سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 205 - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای خیلی ماهر و خوش سلیقه‌م برای خلق جزییات

به نام خدای بسیار بخشنده‌م که اینهمه کوه‌ خلق کرده و توی دلشون اینهمه جواهر و سنگ گرانبها و ثروت هایی که ما هنوز کشف نکردیم قرار داده تا ما استفاده کنیم

به نام خداوند ثروتنمدم، وهاب و رزاق‌م به هرکس هرجای دنیا حتی توی شهرها و روستاهای خیلی کوچک و دورافتاده… توی سفرم مسیرهایی بود که روستای خیلی کوچکی میدیدم با چند تا دونه خونه توی دل کوه، میگفتم خدایا این بندگان خدا آخه چطور تنها و اینطوری دورافتاده زندگی میکنن، پس کو تمدن، کو شهریت کو…؟! ولی اشتباه فکر میکردم، خدا همه جا روزی آدم رو میده، من یادم نبود و الان به یاد آوردم، خیلی زیاد برخورد کردم با آدم‌ها و داستان‌های زندگی شون که مثلا میگن طرف توی یک روستای کوچک به دنیا اومد و رشد کرد و به اینجا رسید و درس خوند، یا مثلا ورزشکار شد یا خیلی داستان دیگه، مثلا همین خانم آگاتا کریستی، یا خواهران برونته،،، پس نه جغرافیا، نه ملیت، نه مذهب، نه شغل، نه جنسیت، نه شرایطی که توش بدنیا اومدیم، هیچ چیز جلو دریافت هدایت و حمایت خدا رو نمیگیره، هر کسی که بخواد خدا دستشو میگیره، خدایا شکرت که بخشنده‌ای و این فراموش کاری‌های منو میبخشی و بیشتر بهم محبت میکنی

خدایا شکرت برای خلق این منطقه زیبا، اینهمه درخت و کوه سرسبز، این مناظر رویایی، این آفتاب بازیِ کوه و آسمان و درخت‌ها، سایه و روشن ها، خیلی خیلی مناظر کوهستانی و جنگلی زیبا هستند این منطقه واقعا با وجود اینهمه تنوع جزییات خیلی خیلی باشکوه و زیباست، اینهمه رودخانه و آبشار و سرسبزی و هوای خوب و البته که انسان های آزاده و سخاوتمند و صلح آمیز، خدایا شکرت برای اینکه همچین جاهایی وجود داره، برای اینهمه زیبایی و نعمت و ثروت خدایا شکرت

خیلی این شهر تمیز و منظم و خوش‌رنگ و خوش سلیقه ‌‌س، خدایا شکرت چقدر همه جا تمیزه، ماشین‌ها تمیز و براق، خونه ها شیشه ها درخت‌ها همه چیز همه چیز به طرز خیلی دلچسبی تمیز و مرتب و زیباست، و این سایه ای که روی شهر هست این وقت روز، من دارم تجسم می‌کنم که یک هوای خنک و یک محیط آرام و زیبا، جون میده برای پیاده روی، آرام آرام توی خیابونا قدم میزنم و این زیبایی ها، جزییات و کیفیت ها رو مشتاقانه میبینم و لذت میبرم، خدایا شکرت خدایا شکرت قشنننگ جریان هوای خنک و تازه ی کوهستان رو دارم توی ریه هام حس میکنم، خدایا شکرت ( الان اومدم ادامه فایل رو ببینم توی بخش 02:15 فایل دونفر دارن پیاده روی میکنن و یکی شون داره لباس گرم روی لباسش میپوشه، خدایاااااا خیلی خیلی خیلی ممنونم، خیلی مهرتاییدت لذت‌بخشه خیلی)

چه ماشینای خفنی توی این شهر هست، به به خدایا شکرت همه اهل گردش هستن و اهل کیفیت، خدایا شکرت خیلی هم خوش ذوق و سلیقه هستند، ماشین صورتی و آبی آسمانی رو که دیدم دیگه مطمین شدم اینجا همه خیلی خوشحالن

خدایا شکرت

خیلی خیلی این سرزمین پهناور ثروتمند و زیباست، خدایا شکرت، هر شهری که شما به تصویر کشیدید بی نهایت گسترده و پهناوره همراه با کلی جزییات زیبا و جذاب، کلی جای پارک و امکانات و فراوانی، خدایا شکرت برای این جهان بزرگ و ثروتمند و در حال رشد خدایا شکرت

خیلی خونه ها خوشگل‌ن خیلی تمیز و خوشرنگ رنگ‌امیزی شدن، فضاهای سرسبز و وسیعی در اطراف خونه ها هست و قابل ستایشه این همه فرصت گردشگری که وجود داره و دارن به خوبی ازش استفاده میکنن و رشد و زیبایی بیشتری رو برای جهان‌شون بوجود میارن، خدایا شکرت

بنظر من همیشه جزییات ماهرانه نشانه سلیقه و مهارت تولیدکننده و احترام و ارزش گذاری به محتوا و محصولات هست و احترام به مخاطب و مصرف کننده،،، از کیفیت این فایل ها که هرچی تشکر و تحسین کنم باز هم جزییات بیشتری برای تحسین هست، ولی این همزمانی قاب دقیقه 05:33 فایل، این تلالو زیبای نور خورشید از پشت این کوه باشکوه و این منظره حیرت‌انگیز که هر چی فایل جلوتر میده بیشتر منو داره مسحور خودش میکنه، با این اشعار زیبایی که استاد میخونن، نشونه نهایت دقت و مهارت و تسلط تولید کننده این محصول بر محتوایی که داره عرضه میکنه و نهایت احترام به من مخاطب هست،،، خدایا شکرت خدایا شکرت… استاد خیلی خیلی از شما ممنونم برای اینهمه کیفیت و دقت و عشقی که دارید توی مسیر حرفه و علاقه تون جاری میکنید، واقعا ممنونم که با همین آموزش‌های عملی من قدم به قدم یاد گرفتم و جزییات رو بیشتر از قبل توی کار و زندگی خودم دارم استفاده میکنم و اینقدر مشغول کرده منو که دیگه خیلی طبیعی و راحت دارم روی خودم تمرکز میکنم، دیگه یاد گرفتم زندگی کسی به من ربطی نداره، دارم سعی میکنم بیشتر در لحظه هوشیار باشم و کمتر واکنش احساساتی و هیجانی بروز بدم، هنوز کنترل عصبانیتم در مقابل یه سری ادم و مسائل زیاده، دیروز از کوره در رفتم و یه چیزایی به زبون اوردم که یک ثانیه بعد پشیمون شدم، من باید بتونم خودمو کنترل کنم انشالا درستش میکنم… من خیلی خیلی دوست دارم که سبک دلخواه خودمو زندگی کنم مثل این دوست عزیزی که استاد توی فایل بهمون معرفی کردن و براحتی دارن توی منطقه دلخواه و متناسب با سلیقه شون زندگی میکنن، دیگه چی بهتر از اینکه عاشق کوهنوردی و طبیعت گردی باشی و توی این بهشت خدا زندگی کنی، من با دیدن این تصاویر مدام دارم تجسم میکنم که سفر کردن به اینجا چطوریه، چه مناظری رو میبینم زاویه دید خودمو پیدا میکنم کیفیت هوا و فضا رو تجسم میکنم و مدام دارم تک‌تک جزییات این مناظر رو تحسین میکنم، هرچقدر بگم که اینجا زیباست و باشکوهه بازهم کم گفتم، خدایا شکرت برای اینهمه زیبایی خدایا شکرت برای حال خوب امروزم خدایا شکرت که میشه هرروز در لحظه زندگی کرد و همون لحظه رو قدر دونست و اینطوری میشه که میبینی مدام داری زندگی و لحظات خوبی رو تجربه میکنی و این قانونه که خیلی طبیعی و سوت‌زنان رشد کنی و به همه اهداف و خواسته هات و حتی بیشتر و با کیفیت تر از تصورت برسی

خدایا واقعا ممنونم واقعا ممنونم

خیلی همه چیز زیباست، این کوهستان، پوشش گیاهی زیبایی که داره هوای بسیار تازه و تمیز و سرمایی که داره واقعا لذت بخشه، خیلی زیاد هستند انسان های آزاده و ثروتمندی که براحتی سفر می‌کند، ثروت آزادی زمانی دارند، ثروت آزادی مکانی دارند ثروت پول و امکانات دارند ثروت خوش‌سلیقه بودن، ثروت استقلال فردی دارند و میزنن به جاده به زیباترین مناطق سفر میکنند، خدایا شکرت، خیلی لذت بردم از دیدن کمپری که بخاری هیزمی داره خیلی جالب بود واقعا برام خیلی، شما که گفتید اینجا خیلی سرده نمیدونم چطور توی چادر کمپ کردن یادم به این افتاد که خودمون یک روز صبح برای خوردن صبحانه زدیم به جاده جایی که انتخاب کردیم هوای صبحگاهی کوهستانی سردی داشت یه نیمچه آفتاب اول صبحی هم میتابید، برای نشستن جایی رو انتخاب کردیم که نصف به نصف باشه، چون من میخواستم توی سایه بشینم و دوستم میخواست بشینه توی آفتاب که گرم بشه، خیلی لذت بردیم همون روز و خیــلی هم خنده کردیم، خدایا شکرت، خدایا شکرت که سفر زندگی آدم رو چندبرابر میکنه، ظرف دریافت نعمت و لذت رو بیشتر میکنه، مدام خاطرات و جزییات رو مرور میکنی و با خودت میگی اووووو چقدر خاطره ریز و درشت مگه من چند روز سفر بودم که این همه اتفاق رو تجربه کردم!… من عاشق سفر کردنم خیلی خیلی زیاد

این دره و آبشار زیبا منو به فکر فرو برد، این کوهها اینقدر سنگی و سخت هستن که فقط میتونن پوشش گیاهی خاصی داشته باشن و حالا ببین شما که آب با چه صبوری سالهای سال جاری شده و در چه حجم و ابعادی، که تونسته این دره رو بوجود بیاره، قشنگ مسیر جاری شدن جریان آب مشخصه، خدایا چه جهانی چه عظمتی چه جزییات زیبایی، همون وقت که داشتم فکر میکردم به خودم گفتم افکار تو هم همین جریان آب هستن و باورهای ذهنی مخربی که از بچگی داشتی این کوهستان، باید مستمر ادامه بدی ناامید نشی، و به خودت یادآوری کنی که قانون درسته قانون صد در صد کار می‌کنه ببین تا الان چه دستاوردهایی داشتی پس نشدنی نیست، میشود

شما راجع به قانون درخواست صحبت کردید که زیر مجموعه باور احساس لیاقت و ارزشمندی‌ه، باور اینکه همه دستی از دستان خدا هستند، باور اینکه خدا از دستان مختلفی که روی زمین داره همه کارها رو انجام میده، اینکه خدا امکانات گذاشته که کمکت کنه، که راحت باشی، تامین باشه نیازهات

من خودم یه اخلاقی داشتم شبیه شما، اصلا از کسی درخواست نمی‌کردم، ( میخوام بگم نمیخواستم زحمت بشم و … ولی خودم میدونم، خودم رو میشناسم که ریشه اصلی باور دیگه ای هست/بود) چون همیشه از سالها پیش که درک اطرافم رو پیدا کردم متکی به خودم بودن رو یاد گرفتم، ولی یاد نگرفتم که کار به کار داریم و وابستگی با باور لیاقت برای درخواست متفاوته، برای یکسری کارها درخواست همراهی کن، که ساده‌تر بتونی زندگی کنی اینهمه سختی و پیچیدگی رو تحمل نکنی، کی گفته همه بارها باید به دوش خودت باشه؟! ( اصلا باری نباید وجود داشته باشه، ما برای راحت زندگی کردم و لذت بردن به دنیا اومدیم) همین اخلاق من کم کم باعث شد که یادم بره حتی میتونم یکسری کارها رو به خدا بسپارم و همین باعث شد که من کم‌کم باور کنم تنها و رها شده به این جهان آورده شدم تا خودم بتونم گلیم خودمو از آب بیرون بکشم، خدا هم نشسته و فقط بعضی وقتا نگا میندازه ببیننه گلیمه هنوز توی آبه؟ و دوباره روشو میکنه سمت دیگه! خیلی خیلی این باور مخربه، خیلی برای من مخرب بود خیلی دارم روش کار میکنم از وقتی این ترمز رو شناسایی‌ش کردم دارم روش کار میکنم، همون اوایل میگفتم یعنی چی که به خدا بسپاریم؟! مگه خدا این کارها رو هم انجام میده؟ بعد یه قدم جلوتر اومدم گفتم که باشه، گیریم که خدا کار هم انجام میده آخه مگه چطوری میشه ازش خواست، اصلا از کجا تشخیص بدم که کدوم کار رو میشه بهش سپرد؟! یعنی من میشنیدم که میگفتید خدا گفته حتی نمک غذاتون رو هم از من بخواید اوایل که هیچ جوره اصلا قبولش نمیکردم یعنی اینقدر این باور توی وجود من نهادینه شده بود که حتی فکر هم نمیتونستم بهش بکنم، تجزیه تحلیل‌ش هم نمیتونستم بکنم، ولی الان یکم یه ذره بهتر شدم ولی هنوز هدایت و حمایتش‌رو لازم دارم خودش هم میدونه، الان بیشتر یاد گرفتم درخواست کنم، هم یکسری مسایل هست که مستقیم از خودش میخوام هم یکسری مسایل دیگه هست که از قانون درخواست استفاده میکنم و برای رشد باور لیاقت‌م از اطرافیان‌م درخواست میکنم، ( مقاله ای درباره همین موضوع توی بخش عقل کل خوندم به همراه پاسخ هاش که اصلا عجیب عالی بود من یه مدت بعنوان کیس استادی! داشتم روش کار میکردم،) از بعد از اون یک جهش عالی داشتم توی شخصیتم و مدام هم دارم بهتر میشم به لطف خدا

من برای مهارت فکر کردن سپاسگزارم

برای اینکه شما بهم یاد دادی که چطور از این قدرت تجزیه و تحلیل که در وجودم هست استفاده کنم سپاسگزارم

برای اینکه ثروتمند شدم و وارد دوره دوازده قدم شدم و یاد گرفتم که میتوانم فرمانده ذهنم باشم، ناظر برافکارم باشم سپاسگزارم

برای اینکه آگاهانه میام و فایل میبینم و کامنت مینویسم سپاسگزارم

برای اینکه هر روز میخوام بهتر و باکیفیت تر بشم سپاسگزارم

برای اینکه میشود از هر شرایطی و میزان افکار و باورهایی که دارم به خواسته م برسم سپاسگزارم

برای اینکه میشود سپاسگزارم

من سپاسگزار دیدن نور اجابت و اشتیاق الهی هستم، سپاسگزارم

برای اینکه زندگی‌م دست خودمه و حالا که باور کردم که دست خودمه باور میکنم که خدا به سادگی منو هدایت می‌کنه، با همین باور خودم رو فستجیوا لی کردم و خدا قطعا همواره اجابت میکنه، سپاسگزارم

من برای اینکه دارم میرم سپاسگزارم

خدایا شکرت

خدایا شکرت