https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/07/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-07-15 17:02:082024-07-28 12:47:28سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۱
644نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من لیلا بشارتی هستم عاشق ودوستدار واقعیه استاد ومریم جان عزیز وهمچنین مایک نارنینم
مریم جان، خداقوت میگم بهت به خاطر این حد از تلاشی که برای ما بچه های سایت دارید باجون و دل انجام میدید، عزیزم ایشالله که صدها هزار برابر بیش از این از زندگیت لذت ببری، جاهای فوق العاده زیبا بری، وزیباییهای اونجا رو با ما به اشتراک بگذارید، عزیزم بیش از ده قسمت از سفر رو برای ما تهیه کردین، از جاهایی که واقعاً شاید خیلی از ما توی خوابم ندیده باشیم ولی من کامنتی نزاشتم، بخدا که حاج وواجم از این همه سخاوت ومهربانی شما واستاد که هرجا که خیلی خوشید به یاد ماهم هستید، چه دل بزرگی داری مریم جون، خیلی دریاست، دریاااااا! عزیزم من نمیدونم با چه زبونی باید از شما بخاطر این زیباییها که مارو هم در لذت بردن ازش سهیم میکنید، تشکر کنم، عشقم مریم جان شما نه تنها بااتفاقات قشنگتون وداستانهای زیبای سفرتون مارو شریک میکنید، بلکه در عشقتون به هم واحترامتون وصمیمیتتون با استاد، با مایک وبا مردمی که می‌بینیدهم، سهمی به ما میدید، درست مثل مامانم که تو سفر همش واسه ما لقمه های خوشمزه می‌گرفت که ما درحین تماشای مناظره اطراف، بخوریم ولذت ببریم، مریم جانم، توهم خوشیهاتو، عشقتو، حستو، انرژیتو، لقمه میکنی ومیدی دست ما که لذت ببریم، آخه خانم تو کی هستی، بخدا که برای من فرشته ای، یه فرشته ی مهربون که هرچی از مهربونیات بنویسم وبگم کم گفتم، واقعاً خداروشکر میکنم که چنین فرشته ای نصیب استاد وما شده، مریم جان دلم برات بگه آنقدر محو این زیباییها شدم که خدا ازم پرسید، لیلا توام دلت میخواد؟ منم با چشمهای خیس وبغض تو گلوم، گفتم آره خدا، منم میخوام!
خدا دستمو گرفت گفت پیش مریم دوره عزیزم، یه کم دیگه میبرمت، اگه خوب باشی اگه خوشحال باشی، اگه توهم مثل مریم بتونی از اینجایی که الان میبرمت لذت ببری و حال دلتو خوب کنی، توهم بتونی مثل مریم بتونی از جایی که میخوام ببرمت، فریاد بکشی وبگی خدای من، عاااااااااااااشقتمممممم، بگی خدامن سپاسگذااااااارممممم، کمی جلوتر میبرمت جاهایی که مریم جان نشونت داده رو از نزدیک ببینی و…..
خدا دست منو سفت گرفت گفت بریم؟ گفتم بریم! گفت نمیخوای اشکاتو پاک کنی؟ گفتم نمیتونم چون دوباره میاد ورفتیم ورفتیم، یه جاهایی برد که همین نزدیکی‌ها بود ولی من هیچ وقت نرفته وندیده بودم، مثل رود خنک کردان، باغهای سرسبز اونجا، مثل باغچه رستوران که وقتی واردش شدم همه جاش از مه مه پاش خیس بود ومه آلود، مثل دریاچه ای که توش با قایق موتوری روش داشتم پرواز میکردمو داد میزدم خدای من شکررررررررررت، عاااااااااااااشقتمممممم، باد اشکامو پاک میکرد، خدا بهم لبخند میزد میگفت آفرین لیلای خوبم، درست مثل مریم شایسته شدی!
بهم چشمک میزد ومیگفت لیلا جان آماده شو فردا بریم یه جای قشنگتر وفرداش میرفتیم، مریم جانم، بخدا من این همه فرکانسو پیام خوب رو از تو یادگرفتم چطوری بخدا بفرستم واونم منو ببره جاهای قشنگی مثل اونجایی که تو داری میری، ازت ممنونم فرشته ی مهربونیها، انقدر توی این یک ماه زیبایی تو زندگیم دیدم، انقده اتفاقهای قشنگ افتاده، انقده جاهای قشنگ رفتم که اگه بنویسم یه کتاب قطور میشه، فقط از احساسم بگم که هیچ وقت انقد آروم نبودم، هیچ وقت انقد شاد نبودم، هیچ وقتتتتتت انقدرررررر به خدااااا نزدیک نبودم، به خدا گرمای دستشو تو دستام با تمام وجودم حس میکنم، که هر روز یه جای جدید میبره ومنم بااشتیاق میدوم ومیرقصم، بدون بهانه، بدون ترس، بدون وابستگی به کسی یا چیزی، آزاد و رها!
چقدر این طوری جهانم قشنگتره، چه قدر احساس خوبی میده، خیلی خوبه خیلی خوب!
مریم عزیزم منو ببخش، باید زودتر از اینا میومدم وازت سپاسگزاری میکردم، اما سرم گرمه عشقبازی با خدا بود محو توی زیبایی‌های که شما نشونم دادی وخدا نشونم داداز نزدیک، هرچند حتی همونهایی که شما نشون دادی رو هم، خدا گفت مریم من، بنده ی مهربون ودست ودلباز من، به لیلا همه یه لقمه از این همه دلخوشی وقشنگی بده که بهت دادم، عاشقتونم هم عاشق خدا وعاشق فرشته های زیباش که مریم شایسته وسید حسین عباس منش هستن?????????
منم به نوبه خودم از مریم عزیزم تشکر می کنم که واقعا رفتار با همسر رو بهم یاد داد
لذت بردن از چیزهای کوچیک ،اون حسی که قبلا داشتم و با اولین برخورد ناخواسته باهاش اونو به راحتی کنار گذاشتم
و مدتها دنبال این بودم که قبلا چطوری خیلی شاد بودم و الان نیستم
با دیدن شادی های مریم گلم به من یادآوری شد که راضیه خانوم شما هم قبلا با دیدن یه چیز کوچیک ذوق زده میشدی طوری که همیشه اطرافیان می گفتن تو چطوری همیشه خوشحالی
یادمه دبیرستان که بودم وقتی از مدرسه بر می گشتم اینقدر شاد و خوشحال بودم که آبجی زهرا می گفت جای شده نمره خوب گرفتی ؟
ولی من هیچ وقت نمی دونستم دلیل شادیم چیه
ولی الان به خوبی می دونم
و باز هم دارم تمرین میکنم
هفته گذشته با همسرم به یه سفر کوچولوی شمال رفتیم
جای همه سبز اینقدر به راحتی لذت بردیم حتی تو گرما
حتی وقتی توی عرق ریزون رشت با پیاده روی انگشت پام تاول زد بازم لذت بردم
خدایا شکرت
موقع صحبت های مشترک که با همسرم داشتیم از یه فرکانس
موقعی که دفترم رو باز می کردم و از زیبایی ها می نوشتم و همسرم هم در عین اینکه هم فرکانس نیستیم زیبایی ها رو یادآوری می کرد که بنویسم
از خنده ها وشادی های سفر 5 روزه
آخه از چی بگم که تو این مدت اینقدر زندگیم عالی شده?
بتونم براتون نظر میزارم ،اما همینکه میدونم میخونید باعث دلگرمی مریم مهربانم .. .درتوصیف این فایل “شادی” دلم براتون بگه:
من یک سال است ک فهمیدم شادی یعنی چه
اززمانی ک بیاد دارم تمام زندگی من غم وگریه بود
گریه ی اجباری ،من ازمعلمان دینی مدرسه ک البته خودشون هم نا آگاه بودن یادگرفته بودم ک نباید برقصم ،نباید شاد باشم ،عروسی نباید برم
بایدگریه کنم گریه مارا ب خدا نزدیکترمیکند ،وخداشادی را دوست ندارد ،ب عروسی ک میرفتم احساس میکردم درمکان بدی هستم ،و خداوند ب نگاه غضب مارو نگاه میکنع ،آسمان اگرابری بود میگفتم این نشان عصبانیت خدا برای این مجلس شادی است
خخخ چقد خنده داره این باور
من خیلی وقت ها نمیتونسم خودم رو کنترل کنم میرفتم ی دل سیر میرقصیدم خخ بعد می اومدم ب درگاه حدا توبه میکردم
خدایا ببخش رقصیدم ببخش شاد بودم توغم دوس داری
شاید معلمان دینی شاید خانواده ام شاید رسانه ها خودشون هم نآ آگاه بودن و خبر نداشتن چطور ذهن من زهرا رو ب غم تمایل داده بودن ،
ب مرور هرچه گذشت ب غم تمایل پیدا کردم و احساس گناه تمام بند بند وجوم رامیگرفت
من نمیتونستم روحم ک شادی را میخواست کنترل کنم یک دل سیر میرقصیدم و بعد حس گناه حس غضب خدا حس بی ارزشی در درگاه حق
بمرور اشک هایم زیاد ترشد
از آنجای ک در ذهنم انداخته بودن ک خداشادی رادوست ندارد من این باور راساخته بودم پس خدا عاشق گریه وغمناک بودن است
روزها ساعت ها گریه میکردم
اگر یک پالتو ناقابل هم میخواهم با اشک ازخدا میخواستم ،و وقتی نمیرسیدم میفهمیدم اشک هایم ب اندازه کافی نبوده است
و اشکهایم زیاد ترو زیاد تر شد ،انقد من برای این خدا وبرای هرچیز کوچکی اشک ریختم ک چشمایم بمرور ضعیف تر شد ،چشمهایم دیگر اشکی برای ریختن نداشت ،و ب دنبال آن سردرد آمد ،من دنیا راماتم سرای تصور میکردم ک هرکه در آن شاد باشددرسرای اخرت جایش جهنم سوزان است . . .
هرکه رامیدیدم شاد است میرقصد در ذهنم او درمیان شراره های آتش تداعی میشد
واقعا خنده دار است
چه خدای داشتم من! ! !
هرچه میگذشت ازاذمهای شاد مکان های شاد و رقص و شادی وخوشحالی فاصله گرفتم
و دنیایم همه شد غمو ماتم
ناخودآگا دوس داشتم مجلس غمی باشد برم با افتخار کریه کنم و بگم بله من بنده ی خوب خدا هسم
کنار خیابان هرکه میرقصید هرکه آهنگی شاد میگذاشت از اومتنفر میشدم
هرچه گذشت غم گین ترشدم
دوران دانشگایم با یک حرف اشکهایم بی اختیارمیریخت من حتی برای دفاع ازخودم هم اشک میریختم ،خیال میکردم خدا با اشک من ،او راتقاص میکند چقددد مسخره بود آن خدای ک من پرستیدم ،میخواستم مضلوم واقع شوم میخواستم بمن ترحم کنند تا بعد با اشکهایم آن هارا راهی جهنم کنم ،چون اشک سلاحی بود برای دفاع ازخودم چون ان خدا اشک را پاداش میداد
به مرز افسردگی کشیده شدم شاید باور نکنید فقط ۱۹سالم بود ،یک کارتی داشتم رویش نوشته بود زهرا . . .نام دکتر؟اعصاب و روان
من دیوانع نبودم من فقط خدایم را بد شناخته بودم . . . من نیاز داشتم یک نفر بمن بگوید زهرا خدای ک میپرسی اشتباهیست ؟خدای ساختگیست
من همیشه با این خدامشگل داشتم ،دوستش نداشتم ، گاهی متنفرمیشدم از او ک این چ دنیایست ساختی مگرمآتم سراست
شاید بخندید بمن من آهنگ شادهم گوش نمیدادم
همش گریه بود ،هرچه آهنگ غم کین تر محبوب تر از نظرمن !
یک روز دکتر م برای زهرای۱۹ساله داروی اعصاب نوشته بود ، چقد من نا آگاهانه حوشحال بودم و آن را به همه نشان میدادم نگاه کنید ترحم کنهد دلتان ب حالم بسوزد اشک بریزید من مریضم
اشک بریزید . . .هرکاری را نا آگاهانه انجام میدادم تآ اشک بریزند چون اشک ثواب داشت
چون اشک بها داشت قیمتی بود
فقط یک ماه از آن قرص ها خوردم اما بعدمدتی ب آن کارت درکیفم نگاه کردم ک نوشته بود
“زهرا ،اعصاب و روان “بکل حالم بد میسد
این دو چرا کنار هم هستن ،اسم من اینجا چکارمیکند
؟ کارت را پاره کردم و دیگر پیش آن دکتر نرفتم
من مریض نبودم من خدایم خدای واقعیم راگم کرده بودم
زندگی ام پر ارتشنج پرا ز تضاد بود سردردهای ک آرام نمیگرفت هرلحظه بامن بود
خسته بودم خسته ازین غم دائمی
چقد باید گریه میکردم تا این خدا پاسخم میداد
و هرچه داد میزدم شیون میکرد این خدا بمن میخندید ،آره میخندید چون توانی نداشت چون سااخته ی ذهن بیمارم بود
روری رسید تصمیم گرفتم شاد باشم تصمیم گرفتم برقصم
پاکذاشتم روی ترس هایم پاگذاشتم بروی غمی ک هرلحظه مرا از درون میخورد
تک تک آهنگا و عکسهای غم گین گوشیم را پاک کردم فضای گوشیم را پرکردم ازخنده و شادی
آن جا بود ک فضای ذهنم بمرور شاد تر وشادترشد
بروی سیاهی ها سفیدی پاشیدم
شمال رفته بودیم باخانواده وفامیل ،درآن جمع پرازغریبه بود ، لب ساحل بودیم ،باخودم گفتم زهرا وقثش است ،دیدم همه میرقصند ،البته خانوده من هم چون مانند من بودند کنار ایستاده بودند ،به کسی ک ماشینش باند داشت گفتم رم گوشی من و بنداز ،میخوام برقصم ،چقد خوشحال شد چقد ذوق کرد ،وقتی دستمال بدست گرفتم تارقص محلی کنم ،برادرانم همه حتی انهای ک این رقص رابلد نبودند آمدند
خدای من احساس میگردم وسط بهشت هستم آنقدر زیبا میرقصیدم ک روح من ب پرواز درآمده بود ،آن خدای ساختگی پا ب فرار گذاشت ،چ خدای ترسوی !آن جا بود خدای عشق وشادی امد
لبخند از روی لبانم نمیرفت
چقد آزاد بودم و حس آزادی میکردم ،چقدر خدای ک کنج قلبم نشسته بود خوشحال بود و مرا تشویق میکرد
آه خدای من چقد بد شناخته بودمت
آن حرکت بالی شد برای پروازم
درونم پر ازترس پرازنجوا بود اما رقصیدم
زندگیم پرا ز گره کور بود اما من تصمیم گرفته بودم فارغ ازهرچیزی شاد باشم و هلهله کنم
هرروز میگذشت و شادتر و شادترمیشدم
روزی رسید با شما استادعزیز آشنا شدم
آن روزی ک فایل حزن را شنیدم فضای قلبم روشن شد
و شما چه نکردی با دل من استادعزیز
دردهای بدنم همه خوب شدند
گره های کور باز شدند
و زهرا دیگر اشک نریخت ،من اشک را دوس ندارم
اشک مرا ازخدا دور میکند
اشک یعنی عدم ایمان ب رب
وای ک این ایمان چه میکند
آن سرد دردهای سرسام آور همگی محوشدند
استاد عزیزم شما دست خدا بودید ،میدانم و مطمئنم .اکر تک تک اعضای سایت ازینجا بروند
اگر دنیا شمارامنکر شود
من تا ابد تا لحظه ای ک مرگ فراسد دستم در دستان شماست
بیاد دارم دوستی داشتم خیلی ظاهرا باخدا بود اما یک روزبمن گفت زهرا داروی افسردگی میخورم
من اورا بت کرده بودم
اما روزی ک این حرف رازد ،فهمیدم باخدا بودن یعنی شاد بودن یعنی سالم بودن یعنی اجابت خواسته
اگر خدای من نمیتواند مرا شفا دهد آن خدا اشتباهیت فارغ ازینکه چقد نماز میخوانی فارغ از اینکه چقد درنظر حودت دین داری
اصلا نمیشد برای این فایل کامنت نذاشت، مگه میشه این همه حس و حال فوق العاده رو دید و چیزی نگفت؟؟
اول از همه بانوی شایسته ما ازتون صمیمانه از ته قلبم سپاسگزاری میکنم ، چون اصلا برام تکراری نمیشه این تشکر کردن از شما، دلیلش هم اینه که تو هر فایل دارین به من یه چیزی رو هدیه میدین که ارزشش تنها با گفتن سپاسگزاری ازتون ادا نمیشه..
اما چیزی که تو این فایل به من دادین اینه که اصصصصصلا قرار نیست من تا ته مسیر موفقیت رو ببینم و بعد حرکت کنم، من تنها و تنها و تنها باااااااااید حرکت کنم و در هر قدم ، قدم بعدی بهم نشون داده میشه.
گاهی اوقات مثل دختر بچه ای میشم که میخواد زوووود به خواسته اش برسه، با اینکه میدونم صبر لازمه اما هر بار به قول شما(درس دوم این فایل برای من) نشونه ای دریافت میکنم که بهم میگه گیر کارم الان چیه؟ و درست در زمان درستش این نشونه رو با قلبم میپذیرم و مصمم تر و با اعتماد بیشتر به خداوند (درس سوم فایل برای من) که قدم بعد رو به من نشون خواهد داد ، استوارتر قدم برمیدارم.
مرسی مریم بانوی شایسته ، مرسی از درسهایی که به صورت عملی دارین با این فایل ها بهم نشون میدین.
آخه من همیشه با دیدن فایل های صحبت های استاد این خواسته رو از خداوند داشتم ، که خدایا میشه بهم بگی دقیقا مثلا چطور باید نشونه رو دید؟اصلا از کجا بفهمم نشونه است؟ بعدش چه کار کنم؟ چه جوری فرکانس مناسب بفرستم؟ چطور به نکات مثبت هر چیزی نگاه کنم؟
و از وقتی که دوره دوازده قدم شروع به آموزش کردم ، با معجونی که شما به اسم سفرنامه دارین هر بار یک فایل کوتاه و پر از راهکارهای عملی به خوردم میدین، بییییییییییییییییینظیر شده مسیر برام
اصلا نمیشه وصفش کرد…
دقیقا من هم مثل باقی انسانها عجول و نا شکیبا میشم، اما خدای هدایتگر من در لحظه درست هدایتم میکنه به دیدن اون نکته ای از سفرنامه که میشه نشونه های اون لحظه من…
خدایا شکرت که تو این مسیر سبز و فوق العاده با این خانواده فوق العاده هم مسیرم کردی
مریم بانوی شایسته با تمام قلبم یه لاییییییک بزرگ میدم به سفرنامه ای که با عشق دارین برامون تهیه میکنید و بی صبرانه منتظر فایل های بعدی هستم.
سلام و سلاااام به مهربانان ،استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته ی گل?و همسفران قدرتمند?
Woooooow?
به به فوق العاده بود ٫به نظر من این فایلهای سفرنامه ادامه فایلهای توجه بر نکات مثبته که استاد قسمتهای مختلفش رو تو سایت گذاشته ??
چقدر عالیه و چقدر عالیه این رقص و شادی و فراوانی ،که من دیدم واقعا قابل تحسینه و جای شکرگزاری داره????
و چقدر دلم خواست که منم اونجا باشم ?٫
چندین بار فیلم و زدم عقب و رقص و دوباره دیدم و لذت بردمو بعد با دخترم دیدم و کلی خندیدیم٫??
چقدر همه جارنگی رنگی بود این رنگ لباسها که زیبایی این فیلم و دوچندان کرده بود مثل رنگین کمانی بود که تو تابلوی نقاشی با رنگهای مختلف به تصویر کشیده شده?٫
از کودک گرفته تا افراد با سن بالا که انرژی و شادی از اونا میبارید٫
از چشمهای استاد که اونجوری رو میز ،پسرش میکائیل و‌نگاه میکرد و همینطور از طرز صحبت و شوخ طبعی اش با اون و شما که نشانه ی عشق از صمیم قلبش به شماهاست واقعا آفرین به شما بهتون تبریک میگم و عشقتون به هم جاودانه و مستدام???
خب معلومه که شما جذاب هستید چون اونقدر اخلاقتون خداپسندانه ست و دارید به قانون عمل میکنید که اون ویژگی مثبت اطرافیانتون حتی غریبه ها رو برانگیخته میکنید ??
چه جالب بود که دوستتون و دیدید من تعجب کردم دوباره زدم عقب و مجددا دیدم که آره درسته استاد گفته علیرضا تو هم اومدی!! ??
وقتی به شادی و عشق دنیای اطرافتون توجه می کنید جهان شما رو به مسیرهایی که شادی و عشق بیشتره هدایت میکنه٫
ازتون بی نهایت سپاسگزارم که همش توجه و تمرکزتون به نکات مثبت زندگیه که تو همه ی فایلها مخصوصا فایلهای سفرنامه کاملا مشخصه و شما دارید به ما یاد میدید که ما هم باید این ویژگی رو در خودمون تقویت کنیم ٫
اینکه که با خودتون همیشه در صلح هستید و فقط از خدای درونتون کمک میگیرید?
این ویژگی بارز استاد عباسمنش قابل تحسینه که بدون برنامه ریزی برای آینده تمام کارها رو به خدای درونشون میسپاره خدایی که قبلا و همیشه تمام کارهاشو درست کرده
چون بهش اعتماد داره و همیشه میگه خداوند هدایتمون میکنه
??(فالهمها فجورها و تقواها) ??و این نشون میده که استاد رهاست و تسلیمه و ایمان بالایی به خداوند داره و توکل هم یعنی همین و چقدر این رهایی و تسلیم خوبه چون هیچ باری رو دوشت متحمل نمیشه و احساس آزادی و سبکی بیشتری میکنی و خیالت همیشه راحته و آرامی??
(لاخوف علیهم و لاهم یحزنون)
و به قول قرآن خداوند هیچ وقت ایمان بنده اش را ضایع نمی کند٫
ما باید از شما یاد بگیریم که خدای استاد عباسمنش و خدای من همان خدای محمد و ابراهیم است، پس من هم مانند محمد و ابراهیم او را باور می کنم، و خدای مهربان همان کارهایی را برای استاد عباسمنش و من می کند ،که برای محمد و ابراهیم کرد، همان کارهایی که برای سلیمان، داوود، موسی، عیسی، نوح، مریم و یوسف کرد٫
آن چیزی که من می سازم ۱۰۰٪ اتفاق می افتد و هیچکس و هیچ چیز نمی تواند جلوی آن را بگیرد و این وعده خداوند است و خداوند هیچگاه خلاف وعده اش عمل نمی کند٫
قدرت همواره فقط دست من و خدای من است، زیرا من و خدا یکی هستیم، و این نهایت عدل خداوند است٫
?اینا عباراتی هستند که من هر روز صبح صدبار تکرارش میکنم و تاثیر فوق‌العاده ای توی رابطه من با خدا و موفقیت هایی که تا حالا کسب کردم، داره?٫
ما باید از این ویژگی اخلاقی استاد و نگاه توحیدی اش درس بگیریم که مهمترین عامل برای موفقیت ما در این دنیا و آخرتمون همان باور توحیدیه که هر چقدر بیشتر تقویتش کنیم بیشتر الهامات و دریافت میکنیم ٫
خداروشکر خداروشکر برای دیدن این فایل زیبا و لذت بردن از اون ??
خداروشکر که امروز روز عالیه برای من چون خانم فرهادی عزیز باهام تماس گرفتن و با اون صدای گرمش از من به خاطر فعالیتم در سایت تشکر کردند و من خیلی خوشحال شدم و افتخار کردم که عضو این سایت بی نظیر و شاگرد استادی چون عباسمنش عزیز هستم???
بی صبرانه منتظر فایل بعدی سفرنامه هستم ?
همیشه در خدای مهربان و فراوانی ها شاد و عاشق و ثروتمند باشید مهربانان عشقتون جاودان???
جمله های پر معنی که از دل، از تجربه، از بودن، از درونن تو، جزیی از تو، تجربه های تو
مثال های بینظیر
درک عالییی از قانون و سعی در عمل کردن به آن
دیدن زیبایی ها
فراوانی ها
سلام!!!
هنوز فایل را ندیدم، اما وقتی فقط و فقط متن را خواندم!! چشمام باز شد! بازتر از همیشه!
تو کی هستی؟
یک فرد ” شجاع ” و با ایمان و یکتاپرست که عاشق خودشه و خدای خودش
عاشق دیدن زیبایی ها و عشق ورزیدن به هر چیزی، چون عاشق خودشه و خدای خودشه
چون ” همه چیز ” خودشه.
من، مارکو یا محمد
همیشه از شما تشکر میکنم
که دستی از دستان بینظیر خدا هستید برای اینکه کاری را انجام میدید که عاشقش هستید، نه برای مردم نه برای فرد خاصی.
اینکارو برای خودت انجام میدی با عشق، با لذت، با احساس خوب و با همین کار شاید ساده اگر سختی هایی داره برات میدونم شیرینه. شیرین تر از شکلات نوتلای ساخت لهستان!
با همین کار ساده داری
” شاد ” زندگی میکنی و کمک میکنی دنیا جای بهتری برای زندگی بشود.
من همیشه درس میگیریم از شما تا روزی که روی خودتون کار میکنید من مصمم که تا پای جانم روی خودم کار کنم.
یک جمله ی طلایی سرحوله ی زندگی منه:
” تا وقتی میتونی عالی باشی چرا خوب؟!
تا وقتی میتونی عالیی ترررر باشی چرا عالی؟! ”
خدای من
وجه اشتراک تمام آدمای ثروتمند اینجا که روی خودشون روی باورهاشون کار کردند، اینه که
دیگه ” هیچ “” ربطی به گذشته ی خودشون ندارند.
تاره شاید نصف ایران را با سبک سفر خودم گشتم، مصاحبه کردم … به تضاد برخوردم ( بیشتر از همیشه )
کوله گردی و هیچهایک کردن شاید 8000 کیلومتر، 5500 متر مونده به قطر زمین، واوو!
هرگز شجاعت این کارو قبلا نداشتم، شجاعت خیلیی کارهاا شاید بیشترشون را
چه اتفاقی برای من افتاده
جز اینکه ” من خواستم که تغییر کنم ” و خداوند یکتا بهترین دوست من، ” هدایتم کرد ” قبلشم هدایت میکرد اما من کجا بودم!!
هدایت کرد و ” جدی گرفتم ” “تغییر باورهام ” شد اولویت اول من در زندگی
اتفاقی که الان افتاده، مثل یک روح مجردم که فارغ از زمان و مکان روی مهم ترین چیزی که باید کار کنه، میکنه.
بار اول وقتی ایمیل این پاسخ اومد، کلیک زدم و نگاه کردم و خواندم و لذت بردم و لبخندم بیشتر شد و وجود نازنینش را شکر کردم
فردای جدید وقتی از خواب بلند شدم، دوباره به ایملیم سر زدم و دوباره انگار پاسخی دیگه اومده برای همین نوشته! زدم، اومدم باز همین بود!! از خودم سوال نپرسیدم.
امروز دوباره رفتم به ایمیلم سر زدم و بازممم! یک کامنت دیگه در پاسخ همین نوشته ی خدا اومده بود، کلیک زدم اومدم، باز همین را دیدم!!
بالای همین ایمیل، یکی از دستان خدا برای من در صفحه ی شخصی من پیام گذاشته بود:
دوست عزیزم مارکو
خیلی ممنون ک هستی و دستی از دستای خدای خوبم هستی وقتی میخواد بام حرف بزنه
من خیلی با متنات حال میکنم و هر موقع متوجه میشم که دارم میام پایین میام متناتو میخونم خلاصه هرموقع خدای درونت گفت بنویس بدون ک خیلی راست میگه
خواستم … ”
سه روزه که وقتی پیامت را خواندم دوست خوبم، خدای من چیزی را گفت بنویسم که من جدیش نگرفتم!
اما با کمی فکر کردن و دیدن نشانه های به این واضحی مصمم شدم که بیشتر به خدای درونم اجازه بدم که تماممم وجودم را فرا بگیره، نه فقط لحظه هایی را
اجازه دادم که منو هدایت کنه من نگم این کارم میکنه چون عاشقمه
چون دوستم داره
چون دستی از دستانشم برای اینکه خودش را گسترش بدم روی این کره ی زیبا و پر از نعمت و ثروت
چون عاشقمههه میدونی الان یک داستان اومد به ذهن خلاقم،
میدونی فرق دوست داشتن like
با عاشق بودن Love
چیه؟؟
روزی یک نفر از یک جایی رد میشه و یک #گلی را میبینه، که درون گلدان
اون فرد وقتی میبنش میگه واییی چقدر خوبه این گل چقدر زیباست، چقدر #دوست_دارم این گل را،
میدونی ؟! فقط یک احساس خوبی بهش دست میده و میره …
اما یک فرد دیگه میاد و
وقتی اون گل را میبینه احساسی بهش میده که اونو برای همیشه شاید چند سال شاید چند روز، اون احساس زیبا و مقدس را درونش زنده نگه میداره،
من #عاشق اون گلم: این را میگه
و از همون لحظه #تصمیم میگیره که هر روز بیاد و بهش آب بده،
ازش مراقبت کنه،
نور کافی بده …
اون فرد عاشقشه
میفهمی؟؟ میفهمی؟ اون فرد عاشقشه
چون درونش چیزی را دیده که اونو به این احساس مقدس و ارزشمند رسونده.
عاشقشه
The Only GOD loves Us
بهترین ها را میخواد، همیشه میخواسته
عاشقته چون تو جزیی از اونی، عاشقته چون دلیل نمیخواد
همین که روی زمینی پس لیاقت بهترین ها را داری.
خدایی که در لحظه اکنون و نه در گذشته و نه درآینده ای که خودش میاد، پس بیاا و بیشتر از همیشه، خواهش میکنم!
صداشو بشنویم، نشانه ها را ببینیم، جدی تر از همیشه، میدونی تنها رسال من و تو همینه که همین لحظه را خدای من عاشق این کلمه ام که میخوام بگم، ” خداگونه ” زندگی کنیم، خدا گونه زندگی و بیشتر حرکت کنیم، همهه چی خودشه، همه چی، من ازش نمیخوام بگم خدایاااا این ماشین و این خونه را بهم بده چون لیاقتش را دارم، و و قتی که بهم دادش به خاطر داشتن اون چیز خدا را شکر کنم!!! نه!!!
بهش میگم، خدای مهربون من تو که همه چیزیی تو که درون مقدس منی تو خود منی، میدونی
میخوام به شکل آدمی برای من در بیای که مسیرم را روشن کنی
میخوام به شکل ماشینی در بیای که منو از اینجا تا اونجا برسونه
خودشه!
و اون موقع بازم خودش برای من میرونه
خودش فرمان را به دست میگیره
خودش میشه چشمای زیبای من و بردن چشمام به سمت زیبایی های مسیر
خودش میشه توقف
خودش میشه حرکت
دوستای جدید
…
LIFE IS LIVE or like this.
…
میدونی میخوام چی را بگم
پاهایی که منو به مقصدم میرسونه
دستایی که مینویسه
نوری که از صفحه کامیپوترم بالا میاد
گوش هایی که صدای خالقش را میشنوه
نفسی که میره تو بینی زیبایی که خودش معمارشه
ابرهایی باران زایی که وقتی میگی خدای من دلم حوس باران کرده، برات اون ابرها مثل الان جابه جا میکنه و میاره بالای سرت دقیقا..
هواتو داره
هوامو داره
وقتی به این درک رسیدم دیدم، زندگی مثل یک بازی که وقتی قوانین بازی را یاد گرفتی حالاا بایستی تمام سعیت را کنی که اون بازی را قشنگ ترش کنی.
یک فوتبال قشنگ تر
یک مبارزه ی قشنگ تر …
به قول خدای درون قدرتمند استاد که خدای منم هست و خدای تو هم هست و تننها پروردگار همه ی آفرینش، زمین و آسمان ها:
وقتی قانون را یاد میگیری و بیشتر سعی میکنی از همون آگاهی ارزشمندی که با بی نهایت دستان خداوند دریافت کردی و الان احساست بهتر شده، ” عمل ” کنی بهش عمل کنی و نه فقط آگاهی ها را تلنبار کنی، عمللل کنییی با هر بار سوال پرسیدن از خودت بازم ” بازی ” را میتونی ” زیباتر و هیجان انگیزترش ” کنی.
“همیشه” بپرسیم ..
چگونه از این بهتر؟
چگونه از این راحت‌تر؟
چگونه از این لذت‌بخش‌تر؟
چگونه از این سریع‌تر؟
چگونه از این، کارا‌تر؟
آن وقت، آرام آرام به مدار راهکارهای ساده‌تر، بهتر، راحت‌تر و لذت بخش‌تر، هدایت میشیم. هدایتی که بودش از ازل و تا ابد.
سه روزه میخوام بگم،
” وقتی نوشتی : … داریم به جایی میرسیم که هیچ ربطی به گذشته نداریم ”
دلم گفت بگم،
من خیلی وقته به جایی رسیدم که هیچ ربطی به گذشته ندارم، و هر بار با هر سفر با هر نگاه جدید، با هر تجربه ارزشمند جدید، با هر دوست الهی و آگاهی جدید
بله واقعا منم از نوشته هات لذت بردم چون بقول خودت عاشقش هستیم love نه اینکه دوسش داسته باشیم like
چقدر جمله پر معنی و زیبایی
ماهم باید عاشق خودمون باشیم و با کار کردن روی باورامون همانند گل تو گلدون هر روز آب و نگهداری کنیم و ورودی های ذهنمون رو نگهداری کنیم تا فرکانسمون با زیبایی ها همراه بشه و هر لحظه به زیبایی و نعمت بیشتر هدایت بشویم…
و طوری که هیچ شباهتی به باورهای ضعیف گذشتمون نداشته باشیم…
انگار روحی یک روحِ مجرد فارغ از زمان و مکان خدای من
تو اصلا کلمه ای نیست که بشه تو را تعریف کرد یا تحسین کرد ولی با این همه وجود به خاطرو جود ارزشمندت از خدا سپاس گزارم و بی نهایت بار و هر لحظه خدا را شکر میکنم که متولد شدی و به این دنیای زیبامون اومدی و با حضورت با کلماتت با صدات با نوشتن هات با لباس پوشیدن هات با مهارت هات با صبوریات با شکوریات با همه چیزت این دنیا را جای بهتر و زیباتر و شادترر و ثروتمندتری برای زندگی برای تمام موجودات کردی و نه فقط انسان ها.
عاشقتممم
عاشقتممم
عاشق … این واسه یک لحظه اشه
لحظه های بعد برات میمیرم.
ادامه بده THE KING
به راستی که با خدا باش و پادشاهی کن
عاشقتممم از گفتن اینکه عاشقتمم سیر نمیشممم
تو کی هستی واقعا؟!!!
تو چی هستی واقعا؟!!!
آخه انقدر آدممم به خدا نزدیک ! میشه میشه تو شدی و منم بازم انگیزه دارم که بیشتر برسم
برسم به همه ی اون چیزهایی که لیاقت دارن من تجربه اشون کنم.
سلام و درود به همه ،از استاد و خانم شایسته و مایک عزیز تا هم فرکانسی های عزیز
باورتون میشه، قبل از اینکه فایل را ببینم داشتم درباره ی نشانه ها با دوستم حرف میزدم. و امروز به نشانه ها فکر میکردم، خب این که همیشه وقتی سوالی داریم و بعد فایلی گذاشته میشه که جواب ماست هنوز برام عجیب و در عین حال بی نهایت خوشحال کننده هست. از این بابت که هربار مطمئن تر میشم که منم در مدار درستم. همه ی ما اینجا هستیم چونکه به یک منبع بی نهایت غنی متصلیم. استاد از صمیم قلبم سپاسگزارم . از اینکه دنیای بی نظیری را بهم نشون دادی ، دنیایی که بی اندازه فراوانی ، زیبایی ، عشق و چیزهای عالی داره. این تمرکز بر نکات مثبت خیلی حالم را خوب کرده، نمیشه توصیفش کرد. 4 سال پیش که می آمدم در سایت و کامنت بچه ها را میخوندم میگفتم یا اینا یک عده بیکارن که میان این چیزا رو مینویسن یا الکی مینویسن و واقعا در باورم نمی گنجید که میشه اینطوری هم زندگی کرد. اما بخصوص از شروع سال جدید وارد دنیای ذهنی جدیدی شده ام که با گذشته ام خیلی فرق داره ،منظورم از گذشته شش ماه قبله که اون موقع هم داشتم روی باورهام کار میکردم و قبل تر هم همینطور. استاد سیمانی که به مغز من چسبیده بود حالا مقداریش ریخته و برای همین حالم عالیه.حتی با 2هفته قبلم هم فرق کرده ام. انگار یه نوری منو حمایت کرده، حسش میکنم. اون هدایتی که میگین رو حس میکنم. اون حامی بودن خداوند رو حس میکنم.دارم باورش میکنم.استاد شما گفتید در مسیر بمانید. من ماندم و ناامید نشدم… و در لحظه و اکنون بودن را تجربه میکنم بدون نگرانی از فرداها… از اینکه دستی شدی از دستان خداوند و در مسیر هدایتم قرار گرفتی بی نهایت سپاسگزارم. خانم شایسته ی عزیز این نوشته هاتون محشرن. نوشته هاتون رو با صدای خودم ضبط میکنم و گوش میدم. تاثیرگذاریش عالیه. هیچ حسی مثل حس تغییر مدار نیست. نمیتونم بگم چقدر بابت فایلهای سفر به دور امریکا دارم می آموزم. عاشق خدا شده ام یک خدای بی نهایت عادل. دوستان عزیزی که به تازگی به این جمع صمیمی پیوسته اید خواهش میکنم صبور باشید …خداوند زود جواب میدهد.
خداروشکر برای یه نظر ارزشمند و برآمده از خدای درون دیگر .
چقدر همین کامنت ها تاثیر گذاره و چقدر حال دل آدم رو عالی میکنه که در کنار دوستان آگاه و فهیم وزیبا و ثروتمند هم سفره هستم و دارم این لحظات ناب و الهی و مقدس رو تجربه میکنم .
امیدوارم همیشه در سایه لطف وقدرت و مهربانی رب العالمین سربلند شاااد وخوشبخت وثروتمندباشید ???
سلام به استاد عباسنمش نازنینم، امیدوارم استاد عباسمنش، این کامنتم رو بخونی!
و آنچه که در این سفر نامه ام شما و بقیه ی دوستان میخونید،داستان سفر یک ایرانگرد یا یک توریست نیست!
آنچه که شما در این سفر نامه ام میخونید،شرح اتفاقاتیه که در طول روز برای کسی میوفته که حکم جلبش رو گرفتن،در مسیر طلاق از همسرشه،به ناحق در دادگاه بهش دروغ بستن اما برای اثبات قدرت خداوند که خودش رو رب العالمین معرفی کرده خودمو رها کردم در دستاش و هرکاری که میگه میکنم،هرجا که میگه میرم.
به قوله هتل داره ،بهم گفت تا کی همدانی!؟
گفتم نمیدونم
گفت ساعت چند میری بیرون!؟
گفتم نمیدونم !
رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می‌کشاند هرکجا خواهان اوست…
سلام به چشای خوشکلتون
سلام به چشای با ارزشتون که بجای نگاه کردن به نازیبایی ها،چشاتون رو میدوزید به زیبایی ها و معجزات خداوند و هدایت های خداوند رو میخونید.
کاش خدا حسه عشق و دوست داشتنی رو که بهتون دارم رو تو قلبتون جاری کنه تا بدونین چقدر دوستون دارم
به خدای واحد که با قلبم دوستون دارم
من خیلی دل نازکم
اگه یه روزی
یکی از شما رو جایی دیدم
شما منو شناختید
یا من شما رو شناختم
لطفا اگه از شوق دیدنتون،و از لمس قدرت هدایت خداوند،اشکام از چشام اومد پایین قول بدید به روی خودتون نیارید و بدونین اون لحظه قلبم داده با خدای خودم صحبت میکنه و تشکر میکنه مثله الان که اشکام از چشام سرازیره، حتی فکر کردن بهش هم اشک شوق منو درمیاره چه برسه به دیدنتون!
من چم شده امشب!!
خدایا شکرت!
بریم سراغ اتفاقات امروز…
طرفای ظهر بود که از خواب بیدار شدم،امروز قلبم گفت زیاد نرو بیرون و بشین تو خونه بیشتر تایمت رو و استراحت کن،این چند روز هم کلی رانندگی کردی و هم اینکه خیلی فعالیت داشتی.
گفتم چشم.
رفتم یه دوش حرفه ای گرفتم بعدش طرفای ساعت 4،5 بود با دلفین رفتیم دور زدیم و شهر رو نشونش دادم.
من اییینهمه رفتم مسافرت هیچ شهری رو ندیدم مثله سنندج بالا پایینی داشته باشه یعنی اگه اومدین اینجا فکره پیاده روی رو از سرتون بندازین بیرون!!!
و این خیلی برام تازگی و جذابیت داشت،مخصوصا من که عااااشق سربالایی تو جاده هام!
قبل از هر چیزی خواستم بگم وقتی میگم تو شهر دور میزدم منظورم یک شهر خیلی خیلی بزرگه!تاااازه واسه کسی که هیچچچچی از خیابونا و مسیرهای نمیدونه دقیقا مثله یه هزارتو و مارپیچ میمونه چون اگه سه بار از یه خیابون بری متوجه نمیشی داری دور خودت میچرخی!
اینک گفتم که بدونی خداوند چققدر هدایت گره!!
داشتیم با دلفین دور میزدیم تو شهر و هرجا که سربالایی بیشتری داشت اونجاها میرفتم تا اینکه چشمم خورد به یک مجسمه!!!
بچه های سنندج متوجه شدن چی رو دیدم!
بله!
بزرگترین مجسمه و تندیس ایران!
به ارتفاع 16 متر
وزن 20 تن!
از جنس ورق آهن!
این مجسمه به تنهایی نشون دهنده غیرت کوردهاست!
مجسمه ای که تصویر یک پدره با لباس کوردی که جنازه ی دوتا بچه اش رو تو دستاش گرفته و رو به شهر سنندج با چشمایی که بسیار غمگین طراحی شده،ایستاده!!!
این مجسمه که دو سال زمان برد ساختش نماد کشته شده های سنندج بخصوص در بمباران ها در جنگ ایران و عراق هست!
کوهی که این مجسمه روش نصبه یک فصای گردشگری و خیلی قشنگ هست که تماااااامه سنندج زیر پاته!
تا جااااایی که جاده بود من رفتم بالای بالا!!!
دیدنه سنندج از اون ارتفاع بسیار لذت بخش بود!
تصور کن یک شهر با بینهایت خونه،دور تا دورش محاصره شده با کوه هایی که سفید پوش شده از برف و آسمون هم تماااام ابر سفید و تیره!
تو پرانتز به چیزی خواستم در مورد مردم این شهر بگم!
خووووشبحال کسی که تو شهر سنندج فیزیوتراپی یا ارتوپد باشه!
ییییعنی نونش تو روغنه!!!
درآمد تا خداااا!
دیدی تا میری تو صف،یا ماشینت رک میدی کارواش به ده بیست دقیقه زمان خالی داری سریع میری تو گوشی!؟!؟!
این قوم!
به محضی که بیکار میشن سه تا کار میکنن
اول صندوق عقب ماشین رو میدن بالا
بعدش آهنگ کوردی شاد پلی میکنن
بعدش یه دستمال یا یه چفیه یا یه تسبیح میگیرن دستشون
و بعدش علییییی یااااارت
شروع میکنن به رقصیدن!
یعنی همشون فکنم تو سن 70 به بالا دچار ساییدگی مفاصل زانو گردن و کتف میشن!!!
از دددم همشون دوره ی قانون سلامتی نیازن!!!
والا بخدا!
چچچخبرتونه !
فکنم وقتی ماشین میخرن اول سیستم نصب میکنن بعد بیمه اش میکنن!!!
دورتون بگردم
عشقین بخداااا
داشتم میگفتم!
بعد از اینکه رفتم بالای بالا،کم کم از کوه اومدم پایین دیدم 7،8 تا دختر پسر اهنگه کوردی با سیستم گذاشتن و دارن میرقصن، البته فقط دخترا میرقصیدن پسراشون وووحشتناک عشقه قلیونن پسرا درگیر قلیون بودن.
رفتم پیششون ایستادم خوده پسراشون اومدن سمتم و باهام خوش و بش کردن.
بعد متوجه شدم جمعشون خانوادگیه و خواهر برادر و فامیلن.
من کنار ایستادم پیشه ماشینشون گفتم دختراشون دارن میرقصن راحت باشن،دیدم یکی از دخترا نگام کرد گفت بیا برقص،اما من فکر کردم با من نیست با اون پسریه که کنارمه منم نرفتم دوباره همینجوری که داشت میرقصید دستشو دراز کردم سمتم و گفت:
داداش بیا دستمو بگیر باهم برقصیم
خدارو گواه میگیرم وقتی بهم گفت داداش،جی کردم دسته دختر خاله ام که خیلی باهاش راحتم و برام عزیزه رو گرفتم.
گفتم من بلد نیستما!!!
گفت اشکال نداره بیا منم که دیییوانه ی رقص کوردی،رفتم دستشو گرفتم و شروع کردم رقصیدن اما من نفر اول بودم، و مستحضر هستید که!!!!
حرفه ای ترین رقصنده رو میزارن نفر اول،که اون هم هیجان بده،هم سرعت ریتم رو کنترل کنه،یه تسبیح که فکنم مخصوص ذکر بود رو هم بهم داد،گفت اینو بچرخون!!!
پس از دقایقی گفت بابا اینوری برو کجا میبریمون!!!
آخه همه دنبال نفر اول باید برن!!!
دوباره به کوردی یه چیزی بهم گفت متوجه نشدم گفتم چی میگی!؟!؟
همزمان ،هم باید تسبیح رو بچرخونی، هم سرعت رو کنترل کنی،هم ریتم پاهاتو حفظ کنی،بماند که سرشونه هاتم بابد تند تند تکون بدی!!!!
خلاصه بعد از رقصیدن کیک فنجونی واسم آوردن، دختره بیسکویت واسم آورد منم یه مقدار آلوچه جنگلی از این قرمز و ترش ها که بررق میزنن بخاطر تازه بودن و ترش بودنشون و وقتی میخوری اولش یه کم شوره بعد ترشه ترشه جوری که وقتی میخوری چشات از شدت ترشی کوچیک میشه و دهنت آب میوفته و خیلی ترش ترش هستن و یه‌کم شیره دارن!!!
از اونا بهشون دادم!
(چیه دهنت آب افتاد!؟
مدیونی اگه فکر کنی بیمارم یا آزار دارم!!!
فقط خواستم جزئیات رو بدونی،خودتون میگین جزئیات سفر رو قشنگ میگی!!!)
خلاصه خدافظی کردم باهاشون و اومدم یه کاسه نخود و یک لیوان چایی نااااب نوشه جونم کردم و بعدشم رفتم خونم و بازی پرسپولیس رو دیدم و کیف کردم از بردش.
ساعت طرفای 6،7 عصر بود و همه جا تقریبا سفید پوش شده بود از برف!
من یه سوال میشه بپرسم!؟
آیا تو شهری که همه جا سفید شده از برف،دما منفی 3 درجه است،ساعت 7،8 شب جای دیدنی هست که بخواین برید!؟!؟!
اگه آدم بخواد با فکر خودش پیش بره نه!!!
باید بمونی تو خونه!!!
اما خدای من میدونه منو یه ساعتی کجا بفرسته!
جایی فرستادم که بعید میدونم کسی فکرشو کنه!!!
خداوند بهم گفت برو استخر!!!
سرچ کردم دیدم یه استخری هست به اسمه استخر شین!
هم سرسره داره،هم سونا هم جکوزی،هم سقوط آزاد با سرسره !!!
حاااال کردم !!!
رفتم استخر و جالبه وقتی لباسامو درآوردم به زور تو کمد رختکن جا شدن از بس خودمو از سرما پوشونده بودم!!
یه ربع ساعت ورجه وورجه کردم و زیر آبی رفتم و رفتم بالا سوار سرسره و سقوط آزاد!!!
سقوط آزاد این شکلی بود که میرفتی زوی یه صفحه ی پلاستیکی می‌ایستادی، یییهو به دکمه رو میزد،زیر پات باز میشد و به ارتفاع 11 متر سر میخوردی تو یه طونل!!!
بار اول که رفتم واااااقعا هیجان زده شدم و ترسیدم !
بار دوم که رفتم وسط راه یهو سرعتم کم شد و ایستادم از ترس اینکه ن‌نه الان یکی از پشت بیاد بزنه بهم تند تند دستو پا زدم تا از تونل اومدم بیرون خیییییلی حال کردم
خیییییلی کیف داد!!!
بعد از استخر میخواستم برم سمته خونه که بخاطر یخ زدنه جاده دلفین نمیتونست سربالایی رو بره و پاهاش هی لیز میخورد،چون خونه ام جاییه به اسمه، شهرک بهاران و اونجا سربالاییش تیزه حدودا.
یه آقایی تو خیابون وایساده بود بنده خدا تو سرما یه کم دلفین رو هل داد و گفت با دنده 2 برو بالا و کم گاز بده که بری و کمک کرد و رفتم بالا!
خدا خیرش بده!
بچه ها اینکه میگم دلفین رو هل داد میدونی که!
دارم تو دمای منفی 3 درجه،و در حین بارش برف صحبت میکنم!
شما ببین اینا دیگه چقدر با معرفتن!!!
بشدت دلم هوس غذای ساده ی نون و خیار و پیاز و سبزی کرد!
رفتم و همه ی وسایل رو گرفتم و اومدم خونه و با عشق و با لذت و با احترام به خودم سفره انداختم و غذامو نوشه جانم کردم!!!
امشب هم خدا بهم گفت این سفر قراره ازتو یه آدمه دیگه‌ای بسازه!
قراره رشد کنی!
خداروخیلی شکر میکنم
خداروشکر
از همه ی عزیزای دددددلم ممنونم که بهم امتیاز میدین،دیدگاه مینویسین،
پاکیزه جان،ممنونم ازت که به حرفه دهنت گوش ندادی به حرفه قلبت گوش دادی و واسم کامنت نوشتی و بسیار زیاد خوشحالم کردی،گفتی ایشالا ژینا رو ببینی خواستم به قوله شاعر کشورم بگم که:
جانا سخن از زبان ما می‌گویی…
یکی از ذوق های سفر من اینه که شبا بیام تمرکزی ایمیلهاتون و دیدگاهاتون رو بخونم و لذت میبرم
اولین کامنتی هست از شما که دارم زیر فایل های سفر به دور آمریکا میخونم
چقدرررررر لذت بردم چقدررررر کیف کردم از این دیدگاه و طرز فکر
راستی منم دارم فک میکنم ماشینمو که خریدم اسمشو چی بزارم که مثل دلفین شما قشنگ باشه فعلا فقط جا سویچیشو خریدم که زرد رنگه که یه فضا نورد کوله به دوشه
چقدر تعریفتون از رقص کوردی باحال بود من خودمم کورد کرمانشاه هستم و این رقص و این راحتی دختر و پسرا یه نوع نعمته حالا که بهش نگاه میکنم دقیقا ماعم وقتی میریم عروسی خیلی راحتیم حتی اگه نشناسیم انگاری که واقعا دختر خاله و پسرخاله هستیم
وای که چقدر خندیدم به قسمت فیزیوتراپی و ارتوپد خیلی نکته جالبی بود
و چقدر خدا هدایت گر ما انسان هاست
واقعا خدای ما خیلی خوبه
خیلی مهربونه
حواسش هست حتی کجاها بریم که خوش بگذره
درست مثل الان که کوثرو هدایت کرد به کامنت سفرنامه اقا ابراهیم که خیلی بهش خوش گذشت انگاری که منم اونجا بودم
چند وقتیه یه صدایی توی سرم همش میگه سریال سفر به دور آمریکارو نگاه کن
اما همش پشت گوش انداخته میشه
ولی انگاری که منم باید کوله بار سفرمو ببندم و سریال رو شروع کنم راجب نکاتش بنویسم و حرف بزنم چون منم میخام به اینطور جاها هدایت بشم به کمک الله
خوبی؟ خوشی؟ معلومه که خوب و خوشی، مگه میشی سوار بر دوش خدا باشی و حالت خوب نباشه، احسنت بر شما که به این مرحله در زندگیت رسیدی
پسر میدونی چقدر قشنگ و زیبا خاطرات سفرتو می نویسی؟ اگه نمیدونی من بهت میگم
خیلی خیلی سه بعدی و در زمان حال می نویسی که انگار خواننده هم با تو همراه ست، محشره محشر
ببین ابراهیم جان بهتره بری جای ناصر خسرو رو بگیری و سفرنامه نویس بشی برادر .ایموجی خنده
واقعا لذت میبرم از این همه اعتمادت به خدا و تنهایی سفر کردنت تو برف و سرما
ما که همش در برف و سرما منفی بافی میکنیم و تو خونه می‌نشینیم یه عالمه خرید میکنیم که یهو نکنه برف دو متر بیاره و گرفتار بشیم، بعد که برف میاد یه عده بیرون نمیرن و خیال میکنن همه جا برفیه و هیچ کسی تو جاده و خیابونا نیست.
وای نمیدونی خدای قشنگم ،با رحمتم ، چقدر امسال به ما لطف کرده پاییز پربارونی برامون تدارک دید که هر وقت بارون دیدم با عشق بهش نگاه کردم با عشق صداشو شنیدم با عشق از خالقم سپاسگزاری کردم و لذت بردم، منم این روزا احساس میکنم ظرف وجودم یه قد سوزن بزرگتر شده و سعی میکنم از حالم لذت ببرم، دیروز که برف میومد زدم تو خیابون ، وای خیلی برف باحالی بود ،دستکشمو درآوردم تا این برفهای خوشگل دونه درشت رو تو کوچه و خیابون با خوشحالی بگیرم و ذوق کنم طوری که هرکسی منو میدید زیر زیرکی لبخند میزد شاید یا فک میکردن دختر به این گندکی چرا ادا بچه ها رو در میاره یا اینکه خودشون هم دوست داشتن با لمس برف احساس خوشحالی کنند ولی از ترس اینکه بهشون بگن خل و چل اینکار رو نمی‌کردند ….
از صدای برف زیر پایم لذت میبرم یا برعکس تو خیابون رو برفا راه میرفتم از دیدن رد پام لذت می‌بردم( آخه عادت دارم تو خیابون یهو برعکس راه برم( ایموجی خنده)،و وقتی سرمو بالا می‌بردم که ریزش زیبای برف از آسمون رو ببینم ، خدا با ریزش برف رو صورتم منو می‌بوسید ،اینکارو انجام بده ببین چه حس قشنگی بهت میده ،ممنونم خداجونم که اینقدر با محبتی، عشقی
خوشبختانه من عاشق کودک درونم هستم و وقتی تو خیابون میرم و ابرای قشنگ میبینم چیز زیبایی میبینم استاپ میکنم نگاه میکنم لذت میبرم و از خدا تشکر.
یا دوست دارم رو جدول‌های پیاده رو که بلندتره راه برم و خودمو قد بلند تر احساس کنم ،یا درختانی تو خیابون و یا گل و بوته ها رو لمس کنم و احساس شون کنم،… خیلی حال میده که بین مردم دور برم متفاوت عمل میکنم،
بهرحال چند شبه که هی میخوام برات بنویسم و ازت تشکر کنم که خدا امشب قسمتم کرد که برات بنویسم ،لطفا بیشتر از مسافرتت بنویس از حال خوبت بنویس ممنونم ممنونم برادر جان
خدا پشت و پناهت
خدای بزرگ و توانا یه عالمه شادی برکت و ثروت و عشق و سلامتی در زندگیت جاری کنه
یاحق
راستی راستی یه پیشنهاد عکس پروفایلت رو هم هرشب با یکی از عکسای زیبایی که ازسفرت میگیری، بذار ی عالی میشه
سلام به همگی دوستان عززززززیزم و خانم شایسته نازنین و خانم فرهادی با عشق خودم
آقا من حالم خیلی خوبه،دوست دارم داد بزنم و به همه ی شهر بگم من چقدر خوشبختم، چقدر آگاهانه در مسیر زیبایی خداوند قرار گرفتم
چقدر نعمت ها و ثروت ها و عشق داره میاد برام
آره لایقش هستم که دارم دریافت میکنم
همه جای سایت تو دوره، تو فایل های دانلودی می خوام بگم من دارم نشانه ها هر روز دریافت میکنم
پیدا شدن دوستان هم فرکانسی در مسیر زندگیم از بچهای سایت و قدم
و خبر مهم، همه به گوش باشید
خانم فرهادی از دفتر استاد با من تماس گرفتند و ازم تشکر کردند که چقدر آگاهانه در این مسیر قرار گرفتم خب حتما استاد جونی بهش گفته باهام تماس بگیره
چه مکالمه شیرین و پر از خنده ای داشتیم
چقدر کیف کردیم
گفتم خیلی تشکر کن اول از خدای عباس منش و بعد خود عباس منش که منا با ابن قوانین تغییر ناپذیر خداوند آشنا کرد
اینا زبان نشانه هاست
زنگ زدن دفتر استاد
هم قدم شدن در دوره ها
هم قدم شدن با دوستان هم فرکانس ام
راه اندازی بیزینسم
افزایش اعتماد به نفسم
از همه مهمتر توحیدی تر شدن هر روزم
من و خدا دیگه ترکوندیم و یک رابطه فوق العاده باهم داریم
من درخواست میکنم و خدایم اجابت
و منم شکرگذاری های فراوان
اعتبار همشون با خداست
نمی دونید چقدر عشق از خدای خودم و آدم ها دریافت میکنم بحدی که خیلی موقع ها قلبم می ایسته از خوشحالی
من در زمینه درخواست هایم از تنها قدرت عالم هستی که ملکوت آسمان و زمین در دست اوست رها و آرامم، من فقط بندگی میکنم و شکرگذاری و تبعیت از قوانین تغییرنا خداوند
من فایل را ندیدم برم که ببینم و کیف کنم و نشانه ی بیشتری دریافت کنم
سلام و صد سلام و هزاران سلام ودررررررررروووود و عشق و برکت و صفا و صمیمیت و خنکی و آرامش و ایمان ناب ابراهیمی خدمت آبجی سمیه ی عزیزم، عشق جون جون جونی ربّ و استاد جونی و همه ی ما جون جونیا( چقدر جون داشت!!!!!!!!)
آبجی جون حال کردما! خیلی خیلی حال داد کامنت تون عزیز٫
هر چی خوبی و موفقیت و لذت و عشق و حاله، هر چی شیرینی و قند و شکره، هر چی نور و احساس یکی بودن و شادی و لذته، هر چی گل و بلبل و بهشت و باغ و بوستان وثروت و هوای بارونی و نسیم خنک بهاریه، هر چی بوی مست کننده ی گل و سبزه و چمنزار فسفری بهار و هر چی فراوانی و ابدیت و بینهایته، مال شما آبجی عزیزم، همه ی همش٫
این رو با تمام قبلم برای شما میخوام که یه روزی مثل ابراهیم، خلیل و عشق و دوست جون جونی ربّ بشی و بهت الهام کنه و درکش کنی و بیای به ما بگی و ما همه فقـــــط به پهنای صورت اشک بریزیم از شدت خوشحالی برای شما آبجی عزیززززززززززززززم
بهت افتخار میکنم آبجی سمیه٫ با تمام وجودم بهت افتخار میکنم
خیلی دوستت دارم آبجی جون٫
همینطوری فقط و فقط برو جلو و برو جلو و برو جلو و ادامه بده ، در پناه ربّ٫
سلام خدمت آقای محمدرضا احمدی عزیز و گرامی و بنده لایق و دوست داشتنی خداوند
من زبانم قاصره از این حجم عشق و محبتی که خداوند خالصانه از طریق شما برای من فرستاد،من فقط اون لحظه سجده شکر بجا آوردم و با عمق وجودم از خداوند سپاسگزاری کردم
وای خدای من این روزها چه روزهای باشکوهیه برای من
برادر عزیرم چگونه من محبتت را پاسخ دهم فقط میتونم بگم همه ی این آرزوهای قشنگی که برای من کردی در حق خودت به استجابت برسه
الهی غرق خوشبختی و سلامتی و نعمت و ثروت باشید
الهی همیشه بخندی
الهی دنیا به کامت باشه
الهی همه جهان هر لحظه در خدمت شما و خواسته هاتون قرار بگیره
الهی بهشت فردوس جایگاه شما باشه
و هزاران الهی دیگر که خدا همه ی آنها را برای شما به استجابت برساند
برادر خوووووبم توحید واژه ای بود که من را از فرش به عرش آورده و این روزها با تمام وجودم خدا را در گنج قلبم احساس میکنم و مثل نور درخشان مسیر زندگی را به من نشان میدهدو من فقط میگویم افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
امشب خاص ترین شب زندگی من با این کلام شما بود که هرگز آن را فراموش نخواهم کردو در گوشه قلبم آنجا که جایگاه خداست ثبت خواهد شد
خیلی خیلی ازتون سپاسگزارم که اومدید و این کامنت خدایی را برای من گذاشتید
هر چه آرزوی خوب برای شما
بازم منتظر این پیام های خدایی اتان هستم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
سلام خدمت آبجی سمیه ی عزیزم، بنده ی بی نظیر و یکتا و بی همتای ربّ و فرمانروا و پادشاه و قدرت بلامنازع دنیای خودش٫
خیلی سپاسگذارم بابت لطفتون٫
پیامتون رو در تلگرام خوندم و لذت بردم و عشق کردم و روی پاهام ایستادم و دست میزدم براتون و فقط میگفتم آفرین آفرین آفرین آبجی سمیه٫ بهت افتخار میکنم و واقعا هم همینطوره، با تمام قلبم و وجودم بهتون افتخار میکنم و هیچ موقع فکر نمیکردم که من قراره به اینجا برسم و قراره با شما همسفران عزیزم در این چند لحظه مهمانی عاشقانه ی خداوند با همدیگر بزنیم و برقصیم و عشق کنیم و سپاسگذارم ربّ باشیم که هدایتمون کرد و این فرصت رو داد تا در این دنیای مادی پا بگذاریم و از این فرصت اندکمون نهایت استفاده رو بببریم و فقط لذت ببریم و تجربه کنیم و عشق کنیم٫
الهی که اون نور درون گنج قلبت همه ی وجودتون و همه ی دنیایتون رو بگیره و مالامال بشید از نور مطبوع و خنک و لطیف و شیرین ربّ و به قول سعدی؛
رسد آدمی(آبجی سمیه) به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت(آبجی سمیه)
الهی که من ببینم اون روز رو و فقط اشک شوق بریزم برای شما آبجی عزیزم و فقط دست بزنم و شادی کنم و برقصم و سپاسگذار ربّم باشم و افتخار کنم به ربّم بابت این دوستان بی نظیری که در همین یک فرصت دنیا به من داد و من لایق بهترین ها و درجه یک ترین ها هستم و وارد شدن نازنین هایی مثل شما به زندگی من نشانه ای است از اثبات باور من و اینکه ربّ پاسخ میدهد، اینکه ربّ حقیقت مطلق و محض است٫
با حرارت قلبم و وجودم براتون بهترین ها رو میخوام ، براتون عشق میخوام، ثروت میخوام خوشبختی میخوام، بی نهایت و فراوانی رو میخوام هم کیفی و هم کمی در تمام جنبه های زندگی تون٫
فقط ادامه بده ادامه بده ادامه بده آبجی جون٫ شما لایق بهترین ها هستی٫
خیلی دوستتون دارم و بهتون افتخار می کنم٫
در پناه گرم و مطمئن و آرامش بخش ربّ، تنها فرمانروای جهانیان، همواره شاد و موفق و سربلند و سلامت و ثروتمند باشید٫
واااااای آفریییییییینن. بهت تبریک میگم عزیزممممم. خیلی خوشحال شدم از خوندن این نتایجت. امیدوارم که فقط و فقط شادی و لذت و سلامتی و ثروت آزاد و بی نهایت رو تجربه کنی. هر روز هی بیشتر بشه هیییی بیشتررر بشههههه. بوش :-*
ماشالله هر فایل کلی کامنت های درجه یک می زاری و من می خونم و لذت میبرم عشق جان
هر آنچه هست و خواهد بود همه از آن الله یکتاست و من در برابر او ضعیف و حقیر هستم ولی این خدا چنان قدرتی بهم داده که قرار پرواز کنم تا آسمان و بالهای پروازم خوده خداوند بشه و بعد من و او یکی شویم و آنجاست که این نقطه اتصال اوج توحید و هماهنگی با اصل و اساس جهان هستی می باشد
دوست دارم ? ? ? ?
زندگیت غرق شادی و خوشبختی و سلامتی
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
همیشه از کامنت های فوق العادتون لذت میبرم و خداراشکر خیلی آگاهانه در این مسیر هستید و ماهم همیشه از نتایج فوق العاده شما خوشحال و شاد میشیم و کلی انگیزه میگیریم برای ادامه دادن مسیر زیبا و خدایی
خیلی سپاسگزارم از بذل محبت شما
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
خدارو هزاران بار شکر میکنم که منو امروز به این کامنت زیبایت هدایت کرد و به عنوان نشانه ی امروز من قسمت 11 سفرنامه بود که به نوشته ی زیبای شما هدایت شدم و چنان حال و هوایی دارم که خدا میداند و بس و چقدر خوشحالم بابت نتایج عالی که گرفته ای و چه زیبا با خدایت دوست شده ای و چه زیبا او را حس میکنی.
دوست الهی م من هم این روزها انقدر غرق در عشق خدا شده ام که دیگر هیچ چیز و هیچ کس برایم مهم نیست و تنها او برایم کافی ست و من با کامنت شما عشق کردم حالم رو عالی کرد. ازت سپاسگزارم بابت این نوشته ی زیبایت دوست عزیزم
انشالله هر جا که هستی شاد باشی و سلامت و ثروتمند و ارزوی بهترین ها رو برات دارم مهربانم
سمیه جانم خداروشکر خداروشکر برای نتایج عالیت دختر جان خیلی خوشحالم کردی عزیز دل ???????اشک تو چشام حلقه زد وقتی کامنت تو رو خوندم واین هدایتی است برای کسانی که خواستار هدایت الله شدند و خداروشکر بازم که هر روز با خدای درونت دارین پیش میرین
طیبه جوووووونم، دوست خدایی و با محبت من، تو آخه چقدر ماهی دختر زیبا
خیلی سپاسگزارم از این همه حرف های قشنگی که بهم زدی
قطعا هر آنچه هست لطف خداوند که منا در این مسیر قرار داده و هر روز بهم عشق و محبت میفرسته
منم خیلی خوشحالم بخاطر اینکه همیشه جنس حرف هات از جنس خوده خداونده که داری اینقدر آگاهانه در این مسیر قدم می زاری و من ایمان دارم که همه چیز در دستان قدرتمندت قرار خواهد گرفت
چقدر ازت انرژی گرفتم
ان شا ءاالله زندگیت همیشه غرق شادی و خوشبختی باشه و به زودی روی ماهت را ببینم عشق جان
چقدر خوشحالم که اینقدر در مسیر رشد و پیشرفتی و چقدر خوبه این همه نشونه میبینی و در مسیر درست داری پیش میری.
قطعا از زمان تماس خانم فرهادی تا الان کلی اتفاقات قشنگ دیگه هم افتاده و هر لحظه در حال خلق زندگی خودت هستی چون تو یادگرفتی درخواست کنی و بعد رها و با ایمان کاملا اعتماد کنی به رب عالمیان و اجابت بشه درخواست هات.
الهی که کسب و کارت هر روز پر رونق تر
برات از خداوند یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو میخوام
۱. به کسی وابسته ای؟ به چیزی وابسته ای؟ کسی یا چیزی را، بیش از حد نرمال دوست داری؟ چسبیده ای؟ گیر داده ای؟ محدودیت ایجاد کرده ای؟ در تنگنایی؟ اسیر شده ای؟…
تو ضعیفی… تو جسما رشد کرده ای و خودت را بالغ میدانی، در حالی که از درون نپخته ای… خلا درونی ات، سبب وابستگی ست… عقده‌های ارضا نشده ی درونت، علت وابستگی ست…
.
۲. وقتی تصمیم گرفتی به این دنیا بیایی، تنها و خالی آمدی… وقتی تصمیم میگیری که بروی، تنها و خالی میروی… چه شده که فاصله این دو را، باید با وابستگی بگذرانی!!؟؟
در گذر از این راه، فقط و فقط، اتصال به منبع را، نیاز داری، ولاغیر. اتصالت ک قطع شود دچار خلا میشوی و آن را با وابستگی پر میکنی… به خودت، به سبک بالی ات و آزادی ات، باور که داشته باشی در مسیر میمانی… تا متصل بمانی…
در مسیر ماندنت یعنی باور به خود و تنها نبودنت، در لحظه بودنت، از داشته ها لذت بردنت و در حس خوب ماندنت…
.
۳. متاسفانه وقتی وابسته ای، یعنی آن شخص یا آن چیز را از خودت بالاتر میبینی و خودت را کوچکتر…
چقدر به منبع، جهان اش و فراوانی اش، معتقدی؟ چقدر به خودَت معتقدی؟ بزرگی یا کوچک؟ قوی ای یا ضعیف؟ عظیمی یا حقیر؟… آیا نمونه ی یک خدای کوچک هستی یا نه؟ پس وابستگی یعنی چه؟؟؟ به قدری که به خودت، آزادی ات و سبکبالی ات، احترام بگذاری، وابسته نخواهی بود.
اولا که چقدر دلم میخواد معنای اسم قشنگت رو بدونم .اگر برام بگی ممنونت میشم
دوم یه تشکر ویژه دارم ازت برای اینکه نوشته هات با روح من بازی میکنن .
حال دلم بد بود واز عصر هر چی گشتم نتونستم منشا اون رو پیدا کنم تا اینکه بچه هام خوابیدن ؛دفترم رو گذاشتم جلوم تا بنویسم .چون با نوشتن میفهمم چی شده وهمیشه جواب میده .اینقدر مینویسم تا منشا مسالم رو پیدا کنم وهمیشه رد خور نداره.
اما انگار یه نیرویی در درونم گفت بیام تو سایت وبرخلاف میلم گفتم چشم واومدم .از اول فایل لبخندملیحی گوشه لبم بود ومدام توی ذهنم میگفتم منم از این عشقا میخوام چقدر قشنگه …منم از این رقصا میخوام چقدر قشنگه ….منم از این مسافرتا میخوام چقدر قشنگه که ندونی میخوای کجا بری وفقط وفقط لذت ببری بدون اینکه بترسی ته جیبت کم نیاد وهمش تو سفر دو دو تا چار تا نکنی برای اینکه کجا غذا بخورم .کجا بشینم .وای کاش فلانی رو نمیدیدم و………هزار تا اما واگر .
عزیز نازنینم وقتی داشتم دیدگاهت رو میخوندم یاد قسمت هشت آرامش در پرتو آگاهی افتادم…
متشکرم که بهم یادآوری کردی وابسته ام….
یه عزیزی میگفت قطع وابستگی یعنی کلید بقا ومن هیچ وقت معنی این حرف رو نفهمیدم .تازه دارم میفهمم که این دوکلمه کوتاه چه مفهوم بزرگی دارن…
عزیزمن متشکرم که دستی از دستان خداوند هستی برای اینکه امشب منو به خودم بیاری سپاسگزارم برای تک تک کلماتی که باعشق مینویسی
دوست عزیزم بسیار زیبا چقدر زیبا وابستگی رو توضیح دادید دقیقا من ضعیفم چون وابسته ام به آدما و شرایط و این کفره چون قدرت میدم به دیگری و این کفره وابستگی عین کفره باشد که رستگار شویم یه دنیا سپاس ??
سلام افرین بر شما با همین یک کامنت میشه تمام وابستگی هارو کنار گذاشت احسنت خانم زدکارتیست احسنت به خودم که با فرکانسم به این کامنت هدایت شدم احسنت به خودم که تو این مسیر هستم و قدم برداشتم و خاهم ماند انشالا مرسی از استاد و خانمه شایسته و مایک عزیز یه رنگ و لااب دیگه ای دادن به قسمت دانلودهای رایگان
شما هم روان و زیبا مینویسید… سپاس ک هر بار با پیامی پر انرژی، ب من انگیزه ی بیشتر برای ماندن در این مسیر میدهید… این آگاهی ناب را تنها از خدا بدانید ک اعتبار همه چیز از اوست.
یارب شکر و سپاس ک همیشه و همواره در بهترین زمان و مکان، بر بندگانت نازل میشوی.
چه میتوانم بگویم که بیانگر احساساتم باشد ..چه واژه ای …چه کلمه ای …چه جمله ای….جز اینکه خداوند هر لحظه با سخن شما در من معجزه میکند….معجزه ای که همین دیروز و همین امروز شاهدش بودم…تصور میکردم وابسته ام در حالیکه وابسته نبودم و ان چیزی نبود جز رنگ عشق خدا که از طریق یکی از بهترین بندگانش زدکارتیست عزیزم برقلب من روانه کرده است ….خدایا شکرت …..
من بارها این کامنت زیبا تا خوندم.خیلی روی سوالاتت فکر کردم.سوالایی که باید از خودم بپرسم و حس میکنم باید خیلی خیلی رو خودم کار کنم و مدت زمانی که رو خودم میذارم خیلی باید بیشتر از این باشه.
خیلی ازت سپاس گذارم که مثل همیشه منا به فکر میبری و اشتیاقما برای کار کردن روی باورهام بیشتر میکنی.
بابت اون کامنت زیبای نتایجت که روی پروفایلم هست خدا را بی نهایت سپاس گذارم و خیلی خوشحالم که پروفایلم چنین گنج با ارزشی داره.بازم ازت سپاس گذارم.اون کامنت خیلی برام با ارزشه و بارها خوندمش و هر وقت حس میکنم احساسم میخواد بد بشه یا انگیزمو دارم از دست میدم میرم سراغش.
ازت بی نهایت سپاس گذارم و باز هم خدا را شکر میکنم که دوستان هم فرکانسی فوق العاده ای چون شما را تو مسیر زندگیم قرار داده.
سلام زیبا بود البته یه توضیحی داشتم گاهی خداوند افراد وشرایط وموقعیتها را سر راهت قرار میده یعنی در حقیقت دستان خداوند هستند که از طروق این دستان به شما کمک میشه گاهی باید درخواست بدی به افراد بگی من میتونم توانای انجام کار را دارم ولی در درون بدانی وباور کنی که اینها واسطه هستند قدرت دست خدا هست با جسارت کارت را انجام بدی ولی بهشون وابسته نباشی وترسی از انها نداشته باشیم انان را برتر خود ندانی البته غرور نداشته باشیم چرا که ما به فراوانی ایمان داریم بی نهایت دستانی هست که خداوند به ما کمک میکند نه اینکه بگیم خود خداوند باید مرا کمک کنه من به کسی درخواست نمیدم گاهی این دستان از طرف خداوند ماموریت دارند که ما را به خواسته های که از قبل باور کردیم ومیخواستیم وتجسم کردیم والگو برداری کردیم را اجابت کرده تا ما را از این طریق به هدف برسونه
چقدر زیبا نوشتید و متفاوت لذت بردم از متنی که خواندم. اونجایی که “وقتی تصمیم گرفتی به این دنیا بیایی، تنها و خالی آمدی… وقتی تصمیم میگیری که بروی، تنها و خالی میروی… چه شده که فاصله این دو را، باید با وابستگی بگذرانی”!!؟؟
و بلاخص اونجایی که میگید “اتصالت ک قطع شود دچار خلا میشوی و آن را با وابستگی پر میکنی” چقدر درسته این جمله اگر درک بشه.اول و آخر الله هست و اگر اتصال از منبع قطع بشه ایم وابستگی شروع میشه
سلام دوست عزیز. این نشانه امروز من است که تسلیم بودن را یاد بگیرم یاد گرفتم از استاد که اینکه فرزندش را از دست داد تسلیم خدای خودش بود یاد گرفتم از لیلای شبخیز با اینکه خواهر و فرزندانش را از دست داد تسلیم پروردگارش بود و من هم امروز با اینکه برادر زاده خود را در یک دستگاه حفاری در سن 35 سالگی ازدست دادم تسلیم خداوند باشم و با رخت سفید در مراسم این عزیز شرکت کنم و کارهای خاکسپاری را هم تا حدی انجام بدهم و توی دلم از خدای خودم به خدای خودم بگوییم تسلیم فرمان تو هستم و سپاسگزار خداوندی باشم که در اینجا یاد گرفتم تا حدی وابسته نباشم تسلیم فرمان خداوند باشم سپاسگزارم از استاد و خانوم شایسته عزیز
عالی بود. دقیقا همینطوره. وقتی سرنخ نگرانی ها و غمو غصه ها رو پیدا میکنی و دنبال میکنی میبینی همیشه ته نخ به یه وابستگی میرسه. وابستگی به شخص به پول به دوست… امیدوارم خودم و همه بتونیم رهایی واقعی رو حس کنیم
چه زیبا من امروز به کامنت شما هدایت شدم و نشانه ی امروز من سفرنامه بود قسمت 11 که نظر شما رو دیدم و این هم کار بسیار زیبای خدای هدایتگرم بود و چقدر خوب شد من این رو دیدم چون واقعا به این کامنت زیبا نیاز داشتم تا بفهمم که فقط خدا برام کافیه تا بفهمم خدا تمام زندگیمه تا بفهمم تمام عشق و نفس م خداست و من این روزها خدایم رو بیشتر حس میکنم و دارم باهاش عشق بازی میکنم و این روزها به خودش بیشتر وابسته شدم و بیشتر دارم اون رو توی زندگی حس میکنم و اگر به تضادی برمیخورم زود با نامش که همیشه بر زبانم هست حالم رو خوب میکنه .
اره دوست عزیزم باید ازاد بود و رها و من این ازادی و رهایی رو دوست دارم وهمین طور خدا ما رو ازاد افریده و چه زیبا ازادی رو معنا کردی..سپاسگزارم ازت خدای مهربانم که من رو به نوشته ی زیبای دوستم هدایت کردی
چطور این خلا رو پرکنیم؟ من الان سه ماهه وارد قانون جذب شدم و امروز متوجه شدم دوباره دچار روزمرگی شدم ودلیشلش برام واضحه هااا اما کمبود پول و توی قرض بودن و اینا گاهی خیلی ناامیدم میکنه
میدونم غلطه میدونم راهو گم کردم و فقط دارم دنبال هدف میدوم بدون لذت بردن از مسیر
انقد خفن بود اسکرین شات گرفتم استوری کنم طرفم ببینه… منه منگل هی استاد میگه بچرخین تو کامنتا واقعا هزاران برابر تمام کتاب ها و اساتید موفقیت دنیا تعالیم منور تری دارن باز نمیومدم… ازین بعد میچرخم تو کامنتا هرروز… عامل وثوثه(وسوسه ی مثبت را گویند)این کارمم شما شدی که خالص رفتی رو فلسفه ی وابستگی و عدم رهایی…
سپاس از خالقی که همواره نورش بینهایت به ما جاریه و ما باید ورودی رو تنظیم کنیم…
غیر از بحث رهایی که خانم شایسته گفت ، این فایل 2 تا موضوع بسیار مهم و آموزشی برای من داشت که میخوام بنویسم :
اول :
من قبلا آدمی بودم که دیدن شادی و رقص دیگران انگار یه جوریایی برام زور داشت
از اونجایی که خودم از درون شاد نبودم چشم دیدن شادی و خنده و کف و سوت دیگران رو نداشتم
همیشه وقتی ماشین عروسی رو میدیدم که واستادن و دارن میرقصن پیش خودم میگفتم : خب آدم باشید دیگه!! این جلف بازیا دیگه چیه ؟ چرا راه مردمو بند آوردین و کلی حرف بد و ناجور دیگه… انگار فکر میکردم اونا دارن کار غیر منطقی میکنن و من مثلا خیلی مثل آدم دارم زندگی میکنم :)))
اما امروز در حین دیدن این ویدئو کل ۱۳ دقیقه لبخندی بزرگ و چشمانی گرد از هیجان و شادی خانم شایسته و استاد و میکائیل و تمام مردمی که اونجا که داشتن میرقصیدن و میخندیدن روی صورتم بود و منم باهاشون شادی میکردم و میخندیدم و بلند میگفتم :
چــــــقدر خوبه …
چــــــقدر خوبه….
چقــــــدر شادن. چقدرررر میخوام منم اینجا باشم
بارها زدم عقب و دوباره رقصیدنشون رو نگاه کردم و پیش خودم فکر میکردم هر کدوم از بچه هایی که دارن این ویدئو رو میبینن چقدر دوست دارن تو همچین فضایی زندگی کنن و از خدا خواستم که آرزوی هممون رو برآورده کنه
خدارو شکر. خدارو شکر . من همین یه موضوع رو یکی از اساسی ترین تغییرات زندگیم میدونم.
——————–
دوم :
اونجایی که استاد گفتی :
علیرضا توام اومدی ؟ اینا همش برای منه بیا پارک کن!!
بعد از فیلم بهتر به حرفت فکر کردم . دیدم این بشر، اگه داره تو نازو نعمت زندگی میکنه چون کلا مغزش رو جوری تربیت کرده که همه ثروتهارو میخواد. همه چیزهای خوبو میخواد . همه نعمت های بزرگ و زیاد رو میخواد.
بعضی اوقات هست که خودم به شرایط فعلیم عادت میکنم و انگار یادم میره که طبیعت زندگی انسان اینه که همیشه در حال بدست آوردن و موفق شدن باشه و بعد شرایط یکنواخت میشه. اتفاقا همین امروز صبح داشتم به این موضوع فکر میکردم و گفتم باید هر روز به خودم یادآوری کنم که من همیشه در حال موفق شدن و به دست آوردن هستم. باید اینجوری باشم.
وگرنه واقعا چه فرقی بین الان و گذشته من وجود داره؟ باید یه تفاوت عظیمی در رسیدن به خواسته هام در زمانی که افکارم داغون بود و الان که افکارم خیلی بهتره وجود داشته باشه. اگه فرقی وجود نداره که کلا ول معطلم
الان دیگه زمان بیشتر و بیشتر خواستن و بیشتر و بیشتر بدست آوردنه. آره . من از همین یه تیکه فایل فهمیدم که چجوری باید هر چیزیو که میبینم بخوام. همه نعمت هارو برای خودم بدونم و در موردش بیشتر از پیش حرف بزنم.
بگم اینو میخواااااااام . اینم میخوامم. اونم میخواااااام. همه اینااااااااااارو هم میخوام. مثل یه بچه حریص و سیری ناپذیر که رفته وسط سفره خوراکی ها و با اینکه تو دهنش پره و تو دستاشم پره خوراکیه اگه یه چیزیو از جلوش برداری میزنه زیر گریه. چون همشو میخواد
بعضی اوقات هست ما به شوخی خودمون مسخره میکنیم. خودمون کوچیک میکنیم. به شوخی میگیم ما که بد بختیم. ما که هیچی نداریم. ما که فلان و بیسار. بارها خودم به شوخی خودمو دست انداختم و کوچیک کردم.
چرا به شوخی خودمونو بزرگ نکنیم و همه چیزو برای خودمون ندونیم؟
اینم یه درس بزرگ دیگه از این فایل بود
از شما برای تهیه این ویدئو و سری فایلهای سفر به دور آمریکا از صمیم قلب قدردان و سپاسگزارم
درود سید کاظم عزیز…کامنت پر محتوایی نوشتی ..مرسی..در راستای کامنتت منم یه چند کلمه مینویسم…
من یه مدتیه دیگه تو دعاهام به خدا نمیگم فلان چیزو بهم بده برخلاف تمام سالهای عمرخودم و بقیه ادما که به اشتباه فک میکردیم خدا فلان چیزو مثه یه خزانه دار پیش خودش نگه داشته و ما باید با گریه و زاری ازش درخواست کنیم تا بلکه دلش به رحم بیاد و اون خواسته مارو بهمون بده…
به نظر من خدا با انسان مثه بچه های مهد رفتار کرده…
مثه بچه های مهد که مربیشون یه عالمه لگو میریزه جلوشون تا هر چیزی رو که دوست دارن خلق کنن مثه موتور هواپیما یا خونه یا هرچیز دیگه…ماهم دقیقا همین قدرت خلق کنندگی رو خدا بهمون داده با بینهایت لگو تا فقط خلق کنیم..همون چیزی که شیطون بهش حسودی کرد…
قدرت خلق کنندگی نامحدود …
یعنی اینکه قدرت خلق کنندگی در تموم ادما یکسانه…در واقع بینهایته ولی باید این قدرت درک بشه باور بشه باور کنی که به بینهایت وصلی این تمام چیزیه که قران از انسان میخواد…
مثلا یه ادم فقیر با یه ادمی مثه بیل گیتس تقریبا به یک اندازه قدرت خلق کنندگی دارن منتها اون فقیره باور نکرده و بالقوه مونده ولی بیل گیتس باور کرده و بالفعل شده هرچند که این بالفعل شدن میتونه تا اخر عمر ادامه داشته باشه و هیچ پایانی نداشته باشه اگر تو توقف ناپذیر باشی …
حالا چه شکلی این قدرت خلق کنندگی رو بالفعل کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من دیدم توی متن فایل ششم -خانم شایسته جمله قشنگی نوشته بود و اونم اینکه وقتی ذهن زیبایی میسازی رابطه ت با اصلت که همون خداونده نزدیکتر میشه…
در واقع نزدیکی به اصل وجودیمون با ارسال فرکانس از جنس همون اصل ایجاد میشه…
میشه اسمهای زیادی روی این جنس فرکانسها گذاشت مثه توکل عشق ورزیدن شاد بودن ارام بودن رها بودن…
در واقع هر فرکانسی که همجنس با اصل وجودت باشه تورو به سمت اصل که خداونده و بهشته بیشتر میکشونه و البته قدرت خلق کنندگی بیشتر…
هر فرکانسی که از جنس مخالف این اصل باشه(ابلیس) تو رو به سمت جهنم پیش میبره مثه ترس و نگرانی و کینه و عصبانیت…
و اینکه این سازو کار جهان هستی با دقت هرچه تمام داره کار میکنه…
من میخوام واقعا اینو باور کنم که بینهایت قدرت خلق کنندگی دارم اینکه دیگه به خدا نگم فلان چیزو بهم بده چون از قبل یه عالمه لگو بهم داده که خودم بسازمش..
واقعا چقدر اعتماد به نفس ادم میره بالا وقتی فقط همینو باور کنی…به قول استاد این قشنگیه کاره…اینکه میتونی هرچیو بخوای خلق کنی.
پس ارام باش رها باش وخلق کن بدون استرس و نگرانی …انشاالله
خیلی از کامنتت لذت بردم مخصوصا تشبیه مهد کودکت عالی بود و منو یاد حرف استاد انداخت که توی فایل چگونه هدف گذاری کنیم قسمت اول میگفت : تمام خواسته هایی که الان به دل شما افتاده یا در آینده به ذهن شما میاد ، جهان همین الان اون خواسته ها رو آماده داره و نیاز نیست اونو بسازه فقط کافیه که وارد مدار خواستتون بشید تا اونو داشته باشید و من خیلی از این جمله انرژی میگیرم .
من هنوز فایل رو ندیدم اما با خوندن کامنت شما یه چیزای یادم اومد که نشونه فراوانی ونعمت تو وجودم نبود نشونه حسرت بود وحسادت بهتره با خودم صادق تر باشم اگر نباشم قافیه رو باختم .
چه زیبا گفتید که شوخی شوخی خودمون رو بزرک کنیم کاری که اکثر آدمهای اطرافمون وخودمون میکردیم اما در جهت عکس بدبختی ها و تحقیرها .
حالا داستان برای من فرق کرده از روزی که فهمیدم چقدر لایقم ومن ارزشم چقدره تقریبا خداشاهده دارم خودم رو‌میبرم بالا دیگه خودمو تحقیر نمیکنم پیش بقیه برای اینکه بخندیم و فلان .
دیگه ارزش های خودمون بیشتر میبینم وبه خودم افتخار میکنم حرف های میزنم که بقیه مات میمونن فکر میکنم سرم خورده جایی .
خیلی کامنت ارزشمندتان ? را دوست داشتم و به خودم و خدای خودم افتخار میکنم تشکر میکنم که همچین انسان های ناب وخالصش رو همسفر و هم رزق و هم مسیرم کرده .
چه جالب گفتید بچه یاد خودم و درخواستم از خدا افتادم هرچی میبینم میگم منم میخوام بهم بده باشه ?????
براتون بهترین ها رو آرزو دارم هرچی که دل زیباتون ? آرزو داره .
چون صدای پر انرژی شما رو به خوبی در خاطر داشتم و وقتی نوشته هات رو میخوندم خیلی خوب میتونستم شادی که تجربه کردی رو احساس کنم
چقدر عالی توجه کردی و عالی تر بیان کردی
آفرین به شما
در مورد ناراحت شدن از شادی دیگران که فکر کنم اکثر آدمها در این فضا و مدار هستند و من هم قبلا بودم و نکته خیلی خوبی رو اشاره کردی
در مورد صحنه ملاقات استاد عباس منش با دوستش خیلی جای فکر و تامل داره
چون واکنش لحظه ای استاد اشاره به زیاد خواستن و مالکیت بی نهایت بود و خیلی عالی به این نکته اشاره کردی
لذت بردم از دقت نظر شما
حالا من وقتی داشتم این ویدیو رو میدیدم لحظه ای که استاد گفت علیرضا تو هم اومدی گفتم ای ول فکر کن یه روزی استاد رو در آمریکا ملاقات میکنم میگم استاد منم اومدم
چه حاااالی میده
از اون باحالتر تک تک ما فکر کن همدیگه رو در آمریکا ملاقات کنیم
اصلا یه دورهمی عباس منشی برگزار میکنیم و استاد رو هم دعوت میکنیم
سلام آقای فلاح عزیز خیلی از فیلم های پیجتون در مورد روابط استفاده کردم, ممنونم.
جالبه من هم فیلم ها رو بارها میزنم عقب و صحنه ها رو با دقت میبینم , و اون احساس خانم شایسته در اون لحظه , که چه کنار رودخانه است تا دیدن دقص آدم ها, حسش میکنم, و فیزیکی و حسی اجراش میکنم.
این فیلم ها اینقدر برای من از رفتار روزمره استاد درس داشت, و انگار تمام دوره ها داره برام دوره میشه, و میبینم , چقدر این آدم به حرف هایی که به ما میگه , اینقدر به طور جدی عمل میکنه.
وای دقیقا حال من در گذشته ای نزدیک بود حالتون دوست الهی بی نظیر و ثروتمند من. من هم پیش از این خیلی واسم سخت بود دیدن شادی دیگران دیدن خوش گذرانی های دیگران چون خودم نداشتم و همش فوکوس کرده بودم روی همون ها و عجیب کائنات هم بهم می گفت فرمان بردارم سرورم و بیشتر و بیشتر از اون حال بد بهم می داد اما خدا را هزاررررران بار شکر می کنم که باورهام و نگاهم را تغییر دادم. الان حتی اگر کسی مشکلی با من داشته باشه حتی اگر ارتباطی باهاش نداشته باشم اگر ببینم تصویری از شادی هاش گذاشته تو شبکه های اجتماعی ، صادقانه واسش خوشحال میشم و این را بهش ابراز میکنم.
از وقتی شروع کردم به تغییر باورهام و از وقتی به این درک رسیدم همه چی از درون من شروع میشه و همون جا هم رشد می کنه دیگه حواسم فقط به درون خودم هست، حتی چند وقت پیش یکی از نزدیکانم وقتی ناراحت شد از دست من و حرف بدی بهم زد، بدون اینکه بخوام فکر کنم که الان من ناراحت نشم، بصورت خودکار باز هم خوشحال بودم چون مطمئن بودم اون صفت، من نیستم. خدایا شکککککککرت. برای شما دوست عزیز هم بهترین ها رو از عشق و ثروت و برکت و سلامتی و موفقیت می خوام.
من از سال ۹۶توسط برادرم با سایت استاد آشنا شدم و تحولی بزرگ در زندگی ام بوجود آمد و آن ایجاد آرامش بسیار زیاد در برهه ای از زندگی ام بود که بشدت شکست خورده بودم اما نا امید نبودم
جناب فلاح من تقریبا تمامی اوقاتی که به قسمت دیدگاهها وارد میشم نظر شما اولین مطلبیه که مشاهده می کنم همیشه نظرات شمارو می خونم و ازش بهره می برم اینبار هم چیزهای بسیاری از نظرات شما یاد گرفتم که درتکمیل مطالب شیوای خانم شایسته نوشته بودید از جمله اینکه باید هر روز به خودم یاد آوری کنم که امروزم با دیروز و روزهای قبل باید فرق داشته باشد و یک گام به سمت باورهای مثبت بیشتری بردارم و همچنان که خانم شایسته گفتن بدونم که نباید به هیچ چیز وابستگی داشت وهمیشه بدنبال دیدن نشانه ها برای برداشتن گامهای بعدی باشم از شما وهمه عزیزان خانواده الهی ام بخصوص استاد عزیز و خانم شایسته سپاسگزارم و خدارو خیلی خیلی شاکرم که من رو در این مسیر قرار داد برای همه عزیزانم آرزوی سلامتی عزت و آبرومندی دارم در دنیا و آخرت
خیلی وقت بود که از شما کامنتی تو سایت نخونده بودم اما زمانی که تو عقل کل خیلی فعال بودید کامنتهاتون رو دنبال می کردم. خیلی مشتقام که از روند پیشرفت افرادی مثل شما که بی وقفه تلاش می کنید تا بهتر زندگی کنید بدونم و انگیزه بیشتری بگیرم برای مداومت و تمرین.
من وقتی چیزی رو از درونم کشف میکنم که میفهمم ترمز حرکتمه خیلی لذت میبرم از این کشف و بعد از این کشف نشونه های بعدی رو به طور واضح می بینم و این نشون میده که در مسیر درست هستم. بهتون بابت این نکاتی که کشف کردید تبریک میگم.
خیلی از بچه های مصر که دوست دارن هرچی بیشتر به خواسته هاشون برسن خوشم میاد مثلا دوتا بچه خودم که وقتی بهم اصرار می کن که فلان چیز رو براشون بخرم و کوتاه هم نمیان و فراموش هم نمی کنند لذت می برم …….
و دوست دارم این حسشون همیشه در درونشون بزرگتر بشود چون که به قول شما طبیعت زندگی انسان اینه که همیشه در حال بدست آوردن و موفق شدن باشه و من هم امروز ها با تمرینات من درآوردی خودم ذهنم را شرطی کرده ام که در هر لحظه از زندگی ام آماده باشم تا از طریق جهان غافلگیر بشم تا یه هدیه بهم بده و بخاطر همین اکثرا مثل خانم شایسته دوربین به دست هستم تا ضبطش کنم تا یادم بمونه که دیروز چه زندگی زیبایی داشتم و امروز چقدر زیباتر و ثروتمندانه تر شده…………..
آقای فلاح کامنت شما فوق العاده بود گرچه قسمت اولش درمورد اینجانب صدق نمیکرد اما قسمت دومش خود من بودم که اطرافیانو میتونستم خوب بزرگ کنم اما توانایی بزرگ کردن خودمو نداشتم اما وقتی احساس لیاقت کردم فهمیدم من هم به اندازه ی دیگران ارزشمندم
و عادتم باید بزرگ کردن خودم و ایجاد ارزشمندی برای خودم با افکار گفتار اعمال و کردارم باشه
من واقعا از اینکه اینجام خوشحالم ، بعضی از روز ها و شبا شاید خیلی خسته ام ولی با هر توانی میام اینجا و نکته برداری میکنم وقتی کامنت شماها رو میخونم که یکی از اون کامنت ها الان از شما بود که داشتم میخوندم ، واقعا برای خودم تاسف خوردم که چرا آذم وقت خودشو با محیط بیرون و فضای مجازی و این ها تلف کنه و اینجا نباشه ،
این سایت انگار جزو این دنیا نیست ، انگار موجودات فرا زمینی پر از آگاهی اینجا هستن و مینویسن
خدایا نمیدونم چیجوری ازت تشکر کنم که من و توی این مسیر آگاهی و دانش قرار دادی ،
از وقتی با این سایت آشنا شدم دنیامم عوض شده ، لحظه هام پر از آرامش شده پر از دانایی شده پر از فهمیدن شده ، الان راحت میتونم ایده پردازی کنم ، میتونم با ذوق و شوق راجع به کاری که چند ماه پیش میخواستم کنارش بگذارم فکر کنم و برای آیندم هدف کذاری کنم .
سلام دوست و هم فرکانسی عزیز . من خیلی خوشحال شدم از اینکه اینجا با صداقت هر احساسی که داریم بزبون میاریم و بر ملا میکنیم و شروع میکنیم به خواستن اون احساسهایی که میخواهیم . یعنی در حقیقت توجه رو از ناخواسته ها برداشته روی احساسهایی ک میخواهیم داشته باشیم میگذاریم . عالی بود
کامنت بسیار زیبایی بود و نکته دوم که باید خودمونو بزرگ ببینیم برام خیلی جالب بود و واقعا باید تفاوت عظیمی باشه در رسیدن به خواسته هامون با افکار الانمون نسبت به قبل و این پاشنه آشیل منه که دارم روش کار میکنم و وقتی کامنت های زیبا و آموزنده شما دوستان عزیزم رو میخونم بعد از دیدن فایل انرژی مضاعفی میگیرم تا خوب زندگی کنم و جهان را جای بهتری برای دیگران کنم . سپاس از شما
پاسخ بسیار قشنگ و خوبی بود / یک نکته بسیار مهم دیگر هم هست، اینکه گفتند استاد هیچ وقت برنامه ریزی بلند مدت نمیکنه و اصلا نمیدونیم هفته دیگه کجا خواهیم بود، و برنامه ریزی رو سپرده ام به دست بهترین برنامه ریز، خداوند! به تجربه به من ثابت شده، برنامه ریزی پوچ ترین کاری هست که انسان ها درگیرش هستند، کلی آموزش داده میشه و و و …. در نهایت هیچ وقت برنامه هیچ کس به درستی اجرا نمیشه!! من خودم شخصا هر وقت برنامه ریزی کردم درست پیش نرفت! این دقیقا به همین معنی است که باید برنامه ریزی رو به صورت کامل سپرد به خدا، وظیفه ما ایجاد باورهای درست، دقت به نشانه ها و مشخص کردن هدف بعدی است نه برنامه ریزی اونهم بلند مدت!!
به نام خدا
من لیلا بشارتی هستم عاشق ودوستدار واقعیه استاد ومریم جان عزیز وهمچنین مایک نارنینم
مریم جان، خداقوت میگم بهت به خاطر این حد از تلاشی که برای ما بچه های سایت دارید باجون و دل انجام میدید، عزیزم ایشالله که صدها هزار برابر بیش از این از زندگیت لذت ببری، جاهای فوق العاده زیبا بری، وزیباییهای اونجا رو با ما به اشتراک بگذارید، عزیزم بیش از ده قسمت از سفر رو برای ما تهیه کردین، از جاهایی که واقعاً شاید خیلی از ما توی خوابم ندیده باشیم ولی من کامنتی نزاشتم، بخدا که حاج وواجم از این همه سخاوت ومهربانی شما واستاد که هرجا که خیلی خوشید به یاد ماهم هستید، چه دل بزرگی داری مریم جون، خیلی دریاست، دریاااااا! عزیزم من نمیدونم با چه زبونی باید از شما بخاطر این زیباییها که مارو هم در لذت بردن ازش سهیم میکنید، تشکر کنم، عشقم مریم جان شما نه تنها بااتفاقات قشنگتون وداستانهای زیبای سفرتون مارو شریک میکنید، بلکه در عشقتون به هم واحترامتون وصمیمیتتون با استاد، با مایک وبا مردمی که می‌بینیدهم، سهمی به ما میدید، درست مثل مامانم که تو سفر همش واسه ما لقمه های خوشمزه می‌گرفت که ما درحین تماشای مناظره اطراف، بخوریم ولذت ببریم، مریم جانم، توهم خوشیهاتو، عشقتو، حستو، انرژیتو، لقمه میکنی ومیدی دست ما که لذت ببریم، آخه خانم تو کی هستی، بخدا که برای من فرشته ای، یه فرشته ی مهربون که هرچی از مهربونیات بنویسم وبگم کم گفتم، واقعاً خداروشکر میکنم که چنین فرشته ای نصیب استاد وما شده، مریم جان دلم برات بگه آنقدر محو این زیباییها شدم که خدا ازم پرسید، لیلا توام دلت میخواد؟ منم با چشمهای خیس وبغض تو گلوم، گفتم آره خدا، منم میخوام!
خدا دستمو گرفت گفت پیش مریم دوره عزیزم، یه کم دیگه میبرمت، اگه خوب باشی اگه خوشحال باشی، اگه توهم مثل مریم بتونی از اینجایی که الان میبرمت لذت ببری و حال دلتو خوب کنی، توهم بتونی مثل مریم بتونی از جایی که میخوام ببرمت، فریاد بکشی وبگی خدای من، عاااااااااااااشقتمممممم، بگی خدامن سپاسگذااااااارممممم، کمی جلوتر میبرمت جاهایی که مریم جان نشونت داده رو از نزدیک ببینی و…..
خدا دست منو سفت گرفت گفت بریم؟ گفتم بریم! گفت نمیخوای اشکاتو پاک کنی؟ گفتم نمیتونم چون دوباره میاد ورفتیم ورفتیم، یه جاهایی برد که همین نزدیکی‌ها بود ولی من هیچ وقت نرفته وندیده بودم، مثل رود خنک کردان، باغهای سرسبز اونجا، مثل باغچه رستوران که وقتی واردش شدم همه جاش از مه مه پاش خیس بود ومه آلود، مثل دریاچه ای که توش با قایق موتوری روش داشتم پرواز میکردمو داد میزدم خدای من شکررررررررررت، عاااااااااااااشقتمممممم، باد اشکامو پاک میکرد، خدا بهم لبخند میزد میگفت آفرین لیلای خوبم، درست مثل مریم شایسته شدی!
بهم چشمک میزد ومیگفت لیلا جان آماده شو فردا بریم یه جای قشنگتر وفرداش میرفتیم، مریم جانم، بخدا من این همه فرکانسو پیام خوب رو از تو یادگرفتم چطوری بخدا بفرستم واونم منو ببره جاهای قشنگی مثل اونجایی که تو داری میری، ازت ممنونم فرشته ی مهربونیها، انقدر توی این یک ماه زیبایی تو زندگیم دیدم، انقده اتفاقهای قشنگ افتاده، انقده جاهای قشنگ رفتم که اگه بنویسم یه کتاب قطور میشه، فقط از احساسم بگم که هیچ وقت انقد آروم نبودم، هیچ وقت انقد شاد نبودم، هیچ وقتتتتتت انقدرررررر به خدااااا نزدیک نبودم، به خدا گرمای دستشو تو دستام با تمام وجودم حس میکنم، که هر روز یه جای جدید میبره ومنم بااشتیاق میدوم ومیرقصم، بدون بهانه، بدون ترس، بدون وابستگی به کسی یا چیزی، آزاد و رها!
چقدر این طوری جهانم قشنگتره، چه قدر احساس خوبی میده، خیلی خوبه خیلی خوب!
مریم عزیزم منو ببخش، باید زودتر از اینا میومدم وازت سپاسگزاری میکردم، اما سرم گرمه عشقبازی با خدا بود محو توی زیبایی‌های که شما نشونم دادی وخدا نشونم داداز نزدیک، هرچند حتی همونهایی که شما نشون دادی رو هم، خدا گفت مریم من، بنده ی مهربون ودست ودلباز من، به لیلا همه یه لقمه از این همه دلخوشی وقشنگی بده که بهت دادم، عاشقتونم هم عاشق خدا وعاشق فرشته های زیباش که مریم شایسته وسید حسین عباس منش هستن?????????
سلام
سلام به تو دوست مهربان
دیشب رفتم نشانه امروز من رو کلیک کردم و این قسمت سفرنامه اومد و مجددا تماشا کردم و شروع کردم کامنتهای بچه ها رو میخوندم رسیدم به کامنت شما
اشکم سرازیر شد
چطور مگه
آخه مگه ممکنه
آنقدر با احساس نوشته اید که به قول استاد از نوشته های تان کاملا فرکانس و اون انرژی پر از شوق شما رو دریافت کردم
اصلا نتونستم طاقت بیارم و چیزی ننویسم و تشکر نکنم
سپاسگزارم
از خدا
از شما
از مریم جان
از استاد عزیز
اصلا همین که آدم اینجا میاد حالش خوب میشه
دیگه آدم چی از خدا بخواد
خدایا شکرت
ممنونم
سلام دوست خوبم
منم به نوبه خودم از مریم عزیزم تشکر می کنم که واقعا رفتار با همسر رو بهم یاد داد
لذت بردن از چیزهای کوچیک ،اون حسی که قبلا داشتم و با اولین برخورد ناخواسته باهاش اونو به راحتی کنار گذاشتم
و مدتها دنبال این بودم که قبلا چطوری خیلی شاد بودم و الان نیستم
با دیدن شادی های مریم گلم به من یادآوری شد که راضیه خانوم شما هم قبلا با دیدن یه چیز کوچیک ذوق زده میشدی طوری که همیشه اطرافیان می گفتن تو چطوری همیشه خوشحالی
یادمه دبیرستان که بودم وقتی از مدرسه بر می گشتم اینقدر شاد و خوشحال بودم که آبجی زهرا می گفت جای شده نمره خوب گرفتی ؟
ولی من هیچ وقت نمی دونستم دلیل شادیم چیه
ولی الان به خوبی می دونم
و باز هم دارم تمرین میکنم
هفته گذشته با همسرم به یه سفر کوچولوی شمال رفتیم
جای همه سبز اینقدر به راحتی لذت بردیم حتی تو گرما
حتی وقتی توی عرق ریزون رشت با پیاده روی انگشت پام تاول زد بازم لذت بردم
خدایا شکرت
موقع صحبت های مشترک که با همسرم داشتیم از یه فرکانس
موقعی که دفترم رو باز می کردم و از زیبایی ها می نوشتم و همسرم هم در عین اینکه هم فرکانس نیستیم زیبایی ها رو یادآوری می کرد که بنویسم
از خنده ها وشادی های سفر 5 روزه
آخه از چی بگم که تو این مدت اینقدر زندگیم عالی شده?
فقط می تونم بگم خدایااااا شکرررررت
دیدگاهتون حس بسیار بسیار بسیار خوبی بهم داد. آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
عشقبازی‌تون مبارک عزیزم
اشک شوق به چشام اومد. ممنونم
سلام خانم شایسته مهربان
فکرکنم من لاک پشتی میام خخ اهسته اهسته ،
بتونم براتون نظر میزارم ،اما همینکه میدونم میخونید باعث دلگرمی مریم مهربانم .. .درتوصیف این فایل “شادی” دلم براتون بگه:
من یک سال است ک فهمیدم شادی یعنی چه
اززمانی ک بیاد دارم تمام زندگی من غم وگریه بود
گریه ی اجباری ،من ازمعلمان دینی مدرسه ک البته خودشون هم نا آگاه بودن یادگرفته بودم ک نباید برقصم ،نباید شاد باشم ،عروسی نباید برم
بایدگریه کنم گریه مارا ب خدا نزدیکترمیکند ،وخداشادی را دوست ندارد ،ب عروسی ک میرفتم احساس میکردم درمکان بدی هستم ،و خداوند ب نگاه غضب مارو نگاه میکنع ،آسمان اگرابری بود میگفتم این نشان عصبانیت خدا برای این مجلس شادی است
خخخ چقد خنده داره این باور
من خیلی وقت ها نمیتونسم خودم رو کنترل کنم میرفتم ی دل سیر میرقصیدم خخ بعد می اومدم ب درگاه حدا توبه میکردم
خدایا ببخش رقصیدم ببخش شاد بودم توغم دوس داری
شاید معلمان دینی شاید خانواده ام شاید رسانه ها خودشون هم نآ آگاه بودن و خبر نداشتن چطور ذهن من زهرا رو ب غم تمایل داده بودن ،
ب مرور هرچه گذشت ب غم تمایل پیدا کردم و احساس گناه تمام بند بند وجوم رامیگرفت
من نمیتونستم روحم ک شادی را میخواست کنترل کنم یک دل سیر میرقصیدم و بعد حس گناه حس غضب خدا حس بی ارزشی در درگاه حق
بمرور اشک هایم زیاد ترشد
از آنجای ک در ذهنم انداخته بودن ک خداشادی رادوست ندارد من این باور راساخته بودم پس خدا عاشق گریه وغمناک بودن است
روزها ساعت ها گریه میکردم
اگر یک پالتو ناقابل هم میخواهم با اشک ازخدا میخواستم ،و وقتی نمیرسیدم میفهمیدم اشک هایم ب اندازه کافی نبوده است
و اشکهایم زیاد ترو زیاد تر شد ،انقد من برای این خدا وبرای هرچیز کوچکی اشک ریختم ک چشمایم بمرور ضعیف تر شد ،چشمهایم دیگر اشکی برای ریختن نداشت ،و ب دنبال آن سردرد آمد ،من دنیا راماتم سرای تصور میکردم ک هرکه در آن شاد باشددرسرای اخرت جایش جهنم سوزان است . . .
هرکه رامیدیدم شاد است میرقصد در ذهنم او درمیان شراره های آتش تداعی میشد
واقعا خنده دار است
چه خدای داشتم من! ! !
هرچه میگذشت ازاذمهای شاد مکان های شاد و رقص و شادی وخوشحالی فاصله گرفتم
و دنیایم همه شد غمو ماتم
ناخودآگا دوس داشتم مجلس غمی باشد برم با افتخار کریه کنم و بگم بله من بنده ی خوب خدا هسم
عاشق گریه وزاری بودم ،بیاد دارم فقط۱۷سالم بود وقتی آمبولانسی ازکنارم ردمیشد اشک میریختم
و نمیدانسم چرا گریه میکنم
کنار خیابان هرکه میرقصید هرکه آهنگی شاد میگذاشت از اومتنفر میشدم
هرچه گذشت غم گین ترشدم
دوران دانشگایم با یک حرف اشکهایم بی اختیارمیریخت من حتی برای دفاع ازخودم هم اشک میریختم ،خیال میکردم خدا با اشک من ،او راتقاص میکند چقددد مسخره بود آن خدای ک من پرستیدم ،میخواستم مضلوم واقع شوم میخواستم بمن ترحم کنند تا بعد با اشکهایم آن هارا راهی جهنم کنم ،چون اشک سلاحی بود برای دفاع ازخودم چون ان خدا اشک را پاداش میداد
به مرز افسردگی کشیده شدم شاید باور نکنید فقط ۱۹سالم بود ،یک کارتی داشتم رویش نوشته بود زهرا . . .نام دکتر؟اعصاب و روان
من دیوانع نبودم من فقط خدایم را بد شناخته بودم . . . من نیاز داشتم یک نفر بمن بگوید زهرا خدای ک میپرسی اشتباهیست ؟خدای ساختگیست
من همیشه با این خدامشگل داشتم ،دوستش نداشتم ، گاهی متنفرمیشدم از او ک این چ دنیایست ساختی مگرمآتم سراست
شاید بخندید بمن من آهنگ شادهم گوش نمیدادم
همش گریه بود ،هرچه آهنگ غم کین تر محبوب تر از نظرمن !
یک روز دکتر م برای زهرای۱۹ساله داروی اعصاب نوشته بود ، چقد من نا آگاهانه حوشحال بودم و آن را به همه نشان میدادم نگاه کنید ترحم کنهد دلتان ب حالم بسوزد اشک بریزید من مریضم
اشک بریزید . . .هرکاری را نا آگاهانه انجام میدادم تآ اشک بریزند چون اشک ثواب داشت
چون اشک بها داشت قیمتی بود
فقط یک ماه از آن قرص ها خوردم اما بعدمدتی ب آن کارت درکیفم نگاه کردم ک نوشته بود
“زهرا ،اعصاب و روان “بکل حالم بد میسد
این دو چرا کنار هم هستن ،اسم من اینجا چکارمیکند
؟ کارت را پاره کردم و دیگر پیش آن دکتر نرفتم
من مریض نبودم من خدایم خدای واقعیم راگم کرده بودم
زندگی ام پر ارتشنج پرا ز تضاد بود سردردهای ک آرام نمیگرفت هرلحظه بامن بود
خسته بودم خسته ازین غم دائمی
چقد باید گریه میکردم تا این خدا پاسخم میداد
و هرچه داد میزدم شیون میکرد این خدا بمن میخندید ،آره میخندید چون توانی نداشت چون سااخته ی ذهن بیمارم بود
روری رسید تصمیم گرفتم شاد باشم تصمیم گرفتم برقصم
پاکذاشتم روی ترس هایم پاگذاشتم بروی غمی ک هرلحظه مرا از درون میخورد
تک تک آهنگا و عکسهای غم گین گوشیم را پاک کردم فضای گوشیم را پرکردم ازخنده و شادی
آن جا بود ک فضای ذهنم بمرور شاد تر وشادترشد
بروی سیاهی ها سفیدی پاشیدم
شمال رفته بودیم باخانواده وفامیل ،درآن جمع پرازغریبه بود ، لب ساحل بودیم ،باخودم گفتم زهرا وقثش است ،دیدم همه میرقصند ،البته خانوده من هم چون مانند من بودند کنار ایستاده بودند ،به کسی ک ماشینش باند داشت گفتم رم گوشی من و بنداز ،میخوام برقصم ،چقد خوشحال شد چقد ذوق کرد ،وقتی دستمال بدست گرفتم تارقص محلی کنم ،برادرانم همه حتی انهای ک این رقص رابلد نبودند آمدند
خدای من احساس میگردم وسط بهشت هستم آنقدر زیبا میرقصیدم ک روح من ب پرواز درآمده بود ،آن خدای ساختگی پا ب فرار گذاشت ،چ خدای ترسوی !آن جا بود خدای عشق وشادی امد
لبخند از روی لبانم نمیرفت
چقد آزاد بودم و حس آزادی میکردم ،چقدر خدای ک کنج قلبم نشسته بود خوشحال بود و مرا تشویق میکرد
آه خدای من چقد بد شناخته بودمت
آن حرکت بالی شد برای پروازم
درونم پر ازترس پرازنجوا بود اما رقصیدم
زندگیم پرا ز گره کور بود اما من تصمیم گرفته بودم فارغ ازهرچیزی شاد باشم و هلهله کنم
هرروز میگذشت و شادتر و شادترمیشدم
روزی رسید با شما استادعزیز آشنا شدم
آن روزی ک فایل حزن را شنیدم فضای قلبم روشن شد
و شما چه نکردی با دل من استادعزیز
دردهای بدنم همه خوب شدند
گره های کور باز شدند
و زهرا دیگر اشک نریخت ،من اشک را دوس ندارم
اشک مرا ازخدا دور میکند
اشک یعنی عدم ایمان ب رب
وای ک این ایمان چه میکند
آن سرد دردهای سرسام آور همگی محوشدند
استاد عزیزم شما دست خدا بودید ،میدانم و مطمئنم .اکر تک تک اعضای سایت ازینجا بروند
اگر دنیا شمارامنکر شود
من تا ابد تا لحظه ای ک مرگ فراسد دستم در دستان شماست
بیاد دارم دوستی داشتم خیلی ظاهرا باخدا بود اما یک روزبمن گفت زهرا داروی افسردگی میخورم
من اورا بت کرده بودم
اما روزی ک این حرف رازد ،فهمیدم باخدا بودن یعنی شاد بودن یعنی سالم بودن یعنی اجابت خواسته
اگر خدای من نمیتواند مرا شفا دهد آن خدا اشتباهیت فارغ ازینکه چقد نماز میخوانی فارغ از اینکه چقد درنظر حودت دین داری
خدا یعنی شادی سلامتی نعمت اجابت قشنگی و . . .
دوستون دارم
به نام خداوند شادی ها … شادی درون .. زهرای شاد
سلام عزیز دلم مهربون من
از خواندن این پیامت لذت بردم
تو خودت یک حس شاعرانه ای
میدونی صاف میتونستم وقتی اون آهنگ را کنار ساحل گذاشتی و رهای رها رقصیدی درکش کنم .. رهای رها شادِ شاد .. محلی
حتی همین الان هم میتونم ببینمت روی ماه و تابانت را
روی شاد و پرنشاط و انرژیت را
شوخ طبعیت را
میدونی اصلا همه ی چیزهای خوب و همه خلاصه میشه توی یک کلمه، تو ثروتمندی
و ثروت هم یعنی خدای شادی ها یعنی منبع خیر
یعنی درون تو، خالق و مالک و صاحب و روزی دهنده و روبه گستراننده ی تو، یعنی یار و یاور همراهِ همیشگی تو
یعنی همونی که گفت بنویس
و تو نوشتی
همونی که گفت برقص و رقصیدی
همونی که گفت دیگه نگفت! اما باقیش با اشک اومد …
عاشقتم.
سلام دوست عزیز ازت متشکرم بابت دیدگاهت واقعا نمیتونم با کلمات توصیف کنم چقدر برات خوشحالم جالبش اینه که با خنده خدا منم خندیدم به این که کاری نمی تونست بکنه.
سلام ممنونمممم دوست مهربونممم بابت انرژی مثبتیییی ک بهممم دادین ،دنیارو نباید زیاد جدی گرفت ،راس میکن ک بخند تادنیابروت بخنده ?
خوشبخت ترین باشی دوست عزیزم
سلام به مریم بانوی شایسته
سلام به خانواده صمیمی خودم
اصلا نمیشد برای این فایل کامنت نذاشت، مگه میشه این همه حس و حال فوق العاده رو دید و چیزی نگفت؟؟
اول از همه بانوی شایسته ما ازتون صمیمانه از ته قلبم سپاسگزاری میکنم ، چون اصلا برام تکراری نمیشه این تشکر کردن از شما، دلیلش هم اینه که تو هر فایل دارین به من یه چیزی رو هدیه میدین که ارزشش تنها با گفتن سپاسگزاری ازتون ادا نمیشه..
اما چیزی که تو این فایل به من دادین اینه که اصصصصصلا قرار نیست من تا ته مسیر موفقیت رو ببینم و بعد حرکت کنم، من تنها و تنها و تنها باااااااااید حرکت کنم و در هر قدم ، قدم بعدی بهم نشون داده میشه.
گاهی اوقات مثل دختر بچه ای میشم که میخواد زوووود به خواسته اش برسه، با اینکه میدونم صبر لازمه اما هر بار به قول شما(درس دوم این فایل برای من) نشونه ای دریافت میکنم که بهم میگه گیر کارم الان چیه؟ و درست در زمان درستش این نشونه رو با قلبم میپذیرم و مصمم تر و با اعتماد بیشتر به خداوند (درس سوم فایل برای من) که قدم بعد رو به من نشون خواهد داد ، استوارتر قدم برمیدارم.
مرسی مریم بانوی شایسته ، مرسی از درسهایی که به صورت عملی دارین با این فایل ها بهم نشون میدین.
آخه من همیشه با دیدن فایل های صحبت های استاد این خواسته رو از خداوند داشتم ، که خدایا میشه بهم بگی دقیقا مثلا چطور باید نشونه رو دید؟اصلا از کجا بفهمم نشونه است؟ بعدش چه کار کنم؟ چه جوری فرکانس مناسب بفرستم؟ چطور به نکات مثبت هر چیزی نگاه کنم؟
و از وقتی که دوره دوازده قدم شروع به آموزش کردم ، با معجونی که شما به اسم سفرنامه دارین هر بار یک فایل کوتاه و پر از راهکارهای عملی به خوردم میدین، بییییییییییییییییینظیر شده مسیر برام
اصلا نمیشه وصفش کرد…
دقیقا من هم مثل باقی انسانها عجول و نا شکیبا میشم، اما خدای هدایتگر من در لحظه درست هدایتم میکنه به دیدن اون نکته ای از سفرنامه که میشه نشونه های اون لحظه من…
خدایا شکرت که تو این مسیر سبز و فوق العاده با این خانواده فوق العاده هم مسیرم کردی
مریم بانوی شایسته با تمام قلبم یه لاییییییک بزرگ میدم به سفرنامه ای که با عشق دارین برامون تهیه میکنید و بی صبرانه منتظر فایل های بعدی هستم.
سلام خانم قربانی
چقدر زیبا به نشانه ها توجه میکنید
و اینکه به الهاماتتون هم عمل میکنید و کامنت میزارید همه لذت میبریم
راهتون رو ادامه بدید موفق و کامیاب باشید…
سلام دوست عزیز
ممنون از لطف تون
امیدوارم که شما هم به تمام خواسته های خوبتون برسین و با عزمی که جزم کردین مسیر رو قدرتمندتر ادامه بدین
به نام خدای زیباییها عشق و فراوانی
سلام و سلاااام به مهربانان ،استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته ی گل?و همسفران قدرتمند?
Woooooow?
به به فوق العاده بود ٫به نظر من این فایلهای سفرنامه ادامه فایلهای توجه بر نکات مثبته که استاد قسمتهای مختلفش رو تو سایت گذاشته ??
چقدر عالیه و چقدر عالیه این رقص و شادی و فراوانی ،که من دیدم واقعا قابل تحسینه و جای شکرگزاری داره????
و چقدر دلم خواست که منم اونجا باشم ?٫
چندین بار فیلم و زدم عقب و رقص و دوباره دیدم و لذت بردمو بعد با دخترم دیدم و کلی خندیدیم٫??
چقدر همه جارنگی رنگی بود این رنگ لباسها که زیبایی این فیلم و دوچندان کرده بود مثل رنگین کمانی بود که تو تابلوی نقاشی با رنگهای مختلف به تصویر کشیده شده?٫
از کودک گرفته تا افراد با سن بالا که انرژی و شادی از اونا میبارید٫
از چشمهای استاد که اونجوری رو میز ،پسرش میکائیل و‌نگاه میکرد و همینطور از طرز صحبت و شوخ طبعی اش با اون و شما که نشانه ی عشق از صمیم قلبش به شماهاست واقعا آفرین به شما بهتون تبریک میگم و عشقتون به هم جاودانه و مستدام???
خب معلومه که شما جذاب هستید چون اونقدر اخلاقتون خداپسندانه ست و دارید به قانون عمل میکنید که اون ویژگی مثبت اطرافیانتون حتی غریبه ها رو برانگیخته میکنید ??
چه جالب بود که دوستتون و دیدید من تعجب کردم دوباره زدم عقب و مجددا دیدم که آره درسته استاد گفته علیرضا تو هم اومدی!! ??
وقتی به شادی و عشق دنیای اطرافتون توجه می کنید جهان شما رو به مسیرهایی که شادی و عشق بیشتره هدایت میکنه٫
ازتون بی نهایت سپاسگزارم که همش توجه و تمرکزتون به نکات مثبت زندگیه که تو همه ی فایلها مخصوصا فایلهای سفرنامه کاملا مشخصه و شما دارید به ما یاد میدید که ما هم باید این ویژگی رو در خودمون تقویت کنیم ٫
اینکه که با خودتون همیشه در صلح هستید و فقط از خدای درونتون کمک میگیرید?
این ویژگی بارز استاد عباسمنش قابل تحسینه که بدون برنامه ریزی برای آینده تمام کارها رو به خدای درونشون میسپاره خدایی که قبلا و همیشه تمام کارهاشو درست کرده
چون بهش اعتماد داره و همیشه میگه خداوند هدایتمون میکنه
??(فالهمها فجورها و تقواها) ??و این نشون میده که استاد رهاست و تسلیمه و ایمان بالایی به خداوند داره و توکل هم یعنی همین و چقدر این رهایی و تسلیم خوبه چون هیچ باری رو دوشت متحمل نمیشه و احساس آزادی و سبکی بیشتری میکنی و خیالت همیشه راحته و آرامی??
(لاخوف علیهم و لاهم یحزنون)
و به قول قرآن خداوند هیچ وقت ایمان بنده اش را ضایع نمی کند٫
ما باید از شما یاد بگیریم که خدای استاد عباسمنش و خدای من همان خدای محمد و ابراهیم است، پس من هم مانند محمد و ابراهیم او را باور می کنم، و خدای مهربان همان کارهایی را برای استاد عباسمنش و من می کند ،که برای محمد و ابراهیم کرد، همان کارهایی که برای سلیمان، داوود، موسی، عیسی، نوح، مریم و یوسف کرد٫
آن چیزی که من می سازم ۱۰۰٪ اتفاق می افتد و هیچکس و هیچ چیز نمی تواند جلوی آن را بگیرد و این وعده خداوند است و خداوند هیچگاه خلاف وعده اش عمل نمی کند٫
قدرت همواره فقط دست من و خدای من است، زیرا من و خدا یکی هستیم، و این نهایت عدل خداوند است٫
?اینا عباراتی هستند که من هر روز صبح صدبار تکرارش میکنم و تاثیر فوق‌العاده ای توی رابطه من با خدا و موفقیت هایی که تا حالا کسب کردم، داره?٫
ما باید از این ویژگی اخلاقی استاد و نگاه توحیدی اش درس بگیریم که مهمترین عامل برای موفقیت ما در این دنیا و آخرتمون همان باور توحیدیه که هر چقدر بیشتر تقویتش کنیم بیشتر الهامات و دریافت میکنیم ٫
خداروشکر خداروشکر برای دیدن این فایل زیبا و لذت بردن از اون ??
خداروشکر که امروز روز عالیه برای من چون خانم فرهادی عزیز باهام تماس گرفتن و با اون صدای گرمش از من به خاطر فعالیتم در سایت تشکر کردند و من خیلی خوشحال شدم و افتخار کردم که عضو این سایت بی نظیر و شاگرد استادی چون عباسمنش عزیز هستم???
بی صبرانه منتظر فایل بعدی سفرنامه هستم ?
همیشه در خدای مهربان و فراوانی ها شاد و عاشق و ثروتمند باشید مهربانان عشقتون جاودان???
عاشقتونممممم
سلام به دوست عزیز و پر انرژی ام لیلا جان
واقعا چه حس عالی دارید ٫موفق باشید
سلام و درود به دوست هم فرکانسی ام
سپاس فراوان به شما که خودتون هم عالی هستید و نگاهتون عالی ست٫
شاد و سلامت باشید????
میدونی!!
کلام واضح و روشن
ساده
جمله های پر معنی که از دل، از تجربه، از بودن، از درونن تو، جزیی از تو، تجربه های تو
مثال های بینظیر
درک عالییی از قانون و سعی در عمل کردن به آن
دیدن زیبایی ها
فراوانی ها
سلام!!!
هنوز فایل را ندیدم، اما وقتی فقط و فقط متن را خواندم!! چشمام باز شد! بازتر از همیشه!
تو کی هستی؟
یک فرد ” شجاع ” و با ایمان و یکتاپرست که عاشق خودشه و خدای خودش
عاشق دیدن زیبایی ها و عشق ورزیدن به هر چیزی، چون عاشق خودشه و خدای خودشه
چون ” همه چیز ” خودشه.
من، مارکو یا محمد
همیشه از شما تشکر میکنم
که دستی از دستان بینظیر خدا هستید برای اینکه کاری را انجام میدید که عاشقش هستید، نه برای مردم نه برای فرد خاصی.
اینکارو برای خودت انجام میدی با عشق، با لذت، با احساس خوب و با همین کار شاید ساده اگر سختی هایی داره برات میدونم شیرینه. شیرین تر از شکلات نوتلای ساخت لهستان!
با همین کار ساده داری
” شاد ” زندگی میکنی و کمک میکنی دنیا جای بهتری برای زندگی بشود.
من همیشه درس میگیریم از شما تا روزی که روی خودتون کار میکنید من مصمم که تا پای جانم روی خودم کار کنم.
یک جمله ی طلایی سرحوله ی زندگی منه:
” تا وقتی میتونی عالی باشی چرا خوب؟!
تا وقتی میتونی عالیی ترررر باشی چرا عالی؟! ”
خدای من
وجه اشتراک تمام آدمای ثروتمند اینجا که روی خودشون روی باورهاشون کار کردند، اینه که
دیگه ” هیچ “” ربطی به گذشته ی خودشون ندارند.
تاره شاید نصف ایران را با سبک سفر خودم گشتم، مصاحبه کردم … به تضاد برخوردم ( بیشتر از همیشه )
کوله گردی و هیچهایک کردن شاید 8000 کیلومتر، 5500 متر مونده به قطر زمین، واوو!
هرگز شجاعت این کارو قبلا نداشتم، شجاعت خیلیی کارهاا شاید بیشترشون را
چه اتفاقی برای من افتاده
جز اینکه ” من خواستم که تغییر کنم ” و خداوند یکتا بهترین دوست من، ” هدایتم کرد ” قبلشم هدایت میکرد اما من کجا بودم!!
هدایت کرد و ” جدی گرفتم ” “تغییر باورهام ” شد اولویت اول من در زندگی
اتفاقی که الان افتاده، مثل یک روح مجردم که فارغ از زمان و مکان روی مهم ترین چیزی که باید کار کنه، میکنه.
باید پارو نزد وا داد
باید دل را به دریا داد
خودش میبردت به هر جا که دلش خواست
هر جا برد بدون، ساحل همونجاست
” رهایی ”
عاشقتونم
سلام مارکوپولوی مسافر
چقدر عالیه که همه ما داریم به جایی میرسیم که هیچ ربطی به گذشته نداریم
بسیار زیباست که سراسر ایران رو سفر کردید و دوسداریم از تجربه هاتونم بگید
من خودم عاشق مسافرت و و مصاحبه کردن با انسانهای موفق هستم
هر وقت احساس و ارتعاشم رو به پایین میره مصاحبه افراد موفق سایت رو میخونم و دوباره خودمو میکشم بالا چون وقتی میشه عالیتر شد چرا در احساس عالی موند ….
عجب جمله زیبایی گفتید…
شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید.
بار اول وقتی ایمیل این پاسخ اومد، کلیک زدم و نگاه کردم و خواندم و لذت بردم و لبخندم بیشتر شد و وجود نازنینش را شکر کردم
فردای جدید وقتی از خواب بلند شدم، دوباره به ایملیم سر زدم و دوباره انگار پاسخی دیگه اومده برای همین نوشته! زدم، اومدم باز همین بود!! از خودم سوال نپرسیدم.
امروز دوباره رفتم به ایمیلم سر زدم و بازممم! یک کامنت دیگه در پاسخ همین نوشته ی خدا اومده بود، کلیک زدم اومدم، باز همین را دیدم!!
بالای همین ایمیل، یکی از دستان خدا برای من در صفحه ی شخصی من پیام گذاشته بود:
دوست عزیزم مارکو
خیلی ممنون ک هستی و دستی از دستای خدای خوبم هستی وقتی میخواد بام حرف بزنه
من خیلی با متنات حال میکنم و هر موقع متوجه میشم که دارم میام پایین میام متناتو میخونم خلاصه هرموقع خدای درونت گفت بنویس بدون ک خیلی راست میگه
خواستم … ”
سه روزه که وقتی پیامت را خواندم دوست خوبم، خدای من چیزی را گفت بنویسم که من جدیش نگرفتم!
اما با کمی فکر کردن و دیدن نشانه های به این واضحی مصمم شدم که بیشتر به خدای درونم اجازه بدم که تماممم وجودم را فرا بگیره، نه فقط لحظه هایی را
اجازه دادم که منو هدایت کنه من نگم این کارم میکنه چون عاشقمه
چون دوستم داره
چون دستی از دستانشم برای اینکه خودش را گسترش بدم روی این کره ی زیبا و پر از نعمت و ثروت
چون عاشقمههه میدونی الان یک داستان اومد به ذهن خلاقم،
میدونی فرق دوست داشتن like
با عاشق بودن Love
چیه؟؟
روزی یک نفر از یک جایی رد میشه و یک #گلی را میبینه، که درون گلدان
اون فرد وقتی میبنش میگه واییی چقدر خوبه این گل چقدر زیباست، چقدر #دوست_دارم این گل را،
میدونی ؟! فقط یک احساس خوبی بهش دست میده و میره …
اما یک فرد دیگه میاد و
وقتی اون گل را میبینه احساسی بهش میده که اونو برای همیشه شاید چند سال شاید چند روز، اون احساس زیبا و مقدس را درونش زنده نگه میداره،
من #عاشق اون گلم: این را میگه
و از همون لحظه #تصمیم میگیره که هر روز بیاد و بهش آب بده،
ازش مراقبت کنه،
نور کافی بده …
اون فرد عاشقشه
میفهمی؟؟ میفهمی؟ اون فرد عاشقشه
چون درونش چیزی را دیده که اونو به این احساس مقدس و ارزشمند رسونده.
عاشقشه
The Only GOD loves Us
بهترین ها را میخواد، همیشه میخواسته
عاشقته چون تو جزیی از اونی، عاشقته چون دلیل نمیخواد
همین که روی زمینی پس لیاقت بهترین ها را داری.
خدایی که در لحظه اکنون و نه در گذشته و نه درآینده ای که خودش میاد، پس بیاا و بیشتر از همیشه، خواهش میکنم!
صداشو بشنویم، نشانه ها را ببینیم، جدی تر از همیشه، میدونی تنها رسال من و تو همینه که همین لحظه را خدای من عاشق این کلمه ام که میخوام بگم، ” خداگونه ” زندگی کنیم، خدا گونه زندگی و بیشتر حرکت کنیم، همهه چی خودشه، همه چی، من ازش نمیخوام بگم خدایاااا این ماشین و این خونه را بهم بده چون لیاقتش را دارم، و و قتی که بهم دادش به خاطر داشتن اون چیز خدا را شکر کنم!!! نه!!!
بهش میگم، خدای مهربون من تو که همه چیزیی تو که درون مقدس منی تو خود منی، میدونی
میخوام به شکل آدمی برای من در بیای که مسیرم را روشن کنی
میخوام به شکل ماشینی در بیای که منو از اینجا تا اونجا برسونه
خودشه!
و اون موقع بازم خودش برای من میرونه
خودش فرمان را به دست میگیره
خودش میشه چشمای زیبای من و بردن چشمام به سمت زیبایی های مسیر
خودش میشه توقف
خودش میشه حرکت
دوستای جدید
…
LIFE IS LIVE or like this.
…
میدونی میخوام چی را بگم
پاهایی که منو به مقصدم میرسونه
دستایی که مینویسه
نوری که از صفحه کامیپوترم بالا میاد
گوش هایی که صدای خالقش را میشنوه
نفسی که میره تو بینی زیبایی که خودش معمارشه
ابرهایی باران زایی که وقتی میگی خدای من دلم حوس باران کرده، برات اون ابرها مثل الان جابه جا میکنه و میاره بالای سرت دقیقا..
هواتو داره
هوامو داره
وقتی به این درک رسیدم دیدم، زندگی مثل یک بازی که وقتی قوانین بازی را یاد گرفتی حالاا بایستی تمام سعیت را کنی که اون بازی را قشنگ ترش کنی.
یک فوتبال قشنگ تر
یک مبارزه ی قشنگ تر …
به قول خدای درون قدرتمند استاد که خدای منم هست و خدای تو هم هست و تننها پروردگار همه ی آفرینش، زمین و آسمان ها:
وقتی قانون را یاد میگیری و بیشتر سعی میکنی از همون آگاهی ارزشمندی که با بی نهایت دستان خداوند دریافت کردی و الان احساست بهتر شده، ” عمل ” کنی بهش عمل کنی و نه فقط آگاهی ها را تلنبار کنی، عمللل کنییی با هر بار سوال پرسیدن از خودت بازم ” بازی ” را میتونی ” زیباتر و هیجان انگیزترش ” کنی.
“همیشه” بپرسیم ..
چگونه از این بهتر؟
چگونه از این راحت‌تر؟
چگونه از این لذت‌بخش‌تر؟
چگونه از این سریع‌تر؟
چگونه از این، کارا‌تر؟
آن وقت، آرام آرام به مدار راهکارهای ساده‌تر، بهتر، راحت‌تر و لذت بخش‌تر، هدایت میشیم. هدایتی که بودش از ازل و تا ابد.
سه روزه میخوام بگم،
” وقتی نوشتی : … داریم به جایی میرسیم که هیچ ربطی به گذشته نداریم ”
دلم گفت بگم،
من خیلی وقته به جایی رسیدم که هیچ ربطی به گذشته ندارم، و هر بار با هر سفر با هر نگاه جدید، با هر تجربه ارزشمند جدید، با هر دوست الهی و آگاهی جدید
حتی نسبت به لحظه ی قبلشم هیچ ربطی ندارم.
دوست من
تو اینجایی، میدونی یعنی چی؟!!
بین 8میلیارد انسان 8000000000، تو اینجایی
یک روزی خواستی و هدایتش را جدی گرفتی واینجایی
COME ON, WAKE UP!
MOVE MOVE MOVE
” LIFE IS LIKE RIDING A BICYCLE
TO KEEP YOUR BALANCE
YOU MUST
KEEP MOVING ”
albert einsten
#من_خوشبختم
سلام مارکوی عزیز
بله واقعا منم از نوشته هات لذت بردم چون بقول خودت عاشقش هستیم love نه اینکه دوسش داسته باشیم like
چقدر جمله پر معنی و زیبایی
ماهم باید عاشق خودمون باشیم و با کار کردن روی باورامون همانند گل تو گلدون هر روز آب و نگهداری کنیم و ورودی های ذهنمون رو نگهداری کنیم تا فرکانسمون با زیبایی ها همراه بشه و هر لحظه به زیبایی و نعمت بیشتر هدایت بشویم…
و طوری که هیچ شباهتی به باورهای ضعیف گذشتمون نداشته باشیم…
شاه پسر به والله که شما بینظیری فوق العاده ای
چه شجاعتی!
چه جسارتی!
چه ذهن ثروتمندی!
انگار روحی یک روحِ مجرد فارغ از زمان و مکان خدای من
تو اصلا کلمه ای نیست که بشه تو را تعریف کرد یا تحسین کرد ولی با این همه وجود به خاطرو جود ارزشمندت از خدا سپاس گزارم و بی نهایت بار و هر لحظه خدا را شکر میکنم که متولد شدی و به این دنیای زیبامون اومدی و با حضورت با کلماتت با صدات با نوشتن هات با لباس پوشیدن هات با مهارت هات با صبوریات با شکوریات با همه چیزت این دنیا را جای بهتر و زیباتر و شادترر و ثروتمندتری برای زندگی برای تمام موجودات کردی و نه فقط انسان ها.
عاشقتممم
عاشقتممم
عاشق … این واسه یک لحظه اشه
لحظه های بعد برات میمیرم.
ادامه بده THE KING
به راستی که با خدا باش و پادشاهی کن
عاشقتممم از گفتن اینکه عاشقتمم سیر نمیشممم
تو کی هستی واقعا؟!!!
تو چی هستی واقعا؟!!!
آخه انقدر آدممم به خدا نزدیک ! میشه میشه تو شدی و منم بازم انگیزه دارم که بیشتر برسم
برسم به همه ی اون چیزهایی که لیاقت دارن من تجربه اشون کنم.
سلام و درود به همه ،از استاد و خانم شایسته و مایک عزیز تا هم فرکانسی های عزیز
باورتون میشه، قبل از اینکه فایل را ببینم داشتم درباره ی نشانه ها با دوستم حرف میزدم. و امروز به نشانه ها فکر میکردم، خب این که همیشه وقتی سوالی داریم و بعد فایلی گذاشته میشه که جواب ماست هنوز برام عجیب و در عین حال بی نهایت خوشحال کننده هست. از این بابت که هربار مطمئن تر میشم که منم در مدار درستم. همه ی ما اینجا هستیم چونکه به یک منبع بی نهایت غنی متصلیم. استاد از صمیم قلبم سپاسگزارم . از اینکه دنیای بی نظیری را بهم نشون دادی ، دنیایی که بی اندازه فراوانی ، زیبایی ، عشق و چیزهای عالی داره. این تمرکز بر نکات مثبت خیلی حالم را خوب کرده، نمیشه توصیفش کرد. 4 سال پیش که می آمدم در سایت و کامنت بچه ها را میخوندم میگفتم یا اینا یک عده بیکارن که میان این چیزا رو مینویسن یا الکی مینویسن و واقعا در باورم نمی گنجید که میشه اینطوری هم زندگی کرد. اما بخصوص از شروع سال جدید وارد دنیای ذهنی جدیدی شده ام که با گذشته ام خیلی فرق داره ،منظورم از گذشته شش ماه قبله که اون موقع هم داشتم روی باورهام کار میکردم و قبل تر هم همینطور. استاد سیمانی که به مغز من چسبیده بود حالا مقداریش ریخته و برای همین حالم عالیه.حتی با 2هفته قبلم هم فرق کرده ام. انگار یه نوری منو حمایت کرده، حسش میکنم. اون هدایتی که میگین رو حس میکنم. اون حامی بودن خداوند رو حس میکنم.دارم باورش میکنم.استاد شما گفتید در مسیر بمانید. من ماندم و ناامید نشدم… و در لحظه و اکنون بودن را تجربه میکنم بدون نگرانی از فرداها… از اینکه دستی شدی از دستان خداوند و در مسیر هدایتم قرار گرفتی بی نهایت سپاسگزارم. خانم شایسته ی عزیز این نوشته هاتون محشرن. نوشته هاتون رو با صدای خودم ضبط میکنم و گوش میدم. تاثیرگذاریش عالیه. هیچ حسی مثل حس تغییر مدار نیست. نمیتونم بگم چقدر بابت فایلهای سفر به دور امریکا دارم می آموزم. عاشق خدا شده ام یک خدای بی نهایت عادل. دوستان عزیزی که به تازگی به این جمع صمیمی پیوسته اید خواهش میکنم صبور باشید …خداوند زود جواب میدهد.
به نام خدای زیبا
سلام خانم غدیری عزیز دوست الهی مهربانم
خداروشکر برای یه نظر ارزشمند و برآمده از خدای درون دیگر .
چقدر همین کامنت ها تاثیر گذاره و چقدر حال دل آدم رو عالی میکنه که در کنار دوستان آگاه و فهیم وزیبا و ثروتمند هم سفره هستم و دارم این لحظات ناب و الهی و مقدس رو تجربه میکنم .
امیدوارم همیشه در سایه لطف وقدرت و مهربانی رب العالمین سربلند شاااد وخوشبخت وثروتمندباشید ???
سلام طیبه جان، میدونی من الان دیدم دیدگاهم لایک گرفته ، و اونقدر خوشحالم که دارم گریه میکنم… ممنونم از پیام محبت آمیزت.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا سلام
شبت بخیر
خدایا از تو ممنونم که تو این سفر کنارمی
از تو ممنونم که بهترین افراد رو سر راهم قرار میدی
از تو ممنونم که به بهترین جاها در بهترین زمان ممکن هدایتم میکنی!
بزار امروز برا بچه بگم روزمو چجور گذروندم ،آخر کامنتم باهات حرف دارم.
سلام به استاد عباسنمش نازنینم، امیدوارم استاد عباسمنش، این کامنتم رو بخونی!
و آنچه که در این سفر نامه ام شما و بقیه ی دوستان میخونید،داستان سفر یک ایرانگرد یا یک توریست نیست!
آنچه که شما در این سفر نامه ام میخونید،شرح اتفاقاتیه که در طول روز برای کسی میوفته که حکم جلبش رو گرفتن،در مسیر طلاق از همسرشه،به ناحق در دادگاه بهش دروغ بستن اما برای اثبات قدرت خداوند که خودش رو رب العالمین معرفی کرده خودمو رها کردم در دستاش و هرکاری که میگه میکنم،هرجا که میگه میرم.
به قوله هتل داره ،بهم گفت تا کی همدانی!؟
گفتم نمیدونم
گفت ساعت چند میری بیرون!؟
گفتم نمیدونم !
رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می‌کشاند هرکجا خواهان اوست…
سلام به چشای خوشکلتون
سلام به چشای با ارزشتون که بجای نگاه کردن به نازیبایی ها،چشاتون رو میدوزید به زیبایی ها و معجزات خداوند و هدایت های خداوند رو میخونید.
کاش خدا حسه عشق و دوست داشتنی رو که بهتون دارم رو تو قلبتون جاری کنه تا بدونین چقدر دوستون دارم
به خدای واحد که با قلبم دوستون دارم
من خیلی دل نازکم
اگه یه روزی
یکی از شما رو جایی دیدم
شما منو شناختید
یا من شما رو شناختم
لطفا اگه از شوق دیدنتون،و از لمس قدرت هدایت خداوند،اشکام از چشام اومد پایین قول بدید به روی خودتون نیارید و بدونین اون لحظه قلبم داده با خدای خودم صحبت میکنه و تشکر میکنه مثله الان که اشکام از چشام سرازیره، حتی فکر کردن بهش هم اشک شوق منو درمیاره چه برسه به دیدنتون!
من چم شده امشب!!
خدایا شکرت!
بریم سراغ اتفاقات امروز…
طرفای ظهر بود که از خواب بیدار شدم،امروز قلبم گفت زیاد نرو بیرون و بشین تو خونه بیشتر تایمت رو و استراحت کن،این چند روز هم کلی رانندگی کردی و هم اینکه خیلی فعالیت داشتی.
گفتم چشم.
رفتم یه دوش حرفه ای گرفتم بعدش طرفای ساعت 4،5 بود با دلفین رفتیم دور زدیم و شهر رو نشونش دادم.
من اییینهمه رفتم مسافرت هیچ شهری رو ندیدم مثله سنندج بالا پایینی داشته باشه یعنی اگه اومدین اینجا فکره پیاده روی رو از سرتون بندازین بیرون!!!
و این خیلی برام تازگی و جذابیت داشت،مخصوصا من که عااااشق سربالایی تو جاده هام!
قبل از هر چیزی خواستم بگم وقتی میگم تو شهر دور میزدم منظورم یک شهر خیلی خیلی بزرگه!تاااازه واسه کسی که هیچچچچی از خیابونا و مسیرهای نمیدونه دقیقا مثله یه هزارتو و مارپیچ میمونه چون اگه سه بار از یه خیابون بری متوجه نمیشی داری دور خودت میچرخی!
اینک گفتم که بدونی خداوند چققدر هدایت گره!!
داشتیم با دلفین دور میزدیم تو شهر و هرجا که سربالایی بیشتری داشت اونجاها میرفتم تا اینکه چشمم خورد به یک مجسمه!!!
بچه های سنندج متوجه شدن چی رو دیدم!
بله!
بزرگترین مجسمه و تندیس ایران!
به ارتفاع 16 متر
وزن 20 تن!
از جنس ورق آهن!
این مجسمه به تنهایی نشون دهنده غیرت کوردهاست!
مجسمه ای که تصویر یک پدره با لباس کوردی که جنازه ی دوتا بچه اش رو تو دستاش گرفته و رو به شهر سنندج با چشمایی که بسیار غمگین طراحی شده،ایستاده!!!
این مجسمه که دو سال زمان برد ساختش نماد کشته شده های سنندج بخصوص در بمباران ها در جنگ ایران و عراق هست!
کوهی که این مجسمه روش نصبه یک فصای گردشگری و خیلی قشنگ هست که تماااااامه سنندج زیر پاته!
تا جااااایی که جاده بود من رفتم بالای بالا!!!
دیدنه سنندج از اون ارتفاع بسیار لذت بخش بود!
تصور کن یک شهر با بینهایت خونه،دور تا دورش محاصره شده با کوه هایی که سفید پوش شده از برف و آسمون هم تماااام ابر سفید و تیره!
تو پرانتز به چیزی خواستم در مورد مردم این شهر بگم!
خووووشبحال کسی که تو شهر سنندج فیزیوتراپی یا ارتوپد باشه!
ییییعنی نونش تو روغنه!!!
درآمد تا خداااا!
دیدی تا میری تو صف،یا ماشینت رک میدی کارواش به ده بیست دقیقه زمان خالی داری سریع میری تو گوشی!؟!؟!
این قوم!
به محضی که بیکار میشن سه تا کار میکنن
اول صندوق عقب ماشین رو میدن بالا
بعدش آهنگ کوردی شاد پلی میکنن
بعدش یه دستمال یا یه چفیه یا یه تسبیح میگیرن دستشون
و بعدش علییییی یااااارت
شروع میکنن به رقصیدن!
یعنی همشون فکنم تو سن 70 به بالا دچار ساییدگی مفاصل زانو گردن و کتف میشن!!!
از دددم همشون دوره ی قانون سلامتی نیازن!!!
والا بخدا!
چچچخبرتونه !
فکنم وقتی ماشین میخرن اول سیستم نصب میکنن بعد بیمه اش میکنن!!!
دورتون بگردم
عشقین بخداااا
داشتم میگفتم!
بعد از اینکه رفتم بالای بالا،کم کم از کوه اومدم پایین دیدم 7،8 تا دختر پسر اهنگه کوردی با سیستم گذاشتن و دارن میرقصن، البته فقط دخترا میرقصیدن پسراشون وووحشتناک عشقه قلیونن پسرا درگیر قلیون بودن.
رفتم پیششون ایستادم خوده پسراشون اومدن سمتم و باهام خوش و بش کردن.
بعد متوجه شدم جمعشون خانوادگیه و خواهر برادر و فامیلن.
من کنار ایستادم پیشه ماشینشون گفتم دختراشون دارن میرقصن راحت باشن،دیدم یکی از دخترا نگام کرد گفت بیا برقص،اما من فکر کردم با من نیست با اون پسریه که کنارمه منم نرفتم دوباره همینجوری که داشت میرقصید دستشو دراز کردم سمتم و گفت:
داداش بیا دستمو بگیر باهم برقصیم
خدارو گواه میگیرم وقتی بهم گفت داداش،جی کردم دسته دختر خاله ام که خیلی باهاش راحتم و برام عزیزه رو گرفتم.
گفتم من بلد نیستما!!!
گفت اشکال نداره بیا منم که دیییوانه ی رقص کوردی،رفتم دستشو گرفتم و شروع کردم رقصیدن اما من نفر اول بودم، و مستحضر هستید که!!!!
حرفه ای ترین رقصنده رو میزارن نفر اول،که اون هم هیجان بده،هم سرعت ریتم رو کنترل کنه،یه تسبیح که فکنم مخصوص ذکر بود رو هم بهم داد،گفت اینو بچرخون!!!
پس از دقایقی گفت بابا اینوری برو کجا میبریمون!!!
آخه همه دنبال نفر اول باید برن!!!
دوباره به کوردی یه چیزی بهم گفت متوجه نشدم گفتم چی میگی!؟!؟
گفت تندتر بورو!!
گفتم بیا خودت وایسا اولی من پیام پشت سرت دستتو میگیرم!
ما نخواستیم این پست و مقامای دنیوی رو!!!
والا!!!
چقدر انتظاراتش بالا بود!؟
همزمان ،هم باید تسبیح رو بچرخونی، هم سرعت رو کنترل کنی،هم ریتم پاهاتو حفظ کنی،بماند که سرشونه هاتم بابد تند تند تکون بدی!!!!
خلاصه بعد از رقصیدن کیک فنجونی واسم آوردن، دختره بیسکویت واسم آورد منم یه مقدار آلوچه جنگلی از این قرمز و ترش ها که بررق میزنن بخاطر تازه بودن و ترش بودنشون و وقتی میخوری اولش یه کم شوره بعد ترشه ترشه جوری که وقتی میخوری چشات از شدت ترشی کوچیک میشه و دهنت آب میوفته و خیلی ترش ترش هستن و یه‌کم شیره دارن!!!
از اونا بهشون دادم!
(چیه دهنت آب افتاد!؟
مدیونی اگه فکر کنی بیمارم یا آزار دارم!!!
فقط خواستم جزئیات رو بدونی،خودتون میگین جزئیات سفر رو قشنگ میگی!!!)
خلاصه خدافظی کردم باهاشون و اومدم یه کاسه نخود و یک لیوان چایی نااااب نوشه جونم کردم و بعدشم رفتم خونم و بازی پرسپولیس رو دیدم و کیف کردم از بردش.
ساعت طرفای 6،7 عصر بود و همه جا تقریبا سفید پوش شده بود از برف!
من یه سوال میشه بپرسم!؟
آیا تو شهری که همه جا سفید شده از برف،دما منفی 3 درجه است،ساعت 7،8 شب جای دیدنی هست که بخواین برید!؟!؟!
اگه آدم بخواد با فکر خودش پیش بره نه!!!
باید بمونی تو خونه!!!
اما خدای من میدونه منو یه ساعتی کجا بفرسته!
جایی فرستادم که بعید میدونم کسی فکرشو کنه!!!
خداوند بهم گفت برو استخر!!!
سرچ کردم دیدم یه استخری هست به اسمه استخر شین!
هم سرسره داره،هم سونا هم جکوزی،هم سقوط آزاد با سرسره !!!
حاااال کردم !!!
رفتم استخر و جالبه وقتی لباسامو درآوردم به زور تو کمد رختکن جا شدن از بس خودمو از سرما پوشونده بودم!!
یه ربع ساعت ورجه وورجه کردم و زیر آبی رفتم و رفتم بالا سوار سرسره و سقوط آزاد!!!
سقوط آزاد این شکلی بود که میرفتی زوی یه صفحه ی پلاستیکی می‌ایستادی، یییهو به دکمه رو میزد،زیر پات باز میشد و به ارتفاع 11 متر سر میخوردی تو یه طونل!!!
بار اول که رفتم واااااقعا هیجان زده شدم و ترسیدم !
بار دوم که رفتم وسط راه یهو سرعتم کم شد و ایستادم از ترس اینکه ن‌نه الان یکی از پشت بیاد بزنه بهم تند تند دستو پا زدم تا از تونل اومدم بیرون خیییییلی حال کردم
خیییییلی کیف داد!!!
بعد از استخر میخواستم برم سمته خونه که بخاطر یخ زدنه جاده دلفین نمیتونست سربالایی رو بره و پاهاش هی لیز میخورد،چون خونه ام جاییه به اسمه، شهرک بهاران و اونجا سربالاییش تیزه حدودا.
یه آقایی تو خیابون وایساده بود بنده خدا تو سرما یه کم دلفین رو هل داد و گفت با دنده 2 برو بالا و کم گاز بده که بری و کمک کرد و رفتم بالا!
خدا خیرش بده!
بچه ها اینکه میگم دلفین رو هل داد میدونی که!
دارم تو دمای منفی 3 درجه،و در حین بارش برف صحبت میکنم!
شما ببین اینا دیگه چقدر با معرفتن!!!
بشدت دلم هوس غذای ساده ی نون و خیار و پیاز و سبزی کرد!
رفتم و همه ی وسایل رو گرفتم و اومدم خونه و با عشق و با لذت و با احترام به خودم سفره انداختم و غذامو نوشه جانم کردم!!!
امشب هم خدا بهم گفت این سفر قراره ازتو یه آدمه دیگه‌ای بسازه!
قراره رشد کنی!
خداروخیلی شکر میکنم
خداروشکر
از همه ی عزیزای دددددلم ممنونم که بهم امتیاز میدین،دیدگاه مینویسین،
پاکیزه جان،ممنونم ازت که به حرفه دهنت گوش ندادی به حرفه قلبت گوش دادی و واسم کامنت نوشتی و بسیار زیاد خوشحالم کردی،گفتی ایشالا ژینا رو ببینی خواستم به قوله شاعر کشورم بگم که:
جانا سخن از زبان ما می‌گویی…
یکی از ذوق های سفر من اینه که شبا بیام تمرکزی ایمیلهاتون و دیدگاهاتون رو بخونم و لذت میبرم
من بگردم دور دلاتون
به خدا میسپارمتون
سلام آقا ابراهیم
چقدر از خوندن پیاماتون هم میخندم هم تحسینتون میکنم
اینقدر تو پیاماتون از برف گفتین آخه تهران زیاد برف نمیاد ومن متاسفانه امسال اصلا برف ندیدم
وقتی خانم شایسته فیلم زندگی در بهشت رو گذاشتن که چ برفی امده
بعدشم من پیاماهای شمارو میخوندم که مخصوصا تو سفر همدان از برف میگفتین
دو روز پیش از خواب بیدار شدم رفتم سمت پنجره پرده رو کنار زدم گفتم آخ جونننمی جون برف
بعد که حاضر شدم برم سرکار ماشین رو روشن کردیم راه افتادیم دیدم به به همه جا سفید شده از برف چقدر قشنگ زسبا شده بود چقدر این برف قشنگه
کلی خدارو شکر کردم
راستی آقاابراهیم من نمیدونم شما لهجه شیرین شهر خودتون رو دارید یا نه
اما هرموقع پیام میزارید من دقت کردم به خودم با لهجه شیرین شهرتون با اینکه اصلا بلدم نیستم پیاموتون رو میخونم
سفرتون هموار پر از نور خدا
سلام به شما استاد عزیزم و اقا ابراهیم گل گلاب
اولین کامنتی هست از شما که دارم زیر فایل های سفر به دور آمریکا میخونم
چقدرررررر لذت بردم چقدررررر کیف کردم از این دیدگاه و طرز فکر
راستی منم دارم فک میکنم ماشینمو که خریدم اسمشو چی بزارم که مثل دلفین شما قشنگ باشه فعلا فقط جا سویچیشو خریدم که زرد رنگه که یه فضا نورد کوله به دوشه
چقدر تعریفتون از رقص کوردی باحال بود من خودمم کورد کرمانشاه هستم و این رقص و این راحتی دختر و پسرا یه نوع نعمته حالا که بهش نگاه میکنم دقیقا ماعم وقتی میریم عروسی خیلی راحتیم حتی اگه نشناسیم انگاری که واقعا دختر خاله و پسرخاله هستیم
وای که چقدر خندیدم به قسمت فیزیوتراپی و ارتوپد خیلی نکته جالبی بود
و چقدر خدا هدایت گر ما انسان هاست
واقعا خدای ما خیلی خوبه
خیلی مهربونه
حواسش هست حتی کجاها بریم که خوش بگذره
درست مثل الان که کوثرو هدایت کرد به کامنت سفرنامه اقا ابراهیم که خیلی بهش خوش گذشت انگاری که منم اونجا بودم
چند وقتیه یه صدایی توی سرم همش میگه سریال سفر به دور آمریکارو نگاه کن
اما همش پشت گوش انداخته میشه
ولی انگاری که منم باید کوله بار سفرمو ببندم و سریال رو شروع کنم راجب نکاتش بنویسم و حرف بزنم چون منم میخام به اینطور جاها هدایت بشم به کمک الله
ماهم خیلی دوستتون داریم اقا ابراهیم عزیز
ما حتی به دلفین هم ارادت خاصی داریم
انشالله همیشه بهتون خوش بگذره
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام ابراهیم عزیز
خوبی؟ خوشی؟ معلومه که خوب و خوشی، مگه میشی سوار بر دوش خدا باشی و حالت خوب نباشه، احسنت بر شما که به این مرحله در زندگیت رسیدی
پسر میدونی چقدر قشنگ و زیبا خاطرات سفرتو می نویسی؟ اگه نمیدونی من بهت میگم
خیلی خیلی سه بعدی و در زمان حال می نویسی که انگار خواننده هم با تو همراه ست، محشره محشر
ببین ابراهیم جان بهتره بری جای ناصر خسرو رو بگیری و سفرنامه نویس بشی برادر .ایموجی خنده
واقعا لذت میبرم از این همه اعتمادت به خدا و تنهایی سفر کردنت تو برف و سرما
ما که همش در برف و سرما منفی بافی میکنیم و تو خونه می‌نشینیم یه عالمه خرید میکنیم که یهو نکنه برف دو متر بیاره و گرفتار بشیم، بعد که برف میاد یه عده بیرون نمیرن و خیال میکنن همه جا برفیه و هیچ کسی تو جاده و خیابونا نیست.
وای نمیدونی خدای قشنگم ،با رحمتم ، چقدر امسال به ما لطف کرده پاییز پربارونی برامون تدارک دید که هر وقت بارون دیدم با عشق بهش نگاه کردم با عشق صداشو شنیدم با عشق از خالقم سپاسگزاری کردم و لذت بردم، منم این روزا احساس میکنم ظرف وجودم یه قد سوزن بزرگتر شده و سعی میکنم از حالم لذت ببرم، دیروز که برف میومد زدم تو خیابون ، وای خیلی برف باحالی بود ،دستکشمو درآوردم تا این برفهای خوشگل دونه درشت رو تو کوچه و خیابون با خوشحالی بگیرم و ذوق کنم طوری که هرکسی منو میدید زیر زیرکی لبخند میزد شاید یا فک میکردن دختر به این گندکی چرا ادا بچه ها رو در میاره یا اینکه خودشون هم دوست داشتن با لمس برف احساس خوشحالی کنند ولی از ترس اینکه بهشون بگن خل و چل اینکار رو نمی‌کردند ….
از صدای برف زیر پایم لذت میبرم یا برعکس تو خیابون رو برفا راه میرفتم از دیدن رد پام لذت می‌بردم( آخه عادت دارم تو خیابون یهو برعکس راه برم( ایموجی خنده)،و وقتی سرمو بالا می‌بردم که ریزش زیبای برف از آسمون رو ببینم ، خدا با ریزش برف رو صورتم منو می‌بوسید ،اینکارو انجام بده ببین چه حس قشنگی بهت میده ،ممنونم خداجونم که اینقدر با محبتی، عشقی
خوشبختانه من عاشق کودک درونم هستم و وقتی تو خیابون میرم و ابرای قشنگ میبینم چیز زیبایی میبینم استاپ میکنم نگاه میکنم لذت میبرم و از خدا تشکر.
یا دوست دارم رو جدول‌های پیاده رو که بلندتره راه برم و خودمو قد بلند تر احساس کنم ،یا درختانی تو خیابون و یا گل و بوته ها رو لمس کنم و احساس شون کنم،… خیلی حال میده که بین مردم دور برم متفاوت عمل میکنم،
بهرحال چند شبه که هی میخوام برات بنویسم و ازت تشکر کنم که خدا امشب قسمتم کرد که برات بنویسم ،لطفا بیشتر از مسافرتت بنویس از حال خوبت بنویس ممنونم ممنونم برادر جان
خدا پشت و پناهت
خدای بزرگ و توانا یه عالمه شادی برکت و ثروت و عشق و سلامتی در زندگیت جاری کنه
یاحق
راستی راستی یه پیشنهاد عکس پروفایلت رو هم هرشب با یکی از عکسای زیبایی که ازسفرت میگیری، بذار ی عالی میشه
ممنونم بزرگوار
سلام برادر بزرگوارم اقا ابراهیم.
امیدوارم همواره حال دلتون عالی باشه.
اقا ابراهیم به خدا جوری اتفاقات سفرتون رو بازگو میکنید که من دقیقا احساس میکنم خودم اونجا هستم و دارم با چشم میبینم.
انگار خودم مسافرت کردم.
ازتون ممنونم که اینقدر دقیق مینویسید.
روز جمعه پسر5 ساله ام تب کرد.
بردمش درمانگاه و دکتر براش سرم تجویز کرد.
برای خرید سرمش توی صف داروخونه بودم که یکهو بغض کردم و نزدیک بود گریه کنم.
یه لحظه به خودم گفتم ببین سعیده،نگاه اقا ابراهیم کن.
با وجود گرفتن حکم جلبش اینطور کنترل ذهن میکنه و از هیچی نمیترسه و فرمون رو داده دست خدا.
اونوقت تو به خاطر یه تب ساده،دلت پر شده؟
خلاصه اینا رو که به خودم گفتم اروم شدم و تونستم کنترل ذهن کنم.
پسرم هم اصلا موقع زدن سرم واکنشی نشون نداد و خدا رو شکر کامل کامل خوب شد.
میخاستم بگم شما از همدان برای ما مینویسی و یکی توی شیراز،در شرایط روحی نامناسب به یاد شما میفته و از شما الگو میگیره و کنترل ذهن میکنه.
باز هم ازتون ممنونم.
خدا رو واقعا شکر.
منتظر کامنت های بعدی از سفرتون هستیم.
در پناه نور خدا باشید.
بنام الله یکتا
سلام به همگی دوستان عززززززیزم و خانم شایسته نازنین و خانم فرهادی با عشق خودم
آقا من حالم خیلی خوبه،دوست دارم داد بزنم و به همه ی شهر بگم من چقدر خوشبختم، چقدر آگاهانه در مسیر زیبایی خداوند قرار گرفتم
چقدر نعمت ها و ثروت ها و عشق داره میاد برام
آره لایقش هستم که دارم دریافت میکنم
همه جای سایت تو دوره، تو فایل های دانلودی می خوام بگم من دارم نشانه ها هر روز دریافت میکنم
پیدا شدن دوستان هم فرکانسی در مسیر زندگیم از بچهای سایت و قدم
و خبر مهم، همه به گوش باشید
خانم فرهادی از دفتر استاد با من تماس گرفتند و ازم تشکر کردند که چقدر آگاهانه در این مسیر قرار گرفتم خب حتما استاد جونی بهش گفته باهام تماس بگیره
چه مکالمه شیرین و پر از خنده ای داشتیم
چقدر کیف کردیم
گفتم خیلی تشکر کن اول از خدای عباس منش و بعد خود عباس منش که منا با ابن قوانین تغییر ناپذیر خداوند آشنا کرد
اینا زبان نشانه هاست
زنگ زدن دفتر استاد
هم قدم شدن در دوره ها
هم قدم شدن با دوستان هم فرکانس ام
راه اندازی بیزینسم
افزایش اعتماد به نفسم
از همه مهمتر توحیدی تر شدن هر روزم
من و خدا دیگه ترکوندیم و یک رابطه فوق العاده باهم داریم
من درخواست میکنم و خدایم اجابت
و منم شکرگذاری های فراوان
اعتبار همشون با خداست
نمی دونید چقدر عشق از خدای خودم و آدم ها دریافت میکنم بحدی که خیلی موقع ها قلبم می ایسته از خوشحالی
من در زمینه درخواست هایم از تنها قدرت عالم هستی که ملکوت آسمان و زمین در دست اوست رها و آرامم، من فقط بندگی میکنم و شکرگذاری و تبعیت از قوانین تغییرنا خداوند
من فایل را ندیدم برم که ببینم و کیف کنم و نشانه ی بیشتری دریافت کنم
دوستون دارم ??????
سلام سمیه جان دوست خوبم
چقدر خوشحال شدم از خوندن کامنتت
حست عالیه و عالی شد حالم ازش
دوست دارم حالا که اسم خانم فرهادی رو آوردی ، من هم ازشون تشکر کنم بابت این تماس ها که ایده فوق العاده ایه
انگار انرژی ما رو تو این مسیر چند برابر میکنه
و قشنگیش اینه که اصلا ما برای تشکر کسی این کامنت ها رو نمیذاریم و انگار این تشکر یه مهر تایید از خداوند و یک نشونه عالی برای ادامه راهمونه
دوستتون دارم خانواده خوشگلم
مرسی سمیه جان از یادآوری این موضوع زیبا
بنام الله یکتا
سلام به دوست قشنگ و قدرتمندم که ترکونده تو 12 قدم با کامنت های فوق العادش
خیلی آگاهانه در این مسیر هستی مریم جان،خیلی لذت میبرم از کامنت های عالیت
خداراشکر که خداوند من را در مسیر شما دوستان نازنینم قرا داده که هر لحظه اعتماد به نفسم داره بیشتر میشه
آره هرآنچه هست مهر تایید الله یکتاست که هر روز نشانه ها را برای ما داره میفرسته
خیلی خوشحال و سپاسگزارش هستم
خیلی سپاسگزار ازشما دوست خشگلمم
منم خیلی دوست داررررررررررررررم
در پناه االله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشی
سلام آبجی مریم.
خیلی خیلی خیلی زیاد لذت بردم از کامنتتون.
خیلی انرژی بخش بود
سپاسگذارم
سلام و صد سلام و هزاران سلام ودررررررررروووود و عشق و برکت و صفا و صمیمیت و خنکی و آرامش و ایمان ناب ابراهیمی خدمت آبجی سمیه ی عزیزم، عشق جون جون جونی ربّ و استاد جونی و همه ی ما جون جونیا( چقدر جون داشت!!!!!!!!)
آبجی جون حال کردما! خیلی خیلی حال داد کامنت تون عزیز٫
هر چی خوبی و موفقیت و لذت و عشق و حاله، هر چی شیرینی و قند و شکره، هر چی نور و احساس یکی بودن و شادی و لذته، هر چی گل و بلبل و بهشت و باغ و بوستان وثروت و هوای بارونی و نسیم خنک بهاریه، هر چی بوی مست کننده ی گل و سبزه و چمنزار فسفری بهار و هر چی فراوانی و ابدیت و بینهایته، مال شما آبجی عزیزم، همه ی همش٫
این رو با تمام قبلم برای شما میخوام که یه روزی مثل ابراهیم، خلیل و عشق و دوست جون جونی ربّ بشی و بهت الهام کنه و درکش کنی و بیای به ما بگی و ما همه فقـــــط به پهنای صورت اشک بریزیم از شدت خوشحالی برای شما آبجی عزیززززززززززززززم
بهت افتخار میکنم آبجی سمیه٫ با تمام وجودم بهت افتخار میکنم
خیلی دوستت دارم آبجی جون٫
همینطوری فقط و فقط برو جلو و برو جلو و برو جلو و ادامه بده ، در پناه ربّ٫
چه زیباست خدایی که صدای زنگ تلفن تو میشود٫
چه زیباست خدایی که متن تبریک خانم فرهادی میشود٫
چه زیباست خدایی که شور تو میشود برای ادامه دادن
چه زیباست خدایی که همه چیز میشود همه کس را٫
تقدیم با عشقی خالص خدمت شما آبجی عزیزم٫
بنام الله یکتا
چه هوایی … چه طلوعی!
جانم …
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا …!
به خدایی که خودم میدانم!
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب
ساخته‌اند!
به خدایی که خودم میدانم!
به خدایی که دلش پروانه ست …
و به مرغان مهاجر
هر سال راه را میگوید !
و به باران گفته ست
باغ‌ها تشنه شدند …!
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست!
که مبادا که ترک بردارد …!
به خدایی که خودم میدانم
چه خدایی … جانم …!
“سهراب سپهری”
جانم به این خدا
سلام خدمت آقای محمدرضا احمدی عزیز و گرامی و بنده لایق و دوست داشتنی خداوند
من زبانم قاصره از این حجم عشق و محبتی که خداوند خالصانه از طریق شما برای من فرستاد،من فقط اون لحظه سجده شکر بجا آوردم و با عمق وجودم از خداوند سپاسگزاری کردم
وای خدای من این روزها چه روزهای باشکوهیه برای من
برادر عزیرم چگونه من محبتت را پاسخ دهم فقط میتونم بگم همه ی این آرزوهای قشنگی که برای من کردی در حق خودت به استجابت برسه
الهی غرق خوشبختی و سلامتی و نعمت و ثروت باشید
الهی همیشه بخندی
الهی دنیا به کامت باشه
الهی همه جهان هر لحظه در خدمت شما و خواسته هاتون قرار بگیره
الهی بهشت فردوس جایگاه شما باشه
و هزاران الهی دیگر که خدا همه ی آنها را برای شما به استجابت برساند
برادر خوووووبم توحید واژه ای بود که من را از فرش به عرش آورده و این روزها با تمام وجودم خدا را در گنج قلبم احساس میکنم و مثل نور درخشان مسیر زندگی را به من نشان میدهدو من فقط میگویم افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
امشب خاص ترین شب زندگی من با این کلام شما بود که هرگز آن را فراموش نخواهم کردو در گوشه قلبم آنجا که جایگاه خداست ثبت خواهد شد
خیلی خیلی ازتون سپاسگزارم که اومدید و این کامنت خدایی را برای من گذاشتید
هر چه آرزوی خوب برای شما
بازم منتظر این پیام های خدایی اتان هستم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
سلام خدمت آبجی سمیه ی عزیزم، بنده ی بی نظیر و یکتا و بی همتای ربّ و فرمانروا و پادشاه و قدرت بلامنازع دنیای خودش٫
خیلی سپاسگذارم بابت لطفتون٫
پیامتون رو در تلگرام خوندم و لذت بردم و عشق کردم و روی پاهام ایستادم و دست میزدم براتون و فقط میگفتم آفرین آفرین آفرین آبجی سمیه٫ بهت افتخار میکنم و واقعا هم همینطوره، با تمام قلبم و وجودم بهتون افتخار میکنم و هیچ موقع فکر نمیکردم که من قراره به اینجا برسم و قراره با شما همسفران عزیزم در این چند لحظه مهمانی عاشقانه ی خداوند با همدیگر بزنیم و برقصیم و عشق کنیم و سپاسگذارم ربّ باشیم که هدایتمون کرد و این فرصت رو داد تا در این دنیای مادی پا بگذاریم و از این فرصت اندکمون نهایت استفاده رو بببریم و فقط لذت ببریم و تجربه کنیم و عشق کنیم٫
الهی که اون نور درون گنج قلبت همه ی وجودتون و همه ی دنیایتون رو بگیره و مالامال بشید از نور مطبوع و خنک و لطیف و شیرین ربّ و به قول سعدی؛
رسد آدمی(آبجی سمیه) به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت(آبجی سمیه)
الهی که من ببینم اون روز رو و فقط اشک شوق بریزم برای شما آبجی عزیزم و فقط دست بزنم و شادی کنم و برقصم و سپاسگذار ربّم باشم و افتخار کنم به ربّم بابت این دوستان بی نظیری که در همین یک فرصت دنیا به من داد و من لایق بهترین ها و درجه یک ترین ها هستم و وارد شدن نازنین هایی مثل شما به زندگی من نشانه ای است از اثبات باور من و اینکه ربّ پاسخ میدهد، اینکه ربّ حقیقت مطلق و محض است٫
با حرارت قلبم و وجودم براتون بهترین ها رو میخوام ، براتون عشق میخوام، ثروت میخوام خوشبختی میخوام، بی نهایت و فراوانی رو میخوام هم کیفی و هم کمی در تمام جنبه های زندگی تون٫
فقط ادامه بده ادامه بده ادامه بده آبجی جون٫ شما لایق بهترین ها هستی٫
خیلی دوستتون دارم و بهتون افتخار می کنم٫
در پناه گرم و مطمئن و آرامش بخش ربّ، تنها فرمانروای جهانیان، همواره شاد و موفق و سربلند و سلامت و ثروتمند باشید٫
واااااای آفریییییییینن. بهت تبریک میگم عزیزممممم. خیلی خوشحال شدم از خوندن این نتایجت. امیدوارم که فقط و فقط شادی و لذت و سلامتی و ثروت آزاد و بی نهایت رو تجربه کنی. هر روز هی بیشتر بشه هیییی بیشتررر بشههههه. بوش :-*
بنام الله یکتا
سلام آزاده جووووووووووونم
دوست فوق العاده من خیلی ازت سپاسگزارم دختر زیبا
چقدر از کامنتت انرژی گرفتم ،حتما لایقش هستم که اینقدر برام دعاهای خشگل کردی
ان شاء الله زندگی شماهم هر روز سرشار از عشق،ثروت،نعمت ،سلامتی و لذت باشه و همیشه بخندی چون خنده خیلی جذاب ترت میکنه دوست با عشق من
منم کلی بووووووس برت فرستادم بدو بگیرشون تا نرفتند هوا
شاد یاشی دوست قشنگم
سلام خانم رازگردانی ثروتمند که بیزینس خودتون رو راه انداختید.
خانم رازگردانی یادتونه یک متن خیلی قشنگ توی پروفایلم نوشته بودید من اونروز اون متن رو با مامانم خوندم وکلی تحسینم کرد که دراین مسیرم.
ازتون ممنونم
خانم رازگردانی من از دیدگاهتون اون قسمتش که گفته بودید از سایت باهاتون تماس گرفتن عاااااااااالی بود خدا عاااااااااااااااااااالی بود
اخه من تابه حال ندیده بودم کسی بگه از سایت عباس منش باهاش تماس گرفتن شما اولیش بودید این یک نشونه بود برای من
یک نشونه خیلی قشنگ و واضح
که بهم بگه تو هم اگر روی خودت بیشتر کار کنی و اینقدر در مسیر باشی باهات تماس میگیرن
ای کاش میتونستم بفهمم بیزینستون راجب چیه انشالله که توی کارم با انسان هایی مثل شما هم فرکانس باشم و کار کنم
منظورم تبلیغات نیست??
خیلی خوشحالم کردید انشالله از ثروت های بیکرانی که به دست آوردید چه در این بیزینس و چه در بیزینس های دیگتون، بنویسید
بازم سپاسگزارم
خدا نگهدارتون باشه
بنام الله یکتا
برادر خوبم آقای پارسا 2 بار کامنت مفصلی از کارم براتون نوشتم ولی هر دو دفعه خود به خود پاک شد و ارسال نشد
حتما الان قسمت نیست بگم ولی تو دوره 12 قدم، دیروز گفتم، ان شا ءاالله به موقعش میام میگم
در مورد کامنت هم تو پروفایلم یادمه و اینقدر از کامنت حالم خوب شد که سجده شکر بجا آوردم
خیلی ازت ممنونم از این همه مهر دوست خوبم
برات آرزوی بهترین ها را دارم
منتظر شنیدن نتایج فوق العادت هستم
سلاااامم و درود به خواهر عزیزم
منم کنجکاو شدم بدونم کارتون چیه که آنقدر رشد کردین که از سایت باهاتون تماس گرفتن
بنام الله یکتا
سلام به برادر گلم
واسه انجام ی شغل و یا کار خاصی با من تماس گرفته نشده
بخاطر فعالیتم تو سایت توی دوره ۱۲قدم و فایل های رایگان این کار صورت گرفته
شاد و سلامت باشی دوست خوبم
سلام و درود به تو سمیه جان پرانرژی
خداروشکر از اینهمه موفقیت تو زندگی ات که همه رو اول مدیون خدایی میدونی که تو رو با استاد آشنا کرده
این هماهنگی با خدایت را بهت تبریک میگم????
امیدوارم هرروز از روز قبلت پرانرژی تر و زیباتر و شادتر و ثروتمندتر باشی????
بنام الله یکتا
سلام به به خواهر و دوست قشنگم لیلا جان
عزیزم ازت خیلی سپاسگزارم از این همه لطف
ماشالله هر فایل کلی کامنت های درجه یک می زاری و من می خونم و لذت میبرم عشق جان
هر آنچه هست و خواهد بود همه از آن الله یکتاست و من در برابر او ضعیف و حقیر هستم ولی این خدا چنان قدرتی بهم داده که قرار پرواز کنم تا آسمان و بالهای پروازم خوده خداوند بشه و بعد من و او یکی شویم و آنجاست که این نقطه اتصال اوج توحید و هماهنگی با اصل و اساس جهان هستی می باشد
دوست دارم ? ? ? ?
زندگیت غرق شادی و خوشبختی و سلامتی
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
تو عالی هستی که منو ندیدی و میگی زیبا
به بهترینها که حتی در ذهنت هم نیست ،به اون بالا بالاها برسی??
عاشقتم???
دوست خوبم خانم رازگردانی
سلام
چقدر حس ت خوبه، چقدر انرژی گرفتم، آفرین، خوشحالم برات.
مطمئنم بیشتر و بیشتر خبرای خوب می شنوم ازت.
فعلا تا رسیدن اون روز این مسیر زیبا لذت می بریم.
بنام الله یکتا
سلام به برادر خوبم
چقدر انرژی از کامنتتون گرفتم
چقدر شما خوبید
همیشه از کامنت های فوق العادتون لذت میبرم و خداراشکر خیلی آگاهانه در این مسیر هستید و ماهم همیشه از نتایج فوق العاده شما خوشحال و شاد میشیم و کلی انگیزه میگیریم برای ادامه دادن مسیر زیبا و خدایی
خیلی سپاسگزارم از بذل محبت شما
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
سلام بر قهرمان ترین و نازنین ترین خواهرم
سلام بر روح بی نهایت پاک و زلال و والایت
سلام بر وجود پر از عشق و توحید و اراده ی پولادینت
سلام بر ایمان و باورهای بی نهایت نابت
سلام بر قلبی که مالامال پر از عشق خداوند پر از ایمان پر از توحید است
سمیه ی نازنینم
اکنون که هدایت شدم به این نوشته ی الهام گونه مدتیست میگذرد
اماا
برای خداوند زمان معنایی ندارد
و ماهمیشه در زمان مناسبیم عشق جان من
عاشقتم ….که میدانم اکنون اسمان ها را طی میکنی
عاشق اوج گرفتن و هر لحظه پروازت هستم به سمت بی نهایت ها به سمت زیباترین ها به سمتتتت خدااااا
خواهر عزیزم بهت افتخار میکنم
عادله ی قشنگم راس میگه
تو نمونه ی تجلی خداوند هستی که وارد زندگیم کرده…
اینقدر که تمام عمل و رفتار و باورهای تو خداگونه است
برایتتتتتت خدا را میخواهم
خود خود خودش را
غرق ترین باشی در عشق خداوندت
بهت میبالمممم افتخار میکنم عزیزدلم
عاشقتمممممم
چقدر من عاشقتم
چقدررررررر کیف میکنممم عشق میکنمممم
به نام خداوند هدایتگر
سلام به سمیه ی عزیزم
خدارو هزاران بار شکر میکنم که منو امروز به این کامنت زیبایت هدایت کرد و به عنوان نشانه ی امروز من قسمت 11 سفرنامه بود که به نوشته ی زیبای شما هدایت شدم و چنان حال و هوایی دارم که خدا میداند و بس و چقدر خوشحالم بابت نتایج عالی که گرفته ای و چه زیبا با خدایت دوست شده ای و چه زیبا او را حس میکنی.
دوست الهی م من هم این روزها انقدر غرق در عشق خدا شده ام که دیگر هیچ چیز و هیچ کس برایم مهم نیست و تنها او برایم کافی ست و من با کامنت شما عشق کردم حالم رو عالی کرد. ازت سپاسگزارم بابت این نوشته ی زیبایت دوست عزیزم
انشالله هر جا که هستی شاد باشی و سلامت و ثروتمند و ارزوی بهترین ها رو برات دارم مهربانم
یا حق
به نام خدای عزیز
سمیه جانم خداروشکر خداروشکر برای نتایج عالیت دختر جان خیلی خوشحالم کردی عزیز دل ???????اشک تو چشام حلقه زد وقتی کامنت تو رو خوندم واین هدایتی است برای کسانی که خواستار هدایت الله شدند و خداروشکر بازم که هر روز با خدای درونت دارین پیش میرین
خیلی برات خوشحالم عشقم خواهر زیبا والهی من ????????نوش جونت مبارکت باشه
در پناه خدای عشق باشی همیشه شااد وباقی وپر از حال عالی و زیبایی
بنام الله یکتا
طیبه جوووووونم، دوست خدایی و با محبت من، تو آخه چقدر ماهی دختر زیبا
خیلی سپاسگزارم از این همه حرف های قشنگی که بهم زدی
قطعا هر آنچه هست لطف خداوند که منا در این مسیر قرار داده و هر روز بهم عشق و محبت میفرسته
منم خیلی خوشحالم بخاطر اینکه همیشه جنس حرف هات از جنس خوده خداونده که داری اینقدر آگاهانه در این مسیر قدم می زاری و من ایمان دارم که همه چیز در دستان قدرتمندت قرار خواهد گرفت
چقدر ازت انرژی گرفتم
ان شا ءاالله زندگیت همیشه غرق شادی و خوشبختی باشه و به زودی روی ماهت را ببینم عشق جان
دووووووووووست دارم
???????????????????????????????????
سمیه عزیزم براتون بیشتر میخوام
بیشتر و بیشتر و بیشتر
ثروت بیشتر
آرامش بیشتر
عشق بیشتر
نگاه توحیدی و خالص بیشتر
سلامتی بیشتر
آرامش روحی و ذهنی بیشتر
کامنتتون شادی و آرامش رو در رگهای من جاری کرد
بنام الله یکتا
سلام به نگین عززززززیزم
قربونت برم من که اینقدر ماهی
خدارا سپاسگزارم از دریافت این همه عشق و دعای خوب
عزیز دلم منم برات آرزوی قلبی شاد، لبی خندون، ثروت سلیمانی، توحید ابراهیمی، عزت محمدی خواستارم
خدارا شکر که از کامنت من جون گرفتی چون منم جون گرفتم
عاشقتم دوست نازنینم ?
دوست دارم اونم خیلی زیاد ????????
سپاسگزارم فراوان
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید ? ? ? ? ? ?
سلام به شما دوست عباسمنشی سمیه رازگردانی عزیز
چقدر خوشحالم که اینقدر در مسیر رشد و پیشرفتی و چقدر خوبه این همه نشونه میبینی و در مسیر درست داری پیش میری.
قطعا از زمان تماس خانم فرهادی تا الان کلی اتفاقات قشنگ دیگه هم افتاده و هر لحظه در حال خلق زندگی خودت هستی چون تو یادگرفتی درخواست کنی و بعد رها و با ایمان کاملا اعتماد کنی به رب عالمیان و اجابت بشه درخواست هات.
الهی که کسب و کارت هر روز پر رونق تر
برات از خداوند یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو میخوام
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام سمیه عزیزم
افرین بهت که اینقدر عالی پیشرفت کردی
منم دلم از این پیشرفت ها میخواد
میخوام واقعا از زندگی لذت ببرم
یه شغل عالی یه ازدواج عالی و از این وضعیت وابستگی در بیام
خوشحالم که پیامتو خوندم عزیزم
با ارزوی موفقیت های پی در پی برات
به نام خدایی که من را به کامنت شما هدایت کرد
سلام خواهر عزیزم سمیه جونم
تبریک میگم برای متصل شدن شما دوست عزیزم به بزرگترین منبع جهان
کامنت های شما عالی بود …من که دوست دارم و خوندم
یعنی استاد جون که تاییدت کنه دیگه تمومه……. عزیزم………..
برو و کارت را با منبع ادامه بده
راه هایی که پیش گرفتی و انجام دادی عالی بوده……… ادامه بده ادامه بده …………….
موفق و شاد و سربلند باشی خواهر عزیز خودم
خدایا شکرت برای تمام هدایت های نابت
خدایا شکرت
۱. به کسی وابسته ای؟ به چیزی وابسته ای؟ کسی یا چیزی را، بیش از حد نرمال دوست داری؟ چسبیده ای؟ گیر داده ای؟ محدودیت ایجاد کرده ای؟ در تنگنایی؟ اسیر شده ای؟…
تو ضعیفی… تو جسما رشد کرده ای و خودت را بالغ میدانی، در حالی که از درون نپخته ای… خلا درونی ات، سبب وابستگی ست… عقده‌های ارضا نشده ی درونت، علت وابستگی ست…
.
۲. وقتی تصمیم گرفتی به این دنیا بیایی، تنها و خالی آمدی… وقتی تصمیم میگیری که بروی، تنها و خالی میروی… چه شده که فاصله این دو را، باید با وابستگی بگذرانی!!؟؟
در گذر از این راه، فقط و فقط، اتصال به منبع را، نیاز داری، ولاغیر. اتصالت ک قطع شود دچار خلا میشوی و آن را با وابستگی پر میکنی… به خودت، به سبک بالی ات و آزادی ات، باور که داشته باشی در مسیر میمانی… تا متصل بمانی…
در مسیر ماندنت یعنی باور به خود و تنها نبودنت، در لحظه بودنت، از داشته ها لذت بردنت و در حس خوب ماندنت…
.
۳. متاسفانه وقتی وابسته ای، یعنی آن شخص یا آن چیز را از خودت بالاتر میبینی و خودت را کوچکتر…
چقدر به منبع، جهان اش و فراوانی اش، معتقدی؟ چقدر به خودَت معتقدی؟ بزرگی یا کوچک؟ قوی ای یا ضعیف؟ عظیمی یا حقیر؟… آیا نمونه ی یک خدای کوچک هستی یا نه؟ پس وابستگی یعنی چه؟؟؟ به قدری که به خودت، آزادی ات و سبکبالی ات، احترام بگذاری، وابسته نخواهی بود.
.
با افتخار
زدکارتیست
سلام دوست عزیزم
عاشقتم با اون جملان ناب و انگیزه بخشت که همیشه برای من نشونه ست و هدایت???
دقیقا وقتی که از آموزه های استاد داریم استفاده میکنیم از کجا باید بفهمیم داریم رو باورهامون کار میکنیم و داریم به این گفته های استاد عمل میکنیم؟؟
از اونجایی که آیا آرومی؟؟
حال دلت خوبه اصلا؟؟
در سلامتی کامل الهی هستی؟؟
اگه حداقل دلت آرومه و شبها راحت سرت را بر بالش میذاری و با سه سوت خوابت میبره، پس در مسیر درست هستی پس داری رو باورهات کار میکنی??
این یعنی که رهایی و این رهایی تو رو به آرامش رسونده
سپاسگزارم دوست عزیزم که با این تفکر زیبایت همیشه به ذهنم یادآوری میکنی.
که من تعهد دادم و باید به تعهدم احترام بذارم.
شاد و سلامت و ثروتمند باشی مهربان
#زدکارتیست ?
#لیلا_کیایی ???
دوست و همسفر و همراه نازنین…
دقیقا رهایی آدم رو ب آرامش میرسونه…
مرسی ک همیشه با پیامهای پر مهرت بهم انرژی مثبت میدی تا در مسیر ارسال دیدگاه در این کتابخانه الهی بمونم..
و
چه ترکیب زیبایی از زدکارتیست و لیلا_ کیایی ک با علامت هشتگ آوردین?
منم در پایان این ترکیب رو با علامت ات ساین میارم
@leyla_kiyaei?
@zkartist??
سلام و سپاس فراوان
منم از این ترکیب زیبایت خوشم اومده???
در خدای مهربان شاد باشی
???
چه مدته که سرمون آروم تا میذاریم می خوابیم .
این موهبت ها چه خوبه که یاد آوری میشه .لیلای عزیز
زدکارتیست عزیز سلام
اولا که چقدر دلم میخواد معنای اسم قشنگت رو بدونم .اگر برام بگی ممنونت میشم
دوم یه تشکر ویژه دارم ازت برای اینکه نوشته هات با روح من بازی میکنن .
حال دلم بد بود واز عصر هر چی گشتم نتونستم منشا اون رو پیدا کنم تا اینکه بچه هام خوابیدن ؛دفترم رو گذاشتم جلوم تا بنویسم .چون با نوشتن میفهمم چی شده وهمیشه جواب میده .اینقدر مینویسم تا منشا مسالم رو پیدا کنم وهمیشه رد خور نداره.
اما انگار یه نیرویی در درونم گفت بیام تو سایت وبرخلاف میلم گفتم چشم واومدم .از اول فایل لبخندملیحی گوشه لبم بود ومدام توی ذهنم میگفتم منم از این عشقا میخوام چقدر قشنگه …منم از این رقصا میخوام چقدر قشنگه ….منم از این مسافرتا میخوام چقدر قشنگه که ندونی میخوای کجا بری وفقط وفقط لذت ببری بدون اینکه بترسی ته جیبت کم نیاد وهمش تو سفر دو دو تا چار تا نکنی برای اینکه کجا غذا بخورم .کجا بشینم .وای کاش فلانی رو نمیدیدم و………هزار تا اما واگر .
عزیز نازنینم وقتی داشتم دیدگاهت رو میخوندم یاد قسمت هشت آرامش در پرتو آگاهی افتادم…
متشکرم که بهم یادآوری کردی وابسته ام….
یه عزیزی میگفت قطع وابستگی یعنی کلید بقا ومن هیچ وقت معنی این حرف رو نفهمیدم .تازه دارم میفهمم که این دوکلمه کوتاه چه مفهوم بزرگی دارن…
عزیزمن متشکرم که دستی از دستان خداوند هستی برای اینکه امشب منو به خودم بیاری سپاسگزارم برای تک تک کلماتی که باعشق مینویسی
سلام بر دوست هم فرکانسی عزیزی ک پیامی سرشار از حس و حال واقعی، برام ب یادگار گذاشته…
چطور میتونم بنویسم ک جوابگوی اینهمه مهر و لطفی باشه ک ب من داشتید… جز اینکه خداروشکر کنم و اعتبار همه جیز رو مثل همیشه، از اون بدونم…
شما بزرگوارید و بزرگید… قدر خودتون رو بدونید ک آگاهی ها رو از طرف منبع، دریافت میکنید… خودتون رو نورچشمی بدانید… نورچشمی پروردگار…
امیدوارم در پناه خودش، هر روز ب بهترین آگاهی ها دست یابید.
درباره ی نامم هم باید بگم ک:
Z
حرف اول اسم کوچیکم هست و
K
حرف اول اسم فامیلم
ک هر دو در کنار کلمه ی آرتیست شدند
Z
K
Artist
=
ZKartist.
آرتیست ب معنی هنرمند هست.?
سلام دوست من
چه جالب منم می خواستم بدونم که معنی اسمت چیه
پس مثل خودم هنرمندی???
از نوشته های پرمهرت باید حدس می زدم?
بسیار عالی عزیز دل خدااااا???????
بزرگوارید…
هر چه هست از خوب دیدن شماست… از نگاه زیبا و متفاوت شماست…
سلام به دوست عزیزم
متشکرم که پیامم رو خوندی وبرام معنی اسم قشنگت رو نوشتی .امیدوارم همیشه سالم وسلامت ودر پناه خداوند باشی
زدکارتیست عزیز عالی هستی و همیشه متن هات متفاوته و گیرت
دیدن و خوندن پیام دوستان نام آشنا برای من واقعا لذتبخشه?
مرسی دوست هم فرکانسی و همراه من…
دوست عزیزم بسیار زیبا چقدر زیبا وابستگی رو توضیح دادید دقیقا من ضعیفم چون وابسته ام به آدما و شرایط و این کفره چون قدرت میدم به دیگری و این کفره وابستگی عین کفره باشد که رستگار شویم یه دنیا سپاس ??
بله… وابستگی ب آدمها و شرایط، ضعف ب دنبال داره…
متشکرم دوست هم فرکانسی ام ک وقت گذاشتید و ابراز لطفتون ب من رو، در قالب پیام برام ارسال کردید…
شاد باشیم و راضی و پر روزی.??
با سلام این مطلب اینقدر زیباست که منو به بینهایت خودم هدایت کرد
بینهایت سپاسگذارم
درود
و پیام شما اینقدر حس واقعی داشت ک منو ب حس و حال بهتر و بالاتر کشوند…?
منم متشکرم و خوشحالم ک از نوشته ی من خوشتون اومده… خداروشکر.
سلام افرین بر شما با همین یک کامنت میشه تمام وابستگی هارو کنار گذاشت احسنت خانم زدکارتیست احسنت به خودم که با فرکانسم به این کامنت هدایت شدم احسنت به خودم که تو این مسیر هستم و قدم برداشتم و خاهم ماند انشالا مرسی از استاد و خانمه شایسته و مایک عزیز یه رنگ و لااب دیگه ای دادن به قسمت دانلودهای رایگان
??
خداوندا سپاس تو را ک بهترین هدایت کنندگانی…
و بهترین آگاهی دهنده ها…
ک هر چه بوده، هست و خواهد بود، ب اعتبار توست.
خوشحالم ک مفید واقع شده دوست خوب…
شاد باشیم و راضی و پر روزی.
سبکبالم همچو پروانه پیله های تنم را رها کردم بالهایم آماده پرواز شد در حال پروازم و اوج گرفتن به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نیستم الا الله
خانوم مصدق… چه زیبا و لطیف… خوشا ب حالتان.
به نام خدای عزیز
دوست الهی وزیبا ی من چقدر کلام متفاوت و زیبای شما به دل میشینه .
چه زیبا گفت خدای درونت که به وقت آمدن خالی آمدی و به وقت رفتن خالی میروی .
فاصله این خالی بودن رو با اتصال به خدا میشود پر کردولاغیر .
همیشه از خوندن این آگاهی های ناب وخالصتون لذت میبرم .
???????براتون عزیز دل آرزوی شااادی وثروت عشق بی نهایت دارم .
در پناه خدای حافظ
خانوم مرادی عزیز پر مهر
شما هم روان و زیبا مینویسید… سپاس ک هر بار با پیامی پر انرژی، ب من انگیزه ی بیشتر برای ماندن در این مسیر میدهید… این آگاهی ناب را تنها از خدا بدانید ک اعتبار همه چیز از اوست.
یارب شکر و سپاس ک همیشه و همواره در بهترین زمان و مکان، بر بندگانت نازل میشوی.
چه میتوانم بگویم که بیانگر احساساتم باشد ..چه واژه ای …چه کلمه ای …چه جمله ای….جز اینکه خداوند هر لحظه با سخن شما در من معجزه میکند….معجزه ای که همین دیروز و همین امروز شاهدش بودم…تصور میکردم وابسته ام در حالیکه وابسته نبودم و ان چیزی نبود جز رنگ عشق خدا که از طریق یکی از بهترین بندگانش زدکارتیست عزیزم برقلب من روانه کرده است ….خدایا شکرت …..
و چه لذتبخش است با کسی همکلام و همسیر و همراز باشی… ک کسی نداند جز من و تو و خدای ما?
خداوند رو بینهایت سپاسگزارم ک پیامش را با کلام من ب شما رسانده…
عالی بودمتنتون خیلی لذت بردم از متن شما اسکرین گرفتم تا بنویسم و همیشه داشته باشم ???
خداروشکر ک از نوشته ی من خوشتون اومده…
خدایا از ته قلبم متشکرم، متشکرم، متشکرم… برای خودت، برای خودم، برای شیوا دوست هم فرکانسی پر انرژی ام ک با در این مسیر قرار داره…
باش دوست من… باش.??
عاشششقتم , الان داشتم آقای حکایتی و گوش میدادم
متن هم عالی بود
واااای
آقای حکایتی و زیر گنبد کبود??
منم عاشقشم و جز آهنگهای محبوبمه…?
مرسی از بودن و حضورتون خانوم نازنین.
افرین بر شما
و درود بر شما ای زیبابین..
با این نام زیبا ک برای پروفایلتون انتخاب کردید…
زدکارتیست عزیز از خواندن کامنت پر بار و زیبای شما نهایت لذت رو بردم
اندیشه های زیبا و پربار تر در قلم دلنشین و روح بخشتون جاری
دوستت دارم
چقدر کامنتتون رو دوست داشتم…
کوتاه و لطیف… اندیشه های زیبا و پر بار بر قلم روح بخش جاری…
مرسی نگین انگشتری…?
سلام زدکارتیست بزرگ.
من بارها این کامنت زیبا تا خوندم.خیلی روی سوالاتت فکر کردم.سوالایی که باید از خودم بپرسم و حس میکنم باید خیلی خیلی رو خودم کار کنم و مدت زمانی که رو خودم میذارم خیلی باید بیشتر از این باشه.
خیلی ازت سپاس گذارم که مثل همیشه منا به فکر میبری و اشتیاقما برای کار کردن روی باورهام بیشتر میکنی.
بابت اون کامنت زیبای نتایجت که روی پروفایلم هست خدا را بی نهایت سپاس گذارم و خیلی خوشحالم که پروفایلم چنین گنج با ارزشی داره.بازم ازت سپاس گذارم.اون کامنت خیلی برام با ارزشه و بارها خوندمش و هر وقت حس میکنم احساسم میخواد بد بشه یا انگیزمو دارم از دست میدم میرم سراغش.
ازت بی نهایت سپاس گذارم و باز هم خدا را شکر میکنم که دوستان هم فرکانسی فوق العاده ای چون شما را تو مسیر زندگیم قرار داده.
مرسی و سپاس دوست من…
اسمتون همیشه ب یادم خواهد موند…
میدونید چون طلب گنج کردید، ب شما داده شد؟?
خداوند را شکر.
سلام زیبا بود البته یه توضیحی داشتم گاهی خداوند افراد وشرایط وموقعیتها را سر راهت قرار میده یعنی در حقیقت دستان خداوند هستند که از طروق این دستان به شما کمک میشه گاهی باید درخواست بدی به افراد بگی من میتونم توانای انجام کار را دارم ولی در درون بدانی وباور کنی که اینها واسطه هستند قدرت دست خدا هست با جسارت کارت را انجام بدی ولی بهشون وابسته نباشی وترسی از انها نداشته باشیم انان را برتر خود ندانی البته غرور نداشته باشیم چرا که ما به فراوانی ایمان داریم بی نهایت دستانی هست که خداوند به ما کمک میکند نه اینکه بگیم خود خداوند باید مرا کمک کنه من به کسی درخواست نمیدم گاهی این دستان از طرف خداوند ماموریت دارند که ما را به خواسته های که از قبل باور کردیم ومیخواستیم وتجسم کردیم والگو برداری کردیم را اجابت کرده تا ما را از این طریق به هدف برسونه
بله… حرف شما متین هست هم فرکانسی.
تشکر ک وقت گذاشتید و آگاهی هاتون رو در اختیار ما قرار دادید.
سلام زد دوست داشتنی عالی عالی عالی دقیقا چیزی که من چند ماه دارم روش کار میکنم
سپاس سپاس سپاس
سلام جناب رجبی
چه عالی… و چه خوشحال کننده…
آفرین ب این اراده و پشتکار و تلاش…
تبریک??
باسلام و احترام
این نظر شما خیلی قشنگ و مفید بود تشکر میکنم.
سپاسگزارم دوست هم فرکانسی عزیز…
قشنگی پیام من از نگاه قشنگ شماست…
سلام به دوست عزیزم
چقدر زیبا نوشتید و متفاوت لذت بردم از متنی که خواندم. اونجایی که “وقتی تصمیم گرفتی به این دنیا بیایی، تنها و خالی آمدی… وقتی تصمیم میگیری که بروی، تنها و خالی میروی… چه شده که فاصله این دو را، باید با وابستگی بگذرانی”!!؟؟
و بلاخص اونجایی که میگید “اتصالت ک قطع شود دچار خلا میشوی و آن را با وابستگی پر میکنی” چقدر درسته این جمله اگر درک بشه.اول و آخر الله هست و اگر اتصال از منبع قطع بشه ایم وابستگی شروع میشه
با بهترین ها
سلام دوست عزیز. این نشانه امروز من است که تسلیم بودن را یاد بگیرم یاد گرفتم از استاد که اینکه فرزندش را از دست داد تسلیم خدای خودش بود یاد گرفتم از لیلای شبخیز با اینکه خواهر و فرزندانش را از دست داد تسلیم پروردگارش بود و من هم امروز با اینکه برادر زاده خود را در یک دستگاه حفاری در سن 35 سالگی ازدست دادم تسلیم خداوند باشم و با رخت سفید در مراسم این عزیز شرکت کنم و کارهای خاکسپاری را هم تا حدی انجام بدهم و توی دلم از خدای خودم به خدای خودم بگوییم تسلیم فرمان تو هستم و سپاسگزار خداوندی باشم که در اینجا یاد گرفتم تا حدی وابسته نباشم تسلیم فرمان خداوند باشم سپاسگزارم از استاد و خانوم شایسته عزیز
عالی بود. دقیقا همینطوره. وقتی سرنخ نگرانی ها و غمو غصه ها رو پیدا میکنی و دنبال میکنی میبینی همیشه ته نخ به یه وابستگی میرسه. وابستگی به شخص به پول به دوست… امیدوارم خودم و همه بتونیم رهایی واقعی رو حس کنیم
احسنت دوست هم فرکانسی عزیز??
عجب ریز ب این نکته ی ریز، پی بردید… ب امید عمل هر چه بیشتر در زندگیمون…
به نام خدای بزرگ
سلام و صد تا سلام
عجب جمله ای……………….
آیا نمونه ی یک خدای کوچک هستی یا نه ؟؟؟؟؟؟؟
واقعا دوست عزیزم واقعا …… باید نمونه ی یک خدا باشم
آیا خدا وابسته به چیزی یا کسی است؟؟
آیا خدا منتظره تایید دیگران است؟؟؟
البته یه وقتایی این سوالات در ذهن من میاد ولی به خاطر باورهای اشتباه قبلی ذهنم قبول نمی کنه و می دونم هنوز مقاومت دارم ومی دونم هنوز جای کار داره…………
خیلی کامنت عالی و خوبی بود
ممنون دوست عزیزم ممنونم
خدایا شکرت
برای شما و همه دوستان و خودم آرزوی بهترین ها را از خداوند منان خواستارم
به نام الله یکتا
سلامی با عطر خوش عشق تقدیم به شما دوست عزیزم
چه زیبا من امروز به کامنت شما هدایت شدم و نشانه ی امروز من سفرنامه بود قسمت 11 که نظر شما رو دیدم و این هم کار بسیار زیبای خدای هدایتگرم بود و چقدر خوب شد من این رو دیدم چون واقعا به این کامنت زیبا نیاز داشتم تا بفهمم که فقط خدا برام کافیه تا بفهمم خدا تمام زندگیمه تا بفهمم تمام عشق و نفس م خداست و من این روزها خدایم رو بیشتر حس میکنم و دارم باهاش عشق بازی میکنم و این روزها به خودش بیشتر وابسته شدم و بیشتر دارم اون رو توی زندگی حس میکنم و اگر به تضادی برمیخورم زود با نامش که همیشه بر زبانم هست حالم رو خوب میکنه .
اره دوست عزیزم باید ازاد بود و رها و من این ازادی و رهایی رو دوست دارم وهمین طور خدا ما رو ازاد افریده و چه زیبا ازادی رو معنا کردی..سپاسگزارم ازت خدای مهربانم که من رو به نوشته ی زیبای دوستم هدایت کردی
ازتون سپاسگزارم بابت این نوشته ی فوق العاده تون.
ارزوی بهترین ها رو براتون دارم .
یا حق
خانوم رشیدی عزیز
دوست هم فرکانسی خوبم
از اینکه پیام من رو در این قسمت خوندید و انرژی که دریافت کردید، به من منتقل نمودید از شما متشکرم…
یکی از چیزهایی که قانون به من یاد داده، تشکر از خدا و بندگان خداست و چه کسی بهتر از شما، ک انرژی میدهید و متقابلا انرژی دریافت میکنید…
همواره شاد باشید و لذت ببرید…
سلام خدمت شما دوست عزیز
چطور این خلا رو پرکنیم؟ من الان سه ماهه وارد قانون جذب شدم و امروز متوجه شدم دوباره دچار روزمرگی شدم ودلیشلش برام واضحه هااا اما کمبود پول و توی قرض بودن و اینا گاهی خیلی ناامیدم میکنه
میدونم غلطه میدونم راهو گم کردم و فقط دارم دنبال هدف میدوم بدون لذت بردن از مسیر
وروال قبلی زندگی
ممنون میشم پاسخ بدین
انقد خفن بود اسکرین شات گرفتم استوری کنم طرفم ببینه… منه منگل هی استاد میگه بچرخین تو کامنتا واقعا هزاران برابر تمام کتاب ها و اساتید موفقیت دنیا تعالیم منور تری دارن باز نمیومدم… ازین بعد میچرخم تو کامنتا هرروز… عامل وثوثه(وسوسه ی مثبت را گویند)این کارمم شما شدی که خالص رفتی رو فلسفه ی وابستگی و عدم رهایی…
سپاس از خالقی که همواره نورش بینهایت به ما جاریه و ما باید ورودی رو تنظیم کنیم…
🙏استاد سپاس🙏
چقدر لذت بردم از نوشته و آگاهی زیبات خداروصدهزارمرتبه شکر که در این مسیر طلایی هستیم ممنونم دوست عزیز و وسیع قلبم❤❤😍
به نامممم رل تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیاااا…
خداای مننننن،باااااز متحیر شددددم از ایننننن جملات زیبااااااااا..
مرسی عزیزمممم..مرسیییی..
واقعااااا بینظیری شمااااا..
تمام جملاتتت رو باید با طلا نوشتتت..
در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه گللل هنرمند
همفرکانسی زیبا،
نگاه زیباتون رو شکر…
ب نام خالقی ک زیباست و زیبایی رو دوست داره…
مرسی از ارسال انرژی خوبتون سمت من…
درود بر شما و تبریک برای حضورتون در این مسیر…
شاد باشید و راضی و پر روزی.
زدکارتیست
تیر ماه ۹۹
سلام به همگی
غیر از بحث رهایی که خانم شایسته گفت ، این فایل 2 تا موضوع بسیار مهم و آموزشی برای من داشت که میخوام بنویسم :
اول :
من قبلا آدمی بودم که دیدن شادی و رقص دیگران انگار یه جوریایی برام زور داشت
از اونجایی که خودم از درون شاد نبودم چشم دیدن شادی و خنده و کف و سوت دیگران رو نداشتم
همیشه وقتی ماشین عروسی رو میدیدم که واستادن و دارن میرقصن پیش خودم میگفتم : خب آدم باشید دیگه!! این جلف بازیا دیگه چیه ؟ چرا راه مردمو بند آوردین و کلی حرف بد و ناجور دیگه… انگار فکر میکردم اونا دارن کار غیر منطقی میکنن و من مثلا خیلی مثل آدم دارم زندگی میکنم :)))
اما امروز در حین دیدن این ویدئو کل ۱۳ دقیقه لبخندی بزرگ و چشمانی گرد از هیجان و شادی خانم شایسته و استاد و میکائیل و تمام مردمی که اونجا که داشتن میرقصیدن و میخندیدن روی صورتم بود و منم باهاشون شادی میکردم و میخندیدم و بلند میگفتم :
چــــــقدر خوبه …
چــــــقدر خوبه….
چقــــــدر شادن. چقدرررر میخوام منم اینجا باشم
بارها زدم عقب و دوباره رقصیدنشون رو نگاه کردم و پیش خودم فکر میکردم هر کدوم از بچه هایی که دارن این ویدئو رو میبینن چقدر دوست دارن تو همچین فضایی زندگی کنن و از خدا خواستم که آرزوی هممون رو برآورده کنه
خدارو شکر. خدارو شکر . من همین یه موضوع رو یکی از اساسی ترین تغییرات زندگیم میدونم.
——————–
دوم :
اونجایی که استاد گفتی :
علیرضا توام اومدی ؟ اینا همش برای منه بیا پارک کن!!
بعد از فیلم بهتر به حرفت فکر کردم . دیدم این بشر، اگه داره تو نازو نعمت زندگی میکنه چون کلا مغزش رو جوری تربیت کرده که همه ثروتهارو میخواد. همه چیزهای خوبو میخواد . همه نعمت های بزرگ و زیاد رو میخواد.
بعضی اوقات هست که خودم به شرایط فعلیم عادت میکنم و انگار یادم میره که طبیعت زندگی انسان اینه که همیشه در حال بدست آوردن و موفق شدن باشه و بعد شرایط یکنواخت میشه. اتفاقا همین امروز صبح داشتم به این موضوع فکر میکردم و گفتم باید هر روز به خودم یادآوری کنم که من همیشه در حال موفق شدن و به دست آوردن هستم. باید اینجوری باشم.
وگرنه واقعا چه فرقی بین الان و گذشته من وجود داره؟ باید یه تفاوت عظیمی در رسیدن به خواسته هام در زمانی که افکارم داغون بود و الان که افکارم خیلی بهتره وجود داشته باشه. اگه فرقی وجود نداره که کلا ول معطلم
الان دیگه زمان بیشتر و بیشتر خواستن و بیشتر و بیشتر بدست آوردنه. آره . من از همین یه تیکه فایل فهمیدم که چجوری باید هر چیزیو که میبینم بخوام. همه نعمت هارو برای خودم بدونم و در موردش بیشتر از پیش حرف بزنم.
بگم اینو میخواااااااام . اینم میخوامم. اونم میخواااااام. همه اینااااااااااارو هم میخوام. مثل یه بچه حریص و سیری ناپذیر که رفته وسط سفره خوراکی ها و با اینکه تو دهنش پره و تو دستاشم پره خوراکیه اگه یه چیزیو از جلوش برداری میزنه زیر گریه. چون همشو میخواد
بعضی اوقات هست ما به شوخی خودمون مسخره میکنیم. خودمون کوچیک میکنیم. به شوخی میگیم ما که بد بختیم. ما که هیچی نداریم. ما که فلان و بیسار. بارها خودم به شوخی خودمو دست انداختم و کوچیک کردم.
چرا به شوخی خودمونو بزرگ نکنیم و همه چیزو برای خودمون ندونیم؟
اینم یه درس بزرگ دیگه از این فایل بود
از شما برای تهیه این ویدئو و سری فایلهای سفر به دور آمریکا از صمیم قلب قدردان و سپاسگزارم
درود عزیزان دل
درود سید کاظم عزیز…کامنت پر محتوایی نوشتی ..مرسی..در راستای کامنتت منم یه چند کلمه مینویسم…
من یه مدتیه دیگه تو دعاهام به خدا نمیگم فلان چیزو بهم بده برخلاف تمام سالهای عمرخودم و بقیه ادما که به اشتباه فک میکردیم خدا فلان چیزو مثه یه خزانه دار پیش خودش نگه داشته و ما باید با گریه و زاری ازش درخواست کنیم تا بلکه دلش به رحم بیاد و اون خواسته مارو بهمون بده…
به نظر من خدا با انسان مثه بچه های مهد رفتار کرده…
مثه بچه های مهد که مربیشون یه عالمه لگو میریزه جلوشون تا هر چیزی رو که دوست دارن خلق کنن مثه موتور هواپیما یا خونه یا هرچیز دیگه…ماهم دقیقا همین قدرت خلق کنندگی رو خدا بهمون داده با بینهایت لگو تا فقط خلق کنیم..همون چیزی که شیطون بهش حسودی کرد…
قدرت خلق کنندگی نامحدود …
یعنی اینکه قدرت خلق کنندگی در تموم ادما یکسانه…در واقع بینهایته ولی باید این قدرت درک بشه باور بشه باور کنی که به بینهایت وصلی این تمام چیزیه که قران از انسان میخواد…
مثلا یه ادم فقیر با یه ادمی مثه بیل گیتس تقریبا به یک اندازه قدرت خلق کنندگی دارن منتها اون فقیره باور نکرده و بالقوه مونده ولی بیل گیتس باور کرده و بالفعل شده هرچند که این بالفعل شدن میتونه تا اخر عمر ادامه داشته باشه و هیچ پایانی نداشته باشه اگر تو توقف ناپذیر باشی …
حالا چه شکلی این قدرت خلق کنندگی رو بالفعل کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من دیدم توی متن فایل ششم -خانم شایسته جمله قشنگی نوشته بود و اونم اینکه وقتی ذهن زیبایی میسازی رابطه ت با اصلت که همون خداونده نزدیکتر میشه…
در واقع نزدیکی به اصل وجودیمون با ارسال فرکانس از جنس همون اصل ایجاد میشه…
میشه اسمهای زیادی روی این جنس فرکانسها گذاشت مثه توکل عشق ورزیدن شاد بودن ارام بودن رها بودن…
در واقع هر فرکانسی که همجنس با اصل وجودت باشه تورو به سمت اصل که خداونده و بهشته بیشتر میکشونه و البته قدرت خلق کنندگی بیشتر…
هر فرکانسی که از جنس مخالف این اصل باشه(ابلیس) تو رو به سمت جهنم پیش میبره مثه ترس و نگرانی و کینه و عصبانیت…
و اینکه این سازو کار جهان هستی با دقت هرچه تمام داره کار میکنه…
من میخوام واقعا اینو باور کنم که بینهایت قدرت خلق کنندگی دارم اینکه دیگه به خدا نگم فلان چیزو بهم بده چون از قبل یه عالمه لگو بهم داده که خودم بسازمش..
واقعا چقدر اعتماد به نفس ادم میره بالا وقتی فقط همینو باور کنی…به قول استاد این قشنگیه کاره…اینکه میتونی هرچیو بخوای خلق کنی.
پس ارام باش رها باش وخلق کن بدون استرس و نگرانی …انشاالله
یا حق
سلام محمد رضا جان
خیلی از کامنتت لذت بردم مخصوصا تشبیه مهد کودکت عالی بود و منو یاد حرف استاد انداخت که توی فایل چگونه هدف گذاری کنیم قسمت اول میگفت : تمام خواسته هایی که الان به دل شما افتاده یا در آینده به ذهن شما میاد ، جهان همین الان اون خواسته ها رو آماده داره و نیاز نیست اونو بسازه فقط کافیه که وارد مدار خواستتون بشید تا اونو داشته باشید و من خیلی از این جمله انرژی میگیرم .
و از شما دوست عزیز ممنونم
سلام محمد جان کامنتتو کامل خوندم و لذت بردم و چیز یاد گرفتم
ممنونم از وقتی که گذاشتی و این مطالب عالی رو برامون تایپ کردی
واااای آقای ذوالفقاری خیلی قشنگ تشبیه کردید مرسی لذت بردم از کامنتتون:-)?
سلام اعظم جان انشاله همیشه از زندگیتون لذت ببرید و شاد باشید.
یاحق
سلام محمدرضا خیلی عالی دمت گرم استفاده کردم ممنون.
سلام هادی جان نظر لطف شماست انشاله هممون در سایه لطف بیکرانش بینهایت رشد کنیم
سلام و نور✨
چقدر ی سری حرفات رو دوست داشتم دوستِ من.
اونجاییکه میگی، فرکانس هایی که متناسب با اصل وجودت هست رو بفرست، مثل آرامش، شادی، عشق، توکل
ک باعث میشن تو به خدا نزدیک بشی،
و فرکانس های
عصبانیت، ترس، نگرانی باعث میشن تو ازخدا دور بشی..
خیلی بهم حس خوبی داد، خیلی
مرسی زیاد:)♥
به نام خدای بزرگ
سلام آقای فلاح عزیز دوست الهی زیبای من
من هنوز فایل رو ندیدم اما با خوندن کامنت شما یه چیزای یادم اومد که نشونه فراوانی ونعمت تو وجودم نبود نشونه حسرت بود وحسادت بهتره با خودم صادق تر باشم اگر نباشم قافیه رو باختم .
چه زیبا گفتید که شوخی شوخی خودمون رو بزرک کنیم کاری که اکثر آدمهای اطرافمون وخودمون میکردیم اما در جهت عکس بدبختی ها و تحقیرها .
حالا داستان برای من فرق کرده از روزی که فهمیدم چقدر لایقم ومن ارزشم چقدره تقریبا خداشاهده دارم خودم رو‌میبرم بالا دیگه خودمو تحقیر نمیکنم پیش بقیه برای اینکه بخندیم و فلان .
دیگه ارزش های خودمون بیشتر میبینم وبه خودم افتخار میکنم حرف های میزنم که بقیه مات میمونن فکر میکنم سرم خورده جایی .
خیلی کامنت ارزشمندتان ? را دوست داشتم و به خودم و خدای خودم افتخار میکنم تشکر میکنم که همچین انسان های ناب وخالصش رو همسفر و هم رزق و هم مسیرم کرده .
چه جالب گفتید بچه یاد خودم و درخواستم از خدا افتادم هرچی میبینم میگم منم میخوام بهم بده باشه ?????
براتون بهترین ها رو آرزو دارم هرچی که دل زیباتون ? آرزو داره .
سلام خانم مرادی
خدارو شکر که کامنت براتون مفید بوده
آدم وقتی داره مینویسه خودشم یه چیزایی یاد میگیره
موفق باشید
سلام آقای فلاح عزیز
نوشته های شما برای من حس و حال دیگه ای داشت
چون صدای پر انرژی شما رو به خوبی در خاطر داشتم و وقتی نوشته هات رو میخوندم خیلی خوب میتونستم شادی که تجربه کردی رو احساس کنم
چقدر عالی توجه کردی و عالی تر بیان کردی
آفرین به شما
در مورد ناراحت شدن از شادی دیگران که فکر کنم اکثر آدمها در این فضا و مدار هستند و من هم قبلا بودم و نکته خیلی خوبی رو اشاره کردی
در مورد صحنه ملاقات استاد عباس منش با دوستش خیلی جای فکر و تامل داره
چون واکنش لحظه ای استاد اشاره به زیاد خواستن و مالکیت بی نهایت بود و خیلی عالی به این نکته اشاره کردی
لذت بردم از دقت نظر شما
حالا من وقتی داشتم این ویدیو رو میدیدم لحظه ای که استاد گفت علیرضا تو هم اومدی گفتم ای ول فکر کن یه روزی استاد رو در آمریکا ملاقات میکنم میگم استاد منم اومدم
چه حاااالی میده
از اون باحالتر تک تک ما فکر کن همدیگه رو در آمریکا ملاقات کنیم
اصلا یه دورهمی عباس منشی برگزار میکنیم و استاد رو هم دعوت میکنیم
میدونم که حسابی پایه ای
موفق باشی و شاد در مسیر پیشرفت کردن
سلام دوست خوبم آقای عطار روشن گل
ممنون از حسن توجه شما . شما همیشه تو ذهن من یه الگوی خیلی شاد و پر انرژی و موفقی
چقدر نکته خوبی رو گفتی
رضـــــــا؟! تو کی اومدی اینجا؟ :))
تازه خبر نداری استاد . کاظمم اومده داره ماشینشو پارک میکنه :))
مرسی از این تصویر قشنگی که ساختی تو ذهنم
سلام آقای فلاح عزیز خیلی از فیلم های پیجتون در مورد روابط استفاده کردم, ممنونم.
جالبه من هم فیلم ها رو بارها میزنم عقب و صحنه ها رو با دقت میبینم , و اون احساس خانم شایسته در اون لحظه , که چه کنار رودخانه است تا دیدن دقص آدم ها, حسش میکنم, و فیزیکی و حسی اجراش میکنم.
این فیلم ها اینقدر برای من از رفتار روزمره استاد درس داشت, و انگار تمام دوره ها داره برام دوره میشه, و میبینم , چقدر این آدم به حرف هایی که به ما میگه , اینقدر به طور جدی عمل میکنه.
استاد عاشقتم
خدایا شکرت
سلام خانم بهرامی
خدارو شکر که ماهم تونستیم به نوبه خودمون تاثیر مثبت بگذاریم
براتون بهترین ها رو از خدا میخوام
سلام میشه پیجشون را به من هم معرفی کنید ممنونم
سلام سید کاظم جان عاشقتم اینقدر عاشقت که اگر ببینمت حتما میگشمت
چند نکته زیبا اشاره کردی
اما نکته ی زیبای این فایل برای من چیزی دیگر است
توجه کرده ای این خانم عزیز وبانوی عزیزسایت ؛ شایسته این آتش پاره . هر جا میره سور وشادی برپاست
چرا ؟ چرا اینها ایجوری هستند ؟
هرجا میرن شادی ورقص و….
من جوابش را از قول زندگی خودم وآن کشیش آمریکایی میگویم :
” برای اینکه زندگیتان خوب شود ، مقدار کمی درک خدا وبااوبودن وازش خواستن وتوکل کردن 100% به او کافیست وگرنه کیست که عظمت خدای جهان را درک کند
ودرثانی همه اینها نشان میدهد که خداوند تماما شادی است وبا شادی همراه است
مولانا میرقصیده ودر حین رقص شعر بهش الهام میشده وچلپی مینوشته
اول اول خدا شادی است خدا در احساس خوب سروکلش پیدا میشود
( ببینم سید کاظم عزیز : از وقتی قاطی …. شدی زیاد نمی بینمت نکنه کتک میخوری ایراد نداره من خودم روزی سه بار کتک نخورم حال نمیکنم ….ببخش شوخی بید )
خدایا خودم نوکرتم این سیدها را عزیز کن
سپاس
در جوابت فقط یه کلمه مینویسم : دوست دارم رحیم سپهوند
وای دقیقا حال من در گذشته ای نزدیک بود حالتون دوست الهی بی نظیر و ثروتمند من. من هم پیش از این خیلی واسم سخت بود دیدن شادی دیگران دیدن خوش گذرانی های دیگران چون خودم نداشتم و همش فوکوس کرده بودم روی همون ها و عجیب کائنات هم بهم می گفت فرمان بردارم سرورم و بیشتر و بیشتر از اون حال بد بهم می داد اما خدا را هزاررررران بار شکر می کنم که باورهام و نگاهم را تغییر دادم. الان حتی اگر کسی مشکلی با من داشته باشه حتی اگر ارتباطی باهاش نداشته باشم اگر ببینم تصویری از شادی هاش گذاشته تو شبکه های اجتماعی ، صادقانه واسش خوشحال میشم و این را بهش ابراز میکنم.
از وقتی شروع کردم به تغییر باورهام و از وقتی به این درک رسیدم همه چی از درون من شروع میشه و همون جا هم رشد می کنه دیگه حواسم فقط به درون خودم هست، حتی چند وقت پیش یکی از نزدیکانم وقتی ناراحت شد از دست من و حرف بدی بهم زد، بدون اینکه بخوام فکر کنم که الان من ناراحت نشم، بصورت خودکار باز هم خوشحال بودم چون مطمئن بودم اون صفت، من نیستم. خدایا شکککککککرت. برای شما دوست عزیز هم بهترین ها رو از عشق و ثروت و برکت و سلامتی و موفقیت می خوام.
سلام به خانواده بزرگ عباسمنش وسلام خدمت آقای فلاح
من از سال ۹۶توسط برادرم با سایت استاد آشنا شدم و تحولی بزرگ در زندگی ام بوجود آمد و آن ایجاد آرامش بسیار زیاد در برهه ای از زندگی ام بود که بشدت شکست خورده بودم اما نا امید نبودم
جناب فلاح من تقریبا تمامی اوقاتی که به قسمت دیدگاهها وارد میشم نظر شما اولین مطلبیه که مشاهده می کنم همیشه نظرات شمارو می خونم و ازش بهره می برم اینبار هم چیزهای بسیاری از نظرات شما یاد گرفتم که درتکمیل مطالب شیوای خانم شایسته نوشته بودید از جمله اینکه باید هر روز به خودم یاد آوری کنم که امروزم با دیروز و روزهای قبل باید فرق داشته باشد و یک گام به سمت باورهای مثبت بیشتری بردارم و همچنان که خانم شایسته گفتن بدونم که نباید به هیچ چیز وابستگی داشت وهمیشه بدنبال دیدن نشانه ها برای برداشتن گامهای بعدی باشم از شما وهمه عزیزان خانواده الهی ام بخصوص استاد عزیز و خانم شایسته سپاسگزارم و خدارو خیلی خیلی شاکرم که من رو در این مسیر قرار داد برای همه عزیزانم آرزوی سلامتی عزت و آبرومندی دارم در دنیا و آخرت
سلام آقای فلاح.
خیلی وقت بود که از شما کامنتی تو سایت نخونده بودم اما زمانی که تو عقل کل خیلی فعال بودید کامنتهاتون رو دنبال می کردم. خیلی مشتقام که از روند پیشرفت افرادی مثل شما که بی وقفه تلاش می کنید تا بهتر زندگی کنید بدونم و انگیزه بیشتری بگیرم برای مداومت و تمرین.
من وقتی چیزی رو از درونم کشف میکنم که میفهمم ترمز حرکتمه خیلی لذت میبرم از این کشف و بعد از این کشف نشونه های بعدی رو به طور واضح می بینم و این نشون میده که در مسیر درست هستم. بهتون بابت این نکاتی که کشف کردید تبریک میگم.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام سید جــــ.ون
خیلی دوست دارم
اتفاقا امروز بود که داشتم آیه ای که پادشاه سلیمان بود و خدای خودش را میخواندم
از خدا همه چی بخواه، زیاد بخواه و بزرگش را بخواه
بخواه بهترین هااااا بهترینِ بهترین ها را.
و این کامنت پرشور همین درس را برای من مرور کرد.
مثل نشانه آره نشانه ی تایید افکارم کانون توجه ام
حس خیلی خوبیه …
خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند شاه پسر
از اینکه هستی خوشحال و سپاس گزارم. خداروشکر میکنم.
دوست دارم و این نگاه و اشتیاق و انرژیت واقعا تحسین برانگیز. الهی که همیشه شاد و پرانرژی و سرحال و ثروتمند و پرانگیزه باشی.
سلام آقای فلاح عزیز دوست داشتنی جیگر باحال ….
خوبی تو پسر شیطون ….
من از بچه های شیطون خیلی خوشم میاد …
خیلی از بچه های مصر که دوست دارن هرچی بیشتر به خواسته هاشون برسن خوشم میاد مثلا دوتا بچه خودم که وقتی بهم اصرار می کن که فلان چیز رو براشون بخرم و کوتاه هم نمیان و فراموش هم نمی کنند لذت می برم …….
و دوست دارم این حسشون همیشه در درونشون بزرگتر بشود چون که به قول شما طبیعت زندگی انسان اینه که همیشه در حال بدست آوردن و موفق شدن باشه و من هم امروز ها با تمرینات من درآوردی خودم ذهنم را شرطی کرده ام که در هر لحظه از زندگی ام آماده باشم تا از طریق جهان غافلگیر بشم تا یه هدیه بهم بده و بخاطر همین اکثرا مثل خانم شایسته دوربین به دست هستم تا ضبطش کنم تا یادم بمونه که دیروز چه زندگی زیبایی داشتم و امروز چقدر زیباتر و ثروتمندانه تر شده…………..
سلام سید کاظم جان : اون قسمت که گفتید من با عروسی وشادی زیاد میانه خوبی نداشتم مرا یاد این سخن انداخت که :
خواهر وبرادری که داری این کامنت را میخوانی وخود من ، حواست باشد که :
هیچ زنجیری وزندانی وحصاری محکمتر از زنجیر تفکر انسان نیست . هر کسی در این جهان فکر میکند که او درست میگوید
حواست باشد اگر تفکری داری که اذیت میشوی وزندگیت راحت نیست بدان که آن تفکر اشتباهی است
این خدای خوشکلم این همه شادیم : بارها وبارها در قرآن میگوید ؛ ما برای شما راحتی وآسونی را اراده کرده ایم الهی شکرت
خدایا شکرت خودم سید کاظم وزدکاتیست وعادله وآینا و… برات میکشم چون اینقدر دوسشان دارم که اگر پیشم باشن مثل عسل همشون میخورم
قربان همه عزیزان الهی برم . چها از دلتان مینویسید خدایا شکرت
آقای فلاح کامنت شما فوق العاده بود گرچه قسمت اولش درمورد اینجانب صدق نمیکرد اما قسمت دومش خود من بودم که اطرافیانو میتونستم خوب بزرگ کنم اما توانایی بزرگ کردن خودمو نداشتم اما وقتی احساس لیاقت کردم فهمیدم من هم به اندازه ی دیگران ارزشمندم
و عادتم باید بزرگ کردن خودم و ایجاد ارزشمندی برای خودم با افکار گفتار اعمال و کردارم باشه
بسیار سپاسگزارم
سلام و درود به شما دوست عزیز و فعال آقای فلاح
تجربیاتتون از زندگی گذشته واقعا جالبه ببینید چقدر با دیدن این فایل که فقط توجه به نکات مثبت جهانه دیدگاهتونو تغییر داده .
حالا مثل شما خیلی از افراد اینگونه هستند و تمام فایلهای این سایت خدارو بی نهایت بار شکر بدون استثنا تاثیر گذاره ?
براتون آرزوی موفقیت و سلامتی و ثروت از خداوند مهربان دارم.??
شاد باشید و پاینده????
سید کاظم عزیز سلام و درود به شرفت٫
آدم کیف میکنه پای حرفت میشینه، چه خدایی داری تو پسر، ازت چی ساخته ماشاءالله
سلام پوریا جان ممنون از کامنتت دوست عزیزم
شما لطف داری به من
سلام دوست عزیز و گرامی
من واقعا از اینکه اینجام خوشحالم ، بعضی از روز ها و شبا شاید خیلی خسته ام ولی با هر توانی میام اینجا و نکته برداری میکنم وقتی کامنت شماها رو میخونم که یکی از اون کامنت ها الان از شما بود که داشتم میخوندم ، واقعا برای خودم تاسف خوردم که چرا آذم وقت خودشو با محیط بیرون و فضای مجازی و این ها تلف کنه و اینجا نباشه ،
این سایت انگار جزو این دنیا نیست ، انگار موجودات فرا زمینی پر از آگاهی اینجا هستن و مینویسن
خدایا نمیدونم چیجوری ازت تشکر کنم که من و توی این مسیر آگاهی و دانش قرار دادی ،
از وقتی با این سایت آشنا شدم دنیامم عوض شده ، لحظه هام پر از آرامش شده پر از دانایی شده پر از فهمیدن شده ، الان راحت میتونم ایده پردازی کنم ، میتونم با ذوق و شوق راجع به کاری که چند ماه پیش میخواستم کنارش بگذارم فکر کنم و برای آیندم هدف کذاری کنم .
خدایا شکرت هزاران بار شکرت
دوست عزیز برای حس زیبای نوشتتون ممنونم ،
در پناه الله یکتا سعادتمند باشید
سلام دوست و هم فرکانسی عزیز . من خیلی خوشحال شدم از اینکه اینجا با صداقت هر احساسی که داریم بزبون میاریم و بر ملا میکنیم و شروع میکنیم به خواستن اون احساسهایی که میخواهیم . یعنی در حقیقت توجه رو از ناخواسته ها برداشته روی احساسهایی ک میخواهیم داشته باشیم میگذاریم . عالی بود
سلام داداش کاظم عزیزم.
من یک اگاهی ای رو توی دوره ی عزت نفس گذاشتم و حالا خواستم که با شما هم به اشتراکش بذارم؛
abasmanesh.com
در پناه ربّ شاد و موفق باشید.
سلام آقای فلاح
کامنت بسیار زیبایی بود و نکته دوم که باید خودمونو بزرگ ببینیم برام خیلی جالب بود و واقعا باید تفاوت عظیمی باشه در رسیدن به خواسته هامون با افکار الانمون نسبت به قبل و این پاشنه آشیل منه که دارم روش کار میکنم و وقتی کامنت های زیبا و آموزنده شما دوستان عزیزم رو میخونم بعد از دیدن فایل انرژی مضاعفی میگیرم تا خوب زندگی کنم و جهان را جای بهتری برای دیگران کنم . سپاس از شما
پاسخ بسیار قشنگ و خوبی بود / یک نکته بسیار مهم دیگر هم هست، اینکه گفتند استاد هیچ وقت برنامه ریزی بلند مدت نمیکنه و اصلا نمیدونیم هفته دیگه کجا خواهیم بود، و برنامه ریزی رو سپرده ام به دست بهترین برنامه ریز، خداوند! به تجربه به من ثابت شده، برنامه ریزی پوچ ترین کاری هست که انسان ها درگیرش هستند، کلی آموزش داده میشه و و و …. در نهایت هیچ وقت برنامه هیچ کس به درستی اجرا نمیشه!! من خودم شخصا هر وقت برنامه ریزی کردم درست پیش نرفت! این دقیقا به همین معنی است که باید برنامه ریزی رو به صورت کامل سپرد به خدا، وظیفه ما ایجاد باورهای درست، دقت به نشانه ها و مشخص کردن هدف بعدی است نه برنامه ریزی اونهم بلند مدت!!
درود بر دوست عزیزم حرفات چقدر به دلم نشست . انگار خیلی وقته دنبال چنین جملاتی بودم عالی بود .سپاسگذارم
شوخی نکته بسیار جالبی بود
اصلا حواسم بهش نبود
ممنون ک گفتید
واقعا عالی بود ممنون ازتون دوست عزیز