دیدگاه زیبا و تأثیرگذار حسین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
استاد واقعا سپاسگذارتونم که بهمون قدرت کنترل کردن ذهن رو چه در فایل های دانلودی چه در تمامی دوره هاتون با حرف و عمل یاد میدید …استاد منی که هنوز تازه دارم کم کم درک میکنم اگر یه کوچولو بتونم افسار ذهن چموشم رو بگیرم چقدر شرایط بیرونی که میتونه در کسری ازثانیه که همه چی به ضرر ما انسان ها میشه با کنترل کردن ذهن به سمت نکات مثبت به نفعمون تموم کنه واقعا خداروباید سپاس گفت بابت این موضوع به این مهمی.
استاد اگر من توی بازی جای شما بودم یا جای مریم جان شاید تا دودفعه میتونستم ذهنم رو کنترل کنم که خودش رو مقایسه نکنه یا سرزنش اما بعدش دوباره شروع میشد و ممکن بود شروع کنم به گریه کردن که چرا من نمیتونم یک حرکت رو درست اجرا کنم ولی فرق شما با من دراینکه شما در کنترل کردن ذهنتون تکامل رو طی کردین و روزی شماهم از جایگاهی که من هستم شروع کردین پس اگه یه جاهایی جازدم و نتونستم برخودم خورده نگیرم و احساس گناه نکنم که چرا نتونستم چون من یک انسانم و پراز خطا ماها هیچوقت نمیتونیم به کمال برسیم ولی میتونیم هرروزمون بهتر از دیروزمون باشه
عجله کاره شیطانه از قدیم اینو بهمون گفتن ولی الان واقعا مفهومش رو با کارکردن با استاد متوجه شدم عجله از عدم تکامل میاد از مقایسه کردن میاد ازهمین نجواهارو کنترل نکردن میاد و واقعا از همه چی عقب میوفتیم باعجله کردن و خداوند در قران بارها از صابرین صحبت میکنه و معنی صبر و تحمل کردن هم که استاد در فایل هاشون گفتن که صبر به معنی لذت بردن ازمسیر رسیدن به خواستته ولی تحمل کردن یعنی بشینی و دست رو دست بزاری ومنتظر باشی که خدا از اسمون پولی رو بندازه برات وبشین تا بیاد تو در مسیر خواسته هات واهدافت قدم بردار خداوند قدم های بعدی رو با نشانه ها بهت میگه چکار کنی.
توخود پای درراه بنه وهیچ مگوی خود راه بگویددچون باید کرد…
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 242410MB27 دقیقه
سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته ی عزیز …
سپاس گزار خدایی ام که منو در این مسیر قرار داد .
و خدایی که منو به سوی زیبایی ها حرکت می دهد . به سوی آسانی ها و در حال گسترش منه . و او رزاق و روزی ده منه …
استاد عزیز من فایل های شما رو هرروز می بینم از آخر به اول و از اول به آخر و چه درس های بی نظیری می گیرم .
دوست دارم که ظرف نعمت هام و ظرف فهمیدنم بیشتر بشود و بیشتر در این مدار باشم و جهان رو با چشم پاک تر نگاه کنم و بدون قضاوت بع خودم و به جهان نظاره کنم و با آگاهی …
( این خواسته ی امروز منه ،و می دونم جهان قرار است با این آرزو چه درهای بزرگی به روی من باز کند)
استاد عزیز چه زندگی زیبایی دارید و چه زندگی زیبایی هست که در جهان بدون قضاوت و بدون توجه به دیگری زندگی کنی . و قدم برمی داری . و ذهن شما چه رام و آرام با شما در حال حرکته …
در حرکت و رفتار شما یک آرامش زیبا می بینم . چه درس بزرگی دارد چه لذت بخشه که شما بازی تنسی را
ی فقط برای بازی کردن و لذت بردن یاد می گیرید …
چه درس بزرگی هست برای من که زندگی رو زندگی کنم و تجربه کنم و یاد بگیرم که زندگی کنم . فقط به این دلیل که زندگی کنم و لذت ببرم از زندگی و از عمق و از معنای زندگی …
استاد امروز یک درس مهمی از زندگی گرفتم و یک الهام زیبا از خدا دریافت کردم . امروز بهم الهام شد تا معنای موفق بودن را در ذهنم عوض کنم . معنی خوشبختی را در ذهنم عوض کنم .
به این فکر کنم که خوشبختی و موفقیت به معنای اینکه چقدر پول در میارم، نیست . به معنای چه شغلی دارم . چه ماشینی ، چه طور بچه ای و چند تا بچه نیست !
معنی موفقیت رو بزارم روی اینکه چه قدر با خودم در صلحم . چقدر از لحظه لحظه زندگی لذت می برم و چقدر به زیبایی و آبی بودن اسمان بالای سرم توجه می کنم . چقدر به غروب و طلوع خورشید دقت کردم . چقدر با خودم مهربونم، چقدر توجه دارم به جسارت هایم برای اینکه خودمو تغییر بدم و چیزهای جدید رو امتحان کنم و چقدر جسارت کردم و چقدر شجاع بودم ، و راهی که دیگران نرفتند و من رفتم . اگر این طور نگاه کنم من چقدر انسان خوشبخت و موفقی بودم و چقدر شما به من موفق بودنو و خوشبخت بودنو یاد دادید …
چقدر زیبا که ثروتمند بودنو همیشه با مقدار پول نسنجیم . به احساس ثروتمند بودن و استفاده از چیزهایی که داریم و سپاس گزار بودن از داشته ها ربط بدهیم …
استاد خواسته ها هدایت می کنند و ما رو رشد می دهند و حرکت می دهند . من اولین روزهایی که عضو این سایت شدم خواستم موفق بشم . و موفق بودن در نظرم ثرتمند بودن بود . خوشبخت بودن در نظرم و عشق در روابط به معنای دوست داشته شدن از انسان مقابلم بود …
خواسته هایم و توجهم به منبع خواسته هایم یعنی خوشبختی واقعی ، ثروت واقعی ، عشق واقعی و آرامش واقعی منو بزرگ تر کرد . و باعث تعریف متفاوت من شد . و به زندگی من معنای جدید داد ..
استادم ، شاید اگر طرف مقابلم، من بیشتر دوست داشت، حریص تر می شدم و به او وابسته تر می شدم . و به دنبال عشق واقعی نمی رفتم
شاید اگر کارم همان روز های اول جواب می داد . پی گسترش و پیشرفت نمی رفتم.وخودم رو اسیر چارچوب هایی می دیدم و به دنبال و درک از معنی ثروتمندی نمی رفتم . و خلق جدید ترین ایده ها نمی رفتم …
تضاد ها ما ر بزرگ می کنند . و نهراسیدن از تضاد و اشتباهی ما رو به هر نحوی بزرگ می کند . و مسیر موفقیت و زندگی من منحصر منه! خاص منه !
استادم یک عالمه حرکت کردید و یک مسیر طولانی را حرکت کردید و در یک جمع با انواع و نژاد انسان ها و در سایز کوچک و تا بزرگ …
چه اعتماد کاملی که شما به خدای بالای سر دارید که او منو در بهترین زمان و در بهترین مکان قرار داده . و چه نگاه تحسین برانگیزی به اطراف دارید و بعد توجه کافی به خودتون دارید …
استاد شما منو عاشق مهاجرات کردید . و من از خودم این سوال رو کردم چرا دوست داری مهاجرت کنی و من به منبع خواسته ام توجه کردم . چون می خواهم با جدید ها روبرو بشوم . چون می خواهم با جهان در ارتباط باشم و جهان کوچکم را بزرگ و گسترش بدهم …
من آزادی ها رو دوست دارم …
من آزاد فکر کردن رو دوست دارم . و باید به خودم بگویم که مهدیه عزیزم ، تو هم مهاجرت کردی …
تو هم از دنیایی که در آن بودی سفر کردی …
تو هم گردش زیبایی در جهان درونت داشتی و به زیبایی درون خودت گشت زدی …
چه زیبا که تک تک صفت هایم رو مرور کردم . درک کردم شناختم . و عاشق شدم و خودم رو در آغوش کشیدم …
استاد من هم عاشق مهاجرتم ، ولی باید این رو با خودم مرور کنم که هیچ زمان برای خواسته ای دیر نمی شود . همیشه در بهترین زمان و در بهترین مکانم …
همیشه جهان در حال بزرگ کردن من و در حال گسترش منه …
و خداوند منو به خواسته های کوچک نمی رساند . منو به خواسته ای نمی رساند که مانع از حرکت من می شود . منو به خواسته هایی می رساند که باعث گسترش من می شود . به اصل چیزی که توجه دارم …
استاد دیگر فکر نمی کنم که اگر فلان ماشینو داشته باشم خوشبخت خوشبخت می شوم . و یا فلان کار رو و یا هرچیز دیگری …
به این فکر می کنم که هرچه بیشتر در خدا غرق بشوم خوشبخت ترم …
هرچه احساس خوشبختی رو در وجودم گسترش دهم …
هرچه به جهان اطراف گوش کنم و اعتماد کنم …
یک نکته ی مهم از زندگی شما که درس این روزهای من شد . استاد عزیز این بود که شما در روز مرگی ها گم نمی شوید و عادی شدن ها …
چه لذت بخش که خوشبخت بودن برامون عادی نشود . و در دل روزمرگی ها اتفاق جدیدی رو کشف کنیم . و اتفاق جدیدی را خلق کنیم . نعمتی برایمان عادی نشود …
زندگی یک خط صاف و بی هدف نیست ..
یک موجی زیبا و آهنگینه …
آغازش مشخص نیست و مقصدش بی انتها هست …
چه لذت بخش که بفهمیم زندگی در نقطه ای خلق نمی شود و تمام نمی شود و زندگی جریان هست و البته موفقیت این زندگی هم در نقطه ای و رسیدن به نقطه ای خلاصه نمی شود .
درس این روزهای من این هست که معنای خوشبختی رو تغییر بدهم …
معنی موفقیت رو …
موفقیت به معنای لذت از ریتم لذت بخش زندگی و توجه به ساز خودت و ریتم خودت هست و احترام به مداری که تو در آن هستی …
چه زیبا که اعتقاد پیدا کنیم که من در بهتربن جایگاه هستم و به تک تک تجربه ها ی زندگیمان احترام بگذاریم …
( استاد عزیز وقتی قلم را بدی دست خدا چه زیبا صحبت می کند و چه صریح و واضح قلب تو را روان می کند برای بیان زیبایی و عشق )
استاد شما درباره قانون مدار ها صحبت کردید . همیشه در ذهن من این بود که مداری بهتر و یا بدتر هست و من در تقلا و کوشش برای بهتر شدن و چه جالب که هرگاه از تقلا و کوشش دست برمی داری و آرامش پیدا می کنی! گردش و روان تر شدن چرخ زندگی رو متوجه می شوی ….
امروز بهم الهام شد ، که مداری بهتر و یا بدتر نیست . همان طور که هیچ ساز و ریتمی در زندگی بهتر و بدتر نیست …
این که درک کنیم آنچه هستیم خوب هست و به چیزهایی که داریم رو زیبا نگاه کنیم . زندگی را با عمق بیشتری زندگی کنیم و تجربه کنیم …
خوشبختی هرکسی منحصر خودشه …
زندگی من منحصر خودمه … و چه زیباست احترام گذاشتن به خودم و نه جنگیدن و گلاویز شدن با خودم …
دوست دارم حرف شما رو مرور کنم . که خوشبختی در مکانی خاص و یا آدم های خاص نیست و در هر زمان و مکانی می شود اونو پیدا کرد، چه زیبا که که خوشبختی رو در همین لحظه و در همین مکان پیدا کنم و نه در کوشش و تقلا برای زمان دیگر!
از یک درس دیگری از این روزها حرف بزنم؟. هر وقت دیدی اتفاق و خواسته ای از تو فرار کرد . بدان خودت رو بهش گره زدی، هستی ات رو و در تقلا و کوششی تا به اون برسی ، چون احساس می کنی در این صورت کاملی!
به این نکته رسیدم که من تعریف خودم رو به عامل بیرون گره زدم .خداوند نمی گذارد تا جهانی به بیراهه کشیده بشود و چه زیبا که توجه کنیم جنس ما از مادیات نیست …
چه زیبا که فکر کنم برای خودم و برای تجربه ی خودم آفریده شدم و نه برای دیگری …
و برای هرکسی خداوند کافی هست …
قلب من برای الهامات خدا باز تر شده . و باور کردم این موضوع رو که خداوند مرتب در حال هدایت و الهام به منه …
و هر اتفاقی در مدار من لازم و ضروریه …
چه زیبا که به قصد خداوند احترام بگذارم و قصد او در زندگی ام قصد من باشه …
سپاس گزار از شما استاد عزیز و مریم خانم شایسته ی عزیز و سپاس گزار از خدایی که منو در این مسیر و این راه قرار داد ….