آنچه من از در این سفر شاهد آن هستم، تجربهی دستهای بینهایتِ نیروی هدایتگری است که، ما را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میدهد، به سمت زیباییها هدایت میکند، در لحظه، پارکهایی را برایمان رزرو میکند که بقیه آدمها برای اقامت گزیدن در آنها -حداقل از ۶ ماه قبل- باید با برنامه ریزی قبلی آنجا را رزرو کرده باشند.
گاهی اوقات، ماجراهایی درست جلوی دوربینم رخ میدهد که، احساس میکنم همه چیز دست به دست هم داده و برنامهریزی شده تا جلوی دوربین من رخ دهد و از ورای همه این تجربهها، این پیام را به گوشم میرساند که:
دستهای دیگری در کار است. دستهای توانمند نیرویی که مستقل و بی نیاز از قوانین محدودکنندهی آدمهاست.
نیرویی که اگر به او وصل شوی، اگر او را باور و انتخاب کنی و جدّی بگیری، او نیز تو را انتخاب میکند و خواستههای قلبیات را جدّی میگیرد.
اگر به او توجه کنی و در برابر برنامهاش سرسپرده باشی و به هیچ چیز-حتی زیباییها- نچسبی و به قول قرآن، استعینوا بالصبر(رهایی) و صلوه(توجه به نکات مثبت هر لحظه) شوی، تو را در زمان مناسب، با اتقافات مناسب احاطه میکند و زیباییهایی را به تو نشان میدهد که در هیچ منطق و استدلال ذهنیای نمیتواند بگنجد.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۴270MB14 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز
وقتی داشتید در مورد این میگفتید که اصلا جا نبود و شما هدایت شدید که در زمان درست یک جا رو بوک کنید یاد یه خاطره ای افتادم
یادمه چند سال پیش رفته بودم کیش و موقع برگشت بلیط پرواز گیر نمیومد و منم تایم هتلم داشت تموم میشد و از اون طرف آزمون هم داشتم ولی قلبم بهم میگفت که نگران نباش درست میشه و راهش پیدا میشه و خلاصه یکی دو روزی سرچ کردم تا اینکه به جا ولش کردم گفتم خدابزرگه پیدا میشه و جالبه که روز یکی مونده به آخر رفتم داخل اپ اسنپ و دیدم بله بله بلیط پرواز هست و همون لحظه یکی برای خودم و دوستم گرفتم
این هدایت هایی که ادم دریافت میکنه مربوط به زمان هایی هست که آرام هست ، رها هست چون میدونه که خداوند نمیگذاره بارش روی زمین بمونه
و وقتی آدم حرکت میکنه درا باز میشه