https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2023-09-03 02:09:102023-09-07 07:41:56سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 205
652نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سپاسگذارم ازتون استاد واقعا منظره زیبایی بود توی این مسیری که رفتید که من چنتا اسکرین شات گرفتم از منظره چون واقعا زیباست واقعا زیباست. خدایا ممنونم ازت که این همیشه زیبایی رو آفریدی.
استاد من مهارت درخواست کردن رو از شما یاد گرفتم. من قبلا واقعا توی درخواست کردن مشکل داشتم به خاطر خجالت و گاهی اوقات هم به خاطر غرور بیخودی. اما از شما یاد گرفتم که وقتی به چیزی نیاز دارم با احترام درخواست کنم. درواقع قبلا وقتی میخواستم درخواست کنم، افکار غلط میومد توی ذهنم ” که نه نه درخواست نکنیا، طرف میگه چه آدم پررویی هست” یا ” نه نه درخواست نکن الان اگه بهش بگی اصلا تورور آدم حساب نمیکنه و حالت گرفته میشه” یا ” اگه درخواست کنی طرف با اخم بهت نگاه میکنه و میگه نه”
اما درحالی که الان یاد گرفتم وقتی من خودم رو قبول داشته باشم، برای خودم ارزش قائل باشم و خودم رو انسان ارزشمند و لایقی بدونم، هیچ کس نمیتونه منو نادیده بگیره، هیچ کس نمیتونه منو کوچیک حساب کنه چون من از درون باور دارم که انسان بزرگی هستم. پس زمانی که با این باورها با احترام، اعتماد به نفس و قدرت درخواست میکنم قطعا طرف مقابل هم با احترام به درخواست من پاسخ میده. و دقیقا همین اتفاق داره رخ میده. یعنی دقیقا برعکس گذشته که اکثر اوقات وقتی درخواست میکردم از غریبه ها بهم جواب نه میدادن، الان همه پاسخ مثبت میدن و درخواست من انجام میشه.
همونطور که خودتون توی دروه عزت نفس گفتید ریشه تمام “نتوانستن ها” بر میگرده به عدم اعتماد به نفس. برمیگرده به این که من خودم رو لایق نمیدونم.
کسانی که خودشون رو ارزشمند میدونن و با خودشون در صلح هستن و خودشون رو دوست دارن، قطعا دیگران هم اونا ارزشمند میدون، قطعا دیگران هم باهاشون درصلح هستند و بهشون احترام میزارن.
سپاسگذارم بابت این فایل زیبایی که با عشق فیلم برداری کردید.
خیلی خیلی خیلی لذت بخش این فایل خداییی چقد احساس خوبم بیشتر شد تشکرر
چقد من از سفر زیبایی سیر نمیشم و کلی کبلی کنارتون لذت بردم
ترمز درخواست
من هم همین طوردرخواست از بقیه رو فک میکردم ینی درخواست از غیر خدا
درخواست کردن ترس داشتم به خصوص جلو جم میگفتم الان همه میگن این خیلی بده که نیاز داره الان میفهمم اصلا مهم نیس بقیع چع فکرایی بکنن مهم اینه یه خدای قدرتمند داری نیازی چیزی که پیش بیاد جواب و مسیروبرات باز میکنه به طور جادیی این الله واقعیه
خدارد صد هزار مرتبه شکر دارم بیشتر بیشتر میشناسمت
من فک میکردم اینکه کسی از کسی درخواستی داشته باشه نیازمند هس و این خیلی بد زشته
با اینکه خداوند مطمنم سوال باشه جواب هس
و هر کجا درد دوا انجا رود
وخداجون شکرت بابت این باورهای قشنگ خدایی شکرت استاد چقد با عزت نفس و رفت طرف سوپرایز کرد تشکر کرد چقددد رابطه های قشنگ با ادما دارع حرفای قشنگ میزنه میشنوع
و با یه درخواست کلی باور های قشنگ کلی ادما فوقالعاده کلی برکت کلی زیبایی و اطلاعات ناب دریافت کرد و لیاقت بی نهایت احترام احساس میکنه ای جااان احساس پرواز دارم از این همه باور های قشنگ منبعم دارع پرررر پرررر میشع بازم ظرفمو بزرگتر میکنی
فضا عالیه کلیم بقلتون اتطراق کردن چه صدای ابی چه کوه هایی چه ابشاری چه اسمونی چهه ماشینای قشنگی چقددد لذذذذت میبررره ادم از این همه زیاییی خدا صد هزار مرتبه شکر
این جادع پیچ پیچی جادویی رویاییی کلی به ادم انرزی و کلی احساس هیجان خفنی میده انگار عظمتش ادمو میگیره
چقد سفر با عشق با یکی که مثل خودت خاستنی فوقاعاده خفنه میتونه جذاب باشه اخییی چقد دارم رشد میکنم اخیش اخیش مثل نفس نفس ریه هام دارع از این سفر از این زیبایی پررر میشه هوای خنک عالی ماشینا خیلی خیلی راحت و خفن
وااییی چیززززو درون رویایییه چقد چه فایلی شد ایتاد مثل پشه اید تویقران گفته و اما پادشاه زمین
شکرررت بع این همه باورهای قشنگ این حرفا الهام های ناب که زهنم رهاس و راحت فقط میخام زبون توباشم شام تو بای همم تو باشی و ببریم بع سمت فرکانس های فوق االعاده تررر
اینم بگم کلی کلی احساسم خوبتر شد کلی باهاتون زیبایی تجسم کردم وخدارو صد هزار مرتبه شکر واقعا از این همه حرکت
سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همه دوستان توحیدی و عزیزم
سپاسگزار استاد عباس منش و بانو شایسته هستم بابت این سریالِ زیبا و صحبت های درس آموز وهمچنین سپاسگزار دوستانم می باشم که با نظراتشان ، درس های زیبا به من می آموزند و هم چنین سپاسگزار دوستانی هستم که در قسمت قبل با نظراتشان به کامنت من ، برایم الهام بخش و انرژی بخش بود…
این روزها حسی درونم میگوید که کامنت نوشتن من در زیر هر فایلِ جدیدِ استاد حکم “وَسَبِّحُوهُ بُکۡرَهࣰ وَأَصِیلًا” را دارد
حکایت از تسبیح خدا در قبل از طلوع و غروبِ خورشید برای هم فرکانس شدن با سَمفونی جهان هستی و رسیدن به مقام “لَعَلَّکَ تَرۡضَىٰ” را دارد
حکایت از لیموشیرینی را دارد که بعد از بریده شدن ، اگر در زمان مقررش خورده نشود تلخ میشود
حکایت از نان تازه ای را دارد که اگر در زمان مقررش خورده نشود ، بَیات میشود…
نوشتن برای من ، حکم به زنجیر کشیدن آگاهی هایی را دارد که به برکت نشانه های خدا ، دریافت میکنم…
واقعا الان بهتر میفهمم ارزش قلم و نوشتن را در نزد خدا ، بهتر میفهمم معانی “نۤ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ” و “ٱلَّذِی عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ” خدا را
خدایا شکرت که الان من اینجا هستم ، حالا اینکه چرا و چی شد که من در این مکان زیبا و در کنار دوستان بهشتی ، در حال تفکر در مسائل زیبا می باشم در حالیکه عده ای کثیر از انسان هایِ ساکنِ این سیاره خاکی ، در حال حاضر ؛ درگیر مسائلی چون قیمت مرغُ و گوشتُ و کی رئیس شدُ و نرخ ارزُ و…هستند ، نمیدانم و نیازی هم نیست بدانم ، مهم این است که من الان اینجا هستم…
خدایا شکرت که نور هدایتت را بر قلب من تاباندی تا از مدار “أَکۡثَرُهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ” فاصله بگیرم و به مدار “فَلَا یُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِیلࣰا” نزدیک تر شوم
خدایا شکرت که نور هدایتت را بر قلب من تاباندی تا از مدار “أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَشۡکُرُونَ” فاصله بگیرم و به مدار “وَقَلِیلࣱ مِّنۡ عِبَادِیَ ٱلشَّکُورُ” نزدیک تر شوم
خدایا شکرت که نور هدایتت را بر قلب من تاباندی تا از مدار “أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ” فاصله بگیرم و دعای زیبای “قُل رَّبِّ زِدۡنِی عِلۡمࣰا” را بر زبانم جاری کردی
خدایا شکرت که نور هدایتت را بر قلب من تاباندی تا از مدار “وَأَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡقِلُونَ” فاصله بگیرم و به مدار “اُو۟لِی ٱلۡأَلۡبَـٰبِ” نزدیک تر شوم ، همان کسانی که”یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَـٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَـٰوَ ٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ” میباشند
و من عاجزِ عاجزِ عاجز هستم از شکر همین یک نعمتِ هدایت تو
حمد و سپاس مخصوص خدایی است که اگر هدایتش نبود من اینجا نبودم ، فقط کافیست تصور کنم که اگر یک دقیقه جریان هدایت خدا در سیستم تنفس من قطع شود و اکسیژن به مغز من نرسد ، تا بیشتر معنای این حمدِ خدا را در این آیه درک کنم….
خدایا همانگونه که برای مادر موسی “رَّبَطۡنَا عَلَىٰ قَلۡبِهَا” شدی و قلبش را آرام کردی تا نجواهای حاصل از رهاکردن فرزندش به دریا ایمانش را نابود نکند ، قلب ما را محکم کن تا با ایمانِ صد در صدی تو را ملاقات کنیم…
خدایا همانگونه که برای سپاه مومنان در جنگ بدر “وَیُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ” شدی تا گامهایشان در مواجه با دشمن استوار شود ، گامهای ما را هم در مسیر رسیدن به خودِخودِخودت استوار کن تا از تو دور نشویم و در روزی که در برابرت می ایستیم جزو کسانی باشیم که “وُجُوهࣱ یَوۡمَئذࣲ نَّاضِرَهٌ”…
و اما از درس های این فایل…
درسی زیبا بنام درخواست…
به برکت درخواست است که جهان گسترش یافته
به برکت درخواست است که ارتباطات شگل گرفته ، مثلا قصاب میره در مغازه عطار و درخواست آویشن میده و بعدش عطار میره در مغازه قصاب و درخواست گوشتِ گوساله میده و بعدش رفاقت ها بوجود میاد و….
به برکت درخواست هست که یک شخصی تصمیم میگیرد که در یک محله میوه فروشی و نانوایی و… تاسیس کند و هر صبح در محل کسب و کار خودش حاضر شود با امید و انگیزه اینکه بتواند درخواست های مردم را جوابگو باشد و کسب درآمدی برای خودش داشته باشد…
و…
حال به نظرم دو نوع درخواست داریم
درخواست زیبا و درخواست نازیبا
درخواست عزتمندانه و درخواستی ذلیلانه…
درخواستی به شایستگی شاهزاده بودنمان و مسجودِ ملائک بودنمان و درخواستی به خفت و خواری گدایانی که با اصرار و هزار بار به جون فلانی و فلانی قسم خوردن ، درخواست میکنند…
درخواستی توحیدی و درخواستی شرک آلود…
درخواستی که غرورت را نابود میکند و درخواستی که عزت نفست را نابود میکند…
حالا اینکه کدام درخواست را داریم ، به درون خود رجوع کنیم که
(کَفَىٰ بِنَفۡسِکَ ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکَ حَسِیبࣰا)
[سوره اﻹسراء ١4]
خودمان کافی هستیم برای حسابرسی خودمان…
اینکه من از رئیس بانک دارم درخواست دارم که آقا به جون فلانی و فلانی به من وام بده و…( در چنین جایگاهی خودمان قشنگ میفهمیم که این یک درخواستی شرک آلود و گدایانه و نازیبا و ذلیلانه است و یک ندایی از دورن به ما میگوید که درست نیست که نیست…)
حالا اینکه من از شخصی درخواست میکنم که چطوری میتوانم به فلان آدرس برسم ؛ در اینجا مشخص است که معمولا درخواستی زیبا است و معمولا هم با جوابی زیبا مواجه میشود
خدا رو شکر برای این قسمت…
مخصوصا آنجایی که استاد عباس منش در مورد ‘درخواست و غرور’ صحبت کردند ، خیلی ذهنم بازتر شد تا این مفهوم درخواست را بهتر درک کنم…
درخواست میتواند یک تمرین و محلول شوینده برای از بین بردن غرور و منیت و خودبرتر بینی است…
یاد سکانس های اولیه آفرینش در قرآن میفتم که وقتی که حضرت آدم آن اشتباه راه انجام داد و از بهشت رانده شد ، در برابر خدا ایستاد و متواضعانه درخواست بخشش کرد
حضرت آدم و همسرش ،مثل آدم گفتند خدایا خطا کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی ، از زیان کاران خواهیم بود
و نتیجه چنین درخواستی ، بخششی بود از سمت خدا
ولی در جریان همان سکانس های اولیه آفرینش ، داستان شیطان را هم داریم که در برابر دستور خدا مبنی بر سجده بر آدم سرپیچی کرد و بخاطر غرور و منیتی که داشت درخواست بخشش نکرد و چنین ندایی سر داد
من من من برترم از آدم ، زیرا که مرا از آتش آفریدی و او را از گِل
و نتیجه چنین رفتاری ، رانده شدن از درگاه الهی و مورد لعنت واقع شدنش تا روز قیامت شد…..
داستان شیطان و آدم ، مشابه بود و هر دو سرپیچی از فرمان خدا کردند ولی تفاوت در تواضع حضرت آدم و غرور و منیت شیطان بود که یکی را وادار به درخواست بخشش کرد و دیگری را نه…
و در پایان دوست دارم این آگاهی زیبا را از یکی از بزرگان در اینجا ثبت کنم در مورد درخواست…
حضرت علی علیه السلام در حکمت 346 نهج البلاغه جمله ای زیبا دارند در مورند درخواست ، جمله ای زیبا که حد و مرز بین درخواست عزتمندانه و ذلیلانه را مشخص میکند…
چقدر خوشحالم که به خوندن کامنتت هدایت شدم. چقدر زیبا مینویسی، چقدر قشنگ درکت از قانون و چیزهایی که از قرآن به یاد میاری رو با هم ترکیب میکنی و میشه معجونی از اگاهی. واقعا تحسینت میکنم تسلطت رو به کلام خدا. خیلی جالب و باحال گفتین سکانس اول آفرینش. واقعا تحسین برانگیزی برام و ازت بسیار سپاسگزارم که از وجود خودت ردپا گذاشتی.
چقدر اون جا که درمورد کامنت نوشتن گفتی نکات جالبی رو اشاره کردی و یک قسمتش رو اینجا مرور میکنم:
“نوشتن برای من ، حکم به زنجیر کشیدن آگاهی هایی را دارد که به برکت نشانه های خدا ، دریافت میکنم…”
واقعا سپاسگزارم از اینکه اینجا هستی، از اینکه مینویسی، از اینکه اینقدر خوب در مسیر رشد در حرکتی. واقعا رضاجان صمیمانه سپاسگزار حضورت هستم.
امیدوارم خودت و همسرِ نازنینت و خانواده ی محترمت، خوب و خوش و سلامت باشین.
بسیار سپاس گزارم برای کامنتِ عالی و نابی که نوشتین.
خوندنِ هر خط و جمله و کلمه اش برام مرورِ آگاهی ها بود.
ممنونم که سخاوتمندانه به اشتراک گذاشتینشون.
درخواستی توحیدی و درخواستی شرک آلود…
درخواست میتواند یک تمرین و محلول شوینده برای از بین بردن غرور و منیت و خودبرتر بینی است…
چقدر زیبا تفاوت درخواست ها رو توضیح دادین.
بسیار لذت بردم از خوندنِ کامنتتون.
خداوند یکتا، به شما و به همه مون در دنیا و آخرت عزّت بده، سلامتی بده، سعادت و ثروت بده، آرامش و امنیت بده، حال خوب و روزیِ فراوان بده.
الهی آمین.
خدایا شکرت که صبح ساعت 5:40 بیدارم کردی، هدایتم کردی به نوشتنِ ستاره قطبی و سپاس گزاری (عبادتِ صبحگاهیِ مورد علاقه ام) و در ادامه هدایتم کردی به سایت و خوندنِ کامنتِ زیبای آقای رضا احمدی یکی از بنده های خوبِ خودت.
سلام به استاد عزیز و مریم خانم و همه دوستان فوق العاده و خوبم در این سایت زیبایی ها
استاد تا یادم نرفته این باور عالی که گفتید را های لایتش کنم و‌در دفتر کدنویسیم ثبتش کنم
من فوق العاده هستم و این شهر ، کشور و این جهان بینهایت انسانهای فوق العاده داره که طبق قانون ما بهم جذب میشیم
البته من کمی وسیع ترش کردم چه باور قشنگی را گفتید هم زمان هم به خودتون احساس لیاقت دادید هم باور فراوانی را تاکید کردید این باور به نظرم فوق العاده است و یکی از پاشنه های آشیل من در روابط بود چون من میگفتم وقتی ما روخودمون کار میکنیم انسانهای کمی هستن که این خصوصیت دارند بنابر این من در مدار کمبود انسانهای فوق العاده و‌عالی قرار میگرفتم الله اکبر از هدایت خداوند
حتی این باور قطعا به ثروت هم ربط داره چون باز هم نشان از فراوانی خداونده بله درسته انسانهای فوق العاده بسیار زیاد هستند شاید من کم میبینمشون ولی قطعا بسیار زیاد هستن خدارا شکر بایت این هدایت الهی
امروز صبح در تمرین ستاره قطبیم جای خواسته هام را سفید گذاشتم و به خدا گفتم امروز میخواهم تو برام بنویسی میخواهم تو نویسنده باشی من هر‌روز دارم همون موارد روز قبل مینویسم و امروز دیگه میخواهم اجازه بدم تو بنویسی
و از صبح خدا شاهده چقدر احساس خوب دارم با اینکه این فایل 16 دقیقه ای را صبح دیدم ولی اسن جمله از شما را نشنیدم داخلش و الان که دوباره پخش کردم شنیدم و این چیزی نیست جز هدایت خداوند
استاد عزیز چقدر این شهر تمیزه چقدر اسمونش ابی و رنگ خونه ها زیبا است یک ماشین صورتی دیدم چقدر ناز بود این شهر دنج حال میده تو زمستون کنار یک شومینه چوبی روی یک کاناپه دراز بکشی و لذت ببری و بیرون پر از برف باشه چقدر این شهر زیبا بود و چه تصاویری عالی گرفتید ممنونم
و اما در مورد این نکته که گفتید مخزن اب تمام شد و شما هدایت شدید به اقای کنت مهربان این یک اصل بسیار مهمه که ما بخاطر ذهن عجولمون از زمان حال عبور میکنیم وقتی از زمان حال به اینده عبور میکنیم قطعا بدون هیچ شکی احساسمون بد میشه (بجز‌در مواردی که اینده را با احساس خوب تجسم سازی میکنیم مثل این شومینه و برف و‌کاناپه که الان من تجسم کردم ) ولی اگر در مسیر خواسته هامون مدام به اینده بریم که اگر این اب تمام بشه چکار کنم و چرا و چرا ها احساس ما بد میشه و لحظه حال را از دست میدیم
من به یک درک بزرگی از حضرت نوح رسیدم ایشون میگه در قران من از غیب خبر ندارم از مخازن الهی خبر ندارم ولی چطور هست که ایشون 950 سال یا 1000 سال عمر میکنه و بزرگترین کشتی را میسازه ؟ قطعا ایشون روابط عالی هم داشته چون یارانش سوار بر این کشتی عظیم میشن
به نظر شخصی من رمز در زمان حال بودن هست اینکه ما بتونیم در زمان حال باشیم نیاز به باورهای قدرتمند توحیدی داره بدون باورهای توحیدی محال هست در زمان حال باشیم البته با پس انداز زیاد و طلا و جواهر ممکنه بتونیم چند روزی حالمون با تکیه به ثروت خوب نگاه داریم ولی قطعا ثروت مادی چون یک عامل بیرونی هست اگر تکیه گاه ما بشه قطعا بد تکیه گاهی خواهد بود ثروت پایدار ( پول، سلامتی ، روابط عالی، عشق ) پاداش باورهای درست توحیدی است اصلا خود خداوند منبع ثروت هست مگر میشه تو به سمت و نزدیک منبع باشی و فقیر باشی همچین چیزی محاله مثل کسی که کنار اتش بگه سرما حس میکنم خاصیت اتش گرما داشتنشه خداوند منبع ثروت هست منبع همه چیز هست وقتی باورهای درست توحیدی داشته باشیم میاییم به زمان حال چون ما دسترسی پیدا میکنیم به منبع وقتی ما منبع همراهمون هست چرا باید نگران بشیم که فلان چیز تمام میشه منبع با ما است اگر هنوز نگاهمون به اینده است یعنی از الان لذت نمیبریم یعنی باور توحیدی قوی نداریم کسی که به خدا وصله به تمام‌منابع الهی وصله نیاز به ذخیره کردن نداره درسته که این جریان براش بقدری زیاد میشه که خود بخود جمع میشه ولی این جمع شدن با جمع شدن از سر ترس و کمبود زمین تا اسمون تفاوت داره نیازی نداره به اینده با نگرانی نگاه کنه اینده تک تک لحظات الان هست اگر از الان لذت میبریم اینده هم لذت بخش تر هست
خدارا شکر بابت احساس خوبم این روزها احساس میکنم خداوند سرعت باور پذیری منا کذاشته رو X5 با چنان سرعتی داره فلاش مموری ذهن منا پر میکنه که من عقب می افتم میگم خدا جونم بزار بنویسمش
عاشق این خدایی هستم که بقول یکی از دوستان اینقدر بنده نوازه اینقدر عاشق لذت بردن ما هست
خدایا شکرت استاد عزیز ممنونم از شما
استاد عزیز یک‌بار تو یکی از فایل هاتون گفتید اگر هنوز دنبال “ترین “شدن ها هستید هنوز‌در‌مسیر نیستید اون‌روز درک نکردم چی میگید الان احساس میکنم میفهمم چی گفتید
دروود بر شما امیدوارم یک روزی همسفرتون باشم در این حهان زیبا خدارا شکر بابت‌بچه‌های فوق العاده این سایت وکامنت های زیبای همتون که هر یکی برام درسی جدید هست
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته دوست داشتنی بازم یه فایل فوق العاده با دستان زیبای شما در سایت اومد و خدایا صدهزار مرتبه شکرت.خیلی دوست داشتم در مورد این فایل صحبت کنم ولی یه چیزی بهم میگفت نرو پیامهات کیف ندارن در مقایسه با بقیه بچه ها ،ولی میخوام بنویسم.خدایا شکرت که با تمام وجودم این فایل زیبا رو دیدم استاد بخدا اینگاری خودم باهاتون بودم و صندلی عقب تراک نشسته بودم .چقدر ترکیب شهر سیلورتون با کوه و انبوه درختان زیباست چقدر انرژی این شهر مثبت بود چقدر هوا عالی بود و واقعا استشمام کردم ،شهر منم اینطوره منتهی بزرگتر اما با این زیبا زمین تا اسمون فاصلمونه ،وقتی مردم یه شهری با خودشون درصلح هستن بنظرم شهرشون زیباتره وثروتمندتره اصلا یه صفایی میدن به تمام اون شهر ومن این رو توی سیلور تون کوچک زیبا قشنگ حس کردم .
استاد خیلی سپاسگذارم در مورد درس جدید وعالیمون
درخواست کردن ودقیقا ربط داره به لیاقت و عزت نفس که باید خیلی روی خودمون کار کنیم واینکه اگر نه شنیدی سریع بهم نریزی و احساستو بد نکنی ودباره از یه فرد دیگه درخواست کنی هرچند یاد گرفتم وقتی با خودت در صلح هستی آدم های مناسب وارد مسیرت میشن واین عالیه (از اون دوستمون که اسمش الان یادم رفته وبه استاد اینا آب دادن که بدون چشمداشتی این کار رو کرد و چقدر کیف کردم گفتین کوهنورده وکلی جاهای زیبای دنیا رو دیده واقعامگر زندگی چیه اینکه لذت ببریم و روز رشد کنیم. .از درون بچه هم ممنونم که نمای زیبا شهر رو نشونمون میده و از خانم شایسته عزیزم بینهایت سپاسگذارم که تمام زیبایی های جاده برامون فیلم میگیرن واستاد عزیزم که هر دفعه یه چیزی ازشون یاد میگیرم.خدایا شکرت برای دیدن این همه زیبایی بازم این همه امنیت فوق العاده آمریکا ومردم دوست داشتنیش اینکه ما ایرانی ها یاد بگیرم کشورهای غربی اصلا به ماها برتری ندارن اتفاقا انسانهای بسیار خوبی هستن وبا خودشون در صلحن .
احساسم میگه منم یه زمانی که خیلی هم دور نیست میام توی سایت وکامنت های فوق العاده توی تمام زمینه ها میزارم حتی کامنتهام منتخب هم میشن اینو 100 درصد مطمئنم ودیگه مقاومتی ندارم.
درپناه الله یکتا شاد پیروز سعادتمند و ثروتمند در دنیا وآخرت باشید.
ممنون از کامنت زیبا و عالی ات چقدر به نکات مثبتی اشاره کرده‌بودی چقدر زیبا توصیف کردی فضای شهر را افرین
و‌جقدر درست میگی که ما ومردم امریکا هیچ فرقی نداریم فقط کافی در صلح باشیم با خودمون دوست عزیزم مثل اون اقایی که به استاد اب داد تو شهر و دیار خودمون هم بسیار زیاده اصلا شهر دیار مهم نیست بقول استاد همه دنیا سرای منه این مرزها و‌تقسیم بندی ها حاصل باور کمبود ادم ها بوده ولی اگر برگردیم به قبل هیچ مرزی نبوده اگر همه انسان ها با صلح کنار هم باشند مرز معنی نمیده مثل بعی کشورهای اروپایی که مرزشون فقط یک سنگفرشه رنگی هست
دوست‌خوبم کامنت شما هم عالی بود ممنونم ازت موفق و شاد باشی
درود بر استاد ساده زیست و خوش قلبم سلام به مریم باهوش و ذکاوت سلام به همه دوستان غربال شده باصفای سایت
زمانیکه فایل‌هایی روی سایت قرار میگیره که از شدت و مدت کیفیت هم چشمهایت مهمان دیدن زیبایی‌های مدهوش کننده میشه هم به موازاتش گوشهات مهمان شنیدن در و گوهری که از زبان استاد می‌ریزه برای تحسین و تمجید باید از زیبایی ها تعریف کنی بعد صحبتهای استاد رو مث ته دیگ غذا که میذاشتیم اخرسربخوریم که لذتش از یادمون نره اول از حظی که از دیدن این شهر کوچک در دل یه دشت زیبا دیدم بگم :
باوجودیکه این شهر رو ابتدا با این فکر که برای مدت محدودی جهت اسکان کارکنان معدن ساختن چقددددددر هوشمندانه با حساب کتاب و بانظم ونظام ساخته شده چه خونه های بزرگی چه خیابانهای پهنی چه ترتیبی چه رنگهای زیبایی دارن خونه ها شااااااد نارنجی آبی قرمز آدم کیف میکنه (خداروشکر بابت ایده درون ساختن درون آرزوی درون داشتنش و فیلمهایی که بخاطرش داریم میبینیم . چقددددددددر منظره های چشم نواز رو کاملتر و جامع تر و قابل تصورتر برامون میگیره ) چقدرررر درایت به خرج دادن و نزاشتن که این همه خونه زیبا و این منابع و این تکه بهشتی طرد بشه و به فراموشی سپرده بشه و به محلی توریستی تبدیلش کردن تا به پاداش اون همه نقره ای که بهشون داده بود حالاحالاها زنده و پویا باقی بمونه .
چقددددددر در این شهر کوچک ماشینها و ساختمانهای فوق العاده به چشم می خورد در این کشور توگویی گردی از جادوی خوشبختی و فراوانی و برکت پاشیده آمد تا چشم کار میکنه زیبایی پشت زیبایی فراوانی روی فراوانی همه جا پرازدرخت پراز آب پر از رودخونه پراز آبشار پر از کوه پر از دشت پر از آب پر از بارون پررررررر از منظره های روح نواز ، توگویی جشنی بی پایان و زیبایی های ناتمام در این کشور برپاست نووووووووش جون مردم مهربونم و خوش قلب و باصفا و خوش بین و درصلحشون و شما استاد عزیزم .
چی بگم که در زبان نمی‌گنجد وصف این حجم از زیبایی و چشم سیر نمی شود از اینهممممممه مناظر چشم نواز و رنگهای شاد و متنوع یک ماه دیگه این طیف سبز دیوانه کننده چه رنگهای زیباتری به خودش بگیره …… هزارهزار بلکه میلیونها بار شکرخدا که ماهم تونستیم شاهد دیدن اینهمه زیبایی طبیعت و زیبایی در مراودات و نمایش اخلاقهای انسانی باشیم .
دیدن تقلای مردم غریبه که داوطلبانه خواهان کمک کردن به کسی که به عمرش ندیدتش و نخواهد دید نشان از قلب بزرگ و مهربونم و بی ریای او داره که لایق اون هدیه ای که استاد براش خرید، بود. تحسینش میکنم و خودم رو هم تحسین میکنم چراکه خودم هم به تمام ارباب رجوعان همینطور خدمت میکنم و در دیگر سازمانها هم همینطور کارمو راه میندازن . استاد رو تحسین میکنم که همواره دارن رو پاشنه آشیلشون کار میکنند و تلاش میکنند که درخواست کنند و درخواستهاشون رو باجون و دل می پذیرند و وقت میزارن ساعتها بی چمداشت سانروف ماشین رو درست میکنند موتورشون رو تعمیر میکنند آب ماشین ایشون رو تامین میکنند وووووووو
یاد میگیرم و یاد میگیرم و یاد میگیرم که برای هر لطف کوچک هزاران بار شاکر باشم و در نظرم بزرگش کنم و در موردش حرف بزنم باخودم با دوستم با خدا، تا تکرار بشه این زیبایی دلنشین برام در میزان بیشتر در وجوه بیشتر در زمانهای بیشتر
یاد میگیرم و یاد میگیرم و یاد میگیرم هزاربار آرزو میکنم بتونم این آگاهی هارو عملی کنم که با هدیه دادن دیگران رو ترغیب کنم برای حفظ و تقویت فضائل اخلاقی.
و محبت و مهربونی رو گسترش بدم و هزاران بار از خدا تشکر کنم برای وجود و حضور آدمهای خوب و مهربون و خوش قلب که با همه وجودشون میخوان به ما محبت کنند کمکی کنند کاری رو راه بندازن دری رو برامون باز کنند باری رو از دوشمون بردارن این مامورین خدا که بواسطه تقویت باور فراوانی آدمهای خوب در تمام دنیا سر راهمون قرار میگیرند .
سپاس و صد سپاس که امروز هم ذهن و روحم سیراب شد از دیدن اینهمه زیبایی .
سپاس و صد سپاس از استاد و مریم عزیز برای این تدوین باسابقه که دیدن فیلم هارو لذت بخش تر می کند .
به به چه عکس کاور زیبایی،واقعا قابل تحسین هستش این مرد با این تیشرت سبز ست شده با بکگراند جنگل‌ها و کوه های سیلورتون،از اون عکس ها هستش که باید در اندازه بزرگ چاپ بشه و روی دیوار خونه پردایس نصب بشه
چه حرف های قشنگی زدید استاد منا یاد گذشته ام انداختید که آدمی بود بسیار مغرور که اصلا از کسی درخواست کمک نمیکردم و درخواست کمک را نشانه کوچک شمردن و ضعف خودم میدونستم و به هیچ وجه حتی اگه سرم میرفت حاضر نبودم از کسی درخواست کمک کنم تا اینکه یه اتفاقی برام بیفته تا با شرمندگی درخواست کنم،جالب اینکه همه بهم میگفتن بابا چرا از ما کمک نخواستی،چرا به ما نگفتی،ولی من میدونستم که منشاء عدم درخواست کمک غرور و کِبر الکی من هستش
یا در مورد جواب نه شنیدن قبلا خیلی برام سخت بود و اگه کسی به درخواست من جواب نه میداد هزاران داستان و قضاوت در ذهنم صورت می‌گرفت،و رابطمون به کل از بین میرفت.
تجربه همین چند روز پیش من:
من به یه بنده خدایی پیام دادم که اگه امکان داره مبلغ x تومن به من دوماهه قرض بده اون بنده خدا هم گفت ببینم تا چند روز دیگه میتونم برات جور کنم.همین جمعه بهش پیام دادم تونستی پول را اوکی کنی،اونم جواب داد نه نمیتونم بهت قرض بدم،نمیگم اصلا ناراحت شدم ولی خدایی نسبت به قبل خیلی خیلی کمتر حالا اگه اون آدم سابق بودم دیگه رفاقت میزاشتم کنار و اصلا باهاش صحبت نمیکردم و حتی اسمش را از کانتکتلیست گوشیم حذف میکردم.ولی این بار در جوابش اینا نوشتم
باشه عزیزم
ممنونم
(این است تفاوت قبل از عباسمنشی بودن و بعد از عباسمنشی شدن)استیکر خنده
نکته بعدی در مورد تمیزی و مرتب بودن شهر سیلورتون بود که ساختمونها،کوچه و خیابون ها با نظم و ترتیب ساخته شده بودن
من به شخصه که با هر بار دیدن این تمیزی ها کلی تحسین میکنم مردم را
چقدر تحسینت کردم که دیگه درخواست کردن رو کوچیک شدن نمیدونی.چقدر تغییر کردی واقعا آفرین به مسیری که داری میری و رشدی که داره عزت نفس و پایه های شخصیتت رو میسازه.
فقط برام جای تعجب داشت پسرخوب تو اگر شاگرد استاد عباسمنشی، اگر داری درس های این مکتب رو پاس میکنی چرا یادت رفته وام و قرض گرفتن اصلا آخر تخریب عزت نفس و باور لیاقتت هست تا بتونی پایه های رشد مالی اونم ثروت پایدارت رو بسازی. چرا چی شده پسرخوب. اینجا اصلا درخواست کردن نداشت اتفقا. اینجا از اون “کج فهمی هاست.” بهت پیشنهاد میکنم در مورد قرض گرفتن و وام بیشتر تو سایت و عقل کل سرچ کن. پیشنهاد میکنم این مسئله رو ریشه ایی حل کن، درسته روت فشار میاد،نجوا میاد، زمان بیشتری شاید ببره اما اینجور مواقع ترمز درخواست و کمک رو بکش و نکن این کار رو. خلاصه که محمد جان چرا از خدا قرض نمیگیری چرا چی شده کجای ذهنت داره اون مورچه سیاه ریز تو دل تاریکی شب واه خودش راه میره و حواست بهش نیست. آقا محمد یک بازنگری تو افکارت و چیزهایی که یادگرفتی بکن یک فلش بک بزن. یک دنده عقب برگرد ببین کجای مسیر رو اشتباه کردی که این کج فهمی رو دچار شدی.
من ایمان دارم اگر بخدا اعتماد داشته باشیم اون به موقع همه چیز میشود برامون حتی پول در موقع نیاز.فقط باید اعتماد قلبی مون رو در عمل بهش نشون بدیم. باید اینجور مواقع فقط از خود بخوایم کمک مون کنه تا گمراه نشیم. چون اینجور موقع ها تشخیص راه درست و کار درست سخت میشه نجواها و الهامات حسابی قاطی میشه و حسابی اون نجواها ریز میان تا بهمون راه حل بدن در غالب رفتن از احساس نگرانی و ترس به احساس خوب و رضایت موقتی…
خلاصه که با خوندن کامنتت یک “کج فهمی” دیدم.گفتم به عنوان دوست بیام یک تلنگری بزنم تا یکوقت نزنی تو جاده خاکی و ناهموار…
از صمیم قلبم برات از الله یکتا بهبود های دائمی در درون و بیرونت رو خواهانم.
به نام خدای عشق ،،، سلام به رب العالمین خدای نازنین
استاد عزیز ممنونم بخاطر این تصاویر زیبا ….واقعا این شهر Silverton چقدر زیباست. خدا رو هزاران بار شکر برای این همه نعمت و زیبایی
وای خدای من چقدر عاشق ان کوههای سرسبز و زیبا شدم.. .
به امید خدای عشق انشالله یک سفر جور بشه برم و از ان طبیعت زیبا کمال لذت رو ببرم.
در مورد درخواست کردن من قبلا خیلی زیاد مشکل داشتم و کلا زیاد از کسی کمک نمیگرفتم البته نه بخاطر غرورم ، بلکه بخاطر خجالتی بودنم ک امکان نداشت هرگز از کسی درخواست کمک کنم ….
اما خدا رو شکر بعدها که روی عزت نفسم کار کردم متوجه شدم ، که این یک ضعف هست و نشون از عزت نفس پایینه ………..و بدتر از اون بخاطر عدم حس ارزشمندی در من بود ک نمیتونستم درخواست کنم..
قبلا اگر هم کسی خودش درخواست میداد که کمک کنه و کاری برام انجام میداد ،، اولش من رد میکردم ولی با اصرار قبول میکردم . و همیشه به خودم میگفتم بیاید حتما کاری در قبالش انجام بدم و محبتش رو جبران کنم …حالا جبران من میتونست یک کادو باشه و یا کمک در کاری که ان شخص نیاز به کمک داشت .. و همیشه بایدلطف من چندین برابر کار ان شخص میبود و الا حسم خیلی بد میشد و خجالت میکشیدم خخخخخخخ …
چون واقعا احساس میکردم مدیون محبتش هستم و باید حتتتتتما جبران کنم … خخخخخخخخخ
اما الان خدا رو شکر مدتی هست ،که به حس ارزشمندیم که همون بودنم در این جهان مادی و داشتن عشق الهی ، خدای جهان در وجودم هست پی بردم خیییلی راحت تر درخواست میکنم ،
و تازه با عشق و خوشحالی هم میپذیرم کمک رو و فقط تشکر میکنم..
دیگه خدا رو شکر مثل گذشته در صدد جبران نیستم..
چون باور دارم خداوند بخاطر باورهای درست خودم و اعمال خوب گذشته م داره بهم محبت میکنه ان هم از طریق دستای مهربونش…
البته از انسانها تشکر میکنم و اگر کسی هم ازم درخواست کردند ، اگر بتونم انجام میدم اما دیگه خودخوری نمیکنم که ای بابا ان بهم کمک کرد حتما باید لطفش رو یک جوری الان جبران کنم…
نننننه دیگه این رفتار تکرار نمیکنم فقط میگم خدایا شکرت که من ارزشمند هستم و لایق محبتت تو از طریق دستان مهربانت و برای کسی که بهم لطف کرده انرژی عشق میفرستم و ازش تشکر میکنم که انرژی خوب رو در جهان به جریان دراورده.
خدا رو شکر هر روز دارم به قدرت خدای درونم بیشتر پی میبرم و خودم رو قوی و ارزشمند میدونم ان هم با تکرار باورهای توحیدی… دارم سعی میکنم ارزش انسان بودنم رو بدست بیارم و از تمام نعمتها که برای من افریده شده بیشتر لذت ببرم ::
خدای من ادم وقتی خودش رو ارزشمند ببینه نه تنها باعث میشه که سطح زندگی و ارتعاش ات بره بالا بلکه ادمها مهربونی وارد تجربه زندگیت میشن که با یاری رساندن بهت ارتعاش ارزشمندی تو رو بیشتر کنن..
خدایا شکرت که مرا بسیار ارزشمند و لایق بهترین زندگی و تجربه ها در این کره خاکی افریدی .. خدایا سپاسگزارم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و تمام دوستان عزیزم
وقدر لذت بردم اول از همه به خاطر پوستر فایل که استاد با عینک آفتابی بود و منظره پشتش بی نهایت زیبا شده بود
دوم اون شهر کوچیک که خیلی زیبا بود و مثل برخی روستاهای ایران که تمام اهالی هم رو میشناسن اونجا هم احتمالا مردم همه هم رو بشناسن که خیلی حال میده با رفیقات با موتور بری توی شهر دور بزنی.
سوم اون مکانی که یک رود رد میشد که استاد گفت چقدر سرد بود هوا و اونجا هم حال میده یک توپ والیبال برداری و با فامیل ها رفقا و تعداد زیاد افراد و والیبال بازی کنی خیلی حال میده 5 نفره حلقه بزنی و والیبال بازی کنی. و او کمپری که استاد گفت بخاری چوبی داره که یک تیکه چمن مصنوعی که اتفاقا خط فوتبال هم روش بود پنگ کرده بود و چقدر لذت بودم که استاد گفت فرشش رو پنگ کرده
چهارم اون درخت های جاده که اصلا روی سنگ رشد کرده بودن واقعا عجیبه اصلا چیزی که من دیدم یک تخته سنگ بود چطوری رشد کرده واقعا درس های زیادی داشت برام.
پنجم هم که توی این سفر به دور آمریکا خیلی زیاد دیدیم کوه ها بودن کوه های که از درخت پر شدن من خیلی کم توی گلستان فقط دیدم کوه های مملو از درخت رو که جنگل گلستان هم اینطوریه که یک ویدیو هم داشتم از گلستان که بعد 2 سال پیداش کردم که کاش میشد آپلودش کنم توی کامنت. که خیلی زیباست.
شیشم رنگ آب آبشاری که استاد درون رو فرستاد بالا که آب رنگ آسمون رو گرفته بود و همون ساحل داستین فلوریدا که استاد بارها ویدیوش رو برامون گذاشته خیلی زیبا بود واقعا بی نظیر بود نمیتونم باور کنم که این صحنه ها واقعا وجود داره .
و اونور آبشار هم یک آبشار دیگه بود فکر کنم چون سنگ ها خیس شده بود و بی نظیر بود.
خیلی ممنونم از استاد عزیزم و مریم جان که این مناظر رؤیایی رو برامون میزارم.
امیدوارم در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار.️
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
مثل همیشه بی‌نظیر
مثل همیشه پر از درس، عشق و زیبایی
سپاسگذارم ازتون استاد واقعا منظره زیبایی بود توی این مسیری که رفتید که من چنتا اسکرین شات گرفتم از منظره چون واقعا زیباست واقعا زیباست. خدایا ممنونم ازت که این همیشه زیبایی رو آفریدی.
استاد من مهارت درخواست کردن رو از شما یاد گرفتم. من قبلا واقعا توی درخواست کردن مشکل داشتم به خاطر خجالت و گاهی اوقات هم به خاطر غرور بیخودی. اما از شما یاد گرفتم که وقتی به چیزی نیاز دارم با احترام درخواست کنم. درواقع قبلا وقتی میخواستم درخواست کنم، افکار غلط میومد توی ذهنم ” که نه نه درخواست نکنیا، طرف میگه چه آدم پررویی هست” یا ” نه نه درخواست نکن الان اگه بهش بگی اصلا تورور آدم حساب نمیکنه و حالت گرفته میشه” یا ” اگه درخواست کنی طرف با اخم بهت نگاه میکنه و میگه نه”
اما درحالی که الان یاد گرفتم وقتی من خودم رو قبول داشته باشم، برای خودم ارزش قائل باشم و خودم رو انسان ارزشمند و لایقی بدونم، هیچ کس نمیتونه منو نادیده بگیره، هیچ کس نمیتونه منو کوچیک حساب کنه چون من از درون باور دارم که انسان بزرگی هستم. پس زمانی که با این باورها با احترام، اعتماد به نفس و قدرت درخواست میکنم قطعا طرف مقابل هم با احترام به درخواست من پاسخ میده. و دقیقا همین اتفاق داره رخ میده. یعنی دقیقا برعکس گذشته که اکثر اوقات وقتی درخواست میکردم از غریبه ها بهم جواب نه میدادن، الان همه پاسخ مثبت میدن و درخواست من انجام میشه.
همونطور که خودتون توی دروه عزت نفس گفتید ریشه تمام “نتوانستن ها” بر میگرده به عدم اعتماد به نفس. برمیگرده به این که من خودم رو لایق نمیدونم.
کسانی که خودشون رو ارزشمند میدونن و با خودشون در صلح هستن و خودشون رو دوست دارن، قطعا دیگران هم اونا ارزشمند میدون، قطعا دیگران هم باهاشون درصلح هستند و بهشون احترام میزارن.
سپاسگذارم بابت این فایل زیبایی که با عشق فیلم برداری کردید.
به نام خدای بخشنده مهربان و ثروتمند
سلام دوستان عباس منشی
خیلی خیلی خیلی لذت بخش این فایل خداییی چقد احساس خوبم بیشتر شد تشکرر
چقد من از سفر زیبایی سیر نمیشم و کلی کبلی کنارتون لذت بردم
ترمز درخواست
من هم همین طوردرخواست از بقیه رو فک میکردم ینی درخواست از غیر خدا
درخواست کردن ترس داشتم به خصوص جلو جم میگفتم الان همه میگن این خیلی بده که نیاز داره الان میفهمم اصلا مهم نیس بقیع چع فکرایی بکنن مهم اینه یه خدای قدرتمند داری نیازی چیزی که پیش بیاد جواب و مسیروبرات باز میکنه به طور جادیی این الله واقعیه
خدارد صد هزار مرتبه شکر دارم بیشتر بیشتر میشناسمت
من فک میکردم اینکه کسی از کسی درخواستی داشته باشه نیازمند هس و این خیلی بد زشته
با اینکه خداوند مطمنم سوال باشه جواب هس
و هر کجا درد دوا انجا رود
وخداجون شکرت بابت این باورهای قشنگ خدایی شکرت استاد چقد با عزت نفس و رفت طرف سوپرایز کرد تشکر کرد چقددد رابطه های قشنگ با ادما دارع حرفای قشنگ میزنه میشنوع
و با یه درخواست کلی باور های قشنگ کلی ادما فوقالعاده کلی برکت کلی زیبایی و اطلاعات ناب دریافت کرد و لیاقت بی نهایت احترام احساس میکنه ای جااان احساس پرواز دارم از این همه باور های قشنگ منبعم دارع پرررر پرررر میشع بازم ظرفمو بزرگتر میکنی
فضا عالیه کلیم بقلتون اتطراق کردن چه صدای ابی چه کوه هایی چه ابشاری چه اسمونی چهه ماشینای قشنگی چقددد لذذذذت میبررره ادم از این همه زیاییی خدا صد هزار مرتبه شکر
این جادع پیچ پیچی جادویی رویاییی کلی به ادم انرزی و کلی احساس هیجان خفنی میده انگار عظمتش ادمو میگیره
چقد سفر با عشق با یکی که مثل خودت خاستنی فوقاعاده خفنه میتونه جذاب باشه اخییی چقد دارم رشد میکنم اخیش اخیش مثل نفس نفس ریه هام دارع از این سفر از این زیبایی پررر میشه هوای خنک عالی ماشینا خیلی خیلی راحت و خفن
وااییی چیززززو درون رویایییه چقد چه فایلی شد ایتاد مثل پشه اید تویقران گفته و اما پادشاه زمین
شکرررت بع این همه باورهای قشنگ این حرفا الهام های ناب که زهنم رهاس و راحت فقط میخام زبون توباشم شام تو بای همم تو باشی و ببریم بع سمت فرکانس های فوق االعاده تررر
اینم بگم کلی کلی احساسم خوبتر شد کلی باهاتون زیبایی تجسم کردم وخدارو صد هزار مرتبه شکر واقعا از این همه حرکت
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همه دوستان توحیدی و عزیزم
سپاسگزار استاد عباس منش و بانو شایسته هستم بابت این سریالِ زیبا و صحبت های درس آموز وهمچنین سپاسگزار دوستانم می باشم که با نظراتشان ، درس های زیبا به من می آموزند و هم چنین سپاسگزار دوستانی هستم که در قسمت قبل با نظراتشان به کامنت من ، برایم الهام بخش و انرژی بخش بود…
این روزها حسی درونم میگوید که کامنت نوشتن من در زیر هر فایلِ جدیدِ استاد حکم “وَسَبِّحُوهُ بُکۡرَهࣰ وَأَصِیلًا” را دارد
حکایت از تسبیح خدا در قبل از طلوع و غروبِ خورشید برای هم فرکانس شدن با سَمفونی جهان هستی و رسیدن به مقام “لَعَلَّکَ تَرۡضَىٰ” را دارد
حکایت از لیموشیرینی را دارد که بعد از بریده شدن ، اگر در زمان مقررش خورده نشود تلخ میشود
حکایت از نان تازه ای را دارد که اگر در زمان مقررش خورده نشود ، بَیات میشود…
نوشتن برای من ، حکم به زنجیر کشیدن آگاهی هایی را دارد که به برکت نشانه های خدا ، دریافت میکنم…
واقعا الان بهتر میفهمم ارزش قلم و نوشتن را در نزد خدا ، بهتر میفهمم معانی “نۤ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ” و “ٱلَّذِی عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ” خدا را
خدایا شکرت که الان من اینجا هستم ، حالا اینکه چرا و چی شد که من در این مکان زیبا و در کنار دوستان بهشتی ، در حال تفکر در مسائل زیبا می باشم در حالیکه عده ای کثیر از انسان هایِ ساکنِ این سیاره خاکی ، در حال حاضر ؛ درگیر مسائلی چون قیمت مرغُ و گوشتُ و کی رئیس شدُ و نرخ ارزُ و…هستند ، نمیدانم و نیازی هم نیست بدانم ، مهم این است که من الان اینجا هستم…
خدایا شکرت که نور هدایتت را بر قلب من تاباندی تا از مدار “أَکۡثَرُهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ” فاصله بگیرم و به مدار “فَلَا یُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِیلࣰا” نزدیک تر شوم
خدایا شکرت که نور هدایتت را بر قلب من تاباندی تا از مدار “أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَشۡکُرُونَ” فاصله بگیرم و به مدار “وَقَلِیلࣱ مِّنۡ عِبَادِیَ ٱلشَّکُورُ” نزدیک تر شوم
خدایا شکرت که نور هدایتت را بر قلب من تاباندی تا از مدار “أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ” فاصله بگیرم و دعای زیبای “قُل رَّبِّ زِدۡنِی عِلۡمࣰا” را بر زبانم جاری کردی
خدایا شکرت که نور هدایتت را بر قلب من تاباندی تا از مدار “وَأَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡقِلُونَ” فاصله بگیرم و به مدار “اُو۟لِی ٱلۡأَلۡبَـٰبِ” نزدیک تر شوم ، همان کسانی که”یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَـٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَـٰوَ ٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ” میباشند
و من عاجزِ عاجزِ عاجز هستم از شکر همین یک نعمتِ هدایت تو
…ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی هَدَانَا لِهَـٰذَا وَمَا کُنَّا لِنَهۡتَدِیَ لَوۡلَاۤ أَنۡ هَدَانَا ٱلله…
[سوره اﻷعراف 43]
حمد و سپاس مخصوص خدایی است که اگر هدایتش نبود من اینجا نبودم ، فقط کافیست تصور کنم که اگر یک دقیقه جریان هدایت خدا در سیستم تنفس من قطع شود و اکسیژن به مغز من نرسد ، تا بیشتر معنای این حمدِ خدا را در این آیه درک کنم….
خلاصه عاجزِ عاجزِ عاجز هستم و “رَبِّ إِنِّی لِمَاۤ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرࣲ فَقِیرࣱ”….
خدایا همانگونه که برای مادر موسی “رَّبَطۡنَا عَلَىٰ قَلۡبِهَا” شدی و قلبش را آرام کردی تا نجواهای حاصل از رهاکردن فرزندش به دریا ایمانش را نابود نکند ، قلب ما را محکم کن تا با ایمانِ صد در صدی تو را ملاقات کنیم…
خدایا همانگونه که برای سپاه مومنان در جنگ بدر “وَیُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ” شدی تا گامهایشان در مواجه با دشمن استوار شود ، گامهای ما را هم در مسیر رسیدن به خودِخودِخودت استوار کن تا از تو دور نشویم و در روزی که در برابرت می ایستیم جزو کسانی باشیم که “وُجُوهࣱ یَوۡمَئذࣲ نَّاضِرَهٌ”…
و اما از درس های این فایل…
درسی زیبا بنام درخواست…
به برکت درخواست است که جهان گسترش یافته
به برکت درخواست است که ارتباطات شگل گرفته ، مثلا قصاب میره در مغازه عطار و درخواست آویشن میده و بعدش عطار میره در مغازه قصاب و درخواست گوشتِ گوساله میده و بعدش رفاقت ها بوجود میاد و….
به برکت درخواست هست که یک شخصی تصمیم میگیرد که در یک محله میوه فروشی و نانوایی و… تاسیس کند و هر صبح در محل کسب و کار خودش حاضر شود با امید و انگیزه اینکه بتواند درخواست های مردم را جوابگو باشد و کسب درآمدی برای خودش داشته باشد…
و…
حال به نظرم دو نوع درخواست داریم
درخواست زیبا و درخواست نازیبا
درخواست عزتمندانه و درخواستی ذلیلانه…
درخواستی به شایستگی شاهزاده بودنمان و مسجودِ ملائک بودنمان و درخواستی به خفت و خواری گدایانی که با اصرار و هزار بار به جون فلانی و فلانی قسم خوردن ، درخواست میکنند…
درخواستی توحیدی و درخواستی شرک آلود…
درخواستی که غرورت را نابود میکند و درخواستی که عزت نفست را نابود میکند…
حالا اینکه کدام درخواست را داریم ، به درون خود رجوع کنیم که
(کَفَىٰ بِنَفۡسِکَ ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکَ حَسِیبࣰا)
[سوره اﻹسراء ١4]
خودمان کافی هستیم برای حسابرسی خودمان…
اینکه من از رئیس بانک دارم درخواست دارم که آقا به جون فلانی و فلانی به من وام بده و…( در چنین جایگاهی خودمان قشنگ میفهمیم که این یک درخواستی شرک آلود و گدایانه و نازیبا و ذلیلانه است و یک ندایی از دورن به ما میگوید که درست نیست که نیست…)
حالا اینکه من از شخصی درخواست میکنم که چطوری میتوانم به فلان آدرس برسم ؛ در اینجا مشخص است که معمولا درخواستی زیبا است و معمولا هم با جوابی زیبا مواجه میشود
خدا رو شکر برای این قسمت…
مخصوصا آنجایی که استاد عباس منش در مورد ‘درخواست و غرور’ صحبت کردند ، خیلی ذهنم بازتر شد تا این مفهوم درخواست را بهتر درک کنم…
درخواست میتواند یک تمرین و محلول شوینده برای از بین بردن غرور و منیت و خودبرتر بینی است…
یاد سکانس های اولیه آفرینش در قرآن میفتم که وقتی که حضرت آدم آن اشتباه راه انجام داد و از بهشت رانده شد ، در برابر خدا ایستاد و متواضعانه درخواست بخشش کرد
(قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَاۤ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَـٰسِرِینَ)
[سوره اﻷعراف ٢٣]
حضرت آدم و همسرش ،مثل آدم گفتند خدایا خطا کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی ، از زیان کاران خواهیم بود
و نتیجه چنین درخواستی ، بخششی بود از سمت خدا
ولی در جریان همان سکانس های اولیه آفرینش ، داستان شیطان را هم داریم که در برابر دستور خدا مبنی بر سجده بر آدم سرپیچی کرد و بخاطر غرور و منیتی که داشت درخواست بخشش نکرد و چنین ندایی سر داد
أَنَا۠ خَیۡرࣱ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِی مِن نَّارࣲ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِین…
[سوره اﻷعراف 12]
من من من برترم از آدم ، زیرا که مرا از آتش آفریدی و او را از گِل
و نتیجه چنین رفتاری ، رانده شدن از درگاه الهی و مورد لعنت واقع شدنش تا روز قیامت شد…..
داستان شیطان و آدم ، مشابه بود و هر دو سرپیچی از فرمان خدا کردند ولی تفاوت در تواضع حضرت آدم و غرور و منیت شیطان بود که یکی را وادار به درخواست بخشش کرد و دیگری را نه…
و در پایان دوست دارم این آگاهی زیبا را از یکی از بزرگان در اینجا ثبت کنم در مورد درخواست…
حضرت علی علیه السلام در حکمت 346 نهج البلاغه جمله ای زیبا دارند در مورند درخواست ، جمله ای زیبا که حد و مرز بین درخواست عزتمندانه و ذلیلانه را مشخص میکند…
ماءُ وَجهِکَ جامِدٌ یُقْطِرُهُ السُّؤالُ، فَانظُرْ عِندَ مَن تُقطِرُهُ
آبروى تو مانند یخِ منجمد است و درخواست ، آن را قطره قطره مى چکاند ، پس بنگر که آن را نزد چه کسى فرو مى چکانى…
پس بنگر آن را نزد چه کسی فرو میچکانی…
به قول مولانا
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد
خدایا شکرت
یاحق
سلام به شما دوست همسفر ارزشمندم
سلام آقا رضای عزیز
چقدر خوشحالم که به خوندن کامنتت هدایت شدم. چقدر زیبا مینویسی، چقدر قشنگ درکت از قانون و چیزهایی که از قرآن به یاد میاری رو با هم ترکیب میکنی و میشه معجونی از اگاهی. واقعا تحسینت میکنم تسلطت رو به کلام خدا. خیلی جالب و باحال گفتین سکانس اول آفرینش. واقعا تحسین برانگیزی برام و ازت بسیار سپاسگزارم که از وجود خودت ردپا گذاشتی.
چقدر اون جا که درمورد کامنت نوشتن گفتی نکات جالبی رو اشاره کردی و یک قسمتش رو اینجا مرور میکنم:
“نوشتن برای من ، حکم به زنجیر کشیدن آگاهی هایی را دارد که به برکت نشانه های خدا ، دریافت میکنم…”
واقعا سپاسگزارم از اینکه اینجا هستی، از اینکه مینویسی، از اینکه اینقدر خوب در مسیر رشد در حرکتی. واقعا رضاجان صمیمانه سپاسگزار حضورت هستم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام آقا رضایِ عزیز و محترم.
امیدوارم خودت و همسرِ نازنینت و خانواده ی محترمت، خوب و خوش و سلامت باشین.
بسیار سپاس گزارم برای کامنتِ عالی و نابی که نوشتین.
خوندنِ هر خط و جمله و کلمه اش برام مرورِ آگاهی ها بود.
ممنونم که سخاوتمندانه به اشتراک گذاشتینشون.
درخواستی توحیدی و درخواستی شرک آلود…
درخواست میتواند یک تمرین و محلول شوینده برای از بین بردن غرور و منیت و خودبرتر بینی است…
چقدر زیبا تفاوت درخواست ها رو توضیح دادین.
بسیار لذت بردم از خوندنِ کامنتتون.
خداوند یکتا، به شما و به همه مون در دنیا و آخرت عزّت بده، سلامتی بده، سعادت و ثروت بده، آرامش و امنیت بده، حال خوب و روزیِ فراوان بده.
الهی آمین.
خدایا شکرت که صبح ساعت 5:40 بیدارم کردی، هدایتم کردی به نوشتنِ ستاره قطبی و سپاس گزاری (عبادتِ صبحگاهیِ مورد علاقه ام) و در ادامه هدایتم کردی به سایت و خوندنِ کامنتِ زیبای آقای رضا احمدی یکی از بنده های خوبِ خودت.
سلام آقای احمدی
ممنون بابت کامنت زیبا و قلم فوق العاده اتون
جالبه که وقتی که شیطان از درگاه خدا رانده میشه، اون هم درخواستی از خداوند میکنه
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ
گفت پروردگارا پس مرا تا روزى که برانگیخته خواهند شد مهلت ده
و خداوند حتی با درخواست شیطان هم موافقت میکنه
همونطور که استاد میگن که ما هر درخواستی از خداوند بکنیم پذیرفته میشه
و چیزی به اسم صلاح وجود نداره
و اگه به خواسته هامون نمیرسیم به دلیل ترمزهایی هست که خودمون ایجاد کردیم
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
سلام
ایول بابا دمشون گرم چه شهر خفنی و قشنگی درست کردن و عجب مردم باحالین که اینقدر مهمان نوازن ..
درون بچه کارش حرف نداره مثل همیشه تصاویر فوق العاده ای بزامون میگیره ..
پسر عجب آبشار خفنی واقعا شگفت انگیزه ..
و در مورد درخواست کردن خیلی باید روی خودم کار کنم .. ولی شما چقدر راحت رفتید و درخواست کردید که به ما آب بدید و اون آقا چقدر صمیمانه به شما کمک کرد ..
مثلا من خیلی وقتا میترسم درخواست کنم از اینکه نکنه طرف بگه نه انجام نمیدم… ولی باید درخواست کنم حالا ممکنه بگه نه .. چه اشکالی داره..
چه جالب اینجا معدن نقره بوده پس به همین خاطر بهش میگم سیلورتون ..
یه شهر زیبای کوهستانی..
من خیللی باید روی احساس لیاقتم کار کنم چون قشنگ میدونم چقدر نالایقی در خودم احساس میکنم و حتما باید دوره ی احساس لیاقت رو شرکت کنم…
ایول دمتون گرم عالی بود حال کردم
سلام به استاد عزیز و مریم خانم و همه دوستان فوق العاده و خوبم در این سایت زیبایی ها
استاد تا یادم نرفته این باور عالی که گفتید را های لایتش کنم و‌در دفتر کدنویسیم ثبتش کنم
من فوق العاده هستم و این شهر ، کشور و این جهان بینهایت انسانهای فوق العاده داره که طبق قانون ما بهم جذب میشیم
البته من کمی وسیع ترش کردم چه باور قشنگی را گفتید هم زمان هم به خودتون احساس لیاقت دادید هم باور فراوانی را تاکید کردید این باور به نظرم فوق العاده است و یکی از پاشنه های آشیل من در روابط بود چون من میگفتم وقتی ما روخودمون کار میکنیم انسانهای کمی هستن که این خصوصیت دارند بنابر این من در مدار کمبود انسانهای فوق العاده و‌عالی قرار میگرفتم الله اکبر از هدایت خداوند
حتی این باور قطعا به ثروت هم ربط داره چون باز هم نشان از فراوانی خداونده بله درسته انسانهای فوق العاده بسیار زیاد هستند شاید من کم میبینمشون ولی قطعا بسیار زیاد هستن خدارا شکر بایت این هدایت الهی
امروز صبح در تمرین ستاره قطبیم جای خواسته هام را سفید گذاشتم و به خدا گفتم امروز میخواهم تو برام بنویسی میخواهم تو نویسنده باشی من هر‌روز دارم همون موارد روز قبل مینویسم و امروز دیگه میخواهم اجازه بدم تو بنویسی
و از صبح خدا شاهده چقدر احساس خوب دارم با اینکه این فایل 16 دقیقه ای را صبح دیدم ولی اسن جمله از شما را نشنیدم داخلش و الان که دوباره پخش کردم شنیدم و این چیزی نیست جز هدایت خداوند
استاد عزیز چقدر این شهر تمیزه چقدر اسمونش ابی و رنگ خونه ها زیبا است یک ماشین صورتی دیدم چقدر ناز بود این شهر دنج حال میده تو زمستون کنار یک شومینه چوبی روی یک کاناپه دراز بکشی و لذت ببری و بیرون پر از برف باشه چقدر این شهر زیبا بود و چه تصاویری عالی گرفتید ممنونم
و اما در مورد این نکته که گفتید مخزن اب تمام شد و شما هدایت شدید به اقای کنت مهربان این یک اصل بسیار مهمه که ما بخاطر ذهن عجولمون از زمان حال عبور میکنیم وقتی از زمان حال به اینده عبور میکنیم قطعا بدون هیچ شکی احساسمون بد میشه (بجز‌در مواردی که اینده را با احساس خوب تجسم سازی میکنیم مثل این شومینه و برف و‌کاناپه که الان من تجسم کردم ) ولی اگر در مسیر خواسته هامون مدام به اینده بریم که اگر این اب تمام بشه چکار کنم و چرا و چرا ها احساس ما بد میشه و لحظه حال را از دست میدیم
من به یک درک بزرگی از حضرت نوح رسیدم ایشون میگه در قران من از غیب خبر ندارم از مخازن الهی خبر ندارم ولی چطور هست که ایشون 950 سال یا 1000 سال عمر میکنه و بزرگترین کشتی را میسازه ؟ قطعا ایشون روابط عالی هم داشته چون یارانش سوار بر این کشتی عظیم میشن
به نظر شخصی من رمز در زمان حال بودن هست اینکه ما بتونیم در زمان حال باشیم نیاز به باورهای قدرتمند توحیدی داره بدون باورهای توحیدی محال هست در زمان حال باشیم البته با پس انداز زیاد و طلا و جواهر ممکنه بتونیم چند روزی حالمون با تکیه به ثروت خوب نگاه داریم ولی قطعا ثروت مادی چون یک عامل بیرونی هست اگر تکیه گاه ما بشه قطعا بد تکیه گاهی خواهد بود ثروت پایدار ( پول، سلامتی ، روابط عالی، عشق ) پاداش باورهای درست توحیدی است اصلا خود خداوند منبع ثروت هست مگر میشه تو به سمت و نزدیک منبع باشی و فقیر باشی همچین چیزی محاله مثل کسی که کنار اتش بگه سرما حس میکنم خاصیت اتش گرما داشتنشه خداوند منبع ثروت هست منبع همه چیز هست وقتی باورهای درست توحیدی داشته باشیم میاییم به زمان حال چون ما دسترسی پیدا میکنیم به منبع وقتی ما منبع همراهمون هست چرا باید نگران بشیم که فلان چیز تمام میشه منبع با ما است اگر هنوز نگاهمون به اینده است یعنی از الان لذت نمیبریم یعنی باور توحیدی قوی نداریم کسی که به خدا وصله به تمام‌منابع الهی وصله نیاز به ذخیره کردن نداره درسته که این جریان براش بقدری زیاد میشه که خود بخود جمع میشه ولی این جمع شدن با جمع شدن از سر ترس و کمبود زمین تا اسمون تفاوت داره نیازی نداره به اینده با نگرانی نگاه کنه اینده تک تک لحظات الان هست اگر از الان لذت میبریم اینده هم لذت بخش تر هست
خدارا شکر بابت احساس خوبم این روزها احساس میکنم خداوند سرعت باور پذیری منا کذاشته رو X5 با چنان سرعتی داره فلاش مموری ذهن منا پر میکنه که من عقب می افتم میگم خدا جونم بزار بنویسمش
عاشق این خدایی هستم که بقول یکی از دوستان اینقدر بنده نوازه اینقدر عاشق لذت بردن ما هست
خدایا شکرت استاد عزیز ممنونم از شما
استاد عزیز یک‌بار تو یکی از فایل هاتون گفتید اگر هنوز دنبال “ترین “شدن ها هستید هنوز‌در‌مسیر نیستید اون‌روز درک نکردم چی میگید الان احساس میکنم میفهمم چی گفتید
دروود بر شما امیدوارم یک روزی همسفرتون باشم در این حهان زیبا خدارا شکر بابت‌بچه‌های فوق العاده این سایت وکامنت های زیبای همتون که هر یکی برام درسی جدید هست
موفق باشید
وحید ربانی
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته دوست داشتنی بازم یه فایل فوق العاده با دستان زیبای شما در سایت اومد و خدایا صدهزار مرتبه شکرت.خیلی دوست داشتم در مورد این فایل صحبت کنم ولی یه چیزی بهم میگفت نرو پیامهات کیف ندارن در مقایسه با بقیه بچه ها ،ولی میخوام بنویسم.خدایا شکرت که با تمام وجودم این فایل زیبا رو دیدم استاد بخدا اینگاری خودم باهاتون بودم و صندلی عقب تراک نشسته بودم .چقدر ترکیب شهر سیلورتون با کوه و انبوه درختان زیباست چقدر انرژی این شهر مثبت بود چقدر هوا عالی بود و واقعا استشمام کردم ،شهر منم اینطوره منتهی بزرگتر اما با این زیبا زمین تا اسمون فاصلمونه ،وقتی مردم یه شهری با خودشون درصلح هستن بنظرم شهرشون زیباتره وثروتمندتره اصلا یه صفایی میدن به تمام اون شهر ومن این رو توی سیلور تون کوچک زیبا قشنگ حس کردم .
استاد خیلی سپاسگذارم در مورد درس جدید وعالیمون
درخواست کردن ودقیقا ربط داره به لیاقت و عزت نفس که باید خیلی روی خودمون کار کنیم واینکه اگر نه شنیدی سریع بهم نریزی و احساستو بد نکنی ودباره از یه فرد دیگه درخواست کنی هرچند یاد گرفتم وقتی با خودت در صلح هستی آدم های مناسب وارد مسیرت میشن واین عالیه (از اون دوستمون که اسمش الان یادم رفته وبه استاد اینا آب دادن که بدون چشمداشتی این کار رو کرد و چقدر کیف کردم گفتین کوهنورده وکلی جاهای زیبای دنیا رو دیده واقعامگر زندگی چیه اینکه لذت ببریم و روز رشد کنیم. .از درون بچه هم ممنونم که نمای زیبا شهر رو نشونمون میده و از خانم شایسته عزیزم بینهایت سپاسگذارم که تمام زیبایی های جاده برامون فیلم میگیرن واستاد عزیزم که هر دفعه یه چیزی ازشون یاد میگیرم.خدایا شکرت برای دیدن این همه زیبایی بازم این همه امنیت فوق العاده آمریکا ومردم دوست داشتنیش اینکه ما ایرانی ها یاد بگیرم کشورهای غربی اصلا به ماها برتری ندارن اتفاقا انسانهای بسیار خوبی هستن وبا خودشون در صلحن .
احساسم میگه منم یه زمانی که خیلی هم دور نیست میام توی سایت وکامنت های فوق العاده توی تمام زمینه ها میزارم حتی کامنتهام منتخب هم میشن اینو 100 درصد مطمئنم ودیگه مقاومتی ندارم.
درپناه الله یکتا شاد پیروز سعادتمند و ثروتمند در دنیا وآخرت باشید.
سلام‌دوست خوب همفرکانسی
ممنون از کامنت زیبا و عالی ات چقدر به نکات مثبتی اشاره کرده‌بودی چقدر زیبا توصیف کردی فضای شهر را افرین
و‌جقدر درست میگی که ما ومردم امریکا هیچ فرقی نداریم فقط کافی در صلح باشیم با خودمون دوست عزیزم مثل اون اقایی که به استاد اب داد تو شهر و دیار خودمون هم بسیار زیاده اصلا شهر دیار مهم نیست بقول استاد همه دنیا سرای منه این مرزها و‌تقسیم بندی ها حاصل باور کمبود ادم ها بوده ولی اگر برگردیم به قبل هیچ مرزی نبوده اگر همه انسان ها با صلح کنار هم باشند مرز معنی نمیده مثل بعی کشورهای اروپایی که مرزشون فقط یک سنگفرشه رنگی هست
دوست‌خوبم کامنت شما هم عالی بود ممنونم ازت موفق و شاد باشی
در پناه سلطان عالمین حضرت حق
درود بر استاد ساده زیست و خوش قلبم سلام به مریم باهوش و ذکاوت سلام به همه دوستان غربال شده باصفای سایت
زمانیکه فایل‌هایی روی سایت قرار میگیره که از شدت و مدت کیفیت هم چشمهایت مهمان دیدن زیبایی‌های مدهوش کننده میشه هم به موازاتش گوشهات مهمان شنیدن در و گوهری که از زبان استاد می‌ریزه برای تحسین و تمجید باید از زیبایی ها تعریف کنی بعد صحبتهای استاد رو مث ته دیگ غذا که میذاشتیم اخرسربخوریم که لذتش از یادمون نره اول از حظی که از دیدن این شهر کوچک در دل یه دشت زیبا دیدم بگم :
باوجودیکه این شهر رو ابتدا با این فکر که برای مدت محدودی جهت اسکان کارکنان معدن ساختن چقددددددر هوشمندانه با حساب کتاب و بانظم ونظام ساخته شده چه خونه های بزرگی چه خیابانهای پهنی چه ترتیبی چه رنگهای زیبایی دارن خونه ها شااااااد نارنجی آبی قرمز آدم کیف میکنه (خداروشکر بابت ایده درون ساختن درون آرزوی درون داشتنش و فیلمهایی که بخاطرش داریم میبینیم . چقددددددددر منظره های چشم نواز رو کاملتر و جامع تر و قابل تصورتر برامون میگیره ) چقدرررر درایت به خرج دادن و نزاشتن که این همه خونه زیبا و این منابع و این تکه بهشتی طرد بشه و به فراموشی سپرده بشه و به محلی توریستی تبدیلش کردن تا به پاداش اون همه نقره ای که بهشون داده بود حالاحالاها زنده و پویا باقی بمونه .
چقددددددر در این شهر کوچک ماشینها و ساختمانهای فوق العاده به چشم می خورد در این کشور توگویی گردی از جادوی خوشبختی و فراوانی و برکت پاشیده آمد تا چشم کار میکنه زیبایی پشت زیبایی فراوانی روی فراوانی همه جا پرازدرخت پراز آب پر از رودخونه پراز آبشار پر از کوه پر از دشت پر از آب پر از بارون پررررررر از منظره های روح نواز ، توگویی جشنی بی پایان و زیبایی های ناتمام در این کشور برپاست نووووووووش جون مردم مهربونم و خوش قلب و باصفا و خوش بین و درصلحشون و شما استاد عزیزم .
چی بگم که در زبان نمی‌گنجد وصف این حجم از زیبایی و چشم سیر نمی شود از اینهممممممه مناظر چشم نواز و رنگهای شاد و متنوع یک ماه دیگه این طیف سبز دیوانه کننده چه رنگهای زیباتری به خودش بگیره …… هزارهزار بلکه میلیونها بار شکرخدا که ماهم تونستیم شاهد دیدن اینهمه زیبایی طبیعت و زیبایی در مراودات و نمایش اخلاقهای انسانی باشیم .
دیدن تقلای مردم غریبه که داوطلبانه خواهان کمک کردن به کسی که به عمرش ندیدتش و نخواهد دید نشان از قلب بزرگ و مهربونم و بی ریای او داره که لایق اون هدیه ای که استاد براش خرید، بود. تحسینش میکنم و خودم رو هم تحسین میکنم چراکه خودم هم به تمام ارباب رجوعان همینطور خدمت میکنم و در دیگر سازمانها هم همینطور کارمو راه میندازن . استاد رو تحسین میکنم که همواره دارن رو پاشنه آشیلشون کار میکنند و تلاش میکنند که درخواست کنند و درخواستهاشون رو باجون و دل می پذیرند و وقت میزارن ساعتها بی چمداشت سانروف ماشین رو درست میکنند موتورشون رو تعمیر میکنند آب ماشین ایشون رو تامین میکنند وووووووو
یاد میگیرم و یاد میگیرم و یاد میگیرم که برای هر لطف کوچک هزاران بار شاکر باشم و در نظرم بزرگش کنم و در موردش حرف بزنم باخودم با دوستم با خدا، تا تکرار بشه این زیبایی دلنشین برام در میزان بیشتر در وجوه بیشتر در زمانهای بیشتر
یاد میگیرم و یاد میگیرم و یاد میگیرم هزاربار آرزو میکنم بتونم این آگاهی هارو عملی کنم که با هدیه دادن دیگران رو ترغیب کنم برای حفظ و تقویت فضائل اخلاقی.
و محبت و مهربونی رو گسترش بدم و هزاران بار از خدا تشکر کنم برای وجود و حضور آدمهای خوب و مهربون و خوش قلب که با همه وجودشون میخوان به ما محبت کنند کمکی کنند کاری رو راه بندازن دری رو برامون باز کنند باری رو از دوشمون بردارن این مامورین خدا که بواسطه تقویت باور فراوانی آدمهای خوب در تمام دنیا سر راهمون قرار میگیرند .
سپاس و صد سپاس که امروز هم ذهن و روحم سیراب شد از دیدن اینهمه زیبایی .
سپاس و صد سپاس از استاد و مریم عزیز برای این تدوین باسابقه که دیدن فیلم هارو لذت بخش تر می کند .
خداحفظتون کنه در پناه گرم و بامحبت خودش
به نام خداوند بخشنده و مهربان
عرض سلام و ارادت خدمت اساتید و دوستان خودم
به به چه عکس کاور زیبایی،واقعا قابل تحسین هستش این مرد با این تیشرت سبز ست شده با بکگراند جنگل‌ها و کوه های سیلورتون،از اون عکس ها هستش که باید در اندازه بزرگ چاپ بشه و روی دیوار خونه پردایس نصب بشه
چه حرف های قشنگی زدید استاد منا یاد گذشته ام انداختید که آدمی بود بسیار مغرور که اصلا از کسی درخواست کمک نمیکردم و درخواست کمک را نشانه کوچک شمردن و ضعف خودم میدونستم و به هیچ وجه حتی اگه سرم میرفت حاضر نبودم از کسی درخواست کمک کنم تا اینکه یه اتفاقی برام بیفته تا با شرمندگی درخواست کنم،جالب اینکه همه بهم میگفتن بابا چرا از ما کمک نخواستی،چرا به ما نگفتی،ولی من میدونستم که منشاء عدم درخواست کمک غرور و کِبر الکی من هستش
یا در مورد جواب نه شنیدن قبلا خیلی برام سخت بود و اگه کسی به درخواست من جواب نه میداد هزاران داستان و قضاوت در ذهنم صورت می‌گرفت،و رابطمون به کل از بین میرفت.
تجربه همین چند روز پیش من:
من به یه بنده خدایی پیام دادم که اگه امکان داره مبلغ x تومن به من دوماهه قرض بده اون بنده خدا هم گفت ببینم تا چند روز دیگه میتونم برات جور کنم.همین جمعه بهش پیام دادم تونستی پول را اوکی کنی،اونم جواب داد نه نمیتونم بهت قرض بدم،نمیگم اصلا ناراحت شدم ولی خدایی نسبت به قبل خیلی خیلی کمتر حالا اگه اون آدم سابق بودم دیگه رفاقت میزاشتم کنار و اصلا باهاش صحبت نمیکردم و حتی اسمش را از کانتکتلیست گوشیم حذف میکردم.ولی این بار در جوابش اینا نوشتم
باشه عزیزم
ممنونم
(این است تفاوت قبل از عباسمنشی بودن و بعد از عباسمنشی شدن)استیکر خنده
نکته بعدی در مورد تمیزی و مرتب بودن شهر سیلورتون بود که ساختمونها،کوچه و خیابون ها با نظم و ترتیب ساخته شده بودن
من به شخصه که با هر بار دیدن این تمیزی ها کلی تحسین میکنم مردم را
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام محمد عزیز درخشان هوره
چقدر تحسینت کردم که دیگه درخواست کردن رو کوچیک شدن نمیدونی.چقدر تغییر کردی واقعا آفرین به مسیری که داری میری و رشدی که داره عزت نفس و پایه های شخصیتت رو میسازه.
فقط برام جای تعجب داشت پسرخوب تو اگر شاگرد استاد عباسمنشی، اگر داری درس های این مکتب رو پاس میکنی چرا یادت رفته وام و قرض گرفتن اصلا آخر تخریب عزت نفس و باور لیاقتت هست تا بتونی پایه های رشد مالی اونم ثروت پایدارت رو بسازی. چرا چی شده پسرخوب. اینجا اصلا درخواست کردن نداشت اتفقا. اینجا از اون “کج فهمی هاست.” بهت پیشنهاد میکنم در مورد قرض گرفتن و وام بیشتر تو سایت و عقل کل سرچ کن. پیشنهاد میکنم این مسئله رو ریشه ایی حل کن، درسته روت فشار میاد،نجوا میاد، زمان بیشتری شاید ببره اما اینجور مواقع ترمز درخواست و کمک رو بکش و نکن این کار رو. خلاصه که محمد جان چرا از خدا قرض نمیگیری چرا چی شده کجای ذهنت داره اون مورچه سیاه ریز تو دل تاریکی شب واه خودش راه میره و حواست بهش نیست. آقا محمد یک بازنگری تو افکارت و چیزهایی که یادگرفتی بکن یک فلش بک بزن. یک دنده عقب برگرد ببین کجای مسیر رو اشتباه کردی که این کج فهمی رو دچار شدی.
من ایمان دارم اگر بخدا اعتماد داشته باشیم اون به موقع همه چیز میشود برامون حتی پول در موقع نیاز.فقط باید اعتماد قلبی مون رو در عمل بهش نشون بدیم. باید اینجور مواقع فقط از خود بخوایم کمک مون کنه تا گمراه نشیم. چون اینجور موقع ها تشخیص راه درست و کار درست سخت میشه نجواها و الهامات حسابی قاطی میشه و حسابی اون نجواها ریز میان تا بهمون راه حل بدن در غالب رفتن از احساس نگرانی و ترس به احساس خوب و رضایت موقتی…
خلاصه که با خوندن کامنتت یک “کج فهمی” دیدم.گفتم به عنوان دوست بیام یک تلنگری بزنم تا یکوقت نزنی تو جاده خاکی و ناهموار…
از صمیم قلبم برات از الله یکتا بهبود های دائمی در درون و بیرونت رو خواهانم.
ارادتمندت فهیمه پژوهنده
به نام خدای عشق ،،، سلام به رب العالمین خدای نازنین
استاد عزیز ممنونم بخاطر این تصاویر زیبا ….واقعا این شهر Silverton چقدر زیباست. خدا رو هزاران بار شکر برای این همه نعمت و زیبایی
وای خدای من چقدر عاشق ان کوههای سرسبز و زیبا شدم.. .
به امید خدای عشق انشالله یک سفر جور بشه برم و از ان طبیعت زیبا کمال لذت رو ببرم.
در مورد درخواست کردن من قبلا خیلی زیاد مشکل داشتم و کلا زیاد از کسی کمک نمیگرفتم البته نه بخاطر غرورم ، بلکه بخاطر خجالتی بودنم ک امکان نداشت هرگز از کسی درخواست کمک کنم ….
اما خدا رو شکر بعدها که روی عزت نفسم کار کردم متوجه شدم ، که این یک ضعف هست و نشون از عزت نفس پایینه ………..و بدتر از اون بخاطر عدم حس ارزشمندی در من بود ک نمیتونستم درخواست کنم..
قبلا اگر هم کسی خودش درخواست میداد که کمک کنه و کاری برام انجام میداد ،، اولش من رد میکردم ولی با اصرار قبول میکردم . و همیشه به خودم میگفتم بیاید حتما کاری در قبالش انجام بدم و محبتش رو جبران کنم …حالا جبران من میتونست یک کادو باشه و یا کمک در کاری که ان شخص نیاز به کمک داشت .. و همیشه بایدلطف من چندین برابر کار ان شخص میبود و الا حسم خیلی بد میشد و خجالت میکشیدم خخخخخخخ …
چون واقعا احساس میکردم مدیون محبتش هستم و باید حتتتتتما جبران کنم … خخخخخخخخخ
اما الان خدا رو شکر مدتی هست ،که به حس ارزشمندیم که همون بودنم در این جهان مادی و داشتن عشق الهی ، خدای جهان در وجودم هست پی بردم خیییلی راحت تر درخواست میکنم ،
و تازه با عشق و خوشحالی هم میپذیرم کمک رو و فقط تشکر میکنم..
دیگه خدا رو شکر مثل گذشته در صدد جبران نیستم..
چون باور دارم خداوند بخاطر باورهای درست خودم و اعمال خوب گذشته م داره بهم محبت میکنه ان هم از طریق دستای مهربونش…
البته از انسانها تشکر میکنم و اگر کسی هم ازم درخواست کردند ، اگر بتونم انجام میدم اما دیگه خودخوری نمیکنم که ای بابا ان بهم کمک کرد حتما باید لطفش رو یک جوری الان جبران کنم…
نننننه دیگه این رفتار تکرار نمیکنم فقط میگم خدایا شکرت که من ارزشمند هستم و لایق محبتت تو از طریق دستان مهربانت و برای کسی که بهم لطف کرده انرژی عشق میفرستم و ازش تشکر میکنم که انرژی خوب رو در جهان به جریان دراورده.
خدا رو شکر هر روز دارم به قدرت خدای درونم بیشتر پی میبرم و خودم رو قوی و ارزشمند میدونم ان هم با تکرار باورهای توحیدی… دارم سعی میکنم ارزش انسان بودنم رو بدست بیارم و از تمام نعمتها که برای من افریده شده بیشتر لذت ببرم ::
خدای من ادم وقتی خودش رو ارزشمند ببینه نه تنها باعث میشه که سطح زندگی و ارتعاش ات بره بالا بلکه ادمها مهربونی وارد تجربه زندگیت میشن که با یاری رساندن بهت ارتعاش ارزشمندی تو رو بیشتر کنن..
خدایا شکرت که مرا بسیار ارزشمند و لایق بهترین زندگی و تجربه ها در این کره خاکی افریدی .. خدایا سپاسگزارم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و تمام دوستان عزیزم
وقدر لذت بردم اول از همه به خاطر پوستر فایل که استاد با عینک آفتابی بود و منظره پشتش بی نهایت زیبا شده بود
دوم اون شهر کوچیک که خیلی زیبا بود و مثل برخی روستاهای ایران که تمام اهالی هم رو میشناسن اونجا هم احتمالا مردم همه هم رو بشناسن که خیلی حال میده با رفیقات با موتور بری توی شهر دور بزنی.
سوم اون مکانی که یک رود رد میشد که استاد گفت چقدر سرد بود هوا و اونجا هم حال میده یک توپ والیبال برداری و با فامیل ها رفقا و تعداد زیاد افراد و والیبال بازی کنی خیلی حال میده 5 نفره حلقه بزنی و والیبال بازی کنی. و او کمپری که استاد گفت بخاری چوبی داره که یک تیکه چمن مصنوعی که اتفاقا خط فوتبال هم روش بود پنگ کرده بود و چقدر لذت بودم که استاد گفت فرشش رو پنگ کرده
چهارم اون درخت های جاده که اصلا روی سنگ رشد کرده بودن واقعا عجیبه اصلا چیزی که من دیدم یک تخته سنگ بود چطوری رشد کرده واقعا درس های زیادی داشت برام.
پنجم هم که توی این سفر به دور آمریکا خیلی زیاد دیدیم کوه ها بودن کوه های که از درخت پر شدن من خیلی کم توی گلستان فقط دیدم کوه های مملو از درخت رو که جنگل گلستان هم اینطوریه که یک ویدیو هم داشتم از گلستان که بعد 2 سال پیداش کردم که کاش میشد آپلودش کنم توی کامنت. که خیلی زیباست.
شیشم رنگ آب آبشاری که استاد درون رو فرستاد بالا که آب رنگ آسمون رو گرفته بود و همون ساحل داستین فلوریدا که استاد بارها ویدیوش رو برامون گذاشته خیلی زیبا بود واقعا بی نظیر بود نمیتونم باور کنم که این صحنه ها واقعا وجود داره .
و اونور آبشار هم یک آبشار دیگه بود فکر کنم چون سنگ ها خیس شده بود و بی نظیر بود.
خیلی ممنونم از استاد عزیزم و مریم جان که این مناظر رؤیایی رو برامون میزارم.
امیدوارم در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار.️