سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۹

تک تک زیبایی‌های این سفر‌، چیزی نیست جز «معجزه‌ی تمرکز بر نکات مثبت و در جستجوی دیدن زیبایی‌ها بودن».

هرچه به سمت زیبایی‌های بیشتری هدایت می‌شوم‌، ارتباط میان « مشتاق بودن برای دیدن زیبایی‌ها» و «احاطه شدن با ماجراهایی که دیوانه وار زیبا هستند» را‌، بیشتر درک می‌کنم.

«تمرکز بر زیبایی‌ها و یافتن نکات مثبت در هر چیزی» چنان جادوی عظیمی در خود دارد که‌،

آرام آرام‌، مس وجود‌مان را طلا می‌کند‌،

آرام آرام آدم دیگری از ما می‌سازد

آرام آرام ریشه‌های‌ اتصال به منبع‌مان را عمیق‌تر می‌کند و مدت زمان بیشتری ما را در این اتصال نگه می‌دارد.

آرام آرام درک‌مان را از همیشگی بودن نعمت‌ها‌، عمیق‌تر می‌کند و ترس و نگرانی‌های‌مان از کمبود را‌، محوتر می‌گرداند.

آرام آرام ذهن‌مان را به کنترل‌مان در می‌آورد‌. ظرف وجودمان را چنان رشد می‌دهد که «لاخوف علیهم و لایحزنون» می‌شویم و جسارت بیرون آمدن از زیر چتر باورهای محدودکننده را پیدا می‌کنیم.

آنوقت است که طراوت باران همیشگی نعمت‌ها را لمس می‌کنیم‌ و درهایی از خیر و برکت را به زندگی‌مان گشوده می‌بینیم و با شواهدی از فراوانی و نعمت احاطه می‌شویم که‌، با تمام وجودمان معجزه‌ی ماندن در احساس خوب را تصدیق می‌کنیم.

و دیگر نمی‌توانیم به شیوه‌ای جز تمرکز بر نکات مثبت و یافتن زیبایی‌ها‌، زندگی کنیم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۹
    160MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

474 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا زمانی» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1966 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

    من میخوام در مورد همین متن فایل تجربه خودمو بنویسم که توجه به نکات مثبت چه معجزاتی میکنه

    نکات مثبت فقط اونچیزی که اتفاق برامون میوفته نیست به نظرم

    مثلا باور کمبود مخلاف باور فراوانیه

    حتی اگر هم تو محدودترین شرایط باشیم وقتی به فراوانی که در فلان کشور هست توجه کنیم جهان نشونه هاشو میده و بعد کم کم وارد زندگیمون میشه

    مثل این چندروز زندگی من

    خب من دیدم کار های لازم سمت خودمو انجام دادم ، کارهای فیزیکی یعنی تولیداتمو کردم دارم تکاملی پیشرفت میکنم ضعف هامو رفع میکنم و طی یک سلسله اتفاقات و آگاهی ها و هدایت خداوند عزیزم

    ( که همش از روزی شروع شد من تسلیم خدا شدم )

    بعد دیدم نتیجه مالی کمرنگه یعنی فقط توی فروش نه ، کلا توی زندگیم هر پولی وارد زندگیم میشه قطره قطره یا با یک سقفی مثلا 400 تومن میاد

    بعد خداوند هدایتم کرد که ترمز هامو پیدا کنم و باور های مناسبشو بنویسم و هر روز بخونم نه مثل روزنامه ، بخونم ، خودم قبل اینکه ذهنم بگه به چه دلیل درسته ، نمود های عینیشو مرور کنم هم تو زندگیم هم از الگو هام

    و توی این سه چهار روزی یک نشونه های هیولایی دارم میبینم که اصلا نتونستم در موردش ننویسم

    همین کامنت نوشتن در موردش هم توجه به نکات مثبته

    اولین نشونه اش فک کنم این بود که داداشم زنگ زد بهم ( اصفهانه ) و گفت چخبر و اینا و یک کاری داشت و خبر گرفت و گفت چیکار میکنی و من توضیح دادم ( دوره عزت نفس چنان اعتماد به نفسی داد که با زیبایی از کارم تعریف کردم ) بعد گفت کلاس رفتی اینا گفتم نه خودم یاد گرفتم یوتویوب و اینا و گفت چیزی پولی میخوایی بگو من بهت میدم بگیا هرچی هست

    و بعد پیجمو دید و گفت برو پیج با فالوور بالا بگیر و اینا هزینشو بهم بگو

    داشتم بال در میاوردم که خدایا به همین سادگی داری بهم نعمتتو میرسونی

    بعد میدونستم خب قانون تکامل تقریبا چیه و یک سری نمونه ها دیدم و میدونستم اینکار فایده نداره باید تکامل ام رو طی کنم و مسیر درست کدومه

    گفتم حتما بهت میگم ولی به این دلایل فعلا نه فایده نداره

    ( یک سری نشونه ها رو دیدم که تقضای پول نکنم فعلا از برادرم )

    ( با اینکه خود همین کار هم عزت نفس میخواد، درخواست کردن )

    این اولیش بود بعد امروز

    رفیقم زنگ زد گفت بیا مغزمون غروب ها دوچرخه مگه نمیخوایی یاد بگیری بیا دوچرخه منو بگیر برات کمک میخرم تا یاد بگیری بعد غروب ها با هم بریم دور بزنیم و تمرین ، بعد اینو شنیدم باز مرور کردم و بهش توجه کردم و تو دفترم نوشتم و باز همین امروز یکی از دوستان زنگ زد گفت بیا بریم بیرون کارت دارم و رفتم یک کاری رو انجام دادم براش در مورد کامپیوتر و خب کامل نتیجه نگرفیتم و گفت هزینه اش هرچقدر شد بگو ها اصلا نتیجه داد یا نداد بگو چون داری وقتتو میزاری

    اصلا من دارم دیوانه میشم به همین سادگی از در و دیوار داره نعمت و ثروت میباره اها اینو یادم رفتم در مورد فراوانی

    پدرم برای خودش تلویزیون گرفت و من کلی حال کردم گفتم ایول دمش گرم ببین چقدر ثروت بیشتری داره وارد زندگیش میشه و بعد مادرم یک نکته ای گفت که پدرم به فروشنده گفت تلویزیون اش اسمارت باشه و اینترنت داشته باشه و اینا که پسرم خواست باهاش کار کنه بتونه انجام بده و گفتم ببین خدای من چجور نعمت و ثروت رو داری به من میرسونی اینو اصلا من یک درصد هم درخواستشو نداشتم و در صورتی که پدرم معمولا یه چیز میخواد بخره خیلی باید بهش بگی و اینا ولی خودش یهویی توی یک روز تصمیم گرفت و عمل کرد

    اصلا توی این هفته اینقدر نعمت توی زندگیم و اطرافم اومده که هر کدومشو توجه میکنم میرم تو ابر ها

    بعد همون دوستم گفت اره این کار بگیره وقت داری برای من کار کنی؟ ماهی 4 یا 5 تومن بهت میدم و اینا ( ولی برای سال دیگه بود ) گفتم حالا بزار بشه جواب بده

    اصلا مهم نیست که ایده دوستم جواب بده یا نه ولی اینو به وضوح دیدم فقط تسلیم شدم و روی باور هام کار کردم ( قشنگ با تمرکز کار کردم ، سر سری نه ) این ثروت و نشونه هاش وارد زندگیم شده

    که دیشب خود خود خود خود خدا بهم گفت

    خدا شاهده

    من تو آشپزخانه بودم و یک جمله از یک فیلم شنیدم

    … تنها باور کافیه …

    قبل و بعدش یادم نیست وقتی این جمله رو شنیدم اصلا روم به سمت یخچال بود میخواستم گریه کنم

    که خدای من چی داری میگی به من

    اصلا چجوری اینقدر دقیق

    اصلا انگار خوده خوده خدا بود

    باعث شد بیشتر جدی بگیرم کار کردن روی باورهامو و همین شیطان ذهن میگفت مگه میشه ، مسخره بازیا چیه یک جمله بخونی نتیجه بگیری؟!!

    و کامل توضیح دادم از نتایج قبلی خودم که به خاطر تغییر باور بود و به دلیل مثال زدن و منطقی کردن جواب داد ومثلا اون سلامتیمو بدست آوردم، الان هم میده و داد خوب هم جواب داد

    خیلی خوشحالم

    زندگیم به یک بالانس خوبی داره میرسه که همه اش هم از اون روز تسلیم شدنم میاد

    هم به حرفه و عشقم میرسم هم درامد از راهای مختلف میاد هم تجربه های مختلف و جدید هم روی رابطه ابدی با خدام کار میکنم و باورهام

    هی نتیجه ها داره یادم میاد تو این چند روزی که با خودم مرور میکنم و سعی میکنم تو کامنت ننویسم و گرنه تموم نمیشه این کامنت نوشتنم

    استاد و خانوم شایسته عزیز دوستون دارم

    همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: