق العاده ای
چقدر عالیه که کامنتا رو میخونین
من با خوندن کامنتای همین سایت پله پله تکاملم رو توی دیدن نکات مثبت طی کردم
و هر روز بهتر و کامل تر از دیروز
شما و این سایت و این خانواده ی بزرگ یکی از بزرگترین معجزات زندگی من هستین
خدارو هزار بار شکر به خاطر وجودتون
زندگی همتون پر از آرامش
❤️
سلام براستاد وشایسته ی همیشه عزیزم.
عزیزانم، دیروز درایران روز مادر وزن بود ،ومن از صبح مشغول کارخودم که دراون هم یه استاد کاملا حرفه ای پیدا کردم واون کارخیاطی هست،بلاخره ازصبح تاغروب بدون اینکه بفهمم کارمیکردم ولذت میبردم .اینو هم بگم که من سالها خیاطی میکردم وبعد برای ده دوازده سالی اونوکنار گذاشته بودم وفکر میکردم کارکردن من باعث تنبل شدن همسرم میشه
وبعد که با شما اشنا شدم ودوره دوازده قدم رو خریدم،اونجا گفتین که بچه ها خودتونو بیکار نکنین
ومن باوجود اینکه خیلی برام سخت بودوکارهای بسیارزیادی رو امتحان کرده بودم تا بتونم درامد ازکارراحتتری بدست بیارم،
اما علاقه ای به اون کارها نداشتم.
خلاصه استادی عالی ،مثل شماها رو خدا سرراهم قرارداد که باهاش کارحرفه ای ولذت بخش رو تجربه میکنم،باوجود اینکه کل فامیلم باتعجب میگن حالا بااین سن وسال دوباره داری خیاطی میکنی،؟
ولی من میدونم که وقتی به استاد بودن استادت ایمان اوردی باید چشم ببندی وبگی چشم
به هرحال غروب بچه هام اومدن ومنو بردن ویرام کلی هدیه به سلیقه خودم خریدن ودرانتها به یه کافی شاپ مهمونم کردن که من یه معجون که فقط مقداری مغز بود خواستم
وقتی که یه روز فست بودی وبعد چیزی میخوری اون غذا بعدازورود به معدت میره وحسش میکنی که داره شاخه شاخه توی تموم رگ وپیوندت حرکت میکنه وحس لذتبخشی ازغذا خوردن رو بهت میده واین موضوع که من درقانون سلامتی توی فستها کشفش کردم چقدر عالیه،ومن وقتی بعد فست غذا میخورم یه لذت کاملا عمیق میبرم که ادم میتونه همیشه همچین لذت عالی ازغذاببره.
تمام اینارو گفتم تابدونید که درروز زن،یکی ازدوستام بهم پیام تبریک دادوبعدباذوق گفت استادکامنتتو توی قسمت169 یعنی همین قسمت خونده،
گوشیم داشت خاموش میشد وتوخونه مهمون داشتم،تااخرشب که سرم خلوت شد،وتوی تختم داشتم این قسمترو تماشا میکردم،ته قلبم عروسی بود واحساس عالی داشتم
توی ماشین استاد بااون رنگ لباس شایسته جان واون تلالو خورشید که گاهگاهی ازبغل گوشش دیده میشد ،یه منظره رویایی عالی بوجوداورده بود ووقتی کامنتمو میخوند ،اون احساس عالی روازشون دریافت کردم واون حس ولبخندتون ،مثل اون معجون عالی بعد فست،به دلوجانم نشست .
باوجوداینکه وقتی اون کامنتو مینوشتم ،یه حسی بهم میگفت این نوشته خونده میشه ولی بازم احساس خوبم تا امروز ادامه داره.
واینو جزو بهترین هدیه های روز زنم میگزارم وخداوندم رو شاکرم که باوجودی که موفق نشده بودم هفت هشت قسمت سریالرو ببینم،ولی دوست عزیزم ازراه دور به من این خبرروداد ومن مثل فکرکنم، مثل رونالدو دربازیهایی که برنده میشه،همش لبخند ازته قلبم روی لبمه.
ببین استاد که چه میکنی بایه گوشه چشم باما
عاشقتونم وسپاسگزارخداوندم برای اینکه منو هم مسیرشما خوبان کرد.بوووووووس واغوش
به نام خدای بزرگ آرزوهای کوچک من
سلام
آقاااااا این نشونه ی بندس در این ساعت از شب که اصولا باید برم بخوابم چون صبح باید زود بیدار شم ولییی اشتیاق من به بیان چیزی بر من غلبه کرد و من اینجام برای گفتن چیزی که چند ماهی هست تو مخمه و امشب چقدر قشنگ توسط استاد فیزیکم تشریح شد
نمیدونم از شروع کنم …
امشب آخر کلاس استادم از سالهای قبلش میگفت از اون سالای اوایل تدریسش . میگفت من به واسطه ی شخصی (دست خدا) به مدرسه ای معرفی شدم که 6 دبیر فیزیک داشت و مدرسه به بچه ها گفته بود که از بین این 6 دبیر میتونید با هر کسی که فکر میکنید خوبه کلاس بردارید و یکی از اونها کلاسش اجباری بود که برا بچه ها تست حل میکرد از مباحث تدریس شده.
میگفت کلاس من با 6 نفر دانش آموز شروع شد از بین 200 و خورده ای دانش آموز فقط 6 نفر
وسطای سال که شد این از این 6 دبیر فیزیک 3 نفرشون موندن و خب مام (استادم) بین اینا بودیم
همون موقع ها بود که نفرات کلاس من به 200 و خورده ای نفر رسید(دقیق یادم نمیاد الان ولی خب منظور خیلی زیاد شد تعداد نفرات کلاس) و اون دبیر که اون موقع خیلی غول بود مثلا کلاسش 80 90 نفری بود با اجبار
میگفت یروز مدیر منو صدا زد و گفت نباید الان نوسان تدریس کنی . الان باید الکترومغناطیس تدریس کنی .
استادم: چرا؟
مدیر: چون اون دبیری که برای بچه ها تست میزنه الان داره تست الکترومغناطیس میزنه و نباید که کلاسش خالی شه. تو میدونی اون کیه؟ من 50 میلیون سر کلاساش بهش پول میدم
استادم:من نوسان تدریس میکنم
و میگفت مدیر روی کاغذ نوشت :تدریس نوسان =پارگی….
اره خلاصه استاد مام اومد و کار خودش رو کرد و نوسانش رو تدریس کرد و بعد اتمام تدریس نوسان از اون مدرسه اون بیرون و رفت سالنی رو اجاره کرد و دقیقا تو همون تایم اون معلم کلاس گذاشت
به گفته ی خودش کلاس اون معلم خالی شد:)))
من شخصا عاشقققق این شخصیت استادمم حالا بین دبیرای من خفنا زیادن و من عاشق شخصیت تک تکشونم
ولی این استادم تک تنها رسیده به جایی که هست نه از طریق موسسه ای
اون بدون تبلیغ شاگرداش از همه ی دبیرای فیزیک کنکور( که انواع و اقسام تبلیغات ها رو انجام میدن) بیشتره
اون یه تنه اومد یه موسسه زد خودش
اون بیشترین تست ها رو حل میکنه و البته سخت ترین
و از همه مهم تر اون کله شقه
راستش تمام هدفم از نوشتن متن بالا این بود که بگم واقعا مهم نیس که چند نفر از تو جلو عن فقط فقط رو خودت تمرکز کنی و و کله شق باشی خیلی مهمه خیلی کله شق بودن تو هر حوزهای لازمه
(خدایا منو کله شق کن در این شب زیبا و آروم ازت میخوام منو یه عدد کله شقی کنی که در مسیر اهدافش براش حرف هیچکس مهم نیس کله شقی که فقط رو به جلو باشه با پرویی )
(آقا بزارین اینم الان یادم افتاد بگم اون فردی که استادم رو به مدرسه معرفی کرده بود بهش گفته بود زیاد لازم نیس بلند پروازانه فکر کنی همین که بتونی بین اینا 3 ماه دوام بیاری کافیه . الان همونا انگشت کوچیکه ی استادما محسوب نمیشن)
و تمام
سلام وارادت خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان….
خدا را شکر میکنم بخاطر وجود چنین انسانها یی….وسپاسگزار خداوند هستم برای آشنا شدنم باآنها..
شماها احتیاج به تعریف و تمجید ندارید..شماها خود عشق..خود تعریف وخود زیبایی هستید….بادیدن فایلها وباخواندن.کامنتهای دوستان آدم جان تازهای میگیره…پر از انرژی میشه..ذوق میکنه…دم همتون گرم…من چندتا از محصولات شما رو تهیه کردم…خیلی هم نتیجه های عالی گرفتم…الآن شدم مثل بچه ای که وارد یه فروشگاه اسباب بازی میشه. وتمام اسباببازی ها رو میخواد…وقتی وارد سایت میشم همه محصولات رو میخوام..و نمیدونم چکارکنم با این دستپاچگی…یه توضیح بدید..ممنون از لطف شما دستان خداوند….انشالله درپناه خداوند شاد و سلامت باشید…
سلام و درود بر استاد جان؛ خانم شایسته و همسفران عزیز
وقتی که تمرکزمان بر روی نکات مثبت و زیبائی ها باشد می توانیم از دل یک نازیبائی (ترافیک) ، زیبایی استخراج می کنیم.کاری
که استاد عزیز و مریم جان در عمل انجام دادند تا شاهد ضبط این قسمت از سفرنامه و پرداختن به کامنت دوستان باشیم که جای
تحسین و تقدیر دارد و چقدر این دو عزیز در این قاب از تصویر در کنار هم زیبا، جذاب و دوستداشتنی هستند، خدایا شکرت برای
دیدن دوباره شما در این قاب زیبا .
اولین کامنت از حمید عزیز بود که همواره شاهد حضور پررنگ و کامنت های زیبایشون در سفرنامه هستیم و استاد بخوبی ایشان
رو بخاطر آوردند و توصیه عالی که کردند این بود که اعضای سایت اسم و فامیل کامل خودشون را بنویسند و عکس خودشان را
قرار دهند و آنرا نشانه شجاعت افراد توصیف کردند و پس از این توصیه حمید عزیز و خیلی از اعضای سایت اسم و فامیل کاربری
کامل خودشون را نوشتند که جای قدردانی دارد.
به نظرم هر کسی که عضو این سایت الهی و انسان ساز می شود نه تنها نباید واهمه و ترسی داشته باشد؛ بلکه باید به خودش افتخار
کند که در جمع چنین انسانهای ارزشمند و خودساخته ای قرار دارند که برای خودشان ارزش قائلند و دنبال رشد و تکامل و
ارزشمندتر کردن خودشانند و چه فرکانسی از این بالاتر و چه محیطی از اینجا نابتر و خدایی تر و انسانی تر و زیباتر.
قبل از توضیحات استاد منم فکر می کردم که خیلی سیستم این هواپیماها پیچیده و حساس و عجیب و غریب است و خیلی تخصص
لازم دارد که یک هواپیمای شخصی بسازید ولی دیدن این فایل و صحبت هایی که استاد از قول دوستشون گفتند واقعآ باورها و
ذهنیت من را تغییر داد و کافیست بدانیم که سیستم چگونه کار می کند آنوقت میتوانیم هر قطعه ای که آن وظیفه را انجام دهد را سوار
سیستم کنیم بدون مشکل و این نکته خیلی جالبی بود و این اقدام هم قابل تحسین است که قوانین اجازه اینکار را به افراد برای ساخت
و تغییر برای استفاده شخصی از هواپیما را داده است بدون اینکه این اقدام امنیت حمل و نقل عمومی و جان شهروندان را تهدید کند.
اینکه هواپیما اگر موتورش خراب بشه یا خاموش بشه بتوان آنرا کنترل کرد و سالم فرود آورد واقعآ برایم شگفت آور بود. من مستند های زیادی در مورد دلایل سقوط هواپیماهای مسافربری دیده ام و وقتی که پس از سالها تحقیق و بررسی به علت سقوط هواپیما پی می بردند متوجه می شدیم که بعلت نادیده گرفتن یک چک لیست یا شل شدن و کنده شدن یک پیچ یا عمل نکردن یک اهرم در دمایی خاص و موارد به ظاهر کم اهمیت اینچنینی منجر به سقوط هواپیما شده است و فکر می کردم هواپیماهای شخصی و تفریحی هم همین گونه اند و الان که استاد گفتند که دوستشون چنین چیزی گفته برایم واقعآ تعجب آور بود!
در یکی از مسافرت هایی که داشتم صندلی من نزدیک بال و موتور هواپیما بود و در بین مسیر متوجه شدم که موتور هواپیما خاموش شد و قدرت اوج گرفتن ندارد که پس از یک دقیقه خلبان به مسافران اعلام کرد که بعلت نقص فنی به فرودگاه مهرآباد بر می گردیم و هواپیما در ارتفاع مشخصی به فرودگاه مهرآباد برگشت و تصور من این بود که موتور دیگر هواپیما توانسته ما را به فرودگاه مبدا برگرداند ولی نمی دانستم هواپیما حتی اگر موتورش را هم از دست بدهد باز میتوان آنرا کنترل و مدیریت کرد و این آگاهی ترس ما را هنگام سوار شدن به هواپیما کاهش می دهد. و جالبتر اینکه این قضیه حتی در مورد هلی کوپتر هم صدق می کند و حتی کنترل آن با کمک پره های بالگرد راحتتر خواهد بود! و این مساله بصورت واضح به ما نشان می دهد که دلیل عمده ترس های ما ریشه در ناآگاهی مان دارد و هر چقدر ما اطلاعات و علم مان راجع به مساله ای بیشتر باشد ترس کمتری در آن خصوص خواهیم داشت و هر چقدر انجام کاری را برای ذهن آسان کنیم و ذهنمان انجام آن را ساده بگیرد؛ خلق کردن آن برایمان راحتتر خواهد بود. و نبوغ و شجاعت و علم و هوش آقای راس واقعآ قابل تحسین و ستایش است.
مورد جالب بعدی الگو برداری و الگو ساختن است که هر چه الگوهای بیشتری را در موضوعی خاص یا شغل یا سبک زندگی و … داشته باشیم یا پیدا کنیم ، پذیرش آن برای ذهنمان باور پذیرتر می شود.مانند الگوهایی که استاد در سبک زندگی، کسب و کار ، روابط و … ساخته اند که بی نظیر است.
با نظر استاد کاملآ موافقم و منظور ایشان را درک میکنم که خیلی از چیزها در کشور و ملتمان بصورت بنیادین ایراد دارد و راه درازی برای هموار کردن و هموار شدن این مسیر باید طی شود و هر کدام از ما در این خصوص رسالتمان این است که خودمان و طرز فکرمان و عمل کردنمان را اصلاح کنیم و اینکار را باید از خودمان آغاز کنیم و اگر اکثریت جامعه هم اینگونه فکر کنند و عمل کنند دوران گذار سریعتر طی میشود و اگر هم چنین همتی در مردم نبود ما هدایت میشویم به جایی که بصورت بنیادین درست است و جهان راه ما را از آنها جدا خواهد کرد.
نکته مهم بعدی در مورد شوق و ذوق است .شور و شوق و اشتیاق نقش مهمی در برانگیخته کردن آدمها به شکل مثبت دارد. وقتی که خودمان شور و شوق داشته باشیم آدمهایی را جذب خواهیم کرد که شور و شوق و ذوق دارند. و اگر آن فرد شخص توانمندی باشد و ما به این توانمندی پی برده باشیم آن شخص از دیده شدن این توانمندیش توسط ما شور و شوق خواهد داشت و توانمندیش را بیشتر و بهتر به ما معرفی خواهد کرد و اغلب نیز دیالوگ معروفی که این مواقع توسط آن شخص گفته می شود اینست که: من تا به حال این حرفها را پیش هیچ کسی نگفته ام! و به قول مریم جان ، جهان نیز در این خصوص همانند آدمها برایمان شوق و ذوق دارد.
در پایان تشکر و تحسین میکنم حمید جان ، مهرک عزیز، یکی از دوستان عزیز، سحر عزیز، الناز عزیز، امیر عزیز، اکرم عزیز، ریحانه عزیز، محمد صادق عزیز، الهه عزیز و علی عزیزکه با کامنت های پر بارشان زمینه ضبط این قسمت از سفرنامه را ایجاد کردند.تا ادامه سفرنامه بدرود💖
بسم الله النور
به نام خدایی که عاشقانه هدایت و حمایتم می کنه
سلام استاد عزیزم…سلام مریم جان …خدا رو شکر یه روز دیگه و یه قسمت دیگه از سفر
به به…دوباره تو ماشینیم و دوباره همون لباس قشنگا و عینک خوشگلا رو می بینیم…چقدر زیبا و خوش هیکل تر شدین هر دوتون عزیزای دلم و توی هر قسمت و با هر لباس و تیپی؛ این رو میشه به وضوح فهمید…خدا رو شکر واقعا
قسمت 156 دیدار یا تیفانی و راس و تجربه پرواز شما بود … واقعا منم کلی هنگ بودم از اینکه یه آدم چقدر می تونه خلاق و توانمند باشه که دست به ساخت هواپیما بزنه…مگه داریم؟ ممنونم ازتون که اینقدر عالی و جامع توضیح دادین استاد شزایط این کار رو توی آمریکا..کلی یاد گرفتم…کلی تحسین می کنم اون کشور ثروتمند رو که این فرصت رو به همه میده برای هواپیماهای تفریحی شون این امکان رو داشته باشن اما برای استفاده بیزینسی قوانین سختگیرانه ای داره
واقعا منم با مهرک عزیز هم نظرم و چقدر نگاهش و توضیحاتش رو دوست داشتم….چقدر من خوشبخت و ارزشمندم که اینجام کنار شما و اینقدر با لذت و راحتی از آموزه هاتون استفاده می کنم…اینجا نشستم و راحت میرم آمریکا و کلی می گردم و زیبایی می بینم و درس می گیرم … سپاس بیکران بابت این نعمت که واقعا نمیشه ارزشی براش گذاشت.
چقدر تحسینتون می کنم استاد که کنجکاوین. همونجور که توی گفتگو با ارشیا صحبت شده؛ اونقدر ذهنتون متمرکزه روی اصل و نکات مثبت که همیشه سوالهای عالی می پرسین از افراد…و همینکه می پرسین و دوست دارین یاد بگیرین و تجارب بقیه رو بشنوین چقدر عزت نفس بالاتون رو نشون میده و چقدر هم به فرد مقابل احساس ارزشمندی میده
ذوق و شوق داشتن توی زندگی … درست می گین استاد.به قول معروف مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد …وقتی با شور و اشتیاق گوش میدی به حرف های طرف مقابلت و ازش سوال های خوب در راستای علایق و تخصصش می پرسی؛ اون اشتیاق در اون فرد شعله ورتر میشه و با عشق و لذت بیشتری برات توضیح میده و درواقع یه مکالمه برد – برده همیشه و درباره مریم جان چقدر تحسینش می کنم و این رو واقعا ما هم از اینور که شاهد سریال هاتون هستیم تایید می کنیم که چقدر با عشق و اشتیاق زندگی می کنه مریم نازنین…و چه خوب گفتی من نمی تونم بدون ذوق و شوق زنده بمونم
این درواقع معنی واقعی شکرگزاریه….یعنی اونقدر با لذت لحظه ها رو می گذرونی و سپاسگزارشی که برای هر آن و لحظه زندگی که هیچ ویویی ازش نداری اشتیاق داری…هر فریم از زندگی رو مثل یه مرحله هیچان انگیز از یه بازی می بینی که می خوای بری توش تا بفهمی چی در انتظارته…خیلی زیباست این نگاه و این سبک زندگی
خدایا کمکم کن منم این خصوصیت رو در خودم تقویت کنم و از کوچکترین چیزها لذت ببرم…برای هر تجربه ای اشتیاق داشته باشم و ذوقم رو نشون بدم…زبان بیان احساسم رو تقویت کنم و من رو جزو اونهایی که با اشتیاق زندگی می کنن قرار بده
سپاسگزارم از تمرکزتون روی نکات مثبت…روی کامنت ها..همین کار زیباتون هم ارزش گذاشتن به تک تک کاربرهای این سایته و همینه که شما رو متفاوت می کنه …عشقین شما
می بوسم روی ماه هردوتون رو
سلام بر همه عزیزان
استاد عزیزم جالبه که قبل اینکه بگید اسمتون و تو سایت بهتره که فارسی بنویسید من معمولا همه جا فینگیلیش مینویسم اسممو اما اینجا همون روز اول یه حسی گفت فارسی بنویس اسم و فامیل واقعیم هست فامیلیم پسوند داره اما همه جا منو به همین اسم و فامیل میشناسن
با اینکه یوقتایی میگم اگه فلانی بره تو سایت کامنتهای منو بخونه چی؟ بعد با خودم میگم مهم نیست کسی که همفرکانس منه و بخواد کامنت منو ببینه خودش قطعا تو این مسیره و نه قضاوتی میکنه نه برداشتی اگه غیر این باشه اصلا نه وارد سایت میشه نه کامنت من جلوی چشمش میاد
در رابطه با اون قسمت هیجان انگیز سوار بر هواپیما و هلیکوپتر منم خیلی لذت بردم و کامنت این دوست عزیزمون گویای همه چیز بود
واقعا از چهرش مشخص بود اون اقا که پر از اطلاعات و مهربونی و عزت نفس بودن ایشون
به جرااات میتونم بگم شما تو کل دنیا اولین نفری هستین که روابط درست با ادمها رو به ما یاد دادین بدون نقاب زدن بدون قربانی کردن خودمون بدون بزور ارتباط برقرار نکردن و نقش بازی کردن و شما بهترینید تو هر زمینه
خدا رو شکر که اینقدر اطلاعات مفید راجع به زندگی در امریکا در اختیار ما قرار میدین جوری که بیشتر از قبل دلم میخواد مهاجرت کنم ️
چقدر این ازادی قشنگتره که تو فارغ از هر نژاد و مذهب و پوششی همانگونه که دوس داری باشی و نه به دیگران کاری داشته باشی نه دیگران با تو
ممنونم بابت این فایل بینظیر
سلام و درود بر استاد بزرگوار و مریم عزیزم.پنج صبح بیدار شدم.جاتون خالی چای نوشیدم و یک ساعتی زبان آلمانی خوندم و بعد دیدم نیاز دارم با ارامش بشینم و ویدیو های با ارزش و انگیزشی شما رو ببینم… خدارو شکر که به قسمت 158هم هدایت شدم و با تمرکز اون رو هم الان میبینم…ازتون واقعا سپاسگزارم که باعث حال خوب و توجه ما به نکات مثبت هستید…شما دوستانی هستید که ترجیح میدم زمان آزادم رو با دیدن سریال ها و نکات خوب شما سپری کنم..درپناه نور و عشق الهی باشید.سفر خوش
درود خدمت استاد عزیز و بانو مریم جان
وای اصلا ادم نمیدونه چطور از خدا و شما برای نشون دادن این همه آگاهیهای زیبا و نشاط و ذوق زندگی در جهان تشکر کنه.
راستش اونقدر شماها و دوستان و کسانی که درمسیرتون هستند سرشار از ذوق و صمیمیت هستین که من اصلا حس نمیکنم کیلومترها از شما فاصله دارم و لحظه به لحظه طوری از تماشای شما لذت میبرم که انگار خودم اونجا حضور دارم و باتمام وجود لمس میکنم تمام اون تفریحات و حس سرزندگی رو و انگار دارم تو اون کشور زندگی میکنم.
هرفایل وسفر و گفتگوی شما انگار دری است به سوی یک جهان زیبای دیگه که به سمت نورو روشنایی در حرکته و ادم افسوس میخوره که وقتی ما یک اهرم جادویی به نام ذهن داریم که میتونه همه چیز رو اینقدر زیبا بسازه چرا سقف های ذهنیم در برابر این همه نعمت های بیکران الهی باید کوتاه باشه و چشممون به روی این همه زیبایی بسته باشه .اصلا نمیتونم از امروز به بعد محدود فک کنم و اقدام کنم وقتی که شایستگی و پتانسیل خلق این همه زیبایی رو و انتقال اونها از رویا به حقیقت رو دارم . واقعا خدا رو شاکرم ازینکه این درسهای بزرگ رو به ما میدین و باعث میشین هرچی حصار بین ما و بینهایت خداست شکسته بشه و هر روز یک قدم به خلق خواسته هامون نزدیک بشیم و نه تنها ار رسیدن به نتیجه بلکه از مسیر رسیدن به اون بالاترین لذتها رو ببریم و قبح سختیهای مسیر برای ما شکسته بشن.
خدارو شکر که یاد گرفتم ازتون که تحسین کنم ادمهای اطرافم بابت توانایی هاشون و تمام حسهای سازنده ای که ازشون میگیرم .تحسین کنم حتی طبیعت و محیط فیزیکی اطرافم رو و چقدر قدرت این تحسین بالاست و هربار باعث هدایت به ادما و زیباییهای بیشتری میشن.نمیدونین از وقتی باهاتون آشناشدم چقدر ادمای دوست داشتنی دراطرافم زیاد شدن و چقدر احساس شوق و لذت دروجودم حتی با دیدن کوچکترین چیزها بیدار شدن.
خدا رو شکر که میبینم ترافیک که برای خیلی ها مسئله آزاردهنده ای هست برای شما برعکسه و نه تنها اعصابتون رو بهم نریخت، نارحتتون نکرد و انرژیتون رو نگرفت بلکه باعث شد دوباره یه اثر زیبای دیگه خلق کنید و محدودیتها رو به فرصتهای طلایی تبدیل کنید.
خدا رو شکر که با دیدن این فایل و دیدن نتایج فوق العاده ای که شما و اون دوست عزیز خلبان و مخترعمون در طول زندگیتون داشتین و چیزهایی رو خلق کردین که در خیلی از باورها نمیگنجه نشون دادین که هیچ بن بستی برای رسیدن و خلق خواسته هامون وجود نداره جز ذهن و درون خودمون و مابقی همه هیچن و چقدر دنیامون تغییر میکنه وقتی ذهنیتمون در مورد مسایل تغییر میکنه.واقعا فرقی نمیکنه کجای دنیا باشیم چون این ذهن آزاده دنیای آزاد میسازه و عوامل بیرونی همه هیچن.
واقعا سپاسگزارم ازخداوند و شما اساتید عزیز و تمام دوستانی که زیبا می اندیشن و زیباییها رو انتشار میدن.حس و حالم باهاتون عالیه
به نام خدا
من موفقیت هام اوایل که با استاد و قانون آشنا شدم خیلی زیاد بود الان هم خدا را شکر میکنم اما اوایل خیلی بیشتر بود و هر روز هم زیاد و زیادتر میشد زود و راحت راحت
اما از یه جایی رشدم کم شد و این خیلی برام سوال بود و خداوند باز هم پاسخم را داد
اوایل اومدم ذهنم را خاموش کردم و گفتم هر چی که استاد بگه
ایشون میگفتن ورودیهات تا به الان اشتباه بوده میگفتم خب قطعش میکنم و اومدم رابطه و رابطه هامو به کل از همه قطع کردم
ولی الان که خدا را شکر بیشتر رشد کردم و ظرفم بزرگ شده ورودی ها هستند و این منم که باید خودمو بیرون بکشم و چون این رو از استاد جونم شنیدم یه کم برام زمان میبره وگرنه که به قول استاد تو خونه بشین تا یه کیسه پول از بالا برات بیندازن ، این کار خیلی راحته
اما این من هستم که نباید به اخبارهایی که هم وطن های عزیزم از گوشه و کنار ماشالله دارن و عده شون هم کم نیستند که اون هم ماشالله داره ، گوش بدهم
باید خودم را رها کنم
یه جورایی بلد شدم خودم و گوشهامو به نشنید بزنم، خیلی خوبه و خدا را شکر جواب میده
یا اینکه هر چی که میگن همون اول میگم حق با شماست بعد اون طرف هیچی نمیگه و یه نفر دیگه رو پیدا میکنه
خدایا شکرت
خدایا ب ینهایت سپاسسگزارم
استاد ممنونم