سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 202 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدایی که در همین نزدیکی ست در قلب ما

سلام و درود به همه عزیزان به استاد نازنین و همسفر همیشه مهربون خانم شایسته

امیدوارم که حال دل همه تون عالی باشه

این قسمت هدایت من بود امروز از خداوند هدایت خواستم تا اتفاقات دیروز رو برای خودم در سایت ثبت کنم و این نشانه ی امروزم بود ..

اول از زیبایی ها و نعمت هایی که دیدم بگم

خدارو صد هزار مرتبه شکر

تحسین میکنم این رابطه بی نظیر بین استاد و مریم مهربون رو حقیقتا جوری باهم صحبت می‌کنید که اون فرکانس خالص صمیمیت و عشق و سادگی رو به ما میرسانید

آنقدر که همه چی واقعی و خالصانه هست

و این طبیعت بی نظیر این جنگل و ک ه ها و درختان و صدااااای آب جوری آرامش بخشن که تو رو از این جهان انگار جدا میکنه

من خداروشکر میکنم که میتونم این زیبایی ها رو ببینم و بشنوم

و هر روز صبح که از پنجره خونم کوه های پوشیده از برف شمال تهران رو میبینم احساسم عالی میشه. خدارو شکر میکنم برای این کادر زیبا

از خداوند خواستم که من رو هم هدایت کنه به یک خانه ای در دل طبیعت با صدای گوش نواز آب و هوهوی باد .حتی تصورش هم قشنگه

برمیگردم به اتفاقات دیروز …

ما با یک تضاد بسیار بزرگ دست وپنجه نرم میکردیم که به حد اعلای خودش رسید ..

من یک کار اداری داشتم که باید اون مدرک می‌بردم و مدرک با تاریخ جدیدی دریافت میکردم و اون شخص راضی نمیشد که مدارک منو بهم برگردونه به دلیل مشکلات مالی

انقد حالم بد بود که حتی التماسش هم کردم و گریه کردم اون لحظه کنترلی روی خودم نداشتم و همه چیز رو از یاد برده بودم

وقتی که اون شخص دست رد به سینه من زد از پنجره به آسمون نگاه کردم و گفتم خدایا منو میبینی ؟ معجزه کردن بلدی؟ میتونی ؟

و من رفتم به اون اداره مربوطه ..اون شخص اصلا متوجه نبود مدارک من نشد و خیللللی راحت مدارک جدید رو به من تحویل داد

اصلا برام غیر قابل باور بود و میگفتم خدایا مگه میشه

و یادم اومد که من ازش خواستم تا بهم نشون بده معجزه رو

بهم نشون داد که اگر ما از خودش درخواست کنیم حتی میتونه آسمون و زمین رو جابه جا کنه

به خودش قسم که میتونه

و من اون لحظه پی بردم که چقدر ضعیفم که التماس آدم ها رو کردم که دستم رو جلوی اونها دراز کردم

از این جهت خواستم اینجا ثبت بشه که همیشه یادم بمونه این خدا برام معجزه کرد

مثل همون معجزه که برای موسی کرد

مثل آتشی که بر ابراهیم گلستان شد

خداوند با این معجزه س حجت رو بر من تمام کرد

نوشتم اینجا تا یادم بمونه تنها قدرت جهان ربه

من فقط و فقط باید سرم رو در مقابل ربم خم کنم و دستم رو به سمت اون دراز کنم نه هیچ بنی بشری

نوشتم اینجا تا یادم بمونه این خداوند میتونه قلب تو رو که در گیر طوفان سهمگینی شده آنچنان برات آرام کنه که حتی خودت باورت نشه

نوشتم تا همیشه یادم بمونه از هیچ آدمی توقع نداشته باشم که برای همه ی آدم ها خیر بخاهم

نوشتم اینجا تا یادم بمونه بزرگ ترین نعمتی که خداوند به بهترین بندگانش هدیه میده

قلب و روح بزرگشونه

که من هم قلب و روحم رو وسعت بدهم که بی منت برای آدم ها خیر بخاهم

که این قلب جایگاه خداونده که وقتی خدا تو زندگیت باشه همه چیزهای دیگه خودبه خود وارد زندگیت میشه

نوشتم اینجا تا یادبگیرم همیشه آرام و صبور باشم که بسپارم همه چیز رو به خداوند

چون اون اسناد برنامه ریزی هاست ..

خیلی دوست دارم خداجونم عاشقتم

عاشق این وقت هایی که خودت رو به من میشناسونی

عاشق این جهان زیبام با همه چیزش

ازت میخام که توی این مسیر همواره دستم رو بگیری و هدایتم کنی ..

از استاد عزیزم بی نهایت سپاس گزارم برای آموزه های بی نظیرش که داره از من انسان بهتری می‌سازه

در پناه حق️