آنچه من از در این سفر شاهد آن هستم، تجربهی دستهای بینهایتِ نیروی هدایتگری است که، ما را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میدهد، به سمت زیباییها هدایت میکند، در لحظه، پارکهایی را برایمان رزرو میکند که بقیه آدمها برای اقامت گزیدن در آنها -حداقل از ۶ ماه قبل- باید با برنامه ریزی قبلی آنجا را رزرو کرده باشند.
گاهی اوقات، ماجراهایی درست جلوی دوربینم رخ میدهد که، احساس میکنم همه چیز دست به دست هم داده و برنامهریزی شده تا جلوی دوربین من رخ دهد و از ورای همه این تجربهها، این پیام را به گوشم میرساند که:
دستهای دیگری در کار است. دستهای توانمند نیرویی که مستقل و بی نیاز از قوانین محدودکنندهی آدمهاست.
نیرویی که اگر به او وصل شوی، اگر او را باور و انتخاب کنی و جدّی بگیری، او نیز تو را انتخاب میکند و خواستههای قلبیات را جدّی میگیرد.
اگر به او توجه کنی و در برابر برنامهاش سرسپرده باشی و به هیچ چیز-حتی زیباییها- نچسبی و به قول قرآن، استعینوا بالصبر(رهایی) و صلوه(توجه به نکات مثبت هر لحظه) شوی، تو را در زمان مناسب، با اتقافات مناسب احاطه میکند و زیباییهایی را به تو نشان میدهد که در هیچ منطق و استدلال ذهنیای نمیتواند بگنجد.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۴270MB14 دقیقه
به نام خدا
با سلام🙋🏻♀️
آدمهای مهربون و دوستداشتنی رو که برای دوربین دست تکون میدند و لبخند میزنن رو تحسین میکنم😃
توی این national park که یکی از پربازدیدترین پارک های آمریکا است چند روز به صورت معجزه آسا استاد جا پیدا میکنه جایی که آدمهای دیگه از شش ماه قبل باید رزرو کنن و شگفتانگیز تر اینکه باید قبل از چهار july اونجا رو تحویل میدادن ولی باز هم به صورت معجزه آسا استاد برای دو روز دیگه اونجا جا رزرو میکنه . که تقریبا از دید آمریکایی ها غیر ممکنه. واقعا چی میشه که این اتفاقات فوقالعاده برای استاد و خانم شاسته و مایک میافته؟ این ها از چه باوری نشات میگیره؟ صددرصد از یک باور میاد. خود خانوم شایسته گفتن که ما رفتیم reservation و گفتن که مسئولش نیست ، اینو به عنوان نشونه دیدن که قراره تو زمان مناسب تو مکان مناسب قرار بگیرن و اگر اون مسئولش میبود شاید دیگه دنبالشو نمیگرفتن وسایتو چک نمیکردن و دلیل اون اتفاق این بود که هدایت بشن به این نقطه که استاد بره سایتو چک کنه. یا شب قبلش که همسایشون دعوتشون کرده برای جشن 4th of july گفتن قول نمیدیم که باشیم ولی ما خیلی خوششانسیم
این نگاه، این نگاه باعث میشه که این اتفاقات معجزه آسا و زیبا براشون بیفته. این که وقتی به تضاد برمیخورن مثلا اینکه دوبار رفتن reservation و مسئولش نبود اگه آدمهای عادی بودن میگفتن ای بابا ما که شانس نداریم و دیگه تموم شد و نمیتونیم اینجا بمونیم حالا جا نداریم بمونیم و … ولی دید متفاوت و زیبا مییاد میگه که این یک نشونست و اتفاقا قراره ما در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بگیریم . انسان با باورهای درست ته قلبش روشنه و خودشو خوششانس میبینه و میدونه که خداوند استاد برنامه ریزیهاست . انسان با باورهای درست میدونه که رها نشده و خدا در همه حال بهترینها رو براش رقم میزنه . این نگاه باعث ایجاد این نتایج فوقالعاده میشه.
درسی که از این پارک ملی زیبا میشه گرفت ، این پارک که با کمک مردم برای مردم ساخته شده و مثلا یکی از ثروتمندا فقط پنج میلیون دلار برای ساخت این پارک اهدا کرده ، این درس رو میده که ثروتمندا با ثروتمند شدنشون هم خودشون خوب زندگی میکنند هم کمک میکنند که جهان جای بهتری برای زندگی بشه و این نشونه از معنوی بودن ثروت رو داره درس دیگه ای که میشه گرفت این هست که انسان ها به جای اینکه از دیگران انتظار داشته باشن تا براشون کاری انجام بدند خودشون بیان ببینن که چطوری میتونن برای جامعشون مفید باشن و خیر بیشتری برسونن. مثلا به جای اینکه بشینن دولت بیاد کاری انجام بده یا بگن وظیفهی دولته که پارکو بسازه رفتن این همه پول جمع کردن مردم یا اهدا کردن و باعث شده چنین فضای زیبایی ساخته شه .
اینکه توی boyscout میاد ارزشمندی رو از همون اول به بچه ها القا میکنه خیلی جای تحسین داره و این درس رو میگیرم که چقدر احساس لیاقت و ارزشمندی مهمه چون انسانی که خودش رو لایق و ارزشمند ندونه عملا دست به کاری نمیتونه بزنه چون خودش و کارش رو نمیتونه ارزشمند ببینه یا نمیتونه توانایی های خودشو باور کنه و بهشون جامهی عمل بپوشونه.
خدایا شکرت 💚