سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۴

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

چقدر زیباست که مدیر برنامه ها مون خداوند باشه اونوقت تمام اجزای این جهان مامور میشن که ما رو به خواسته هامون برسونن. اون مسئول رزرو که اونجا حضور نداشت و باعث شد خود استاد بتونه جای پارک رو تو هوا بزنه. اون ایده یی که استاد برن تو سایت و یادآوری خانم شایسته، اینا همه دست در دست هم دادن تا این خواسته محقق بشه. و البته قبل یک ایمان قوی پشت تمام این اتفاقات هست. ایمانی که دست خداوند رو بالاتر از تمام دستها بدونیم، به اون اعتماد کنیم و بدونیم یقین داشته باشیم که هرچی پیش بیاد همون اتفاق خوبه ست. و نچسبیم به خواسته مون، تو دل مون بگیم اگه این شد چه بهتر اگه نشد، خداوند از این بهترشو برام میاره.

و بعد از اون چند دقیقه ذوقی ازته دل و خوشحالی بی ریا که نشان از سپاسگذاری صمیمانه از خداونده.

خدایا شکرت به خاطر وجود این دو انسان بینظیر که تا این حد با تو هماهنگن.

خدایا شکرت به خاطر مردم خوب و مهربانی فضایی به این زیبایی رو ساختن.

خیلی همه چیز زیبا و عالی بود. داخل کلبه های چوبی ، کارتن های قدیمی و خاطرات زیبای بچگی رو به یادم آورد‌. مثل کوزت و آنشرلی.

خدایا شکرت به خاطر دیدن این تصاویر زیبا. خدایا شکرت به خاطر نعمت اینترنت، خدایا شکرت به خاطر اینکه استادان عزیز و مهربانی دارم که اینقدر باعشق دارن قوانین زندگی رو با بهترین روش ممکن دراختیارم میگذارن.