سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 171

اگر  تجربه «خلوت با خود در طبیعت» را داشته ای، در بخش نظرات این فایل، درباره برکت های این خلوت بنویس؛

بعنوان مثال:

چقدر خودت و  توانایی هایت را بهتر شناختی؛

به چه درک بهتری از آنچه در زندگی می خواهی، رسیدی؛

وضوحی که از اهداف خود بدست آوردی؛

چقدر الهامات را بهتر دریافت کردی؛

سوالهایی که از خداوند پرسیدی و  هدایت هایی که از او طلبیدی و پاسخ هایی که دریافت کردی؛

ایده هایی که برای حل مسائل ات و پیشرفت در زندگی ات دریافت کردی؛

ترس هایی که بر آنها غلبه کردی؛

وابستگی هایی که از آنها جدا شدی؛

و جسارتی که به خاطر این تجربه در وجودت ایجاد شد تا قدم های جدی ای برای تحقق اهدافت برداری؛

تجربیات شما، الهام بخش و راهنمای میلیون ها نفری می شود که در طی زمان نوشته های ثبت شده ی شما در این صفحه را می خوانند.

اگر هم تا کنون این تجربه را نداشته ای، بعنوان تمرین در صلح بودن با خود، برنامه ای برای خلوت با خودت در طبیعت در نظر بگیر و سعی کن چند روز را به تنهایی با وسایلی ساده، در طبیعت با خودت خلوت کنی.

این کار کمک می کند به شناخت بهتر شما از خودت، اهداف و خواسته هایی که داری یا بهبودهایی که باید در زندگی خود ایجاد کنی؛

سپس  تجربیات خود از برکت های این خلوت را در بخش نظرات این فایل بنویس.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره عزت نفس

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    434MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

313 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضوان یوسفی» در این صفحه: 6
  1. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    اگر به خدا ایمان داشته باشید و باور داشته باشید با شما صحبت می کند، باور داشته باشید که شما لایق همصحبتی با خداوند هستید، آگاهی ها را دریافت می کنید.

    به نام خدای هدایتگر انسان

    سلام به استادان عشق و توحید و دوستان توحیدی

    برای غلبه بر ترس ام یکبار نصف شب رفتم داخل مغازه ای که کنار خونمون بود، جزئ از خونمون است ولی به حیاط راه نداشت.و در تاریکی مطلق چند دقیقه نشستم، خیلی ترسناک بود ولی انجامش دادم، بیشتر هم از حرف مردم میترسیدم یکی منو ببینه بگه نصف شب کجا بودی؟

    یکبار هم تو عروسی بر ترسم غلبه کردم و رفتم وسط رقصیدم، با اینکه زیاد بلد نیستم برقصم و نگاهای بقیه روی من سنگینی میکرد ولی گفتم استاد گفته باید انجامش بدم و باید براین ترس غلبه کنم، ناگفته نماند قلبم اومد تو حلقم ، ولی الان دیگه راحتر هستم با این مسئله.

    خدا راشکر

    این فایل یک دوره عزت نفس است.

    یک دوره باور فراوانی

    یک دوره قانون سلامتی

    یک دوره رسیدن به خواسته ها

    یک دروه خودسازی کامل

    با سپاس فراوان از استادان عزیزم عباسمنش و مریم جونم

    در پناه حق پاینده و پایدار باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    به نام روزی دهنده

    سلام به موناجان دوست عزیز

    کامنت و داستان هدایت تان را خواندم بسیار جالب بود خدا را شکر.

    و اما چیزی که مرا به نوشتن وا داشت 2 نکته بود

    یک اینکه گفته بودید:

    من هر وقت با هر شخصی بخوام برم طبیعت طرف مقابلم یا خانواده ام میدونن که من ساعت هایی رو برای خلوت کردن میخوام

    برایم خیلی جالب بود، و مرا مصمم کرد که برای خودم همچین چیزی رو بین خانواده ام جا بیاندازم.

    من همیشه باید کار ها رو سر و سامان میدادم بعد ببینم وقتی بشه یا نشه.

    و اما نکته دوم؛ اینقدر این تنهایی و لذت بردن از آن برایم جذاب است و دوست داشتنی، اما یه عیبی داره و اون هم سرم از تو یخچال و کابینت خوراکی در نمیاد. و این برام سوال بود چرا وقتی تنها میشم اینقدر سمت خوراکی کشیده میشم؟ بعد مطلبی بود در مورد اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک که پاراسمپاتیک در موقع آرامش همه اعضا و جوارح در حالت ریلکس هستند بغیر از دستگاه گوارش که شروع به فعالیت میکنه. و این نشان از آرامش بیش از اندازه است😄

    با تشکر از کامنت دلی تون عزیز دلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام آقا امید

    استاد سوالاتی که پاسخ آنها واضح است یا جواب آنها در فایل های رایگان باشه جواب نمی‌دهد. در ضمن اگر سوال مهمی داری باید در قسمت عقل کل بپرسی یا بچه ها یا پشتیبانی سایت جواب میدهد.

    ولی درکی که من از کارهای استاد دارم این است که به گفته خودشون در زمان مناسب در مکان مناسب* هستند.

    و این رو ما به عینه در فایل های سفر به دور آمریکا دیدیم.

    واین مسئله رو چندین بار در فایل های مختلف عنوان کردند که همه چیز رو دست خدا سپردن. و هیچ اعتباری به خودشون نمی‌دهند.

    و خداوند وکیل کسی است که به او اعتماد می‌کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به آقا بهجت

    واقعا کامنت زیبا و با حالی بود. دقیقا همون چیزی بود که استاد خواسته که بنویسیم و شما تمام و کمال نوشتید. با سپاس فراوان

    در ضمن یک سوالی داشتم که از خدای خودم پرسیدم و الان جوابش رو در کامنت شما یافتم. و پرسش این بود، که من بعنوان یک خانم خانه‌ دار با کلی محدودیت ها چگونه میتوانم در طبیعت بروم و همچین تجربه ای رو داشته باشم، که شما اشاره به تورهای طبیعت گردی کردید که من حتی فکرش رو هم نمی کردم همچین تورهایی باشه، همش فکر می کردم فقط تورهای زیارتی و امکان تاریخی هست.

    خدایا شکررررررررت که از زبان بنده ات جوابم رو دادی

    باید یه سرچی بکنم و یه تور خوب پیدا کنم و این تجربه شگفت انگیز رو تجربه کنم

    با سپاس از شما و از استاد که همچین شاگردان نابی دارد.

    …..خدایا سپاس گذارم…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    به نام اجابت کننده درخواست کنندگان

    سلام فاطمه جان

    داستان هدایتت مرا به این کامنت زیبای ات هدایت کرد، چقدر احساس خوبی پیدا میکنم وقتی یه دختر اینقدر جسورانه به سوی اهدافش قدم بر میداره و از هیچی نمی‌ترسه.

    فاطمه جان مرتب از خودت و جسارت هایی که برای رسیدن به اهداف داری بنویس تا چراغ راهی باشد برای ما و بعد از ما

    در پناه خدا پاینده و پایدار باشی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    به نام هدایتگر انسان

    سلام بهجت جان دختر شجاع

    دختر من تا حالا اسم بهجت رو نه برای پسر شنیده بودم نه دختر. فقط یه آیت الله بهجت شنیده بودم همین. بعد کامنتت اصلا بهش نمی‌خورد کامنت دختر باشه، از بس شجاعت و جسارت داشت. بعد شما گفتید من آقا نیستم، خانومم. و دیدیم بچه‌های سایت شما را خانم خطاب کردند تعجب کردم ، با خودم گفتم حتما تو کامنت اشاره‌ای کرده که خانم است رفتم دوباره با دقت تمام کامنت ات رو خوندم دیدم نه بابا خبری نیست. پس این بچه‌ها از کجا میدونستند شما خانم هستید؟ بعد به فکرم زد برم تو گوگل اسم شما رو سرچ کنم ، دیدم ای دل غافل بهجت از ریشه اسم دختر است.خیلی خجالت کشیدم ولی خب تقصیر من نبود شجاعت و جسارتتان مردانه بود.

    از اون موقع تا الان دوست داشتم بیام از شما عذرخواهی کنم نمیشد. ولی الان موقع اش است. بهجت جون چه اسم قشنگی داری، چه معنی با مسمایی داره

    ابتهاج، خوشی، سرور، شادمانی، نشاط، شادی، مسرت

    دوست عزیزم بهجت جان همشه شادمان و با نشاط و شاد باشی.

    در پناه حق پاینده و پایدار باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: