دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مریم عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
استاد در حین تماشای این فایل زیبا، شما از پشت دوربین که با این آقای محترم و خوش رو صحبت می کردید کلی تحسین کردم, احساس کردم چقدر شما پاک و زلال هستید احساس کردم چقدر همه چیز سر جای خودشه وقتی شما در اون مکان قرار میگیرید و این به خاطر اینکه شما بی نهایت با خودتون در صلح هستید با خودتون دوست و رفیق هستید؛ واقعا یه حسی بهم گفت چقدر شما از همه لحاظ پاک و خیلی انسان خوبی هستید ؛ و یه احساس خوبی از این حس گرفتم و بهتون بی نهایت افتخار کردم ؛ نه تنها در این مکان زیبا که در همه مواقع شما فقط وفقط با انسانهای شایسته برخورد دارید و حتی شما عزیز دل شایسته ای دارید و همچنین همیشه در مکانهای عالی قرار می گیرید:
جاییکه دوست دارید هوا بارونی بشه برید شنا تو دریاچه اتفاق می افته ؛ دوست دارید یه ساعتی داشته باشید که نیاز به شارژ هر روز نداشته باشه براتون خیلی عالی محیا میشه ؛ دوست دارید قلعه سنگی ببینید که به راحتی هدایت می شید اونجا و کشف می کنید اون رازی که درش بوده و… بی نهایت دوست داشتن هایی که همیشه به وقتش و به موقع براتون اتفاق می افته ؛ خدارو هزاران بار شکر به خاطر این همه صلح و دوستی که با خودتون دارید این حد از کار روی کنترل ذهنتون و توجه و تمرکز به زیبایی ها ؛ این حد از تعهدتون به همه آگاهی ها که نتیجه اون این همه از خوبی ها و نظم و هماهنگی ها در زندگی تون هست بی نهایت تحسین تون می کنم واقعا لایق تمام این خوبی ها هستید و افتخار می کنم که شما استاد عزیزم هستید.
وقتی نجوا ها بهم فشار میاره و شیطان برام دست تکون میده و میگه تو آدم این راه نیستی مخصوصا زمانی که مثل قایق روی آب منحرف میشم از مسیر ،میگم خدایا استاد اگر در این موقعیت بود چکار میکرد و صدای شما می پیچه تو گوشم و از تون راهکار می گیرم؛ خیلی اوقات در فشار نجواها شما رو تحسین میکنم میگم واقعا استادی برازنده شماست چرا که خیلی عالی و متعهدانه روی باورهاتون کار کردید. استاد جان بهتون بی نهایت افتخار می کنم.و دوستون دارم.
وقتی این دوست عزیز دیدم که با عشق دارند از بلوبری های مزرعه میگن با اینکه تحسینشون میکردم ؛ولی ته ذهنم میگفتم یعنی این آقا یه مزرعه داره که باید کلی زحمت بکشه مشتری جذب کنه که بیان محصولاتش بخرن. این محصول تموم شد محصول دیگه و باور کمبود در من موج میزد ؛ زحمت زیاد برای محصول و جذب مشتری ؛ اصلا اون از کجا مشتری جذب کنه ؛ کی حوصله داره بره سر زمین محصول بخره؛ اگر محصولش رو دستش بمونه که همه خراب میشن؛ یعنی هی داشت ردیف میکرد برام کمبودها و باورهای محدود کننده رو.
بعد که رفتید کارگاه و معرفی کردید کار این آقا رو، گفتم کی واقعا میاد به این ماشین ها پول بده , قبلا شنیده بودم که طرف میره یه ماشین درب و داغون میگیره و مجدد تعمیر میکنه و سوارش میشه میگفتم این چه کاریه و یه کار بیهوده است . وقتی شما گفتید که این ماشین ها رو طرف جلوتر چند هزار دلار میده که براش ماشین آماده کنند با سلیقه خودش و بعد هم صد تا دویست هزار دلار دستمزد به این آقا میدن هی داشت گره های ذهنم باز میشد که آره هستند کسانی که به این ماشین های پنجاه تا شصت سال قبل قراضه عشق بورزند؛ هستند کسانی که اونقدر براشون تهیه ماشین مورد علاقه شون با سلیقه خودشون مهمه که حتی شده باشه چند سال منتظرش بمونند؛ هستند کسانی که با عشق به این افراد پول میدن که کار کنند و در آمد داشته باشند و خیلی عالی دارند نقش خودشون در گسترش جهان ایفا میکنند , واقعا پشتکار و باورهای این آقا و پسرهاشون تحسین میکنم که از یه سری ماشین های داغون می تونند کسب درآمد عالی داشته باشند اینجاست که کسب ثروت هیچ ربطی به شغلت نداره مهم باورهای ثروت ساز هستند که تو رو به پول و درآمد عالی میرسونند .
این همکاری و اتحاد و پشتکار و عشق پدر و پسرها رو تحسین میکنم , با وجود اینکه از صاحب مزرعه همسایه جواب منفی میگیره بابت برق گرفتن ولی مطمئنا اونقدر رها بوده در کار خودش و باورهاش که به خودش و به کارش سخت نگرفته تا جاییکه صاحب مرزعه خودش اومده پیشنهاد فروش ملکش به دوستمون داده که گفته بفرما مزرعه من دو دستی تقدیم شما و حالا ؛ ایشون هم برق دار شدند و هم یه مزرعه بزرگتر دارند.
قدرت افکار و تسلیم بودن و رها بودن همه شرایط به نفع تو هماهنگ میکه. به خاطر باورهایی که این دوست عزیز داشته، استاد و مریم جان و بقیه دوستان خیلی راحت به این مزرعه بلوبری خوشمزه هدایت شدند. خدایاشکرت این نشون میده که:
تو باورهاتو درست کن حتی در ناکجا آباد هم که باشی اون مشتری ها سروکله شون با عشق پیدا میشن و با لذت محصول جمع میکنند حتی تونمیخاد به خودت زحمت بدی جم کنی و بسته بندی کنی؛
تو با عشق و شوق کارتو شروع کن کارگاهت راه بنداز انسانهایی که علاقه مندماشین های کلاسیک هستند میان سراغت و حتی جلوتر هم پول میدن که راحت پروسه بازسازی اجرا بشه , اونم در دل یه مزرعه زیبا پر از درختان زیبا و سرسبزی و هوای عالی که هر وقت خسته شدی کافیه یکم قدم بزنی و چند تا نفس عمیق در دل این سرسبزی و هوای عالی استشمام کنی,
تو افکارت درست باشه مدارت میزون باشه پیدا میشن مشتری هایی که با عشق میان مزرعه ات بلوبری جمع میکنند و بی نهایت تحسینت هم میکنند و تو اشتیاق اونا رو که میبینی میبری به کارگاهت تا بیشتر ازشون انرژی دریافت کنی و چقدر هم عالی استاد عزیز داشت تحسین میکردن ایشون و کلی این آقا با ذوق بقیه کارها رو معرفی میکرد و از همه مهمتر اینکه با استاد عزیز آشنا و هم صحبت شدند.
همه اینها نتیجه تمام باورهای آگاهانه یا ناآگاهانه دوستمون بودند. هر کسی در این جهان نتیجه افکار و باورهاشو دریافت میکند.
یکبار دیگه همینجا تعهد میدم که با عشق و با مداومت روی آموزش های ارزشمند شما کار کنم و بگم چه بخوام چه نخوام این منم که با افکارم با کانون توجهم دارم تمام اتفاقات زندگیم رغم میزنم , این منم که با سخت گرفتن به خودم در تمام مسائل از خواسته هام دور میشم این منم که می تونم اونقدر رها روی دوره ها کار کنم بدون توجه به اینکه چطور میخاد برای من اتفاق بیافته ؛ و تکرار کنم راهتو با عشق برو لاجرم لاجرم نتایج وارد زندگیت میشه.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 244345MB22 دقیقه
سلام به اسداله عزیزم
نمیدونم کی این پیام بدستت میرسه،ولی مطمئن هستم برات جالب خواهد بود..
قطعا از اسم وفامیل شاید حدس بزنی،ولی به تعداد روزهای عضویت در سایت وعکس،شباهتی به شهلا تقریبا نداره..
من همون دوست قدیمی هستم،که در کامنت قبلی برام نوشته بودی(دوست قدیمی)..
جی میلی که بااون این چند سال ،وارد سایت شدم کمی به مشکل برخورده،وهر وقت پیامی از طرف دوستانی که علاقمند بودم پیامشون داخل سایت میاد دسترسی داشته باشم ،ندارم،،مگه اینکه خودم برم چک کنم که مثلا شما پیام جدید گذاشتین یانه.
به آقا ابراهیم هم ایمیل دادم،ایشون گفتن امکان جابجایی محصولات به ایمیل جدید وجود نداره،من هم با کمال میل پذیرفتم واز خدا هدایت خواستم ،این فکر به ذهنم رسید که با اکانت جدید وارد سایت بشم حداقل بتونم ازین طریق کامنتای دوستان رو در فایلهای هدیه میاد رو بتونم داشته باشم ،برام یه تجربه ی جدید وجالب بود،وهمین که دوست داشتم عکس پروفایل رو خیلی وقت پیش عوض کنم که عملا امکان پذیر نبود،و الان درست شد دیگه …
این روزها با دوره ی جدید استاد و قسمت مراقبه که دیگه حجت رو تمام کرد،حال وهوای زندگی همه ی کسانی که دوره رو تهیه کردن،تغییر اساسی کرده ومطمئن هستم درصد خیلی بالایی از ما تحول بزرگی در زندگیمون رخ داده،وخبرهای خوشی در راه….
من تغییرات رو در زندگیم دارم باتمام وجود حس میکنم،همین امشب اسداله جان ،داشتم از محل کارم به سمت خونه پیاده برمیگشتم،میخواستم برم خرید برای منزل، ولی تو دلم راضی نبودم که برم،به الله قسم ،دو دقیقه مونده بود برسم به جایی که میخواستم برم خرید ،پیامی یکی از دوستان تو واتس آپ بهم رسید که کلا مجبور شدم مسیرم رو عوض کنم وبرم سمت خونه که بتونم جواب ایشون رو بدم..وبعد به خدا گفتم ممنونم از نشانه هات ،من دورت میگردم خدا جونم،که دیگه داری باهام ،مستقیم حرف میزنی وراه نشونم میدی…
نیاز نیست اینهارو به شما بگم،اسداله جان شما خودت یه پا استاد شدی تو درس توحید
فقط دلم خواست بیام ودر اولین ساعتهای عضویت در این سایت الهی،با اکانت جدیدم ،برای قدیمی ترین دوست توحیدی خودم ،رد پایی به جا بزارم که بماند به یادگار…
از طرف من شینا رو ببوس،امیدوارم زیر سایه ی الله یکتا وپدرومادر نازنینش سلامت باشه وشاد..
به امید دیدار تون در بهترین زمان ومکان ممکن
در پناه حق باشید….
سلام به اسداله عزیزم
این چند روز در اوج شلوغی کارم،پیامت بدستم رسید ،تقریبا آخر شیفت کاریم بود،انصافا چقدر خستگی از تنم بیرون رفت ،چنان خنده ای بر لبم نشسته بود،وباذوق کلمه هارو میخوندم ،که وقتی یکی از همکارام وارد اتاق شد،به شوخی گفت خوش به حال کسی که تو اوج شلوغی کار وخستگی آخر وقت ،اینقدر برات عزیز که ولت کنن ،اشک شوق از چشمات جاری میشه با خوندن پیامش،من هم سرم رو بالا کردم بهش لبخند زدم گفتم ،فرستاده ی این پیام از اعضای خانواده م به من نزدیکتر…..یه لحظه یاد شینا افتادم وقند تو دلم آب شد ،ناخودآگاه قربون صدقه ش رفتم ،گفتم سر ناجی آینده خودمی تو ،دختر زیبای من…
از خدا وقوانین بی عیب ونقص جهانش که من سراغ دارم،بعید نیست تایمی که شینا بخواد،به امید الله، ناجی بشه،شاید من مدرس کلاسش باشم وکلی هم بهش ذوق کنم وباهر بار دیدنش از نزدیک قند تو دلم آب بشه…..
ممنونم بابت تحسینت از زیبایی پروفایل
اسداله جان ،این عکس رو روز سوم عید امسال (روز تولدم)انداختم،امسال چهار روز اول ایام عید رو با (آیلین وآرین)رفتیم بروجرد،پنجم باید آرین سرکار میبود ،خودم هم از ششم،وبرگشتیم تهران
ولی چهار روز عالی رو به لطف خداسپری کردیم،نمیدونم برات اسمش آشنا هست یانه،تپه ی بسیار زیبایی به نام ( چغا)هست،که وقتی میری بالای تپه قرار میگیری ،کل شهر بروجرد زیر پات هست،از قسمت جلو کل شهر ،واز قسمت عقب کل منطقه ی جنگل مانند گلدشت ،ویلاها وزمینهای کشاورزی و باغات رو میتونی ببینی..وتا چشم کار میکنه زیبایی جهان وعظمت پروردگار رو میتونی با عمق وجودت حس کنی..
قطعا حس خوبی که با این عکس و منظره ی پشت سر من ،تو وجود شما جریان پیدا کرده،به همین دلیل هست…
من همیشه میگم بروجرد به نوعی شمال دوم ایران هست ،بااین تفاوت که دریا نداره،وبدون رطوبت و گرما هست…همون بارون شمال رو داره ولی با هوایی فوق العاده…
اسداله جان یه چیزی رو باید اقرار کنم،من سالهای قبل وقتی بروجرد میرفتم،خیلی حالم خوب نبود،وبه قول خودمون سعی میکردم یکی دوروزه برگردم،ولی سه چهار سالی هست،از وقتی که وارد سایت شدم ،خیلی بهتر تونستم حالم رو بهتر کنم زمانی که بروجرد میرم ،ولی اقرار میکنم امسال باتمام سالهای قبل زمین تا آسمون تفاوت داشت،انگار ابرها هم تغییر کرده بودن از بس که زیبا بودن،این سری اگه به خاطر کار خودم وپسرم نبود ،دلم میخواست کل تعطیلات رو بمونم،منی که دوسه روز بیشتر دوام نمیوردم…
دلم نیومد جواب کامنت پر از لطف ومحبتت رو ندم،منتظر فرصتی بودم که به لطف خدا انجام دادم.
استاد جان هم ،که امروز با قرار دادن فایل جدید ،باز غوغا به پا کردن،شک ندارم دوره به پایان نرسیده ،معجزه ها رخ دادن…
عجیب حال درونی من گواه بر این امر میده
آمین
بهترینهارو برات آرزو دارم ،در کنار همسر زیبا ونازنینت وشینای قشنگ و نازم
به امید دیدار همدیگه در زمانی که خدا میدونه کی قرار اتفاق بیفته ،که فقط اون آگاه ،ومیسپاریم به خودش …
به خدای بزرگ ومهربانم میسپارمتون..