سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۳

سلام همسفر های عزیزم ?

خانم شایسته نمیدونید با این لطف خالصانه تون چقدر شور وشوق و احساس خوب رو به من و أمثال من هدیه میدید .صبح ها که بیدار میشم ساعت ها میشینم و به فایل های سفر نگاه میکنم با شما میخندم شگفت زده میشم خدا رو شکر گذار میشم و…… وقتایی که با استاد بهم میگین عاشقتم ،من از ته وجودم شاد میشم میخندم انرژی میگیرم بعد به خودم میگم تو چرا کیف میکنی اونا به همدیگه إبراز علاقه کردن ?

هر بار که یه صحنه فوق العاده از طبیعت نشونمون میدین با تمام وجودم لذت میبرم و سری عکس میگیرم و میگم منم اینجا میرم ،با یقین میگم که منم خواهم رفت

من هم آدمی هستم که به نسبت زیاد سفر میرم ولی وقتایی که میرم تو دل طبیعت به اندازه هزارتا سفر معمولی انرژی میگیرم و به خدا میگم خدایا بازم از این سفرا بهم بده ،اون روز دیدم خانم شایسته تو یکی از فایل ها همین و گفتن که وقتی زیبایی ها رو میبینن به خدا میگن خدایا لذت هایی از این جنس بیشتر و بیشتر بهم بده ،تا اینو شنیدم به خودم گفتم اااااا مرضی پس توام یه چیزایی یاد گرفتی بالاخره ?

من هر روز از صمیم قلبم شکر گزار خداوندم که من رو هدایت کرد وقتی قرآن میخونم سعی میکنم با تمام وجودم درک کنم و لذت ببرم و خود خدا میدونه که چقدر چقدر چقدر به خدای خودم نزدیک شدم همش حس میکنم کنارم نشسته تا یه چیزی می خوام سریع برام فراهم میکنه و میزنه رو پام و با خنده میگه بفرما دیگه چی می خوای .مدتی میشه که یاد گرفتم فقط ازش بخوام و دیگه نگران نباشم .

می خوام بگم من خیلی وقت حرفای استاد و با تمام وجودم درک کردم ،خدا خیلی مهربان و نزدیکه خیلی خیلی ،استاد خدا همه چیزه من شده همه چیزم

این روزا بیشتر و بیشتر شکر گذار آرامش خودم و عزیزانم هستم و از خدا می خوام سهم من رو از آرامش و عشق بیشتر بیشتر کنه