سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۰

بنام خدای مهربان.

چقدر نیاز داشتم‌که این صحبت ها رو بشنوم در مورد مسائل زندگی، این روزها با یکی از بزرگترین تضادهای زندگیم که‌ حدود چهار سال هست باهاش مواجه ام دارم دست و پنجه نرم‌ میکنم و تمام تلاشم رو دارم میکنم تا بتونم تمرکزم رو از روی مسئله بردارم و روی داشته هام بگذارم.

من‌ هم معتقدم اونچه بیشتر از همه به ما در حل مسائلمون کمک میکنه باور کردن توانایی حل مسئله اس که خدا به ما عطا کرده و ما با این توانایی پا به این جهان‌گذاشتیم، دومین باوری که به ما کمک میکنه اینه که هیچ مسئله ای در جهان وجود نداره که بدون راه حل باشه.

سومین‌ باوری که میتونه کمک کنه اینه که ما همه به جریان هدایت متصل هستیم و تنها واگذاشته نشدیم.

آره درسته مسائل به ما کمک میکنن تا اون بخش از توانایی ای که تا این همه مدت در وجودمون بوده‌ اما بیدار نشده بوده بیدار بشه و اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی ما رو تقویت کنه و اونقدر ظرف وجودمون گسترش پیدا کنه که آماده ی دریافت نعمت های بیشمار بشیم.

از خدا کمک میخواییم؟تضاد کمک خداونده و واقعا چقدر خدا هوشمند عمل میکنه، اون خودش آفریننده ی ماست و وجود ما رو بهتر میشناسه، اون میدونه که اهرم رنج قوی تر عمل میکنه و انسان از رنج با قدرت بیشتری فرار میکنه، پس یادم باشه اگر روی خودم‌کار‌کردم اما تضادها بیشتر شد این یعنی خداوند میخواد سرعتم رو بالا ببره، این یعنی قراره این‌‌موتور دور بگیره.

من‌کلا از اون تیپ‌ شخصیتام‌که تضاد بهم‌انگیزه‌میده برای پیشرفت و خدا رو سپاسگزارم‌به خاطر تضادهای زندگیم‌و سپاسگزارشم که همراه با تضاد میوه هایی که لازم‌هست از دل تضاد برداشت کنم‌رو بهم‌نشون میده و کمکم‌هم‌میکنه‌که بتونم اون تضاد رو به بهترین وجه ممکن حل اش کنم، خدایا شکرت.

و اما این فایل…

خب این فایل سراسر زیبایی بود مخصوصا صدای شر شر بارون و برگایی که با بارون شسته شده بودن و رنگشون یه رنگ‌سبز جون دار شده بود.

چقدر سبک تربیت فرزند استاد رو دوست دارم‌ شبیه سبک‌مربی گری خداونده، خدا با تضاد کمک‌میکنه به بنده اش چون بنده ی محکم‌رو دوست داره که به جای احساس قربانی دادن به خودش از توانایی ای که خدا بهش داده استفاده میکنه برای حل مسئله، استاد هم میدونه که کار نشد نداره و میدونه که مایک تواناییش رو داره واسه همین‌محکم‌میگه برو و ادامه بده، واقعا واسه کسی که ادامه میده لاجرم پاسخ خودش رو نشون میده این یه قانونه.

آهنگ‌آخر فایلو اینقدر دوست داشتم‌که رفتم دانلودش کردم و گوشش دادم:

اما پا میشم این بار خالی از هر شک و تردید…

میرم اون بالاها مغرور تا بشینم جای خورشید، تن به سایه ها نمیدم…

بزار آدما بدونن میشه بیهوده نپوسید…

میشه خورشید شد و تابید، میشه آسمونو بوسید…