https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/07/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-07-28 11:03:322024-07-28 16:11:46سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۲
563نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و مهربون که با فیلم های عالی و بی نظیر که با صدای پر از احساس و مملو از عشق برای ما میفرستین اینقذر این حس قشنگتون به ما منتقل میشه که فکر میکنیم همونجا پیش شما و همراه شما هستیم.من از اول نتونستم تک تک فیلم ها رو ببینم ولی اینقدر شوق و ذوق دارم هربار که میخوام یکی از قسمت ها رو ببینم که از اون لحظه ای که میبینم تا اخر شب حتی روز بعدش تمام وجودم پر از حس عالی و بی نظیر و فقط میگم خدایا شکرت .تک تک صحبت های استاد رو اینقذر باید تکرار کرد تا جزیی از وجودمون بشه باید حسشون کرد باهاشون زندگی کرد و هر بار که یه قسمتی رو میبینم حتی اگر قبلا دیده باشم یه درس جدید و حس فوق العاده ای پیدا میکنم.بی نهایت سپاسگزارم.
اما زیباترین قسمت و جذاب ترین قسمت سفرنامه از نظر من این قسمت سفرنامه هست .
این قسمت نمود کاملی از دوره های عشق و مودت در روابط، روانشاسی ثروت و دوره راهنمایی عملی می باشد، زنی سالخورده که به مانند کودکی سرتا پا شوق سفر دارد و برای سفر به دور آمریکا برنامه ریزی میکند و میخواهد جهان اطراف را تجربه کند و نشان می دهد که اگر باورهای زیبا داشته باشیم چگونه زندگی زیبایی خلق خواهیم نمود و با وجود سالخوردگی و سن ۹۵ سال چگونه می توان سرپا و سرزنده و با نشاط بود و از زندگی نهایت لذت را برد و همچنین زیبایی های خلقت انسان را نشان میدهد که چگونه میتوان با افراد از فرهنگ و نژاد مختلف در کنار یکدیگر بود و لذت برد از گپ و گفتهای گذشته و حال و خاطرات شیرین، اینکه چگونه می توان ثروتمند بود اما ساده و زیبا زندگی کرد و وجودی داشت سرشار از انرژی مثبت و باعث جذب افراد مثبت وسرشار از انرژی شد و در کنارشان لحظات شاد و زیبایی تجربه کرد، زیباییهای ثروت را نشان می دهد که با وجود سالخوردگی مادر چگونه فرزندش با عشق او را در کنار خود دارد و با یکدیگر زندگی می کنند , و حتی سفری زیبا را تدارک می بیند برای بودن در کنار مادر سالخورده خود تا بتوانند در کنار هم لحظات شادی را تجربه کنند، اینکه چگونه مادر و دختری با این همه تفاوت سن هم فرکانس می باشند که در آن واحد هر دو به سفری رویایی فکر می کنند،اینکه چگونه از درون دید زیبایی نسبت به دیگر انسانها می توان داشت وزیبایی های وجود دیگر انسانها و تجلی آن و دقیقا همان ابعاد وجودی که در ذهن و باور خود متصور می شوی را در واقعیت ببینی، قسمت ۲۲ سفرنامه از این جهت برای من زیبا و جذاب بود که زیباییهای طبیعت انسان را نشان می دهد که با باورهای خداگونه محیط زیبایی را برای زندگی خود تدارک می بیند و از لحظه لحظه های زندگی خود لذت می برد ، از ثروت و دارایی هایی که خداوند به وفور در اختیار انسان قرارداده است به نحوی شایسته و بسیار عالی استفاده می نماید و در عمل چنان قدر دان داشته ها و نعمت های زیبایی که در اختیار دارد می باشد که انسان های دیگردر کنارش احساس فرح و شادی میکنند و احساس خوب زندگی را به همه منقل می نماید.
در یک جمله می توان گفت این قسمت سفرنامه بعد کودکانه، لطافت روح انسان وبه واقع روح خداگونه انسان را به تصویر میکشاند که با عشق مهر می ورزد بی چشمداشت و بدون توقع.
همه ی آدمها همه شرایط همه موقعیتها جوری پیش میره که بهترین اتفاقها رو تجربه کنید
و این واقعا جالب و قشنگه
هر قسمت سفرنامه رو نگاه میکنم و با تمرکز بیشتر روی هر بخش دقت میکنم میبینم هیچ چیزی جز همون جملات تاکیدی که استاد در دوره ها گفته بودن نمیبینم
حتی بیشتر و قویتر و قشنگتر
همه ی اینها باعث میشه من با ایمان بیشتر وقت بزارم و هر نشونه ی کوچیک رو بهش بها بدم و توجه به نکات مثبت و همراه بودن با نشونه ها و هدایت خدا، من رو به نعمت و خوشبختی بیشتر میرسونه.
باز هم خدا رو شکر میکنم که در مسیری قرار گرفتم که این قسمت رو دوباره ببینم.
سلام به خانواده ای که الان بیشتر احساس میکنم ی خانواده جدید پیدا کردم
میخواستم ی سوال بپرسم و اونم اینکه ی سری تناقض ها تو ذهنم ایجاد شده و اونم اینکه این خانم چون غریبه هستند استاد چطور بغلشون کردن و عکس گرفتن،ی کم گیج شدم…؟
من خیلی پشت سر هم نتونستم سفر رو دنبال کنم اما هر دفعه ای که میزنم و یکی از فایل ها رو میبینم ??وااای اصلا نمیدونم چی بگم ناخداگاه لبخند میزنم با هیجان دنبال میکنم بعضی موقعه ها اشک میریزم و از خدا میخوام تو فرکانس زیبایی هاش هدایتم کنه
هر دفعه ای میبینم بیشتر دلم پر میزنه برا مهاجرت بیشتر و بیشتر
اما به خودم قول دادم تا اینجا به فرکانس بالاتر نرسم قطعا جای دیگه سختر خواهد بود
خیلی مقابله میکنم با خودم تا قانون تکامل رو رعایت کنم
خیلی پاشنه ی آشیلمه اما من میتونم و از پسش بر میام
امروز هم فایل 21و 22 رو دیدم وااای هوش از سرم برد
من همیشه توی ذهنم خارجی ها رو آدمای سردی فرض میکردم اونم باور اشتباه من بود اما توی این فایل و حتی توی فایل های دیگه با برخورد با آدمای دیگه کلا نظرم عوض شده
فک میکنم خیلی بهتر خدارو درک کردن تا منی که به ظاهر مسلمونم ?
و اینکه چقدر دنبال شاد بودن هستند و دنبال دلیل نیستند و منم دارم تمرین رو انجام میدم که شادی دلیل نمیخواد، شادی یعنی خود زندگی
استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم ممنونم بابت اینکه تجربه های فدقالعاده اتون رو به اشتراک میزارید
نمیدونم چی بگم اشک توی چشمامه
?خدایا شکرت که هدایتم میکنی از طریق یه خانواده ی پر از عشق
بعضی وقتا یادمون میره توی شرایط عادی هم میشه روی نکات مثبت تمرکز کرد. بذارید این طوری بگم: من چند روزیه که از مسافرت برگشتم. و شکر خدا خیلی خیلی عالی بود. من در طول مسافرت برنامهام این بود که روی نکات مثبت تمرکز کنم. و تا حد خوبی انجام شد. اما حالا که برگشتم خونه دیگه همه چیز تموم شد.
با دیدن این فایل این نکته برام یادآوری شد که بابا ما بااااید همیشه و در همه حال روی نکات مثبت تمرکز کنیم. حتی اگر اتفاق خیلی خوب و نکتهٔ مثبت بزرگی جلوی چشممان نباشد.
من تعهد میدهم از این لحظه تا زمانی که جان دارم؛ همیشه و در همه حال حتی اگر شرایط خوب نباشد، روی نکات مثبت زندگیام تمرکز کنم. به خاطر آن ها از خداوند بسیار روزی دهندهام سپاسگزاری کنم، در بارهٔ آنها صحبت کنم، بنویسم و…
سلاااااااااااام استاد عزیز و مریم جان مریم عزیز که چون خواهری هر شب قبل از خواب مشتاق شنیدن صدای مهربان و روح نوازت هستم. مریم عزیزی که از اولین بار شنیدن صدای دوست داشتنیت در دوره کشف قوانین برایم آشنا بودی.
چقدر این بخش پرانرژی و فوق العاده بود. من فراری از ارتباط با غریبه ها مشتاق ارتباط برقرار کردن و دوستی شده ام به کل راه و رسم زندگیم دارد عوض می شود و چه خوب که اینطور می شود چه خوب که از پیله انزوا و نقاب های متعدد در حال درآمدن هستم و هر روز سبک بارتر از روز قبل همچون جوجه پرنده ای که پرواز می اموزد در حال یادگیری هستم.
با هر بخش سفرنامه آنچه که با خودم نجوا می کنم اینست که اااااا این جوری هم میشه زندگی کرد اااااااااااین شکلی هم میشه ارتباط برقرار کرد. اااااااااااااااینطوری هم میشه اعتماد کرد.
فقط می توانم بگویم سپاسگزارم از وقت و انرژی ای که عاشقانه صرف می کنی تا شادی ها و شگفتی های هر روزه زندگیتان را با ما تقسیم کنید.
سلام مثل بقیه فایلهای سفر زیبا و عالی بود. بین همه زیبایی ها اون خانم و مادرش خیلی باحال بودن . خانه زیبا . اتومبیل های لوکس. صفا و صمیمیتشون با شما که اولین بار بود میدیدنتون . سن بالا داشتن مادر و اینقدر سالم و سرحال بودنش واقعا حیرت انگیز بود.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و مهربون که با فیلم های عالی و بی نظیر که با صدای پر از احساس و مملو از عشق برای ما میفرستین اینقذر این حس قشنگتون به ما منتقل میشه که فکر میکنیم همونجا پیش شما و همراه شما هستیم.من از اول نتونستم تک تک فیلم ها رو ببینم ولی اینقدر شوق و ذوق دارم هربار که میخوام یکی از قسمت ها رو ببینم که از اون لحظه ای که میبینم تا اخر شب حتی روز بعدش تمام وجودم پر از حس عالی و بی نظیر و فقط میگم خدایا شکرت .تک تک صحبت های استاد رو اینقذر باید تکرار کرد تا جزیی از وجودمون بشه باید حسشون کرد باهاشون زندگی کرد و هر بار که یه قسمتی رو میبینم حتی اگر قبلا دیده باشم یه درس جدید و حس فوق العاده ای پیدا میکنم.بی نهایت سپاسگزارم.
اما زیباترین قسمت و جذاب ترین قسمت سفرنامه از نظر من این قسمت سفرنامه هست .
این قسمت نمود کاملی از دوره های عشق و مودت در روابط، روانشاسی ثروت و دوره راهنمایی عملی می باشد، زنی سالخورده که به مانند کودکی سرتا پا شوق سفر دارد و برای سفر به دور آمریکا برنامه ریزی میکند و میخواهد جهان اطراف را تجربه کند و نشان می دهد که اگر باورهای زیبا داشته باشیم چگونه زندگی زیبایی خلق خواهیم نمود و با وجود سالخوردگی و سن ۹۵ سال چگونه می توان سرپا و سرزنده و با نشاط بود و از زندگی نهایت لذت را برد و همچنین زیبایی های خلقت انسان را نشان میدهد که چگونه میتوان با افراد از فرهنگ و نژاد مختلف در کنار یکدیگر بود و لذت برد از گپ و گفتهای گذشته و حال و خاطرات شیرین، اینکه چگونه می توان ثروتمند بود اما ساده و زیبا زندگی کرد و وجودی داشت سرشار از انرژی مثبت و باعث جذب افراد مثبت وسرشار از انرژی شد و در کنارشان لحظات شاد و زیبایی تجربه کرد، زیباییهای ثروت را نشان می دهد که با وجود سالخوردگی مادر چگونه فرزندش با عشق او را در کنار خود دارد و با یکدیگر زندگی می کنند , و حتی سفری زیبا را تدارک می بیند برای بودن در کنار مادر سالخورده خود تا بتوانند در کنار هم لحظات شادی را تجربه کنند، اینکه چگونه مادر و دختری با این همه تفاوت سن هم فرکانس می باشند که در آن واحد هر دو به سفری رویایی فکر می کنند،اینکه چگونه از درون دید زیبایی نسبت به دیگر انسانها می توان داشت وزیبایی های وجود دیگر انسانها و تجلی آن و دقیقا همان ابعاد وجودی که در ذهن و باور خود متصور می شوی را در واقعیت ببینی، قسمت ۲۲ سفرنامه از این جهت برای من زیبا و جذاب بود که زیباییهای طبیعت انسان را نشان می دهد که با باورهای خداگونه محیط زیبایی را برای زندگی خود تدارک می بیند و از لحظه لحظه های زندگی خود لذت می برد ، از ثروت و دارایی هایی که خداوند به وفور در اختیار انسان قرارداده است به نحوی شایسته و بسیار عالی استفاده می نماید و در عمل چنان قدر دان داشته ها و نعمت های زیبایی که در اختیار دارد می باشد که انسان های دیگردر کنارش احساس فرح و شادی میکنند و احساس خوب زندگی را به همه منقل می نماید.
در یک جمله می توان گفت این قسمت سفرنامه بعد کودکانه، لطافت روح انسان وبه واقع روح خداگونه انسان را به تصویر میکشاند که با عشق مهر می ورزد بی چشمداشت و بدون توقع.
همه ی آدمها همه شرایط همه موقعیتها جوری پیش میره که بهترین اتفاقها رو تجربه کنید
و این واقعا جالب و قشنگه
هر قسمت سفرنامه رو نگاه میکنم و با تمرکز بیشتر روی هر بخش دقت میکنم میبینم هیچ چیزی جز همون جملات تاکیدی که استاد در دوره ها گفته بودن نمیبینم
حتی بیشتر و قویتر و قشنگتر
همه ی اینها باعث میشه من با ایمان بیشتر وقت بزارم و هر نشونه ی کوچیک رو بهش بها بدم و توجه به نکات مثبت و همراه بودن با نشونه ها و هدایت خدا، من رو به نعمت و خوشبختی بیشتر میرسونه.
باز هم خدا رو شکر میکنم که در مسیری قرار گرفتم که این قسمت رو دوباره ببینم.
سلام به خانواده ای که الان بیشتر احساس میکنم ی خانواده جدید پیدا کردم
میخواستم ی سوال بپرسم و اونم اینکه ی سری تناقض ها تو ذهنم ایجاد شده و اونم اینکه این خانم چون غریبه هستند استاد چطور بغلشون کردن و عکس گرفتن،ی کم گیج شدم…؟
سلام به همگی همسفران گلم
خانم شایسته و استاد عزیزم
نمیدونم چی بگم از کجا بگم
من خیلی پشت سر هم نتونستم سفر رو دنبال کنم اما هر دفعه ای که میزنم و یکی از فایل ها رو میبینم ??وااای اصلا نمیدونم چی بگم ناخداگاه لبخند میزنم با هیجان دنبال میکنم بعضی موقعه ها اشک میریزم و از خدا میخوام تو فرکانس زیبایی هاش هدایتم کنه
هر دفعه ای میبینم بیشتر دلم پر میزنه برا مهاجرت بیشتر و بیشتر
اما به خودم قول دادم تا اینجا به فرکانس بالاتر نرسم قطعا جای دیگه سختر خواهد بود
خیلی مقابله میکنم با خودم تا قانون تکامل رو رعایت کنم
خیلی پاشنه ی آشیلمه اما من میتونم و از پسش بر میام
امروز هم فایل 21و 22 رو دیدم وااای هوش از سرم برد
من همیشه توی ذهنم خارجی ها رو آدمای سردی فرض میکردم اونم باور اشتباه من بود اما توی این فایل و حتی توی فایل های دیگه با برخورد با آدمای دیگه کلا نظرم عوض شده
فک میکنم خیلی بهتر خدارو درک کردن تا منی که به ظاهر مسلمونم ?
و اینکه چقدر دنبال شاد بودن هستند و دنبال دلیل نیستند و منم دارم تمرین رو انجام میدم که شادی دلیل نمیخواد، شادی یعنی خود زندگی
استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم ممنونم بابت اینکه تجربه های فدقالعاده اتون رو به اشتراک میزارید
نمیدونم چی بگم اشک توی چشمامه
?خدایا شکرت که هدایتم میکنی از طریق یه خانواده ی پر از عشق
??????
وای خدای من این قسمت فوقالعاده بووود
بعضی وقتا یادمون میره توی شرایط عادی هم میشه روی نکات مثبت تمرکز کرد. بذارید این طوری بگم: من چند روزیه که از مسافرت برگشتم. و شکر خدا خیلی خیلی عالی بود. من در طول مسافرت برنامهام این بود که روی نکات مثبت تمرکز کنم. و تا حد خوبی انجام شد. اما حالا که برگشتم خونه دیگه همه چیز تموم شد.
با دیدن این فایل این نکته برام یادآوری شد که بابا ما بااااید همیشه و در همه حال روی نکات مثبت تمرکز کنیم. حتی اگر اتفاق خیلی خوب و نکتهٔ مثبت بزرگی جلوی چشممان نباشد.
من تعهد میدهم از این لحظه تا زمانی که جان دارم؛ همیشه و در همه حال حتی اگر شرایط خوب نباشد، روی نکات مثبت زندگیام تمرکز کنم. به خاطر آن ها از خداوند بسیار روزی دهندهام سپاسگزاری کنم، در بارهٔ آنها صحبت کنم، بنویسم و…
سلاااااااااااام استاد عزیز و مریم جان مریم عزیز که چون خواهری هر شب قبل از خواب مشتاق شنیدن صدای مهربان و روح نوازت هستم. مریم عزیزی که از اولین بار شنیدن صدای دوست داشتنیت در دوره کشف قوانین برایم آشنا بودی.
چقدر این بخش پرانرژی و فوق العاده بود. من فراری از ارتباط با غریبه ها مشتاق ارتباط برقرار کردن و دوستی شده ام به کل راه و رسم زندگیم دارد عوض می شود و چه خوب که اینطور می شود چه خوب که از پیله انزوا و نقاب های متعدد در حال درآمدن هستم و هر روز سبک بارتر از روز قبل همچون جوجه پرنده ای که پرواز می اموزد در حال یادگیری هستم.
با هر بخش سفرنامه آنچه که با خودم نجوا می کنم اینست که اااااا این جوری هم میشه زندگی کرد اااااااااااین شکلی هم میشه ارتباط برقرار کرد. اااااااااااااااینطوری هم میشه اعتماد کرد.
فقط می توانم بگویم سپاسگزارم از وقت و انرژی ای که عاشقانه صرف می کنی تا شادی ها و شگفتی های هر روزه زندگیتان را با ما تقسیم کنید.
سلام مثل بقیه فایلهای سفر زیبا و عالی بود. بین همه زیبایی ها اون خانم و مادرش خیلی باحال بودن . خانه زیبا . اتومبیل های لوکس. صفا و صمیمیتشون با شما که اولین بار بود میدیدنتون . سن بالا داشتن مادر و اینقدر سالم و سرحال بودنش واقعا حیرت انگیز بود.
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی و فراوانی
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
همه چیز چقدر زیباست
چقدر دلنشینه