مفهوم «رها بودن و نچسبیدن» که، استاد عباسمنش بارها در آموزشهایش بر آن تأکید داشته، برای من مثل بازی سنگ نوردی (rock climbing) است. در این بازی گیرههایی روی سطح سنگی صاف و بزرگ وجود دارد که، فرد با قلاب کردن دستها و پاهای خود در این گیرهها، از سنگ بالا میرود تا به بالاترین نقطه از سنگ برسد. احتمالا شما آن را در پارکهای بازی دیدهاید و حتی خودتان امتحان کردهاید باشید.
این گیرهها به گونهای بدقلق طراحی شده که، فقط بتوانی مدت کوتاهی دستت را در آنها قلاب و وزن خود را در آن ناحیه از سنگ نگه داری. این بازی روی دو اصل استوار است:
اصل اول: تنها زمانی میتوانی به نقطهی بالاتر صعود کنی که، دست و پایت را از گیره قبلی جدا کنی و بیخیالِ گیره قبلی بشوی.
اصل دوم: اگر بیش از یک حدّ مشخص، بالارفتن را به تعویق بیاندازی(بیش از حدّ حساب و کتاب کنی و به آن ناحیه بچسبی)، قطعاً سقوط میکنی.
این دو اصل، شامل زندگی ما نیز میشود. یعنی مفهوم رها بودن، دقیقاً همین است. تنها زمانی آمادهی هدایت به سمت زیباییهای بیشتر و زندگی با کیفیتتر خواهیم بود که، با وجود سپاسگزار بودن و لذت بردن از داشتههامان، درباره همه چیز رها باشیم و به هیچ چیز- هرچقدر زیبا و خواستنی- نچسبیم.
مفهوم رها بودن در مسیر تحقق اهدافمان، یعنی تشخیص نشانهها و جدّی گرفتنشان. زیرا خداوند با زبان نشانهها سخن میگوید. اما فردی میتواند نشانهها را تشخیص دهد، آنها را جدی بگیرد و مشمول موهبت هدایتشان بشود که، علی رغم جدّی بودن برای تحقق هدفش، دربارهی چگونگی رسیدن به آن، رها و منعطف باشد.
آنچه من از زندگی با استاد عباسمنش میآموزم، چنین جنسی از رهایی دربارهی همه چیز است که، شیوهی زندگی استاد عباسمنش است. اساسی که «چگونگی مسیر» را در هر لحظه از زندگی ایشان تعیین میکند. خواه آن مسیر مربوط به برگزاری دورهی جدید باشد، یا هدایت به یک رستواران یا فروشگاه برای غذا، یا یک جاده برای رفتن به جایی، خواه مسیر سفر به دور آمریکا.
ما هیچ برنامهی مدون و از پیش تعیین شدهای برای این سفر نداریم. فقط روی جریان هدایت الهی سوار شدهایم و سعی میکنیم تا اجازه دهیم این جریان ما را به قدم بعدی هدایت کند و قدم بعدی را برایمان مشخص کند.
قطعاً در برنامهی سفر به دور آمریکا، شما رگههای این هدایت به سمت زیباییها را بیشتر به چشم خواهید دید.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD200MB13 دقیقه
سلام استاد عزیزم و مریم جان❤.
چقدر این قسمت از سریال زیبا و پر از درس بود برام و باورهای قشنگی ساختم😍😊. سه دفعه دیدم و هر سری لذت بردم. یادمه پارسال هم ک دیدم خیلیی از دیدنش لذت بردم.
باورهایی ک برام ساخت بخشیش مربوط ب دیدن الگوهایی بود ک میخوام بنویسم. پیرزن و پیرمردی ک با اون سن هنوزم کنارهم لذت میبردن و میرقصیدن، این باور رو درونم ب وجود میاره ک میشه با سن بالاهم هنوز عاشق هم بود و کنارهم لذت رو تجربه کرد. اینکه سنشون بالا بود ولی راحت میرقصیدن و درد جسمانی ای نداشتن و این باور در من تقویت شد ک میشه در سن بالاهم سالم بود و از زندگی لذت برد. خانوم مسنی ک لباس عروسکی گلدار پوشیده بود و فیلم گرفت برام این باور رو ساخت ک میشه در سن بالاهم لباس قشنگ پوشید و لذت برد. لباس رنگی پوشید. پیرمرد و پیرزن های دیگع ای ک در جشن حضور داشتند و لذت میبردنو دست میزدن و لبخند ب روی لب داشتن باعث شد من از اینکه قراره ی روزی پیر بشم نترسم و بدونم میتونم شاد باشم، سالم باشم، خودم کارای خودم رو انجام بدم، دست بزنم، بخندم، از زندگیم لذت ببرم، تو محیط شاد باشم، عزت نفس بالایی داشته باشم و بدون اینکه نظر دیگران برام مهم باشه فقط لذت ببرم. عزت نفس همه اونایی رو ک اومدن وسط و رقصیدن تحسین کردم. افرین واقعا ک اینقدر حال خوب خودشون براشون مهمه و حال میکنن. افرین ب این فرهنگ مردم ک هیشکی ب هیشکی کار نداره و همه دارن هرجور دوست دارن شادی میکنن. رفتار زیبای استاد ک چقدر با ذوق گفتن به به علیرضا توهم اومدی اینجا؟؟چقدر این عشق و محبت و احساس خودمونی بودن استاد رو دوست دارم. چقدرر رابطه ی زیباشون با مایک تحسین برانگیز و قشنگه ک میشه رابطه پدر و پسر اینقدر زیبا و همراه با صمیمیت باشه. درمورد برنامه ریزی دقیق خدا حرف زدین مریم جان و اینکع باید جدیشون بگیریم. اینکه خدا از زبان نشانه ها با ما حرف میزنه و من ب فکر فرو رفتم. من میخواستم ی کسب و کاریو شروع کنم ولی هی عقبش مینداختم. میترسیدم، یکم ناامید بودم. برنامه ریزی خدا چقدرر دقیقه و چه هم زمانی زیبایی رو انجام میده ک اصلا نمیفهمی چ طوری چ هوشی داره این کاررو میکنه ولی وقتی میبینیش و تجربش میکنی باورت شدیدتر و قوی تر میشه. خلاصه میدیدم در سریال زندگی در بهشت مریم جان درمورد به روز رسانی ثروت 2 و گذاشتن تمرکز بالا رو کار حرف میزنن، استاد در قسمت 251 درمورد تمرکز گذاشتن، مهارت کسب کردن، یاد گرفتن نرم افزارها حرف میزنن و انگار ب من میگفتن یعنی خدا میگفت تا الان من بهت الهام کردم و ایده دادم درحالیکه هیچ ایده ای نداشتی و کلی پیشرفت کردی، الانم برو و مطمئن باش هدایتت میکنم. همچنین ی نفریو ک نمیشناختم و ازش نخواستم ی استادو بهم معرفی کرد ک کارش یاددهی نرم افزارهاس. بعد ی حسی بهم گفت بیام سفر ب دور امریکارو ببینم و مریم جان میگه خدا استاد برنامه ریزی هاست و باید نشونه هارو دید و ازش تبعیت کرد ک اونا هدایت خدا هستن. بعد میبینم همه اینایی ک میگن هم استاد هم خانوم شایسته داره در زندگی منم صدق میکنه ک نشانه ها میاد و باهام حرف میزنه و اینطوری قشنگ خدا همه چیو منظم پیش میبره. حالا قلبم مطمئن تره ک جلو برم و باید بدونم خدا صد در صد حمایتم میکنع، همونجوری ک تا الان کرده. خیلییی درس یاد گرفتم و لذت بردم. ممنونم ازتون. دوستون دارم❤❤❤❤🌼🌼🌼🌼
سلام و نور✨
چقدر ی سری حرفات رو دوست داشتم دوستِ من.
اونجاییکه میگی، فرکانس هایی که متناسب با اصل وجودت هست رو بفرست، مثل آرامش، شادی، عشق، توکل
ک باعث میشن تو به خدا نزدیک بشی،
و فرکانس های
عصبانیت، ترس، نگرانی باعث میشن تو ازخدا دور بشی..
خیلی بهم حس خوبی داد، خیلی
مرسی زیاد:)♥