https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-12-02 05:10:342023-03-18 21:33:36سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 169
136نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من با دیدن این فایل با شجاعت رفتم و اسمم تو سایت عوض کردم و پا روی ترسم گذاشتم
واقعا نمیدونم چی بگم، ممنونم از دوستای عزیزم بخاطر این همه نکات مثبتی که گفتن
مرسی ازتون استاد که این همه نکات خوبی رو توضیح دادین
این دوست عزیزمون راس، خیلی تخصص داشت آن زمینه ساخت هواپیما و خیلی توانا بودن و همه چیز براش آسون بود تو حرفه خودش و کلا آدم زرنگ و باهوشی هستن و قدرت یادگیری بالایی دارن
عاشقتم استاد که در مورد همه چیز اطلاعات داری
اصلا من کیف میکنم از این همه وجه اشتراک بین شما و مریم جان، چقدر خوبه که همدیگه میفهمین، درک میکنین، ارزش و احترام قائلین، تو ذوق هم نمیزنین، پایه همین تو همه چیز
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی و خوش ذوق
ممنونم ازتون که حتی تو سفر و پشت فرمون که دارین رانندگی میکنید و میتونید با هم حرف بزنید و به زیبایی های اطراف توجه کنید به فکر ما هستین و برامون ویدیو میگیرین ، از کامنت های زیبای دوستان برامون حرف بیزنید .
این صحنه جذاب از تماشای این دو عزیزه دلم برام لذت بخش و دوست داشتنی هست .
بین صحبت هاتون به آزادی اشاره کردین که چند روزی هست ذهنمو درگیر کرده .
همش فکر میکنم این مردم دنبال آزادی هستن اما واقعا خودشون آزاد نیستن ، فکر میکنن کسه دیگه ای آزادیشون رو محدود کرده اما در درون چیزی وجودشونو به زنجیر کشیده .
نگاه میکنم که آدم هایی برخلاف حجاب صحبت میکنن و میگن زن ، زندگی یا آزادی اما تو محول خانوادگی روسری از سرشون بر نمیدارن ، یا راحت نیستن با مرد های فامیل .
افرادی رو میبینم که میگن به دلیل محدودیت های جامعه نمیتونیم راحت با دختری دوست بشیم و ارتباط برقرار کنیم اما خیلی راحت وقتی که موقعیت جور میشه اون دختر رو پس میزنن .
چه اتفاقی داره میوفته ، ما که دنبال آزادی بودیم پس چرا این رفتار هارو میکنیم .
فردی مهاجرت میکنه به این دلیل که تو کشور خودش آزاد نیست راحت پول در بیاره و میره یه کشوره دیگه پناهنگی و میبینه تازه اونجا شرایط سخت تر از اینجاست .
مردم در بیرون از خودشون به دنبال آزادی هستن غافل از اینکه در قید و بند حصاره باور های محدود کننده ذهنشون به سر میبرن .
اونا از محدودیت رنج میبرن و فکر میکنن چیزی در بیرون باید اتفاق بیوفته تا از این محدودیت ها خلاص بشن اما متاسفانه هر اتفاقی اون بیرون بیوفته تا وقتی به این درک نرسن که خودشون باعث محدودیت خودشون شدن هیچوقت طعم آزاذی رو نمیچشند .
چقدر قشنگ گفت استاد همون هایی که به دنبال آزادی هستن وقتی نظر یا عقیده ای بر خلاف عقیده ی خودشون باشه میخوان که طرفو نابود کنن .
وقتی که فرماندمون خیلی بهم سخت میگیره یا خیلی اذیتم میکنه بهش میگم اصلا نمیخوام اینکار رو انجام بدم ، چرا اجبار میکنی و بهم میگه مگه من ازت خواستم بیای خدمت ، مگه داری برای من خدمت میکنی ، دوست نداری برو و نگاه میکنم که فرمانده ی همون آدم هم همینجور یداره باهاش رفتار میکنه .
دیدم راست میگه من به خاطر اون باور هایی داشتم ، تصمیم گرفتم بیام خدمت و باید در این جایگاه بپذیرم این محدودیت و قوانینی که هست و اگر میخوام این محدودیت از بین بره باید باور هامو عوض کنم و به طبع تصمیمات دیگه ای بگیرم و در جایگاه جدید آزادی رو تجربه کنم .
هیچ اجباری وجود نداره ، ما آزادیم هر جوری که دوست داریم زندگی کنیم ، هیچ محدودیتی وجود نداره ، محدودیت فقط در ذهن ماست .
وقتی که من در گوشه ای از اتاقم نشستم و نمیتونم خواسته هام رو تجسم کنم و حتی بهش فکر کنم چطور میتونم بدستش بیارم .
وقتی میگم مثلا ماشین بی ام ووو و میگم وااااااااااای خیلی گرونه و اونو هیولایی کنم تو ذهنم ، چطور میتونم تجسمش کنم .
حتی اگر تجسم کنم راه هایی بهم الهام میشه که به زجر و بد بختی بهش میرسم.
برای خدا فرقی نمیکه ماشین پراید یا بنز ، برای خدا فرقی نمیکنه دختر ثروتمند یا فقیر ، برای خدا فرقی نمیکنه خونه ی 80 متری یا 800 متری ، برای خدا فرقی نمیکنه سفر های خارجی یا سفر های داخلی ، برای خدا فرقی نمیکنه غذا خوردن تو رستوران متوسط یا رستوران لاکچری
تمام اینا برای ذهن منه که فرق میکنه ، افرادی هست تو همین مرز و بوم به هرچی که خواستن رسیدن با وجود همین محدودیت ها .
وقتشه که بهمون بر بخوره و بهخودمون بیایم ، قبل از اینکه بخوایم برای بهونه زبون باز کنیم کمی به درونمون توجه کنیم .
بنام خدای مهربانی که هر لحظه اجابت میکنه درخواست ما رو
سلام علیرضا جان
ممنونم از کامنت فوق العاده یی که نوشتی
وقتی کامنتت میخوندم یاد خودم افتادم که بخاطر باورهای اشتباه تصمیماتی و گرفتم و خداوند هم اجابتشون کرد
هر چه پیش میرم و عمیق تر روی خودم کار میکنم بیشتر قلبم گواه درست بودن مسیر و میده هر کامنت هر فایل مثل مُهر محکمی برای تایید درستی میسرِ و اینکه باید با توان بیشتری فقط روی باورهام کار کنم
چقدر این همه سال تو توهم بودم چقدر در حق خودم ظلم کردم با افکار دربه داغون
همین هدایت شدنم به این سایت بزرگترین دلیل سپاسگزاری برای من
خدایا شکرت
علیرضای عزیز بینهایت ازت سپاسگزارم که نوشتی و یکبار دیگه قانون و بهم یادآوری کردی
چقدر خوشحالم که با انسان های بینظیری در این فضای روحانی و خاص آشنا شدم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدای را شکر که من هم با هممدار شما دوستان عزیز هستم وبا نوشتن کامنت های عالی شما تمرکزم را بیشتر میکنم روی فایل های استاد عزیز
نکات جالب کامنت دوستان عزیز در این فایل که مریم جون با عشق انها را میخواند خیلی عالی بودندبا مرور کردن این کامنت ها باورهای من قوی تر میشود به این قوانین جهان هستی که
چقدر قانون خوب کار میکند که آدم های هم فرکانس را جذب می کند مثل استاد عزیز و مریم جون که انقدر در فرکانس خوب هستند که هر کجا میروند آدم ها قوی و با اراده می بینند مثل آقای راس عزیز که سازنده هواپیما هستند و کلی اطلاعات در مورد هواپیما با ما واستاد عزیز به اشتراک میگذارند خدا را شکر که از تجربه این عزیزان درس میگیریم
واقعا تحسین میکنم کشور آمریکا که انقدر آزادی دارد که هر کسی می تواند از خلاقیت خودش در جهت خواسته هایش بردارد خیلی جالب بود که می شود هواپیما را با موتور خاموش به زمین آورد
وحتی هلیکوپتر را
تحسین میکنم کشور آمریکا را بدون هیچ گونه گمرکی اجازه واردات و صادرات را به این کشور عظیم میدهد
تحسین میکنم مریم جون را که چقدر آگاهانه با ذوق و شوق این کامنت دوستان عزیز را با ما به اشتراک میگذارند
تحسین میکنم دوستان با هوش که چقدر خوب به نکات مثبت سریال سفر به دور آمریکا اشاره کردند
تحسین میکنم این کشور زیبا و ثروتمند که چقدر آزادی زمانی ومکانی دارد واین همه زیبایی ونعمت وثروت دارد
وقتی که تمرکزی روی خودمان کار کنیم نتایج عالی هم میگیریم
عزیزانم، دیروز درایران روز مادر وزن بود ،ومن از صبح مشغول کارخودم که دراون هم یه استاد کاملا حرفه ای پیدا کردم واون کارخیاطی هست،بلاخره ازصبح تاغروب بدون اینکه بفهمم کارمیکردم ولذت میبردم .اینو هم بگم که من سالها خیاطی میکردم وبعد برای ده دوازده سالی اونوکنار گذاشته بودم وفکر میکردم کارکردن من باعث تنبل شدن همسرم میشه
وبعد که با شما اشنا شدم ودوره دوازده قدم رو خریدم،اونجا گفتین که بچه ها خودتونو بیکار نکنین
ومن باوجود اینکه خیلی برام سخت بودوکارهای بسیارزیادی رو امتحان کرده بودم تا بتونم درامد ازکارراحتتری بدست بیارم،
اما علاقه ای به اون کارها نداشتم.
خلاصه استادی عالی ،مثل شماها رو خدا سرراهم قرارداد که باهاش کارحرفه ای ولذت بخش رو تجربه میکنم،باوجود اینکه کل فامیلم باتعجب میگن حالا بااین سن وسال دوباره داری خیاطی میکنی،؟
ولی من میدونم که وقتی به استاد بودن استادت ایمان اوردی باید چشم ببندی وبگی چشم
به هرحال غروب بچه هام اومدن ومنو بردن ویرام کلی هدیه به سلیقه خودم خریدن ودرانتها به یه کافی شاپ مهمونم کردن که من یه معجون که فقط مقداری مغز بود خواستم
وقتی که یه روز فست بودی وبعد چیزی میخوری اون غذا بعدازورود به معدت میره وحسش میکنی که داره شاخه شاخه توی تموم رگ وپیوندت حرکت میکنه وحس لذتبخشی ازغذا خوردن رو بهت میده واین موضوع که من درقانون سلامتی توی فستها کشفش کردم چقدر عالیه،ومن وقتی بعد فست غذا میخورم یه لذت کاملا عمیق میبرم که ادم میتونه همیشه همچین لذت عالی ازغذاببره.
تمام اینارو گفتم تابدونید که درروز زن،یکی ازدوستام بهم پیام تبریک دادوبعدباذوق گفت استادکامنتتو توی قسمت169 یعنی همین قسمت خونده،
گوشیم داشت خاموش میشد وتوخونه مهمون داشتم،تااخرشب که سرم خلوت شد،وتوی تختم داشتم این قسمترو تماشا میکردم،ته قلبم عروسی بود واحساس عالی داشتم
توی ماشین استاد بااون رنگ لباس شایسته جان واون تلالو خورشید که گاهگاهی ازبغل گوشش دیده میشد ،یه منظره رویایی عالی بوجوداورده بود ووقتی کامنتمو میخوند ،اون احساس عالی روازشون دریافت کردم واون حس ولبخندتون ،مثل اون معجون عالی بعد فست،به دلوجانم نشست .
باوجوداینکه وقتی اون کامنتو مینوشتم ،یه حسی بهم میگفت این نوشته خونده میشه ولی بازم احساس خوبم تا امروز ادامه داره.
واینو جزو بهترین هدیه های روز زنم میگزارم وخداوندم رو شاکرم که باوجودی که موفق نشده بودم هفت هشت قسمت سریالرو ببینم،ولی دوست عزیزم ازراه دور به من این خبرروداد ومن مثل فکرکنم، مثل رونالدو دربازیهایی که برنده میشه،همش لبخند ازته قلبم روی لبمه.
ببین استاد که چه میکنی بایه گوشه چشم باما
عاشقتونم وسپاسگزارخداوندم برای اینکه منو هم مسیرشما خوبان کرد.بوووووووس واغوش
اول که ممنونمکه اینکامنتای قشنگ رو میخونین که کلی میشه از دیدگاهای مختلف دوستان یادگرفت و ساتفاده کرد،ممنونماز اینکه وقت میذارید وب ا ذوق همه جیز رو برامون توضیح میدید.
دوست داشتم به بخش ذوق و شوق اشاره کنم که درموروش صحبت کردین،خب واقعیتش یکم اسحسا میکنم دجارسوتفاهم درمورد قانون شدمو دیگه زیادی داشتمبی احساس میشدم.
واقعا چه زیبا گفتید که وقتی برای آدم ها و یا به قول مریم خانمحتی برای حهان به مواردی که مثبته واکنش های هیجانی و ذوقداد نیدم خیلی باعث میشه که ارتباطات با فرد بهتر بشه در زمینه روابط و یا اینکه اصلا از اون نعمت،زیبایی بیستر ببینیم.
مثال میتونه این باشه که مریم خانم به طبیعت علاقه مندن و خیلی بهش واکنش نیدن وی ا ویژگی های نثبت افراد که وستاد درنورد دسوتشون آقای راز بکاربردت که به توانایی هاشون اهمیت دادن.خب واقعا هم قواین خوبیه و سپاسگذارم از خدا که قانون رو به خوبی چیده که انقدر منطقیه،ضمن اینکهب اری به هرجهت نمیریم.
از وقتی با دوره های شما آشنا شدم و به مفهوم توجه پی بردم همیشه سعی کردم روی نکات مثبت تمرکز بیشتری داشته باشم ولی هر وقت که به مناسبتی به جشن ، مراسم یا محفلی دعوت میشدم به خاطر همه گیر شدن این تفکر که شما اشاره کردین عموما بحث ها با موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، گله و شکایت از این و اون و دوره زمونه و مسئولین و قیمت دلار تموم میشد .
استاد عزیز انقدر این سبک محاوره ای که همراه هست با انتقاد ، گله ، شکایت و ناله و نا امیدی از اوضاع اقتصادی سیاسی ، خود کم بینی ، مقایسه با ملل دیگه و حس قربانی بودن در ادبیات جدید ایران زیاد شده که تقریبا همه جا حتی برای برقراری ارتباط تو صف نونوایی هم همگیر شده .
به همین دلیل وقتی میدونم نمی تونم کل مردم کشورم رو تغییر بدم پس تصمیم گرفتم کشورمو تغییر بدم تا در اتمسفر دیگری که همراه هست با حس آرامش ، صلح ، دوستی و زیبایی بینی ادامه بدم . این حس به نظرم دقیقا شبیه همون حسیه که وقتی شما از پارادایس برگشتید به تمپا و احساس کردین که متعلق به اون اتمسفر نیستین و دوست دارین برگردین به پارادایس باشه .
کم کم با دیدن فایل ها و نتایج دوستان با اینکه خیلی از محیط زندگیم و ایران خوشم میاد اما وسوسه های مهاجرت و جرقه های ابتدایی در ذهنم خورد ولی هر بار سعی میکردم نادیده اش بگیرم تا اینکه طی این مدت و اتفاقاتی که تو کشور افتاده و مشاهده ی این حجم از جوگیری و موج سواری مردم از اینکه بدون دانش و تعقل و با تصورات حق به جانب پندارانه ی افراطی دست به اقدامات و واکنش های بسیار عجولانه زدن منو به فکر فرو برد که این حجم از دخیل دونستن عوامل بیرونی و همه گیری در سطوح پیر، جوان و نوجوان آینده ای جز نا امیدی براشون به همراه نداره حتی اگر در خواسته هاشون موفق باشن که حتی شما هم تو این فایل بهش اشاره کردین و مهر تائیدی شد بر اینکه قاطعیت بیشتری در تصمیمی که گرفتم داشته باشم .
به همین دلیل بعد از دیدن اون قسمت از سفر به دور آمریکا که مربوط به طبیعت یلو استون ، کوه های ماشمور و چشمه های آب گرم خصوصا گراند پریسماتیک اسپرینگ زیبا بود تصمیم گرفتم که خودم را از محاصره ی محیط و اتمسفر آلوده به همچین باورهایی خارج کنم و تصمیم قطعی برای مهاجرت به آمریکا یا هر جایی که رب العالمین برام مقدر کنه بگیرم .
جایی که اتمسفرش پر باشه از سپاسگزاری ، توجه به نکات مثبت ،زیبایی بینی ، امیدواری و عشق
از خداوند متعال و شما استاد عزیز برای این آگاهی ها بسیار بسیار سپاسگزارم ….
مریم جون مهربونم ، اومدم بگم که خیلی تحسینتون میکنم و چند وقته که به رفتار و حرفهای شما هم دقت میکنم (علاوه بر استاد عزیزم) و واقعا دارم یاد میگیرم از شما که بهترین الگوهای من هستین.
چقدر این قسمت از این فایل رو عاشق شدم که گفتید «وقتی برای یه زیبایی ذوق میکنم جهان هم برای من سخاوت به خرج میده»
چندین روزه این جمله رو دارم مدام با خودم تکرار میکنم. خیلی به دلم نشسته. چقدر درس گرفتم از همین جمله ی زیبایی شما.
متوجه پاشنه های آشیلم شدم. فهمیدم که اونقدر باید خودم رو عاشق باشم و یه جورایی از دوست داشتن خودم گذر کنم تا بتونم به دوست داشتن افراد دیگر و جهان اطرافم بیش از پیش برسم. تازه دارم میفهمم که چرا باید خودمو اونقدر دوست داشته باشم که تو ارتباطاتم مدام دنبال تایید گرفتن از دیگران نباشم و بتونم به طرف مقابلم حس مهم بودن بدم و از شنیدن اطلاعات و علاقه مندیهاش و حرفهاش لذت ببرم. چون در این صورت هست که میتونم نه تنها از آدمها بلکه از جهان اطرافم هم سخاوت و زیبایی بیشتر ببینم.
باید با خودم بیشتر در صلح باشم. اونقدر کمالگرایی نکنم. خودم رو بپذیرم. آشتی باشم با خودم. تا حدی از خودم ناراضی باشم که منجر بشه به حرکت کردنم. با این تفکر میرسم به لذت بردن بیشتر از زندگیم. راحت و منعطف بودن. لبخند زدن و دیدن همه ی ثروت ها و نعمت ها که فرقی نمیکنه در یه انسان باشه یا در طبیعت و جهان اطرافم.
خیلی دارم تمرین میکنم در ارتباطاتم که من ارزشمندم همونطور که بقیه هم ارزشمند هستند. اینجوری دیگه اگر نگاهم به نگاهی افتاد میتونم براحتی لبخند بزنم و یا حداقل مثل گذشته با غرور روم رو برنگردونم. به جاش بگردم ونکات مثبت رو پیدا کنم. ذهنم رو عادت بدم به سرچ زیبایی ها و ثروت ها و راحتی ها، چه از زبان دیگران و چه در بقیه ی کائنات.
واقعا از ته دلم خوشحالم که از وقتی به جزیره مهاجرت کردم تمرکزی و بی وقفه دارم فایلهای سفرنامه وروز شمار تحول رو پیگیری میکنم و بارها میبینمشون و لذت میبرم و تحسین میکنم و باورهای قدرتمند میسازم
امروز وقتی همسرم از ارتباط موثر با خریدارانش و فروش عالی خودش مثل هر روز داشت تعریف میکرد، به جای اینکه مثل همیشه فقط بگم «آفرین» ، برای اولین بار گفتم عزیزم تو فوق العاده ای، نه تنها یک فروشنده موفق هستی بلکه در ارتباطات هم بینظیری😁 و همین جمله ی متفاوت باعث شد که لبخند و خوشحالیه متفاوتی رو در صورتش حس کنم که کمتر زمانی دیده بودم
این چند روز تازه متوجه تفاوت خودم با بعضی افراد شاداب و خوش زبون و دوست داشتنیم تو زندگیم شدم. متوجه شدم که چقدر ذوق و شوق کمی از خودم نشون میدم در زندگیم و انگار بلد نیستم خوبی ها و قشنگی ها رو به زبون بیارم. چرا؟ چون درصد زیادی از نگاهم به خودم منتقدانه بوده و هست و خودم رو بی چون و چرا دوست نداشتم. چون از وقتی بچه بودم بهم گفته بودن دختر خوب نیست زیاد بخنده نباید با صدای بلند ذوق کنه نباید نامحرم صداشو بشنوه و نباید…. من تازه فهمیدم اصلا بلد نیستم برای خودم ذوق کنم چه برسه به شرایط و اطرافیانم.
البته همیشه برای بچه های کوچیک نهایت ذوق و احساس رو داشتم چون باورم اینه که اونا بینهایت پاکن و انرژی خالصی دارن. اما میبینم خب اگر این نگرش رو در خودم ایجاد کنم میتونم براحتی و به جا برای چیزهای دیگه زندگیم هم ذوق و شوق داشته باشم.
بنابراین میخوام خیلی تمرین کنم برای بیان زیباتر احساساتم
مریم جون مهربونم من متوجه شدم وقتی که نگرش زیبایی به کل جهان داشته باشم، اونوقت میتونم مثل شما برای رفتن به هرجایی یا خریدن هر چیزی با ذوق بگم آررررههه بریییم آررره بخریییم آرررره ببینیییم. چون مطمئنم که زیبایی و خوبی و لذت در انتظارمه. چون توی افکارم ترس و تردید نیست و همش اطمینانه همش حس خالق بودنه حس قدرتمندیه حس تجربه ی ناب ترین لذت هاست😍
من با دیدن این فایل با شجاعت رفتم و اسمم تو سایت عوض کردم و پا روی ترسم گذاشتم
واقعا نمیدونم چی بگم، ممنونم از دوستای عزیزم بخاطر این همه نکات مثبتی که گفتن
مرسی ازتون استاد که این همه نکات خوبی رو توضیح دادین
این دوست عزیزمون راس، خیلی تخصص داشت آن زمینه ساخت هواپیما و خیلی توانا بودن و همه چیز براش آسون بود تو حرفه خودش و کلا آدم زرنگ و باهوشی هستن و قدرت یادگیری بالایی دارن
عاشقتم استاد که در مورد همه چیز اطلاعات داری
اصلا من کیف میکنم از این همه وجه اشتراک بین شما و مریم جان، چقدر خوبه که همدیگه میفهمین، درک میکنین، ارزش و احترام قائلین، تو ذوق هم نمیزنین، پایه همین تو همه چیز
دروداستادعزیزم ومریم جانم
و همه دوستان عالیم
خدایاشکرت بابت این همه فراوانی،زیبایی،عظمت
استادرانندگی می کردندومن ازپنجره
ماشین زیبایشان گلهاوگیاهان وتصاویرعالی را
می دیدم خدایاشکرت ومریم جان زیباکه باشور و
وشعفی خاص مثل همیشه کامنت عالی دوستانم
راباصدای زیباورسامی خواندند،خدایاشکرت بابت
شنوایی عالی که به من هدیه داده ای تابه راحتی
بشنوم ،ببینم،،لذت ببرم وزندگیم راهرروزبه
روزرسانی کنم باتکراروتمرین وعملکردعالی ودیدن
فایل هاوتمام مطالب طلایی استادعزیزومریم
نازنینم خدایاشکرت
چه قدرعالیه که ماتوجه خودراروی لحظه به لحظه
تصاوبروفایل هایی که استادجان ومریم مهربان با
عشق وکیفیت عالی برایمان تدارک می بینندزوم
کرده واین باعث شده من هم به لحظه به لحظه
زنگیم دقت وتوجه کنم وتمرکزم راروی عملکردم
بگذارم وخداروشکرچقدرهردم حالم عالی است و
این حال عالی وانگیزه بالایی که ازشوق هدایت
هرروزخداونداز آمدن به سایت طلایی
ااستادودیدن روی ماهشان وبهره بردن ازبیانات
تاثیر گذارشان دارم دیگربه هیچ چیز فکر
نمی کنم وهمه چیزرابه دستان پرقدرت خداوند
سپرده ام وچه زیباوباشکوه زندگیم ورق میخورد
وهرلحظه مسیرسلامتی،عشق،آرامش وثروت به
رویم گشوده شده خدایاهرچه قدرشکرت کنم کم
است بردن نامت چشمانم راپرازاشک می کندو
من چقدرخوشبختم که تورادارم ومرابه چه بهشتی
هدایت کردی باوجودبنگان خاص خودت
استادجان ومریم عزیزم وهمه دوستان عالیم حدایا
بی نهایت شاکروسپاسگزارم، عاشقتونم……
بابت نشانه های عالی هرروزم ودرس های عالی گرفتن
ازاین نشانه هابسیارسپاسگزارم…..
درپناه خداوندمهربانم شاد، سلامت وعالی
بدرخشید.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی و خوش ذوق
ممنونم ازتون که حتی تو سفر و پشت فرمون که دارین رانندگی میکنید و میتونید با هم حرف بزنید و به زیبایی های اطراف توجه کنید به فکر ما هستین و برامون ویدیو میگیرین ، از کامنت های زیبای دوستان برامون حرف بیزنید .
این صحنه جذاب از تماشای این دو عزیزه دلم برام لذت بخش و دوست داشتنی هست .
بین صحبت هاتون به آزادی اشاره کردین که چند روزی هست ذهنمو درگیر کرده .
همش فکر میکنم این مردم دنبال آزادی هستن اما واقعا خودشون آزاد نیستن ، فکر میکنن کسه دیگه ای آزادیشون رو محدود کرده اما در درون چیزی وجودشونو به زنجیر کشیده .
نگاه میکنم که آدم هایی برخلاف حجاب صحبت میکنن و میگن زن ، زندگی یا آزادی اما تو محول خانوادگی روسری از سرشون بر نمیدارن ، یا راحت نیستن با مرد های فامیل .
افرادی رو میبینم که میگن به دلیل محدودیت های جامعه نمیتونیم راحت با دختری دوست بشیم و ارتباط برقرار کنیم اما خیلی راحت وقتی که موقعیت جور میشه اون دختر رو پس میزنن .
چه اتفاقی داره میوفته ، ما که دنبال آزادی بودیم پس چرا این رفتار هارو میکنیم .
فردی مهاجرت میکنه به این دلیل که تو کشور خودش آزاد نیست راحت پول در بیاره و میره یه کشوره دیگه پناهنگی و میبینه تازه اونجا شرایط سخت تر از اینجاست .
مردم در بیرون از خودشون به دنبال آزادی هستن غافل از اینکه در قید و بند حصاره باور های محدود کننده ذهنشون به سر میبرن .
اونا از محدودیت رنج میبرن و فکر میکنن چیزی در بیرون باید اتفاق بیوفته تا از این محدودیت ها خلاص بشن اما متاسفانه هر اتفاقی اون بیرون بیوفته تا وقتی به این درک نرسن که خودشون باعث محدودیت خودشون شدن هیچوقت طعم آزاذی رو نمیچشند .
چقدر قشنگ گفت استاد همون هایی که به دنبال آزادی هستن وقتی نظر یا عقیده ای بر خلاف عقیده ی خودشون باشه میخوان که طرفو نابود کنن .
وقتی که فرماندمون خیلی بهم سخت میگیره یا خیلی اذیتم میکنه بهش میگم اصلا نمیخوام اینکار رو انجام بدم ، چرا اجبار میکنی و بهم میگه مگه من ازت خواستم بیای خدمت ، مگه داری برای من خدمت میکنی ، دوست نداری برو و نگاه میکنم که فرمانده ی همون آدم هم همینجور یداره باهاش رفتار میکنه .
دیدم راست میگه من به خاطر اون باور هایی داشتم ، تصمیم گرفتم بیام خدمت و باید در این جایگاه بپذیرم این محدودیت و قوانینی که هست و اگر میخوام این محدودیت از بین بره باید باور هامو عوض کنم و به طبع تصمیمات دیگه ای بگیرم و در جایگاه جدید آزادی رو تجربه کنم .
هیچ اجباری وجود نداره ، ما آزادیم هر جوری که دوست داریم زندگی کنیم ، هیچ محدودیتی وجود نداره ، محدودیت فقط در ذهن ماست .
وقتی که من در گوشه ای از اتاقم نشستم و نمیتونم خواسته هام رو تجسم کنم و حتی بهش فکر کنم چطور میتونم بدستش بیارم .
وقتی میگم مثلا ماشین بی ام ووو و میگم وااااااااااای خیلی گرونه و اونو هیولایی کنم تو ذهنم ، چطور میتونم تجسمش کنم .
حتی اگر تجسم کنم راه هایی بهم الهام میشه که به زجر و بد بختی بهش میرسم.
برای خدا فرقی نمیکه ماشین پراید یا بنز ، برای خدا فرقی نمیکنه دختر ثروتمند یا فقیر ، برای خدا فرقی نمیکنه خونه ی 80 متری یا 800 متری ، برای خدا فرقی نمیکنه سفر های خارجی یا سفر های داخلی ، برای خدا فرقی نمیکنه غذا خوردن تو رستوران متوسط یا رستوران لاکچری
تمام اینا برای ذهن منه که فرق میکنه ، افرادی هست تو همین مرز و بوم به هرچی که خواستن رسیدن با وجود همین محدودیت ها .
وقتشه که بهمون بر بخوره و بهخودمون بیایم ، قبل از اینکه بخوایم برای بهونه زبون باز کنیم کمی به درونمون توجه کنیم .
خدایاشکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدای مهربانی که هر لحظه اجابت میکنه درخواست ما رو
سلام علیرضا جان
ممنونم از کامنت فوق العاده یی که نوشتی
وقتی کامنتت میخوندم یاد خودم افتادم که بخاطر باورهای اشتباه تصمیماتی و گرفتم و خداوند هم اجابتشون کرد
هر چه پیش میرم و عمیق تر روی خودم کار میکنم بیشتر قلبم گواه درست بودن مسیر و میده هر کامنت هر فایل مثل مُهر محکمی برای تایید درستی میسرِ و اینکه باید با توان بیشتری فقط روی باورهام کار کنم
چقدر این همه سال تو توهم بودم چقدر در حق خودم ظلم کردم با افکار دربه داغون
همین هدایت شدنم به این سایت بزرگترین دلیل سپاسگزاری برای من
خدایا شکرت
علیرضای عزیز بینهایت ازت سپاسگزارم که نوشتی و یکبار دیگه قانون و بهم یادآوری کردی
چقدر خوشحالم که با انسان های بینظیری در این فضای روحانی و خاص آشنا شدم
خدایا بینهایت سپاسگزرام
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدای را شکر که من هم با هممدار شما دوستان عزیز هستم وبا نوشتن کامنت های عالی شما تمرکزم را بیشتر میکنم روی فایل های استاد عزیز
نکات جالب کامنت دوستان عزیز در این فایل که مریم جون با عشق انها را میخواند خیلی عالی بودندبا مرور کردن این کامنت ها باورهای من قوی تر میشود به این قوانین جهان هستی که
چقدر قانون خوب کار میکند که آدم های هم فرکانس را جذب می کند مثل استاد عزیز و مریم جون که انقدر در فرکانس خوب هستند که هر کجا میروند آدم ها قوی و با اراده می بینند مثل آقای راس عزیز که سازنده هواپیما هستند و کلی اطلاعات در مورد هواپیما با ما واستاد عزیز به اشتراک میگذارند خدا را شکر که از تجربه این عزیزان درس میگیریم
واقعا تحسین میکنم کشور آمریکا که انقدر آزادی دارد که هر کسی می تواند از خلاقیت خودش در جهت خواسته هایش بردارد خیلی جالب بود که می شود هواپیما را با موتور خاموش به زمین آورد
وحتی هلیکوپتر را
تحسین میکنم کشور آمریکا را بدون هیچ گونه گمرکی اجازه واردات و صادرات را به این کشور عظیم میدهد
تحسین میکنم مریم جون را که چقدر آگاهانه با ذوق و شوق این کامنت دوستان عزیز را با ما به اشتراک میگذارند
تحسین میکنم دوستان با هوش که چقدر خوب به نکات مثبت سریال سفر به دور آمریکا اشاره کردند
تحسین میکنم این کشور زیبا و ثروتمند که چقدر آزادی زمانی ومکانی دارد واین همه زیبایی ونعمت وثروت دارد
وقتی که تمرکزی روی خودمان کار کنیم نتایج عالی هم میگیریم
سلام میکنم به استاد عزیز و خانم شایسته و تمامی دوستان ارزشمندم
خدا رو شکر میکنم بابت اینکه این دوستمون شرایطش رو داره که به خواستههاش بپردازه.
همینطور تحسین میکنم آمریکا رو بابت این همه فراوانی و امکاناتی که در اختیار شهروندانش قرار میده
چه مطالب خوبی ازتون یاد گرفتم در مورد فرود هواپیما و هلیکوپتر
خیلی ممنونم اول از خدا و بعد از شما استاد و خانم شایسته که این قسمت رو برای ما آماده کردین
انشاءالله به فضل خدا همگی همیشه شاد و موفق و خوشبخت باشیم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
سلام براستاد وشایسته ی همیشه عزیزم.
عزیزانم، دیروز درایران روز مادر وزن بود ،ومن از صبح مشغول کارخودم که دراون هم یه استاد کاملا حرفه ای پیدا کردم واون کارخیاطی هست،بلاخره ازصبح تاغروب بدون اینکه بفهمم کارمیکردم ولذت میبردم .اینو هم بگم که من سالها خیاطی میکردم وبعد برای ده دوازده سالی اونوکنار گذاشته بودم وفکر میکردم کارکردن من باعث تنبل شدن همسرم میشه
وبعد که با شما اشنا شدم ودوره دوازده قدم رو خریدم،اونجا گفتین که بچه ها خودتونو بیکار نکنین
ومن باوجود اینکه خیلی برام سخت بودوکارهای بسیارزیادی رو امتحان کرده بودم تا بتونم درامد ازکارراحتتری بدست بیارم،
اما علاقه ای به اون کارها نداشتم.
خلاصه استادی عالی ،مثل شماها رو خدا سرراهم قرارداد که باهاش کارحرفه ای ولذت بخش رو تجربه میکنم،باوجود اینکه کل فامیلم باتعجب میگن حالا بااین سن وسال دوباره داری خیاطی میکنی،؟
ولی من میدونم که وقتی به استاد بودن استادت ایمان اوردی باید چشم ببندی وبگی چشم
به هرحال غروب بچه هام اومدن ومنو بردن ویرام کلی هدیه به سلیقه خودم خریدن ودرانتها به یه کافی شاپ مهمونم کردن که من یه معجون که فقط مقداری مغز بود خواستم
وقتی که یه روز فست بودی وبعد چیزی میخوری اون غذا بعدازورود به معدت میره وحسش میکنی که داره شاخه شاخه توی تموم رگ وپیوندت حرکت میکنه وحس لذتبخشی ازغذا خوردن رو بهت میده واین موضوع که من درقانون سلامتی توی فستها کشفش کردم چقدر عالیه،ومن وقتی بعد فست غذا میخورم یه لذت کاملا عمیق میبرم که ادم میتونه همیشه همچین لذت عالی ازغذاببره.
تمام اینارو گفتم تابدونید که درروز زن،یکی ازدوستام بهم پیام تبریک دادوبعدباذوق گفت استادکامنتتو توی قسمت169 یعنی همین قسمت خونده،
گوشیم داشت خاموش میشد وتوخونه مهمون داشتم،تااخرشب که سرم خلوت شد،وتوی تختم داشتم این قسمترو تماشا میکردم،ته قلبم عروسی بود واحساس عالی داشتم
توی ماشین استاد بااون رنگ لباس شایسته جان واون تلالو خورشید که گاهگاهی ازبغل گوشش دیده میشد ،یه منظره رویایی عالی بوجوداورده بود ووقتی کامنتمو میخوند ،اون احساس عالی روازشون دریافت کردم واون حس ولبخندتون ،مثل اون معجون عالی بعد فست،به دلوجانم نشست .
باوجوداینکه وقتی اون کامنتو مینوشتم ،یه حسی بهم میگفت این نوشته خونده میشه ولی بازم احساس خوبم تا امروز ادامه داره.
واینو جزو بهترین هدیه های روز زنم میگزارم وخداوندم رو شاکرم که باوجودی که موفق نشده بودم هفت هشت قسمت سریالرو ببینم،ولی دوست عزیزم ازراه دور به من این خبرروداد ومن مثل فکرکنم، مثل رونالدو دربازیهایی که برنده میشه،همش لبخند ازته قلبم روی لبمه.
ببین استاد که چه میکنی بایه گوشه چشم باما
عاشقتونم وسپاسگزارخداوندم برای اینکه منو هم مسیرشما خوبان کرد.بوووووووس واغوش
به نام خدای مهربان
سلام استاد عزیز و مریم خانمنازنین
اول که ممنونمکه اینکامنتای قشنگ رو میخونین که کلی میشه از دیدگاهای مختلف دوستان یادگرفت و ساتفاده کرد،ممنونماز اینکه وقت میذارید وب ا ذوق همه جیز رو برامون توضیح میدید.
دوست داشتم به بخش ذوق و شوق اشاره کنم که درموروش صحبت کردین،خب واقعیتش یکم اسحسا میکنم دجارسوتفاهم درمورد قانون شدمو دیگه زیادی داشتمبی احساس میشدم.
واقعا چه زیبا گفتید که وقتی برای آدم ها و یا به قول مریم خانمحتی برای حهان به مواردی که مثبته واکنش های هیجانی و ذوقداد نیدم خیلی باعث میشه که ارتباطات با فرد بهتر بشه در زمینه روابط و یا اینکه اصلا از اون نعمت،زیبایی بیستر ببینیم.
مثال میتونه این باشه که مریم خانم به طبیعت علاقه مندن و خیلی بهش واکنش نیدن وی ا ویژگی های نثبت افراد که وستاد درنورد دسوتشون آقای راز بکاربردت که به توانایی هاشون اهمیت دادن.خب واقعا هم قواین خوبیه و سپاسگذارم از خدا که قانون رو به خوبی چیده که انقدر منطقیه،ضمن اینکهب اری به هرجهت نمیریم.
به نام خدا
سلام به استاد عزیز ، خانم شایسته و دوستان گل
در تائید حرف شما که از وضعیت کنونی ایران گفتید .
از وقتی با دوره های شما آشنا شدم و به مفهوم توجه پی بردم همیشه سعی کردم روی نکات مثبت تمرکز بیشتری داشته باشم ولی هر وقت که به مناسبتی به جشن ، مراسم یا محفلی دعوت میشدم به خاطر همه گیر شدن این تفکر که شما اشاره کردین عموما بحث ها با موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، گله و شکایت از این و اون و دوره زمونه و مسئولین و قیمت دلار تموم میشد .
استاد عزیز انقدر این سبک محاوره ای که همراه هست با انتقاد ، گله ، شکایت و ناله و نا امیدی از اوضاع اقتصادی سیاسی ، خود کم بینی ، مقایسه با ملل دیگه و حس قربانی بودن در ادبیات جدید ایران زیاد شده که تقریبا همه جا حتی برای برقراری ارتباط تو صف نونوایی هم همگیر شده .
به همین دلیل وقتی میدونم نمی تونم کل مردم کشورم رو تغییر بدم پس تصمیم گرفتم کشورمو تغییر بدم تا در اتمسفر دیگری که همراه هست با حس آرامش ، صلح ، دوستی و زیبایی بینی ادامه بدم . این حس به نظرم دقیقا شبیه همون حسیه که وقتی شما از پارادایس برگشتید به تمپا و احساس کردین که متعلق به اون اتمسفر نیستین و دوست دارین برگردین به پارادایس باشه .
کم کم با دیدن فایل ها و نتایج دوستان با اینکه خیلی از محیط زندگیم و ایران خوشم میاد اما وسوسه های مهاجرت و جرقه های ابتدایی در ذهنم خورد ولی هر بار سعی میکردم نادیده اش بگیرم تا اینکه طی این مدت و اتفاقاتی که تو کشور افتاده و مشاهده ی این حجم از جوگیری و موج سواری مردم از اینکه بدون دانش و تعقل و با تصورات حق به جانب پندارانه ی افراطی دست به اقدامات و واکنش های بسیار عجولانه زدن منو به فکر فرو برد که این حجم از دخیل دونستن عوامل بیرونی و همه گیری در سطوح پیر، جوان و نوجوان آینده ای جز نا امیدی براشون به همراه نداره حتی اگر در خواسته هاشون موفق باشن که حتی شما هم تو این فایل بهش اشاره کردین و مهر تائیدی شد بر اینکه قاطعیت بیشتری در تصمیمی که گرفتم داشته باشم .
به همین دلیل بعد از دیدن اون قسمت از سفر به دور آمریکا که مربوط به طبیعت یلو استون ، کوه های ماشمور و چشمه های آب گرم خصوصا گراند پریسماتیک اسپرینگ زیبا بود تصمیم گرفتم که خودم را از محاصره ی محیط و اتمسفر آلوده به همچین باورهایی خارج کنم و تصمیم قطعی برای مهاجرت به آمریکا یا هر جایی که رب العالمین برام مقدر کنه بگیرم .
جایی که اتمسفرش پر باشه از سپاسگزاری ، توجه به نکات مثبت ،زیبایی بینی ، امیدواری و عشق
از خداوند متعال و شما استاد عزیز برای این آگاهی ها بسیار بسیار سپاسگزارم ….
سلام به استاد عزیزم و مریم جون مهربونم
خداقوت عزیزان
مریم جون مهربونم ، اومدم بگم که خیلی تحسینتون میکنم و چند وقته که به رفتار و حرفهای شما هم دقت میکنم (علاوه بر استاد عزیزم) و واقعا دارم یاد میگیرم از شما که بهترین الگوهای من هستین.
چقدر این قسمت از این فایل رو عاشق شدم که گفتید «وقتی برای یه زیبایی ذوق میکنم جهان هم برای من سخاوت به خرج میده»
چندین روزه این جمله رو دارم مدام با خودم تکرار میکنم. خیلی به دلم نشسته. چقدر درس گرفتم از همین جمله ی زیبایی شما.
متوجه پاشنه های آشیلم شدم. فهمیدم که اونقدر باید خودم رو عاشق باشم و یه جورایی از دوست داشتن خودم گذر کنم تا بتونم به دوست داشتن افراد دیگر و جهان اطرافم بیش از پیش برسم. تازه دارم میفهمم که چرا باید خودمو اونقدر دوست داشته باشم که تو ارتباطاتم مدام دنبال تایید گرفتن از دیگران نباشم و بتونم به طرف مقابلم حس مهم بودن بدم و از شنیدن اطلاعات و علاقه مندیهاش و حرفهاش لذت ببرم. چون در این صورت هست که میتونم نه تنها از آدمها بلکه از جهان اطرافم هم سخاوت و زیبایی بیشتر ببینم.
باید با خودم بیشتر در صلح باشم. اونقدر کمالگرایی نکنم. خودم رو بپذیرم. آشتی باشم با خودم. تا حدی از خودم ناراضی باشم که منجر بشه به حرکت کردنم. با این تفکر میرسم به لذت بردن بیشتر از زندگیم. راحت و منعطف بودن. لبخند زدن و دیدن همه ی ثروت ها و نعمت ها که فرقی نمیکنه در یه انسان باشه یا در طبیعت و جهان اطرافم.
خیلی دارم تمرین میکنم در ارتباطاتم که من ارزشمندم همونطور که بقیه هم ارزشمند هستند. اینجوری دیگه اگر نگاهم به نگاهی افتاد میتونم براحتی لبخند بزنم و یا حداقل مثل گذشته با غرور روم رو برنگردونم. به جاش بگردم ونکات مثبت رو پیدا کنم. ذهنم رو عادت بدم به سرچ زیبایی ها و ثروت ها و راحتی ها، چه از زبان دیگران و چه در بقیه ی کائنات.
واقعا از ته دلم خوشحالم که از وقتی به جزیره مهاجرت کردم تمرکزی و بی وقفه دارم فایلهای سفرنامه وروز شمار تحول رو پیگیری میکنم و بارها میبینمشون و لذت میبرم و تحسین میکنم و باورهای قدرتمند میسازم
امروز وقتی همسرم از ارتباط موثر با خریدارانش و فروش عالی خودش مثل هر روز داشت تعریف میکرد، به جای اینکه مثل همیشه فقط بگم «آفرین» ، برای اولین بار گفتم عزیزم تو فوق العاده ای، نه تنها یک فروشنده موفق هستی بلکه در ارتباطات هم بینظیری😁 و همین جمله ی متفاوت باعث شد که لبخند و خوشحالیه متفاوتی رو در صورتش حس کنم که کمتر زمانی دیده بودم
این چند روز تازه متوجه تفاوت خودم با بعضی افراد شاداب و خوش زبون و دوست داشتنیم تو زندگیم شدم. متوجه شدم که چقدر ذوق و شوق کمی از خودم نشون میدم در زندگیم و انگار بلد نیستم خوبی ها و قشنگی ها رو به زبون بیارم. چرا؟ چون درصد زیادی از نگاهم به خودم منتقدانه بوده و هست و خودم رو بی چون و چرا دوست نداشتم. چون از وقتی بچه بودم بهم گفته بودن دختر خوب نیست زیاد بخنده نباید با صدای بلند ذوق کنه نباید نامحرم صداشو بشنوه و نباید…. من تازه فهمیدم اصلا بلد نیستم برای خودم ذوق کنم چه برسه به شرایط و اطرافیانم.
البته همیشه برای بچه های کوچیک نهایت ذوق و احساس رو داشتم چون باورم اینه که اونا بینهایت پاکن و انرژی خالصی دارن. اما میبینم خب اگر این نگرش رو در خودم ایجاد کنم میتونم براحتی و به جا برای چیزهای دیگه زندگیم هم ذوق و شوق داشته باشم.
بنابراین میخوام خیلی تمرین کنم برای بیان زیباتر احساساتم
مریم جون مهربونم من متوجه شدم وقتی که نگرش زیبایی به کل جهان داشته باشم، اونوقت میتونم مثل شما برای رفتن به هرجایی یا خریدن هر چیزی با ذوق بگم آررررههه بریییم آررره بخریییم آرررره ببینیییم. چون مطمئنم که زیبایی و خوبی و لذت در انتظارمه. چون توی افکارم ترس و تردید نیست و همش اطمینانه همش حس خالق بودنه حس قدرتمندیه حس تجربه ی ناب ترین لذت هاست😍
دوستتون دارم. براتون بهترین ها رو آرزو دارم
سلااااااام به روی ماه همتون
وای مریم جون نازنینم چقدررررر زیبا گفتید که با جهان هم صحبت میکنید و وقتی ذوق و شوق دارید جهان میگه اینم دارم اینم دارم 😍😍😍😍❤️❤️❤️
قلبمممم
من فکر میکنم جهان نه تنها برای چیزهای مثبت بلکه برای چیزهای منفی هم میگه اینم دارم اینم دارم 😅😅
این همون قانون توجه هستش به هرچیزی که با دقت و نهایت توجه بپردازی جهان از همون بیشتر بهت میده …
و میگه اینم دارم اینم دارم …..
ای جانم ….
من از دقیقه 35 که درباره ذوق و شوق صحبت کردید رو ضبط کردم تا بارها و بارها تماشاش کنم …
راستش من خودم آدم ذوقی هستم . بسیار سختی کشیدم برای ورود به خودشناسی و آگاهی
وقتی اولین قدم های خودشناسی رو طی کردم اونقدررررر ذوق داشتم و شیفته شده بودم که جهان میگفت دوست داری؟؟؟
اینم دارم
اینم دارم 😍❤️😍😅
و باز مباحث بیشتری رو در اختیارم قرار میداد .
الحق که ویدئوهای شما بی نهایت حال منو خوب میکنه
خییییلی دوستتون دارم .
شما الگو هستید و من بسیار خدارو شاکرم که دارم وقتم رو با شما سپری میکنم.
دوستتون دارم …❤️❤️❤️❤️