https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/07/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-07-20 18:05:332024-07-28 14:18:32سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۴
412نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و میکائیل جان واقعاً ممنون ٫ آنچنان از دیدن این همه نعمت و فراوانی لذت میبرم آنچنان از دیدن این فضای سبز و این همه امکانات و فراوانیها و توجه به جزئیات مختلف توسط انسانها چه فکر در خدمات بهتر چه ساخت امکانات عالی تر چه فکر عالی پشت اون برنامه واقعا عالی پیشاهنگی و کلاً این همه گسترش در جهان این صدای زیبای رودخانه این صفا و صمیمیت بین شما دیدن این مردم شاد و این مناظر عالی آنچنان به وجد میام که نا گفتنی است فقط از خداوند کریم سپاسگذارم و از شما تشکر میکنم نمیدونید چطور غرق احساس خوب شکرگزاری میشم فقط ممنون و با اینکه میدانم بخاطر حس خوب خودتون اتفاقات خوب به همراه شما است اما باز هم رزق لایحتسب برای شما از خداوند وهاب خواستارم
سلام به همه ٫ ممنون از شما که وقت میذارید و لحظات شادتونو با مابه اشتراک میذارید ٫ با دیدن این فایل ی سوال برام پیش اومد؟شما که با این قانون دارین زندگی میکنین چرا با پیدا شدن ی جای خالی توی پارک اینقدر متعجب شدین و به وجد اومدین ؟ این همه تعجب واسه اوناییه که تازه با قانون آشنا شدن ٫ شما که میگین قانون در شما جاریه ،اگه براتون جای پارک پیدا نمیشد باید متعجب میشدین!!! همه چیز باید برامون عااادی باشه عینه اکسیژن توی هوا عینه بارون عین گردش زمین عینه تابش خورشید ،تعجب ی نوع مقاومته
دوست عزیز کلید قضیه همینجاست. یعنی درک کنی خدا برات چه کار بزرگی انجام داده و شکر گزار اون باشی. هیجان و شادی نوع عملی سپاسگزاری هست. یعنی من متوجه این حضور خدا شدم و بسیار هم شادمان هستم. من فکر میکنم پایه و اساس این قانونی کلا همین موضوع هست . سپاسگزاری نشانه های حضور خدا رو بیشتر و بیشتر میکنه
یه دنیا ممنونم بابت حس خوبی به ما میدید و خواستههای قشگنی که دز ما بوجود میارید. یکی که مایک تجربه میکند را من هم امروز درخواست کردم و خیلی خوشحالم که بودن باشما و بودن در این مسیر فوق العاده هر روز خواسته های قشنگ و باورهای مناسب جهت رسیدن به اون خواسته به من میبخشد.
خدارا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم..راستی داستان رزو شدن ارتعاشی مکان براتون در استیت پارک خیلی فوق العاده بود من را یاد اتفاقات مشابه و معجزه اسایی که برام افتاده بود انداخت. سپاسگزارم
…..
جز تو پیش کی بر آرد بنده دست
هم دعا و هم اجابت از تو هست
هم ز اول تو دهی میل دعا
تو دهی آخر دعاها را جزا
اول و اخر تویی ما در میان
هیچ هیچی که نیاید در بیان
…..
واقعا هم خدا بهمون داره میل خواسته میده و هم اونو اجابت میکنه.
بسیار سپاسگزارم از شما بابت فایلهایی که در اختیارمون میزارین و ما رو در خوشیهاتون شریک میکنید. وقتی استاد می گفتن چقدر معجزه آسا جا برای آر وی پیدا شد من خیلی ذوق کردم انگار برای خودم این اتفاق افتاده. یاد خودم افتادم که من با شوهرم پارسال رفتیم یه مسافرت طولانی به چند شهر ایران و یه مسافت زیادی رو سفر کردیم با پراید. عید بود و ما همیشه برای اسکان میریم توی مدارس. روز ۱۲ فروردین شده بود و دیگه اسکان مدارس تموم شده بود شب شده بود وما توی جاده بودیم به خدا گفتم خدایا خودت یه جای مناسب برامون پیدا کن که رسیدیم به یاسوج . ورودی شهر یه مسجد بود و موقع نماز بود رفتیم نماز خوندیم که بعدش شوهرم از آقایی پرسید مدارس امشب اسکان میدن یا نه آقای گفت نه و ما اومدیم سوار ماشین بشیم که اون آقا برگشت گفت توی مسجد یه اتاق خالی هست که تمام امکانات رو داره می تونید اینجا بمونید و ما متوجه شدیم ایشون سرایدار مسجد بودن و خیلیها همون چند لحظه ازش پرسیدن که اینجا اسکان نداره؟ که میگفت نه. و من به شوهرم گفتم این کار خداست که ما باید اینجا وایستیم و دقیقا با آقایی که نمیدونیم سرایداره صحبت کنیم و اون بین اینهمه مسافر فقط ما رو بپذیره با اینکه ما ازش جا نخواستیم و فقط یه سوال کردیم.
خیلی به ما محبت کرد و از خونش برامون پتو و یه سری وسایل آورد خلاصه خیلی جای خوبی بود خداروشکر خیلی خوش گذشت . اگر اونجا پیدا نمیشد باید می رفتیم توی شهر خیلی می گشتیم تا جایی پیدا کنیم چون نمیخواستیم زیاد هزینه کنیم و خیلی هم خسته بودیم و شب شده بود و این لطف خدا بود که شامل حالمون شد. و من به این باور رسیدم که حتی غیر ممکن ها در نظر ما برای خدا خیییلی راحته فقط کافیه باورش کنیم و در هر لحظه فقط از اون کمک بخوایم. الهی به امید تو نه به امید خلق جهان.
سپاسگزارم که باز هم با این فیلم این همه حس خوب رو به ما انتقال دادید.
واقعا لحظه به لحظه ی این فیلم پر از یاد خدا ، پر از نشانه بود. مخصوصا بوک کردن تو پارک که واقعا اشک تو چشام جمع شد .وقتی که گفتید همون لحظه که گفتند مسئول این کار نیست شما به دلتون افتاد که این اتفاق باید در زمان مناسبش بیفته و افتاد. این احساس بی نظیر بود. انگار این اتفاق برای خودم افتاده . نمی دونستم گریه کنم یا بخندم…
یک بار دیگه میخوام سپاسگزار خداوند باشم که شما رو سر راه من قرار داد و سپاسگزار شما هستم که این همه احساس فوق العاده رو با ما شریک میشید .
تجربه ای که شما در مورد اقامت تون تو این پارک ملی و انجام شدن کارتون به وسیله باوری که به ارباب و مدیر خود داشتید من رو یاد بزرگترین و هیجان انگیزترین اتفاقات زندگیم انداخت.
بارهای بار مشابه این تجربه شما رو به لطف قوانین الهی لمس کردم.
یادم میاد زمان خدمت سربازی باور جامعه به من میگفت تو نباید می رفتی دانشگاه که تو اون مقطع زمانی از امکان کسری جبهه پدرت استفاده میکردی، اما من گفتم این انتخاب خودم بود، عیبی نداره الان که بین من و خواسته ام تنهای تنها هستم با کلی فاصله و موانع، گفتم خدایا فقط یاری و همراهی تو میتونه منو کمک کنه، این شد که برخلاف قواعد رایج به بهترین شکل ممکن در سخت ترین و به ظاهر تاریک ترین شرایط من به خواسته ام رسیدم.
تو دانشگاه هم این اتفاق افتاد، یک ترم فرصت داشتم تا از دانشگاه اخراج نشم، اما اونجا هم گفتم خدایا تو خودت کمکم کن، اتفاقا اون ترم شد سکوی پرواز من و تمام واحدهایی که من حسرت پاس کردنش رو داشتم به زیبایی پاس شدن.
میخوام بگم من هر جا باور کردم که به جز خداوند هیچ نیرویی توانایی حل مشکل و رسیدن به خواسته ام رو نداره و خودم رو لایق استفاده بی نهایت از این قوانین آگاهانه و ناآگاهانه دونستم،خدا بهم جواب داد.
کد رمز این کار باورهای توحیدی خالص هستش.
خانم شایسته،مهربانو اون جا که گفتی من مطمئن بودم کارمون اوکی میشه، یاد خودم افتادم که گفتم من مطمئنم که به خواسته ام میرسم، با وجود تمام سختی ها و تهدیداتی که در پیش رو می دیدم.
مایک عزیز، می خواستم احساسم رو در مورد گرفتن مدال عقاب بهت بگم، بقدری ارزشمند و با لیاقت و مسلط به قوانین هستی که به هر طریقی که لازمه، عملکرد تو مسئولان مربوط رو موظف میکنه که مدال زیبای عقاب رو با افتخار تقدیم ت کنند و در پی اون اگر دوست داشته باشی این وسیله ای از جانب خدا بشه برات تا در بهترین دانشگاه ها تحصیل کنی.
سلام فراوان به مریم جان عزیزم و استاد خوب و مهربون
ممنون از ویدیوهایی که برامون میگیرین تا توجه ما در لحظه روی زیبایی ها و نکات مثبت جهان اطرافمون باشه.چقدر قشنگ بود داستانی که برامون گفتین برای رزرو RV و جایگاه شما توی نشنال پارک خیلی خوشحال شدم و حالم خیلی خیلی عوض شد وقتی دیدم بازهم شما با افکارتون دارین جهان اطرافتون و اتفاقات زندگیتونو خلق میکنید.من دیروز که روز سختی داشتم و اونجوری که انتظارشو داشتم نتونستم ذهنمو کنترل کنم .دیروز حسابم به خاطر فروش چند روز پیشم بلاک شد و اون پولی که از فروش محصولاتم به حسابم اومده بود مشکل داشت و از طرف بانک و آگاهی حسابم رو بلاک کردن تا تکلیف پول روشن شه با پیگیری هایی که از آگاهی کردم فهمیدم کسی که ازم جنس خریده حساب یه نفر دیگه رو هک کرده و از من کالا خریده .فقط به این فکر میکردم که حالا باید چقدر دوندگی کنم با توجه به اینکه اون کسی که از حسابش دزدی شده بود شهر دیگه ایه و من باید حالا پاشم برم اونجا فروشکاهم ببندم چییکارکنم.و فکرم واقعا پریشون شد و هرچقدر سعس میکردم حالمو خوب کنم قدرت ذهنم بالا تر بود تا اینکه رسیدم از آگاهی به فروشگاه و واقعا خسته بودم و ناراحت و بغض عجیبی گلومو گرفته بود همسرم با آرامش منو به آغوش کشید و گفت بدترین حالتم که در نظر بگیری اینه که پولو پس ندن خوب ندن مهم نیست و اصلا نگران نباش عزیزم ما داریم کار میکنیم دو تا فاکتور میزنیم پول در میاد و خدا برکتشو بهمون میده.این حرفا بوی خدا میداد بوی عباسمنش ها رو میداد با اینکه همسرم عضو سایت نیست و علاقه ای به اومدن در این مسیر نداره اما گفته هاش حرفای استاد بود و با گریه در ذهنم تایید کردم و آرامش خاصی وجودمو فراگرفت .من موفق نبودم ذهنمو کنترل کنم تا ادامه روز مو کنترل کنم .اما اون حرفا خیلی تاثیر گذاشت و درسته که خستگی فکری و جسمس زیادی داشتم شب اما اون حرفا داشت توی ذهنم میپیچید و امروز خداروشکر میکنم که قبل از اینکه این مشکل پیش بیاد یکی از کارمندان بانک زنگ زد و ناخودآگاه گفت کاربانکی داشتید تماس بگیرید از همون بانکی که من حساب داشتم و اون یه نشون بود که بتونیم از طریق اون آدم پیگیری کنیم و اون یه نشونه بود از طرف خداوند مطمئنم اون آگاهانه داره مارو هدایت میکنه.فهمیدم دستان خداوند رو احساس کردیم و فهمیدیم اونو خدا فرستاده.
فهمیدم با فایل دیروزتون چطوری آدمها با ذهنشون اتفاقات رو خلق میکنن به قول مریم جون ما خیلی خوش شانسیم چون عضو این خانواده ایم و با افتخار میگم خوشبخت ترین خانواده جهان چون هر رورزداریم چیزای جدیدی یاد میگیریم.
خیلی خوشحالم و همسفر همیشگی شما هستم و براتون آرزوهای خوب و قشنگی دارم.
سلام سلام سلام
من توی قسمتهای قبلی فکر میکردم همزمان با تاریخ الان داره فایلها گذاشته میشه ولی حالا دیدم که تقریبا ۱۷ ۱۸ روز تاخیر داره. ????
یعنی گیج بودم گیجتر شدم. ????
یعنی دقیقا همین الان شما یه جای دیگهای هستید ولی فایلهای ۱۷ ۱۸ روز قبل رو آپلود میکنید.
وای ….. یعنی الان کجا هستید؟ خیلی فوضولیم گل کرده. ????
تو رو خدا اینقدر ما رو گیج نکنید. گناه داریم ??
با سلام
استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و میکائیل جان واقعاً ممنون ٫ آنچنان از دیدن این همه نعمت و فراوانی لذت میبرم آنچنان از دیدن این فضای سبز و این همه امکانات و فراوانیها و توجه به جزئیات مختلف توسط انسانها چه فکر در خدمات بهتر چه ساخت امکانات عالی تر چه فکر عالی پشت اون برنامه واقعا عالی پیشاهنگی و کلاً این همه گسترش در جهان این صدای زیبای رودخانه این صفا و صمیمیت بین شما دیدن این مردم شاد و این مناظر عالی آنچنان به وجد میام که نا گفتنی است فقط از خداوند کریم سپاسگذارم و از شما تشکر میکنم نمیدونید چطور غرق احساس خوب شکرگزاری میشم فقط ممنون و با اینکه میدانم بخاطر حس خوب خودتون اتفاقات خوب به همراه شما است اما باز هم رزق لایحتسب برای شما از خداوند وهاب خواستارم
سلام به همه ٫ ممنون از شما که وقت میذارید و لحظات شادتونو با مابه اشتراک میذارید ٫ با دیدن این فایل ی سوال برام پیش اومد؟شما که با این قانون دارین زندگی میکنین چرا با پیدا شدن ی جای خالی توی پارک اینقدر متعجب شدین و به وجد اومدین ؟ این همه تعجب واسه اوناییه که تازه با قانون آشنا شدن ٫ شما که میگین قانون در شما جاریه ،اگه براتون جای پارک پیدا نمیشد باید متعجب میشدین!!! همه چیز باید برامون عااادی باشه عینه اکسیژن توی هوا عینه بارون عین گردش زمین عینه تابش خورشید ،تعجب ی نوع مقاومته
دوست عزیز کلید قضیه همینجاست. یعنی درک کنی خدا برات چه کار بزرگی انجام داده و شکر گزار اون باشی. هیجان و شادی نوع عملی سپاسگزاری هست. یعنی من متوجه این حضور خدا شدم و بسیار هم شادمان هستم. من فکر میکنم پایه و اساس این قانونی کلا همین موضوع هست . سپاسگزاری نشانه های حضور خدا رو بیشتر و بیشتر میکنه
سلام خانم شایسته مهربان و خوش قلب
یه دنیا ممنونم بابت حس خوبی به ما میدید و خواستههای قشگنی که دز ما بوجود میارید. یکی که مایک تجربه میکند را من هم امروز درخواست کردم و خیلی خوشحالم که بودن باشما و بودن در این مسیر فوق العاده هر روز خواسته های قشنگ و باورهای مناسب جهت رسیدن به اون خواسته به من میبخشد.
خدارا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم..راستی داستان رزو شدن ارتعاشی مکان براتون در استیت پارک خیلی فوق العاده بود من را یاد اتفاقات مشابه و معجزه اسایی که برام افتاده بود انداخت. سپاسگزارم
…..
جز تو پیش کی بر آرد بنده دست
هم دعا و هم اجابت از تو هست
هم ز اول تو دهی میل دعا
تو دهی آخر دعاها را جزا
اول و اخر تویی ما در میان
هیچ هیچی که نیاید در بیان
…..
واقعا هم خدا بهمون داره میل خواسته میده و هم اونو اجابت میکنه.
همه زندگیمون شده خدا در این مسیر شگفت
سلام به همگی وقت همگی بخیر و شادی ?واقعا لذت بردم از این هدایت خدایا شکرت و از این همه انسان های خوب لذت بردم خدا شکر ?متشکرم از این همه محبت.
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
بسیار سپاسگزارم از شما بابت فایلهایی که در اختیارمون میزارین و ما رو در خوشیهاتون شریک میکنید. وقتی استاد می گفتن چقدر معجزه آسا جا برای آر وی پیدا شد من خیلی ذوق کردم انگار برای خودم این اتفاق افتاده. یاد خودم افتادم که من با شوهرم پارسال رفتیم یه مسافرت طولانی به چند شهر ایران و یه مسافت زیادی رو سفر کردیم با پراید. عید بود و ما همیشه برای اسکان میریم توی مدارس. روز ۱۲ فروردین شده بود و دیگه اسکان مدارس تموم شده بود شب شده بود وما توی جاده بودیم به خدا گفتم خدایا خودت یه جای مناسب برامون پیدا کن که رسیدیم به یاسوج . ورودی شهر یه مسجد بود و موقع نماز بود رفتیم نماز خوندیم که بعدش شوهرم از آقایی پرسید مدارس امشب اسکان میدن یا نه آقای گفت نه و ما اومدیم سوار ماشین بشیم که اون آقا برگشت گفت توی مسجد یه اتاق خالی هست که تمام امکانات رو داره می تونید اینجا بمونید و ما متوجه شدیم ایشون سرایدار مسجد بودن و خیلیها همون چند لحظه ازش پرسیدن که اینجا اسکان نداره؟ که میگفت نه. و من به شوهرم گفتم این کار خداست که ما باید اینجا وایستیم و دقیقا با آقایی که نمیدونیم سرایداره صحبت کنیم و اون بین اینهمه مسافر فقط ما رو بپذیره با اینکه ما ازش جا نخواستیم و فقط یه سوال کردیم.
خیلی به ما محبت کرد و از خونش برامون پتو و یه سری وسایل آورد خلاصه خیلی جای خوبی بود خداروشکر خیلی خوش گذشت . اگر اونجا پیدا نمیشد باید می رفتیم توی شهر خیلی می گشتیم تا جایی پیدا کنیم چون نمیخواستیم زیاد هزینه کنیم و خیلی هم خسته بودیم و شب شده بود و این لطف خدا بود که شامل حالمون شد. و من به این باور رسیدم که حتی غیر ممکن ها در نظر ما برای خدا خیییلی راحته فقط کافیه باورش کنیم و در هر لحظه فقط از اون کمک بخوایم. الهی به امید تو نه به امید خلق جهان.
عاشقتم استاد و خانم شایسته گلم .
سپاس خدایی که از اوییم
درود به دَستان همیشه خوش احساسَش،
ماهایی که جزئی از ما هستیم٫
چقــدر قلم را در دست بنده شـایستهاش زیبا میچرخاند این فـرمانروای هدایتگر،
و چه زیبا پیامی رسـید برای ما که:
دستهای دیگری در کار است٫ دستهای توانمندِ نیرویی که بینیاز و بری از قوانین محدودکنندهی آدمهاست٫
مدتهاست که این پیامها من را به مداری هدایت کرده که فقط آرامش هست و من هستم و رویدادهای همزمان و این سرشارترین نوع زیستن است٫
زندگی در کنار شما دوسـتانم بسیار مشعوف کننده و روانه و مطمئنم این مسـیر برازنده ما تماشا نشستگان الهامات و هدایات الهیست٫
بسیار براتون سرمستی و کامروایی خواستارم
سلام خدمت استاد بی نظیر و خانم شایسته دوست داشتنی
سپاسگزارم که باز هم با این فیلم این همه حس خوب رو به ما انتقال دادید.
واقعا لحظه به لحظه ی این فیلم پر از یاد خدا ، پر از نشانه بود. مخصوصا بوک کردن تو پارک که واقعا اشک تو چشام جمع شد .وقتی که گفتید همون لحظه که گفتند مسئول این کار نیست شما به دلتون افتاد که این اتفاق باید در زمان مناسبش بیفته و افتاد. این احساس بی نظیر بود. انگار این اتفاق برای خودم افتاده . نمی دونستم گریه کنم یا بخندم…
یک بار دیگه میخوام سپاسگزار خداوند باشم که شما رو سر راه من قرار داد و سپاسگزار شما هستم که این همه احساس فوق العاده رو با ما شریک میشید .
دوستتون دارم
در پناه خداوند شاد و سلامت و پیروز باشید
به نام خدای رحمت گستر بر عام و خاص
خانم شایسته گرامی
استاد عزیز
و مایک ارزشمند
سلام
تجربه ای که شما در مورد اقامت تون تو این پارک ملی و انجام شدن کارتون به وسیله باوری که به ارباب و مدیر خود داشتید من رو یاد بزرگترین و هیجان انگیزترین اتفاقات زندگیم انداخت.
بارهای بار مشابه این تجربه شما رو به لطف قوانین الهی لمس کردم.
یادم میاد زمان خدمت سربازی باور جامعه به من میگفت تو نباید می رفتی دانشگاه که تو اون مقطع زمانی از امکان کسری جبهه پدرت استفاده میکردی، اما من گفتم این انتخاب خودم بود، عیبی نداره الان که بین من و خواسته ام تنهای تنها هستم با کلی فاصله و موانع، گفتم خدایا فقط یاری و همراهی تو میتونه منو کمک کنه، این شد که برخلاف قواعد رایج به بهترین شکل ممکن در سخت ترین و به ظاهر تاریک ترین شرایط من به خواسته ام رسیدم.
تو دانشگاه هم این اتفاق افتاد، یک ترم فرصت داشتم تا از دانشگاه اخراج نشم، اما اونجا هم گفتم خدایا تو خودت کمکم کن، اتفاقا اون ترم شد سکوی پرواز من و تمام واحدهایی که من حسرت پاس کردنش رو داشتم به زیبایی پاس شدن.
میخوام بگم من هر جا باور کردم که به جز خداوند هیچ نیرویی توانایی حل مشکل و رسیدن به خواسته ام رو نداره و خودم رو لایق استفاده بی نهایت از این قوانین آگاهانه و ناآگاهانه دونستم،خدا بهم جواب داد.
کد رمز این کار باورهای توحیدی خالص هستش.
خانم شایسته،مهربانو اون جا که گفتی من مطمئن بودم کارمون اوکی میشه، یاد خودم افتادم که گفتم من مطمئنم که به خواسته ام میرسم، با وجود تمام سختی ها و تهدیداتی که در پیش رو می دیدم.
مایک عزیز، می خواستم احساسم رو در مورد گرفتن مدال عقاب بهت بگم، بقدری ارزشمند و با لیاقت و مسلط به قوانین هستی که به هر طریقی که لازمه، عملکرد تو مسئولان مربوط رو موظف میکنه که مدال زیبای عقاب رو با افتخار تقدیم ت کنند و در پی اون اگر دوست داشته باشی این وسیله ای از جانب خدا بشه برات تا در بهترین دانشگاه ها تحصیل کنی.
دوست دار همیشگی شما
پوریا محمدی.
سلام فراوان به مریم جان عزیزم و استاد خوب و مهربون
ممنون از ویدیوهایی که برامون میگیرین تا توجه ما در لحظه روی زیبایی ها و نکات مثبت جهان اطرافمون باشه.چقدر قشنگ بود داستانی که برامون گفتین برای رزرو RV و جایگاه شما توی نشنال پارک خیلی خوشحال شدم و حالم خیلی خیلی عوض شد وقتی دیدم بازهم شما با افکارتون دارین جهان اطرافتون و اتفاقات زندگیتونو خلق میکنید.من دیروز که روز سختی داشتم و اونجوری که انتظارشو داشتم نتونستم ذهنمو کنترل کنم .دیروز حسابم به خاطر فروش چند روز پیشم بلاک شد و اون پولی که از فروش محصولاتم به حسابم اومده بود مشکل داشت و از طرف بانک و آگاهی حسابم رو بلاک کردن تا تکلیف پول روشن شه با پیگیری هایی که از آگاهی کردم فهمیدم کسی که ازم جنس خریده حساب یه نفر دیگه رو هک کرده و از من کالا خریده .فقط به این فکر میکردم که حالا باید چقدر دوندگی کنم با توجه به اینکه اون کسی که از حسابش دزدی شده بود شهر دیگه ایه و من باید حالا پاشم برم اونجا فروشکاهم ببندم چییکارکنم.و فکرم واقعا پریشون شد و هرچقدر سعس میکردم حالمو خوب کنم قدرت ذهنم بالا تر بود تا اینکه رسیدم از آگاهی به فروشگاه و واقعا خسته بودم و ناراحت و بغض عجیبی گلومو گرفته بود همسرم با آرامش منو به آغوش کشید و گفت بدترین حالتم که در نظر بگیری اینه که پولو پس ندن خوب ندن مهم نیست و اصلا نگران نباش عزیزم ما داریم کار میکنیم دو تا فاکتور میزنیم پول در میاد و خدا برکتشو بهمون میده.این حرفا بوی خدا میداد بوی عباسمنش ها رو میداد با اینکه همسرم عضو سایت نیست و علاقه ای به اومدن در این مسیر نداره اما گفته هاش حرفای استاد بود و با گریه در ذهنم تایید کردم و آرامش خاصی وجودمو فراگرفت .من موفق نبودم ذهنمو کنترل کنم تا ادامه روز مو کنترل کنم .اما اون حرفا خیلی تاثیر گذاشت و درسته که خستگی فکری و جسمس زیادی داشتم شب اما اون حرفا داشت توی ذهنم میپیچید و امروز خداروشکر میکنم که قبل از اینکه این مشکل پیش بیاد یکی از کارمندان بانک زنگ زد و ناخودآگاه گفت کاربانکی داشتید تماس بگیرید از همون بانکی که من حساب داشتم و اون یه نشون بود که بتونیم از طریق اون آدم پیگیری کنیم و اون یه نشونه بود از طرف خداوند مطمئنم اون آگاهانه داره مارو هدایت میکنه.فهمیدم دستان خداوند رو احساس کردیم و فهمیدیم اونو خدا فرستاده.
فهمیدم با فایل دیروزتون چطوری آدمها با ذهنشون اتفاقات رو خلق میکنن به قول مریم جون ما خیلی خوش شانسیم چون عضو این خانواده ایم و با افتخار میگم خوشبخت ترین خانواده جهان چون هر رورزداریم چیزای جدیدی یاد میگیریم.
خیلی خوشحالم و همسفر همیشگی شما هستم و براتون آرزوهای خوب و قشنگی دارم.
تندرست و سالم و خوشحال و تندرست باشد.