سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 182 - صفحه 9

387 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد حسین توسلی گفته:
    مدت عضویت: 3465 روز

    باران که شدی مپرس این خانه ی کیست

    سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست

    سلام عزیزای دلم

    سلام الگوهای درجه یک

    سلام دستان خداوند

    چقدر خوبین شما

    چقدر حال دلتون خوبه

    چقدر توی صلح هستین

    رفتین ببینین دزدی نکرده باشین ؟

    چقدر آدم حسابی هستین شما آخه

    نوش جونتون این رابطه ی قشنگتون

    نوش جونتون این زیبایی هایی که می بینید

    نوش جونتون این حال دل خوبتون

    زندگی من و متحول کردین

    عااااشقتونم

    به خاطر تک تک فایلهایی که رایگان گوش دادم

    به خاطر تک تک فایل هایی که خریدم

    من هر روز دعای ملاصدرا رو گوش می دم

    و این دعا پایه ی تمام حرفاییه که شما می زنید

    ممنونم به خاطر این فایل جذاب

    ممنونم به خاطر تک تک کلماتی که از زبانتون خارج میشه

    چقدر خوب بودین ، هستین و خواهید بود

    یادمه داشتم دوره ی عشق و مودت رو گوش می دادم و یکی از دوستانم من و دید

    گفت : نمی دونم داری چیکار می کنی ولی آرامش و انرژیتو می فهمم ، حس می کنم

    چه دوره ی بی نظیریه این دوره

    من تمام دورها تون رو خواهم خرید و تا آخر عمرم گوش می دم

    مگه سیر میشه ادم از این حرفا

    مثل معتادا شدم

    نمی تونم یه روزم گوش نکنم

    یه روزایی که یرم شلوغ می شه و مدت طولانی گوش نمی دم یهو هندزفری رو میذارم تو گوشم و انگار دارم تزریق می کنم

    این فعال بودنتون به شدت برام قابل تحسینه

    انقدر دارین که می تونیند برید و توی ثروت و سلامت عشق غرق شید

    ولی ویدئو می سازید

    ولی کار می کنید

    ولی عاشق نشون دادن زیبایی های خداوند هستین

    باران ببار که عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1646 روز

      چه کامنت زیبایی نوشتین دوست عزیز، چه زیبا نکات مثبت و زیباییهای فایل رو اشاره کردین و تحسین کردین…

      تزریق کردن فایل های استادو خیلی خوب اومدین:) دقیقا موافقم، منم اگه یه روز فایل گوش ندم انگار یه چیزی کم دارم، فایلِ خونم میفته D:

      انشالا زندگیتون سرشار از همه ی این زیباییهایی باشه که تو این کامنت بشه اشاره کردین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    هانیه حساس گفته:
    مدت عضویت: 1795 روز

    بسم الله النور

    به نام خدایی که عاشقانه هدایت و حمایتم می کنه

    سلام به استاد عزیزم؛ مریم جانم و دوست های عزیز همراه

    چه عکس زیبایی..چه چهره های بشاش و شفافی….خدا حفظتون کنه…بریم ببینیم این قسمت رو

    به به…به به…عجب مهی…رانندگی توی جاده تو همچین هوایی واقعا رویاییه… آهنگ هم که بی نظیر…واقعا انتخاب آهنگ هاتون عالیه…چه خوب میشه تو هر قسمت لینک آهنگ هایی که استفاده می کنین توی ویدیوها رو بذارین استاد … سریع تر میشه سرچ و دانلودش :))

    خدای من چقدر این ساحل و اقیانوس آرام زیباست…چه آبی رویایی و خاصی…چقدر خوشگله آخه. خدایا چقدر زیباست دریاها و اقیانوس هات…هرکدوم یه جور قشنگه….چقدر خوشرنگه این آب

    چقدر تحسین می کنم این آدم ها رو واقعا… اون خانمی که موقع دویدن و ورزشش از جلوی دوربینتون رد شد و عذرخواهی کرد…چقدر بافرهنگن این مردم…چقدرمحترمن

    چه قایق کوچیک بامزه ای و ایده تبلیغ بیزینس چه خوب بود

    آقا چه بامزه که شما راحت می تونستین تو محل فیلمبرداری برین و فیلم بگیرین و نزدیک بشین…چقدر جالب بود برام

    و چه جالب بود که اینهمه بازیگر منتظر بودن تو صف تا نوبت گریمشون بشه..بدون ناراحتی و غر زدن و …

    آقااااا این آمازون فِرش چقدر خفن بود…..من هنوز رویای خرید مستقیم از آمازون رو دارم؛ اینم بهش اضافه شد … بری جایی خرید کنی و هیچ فروشنده ای نباشه و هرچی رو برداری از حساب آمازونت کم شه…چقدر خفنه این آمازون آخه…خدایا من می خوام تجربه ش کنم..واقعا میخوامش

    عاشقتم استاد آخه :))) چقدر خندیدم واسه اون قسمت استیک لری :)) مریم جون هم چه بامزه گفتی : اینا لای دندونمون گیر می کنه :) چقدر شما دو تا پایه این

    یعنیا من عااااشق هایپرهای اینجوریم…پر از جنس…اصلا خیلی حس خوشایندی بهم میده…قبل از دوره سلامتی واقعا یکی از تفریحاتم رفتن به همچین هایپرهایی بود البته خب در حد آمازون که نیست ولی خب در حد خودش متنوع …. خیلی بهم حس خوب و خوشایندی میده دیدن اینهمههه تنوع و فراوانی و قدرت خرید آدم ها

    وای اون بخش هات بار و سالاد بار هم همینجوره؟ اون رو چطور حساب می کنه آخه..بسته بندی هم نبود که … چقدر جالب واقعا…احتمالا ظرف هایی که برمیدارین تا توش رو پر کنین تگ وزن و قیمت داره که مثلا چقدر توش جا میشه…نمی دونم…ولی خیلی برام جالب بود این قسمتش

    QR- code رو اسکن می کنی و گیت خروج براتون باز میشه و برو به سلامت :)) خیلی خفنه

    یعنی دیگه از این راحت تر و حرفه ای تر؟ خدایی چقدر همه چیز داره در جهت آسونی بیشتر و لذت بیشتر تغییر می کنه…انسان چقدر قشنگ همه چیز رو به خدمت گرفته ….رشد تکنولوژی چقدر زندگی رو راحت تر و زیباتر کرده…چقدر توی زمان صرفه جویی میشه…توی نیروی کار …از هر وجهی که ببینی سوده

    عاشقتونم استاد اون لحظه خروج از فروشگاه که منتظر کم شدن پول پنیرها از جسابتون بودین و صدای بوق شنیدین گفتین : این صدا هم به ما ربطی نداره :)) یاد فروشگاه ها افتادم که اجناس تگ دارن و اگه اشتباهی فروشنده تگ ها رو جدا نکرده باشه موقع خارج شدن چنان جیغی می کشه که آبروی هفت نسلت رو با هم یکجا می بره :))

    عاشقتونم که بازم برگشتین فروشگاه و مطمئن شدین از درستی خریدتون و اینکه دزدی نکردین :) این ریزبینی و این کارتون با اینکه از سیستم فروش و اینترنت و زیرساخت های درستشون اطلاع دارین؛ اوج صداقت و احترامتونه به اون سیستم…واقعا لذت بردم و تحسینتون می کنم

    یه رستوران ایرانی دیگه و یه کوبیده لذیذ دیگه….به به … چه فضای تمیز و دلبازی داره این رستوران و چه تحسین برانگیز که یه خانم جوان بیست و چند ساله مدیرشه …سه تا شعبه توی LA داره و کلی هم موفقه و غذاش هم با کیفته….

    چقدر حس خوبی داشت فارسی حرف زدین توی رستوران با گارسن ها…شما درسته ایران نیومدین استاد اما تو این سفر به ایران هم یه جورایی سفر کردین و تو فضای تهران قرار گرفتینا …

    کباب نادری که مریم جون سفارش دادن نمی دونم چیه…ولی مشخصه غذای هر دوتون لذیذ و با کیفیت بود…نوش جونتون

    خدایا شکرت که بهم توفیق بودن تو این سایت و دیدن این فایل ها رو دادی

    شکرت که تو مدار دیدن این زیبایی ها و شگفتی ها هستم

    هر روز و هر لحظه اگه شکرت کنم کمه رب من

    من می دونم و می فهمم چقدر رشد و تغییر تو این سالها داشتم…می فهمم چقدر رشد و تغییر توی همین کامنت نوشتن ها داشتم…من سپاسگزار و قدردانتم که هر لحظه هدایت و حمایتم می کنی …

    بودن تو این سایت و دیدن این فایل ها شده روتین روزانه م …گوش دادن به فایلهاتون استاد شده موزیک متن زندگیم و می دونم که لاجرم شادی؛ عشق؛ موفقیت و خیر بیشتر به زندگیم وارد میشه و من می رسم به روزی که خودم تک تک این زیبایی ها رو زندگی کنم

    از آمازون خودم اردر بدم و برام ارسال بشه…بی واسطه

    میرسه روزی که منم برم آمازون فرش و بدون صندوقدار و مسئولی خرید کنم و از اکانتم کم بشه

    می رسه روزی که نپاولی؛ یوسمتی و کلی نشنال پارک های زیبایی که باهاتون دیدم رو ببینم و عکس بگیرم و براتون بفرستم

    میرسه روزی که به آزادی مالی برسم و رها و با لذت خرید کنم؛ خرج کنم…بهترین ماشین و بهترین سفر و بهترین هتل و بهترین خونه رو داشته باشم

    میرسم به روزی که تو مدار دیدنتون باشم و از نزدیک براتون از دستاوردهام بگم

    می دونم و ایمان دارم خدایی که اون سال من رو به این سایت هدایت کرد و تو این سالها از طریق دستهای خوبش دستم رو گرفت و رشدم داد؛ داره من رو به مدار بنده های نابش هر روز نزدیک تر می کنه

    چون منم که هر روز شکرگزارتر میشم…زیباجوتر و زیباتر میشم و دنبال حول حالنا هستم … من سعی می کنم خوب بندگی کنم…فقط دارم سعی می کنم و می دونم تو برای سعی هام هم پاداشم می دی … عاشقتم خدا

    استاد عاشقتونم و خیلی خیلی سپاسگزارم ازتون که این فرصت ناب رو بهم می دین که خودم باشم…که اینجا بی هوا بنویسم…و نگران قضاوت و افکار بقیه نباشم..ممنونم از این محیط امن و آروم که برامون فراهم کردین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3481 روز

    سلام به دوستان عزیزم

    امیدوارم حالتون عالی باشه

    امشب هم در جهت عمل به ایده ام میخام چنتا آیه دیگه از قرآن رو آنالیز کنم

    اینم بگم که اینا برداشت من از این آیات هست و قرار نیس الزاما درست باشه

    صفحه 163

    وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَـٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ‎﴿٩۶﴾‏ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ ‎﴿٩٧﴾‏ أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُونَ ‎﴿٩٨﴾‏ أَفَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ ۚ فَلَا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ‎﴿٩٩﴾‏

    و اگر ساکنان که در شهرها و آبادی‌ها، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشاییم؛ ولی [آنها حقایق را] تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم. (96) آیا اهل این آبادی‌ها از این ایمن هستند که عذاب ما شبانه به سراغ آنها بیاید، در حالی که در خواب باشند؟ (97) آیا اهل آبادی‌ها از این ایمنند که عذاب ما، روز به سراغشان بیاید، در حالی که سرگرم بازی هستند؟ (98) آیا آنها از مکر الهی غافلند؟ در حالی که جز زیانکاران، خود را از مکر خدا ایمن نمی‌دانند. (99)

    از آیه اولی شروع میکنیم بریم جلو تا به یه مفهوم خوب برسیم

    و اگر ساکنان که در شهرها و آبادی‌ها، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشاییم؛ ولی [آنها حقایق را] تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.

    آیه اول باز هم در جهت ثروتمندن شدن معنوی ترین کار دنیاس

    بازم میگم

    هیچ جای قرآن نگفته ثروت بده

    و اتفاقا خیلی جاها تحسین کرده

    و جاهایی که میخاسه که ثروتمندا مثل فرعون و اینا رو عذاب کنه

    اصن خدا با وسواس تمام این داستان هاشو بیان میکنه که مبادا این باور پیش بیاد که ثروت بده

    انگار خود خداهم فهمیده که شیطان خوب سر راه راست نشسته

    خوب داره کارشو انجام میده

    اما توی این آیه

    اول خدا میگه اگه ساکنان دیارها

    با دو شرط

    یک ایمان بیارن

    دوم تقوا پیشه کنند

    حالا پادش چیه

    ما باز میکنیم بر آنها برکات آسمانها و زمین را

    خدای من

    چه قدر دیگه این خدا باید به ما بگه

    ایمان بیشتر تقوا بیشتر مساوی با پول بیشتر نعمت بیشتر؟

    آخه چه قدر دیگه باید به شکلهای مختلف بگه؟

    توی لفافه بگه مثلا اونجاهایی که میگه مومنا کسایی هستن که همواره انفاق میکنند پس مشخص وضعشون خوبه که میبخشن اینا

    یا به صورت واضح مثل همین جا بگه که ایمان بیارید و سلف کنترل داشته باشید خدا درهای برکت رو براتون باز میکنه

    چه قدر این خدای ما خوبه

    به خدا اصن تجربه ی این قضیه ام رویاییه

    حتی فکر کردن بهش که تو توی مسیر خدا باشی و در عین حال خدا هم برات از در و دیوار نعمت بیاره مشتری بیاره هم به شدت لذت بخشه

    تجربه کردنش که قطعا محشره

    و از اون حس قشنگتر اینکه تو تلاش میکنی

    ذهنتو کنترل میکنی

    سلف کنترل داری

    به نجواها گوش نمیدی

    ایمان داری

    توکل میکنی به خدا

    و خدا مزدتو میده

    خدا بارتو رو زمین نمیذاره بمونه

    و برات برکت میاره

    مگه از این قشنگترم داریم؟

    و اینقدر که دیگه من این قضیه رو توی قرآن دیدم داره حالت تکراری برام پیدا میکنه

    که بابا اصن مشخص که ثروت بیشتر منجر میشه به ایمان بیشتر

    و یکی از چیزهایی که اینجا مهمه اینکه خدا گفته اول ایمان بیاره

    چون تا زمانی که تو قدرت رو ندی به خدا که بقیه چیزا بی خوده

    و دوم سلف کنترل داشته باشی

    بتونی ذهنتو کنترل کنی

    بتونی مکر ها رو ببینی و ازشون بگذری

    بتونی چیزهای مختلف که از در و دیوار میان و کاره شیطان که احساس تو رو بد کنه رو ببینی و ازشون بگذری

    بتونی حالتو خوب نگه داری وقتی میبنی که شرایط اونقدر خوب نیس همه ی اینا هنر میخاد

    همه ی اینا باید واقعا جهاد اکبر داشته باشی که بتونی انجامشون بدی

    توی قسمت بعدی همین آیه میگه

    اما تکذیب کردن ما هم به سبب اعمالشان مجازتشان کردیم

    ولی اگه نگاه کنی همیشه همه اصن انگار حالت طبیعی اینکه غیبت کنن

    حالت طبیعی اینکه ناله کنند

    اصن حالت طبیعی انگار به خصوص توی ایران اینکه بشینن در مورد اوضاع بد اقتصادی بگن

    اصن حالت طبیعی اینکه انگار بشینی یه گوشه ناله کنی

    اگه اینجوری نباشی پیش چشم بقیه عجیب و غریب میای

    یا اگه اینجوری نباشی اونا اصن خود به خود رابطه شون رو با تو قطع میکنند

    اونا هم مدار تو نیستن

    و تو ام هدایت میشی به یه جای دیگه

    این تفاوته اس که قشنگه

    و از اون قشنگتر نتایجی که تو میگیری

    مسیرهایی که میوفتی توش

    و انگار افتادی توی رود خوشبختی که تو اگه برعکسم دست و پا بزنی بازم میبرتت

    ولی اگه تکذیب کنی

    اگه مثلا بگی خدا چیه

    قانون چیه

    این دنیا هردمبیله

    خود خدا وایساده گوشه رینگ

    ما ام که مظلوم

    یه گرگ داره به ما حمله میکنه

    اصن انگار باور اکثر مردم دنیا این شکلیه

    خیلی برام عجیبه

    من چنیدن سال اینجوری فک نکردم

    اونی که خدا براش بخاد

    اونی که توی گروه خدا باشه

    به قول همون آیه که شیطان به شما وعده فقر میده و امر میکنه به فحشا

    و خدا به شما وعده فضل و آمرزش میده

    من اگه توی گروه خدا باشم

    نا گزیر فراوانیش رو وارد زندگی من میکنه

    ناگزیر برای من میترکونه و اینا خیلی قشنگه

    اگه ام توی گروه شیطان باشم

    که شیطان دشمن آشکار ماست

    و فقط ام یه کار انجام میده

    میخاد ما شکرگذار نباشیم

    چه جوری

    عین کلام قرآن که شیطان میگه من بر سر راه راست تو خواهم نشست

    همین

    فقط نزدیک نعمت که بشی

    وقتی ببینه از افساری که برات ساخته داری فرار میکنی

    وقتی ببینه از بندگی خودش داری میری به سمت بندگی خدا

    وقتی به نعمت از هر زمان دیگه نزدیک تری

    شیطانم با تمام وجود از اون قول و قراری که بسته دفاع میکنه که تو نرسی به اون هدفت

    ولی یادمون باشه

    لاحول و لا قوت الا بالله

    تا خدا نخاد برگی از درخت نمیوفته

    چه برسه یه همچین چیزهایی

    خود خدا میگه مومنا زمانی که شیطان نجوا میکنه باید به خدا توکل کنن

    تو باید بسپاری همه چی رو به خدا

    باید روی شونه های خدا سوار شی

    ما ها انسانیم

    زاتا ضعیفیم

    خدامون قویه

    هرکی به این خدا تکیه کرد

    خود خدا هدایشتش میکنه به سر منزل مقصود

    هرکی ام خاست بیراهه بره

    همین این دنیاشو میبازه هم اون دنیاشو

    اما آیه های بعدی

    آیا اهل این آبادی‌ها از این ایمن هستند که عذاب ما شبانه به سراغ آنها بیاید، در حالی که در خواب باشند؟ (97) آیا اهل آبادی‌ها از این ایمنند که عذاب ما، روز به سراغشان بیاید، در حالی که سرگرم بازی هستند؟ (98) آیا آنها از مکر الهی غافلند؟ در حالی که جز زیانکاران، خود را از مکر خدا ایمن نمی‌دانند. (99)

    نمیدونم برای شما زندگی چه شکلیه

    برای من اینجوری که روزها میان و میرن

    کاملا امید دارم به اینکه فردا هم مثل امروزه

    و حداقل توی تایم کاریم یکنواختی تقریبا خاصی رو میبینم

    هیچ وقت به این فک نمیکنم ممکن فردا روز خوبی باشه ولی دیگه من نباشم

    یا مثلا من امشب داشتم قرآن میخوندم

    بعد دیدم مثلا پیامبره میره میگه بیاین ایمان بیارید وگرنه نتیجه ی اون فرکانس عذابه آ

    اونام خیلی ریلکس انکار میکنند

    و آخر سر هم میگن برو به خدات بگو ما رو عذاب کنه مثلا

    حالا اینقدرم عامیانه نیمده ولی خب من راحتش کردم دیگه

    و اونا شاید به چن روزم نمیکشه یا حتی به چن ساعت که عذاب براشون میاد و اصن انگار به قول قرآن هیچ موقع وجود نداشتن

    هیچ موقع وجود خارجی اصن نداشتن

    همه ی مردم یه شهر میمیرن

    داشتم با خودم فک میکردم که

    خب هرکسی شاید عزیز ترین چیز برای هر آدمی جونش باشه هم جون خودش هم جون بچه هاش

    وقتی اینا اینقدر ریلکس به پیامبره میگفتن برو بابا تو دیوانه ای

    خب طبیعتا هیچ وقت فک نمیکردن که مشکلی پیش بیاد

    چون عادت کرده بودن به روزمرگی

    امشب که این آیه رو خوندم دیدم منم خیلی شباهت دارم به اونا

    منم عادت کردم به روزمرگی

    عادت کردم به اینکه فردا هم قطعا همین شکلیه

    فردا هم همین آشو و همین کاسه اس

    انگار اصن آیه اومده که من هشتاد سالگی میمیرم

    و حالا حالاها وقت دارم

    تا اینکه سه تا آیه ی آخر این مجموعه آیات ک آوردمو خوندم

    ولی واقعا یه لحظه اگه فک کنیم

    میبنیم که اگه پامون رو کج بذاریم ممکن دیگه فردایی هم نباشه

    خدا بهمون یه فرصتی داده توی این دنیا محدود

    خیلی محدود

    و اگه ما بخوایم با حواشی این فرصت فوق العاده رو از دست بدیم

    قطعا حسابی ضرر میکنیم

    عمری که داریم یه تایمی که بعد از مرگ برای لحظه به لحظه اش حسرت میخوریم که کاش شکرگذاری کرده بودیم

    دیدی این بچه درس خونا رو که بعد از سر امتحان که میان هی میگن خوب امتحان دادیم بعد کتابو نگاه میکنند میگن کاش اینم خوب درست نوشته بودیم

    یعنی اون احساس خوبه ها

    ولی میگه چرا امتحان دیگه توپ توپ ندادم

    من احساس میکنم ما جزو ایناییم اگه با روال یکم مثبت بخوایم پیش بریم

    چرا؟

    چون امشب یه آیه خوندم از قوم موسی

    خیلی خوب بود اینا

    فک کن موسی با یاراش از دست فرعون فرار کردن خب؟

    بعد فرعونیا رو آب میبره

    اینام خب خوشحال میشن

    تا میرسن اونطرف آب

    قوم موسی یه سری بت پرست رو میبینن

    برمگردن به موسی میگن

    موسی تو چرا خدایی برای ما نمیاری که مثل اینا باشیم

    وای خدای من

    خیلی خنده دار بود

    یعنی اگه نخونده بودمش باور نمیشد

    بعد یادم نمیاد که موسی چی میگه

    ولی باز اگه بخام خودمونیش کنم

    موسی میگه خاک برسرتون

    خیلی خوبه

    همین الان دیدن فرعون پیش پاشون به خاطر شرکی که داشتن ترکیدن

    پشت بندش یه همچین حرفی میزنن

    و اینا مخاسم بگم که

    ما توی حالت بدمونم از اینا خیلی بهتریم

    پس واسه همین مثال اون بچه درس خونه رو زدم

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا کاری کن که فاصله ی حرف و عمل من از بین بره

    و به تموم چیزهایی که میگم که خودم اول عمل کننده باشم

    خدایا ما رو به راه راستت به راهی که سلیمان رو بهش هدایت کردی هدایت کن

    دوستون دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    غزل عطائی گفته:
    مدت عضویت: 2430 روز

    سلام به همه دوستای عزیزم و استاد جانم و مریم نازنین.

    هنوز این فایل ارزشمندو ندیدم که شادیهام مضاعف بشن. اما دلم میخواست که قبل از دیدنش از نتایج همین چند وقت کار کردن روی خودم بگم که کلی تغییر ایجاد کرده.

    اول اینو بگم که واقعا ایمان آوردم که هرکسی باید به اون سطح برسه تا از روی کامنت بقیه دقیقا همون آگاهی رو دریافت کنه که اون فرد نوشته.

    مفهوم آب ، برای کسی که کنار یه چشمه ست ‌و کسی که توی بیابونه و کسی که آبِ جیره بندی شده داره کاملا متفاوته‌

    من بارها و بارها روی باورای توحیدیم کار کردم و بعد مثلا یه کامنتی خوندم که گفته بود توحید اصله بعد من گفتم خب اوکی من که دارم کار میکنم رو این اصل . بعد چند وقت دیدم عهههههه من هیچی نمیدونستم .. اصلا نمیفهمیدم که چیه اصلا .. بعد دوباره چند وقت دیگه همین اتفاق تکرار میشه .

    حالا اینو بگمم .

    از اونجایی که هرسال بهتر از قبل میشه امسال بابت تولدم یکی از شگفت انگیزترین روزای عمرم رو گذروندم .

    من دو سالی هست که میگم اصلاا اهمیت نداره که کسی یادش باشه یا نه . خودم مهمم که اینهمه احساس خوشبختی دارم و این احساس منوط به یک روز خاص نیست .

    خلاصه امسال هم فرضو بر این گذاشتم ‌که هیچ کسی ام نباشه اوکیه

    ما قرار بود 4 روز بیایم شهر خودمون دیدن خانواده اما من دوروزم جلوتر اومدم خونه تا بیشتر در کنارشون باشم. قبلش هم نوشتم من این لوازمو میخوام و این خریدارو لازم دارم. روز دوم به مامانم گفتم بیا باهم بریم خرید… و ایشون و پدرم به مناسبت تولدم قسمت اعظمی از خریدامو حساب کردن . دقیقااا همون چیزایی که میخواستم. تازه علاوه برخریدای خودم اضافه بر سازمانم هدیه گرفتم اون روز از مامانم.

    روز سوم رفتم خونه عمه ی مهربونم و ایشون یه ظرف زیبا بهم هدیه دادن وقتیم اومدم خونه مامانم ست همون ظرفو بهم هدیه داد..

    روز چهارم مادرِ همسرم خانواده عزیزمو دعوت کرده بودن به صرف شام. بعد یهو وسط تماس تصویری با خواهرِ همسرم یه کیک آوردن جلو من   اولین باری بود که هیچ حدسی نزده بودم و واقعی خوشحال شدم چون اونا اصلا اهل تولد بازی نیستن. همه چیز در بهترین حالت ممکن بود. انقدر در اون روز همزمانیهای عالی رخ دادن که من حض کردم. همشو خدا داشت انجام میداد وگرنه از دست بنده کاری برنمیومد واقعا

    بامداد همون شب قرار بود دخترخاله م به همراه دختر و همسرش بیاد خونمون. وقتی اومدن یک هدیه شگفت انگیز گرفتم ازشون . دقیقا همون چیزی که تو بازی فراوانی خریده بودمخیییلیم خوش گذشت باوجودشون‌

    فردا ظهر یه خاله ی عزیز دیگه م باخانواده مهمونمون بودن و وقتی اومدن دقیق دقیق همووون چیزی که صبح اون روز بهش فکر کرده بودم که تهیه کنم رو ازشون هدیه گرفتم. جالبه که ایشون هدیه اصلی منو جاگذاشته بودن خونه و ما باهم رفتیم خرید و ایشون گفت غزل این….. خیلی قشنگه .من میخوام برات هدیه بخرم .. دقیقا همون چیزی که من میخواستممم.

    دوسه ساعت بعدم یه خاله ی دیگه همراه همسرش اومدن.

    من در این حین انقدر خسته و کم خواب بودم اصلا متوجه نشده بودم اینا میخوان برای من تولد بگیرن. همونطوری خسته و بیخیال داشتم تو خونه میچرخیدم.

    تو همین زمانا برادرم بهم گفت غزل شماره حساب بده من کادو تولدتو برات بریزم.. دوروز جلوتر . گفتم بابا نمیخوااااد ول کن. اصرااار داشت که نه بِده…

    خب حالا همه دور هم جمع بودیم و منتظر همسرم تا بیاد و سفره رو پهن کنیم. قبلش هم به مامانم گفته بودم که مامان کیک میک تولد و این داستانارو بیخیال بذار دور هم جمع باشیم بدون زحمت همینطوری. ایشونم خیلی ریلکس گفت نه باباااا اینکارو نمیکنم .. وقتی همسرم اومد من جلو آشپزخونه ایستاده بودم و داشتم نگاه میکردم به جمع قشنگمون که یهو آهنگ تولد پخش شد و همه شروع کردن به دست زدن و من هاج و واج نگاه کردم با خودم میگفتم چه لزومی داره الان آهنگ بذارن؟ شاید میخوان اسپیکرو تست کنن …

    بعد یهو مامانم با کیک اومد تو

    وای واای قشنگ ترین حس بود برای من اون شوکه شدنه…

    اینبار واقعا خدا سورپرایز کرد .. چون من همیشه متوجه میشدم سورپرایزارو و اصلا نمیتونستم هیجان زده برخورد کنم ولی کار خدا بود .

    این جمع قشنگمون . این آدما . اون همه خنده و کنار هم بودن و خوش حالی و عشق ..اون همه بازی و خوش گذرونی.

    من همون شب دوباره از خاله و مادر بزرگم هدیه گرفتم و فردااااا هم کلیییی خوش گذروندیم .. واااقعا به یاد موندنی بود . یه عالمه خندیدیم .وقتی اومدیم خونه من دیدم دستبندم تو دستم نیست . دستبندی که عاشقش بودم و هستم و مطمئنم که پیدا میشه به زودی . مطمینم که خدا میخواست بازم منو سورپرایز کنه چندتا تیکه طلای قشنگ دیگه برام بخره.

    همون لحظه کلیییی خداروشکر کردم به خاطر همه لحظاتی که با خاله ها و خانواده هاشون داشتم . چقدر لذت بردم . به خدا گفتم که خدا جونم حتی اگر پیداام نشه من کاااملا شاکرم .. تو یه عالمه بهم نعمت دادی .. من قدردانم . یه روزی اون دستبندو بهم از طریق یکی از دستانت هدیه داری یه روزم که امروز باشه گرفتی دیگه . حالا مگه چی شده .. اشکالی نداره .

    همون شب بعد کنترل ذهن و پیدا کردن باور مخربم و نوشتن درباره ش، بابا و مامانم گفتن اصلاااا نگران نباش . فردا میریم طلا فروشی و برات میخریم هم وزنشو .. حالا من جدی نمیگرفتم ولی واقعا جدی بود . قبلا خیلی کمتر ممکن بود این اتفاق بیفته

    امروزم رفتیم و خریدیم حتی 5 گرم بیشتر از اون قبلی شد

    حالا بگم از رفتار شایسته همسرم و خانواده ش

    البته شاید طبیعی باشه رفتارای خوب برای همه ، اما قطعا از فضل خداست که مدار فرکانسی من در زمینه روابط انقدر بالاست . من یه ذررره نگران بودم که حالا چه واکنشی نشون میدن. دیشب که با بابای عزیزم داشتیم صحبت میکردیم ایشون میگفت حالا شاید از دستت ناراحت شن که حواست نبوده .چون اونا خریدن دیگه ای کاش نمیفهمیدن و ..‌.(بابای عزیز و ارزشمندم قانونو نمیدونه و اجراش هم نمیکنه) هموون لحظه .. دقیقا همون لحظه مادرشوهرم تماس گرفت و بهم گفت اصلا نگران نباشیاا. غصه نخور این اتفاق ممکنه برای همه بیفته ..منم اوایل ازدواجم گردنبند گم کردم. فدای یه تار موت.. یا حتما پیدا میشه یا ام نه مهم نیست دیگه بهش فکر نکن. دوباره میخری

    امروزم همسرم اومد دنبالم که دیگه راه بیفتیم به سمت خونه خودمون .. بعد گفت من فقط به خاطر غزل ناراحت شدم. چون دستبندشو دوست داشت. وگرنه که انشاالله یکی پیداش کنه که لازم داره و بزنه به زخم زندگیش و دعای خیر کنه برامون

    بعدش اومدیم خونه مادر و پدر همسرم که نهارو باهم باشیم و بعد خداحافظی کنیم .. اوناام گفتن که غزل میریم لنگه ش رو برات میخریم. اصلا دیگه بهش فکرم نکن ..

    من فقط یکی دو هفته ست که دارم بیشتر توحیدی نگاه میکنم و فقط سعی میکنم بیشتر خدارو بشناسم و درباره ش فکر کنم و باهاش بیشتر حرف بزنم  .. اعتبار همه چیزو به خدا میدم و همه چیزو رزق میدونم. (البته انقدر باورا ریشه ای هستن که هنوز خییییلی باگ دارم اما سعی میکنم که انجام بدم‌ و باورسازی کنم)احساس میکنم درهای رزق و روزی بیحساب دیگه باز نشده. دیوارارو کلا برداشتن، الانم که دارم این کامنتو مینویسم توی خونه ی قشنگ خودمم .. خدا انقدددر روزی بیحساب بهمون داد که فقط نیمساعت داشتیم میاوردیمشون بالا

    خدارو هزاران هزار بار شکر که اشتیاق داره برای نزدیکتر شدن و پاداش دادن.

    این کامنتو نوشتم تا هم خاطره این چند روز زیبا برام بمونه و هم الگو و شواهد مناسبی باشه برای خودم و بقیه دوستان ارزشمندم تا باور کنیم که خداوند همه چیز میشود همه کس را

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      غزل عطائی گفته:
      مدت عضویت: 2430 روز

      پاداش کنترل ذهنمو گرفتم

      خدایا شکرت خدای من عاااشقتم . خدایا تو چقدر سریع پاداش میدی .. چطوری این همه اتفاق عالیو توی زندگیم میتونستم به وجود بیارم

      اصلا کی میتونست این همه نیکی و ثروت رو وارد زندگی من کنه غیر از تو

      خدای من چقدر قشنگ نشونه هارو پشت هم آوردی که بگی نگران نباش

      دستبندم یه جایی از کیفم پیدا شد که چندبار با دقت گشته بودمش ..

      خدای من چقدر ادمای خوبیو توی زندگی من گذاشتی

      چقدر با عشق کنارم بودن ..

      خدایا شکرت . شکرت . هرچقدر که ازت ممنون باشم ذرررره ای از نعماتت جبران نمیشه

      خدایا تو فقط میخواستی ازین طریق منو سورپرایز کنی و مدار ثروتمو بالا ببری

      عاااشقتم خدا جونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 1414 روز

      غزل خانوم چقد نوشته های شما به دل من میشینه. مخصوصا الان که توی موقعیتی قرار گرفتم که باید درسم رو بگیرم و ذهنم رو کنترل کنم

      واقعا خوندن کامنت ها هم تکامل میخاد‌. و خدارو سپاسگزارم که برامون مینویسی از راهی که طی کردی. من هر وقت که میبینم دارم به سمت ناامیدی میرم میام و کامنت های شما رو میخونم و انگیزه میشه برام که منم میتونم این راه رو برم و به نتیجه های بهتری برسم

      میبوسمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        غزل عطائی گفته:
        مدت عضویت: 2430 روز

        الهام جان مهربونممم سلام

        چه انرژی خوبی گرفتم وقتی پیاام شمارو خوندم.

        این که ما ناامید بشیم هم بخشی از مسیر زندگیه و چقدر خوب که همو داریم و میتونیم الهامبخش هم باشیم.. دیروز یه جمله عالی از جرج برنارد شاو خوندم که خییییلی لذتبخش بود.

        به پاس این انرژی بینظیری که شما از نوشتنت به من دادی برات مینویسم دوست قشنگم.

        میل دارم هنگامی که از دنیا میروم کاملا فرسوده باشم! زیرا هرقدر بیشتر و سختتر کار کنم ، بیشتر زندگی کرده ام! من به خاطر خود زندگی ، از آن لذت میبرم‌! برای من زندگی به هیچ وجه یک “شمع کوتاه” نیست که باید زود سوخته شود ! بلکه مشعلی بسیار باشکوه و زیبا است که در حال حاضر ،صاحب به حق آن هستم و مایلم که با شدت و درخشش هرچه بیشتر بسوزد و مشتعل شود …

        این جمله نشون میده که زندگی خودِ نتیجه ست و ما صاحب اون هستیم!

        میبوسمت الهام جونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1936 روز

      سلام به غزل عزیزم.

      میدونی چیه؟

      کامنتت یه باکس هیجان انگیز و بزرگ هست از توجه به زیبایی ها، نعمت های خدا، روزی های حساب و غیر حساب فراوان خداوند، فراوانی و ثروت.

      همینطور میخوندم و کیف میکردم.

      جذاب بود برام از تولدهای سورپرایزی و هدایا و محبت هایی که دریافت کردی نوشتی و من یاد تولدهای هیجان انگیز و سورپرایزی خودم افتادم امسال…

      همه اش از فضلِ خداست.

      استارت اولین تولد با خودم بود.

      و احساس لیاقتی که خودم داشتم براز سمانه جانم.

      تولد اول رو خودم برای خودم با جزییات مورد علاقه ی خودم خلق کردم، بعد خدا در روندش بهتر از فکر منو واسم چیدمان کرد.

      در ادامه مسیر دو تولد سورپرایزی هم هدیه گرفتم از فضلِ خداوند.

      هر چی نوشتی رو کاملا باور میکنم، چون تجربه مشابه داشتم و کلی سپاس گزارم بابتش.

      از دستبند هدیه خانواده همسر نوشتی و کنترل ذهن…

      اینم دقیقا تجربه کردم چند هفته پیش.

      دستبند خودم پیدا شد با کنترل ذهن و نگاه بهبودگرا، از وقتی متوجه گم شدنش شدم تا اینکه برگرده چند ساعت شد.

      شب قبل خواب متوجه شدم گم شده، کنترل ذهن کردم، خوابیدم، صبح بیدار شدم و همچنان کنترل ذهن، چند ساعت بعدش خبر پیداشدنش رو دریافت کردم :)

      کنجکاو بودم ببینم ادامه ی ماجرای تو چطوری رقم خورده.

      قانون ثابته و برای همه پاسخ یکسان داره.

      خوشحال شدم پیدا شده دستبندت.

      و اتفاقا در مدار فراوانی، هدایای بیشتری رو هم دریافت کردی.

      خیلی خوشم اومد انقدر با جزییات نوشتی.

      کلی اشتراکات از تو کامنتت دریافت کردم و ذوق کردم تو هم توجه میکنی و ازشون نوشتی.

      اینکه هر بار میریم خونه مامان ها، کلی هدیه میگیریم با عشق برای من خیلی جذابه.

      مخصوصا از وقتی احساس لیاقتم بالاتر رفته، مخصوصا اینکه از وقتی متوجهِ هدیه شدم و اینکه روزی غیر حساب خداست، ورود نعمت و هدیه به خونه مون به شدت افزایش پیدد کرده.

      به عبارتی دسترسی من بازتر شده بهشون، وگرنه نعمتهای خدا بی انتهاست برای همه و برای همیشه.

      نی نی هم وسط کامنت نوشتن سلام میرسونه :)))

      وقتی تکون میخوره، من میگم سلام میرسونه :)

      انقدر کیف کردم که نوشتی از دریافتِ طلای جدید، دریافتِ درخواست هاتو، وسایل مورد نیازت رو هدیه گرفتی، نوشتی نیم ساعت طول کشیده فقط هدایای دریافتی رو بیارین بالا خونه…

      من اعتقاد و باور دارم به این نعمتها و روزی ها، وقتی خوندم که تو نوشتی با این حس خوب و جزییات، بیشتر هم خوشم اومد.

      باورم بیشتر و بیشتر میشه مثال های بچه ها رو تو کامنتها میخونم.

      الهی شکرت برای همه ی نعمت هات.

      من یه باور مخرب داشتم قبلاً در رابطه با هدیه گرفتن گاهی، منظورم هدیه های غیر از مناسبتی هست بیشتر…

      اینکه حس میکردم اون هدیه ها با نیت دلسوزی، ترحم داده میشن، احساس ضعف میکردم در خودم…

      درکی نداشتم که هدیه ها اعتبارشون از خداست، روزیِ خداوند برای ماست از دست بنده های دیگه اش به ما.

      اعتبارش رو میدادم به فردِ هدیه دهنده.

      عملا خودم دسترسی به این نعمت و روزی رو بسته بودم روی مواردی.

      وقتی خدا خودش اگاهم کرد که اینا رو من به تو میدم، اعتبارش از منه، هم حس لیاقتم برای دریافتشون بالاتر رفت، هم حجم هدیه های دریافتیم به شدت بالاتر رفت.

      مدتهاست دقت کردم تو زندگیم اکثر روزها حتما یه هدیه وارد خونه مون میشه.

      کوچک یا بزرگش برام مهم نیست، من دونه به دونه شون رو مینویسم برای سندسازی و محکم کردن باورهای فراوانی و ثروت تو دفترم.

      قشنگیش اینه من به هدیه وابستگی ندارم، اون دنبالم میاد…

      منم خوشحالم و سپاس گزار.

      هر چی کامنتتو خوندم حس میکردم داری از خودم و نعمتهام مینویسی منتها تو یه زندگیِ دیگه، وگرنه جزییات به شدت یکسان بود برام…

      نمیدونم دستبندم رو گم کرده بودم، قبلش بود یا بعدش، حضور ذهن ندارم، ولی منم گردنبد و سکه طلا هدیه گرفتم.

      برام خیلی جذابه این مدارِ ثروتی که داخلش قرار گرفتم.

      من چون خودمو میشناسم، از باورهای کمبود و ترس هام اگاهم نسبت به پول، برای همین عمدا نتایج مالی و ثروت رو بهشون توجه عمیق میکنم، بولدشون میکنم تا تکامل باور سازی هامو شکل بدم تو حیطه ی مدار ثروت.

      جالبیش اینه همین تمرین ها، باعث قدرت مدار ثروتم شدن نسبت به قبلم.

      همیشه ما در حال دریافت نعمت و ثروت هستیم، اما توجه اشکار و اگاهانه بهش باعث شد عمقِ مدار ثروتم بیشتر شه، دسترسیهام بازتر شن، من سپاس گزارتر بشم…

      کامنتت بهم شادی و انگیزه داد که مرور کنم مدار ثروت خودم رو و همین توجه باعث ورود ثروت و نعمت بیشتر میشه برام، دیدم و درک کردم و باور کردم.

      تا همیشه جا داره کار کنم رو باورهای ثروت، چون خیلی پوست کلفت و چِغِر و بد بدن هستن :)

      اما قابل بهبودن خدا رو شکر.

      نوشتن از مثال ها، باعث محکم شدن باورها میشه، چه برای خود چه دیگری.

      مرسی که نوشتی غزل جانم.

      مرسی که نوشتی سمانه جانم.

      در پناهِ اللهِ یکتا باشی همیشه.

      همه مون باشیم.

      الهی شکر در این بامداد شگفت انگیز و پر روزی بیدار شدم، کامنت خوندم، کامنت نوشتم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1668 روز

      سلام غزل جانم

      امیدوارم که خوب باشی عزیز دلم

      خیلی از خوندن کامنتت لذت بردم و وقتی رسیدم به پخش شدن آهنگ تولد و سوپرایز شدنت دیگه اشکام جاری شد.

      وقتی نوشتی که دستبندت گم شده اما تو سپاسگزاری کردی، چقدر لذت بردم از این نگاهت:

      همون لحظه کلیییی خداروشکر کردم به خاطر همه لحظاتی که با خاله ها و خانواده هاشون داشتم . چقدر لذت بردم . به خدا گفتم که خدا جونم حتی اگر پیداام نشه من کاااملا شاکرم .. تو یه عالمه بهم نعمت دادی .. من قدردانم . یه روزی اون دستبندو بهم از طریق یکی از دستانت هدیه داری یه روزم که امروز باشه گرفتی دیگه . حالا مگه چی شده .. اشکالی نداره .

      اتفاقا خود منم چند وقته توی مسائل مختلف دارم سعی میکنم با این دیدگاه پیش برم و میدونی که چقدررررررررررر هم جواب میده.

      کامنتت رو که میخوندم داشتم فکر میکردم خدا کنه وقتی دستبند پیدا شد بیاد اینجا بنویسه….. که یهو چشمم خورد به کامنت بعدیت و خدا رو شکر کردم که چقدر سریع الجوابه ….. هم به شما، هم به من……

      خدا رو شکر میکنم که امروز صبحم رو با این کامنتهای فوق العاده شروع کردم که خدا میدونه چه روز عالییی رو برای من رقم خواهد زد.

      عزیز دلم تولدت هزاران بار مبارک باشه

      ازت ممنونم برای نوشتن این کامنت و برات خیر و برکت و خوشی بی حد و حصر از خدا میخوام.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        غزل عطائی گفته:
        مدت عضویت: 2430 روز

        مهشید جون سلام .

        الان داشتم چک میکردم که ببینم کامنتهای جدید تایید شدن یا نه ، چشمم خورد به پیام قشنگ شما که ندیده بودمش و خیلی لذت بردم از خوندنش .

        خیلی ممنونم که برام نوشتی دوست قشنگم . با اینکه یک سال و چهل پنجاه روز ازین کامنت میگذره اما خیلی خوشحال شدم از تبریک تولد. عزیزدلم خیییلی ممنونم .

        چه دعای جذابی آخر کامنتت نوشتی دلمو برد .

        منم برات خیر و برکت و خوشی بی‌حد از حصر از خدا میخوام مهشید مهربونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    محمد امین رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1183 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز

    سپاس بابت کلیپ بی نظیری که گذاشتید

    طبیعت خیره کننده ای بود

    به شدت از مه جاده ، ویو دریا و بافت گیاهی خاصش لذت بردم

    یه جای رویایی که هرچیزی رو که بخوای ازش لذت ببری در اختیارت میذاره

    برای من خیلی جالب بود که چه مشاغل مختلفی درابعاد و اشکال متفاوت در این فایل نشون داده شد

    کلی بازیگر جوون که منتظر گریم بودن وچقدر خندون و پرانرژی توی یه صف مرتب ایستاده بودن

    به نظر میومد همه شون خیلی هیجان دارند برای کاری که قراره انجام بدن

    تعداد زیادی گریمور مشغول گریم بودن اونم توی همچین محیط زیبایی، خیلی لذت بخشه تو همچین منظره شگفت انگیزی مشغول کاری باشی که بهش علاقه داری و قراره با کلی جوون پرانرژی وقت بگذرونی و جزئی از یه اتفاق بزرگتر باشی

    اینکه بخوای برای شرکتت تبلیغ بکنی اونم با روندن قایق کنترلی تو یه دریاچه پر پرنده زیبا، هر از چندگاهی به آسمون با اون ابرهای خوشگلش نگاه کنی و کیف کنی معلومه که این ایده جواب میده چون خیلی داری لذت میبری

    عمل به ایده ها همیشه میتونن لذت بخش باشن وقتی که عاشق کارت باشی دیگران هم از نتیجه ای که بوجود میاد لذت میبرن

    چقدر خرید کردن از آمازون فرش با این روش لذت بخشه

    اینکه بتونی توی شغلت یه ارزش بوجود بیاری تا دیگران احساس ارزشمندی بکنن وقتی ازخدماتت استفاده میکنن

    من خیلی لذت بردم

    اصالتی هم که اون رستوران داشت خیلی جالب بود

    اینکه منوشون باهمون تلفظ فارسی بود بنظرم جذاب بود

    سپاس گذارم از وجود پر مهرتون

    خدارو شاکرم برای خلق اینهمه زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  6. -
    لیدا موسوی نسب گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان دوستداشتنی و همه ی دوستان با کامنت های عالی

    الله اکبر از این همه زیبایی

    خدایا سپاسگزارم

    باران که شدی نپرس این خانه ی کیست

    چقدرررررر این ترانه زیباست

    هوای مه آلود ،جاده ی زیبا ،پل بسیار زیبا

    توجه به زیبایی ها نتیجه اش دیدنِ زیبایی های بیشتره

    چقدر اقیانوس زیبا بود

    عاشقتم استاد کنار فایل نوشتید منظورم چیه

    چقدر خونه ی رو به اقیانوس زیبا بود

    بازیگرانی که همه داخل صف ایستاده بودند که گریم بشن

    خدا را شکر برای این پیشرفت و فراوانی جهان

    آمازون فِرش

    فوق العاده بود این سیستم

    دیگه نیازی به حساب کردن نیست و راحت از حساب کم میشه

    خدا همه ی ما رو آسان کنه برای آسانی ها

    عجب رستورانی

    یک خانم با سن کم و ایرانی داخل یک شهر بزرگ در آمریکا چند شعبه رستوران داره و موفق

    این برای ما یک نمونه ی موفق هست که شدنیه

    و ما هم میتونیم موفق باشیم.

    استاد ،مریم جان نوش جانتون

    این سایت بی‌نظیره

    هر فایلی گوش میدم یا میبینم یک درس داره برای من

    اگر داخل زندگی شخصیم مسئله ای باشه با گوش دادن به فایل ها به راحتی مشکل رو حل میکنم البته با هدایتی که خدا میکنه

    الان سفر به دور آمریکا

    یک روز در میون منتظر قسمت جدید هستم

    صبح نگاه میکنم بعد میرم بیرون

    همون زیبایی ها رو میبینم

    باورتون میشهههههه

    امروز بعد از دیدن رفتم بیرون پیاده‌روی

    باور میکنید هوا مه آلود ،کوههای اطراف پوشیده از برف ،ابرهای زیبا ،هوای خنک و عالی ،نم نم بارون

    و رودخونه ی فصلی نزدیک خونمون

    که به راحتی ده دقیقه ای بهش میرسم

    خدایا شکرت

    خدایا سپاسگزارم

    فقط این نعمت ها و زیبایی ها رو که میبینم شکرگزاری میکنم

    هیچی واسم تکراری نمیشه ،گاهی اینقدر میگم چقدر این قشنگه اون قشنگه که اطرافیان خسته میشن

    میگم خدایا قبل از بارون قشنگه

    بعد از بارون قشنگه

    همش زیبایی

    چند روز پیش بعد از دیدن فایل رفتم یه سد نزدیک شهرمون و از زیبایی های اونجا لذت بردم ،اونم تنهایی

    قانون درخواست هم انجام دادم که داخل دوره عزت نفس گفتید

    از نگهبانی اجازه گرفتم و رفتم روی سد و اونم راحت اجازه داد

    موقع برگشتن هم بزهای کوهی رو دیدم و شکرگزارتر شدم

    آخه این بزها رو کسی به راحتی نمیبینه

    خدایا سپاسگزارم

    خدایا شکرت برای داشتن استاد

    خدایا شکرت برای فایلهای زیبایی که مریم جان میگیرن

    وقتی فیلمبرداری میکنید مریم جون انگار چشمِ من جای دوربین هستش اینقدر همه چیز واضح و طبیعی هست،درسته دیگه همه ی ما همراه شما در این سفر هستیم

    ممنونم برای فایلهای جذاب و توحیدی

    در پناه خداوند باشید ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  7. -
    مهدیه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1608 روز

    سلاممم به همه ی دوستان عزیزم و استاد و مریم عزیز

    اول فیلم که پلی شد با صحنه ای بسیار رویایی مه گرفته ی پوشش گیاهی خفن ی جاده ی زیبا و ی آهنگگگگ که این فضا رو یجوری ملکوتی کرده بود خدای من چقققدددر این فضا زیبا بود و چقد اول فیلم قشنگ شروع شد من عاشق این اهنگایی هستم که انتخاب میکنید حسابی به صحنه ها و مناظر زیبا و دیدنی تون میاد چون ی احساس ناب ملکوتی بهم دست میده خدایاشکرت بخاطر این همه زیباییی این همه سرسبزیییی این همه فراوانی درخت وو ووووا خدای من اقیانوس آرام چقد زیباااس این موج های خروشان دریا چقد رنگ این اقیانوس زیبا بوددد و لباس زیبای مریم جون چقد رنگ قرمز بهتون میاددد

    واقعا وقتی داشتم تمام این صحنه هارو میدیدم توی دلم میگفتم الله اکبر ازاین همه زیبایی جلال جبروت و عظمت خداوند

    چقد لذت بخشه توی این تایم مسافرت کردن

    همه جا هوا رو مه گرفته بود و شما داخل ماشین فوردتون که انقد گرم و فضای صمیمی داره و تراکمپری که دنجه دنج خداروشکر

    چقد مسافرت ها راحت تر شده بااین ماشین هایی که انقدر سیستم های قوی و همه چیز تموم دارن

    هرروز داره فراوانی و راحتی برای ماانسان ها بیشتر و بیشتر میشه من این روزا دارم سعی میکنم روی باور فراوانیم کارکنم و این ماشین فورد شما واقعا مثال فراوانیه برام که شب ها گرمای تراکمپرتون رو تامین میکنه و اون فریزر قوی ای که داخل ماشین هست و ماشینی که بع قول استاد هرجارو میبینن فرمونو کج میکنن و خیلی راحت میتونن برن داخل اون منطقه که اگر آروی بود قطعا برای یسری جاها سخت میشد

    وای خدای من ی فیلم آمریکایی فکر میکنم خیلی این فیلم باید قدیمی طور باشه چون لباس هاشون قدیمی طور بود و چ جالب بود واسم وقتی محو تماشا بودم به خودم گفتم چقد دوس دارم بدونم سوپر استار این فیلم کدوم ازاین ها بود

    خیلی خیلی عالی بود به هرحال ممنونم که همهی صحنه های عالی رو واسه ما فیلم میگیرید

    و برسیم به آمازون فرشش من وقتی این سیستم رو دیدم گفتم ببین همه چیز چقد راحت تر و آسون تر شده هرروز چقد فرصت ها برای ثروت سازی بیشتر و بیشتر میشه و این یعنی فراوانی آمازون هر روز داره رشد میکنه هرروز ایده های بیشتری داره برای ثروتمندشدن وچقد باثروت مند شدنش به مردم خدمت میکنه به راحتی و آسانی کار برای مردم و جف بزوسی که انقد قشنگ تکاملش رو طی کرده تا به اینجا واین ایده ها رسیده و چقد ثروت مندشدن باشکوهه

    وای خدای من رستوران ایرانییی چقد منی که ایرانم به جای استاد و مریم جون شگفت زده شدم وقتی این رستوران ایرانی رو دیدم و این که آفرین به این خانوم صدف که سه تا شعبه دارع از رستورانش وبازم فراوانی توی این مثال که خیلی باورهای ثروت ساز رو برای ما میسازه و تداعی میکنه

    یک اینکه این فرد یک خانوم هست و ثروتمند شدن ربط به زن و مرد بودن نداره

    دو اینکه این فرد ی خانوم جوان هست پس ثروت مند شدن توسن پایین هم میشه ربطی اصلا به سن نداره

    سه اینکه یسری از افراد حتی توی خارج هم ایرانی بودن خودشون رو میکوبن میگن نه ما ایرانی ها رو قبول ندارن و از این جور حرف ها در صورتی که این خانوم ی خانوم ایرانی هست که سه تا شعبه رستوران داره

    پس ثروت ی موضوع کاملا ذهنی هست و ربطی به عوامل بیرونی نداره

    وی باور دیگه رو هم که بهم داد این بود که استاد گفتن حدود چند میلیون نفر جمعیت لس انجلس. ایرانیه پسسس خدای من چقد امریکا رفتن راحتهههه خیلی عالیه این ینی ماهم میتونیم یروزی بیایم توی این کشور فوق العاده عالی و ثروتمند زندگی کنیم و ازهمه لحاظ زیبا

    خلاصه که این قسمت حسابی لذت بخش بود

    و کباب های ایرانی الاصل و چای ایرانی اصیلللل چقد رنگ چای خوش رنگ بود من به جای مریم جون واستاد ذوق زده شده بودم که شما با اون اقا ایرانی صحبت کردید خیلی حس باحالی بود

    خداروشکر بخاطر این همه زیبایی بخاطر این همه نعمت این همه فراوانی خدای من شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2469 روز

      مهدیه جان سلام

      چقدر قشنگ و از زیباترین زاویه ممکن به اون جمله استاد درمورد جمعیت ال ای نگاه کردی که باعث ایجاد یک باور درست و قوی برای کسی که دوست داره به این کشور بی نظیر و بی نهایت توحیدی مهاجرت کنه وقتی از هر ده یازده نفر یکی شون ایرانی هست تو این منطقه پس مهاجرت به این کشور میتونه برای ما هم ساده باشه و اتفاق بیفته آره آره میتونه راحت و لذت بخشم باشه این کار همونطوری که واسه استاد و مریم جان اتفاق افتاد و کلی آدم دیگه پس میشه ممنونم دوست ارزشمندم که باعث شدی به بن مورد بیشتر توجه کنم

      هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر باشه در پناه خدای وهاب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مهدیه حسینی گفته:
        مدت عضویت: 1608 روز

        سلام زینب عزیزم

        واقعا این باور بی نهایت عالی بود من عاشق این کشور و زیبایی هاش هستم و وقتی این رو استاد گفتن یهو دینگ تو ذهنم جرقه زد ایول که چقد راحته پسس ماام میتونیم بع راحتی استاد و مریم جون و تمام دوستایی که توی لس انجلس باشون قرار گذاشتند و فایلشم دیدیم به مهاجرت کنیم

        مرسی عزیزم امیدوارم هر لحظه ات پر از آرامش و سلامتی و غرق در ثروت باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1790 روز

    به نام خدای وهاب

    سلام به استاد عباس‌منش عزیزم و مریم جانم و همه دوستان خوبم در این سایت توحیدی.

    دلم می‌خواست جاده تموم نشه. می‌خواستم تا بی‌نهایت ادامه داشته باشه و ردیف درخت‌های سبز و باشکوهِ اطراف جاده مدام لابه‌لای مه پیدا و پنهان بشن. و نور طلایی خورشید گاه‌گاه از پشت ابر و مه بتابه. و من مست و مسحورِ این‌همه زیبایی، همینطور خرامان از پی شما بیام. و زیر لب زمزمه کنم که:

    با سوره‌ى دل اگر خدا را خواندى

    حمد و فلق و نعره‌ى مستانه یکی‌است

    چقدر زیبایی در این فایل هست و من چه خوش‌اقبالم که تونستم در این قسمت هم با شما همراه بشم.

    خدا رو شکر می‌کنم برای وجود هر دو شما عزیز دل، برای وجود فورد و تراک‌کمپر زیبا و قدرتمند که می‌تونه این مسیرها رو مثل آب خوردن پشت سر بذاره و با اون رنگش توی طبیعت دلبری کنه، برای دوربینتون که این‌همه زیبایی رو قاب می‌گیره، و برای این‌همه نعمت و ثروت و زیبایی که در جهان هست. اصلاً خدا رو شکر می‌کنم برای وجود ذات اقدس خودش.

    استاد من هر بار که با دوربین موبایلتون روی صحنه‌ای زوم می‌کنین، هنگ می‌کنم و اصلاً برام عادی نمی‌شه این حجم از کیفیت زوم. دم آیفون گرم به خاطر این تکنولوژی. بی‌خود نیست که یه برند «برند» می‌شه.

    استاد گفتم آیفون، یادم اومد که چند روز پیش وقتی داشتم صفحه خواسته‌هام (توی موبایلم یه کانال پرایوت ساختم و درخواست‌هام رو از خدای خودم اونجا می‌نویسم و‌ عکس می‌ذارم) رو نگاه می‌کردم، دیدم که در خرداد سال 1400 عکس آیفون 12 پرومکس رو‌ گذاشته بودم اونجا و نوشته بودم که می‌خوام برای سارینا، دخترم، گوشی 12 پرومکس بخرم.‌ و دقیقاً یازده ماه بعد از تاریخ اون نوشته، یعنی 18 اردیبهشت امسال، برای تولدش آیفون 13 پرومکس خریدم. خدا جون گفت آیفون 12 که قدیمی شده بابا، یه مدل بالاترش رو بخر.

    استاد… نگم که باورتون نمی‌شه… می‌دونم باورتون می‌شه. وقتی من این خواسته رو می‌نوشتم حقوق ماهیانه‌م حدود 5 میلیون تومن بود که در کنار حقوق همسرم برای خرج روزمره هم کفاف نمی‌داد، چه برسه به خرید آیفون پرومکس که یه وسیله لاکچری بود.

    اما نوشتم، فقط چون شما گفته بودین. وگرنه طبق هیچ حساب و کتابی و بر اساس هیچ منطقی نمی‌تونستم این گوشی رو بخرم.

    و خدای من، وقتی خواسته‌م رو دید، این پول رو‌ از جایی که به هیچ وجه فکرش رو نمی‌کردم رسوند. خودش گفته و وعده داده به ما:

    و یَرزُقْه مِن حَیثُ لا یَحتَسِب و مَن یَتوَکَّل عَلى اللَّه فَهو حَسبُه (و از جایى که گمانش را ندارد روزى‌اش مى‌دهد. و هر که بر خدا توکل کند، خدا او را کافى است).

    آره، خدای من که برام بسنده و کافی هستی، صد هزار بار شکرت.

    کجا بودم؟!…

    داشتم می‌گفتم گوشیتون چه کیفیت و زومی داره. خدا رو شکر. شکر به خاطر این طبیعت زیبا، به خاطر تمیزی این شهر و طبیعت، به خاطر این رنگ زیبای اقیانوس، به خاطر اینکه من بالاخره رنگ «آبی دریایی» رو دیدم.

    شکرت به خاطر وجود استاد و مریم عزیزم. ای جاااانم به تیپ مریم عزیز. لباس‌های ساده و زیبا با رنگ قرمز خوشگل. ماشاالله به این اندام و چهره فوق‌العاده.

    راستی مریم جون یادتونه در یکی از فایل‌ها عاشق کتونی قرمزتون شده بودم و گفتم دوست دارم یکی شبیهش رو بخرم؟ هفته پیش یه کتونی قرمز نایک از ترکیه سفارش دادم و خریدم. (ایموجی خوشحالی و ذوق‌مرگی)

    استاد ازتون بی‌نهایت سپاسگزارم که چهره‌های متنوع و بی‌انتهای این جهان عظیم و پر از ثروت و نعمت رو به ما نشون می‌دین.

    این آمازون فِرِش عجب جایی بود. چقدر بزرگ بود و پر از اجناس متنوع و فراوون. شاید صد مدل پنیر داشت. نه؟ ماشاالله. چقدر نعمت هست. بعد، این سیستم هیولا و خفن که از طریق اپلیکیشن کنترل می‌کنن و به راحتی مبلغ اجناس از حساب بانکی کم می‌شه بدون اینکه آدم مجبور باشه توی صف صندوق بایسته چقدر عالیه. فکر کن اگه شما برای دو بسته پنیر مجبور بودین برید توی صف صندوق بایستین… پیشرفت تکنولوژی هر روز داره به قول مریم‌ جون کار رو راحت‌تر می‌کنه. خدایا شکرت.

    مریم جون چقدر اون قسمت پشت صحنه فیلمبرداری جالب بود.‌ چه لباس‌های قشنگی داشتند. با خودم فکر می‌کردم چه مردم سالم و راحتی هستند، چقدر همه چیز اونجا خوب و آسونه. جالب بود که هیچ اعتراضی برای فیلم گرفتن شما نکردند.

    و از همه چیز که بگذریم، سخن کباب خوش‌تر است… چقدر ظاهر کباب‌ها هوس‌انگیز بود. نوووووش جونتون. آدم احساس خوبی داره که توی امریکا بره یه رستوران ایرانی. خیلی باحاله. و چه چایی‌های خوشرنگی و چه فنجون‌های قشنگی. هوس چایی کردم.

    راستی عکس کاور عالی بود و چهره‌هاتون درخشان و جوان‌تر از قبل. ایول به دوره قانون سلامتی.

    خلاصه که خیلی خوش گذشت. حالم عالی شد. چای و کباب، لب اقیانوس، خرید از فروشگاه خفن آمارون، پشت صحنه فیلمبرداری، رانندگی وسط مه، توی یه جاده تمیز و زیبا و رویایی، و خلوت کردن با خود و خدای خود که:

    با سوره‌ى دل اگر خدا را خواندى

    حمد و فلق و نعره‌ى مستانه یکی‌است

    گر درک کنی، خودت خدا می‌بینی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1646 روز

      یگانه ی عزیز، عاشقتم من… چه کامنتی بود، من کلا با چشمان گرد شده و ” واو” گویان داشتم کامنتتو میخوندم D:

      چه ایده ی خوبیه این کانال شخصی درست کردن… اصن به فکرم نرسیده بود، واقعا ممنونم ازت و سپاسگزارم از خدا که هدایت شدم به خوندن این کامنت… عاااااالی بود

      دمت گرم و موفقیت هات روز افزون دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        یگانه ثروت گفته:
        مدت عضویت: 1790 روز

        سلام نسیم عزیییزم. آخه چقدر خوش‌انرژی و دوست‌داشتنی هستی تو. سپاسگزارم که با کامنتت و حس خوبت بهم انرژی دادی و خوشحالم کردی.

        خدا رو شکر که این نتیجه من برات خوشحال‌کننده بوده.

        بله، نسیم جانم، من راحتم که در کانال شخصی‌ تلگرامم یادداشت کنم و خواسته‌ها و تمرین ستاره قطبیم رو بنویسم.

        اما می‌دونم که بعضی دوستان در گوگل کیپ این کار رو انجام می‌دن که اونم فکر کنم ایده خیلی خوبیه.

        نسیم عزیز خدا رو صد هزار بار شکر به خاطر حس و حال خوبت، به خاطر اینکه در تورنتو، همزمان با فایل گوش دادن، زیر بارون قدم زدی و کلی لذت بردی.

        مطمئنم همونطور که گفتی، با این فرکانس و باورهای عالی که داری، خبرها و نتایج عالی به زودی در راهند.

        عاشقتممم دوست نازنینم.

        همواره در پناه خدا شاد و سالم باشی و بی‌نهایت ثروت در زندگیت جاری بشه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          نسیم زمانی گفته:
          مدت عضویت: 1646 روز

          ممنون یگانه ی عزیز، چقد قشنگ تعریف وتمجید میکنی.. آدم به وجد میاد D: واقعا ممنونم از کامنتت و لطف و محبتت، و خییییییییییلی خوشحالم و شاکر بابت این دوستان خوبی که اینجا دارم

          بازم از به اشتراک گذاری ایده ها ممنون عزیزم و همینطور از دعای زیبات، انشالا در حق همه دوستان برآورده بشه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رها گفته:
      مدت عضویت: 956 روز

      سلام یگانه جان

      ممنون از شما

      برای اینکه الهام شدید برای من

      صدای خدا شدید برای من

      و همزمانی امروزم با شما رخ داد

      .

      ممنونم زندگیت پرخیرو برکت بانو

      همیشه نعمت و ثروت و پول الهی به مانند اکسیژن در زندگیت جاری.

      .

      من امروز با شروع این سال جدیدمیلادی دوست داشتم دریم بورد بسازم و 2023را متفاوت ترین سال زندگیم کنم

      . صبحی به دخترم گفتم دوست دارم برم عکسای رنگی پرینت بگیرم و دریم بورد رو بسازم و خوب تو فکر این بودم که عکسا رو پیدا کنم بریزم رو فلش و ببرم بیرون اما میدونیه چیه؟ قطعا که میدونید

      جهان برای کسی که در مدار کناسب باشه و باور داشته باشه به اینکه کارها همیشه به اسانی پیش باید برن

      با ایده شما برام اسونش کرد.

      دیگه نمیخاد برم بیرون دریم بوردم رو تو گوشی و توی کانال پرایوت میسازمش.

      ممنون و قدردان ایده شما هستم.

      و البته یک همزمانی دیگر هم برایم رخ داد انهم مجدد توسط شما(سپاسگزارم) من سالهاست یک گوشی سامسونگ اس ایت دارم (به اندازه کلی پرسنل بهکارم اومده و کارهام رو راه انداخته، واقعااا قدردانش هستم) اینگوشی رو اونقدر تمییزو عالی به لطف الله نگه داشتم که کمپانیش میتونه بیاد به عنوان اصالت کالا و کیفیت ببره تو نمایشگاه خودشون بزاره(خنده).

      بعد از این همه سال، امروز از ته دل، دلم یک گوشی جدید خواست، ی چیزی که به اندازه لپ تاپ حافظه داشته باشه، با کیفیت ترین باشه، صفحه بزرگی داشته باشه تا چشام اذیت نشن. بتونم همه کارها و برنامه هام رو باش انجام بدم. یک خواست قلبی و عمیق،

      و خداااااایاااااا سپاسگزارم از این همزمانی

      خداااااایا دل به تو دادن بهترین کار دنیاست

      با تو همراه شدن یعنی تجربه همه زیبایی هااااا

      .

      خداروشکر

      خداروشکر

      ممنونم از شما بانو جان که زیبایی رو با ما به اشتراک گذاشتی

      من در روز دهم روز شمار زندگی خودم دارم تحول رو میببنم خداروشکر

      از اینکه مرا هرسال و هرماه و هرروز به مسیرهای زیبای زندگی هدایت میکند.

      تا همین دو سه ما پیش شاکی بودم که سالها تمرین و تلاش ذهنی کجا رفته است، اما هرروز اینجا درک میکنم که انها همه مرا رشد داده اند.

      خداروشکر

      خداروشکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        یگانه ثروت گفته:
        مدت عضویت: 1790 روز

        سلام رها جانم. من عاشقتممم که این‌قدر خوبی.

        اول از همه بهت تبریک می‌گم که فقط 10 روزه عضو سایت شدی اما این قدر عالی روی خودت کار کردی که امروز می‌تونی تحول رو در زندگیت ببینی. خدا رو صد هزار بار شکر.

        سپاسگزارم ازت برای دعاهای خیری که کردی و مطمئنم هزاران برابرش طبق قانون خداوند به خودت برمی‌گرده.

        رها جان این ایده درست کردن دریم بورد در روز اول سال میلادی چه ایده خوبیه. ممنونم ازت که گفتی.

        با این تعهدی که داری برای کار کردن روی خودت و تغییر باورها، قطعاً همون طور که استاد بارها گفتند، می‌تونی امسال رو بهترین سال زندگیت تا الان کنی.

        ای جااانم عزیزم… اونجا که نوشتی «صبحی به دخترم گفتم دوست دارم برم عکسای رنگی پرینت بگیرم و…» چشم‌هام اشکی شد از این حس خوبت رها جان. خدا می‌دونه که چه اتفاق‌های خوبی قراره در این مسیر الهی و زیبا برات بیفته.

        دقیقاً همینه، کسی که در مدار درست قرار داره هر روز کارها براش آسون‌تر می‌شه.

        به نظرم می‌تونی خواسته‌هات رو هر جایی مکتوب کنی. توی دفتر، توی گوشی، توی کامپیوتر، توی فضای گوگل‌کیپ، روی مقوای بزرگ که بزنی به دیوار اتاق یا مثلاً داخل کمدت…

        من همیشه راحت‌ترم که همه کارهام رو توی کانال شخصی در گوشیم انجام بدم.

        رهای عزیز با چیزی که در مورد خوب نگه داشتن گوشیت گفتی، معلومه که یکی از بنده‌های واقعاً شکرگزار خداوند هستی. تحسینت می‌کنم. ارزش قائل شدن برای وسایلمون و دوست داشتن اونها و لذت بردن ازشون خودش شکرگزاریه.

        حالا که این خواسته برات شکل گرفته، به امید خدا به زودی صاحب یه گوشی خفن و عالی همون جوری که می‌خوای، خواهی شد. خدا جون می‌گه تو فقط بخواه.

        خیلی ممنونم که لطف کردی برام کامنت گذاشتی و اینطور بهم انرژی خوب دادی. همیشه سلامت و شاد و پرانرژی باشی و پول و ثروت بی‌ حد و حساب به زندگیت وارد بشه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          رها گفته:
          مدت عضویت: 956 روز

          خوشحالم از کنار شما بودن دوست خوبم و رد و بدل شدن اینهمه احساس زیبا از جنس شکرگزاری، تحسین، مهربانی،…..

          بودن و ماندن در ابن فضای فرکانسی بالا، و عمل به اموزه ها و ایمان و باور توحیدی، قدردانی داشته هااا، همه و همه هموار کننده راه ما میشن برای رسیدن به چیزهایی که لایقش هستیم،

          من هم از اینکه درخشیدن شما تک تک دوستانم رو ببینم هم خوشحال میشم، هم باورهام قویتر میشن برای اینکه به خود بگویم ببین چه خدایی داریم، ببین نتیجه کار کردن روی خود چه هاااا میکنه

          خداروشکر

          الهی شکر

          .

          برای تمام زیبایی هایی که در این جا داریم میببنیم

          .

          ممنونم یگانه ی یگانه ومهربون که اینقدر انگیزه دادی به من

          .

          .

          الهی شکرت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2525 روز

    سریال سفر به دور آمریکا قسمت 182

    به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و دوستان خوبم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد که با جریان این آگاهی ها همراه بشم و با اونها بزرگ

    اول از همه این عکس دل ما رو برد .ی میز ساده و شیک که خیلی ساده و شیک تزیین شده. این رستورانه چقدر تم سفید رو که نشلن از پاکی و خلوص داره رو به زیبایی اجرا کرده و البته که دو نفر آدم ساده و پاک هم توی مدار این پاکی و خلوص هستن و این یعنی ی نمایی از چیزها اتفاقات آدم ها و شرایط هم فرکانس که چیدنش کار خداوند و جهانشه با قوانین بدون تغییرش

    چقدر دلم خواست تجربه ی ی همچین مداری رو با دیدن این عکس و درخواستش رو میفرستم به کاپنات تا در زمان مقرر دریافتش کنم چون حتما ی جایی پشت در منتظر منه که اجازه ورود بهش بدم

    چه کباب کوبیده صل علایی با گوشت گرس فد گرس فینیشت و ی سالاد مشتی احتمالا شیرازی کنارش و ابزار مناسب اعم از قاشق و چنگال و چاقو برای استفاده درست ازشون البته اونقدر نرم و لطیف به نظر میاد که نیازی به چاقو هم نیست .

    چه دیزاین ساده اما دلچسبی بقول معروف :

    رنگ سفید به همه چی میاد White comes with every thing

    و اون شاخه ی گل رز که فرکانس عشق رو داره اون وسط پراکنده می کنه ی عشق واقعی و پایدار هم از طرف صاحب و مالک اون رستوران با فراهم کردن این میز زیبا و پاک و هم از طف استاد و عزیز دلش که سالهاست دارن با عشق واقعی کنار هم زندگی میکنن ی عشق پایدار اما رها نه مثل بعضی ها امروز توی رستوران و گل و بلبل باشن برای بقیه و فردا بزنن به تیپ و تاپ هم .همون نتایج پایداری که استاد همه جا ازش صحبت میکنه مخصوصا تو دوره ثروت یک جلسه 22

    و البته لبخند رضایت و شعف و خوشبختی شما دو نفر که فرکانس پاکی و خلوصش رو از همینجا دریافت میشه دیگه به قول استاد قلب ما دیگه یاد گرفته میشناسه جنس فرکانس ها

    و اون کیف صورتی رنگ مریم جان که از کنار میز خودنمایی میکنه با اون ساعت زرد روی دستش که نشان از کودک دورن فعالش دارن که هر نرگی رو که دوست داره تجربه میکنه درست مثل بچه های نسل امروز که راحت و آزاد هر رنگی رو که دلشون میخواد برای خودشون انتخاب میکنن فارغ از اینکه حتی پدر و مادرشون نظرشون در مورد اون رنگ چیه

    و اون تابلوهای زیبایی که نمایی از احتمالا معماری ایران رو دارن نشون میدن اگر اشتباه نکردم باشم که باز خودش ی نکته داره که مهارت خودمون رو باید پرزنت کنیم اگر اعتماد به نفس داریم .اونقدر بک گراند پشت مهارت معماری ایرانی هست که با قدرت میشه پرزنتش کرد چون پایه و اساس درستی داره باد هوا نیست چون فکتش وجود داره خیلی زیاد الگوهاش هست خیلی زیاد و کسی نمیتونه انکارش کن و همین به من یادآوری میکنه که اگر مهارت هات قوی باشه اونوقت با سر بالا پرزنتش میکنی جوری که آوازش در دنیا شنیده بشه پس باید مهارت هات رو ببری بالا

    من ی بار بودن توی مه غلیظ اونم توی جاده های پیچ در پیچ کبیرکوه زاگرس رو تجربه کردم اونقدر مه غلیظ بود که جایی دیده نمیشد و ما فقط از روی چراغ ماشین جلویی حرکت میکردیم اونموقع چون من رابطم با خداوند خوب بنود و برمی گشت به ی سال قبل از آشنایی با استاد که من به خاطر آشنا نبودن با قوانین خداوند در بدترین شرایط زندگیم قرار داشتم اون مه نه تنها نشانه ی زیبایی از خالق هستی نبود برام که از دیدنش لذت ببرم بلکه برام خفه کننده بود اما همون موقع هم برای نجات از اون شرایط به ظاهر سخت که هر لحظه امکان داشت بیفتیم توی دره اونجا از عمق وجودم خداوند رو فرا خوندم که سالم از اونجا بیایم بیرون چون فقط خودم نبودم و داداشم هم باهام بود که حفظ جوون ایشون بیشتر برام مهم بود میگم که باورها خراب بود و ارزشی برای خودم قایل نبودم ولی دوست هم نداشتم اونجوری بیفتم تو دره الان که دارم فکر میکنم بقول قرآن ما در بدترین شرایط که خداوند مثال دریا رو با بادها و طوفانهای وحشتناک رو میزنه از عمق وجودمون خدارو میخونیم و میدونیم که فقط اون میتونه بهمون کمک کنه اما به محض اینکه از اون شرایط میام بیرون باز هم بقول خداوند فراموش میکنیم چون انسان فراموشکاره

    اما اینا رو گفتم که بگم دیدگاه من نسبت به نعمت ها و نشانه های خداوند قبل از آشنایی با استاد چطور بوده و الان چطوره

    الان به مدد آگاهی های استاد این مه رو که میبینم اولین چیزی که به ذهنم میاد قدرت و عظمت خداونده که همین مه یکی از نشانه های زیبای اونه که از دیدنش لذت میبرم و دوست دارم ی بار دیگه تجربش کنم اما با این دید متفاوت

    با دیدن این مه یاد صحبت های استاد افتادم در دوره دوازده قدم که وقتی میخوای ی کاری رو شروع کنم ی مسیری رو شروع کنم مثل همین مسیر توحیدی که الان درش هستیم همه چیز اول مه آلود به نظر میرسه انگار که هیچ چیز واضح و مشخصی وجود نداره اما باید واردش بشیم و آرام آرام جلو بریم .اگر حرکت کنیم و جلو بریم خداوند نشانه ها رو میفرسته و هدایتمون میکنم و کم کم مسیر برامون واضح و مشخص میشه ولی اگر حرکتی نکنیم و فقط نظاره گر باشیم هیچ اتفاقی نمی افته درست مثل حرکت استاد و مریم جان توی دل این مه

    چقر این آهنگ متناسب با این صحنه ها انتخاب شده

    نکات خیلی عمیقی توی این آهنگه بود :

    اولش اینه که مخلوقات خداوند همه برای خداوند عزیزن و تفاوتی بینشون نیست

    دوم اینکه هر کسی خدای خودش رو اونجوری که بهش باور داره میپرسته همونطوری که استاد میگن ما هزاران تا خدا داریم توی ذهن افراد اما مهم اینه که خدای درست رو درست بشناسیم

    سوم اینکه نعمت های خداوند کنتور نداره مخزن نعمت های خداوند بازه برای همه و حتی کلید باز و بسته کردنش دست خودمون

    چهارم اینکه خداوند ی سیستمه نه ی انسان بزرگتر و قویتر از ما پس ویژگیهای انسانی نداره که به یکی کم بده یکی زیاد کم و زیادش رو ما داریم تعیین می کنیم بعضی هامون پیاله دستمون یعضی ها کاسه بعضی ها قابلمه و بعضی های دیگ های بزرگ و در هر صورت به اندازه همون ظرفمون هم دریافت میکنیم و خوبیش اینه که میتونیم ظرفمونرو تغییر بدیم از همه لحاظش

    پنجم اینکه هر چی به خدا نزدیکتر نزدیکتر بشیم ویژگیهای خداوند رو بیشتر نشون میدیم از جمله فضل و بخشش رو

    ی نکته ی جالبی که توی مسیر میدیدم این بود که اونجایی که میخورد به فکر کنم اقیانوس کوه و تپه نبود و قشنگ میشد دید و طرف مقابلش تپه و کوه بود و هین توجه رو بیشتر میبرد سمت اقیانوس

    چقدر رنگ سبز تیره این تپه ها قشنگه

    چقدر پوشش گیاهی همین مسیر متنوع و متفاوته و همین تفوت ها اینجا رو زیباتر کرده

    پس من درست گفتم اقیانوس آرام خدای من ترکیب رنگ آبی وسط اقیانوس با رنگ سفیدی که برخورد آب به کناره ها ایجاد کرده چقدر زیبا و رویاییه تعجب کردم شما اینجا نایستین و لذت نبرین و با ما هم به اشتراک نزارین جلوه ی زیبای اقیانوس رو که البته باید در مکان درست و زمان درستش اتفاق می افتاد

    رنگ تراک و لباس های مریم جان هم که جلوه ی زیباتری به اینجا بخشیدن از بس که خوش رنگن

    چه حالی میده ویند سرفینگ توی این اقیانوس

    چقدر رنگ اون قایقه خوشگل بود سبز فسفری و چه جالب که با این بیزنسشون رو انجام میدن جالبه که اون پرنده ها هم نمیترسن با وجود اینکه سرعت این قایقه زیاده

    چقدر رنگ درخت های اطراف اون دریاچه متنوع بود

    آقا اینا دیگه از حد گذروندن و پرنده ها هم گفتن چرا تحمل کنیم پرواز میکنیم و خودمون رو نجات میدیم و رها میکنیم ی مهاجرت کوچولو توی همون منطقه جهان خداوند وسیعه حالا که اینا دست بردار نیستن ما هم اعراض میکنیم و از اونجا میریم ولا

    چه لوکیشن جالبی برای فیلمبرداری چقدر لباسهاشون متنوع بود و خوشرنگ در مدل های مختلف بله دقیقا معلوم بود از مدل لباسها که ی فیلم قدیمیه .چقدر هم تنوع سنی بود .مطمانا این آدم ها هم بخاطر عشق و علاقشون اینجاست و چقدر ترکیب زیباییه بقول استاد که از عشقت ول بسازی یعنی هم کاری که عاشقش رو با لذت انجام بدی و هم بابتش بهت پول بدن ترکیب از این زیباتر

    خدای من اینجا چقدر بزرگ و متنوع و پیشرفته اس چه سیستم ورود و خروجی.همینه که استاد میگن جهان مدام در حال پیشرفته و البته راحت تر و سریعتر انجام شدن کارها .همینه دیگه شرکت هایی مثل آمازون که بموقع تغییر دادن خودشون رو اینجوری دارن ثروت میسازن ی ثروت پایدار که هر روز داره میزانش هی بیشتر و بیشتر میشه

    چقدر فراوانی خدیا شکرت که چشم های ما لایق دیدن این فراوانی شده و در مدار دیدنشه چیزهایی که اصلا قبلا تصورش رو هم نمیکردیم چه برسه که ببینیمش

    چقدر نمای بیرونی ساختمونش هم خوشگله

    چقدر دید مثبت شما مریم جان همینجا هم خودش رو داره نشون میده که میگین کار انجام شده و حتما میاد

    چقدر ماشین پارک شده بود که نشان از فراواین خرید داره چقدر فضای پارکینگ ها مثل همیشه بزرگ و وسیعه

    و این تیکه ی آخر فایل چه الگوی خوبی بود برای دوره روانشناسی ثروت 1 که همونطور که شما استاد میگین ثروت ساختن ربطی به هیچ فاکتور بیرونی نداره چون الان شنیدم که :میشه خانم باشی و سنت کم باشه و ایرانی باشی اما تو آمریکا کسب و کار خودت رو راه بندازی اما با باورهای درست و نتیجش بشه شعبه های مختلف و خدمت رسانی به خلق خدا و به همون نسبت هم ثروت ساختن

    تحسین میکنم این بانوی ایرانی رو که الگوی بیسار خوبی شد برا من توی این قسمت

    چه حس خوبیه توی آمریکا باشی اما حس کنی توی ایرانی و داری با ایرانی ها ارتباط برقرار میکنی و غذای ایرانی می خوری و البته میبینی که هموطن هات خوشحالن و دارن کار میکنن و لذت میبرن و ثروت هم میسازن

    چقدر با دیدن این قسمت باز هم میل من به مهاجرت بیشتر شد چون دارم میبینم که میشه هم مهاجرت کرد و هم لذت برد و هم خوب زندگی کرد

    سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2257 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام نسرین جان

      چقدر از خواندن کامنتت لذت بردم.

      چقدر با دقت و تیزبینی عکس استاد و مریم جون رو توصیف کردید.

      مررررسی از توجه و نگاه زیبایتان

      ان شاءالله به زودی شاهد مهاجرت شما عزیز، مهربان باشیم در بهترین زمان به بهترین مکان.

      برایتان سعادت و خوشبختی آرزومندم.

      در پناه حق پاینده و پایدار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        نسرین سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2525 روز

        سلام به دوست خوبم رضوان جان با این اسم زیباتون .سپاسگزارم عزیزم . بله توی هر قسمتی هر کسی با توجه به فرکانس و شرایطی که در اون قرار داره ی قسمت یا قسمت هایی از فایل ها براشون بولد میشه و برای من هم همین طور بود ی ارتباط خاصی برقرار کردم با عکس فایل .ممنونم از توجه شما که معلومه با دقت خوندین کامنت رو .افتخار میکنم که در کنار دوستان الهی مثل شما هستم .سپاسگزارم از دعای زیباتون .ان شا الله شما هم به فراتر از اونچه که خواهانش هستین برسین که بدون شک با ادامه دادن این مسیر اتفاق خواهد افتاد

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    Ati گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    به نام خدای هدایتگر

    خدای من شکرت

    شب سال نوی میلادی

    تا چند ساعت دیگه وارد 2023 میشیم و من چقد ذوقشو دارم .

    داشتم یک ساعت پیش درخت کاج مو طبق عادت هر ساله تزیین میکردم ، توی ذهنم داشتم به اتفاقایی که قراره تو سال 2023 تجربه کنم فکر میکردم ،منتظر اتفاقای قشنگم ،کم کم آماده میشم برای اومدن به امریکا ،رد پا بمونه از من ،که یادم بمونه چه آرزوهایی کردم و چه درخواست هایی از خدا داشتم .

    حس کردم باید تو این سال جدید میلادی در کنار شادی ، درخواستم توحید بیشتر باشه ..

    بیشتر و بیشتر از وقتی با استاد نازنین آشنا شدم توحید رو میفهمم ،ضربه های که در نتیجه ی نبود توحید ، خوردم رو درک میکنم ..

    به قدری توحیدی بودن توی ذهنم بود تا اینکه فایل رو شروع کردم و همزمان شد با موسیقی اول فایل ..

    چقد رویایی ، اون مه ، طبیعت ،حس خنکی مه وارد وجودم شد ،روی گونه هام حسش کردم ،یه جاهایی حس جاده کندوان رو میداد بهم و جالبه این موسیقی چقد با ذهن من و درخواستم برای سال جدید هماهنگ بود .

    استاد عزیزم ،مریم جون دوست داشتنی و زیبا سلام

    چرا این کلیفرنیا اینقد زیباست

    چقد رویایی بود این فضا ،واقعا رنگ اقیانوس خیلی خیلی زیبا بود ،من که عاشق رنگ آبی م تو هر طیفی .این رنگ آب اقیانوس یکی از زیباترین هاش بود .

    چقد دوس داشتم اون خونه رو میدیدم از نزدیک ،شبیه طرح خونه های شرقی -چینی بود انگار .

    خیلی حس معنوی ای داشت با اون ویو و درختای کنارش .

    وای مریم جون ،ممنون

    چه تجربه ی جالبی ، پشت صحنه ی فیلمبرداری خیلی دیدنش برای من جذاب بود ، خیلی لذت بردم :)

    استاد عزیزم ،ممنون از توضیحاتی که دادین در مورد آمازون فرش

    چقد جذاب بود و حرفه ای ،حتی تصورش هم برای من خیلی جالبه ، تا چه برسه به تجربه ش .

    چه سالادباری خدای من :)

    چقد فضای بیرون فروشگاه زیباست ،آسمونش ،پالم ها ،درختا ، بقدری به دلم نشست که اسکرین شات گرفتم ،حس امریکن ویو داشت واقعا ؛)

    واای چه تجربه ی جالبی ،تو رستوران که استاد داشتید توضیح میدادین ،بک صداتون ایرونی صحبت میکردن ،خیلی عجیب و جذاااب بود براام ^^

    آفرین به خانوم صدف ، که با وجود سن کم تو ال ای دارن سه تا رستوران رو منج میکنن .

    درود به ایشون .

    دوستون دارم

    چقد این قسمت گرم و شیرین بود .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: