سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۰

به نام خدای مهربان

سلام عرض می کنم خدمت تمامی دوستان گرامی

استاد جان بخش پایانی این قسمت یه جورایی یه ستاره‌ی قطبی برای میکائیل عزیز هستش :) من این خلاقیت شما در اجرای قوانین رو تحسین می کنم.

موضوع حل مسئله؟ یا موضوع شیرین حل مسئله؟

من تا چند وقت پیش فکر می کردم آدم ناتوانی هستم در حل مسائلم و یه جورایی از حل مسئله فراری هستم ، در صورتی که اشتباه می کردم

و

من هم در حل مسئله بسیار توانمند هستم و هم اراده‌ی قوی‌ای دارم

این موضوع رو با هدایات الهی‌ای که طی چند مدت اخیر یعنی از 28 اسفند که متهدانه دارم به هدایات قلبی‌ام عمل می کنم و حرکت می کنم فهمیدم

چون یه عالمه مسئله‌ی بزرگ و کوچک و چالش بوده که در همین مدت / از 28 اسفند 1402 تا امروز یعنی 15 مرداد 1403 / به لطف الله حل کردم

و

هر چقدر بیشتر تسلیم هستم بیشتر از موهبت الهی شنیدن صدای خدا برخوردارم :) و این چقدرررر خوبه چقدر لذت بخشه

خدایا شکرت

امروز عصر در قسمت 31 مصاحبه با استاد یه دیدگاهی ثبت کردم در مورد اینکه اون اوایل چه الکوی رفتاری ای رو داشتم که باعث شده بود رشد چندین برابری درآمدم رو تجربه کنم …

abasmanesh.com

می خواهم این مورد هم اشاره کنم که اون اوایل خیلی شجاعانه و جسورانه می رفتم تو دل ترس‌های واهی زندگیم ، خیلی پر قدرت اگه به مسئله ای بر می خوردم ، به غرورم بر می خورد و با تمام قُوا‌ از خداوند طلب هدایت می کردم و حرکت می کردم برای حل اون مسئله

و

واقعاً به یاد دارم که بخش اعظمی از خودباوری و عزت نفسی که اون زمان ها درونم ساخته شده بود

به همین دلیل حل مسائلم و خلق ثروت بود …

آره … دقیقا این دوتا موضوع به هم متصل هستند

یعنی من هر چقدر که بیشتر ایراداتم رو می پذیرفتم … زیر آبی نمی رفتم!! و کتمان نمی کردم و اتفاقاً می گفتم خدا رو شکر که فهمیدمش … حالا میرم برای تغییرش … به همون میزان رشد می کردم در تمام ابعاد زندگیم … و البته ثروت بیشتری رو خلق می کردم

احساسم بهم می گفت باید برای این قسمت دیدگاه بنویسم و خوشحالم که بنده‌ی حرف گوش کن و خوبی شدم و در عمل تسلیم هستم ، خدایا شکرت

خداوند یار و نگهدار و هدایتگر همه‌ی ما باشه به سمت زیبایی های بیشتر