https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/07/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-07-05 06:55:182024-07-12 23:31:27سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 244
305نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و سلام به دوستای فرکانس بالای استاد، سمی جان و آقا رامتین عزیز و علی آقای عزیز
و سلام به همه ی دوستای عزیز سایت
چقدر فایل زیبایی بود:) چقدر نعمت، فراوانی، زیبایی، ایده، خلاقیت و حال خوب توش بود:)
ای جان سمیه جان چه باحال و کاملا کامرشال و البته از ته دل تعریف میکنه ازین بلوبری ها:) منم عاشق بلوبری ام خیلی میوه ی باحالیه
و چقدر داستان خریداری این مزرعه جالب بود و اینکه چه زیبا اون آقا هدایت شد به روش درست نگهداری پرورش بلوبری
وای من عاشق اون کارگاهش شدم:) این کار رویاییِ مورد علاقه ی پسر منه، ماشینای قدیمی رو tune کردن و از نو ساختن و یه جورایی یه اثر هنری خلق کردن
کاش اسم این آقا یا اسم بیزنسش رو میگفتین استاد، البته قطعا کم نیستن از این آدمها و بیزنس ها و پسر منم ایشالا وقتی تو مدار و فرکانس مناسب باشه با همچین افرادی برخورد میکنه:)
خیلی خیلی فایل خوبی بود، حالا باید سر فرصت فقط صوتی گوش بدم و تمرکز کنم رو نکاتش و نوت بردارم
سلام و عرض ادب به استاد عزیز دل و خانم شایسته قشنگم و هم فرکانسی های من
این فایل زیبا رو بعد از کامنت سعیده عزیزم شروع کردم دیدن چقدر لذت بردم از نعمتها فراوانی های که تو این فایل دیدم و زیباییی الله اکبر از شروع فایل بگم چهره ماه استاد عزیز دل رو بعداز مدتها دیدم چقدر عشق کردم از دیدنشون استاد من عاشقتم خیلی زیاد خیلی بدنتون خفن زیبا شده و خانم شایسته قشنگم ای بانو زیبا این رنگ مو و استایل ساده و قشنگتون من چقدر دوست دارم اخه و دوست خوشتیپ و خوش هیکلتون سمیه خانم چقدر این بانو زیبا و مهربون بدلم نشست و انرژی قشنگی که ازشون دریافت کردم واقعا عشق کردم و قسمت خفن ماجرا باغ بلوبری و قیمت مناسبی که خریداری کردین انقدر همه جا میگن این میوه گرون و… یه باور تو ذهن من شد که نمیشه خریدش انقدر گرونه بعد استاد بیاد بااین فایل قشنگش باور اینکه دنیا مملو از فراوانی و نعمته و ثروته ، استاد مرسییی برای انتشار این قشنگی این زیباییییی ممنونم برای نشان دادن این فراوانی ثروت و جاری بودنش تو دنیا .
و اما زیباییی که من عاشقشممممم ماشین های کلاسیک قدیمی عاشق این ماشینام واییییی منم اگر به این ثروت برسم بی شک بجای خرید هر ماشین مدرن پول میدادم این خفن های جذاب رو برام درست کنند خیلی خوشکلن قلب داشت از ذوق تند میزد وقتی این قشنگیا و فراوانی و ثروت دیدم خدایا شکرت شکرت برای ثروت و فراوانی جاری در این جهان شکرت
این فایل قشنگ که دیدم کلی حرف اومد به ذهنم و امروز حین تمرین یاد موضوعی افتادم که چند وقته باش کلنجار میره مغزم موضوع اینه که من چند ماه پیش یه برای تمدید سنوات و ترم اخر دانشگاهم از خدا هدایت خواستم خدا خیلی واضح و با نشانه های متعدد و الهامی که کامل با من صحبت کرد گفت انصراف بده ولی آمان از «حیف» های مغزم هدا تو که چند سال خوندی یه پایان نامه هست تمومش کن بره دیگه ، نه هدا بقیه چی میگن نتونست از پسش بربیاد و…. انقدر جولان کرد این مغز که خلع صلاحم کرد رفتم ثبت نام کردم و شهریه هم دادم و برگشتم خونه با هزار زور تونستم یه فصل بشینم بنویسم این وسط لپ تابم مشکل پیدا کرد دادم تعمیر کنن موند من سرد شدم از طرفی علایقم عوض شده بود یکی دوسال بود پیگیر مربیگری باشگاه بودم چون عاشق انرژی اون فضام رفت دنبالش کارامو کردم و مدرکشو گرفت موند استارت کار خدا هدایت کرد و یه جا نزدیک خونه مشغول شدم اول یک کلاس داشتم بعد شد دوتا بعد هم چند کلاس که تقریبا کل روزم اونجام بودم برمیگشتم خونه سرم نرسیده به بالشت میخوابیدم چند ماه گذشت و من هیچ حرکتی برای پایان نامه نزدم تااینکه خیلی جدی نشستم فک کردم اول گفتم پول میدم برام بنویسن ولی باتوجه به شخصیتم من حتی دوست ندارم کارام بدم انجام بدن خوشم نمیاد یه خرید ساده رو بدم کسی برام انجام بده چه برسه پایان نامه ، فکر کردم و گفتم تو که نمیخوای کار کن با اون مدرک چون فلا تو حیطه جدا از حیطه درسیت کار میکنی و دوست داری برا بعدا هم خدا هست الانم تایم نداری ولکن بره (تازه بعد مدتها اون الهام رو پذیرفتم و شجاعت عملی کردنش پیدا کردم) خلاصه این روزا پیگیرم درخواست انصراف بدم که استاد راهنما بهم زنگ زد جواب ندادم پیام داد که چرا پیگیر نیستی اینجوری پیش بره اخراجی و… خلاصه امروز داشتم تمرین میکردم و مغزم شروع کرد الان میخوای انصراف بدی جای یکی رو گرفتی باید پول بدی اون شهریه رو دادی رفت الانم پول میگیرن ازت(در حالی که همچین تعهدی ندادم وقتی ثبت نام کردم) و هی نجوا نجوا نجوا منم نتونستم اولش تمرکز کنم بعد گفتم ببین دختر تو بازم میخوای اجازه بدی تمرین کردنت کنسل بشع؟! بعد گفتم دخترم بزار هروی دلش میخواد بگن اون نجوا ها من کاریشون ندارم واکنشم نمیدم انرژی نمیزارم براشون بزار برا خودشون بگن من میرم سر تمرینم و حتی تایم تماشا کردنشونم ندارم در عرض چند دقیقه همه اونا رفتن چرا چون قدرت بهشون ندادم چون بیخیالشون شدم واقعا توجه نکردم الان میفهمم حرف استاد رو که میگن به هر چیزی توجه کنی بهش قدرت میدی و میزاری گسترش پیدا کنه همینه واقعا چون میدونم اگر اجازه میدادم و توجه میکردم تمرینم کنسل میشد هیچی انرژیم میگرفت و هی پیشروی میکرد و درنهایت تصمیم گرفتم امروز درخواست توقف از تحصیل بدم و تموم کنم درست دیر تصمیم گرفتم ولی بالاخره تصمیم گرفتم و شجاعت عملی کردنش بدست اوردم بازهم حمدلله برای انجام این اکت بقیه اشم با خدا .
اینم از رد پای من برای امروز خداروشکر تونستم این فایل زیبا رو ببینم و این کامنت رو بنویسم
سپاس گذارم از استاد عزیز دل و خانم شایسته دوست داشتنی من برای این فایل بینظیر
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان ودوست داشتنی درود خدا به شما
سلام عرض میکنم به تمام هم فرکانسهای عزیزم
خداوند رو شاکر وسپاسگذارم که یه روز دیگر فرصت داد تا زندگی کنم واز روزم لذت ببرم
در مورد فایل که خیلی عالی بود و پر از درس واگاهی بود شما هرکجا میرید پر از ثروت و نعمت و فراوانیه من این رو باور کردم و پذیرفته ام که برای شما میشود اما زمانی که به خودم فکر میکنم مطمعنآ ذهنم شروع به مقاومت میکنه که بابا اون استاده خیلی مدارش، بالاست و با تو فرق، میکنه وخیلی راحت از طریق، یه مقایسه کردن و احساس تفاوت دل سردم میکنه، اما وجدانن خودم خیلی، مواقع تجربه کردم که در حالت وصل بودن با خود واقعی ام بودم به بهترین مکانها ث انسانها هدایت شدم یعنی هون درزمان درست ومکان درست قرار گرفتم وخواستم به خودم بگم برای خداوند و قوانیینش ربطی نداره که کی هستید و کجایید قوانین عالی وبدون نقص کار خودشون رو انجام میدن
یه تجربه دارم
من چند وقتی بود به واسطه اتفاقات اخیر نتونستم تو مسیر بومنم و مسعله های زندگی ام گیر کرده بودم وتمام توجه و تمذکزم روی ناخواسه ها بود
از طرفی هم پدرم در بیمارستان بستری بود من کنترل ذهن برام دشوار بود و ذهنم مقاموت میکرد که ای بابا ول کن هیچی جواب نمیده واین شرایط توست وبپذیر و قبول کن همیه که هست اما ته قلبم میگفت نه نه این شرایط به ظاهر بدن تو الان باید بتونی یه جوری کنترل ذهن کنی و خودت رو از این باتلاق افکار منفی بکشی بیرون و به قول معروف تغییر فرکانس بدی، من بارها و بارها در گذشته این کار رو کرده ام اما این بار شدید تر بود و من مقاومت میکردم انگار ذهنم لذت میبرد از این مسیر و من درد ورنج بیشتری میکشیدم
اما از خداوند کمک خواستم و هدایت سایت رو باز کردم و زدم روی دسته توانایی کنترل ذهن وصفحه باز شد دیدم نوشته قوی ترین صلاح برای کنترل ذهن نوشتن است، همون جا دستی رو کشیدم سریع رفتم از بوفه بیمارستان یه دفتر و خودکار گرفتم وشروع کردم به نوشتن نعمتها و سپاسگذاری از خداوند برای زنده بودنم
وبعد شرود کردم به گوش دادن فایل وکامنت های بچه ها باورتون نمیشه یکی دوساعت طول نکشید که حالم واحساسات من تغییر کرد من خودم رو خوب میشناسم یعنی خوب میدونم با چی حالم خوب میشه مخصوصا کامنت خوندن چنان انرژی بهم میده و حالم خوب میشه که نگو
از همون مکان بیمارستان شرو ع کردم به توجه و تمرکز بر زیبایی های این بیمارستان فوق العاده قدیمی قشنگ(بیمارستان مسیح دانشوری شمال تهران) دیدم بابا چه قدمتی داره، چه اب وهوایی داره به خاط این اکسیژن ناب و عالی اش اومدم بیماران ریویی رو اوردن اینجا اونم زمان قاجار
صدای چهچه بلبل ها داعم میومد، چقدرمرغ مینای وحشی داشت چه پرسنل درست کار و خوش اخلاقی داره ودیگه شروع شد اون قسمت اگاهانه تمرکزمن فعال شد یعنی افسارذهنم افتاد دست من برو که بریم و لذت بردن از همین مکان شروع شد و صلح درونی اتفاق فتاد دیدم تازمانی که من کنترل دست من نیست درد ناکه اما دست خودم است باید باب میل من پیش برود و هرجوری که بخوام باید حرکت کند، یه چیزی به خدا قسم حتی رنگ پوست وحالت صورتم عوض شد صورتم باز شد پوستم سفید تر شد لبم خندون شد دیدم چقدر این تغییر فرکامس سریع خودشو نشون میده وبوم بوم اتفاقات شروع شد به رخ دادن، خبر خوب برای درمان پدرم رسید، ازجاهای که فکر نمیکردم رزق و روزی میرسید ارتباطم با پرسنل عالی شد ادم های خوش برخورد و خنده رو رو برام میفرستاد یعنی انرژی مثبت من همه جارو گرفته بود و خودم کیف میکردم، باور کنید هربخش و اتاقی که میرفتیم خیلی سریع ارتباط میگرفتم و سر شوخی و گپ را باز میکردم وحتی به بیماران هم قوت قلب میدادم و دیدم این من بودم که تو حال بد گیر کرده بودم وهیچ کاری براش نمیکنم وقتی عزم ممو جزم کردم و تصمیم گرفتم نتیجه عوض، شد خدارو شکر
شروع کردم به نوشتن تمرین ستاره قطبی
واتفاقها به اسانی و خود به خود رقم میخوردن
خدا رو شکر دیدم من ایرادی که دارم استمرار و تعهد ندارم تو مسیر بمونم
خیلی مهمه کانون توجه و تمرکز من کجاست
انرژی من کجا داره هدر میشه
در این جهان هر چیزی چیزی را جذب میکند
گرم گرمی را سرد سردی را
اینو هزار بار از استاد عزیزم شنیدم اما فراموش میکنم یا شاید هنوز درکش نکردم
یه چیز دیگه من مقاومت دارم در برابر کامنت نوشتن که وقت ندارم، دستم کنده، زمان میبره، ول کن حوصله داری، اما توی این چند سال که خداوند فرصت بهم داده که توی این قار حرا باشم به قول خانم سعیده عزیز که خیلی ازشون ممنونم کامنت های ایشان هم خیلی کمکم کرد دیدم کسانی رشد کردن ومدارشون رفت بالا اکثرآ همیشه از خودشون رد پا گذاشتن
امروز از خداوند هدایت خواستم و درخواست هامو توی ستاره قطبی نوشتم که چندتا درخواست داشتم که تیک خوردن خدارو شکر
اتفاقات عالی امروز
چند تا دوست زنگ زدن و جویای حال پدرم شدن
از گردنه اومدم پایین دلم حوص نون تازه وداغ کرد که نوش جان کنم که دیدم یه عزیزی دور میدون چند عدد نون بربری تازه و داغ دستشه وگفتم ببخشید از کجا گرفته اید تا گفتم حرفم تمام نشد یه دونشو انداخت تو ماشین گفتم زیاده یاپولشو تقدیم کنم که قبول نکرد و با یه لبخند زیبا خداحافظی کرد
موقع صبحونه زدم بغل و فایل امروز رو نوش جون کردم
رسیدم مقصد و چقد کارگران خوش اخلاق و خوش برخوردی بودن و بارم و سریع خالی کردن و اونجا اب شیرین و تمیز بود ومن از فرصت استفاده کردم و ماشینم رو تمیز کردم که سپاسگذاری کرده باشم و حال دل خودمم خوب شد
وطبق درخواست ستاره قطبی من چند جا تماس گرفتم برای بار برگشت که جور نشد یه دونش یک دقیقه زود تر تماس میگرفتم اوکی میشید ام رد شده بود ولی من با کمال احترام خداحافظی میکردم وسعی میکردم ناراحت و غمگین نشم وگفتم خودش باید به راحتی جوربشه نگران وغمگین نشم خودش ردیف میشه، شد شد نشدم نشد واما هدایت شدم که یه بار ردیف شد بهتر سبکتر وکرایه عالی تر البته برای فرا، ومن گفتم برم خونه خواهرم سربزم و استراحت کنم و بیام تو سایت یعنی برای خودم وقت بزارم، خواهر جان کلی خوشحال شد بعد سه ماه دیدار وکلی خوشحال شدم ویه میزبانی عالی انجام داد و دیدم اخ جون برای شام دلمه با برگ مو گذاشته الهی شکرت، همه چی عالی پیش رفت
کلی خاطره بازی و از ته دل خندیدم، الله اکبر الان یادم افتاد صبح به خدا جون گفتم میخوام خنده و شادی رو تجربه کنم که خودش رقم خود الهی شکرت
امروز خلیی عالی بو د وبهم خوش گذشت و حال کردم واز روزم لذت بردم خدایا شکرت
خیلی پر حرفی کردم
اما واجب بود بگم
دوستون دارم
برم سراغ کامنت های عالی تون
خدا خیر وبرکتتون بده که مینویسد و ما لذتشو میبریم،، ممنون از همه گی
تو فایل قبلی در مورد بازی پینگ پونگ و اون خانوم 60 ساله که جقدر پرانرژی و با روحیه بللا ورزش میکنه و اصلا سن براش محدودبت نیست یا اون بچه های نازنینی که حتی قدشون به میز نمیرسه و برای گرفتن توپ پرش میکنن گفتید
اینجا بگم منم این باورو در مورد خیلی چیزها دارم که سن واقعا محدودیت نیست من خیلی تجربه ها رو عین بچه ها انجام میدم حتی فکر کنید بازی مثل جامپینگ که مخصوص بچه هاس من انجام دادم و اصلا برام مهم نیست چند سالمه با اینکه 42 سالمه
و حتی تازگی ینی یک ماهه شروع کردم به یادگرفتن دوچرخه سواری تو این سن و چقدر ذوق و شوق دارم که انجام بدم 70 درصد یادگرفتم منی که اصلا بلد نبودم و ترس زیادی داشتم اما انجامش دادم خداراشکر و اینم بگم من حتی دوچرخه هم ندارم توسط دستان خدا (بچه های کوچک کوچه و محلمون) یاد گرفنم و حتی دوچرخه خودشونو میدادن ک بیا آموزشت بدیم بدون اینکه من اصرار کنم البته که من خیلی راحت درخاست میکنم هرچیزیو و این یادگیری دوچرخه رو انگار خدا هدایتم کرد ب سمتش و هولم داد ب خودش قسم بدون اینکه من تو فکرم باشه.حتی برام دوچرخه پیدا شد ک تمرین کنم باهاش و یکی از دستان خدا گفت ببر باهاش یادبگیر هروقت خاستی برگردون ولی چون دوچرخه اش بزرگه منم تازه یادگرفتم سختمه کمی باهاش کار کنم اما باز دستان خدا دارن بهم آموزش میدن
اگه بگم لحظه اولی که دوچرخه حرکت کرد و تونستم تعادلشو حفظ کنم چقدر من ذوق کردم و جیغ کشیدم از خوشحالی و یادگرفتنش باور نکنید.
بعد از آموزش دوچرخه سواری یهو پول ثبت نام گواهینامه رانندگی امم از طرف خدا و دستانش جور شدو به راحتی در زمانی که میخان گرونترش کنن در زمان مناسب انجام شد.خدایا شکرت .
حتی هدفهای دیگه ام دارم که دارم انجام میدم و بعدا میام میگم.
از رابطه ام با خانواده و اطرافیانم بگم تو این یک ماه خیلی خوب شده .
از سلامتی بگم که بعد از رژیمی که با وجود وزن نرمالم بارفتن به ورزش زومبا گرفتم و دیدم خیلی لاغرشدم حتی 3 ماه من ورزش کنار گذاشتم که ی ذره وزن بگیرم اما نشد باز وقتی هدفم گذاشتم سلامتی و وزن گرفتن یهو از طرف دستان خدا هدابت شدم به خوررن قرص ویتامین و ادامه ورزشم یهو خود ب خود من وزن گرفتم بدون اینکه بدنم تکون بخوره و چربی بگیره و داره با هفته 3 روز 10 دقیقه کار با وزنه که اونم اخر زومبا برای سردکردن بدن انجام میشه بدنم داره عضله میسازه خود بخود
و حدود 2 کیلو هم وزن گرفتم ینی عضله گرفتم بدون چربی و من چقدر خوشحال شدم.
در مورد کسب و کارم. و دادن آموزش تو پیجم هدایت شدم و دارم از آمورشهای رایگان شروع میکنم
و البته تو شهر خودم به صورت حضوری آموزش میدم و هنرجو دارم خداراشکر ولی در مورد فروش دوره آموزش انلاینم هنوز انجام نشده فقط دارم آموزش رایگان میدم تو پیجم که بعدا پیجم بالا رفت به لطف الله آموزشهای انلاینمم استارت بزنم خداراشکر
این از نتایج کوچکی بود که نوشتم که یادم بمونه بازم میشه به هدفهای بزرگ رسید
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
در مورد فایل این قسمت خدایا شکرت برای هدایتت همیشه همه رو در زمان و مکان مناسب با آدمهای مناسب و درست هدایت کن مثل استاد و مریم جان که هدایت میشوند به بهترینها
چقدر دلم بلوبری خواست اونم از همین نوع ارگانیکش. خدایا صدهزار مرتبه شکرت
تحسبن میکنم سمیه خانوم و همسرشون و علی آقا رو که هم فرکانس با استاد هستند
تحسین میکنم ثروت این آقای مزرعه دار را چقدر قشنگ خدا هدایتش میکنه به خرید این مزرعه و هدایت میشوند به روش درست استفاده از این مزرعه بلوبری که این نشون میده اگه در مسیر درست باشی همیشه هدایتها هستند و از بی نهایت طریق بهشون دست پیدا میکنی
تحسین میکنم این ثروت اقای مزرعه دار را چقدر راحت ثروت میسازند از شغلی که حتی خیلیها بهش فکر نمیکنند که میشه باهاش ثروت ساخت
این نشون میده به قول استاد هر شغلی پتانسیل ثروتمند شدن رو داره و کافیه تو در مسیر درست با باور درست باشی مثل همین اقای مزرعه دار
خدایا صدهزار مرتبه شکرت برای این فایل بی نظیر و باور ثروت و فراوانی که استاد نشونم میده
سپاسگزارم مریم عزیز که مثل همیشه برای ما فیلم میگیری که باورهای ما هم تقویت بشه
سپاسگزارم استاد عزیزم برای اینکه این توضیحات بی نظیر رو میدی که باور فراوانی و ثروت و روابط و سلامت ماهم تقویت بشه و روز به روز به آگاهیهای ما افزوده بشه
بخاطر کامنتهای بی نظیر بچه ها هم سپاسگزارم
تحسین میکنم بخاطر اندام فوق العاده اتون استاد عزیزو مریم جان
بازم ممنون و سپاسگزار خداهستم که فرصت داد و این کامنتو بر زبانم و دلم جاری کرد که بنویسم
سلام به آزاده زیبا وارزشمند وای چه انرژی گرفتم وقتی صورت نازت رو رو پروفایلت دیدم
عزیزم از صمیم قلبم موفقیتهات رو بهت تبریک میگم وامیدوارم حال دلت همیشه عالی باشد
آزاده جان از یادگیری دوچرخه سواری گفتی کلی خاطراتم از دوچرخه سواری که با دوستم در روزهای اول باشگاه داشتیم برام زنده شد ولبخند به لبام نشست خدای من آنروز چقدر خندیدیم که دوتاییمون بلد نبودیم ورفتیم باشگاه ثبت نام کردیم وبا تمرین همان روز اول کامل تسلط پیدا کردیم والان که دارم برات مینویسم این نکته تو ذهنم زنگ خورد همانطور که استاد جان هم تو فایلهای مختلف اشاره کردند با تمرین کردن وادامه دادند انسان میتونه هرکاری رو یاد بگیره
خیلی دوست دارم قشنگم
روی چون ماهت رو میبوسم
بهترین بهترینها را در هر لحظه از خالق هستی برات خواستارم چون تو بهترینی ولایق بهترینها
چقدر دلم تنگت شده بود .حتی یه روز رفتم اخرین پیامتو که تو دوره احساس لیاقت بود دوباره خوندم
اخه من زیاد دیگه کامنت ننوشتم تا این سفر به دور امریکا و حتی همه کامنتهام ننیتوتستم بخونم هرچی دم دست بود میخوندم که به کامنتهات برنخوردم
مرسی عزیز دلم که برام نوشتی
در مورد دوجرخه سواری خیلی خوبه که همون اول تسلط کامل پیدا کردی و رفتی باشگاه یاد گرفتی
تو شهرما چون شهرستان هستش باشگاه دوچرخه سواری نداره تو استانمون داره که اونم برای من دوره و من خیلی میخاستم یاد بگیرم اما دیگه پی گیر نشدم که خدا یهو هدایتم کرد به سمتش
اگه بگم تمام پاهام کبود شده بود از خوردن به زمین فقط میخندی
البته که تو کامنتم گفتم من ترسم زیاده اما باز رفتم سراغش و چون دوچرخه ام ندارم اون فردیم که بهم دوچرخه داد دوچرخه اش برای من بزرگه و حتی زینش خرابه اصلا نمیشه پایین بیاریش که اندازه من بشه و فقط نگاهش میکنم مینرسم حساب کن در چه حدیع دیگه گفتم از هیچی بهتره اشکال نداره بخاطر اینه که کمی برام سخته اما حدود 70 درصد یادگرفتم که مطمینم اگه دوچرخه اندازم بود 100 درصد اصولی یاد گرفته بودم ولی الان تصمیم گرفتم مهم نباشه چه اندازه ایه هستش بالاخره باید کامل یادبگیرم و با کمک بقبه یادش میگیرم کامل
سلامی پر از عشق و به زیبایی تونل درختی این مزرعه ی زیبا ، به استاد عزیزم ،خانم شایسته زیبا و تمامی دوستان ارزشمندم در این بهشت زیبا .
خدایا شکرت برای این زمین زیبا که ما درش قرار داریم ، واقعا من فراوانی رو در فایلهای شما دارم درک میکنم ،واقعا ما در جهانی پر از فراوانی زندگی میکنیم ، هر بار که یه فایل میبینم میگم خدایا اینجا ،این چیز ،این آدم ،چه قدر زیباست ،این دیگه آخرت زیبایی و ثروته ،اما هر بار جهان به من درس خوبی میده که اون زیبایی که من دیدم و تحسینش کردم نه تنها آخرش نبود بلکه شروع یک چرخه ی بی نهایت از زیبایی ها بود و تا جایی که چرخ فرکانس من تنظیمه روی توجه به زیبایی های جهان ،جهان هم سخاوتمندانه و بی انتها به من زیبایی و فروانی هاش رو نشون میده ، توی این فایل یادگرفتم سیستم انسان و جهان مثل همدیگه است ،به این صورت که در جهان هر چه قدر از یک موضوع تعریف کنی ،ذوق کنی براش ،قدردانش باشی و در کل توجه کنی بهش ،جهان بیشتر از اون موضوع بهت نشون میده ،انسان ها هم همینطور هستند ،هر چه قدر نسبت به یه موضوعی ازشون سوال کنیم ،ذوق کنیم ،قدردانشون باشیم ،با عشق چیزهای بیشتری به ما نشون میدهند ، الان بیشتر معنای تحسین کردن رو درک میکنم و چه خوبه این تحسین کردن .
چه قدر عاشق این هدایتم و با فیلهای شما دارم بهتر درکش میکنم ، هدایت حس خوب و مسیری آسان هست ،درست مثل کشف آسان و خوشمزه ای که دوست عزیزمون کردند و مزرعه بلوبری های درشت و ارگانیک رو پیدا کردند ،همین قدر آسان و لذت بخشه .
من عاشق بلوبری هستم ،اونقدر که به شدت خودم رو در این مزرعه در حال چیدن و خوردن دو لپی بلوبری ها تجسم میکردم ،چه قدر زیباست این مزرعه ی بهشتی ،چه قدر سبز و تمیزه و چه قدر صمیمی ، چه قدر احساسش میکردم که صاحب مزرعه یه انسان شریف و صبور و باحاله ، دمشون گرم که اینقدر باور فراوانی درشون ریشه داره که میگن این سطل های خوشگل رو بردارید برید و هر چه قدر دوست دارید هم بچینید و هم بخورید و لذت ببرید ،چه خوبه این باور فراوانی ،چه قدر خوبه این بی نیازی مالی و غنی بودن ،که به انسان همچین ،بخشندگی و آرامشی میده که اجازه بدیم مردم لذت ببرند و نگران نباشیم که الان تموم میشه ،دمشون گرم ، چه قدر من خوبی مردم آمریکا رو تحسین میکنم چه قدر باورهای خوبی دارند، چه قدر باخودشون در صلح هستند چه قدر مهربان و شریف هستند ،صاحب مزرعه با اینکه اولین بار بود شما رو ملاقات میکرد اما چه قدر صمیمانه برخورد کردند ،چه قدر خوب توضیح میدادند و چه قدر رنگ چشماشون زیبا بود ،وقتی با شما صحبت میکردند من چه قدر شما رو تحسین میکردم که چه قدر عالی میتونید حرفهای این بنده خدا رو بفهمید و حتی ازشون سوال بپرسید دمتون گرم و نکته ی خوبش برای من اینکه میدونم که شما از روز اول که مهاجرت کردید به آمریکا زبان انگلیسی عالی نداشتید اما مهاجرت کردید ،و در دل کار یاد گرفتید ،این نکته ای بود که به خودم و اون نجواها در حین دیدن این بخش میگفتم و سعی داشتم ترمزهام رو کم تر کنم .
خدای من چه بلوبری های درشت و خوشگلی ، چه قدر لذت بخشه توی این مزرعه راه بری و از روی درخت بلوبری بچینی و بخوری و لذت ببری ،من عاشق تعریف کردن های دوستمون بودم ،خیلی با عشق و ذوق تعریف میکردند و چه قدر تحسینشون میکنم که اینقدر این خانم ،زیبا ،خوش اندام و خوش لباس و باحالی هستند و اینقدر با خودشون در صلح هستند ،اصلا من از صحبتهاشون لذت میبردم و با خنده هاشون میخندیدم دمشون گرم ،چه خوبه داشتن همچین دوستای باحالی ،
چه قدر تحسین کردم پوشش آزاد و امنیت و آرامش در آمریکا رو و چه قدر درخواستش رو به جهان فرستادم (مخصوص توی فصل گرم)،وقتی میدیدم که دوستمون چه قدر راحت و چه قدر زیبا و آزادانه لباس مناسب فصل رو پوشیدند و چه قدرراحت در این مزرعه زیبا و در این فصل گرم و زیر آفتاب قدم میزدند ،این آزادی و امنیت رو تحسین کردم و امیدوارم به زودی هدایت بشم به جایی که بتونم آزادانه هر لباسی که دوست دارم و راحتم رو بپوشم .
این مزرعه به شدت زیبا و رویایی و بزرگ بود ،سرسبز و زیبا تا چشم کار میکنه و اون تونل درختی که دیگه هیچی ،هوش رو از سر میپرونه ،چه قدر اینجا تمیز و زیبا بود ،چه قدر چمن هاش یک دست و مرتب بود ،چه جاده زیبایی وسط درختان کشیده بودند برای راحتی عبورو مرور و چه قدر این جاده فضای قشنگی از درختان ایجاد کرده بود ،چه کارگاه خوش رنگ و تمیزی ،اصلا باورم نمیشد که بشه توی یه همچین مکانی ،این همه خودرو ی زیبا ساخت اون هم فقط با 5 نفر آدم کار بلد ،دمشون گرم ،چه قدر تحسین میکنم این کشور و این آدم ها رو که از هر سنی شروع میکنند و فعالیت میکنند ، علاقشون رو دنبال میکنند،خودشون راه پول ساختن رو بلدند و میدونند چه طور مستقل باشند ،ایمان رو درعمل نشون میدهند و باور دارند که ایده هاشون جواب میده و باور دارند که برای داشتن همچین بیزنسی در حیطه خودرو نیاز به شرکت و سرمایه هنگفت و کارمند زیاد نیست باور دارند که خودشون و خدا کافی هستند و خداوند میشه نیروی کمکیشون ،و قدم برمیدارند در حوزه علایقشون و با یه همچین کارگاهی ،و در کل فقط با 5 نفراین بیزنس رو شروع و اداره میکنند ،چه قدر در جهان فرصت هست و چه قدر فروانی زیاده ،حتی فراوانی در سلایق ، من خودم عاشق خودروهای مدرن و جدیدم ،اما هستند کسانی که دنبال این هستند که خودروهای قدیمی رو تبدیل به یه چیز جدید و خاص کنند و حاضرند براش کلی پول بپردازند ، یکی مثل این آقا برای یه نمونه کار 100 هزار دلار میگیرند ،یکی دیگه برای همون کار 400 هزار دلار و من یه برنامه ای میدیدم توی کشور آمریکا و توی همین بیزنس که نه تنها از این کارکلی پول در می آورند بلکه برنامه تلویزیونی ساختند و نه تنها کلی هم پول از این برنامه در می آورندبلکه کلی هم مشهور میشوند توی همین حوزه ، اینجا بود که من معنای تئوری ظرف آب شما رو بهتر فهمیدم ، اما درکل چه قدر عالیه که در جهانی زندگی میکنیم که حتی ماشین قراضه ام توانایی ساخت ثروت رو داره .
دمشون گرم عجب ماشین های خفنی ساخته بودند من نگاه میکردم و هنگ بودم که خدای من یعنی یه همچین ماشینی رو این آقا با 4 تا پسرش یعنی در کل 5 نفری ساختند! ، چه قدر شما رو تحسین میکنم استاد جان که شما دقیقا به سمت افرادی مثل خودتون و هم جنس باورهاتون هدایت میشید و ممنون که با ما به اشتراک میذارید تا بهتر کارکرد باورها و قوانین رو درک کنیم ،مثل همین آقا که یه همچین بیزنس بزرگی رو با افراد کمی هدایت میکنه ،یا اگر متخصصین بگویندکه نمیشه خودش با هدایت درونی اش دست به عمل میشه و کاری میکنه که افراد حرفه ای بگویندچه طور ؟!مثل نصب همین کولر کار گاهشون و چه قدر تضادها برای این فرد برکت داشت ، مثل همین کولرها و مثل نداشتن برق در زمین قبلیشون که باعث شد این زمین رو بخرند ،روش درست پرورش بلوبری رو یاد بگیرند و ثروت بسازند ،کارگاهشون رو منتقل کنند به اینجا و راحت تر باشند ، شما هدایت بشید به مزرعه شون برای ما هم با زبان تصاویر تعریف کنید و یکی مثل خود من ببینم این زیبایی ها رو درس بگیرم و انسان بهتری در زندگی خودم بشم و خدا میدونه چه قدر برکت های دیگه ای داشته این تضاد .
یک درس دیگه ای که از این فایل یاد گرفتم اینکه ،چه قدر قدرت سوالات خوب پرسیدند و درخواست کردن رو درک کردم ،شما سوال خوب پرسیدید از صاحب مزرعه که شغلشون چیه ،وقتی ایشون توضیح دادند ،شما درخواست کردید که فضای شغلیشون رو ببینید و همین سوال و درخواست باعث شد چه قدر زیبایی و فراوانی بیشتری رو ببینیم و من ازتون خیلی سپاسگذارم ، دیدن شغل های متفاوت افراد که دارند خوب پول میسازند کم کم این باور رو درمن جایگزین میکنه که میشود از هر شغلی پول ساخت و من باید بروم دنبال علاقه ام .
سپاسگذارخداوندم برای این جهان زیبا که بلوبری های خوشمزه درش رشد میکنه .
سپاسگذارم از شما استاد عزیزم به خاطر آگاهی ها این فایل .
سپاسگذارم از شما خانم شایسته نازنین که مارو در دیدن این همه زیبایی و این مزرعه زیبا و بلوبری های خوشمزه و چیدنشون سهیم کردید.
به اندازه خوشمزگی بلوبری ها براتون آرزوهای شیرین میکنم
𥙿 – ” – “لبخند چقدر انرژی توشه و آدم رو خیلی زیباتر میکنه”
𥙿 – ” – ” فاش شدن باگ هام ربطی ب فایل های دانلودی یا دوره ها نداره ”
سلام به استادهای قشنگ و مهربون و همیشه خنده روی من
قلب زیاد دارین پیشم
دوستان همسفر عزیز تر از جـــــونم
چقدر عاشق شماها هستم با نظرات بینظیرتون ؟
لایک و قلب زیاد
استاد شایسته جان
استادعباسمنش جان
سفر امروزم با شما میتونه دلیل این باشه ک بگم چ چیزهای زیادی از سفر کردن با شما یاد گرفتم چ زیبایی هایی رو دیدم
اینکه یاد گرفتم فقط لذت ببرم و تحسین کنم
اینکه خودمو ب جریان هدایت بسپرم
اینکه رها باشم و از همین امکانات امروزم لذت ببرم
اینکه فقط برای خواسته هام کافیه قدم اولمو بردارم
و بعد باور داشته باشم ک خداوند منو ب بهترین مکان در بهترین زمان با بهترین آدما هدایتم میکنه
استاد جانم
وقتی سریال ها رو میبینم احساس لیاقت میکنم ک منم میتونم این فضاهای زیبا –این کشورها -رو تجربه کنم-
و اینکه با لبخند و انرژی استاد شایسته و دوستانمون چقدر حال منم خوب شد.
امشب بازم قبل خواب میبینمشون
استاد شایسته جان
من چند دوره رو با استاد عزیز و شما داشتم
وقتی توی دوره ها استاد عباسمنش عزیز میگفتن ک “بابا ب دیگران کاری نداشته باشین”
نشین ملا غلط گیر خانواده و بقیه
کاری ب کار دیگران نداشته باشین
من قبول داشتم استاد درست میگن
ولی حرف مفت میزدم چون خیلی سعی میکردم ب خانوادم نگم و در عمل حرف استاد عزیز رو اجرا نمیکردم
سعی میکردنم جاهایی هم موفق بودم
ام گاهی گول میخوردم
امروز دوباره اومدم عصر توی دفتر کارم
بقول خودم توی کوه طــور
جایی ک هیچکس نیس و خودم هستم و خودم و خدا و استاد و دوستان سایت
من کامنتهای خوب و باور ساز رو خیلی میخونم شاید دو یا سه یا بیشتر میخونم
آخه ذهنم با تجربیات دوستان خیلی راحت تر رام میشه
اومدم سراغ کامنت سعیده جان
دوباره خوندم و رسیدم ب قسمتی از مقاله استاد شایسته
ی مرتبه ذهنم گفت حسام آخ فهمیدم
فهمیدم
حالا متن رو براتون مینویسم ببینید چی فهمیدم
راجع ب کاشتن دانه و مراقبت از اون
1 – شروع تغییر باور، یعنی کاشتن بذر های باورهای قدرتمند کننده. بذرهایی که نه تنها هنوز قدرتی ندارند بلکه نیازمند مراقبت بسیارند تا جان بگیرند.
2 – هر باور جدیدی که شروع به ساختنش می کنی، در حکم کاشتن دانه ای در دل خاک است. شما دانه کاشته و در این چند روزه مرتب به آن آب داده و مراقبت های لازم را به عمل آورده ای.
3 – اما هر روز صبح با این دیدگاه که چون چندین روز است به خوبی از آن مراقبت کرده ام پس باید کافی باشد، سراغ آن دانه نمی روی و انتظار نداری سبز شده باشد.
4 – بلکه به این موضوع آگاه هستی که: درست است هنوز هیچ آثاری از رشد دانه دیده نمی شود، اما ایمان دارم دانه در حال رشد است. پس منتظر مانده و همچنان مراقبت از آن دانه را ادامه می دهی.
به خاطر آگاهی شما از قانون طبیعت، شک و تردیدهایی اینچنین سراغت نمی آید که بگوید:
یعنی الان در حال رشد است؟…
یعنی در زیر این همه خاک و در این مکان تاریک و نمور و سرد، امکان رشد و حیات برای این دانه وجود دارد؟…
5 – شما این سوالات را نمی پرسی و همچنان به روند مراقبت از دانه ادامه می دهی، زیرا شیوه طبیعت را می دانی و آگاهی که این قانون طبیعت است که دانه را در دل خودش، همانجایی که به نظر سرد و تاریک و نمور می آید، نه تنها نمی کُشد، بلکه می پروراند.
6 – شما دانه را بیرون نمی آوری، صبر می کنی. صبری که نشان از ایمان شماست. ایمانی که موجب می شود با اینکه هنوز دانه را نمی بینی ، به مراقبت از آن ادامه داده، علف های هرز اطرافش را می کنی، دور آن حصاری می کشی تا در روزی که آن دانه قرار است جوانه بزند، زیرا پای رهگذارن لگدمال نشود.
7 – این مهم ترین کار زندگی تو درباره پرورش باورهای نوپایت است. همان کاری که استاد عباس منش در اولین روزهای شروع کارش در بندرعباس، انجام داد. درست بود که آن زمان هنوز نتیجه خاصی در دست نداشت اما ایمان داشت که قانونش همین است و نتایج قطعاً در راه اند. ایمان داشت بذری که کاشته، در حال رشد است و تنها کار او ادامه دادن به مراقبت از این بذر است و اگر نا امید نشود، اگر ادامه دهد، قطعا نتایج نیز به گونه ای ظاهر می شوند که جایی برای شک و تردید یا انکارهای دیگران نخواهد ماند.
تا اینجا مقاله استاد شایسته ادامه داشت
از اینجا یِ لحظه خدا گفت حسام جان یادته یِ میلیون بار استاد در همه جا چ دوره ها چِ فایلهای دانلودی گفتند ک راجع ب قوانین و موضوعاتی ک میفهمیم هیچی ب کسی نگیم
گفتم درسته
خدا گفت
اون درک از قوانین مثالش میشه دانه ای ک در دل زمین کاشتی
تو اون بذر قوانین رو در دلت کاشتی
گفتم درسته
بعد خدا گفت
خوب تو یا ازش مراقبت میکنی
یا اینکه مراقبت نمیکنی
اگ مراقبت کنی یعنی اینکه دورش حصار بکشی زیر لگد رهگذران نره
علف های هرز اطرافش را می کنی
بعد گفتم خدا جون فهمیدم
فهمیدم نشتی انرژی من از کجاست
از تائید شدن
دنبال تائید شدن بودم چون سالهای زیادی رو در احساس کمبود و سرخوردگی و نرسیدن ب خواسته ها سپری کرده بودم
برای اینکه شرک داشتم ک حالا ک توی مسیر درستم بزار همه بدونن و بهم افتخار کنن
از ناجی بودن
میخواستم برای اطرافیانم خدایی کنم و نمیفهمیدم ک اون بنده ها خدا دارن و تو وقتی ب گرفتاریهاشون توجه میکنی یعنی جهان گرفتاری بیشتری رو وارد زندگیم کن
از ناتوانی در سکوت
سکوت نکردم برای اینکه شرک داشتم ک خدا از پَسِ راهنمایی خانواده و دوستانم بر نمیاد
از عدم درک قانون توجه
چون وقتی ب ایراد همسرم توجه میکنم ایراد بیشتری رو جذب میکنم
از رها کردن تمرین آشغال نریز
تمرین آشغال نریز تمرین استاد عباسمنشه عزیزه ک توی دوره احساس لیاقت گفتن حتی توی خیابون ب دیگران نگین آقا آشغال نریز چ برسه ب نزدیکترین عزیزانتون
دوستان عزیزم میدونین
من اون دانه و نهال کوچیک درس های قوانین رو توی قلبم با تمام وجودم کاشتم
و تا ی جایی مراقبش بودم ولی از ی جای دیگه ک شیطان بهم غلبه کرد سست شدم و اجازه دادم دیگران
با مسخره کردنم
با تحقیر کردنم
ایمان منو ضعیف کن و اون نهال زیبا رو ناآگاهانه لگد مال کنن
و حتی ی حصار هم دورش نکشیدم
آخه استاد توی دوره احساس لیاقت گفتن ارزش قائل باشین برای آگاهی هاتون
برا خودتون حد و مرز مشخص کنین ک من آگاهی هایی ک پیدا میکنم از توی جوی آب ک نیس
کار میکنم روی خودم
از وقت ارزشمندم میزارم و میفهمم
بنابر این نباید ب هیچکسی بگم تا هم خودمو کوچیک کنم هم اون آدمه از روی نا آگاهی اون نهال زیبا رو له کنه
حد و مرز شما اینه ک این آگاهیا مختص زندگی ارزشمند منه و ب هیچکسی نمیگمشون
و الان شاید چند ماهیه ک وقتی میبینم دوستان میگن چقدر لذت بردیم این کلمه لذت با قلبم ناآشنا شده
چند ماهیه شاید روزانه 5 یا 6 ساعت دارم دوره گوش میدم
تمرین انجام میدم
کامنت مینویسم
پس چرا حالم خوب نیس
چرا احساسم میگه ی چیزی کمه
چرا لذت واقعی رو نمیبرم
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون من قانون استاد و جهان رو رعایت نکردم
و همون قانون مراقبت از دانه ای ک با هزار امید و ایمان توی قلبم کاشته بودم
و اون دونه زیبا داشت زیر لگد ناآگاهانه اطرافیان له میشد
اما ب خودم تعهد میدم ک
از این ب بعد از خودم و افکار قشنگم
و وجود ارزشمند ونازنینم در مقابل جهل اطرافیان مراقبت کنم و ب حرف استاد گوش کنم ک گفتن
آقا راج ب قوانین و چیزایی ک میفهمین ب هیچکس چیزی نگین
آقا راج ب قوانین و چیزایی ک میفهمین ب هیچکس چیزی نگین
ب هیچکس
ب هیچکس
اگه خواهش کردن
بگین سایت آمادس برین عضو بشین
تمام
تمام
جالب اینجاس بچه ها ک من توی دوره ثروت هی کار میکردم روی باورای ثروتم ک نمیدونم فلان باور رو ویس کنم و گوش بدم
فلان باور رو الگو پیدا کنم
فلان باور رو 10 بار گوش کنم تا بهتر بفهمم
و میگفتم
طبیعیه ک ثروت وارد زندگیم بشه
ولی دریغ از ورود پول ب حسابم
بعد میگفتم بابا آخه دیگه چیکار کنم
بعد امروز درک کردم ک وقتی احساسم خوب نباشه نه تنها پول نمیاد
بلکه روابط خوب و سلامتی و هیچی نمیاد
چرا
چرا
چون حسام ی درس کلیدی رو یادش نگرفته
من یادمه استاد توی اول درس گفتن این مطالب رو ب کسی نگین
شیطان همونجا درجا گفت بابا این ک موضوع مهمی نیس
اصل فهمیدن باگ های مالی توهه
تو اگ اینو باور کنی ک هیچکسی نمیتونه روی زندگیت تاثیر بزاره
پس این مهم نیس ک بگی یا ب دیگران نگی
و استاد چقدر قشنگ شیطان کارشو بلده
از طریق قانون خودم خالق زندگیمم وارد میشه
و میگه اگ ب دیگران هم بگی هیچ اتفاقی نمی افته چون تو خالق زندگیتی
بعد ک من باور کردم
از اونطرف میرم میگم
و مسخره میشم و ایمانم هر روز ب مسیر کمتر میشه
دوباره از اونطرف میگه دیدی نیومد
دیدی نشد
و…………….
یعنی از طریق قانون منو از اصل جدا میکنه و اجازه نمیده از اون باورای اصلی ثروت هم نتیجه بگیرم
چرا؟
چون من نهالی رو ک کاشتم اجازه دادم له بشه
واحساسمو خراب کنه
و نشتی انرژی داشته باشم تا ب بقیه و خانمم و اطرافیان ثابت کنم ک دیدین مسیر من درسته
بعدحالا ک اومدم ثابت کنم
اون باورای درست ثروت برام پول رو نمیارن
چرا؟
چون احساسم خوب نیس
چون میخوام شوآف کنم
و طبق معمول نجواها گفتن ک این مقدمه ای ک استاد گفتن مهم نیس
اینکه کاری ب اطرافیان نداشته باشین
اینکه راجع ب قوانین ب کسی چیزی نگین
دقیقا شیطان بهم گفت اینکه مهم نیس تو برو روی باورای ثروت
باورای اصلی و کلیدی رو کار کن تا پول بیاد
بعد من رفتم
پوست خودمو کندم بقدر توانم روزی 6 یا 5 ساعت بکوب خودمو قرنتینه کردم چند ماه ، ک هیچ مزاحمی نباشه
بعد ک خوب خودمو و باورامو تکوندم
دیدم نه دریغ از ی نشونه کوچیک
بعد میگم من آرزوی خرید دوره ثروت رو داشتم
پس چی شد
چرا حتی از خرید دوره ذوق زده نیستم
مگه آرزوم نبوده
پس چرا همینکه ب این رسیدم حالمو خوب نمیکنه؟
حالا چیکار کنم چرا ی نشونه کوچیک نمیاد از پول
حالا میام توی فایل های دانلودی رایگان
و اینجا
میبینم استاد عزیز گفتن فایلهای دانلودی من با دوره ها هیچ فرقی نداره
الان میفهمم ب خدا درست میگن استاد
من توی فایل دانلودی رایگان اینهمه باگ
و بزرگترینش تائید شدن رو کشف کردم
ک اینکه استاد گفتن کاری ب بقیه نداشته باشین یعنی چی
خیلی حسم خوب شد ک این داستان رو فهمیدم
خدا جون عاشقتم و ازت راضی راضیم ک همچین خدای نازنینی دارم و از بودن با تو لذت های زیادی قراره وارد زندگیم بشه
چِ پولهایی ک قراره وارد حسابم بشه
چِ روابط عاشقانه ای کِ قراره وارد زندگیم بشه
چِ سلامتی هایی کِ قراره وارد بدن نازنینم بشه
چِ لذت ها و شادی هایی کِ قراره وارد احساساتم بشه
چِ خریدهای نقدی ک عاشقشونم کِ قراره وارد خرید کردن هام بشه
وای چقد این احساس امید داشتن عالیه
چقد حالم خوب شد
خدا جونم
واقعا تو برای آگاهی دادن و همه چیز زندگیم کافی کافی کافـــــــی هستی
استاد شایسته جان
من توجه میکنم ب ساده و رها زندگی کردن و جهان
“”” بقول استاد عزیز لاجرم اتفاقات خوب رو وارد زندگیم میکنه””””
از خدا ممنونم بابت این نعمت بزرگش ک جهانش خیلی ساده کار می کنه
استاد عزیزم چقدر زیبا گفتید که سلیقه ها چقدر متفاوته و فکر ما با فکر بقیه چقدر فرق داره شاید خرید موردی برای ما احمقانه باشه در صورتی که خیلی ها براحتی براش پول خرج میکنند و این کلمات زیبای شما که فرمودید
توی بیزنس نگاه نکنید که خودتون برای چه چیزی هزینه میکنید هستند کسانی که برای موارد دیگه ای هزینه میکنند که برای ما عجیب هم میاد
واقعا خیلی زیاد برای من عجیب و غریبه که کسی پنج سال صبر کنه و چندین برابر بیشتر از قیمت یک ماشین پیشرفته و بروز هزینه کنه تا یک ماشین قدیمی براش بازسازی بشه
و چقدر این طرز تفکر و این باور که میشود از راههایی که به نظر من کارایی نداره بی نهایت ثروت ساخت به من کمک کرد که به بیزنس نوپا و تازه شکل گرفته ی خودم به دید دیگه ای نگاه کنم
کار من هنریه و با اینکه قدم اول از دوره دوازده قدم را دارم و بارها و بارها گوشش دادم و چقدر زیبا شما باورهای درست را در مورد کسب ثروت از هنر توضیح دادید باز هم ذهن من مقاومت شدید داشت و ته فکرم این بود که حالا درسته که هنر خوبه و خیلی ها براش پول میدن ولی نه دیگه انقدر،
و یه فکر دیگه که خیلی اذیتم میکرد این بود که چرا اگه هنرت خوبه خودت تو خونه ت و دکورت ازش زیاد استفاده نمیکنی؟ وقتی خودت نمیخای چطور انتظار داری بقیه بخرنش و براش هزینه کنند؟؟؟
حالا با این فایل و دیدن این فیلم عالی بهتر میتونم جواب منطقی به این افکار بدم و بهتر قانعش کنم که دیدی؟؟؟ دیدی استاد چی گفت؟؟؟
الان این آقای هنرمند و خلاق از کجا معلوم خودش آخرین مدل ماشین رو سوار نشه و از این ماشین های بازسازی شده اصلا استفاده کنه؟؟؟
پس ایشون هم باید بگه چون خودم استفاده نمیکنم بدرد بقیه هم نمیخوره و کسی براش پول نمیده؟؟؟؟
تحسین میکنم باور درست و اقدام صحیح ایشون رو که باعث شده از در و دیوار ثروت و نعمت و فراوانی به سمتش سرازیر بشه
متشکرم استاد ممنونم از شما و خانم شایسته که به هر دلیلی باورهای ما رو هدف قرار میدین و باعث شدین به چشم دیگه ای به مسائل نگاه کنیم
باعث شدین باور کنیم کم کم که میشود
میشود به ورود ثروت بله گفت اگر سدهای ذهنمون اجازه بده و اگر تیشه دانایی رو بر این دیوار های جهالت بکوبیم و روزنه ها رو ایجاد کنیم
که اگر روزنه ایجاد بشه و مداومت بر ضربه ها باشه دیگه هیچ مانعی نمیتونه جلوی ورود خوشبختی و سعادت را برای رسیدن به انسان بگیره
عاشقتونم استاد
عاشقانه هر روز و هر ساعت با کلام زیبا و صدای آرامش بخش را سپری میکنم
از وقتی با شما آشنا شدم یادم نمیاد روزی رو که سری به سایت نزده باشم یا صدای شما را گوش نداده باشم
سلامودرود خدا به شما عزیزان دل و دوستان عزیزم در مسیررشدوپیشرفت الهی
استادجان صدای پرازآرامشتون رو هزاران بار تحسین میکنم،عجیب بر قلبوجان میشینه این صدای آرام و دلنشینتون،اصلا یک حس دیگه ای نسبت به شما پیداکردم از وقتی که رو دوره ی احساس لیاقت و قانون سلامتی کارمیکنید،قشنگ تفاوت فرکانسیتون رو میتونم بفهمم،که چقدر دارید به بهبود شخصیت خودتون کمک میکنید و از این صلابت بیانتون و اون آرامشی که حین صحبت کردن دارید کاملا مشخصه که شما ازخودتون یک فرد بسیار توانمند و ارزشمند ساختید خداروصدهزارمرتبه شکر
بریم که ببینیم برنامه ی امروزمون چیه،و استاد عزیزمون اندفه از طریق یکی دیگه از دستان خداوند داره هدایت میشه به یک باغ بلوبری کاملا اُرگنیک که این درختان پربرکت توسط خدا دارن هدایت میشن و یک محصول بی نظیر تحویل کسانی میده که واقعا شایستگیشو دارند و میخوان کاملا مطابق باقانون سلامتی بدنشون رو پیش ببرند
چه جاده ی بی نظیری بود،این مزرعه ای که توسط سمیه جان دوست عزیز لیاقتمندمون هدایت شدید ببین چه جایی بوده و قطعا این هدایت خوده خوده خدابوده که به یهمچین جایی هدایتتون کرده
الله اکبر ببین چه جای دنج و سرسبز و ترتمیزیه،خدایاشکرت،چقدر این آقای محترم تحسین برانگیزبود که انقدر خوب راجب پرورش بلوبری ها صحبت میکرد،و اون ظروفی که قرار بود داخلش بلوبری ریخته بشه چقدر خوش رنگ با طرحهای زیبایی بودن
این آقای محترم چقدر تحسین برانگیزبود که قانون پرورش بلوبری ها رو یادگرفته بود و فهمیده بود که اگه بهشون آب ندیم،ریشه های درختا مجبور میشن به عمق زمین برن و آب رو از تو دل زمین پیدا کنند و تغذیه کنند،چقدربرام جالب بود که این درختان بدون اینکه به ابیاری نیاز داشته باشند در کمال راحتی میوه های پرباری هم تحویل میده
چقدر از ذوق سمیه جان من هم ذوق میکردم انقدر که از چیدن میوه های بلوبری خوشحال بود،عاشقتم سمیه جان و بی نهایت بار هم مداریت رو بااستاد ومریم جان تحسین میکنم،تحسینت میکنم که به هدایت الله گوش کردی و به این جای سرسبز و بهشتی هدایت شدی و دیدی که دقیقا خدا به جایی اووردتون که کاملا مطابق با قانون سلامتی میوه ی خوش طعم بلوبری رو تومسیرتون قرارداد
الله اکبر ببین چقدر خداوند دقیقا توهر مسیری باشی طبق همون باورهات تواونمسیر هدایتت میکنه،ببین قبلا که باقانون سلامتی آشنایی نداشتید به کلی میوه های رنگارنگ تو قسمتهای مختلف فلوریدا هدایت میشدید،والان که فهمیدید به غیر از میوه ی بلوبری بقیه ی میوه ها گلوکز دارند،خدا از قبل این مزرعه رو هم فراهم کرده بوده برای این روزی که شما قراره به سلامتی بدنتون بیشتر اهمیت بدید و ازین میوه ی مقوی و پرفایده نهایت لذت رو ببرید خدارو صدهزارمرتبه شکرت
خدایاشکرت ببین بااین فیلمی که سمیه جان به استادعزیز فرستادند چه قندی تو دلشون آب شده،واقعا من هم بودم حتما بااین فیلم هرکجای امریکابودم خودمو به این مزرعه میرسوندم،انقدر که بلوبری ها درشت بودن،و یک هوای دلپذیر باصدای چهچه پرندگان توی فضا واقعا فوق العاده بود خدایاشکرت
مریم جان عاشقتم که بااین آقای محترم سوار اون ماشین شدید و یک سواری خوبی تواین هوای مطبوع بانسیم خنک تابستانی تقدیم به روحوجانتون کردید،خداروصدهزارمرتبه شکر که هرموقع با آدمای جدید برخوردمیکنید وجه مثبت اونها رو برانگیخته میکنید و کلی بهتون خیروبرکت میرسونند و کلی هم اطلاعات مفید به شما انتقال میدن و باعث میشه باورهای شما نسبت به فراوانی و خان نعمت الهی قوی وقوی تربشه
چقدر این آقای محترم رو تحسین کردم که یک کارگاه رو فقط اختصاص داده به اینکه ماشینهای قدیمی و زنگ زده رو دوباره بازسازی کنه و کسی که خیلی علاقه داره به ماشینهای قدیمی حاضره چندصدملیونتومن هزینه ی بازسازی اونماشین کنه
این کارگاه چقدر ذهن من رو از هرگونه محدودیت متلاشی کرد،این کار گاه به من این پیام رو داد که ببین حتی اگه زنگ خورده ترین باور هم تو زندگیت داشته باشی،اگه مصمم باشی که اون باور رو بازسازی کنی میشود که اون باور زنگ زده رو تبدیل به یک باور جدید بکنی و ازش خیروبرکت وسود ببینی
مثل همین ماشینی که پنج سال طول کشیده تا به این مرحله از زیبایی برسه،واقعا شکفت انگیزبود
چه حوصله و چه علاقه ای درکنار این کار به خرج دادن تا ناامید نشوند و ادامه بدن
والا من وقتی یروزایی بداخلاقی میکنم،ذهنم شروع به نجوامیکنه و میگه فایده نداره،این باور بداخلاق بودنت مثل یک پیچ زنگ زده رفته به وجودت و دیگه کاری ازدستت برنمیاد،ولی وقتی این ماشینها رو دیدم که تاچه مرحله توتستن اونها رو بازسازی کنند و بدون اینکه ناامید بشوند،کاااملا تو ذهنم جوره دیگه ای همه چیز عوض شد و بیشتر باور کردم که میشود باورهای کهنه ی قدیمی روکه فکر میکنم دیگه کاری از دست من برنمیاد میشود با امید و استمرار باورهای زنگ خورده رو باصبروحوصله روغن کاری کنم و باطی کردن زمان مناسب به یک مرحله ای از رشد خودم رو برسونم الهی شکرت
چقدر جالب بود که بعضی از آدما علاقه ی زیادی به داشتن ماشینهای قدیمی دارند و اینکه حاضرند چهارصدهزاردلار هزینه ی یک ماشینی بکنند که فقط اسکلت اون باقی مونده و اون رو تبدیل به یک ماشین نو با موتور جدید و بدنه ی قدیمی و نو کنند خدایاشکرت
ببین چقدر هربار علایق و سلیقه های انسانها متفاوت ترمیشه،چقدر شگفت انگیزبود و چقدر باتخصص عالیی روی این ماشینها کارکرده بود که آدم فکرشو نمیکرد این ماشینا قبلا زنگ زده و دربوداغون بوده باشند
خداروصدهزارمرتبه شکر بخاطر این فایل پراز فراوانی،پرازحسوحال خوب و عالی و پرازآرامش و پراز عشقو صمیمیت
خیلی لذت بردم ازین قسمت و خیلی خوشحالم که باصحت وسلامتی عالی دوباره به فلوریدا برگشتید،خداروصدهزارمرتبه شکرت
برای دیدن آدمهایی که خداوند مسخر کرده که به بنده خوبش خدمت رسانی کنن
الهی شکر برای چشمانم که این زیبایی هارو دید
الهی شکر برای گوش هام که نواهای الهی رو شنید
خدایا خدای برکت شکرت که در بهترین زمان در بهترین مکان هستم مثل استاد عزیزم
اونچه که برای تو باشه به تو میرسه
درختان بلوبری فراوانی نعمت الهی رب مهربانم شکرت
درختانی که احتیاج به هیچ کاری ندارن و خودشون محصول میدن
آسان شدن برای آسانی ها یعنی این
طرف داره به عشقو علاقش میرسه بعد از اون طرف خدا هم ی باغ دیگه میذاره در اختیارش که همه چی حاضر و آماده هست تو به عشقو علاقت برس خداوند از بی نهایت طریق زندگیتو زیبا میکنه بهت نعمت رسانی میکنه واقعا شکرت خدای مهربان که وعده تو حق و به جاست
خدایا شکرت هر درخت پراز بلوبری پر از نعمت فراوانی
واقعا جهان بر پایه فراوانیه
الهی شکرت مهربان خدای فراوانی ها
مریم شایسته نشون داد که چقد سریعه و خدا هم حواب این عزم جزم رو اد و به جای ی سطل سه تا سطل رو پر کرده واقعا الهی شکر خداوند مهربان
چقد ام بلوبرها ها تازه و زیباست
چقد زیبا اون بنده خدا داره درباره کارش با عشق و علاقه توضیح میده عجب درس داره این فایل به خدا قسم
تو برو اون کاری که دوس داری انجام بده من خودم برات روزی میفرستم
طرف برای عشقو علاقش ماشینی رو جمع میکنه که میتونه با اون پول کلی ماشین به روز بخره واقعا این خودش ی ایده پول سازه
صفر تا صد ماشین های خارجی رو انجام میدن
و خیلی قیمت عالی تر و پایین تری هم میگیرن نصبت به جاهای دیگه
واقعا چقد هم زیبا شده بودن
اون کارارو زرد قناری عااالی بود مت خودم کارارو دوس دارم دو در عاااالی بود واقعا
یا اون بنز قدیمی مشکی که گوشه انبار بود الهی یا رب جانم شکرت که دارم میبینم که طرف داره از علاقش پول در میاره
واقعا شکر
عشق رک میشه در کلام اون انسان از توضیح دادنش فهمید
و ی باغ ی مزرعه که واقعا عالیه و رویایی الهی رب العالمین شکرت مهربان من
چه مزرعه ای که تو ی طرفش رو میخری بعد برق بهت داده نمیشه و بعد اون آدم میاد میگه من اینجارو میفروشم بیا بخرم معلومه که طرف ناراحت نشده از نه شنیدن حتی از قانون هم اطلاعی نداشته اما خداوند پاسخ میدهد چدن اون آدم رها بوده و اگه هم نمیشده ناراحتی نداشته واقعا شکرت خدای من
خدا اینجوری کارها رو انجام میده
چند وقت پیش هدایت هایی اومد که باید بری و از اونجایی که من میگم شروع کنی
منم گفتم تو راه بلدی چشم خدای من
و رفتم اما در کارم ی سری تضاد هایی بود همه چی بهم ریخته بود اما من که از استاد یاد گرفته بودم که تو قدم بر داری خداوند پاسخ میدهد
از برادرام تو گاراژ ما بود و میگفت منم سهم دارم
منم افتادم دنبال کارهای تقسیم و گفتم بدیم اجاره من میرم جای دیگه
گفت باشه من اجاره میدم اینجارو منم رها کردم گفتم من سما خودم رو انجام دادم و اون آدم به خداوندی خدا قسم خودش رها کرد رفت و من موندم تو کاراژ کی این کارو انجام داد خدا چون میدونستم اون منو بیخودی اینجا نیاورده
من به عدالتش ایمان دارم این زمین این بنده خدا هم همینطوری شده
از روزی که ایشان رفته و من دارم تمرکز میذارم رو کارم مشتری های عالی
و افزایش مشتری روبرو شده ام و درآمد همافزاییش پیدا کرده
کیست وفادار تر از خداوند به عهدی که میده هیچکس جز خدا
به نظر من اعتماد کردن به خدا و سپردن به اون که کارهارو انجام میده زیبا ترین قسمت این داستانه اون دلها رو برات نرم میکنه
تو خود پای در راه بنه و هیچ مگو
که خود بگوید که چون باید کرد
زندگیتون روز به روز روبه فراوانی از نعمت هاس پاک خداوند منان
تنتون سلامت لبتون خندون
الهی شکرت خداوند زیبای من که در این مکان حضور دارم
چقدر دلم تنگ میشه براتون وقتی یه مدت سریال نمی زارید روی سایتتون.
به به لذت بردم از دیدن مزرعه بلوبری تا حالا ندیده بودم و فکر میکردم که بلوبری بوته است نه درخت یه چیز جدید یاد گرفتم ممنون .
و چقدر فراوانی در نعمت هست و اینکه همیشه سورپرایز بشی با قیمتهای عالی، خوب باحاله …
وبریم سراغ کارگاه دوست جدیدتون که چقدر منو تحت تاثیر قرار داد و نشون داد چه کار هایی هست که میشه به عنوان منبع درآمد بهشون نگاه کرد و فیلتر ها وترسهای ذهنی که توهمی بیش نیست که میگه اینکار نمیشه،پولساز نیست ،کسی برای این کار پول هزینه نمیکنه چه برسه به اینکه چندین برابر یک ماشین نو هزینه میکنن،یا چون خودم برای این کار هزینه نمیکنم پس دیگران هم نمیکنن و در واقع علایقتو بی ارزش بدونی و فکر کنی نمیشه باهاش منبع درامد داشته باشی.
وبدونی در جهان چقدر علایق متفاوت هست که نشون میده بی نهایت مشتری هست اون بیرون که چیزی که برای تومعمولیه چقدر برای دیگران دوست داشتنیه و حاضرند براش هزینه کنند.
خوب این تنوع جهانه که اونو پا برجا کرده…
به نظر من وقتی به کاری علاقه داریم وندای درونمون میگه که این کارو انجام بده میتونی موفق بشی،باکسب مهارت انجامش بدیم و به اطرافیان که پر از ترس و نشدن نشدن ها هستند توجه نکنیم و انجام بدیم
و با ایمان و قدرت به سمت هدفمون بریم
که خداوند در هر کاری،برای هرکسی ،در هرزمانی راه گشاست .
سپاس از فایل زیباتون که آنقدر آگاهی دهنده بود و هشدار دهنده برای من
سلام به استاد عزیز و مریم جان
و سلام به دوستای فرکانس بالای استاد، سمی جان و آقا رامتین عزیز و علی آقای عزیز
و سلام به همه ی دوستای عزیز سایت
چقدر فایل زیبایی بود:) چقدر نعمت، فراوانی، زیبایی، ایده، خلاقیت و حال خوب توش بود:)
ای جان سمیه جان چه باحال و کاملا کامرشال و البته از ته دل تعریف میکنه ازین بلوبری ها:) منم عاشق بلوبری ام خیلی میوه ی باحالیه
و چقدر داستان خریداری این مزرعه جالب بود و اینکه چه زیبا اون آقا هدایت شد به روش درست نگهداری پرورش بلوبری
وای من عاشق اون کارگاهش شدم:) این کار رویاییِ مورد علاقه ی پسر منه، ماشینای قدیمی رو tune کردن و از نو ساختن و یه جورایی یه اثر هنری خلق کردن
کاش اسم این آقا یا اسم بیزنسش رو میگفتین استاد، البته قطعا کم نیستن از این آدمها و بیزنس ها و پسر منم ایشالا وقتی تو مدار و فرکانس مناسب باشه با همچین افرادی برخورد میکنه:)
خیلی خیلی فایل خوبی بود، حالا باید سر فرصت فقط صوتی گوش بدم و تمرکز کنم رو نکاتش و نوت بردارم
خدا خیرتون بده استاد جان و مریم جان
دوستون داریم یه عالمه
سلام و عرض ادب به استاد عزیز دل و خانم شایسته قشنگم و هم فرکانسی های من
این فایل زیبا رو بعد از کامنت سعیده عزیزم شروع کردم دیدن چقدر لذت بردم از نعمتها فراوانی های که تو این فایل دیدم و زیباییی الله اکبر از شروع فایل بگم چهره ماه استاد عزیز دل رو بعداز مدتها دیدم چقدر عشق کردم از دیدنشون استاد من عاشقتم خیلی زیاد خیلی بدنتون خفن زیبا شده و خانم شایسته قشنگم ای بانو زیبا این رنگ مو و استایل ساده و قشنگتون من چقدر دوست دارم اخه و دوست خوشتیپ و خوش هیکلتون سمیه خانم چقدر این بانو زیبا و مهربون بدلم نشست و انرژی قشنگی که ازشون دریافت کردم واقعا عشق کردم و قسمت خفن ماجرا باغ بلوبری و قیمت مناسبی که خریداری کردین انقدر همه جا میگن این میوه گرون و… یه باور تو ذهن من شد که نمیشه خریدش انقدر گرونه بعد استاد بیاد بااین فایل قشنگش باور اینکه دنیا مملو از فراوانی و نعمته و ثروته ، استاد مرسییی برای انتشار این قشنگی این زیباییییی ممنونم برای نشان دادن این فراوانی ثروت و جاری بودنش تو دنیا .
و اما زیباییی که من عاشقشممممم ماشین های کلاسیک قدیمی عاشق این ماشینام واییییی منم اگر به این ثروت برسم بی شک بجای خرید هر ماشین مدرن پول میدادم این خفن های جذاب رو برام درست کنند خیلی خوشکلن قلب داشت از ذوق تند میزد وقتی این قشنگیا و فراوانی و ثروت دیدم خدایا شکرت شکرت برای ثروت و فراوانی جاری در این جهان شکرت
این فایل قشنگ که دیدم کلی حرف اومد به ذهنم و امروز حین تمرین یاد موضوعی افتادم که چند وقته باش کلنجار میره مغزم موضوع اینه که من چند ماه پیش یه برای تمدید سنوات و ترم اخر دانشگاهم از خدا هدایت خواستم خدا خیلی واضح و با نشانه های متعدد و الهامی که کامل با من صحبت کرد گفت انصراف بده ولی آمان از «حیف» های مغزم هدا تو که چند سال خوندی یه پایان نامه هست تمومش کن بره دیگه ، نه هدا بقیه چی میگن نتونست از پسش بربیاد و…. انقدر جولان کرد این مغز که خلع صلاحم کرد رفتم ثبت نام کردم و شهریه هم دادم و برگشتم خونه با هزار زور تونستم یه فصل بشینم بنویسم این وسط لپ تابم مشکل پیدا کرد دادم تعمیر کنن موند من سرد شدم از طرفی علایقم عوض شده بود یکی دوسال بود پیگیر مربیگری باشگاه بودم چون عاشق انرژی اون فضام رفت دنبالش کارامو کردم و مدرکشو گرفت موند استارت کار خدا هدایت کرد و یه جا نزدیک خونه مشغول شدم اول یک کلاس داشتم بعد شد دوتا بعد هم چند کلاس که تقریبا کل روزم اونجام بودم برمیگشتم خونه سرم نرسیده به بالشت میخوابیدم چند ماه گذشت و من هیچ حرکتی برای پایان نامه نزدم تااینکه خیلی جدی نشستم فک کردم اول گفتم پول میدم برام بنویسن ولی باتوجه به شخصیتم من حتی دوست ندارم کارام بدم انجام بدن خوشم نمیاد یه خرید ساده رو بدم کسی برام انجام بده چه برسه پایان نامه ، فکر کردم و گفتم تو که نمیخوای کار کن با اون مدرک چون فلا تو حیطه جدا از حیطه درسیت کار میکنی و دوست داری برا بعدا هم خدا هست الانم تایم نداری ولکن بره (تازه بعد مدتها اون الهام رو پذیرفتم و شجاعت عملی کردنش پیدا کردم) خلاصه این روزا پیگیرم درخواست انصراف بدم که استاد راهنما بهم زنگ زد جواب ندادم پیام داد که چرا پیگیر نیستی اینجوری پیش بره اخراجی و… خلاصه امروز داشتم تمرین میکردم و مغزم شروع کرد الان میخوای انصراف بدی جای یکی رو گرفتی باید پول بدی اون شهریه رو دادی رفت الانم پول میگیرن ازت(در حالی که همچین تعهدی ندادم وقتی ثبت نام کردم) و هی نجوا نجوا نجوا منم نتونستم اولش تمرکز کنم بعد گفتم ببین دختر تو بازم میخوای اجازه بدی تمرین کردنت کنسل بشع؟! بعد گفتم دخترم بزار هروی دلش میخواد بگن اون نجوا ها من کاریشون ندارم واکنشم نمیدم انرژی نمیزارم براشون بزار برا خودشون بگن من میرم سر تمرینم و حتی تایم تماشا کردنشونم ندارم در عرض چند دقیقه همه اونا رفتن چرا چون قدرت بهشون ندادم چون بیخیالشون شدم واقعا توجه نکردم الان میفهمم حرف استاد رو که میگن به هر چیزی توجه کنی بهش قدرت میدی و میزاری گسترش پیدا کنه همینه واقعا چون میدونم اگر اجازه میدادم و توجه میکردم تمرینم کنسل میشد هیچی انرژیم میگرفت و هی پیشروی میکرد و درنهایت تصمیم گرفتم امروز درخواست توقف از تحصیل بدم و تموم کنم درست دیر تصمیم گرفتم ولی بالاخره تصمیم گرفتم و شجاعت عملی کردنش بدست اوردم بازهم حمدلله برای انجام این اکت بقیه اشم با خدا .
اینم از رد پای من برای امروز خداروشکر تونستم این فایل زیبا رو ببینم و این کامنت رو بنویسم
سپاس گذارم از استاد عزیز دل و خانم شایسته دوست داشتنی من برای این فایل بینظیر
در پناه خدا شاد پرانرژی و تندرست باشین.
ه نام خدای عزیزم
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان ودوست داشتنی درود خدا به شما
سلام عرض میکنم به تمام هم فرکانسهای عزیزم
خداوند رو شاکر وسپاسگذارم که یه روز دیگر فرصت داد تا زندگی کنم واز روزم لذت ببرم
در مورد فایل که خیلی عالی بود و پر از درس واگاهی بود شما هرکجا میرید پر از ثروت و نعمت و فراوانیه من این رو باور کردم و پذیرفته ام که برای شما میشود اما زمانی که به خودم فکر میکنم مطمعنآ ذهنم شروع به مقاومت میکنه که بابا اون استاده خیلی مدارش، بالاست و با تو فرق، میکنه وخیلی راحت از طریق، یه مقایسه کردن و احساس تفاوت دل سردم میکنه، اما وجدانن خودم خیلی، مواقع تجربه کردم که در حالت وصل بودن با خود واقعی ام بودم به بهترین مکانها ث انسانها هدایت شدم یعنی هون درزمان درست ومکان درست قرار گرفتم وخواستم به خودم بگم برای خداوند و قوانیینش ربطی نداره که کی هستید و کجایید قوانین عالی وبدون نقص کار خودشون رو انجام میدن
یه تجربه دارم
من چند وقتی بود به واسطه اتفاقات اخیر نتونستم تو مسیر بومنم و مسعله های زندگی ام گیر کرده بودم وتمام توجه و تمذکزم روی ناخواسه ها بود
از طرفی هم پدرم در بیمارستان بستری بود من کنترل ذهن برام دشوار بود و ذهنم مقاموت میکرد که ای بابا ول کن هیچی جواب نمیده واین شرایط توست وبپذیر و قبول کن همیه که هست اما ته قلبم میگفت نه نه این شرایط به ظاهر بدن تو الان باید بتونی یه جوری کنترل ذهن کنی و خودت رو از این باتلاق افکار منفی بکشی بیرون و به قول معروف تغییر فرکانس بدی، من بارها و بارها در گذشته این کار رو کرده ام اما این بار شدید تر بود و من مقاومت میکردم انگار ذهنم لذت میبرد از این مسیر و من درد ورنج بیشتری میکشیدم
اما از خداوند کمک خواستم و هدایت سایت رو باز کردم و زدم روی دسته توانایی کنترل ذهن وصفحه باز شد دیدم نوشته قوی ترین صلاح برای کنترل ذهن نوشتن است، همون جا دستی رو کشیدم سریع رفتم از بوفه بیمارستان یه دفتر و خودکار گرفتم وشروع کردم به نوشتن نعمتها و سپاسگذاری از خداوند برای زنده بودنم
وبعد شرود کردم به گوش دادن فایل وکامنت های بچه ها باورتون نمیشه یکی دوساعت طول نکشید که حالم واحساسات من تغییر کرد من خودم رو خوب میشناسم یعنی خوب میدونم با چی حالم خوب میشه مخصوصا کامنت خوندن چنان انرژی بهم میده و حالم خوب میشه که نگو
از همون مکان بیمارستان شرو ع کردم به توجه و تمرکز بر زیبایی های این بیمارستان فوق العاده قدیمی قشنگ(بیمارستان مسیح دانشوری شمال تهران) دیدم بابا چه قدمتی داره، چه اب وهوایی داره به خاط این اکسیژن ناب و عالی اش اومدم بیماران ریویی رو اوردن اینجا اونم زمان قاجار
صدای چهچه بلبل ها داعم میومد، چقدرمرغ مینای وحشی داشت چه پرسنل درست کار و خوش اخلاقی داره ودیگه شروع شد اون قسمت اگاهانه تمرکزمن فعال شد یعنی افسارذهنم افتاد دست من برو که بریم و لذت بردن از همین مکان شروع شد و صلح درونی اتفاق فتاد دیدم تازمانی که من کنترل دست من نیست درد ناکه اما دست خودم است باید باب میل من پیش برود و هرجوری که بخوام باید حرکت کند، یه چیزی به خدا قسم حتی رنگ پوست وحالت صورتم عوض شد صورتم باز شد پوستم سفید تر شد لبم خندون شد دیدم چقدر این تغییر فرکامس سریع خودشو نشون میده وبوم بوم اتفاقات شروع شد به رخ دادن، خبر خوب برای درمان پدرم رسید، ازجاهای که فکر نمیکردم رزق و روزی میرسید ارتباطم با پرسنل عالی شد ادم های خوش برخورد و خنده رو رو برام میفرستاد یعنی انرژی مثبت من همه جارو گرفته بود و خودم کیف میکردم، باور کنید هربخش و اتاقی که میرفتیم خیلی سریع ارتباط میگرفتم و سر شوخی و گپ را باز میکردم وحتی به بیماران هم قوت قلب میدادم و دیدم این من بودم که تو حال بد گیر کرده بودم وهیچ کاری براش نمیکنم وقتی عزم ممو جزم کردم و تصمیم گرفتم نتیجه عوض، شد خدارو شکر
شروع کردم به نوشتن تمرین ستاره قطبی
واتفاقها به اسانی و خود به خود رقم میخوردن
خدا رو شکر دیدم من ایرادی که دارم استمرار و تعهد ندارم تو مسیر بمونم
خیلی مهمه کانون توجه و تمرکز من کجاست
انرژی من کجا داره هدر میشه
در این جهان هر چیزی چیزی را جذب میکند
گرم گرمی را سرد سردی را
اینو هزار بار از استاد عزیزم شنیدم اما فراموش میکنم یا شاید هنوز درکش نکردم
یه چیز دیگه من مقاومت دارم در برابر کامنت نوشتن که وقت ندارم، دستم کنده، زمان میبره، ول کن حوصله داری، اما توی این چند سال که خداوند فرصت بهم داده که توی این قار حرا باشم به قول خانم سعیده عزیز که خیلی ازشون ممنونم کامنت های ایشان هم خیلی کمکم کرد دیدم کسانی رشد کردن ومدارشون رفت بالا اکثرآ همیشه از خودشون رد پا گذاشتن
امروز از خداوند هدایت خواستم و درخواست هامو توی ستاره قطبی نوشتم که چندتا درخواست داشتم که تیک خوردن خدارو شکر
اتفاقات عالی امروز
چند تا دوست زنگ زدن و جویای حال پدرم شدن
از گردنه اومدم پایین دلم حوص نون تازه وداغ کرد که نوش جان کنم که دیدم یه عزیزی دور میدون چند عدد نون بربری تازه و داغ دستشه وگفتم ببخشید از کجا گرفته اید تا گفتم حرفم تمام نشد یه دونشو انداخت تو ماشین گفتم زیاده یاپولشو تقدیم کنم که قبول نکرد و با یه لبخند زیبا خداحافظی کرد
موقع صبحونه زدم بغل و فایل امروز رو نوش جون کردم
رسیدم مقصد و چقد کارگران خوش اخلاق و خوش برخوردی بودن و بارم و سریع خالی کردن و اونجا اب شیرین و تمیز بود ومن از فرصت استفاده کردم و ماشینم رو تمیز کردم که سپاسگذاری کرده باشم و حال دل خودمم خوب شد
وطبق درخواست ستاره قطبی من چند جا تماس گرفتم برای بار برگشت که جور نشد یه دونش یک دقیقه زود تر تماس میگرفتم اوکی میشید ام رد شده بود ولی من با کمال احترام خداحافظی میکردم وسعی میکردم ناراحت و غمگین نشم وگفتم خودش باید به راحتی جوربشه نگران وغمگین نشم خودش ردیف میشه، شد شد نشدم نشد واما هدایت شدم که یه بار ردیف شد بهتر سبکتر وکرایه عالی تر البته برای فرا، ومن گفتم برم خونه خواهرم سربزم و استراحت کنم و بیام تو سایت یعنی برای خودم وقت بزارم، خواهر جان کلی خوشحال شد بعد سه ماه دیدار وکلی خوشحال شدم ویه میزبانی عالی انجام داد و دیدم اخ جون برای شام دلمه با برگ مو گذاشته الهی شکرت، همه چی عالی پیش رفت
کلی خاطره بازی و از ته دل خندیدم، الله اکبر الان یادم افتاد صبح به خدا جون گفتم میخوام خنده و شادی رو تجربه کنم که خودش رقم خود الهی شکرت
امروز خلیی عالی بو د وبهم خوش گذشت و حال کردم واز روزم لذت بردم خدایا شکرت
خیلی پر حرفی کردم
اما واجب بود بگم
دوستون دارم
برم سراغ کامنت های عالی تون
خدا خیر وبرکتتون بده که مینویسد و ما لذتشو میبریم،، ممنون از همه گی
سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین و همه بچه های سایت الهی و توحیدی
نمیدونم چی میخا بنویسم اما میخام بنویس هرچی ک جاری بشه
خاستم از نتایج این ماهم بگم استاد عزیز
تو فایل قبلی در مورد بازی پینگ پونگ و اون خانوم 60 ساله که جقدر پرانرژی و با روحیه بللا ورزش میکنه و اصلا سن براش محدودبت نیست یا اون بچه های نازنینی که حتی قدشون به میز نمیرسه و برای گرفتن توپ پرش میکنن گفتید
اینجا بگم منم این باورو در مورد خیلی چیزها دارم که سن واقعا محدودیت نیست من خیلی تجربه ها رو عین بچه ها انجام میدم حتی فکر کنید بازی مثل جامپینگ که مخصوص بچه هاس من انجام دادم و اصلا برام مهم نیست چند سالمه با اینکه 42 سالمه
و حتی تازگی ینی یک ماهه شروع کردم به یادگرفتن دوچرخه سواری تو این سن و چقدر ذوق و شوق دارم که انجام بدم 70 درصد یادگرفتم منی که اصلا بلد نبودم و ترس زیادی داشتم اما انجامش دادم خداراشکر و اینم بگم من حتی دوچرخه هم ندارم توسط دستان خدا (بچه های کوچک کوچه و محلمون) یاد گرفنم و حتی دوچرخه خودشونو میدادن ک بیا آموزشت بدیم بدون اینکه من اصرار کنم البته که من خیلی راحت درخاست میکنم هرچیزیو و این یادگیری دوچرخه رو انگار خدا هدایتم کرد ب سمتش و هولم داد ب خودش قسم بدون اینکه من تو فکرم باشه.حتی برام دوچرخه پیدا شد ک تمرین کنم باهاش و یکی از دستان خدا گفت ببر باهاش یادبگیر هروقت خاستی برگردون ولی چون دوچرخه اش بزرگه منم تازه یادگرفتم سختمه کمی باهاش کار کنم اما باز دستان خدا دارن بهم آموزش میدن
اگه بگم لحظه اولی که دوچرخه حرکت کرد و تونستم تعادلشو حفظ کنم چقدر من ذوق کردم و جیغ کشیدم از خوشحالی و یادگرفتنش باور نکنید.
بعد از آموزش دوچرخه سواری یهو پول ثبت نام گواهینامه رانندگی امم از طرف خدا و دستانش جور شدو به راحتی در زمانی که میخان گرونترش کنن در زمان مناسب انجام شد.خدایا شکرت .
حتی هدفهای دیگه ام دارم که دارم انجام میدم و بعدا میام میگم.
از رابطه ام با خانواده و اطرافیانم بگم تو این یک ماه خیلی خوب شده .
از سلامتی بگم که بعد از رژیمی که با وجود وزن نرمالم بارفتن به ورزش زومبا گرفتم و دیدم خیلی لاغرشدم حتی 3 ماه من ورزش کنار گذاشتم که ی ذره وزن بگیرم اما نشد باز وقتی هدفم گذاشتم سلامتی و وزن گرفتن یهو از طرف دستان خدا هدابت شدم به خوررن قرص ویتامین و ادامه ورزشم یهو خود ب خود من وزن گرفتم بدون اینکه بدنم تکون بخوره و چربی بگیره و داره با هفته 3 روز 10 دقیقه کار با وزنه که اونم اخر زومبا برای سردکردن بدن انجام میشه بدنم داره عضله میسازه خود بخود
و حدود 2 کیلو هم وزن گرفتم ینی عضله گرفتم بدون چربی و من چقدر خوشحال شدم.
در مورد کسب و کارم. و دادن آموزش تو پیجم هدایت شدم و دارم از آمورشهای رایگان شروع میکنم
و البته تو شهر خودم به صورت حضوری آموزش میدم و هنرجو دارم خداراشکر ولی در مورد فروش دوره آموزش انلاینم هنوز انجام نشده فقط دارم آموزش رایگان میدم تو پیجم که بعدا پیجم بالا رفت به لطف الله آموزشهای انلاینمم استارت بزنم خداراشکر
این از نتایج کوچکی بود که نوشتم که یادم بمونه بازم میشه به هدفهای بزرگ رسید
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
در مورد فایل این قسمت خدایا شکرت برای هدایتت همیشه همه رو در زمان و مکان مناسب با آدمهای مناسب و درست هدایت کن مثل استاد و مریم جان که هدایت میشوند به بهترینها
چقدر دلم بلوبری خواست اونم از همین نوع ارگانیکش. خدایا صدهزار مرتبه شکرت
تحسبن میکنم سمیه خانوم و همسرشون و علی آقا رو که هم فرکانس با استاد هستند
تحسین میکنم ثروت این آقای مزرعه دار را چقدر قشنگ خدا هدایتش میکنه به خرید این مزرعه و هدایت میشوند به روش درست استفاده از این مزرعه بلوبری که این نشون میده اگه در مسیر درست باشی همیشه هدایتها هستند و از بی نهایت طریق بهشون دست پیدا میکنی
تحسین میکنم این ثروت اقای مزرعه دار را چقدر راحت ثروت میسازند از شغلی که حتی خیلیها بهش فکر نمیکنند که میشه باهاش ثروت ساخت
این نشون میده به قول استاد هر شغلی پتانسیل ثروتمند شدن رو داره و کافیه تو در مسیر درست با باور درست باشی مثل همین اقای مزرعه دار
خدایا صدهزار مرتبه شکرت برای این فایل بی نظیر و باور ثروت و فراوانی که استاد نشونم میده
سپاسگزارم مریم عزیز که مثل همیشه برای ما فیلم میگیری که باورهای ما هم تقویت بشه
سپاسگزارم استاد عزیزم برای اینکه این توضیحات بی نظیر رو میدی که باور فراوانی و ثروت و روابط و سلامت ماهم تقویت بشه و روز به روز به آگاهیهای ما افزوده بشه
بخاطر کامنتهای بی نظیر بچه ها هم سپاسگزارم
تحسین میکنم بخاطر اندام فوق العاده اتون استاد عزیزو مریم جان
بازم ممنون و سپاسگزار خداهستم که فرصت داد و این کامنتو بر زبانم و دلم جاری کرد که بنویسم
درپناه الله یکتا باشید
بنام الله مهربان
سلام به آزاده زیبا وارزشمند وای چه انرژی گرفتم وقتی صورت نازت رو رو پروفایلت دیدم
عزیزم از صمیم قلبم موفقیتهات رو بهت تبریک میگم وامیدوارم حال دلت همیشه عالی باشد
آزاده جان از یادگیری دوچرخه سواری گفتی کلی خاطراتم از دوچرخه سواری که با دوستم در روزهای اول باشگاه داشتیم برام زنده شد ولبخند به لبام نشست خدای من آنروز چقدر خندیدیم که دوتاییمون بلد نبودیم ورفتیم باشگاه ثبت نام کردیم وبا تمرین همان روز اول کامل تسلط پیدا کردیم والان که دارم برات مینویسم این نکته تو ذهنم زنگ خورد همانطور که استاد جان هم تو فایلهای مختلف اشاره کردند با تمرین کردن وادامه دادند انسان میتونه هرکاری رو یاد بگیره
خیلی دوست دارم قشنگم
روی چون ماهت رو میبوسم
بهترین بهترینها را در هر لحظه از خالق هستی برات خواستارم چون تو بهترینی ولایق بهترینها
یا حق
سلام و صدسلام به فهیمه عزیزم
چقدر دلم تنگت شده بود .حتی یه روز رفتم اخرین پیامتو که تو دوره احساس لیاقت بود دوباره خوندم
اخه من زیاد دیگه کامنت ننوشتم تا این سفر به دور امریکا و حتی همه کامنتهام ننیتوتستم بخونم هرچی دم دست بود میخوندم که به کامنتهات برنخوردم
مرسی عزیز دلم که برام نوشتی
در مورد دوجرخه سواری خیلی خوبه که همون اول تسلط کامل پیدا کردی و رفتی باشگاه یاد گرفتی
تو شهرما چون شهرستان هستش باشگاه دوچرخه سواری نداره تو استانمون داره که اونم برای من دوره و من خیلی میخاستم یاد بگیرم اما دیگه پی گیر نشدم که خدا یهو هدایتم کرد به سمتش
اگه بگم تمام پاهام کبود شده بود از خوردن به زمین فقط میخندی
البته که تو کامنتم گفتم من ترسم زیاده اما باز رفتم سراغش و چون دوچرخه ام ندارم اون فردیم که بهم دوچرخه داد دوچرخه اش برای من بزرگه و حتی زینش خرابه اصلا نمیشه پایین بیاریش که اندازه من بشه و فقط نگاهش میکنم مینرسم حساب کن در چه حدیع دیگه گفتم از هیچی بهتره اشکال نداره بخاطر اینه که کمی برام سخته اما حدود 70 درصد یادگرفتم که مطمینم اگه دوچرخه اندازم بود 100 درصد اصولی یاد گرفته بودم ولی الان تصمیم گرفتم مهم نباشه چه اندازه ایه هستش بالاخره باید کامل یادبگیرم و با کمک بقبه یادش میگیرم کامل
ولی خیلی لذت داره دوچرخه سواری برام
بازم سپاسگزارم عزیزم که برام نوشتی و خوشحالم کردی
فدای تو بشم من
به نام پروردگار مهربان
سلامی پر از عشق و به زیبایی تونل درختی این مزرعه ی زیبا ، به استاد عزیزم ،خانم شایسته زیبا و تمامی دوستان ارزشمندم در این بهشت زیبا .
خدایا شکرت برای این زمین زیبا که ما درش قرار داریم ، واقعا من فراوانی رو در فایلهای شما دارم درک میکنم ،واقعا ما در جهانی پر از فراوانی زندگی میکنیم ، هر بار که یه فایل میبینم میگم خدایا اینجا ،این چیز ،این آدم ،چه قدر زیباست ،این دیگه آخرت زیبایی و ثروته ،اما هر بار جهان به من درس خوبی میده که اون زیبایی که من دیدم و تحسینش کردم نه تنها آخرش نبود بلکه شروع یک چرخه ی بی نهایت از زیبایی ها بود و تا جایی که چرخ فرکانس من تنظیمه روی توجه به زیبایی های جهان ،جهان هم سخاوتمندانه و بی انتها به من زیبایی و فروانی هاش رو نشون میده ، توی این فایل یادگرفتم سیستم انسان و جهان مثل همدیگه است ،به این صورت که در جهان هر چه قدر از یک موضوع تعریف کنی ،ذوق کنی براش ،قدردانش باشی و در کل توجه کنی بهش ،جهان بیشتر از اون موضوع بهت نشون میده ،انسان ها هم همینطور هستند ،هر چه قدر نسبت به یه موضوعی ازشون سوال کنیم ،ذوق کنیم ،قدردانشون باشیم ،با عشق چیزهای بیشتری به ما نشون میدهند ، الان بیشتر معنای تحسین کردن رو درک میکنم و چه خوبه این تحسین کردن .
چه قدر عاشق این هدایتم و با فیلهای شما دارم بهتر درکش میکنم ، هدایت حس خوب و مسیری آسان هست ،درست مثل کشف آسان و خوشمزه ای که دوست عزیزمون کردند و مزرعه بلوبری های درشت و ارگانیک رو پیدا کردند ،همین قدر آسان و لذت بخشه .
من عاشق بلوبری هستم ،اونقدر که به شدت خودم رو در این مزرعه در حال چیدن و خوردن دو لپی بلوبری ها تجسم میکردم ،چه قدر زیباست این مزرعه ی بهشتی ،چه قدر سبز و تمیزه و چه قدر صمیمی ، چه قدر احساسش میکردم که صاحب مزرعه یه انسان شریف و صبور و باحاله ، دمشون گرم که اینقدر باور فراوانی درشون ریشه داره که میگن این سطل های خوشگل رو بردارید برید و هر چه قدر دوست دارید هم بچینید و هم بخورید و لذت ببرید ،چه خوبه این باور فراوانی ،چه قدر خوبه این بی نیازی مالی و غنی بودن ،که به انسان همچین ،بخشندگی و آرامشی میده که اجازه بدیم مردم لذت ببرند و نگران نباشیم که الان تموم میشه ،دمشون گرم ، چه قدر من خوبی مردم آمریکا رو تحسین میکنم چه قدر باورهای خوبی دارند، چه قدر باخودشون در صلح هستند چه قدر مهربان و شریف هستند ،صاحب مزرعه با اینکه اولین بار بود شما رو ملاقات میکرد اما چه قدر صمیمانه برخورد کردند ،چه قدر خوب توضیح میدادند و چه قدر رنگ چشماشون زیبا بود ،وقتی با شما صحبت میکردند من چه قدر شما رو تحسین میکردم که چه قدر عالی میتونید حرفهای این بنده خدا رو بفهمید و حتی ازشون سوال بپرسید دمتون گرم و نکته ی خوبش برای من اینکه میدونم که شما از روز اول که مهاجرت کردید به آمریکا زبان انگلیسی عالی نداشتید اما مهاجرت کردید ،و در دل کار یاد گرفتید ،این نکته ای بود که به خودم و اون نجواها در حین دیدن این بخش میگفتم و سعی داشتم ترمزهام رو کم تر کنم .
خدای من چه بلوبری های درشت و خوشگلی ، چه قدر لذت بخشه توی این مزرعه راه بری و از روی درخت بلوبری بچینی و بخوری و لذت ببری ،من عاشق تعریف کردن های دوستمون بودم ،خیلی با عشق و ذوق تعریف میکردند و چه قدر تحسینشون میکنم که اینقدر این خانم ،زیبا ،خوش اندام و خوش لباس و باحالی هستند و اینقدر با خودشون در صلح هستند ،اصلا من از صحبتهاشون لذت میبردم و با خنده هاشون میخندیدم دمشون گرم ،چه خوبه داشتن همچین دوستای باحالی ،
چه قدر تحسین کردم پوشش آزاد و امنیت و آرامش در آمریکا رو و چه قدر درخواستش رو به جهان فرستادم (مخصوص توی فصل گرم)،وقتی میدیدم که دوستمون چه قدر راحت و چه قدر زیبا و آزادانه لباس مناسب فصل رو پوشیدند و چه قدرراحت در این مزرعه زیبا و در این فصل گرم و زیر آفتاب قدم میزدند ،این آزادی و امنیت رو تحسین کردم و امیدوارم به زودی هدایت بشم به جایی که بتونم آزادانه هر لباسی که دوست دارم و راحتم رو بپوشم .
این مزرعه به شدت زیبا و رویایی و بزرگ بود ،سرسبز و زیبا تا چشم کار میکنه و اون تونل درختی که دیگه هیچی ،هوش رو از سر میپرونه ،چه قدر اینجا تمیز و زیبا بود ،چه قدر چمن هاش یک دست و مرتب بود ،چه جاده زیبایی وسط درختان کشیده بودند برای راحتی عبورو مرور و چه قدر این جاده فضای قشنگی از درختان ایجاد کرده بود ،چه کارگاه خوش رنگ و تمیزی ،اصلا باورم نمیشد که بشه توی یه همچین مکانی ،این همه خودرو ی زیبا ساخت اون هم فقط با 5 نفر آدم کار بلد ،دمشون گرم ،چه قدر تحسین میکنم این کشور و این آدم ها رو که از هر سنی شروع میکنند و فعالیت میکنند ، علاقشون رو دنبال میکنند،خودشون راه پول ساختن رو بلدند و میدونند چه طور مستقل باشند ،ایمان رو درعمل نشون میدهند و باور دارند که ایده هاشون جواب میده و باور دارند که برای داشتن همچین بیزنسی در حیطه خودرو نیاز به شرکت و سرمایه هنگفت و کارمند زیاد نیست باور دارند که خودشون و خدا کافی هستند و خداوند میشه نیروی کمکیشون ،و قدم برمیدارند در حوزه علایقشون و با یه همچین کارگاهی ،و در کل فقط با 5 نفراین بیزنس رو شروع و اداره میکنند ،چه قدر در جهان فرصت هست و چه قدر فروانی زیاده ،حتی فراوانی در سلایق ، من خودم عاشق خودروهای مدرن و جدیدم ،اما هستند کسانی که دنبال این هستند که خودروهای قدیمی رو تبدیل به یه چیز جدید و خاص کنند و حاضرند براش کلی پول بپردازند ، یکی مثل این آقا برای یه نمونه کار 100 هزار دلار میگیرند ،یکی دیگه برای همون کار 400 هزار دلار و من یه برنامه ای میدیدم توی کشور آمریکا و توی همین بیزنس که نه تنها از این کارکلی پول در می آورند بلکه برنامه تلویزیونی ساختند و نه تنها کلی هم پول از این برنامه در می آورندبلکه کلی هم مشهور میشوند توی همین حوزه ، اینجا بود که من معنای تئوری ظرف آب شما رو بهتر فهمیدم ، اما درکل چه قدر عالیه که در جهانی زندگی میکنیم که حتی ماشین قراضه ام توانایی ساخت ثروت رو داره .
دمشون گرم عجب ماشین های خفنی ساخته بودند من نگاه میکردم و هنگ بودم که خدای من یعنی یه همچین ماشینی رو این آقا با 4 تا پسرش یعنی در کل 5 نفری ساختند! ، چه قدر شما رو تحسین میکنم استاد جان که شما دقیقا به سمت افرادی مثل خودتون و هم جنس باورهاتون هدایت میشید و ممنون که با ما به اشتراک میذارید تا بهتر کارکرد باورها و قوانین رو درک کنیم ،مثل همین آقا که یه همچین بیزنس بزرگی رو با افراد کمی هدایت میکنه ،یا اگر متخصصین بگویندکه نمیشه خودش با هدایت درونی اش دست به عمل میشه و کاری میکنه که افراد حرفه ای بگویندچه طور ؟!مثل نصب همین کولر کار گاهشون و چه قدر تضادها برای این فرد برکت داشت ، مثل همین کولرها و مثل نداشتن برق در زمین قبلیشون که باعث شد این زمین رو بخرند ،روش درست پرورش بلوبری رو یاد بگیرند و ثروت بسازند ،کارگاهشون رو منتقل کنند به اینجا و راحت تر باشند ، شما هدایت بشید به مزرعه شون برای ما هم با زبان تصاویر تعریف کنید و یکی مثل خود من ببینم این زیبایی ها رو درس بگیرم و انسان بهتری در زندگی خودم بشم و خدا میدونه چه قدر برکت های دیگه ای داشته این تضاد .
یک درس دیگه ای که از این فایل یاد گرفتم اینکه ،چه قدر قدرت سوالات خوب پرسیدند و درخواست کردن رو درک کردم ،شما سوال خوب پرسیدید از صاحب مزرعه که شغلشون چیه ،وقتی ایشون توضیح دادند ،شما درخواست کردید که فضای شغلیشون رو ببینید و همین سوال و درخواست باعث شد چه قدر زیبایی و فراوانی بیشتری رو ببینیم و من ازتون خیلی سپاسگذارم ، دیدن شغل های متفاوت افراد که دارند خوب پول میسازند کم کم این باور رو درمن جایگزین میکنه که میشود از هر شغلی پول ساخت و من باید بروم دنبال علاقه ام .
سپاسگذارخداوندم برای این جهان زیبا که بلوبری های خوشمزه درش رشد میکنه .
سپاسگذارم از شما استاد عزیزم به خاطر آگاهی ها این فایل .
سپاسگذارم از شما خانم شایسته نازنین که مارو در دیدن این همه زیبایی و این مزرعه زیبا و بلوبری های خوشمزه و چیدنشون سهیم کردید.
به اندازه خوشمزگی بلوبری ها براتون آرزوهای شیرین میکنم
یه عالمه عشق بهتون
زیبایی های سفر 244 در کنار استاد
کامنت دومم برای این سفر لذیذ
دوستان عزیزم
درس امروز من :
𥙿 – ” تحسین زیبایی ها ”
𥙿 – ” – “لبخند چقدر انرژی توشه و آدم رو خیلی زیباتر میکنه”
𥙿 – ” – ” فاش شدن باگ هام ربطی ب فایل های دانلودی یا دوره ها نداره ”
سلام به استادهای قشنگ و مهربون و همیشه خنده روی من
قلب زیاد دارین پیشم
دوستان همسفر عزیز تر از جـــــونم
چقدر عاشق شماها هستم با نظرات بینظیرتون ؟
لایک و قلب زیاد
استاد شایسته جان
استادعباسمنش جان
سفر امروزم با شما میتونه دلیل این باشه ک بگم چ چیزهای زیادی از سفر کردن با شما یاد گرفتم چ زیبایی هایی رو دیدم
اینکه یاد گرفتم فقط لذت ببرم و تحسین کنم
اینکه خودمو ب جریان هدایت بسپرم
اینکه رها باشم و از همین امکانات امروزم لذت ببرم
اینکه فقط برای خواسته هام کافیه قدم اولمو بردارم
و بعد باور داشته باشم ک خداوند منو ب بهترین مکان در بهترین زمان با بهترین آدما هدایتم میکنه
استاد جانم
وقتی سریال ها رو میبینم احساس لیاقت میکنم ک منم میتونم این فضاهای زیبا –این کشورها -رو تجربه کنم-
و اینکه با لبخند و انرژی استاد شایسته و دوستانمون چقدر حال منم خوب شد.
امشب بازم قبل خواب میبینمشون
استاد شایسته جان
من چند دوره رو با استاد عزیز و شما داشتم
وقتی توی دوره ها استاد عباسمنش عزیز میگفتن ک “بابا ب دیگران کاری نداشته باشین”
نشین ملا غلط گیر خانواده و بقیه
کاری ب کار دیگران نداشته باشین
من قبول داشتم استاد درست میگن
ولی حرف مفت میزدم چون خیلی سعی میکردم ب خانوادم نگم و در عمل حرف استاد عزیز رو اجرا نمیکردم
سعی میکردنم جاهایی هم موفق بودم
ام گاهی گول میخوردم
امروز دوباره اومدم عصر توی دفتر کارم
بقول خودم توی کوه طــور
جایی ک هیچکس نیس و خودم هستم و خودم و خدا و استاد و دوستان سایت
من کامنتهای خوب و باور ساز رو خیلی میخونم شاید دو یا سه یا بیشتر میخونم
آخه ذهنم با تجربیات دوستان خیلی راحت تر رام میشه
اومدم سراغ کامنت سعیده جان
دوباره خوندم و رسیدم ب قسمتی از مقاله استاد شایسته
ی مرتبه ذهنم گفت حسام آخ فهمیدم
فهمیدم
حالا متن رو براتون مینویسم ببینید چی فهمیدم
راجع ب کاشتن دانه و مراقبت از اون
1 – شروع تغییر باور، یعنی کاشتن بذر های باورهای قدرتمند کننده. بذرهایی که نه تنها هنوز قدرتی ندارند بلکه نیازمند مراقبت بسیارند تا جان بگیرند.
2 – هر باور جدیدی که شروع به ساختنش می کنی، در حکم کاشتن دانه ای در دل خاک است. شما دانه کاشته و در این چند روزه مرتب به آن آب داده و مراقبت های لازم را به عمل آورده ای.
3 – اما هر روز صبح با این دیدگاه که چون چندین روز است به خوبی از آن مراقبت کرده ام پس باید کافی باشد، سراغ آن دانه نمی روی و انتظار نداری سبز شده باشد.
4 – بلکه به این موضوع آگاه هستی که: درست است هنوز هیچ آثاری از رشد دانه دیده نمی شود، اما ایمان دارم دانه در حال رشد است. پس منتظر مانده و همچنان مراقبت از آن دانه را ادامه می دهی.
به خاطر آگاهی شما از قانون طبیعت، شک و تردیدهایی اینچنین سراغت نمی آید که بگوید:
یعنی الان در حال رشد است؟…
یعنی در زیر این همه خاک و در این مکان تاریک و نمور و سرد، امکان رشد و حیات برای این دانه وجود دارد؟…
5 – شما این سوالات را نمی پرسی و همچنان به روند مراقبت از دانه ادامه می دهی، زیرا شیوه طبیعت را می دانی و آگاهی که این قانون طبیعت است که دانه را در دل خودش، همانجایی که به نظر سرد و تاریک و نمور می آید، نه تنها نمی کُشد، بلکه می پروراند.
6 – شما دانه را بیرون نمی آوری، صبر می کنی. صبری که نشان از ایمان شماست. ایمانی که موجب می شود با اینکه هنوز دانه را نمی بینی ، به مراقبت از آن ادامه داده، علف های هرز اطرافش را می کنی، دور آن حصاری می کشی تا در روزی که آن دانه قرار است جوانه بزند، زیرا پای رهگذارن لگدمال نشود.
7 – این مهم ترین کار زندگی تو درباره پرورش باورهای نوپایت است. همان کاری که استاد عباس منش در اولین روزهای شروع کارش در بندرعباس، انجام داد. درست بود که آن زمان هنوز نتیجه خاصی در دست نداشت اما ایمان داشت که قانونش همین است و نتایج قطعاً در راه اند. ایمان داشت بذری که کاشته، در حال رشد است و تنها کار او ادامه دادن به مراقبت از این بذر است و اگر نا امید نشود، اگر ادامه دهد، قطعا نتایج نیز به گونه ای ظاهر می شوند که جایی برای شک و تردید یا انکارهای دیگران نخواهد ماند.
تا اینجا مقاله استاد شایسته ادامه داشت
از اینجا یِ لحظه خدا گفت حسام جان یادته یِ میلیون بار استاد در همه جا چ دوره ها چِ فایلهای دانلودی گفتند ک راجع ب قوانین و موضوعاتی ک میفهمیم هیچی ب کسی نگیم
گفتم درسته
خدا گفت
اون درک از قوانین مثالش میشه دانه ای ک در دل زمین کاشتی
تو اون بذر قوانین رو در دلت کاشتی
گفتم درسته
بعد خدا گفت
خوب تو یا ازش مراقبت میکنی
یا اینکه مراقبت نمیکنی
اگ مراقبت کنی یعنی اینکه دورش حصار بکشی زیر لگد رهگذران نره
علف های هرز اطرافش را می کنی
بعد گفتم خدا جون فهمیدم
فهمیدم نشتی انرژی من از کجاست
از تائید شدن
دنبال تائید شدن بودم چون سالهای زیادی رو در احساس کمبود و سرخوردگی و نرسیدن ب خواسته ها سپری کرده بودم
برای اینکه شرک داشتم ک حالا ک توی مسیر درستم بزار همه بدونن و بهم افتخار کنن
از ناجی بودن
میخواستم برای اطرافیانم خدایی کنم و نمیفهمیدم ک اون بنده ها خدا دارن و تو وقتی ب گرفتاریهاشون توجه میکنی یعنی جهان گرفتاری بیشتری رو وارد زندگیم کن
از ناتوانی در سکوت
سکوت نکردم برای اینکه شرک داشتم ک خدا از پَسِ راهنمایی خانواده و دوستانم بر نمیاد
از عدم درک قانون توجه
چون وقتی ب ایراد همسرم توجه میکنم ایراد بیشتری رو جذب میکنم
از رها کردن تمرین آشغال نریز
تمرین آشغال نریز تمرین استاد عباسمنشه عزیزه ک توی دوره احساس لیاقت گفتن حتی توی خیابون ب دیگران نگین آقا آشغال نریز چ برسه ب نزدیکترین عزیزانتون
دوستان عزیزم میدونین
من اون دانه و نهال کوچیک درس های قوانین رو توی قلبم با تمام وجودم کاشتم
و تا ی جایی مراقبش بودم ولی از ی جای دیگه ک شیطان بهم غلبه کرد سست شدم و اجازه دادم دیگران
با مسخره کردنم
با تحقیر کردنم
ایمان منو ضعیف کن و اون نهال زیبا رو ناآگاهانه لگد مال کنن
و حتی ی حصار هم دورش نکشیدم
آخه استاد توی دوره احساس لیاقت گفتن ارزش قائل باشین برای آگاهی هاتون
برا خودتون حد و مرز مشخص کنین ک من آگاهی هایی ک پیدا میکنم از توی جوی آب ک نیس
کار میکنم روی خودم
از وقت ارزشمندم میزارم و میفهمم
بنابر این نباید ب هیچکسی بگم تا هم خودمو کوچیک کنم هم اون آدمه از روی نا آگاهی اون نهال زیبا رو له کنه
حد و مرز شما اینه ک این آگاهیا مختص زندگی ارزشمند منه و ب هیچکسی نمیگمشون
و الان شاید چند ماهیه ک وقتی میبینم دوستان میگن چقدر لذت بردیم این کلمه لذت با قلبم ناآشنا شده
چند ماهیه شاید روزانه 5 یا 6 ساعت دارم دوره گوش میدم
تمرین انجام میدم
کامنت مینویسم
پس چرا حالم خوب نیس
چرا احساسم میگه ی چیزی کمه
چرا لذت واقعی رو نمیبرم
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون من قانون استاد و جهان رو رعایت نکردم
و همون قانون مراقبت از دانه ای ک با هزار امید و ایمان توی قلبم کاشته بودم
و اون دونه زیبا داشت زیر لگد ناآگاهانه اطرافیان له میشد
اما ب خودم تعهد میدم ک
از این ب بعد از خودم و افکار قشنگم
و وجود ارزشمند ونازنینم در مقابل جهل اطرافیان مراقبت کنم و ب حرف استاد گوش کنم ک گفتن
آقا راج ب قوانین و چیزایی ک میفهمین ب هیچکس چیزی نگین
آقا راج ب قوانین و چیزایی ک میفهمین ب هیچکس چیزی نگین
ب هیچکس
ب هیچکس
اگه خواهش کردن
بگین سایت آمادس برین عضو بشین
تمام
تمام
جالب اینجاس بچه ها ک من توی دوره ثروت هی کار میکردم روی باورای ثروتم ک نمیدونم فلان باور رو ویس کنم و گوش بدم
فلان باور رو الگو پیدا کنم
فلان باور رو 10 بار گوش کنم تا بهتر بفهمم
و میگفتم
طبیعیه ک ثروت وارد زندگیم بشه
ولی دریغ از ورود پول ب حسابم
بعد میگفتم بابا آخه دیگه چیکار کنم
بعد امروز درک کردم ک وقتی احساسم خوب نباشه نه تنها پول نمیاد
بلکه روابط خوب و سلامتی و هیچی نمیاد
چرا
چرا
چون حسام ی درس کلیدی رو یادش نگرفته
من یادمه استاد توی اول درس گفتن این مطالب رو ب کسی نگین
شیطان همونجا درجا گفت بابا این ک موضوع مهمی نیس
اصل فهمیدن باگ های مالی توهه
تو اگ اینو باور کنی ک هیچکسی نمیتونه روی زندگیت تاثیر بزاره
پس این مهم نیس ک بگی یا ب دیگران نگی
و استاد چقدر قشنگ شیطان کارشو بلده
از طریق قانون خودم خالق زندگیمم وارد میشه
و میگه اگ ب دیگران هم بگی هیچ اتفاقی نمی افته چون تو خالق زندگیتی
بعد ک من باور کردم
از اونطرف میرم میگم
و مسخره میشم و ایمانم هر روز ب مسیر کمتر میشه
دوباره از اونطرف میگه دیدی نیومد
دیدی نشد
و…………….
یعنی از طریق قانون منو از اصل جدا میکنه و اجازه نمیده از اون باورای اصلی ثروت هم نتیجه بگیرم
چرا؟
چون من نهالی رو ک کاشتم اجازه دادم له بشه
واحساسمو خراب کنه
و نشتی انرژی داشته باشم تا ب بقیه و خانمم و اطرافیان ثابت کنم ک دیدین مسیر من درسته
بعدحالا ک اومدم ثابت کنم
اون باورای درست ثروت برام پول رو نمیارن
چرا؟
چون احساسم خوب نیس
چون میخوام شوآف کنم
و طبق معمول نجواها گفتن ک این مقدمه ای ک استاد گفتن مهم نیس
اینکه کاری ب اطرافیان نداشته باشین
اینکه راجع ب قوانین ب کسی چیزی نگین
دقیقا شیطان بهم گفت اینکه مهم نیس تو برو روی باورای ثروت
باورای اصلی و کلیدی رو کار کن تا پول بیاد
بعد من رفتم
پوست خودمو کندم بقدر توانم روزی 6 یا 5 ساعت بکوب خودمو قرنتینه کردم چند ماه ، ک هیچ مزاحمی نباشه
بعد ک خوب خودمو و باورامو تکوندم
دیدم نه دریغ از ی نشونه کوچیک
بعد میگم من آرزوی خرید دوره ثروت رو داشتم
پس چی شد
چرا حتی از خرید دوره ذوق زده نیستم
مگه آرزوم نبوده
پس چرا همینکه ب این رسیدم حالمو خوب نمیکنه؟
حالا چیکار کنم چرا ی نشونه کوچیک نمیاد از پول
حالا میام توی فایل های دانلودی رایگان
و اینجا
میبینم استاد عزیز گفتن فایلهای دانلودی من با دوره ها هیچ فرقی نداره
الان میفهمم ب خدا درست میگن استاد
من توی فایل دانلودی رایگان اینهمه باگ
و بزرگترینش تائید شدن رو کشف کردم
ک اینکه استاد گفتن کاری ب بقیه نداشته باشین یعنی چی
خیلی حسم خوب شد ک این داستان رو فهمیدم
خدا جون عاشقتم و ازت راضی راضیم ک همچین خدای نازنینی دارم و از بودن با تو لذت های زیادی قراره وارد زندگیم بشه
چِ پولهایی ک قراره وارد حسابم بشه
چِ روابط عاشقانه ای کِ قراره وارد زندگیم بشه
چِ سلامتی هایی کِ قراره وارد بدن نازنینم بشه
چِ لذت ها و شادی هایی کِ قراره وارد احساساتم بشه
چِ خریدهای نقدی ک عاشقشونم کِ قراره وارد خرید کردن هام بشه
وای چقد این احساس امید داشتن عالیه
چقد حالم خوب شد
خدا جونم
واقعا تو برای آگاهی دادن و همه چیز زندگیم کافی کافی کافـــــــی هستی
استاد شایسته جان
من توجه میکنم ب ساده و رها زندگی کردن و جهان
“”” بقول استاد عزیز لاجرم اتفاقات خوب رو وارد زندگیم میکنه””””
از خدا ممنونم بابت این نعمت بزرگش ک جهانش خیلی ساده کار می کنه
استاد شایسته جان
استاد عباسمنش جان
دوستان عزیزم
عاشقتونم
سلام و سلامتی و نور خدا به قلب پاک تک تکتون
استاد عزیزم چقدر زیبا گفتید که سلیقه ها چقدر متفاوته و فکر ما با فکر بقیه چقدر فرق داره شاید خرید موردی برای ما احمقانه باشه در صورتی که خیلی ها براحتی براش پول خرج میکنند و این کلمات زیبای شما که فرمودید
توی بیزنس نگاه نکنید که خودتون برای چه چیزی هزینه میکنید هستند کسانی که برای موارد دیگه ای هزینه میکنند که برای ما عجیب هم میاد
واقعا خیلی زیاد برای من عجیب و غریبه که کسی پنج سال صبر کنه و چندین برابر بیشتر از قیمت یک ماشین پیشرفته و بروز هزینه کنه تا یک ماشین قدیمی براش بازسازی بشه
و چقدر این طرز تفکر و این باور که میشود از راههایی که به نظر من کارایی نداره بی نهایت ثروت ساخت به من کمک کرد که به بیزنس نوپا و تازه شکل گرفته ی خودم به دید دیگه ای نگاه کنم
کار من هنریه و با اینکه قدم اول از دوره دوازده قدم را دارم و بارها و بارها گوشش دادم و چقدر زیبا شما باورهای درست را در مورد کسب ثروت از هنر توضیح دادید باز هم ذهن من مقاومت شدید داشت و ته فکرم این بود که حالا درسته که هنر خوبه و خیلی ها براش پول میدن ولی نه دیگه انقدر،
و یه فکر دیگه که خیلی اذیتم میکرد این بود که چرا اگه هنرت خوبه خودت تو خونه ت و دکورت ازش زیاد استفاده نمیکنی؟ وقتی خودت نمیخای چطور انتظار داری بقیه بخرنش و براش هزینه کنند؟؟؟
حالا با این فایل و دیدن این فیلم عالی بهتر میتونم جواب منطقی به این افکار بدم و بهتر قانعش کنم که دیدی؟؟؟ دیدی استاد چی گفت؟؟؟
الان این آقای هنرمند و خلاق از کجا معلوم خودش آخرین مدل ماشین رو سوار نشه و از این ماشین های بازسازی شده اصلا استفاده کنه؟؟؟
پس ایشون هم باید بگه چون خودم استفاده نمیکنم بدرد بقیه هم نمیخوره و کسی براش پول نمیده؟؟؟؟
تحسین میکنم باور درست و اقدام صحیح ایشون رو که باعث شده از در و دیوار ثروت و نعمت و فراوانی به سمتش سرازیر بشه
متشکرم استاد ممنونم از شما و خانم شایسته که به هر دلیلی باورهای ما رو هدف قرار میدین و باعث شدین به چشم دیگه ای به مسائل نگاه کنیم
باعث شدین باور کنیم کم کم که میشود
میشود به ورود ثروت بله گفت اگر سدهای ذهنمون اجازه بده و اگر تیشه دانایی رو بر این دیوار های جهالت بکوبیم و روزنه ها رو ایجاد کنیم
که اگر روزنه ایجاد بشه و مداومت بر ضربه ها باشه دیگه هیچ مانعی نمیتونه جلوی ورود خوشبختی و سعادت را برای رسیدن به انسان بگیره
عاشقتونم استاد
عاشقانه هر روز و هر ساعت با کلام زیبا و صدای آرامش بخش را سپری میکنم
از وقتی با شما آشنا شدم یادم نمیاد روزی رو که سری به سایت نزده باشم یا صدای شما را گوش نداده باشم
در پناه خدای مهربان باشید خدا پشت و پناهتون
به نام خداوند بخشنده ی روزی گستر بر خاص وعام
سلامودرود خدا به شما عزیزان دل و دوستان عزیزم در مسیررشدوپیشرفت الهی
استادجان صدای پرازآرامشتون رو هزاران بار تحسین میکنم،عجیب بر قلبوجان میشینه این صدای آرام و دلنشینتون،اصلا یک حس دیگه ای نسبت به شما پیداکردم از وقتی که رو دوره ی احساس لیاقت و قانون سلامتی کارمیکنید،قشنگ تفاوت فرکانسیتون رو میتونم بفهمم،که چقدر دارید به بهبود شخصیت خودتون کمک میکنید و از این صلابت بیانتون و اون آرامشی که حین صحبت کردن دارید کاملا مشخصه که شما ازخودتون یک فرد بسیار توانمند و ارزشمند ساختید خداروصدهزارمرتبه شکر
بریم که ببینیم برنامه ی امروزمون چیه،و استاد عزیزمون اندفه از طریق یکی دیگه از دستان خداوند داره هدایت میشه به یک باغ بلوبری کاملا اُرگنیک که این درختان پربرکت توسط خدا دارن هدایت میشن و یک محصول بی نظیر تحویل کسانی میده که واقعا شایستگیشو دارند و میخوان کاملا مطابق باقانون سلامتی بدنشون رو پیش ببرند
چه جاده ی بی نظیری بود،این مزرعه ای که توسط سمیه جان دوست عزیز لیاقتمندمون هدایت شدید ببین چه جایی بوده و قطعا این هدایت خوده خوده خدابوده که به یهمچین جایی هدایتتون کرده
الله اکبر ببین چه جای دنج و سرسبز و ترتمیزیه،خدایاشکرت،چقدر این آقای محترم تحسین برانگیزبود که انقدر خوب راجب پرورش بلوبری ها صحبت میکرد،و اون ظروفی که قرار بود داخلش بلوبری ریخته بشه چقدر خوش رنگ با طرحهای زیبایی بودن
این آقای محترم چقدر تحسین برانگیزبود که قانون پرورش بلوبری ها رو یادگرفته بود و فهمیده بود که اگه بهشون آب ندیم،ریشه های درختا مجبور میشن به عمق زمین برن و آب رو از تو دل زمین پیدا کنند و تغذیه کنند،چقدربرام جالب بود که این درختان بدون اینکه به ابیاری نیاز داشته باشند در کمال راحتی میوه های پرباری هم تحویل میده
چقدر از ذوق سمیه جان من هم ذوق میکردم انقدر که از چیدن میوه های بلوبری خوشحال بود،عاشقتم سمیه جان و بی نهایت بار هم مداریت رو بااستاد ومریم جان تحسین میکنم،تحسینت میکنم که به هدایت الله گوش کردی و به این جای سرسبز و بهشتی هدایت شدی و دیدی که دقیقا خدا به جایی اووردتون که کاملا مطابق با قانون سلامتی میوه ی خوش طعم بلوبری رو تومسیرتون قرارداد
الله اکبر ببین چقدر خداوند دقیقا توهر مسیری باشی طبق همون باورهات تواونمسیر هدایتت میکنه،ببین قبلا که باقانون سلامتی آشنایی نداشتید به کلی میوه های رنگارنگ تو قسمتهای مختلف فلوریدا هدایت میشدید،والان که فهمیدید به غیر از میوه ی بلوبری بقیه ی میوه ها گلوکز دارند،خدا از قبل این مزرعه رو هم فراهم کرده بوده برای این روزی که شما قراره به سلامتی بدنتون بیشتر اهمیت بدید و ازین میوه ی مقوی و پرفایده نهایت لذت رو ببرید خدارو صدهزارمرتبه شکرت
خدایاشکرت ببین بااین فیلمی که سمیه جان به استادعزیز فرستادند چه قندی تو دلشون آب شده،واقعا من هم بودم حتما بااین فیلم هرکجای امریکابودم خودمو به این مزرعه میرسوندم،انقدر که بلوبری ها درشت بودن،و یک هوای دلپذیر باصدای چهچه پرندگان توی فضا واقعا فوق العاده بود خدایاشکرت
مریم جان عاشقتم که بااین آقای محترم سوار اون ماشین شدید و یک سواری خوبی تواین هوای مطبوع بانسیم خنک تابستانی تقدیم به روحوجانتون کردید،خداروصدهزارمرتبه شکر که هرموقع با آدمای جدید برخوردمیکنید وجه مثبت اونها رو برانگیخته میکنید و کلی بهتون خیروبرکت میرسونند و کلی هم اطلاعات مفید به شما انتقال میدن و باعث میشه باورهای شما نسبت به فراوانی و خان نعمت الهی قوی وقوی تربشه
چقدر این آقای محترم رو تحسین کردم که یک کارگاه رو فقط اختصاص داده به اینکه ماشینهای قدیمی و زنگ زده رو دوباره بازسازی کنه و کسی که خیلی علاقه داره به ماشینهای قدیمی حاضره چندصدملیونتومن هزینه ی بازسازی اونماشین کنه
این کارگاه چقدر ذهن من رو از هرگونه محدودیت متلاشی کرد،این کار گاه به من این پیام رو داد که ببین حتی اگه زنگ خورده ترین باور هم تو زندگیت داشته باشی،اگه مصمم باشی که اون باور رو بازسازی کنی میشود که اون باور زنگ زده رو تبدیل به یک باور جدید بکنی و ازش خیروبرکت وسود ببینی
مثل همین ماشینی که پنج سال طول کشیده تا به این مرحله از زیبایی برسه،واقعا شکفت انگیزبود
چه حوصله و چه علاقه ای درکنار این کار به خرج دادن تا ناامید نشوند و ادامه بدن
والا من وقتی یروزایی بداخلاقی میکنم،ذهنم شروع به نجوامیکنه و میگه فایده نداره،این باور بداخلاق بودنت مثل یک پیچ زنگ زده رفته به وجودت و دیگه کاری ازدستت برنمیاد،ولی وقتی این ماشینها رو دیدم که تاچه مرحله توتستن اونها رو بازسازی کنند و بدون اینکه ناامید بشوند،کاااملا تو ذهنم جوره دیگه ای همه چیز عوض شد و بیشتر باور کردم که میشود باورهای کهنه ی قدیمی روکه فکر میکنم دیگه کاری از دست من برنمیاد میشود با امید و استمرار باورهای زنگ خورده رو باصبروحوصله روغن کاری کنم و باطی کردن زمان مناسب به یک مرحله ای از رشد خودم رو برسونم الهی شکرت
چقدر جالب بود که بعضی از آدما علاقه ی زیادی به داشتن ماشینهای قدیمی دارند و اینکه حاضرند چهارصدهزاردلار هزینه ی یک ماشینی بکنند که فقط اسکلت اون باقی مونده و اون رو تبدیل به یک ماشین نو با موتور جدید و بدنه ی قدیمی و نو کنند خدایاشکرت
ببین چقدر هربار علایق و سلیقه های انسانها متفاوت ترمیشه،چقدر شگفت انگیزبود و چقدر باتخصص عالیی روی این ماشینها کارکرده بود که آدم فکرشو نمیکرد این ماشینا قبلا زنگ زده و دربوداغون بوده باشند
خداروصدهزارمرتبه شکر بخاطر این فایل پراز فراوانی،پرازحسوحال خوب و عالی و پرازآرامش و پراز عشقو صمیمیت
خیلی لذت بردم ازین قسمت و خیلی خوشحالم که باصحت وسلامتی عالی دوباره به فلوریدا برگشتید،خداروصدهزارمرتبه شکرت
هرکجاهستید شادوپیروز باشید…
به نام خدای رحمت و فراوانی
سلام بر خداوندجانانم
سلام بر استاد ابراهیم نشانم
سلام بر مریم شایسته
و سلام بر همه دوستان عزیز و هم فرکانسی ام
الهی شکر برای این فایل که اول صبح مرا زیبا کرد
دیدن این فایل یعنی رحمت و برکت الهی
از جورجیا به فلوریدا
بکوب رانندگی کردن و اومدن برای دیدن نعمت های الهی
برای دیدن آدمهایی که خداوند مسخر کرده که به بنده خوبش خدمت رسانی کنن
الهی شکر برای چشمانم که این زیبایی هارو دید
الهی شکر برای گوش هام که نواهای الهی رو شنید
خدایا خدای برکت شکرت که در بهترین زمان در بهترین مکان هستم مثل استاد عزیزم
اونچه که برای تو باشه به تو میرسه
درختان بلوبری فراوانی نعمت الهی رب مهربانم شکرت
درختانی که احتیاج به هیچ کاری ندارن و خودشون محصول میدن
آسان شدن برای آسانی ها یعنی این
طرف داره به عشقو علاقش میرسه بعد از اون طرف خدا هم ی باغ دیگه میذاره در اختیارش که همه چی حاضر و آماده هست تو به عشقو علاقت برس خداوند از بی نهایت طریق زندگیتو زیبا میکنه بهت نعمت رسانی میکنه واقعا شکرت خدای مهربان که وعده تو حق و به جاست
خدایا شکرت هر درخت پراز بلوبری پر از نعمت فراوانی
واقعا جهان بر پایه فراوانیه
الهی شکرت مهربان خدای فراوانی ها
مریم شایسته نشون داد که چقد سریعه و خدا هم حواب این عزم جزم رو اد و به جای ی سطل سه تا سطل رو پر کرده واقعا الهی شکر خداوند مهربان
چقد ام بلوبرها ها تازه و زیباست
چقد زیبا اون بنده خدا داره درباره کارش با عشق و علاقه توضیح میده عجب درس داره این فایل به خدا قسم
تو برو اون کاری که دوس داری انجام بده من خودم برات روزی میفرستم
طرف برای عشقو علاقش ماشینی رو جمع میکنه که میتونه با اون پول کلی ماشین به روز بخره واقعا این خودش ی ایده پول سازه
صفر تا صد ماشین های خارجی رو انجام میدن
و خیلی قیمت عالی تر و پایین تری هم میگیرن نصبت به جاهای دیگه
واقعا چقد هم زیبا شده بودن
اون کارارو زرد قناری عااالی بود مت خودم کارارو دوس دارم دو در عاااالی بود واقعا
یا اون بنز قدیمی مشکی که گوشه انبار بود الهی یا رب جانم شکرت که دارم میبینم که طرف داره از علاقش پول در میاره
واقعا شکر
عشق رک میشه در کلام اون انسان از توضیح دادنش فهمید
و ی باغ ی مزرعه که واقعا عالیه و رویایی الهی رب العالمین شکرت مهربان من
چه مزرعه ای که تو ی طرفش رو میخری بعد برق بهت داده نمیشه و بعد اون آدم میاد میگه من اینجارو میفروشم بیا بخرم معلومه که طرف ناراحت نشده از نه شنیدن حتی از قانون هم اطلاعی نداشته اما خداوند پاسخ میدهد چدن اون آدم رها بوده و اگه هم نمیشده ناراحتی نداشته واقعا شکرت خدای من
خدا اینجوری کارها رو انجام میده
چند وقت پیش هدایت هایی اومد که باید بری و از اونجایی که من میگم شروع کنی
منم گفتم تو راه بلدی چشم خدای من
و رفتم اما در کارم ی سری تضاد هایی بود همه چی بهم ریخته بود اما من که از استاد یاد گرفته بودم که تو قدم بر داری خداوند پاسخ میدهد
از برادرام تو گاراژ ما بود و میگفت منم سهم دارم
منم افتادم دنبال کارهای تقسیم و گفتم بدیم اجاره من میرم جای دیگه
گفت باشه من اجاره میدم اینجارو منم رها کردم گفتم من سما خودم رو انجام دادم و اون آدم به خداوندی خدا قسم خودش رها کرد رفت و من موندم تو کاراژ کی این کارو انجام داد خدا چون میدونستم اون منو بیخودی اینجا نیاورده
من به عدالتش ایمان دارم این زمین این بنده خدا هم همینطوری شده
از روزی که ایشان رفته و من دارم تمرکز میذارم رو کارم مشتری های عالی
و افزایش مشتری روبرو شده ام و درآمد همافزاییش پیدا کرده
کیست وفادار تر از خداوند به عهدی که میده هیچکس جز خدا
به نظر من اعتماد کردن به خدا و سپردن به اون که کارهارو انجام میده زیبا ترین قسمت این داستانه اون دلها رو برات نرم میکنه
تو خود پای در راه بنه و هیچ مگو
که خود بگوید که چون باید کرد
زندگیتون روز به روز روبه فراوانی از نعمت هاس پاک خداوند منان
تنتون سلامت لبتون خندون
الهی شکرت خداوند زیبای من که در این مکان حضور دارم
در پناه حق شاد سالم سلامت ثروتمند و سعادتمند
سلام استاد عزیز
امیدوارم که همیشه به گردش خوشی باشید
چقدر دلم تنگ میشه براتون وقتی یه مدت سریال نمی زارید روی سایتتون.
به به لذت بردم از دیدن مزرعه بلوبری تا حالا ندیده بودم و فکر میکردم که بلوبری بوته است نه درخت یه چیز جدید یاد گرفتم ممنون .
و چقدر فراوانی در نعمت هست و اینکه همیشه سورپرایز بشی با قیمتهای عالی، خوب باحاله …
وبریم سراغ کارگاه دوست جدیدتون که چقدر منو تحت تاثیر قرار داد و نشون داد چه کار هایی هست که میشه به عنوان منبع درآمد بهشون نگاه کرد و فیلتر ها وترسهای ذهنی که توهمی بیش نیست که میگه اینکار نمیشه،پولساز نیست ،کسی برای این کار پول هزینه نمیکنه چه برسه به اینکه چندین برابر یک ماشین نو هزینه میکنن،یا چون خودم برای این کار هزینه نمیکنم پس دیگران هم نمیکنن و در واقع علایقتو بی ارزش بدونی و فکر کنی نمیشه باهاش منبع درامد داشته باشی.
وبدونی در جهان چقدر علایق متفاوت هست که نشون میده بی نهایت مشتری هست اون بیرون که چیزی که برای تومعمولیه چقدر برای دیگران دوست داشتنیه و حاضرند براش هزینه کنند.
خوب این تنوع جهانه که اونو پا برجا کرده…
به نظر من وقتی به کاری علاقه داریم وندای درونمون میگه که این کارو انجام بده میتونی موفق بشی،باکسب مهارت انجامش بدیم و به اطرافیان که پر از ترس و نشدن نشدن ها هستند توجه نکنیم و انجام بدیم
و با ایمان و قدرت به سمت هدفمون بریم
که خداوند در هر کاری،برای هرکسی ،در هرزمانی راه گشاست .
سپاس از فایل زیباتون که آنقدر آگاهی دهنده بود و هشدار دهنده برای من