سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۵ - صفحه 4

IN THE NAME OF THE BEAUTIFUL ALLAH

واقعا زیبا و فوق العاده بود

من در حالی دارم این کامنتو می زارم که دارم یک لواشک طبیعی و نچرال از زردالوهای کرمان می خورم و الان هم خودتون بهتر می دونین که تو استانای ایران زرد الو و آلبالو گیلاس و… کلا افتادن رو غلتک و خدارا صد هزار مرتبه شکر و که دارم چنین لواشک داغ و ترش و ملسی رو نوش جان می کنم و هی می گم چقدر کیف می داد که دور هم بودیم و اینو می خوردیم مثل این فضایی که تو فایل بود چرا؟چون وقتی با همیم هر کدوم از ما به یک چیز مثبتی از اون فضا اشاره می کنه و باعث می شه که احساس لذت بیش تری داشته باشیم مثل اون دو تا دختری که داشتن با هم می رقصیدن مثل اون آقاهه که فوق العاده زیبا و قشنگ کارشو انجام داد مثل اون خانمه که داشت با بچه ها صحبت می کرد و می خندید و شاد بود مثل اون سگه با نمک و مهربانی که حالا اسمش اسکارلت بود و….هزاران نکته ی مثبت دیگر

اون طبیعت فوق العاده زیبا و رنگارن

اون ماشین های رنگارنگی کهنعمت فراوانی رو به وضوح کامل نشان می داد

اون زوج کهن سالی که داشتن کنار جاده ایی فوق العاده قدم می زدند

اون طونلی که بین این همه درخت بود

اون اسیاب ابی چوبی که کنار رودخونه زده شده بود

اون صدای فوق العاده زیبای پرندگان میان انبوه درخت

اون صدای آبی که از بالای اروی ریخت پایین

اون آهنگی که تو ماشین بود

اون ابرهایی که اومده بودن پایین و کنار اون کوه های فوق العده زیبا به صورت روان حرکت می کردند و اون رودی که بین آنها جاری شده بود

اون جاده ی فوق العاده زیبا که فقط ادم باید برای تک تک درختاش از خداوند سپاس گزار باشه

واقعا فوق العده است سفر با چنین گروه فوق العاده ای خدایا از تو می خواهیم که آزادی زمانی به هر کدوم از ما کنکوری ها بدی تا بشه این زیبایی هایی که بقیه هم می نویسنو هم خوند واقعا

خدایا شکرت شکرت شکرت وشکرت ….

ممنون از همگی

هر یک از شما بچه ها در تک تک قلب های بی نهایت زیبای ما جای دارید و واقعا نمی دونید چقدر من خداوند رو سپاس گزارم که با چنین گروهی با چنین خواهر ها وبرادرهایی آشنا شدم و برای باری دیگر خدایا شکرت…………